2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
مِنْ حَقّي اَنْ اَكونَ شِيْعِيَّة
کد مطلب: ١١١٦٦ تاریخ انتشار: ١٣ تير ١٣٩٦ - ١٧:٠٩ تعداد بازدید: 903
کتابخانه » عمومي
مِنْ حَقّي اَنْ اَكونَ شِيْعِيَّة

نام کتاب: مِنْ حَقّي اَنْ اَكونَ شِيْعِيَّة

نویسنده: اُمِ محمدعَلِیَ المُعْتَصِمْ

معرفی اجمالی:

كتاب «مِنْ حَقّي اَنْ اَكونَ شِيْعِيَّة» توسط «اُمِ محمدعَلِیَ المُعْتَصِمْ»به رشته تحرير درآمده وي خود را چنين معرفي مي كند:

من از یک خانواده مذهبی هستم و در روستای « الرِّباطاب » در شمال سودان متولد شده ام، نسب من به «عباس بن عبدالمطلب» بر می گردد که به این سبب من وخانواده ام، هاشمی هستیم، از این رو قبر پدر بزرگم، در منطقه اي به نام «نادی» محل زیارت مردم می باشد، زيرا ایشان اولین نفری هستند که در این منطقه محلی برای تعلیم قرآن پایه گذاری کردند.

باتوجه به ساختار مذهبی خانوده ام، شخصیت من، به صورت یک انسان کاملا مذهبی شکل گرفت که به تعالیم اسلامی وخصوصا حجاب بسیار مقید می باشم

دوران کودکی را در شهری به نام « شَنْدِیْ » گذارندم که بعد از مدتی به سبب مشغله ی کاری که برای پدرم پیش آمده بود مجبور به سفر به « عُمّان » شدیم و در آن جا چهار سال از عمر خود را سپری کردم، در این چهار سال با قبائل و فرهنگ های مختلفی آشنا شدم که مهمترین آنها مذهب اِباضِیِهْ بود.

بعد از اتمام چهار سال، به سودان برگشتیم، ولی این بار اوضاع در سودان رنگ دیگری به خود گرفته بود، زیرا در این مدت حِزب «جبهه اسلامی» زمام امور را به دست گرفته بود، و در تمامی سودان شعارهای اسلامی را برپا کرده و بر تمامی دانشگاها و مدرسه ها و موسسات نظارت می کرد.

بعد از بازگشت دوباره به سودان و با توجه به وضعیت موجود، دوباره تحصیل خود را شروع کردم، در مدرسه بعضی از بچه ها در وقت استراحت سخنرانی می کردند که بیشتر موضوعاتی که مطرح می شد در مورد اهتمام انسان به دنیا و غفلت ازآخرت بود.

با اصرار بعضی از دوستان، من هم در چندین جلسه از این سخنرانی ها شرکت کردم، وقتی به دقت به این سخنرانی ها گوش می دادم، سوالاتی به ذهنم خُطُور می کرد:

اگر مرگم فرا رسد؛ من چگونه وضعی را در پیشگاه خداوند متعال خواهم داشت؟

آیا تمام اعمال وعقایدم درست است؟

هر روز كه از جلسات سخنراني که بيرون مي آمدم سوالات بیشتري برايم ايجاد شده بود و احساس می کردم دچار نوعی نقص می باشم.

برای يافتنِ پاسخِ سوالاتم و كاستنِ مقداري از این نگرانی و درگیریِ ذهنی، به حزبِ «جبهه اسلامی» متمایل شدم، ولی باز احساس کردم که راهی که انتخاب کرده ام درست نيست، از طرفي نه تنها در ذهنم مشروعیتی برای اين حزب پیدا نکردم، بلکه با نزدیک شدن به آنها فهمیدم حزب سالمی نیستند واشکالات فراوانی دارند

در این سرگردانی ها با فرقه ی که در سودان، زیاد شناخته شده نبود آشنا شدم، فرقه و تفکری به نام وهابیت، که دقیقا تفکری برخلاف تفکر حاکم بر خانواده من داشتند، پیروان این تفکر در سودان که البته عده ی کمی می باشند، غالبا انسان های ثروتمند بودند که با ساخت مساجد و بیمارستان های بسیار زیبا سعی در جذب دیگران می کردند، از طرفی همیشه شعارهای توحیدی خود را برافراشته و زنان خود را مُلْزَمْ مي كردند كه به گونه اي ظاهر شوند كه حتي پنجه هاي دست و صورت شان پوشيده باشد، که این خود نوعی جاذبه بود و سبب می شد افراد مذهبی جذب اين فرقه شوند؛ به همین جهت من نيز متمایل به آنها شدم، زيرا بسيار مقید به حجاب بودم. بعد از گذشت مدتی که در مورد وهابیت مطالعه کردم، در یافتم که وهابیت تمام مسلمان ها را تکفیر می کنند و فقط خودشان را يكتاپرست می دانند، از این رو سرگردانی من دو چندان شد، و باخود می گفتم یعنی خانواده واجداد من که اعتقاد به توسل و زیارت داشتند واقعا همه مُشرِکَنْدْ؟

با خود مي گفتم چرا خداوند ما را در زمان پیامبر صلی الله علیه وآله خلق نکرد تا به این اختلافها دچار نشویم؟ چرا رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از خود شخصی را نَگُمارْدْ که امت اسلامی بعد از او اینگونه گرفتارِ تَشَطُّطْ نشوند؟

این ها سوالاتی بود که بسیار ذهن من را مشغول کرده بود و به دنبال پاسخ آنها بودم، تا این که بعد از مدتی با خبر شدم؛ دایی من که در روستایِ قدیمی ما زندگی می کرد شیعه شده است. از اين رو به سراغ ايشان رفتم تا بلكه پاسخي براي پرسشهاي ذهني ام پيدا كنم؛ در هر جلسه اي كه نزد ايشان مي رفتم بخشي از سؤالاتم را مطرح مي كردم و به جاي تكفير و توهين با استدلال های منطقی ايشان روبرو مي شدم که به من ارائه می داد بعد از مدتي به لطف الهي تمامي این سرگردانی ها بر طرف شد و پاسخ همه سوالاتم را در مكتب نوراني اهل بيت عليهم السلام يافتم و فهمیدم كه تنها كشتي نجات بشريت از ظلمت جهل، مذهب اهل بیت علیهم السلام می باشد که می تواند روح و روان آدمی را سیراب کند.

لینک دانلود کتاب با فرمت PDF



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها