2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
آيا آيه اي در قرآن كريم در باره جواز توسل به مردگان وجود دارد؟
کد مطلب: ٤٩٧١ تاریخ انتشار: ١٣ ارديبهشت ١٣٩٤ تعداد بازدید: 142448
پرسش و پاسخ » عقائد شيعه
آيا آيه اي در قرآن كريم در باره جواز توسل به مردگان وجود دارد؟

سؤال كننده : منصور افتخاري

توضيح سؤال:

در مبحث توسل در فهرست پرسش هاي شيعه متوسل شدن برادران يوسف به حضرت يعقوب و توسل به شخص پيامبر اسلام هر دو مورد به استناد قرآن در زماني اتفاق افتاده كه آن پيامبران حيات ظاهري داشتند و هنوز رحلت نكرده بودند ؛ لذا به دنبال آيه اي مي گردم كه توسل به مرده در آن به نوعي مطرح شده باشد .

لطفا پاسخ دهيد.

پاسخ اول:

آيه 64 سوره نساء، شامل توسل بعد از رحلت پيامبر (ص) نيز مي شود:

آيه ذيل يكي از آياتي است كه در باره توسل به رسول خدا صلي الله عليه وآله وارد شده وعلماي شيعه واهل سنت به آن استناد كرده اند:

وَلَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحيماً

اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت.

رفتن به نزد رسول خدا صلي الله عليه وآله براي طلب بخشايش در اين آيه عام است ؛ شامل حيات ايشان و بعد از مرگ ظاهري مي شود .

علماي اهل تسنن در مورد اين آيه كلمات بسيار جالبي دارند. نووي در بحث زيارت رسول خدا صلي الله عليه وآله مي نويسد:

ثم يرجع إلي موقفه الأول قبالة وجه رسول الله صلي الله عليه وسلم ويتوسل به في حق نفسه ويستشفع به إلي ربه سبحانه وتعالي ومن أحسن ما يقول ما حكاه الماوردي والقاضي أبو الطيب وسائر أصحابنا عن العتبي مستحسنين له قال ( كنت جالسا عند قبر رسول الله صلي الله عليه وسلم فجاء أعرابي فقال السلام عليك يا رسول الله سمعت الله يقول ( ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلي ربي ثم أنشأ يقول

يا خير من دفنت بالقاع أعظمه فطاب من طيبهن القاع والاكم

نفسي الفداء لقبر أنت ساكنه فيه العفاف وفيه الجود والكرم

ثم انصرف فحملتني عيناي فرأيت النبي صلي الله عليه وسلم في النوم فقال يا عتبي الحق الاعرابي فبشره بان الله تعالي قد غفر له )

سپس به جايگاه اوليه در مقابل صورت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم باز گشته وبه وي توسل كند در حق خودش و از وي طلب شفاعت در نزد خدا بنمايد.

از بهترين كلمات آنچه است كه ماوردي وقاضي ابو الطيب وديگر اصحاب ما از عتبي نقل كرده وآن را نيكو شمرده اندكه گفت : نزد قبر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بودم كه بيابانگردي آمد وگفت سلام بر تو اي رسول خدا . از خداوند شنيدم( كلام خدا در قرآن) كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت . ومن به نزد تو آمدم واز گناه خود طلب بخشش كرده و تو را شفيع نزد پروردگارم قرار مي دهم .سپس اين شعر را خواند كه

اي بهترين كسي كه دربهترين جايگاه دفن شده است كه ازبوي خوش آنجاهمه جابوي خوش گرفته است .

جانم فداي قبري كه تو ساكن آن هستي كه در آن اسوه كامل در عفت وجود وكرم مدفون است

سپس بازگشت . پس چشمانم سنگين شده در خواب رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را ديدم پس فرمودند كه اي عتبي به سراغ اعرابي برو و به او بشارت بده كه خداوند گناهان او را آمرزيد.

المجموع - محيي الدين النووي - ج 8 - ص 274

دمياطي نيز مي نويسد:

ثم بعد زيارة الشيخين يذهب للسلام علي السيدة فاطمة رضي الله عنها في بيتها الذي داخل المقصورة للقول بأنها مدفونة هناك ، والراجح أنها في البقيع فيقول : السلام عليك يا بنت المصطفي ... ويتوسل بها إلي أبيها ( ص ) . ثم يرجع إلي موقفه الأول قبالة وجهه الشريف ، فيقول : الحمد لله رب العالمين . اللهم صل علي سيدنا محمد ، وعلي آل سيدنا محمد . السلام عليك يا سيدي يا رسول الله . إن الله تعالي أنزل عليك كتابا صادقا ، قال فيه : (ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما) وقد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلي ربي .

بعد از زيارت ابو بكر و عمر براي سلام به فاطمه زهرا به بيت وي كه در داخل ضريح است مي روي چون بنا بر قولي در آنجا مدفون است ولي قول برتر آن است كه در بقيع دفن است .پس مي گويي سلام بر تو اي دختر رسول برگزيده ...پس به وسيله وي بر پدرش توسل مي جويي سپس به همان جاي اول & در روبروي صورت شريف- بازگشته مي گويي الحمد لله رب العالمين خدايا بر سرور ما محمد وبر آل وي درود فرست . سلام بر تو اي رسول خدا. خداوند به درستي بر تو كتاب خود را نازل كرد كه در آن گفت :

كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت (آيه 64 نساء) پس من به نزد تو آمده ام در حاليكه از گناهانم طلب بخشايش مي كنم واز تو طلب شفاعت به نزد خداوند مي كنم .

إعانة الطالبين - البكري الدمياطي - ج 2 - ص 357

ثم تأتي القبر فتولي ظهرك القبلة وتستقبل وسطه وتقول السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته ... اللهم انك قلت وقولك الحق ( ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد اتيتك مستغفرا من ذنوبي ، مستشفعا بك إلي ربي ... ثم يتقدم قليلا ويقول السلام عليك يا أبا بكر.

سپس به نزد قبر رفته پس پشت خود را به سمت قبله مي كني ورو به سمت قبر ومي گويي سلام بر تو اي پيغمبر ورحمت خدا و بركات وي ....خداوندا تو گفته اي وكلامت درست است كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت (آيه 64 نساء).بدرستيكه من به نزد تو آمده ام در حاليكه از گناهانم طلب بخشايش مي كنم و از تو مي خواهم كه در نزد پروردگارم شفيع من باشي ...سپس كمي جلوتر رفته ومي گويي سلام بر تو اي ابو بكر ...

المغني - عبد الله بن قدامه - ج 3 - ص 590 - 591

همانطور كه مطرح شد حتي اهل سنت از اين آيه چنين فهميده اند كه مي توان از رسول خدا چه در حال حيات ظاهري و چه بعد از آن طلب شفاعت نمود .

پاسخ دوم:

انبيا وشهدا زنده هستند:

پاسخ شما را به نحو ديگري بيان مي كنيم : آيا انبياي الهي مرده اند؟ وآيا ائمه ما مرده اند ؟

به اعتقاد شيعه واهل سنت، انبياء الهي زنده هستند و شهدا نيز طبق آيه قرآن زنده هستند، پس توسل به آنها توسل به يك انسان زنده است نه توسل به مرده.

آلوسي در باره حيات انبياء عليهم السلام مي نويسد:

أما حياة الأنبياء عليهم الصلاة والسلام الحياة البرزخية التي هي فوق حياة الشهداء الذين قال الله تعالي فيهم بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ فأمر ثابت بالأحاديث الصحيحة.

حيات انبيا عليهم السلام حياتي است برزخي وبرتر از حيات شهداست كه خداوند متعال در مورد ايشان فرموده است كه ايشان زنده اند نزد پرورگارشان روزي داده مي شوند . پس اين امر مطلبي ثابت شده با روايات صحيح است

الآيات البينات في عدم سماع الأموات ج1/ص39 للآلوسي النعمان بن محمود

ومن ثم قال الإمام السبكي حياة الأنبياء والشهداء كحياتهم في الدنيا

به همين دليل امام سبكي گفته است كه حيات انبيا و شهدا مانند زندگيشان در دنياست.

السيرة الحلبية ج2/ص432

ائمه ما نيز همگي شهيد هستند و طبق آيه 169 سوره آل عمران :

ولاتَحسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أموَاتَا بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ

كساني را كه در راه خدا كشته شدند مرده مپنداريد بلكه ايشان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند .

شارح صحيح بخاري مي نويسد:

أحدها أن الأنبياء أفضل من الشهداء والشهداء أحياء عند ربهم فكذلك الأنبياء.

يكي از مطالبي كه در مورد زندگي انبيا بعد از مرگ گفته شده است اين است كه انبيا برتر از شهدا هستند و شهدا نزد پروردگارشان زنده اند پس انبيا نيز همينطور.

فتح الباري ج6/ص487

همانطور كه گفته شد اهل تسنن اعتقاد دارند كه انبيا بعد از مرگ ظاهري در واقع زنده اند .

در منابع اهل سنت نيز رواياتي وجود دارد كه حيات برزخي انبياء را ثابت مي كند. از جمله در صحيح مسلم نقل شده است كه رسول خدا فرمود: در شب معراج موسي را ديدم كه در قبرش نماز مي خواند:

حَدَّثَنَا هَدَّابُ بْنُ خَالِدٍ وَشَيْبَانُ بْنُ فَرُّوخَ قَالَا حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ عَنْ ثَابِتٍ الْبُنَانِيِّ وَسُلَيْمَانَ التَّيْمِيِّ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَتَيْتُ وَفِي رِوَايَةِ هَدَّابٍ مَرَرْتُ عَلَي مُوسَي لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عِنْدَ الْكَثِيبِ الْأَحْمَرِ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي قَبْرِهِ

رسول خدا فرمودند كه رفتم يا گذشتم بر موسي در شبي كه من را به آسمان بردند - در كنار جايي كه خاك سرخ زيادي جمع شده بود- واو ايستاده بود و در قبرش نماز مي خواند.

صحيح مسلم ج4/ص1845 كتاب الفضائل باب من فضائل موسي عليه السلام

در اين زمينه همانطور كه نمونه اي از آن نقل شد روايات زيادي حتي در صحيح بخاري ومسلم موجود است وبيهقي عالم مشهور اهل تسنن بعضي از آنها را در كتاب حياة الأنبياء بعد وفاتهم «زندگي پيامبران بعد از مرگ ايشان» جمع آوري نموده است .

وچون در قرآن تصريح به جواز توسل به زندگان شده است پس توسل به ائمه وانبيا بعد از رحلت ايشان جايز است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
241 | امیر بابک | Iran - Tehran | ٢١:١٢ - ٠٣ آبان ١٣٩٤ |
سلام
در دلیل اول در مورد توسل کافی است آیه مبارکه 64نسا را کامل بگذارید نه قیچی شده آنگاه خواهید دید که مقصود شما حاصل نمیشود

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
اگر امکان دارد شما آيه را کامل ذکر کنيد و براي ما توضيح بدهيد که مقصود آيه چيست؟!!
در ضمن ما از بزرگان علماي شما مطالبي را نقل کرديم که آنها با اسناد به اين آيه توسل را فهيمده اند حال شما سخن بزرگان خود را قبول نمي کنيد اين چيزي ديگري است؟!1
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
1 |منتظر14|Iran - Tehran |١٩:٠٠ - ١٩ آذر ١٣٩٥ |
0
 
3
باعرض سلام وتشکرازمطالب مفیدتان
دراستدلال اولتان این اشکال وارد است که درآیه آمده از(خدا)طلب بخشش کنند درآیه نیامده ازرسول (ص) بخواهندطلب بخشش کند نه خیر آمده ازاگرخداطلب بخشش کنند وبااین شرط که رسول(ص)هم طلب بخشش کند آمرزیده میشوند
درآیه نیامده حاجات خود راازرسول(ص) بخواهید
نیامده شفای مریضتان رااز ایشان بخواهید
چرا؟
چون رسول الله(ص) خودشان فرمودند: انما انا بشر مثلکم یوحی الی
تنها تفاوت خودشان رابامردم عادی دراین میدانستند که به ایشان وحی میشود و به مردم عادی نمیشود
2 |منتظر14|Iran - Tehran |١٩:١٣ - ١٩ آذر ١٣٩٥ |
3
 
3
در مورددلیل دومتان هم میتوان همان جواب قبل راداد
وقتی درقرآن آمده
قل انما انا بشرمثلکم یوحی الی
شماچرامیخواهیدثابت کنیدکه ائمه مریض شفامیدندوقرض ادا میکنندو...
من خود شیعه هستم
پیامبر)ص)باتاکید بیان کردند انما انا بشر مثلکم
چه جوابی دارید؟
نمونه تاریخی مثال بیاورید که بیماری نزد یکی از ائمه (ع) در زمان حیاتشان رفته باشد وشفای خودرا ازایشان بخواهد وایشان شفادهند!!!!!
من منکر مقام ومنقبت ائمه نزد خدانیستم ولی ما نه نمونه تاریخی ازشفای مریض یا..بدست ائمه داریم نه سفارش شدیم(براساس روایت مستند) که برای حل مشکلات باید نزد ائمه(ع) برویم
برعکس بانگاه کوتاهی روی ادعیه صحیفه سجادیه که سخن مستقیم معصوم است متوجه میشویم برای حل مشکلات باید پیش خداوند برویم
درمورد توسل هم نهج البلاغه رامطالعه کنید
امام علی(ع) ده چیز برای توسل بیان فرمودند که ائمه هدی جزء آنها نیستند
ممنون میشم جوابم را بدهید واگراشتباه میکنم مرا روشن کنید
پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
کسی مگر شک دارد که پیامبر (ص) انما بشر مثلکم است، خوب شما که در این خصوص آیات این چنینی را ذکر کردید خوب بود آیات دیگر در خصوص شفا دادن بیماران توسط حضرت عیسی علیه السلام را نیز ملاحظه می کردید مگر حضرت عیسی نیز بشری مثل ما نبود پس چرا همین شخص قدرت شفا دادن و حتی زده کردن مردگان را داشت؟؟
« َانىّ‏ِ أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْةِ الطَّيرْ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيرْا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْىِ الْمَوْتىَ‏ بِإِذْنِ الله» «و من به اذن خدا، كور مادرزاد و مبتلا به برص (پيسي) را بهبودي مي بخشم» آل عمران 43
وقتی که حضرت عیسی این اذن را دارد ائمه علیهم السلام نیز چنین اذنی دارند همان کاری که عیسی کرد آنها نیز می توانند همچنانکه در روایات آمده است
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُثَنًّى الْحَنَّاطِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع‏ فَقُلْتُ لَهُ أَنْتُمْ وَرَثَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ نَعَمْ قُلْتُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَارِثُ الْأَنْبِيَاءِ عَلِمَ كُلَّ مَا عَلِمُوا قَالَ لِي نَعَمْ قُلْتُ فَأَنْتُمْ تَقْدِرُونَ عَلَى أَنْ تُحْيُوا الْمَوْتَى وَ تُبْرِءُوا الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ قَالَ نَعَمْ بِإِذْنِ اللَّهِ‏ ثُمَّ قَالَ لِيَ ادْنُ مِنِّي يَا أَبَا مُحَمَّدٍ فَدَنَوْتُ مِنْهُ فَمَسَحَ عَلَى وَجْهِي‏ وَ عَلَى عَيْنَيَّ فَأَبْصَرْتُ الشَّمْسَ وَ السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ الْبُيُوتَ وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ فِي الْبَلَدِ ثُمَّ قَالَ لِي أَ تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ هَكَذَا وَ لَكَ مَا لِلنَّاسِ وَ عَلَيْكَ مَا عَلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَوْ تَعُودَ كَمَا كُنْتَ وَ لَكَ الْجَنَّةُ خَالِصاً قُلْتُ أَعُودُ كَمَا كُنْتُ فَمَسَحَ عَلَى عَيْنَيَّ فَعُدْتُ كَمَا كُنْتُ قَالَ فَحَدَّثْتُ‏ ابْنَ أَبِي عُمَيْرٍ بِهَذَا فَقَالَ أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا حَقٌّ كَمَا أَنَّ النَّهَارَ حَق‏
ابو بصير گويد: خدمت امام باقر عليه السلام رسيدم و عرضكردم: شما وارث پيغمبريد؟ فرمود:
آرى، عرضكردم: پيغمبر وارث انبياء بود و هر چه آنها مى‏دانستند ميدانست؟ فرمود: آرى، عرضكردم شما مى‏توانيد مرده را زنده كنيد و كور مادر زاد و پيس را معالجه كنيد؟ فرمود: آرى باذن خدا. سپس فرمود: ابا محمد! پيش بيا. من نزديكش رفتم، آن حضرت دست بچهره و ديده من ماليد كه من خورشيد و آسمان و زمين و خانه‏ها و هر چه در شهر بود ديدم، آنگاه بمن فرمود: مى‏خواهى كه اين چنين باشى و در روز قيامت در سود و زيان با مردم شريك باشى، يا آنكه بحال اول برگردى و يكسر ببهشت روى؟ گفتم:
مى‏خواهم چنان كه بودم برگردم، باز دست بچشم من كشيد و بحال اول برگشتم. سپس من اين حديث را بابن ابى عمير گفتم، او گفت: من گواهى دهم كه اين موضوع درست است، چنان كه روز روشن درست است.
كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
سند روايت حسن است
الحديث الثالث‏: حسن.
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج‏6 ؛ ص19
اگر به دنبال نمونه تاریخی هستید به این آدرس رجوع کنید
اما راجع به آن مطلبي که در نهج البلاغه در خصوص توسل ذکر شده است که حضرت علي عليه السلام فرموده است: ان افضل ما توسل به المتوسلون الى اللَّه سبحانه و تعالى الايمان به و برسوله و الجهاد فى سبيله فانه ذروة الاسلام‏ . به چند نکته بايد در اينجا بايد دقت کرد
اولا: اگر شما در متن اين روايت بويژه در لفظ «افضل » دقت مي کرديد متوجه مي شويد که اين عبارت مرادش اين است که بهترين چيزها براي تقرب، اينها هستند. که معني لغوي توسل نيز اين را مي رساند لذا از اين عبارت استفاده نمي شود که حضرت علي عليه السلام نفي توسل به اشخاصي مرده را نفي کرده باشد؟! آيا أفضليت چيزي دليل بر حرمت غير أفضل مي کند ؟ اگر اين چنين باشد طبق روايت صحيح بخاري ج ۱ ص۲۵۶ حديث ۷۳۱ برمبناي جامع الکبير : أفضل الصَّلَاةِ صَلَاةُ الْمَرْءِ في بَيْتِهِ إلا الْمَكْتُوبَةَ .نماز أفضل آن نمازي است که که در منزل خود مي خواند. بنابراين نمازهاي انساني که در غير خانه مي خواند بايد باطل باشد . باز طبق صحيح بخاري ج ۲ ص ۵۵۳ حديث ۲۷۸۴ أفضل الْجِهَادِ حَجٌّ مَبْرُور. بهترين جهاد حج مبرور است
بنابراين جهاد و جنگيدن در راه خدا بايد حرام باشد!
وقتي که گفته مي شود:أفضل الصلوات الصلاة الوسطى،بهترين نماز نماز وسطي هست، به اين معني نيست که بقيه نمازها مطلوب نيست و درست نيست
وقتي که گفته مي شود شب قدر بهترين شب است آيا معني آن اين است که بقيه شبها افضل نيستند؟!
اين سخن حضرت علي عليه السلام نيز که بهترين وسيله را عمل صالح و تقوي دانستند به اين معني نيست که بقيه وسائل مانند توسل به پيامبر صلي الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام فضيلت ندارد
اصلاً کلمه أفضل دلالت نمي کند که غير او باطل باشد ، بله أفضل توسل ايمان به خدا و جهاد در راه خداست که انسان بتواند خود را به يک مرحله اي برساند که با خداي عالم به نزديکي برسد ، بله اگر بنا باشد که أفضل بودن دليل بر بطلان ديگري باشد خيلي از کارهاي باطل مي شود
از پيامبر صلي الله عليه و آله اکرم سؤال مي کنند که :يا رَسُولَ اللَّهِ أَيُّ الْعَمَلِ أفضل کدام يک از عمل ها أفضل است فرمود : الصَّلَاةُ على مِيقَاتِهَا نماز در وقتش خوب اين يعني اينکه ديگر عمل ها همه باطل ؟ سؤال کردند : قلت ثُمَّ أَيٌّ بعد از اين کدام عمل أفضل است ؟ قال ثُمَّ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بعد از او هم احترام به والدين قلت ثُمَّ أَيٌّ بعد از اون کدام أفضل است ؟ قال الْجِهَادُ في پيامبراکرم صلي الله عليه و آله مي گويد أفضل نماز اول وقت و بعد أفضل احترام به پدر و مادر و دوباره أفضل جهاد در راه خداست ، پس اين کلمه أفضل دلالت نمي کند که غير أفضل بدعت و باطل است! بويژه اينکه استعمال لفظ «ما » در غير ذوي العقول است يعني حضرت غير ذوي العقولها را دارد ذکر مي کند اما براي ذوي العقول کلمه «من» بکار مي رود
ثانيا: اگر واقعا اينطور باشد که حضرت دارد توسل بر اشخاص را رد مي کند، در اين صورت نبايد پيامبر (ص) نيز بر غير اعمال توسل مي کردند در حالي که روايت داريم که پيامبر صلي الله عليه و اله هنگام دفن فاطمه مادر حضرت علي عليه السلام به انبياء توسل کرده و فرمودند: اغفر لأمي فاطمة بنت أسد ولقنها حجتها ووسع عليها مدخلها بحق نبيك والأنبياء الذين من قبلي فإنك أرحم الراحمين . طبراني، المعجم الأوسط ج 1 ص 68
و روايت فراوان ديگر که توسل به اشخاص را جايز مي داند
بنابراين اين عبارت حضرت علي (ع) در حقيقت ناظر به معناي لغوي توسل که همان تقرب است دلالت دارد يعني اين اعمال موجب تقرب به خدا مي شوند ثانيا اين عبارت نفي توسل از غير نمي کند همچنانکه توضيح داديم
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
242 | محمد سرافراز | Iran - Tehran | ٠١:٠٤ - ٠١ آذر ١٣٩٤ |
9
 
13
پاسخ نظر
در جایی که حضرت یعقوب پیامبر ,ع , بر پیراهن خالی یوسف ع توسل بجوید و شفا یابد مگر می شود هر دو ان پیامبران خطا رفته باشند و خدا عمل خطای آنها را به پیامبر ما بیان نماید و نیز در روز مباهله پیامبر ما به خواست خدا اهل بیتش را وسیله قبولی خواسته اش از خدا قرار دهد دیگر جای بحث در این باره باقی نمی ماند مگر بر معاندانی که خود را از خدا و از پیامبر هم عالمتر بدانند
1 |منتظر14|Iran - Tehran |١٣:٤٣ - ٢٣ آذر ١٣٩٥ |
1
 
1
باعرض سلام وتشکرازاینکه وقت گذاشتیدپاسخ مراداریداماقانع کننده نبود
قبل ازتوضیح لازمه بازمتذکرشوم من شیعه هستم امابه حکم (من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه)برخودم لازم میدونم سوالم رامطرح کنم تاشناختم بیشترشود
مثالهایی که شمازدیددرموردپیامبران بودمن درمورد12امام عرض کردم نمونه تاریخی مستندومستدرک ومستدل بیاوریدکه درزمان حیاتشان مریضی شفادادندیاچمیدونم کارمعجزه گونه ای انجام داده باشند؟؟؟؟؟؟
درموردپیامبران مخصوصاحضرت عیسی(ع)شفای مریض داریم امامسئله اینجاست که معجزه برای پیامبران بخاطراثبات ادعای نبوتشان است واجازه ای است که خداوندبه آنهاعطاکرده آن هم درمحدوده ای که خودش اجازه داده
درموردآیه ی (قل انماانابشرمثلکم یوحی الی) به تفاسیرمراجعه کنید!!. صراحتاگفته شده درآیه تنهاتفاوت پیامبر(ص)بابقیه دروحی اعلام شده وبه این وسیله خداوند رسول الله (ص) راازادعاهایی که غالین درموردآنهاداشتندمبراکردند. اگرتفاوت دیگری بودلازم بوددرآیه ذکرشود.
وقتی پیامبر ص تفاوتشان بامردم وحی است ائمه ع که برآنهاوحی نمیشود هیچ تفاوتی بامردم ندارند
مسئله این است که بافرستادن مردم پیش ائمه ع برای شفای مریض و... باعث ناامیدی شان میشویم والبته میشویم جزء غالین که امام علی(ع)ازآنان مینالید
ممنون ازراهنماییهاتون
پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
در این خصوص مقاله به شما معرفی کردیم اما دوباره چند روایت را در اینجا برای شما قرار می دهیم تا برای شما این قضیه روش شود
طبري روايتي را نقل مي‌کند که زني فرزند نابيناي خود را نزد امام جواد عليه السلام آورد و آن حضرت دست خود را بر او کشيد و او شفا يافت:
قال أبو جعفر حدثنا أبو محمد عبد الله بن محمد قال قال لي عمارة بن زيد: رأيت امرأة قد حملت ابنا لها مكفوفا إلى أبي جعفر محمد بن علي عليه السلام فمسح يده عليه فاستوى قائما يعدو كأن لم يكن في عينه ضرر.
عماره بن زيد مي‌گويد: زني فرزندش را که به کوري مبتلا بود نزد امام جواد عليه السلام آورد آن حضرت دست مبارک را بر او کشيد و او بينا شد.
الطبري، ابي جعفر محمد بن جرير بن رستم (متوفاي قرن پنجم)،‌ دلائل الامامة، ص 400، تحقيق: قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة، ناشر: مركز الطباعة والنشر في مؤسسة البعثة، قم، چاپ: الأولى
ابن شهر آشوب روايتي را نقل مي‌کند که شخص ناشنوا با عنايت امام جواد عليه السلام شفا پيدا کرد:
ابو سلمة قال‏ دخلت على أبي جعفر ع و كان بي صمم شديد فخبر بذلك لما أن دخلت عليه فدعاني إليه فمسح يده على أذني و رأسي ثم قال اسمع و عه فو الله إني لأسمع الشي‏ء الخفي عن أسماع‏ الناس‏ من‏ بعد دعوته
ابو سلمه گفت خدمت حضرت جواد رسيدم. مدتى بود گوشهايم ناشنوا شده بود و چيزى را نمي‌شنيد وقتى وارد شدم ايشان از اين ناراحتى من اطلاع داشت. مرا پيش خواند دست بر گوش و سرم كشيده فرمود بشنو و حفظ كن. به خدا قسم پس از دعاى آن جناب ديگر صداهاى خيلى آرام را هم مي‌شنوم‏
ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4 ، ص390، علامه - قم، چاپ: اول، 1379 ق
اگر در آیات و روایات عنایت داشته باشید گفته شده است که حضرت علی عیله السلام نفس پیامبر صلی الله علیه و آله است« انفسنا» یعنی هر آنچه پیامبر (ص) از نظر فضل دارا هست جانشین حضرت یعنی امام علی (ع) نیز دارد
لذا نمی شود آیات و روایات را نادیده گرفت و تفسیر سلیقه ای ارائه داد!
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
2 |منتظر14|Iran - Tehran |١٤:٠١ - ٢٣ آذر ١٣٩٥ |
0
 
0
درضمن آدرسی که گذاشته بودیدمطالعه کردم
اولا: دلایل اهل سنت است وبنده شیعه هستم و دلایل آنهابرای من غیرقابل قبول است
دوما:داستانهادورازشان ائمه هستندچطورممکنه ائمه ای که فرزندان رحمه للعالمین هستنددعاکنندکه شخصی سرش فلان شودیا آب دهان بیاندازندیاحتی نفرین کنند؟؟
ماخونده ایم که یکی ازتفاوتهای پیامبرماپیامبران قبلی این بودکه نفرین نکردند همینطوردرموردائمه بعدایشان هم همچنین اخلاقی را سراغ داریم(نفرین نکردم مردم)
ازروایات شیعه اگرممکن است دلیل بیاورید
مستدل ومستدرک ومستند
البته اگرفکدمیکنیدسوالهام باعث تخریب افکارمردم میشه تاییدنکنیدولی جوابم رابه ایمیلم بفرستید
ممنون
پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
اگر مرادتان منابع شیعه هست، معجزات ائمه علیهم السلام فراوان نقل شده است http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=9022
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
3 |منتظر14|Iran - Tehran |١٤:٢٢ - ٢٣ آذر ١٣٩٥ |
0
 
0
باعرض معذرت بنده سلیقه ای تفسیر نکردم بامراجعه به تفسیرالمیزان مطالب رانقل کردم
وباعرض پوزش اگرباتوجه به عبارت "انفسنا" تمام شوون نبوت را برای ائمه اثبات میکنید باید قائل به وحی شدن به ایشان هم باشید که مطمئنا نیستید
پس تمام شوون نبوت را برای ولایت نمیتوان اثبات کرد
درموردلینکی که دادید بعدازمطالعه وبررسی اسنادبرمیگردم
انشالله
پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
این چیز معروفی و ثابت شده است که نزول به عنوان وحی از ائمه علیهم السلام استثناء شده است اگر ما در نظر قبلی اشاره نکردیم بخاطر این بود که این مسائل مشخص و معلوم است
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
243 | Saman | Iran - Tabriz | ١٤:٣٧ - ٢١ تير ١٣٩٥ |
مردگان نميتوانند استجابت دعا نمايند
ليكن رسول الله در زمان حيات دعا براي رفع گناه مي نمود و بنده صراحت قران را قبول دارم نه تواريخي كه امكان جعل وجود دارد

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
شما که ادعا مي کنيد قرآن را فقط قبول دارد پس چرا آيات در خصوص سماع موتي را نديديد!
وَسْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ. زخرف/45
از پيامبران ما كه پيش از تو فرستاده ايم بپرس: آيا جز خداي رحمان ، خدايان ديگري را براي پرستش آنها قرار داده بوديم؟
آيه دارد ثابت مي کند كه پيامبراني كه از دنيا رفته اند صدا را مي شنوند و مي توانند پاسخ دهند
جهت اطلاع در اين خصوص و روايات دراين باب به اين آدرس رجوع کنيد
http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=6310
همچنين ادعا مي کنيد که دعاي پيامبر براي رفع گناه است، باز اين نشان مي دهد که شما يا قرآن نمي خواند و يا در آيات قرآن دقت نمي کنيد در قرآن در آيه 64 سوره نساء آمده است:
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا .و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند ، پيش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر [ نيز ] براى آنان طلب آمرزش مى كرد ، قطعاً خدا را توبه پذيرِ مهربان مى يافتند
اين آيه نشان مي‌دهد كه بايد براي طلب بخشش از خداوند، واسطه و وسيله آبروداري را پيدا كرد تا خداوند به خاطر او حاجات انسان را برآورده سازد در اين آيه پيامبر به عنوان واسطه معرفي شده است و در آن نيز آمده است که گناهکاران اگر پيش پيامبر (ص) بروند حضرت نيز براي آنان استغفار مي کند که اين بعد از انجام گناه است نه رفع گناه به عبارت ديگر اگر در آيه دقت کنيد اين آيه ربطي به رفع گناه ندارد در اين آيه مشخص است که گناهکاران بعد از انجام گناه براي آمرزش گناه پيش حضرت مي آيند پس دعاي پيامبر (ص) بعد از اين است که آنها گناه مي کنند
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
244 | عرفان | Iran - Tehran | ٢٢:١١ - ٢٠ مرداد ١٣٩٥ |
سلام ممنون از شما . ۱۰۵ سوره توبه مضارع هست؟ اگر هست چه نوع مضارعی است؟ بازم ممنون یا علی

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
در این آیه سه تا فعل مضارع وجود دارد «سَيرََى » «سَترَُدُّونَ» «يُنَبِّئُكم» و « تعلمون» که دلالت بر استقبال می کنند
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
245 | پایدار | Iran - Tabriz | ١٨:٠٦ - ٠٩ شهریور ١٣٩٥ |
سلام ممنون از شما ایا ایه ۸۹ سوره نساء شان نزول داره اگر داره لطفا بگید ممنون

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
در تفسیر قمی آمده است اين آيه درباره دو قبيله اشجع و بنو ضمرة نازل شده،هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله براى جنگ حديبيه از مدينه بيرون رفت از نزديكى شهرهاى آنان گذشت و نيز قبلاً بنوضمرة را از نيت خود آگاه ساخته بود ولى اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: يا رسول الله اگرچه ما به طائفه بنوضمرة نزديك شده ايم ولى مي‌ترسيم با ما مخالفت نمايند و بر ضد ما با مشركين قريش همدست شوند.
پيامبر فرمود: طائفه بنوضمرة به عهد و پيمان خويش وفادارتر از ديگرانند و نيز افرادى نيكوكار نسبت به والدين بوده و در صله ا رحام كوشا مى باشند، از طرفى طائفه اشجع كه هم‌پيمان و هم‌سوگند با طائفه بنوضمرة بودند و شهرهاى آن‌ها نزديك يكديگر بوده دچار قحطى و گرانى شده بودند و به طرف بنوضمرة كه در فراوانى و ارزانى نعمت بودند، رفتند.
وقتى كه موضوع رفتن آن‌ها به سوى بنوضمرة به گوش پيامبر رسيد به عنوان احتياط از نكته نظر احتمال همبستگى اين دو طائفه بر ضد مسلمين آماده جنگ با آنان گرديد، سپس اين آيه نازل شد و پس از نزول اين آية طائفه اشجع به وسيله نزول آيه 90 يعنى آيه بعدى استثناء گرديد
وَ قَوْلُهُ‏ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ‏ سَواءً- فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ حَتَّى يُهاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ- فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ- وَ لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً فَإِنَّهَا نَزَلَتْ فِي أَشْجَعَ وَ بَنِي ضَمْرَةَ وَ هُمَا قَبِيلَتَانِ- وَ كَانَ مِنْ خَبَرِهِمَا- أَنَّهُ لَمَّا خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى غَزَاةِ الْحُدَيْبِيَةِ [بَدْرٍ] مَرَّ قَرِيباً مِنْ بِلَادِهِمْ- وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص هَادَنَ بَنِي ضَمْرَةَ وَ وَادَعَهُمْ‏ قَبْلَ ذَلِكَ-. َقَالَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص يَا رَسُولَ اللَّهِ هَذِهِ بَنُو ضَمْرَةَ قَرِيباً مِنَّا- وَ نَخَافُ أَنْ يُخَالِفُونَا إِلَى الْمَدِينَةِ أَوْ يُعِينُوا عَلَيْنَا قُرَيْشاً فَلَوْ بَدَأْنَا بِهِمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَلَّا إِنَّهُمْ أَبَرُّ الْعَرَبِ بِالْوَالِدَيْنِ، وَ أَوْصَلُهُمْ لِلرَّحِمِ، وَ أَوْفَاهُمْ بِالْعَهْدِ، وَ كَانَ أَشْجَعُ بِلَادُهُمْ قَرِيباً مِنْ بِلَادِ بَنِي ضَمْرَةَ وَ هُمْ بَطْنٌ مِنْ كِنَانَةَ وَ كَانَتْ أَشْجَعُ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ بَنِي ضَمْرَةَ حِلْفٌ فِي الْمُرَاعَاةِ وَ الْأَمَانِ، فَأَجْدَبَتْ بِلَادُ أَشْجَعَ وَ أَخْصَبَتْ بِلَادُ بَنِي ضَمْرَةَ فَصَارَتْ أَشْجَعُ إِلَى بِلَادِ بَنِي ضَمْرَةَ فَلَمَّا بَلَغَ رَسُولَ اللَّهِ ص مَسِيرُهُمْ إِلَى بَنِي ضَمْرَةَ تَهَيَّأَ لِلْمَصِيرِ إِلَى أَشْجَعَ فَيَغْزُوهُمْ لِلْمُوَادَعَةِ الَّتِي كَانَتْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ بَنِي ضَمْرَةَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ‏ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا .
تفسير القمي ؛ ج‏1 ؛ ص145
در منابع اهل سنت برای این آیه شان نزولهایی مختلفی مطرح شده است
در تفسیر مارودی پنج علت ذکر شده است از جمله 1- درباره تخلف کنندگان از جنگ احد نازل شده 2- در خصوص منافین مدنیه 3 مهاجرینی که منافق بودند، 4-کسانی که به مشرکان کمک می کردند در خصوص قومی از اهل مدینه که به نفاق می خواستند از مدینه خارج شوند 5- درباره اهل افک، آمده است:
اختلف فيمن نزلت هذه الآية بسببه على خمسة أقاويل : أحدها : أنها نزلت في الذين تخلَّفُواْ عن رسول الله صلى الله عليه وسلم يوم أحد , وقالواْ : لو نعلم قتالاً لاتبعناكم , وهذا قول زيد بن ثابت . والثاني : أنها نزلت في قوم قَدِمُواْ المدينة فأظهروا الإسلام , ثم رجعواْ إلى مكة فأظهروا الشرك , وهذا قول الحسن , ومجاهد . والثالث : أنها نزلت في قوم أظهرواْ الإِسلام بمكة وكانواْ يعينون المشركين على المسلمين , وهذا قول ابن عباس , وقتادة . والرابع : أنها نزلت في قوم من أهل المدينة أرادوا الخروج عنها نفاقاً , وهذا قول السدي . والخامس : أنها نزلت في قوم من أهل الإفك , وهذا قول ابن زيد
النكت والعيون (تفسير الماوردي) ، أبو الحسن علي بن محمد بن حبيب الماوردي البصري الوفاة: 450هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - لا يوجد ، الطبعة : لا يوجد ، تحقيق : السيد ابن عبد المقصود بن عبد الرحيم ج 1 ص 514
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
246 | حسین | Iran - Golpāyegān | ١٣:٤٧ - ١٧ شهریور ١٣٩٥ |
بسم الله الرحمن الرحیم
کسانیکه دعوت می کنید بغیر از خداوند بندگانی همچون خودتان هستند پس دعوتشان کنید پس بشما جواب دهند اگر راست میگویید.
سوره اعراف 194

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
نکته‌اي که بايد در اينجا به آن توجه کرد اين است که مراد از يدعو من دون الله و یا تدعون من دون الله در اين آيات قرآن، عبادت است يعني مشرکين بت هايي را به عنوان خدا قرار داده و عبادت مي کردند که قدرت بر چيزي نيز نداشتند همچنانکه در تفاسير اهل سنت به اين امر اشاره شده است در حالي که توسل اصلا ربطي به عبادت ندارد در اين خصوص اقوال مفسرين را ذکر مي‌کنيم تا بطلان استدلال شما روش شود:
در تفسیر طبری آمده است مراد از تدعون عبادت است که مشرکان بیتها را می پرستیدند
الأعراف : ( 194 ) إن الذين تدعون . . . . .يقول جل ثناؤه لهؤلاء المشركين من عبدة الأوثان موبخهم علي عبادتهم ما لا يضرهم ولا ينفعهم من الأصنام إن الذين تدعون أيها المشركون آلهة من دون الله وتعبدونها شركا منكم وكفرا بالله عباد أمثالكم يقول هم أملاك لربكم كما أنتم له مماليك
تفسير الطبري ج 9 ص 151
در تفسیر نسفی نیز آمده است
الذين تدعون من دون الله ( أى تعبدونهم وتسمونهم آلهة
تفسير النسفي ج 2 ص 51
در اينجا خطاب با مشرکان است که بتها را عبادت مي‌کردند
با اين بيان اين آيات اصلا به بحث نوسل که وهابيت با استناد به آن شيعه و اهل سنت را بخاطر توسل کافر مي‌دانند،ربطي ندارد
در آيات ديگر در خصوص حضرت نوح آمده است:
قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا
(نوح) گفت: «پروردگارا! من قوم خود را شب و روز (بسوي تو) خواندم( دعوت کردم)
آیا حضرت نوح که قوم خود را دعوت کرد یعنی آنها را پرستید؟!! یا دعوت کرد؟
بنابراین کلمه «تدعون» همه جا به معنی خواندن نیست
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
247 | Abbas | Iran - Shiraz | ٢٣:٠٦ - ٠٩ آذر ١٣٩٥ |
جواز توسل به مردگان به غیر از پیامبر و ائمه اطهار را بیان کنید. مانند امامزادگان یا علما.با سپاس

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
توسل به انبیاء و ائمه علیهم السلام از آن جهت است که آنها در نزد پروردگار دارای قرب و منزلت خاصی هستند از این جهت آنها را به عنوان واسطه بین خود و خدا قرار می دهیم تا خداوند بخاطر آنها به ما عنایتی بکند اما بعد از آنها اولیاء و صالحین و امامزادگان هستند که در نزد خدا بعد از معصومین دارای ارزش و قرب هستند لذا از این جهت واسطه قرار دادن آنها نیز که در حد خود جایگاهی نزد خدا دارند، لذا واسطه قرار دادن آنها نیز پسندیده است و هیچ اشکالی در آن نیست
حتی بزرگان اهل سنت نیز به این مسئله اشاره کرده اند
إنا كنا نتوسل إليك بنبيك صلى الله عليه وسلم فتسقينا وإنا نتوسل إليك بعم نبيك فاسقنا فيسقون انتهى ثم يتوسل بأهل تلك المقابر أعني بالصالحين منهم في قضاء حوائجه ومغفرة ذنوبه ثم يدعو لنفسه ولوالديه ولمشايخه ولأقاربه ولأهل تلك المقابر ولأموات المسلمين ولأحيائهم وذريتهم إلى يوم الدين ولمن غاب عنه من إخوانه ويجأر إلى الله تعالى بالدعا
المدخل ،ج 1 ص 255 أبو عبد الله محمد بن محمد بن محمد العبدري الفاسي المالكي الشهير بابن الحاج الوفاة: 737هـ ، دار النشر : دار الفكر - 1401هـ - 1981م
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
248 | منتظر14 | Iran - Tehran | ١٩:١٠ - ١٩ آذر ١٣٩٥ |
در مورددلیل دومتان هم میتوان همان جواب قبل راداد
وقتی درقرآن آمده
قل انما انا بشرمثلکم یوحی الی
شماچرامیخواهیدثابت کنیدکه ائمه مریض شفامیدندوقرض ادا میکنندو...
من خود شیعه هستم
پیامبر)ص)باتاکید بیان کردند انما انا بشر مثلکم
چه جوابی دارید؟
نمونه تاریخی مثال بیاورید که بیماری نزد یکی از ائمه (ع) در زمان حیاتشان رفته باشد وشفای خودرا ازایشان بخواهد وایشان شفادهند!!!!!
من منکر مقام ومنقبت ائمه نزد خدانیستم ولی ما نه نمونه تاریخی ازشفای مریض یا..بدست ائمه داریم نه سفارش شدیم(براساس روایت مستند) که برای حل مشکلات باید نزد ائمه(ع) برویم
برعکس بانگاه کوتاهی روی ادعیه صحیفه سجادیه که سخن مستقیم معصوم است متوجه میشویم برای حل مشکلات باید پیش خداوند برویم
درمورد توسل هم نهج البلاغه رامطالعه کنید
امام علی(ع) ده چیز برای توسل بیان فرمودند که ائمه هدی جزء آنها نیستند
ممنون میشم جوابم را بدهید واگراشتباه میکنم مرا روشن کنید
249 | مجید | Iran - Khorramshahr | ١٤:٠٨ - ١٠ ارديبهشت ١٣٩٦ |
باسلام ، لطفا یک نمونه از شفادادن بیماران توسط حضرت رسول ویا امامان درزمان حیات خودشان ذکر فرمایید .

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
در این خصوص به این آدرسها رجوع کنید
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
250 | حسین | Iran - Tehran | ١٦:٢٩ - ٠٢ مرداد ١٣٩٦ |
سلام دستتون درد نکنه حال کردم.موندم چرا بعضی ها با اینهمه دلیل بازم قانع نمیشن.من تو رشته برق قدرت پدر استاد را در میارم تا قانع شم.اما اینجا شما پدر سوال کننده را در میارز بازم قانع نمیشن.
251 | اهل سنت | United States - Atlanta | ١٨:٢٤ - ٢٤ شهریور ١٣٩٦ |
ببخشید اگر ائمه زنده هستن پس چرا شما عزاداری و سینه میزنید و انقدر خودزنی میکنید؟؟!!!!!!!

پاسخ:
با سلام
دوست گرامی
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
252 | محمد حسینی | Germany - Hamburg | ٠١:٢١ - ٠٦ خرداد ١٣٩٧ |
سلام
جواب سوال یک کلام می باشد:

نه.

و سلام علیکم
253 | بهزاد | Iran - Tehran | ١٢:٢٠ - ٢٢ شهریور ١٣٩٧ |
اولن توسل ازنظر فقهی بعضی؟هاش؟جایز؟هست بعضی هاش بدعتو کفر دوم اگر از مرده چیزی بخوای به یقین کفر؟کردی چون قرآن باصراحت میگه مردگان درگور خوابید چیزی نمیشنوند سوره فاطر آیه 22و سوره نمل آیه 80 به صراحت میگه مردگان چیزی نمیشنوند پس اگر رفتید سر قبر بگید خدایا به حق فلان شخص بزرگت دعامو قبول کن اشکال نداره ایننوع توسل ولی اگر از مرده بچه بخوای رزق و روزی بخوای طلب شفا کنی چیزی که در توانش؟ نیست کفره مطلق است
254 | ارسی | Iran - Pāveh | ١٥:٠٣ - ١٠ بهمن ١٣٩٧ |
کجا گفته به سراق قبر بروید !!! مگه قرآنو نخوندین !! قرآنو ول کردین رفتین به راویا گفتاریکه معلوم نیست راست باشه یا دروغ چسپیدین ها !!! سوره تکاثر بخونید فرموده افزون طلبی شمارو بخود مشقول کرده تا خایی که به سوراغ و دیدار غبرها رفتید این چنین نیست که می پندارید قطعا جهنم را خواهید دید بیا این آیه قرآن چکارش کنیم ها

پاسخ:
با سلام
از سؤال شما مشخص است که اصل توسل را پذیرفته اید و اشکال شما در این است که توسل به مرده اشکال دارد و به زنده ایرادی ندارد.
اولا شما از کجای قرآن به دست می آورید که توسل مختص به زنده ها است.
بنابر ایاتی که شما در رابطه با عدم جواز توسل به آن استدلال می کنید و می گویید نباید از غیر خدا چیزی خواست؛ مگر زنده ها غیر خدا نیستند؟
شاید شما زنده ها را شریک خدا می دانید
اگر بخواهیم از این آیات برداشت شما را داشته باشیم توسل به زنده و مرده حرام می شود؛ ولی اجماع فریقین بر خلاف این است؛ پس برداشت نسبت به این آیات اشتباه است.
اگر هم بخواهیم تخصیص بزنیم که زنده اشکال ندارد و مرده اشکال دارد نیاز به دلیل داریم و از ادبیات شما هم مشخص است که برای سنت پیامبر ارزش و اعتباری قائل نیستید؛ پس باید آیه از قرآن بیاورید که در آن گفته باشد توسل به مرده جایز نیست؛ ولی توسل به زنده جایز است.
برای جواز توسل به اموات هم می توانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=4971&startrec=4
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
255 | ارسی | Iran - Pāveh | ١٥:٢٨ - ١٠ بهمن ١٣٩٧ |
خوب امکان نداره تو قرآن تناقض باشه یک جا بگه هیچ شفیع و واسته ی ندارید یه جای دیگه بگه شفیع بگیرید اونجا که شما دارید میگید برید پیش پیامبر چون پیامبر زنده بودن اما الان در بین ما نیستن خوب اگه راست میگین بری پیش پیامبر برید صداش ب نید ببینی جوابی میشنوید پیامبر من کجا پیدا کنم برم پیشش تا برام دعا کنه ها این فرق داره که من برم پیش یکی برام دعا کنه یه مثلا پدرو مادر این اشکال نداره ولی اونا نمیتونن در اون دنیا شفیع ما بشن حتی قطره ای گناه ازمون دور کنن مگر لطف خدا چرا نمیفهمین هرکی مثعول اعمال خودشه چند بار خداوند براون تکرار کنه اما کو گوش شنوا

پاسخ:
با سلام
شما می گویید در قرآن گفته است که شفیع نگیرید و واسطه قرار ندهید.
می شود یک آیه قرآن برای ما ذکر کنید تا بدانیم در کجای قرآن گفته است که اگر واسطه زنده باشد عیبی ندارد؛ ولی اگر واسطه زنده نباشد اشکال دارد؟
عایشه دستور داده که از قبر پیامبر (ص) طلب استغاثه و حاجت کنید . کتاب مسند دارمی معروف به سنن دارمی ، تألیف ابو محمد عبد الله بن عبد الرحمن بن فضل بن بهرام دارمی ، با تحقیق حسین سلیم اسد الدارانی ، جلد اول ، چاپ دار المغنی ، صفحه ۲۲۷ ، باب ۱۵ ، روایت ۹۳ :
حدثنا ابو الجوزاء اوس بن عبد الله قال : قحط اهل المدینه قحطا شدیدا ، فشکوا إلی عایشه فقالت : انظروا قبر النبی | فجعلوا منه کوا الی السماء حتی لایکون بینه وبین السماء سقف …
در زمان عایشه مردم مدینه دچار قحطی شدند ، مردم پیش عایشه شکایت کردند که ما با این قحطی چه کار کنیم ؟
عجیب بوده که آن زمان مردم به جای این که به درگاه خداوند بروند پیش عایشه می روند
عایشه هم به جای این که بگوید از خداوند طلب حاجت کنید می گوید :
بروید سراغ قبر رسول خدا (ص) و از قبر ایشان طلب حاجت کنید …
در روایت دیگری صحابی دیگری به نام بلال بن حارث به قبر پیامبر متوسل می شود و عمر هم این کار او را تأیید می کند:
https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=4972
اگر توسل گمراهی است اولین نفر عایشه و عمر هستند که گمراه هستند.
برای مطالعه بیشتر در رابطه با توسل و شفاعت از نگاه قرآن و روایات اهل سنت به لینک های زیر مراجعه کنید:
https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=4971
https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=6392
https://www.valiasr-aj.com/persian/mobile_shownews.php?idnews=5253&startrec=1
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
256 | ارسی | Iran - Pāveh | ٢٠:٢٣ - ١٠ بهمن ١٣٩٧ |
کل قرآن برو از اول بخوانش همش رو این موضوع تاکید کرده حالا این سوره مبارکه اعراف آیه ی 194 فرموده : آنهایی راکه غیراز خدا میخوانید بندگانی همچون خود شماهستند اگر راست میگویید آنها را صدا کنید باید به شما پاسخ دهند

پاسخ:
با سلام
این آیه خطاب به مشرکین است و در مورد کسانی است که غیر خدا را پرستش می کنند.
این آیه ارتباطی به توسل ندارد.
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
257 | اسی | Iran - Pāveh | ٢١:٠٦ - ١٠ بهمن ١٣٩٧ |
سوره اعراف آیه ی 188 ای پیامبر بگو من مالک سود و زیان خود نیستم مگر آنچه خدا بحواهد و از غیب و اسرار نهان خبر ندارم . واگر از غیب با خبر بودم سود فراوانی برای خود فراهم میکردم و هیچ بدی و زیانی به من نمیرسید . من فقط بیم دهنده و بشارت دهمنده ام برای کسانی که ایمان بیاورند تمام
پیامبر بزرگوار داره خودش میگه که علم غیب ندارم و مالک سود و زیان کسی نیستم من فقط بیم دهنده و بشارت دهندم شما هی میگین نه اون برا خودش گفته خدا بهش این قدرتو داده کجاست لطف بکنید آیه ای بیارید ماهم بدونیم

پاسخ:
با سلام
خداوند در سوره جن می فرماید:
عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا
سوره جن آیه 26 و 27
در آیه خداوند امکان غیب دانستن را در رابطه با رسولان خود به اثبات رسانده است و می فرماید که از هر رسولی که راضی باشد او را از غیب آگاه می سازد.
از آنجا که پیامبر اسلام اشرف و بهترین انبیاء و رسولان است؛ پس خداوند پیامبر خود را از غیب آگاه می کند.
در آیات بسیاری از قرآن آمده است که دیگر انبیاء هم چنین علمی داشته اند؛ مثلا:
وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرِینَ دَیاراً إِنَّک إِنْ تَذَرْهُمْ یضِلُّوا عِبادَک وَ لا یلِدُوا إِلاَّ فاجِراً کفَّاراً
"نوح" گفت: پروردگارا! روی زمین احدی از کافران را زنده مگذار. چرا که اگر آن‌ها را بگذاری بندگانت را گمراه می‌کنند و جز نسلی فاجر و کافر به وجود نمی‌آورند.
سوره نوح (71): آیات 26 و 27
حضرت نوح از کجا می‌فرماید: وَ لا یلِدُوا إِلاَّ فاجِراً کفَّاراً؟
حضرت یوسف در تعبیر خواب "هفت گاو لاغر هفت گاو چاق را می‌خورند"، گفت: شما هفت سال محصول می‌کارید و آن‌ها را در سنبل قرار می‌دهید. پس از آن هفت سال قحطی می‌آید. «طبری» و دیگران نوشته‌اند:
«وهذا خبر من یوسف علیه السلام للقوم عما لم یکن فی رؤیا ملکهم ولکنه من علم الغیب الذی آتاه الله دلالة علی نبوته وحجة علی صدقة»
جامع البیان عن تأویل آی القرآن، اسم المؤلف: محمد بن جریر بن یزید بن خالد الطبری أبو جعفر، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1405، ج 12، ص 232، باب یوسف: (49) ثم یأتی من... ..
یک مرتبه یک معبّر تیری در تاریکی رها می‌کند اگر درست شد می‌شود و اگر درست هم نشد نمی‌شود. حال حضرت یوسف در اینجا قاطعانه از آینده خبر می‌دهد و دقیق هم درمی‌آید.
حضرت عیسی می‌فرماید: من از آنچه در خانه‌های خود می‌خورید خبر می‌دهم. «نووی» می‌گوید:
«ومنها إخباره بالمغیبات»
خبردادن حضرت عیسی به غیب‌ها.
«قال الله تعالی إخبارًا عنه: {وَأُنَبِّئُکم بِمَا تَأْکلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیوتِکمْ}»
خداوند عالم از قول حضرت عیسی نقل می‌کند: و از آنچه می‌خورید و در خانه‌های خود ذخیره می‌کنید، به شما خبر می‌دهم.
لکتاب: تهذیب الأسماء واللغات، المؤلف: أبو زکریا محیی الدین یحیی بن شرف النووی (المتوفی: 676 هـ)، عنیت بنشره وتصحیحه والتعلیق علیه ومقابلة أصوله: شرکة العلماء بمساعدة إدارة الطباعة المنیریة، یطلب من: دار الکتب العلمیة، بیروت – لبنان، (تخریج الأحادیث وتخریج أسماء الرجال لـ مصطفی عبد القادر عطا، ولی است فی المطبوع)، ج 2، ص 47، ح 483
همچنین پیغمبر اکرم از پیروزی روم در آینده خبر می‌دهد. این موارد همگی نشانگر این است که پیامبران علم غیب داشتند.
برای مطالعه بیشتر می توانید به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=7738
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
258 | ارسی | Iran - Pāveh | ٢١:١٤ - ١٠ بهمن ١٣٩٧ |
اینم جواب اون سوالی که فرمودین آیه ای از قرآن بیارید که گفته شفیع نگیرید سوره ی انعام آیه ی 51
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
به وسیله این قرآن آنهای که از روز رستاخیز میترسند بیم ده در آن روزی که برای آنها هیچ کسی یار و یاور و شفاعت کننده ی
آنها نخواهد بود بجز خداوند
اینو چکار کنیم

پاسخ:
با سلام
لطفا مطالب زیر را مطالعه کنید و بعد هر سؤال داشتید در خدمت هستیم
https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=6392
https://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5253
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
259 | ارسی | Iran - Pāveh | ٢٢:١٤ - ١٠ بهمن ١٣٩٧ |
جواب سوالی که گفتیت که زنده ها غیر خدا نیستن
این دنیا دنیای مادی هستش و ما تا زنده ایم میتونیم به هم کمک کنیم و برای سلامتی و هدایت همم دعا کنینم یا اصلا دسته جمعی دعا کنیم چون خداوند دراین دنیا به وسیله ی اسباب و علل کمکمون میکنه شما به خدا پناه میبرید که روزیمون بده مثلا خداهم کیسه ای پول نمیدازه رو سرت از طریقی یا شخص یا کار یا پیشنهادی از کسی یا کشاورزی یا هرچیز دیگه روزیتو میرسونه و دعا هامونم همین طور در یک حال که طرف توبه کنه و اصلاه کنه خودشو و کار شایسته ای انجام بده و از راه راست دیگه منحرف نشه در غیر این صورت دعای کسی برای کسی اسر گذار نخواد بود اما اون دنیا دیگه مثل این دنیا نیست چون تمام فرصتها مال این دنیاست بمیریم دیگه تمومه اونجا دیگه نه امتهانی در کاره نه فرصتی که کار خوبی بکنیم نه دعایی برای کسی کاری میکنه نه شفاعتی و نه یارو یاوری خواهیم داشت جز خدا و اونجا داوری مطلق ازآن خداست و هر کس به اندازه کارهای خود جزا داده میشه و خداوند مشرکو کافرو بهشت بهشون حرام شده و بغیر آنها رو بخواد بعداز پاک شدن از کناهانشان بخشیده میشن اون کسی که برامون دعا کرده در این دنیا اون دنیا که نمیاد پیش خدا بگه چون برای اون دعا کردم الان من شفیعشم ببخشش چون اون دنیا فقط اعمالمون جلو میاد و بر اصاص کارهامون جزادخدخ میشم اگه اگر اون دنیا مثل این دنیا باشه دیگه عدالتی وجود نداره چون گنهکارو غیر گنهکار باهم مساوی میشن اونا با استفاده از کارهای شایسته اینام با استفاده از شفاعت کنندگان دیگه خسته نباشین این شد این دنیاکه عدالت چیشد پ این دعاهای این دنیا رپطی به شفیع در آخرت نداره اینجا مثل حقو ناسه که کار بدی کرده باشیم از طرف بخوایم مارو ببخشه و از خداهم بخواهد مارو ببخشه که من از کردم پشیمونم اونم میگه بخشیدمت و از خدا خواستم امیدوارم خداوند ببخشدتون این چه ربطی به شفاعت کردن در اون دنیا

پاسخ:
با سلام
شما دائم بین شفاعت و توسل خلط می کنید و طوری صحبت می کنید که انگار این دو مسئله یکی است.
اجماع مسلمین شفاعت در آخرت را قبول دارند.
سؤال شما در مورد توسل بود و در جواب بیان شد که شما یک آیه از قرآن بیاورید که بگوید توسل کردن به زنده اشکالی ندارد و فقط توسل کردن به مرده اشکال دارد.
مثل این که شما از آوردن چنین آیه ای عاجز هستید.
پس حق ندارید در دنیا به چیزی توسل جویید و نمی توانید از دیگران بخواهید که به شما کمک کنند؛ چون طبق برداشت غلط شما از قرآن توسل مطلقا حرام است.
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
260 | ارسی | Iran - Pāveh | ١١:٢٢ - ١٢ بهمن ١٣٩٧ |
چیزی که فرمودین که از پیامبران پیشینی که فرستادیم بپرس !
این در عالم خوابه چون خداوند میفرماید هرچی در عالم خواب به تو نشان دادیم حقیقت است و اشتباه نمیکنی تازه هر اتفاقی که از خبرهای غیب از کذشته داره به پیامبر اخبار میشه به خاطر تسکین دلشونه که محکم بشن و تسکین بگیرن همین بقیه پیامبران گذشته چون مردم ازشون خواستن که اگر راسگویی چیزی بیار از طرف خداوند که بشر قادر به انجامش نباشه و از هیته علم خود شما و ما خارج باشه مثل معجزه ! پیامبران هم گفتند من مرده رو زنده میکنم به اذن خداوند یا خداوند منو باخبر میکنه که از اسرار خونه هاتون باخبر میشم یا مریضی پیسی رو و کور مادر زادو یا بقیه پیمبرها مثلا اصا رو مار کرده و غیره اینا علم غیب یا خالق چیزی بودن نیست متلق اینا برای اسباط رسالتشون که مردم قانع بشن که اینها از طرف خداوند اومدن چون در ربوبیت و لوهیت خداوند کسی شریک نیست مثلا مالک زمان بودن که من بگم یا امام رضا در جا همزمان بامن کسی دیگه در نقطه ای از شهری بگه یا امام رضا هردورو بشنووند یا اجابت کنند حتی این اجازه رو به فرشته ی مرگ روهم نداده و فرموده هرکس مرگش رسد فرشتگان ما جانش را میگیرن یعنی یک فرشته نمیتونه دونفرو درجا در دومکان بکشه میشه لطف کنید بیشتر برامون توضیح بدین بیشتر بدونیم چون خیلی مایلم دانشم بالا بره من هیچ تحقیقی نکردم جز اینکه قرآن خوندم و همین لطف کنید بیشر راهنمایی بفرمایید مچکرم از وقت گذاشتنتون

پاسخ:
با سلام
در رابطه با علم غیبی که از انبیاء برای شما فرستاده شد، این که هدف از این اخبار غیبی چه بوده است ارتباطی با اصل غیب بودن آن ندارد.
شما می گویید معجزه بوده است و برای اثبات رسالت، به فرض هم که این را بپذیریم باز هم منافاتی با اصل علم غیب بودن ندارد.
خداوند برای اثبات رسالت پیامبری به او علم غیب داده است.
این که شما اصرار دارید که این علم غیب از طرف خداوند است را متوجه نمی شوم، مگر ما این را انکار کردیم که این علوم غیب از سمت خداوند است؟
تمامی علوم انبیاء چه غیبی باشند و چه غیر آن همه از تفضل های خداوند است و خدا این علوم را به آن ها داده است؛ پس این که خدا علم غیب را به پیامبری بدهد دلیل نمی شود که آن علم غیب نباشد.
اتفاقا ما هم می گوییم بر اساس آیات قرآن خداوند مالک اصلی علم غیب است؛ اما همان خدا در قرآن فرموده است که به رسولانی که از آن ها راضی باشد آگاهی از غیب می دهد ؛ پس بر اساس قرآن داشتن علم غیب برای انبیاء هیچ اشکالی ندارد.
اگر بگوییم پیامبری علم غیبی دارد که خدا به او نداده است آن وقت شبهه شریک بودن با خدا پیش می آید اما اگر بگوییم خداوند این علم غیب را به آن ها داده است دیگر این مشکل هم پیش نمی آید همان طوری که خداوند چیزهای دیگری به دیگر بندگانش می دهد.
در رابطه با شنیدن صدای چند نفر همزمان، این مورد امروز هم در مورد پیامبر صادق است؛ زیرا مسلمانان جهان همه روزه 5 وقت به پیامبر در آخر نماز سلام می دهند.
یا باید بگوییم که پیامبر این سلام را نمی شنود که در این صورت سلام نماز لغو است و خداوند کار لغو و بیهوده انجام نمی دهند یا باید بگوییم پیامبر این سلام ها را می شنوند در این صورت می گوییم همان طوری که پیامبر می تواند بشنوند دیگر ائمه هم می توانند بشنوند.
اساسا زمانی کسی می تواند با خدا در صفتی شریک شود که بگوید من این صفت را خودم دارم و خدا به من نداده است؛ اما اگر بگوید که خداوند به من تفضل کرده است که این صفت را داشته باشم در این صورت دیگر شریک خدا محسوب نمی شود بلکه اتفاقا نیازمندتر است به خدا چون خدا هر لحظه می تواند آن صفت را از او بگیرد؛ لذا برای وجود آن صفت در خودش به خدا نیازمندتر است نسبت به کسی که اصلا چنین صفتی ندارد.
اهل سنت برای توجیه این جریان می گویند خداوند ملکی را قرار داده است که این سلام را به پیامبر برسانند ما هم در جواب به اهل سنت می گوییم پس این که کسی همه صداها را بشنوند لزوما شریک خدا نشده است و به قول شما مواردی وجود دارد که کسی مثل پیامبر همزمان صدای همه را می شنود ولی شرک هم محسوب نمی شود
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
261 | مرتضی | Iran - Tehran | ١٢:٣٨ - ٢٠ خرداد ١٣٩٨ |
وسیله‌ای که در قرآن آمده است به چه معنا است

پاسخ:

با سلام

ابن شهر آشوب از رسول اکرم نقل می‌کند که امیرالمؤمنین ذیل آیهٔ شریفه وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ) می‌فرماید:
«أَنَا وَسِیلَتُهُ وَ أَنَا وَ وُلْدِی ذُرِّیتُه»
من و فرزندانم و ذریه آن‌ها همان وسیله هستیم.
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، ج 3، ص 75، فصل فی أنه السبیل و الصراط المستقیم و الوسیلة

در روايات صحيح نيز در ذيل « وابتغوا اليه الوسيله »نقل شده است که ابن مسعود از بهترين وسيله ها است
حدثنا أبو عبد الله محمد بن يعقوب الشيباني حدثنا محمد بن عبد الوهاب حدثنا محاضر بن المورع حدثنا الأعمش عن أبي وائل عن حذيفة أنه سمع قارئا يقرأ ) يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله وابتغوا إليه الوسيلة ( قال القربة ثم قال لقد علم المحفوظون من أصحاب محمد صلى الله عليه وسلم أن بن أم عبد من أقربهم إلى الله وسيلة
تعليق الذهبي قي التلخيص : على شرط البخاري ومسلم
المستدرك على الصحيحين ج 2 ص 341، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا

حضرت زهرا سلام الله عليها مي فرمايد :
وأحمد اللّه الذي بعظمته ونوره يبتغي مَن في السموات والأرض إليه الوسيلة ونحن وسيلته في خلقه .
تمام آن چه در آسمان و زمين هستند ، براي تقرب به خداوند به دنبال وسيله هستند و ما وسيله و واسطهء خداوند در ميان خلقش هستيم .
شرح نهج البلاغة ، ج 16 ، ص211 و السقيفة وفدك ، ص 101 و بلاغات النساء ، بغدادي ، ص 14.
و از عايشه در بارهء خوارج نقل شده است كه پيامبر فرمود :
هم شرّ الخلق والخليقة ، يقتلهم خير الخلق والخليقة ، وأقربهم عند اللّه وسيلة .
شرح نهج البلاغة ، ج2 ، ص267 از مسند احمد ؛ اما اين روايت را دستان امانت دار اهل سنت حذف كرده اند . و المناقب ، ابن المغازلي ، ص56 ، ح 79.
خوارج ، بدترين خلائق هستند ، آن ها را بهترين فرد از ميان خلائق كه نزديك ترين وسيله به خداوند هستند ، خواهد كشت .
مراد حضرت علي عليه السلام است .

موفق و مؤید باشید

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
262 | Mda2620 | Germany - Bad Muenstereifel | ١٩:٤٤ - ١١ شهریور ١٤٠٢ |
من دقت کردم هر کجا جواب ندارید بدهید ، طرف را به سایت فلان هدایت میکنید .
این آیات زیباست فقط مخصوص بت پرستان و مشرکان
آنکه شما را بیمار کند خداست ، و آنکه شفا دهد خداست .چرا برای هر حاجت خود خدائی آفریده و مرا کنار گذاشته ائید ، اگر راست میگوئید تمام حوائجتان را از آنان بخواهید ، همانهائی که شما پرستش میکردید در آن دنیا حاضر خواهم کرد و از آنان خواهم پرسید که آیا شما گفتید ، که شما را بجای من پرستش کنند ؟و آنان قسم یاد خواهند کرد که بارالها به ذات پاک تو سوگند که ما یکتا مرستیم لاکن اینان به اشتباه ما را به جای تو پرستش کردند بخاطر رفاهی که به آنان دادی ...در واقع برای بچه دار شدن یک سفره حضرت علی اصغر نذر میکنید برای سربازی جوانانتان سفره علی اکبر ، برای رفتن به اطاق عمل و سالم برگشتن مریض یک سفره حضرت ابوالفضل نذر میکنید و آنها هستند که میگویند خدایا قسم به ذات پاکت ما بی خبریم آنها خود به اشتباه ما را پرستش کردند ....در آیه ائ میفرماید چرا از سهم من کاسته و به سهم بتهایتان می افزائید ، در واقع مخاطب مومن است اهل کتاب است لاکن برای خود بتی تراشیده و برای او نذر میکند ، مثلاّ یک شیعه یک گوسفند بخاطرت مستجاب شدن نذرش قرار داده ولی بعد از چند سال آن گوسفند به گاو تبدیل میشود ، ولی سهم خدا که خمس و ذکات و فطریه و کمک به خویشان و درراه ماندگان و فقیران و ایتام است پرداخت نمیکند و اگر هم میکند بسیار ناچیز است .... ولی در یک روز گوسفند ده میلیونی را به گوساله چهل میلیونی میکند یعنی روزانه نزدیک به هشتاد هزارتومان به بتش میدهد ....ولی به سهم خدا ارزشی نمیبیند تا پرداخت کند ....در مساجد همراه نام من نام دیگری را نباید ستایش کنید .... در صورتی که اهل شیعه سالی ده روز به مسجد میرود و آنهم فقط یا حسین یا لبیک یا حسین میگوید .....شما در یک زمان هزاران نفر هم زمان در حرم از امام خود درخواست میکنید یعنی جدا از اینکه مرده را شنوا کرده ائید بلکه به او صفات الهی و فرشتگان را نیز داده ائید که همه را میشنود و برایش دعا میکند که دعا یش مستجاب شود .....واین یعنی شرک

پاسخ:
 با سلام
اگر حاجت خواستن از دیگری شرک است؛ پس شما نمی توانید حتی به فرزند خود بگویید که یک لیوان آب دست شما بدهد؛ چون این هم حاجت خواستن است.
با این حرف شما حضرت یعقوب هم مشرک است؛ چون وقتی فرزندانش از او حاجت خود را خواستند نگفت که بروید از خدا بخواهید و نگفت که این کار شرکی است؛ بلکه حاجت آن ها را مستجاب کرد.
حضرت عیسی هم که مرده زنده می کرد و کور شفا می داد هم مشرک است.
همان طور که خودتان در ترجمه آورده اید، به خوبی آمده است که مشرکین بت ها را پرستش می کردند؛ اما چون این بخش از قرآن به مذاق شما خوش نمی آید از آن روی گردان می شوید و به مسئله پرستش توجه ندارید که تمام کارهایی که مشرکین برای بت ها می کردند؛ چون بت را پرستش می کردند؛ اما شما ادعا می کنید به بخشی از کتاب خدا ایمان دارید و به بخشی دیگر پشت می کنید.
در رابطه با سفره پهن کردن، آیا خیرات کردن برای گذشتگان هم شرک است؟
آیا شما نمی توانید به نیابت از اموات خود افطاری به روزه داران بدهید و ثواب آن را هدیه کنید به آن میتی که از دنیا رفته است؟
این که شیعیان خمس و زکات و فطریه نمی دهند هم از علم غیب شما است که از کارهای شیعیان به این دقت آگاهی دارید؛ اما وقتی ما می گوییم پیامبر صلی الله علیه و اله طبق آیه قرآن علم غیب دارد، می گویید شما مشرک هستید و علم غیب مخصوص خداوند است.
اگر لبیک گفتن در مسجد اشکال دارد، پس بیعت گیری ابوبکر در مسجد هم اشکال دارد؛ چون هنگام بیعت با ابوبکر، اسم ابوبکر را صدا می کنند و به درخواست بیعت او لبیک می گویند.
این که گفتید هزاران نفر از امام حاجت می خواهد این شرک است، کدام قسمتش موجب شرک می شود؟
آیا اعتقاد شنیدن صدای افراد باعث می شود شخص مشرک شود؟ در این صورت همه انسان ها مشرک هستند؛ چون معتقد هستند که ما همه صداها را با گوش خود می شنویم.
آیا برطرف کردن حاجت یک نفر موجب شرک است؟ پس این طور باشد در دنیا هیچ کسی نباید به دیگری کمک کند؛ چون حاجتش را برآورده کرده است؛ در حالی که این همه آیات و روایات در رابطه با کمک به دیگران داریم که آن را امری پسندیده شمرده اند.
آیا مستجاب شدن دعا شرک است؟ پس انبیائی که قوم خود را نفرین می کردند و آن ها گرفتار بلا می شدند همه مشرک هستند چون دعایشان مستجاب شده است
با کمی تفکر می شود به حقیقت دست یافت
موفق و موید باشید
گروه پاسخ به شبهات
موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
 [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها