2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
نگاهي گذرا به زندگي و فضايل حضرت زينب کبري سلام الله عليها
کد مطلب: ١٠٩٠٦ تاریخ انتشار: ٠٦ بهمن ١٤٠٢ - ٠٨:١٧ تعداد بازدید: 7109
مقالات » حضرت زهرا (س)
نگاهي گذرا به زندگي و فضايل حضرت زينب کبري سلام الله عليها

ولادت حضرت، حيا عفت عقل كمال مقام علمي، نيابت از امام زمان خود، راوي روايات مقام صبر و رضا عبادت شجاعت، رسالت عاشورا

ولادت آن حضرت

برخي از ويژگيهاي آن حضرت

حيا و عفت آن حضرت

عقل و كمال

مقام علمي آن حضرت

نيابت از امام زمان خود

راوي روايات

مقام صبر و رضا

عبادت بي مثال

هوش و ذکاوت

روحيه شجاعت

ملجأ و مأوا

بيانگر مصائب اباعبدالله الحسين عليه السلام

نگاهي گذرا به زندگي و فضايل حضرت زينب کبري سلام الله عليها

قلم زدن در باب زندگاني و فضايل حضرت زينب کبري صلوات الله عليهما امري مشکل و از عهده نويسندگان بر نيايد. خورشيدي که با طلوعش، گرمايي مجدد را به زندگي نوراني حضرت امير و صديقه شهيده سلام الله عليهما بخشيد و با حضورش، نور ديگري بر خانه حضرت زهرا سلام الله عليها روشن شد.

سومين فرزند اين خانواده «زينب» نامگذاري شد تا به راستي با فصاحت و بلاغت و علم و تقوا و صبر بي نظير خود، زينت پدر باشد.

در نوشته پيش رو، به برخي از فضائل و سجاياي اخلاقي ايشان اشاره مي شود:

ولادت آن حضرت

وجود نوراني و مقدسه حضرت زينب کبري سلام الله عليها در پنجم جمادي الاولي سال پنجم هجري قدم به گيتي نهاد. پدر گرامي آن حضرت اميرمؤمنان، حضرت علي بن ابي طالب سلام الله عليهما و مادر آن حضرت؛ بانوي دو سرا، حضرت زهراي اطهر سلام الله عليها مي باشد

هنگامي که آن بانو به دنيا آمد، رسول خدا صلي الله عليه و آله به خانه اميرمؤمنان صلوات الله و سلامه عليه تشريف فرما شدند. رسول مکرم اسلام پس از ديدار آن نو گل، چشمانشان اشک بار گشته و اين امر موجب نگراني حضرت زهرا سلام الله عليها شده و خدمت پدر بزرگوارشان عرضه داشتند:

ما يبكيك يا أبتي؟ لا أبكى الله لك عيناً.

پدر جان چه شده است که گريه مي کني؟ خداوند چشمان تو را گريان نکند.

و رسول خدا با صدايي محزون پاسخ دادند:

يا فاطمة، اعلمي أنّ هذه البنت بعدي وبعدك سوف تنصبّ عليها المصائب والرزايا.

اي فاطمه! بدان که اين دختر بعد از من و تو مصيبت ها و بلايا بر او وارد مي شود.

القرشي، باقر شريف، السيدة زينب رائدة الجهاد في الاسلام، ص 41 المطبعة: مولف، الطبعة: الأولي، 1420 هـ، 2000م.

مرحوم جزايري نيز واقعه را چنين نقل مي کند:

روي أن زينب بنت علي بن أبي طالب (عليهما الصلاة والسلام) لما ولدت أخبر بذلك رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) فجاء إلى منزل فاطمة (عليها السلام) وقال: يا بنتاه! إيتيني بنيّتك المولودة، فلما أحضرتها أخذها رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) وضمها إلى صدره الشريف، ووضع خده المنيف على خدها فبكى بكاءً عاليا، وسال الدمع حتى جرى على كريمته الشريفة.

فقالت فاطمة (عليها السلام): مم بكاءك، لا أبكى الله عينيك يا أبتاه؟

فقال(صلى الله عليه وآله وسلم): يا بنية يا فاطمة! اعلمي أن هذه البنت بعدك وبعدي تبتلى ببلايا فادحة، وترد عليها مصائب ورزايا مفجعة.

فبكت فاطمة (سلام الله عليها) عند ذلك، ثم قالت: يا أبه! فما ثواب من يبكي عليها وعلى مصائبها؟

فقال (صلى الله عليه وآله وسلم): يا بضعتي ويا قرة عيني إن من بكى عليها وعلى مصائبها كان ثواب بكائه كثواب من بكى على أخويها، ثم اختار لها اسم: (زينب).

الجزائري، السيد نور الدين، الخصائص الزينبية، ص 32 ، دار النشر: الحوراء، الطبعة الأولي، 1425 هـ، 2004م.

روايت شده است هنگامي که زينب سلام الله عليها دختر حضرت علي عليه السلام به دنيا آمد، به رسول خدا صلي الله عليه و آله خبر دادند و آن حضرت به خانه حضرت زهرا سلام الله عليها آمد و فرمودند: دخترم! دختر تازه متولد شده ات را به نزدم بياور. هنگامي ايشان را آوردند، پيامبر آن کودک را در آغوش گرفتند و به سينه مبارک خود چسباندند و گونه مبارک خويش را به صورت آن نازدانه گذاشتند و بسيار گريستند تا جايي که اشک آن حضرت جاري و بر روي آن بانو ريخت. حضرت زهرا سلام الله عليها عرضه داشتند: علت گريه شما چيست؟ پدر جان خداوند چشم شما را گريان نکند. رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمودند: دخترم! بدان که بعد از من و تو او به بلاهاي دشواري مبتلا شده و سختي هاي زياد و جانسوزي بر او وارد مي شود.

در اين هنگام حضرت زهرا سلام الله عليها گريه کردند و عرضه داشتند: اي پدر! ثواب کسي که بر او و بر مصائب او گريه کند چيست؟

رسول خدا صلي الله عليه وآله پاسخ دادند: اي پاره وجودم و نور چشمم! کسي که بر او و مصيبت هايش گريه کند، ثوابش مانند گريه بر دو برادرش [امام حسن و امام حسين صلوات الله و سلامه عليهما] مي باشد. و سپس نام زينب را بر آن دختر انتخاب فرمود.

برخي از مورخين تصريح کرده اند که رسول مکرم اسلام، حضرت زينب سلام الله عليها را شبيه ترين افراد به حضرت خديجه کبري سلام الله عليها مي دانستند.

رک: الجزائري، السيد نور الدين، الخصائص الزينبية، ص 44-45 ، دار النشر: الحوراء، الطبعة الأولي، 1425 هـ، 2004م.

دکتر عايشه بنت شاطي، از بانوان نويسنده مصري نيز چنين مي نويسد:

إنها الزهراء بنت النبي، توشك أن تضع في بيت النبوة مولوداً جديداً، بعد أن أقرت عيني الرسول بسبطيه الحبيبين: الحسن والحسين، وثالث لم يقدر الله له أن يعيش، هو المحسن بن علي... .

عائشة عبد الرحمن بنت شاطئ، السيدة زينب عقيلة بني هاشم رضي الله عنها، ناشر: دار الکتاب العربي، بيروت – لبنان، 1406 هـ، 1965 م.

او زهرا، دختر پيامبر است. نزديک است که در خانه نبوت، مولود جديدي را بر جاي گذارده بعد از آنکه چشمان رسول خدا صلي الله عليه و آله به دو نوه اش حسن و حسين روشن گرديده بود. و سومي هم کسي بود که خداوند زندگاني اش را تقدير نکرد و آن محسن بن علي بود.

برخي از ويژگيهاي آن حضرت

از مهم ترين ويژگيهاي آن حضرت مي توان به: حيا و عفت، عقل و كمال، مقام علمي، نيابنت از امام زمان خود، راوية بودن آن حضرت، صابره بودن ايشان عبادت بي مثال آن بانو، هوش و ذکاوت، روحيه شجاعت، ملجأ و مأوا، بيان گر مصيبت حضرت ابا عبد الله الحسين سلام الله عليه و... اشاره کرد که بررسي اين ويژگي ها مي پردازيم:

حيا و عفت آن حضرت

حيا و عفت آن بانو تا جايي است که هنگام تشرف ايشان به زيات نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله، شمع و چراغ اطراف قبر آن حضرت را خاموش مي کردند تا مبادا کسي سايه آن بانو را ببيند چنان چه وجود مقدس امام حسن مجتبي سلام الله عليه علت اين امر را از پدر بزرگوار خود سوال و آن حضرت چنين پاسخ دادند:

وحدث يحيى المازني قال : كنت في جوار أمير المؤمنين في المدينة مدة مديدة ، وبالقرب من البيت الذي تسكنه زينب ابنته ، فلا والله ما رأيت لها شخصا ولا سمعت لها صوتا ، وكانت إذا أرادت الخروج لزيارة جدها رسول الله تخرج ليلا والحسن عن يمينها والحسين عن شمالها وأمير المؤمنين (ع) أمامها ، فإذا قربت من القبر الشريف سبقها أمير المؤمنين (ع) فأخمد ضوء القناديل ، فسأله الحسن (ع) مرة عن ذلك فقال (ع) : أخشى أن ينظر أحد إلى شخص أختك زينب .

جمع من علماء البحرين والقطيف، وفيات الأئمة، ص 435-436 ، دار النشر: دار البلاغة للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت – لبنان، 1412 - 1991 م.

يحيي المازني مي گويد: مدت زيادي در مدينه همسايه حضرت علي بن ابي طالب عليه السلام و نزديک منزلي که دخترش زينب سکونت داشت، بودم. به خدا قسم هيچ وقت او را نديدم و هيچ صدايي از او نشنيدم و هنگامي که مي خواست به زيارت جد خود مشرف شود، شب از منزل خارج مي شد. امام حسن عليه السلام در سمت راست او و امام حسين عليه السلام در سمت چپ او و اميرالمومنين عليه السلام در جلوي او حرکت مي کرد. هنگامي که به قبر مي رسيدند، اميرالمومنين سلام الله عليه جلوتر مي رسيدند و نور قنديل ها را خاموش مي کردند. يک مرتبه امام حسن مجتبي سلام الله عليه از آن حضرت علت اين کار را پرسيدند. اميرالمومين سلام الله عليه پاسخ دادند: مي ترسم کسي چشمش به خواهرت زينب بيافتد.

عقل و كمال

ابوالفرج اصفهاني تصريح مي کند که آن حضرت راوي روايت فدک از صديقه شهيده سلام الله عليها مي باشد چنان چه مي نويسد:

زينب العقيلة بنت علي بن أبي طالب. وأمها فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ... والعقيلة هي التي روى ابن عباس عنه كلام فاطمة في فدك، فقال: حدثتني عقيلتنا زينب بنت علي.

الاصفهاني، أبو الفرج علي بن الحسين (متوفاى356هـ)، مقاتل الطالبيين، ص 25، طبق برنامه الجامع الكبير.

زينب عقيله، دختر [حضرت] علي بن ابي طالب [سلام الله عليهما] مي باشد. مادر او [حضرت] فاطمه [سلام الله عليها] دختر پيامبر مي باشد. همين عقيله کسي است که ابن عباس کلام [حضرت] فاطمه [سلام الله عليها] پيرامون فدک را از او نقل کرده چنان چه ابن عباس گفت: عقيله ما زينب دختر [حضرت] علي [سلام الله عليه] براي من حديث را نقل کرد.

دکتر عايشه بنت شاطئ نيز چنين مي نويسد:

وغلب عليها هذا اللقب فکان يقال العقيلة فيعرف انها هي.

عائشة عبد الرحمن بنت شاطئ، السيدة زينب عقيلة بني هاشم رضي الله عنها، ص 53 ، ناشر: دار الکتاب العربي، بيروت – لبنان، 1406 هـ، 1965 م.

اين لقب بر ايشان غلبه يافت فلذا به ايشان عقيله گفته مي شد و به اين لقب شناخته شد.

مقام علمي آن حضرت

در مقام علمي دختر اميرالمؤمنين همين بس که چهارمين حجت خداوند، حضرت سيد الساجدين صلوات الله عليه در مقام ايشان چنين فرمودند:

وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة.

الطبرسي، أبي منصور أحمد بن علي بن أبي طالب (متوفاى 548هـ)، الاحتجاج، ج 2 ص 305 ، تحقيق: تعليق وملاحظات: السيد محمد باقر الخرسان، ناشر: دار النعمان للطباعة والنشر - النجف الأشرف، 1386 - 1966 م.

و به حمدالله شما زن عالمي هست که استاد نداشته و فهميده اي هستي که کسي به شما تفهيم نکرده است.

عايشه بنت شاطئ از قول جاحظ نيز مي نويسد:

و کان لها - فيما تقول بعض الروايات - مجلس علمي حافل، تقصده جماعة من النساء اللواتي يردن التفقه في الدين.

عائشة عبد الرحمن بنت شاطئ، السيدة زينب عقيلة بني هاشم رضي الله عنها، ص 53 ، ناشر: دار الکتاب العربي، بيروت – لبنان، 1406 هـ، 1965 م.

چنان چه در برخي از روايات آمده است، حضرت زينب سلام الله عليها داراي مجلس علمي پرباري بوده و زناني که قصد تفقه در دين داشتند بر [حلقه درسي] ايشان وارد مي شدند.

عایشه شاطئ در همان کتاب نیز از قول جاحظ چنین می نویسد:

انها کانت تشبه أمها لطفا ورقة وتشبه أباها علما وتقی.

حضرت زنینب سلام الله علیها از لحاظ لطافت و مهربانی شباهت به مادر خود داشته و در مقام علم و تقوا شبیه پدرش بود.

نيابت از امام زمان خود

برخي از مورخين و نويسندگان تصريح کرده اند که آن حضرت نايب حضرت سيد الشهداء سلام الله عليه بوده است چنان چه از قول شيخ صدوق رضوان الله تعالي عليه چنين آمده است:

كانت زينب (سلام الله عليها) لها نيابة خاصة عن الحسين (عليه السلام) وكان الناس يرجعون إليها في الحلال والحرام حتى برئ زين العابدين (عليه السلام) من مرضه .

جمع من علماء البحرين والقطيف، وفيات الأئمة، ص 440، دار النشر: دار البلاغة للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت – لبنان، 1412 - 1991 م.

حضرت زينب سلام الله عليها نيابت خاصه از امام حسين سلام الله عليه داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او مراجعه مي کردند تا زماني که امام سجاد سلام الله عليه از بيماري خوب شد.

شيخ صدوق رحمة الله عليه در کتاب «کمال الدين» روايتي از احمد بن ابراهيم نقل کرده است که حکيمه عمه امام زمان صلوات الله علیه و خواهر امام حسن عسکري عليهما السلام فرموده است، در قضيه عاشورا امام حسين عليه السلام خواهرش را وصي خودش قرار داد و اسرار و علوم امامت را به ايشان منتقل کرد تا بعدها براي امام سجاد عليه السلام برسد. حضرت با اين عمل خويش، جان امام سجاد عليه السلام را ازخطرات حفظ کرد.

و الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ أَوْصَى إِلَى أُخْتِهِ زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيٍّ فِي الظَّاهِرِ وَ كَانَ مَا يَخْرُجُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام مِنْ عِلْمٍ يُنْسَبُ إِلَى زَيْنَبَ سَتْراً عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص 501 ، ناشر:‌ اسلامية ـ تهران‏، الطبعة الثانية‏، 1395 هـ..

امام حسين سلام الله عليه روز عاشورا در ظاهر امر به خواهرش زينب دختر امير المؤمنين عليه السلام وصيت نمود.

بطورى كه علومى كه از امام زين العابدين عليه السلام ظاهر مي گشت، بحضرت زينب نسبت ميرسانيد، و امام حسين عليه السلام براى حفظ جان فرزندش زين العابدين، آن علوم را به خواهرش وصيت كرده بود كه بعدها به امام زين العابدين بدهد.

مرحوم آيت الله خويي رحمه الله در مورد شخصيت شراکت ايشان با حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام نيز چنين مي نويسد:

إنها شريكة أخيها الحسين عليه السلام في الذب عن الاسلام والجهاد في سبيل الله ، والدفاع عن شريعة جدها سيد المرسلين ، فتراها في الفصاحة كأنها تفرغ عن لسان أبيها ، وتراها في الثبات تنئ عن ثبات أبيها ، لا تخضع عند الجبارة ، ولا تخشى غير الله سبحانه تقول حقا وصدقا ، لا تحركها العواصف ، ولا تزيلها القواصف ، فحقا هي أخت الحسين عليه السلام وشريكته في سبيل عقيدته وجهاده .

الموسوي الخوئي، السيد أبو القاسم (متوفاى1411هـ)، معجم رجال الحديث وتفصيل طبقات الرواة، ج 24 ص 219 ، الطبعة الخامسة، 1413هـ ـ 1992م.

به تحقيق که او در دفاع از اسلام و جهاد در راه خدا و در دفاع از شريعت جدش، رسول خدا شريک برادرش امام حسين عليه السلام بود. در فصاحت چنين بود که گويا گوشه اي از لسان پدرش بود و در ثبات [قدم] به مانند پدرش بود، در مقابل افراد سرکش سر تعظيم فرود نمي آورد و از کسي غير از خداوند پروا نداشت و کلامش حق و راستگويي بود، طوفان و تند باد روزگار او را تکان نمي داد و از بين نمي برد و حقا که او خواهر امام حسين عليه السلام و شريک آن حضرت در راه عقيده و جهاد است.

راوي روايات

يکي از ويژگي هاي حضرت زينب کبري سلام الله عليها، راويه بودن آن حضرت است که روايات متعددي نقل شده است که يکي از روات آن، ايشان مي باشند فلذا از قول مرحوم طبرسي رحمه الله نيز چنين نقل شده است:

إنّ زينب عليها السّلام روت أخبارا كثيرة عن امّها الزهراء عليها السّلام‏.

الحائري الشيخ محمد مهدي، شجرة طوبى، ج 2 ص 392 ، دار النشر: منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها - النجف الأشرف، الطبعة الخامسة، محرم الحرام 1385هـ.

به تحقيق که حضرت زينب سلام الله عليها روايات زيادي را از مادرش حضرت زهرا سلام الله عليها نقل کرده است.

با دقت در برخي از متون، اين مساله نيز به خوبي مشهود است براي مثال در کتاب دلائل الامامه سندي آمده است که يکي از روات آن، حضرت زينب کبري سلام الله عليها مي باشد:

حدثنا أبو الجارود ، قال : حدثنا أبو الحجاف، عن زينب ابنة علي، عن فاطمة بنت رسول الله ( عليهم السلام )، قالت : قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) لعلي (عليه السلام) : أما إنك - يا بن أبي طالب - وشيعتك في الجنة.

الطبري، ابي جعفر محمد بن جرير بن رستم (متوفاي قرن پنجم)،‌ دلائل الامامة، ص 68، تحقيق: قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة، ناشر: مركز الطباعة والنشر في مؤسسة البعثة، قم، چاپ: الأولى1413.

و در علل الشرايع نيز چنين آمده است:

عن أحمد بن محمد بن جابر عن زينب بنت على قالت : قالت فاطمة عليها السلام في خطبتها: لله فيكم عهد قدمه إليكم.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381هـ)، علل الشرائع، ج 1 ص 248، تحقيق وتقديم : السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر : منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها – النجف.

مقام صبر و رضا

در مقام صبر و رضاي آن بانو همين بس که زماني که بالاي جنازه برادر خود در دشت کربلا رسيد اين بدن مبارک را بر دست گرفت و خطاب به خداوند متعال چنين فرمود:

ثمّ بسطت يديها تحت بدنه المقدّس و رفعته نحو السماء، و قالت: إلهي تقبّل‏ منّا هذا القربان‏.

حراني، سيد عبدالله بن سيد نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال‏، ج 11 ص 953، محقق / مصحح: السيد محمد باقر الموحد الابطحى الاصفهانى، دار النشر: مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف‏، الطبعة: 1413 ق‏.

سپس دستانش را زير بدن مقدس برادر گذاشت و او را بالا گرفت و گفت: خدايا! اين قرباني را از ما قبول فرما.

عبادت بي مثال

با دقت نظر در سيره شخصيه آن بانوي بي همتا، عبادت ايشان نيز مانند مادر گراميشان، حضرت زهرا سلام الله عليها خاص و زبانزد بود.

وجود مقدس حضرت زين العابدين سلام الله عليه پيرامون نماز شب آن حضرت چنين فرمودند:

ما رأيت عمّتي تصلّي الليل عن جلوس إلّا ليلة الحادي عشر، أي أنّها سلام اللّه عليها ما تركت تهجّدها، و عبادتها المستحبّة حتّى في تلك الليلة الحزينة الّتي فقدت فيها كلّ عزيز، و لاقت ما لاقت في ذلك اليوم من مصائب.

بحراني، سيد عبدالله بن سيد نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال‏، ج 11 ص 953، محقق / مصحح: موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف‏، الطبعة: 1413 ق‏.

نديدم که عمه ام نماز شب را نشسته بخواند مگر شب يازدهم محرم چرا که او هيچ شبي تهجد خودش را ترک نکرد و عبادت هاي مستحبي ايشان حتي تا اين شب غم انگيزي که همه عزيزانش را از دست داده بود، برقرار بود و در آن روز، مصيبت بر آن حضرت پشت سر هم وارد مي شد.

و همچنين چهارمين حجت خدا تصريح کرده اند که آن حضرت در جريان مصائب کربلا، حتي نافله شب ايشان ترک نشد:

إنّ عمّتي زينب مع تلك المصائب و المحن النازلة بها في طريقنا إلى الشام ما تركت نوافلها الليليّة.

بحراني، سيد عبدالله بن سيد نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال‏، ج 11 ص 953، محقق / مصحح: موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف‏، الطبعة: 1413 ق‏.

به تحقيق که عمه ام زينب سلام الله عليها با توجه به اين مصيبت ها و سختي ها که در راه ما به شام بر او وارد شده بود، نافله هاي شب او ترک نشد.

مرحوم بحراني رحمه الله به نقل از برخي از مورخين و متتبيعن از قول حضرت امام سجاد سلام الله عليه نيز چنين مي نويسد:

إنّ عمّتي زينب كانت تؤدّي صلواتها من قيام، الفرائض و النوافل عند سير القوم بنا من الكوفة إلى الشام، و في بعض المنازل كانت تصلّي من جلوس.

فسألتها عن سبب ذلك؟

فقالت: اصلّي من جلوس لشدّة الجوع و الضعف منذ ثلاث ليال، لأنّها كانت تقسّم ما يصيبها من الطعام على الأطفال، لأنّ القوم كانوا يدفعون لكلّ واحد منّا رغيفا واحدا من الخبز في اليوم و الليلة.

بحراني، سيد عبدالله بن سيد نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال‏، ج 11 ص 953، محقق / مصحح: موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف‏، الطبعة: 1413 ق‏.

عمه ام زينب سلام الله عليها در مسيري که از کوفه تا به شام مي رفتيم تمام نماز هاي واجب و مستحبي را ايستاده اقامه مي کرد و در برخي از منازلِ بين راه، نماز را نشسته مي خواند.

از ايشان در مورد اين امر سوال شد؟

پاسخ دادند: به خاطر شدت ضعف و گرسنگي اي که در طول سه شب عارض شده است، نماز را نشسته مي خوانم چرا که اين گروه [عمال يزيد] در يک شبانه روز فقط يک قرص نان به هر يک از ما مي دهند.

و حتي تاجايي مقام آن عبادت آن مخدره بالا بوده است که وجود مقدس اباعبدالله الحسين صلوات الله عليه از ايشان درخواست دعا مي کردند:

إنّ الحسين عليه السّلام لمّا ودّع اخته زينب عليها السّلام وداعه الأخير قال لها: يا اختاه‏، لا تنسيني‏ في نافلة الليل.

بحراني، سيد عبدالله بن سيد نور الله، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال‏، ج 11 ص 953، محقق / مصحح: موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، دار النشر: مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف‏، الطبعة: 1413 ق‏.

حضرت امام حسين عليه السلام هنگامي که با خواهرش زينب سلام الله عليها وداع کرد، در آخرين وداعش چنين فرمود: اي خواهرم! در نافله شبت مرا فراموش نکن.

هوش و ذکاوت

با تورق کتب اهل تسنن، در ميابيم که هوش و ذکاوت و بزرگي آن بانو حتي مورد اعتراف عالمان و نويسندگان سني نيز بوده است.

براي مثال ابن حجر عسقلاني پيرامون ذکاوت و عقل آن حضرت چنين مي نويسد:

زينب بنت على بن أبي طالب بن عبد المطلب الهاشمية سبطة رسول الله صلى الله عليه وسلم أمها فاطمة الزهراء قال بن الأثير إنها ولدت في حياة النبي صلى الله عليه وسلم وكانت عاقلة لبيبة جزلة زوجها أبوها بن أخيه عبد الله بن جعفر فولدت له أولادا وكانت مع أخيها لما قتل فحملت إلى دمشق وحضرت عند يزيد بن معاوية وكلامها ليزيد بن معاوية حين طلب الشامي أختها فاطمة مشهور يدل على عقل وقوة جنان.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 7 ص 684 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.

زينب دختر على بن أبي طالب بن عبد المطلب، زني از بني هاشم و نوه رسول خدا صلي الله عليه و آله و مادرش فاطمه زهراء [سلام الله عليها] بود. ابن اثير چنين گفته است: او در زمان حيات رسول خدا صلي الله عليه و آله به دنيا آمد و و زني عاقل، خردمند و فصيح بود. همسرش پسر برادر پدرش، عبدالله بن جعفر بود که از او صاحب چندين فرزند بود و هنگامي که برادرش به شهادت رسيد، به دمشق برده شد و صحبت او با يزيد هنگامي که يک فرد شامي خواهرش فاطمه را طلبيد، دلالت بر عقل و شدت شجاعت او دارد.

ابن اثير نيز پيرامون آن حضرت چنين مي نويسد:

زَيْنبُ بنتُ عَليّ بن أبي طالب ... وكانت زينبُ امرأةً عاقلة لبيبة جَزْلَةً زوَّجَها أبوها علي رضي الله عنهما من عبد الله بن أخيه جعفر ... وكانت مع أخيها الحسين رضي الله عنه لما قتل ، وحُمِلت إلى دمشق ، وحَضَرت عند يزيد بن معاوية ، وكلامهما ليزيد حين طلب الشامي أُختها فاطمة بنت علي من يزيد ، مشهور مذكور في التواريخ ، وهو يدل على عقل وقوة جَنَان.

ابن أثير الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاى630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج 7 ص 146 ، تحقيق: عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م.

زينب دختر على بن أبي طالب ... او زني عاقل، خردمند و فصيح بود. پدرش او را به ازدواج فرزند برادرش عبدالله در آورد ... او با برادرش بود و هنگامي که برادرش به شهادت رسيد، به دمشق برده شد و صحبت او با يزيد هنگامي که يک فرد شامي خواهرش فاطمه را طلبيد، مساله اي مشهور و در تاريخ ذکر شده و دلالت بر عقل و شدت شجاعت او دارد.

روحيه شجاعت

روحيه شجاعت و شهامت در وجود خانواده امير المؤمنين سلام الله عليه زبانزد خاص و عام است. رشادت هاي آن حضرت در جنگ ها مورد اعتراف همگان قرار گرفته و دلاوري هاي آن حضرت در جنگ هايي نظير خيبر و... مورد انکار نيست.

همين روحيه در وجود مقدسه و منوره حضرت زينب سلام الله عليها نيز وجود داشته است چنان چه شيخ صدوق رحمه الله مي نويسد:

ثُمَّ إِنَّ ابْنَ زِيَادٍ لَعَنَهُ اللَّهُ دَعَا بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع وَ النِّسْوَةِ وَ أَحْضَرَ رَأْسَ الْحُسَيْنِ ع وَ كَانَتْ زَيْنَبُ ابْنَةُ عَلِيٍّ ع فِيهِمْ فَقَالَ ابْنُ زِيَادٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَحَكُمْ وَ قَتَلَكُمْ وَ أَكْذَبَ أَحَادِيثَكُمْ فَقَالَتْ زَيْنَبُ ع الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَكْرَمَنَا بِمُحَمَّدٍ وَ طَهَّرَنَا تَطْهِيراً إِنَّمَا يَفْضَحُ اللَّهُ الْفَاسِقَ وَ يُكَذِّبُ الْفَاجِرَ قَالَ كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَتْ كَتَبَ إِلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَ سَيَجْمَعُ اللَّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ فَتَتَحَاكَمُونَ عِنْدَهُ فَغَضِبَ ابْنُ زِيَادٍ لَعَنَهُ اللَّهُ عَلَيْهَا.

سپس ابن زياد على بن الحسين و زنان را با سر حسين احضار كرد و زينب دختر على با آنها بود ابن زياد گفت حمد خدا را كه شما را رسوا كرد و احاديث شما را دروغ در آورد زينب فرمود حمد خدا را كه ما را به محمد گرامى داشت و به خوبى پاكيزه كرد همانا فاسق رسوا شود و فاجر دروغ گويد، گفت خدا با شما خاندان چه كرد؟ گفت سرنوشت آنها شهادت بود و به آرامگاه خود برآمدند و محققا خدا تو را با آنها جمع كند و نزد او محاكمه شويد، ابن زياد خشم كرد.

همچنين شيخ صدوق رحمه الله در ادامه چنين مي نويسد:

عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ عَلِيٍّ ع أَنَّهَا قَالَتْ لَمَّا أُجْلِسْنَا بَيْنَ يَدَيْ يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ رَقَّ لَنَا أَوَّلَ شَيْ‏ءٍ وَ أَلْطَفَنَا ثُمَّ إِنَّ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ الشَّامِ أَحْمَرَ قَامَ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ هَبْ لِي هَذِهِ الْجَارِيَةَ تُعِينُنِي وَ كُنْتُ جَارِيَةً وَضِيئَةً فَأُرْعِبْتُ وَ فَرِقْتُ [فَزِعْتُ‏] وَ ظَنَنْتُ أَنَّهُ يَفْعَلُ ذَلِكَ فَأَخَذْتُ بِثِيَابِ أُخْتِي وَ هِيَ أَكْبَرُ مِنِّي وَ أَعْقَلُ فَقَالَتْ كَذَبْتَ وَ اللَّهِ وَ لُعِنْتَ مَا ذَاكَ لَكَ وَ لَا لَهُ فَغَضِبَ يَزِيدُ فَقَالَ بَلْ كَذَبْتِ وَ اللَّهِ لَوْ شِئْتُ لَفَعَلْتُهُ قَالَتْ لَا وَ اللَّهِ مَا جَعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ لَكَ إِلَّا أَنْ تَخْرُجَ مِنْ مِلَّتِنَا وَ تَدِينَ بِغَيْرِ دِينِنَا فَغَضِبَ يَزِيدُ ثُمَّ قَالَ إِيَّايَ تَسْتَقْبِلِينَ بِهَذَا إِنَّمَا خَرَجَ مِنَ الدِّينِ أَبُوكِ وَ أَخُوكِ فَقَالَتْ بِدِينِ اللَّهِ وَ دِينِ أَبِي وَ أَخِي وَ جَدِّي اهْتَدَيْتَ أَنْتَ وَ جَدُّكَ وَ أَبُوكَ.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاى381هـ)، الأمالي، ص 165 و 167 ، تحقيق و نشر: قسم الدراسات الاسلامية - مؤسسة البعثة - قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ..

از فاطمه بنت علی نقل شده كه چون ما را در برابر يزيد نشاندند اول بار بر ما رقت كرد و با ما با ملاطفت برخورد نمود يك شامى سرخگوني برخاست و گفت: يا امير المؤمنين اين دخترك را بمن ببخش مقصودش من بودم كه دختركى خوش چهره بودم من ترسيدم و به هراس افتادم و گمان كردم اين كار را مي كند که دامن خواهر بزرگتر و فهميده‏تر خود را گرفتم او خطاب به شامى گفت: دروغ گفتى و ملعون شدى اين حق را نه تو دارى و نه او (يعني يزيد).

يزيد خشمگين شد و گفت: تو دروغ گفتى بخدا اگر بخواهم انجام مي دهم.

خواهرم فرمود: نه بخدا! خداي تو اين حق را نداده مگر آنكه از ملت و دين ما بيرون شوي. يزيد خشم كرد و گفت با من چنين مي گوئى؟ همانا پدر و برادرت از دين بيرون شدند.

خواهرم در جوابش گفت: به دين خدا و دين پدر و برادر و جد من تو و جد و پدرت هدايت شديد.

ملجأ و مأوا

از جمله ویژگی های حضرت زینب سلام الله علیها، ملجأ بودن ایشان برای همه می باشد و حتی علمای اهل سنت نیز به ایشان متوسل می شدند و آن حضرت را پناه گاه خود می دانستند چنان چه شبلنجی از علمای اهل سنت از قول شیخ عبد الرحمن آجهوری چنین می نویسد:

قال الشیخ عبد الرحمن الآجهوری المقری فی کتابه مشارق الانوار: قد حصل لی فی سنة سبعین ومائة بعد الألف کرب شدید من کروب الزمان فتوجهت الی مقام السیدة زینب المذکورة وانشدتها هذه القصیدة فانجلی عنی الکرب ببرکتها و هی:

آل طه لکم علینا الولاء ... الخ.

شبلنجی، نور الابصار، ص 115، مطبعةمصطفی محمد – مصر، بدون تا.

در کتاب شیخ عبدالرحمن آجهوری که نامش مشارق الانوار است خواندم که [نوشته بود]: در سال هزار و صد و هفتاد برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاری های زمانه حاصل شده بود. به مقام سیده زینب که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است: آل طه، ولایت شما بر ماست تا آخر شعر.

بيانگر مصائب اباعبدالله الحسين عليه السلام

مصائب جانکاه کربلا منحصر و قابل بيان نيست. از شهادت طفل شش ماهه تا شهادت قمر منير بني هاشم و شهادت حجت خدا، حضرت ابا عبدالله الحسين سلام الله عليه از طرفي و قحط آب و زجر و سختي اهل بيت عليهم السلام از طرفي، قابل بيان و توضيح نيست و آنچه که در کتب مسطور است، فقط گوشه اي از مصيبت اهل بيت عليهم السلام و ظلم و جنايت يزيديان است.

کشته شدن مردان، اسارت زنان از جمله وقايع تلخي است که توسط بدترين مردمان آن زمان اتفاق افتاد. قرة بن قيس عبور حضرت زينب کبري سلام الله عليها از کنار بدن مبارک سيد الشهداء سلام الله عليه را چنين بيان مي کند:

قَالَ قُرَّةُ بْنُ قَيْسٍ‏ فَلَمْ أَنْسَ قَوْلَ زَيْنَبَ ابْنَةِ عَلِيٍّ ع حِينَ مَرَّتْ بِأَخِيهَا صَرِيعاً وَ هِيَ تَقُولُ يَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَيْكَ مَلِيكُ السَّمَاءِ هَذَا حُسَيْنٌ بِالْعَرَاءِ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ يَا مُحَمَّدَاهْ وَ بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ قَتْلَى تَسْفِي عَلَيْهِمُ الصَّبَا. فَأَبْكَتْ كُلَّ صَدِيقٍ وَ عَدُوٍّ.

ابن نما حلى، جعفر بن محمد، مثير الأحزان‏، ص 84 ، مدرسه امام مهدى عليه السلام‏، مدرسه امام مهدى (عج)، الطبعة الثالثة، 1406 ق‏.

«قره تميمى» مي گويد: من هرگز سخنان جانسوز دخت امير مؤمنان، «زينب»، به هنگامه عبور از كنار پيكر به خون خفته برادرش، حسين را فراموش نكرده‏ام كه چنين مى‏گفت:

اى محمد! اى پيامبر خدا! درود فرمانرواى آسمانها بر تو باد! اى نياى بزرگ! اين حسين توست كه در اين بيابان خشك و سوزان، به خون خويش غوطه‏ور گرديده و با پيكرى قطعه قطعه، بر خاك افتاده است.

اى محمد! اينان دختران تو هستند كه به بند اسارت كشيده شده و اين فرزندان و نسل تواند باد صبا بر اين نازنين بدنها مى‏وزد. در اين هنگام بود که همه دوست و دشمن گريه کردند.

مشابه همين مطلب نيز در برخي از منابع اهل سنت آمده است:

ر ک: البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاى279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1 ص 424 ، طبق برنامه الجامع الكبير.

سر انجام آن بانوي مظلومه پس از سال ها تحميل درد و رنج و غمِ از دست دادن بهترين عزيزانش در حادثه جانکاه کربلا، پس ابلاغ پيام امامت و مفتضح ساختن بني اميه و يزيديان، در پانزدهم ماه رجب سال 63 هـ رخت از دنيا بر بست و به شهادت رسيد.

گروه پاسخ به شبهات

موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف



Share
1 | ذکری | United Kingdom - Gravesend | ١٦:٢٦ - ١١ مهر ١٣٩٦ |
سلام علیکم
ممنون از مطالب پر بارتون
1_ در این متن در نقل قول عربی از شیخ صدوق( بالای تیتر ملجا و ماوا ) امده :
فاطمه بنت علی اما در ترجمه نوشته اید :
فاطمه بنت حسین
2_ مگر حضرت علی دختری به نام فاطمه داشته اند؟
با تشکر

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
حضرت علی علیه السلام دختری داشتند به نام فاطمه که خواهر محمد بن حنفیه بود در کربلا اسیر شد و از راویان حدیث منزلت بود
فاطمة بنت علي بن أبي طالب بن عبدالمطلب ابن هاشم بن عبد مناف الهاشمية
أمها أم ولد روت عن أسماء بنت عميس وأخيها محمد ابن الحنفية
عميس أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال العلي أنت مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه ليس بعدي نبي / ح /
تاريخ مدينة دمشق ج 70 ص 35
البته در برخی از کتب بجای فاطمه بنت علی، فاطمه بنت الحسین آمده است
ثم أمر برأس الحسين ع فنصب على باب مسجد دمشق. فروي عن فاطمة بنت الحسين ع أنها قالت‏ لما أجلسنا بين‏ يدي‏ يزيد لع رق لنا أول‏
روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج‏1 ؛ ص191
از تذکر شما تشکر می کنیم ترجمه اصلاح خواهد شد
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
2 | س | | ١٠:٣٦ - ٢٦ خرداد ١٣٩٧ |
باسلام.سوالی داشتم خدمت شما.آیا حضرت زینب س دوبار ازدواج نمودند؟با توضیح علت .متشکرم

پاسخ:
سلام علیکم.
حضرت زینب علیها السلام در زمان حضرت علی علیه السلام با عبدالله بن جعفر ازدواج کرد و تا آخر عمر، شوهری به جز ایشان نداشت.
در کتب ما اینگونه آمده است.
گروه پاسخ به شبهات
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها