15/12/1400
موضوع: جلوه هایی از حقیقت مقام امامت در ائمه اطهار (علیهم السلام)
برنامه حبل المتین
فهرست مطالب این برنامه:
مقام عجیب و فوق العاده حضرت زهرا (سلام الله علیها) در روز قیامت!
جلوه هایی از حقیقت مقام امامت در ائمه اطهار (علیهم السلام)
جایگاه خاص امام حسین (سلام الله علیه) در میان سایر ائمه (علیهم السلام)
معارف بسیار ناب، در اولین زیارت مطلقه امام حسین (سلام الله علیه)
توفیق بزرگ «بزنطی» در شبی که در منزل امام رضا (سلام الله علیه) خوابید!
قرآن شناسی که خود را بالاتر از امام صادق (سلام الله علیه) می دانست!
تمام عالم هستی، آئینه تمام نمای سلسله جلیله محمدیین (صلوات الله علیهم)
وقتی به کربلا میروید، ابتدا به زیارت قمر بنی هاشم بروید و آنجا گریه کنید!
تماسهای بینندگان برنامه
آیا ائمه اطهار (علیهم السلام) با علم غیب خود، از همه مسائل باخبر بودند!؟
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و درود خدای مهربان بر نبی مکرم اسلام حضرت رسول اکرم محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندان پاک و مطهر ایشان.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بینندگان عزیز و سروران گرامی. از اینکه در شب میلاد باسعادت حضرت قمر منیر بنی هاشم ابوالفضل العباس (علیه السلام) و در شام ولادت امام حسین (علیه السلام) بیننده برنامه «حبل المتین» از «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» شدید، بسیار متشکر و سپاسگذارم.
در خدمت شما هستم و در خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی کارشناس محترم برنامه که در استودیو حضور دارند و دعوت ما را پذیرفتند.
ما با استاد سلام و علیک میکنیم و از اینکه محبت کردند و در شام ولادت حضرت قمر بنی هاشم و امام حسین دعوت ما را پذیرفتند بسیار تشکر میکنیم و به موضوع برنامه امشب میپردازیم. حضرت استاد خدمت شما سلام عرض میکنم، خیلی خوش آمدید؛
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی که در هرکجای این کره خاکی بیننده این برنامه هستند یا تکرار برنامه را میبینند خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم و موفقیت بیش از پیش برای همه گرامیان از خداوند منّان خواهانم.
ولادت باسعادت سرور آزادگان حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) و برادر بزرگوارش حضرت قمر بنی هاشم و همچنین میلاد امام سجاد را به پیشگاه مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و همه شما گرامیان تبریک و تهنیت می گوییم.
خدا را به آبروی این سه بزرگوار سوگند میدهیم عیدی ما را فرج موفور السرور مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم قرار بدهد ان شاءالله.
مقام عجیب و فوق العاده حضرت زهرا (سلام الله علیها) در روز قیامت!
روال برنامه ما این است که آغاز برنامه یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کنیم، باشد که زندگی دینی و دنیوی و مادی و معنوی و اخروی ما بیمه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) باشد.
عمری است رهین منت زهراییم
مشهور شده به عزت زهراییم
مردیم اگر به قبر ما بنویسیم
ما پیر غلام حضرت زهراییم
ما نمیدانیم با چه زبانی خدا را شکر بگوییم که هر شکری احتیاج به شکری دارد. ما در حقیقت عاجز از شکر هستیم که خداوند ما را با دودمان حضرت صدیقه طاهره و اهلبیت آشنا کرده و محبت این بزرگواران را به ما بدون آنکه عملی از ما سر بزند از باب:
«یا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ استحقاقها»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 51، ص 304، ح 19
به ما ارزانی داشته است.
ما زنده به لطف رحمت زهراییم
مأمور برای خدمت زهراییم
روزی که تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهراییم
سرفصل کتاب آفرینش زهراست
«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 1، ص 97، ح 7
و:
«أَشْهَدُ أَنَّ أَرْوَاحَکمْ وَ طِینَتَکمْ طَیبَةٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ هِی بعضها مِنْ بَعْض»
کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 4، ص 573، ح 1
سرفصل کتاب آفرینش زهراست
روح ادب و کمال بینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت
مسئول گزینش و پذیرش زهراست
در رتبه ز انبیاء مقدم زهراست
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی»
فاطمه پاره وجود من است.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 3، ص 1361، ح 3510
نبی گرامی اسلام افضل از همه انبیاء است و پاره وجود او هم قطعاً از همه انبیاء افضل است. فردای قیامت همه انبیاء محتاج شفاعت حضرت فاطمه زهرا هستند.
بنده سال 1361 کتاب «معاد» اثر مرحوم «آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی» که استاد حضرت امام خمینی بودند را مطالعه میکردم و این قضیه را در آنجا دیدم.
انبیاء در عرصات قیامت در یکی از مقامهایی که خیلی عرصه تنگ میشود، مورد بازخواست قرار میگیرند. قرآن کریم میفرماید:
(وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِین)
و از پیامبران (نیز) سؤال میکنیم.
سوره اعراف (7): آیه 6
چنین نیست که بگویند به جهت اینکه فلانی صحابه پیغمبر اکرم است حساب و کتاب ندارد و یکسره وارد بهشت میشود.
(وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِین)
انبیاء الهی در روز قیامت مورد بازخواست قرار میگیرند که رسالت را خوب انجام دادند یا خیر. در یکی از موقفهای قیامت برای انبیاء خیلی سختگیری میشود.
انبیاء الهی دسته جمعی خدمت رسول گرامی اسلام میآیند و روایت در این زمینه زیاد داریم. شیعه و اهل سنت نوشتهاند که نبی گرامی اسلام شفیع انبیاء در روز قیامت است و شفاعت انبیاء به دست رسول اکرم است.
انبیاء الهی عرضه میدارند: یا رسول الله! با سختیهایی که خداوند دارد از تو کمک میخواهیم. نقل شده است که رسول اکرم جلو میرود و انبیاء پشت سر حضرت به سمت جایگاهی حرکت میکنند که حضرت صدیقه طاهره در آنجا قرار دارد.
من میخواهم هم جایگاه حضرت فاطمه زهرا روشن شود و هم جایگاه قمر بنی هاشم تا مردم قدر این شبها و قدر این انوار مقدسه را بدانند.
رسول اکرم انبیاء را میآورد در جایگاهی که حضرت فاطمه زهرا هست و میفرماید: دخترم انبیاء در خانه ما پناه آوردهاند. برای امروز چه تهیه کردهای؟!
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) میفرماید: برای این روز که انبیاء در خانه ما آمدند، پیش خداوند عالم، دو دست بریده فرزندم ابوالفضل العباس را شفیع میبریم!
در رتبه ز انبیاء مقدم زهراست
همتای علی مرد دو عالم زهراست
برگوی به آنکه اسم اعظم جوید
شاید که تمام اسم اعظم زهراست
نمیدانیم چرا شاعر کلمه "شاید" را آورده است. ما می گوییم: قطعاً که تمام اسم اعظم زهراست!!
برگوی به آنکه اسم اعظم جوید
قطعاً که تمام اسم اعظم زهراست
در توسل به حضرت صدیقه طاهره هست که اگر کسی نماز استغاثه به حضرت فاطمه زهرا را بخواند، حاجت روا خواهد شد. کیفیت نماز چنین است که انسان سر به سجده بگذارد و صد مرتبه بگوید: «یا مولاتی یا فاطمة أغیثینی».
سپس سمت راست صورت را بگذارد و همین ذکر را صد مرتبه بگوید، سپس پیشانی را به سجده بگذارد این ذکر را بگوید، سمت چپ را بر سجده بگذارد این ذکر را بگوید و بازهم پیشانی را به سجده بگذارد و صد و ده مرتبه همین ذکر را بگوید.
«مرحوم محدث قمی» در کتاب «مفاتیح الجنان» نزدیک به اعمال مسجد مقدس جمکران این نماز را آورده و بعد از آن یک دعای یک سطری دارد.
بنده گمان نمیکنم کسی این نماز و این توسل را با حضور قلب بخواند و بدون گرفتن حاجت از جایش بلند شود و دیر یا زود قطعاً حاجت روا خواهد شد.
امیدواریم ان شاءالله خداوند عالم در دنیا و آخرت دست ما را از دامن حضرت صدیقه طاهره و همچنین همسر بزرگوارش و پدر بزرگوارش و فرزندان گرامیاش به ویژه حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا الفداه) کوتاه نگرداند و یک لحظه ما را از آن بزرگواران جدا نکند.
مجری:
حضرت استاد امشب شب ولادت حضرت قمر بنی هاشم و شام ولادت امام حسین (علیه السلام) است و پس فردا هم میلاد باسعادت حضرت امام سجاد زین العابدین است. خیلی دوست داریم از فضائل این بزرگواران بفرمایید.
جلوه هایی از حقیقت مقام امامت در ائمه اطهار (علیهم السلام)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) در خصوص ائمه اطهار تعبیری دارند. ما در میان مراجع عظام تقلید، کم شخصیتی همانند حضرت امام خمینی داریم که نسبت به مقام ائمه اطهار آگاهی داشته باشند.
ما تمام عمرمان را در بحث ولایت گذراندیم. بنده بارها گفتم والله در طول عمرم کتابی همانند «مصباح الهدایة» اثر امام خمینی در مقام ائمه اطهار ندیدم.
ایشان در این کتاب مطالبی دارد که شاید گفتنش برای عموم به صلاح نباشد، زیرا هضم این مطالب برای همگان خیلی سخت است.
ایشان جملهای دارد که بنده برای اهل دل می گویم. حضرت امام خمینی مینویسد: تمام کمالات ذات، صفات و اسماء حق در این چهارده نور پاک تجلی کرده است. اسم اعظم الهی تابع آنها هست.
«فالحقیقة المحمّدیّة هی الَّتی تجلَّت فی صورة العالم والعالم من الذرّة إلى الدرّة ظهورها وتجلَّیها »
مصباح الهدایة الى الخلافة والولایة؛ مؤلف: حضرت امام خمینى، مقدمه از: استاد سید جلال الدین آشتیانى، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، چاپ ششم، ص 57
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است. همچنین آیت الله العظمی خوئی (رضوان الله تعالی علیه) میفرماید:
« لاشبهة فی ولایتهم على المخلوق باجمعهم کما یظهر من الاخبار لکونهم واسطة فی الایجاد وبهم الوجود، و هم السبب فی الخلق، إذ لولاهم لما خلق الناس کلهم وانما خلقوا لاجلهم وبهم وجودهم وهم الواسطة فی افاضة، بل لهم الولایة التکوینیة لمادون الخالق »
مصباح الفقاهة من تقریر بحث الاستاذ الاکبر آیة الله العظمى الحاج السید أبو القاسم الموسوی الخوئی دامت افاضاته لمؤلفه المیرزا محمد علی التوحیدی التبریزی، المطبعة الحیدریة النجف 1374 ه 1954م، ج6، ص 36
ما چه شناختی از اهلبیت داریم و بزرگان و مراجع ما چه شناختی از اهلبیت دارند!! بعضاً در حوزههای علمیه بحث میکنند که آیا ائمه اطهار ولایت تکوینیه دارند یا ندارند؟! آیا ائمه اطهار ولایت تشریعیه دارند یا ندارند؟!
«مرحوم کمپانی» شخصیتی مجتهد، فقیه، اصولی، عارف و فیلسوف است. ما کم شخصیتی همانند «مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی» معروف به «کمپانی» داریم.
مرحوم آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانی می گوید: فهمیدن کلمات ایشان و «حاشیه» ایشان بر «کفایه» کار هرکسی نیست و هرکسی آن را نمیفهمد.
اگر میخواهید بدانید کسی واقعاً اهل فقه اصول هست، یک سطر عبارت «مرحوم کمپانی» را جلویش بگذارید و ببینید میفهمد یا خیر. اگر فهمید بدانید عالم است. «مرحوم کمپانی» وقتی به مقام ائمه اطهار میرسد، مینویسد:
«لهم الولایة المعنویة و السلطنة الباطنیة علی جمیع الأمور التکوینیة و التشریعیة»
ائمه اطهار ولایت معنوی و سلطنت باطنی بر تمام امور تکوین و تشریع دارند.
حاشیة کتاب المکاسب، نویسنده: اصفهانی، محمد حسین کمپانی، ج 2، ص 379، ح 337
نظیر همان ولایتی که خداوند عالم بر خلایق دارند. نسبت به ائمه اطهار سخن گفتن بسیار سخت است و کسی باید سخن بگوید که خود از سرچشمه وحی علم نوشیده باشد و با سرچشمه وحی مرتبط باشد. ما از باب اینکه؛
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
به قدر فهم خودمان و به قدر عقل ناقص خودمان، آنطور که در روایات آمده است سخن می گوییم. روایات هم برای عموم مردم گفته شده است و برای خواص گفته نشده است، الا بعضی از موارد بسیار نادر.
حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) برای «کمیل» قسمتهایی از حقایق را بیان میکند. همچنین «ابوذر» و «سلمان» خدمت امیرالمؤمنین میآیند و در رابطه با معرفت نورانی اهلبیت سؤال میکنند.
حضرت خوششان میآید، لذت میبرد و میفرماید: مرحبا به شما دو دوست باصفا. چطور به این فکر افتادید که در رابطه با معرفت نورانی ائمه اطهار سؤال میکنید.
حضرت قضیه را روشن میکنند و مطالبی بیان میفرمایند که قسمتهایی از آن در کتابها آمده است. بنده نمیدانم این مطالب چطور در کتابها راه پیدا کرده است و شاید این هم از معجزات اهلبیت (علیهم السلام) است.
ما در روایت داریم بعضی از مطالب در آیات قرآن مثل آیات آخر سوره حشر و اوایل سوره حدید برای علمای آخر الزمان نازل شده است و آنها میفهمند.
«علماء أمّتی أفضل من أنبیاء بنی إسرائیل»
کتاب المزار- مناسک المزار، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: ابطحی، محمد باقر، المقدمة، ص 6، باب التعریف بالمؤلّف
ناظر به علمای نزدیک ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) است.
اهلبیت (علیهم السلام) کشتی نجات و هدایت هستند و در این میان، کشتی نجات سیدالشهداء (سلام الله علیه) البته سریعتر و وسیعتر است. یعنی اگر با کشتی دیگر ائمه اطهار میخواهیم دریا را یک ماهه طی کنیم، با کشتی امام حسین یک ساعته به مقصد میرسیم.
خوردن تربت قبر پیغمبر اکرم حرام و خلاف شرع است یا خوردن تربت قبر امیرالمؤمنین که افضل الناس بعد رسول الله است حرام است. در مقابل، خوردن تربت قبر امام حسین شفاست.
ببینید این مسائل نشانگر این است که جایگاه حضرت سیدالشهدا بسیار فراتر و بالاتر از آن است که ما بخواهیم فرض کنیم.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: مردم در دنیا میزان قدرت ما را نمیدانند و از مقام ما آگاهی ندارند. فردای قیامت مردم میفهمند که خداوند چه قدرتی به ما داده است، ما آنجا قدرت نمایی میکنیم و خلائق آنجا قدرت ما را درک میکنند.
آیت الله العظمی خوئی مقبول عام است و شیعه و سنی همگان ایشان را قبول دارند و از محضرشان بیش از پانصد مرجع تقلید و فقیه جامع الشرایط تحویل جامعه شده است. ایشان میفرماید:
«بل لهم الولایة التکوینیة لمادون الخالق»
مصباح الفقاهة من تقریر بحث الاستاذ الاکبر آیة الله العظمى الحاج السید أبو القاسم الموسوی الخوئی دامت افاضاته لمؤلفه المیرزا محمد علی التوحیدی التبریزی، المطبعة الحیدریة النجف 1374 ه 1954م، ج6، ص 36
جایگاه خاص امام حسین (سلام الله علیه) در میان سایر ائمه (علیهم السلام)
ایشان وقتی این جمله را میگوید، قضیه تا حدودی روشن است. به عنوان مثال امام هادی (علیه السلام) در مدینه بیمار میشود و شخصی را از مدینه به کربلا میفرستند تا زیر قبه برایشان دعا کند.
راوی میگوید: من از مدینه بیرون آمدم و به یکی از آشناها برخورد کردم. ایشان از من پرسید: کجا میروی؟! گفتم: عراق میروم. او پرسید: برای چه کاری به عراق میروی؟ گفتم: به کربلا میروم تا برای امام هادی دعا کنم.
او گفت: امام هادی حجت خداوند است. آیا تو خجالت نمیکشی که میخواهی بروی برای حجت خدا دعا کنی!!
راوی میگوید: من قدری فکر کردم و با خود گفتم ظاهراً امام هادی ما را سرکار گذاشته است. خدمت امام هادی برگشتم و گفتم: یابن رسول الله! شما خود حجت الهی هستید. آیا من بروم برای شما دعا کنم؟!
حضرت فرمود: خداوند عالم به خاطر شهادت امام حسین یکی از ویژگیهای مخصوصی که به حضرت داده اجابت دعا تحت قبه آن بزرگوار است.
ما این تعبیر را نسبت به هیچ یک از ائمه اطهار نداریم. خداوند عالم سه ویژگی به امام حسین عنایت کرده است؛ شفا در تربت امام حسین است. ائمه اطهار از نسل امام حسین هستند. دعا تحت قبه امام حسین به اجابت میرسد.
بنده قبلاً هم به بینندگان عرض کردم آیت الله مجتهدی یکی از اولیاء الهی بودند که ما توفیق داشتیم خدمتشان بودیم. کتابی هم در حالات ایشان نوشته شده است که بنده به دوستان توصیه میکنم حتماً کتاب ایشان را ملاحظه کنند.
ایشان که واقعاً از اوتاد بودند و مرتبط بودند، خود به من فرمودند: قبه زیر گنبد نیست. اگر میخواهید بفهمید قبه کجاست، بالای سر امام حسین بایستید وسط ضریح روبروی قبر «حبیب بن مظاهر» باشید به طوری که سینهتان دقیقاً روبروی قبر «حبیب» باشد.
در این هنگام دست چپ خود را دراز کنید به طوری که وسط ضریح امام حسین باشد. اینجا تحت قبه هست. اگر میخواهید دعا کنید و به اجابت برسد، تحت قبه اینجاست!
«مرحوم قاضی بزرگ» از اولیاء الله بودند، با حضرت مرتبط بودند و کرامات زیادی داشتند. بزرگان دیگری نظیر «علامه طباطبایی»، آیت الله العظمی بهجت و دیگران همگی از شاگردان «مرحوم قاضی» هستند.
ایشان جملهای دارند و می گویند: حضرت قمر بنی هاشم باب الحسین است. هرکسی میخواهد به مقامات معنوی برسد، تنها یک راه دارد و آن هم اینکه به حضرت عباس متوسل شود و او را نزد امام حسین واسطه قرار بدهد. اگر کسی میخواهد به مقامات معنوی برسد و چشم برزخی او باز شود به حضرت ابوالفضل العباس متوسل شود.
غیر از جهانی که ما میبینیم، جهان دیگری به نام برزخ هست که تقریباً دومین عالم از هفت عالم هست. ملائکه و ارواح پاک انبیاء و اولیاء همگی در برزخ هستند. کسانی که چشم برزخی پیدا میکنند، وارد میشوند و همه چیز را میبینند.
ما یقین داریم ملکی در سمت راست ما و ملکی در سمت چپ ماست، به طوری که هرچه از دهان ما بیرون میآید و دست ما حرکت میکند و نیتی از قلب ما رد میشود ملائکه آنها را مینویسند. ما تا به حال این ملائکه را ندیدیم، اما به وجود آنها ایمان داریم.
(ما یلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ)
هیچ سخنی را انسان تلفظ نمیکند مگر اینکه نزد آن فرشتهای مراقب و آماده برای انجام مأموریت است.
سوره ق (50): آیه 18
در مقابل اگر کسی چشم برزخی پیدا کرد میبیند. آقایی نقل میکرد که من روزی داشتم به طرف حرم حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میرفتم و شک داشتم که وقت اذان شده است یا خیر.
من به مرحوم آیت الله ملأ آقاجان زنجانی گفتم: آقا هنوز وقت اذان نشده است. ایشان در جواب گفت: الآن ملائکه شب دارند به سمت بالا میروند و ملائکه روز دارند پایین میآیند و فجر شده است. شما به دنبال چه هستید!؟
آنها برای تشخیص فجر منتظر نیستند ببینند فجر صادق طلوع کرده است یا خیر؛ بلکه ملائکه را میبینند که ملائکه شب کارشان را تمام کردند، وقتی طلوع فجر میشود پرونده ما را برمی دارند و بالا میروند.
ملائکه شیفتی کار میکنند. چنین نیست که خداوند عالم یک ملکی را تا آخر عمر برای نوشتن اعمال ما موکل کند.
این هم لطف الهی است. در روایت هم آمده است که اگر از بندهای گناهی سر زد، اگر ملائکه شب دیدند خدا نمیخواهد که ملائکه روز هم ببینند و آگاه شوند. خداوند میخواهد پرده پوشی کند.
اگر من روز گناه کردم، ملائکه روز دیدند و آن گناه را نوشتند و بالا رفتند. ملائکه شب که میخواهند بیایند خبر ندارند که من چه گناه و معصیتی مرتکب شدم. لطف و کرم الهی چنین است.
بنابراین ما باید تعبیر «مرحوم قاضی» را ملاک قرار بدهیم تا بتوانیم بعد از هر نماز با ذکر چند صلوات به محضر قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس با این نیت سلام بدهیم که سلام من قبل از اینکه به گوش من برسد، قمر بنی هاشم از سلام من آگاه شود.
زمانی که به امام حسین (علیه السلام) سلام میدهم باید سلام من قبل از اینکه به گوش من برسد امام حسین از آن باخبر شود.
ما توفیق داشتیم یک سال در جلسههای خصوصی خدمت ایشان میرسیدیم و واقعاً هم استفاده کردیم. خداوند روح ایشان را شادتر و مقامشان را متعالی بگرداند.
دوستان عزیز قضیه خیلی بالاتر از این است. آیت الله العظمی بهجت میفرمودند: وقتی شما سلام میدهید، قبل از اینکه گوش شما این سلام را بشنود حضرت ولی عصر سلام شما را میشنود.
بنده میخواهم عرض کنم که من میخواهم نیت کنم سلام بدهم. من میخواهم نیت کنم و بگویم: «السلام علیک یا بقیة الله». وقتی که بخواهم نیت کنم حضرت از نیت من هم باخبر هستند و نیت من هم تابع نیت حضرت ولی عصر است.
تا حضرت بقیة الله الأعظم نیت نکند و اذن ندهد، من نمیتوانم نیت کنم. حضرت صاحب الزمان، مظهر ارادة الله است.
معارف بسیار ناب، در اولین زیارت مطلقه امام حسین (سلام الله علیه)
ما در دعای اول زیارت امام حسین (علیه السلام) عبارتی را میخوانیم که بسیار عبارت عجیبی است. البته بنده قبلاً هم این عبارت را خدمت عزیزان عرض کردم.
دوستان امشب «مفاتیح الجنان» را باز کنند. «مفاتیح الجنان» زیارت امام حسین زیاد دارد. زیارت امام حسین در شب مبعث، زیارت امام حسین در شب بیست و سوم ماه رمضان، زیارت امام حسین در شب نیمه شعبان، زیارت امام حسین در شب میلاد امیرالمؤمنین.
شب میلاد امیرالمؤمنین است، اما زیارت امام حسین در این شب وارد شده است. شب مبعث زیارت امام حسین وارد شده است. شب هفدهم ربیع زیارت امام حسین وارد شده است. این نشانگر این است که امام حسین نمک همه ائمه اطهار است. هرجایی میرویم بوی امام حسین در آنجاست.
«مرحوم محدث قمی» زیارتهای مخصوصه را نقل کرده است، سپس یک سری زیارات مطلقه نقل کرده است. در ذهن دارم شش یا هفت زیارت مطلقه در «مفاتیح الجنان» هست.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: من ضمانت میکنم از پدرم و پدرم ضمانت میکند از پدرش و پدرش از امام حسین ضمانت میکند و امام حسین از امیرالمؤمنین ضمانت میکند و امیرالمؤمنین از رسول اکرم ضمانت میکند. رسول اکرم از جبرئیل ضمانت میکند و جبرئیل از خداوند عالم ضمانت میکند هرکسی زیارت عاشورا بخواند و حاجت بخواهد بدون حاجت رد نخواهد شد. ضمانتها به ذات اقدس ربوبی رسیده است.
نقل شده است مستحب است قبل از زیارت عاشورا، زیارت ششم مطلقه امام حسین خوانده شود که هم زیارت رسول اکرم است و هم زیارت امیرالمؤمنین است.
به تعبیر امام راحل بسیاری از معارف را که ائمه اطهار نمیتوانستند در قالب روایت بیان کنند، در قالب دعا و در قالب زیارت بیان کردند. بنابراین زیارت ششم هم نکات جالبی دارد، اما زیارت اول عبارتی دارد که بسیار عبارت عجیبی است.
در کتاب «کافی» جلد چهارم صفحه 331 این روایت با سند صحیح نقل شده است. البته «مرحوم شیخ صدوق» هم در کتاب «من لا یحضره الفقیه» وقتی به این زیارت میرسد، مینویسد که من در میان زیارات امام حسین تنها این زیارت را آوردم؛
«لِأَنَّهَا أَصَحُّ الزِّیارَاتِ عِنْدِی مِنْ طَرِیقِ الرِّوَایةِ وَ فِیهَا بَلَاغٌ وَ کفَایة»
زیرا از طریق روایت و سند صحیحترین روایت نزد من است و در این روایت هرچه گفتنی بوده گفته شده است.
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 598، ح 3200
«وَ فِیهَا بَلَاغٌ وَ کفَایة» عبارتٌ أخری این است که در خانه اگر کس است، یک حرف بس است! در اینجا مشاهده کنید تعبیر چه هست. بنده عرض کردم زمانی که ما اراده میکنیم، اراده ما بعد از اراده ائمه اطهار و امام زمان است. در این زیارت آمده است:
«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیکمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیوتِکم»
اراده خداوند در امور عالم ابتدا به قلب شما نازل میشود و از آنجا صادر میشود.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 4، ص 576، ح 2
یعنی واقعاً «وَ فِیهَا بَلَاغٌ وَ کفَایة» است. یعنی الآن که من اراده میکنم سخن بگویم، اراده میکنم دستم را تکان بدهم، اراده میکنم مطلبی بیان کنم، تا الله اراده نکند من نمیتوانم اراده کنم.
(وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ یشاءَ اللَّه)
و شما چیزی را نمیخواهید مگر اینکه خدا بخواهد.
سوره إنسان (76): آیه 30
اراده الهی ابتدا به قلب مقدس حضرت ولی عصر نازل میشود و از آنجا صادر میشود.
توفیق بزرگ «بزنطی» در شبی که در منزل امام رضا (سلام الله علیه) خوابید!
بنده بارها گفتم که آقای «بزنطی» نقل میکند که من خدمت امام هشتم رسیدم و مسائلی سؤال کردم تا پاسی از شب گذشت.
«محمد بن أبی نصر بزنطی» ابتدا مسیحی بود سپس مسلمان و شیعه شد و یکی از اصحاب خاص امام رضا و امام جواد (علیهم السلام) شد. ایشان در علم رجال هم جزو اصحاب اجماع است و هم جزو مشایخ الثقات هست.
اگر سند روایت به آقای «بزنطی» برسد، راویان بعد نیاز به بررسی سندی ندارند. «شیخ طوسی» در این زمینه مینویسد:
«لا یروون ولا یرسلون إلا عمن یوثق به»
روایاتشان چه مرسل باشد و چه مسند باشد، غیر از ثقه نقل نمیکنند.
العدة فی أصول الفقه، نویسنده: الشیخ الطوسی، تحقیق: محمد رضا الأنصاری القمی، ص 154، فصل 5
اگر یک راوی مجهول است، اما «بزنطی» از او روایت نقل کرده است، نقل «بزنطی» این راوی مجهول را ثقه میکند. ایشان از نظر علم رجال تا این اندازه اعتبار دارد.
ایشان نقل میکند من خدمت امام رضا بودم و زمانی که میخواستم برگردم، امام رضا فرمود: الآن وقت گذشته است، همین جا نزد ما بمان. ما هم که به دنبال تعارف بودیم تا در منزل امام زمان و حجت الهی با دستور حضرت بمانیم، قبول کردیم.
امام رضا به غلامش فرمود: «بزنطی» را در اتاقی که من هرشب میخوابم ببر و رختخوابی هم که هرشب در آن استراحت میکنم برای او پهن کن تا در آن رختخواب بخوابد.
مشاهده کنید چه سعادتی بالایی است. در منزل امام زمان، در اتاق مخصوص امام زمان و در رختخوابی که با بدن امام زمان هرشب در تماس بوده خوابیده است. گمان میکنم عشق در اینجا عاجز است، عقل که هیچ!
آب عقل و عشق از یک جوی نمیگردد روان
گر شدی عاشق دگر عاقل نمی باید شدن
در اینجا عشق هم عاجز است و این قضیه فوق عشق است که چنین سعادتی نصیب انسان شود.
بنده گاهی اوقات می گویم: خدایا در کره زمین بالاترین مقام و بالاترین فضیلیت و بالاترین شرافت متعلق به کسانی است که خدمت حضرت ولی عصر حاضر میشوند. بنده گمان نمیکنم فضیلت و مقامی بالاتر از این باشد.
شما سلطنت تمام کره زمین، ریاست تمام کره زمین، مرجعیت تمام کره زمین را در یک طرف بگذارید و یک ثانیه رسیدن خدمت حضرت ولی عصر و دیدن آن جمال نورانی و آن قد رعنا را در یک طرف بگذارید.
می گویند بهشت را در یک کفه ترازو بگذارید و یک لحظه نگاه کردن به جمال نورانی و قد رشید حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) را هم در طرف دیگر بگذارید.
بنده گمان نمیکنم بتوان بهشت را قیمت برای نگاه به جمال نورانی امام زمان گذاشت. آرزو بر جوانان عیب نیست! ما در دعای عهد میخوانیم:
«اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ وَ اکحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیه»
خدایا سرمه ملاقات و نگاه به حضرت ولی عصر را به چشمان ما بکش.
زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 303، الباب الحادی عشر فی بیان زیارة الرسول الأکرم (ص) و أئمة الهدی صلوات اللّه علیهم سوی ما ذکر سابقاً
«بزنطی» نقل میکند که من داخل رختخواب رفتم. در آن زمان هم که برق و چراغ خوابی نبود. من خوابم نمیبرد و دائماً در رختخواب میغلتیدم و به این فکر میکردم که امشب چه مقام و فضیلتی نصیب من شده است که در منزل امام عصر و حجت الهی و فرزند رسول الله و فرزند حضرت فاطمه زهرا و در اتاق و رختخواب اختصاصی حضرت خوابیدهام.
بزرگان و مراجع عظام تقلید ما، نظیر حضرت امام خمینی میفرمایند: «روحی لتراب مقدمه الفداء»؛ جان من فدای خاک زیر پای حضرت ولی عصر.
حال شما حساب کنید خوابیدن در رختخوابی که هرشب با بدن امام تماس داشته است چه سعادتی دارد. بنده عرض کردم کلمه «عین» و «شین» و «قاف»، عاجز است که این حس و حال را بیان کند.
«بزنطی» نقل میکند که وقتی این افکار از ذهنم میگذشت، حضرت در را زدند و فرمودند: خوابیدن در خانه امام عصر و اتاق اختصاصی امام عصر و رختخواب امام عصر فضیلت نیست. فضیلت به تقواست!
(إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکم)
ولی گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.
سوره حجرات (49): آیه 13
مرحوم آیت الله العظمی بهجت فرمودند وقتی شما می گویید: «السلام علیک یا أبا عبدالله» یا «السلام علیک یا صاحب الزمان»، قبل از اینکه گوش شما سلام دادنتان را بشنود حضرت ولی عصر سلام دادن شما را میشنود.
به نظر من قضیه بسیار فراتر از این است. زمانی که من نیت میکنم بگویم «السلام علیک یا صاحب الزمان»، حضرت از نیت من آگاهی دارد و نیت هم تابع نیت حضرت ولی عصر است. معرفت باید چنین باشد. اگر معرفت چنین بود، ما را به یک جا میرساند.
قرآن شناسی که خود را بالاتر از امام صادق (سلام الله علیه) می دانست!
بنده مطلبی نقل میکنم و شاید قدری هم زشت باشد. در ذهن دارم سال 1363 یا 1364 بود و من غروبهای تابستان در نماز جماعت حرم حضرت معصومه به امامت آیت الله مرعشی نجفی شرکت میکردم.
جمعیت زیادی در نماز جماعت ایشان شرکت میکردند و تا مدرسه فیضیه جمعیت بود. نماز جماعت آیت الله مرعشی نجفی شلوغترین نماز جماعت قم بود. ایشان نماز را سریع میخواندند و قبل از اینکه اذان حرم تمام شود نماز مغرب تمام شده بود.
یکی از آقایان میگفت: امام جماعت محل ما نماز را طولانی میخواند. آقای دیگری دو ایستگاه پایینتر هست و نماز را زود میخواند. من با خط واحد در نماز جماعت ایشان شرکت میکنم، زیرا نماز را زود میخواند.
ما در نماز جماعت آیت الله مرعشی نجفی شرکت میکردیم. قبل از نماز، آقایی بود که اهل استان مرکزی بود. ایشان دبیر بود و در زمینه قرآن خیلی کار کرده بود. الحق و الانصاف ایشان خیلی کار کرده بود و به تفسیر قرآن به قرآن مسلط بود.
ایشان زمانی که یک آیه را میخواند، تمام آیات مرتبط به آن را هم میخواند. به عنوان مثال میگفت که کلمه اول مرتبط به فلان آیه است، کلمه دوم مرتبط با فلان آیه است.
ما هم که میدیدیدم ایشان خیلی زحمت کشیده، نیم ساعت قبل از اذان میرفتیم و از مطالبشان استفاده میکردیم. چرا که:
«الْحِکمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذِ الْحِکمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاق»
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 481، ح 79
ایشان روزی جملهای گفت. ایشان گفت: من گمان میکنم به قدری در رابطه با قرآن کار کردهام که امام صادق (علیه السلام) اینقدر در رابطه با قرآن کار نکرده است. تسلط من به قرآن از امام صادق خیلی بالاتر است!!!
بنده نگاهی به ایشان کردم و گفتم: «هذا فراق بینی و بینک»! مشاهده کنید شخصی با چند روز کار کردن در زمینه قرآن کریم خود را تا این اندازه بالا میبرد.
قرآن کریم در دودمان این افراد نازل شده است. هرچه ما از مفاهیم قرآن کریم داریم، مربوط به این دودمان است.
درست نیست که ما از یک طرف چند سال در رابطه با قرآن کار کنیم و از طرف دیگر عجبی ما را بگیرد و بگوییم اینقدر که من کار کردم ائمه اطهار در زمینه قرآن کریم کار نکرده است!
تمام عالم هستی، آئینه تمام نمای سلسله جلیله محمدیین (صلوات الله علیهم)
قبل از اینکه آسمان آفریده شود، زمین آفریده شود، عرش و فرش و کرسی آفریده شود خداوند عالم ائمه اطهار (علیهم السلام) را آفریده است.
«خَلَقَکمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَکمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ»
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 613، ح 3213
ائمه اطهار در محضر خدا بودند و از نور الله تبارک و تعالی بودند. خداوند عالم بر سر ما منت گذاشت و برای نجات ما آن بزرگواران را به این عالم مادی فرستاد. ما هم عجیب قدر دانستیم و از ائمه اطهار قدرشناسی کردیم!!
حضرت امام خمینی در این زمینه جمله جالبی دارد و میفرماید: تمام کمالات ذات و صفات و اسماء و افعال حق در وجود ائمه اطهار تجلی کرده است.
حضرت امام خمینی در کتاب «مصباح الهدایة» صفحه 122 تعبیری دارند. ایشان به نقل از «مرحوم محمد رضا قمشهای» مینویسند:
«فالحقیقة المحمّدیة هی الَّتی تجلَّت فی صورة العالم والعالم من الذرّة إلی الدرّة ظهورها وتجلَّیها»
مصباح الهدایة إلی الخلافة والولایة، نویسنده: السید الخمینی، ص 57، باب نور 20
تمام عالم هستی، آئینه تمام نمای سلسله جلیله محمدیین (صلوات الله علیهم اجمعین) هست. ایشان هم مینویسد که عقل قاصر ما این را میفهمد، مقام ائمه اطهار بالاست. همچنانکه در متن زیارت جامعه کبیره میخوانیم:
«لَا أُحْصِی ثَنَاءَکمْ وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ کنْهَکم»
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 615، ح 3213
در این فراز از زیارت آمده است که من هرکاری کنم نمیتوانم مقام شما را درک کنم. همچنین روایتی از امیرالمؤمنین است که میفرماید:
«نزّلونا عن الربوبیة وقولوا فینا ما شئتم»
ما را از مرتبه خدایی پایین بیاورید و هرچه به ذهنتان میرسد در فضائل ما بگویید.
مفتاح السعادة فی شرح نهج البلاغة، نویسنده: محمد تقی النقوی القاینی الخراسانی، ج 2، ص 117، باب القسم الأول من الخطبة
هرگز عقلهای شما نمیرسد به مقامی که خداوند به ما داده است. عقل بشری به این مقام نمیرسد، مگر اینکه کسی در اثر ریاضت یا سیر و سلوک، خودش را نزدیک مقام ائمه اطهار برساند. ما در زیارت عاشورا میخوانیم:
«وَ أَسْأَلُهُ أَنْ یبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکمْ عِنْدَ اللَّه»
خدایا مرا برسان به مقام محمودی که ائمه اطهار نزد تو دارند.
فرازی از زیارت عاشورا
مشاهده کنید قرآن کریم در رابطه با حضرت سلیمان (علی نبینا و آله و علیه السلام) نقل میکند که وقتی میخواهد تخت «بلقیس» را از یمن به فلسطین بیاورد، میفرماید:
(قالَ یا أَیهَا الْمَلَؤُا أَیکمْ یأْتِینِی بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ یأْتُونِی مُسْلِمِین)
(سلیمان) گفت، ای بزرگان! کدامیک از شما توانایی دارید تخت او را پیش از آنکه خودشان نزد من آیند برای من بیاورید؟!
(قالَ عِفْرِیتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیک بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِک وَ إِنِّی عَلَیهِ لَقَوِی أَمِین)
عفریتی از جن گفت: من آن را نزد تو میآورم پیش از آنکه از مجلست برخیزی و من نسبت به آن توانا و امینم!
فاصله این دو مکان حداقل دو هزار کیلومتر بود. حضرت سلیمان میفرماید: این زمان خیلی زیاد است و من آن را قبول ندارم. او در جواب میگوید:
(قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ أَنَا آتِیک بِهِ قَبْلَ أَنْ یرْتَدَّ إِلَیک طَرْفُک)
(اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت گفت، من آن را پیش از آنکه چشم بر هم زنی نزد تو خواهم آورد!
سوره نمل (27): آیات 38 – 40
بلند شدن انسان از جایش حداقل یک یا دو ثانیه طول میکشد، اما پلک بر هم زدن شاید در یک صدم ثانیه انجام شود.
حضرت سلیمان این را پذیرفت. این شخص (الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ) بود، اما در رابطه با حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در سوره مبارکه رعد آیه 43 میخوانیم:
(وَ یقُولُ الَّذِینَ کفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلا)
آنها که کافر شدند میگویند تو پیامبر نیستی.
(قُلْ کفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَ بَینَکمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکتاب)
بگو کافی است که خداوند و کسانی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد آنهاست گواه (من) باشند.
سوره رعد (13): آیه 43
نقل شده است از رسول گرامی اسلام سؤال میکنند: کسی که تمام علم کتاب نزد او هست چه کسی است؟! حضرت میفرماید: علی بن أبی طالب!
«عاصف بن برخیا» کسی که ذرهای از علم کتاب دارد، گفت: من در یک چشم به هم زدن تخت و تاج «بلقیس» را از یمن تا فلسطین میآورم. حال کسی که تمام علم الکتاب نزد او هست چکار میکند!؟ امروز ما باید ائمه اطهار (علیهم السلام) را این چنین بشناسیم.
با صحبتهای شما و ولادت امام حسین و حضرت قمر بنی هاشم باعث شد که بحث ما به اینجا برسد. ما باید همه چیز را از خداوند متعال بخواهیم. همه چیز تابع اراده الهی است و تا خداوند نخواهد امکان پذیر نیست.
تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
اگر خداوند عالم اراده نکند، ما به معرفت ائمه اطهار دست پیدا نمیکنیم. ما باید معرفت ائمه اطهار (علیهم السلام) را هم از خداوند عالم گدایی کنیم و از خداوند بخواهیم معرفت و مقام نوری و نورانی اهلبیت را به ما بدهد.
البته میان مقام نوری و نورانی اهلبیت از زمین تا آسمان تفاوت است. الآن فرصت بیان این مسائل نیست، اما در فرصتی مناسب بنده برای بینندگان عزیز هم مقام نوری اهلبیت و هم مقام نورانی اهلبیت را بیان خواهم کرد.
ما باید از در خانه اهلبیت گدایی کردن را گدایی کنیم و بگوییم: یا قمر بنی هاشم! به ما توفیق گدایی کردن بده. حسین جان! به ما لیاقت گدایی در خانهات را بده.
نباید به اهلبیت بگوییم که من گدای در خانه شما هستم، بلکه باید بگوییم بر سر ما منت بگذار و به ما توفیق گدایی کردن در خانهات را بده. اگر اینطور در خانه اهلبیت رفتیم، قطعاً دست خالی برنمی گردیم.
اطرافیان از امیرالمؤمنین سؤال کردند: یا ابا الحسن! ما زیاد دعا میکنیم، اما به اجابت نمیرسد. حضرت میفرماید:
«إِنَّکمْ تَدْعُونَ مَنْ لَا تَعْرِفُونَه»
شما خدایی را میخوانید که او را نمیشناسید.
فتح الأبواب بین ذوی الألباب و بین ربّ الأرباب، نویسنده: ابن طاووس، علی بن موسی، محقق / مصحح: خفاف، حامد، ص 297
قرآن کریم میفرماید:
(ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکم)
مرا بخوانید تا (دعای) شما را اجابت کنم.
سوره غافر (40): آیه 60
من وقتی در ذهنم چیزی از خدا تصور کردم و مخلوق ذهنم را به عنوان خدا تصور میکنم سپس از آن خدا میخواهم، این مخلوق ذهن من است و آن خدا نیست. امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«کلما میزتموه بأوهامکم فی أدق معانیه مخلوق مصنوع مثلکم مردود إلیکم»
هرچه از خداوند عالم در ذهنتان به دقیقترین معانی تصور کنید، مخلوق ذهن شماست.
مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 9، ص 256، پ الحدیث الخامس و العشرون
یکی از بزرگان میگفت: مردم همیشه خداوند در کنار را صدا میکنند، نه خدایی که جهان جلوه اوست و من جلوه او هستم و اراده من تابع اراده اوست، نه خدایی که به هرجا نگاه کنم جلوهای از جمال او را میبینم.
(فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه)
و به هر سو رو کنید، خدا آنجا است.
سوره بقره (2): آیه 115
«باباطاهر» میگوید:
به دریا بنگرم دریا تو بینم
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از صنع زیبای تو بینم
یکی از اولیاء الله میگفت: ایشان اشتباه کرده است. باید چنین میگفت:
به دریا بنگرم دریات ببینم
به صحرا بنگرم صحرات ببینم
اگر ما به اینجا رسیدیم که قرآن کریم میفرماید:
(وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِید)
و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
سوره ق (50): آیه 16
و:
(وَ هُوَ مَعَکمْ أَینَ ما کنْتُم)
و او با شماست هر جا که باشید.
سوره حدید (57): آیه 4
این معیت، معیت قیومی است. بشر تنها اراده دارد، اگر اراده را از بشریت بگیرند دیگر هیچ چیزی ندارد. این اراده ما، تابع ارادة الله است. اگر ما به اینجا رسیدیم که فهمیدیم ارادهای که میکنیم تابع ارادة الله و اراده ولی است، تازه اولین پله توحید را گذراندیم.
ما باید احساس کنیم زمین، آسمان، خودم، فکرم و دیگر جوارحم آیهای از آیات اوست. حتی انبیاء بزرگ هم تصور آن را نمیکنند. حضرت سیدالشهداء در دعای عرفه میفرماید:
«یا هُوَ یا مَنْ لَا یعْلَمُ مَا هُوَ وَ لَا کیفَ هُوَ وَ لَا أَینَ هُوَ وَ لَا حَیثُ هُوَ إِلَّا هُو»
زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 388، باب دعاء المشلول
فقط ذات اقدس ربوبی است که میداند او کیست و چیست. «مرحوم علامه طباطبایی» در کتاب «المیزان» تعبیری دارد و مینویسد: ذات حق حدی ندارد و محدود به حدی نیست. کسی که ذهنش محدود است، نمیتواند نامحدود را تصور کند. کسی میتواند نامحدود را تصور کند که خودش نامحدود باشد و آن هم ذات اقدس ربوبی است و غیر از او نیست.
عنقا شکار کس نشود دام باز چین
او به ذهن نمیآید و فوق ذهن ماست. وقتی که ما می گوییم: «الله اکبر»، به این معناست که خداوند بزرگتر از آن است که ما بخواهیم او را تصور کنیم. خداوند بزرگتر از آن است که ما بخواهیم او را توصیف کنیم.
برای این کار هم باید در خانه اهلبیت (علهیم السلام) برویم. امشب شب ولادت حضرت قمر بنی هاشم باب الحسین است.
وقتی به کربلا میروید، ابتدا به زیارت قمر بنی هاشم بروید و آنجا گریه کنید!
بنده همیشه به دوستان توصیه میکنم وقتی به کربلا میروید، ابتدا به زیارت امام حسین و سپس زیارت قمر بنی هاشم نروید. ابتدا به زیارت قمر بنی هاشم بروید و آنجا گریه کنید.
حضرت ابوالفضل العباس باب الحسین و رئیس دفتر امام حسین است. اگر شخصی میخواهد نزد رئیس جمهور برود، ابتدا نزد رئیس دفتر ایشان میرود و از آنجا پیش رئیس جمهور میرود.
اگر کسی بخواهد مستقیم نزد رئیس جمهور برود او را راه نمیدهند، زیرا دفتر رئیس جمهور بعد از گذشتن از دفتر رئیس دفتر است.
بنده همیشه می گویم اگر کسی میخواهد به زیارت امام حسین برود، ابتدا باید به زیارت قمر بنی هاشم برود گریه کند و از حضرت بخواهد او را از گناهان پاک کند و لیاقت زیارت امام حسین را به او بدهد.
بعد از آنکه شخص گریه کرد و قلبش پاک شد و دید نورانیتی در وجودش ایجاد میکند، بداند قمر بنی هاشم به او اجازه زیارت امام حسین را داده است.
بنده خیلی رُک بگویم که وقتی به زیارت قمر بنی هاشم رفتید گریه کنید، ضجه بزنید، التماس کنید و حضرت را به مادرش أم البنین و مادر بزرگوارش حضرت فاطمه زهرا سوگند بدهید و آن بزرگواران را واسطه کنید تا از خداوند بخواهد گناهانتان پاک شود.
وقتی گناهان پاک شد در دلتان خوشحالی و سرور ایجاد میشود. وقتی دیدید در قلبتان سرور و خوشحالی و نورانیت است، بدانید که به شما اجازه دادند. مادامی که این سرور را در دلتان ایجاد نمیکنید، بدانید اجازه زیارت امام حسین به شما داده نشده است.
باید در اینجا بایستید گریه کنید، ضجه بزنید و التماس کنید. وقتی که اجازه زیارت امام حسین را به شما دادند و به زیارت رفتید و گفتید: «السلام علیک یا أبا عبدالله»، یقیناً «علیک السلام یا زائری» به شما گفته میشود.
در این صورت اگر سؤال کنید جواب میگیرید، اگر حاجت بخواهید حاجت روا میشوید. بعضی افراد میگفتند که این بی ادبی است. بنده گفتم: این عین ادب است!!
مشاهده کنید ما هفتاد و دو شهید در کربلا داریم، اما هیچکدام حرم و بارگاه ندارند. حضرت علی اکبر که در زیارت عاشورا تنها اسم آن بزرگوار آمده است، حرم و بارگاه ندارد. در مقابل حضرت قمر بنی هاشم حرم و بارگاه دارد.
وقتی شما میخواهید از طرف نجف وارد کربلا شوید، وقتی وارد خیابان اصلی میشوید که میخواهید به طرف حرم امام حسین بروید گنبد امام حسین دیده نمیشود. ابتدا گنبد حرم قمر بنی هاشم دیده میشود.
از آنجا باید به اندازه صد متر یا دویست متر بیایید تا گنبد حرم حضرت سیدالشهدا دیده شود.
حضرت قمر بنی هاشم باب الحسین و رئیس دفتر امام حسین است. اگر کسی میخواهد از امام حسین حاجت بگیرد، بهترین راه توسل به حضرت قمر بنی هاشم است.
حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هم به قمر بنی هاشم علاقه خاصی داشتند. حتماً عزیزان کتاب «عمدة الطالب» را خواندهاند.
امیرالمؤمنین برادرش «عقیل» را دعوت میکند و از او میخواهد که از قبیلهای که مردان شجاعی دارند برای حضرت همسری اختیار کنند، زیرا «عقیل» به قبایل آشنایی داشت.
امیرالمؤمنین میفرماید: میخواهم همسری از قبایل شجاع پرور اختیار کنم تا خدا از او فرزندی به من بدهد که در عاشورای فرزندم حسین پناهگاه فرزندان او و قدرت قلب فرزندم حسین باشد.
«عقیل» میگوید: من از قبیله کلابیه قویتر و شجاعتر ندارم. زنان قبیله کلابیه همگی شجاع بودند.
نقل شده است حضرت قمر بنی هاشم فنون جنگی را از مادرش یاد گرفته است و «فاطمه کلابیه» یکی از جنگجویان و شمشیر زنان ماهر قبیله کلابیه بوده است.
عزیزان میدانند که شمر بن ذی الجوشن هم از قبیله کلابیه بود. او با چه مصیبتی از عمر بن سعد خواست تا امان نامهای برای قمر بنی هاشم بگیرد، اما او نداد و شمر نزد عبیدالله بن زیاد رفت.
عصر تاسوعا شمر بن ذی الجوشن گفت: برادرزادههای من کجاست؟! حضرت ابوالفضل العباس حرف او را شنید، اما خجالت کشید پاسخ دهد. امام حسین فرمود: برادر جواب او را بده.
وقتی حضرت ابوالفضل جلوتر آمد، شمر گفت: من برای شما بسیار سرمایه گذاری کردم و خیلی خواهش و التماس کردم و از عبیدالله بن زیاد امان نامه گرفتم. شما این طرف بیایید.
حضرت ابوالفضل العباس با تمام وجود شمر را لعن کرد و گفت: ما را نیازی به تو و امان نامهات نیست. من مولا و آقایم امام حسین را رها کنم و طرف شما بیایم؟!!
گرچه امشب شب میلاد است، اما امام حسین جملهای در روز عاشورا دارد که خیلی جمله سنگینی است. وقتی حضرت چشمشان به قمر بنی هاشم می افتد، میفرماید: الآن کمرم شکست!!
حضرت این جمله را در رابطه با حضرت علی اکبر نفرموده است، در رابطه با حضرت قاسم نفرموده است، در رابطه با «حبیب بن مظاهر» نفرموده است، در رابطه با «مسلم» نفرموده است.
همه آنها عزیزان امام حسین بودند، اما وقتی حضرت میبیند که قمر بنی هاشم روی زمین افتاده است میفرماید: الآن کمرم شکست و اسیر شدن فرزندانم حتمی شد!!
امیدواریم خداوند عالم به ما توفیق بدهد تا عشق و علاقهمان به اهلبیت را تا آخرین لحظه حیاتمان نگه داریم، با ولایت اهلبیت زندگی کنیم و با ولایت اهلبیت هم بمیریم و با ولایت اهلبیت همه محشور شویم.
صفای بهشت با این بزرگواران است. بنده گاهی اوقات میگفتم: خدایا بهشتی که علی بن أبی طالب در آن نباشد، حضرت فاطمه زهرا در آن نباشد یا حضرت ابوالفضل در آن نباشد به درد نمیخورد. سپس شک میکردم که جملهام درست باشد یا خیر و آن را درست میکردم و استغفار میکردم.
بعد از آن دیدم که در شرح حال «مرحوم علامه امینی» هست که می گویند: بهشتی که حضرت فاطمه زهرا و علی بن أبی طالب در آن نباشد را نمیخواهیم.
صفای بهشت به این بزرگواران است، نه به حور و طیور و قصور و امثال آن. نعمتهای بهشتی اصلاً در برابر ائمه اطهار (علیهم السلام) ارزشی ندارد.
ائمه اطهار با توجه به احاطه کاملی که بر کل عالم دارند، حتی در بهشت، هرکسی در هر مرتبهای باشد احساس میکند که با امیرالمؤمنین است.
نقل شده است که امیرالمؤمنین در یک شب هفتاد مکان برای افطار رفته بودند، زیرا برای آنها این قضایا بسیار عادی است. نه تنها حضرت امیرالمؤمنین بلکه بعضی از اولیاء الله میتوانند در یک زمان در چند مکان حاضر باشند و کسی هم خبر نداشته باشد.
ما در خدمت حضرتعالی هستیم.
مجری:
استاد عزیز بسیار لذت بخش بود و استفاده کردیم و واقعاً فیض بردیم و واقعاً حس کردم که در جوار ملکوتی آقاجانم امام حسین (علیه السلام) و حضرت قمر بنی هاشم هستیم.
تماسهای بینندگان برنامه:
استاد اگر اجازه میفرمایید تلفنی را پاسخ بدهیم. آقای علی عزیز از بلوچستان پشت خط هستند. جناب آقای علی سلام علیکم؛
بیننده (آقا علی از بلوچستان – شیعه):
سلام، خوبید؟
مجری:
زنده باشید، خیلی خوش آمدید. بفرمایید:
بیننده:
بنده میخواستم تشکر کنم از برنامه خوبتان. همچنین سلام عرض میکنم خدمت استادمان جناب آقای قزوینی.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
بیننده:
خوشبختم که صدای شما را شنیدم. من از استادمان تشکر میکنم و همچنین از برنامه خوبتان.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
خواهش میکنم، ان شاءالله خداوند حافظتان باشد و موفق باشید.
مجری:
آقای علی عزیز از شما بسیار تشکر میکنم. استاد! واقعاً لذت بخش است. شما در لحظه اول که شروع به صحبت کردید، فرمودید که ما هرچقدر از این بزرگواران بگوییم کم است. زمان برنامه گذشت و واقعاً برایم بسیار جالب و لذت بخش بود.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بنده بارها گفتم ما در زیارت جامعه کبیره میخوانیم:
«فَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیک»
خدایا به حق حضرت محمد و آل محمد که بر خودت واجب کردی مرا در زمره عارفان به آنها قرار بده.
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 617، ح 3213
مجری:
آقای اسماعیلی عزیز از ابهر پشت خط هستند. آقای اسماعیلی سلام علیکم؛
بیننده (آقای اسماعیلی از ابهر – شیعه):
سلام علیکم و رحمة الله.
مجری:
متشکرم، شب شما بخیر.
بیننده:
خسته نباشید. ایام ولادت را خدمتتان تبریک عرض میکنم. سؤالی از محضرتان داشتم.
مجری:
بفرمایید.
بیننده:
ائمه اطهار (علیهم السلام) از وحی باخبر بودند، اما ظاهراً گاهی این اتفاق میافتاد. در جایی که خدا بخواهد وحی میدانند و گاهی که خدا نخواهد از وحی باخبر نیستند.
به عنوان مثال امام حسن (علیه السلام) زهر و سم را نوشیدند. این بدان معناست که ائمه اطهار گاهی از وحی باخبر هستند و گاهی باخبر نیستند. سؤال من همین است.
مجری:
جناب آقای اسماعیلی متشکرم، یا علی، خدانگهدار.
آیا ائمه اطهار (علیهم السلام) با علم غیب خود، از همه مسائل باخبر بودند!؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آقای اسماعیلی عزیز و بینندگان گرامی ما باید چند نکته را در نظر داشته باشیم. اراده ائمه اطهار (علیهم السلام) تابع ارادة الله است و در مسائل عادی و عرفی به علم خودشان عمل نمیکنند.
رسول اکرم یقیناً میداند که در جنگ احد شکست میخورد، اما به این علم الهی عمل نمیکند و به علم عادی رجوع میکند.
افراد به حضرت خبر میدهند که مشرکین آمدهاند، باید برای جنگ برویم. آیا داخل مدینه جنگ کنیم یا بیرون مدینه جنگ کنیم؟! رسول اکرم و اصحاب باهم مشورت میکنند و در نهایت به این نتیجه میرسند که باید در بیرون مدینه جنگ کنند.
در جنگ احزاب قریش تمامی یهودیان را با هم متحد کرده است. ما باید چکار کنیم؟! سپس در مشورت با «سلمان» خندقی اطراف مدینه میکنند.
در کارهای عادی ائمه اطهار (علیهم السلام) به علم عادی عمل میکنند و به هیچ وجه به علم الهی عمل نمیکنند. علم الهی برای آنها تکلیف آور نیست. حضرت سیدالشهدا میدانستند که شهید میشوند و پیغمبر اکرم هم فرمودند:
«فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یرَاک قَتِیلا»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 44، ص 364، باب و
اما به جهت اینکه ارادة الله به این امر تعلق گرفته است، به کربلا میآید و آن قضایا را هم تحمل میکند.
گاهی اوقات قرار است ائمه اطهار برای هدایت افراد از غیب خبر بدهند. در فرصتی مناسب نسبت به زندگی امام حسن عسکری (علیه السلام) صحبت میکنیم.
بنده واقعاً احساس میکنم امام حسن عسکری پدر حضرت ولی عصر در میان ما مظلوم است و ما خیلی به زندگی امام حسن عسکری نرسیدیم.
البته توفیقی که داشتیم و خداوند عالم بر سر ما منت گذاشت، این بود که یکی از موسوعه هایی که در چهار جلد نوشتیم موسوعه امام حسن عسکری است.
ما در این چهار جلد تمام روایاتی که از امام حسن عسکری یا از دیگر ائمه نسبت به امام حسن عسکری هست را آوردیم.
امام حسن عسکری تقریباً در سختترین دوران زندگی ائمه اطهار بودند، زیرا که هم زندانی بودند و هم زندانی نظامی بودند.
از طرف دیگر دودمان بنی عباس در جامعه شبهاتی مطرح میکردند تا اذهان مردم را مشوش کنند. از طرف دیگر دسترسی مردم به امام زمان کم است و ارتباط برقرار کردن با حضرت بسیار سخت بود. ارتباط پیدا کردن با مردم هم برای امام عسکری امکان پذیر نبود.
گرچه همان افرادی که خلفای عباسی آنها را مأمور کرده بودند تا مسئول زندان یا خرید خانه حضرت باشند و مراقب حضرت باشند، همگی مرید امام حسن عسکری شده بودند.
بارها اتفاق افتاده بود که امام حسن عسکری توسط همین افراد برای شیعیان نامه فرستاده بودند.
نقل شده است حضرت به شخصی که از طرف حاکم عباسی مسئول خرید خانه امام حسن عسکری بود، چوبی که از درخت کنده شده بود دادند و سفارش کردند که آن را به فلان شخص بده.
این شخص در وسط راه با فردی درگیر شد و با چوب به کمر او زد. چوب شکست و این شخص دید که لای چوب یک نامه هست. او سریع فهمید که امام حسن عسکری با این کار میخواهند این نامه را به دست فلان شیعه در مدینه برسانند.
اخبار از غیب شاید در میان ائمه اطهار (علیهم السلام) بیشتر از همه از امام حسن عسکری اتفاق افتاده باشد، زیرا با اخبار از غیب اعتقادات شیعه را محکم میکردند.
نقل شده است که شخصی با یکی از اصحاب خود آمده بود و میگفت که من قدری به ایمان آوردن شک دارم. شخص دیگری به او گفت که از حضرت سؤال کن. این شخص رو به حضرت کرد و گفت: من قدری در این زمینه شک دارم.
امام حسن عسکری رو به این شخص کردند و اسمشان را به همراه چند مورد از مسائل زندگی خصوصی او را فرمودند. این شخص هم تسلیم شد و ایمان آورد.
امام حسن عسکری یکی از اسامی پنهانی او را برایش بازگو کرد. این شخص در جواب گفت: هیچکسی غیر از مادر من که از دنیا رفته است از این اسم من خبر ندارد.
بنابراین ائمه اطهار (علیهم السلام) از علم غیب برای هدایت مردم استفاده میکنند. مسئله دیگری هم هست که شاید هضم آن برای عموم خیلی آسان نباشد.
ائمه اطهار (علیهم السلام) دو جنبه دارند؛ یک جنبهای که با خداوند تبارک و تعالی مرتبط هستند و توجه به اسماء و صفات و ذات حق دارند. در آنجا دیگر تمام عالم کف دستشان هست.
یک جنبه که در خصوص رابطه حضرت با مردم است حتی از اینکه غلامشان در جایی هم مخفی میشوند خبر ندارند و از آن هم بی خبر هستند.
نقل شده است که رسول گرامی اسلام میفرمایند: زمانی که من سخنرانی میکنم بعد از سخنرانی هفتاد بار استغفار میکنم. در آن سخنرانی توجهم به خلق است و در آن لحظه توجهم به الله کمتر شده است و به اندازه توجه به خلق شده است.
حضرت میفرماید: این باعث شده که قلب من زنگار بگیرد. من هفتاد بار استغفار میکنم تا زنگار توجه به خلق دون الخالق از قلب من زدوده شود.
البته اینها مسائلی است که شاید برای عموم قابل هضم نباشد، اما بنده یقین دارم در میان بینندگان ما افرادی هستند که این مطالب را خوب دریافت میکنند.
آنها گاهی اوقات که ما را میبینند یا پیامک میدهند، می گویند که فلان بحثی که در فلان جا داشتید بسیار برای ما جالب بود.
ما در لا به لای مباحث خود مجبوریم بعضی از این چنین مباحث را هم مطرح کنیم تا قدری جایگاه ائمه اطهار (علیهم السلام) برای ما روشن شود.
جواب صحیح همین است که ائمه اطهار (علیهم السلام) و پیامبران در کارهای عادی حق استفاده از علم غیب و علم الهی نداشتند.
پیغمبر اکرم میفرماید: اگر دو نفر نزد من بیایند که شکایت داشته باشند، اگر شاهد داشته باشد من طبق شاهد قضاوت میکنم.
«إِنَّمَا أَقْضِی بَینَکمْ بِالْأَیمَانِ وَ بَعْضُکمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِن بَعْض»
الفصول المهمة فی أصول الأئمة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: القائینی، محمد بن محمد الحسین، ج 2، ص 498، ح 2368
حال اگر علم هم داشته باشم که مال این شخص نیست و به دروغ ادعا میکند، به جهت اینکه دو شاهد شهادت داده است من طبق شهادت شهود حکم میکنم که این مال متعلق به این شخص است.
اگر این شخص میداند که این مال متعلق به او نیست، بداند که آتش را به منزلش میبرد.
مجری:
حضرت استاد بسیار متشکرم. وقت برنامه به پایان رسیده است، از اینکه لطف فرمودید ما را به فیض رساندید بسیار متشکرم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
خواهش میکنم، موفق و مؤید باشید.
مجری:
زنده باشید، یک بار دیگر این عید بزرگ را خدمت شما تبریک عرض میکنم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
خداوند به شما جزای خیر عنایت کند. ما هم به شما و بینندگان عزیز این عید را تبریک عرض میکنیم. ان شاءالله روزی باشد که ظهور حضرت صاحب الزمان را به همدیگر تبریک بگوییم.
مجری:
الهی آمین.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
موفق و مؤید باشید.
مجری:
بینندگان عزیز به لحظات پایانی برنامه «حبل المتین» رسیدیم. بسیار متشکرم که بیننده این برنامه بودید و در شام ولادت حضرت ابا عبدالله الحسین و شب میلاد باسعادت قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس این برنامه را نگاه کردید.
امشب شب استجابت دعاست. بنده از همه شما بینندگان عزیز خواهش میکنم برای ظهور حضرت امام عصر امام مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کنید. خدا را به حق حضرت محمد و آل محمد سوگند بدهیم: «اللهم عجل لولیک الفرج».
تا جلسه آینده شما بینندگان عزیز خودم را به خدای بزرگ و مهربان میسپارم. یا علی مدد، خدا نگهدار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته