2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
آيا كربلا برتر از كعبه است؟
کد مطلب: ٤٩٩٧ تاریخ انتشار: ١٠ خرداد ١٣٩٣ تعداد بازدید: 42714
پرسش و پاسخ » عقائد شيعه
آيا كربلا برتر از كعبه است؟

سؤال كننده: عبد الرحمن

توضيح سؤال:

از ديدگاه شيعيان، كربلا برترين مكان در روي زمين و برتر از بيت الله الحرام است و عناويني همچون: «أفضل بقاع الأرض» «أرض الله المختارة» «حرم الله ورسوله» «قبلة الإسلام» «في تربتها شفاء» و... به وفور در روايات شيعيان يافت مي شود و ثابت مي كند كه از ديدگاه شيعه، كربلا ارزش بيشتري نسبت به كعبه دارد و كعبه براي آن ها اهميت و ارزش چنداني ندارد، زيارت كربلا به مراتب ثواب بيشتري نسبت به زيارت خانه خدا دارد.

حتي در اين باره اشعاري نيز سروده اند كه همين معنا را مي رساند؟

ومن حديث كربلاء والكعبة لكربلاء بانَ عُلُوُّ الرُّتّبَه

در جاي ديگر آمده:

هي الطفوفُ فَطُفْ سبعًا بمغناها فما لمكةَ معنًي مثل معناها

أرضٌ ولكنها السبعُ الشدادُ لها دانتْ وطأطأَ أعلاها لأَدْناها

خوشحال خواهيم شد كه پاسخ اين مطالب را به صورت واضح و روشن برايم ارسال كنيد.

خلاصه شبهه:

از مجموع گفتار فوق سه شبهه اساسي استخراج مي شود:

شبهه اول: چرا شيعيان به كعبه اهميت نمي دهند؟

شبهه دوم: چرا شيعيان به كربلا «قبلة الاسلام» مي گويند؟

شبهه سوم: چرا از ديدگاه شيعيان كربلا برتر از كعبه است؟

ما تلاش مي كنيم كه در اين مقاله به اين سه شبهه به صورت مختصر پاسخ دهيم.

شبهه اول: عدم اهميت كعبه از ديدگاه شيعه

يكي از شبهاتي را كه در گفتار سؤال كننده مطرح شده اين است كه از ديدگاه شيعه، خانه خداوند اهميت چنداني ندارد؛ بلكه كربلا ارزش بيشتري دارد و زيارت آن نيز ثواب افزونتر نسبت به خانه خداست؛ در حالي از ديدگاه پيروان اهل بيت عليهم السلام، كعبه اهميت فراواني دارد و براي زيارت آن اهميت بسياري قائل هستند.

پاسخ؛ كعبه در نظر شيعيان اهميت ويژه دارد

بي ترديد مكان هاي كعبه و كربلا، در ميان مذاهب اسلامي داراي حرمت و مقدس است. شيعيان با پيروي از امامان معصوم براي كعبه جايگاه خاص و حرمت ويژه را قائل هستند.

براي اثبات اين موضوع، مواردي را كه نشانه اهميت كعبه از ديدگاه شيعيان است؛ ذكر مي كنيم:

نشانه هاي اهميت كعبه از نظر شيعه

الف: قبله در بسياري از امور، مورد توجه است:

براي اثبات اهميت كعبه از نظر شيعيان كافي است فتاواي فقهاء را در باب نماز واجب و مستحب و مراسم احتضار، نماز و تدفين ميت، و ذبح حيوانات مرور كنيم كه در تمامي اين موارد و موارد ديگر توجه به سوي قبله را كه همان كعبه است شرط صحت و قبولي اعمال و يا مستحب مي دانند. در اين مورد نظر عده اي از فقهاء را متذكر مي شويم:

1. شيخ طوسي(ره)

شيخ طوسي يكي از استوانه هاي علمي و فقهي شيعه، شناخت قبله را براي انجام اموري كه ذكر شد؛ واجب مي داند و در پايان تصريح مي كند كه قبله همان كعبه است:

معرفة القبلة واجبة للتوجه إليها في الصلوات، واستقبالها عند الذبيحة، وعند احتضار الأموات ودفنهم. والتوجه إليها واجب في جميع الصلوات فرائضها وسننها مع التمكن وعدم الاعتذار. والقبلة هي الكعبة.

شناخت قبله براي انجام نماز به سوي آن و رو به قبله قرار دادن ذبيحه و شخص محتضر و دفن اموات واجب است. مواجهه به قبله در تمام نماز هاي واجب و مستحب در صورت تمكن و نبود عذر واجب است و قبله همان كعبه است.

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، النهايةفي مجرد الفقه والفتاوي، ص 62، انتشارات قدس محمدي، قم

شيخ در مبسوط نيز همين مطالب را آورده است.

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، المبسوط ج1، ص 77

2. قاضي ابن براج(ه)

قاضي ابن براج مي نويسد:

القبلة هي الكعبة، والعلم بها واجب مع التمكن للتوجه إليها في فرائض الصلاة وسننها، واحتضار الموتي من الناس، وغسلهم، والصلاة عليهم، ودفنهم والذبائح.

قبله همان كعبه است. جهت رو به قبله انجام دادن نمازهاي واجب و مستحب و رو به قبله بودن مردم در حال احتضار و انجام غسل و نماز بر ميت و دفن آن و ذبيحه، علم به قبله واجب است.

القاضي ابن البراج، عبد العزيز بن البراج الطرابلسي(متوفاي481) المهذب، ج 1، ص 84 تحقيق: مؤسسة سيد الشهداء العلمية / إشراف: جعفر السبحاني، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين، قم

كعبه و قبله در نظر شيعه آن چنان از اهميت ويژه برخوردار است كه گذشته از مسائل عبادي در مسايل تغذيه نيز قبله و كعبه دخالت دارد. چنانچه سخنان شيخ طوسي و ابن براج، بيانگر همين مطلب بود.

اما سخن سيد مرتضي علم الهدي جهت نشان دادن اهميت مطلب در نظر شيعه، شنيدني است:

ومما انفردت به الإمامية القول: بإيجاب استقبال القبلة عند الذبح مع إمكان ذلك، وخالف باقي الفقهاء في وجوبه وأنه شرط في الذكاة.

رو به قبله بودن ذبيحه در صورت امكان از مطالبي است كه تنها اماميه قائل به وجوب آن است. اما بقيه فقهاء ( از غير اماميه) در وجوب و شرط بودن آن در تذكيه ذبيحه، مخالفت كرده اند.

المرتضي علم الهدي، ابوالقاسم علي بن الحسين بن موسي بن محمد بن موسي بن إبراهيم بن الإمام موسي الكاظم عليه السلام (متوفاي436هـ)، الانتصار، ص 405 تحقيق و نشر: مؤسسة النشرالإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم،1415

ب: حج در صورت استطاعت، واجب است:

يكي از مواردي كه اهميت كعبه را از نظر شيعيان ثابت مي كند مراسم عبادي حج است كه در هرسال جمعيت انبوهي از حاجيان را، شيعيان تشكيل مي دهند.

براي اين كه اهميت حج و كعبه در اين قسمت روشن شود به چند مورد در رابطه با حج اشاره مي شود:

1. تأخير حج واجب، جائز نيست:

گذشته از آيات، روايات زيادي در باره اين فريضه الهي آمده است كه دليل بر وجوب حج و اهميت آن از نظر شيعه است در اهميتش همين بس اگر شخص مستطيع حج را بدون عذر ترك كند؛ كافر است. و يا بدون عذر آن را به تأخير اندازد و بميرد؛ بر طريقه دين يهودي و نصراني مرده است. از ميان انبوه روايات، به سه روايت در اين مورد اشاره مي شود:

روايت اول:

كليني با سند صحيح از امام صادق عليه السلام نقل كرده است:

أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَي عَنْ ذَرِيحٍ الْمُحَارِبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَحُجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ لَمْ يَمْنَعْهُ مِنْ ذَلِكَ حَاجَةٌ تُجْحِفُ بِهِ أَوْ مَرَضٌ لَا يُطِيقُ فِيهِ الْحَجَّ أَوْ سُلْطَانٌ يَمْنَعُهُ فَلْيَمُتْ- يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّا.

هر كس بميرد و بدون موانع مانند: موانع قهري، عوارض جسمي و بسته شدن راه توسط ستمگري، به حج خانه خدا نرفته باشد، به سيرت يهود و نصاري خواهد مرد.

الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 4، ص 268 ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

روايت دوم:

در موثقه ابي بصير نيز آمده است:

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍعَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ- وَمَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمي فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمي وَأَضَلُّ سَبِيلًا فَقَالَ: ذَلِكَ الَّذِي يُسَوِّفُ نَفْسَهُ الْحَجَّ يَعْنِي حَجَّةَ الْإِسْلَامِ حَتَّي يَأْتِيَهُ الْمَوْت.

ابي بصير مي گويد: از امام صادق عليه السلام در باره اين آيه «اما كسي كه در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است » پرسيدم حضرت فرمود: او آن كسي است كه حج را به تأخير مي اندازد تا مرگش فرا رسد.

الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 4، ص269 ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

روايت سوم:

رسول خدا صلي الله عليه وآله در ضمن يك روايت طولاني به امام علي عليه السلام فرمود:

يَا عَلِيُّ تَارِكُ الْحَجِّ وَهُوَ مُسْتَطِيعٌ كَافِرٌ يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَي وَلِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ يَا عَلِيُّ مَنْ سَوَّفَ الْحَجَّ حَتَّي يَمُوتَ بَعَثَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّا.

اي علي! كسي كه مستطيع باشد و حج را انجام ندهد، كافر است. خداوند در باره حج مي فرمايد: و براي خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايي رفتن به سوي آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بي نياز است. اي علي! كسي كه حج را به تأخير اندازد تا بميرد، خداوند او را در قيامت يهودي و يا نصراني محشور نمايد.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381 هـ) من لايحضره الفقيه ج4، ص368، ح5762، بَابُ النَّوَادِرِ، ناشر: جماعة المدرسين، قم، طبعة الثانية1404هـ

2. هيچ عمل ديگر جايگزين حج نمي شود؛ (بدل ندارد)

از نظر روايات، حج بيت الله داراي آثار تربيتي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي است كه اين آثار فقط با رفتن در آن جا به دست مي آيد. بنا براين از نظر فقه شيعه اگر كسي مستطيع بود و عذري برايش پيش آمد و يا قبل از انجام حج از دنيا رفت با اين كه بر انجام آن وصيت نكرده باشد، بايد به نيابت از او حج را بجا آورد و انجام هرگونه اعمال مستحبي يا واجب ديگر نمي تواند جايگزين آن شود و اين دليل ديگر بر اهميت حج و عظمت كعبه است. از ميان روايات فراوان به دو روايت در اين باره اشاره مي شود:

روايت اول:

كليني در حديث صحيح محمد بن مسلم، از امام باقر عليه السلام نقل مي كند:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ بُرَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ كَانَ عَلِيٌّ عليه السلام يَقُولُ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَرَادَ الْحَجَّ فَعَرَضَ لَهُ مَرَضٌ أَوْ خَالَطَهُ سَقَمٌ فَلَمْ يَسْتَطِعِ الْخُرُوجَ فَلْيُجَهِّزْ رَجُلًا مِنْ مَالِهِ ثُمَّ لْيَبْعَثْهُ مَكَانَهُ.

امام باقر عليه السلام مي فرمايد: امير المؤمنين عليه السلام مي گفت: اگر كسي مستطيع باشد، و براي او مرضي يا عارضه اي رخ دهد كه نتواند به زيارت حج برود، بايد شخص ديگري را به هزينه خود براي انجام حج به جاي خود اعزام نمايد.

الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 4، ص 273 ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

روايت دوم:

كليني روايتي ديگري را باسند صحيح نقل مي كند:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ رِفَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام عَنْ رَجُلٍ يَمُوتُ وَلَمْ يَحُجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ وَلَمْ يُوصِ بِهَا أَ يُقْضَي عَنْهُ قَالَ: نَعَمْ.

از امام صادق عليه السلام در مورد مردي كه پيش از انجام حجة الاسلام بميرد و بر انجام آن وصيت هم نكرده باشد پرسيده شد؛ آيا از طرف او قضا كند يا نه؟ حضرت فرمود: بلي.

الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 4 ص 277، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

3. زيارت كربلا، همانند كعبه واجب نيست

از جمله مواردي كه اهميت كعبه را ثابت مي كند اين است كه زيارت كعبه در نظر شيعيان واجب است؛ اما زيارت كربلا همانند كعبه واجب نيست؛ بلكه در بعضي مواقع مستحب مؤكد است و اگر زيارت حضرت واجب مي بود فقهاء شيعه بر وجوب آن فتوا مي دادند.

علامه حلي مي فرمايد:

مسألة 770: تستحب زيارة الحسين عليه السلام، لقول الباقر عليه السلام: مروا شيعتنا بزيارة قبر الحسين عليه السلام، فإن إتيانه يزيد في الرزق ويمد في العمر ويدفع مواقع السوء، وإتيانه مفترض علي كل مؤمن يقر(له) بالإمامة من الله.

وتستحب زيارته في يوم عرفة وفي أول يوم من رجب ونصفه ونصف شعبان وليلة القدر وليلة الفطر وليلة الأضحي ويوم عاشوراء ويوم العشرين من صفر وفي كل شهر، للروايات المتواترة فيه.

زيارت امام حسين با توجه به اين روايت مستحب است: كه امام باقر عليه السلام فرمود: شيعيان ما را به زيارت مضجع شريف امام حسين امر كنيد؛ زيرا زيارت آن حضرت رزق و روزي را زياد و عمر را طولاني كرده و اموري كه بدي و شر را جلب مي كنند دفع مي نمايد.

و زيارت آن حضرت بر هر مؤمني كه اقرار به امامت حضرتش از طرف حق تعالي دارد واجب و لازم است .

و زيارت امام حسين در روز عرفه، روز اول و نصف ماه رجب و نيمه شعبان و شب قدر و شب عيد فطر و قربان و روز عاشورا و وروز بيستم صفر و در هر ماه مستحب است و در اين باره روايت متواتر وجود دارد.

العلامة الحلي، الحسن بن يوسف المطهر، (المتوفا 726 ق) تذكرة الفقهاء، ج 8، ص 454، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث ـ قم، الطبعة الأولي- 4171 ه

گرچه در روايت كلمه «مفترض» آمده ولي اين به معناي واجب نيست؛ بلكه به معناي سنت مؤكد و مستحب مؤكد است و اين هم به خاطر آثاري است كه در زيارت آن حضرت مترتب است كه بخشي از آن در اين روايت ذكر شده است.

در روايت صحيح السند ابن قولويه نقل كرده كه امام صادق عليه السلام به ابن ابي يعفور فرمود:

وَاللَّهِ لَوْ أَنِّي حَدَّثْتُكُمْ بِفَضْلِ زِيَارَتِهِ وَبِفَضْلِ قَبْرِهِ لَتَرَكْتُمُ الْحَجَّ رَأْساً وَمَا حَجَّ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَيْحَكَ أَ مَا تَعْلَمُ- أَنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ بِفَضْلِ قَبْرِهِ كَرْبَلَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَ مَكَّةَ حَرَماً قَالَ ابْنُ أَبِي يَعْفُورٍ فَقُلْتُ لَهُ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَي النَّاسِ حِجَّ الْبَيْتِ وَلَمْ يَذْكُرْ زِيَارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَقَالَ وَإِنْ كَانَ كَذَلِكَ فَإِنَّ هَذَا شَيْ ءٌ جَعَلَهُ اللَّهُ هَكَذَا أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ أَبِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام حَيْثُ يَقُولُ إِنَّ بَاطِنَ الْقَدَمِ أَحَقُّ بِالْمَسْحِ مِنْ ظَاهِرِ الْقَدَمِ وَلَكِنَّ اللَّهَ فَرَضَ هَذَا عَلَي الْعِبَادِ أَ وَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْمَوْقِفَ لَوْ كَانَ فِي الْحَرَمِ كَانَ أَفْضَلَ لِأَجْلِ الْحَرَمِ وَلَكِنَّ اللَّهَ صَنَعَ ذَلِكَ فِي غَيْرِ الْحَرَم .

به خدا سوگند اگر فضليت زيارت امام حسين عليه السلام را براي شما بيان كنم يك نفر از شما به حج نخواهد رفت، مگر نمي داني كه خداوند قبل از اين كه مكه را حرم خويش قرار دهد، كربلا را حرم خود قرار داده است؟!

ابن ابي يعفور مي گويد: به حضرت گفتم: پس چرا خداوند (در قرآن) حج خانه خود را بر مردم واجب گردانيده ولي نامي از زيارت امام حسين عليه السلام نبرده است؟

حضرت فرمود: خداوند متعال اين چنين خواسته است مگر نشنيده اي كه امير المؤمنين عليه السلام فرمود در وضو مسح كردن زير پا، شايسته تر از روي پا هست ولي خداوند مسح روي پا را واجب ساخته است. مگر نمي داني كه ميقات و محل احرام اگر در حرم بود به خاطر جايگاه حرم افضل بود؛ ولي خداوند ميقات را خارج از حرم قرار داده است

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 449، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة الأولي1417

غير از موارد فوق، موارد ديگري هم داريم كه وجوب حج و اهميت كعبه را در مكتب تشيع ثابت مي كند.

4. زيات كربلا، با اهميت كعبه هيچگونه تضادي ندارد:

همان طوريكه اشاره شد زيارت كربلا واجب نيست؛ اما اگر كسي آن را نذر كند واجب خواهد شد؛ همان طوري كه اگر كسي حج را نذر كند بر او واجب مي شود؛ ولي اين واجب شدن زيارت كربلا، هيچگونه منافات و تضادي با وجوب حج و اهميت كعبه ندارد.

برخي از فقهاي معاصر همانند آيات عظام امام خميني، گلپايگاني، سيستاني و صافي فتوا داده اند كه اگر كسي نذر كند كه به حج و يا به زيارت امام حسين عليه السلام برود، در صورتي واجب هست كه ضرري متوجه وي نشود:

لو نذر أن يحج أو يزور الحسين (عليه السلام) ماشيا انعقد مع القدرة وعدم الضرر.

الموسوي الخميني، السيد روح الله (متوفاي1409هـ) تحرير الوسيلة، ج 2، ص 121، ناشر: دار الكتب العلمية، چاپخانه: مطبعة الآداب - النجف الأشرف 1390هـ، توضيحات: مؤسسة مطبوعاتي إسماعيليان - قم

الگلپايگاني، السيد محمد رضا الموسوي (متوفاي 1414)، هداية العباد، ج 2، ص 197، الناشر: دار القرآن الكريم، قم، الطبعةالأولي 1413

السيستاني، السيد علي الحسيني( معاصر)، منهاج الصالحين، ج 3، ص 235، ناشر: مكتب آية الله العظمي السيد السيستاني، چاپخانه: مهر ـ قم، الطبعة الاولي 1414

الصافي الگلپايگاني، الشيخ لطف الله، هداية العباد، ج 2، ص 252، الناشر: دار القرآن الكريم، المطبعة سپهر، الطبعة الأولي 1416هـ

روي اين جهت است كه فقهاي بزرگ شيعه، رفتن به كربلا و زيارت امام حسين عليه السلام را حتي در صورت خطر و ضرر قابل تحمل جايز مي دانند.

از محضر برخي از مراجع عظام تقليد به اين شكل سؤال شده است:

سؤال 1292: الأمور المستحبة إذا ترتب عليها الضرر، فهل يجوز فعلها أم لا؟ مثلا لو كان الذهاب إلي زيارة الإمام الحسين عليه السلام مشيا علي الأقدام يؤدي إلي ورم القدمين أو مرض قد يطول شهرا مثلا، فهل يجوز في مثل هذه الحالة أم لا؟

در صورتي كه انجام كارهاي مستحبي مانند پياده رفتن به زيارت امام حسين عليه السلام باعث ضرر به انسان شود مثل اين كه پاي انسان متورم شود و يا مريض شود به طوري كه يك ماه طول بكشد، اين چنين زيارت جايز هست يا خير؟

الخوئي: ما لم يكن الضرر المؤدي إليه مما يحتمل أن يؤدي إلي هلاك النفس فلا بأس بالعمل به.

حضرت آيت الله العظمي خوئي (ره) پاسخ داده: اگر ضرري كه متوجه انسان مي شود باعث مرگ نشود، اشكال ندارد.

التبريزي: ما لم يكن الضرر الهلاك أو الضرر المحسوب من الجناية علي النفس، فلا بأس به، والله العالم.

حضرت آيت الله العظمي تبريز (ره) پاسخ داده: اگر ضرر موجب هلاكت و نابودي نشود ويا باعث نابودي يكي از اعضاي انسان نشود، اشكال ندارد.

التبريزي، الميرزا جواد، صراط النجاة، (استفتاءات لآية الله العظمي الخوئي، مع تعليقة وملحق لآية الله العظمي التبريزي) ج 2، ص 418، الناشر: دفتر نشر برگزيده، المطبعة: سلمان الفارسي، الطبعة الأولي 1416 ه

نتيجه:

با توجه به مواردي كه ذكر شد اين نتيجه به دست مي آيد كه كعبه از ديدگاه شيعيان اهميت ويژه دارد و زيارت كربلا همانند حج واجب نيست؛ اما اگر كسي زيارت كربلا را نذر كند در صورتي واجب مي شود كه قدرت بر انجام آن داشته باشد و هيچگونه ضرري متوجه او نشود. زيارت كربلا در اين فرض، هرگز با وجوب حج و اهميت كعبه منافات ندارد و با هم در تعارض نيست.

بنابر اين از اين جا روشن مي شود كه سخن «عدم اهميت كعبه در نظر شيعه» يك اتهام واهي و دروغ آشكار است.

شبهه دوم: كربلا قبله اسلام

شبهه دوم اين است كه از ديدگاه شيعيان؛ كربلا «قبلة الاسلام» است؛ در حالي كه مسلمانان يك قبله بيشتر ندارند.

پاسخ:

كربلا با داشتن فضائل، از ديدگاه شيعه «قبله» نيست!

در اين كه زمين كربلا، يك سرزمين مقدس و با فضيلت است، شك و ترديدي نيست و اين شرافت و قداست را از وجود پيكرهاي پاك شهيدان به ويژه سالار شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام كه در آن مكان مقدس مدفونند، كسب كرده است. روايات زيادي در فضيلت خاك كربلا وارد شده است كه آنها را در پاسخ به سؤال سوم مفصلاً خواهيم آورد.

از نظر شيعيان، كربلا با داشتن اين همه فضيلت و ويژگيها در برابر كعبه، قبله مسلمين نيست تا در عباداتش رو به سوي او نمايند؛ بلكه تنها قبله مسلمانان، همان كعبه است. وحدت قبله نيز از اموري مسلم و از ضروريات دين اسلام و در نزد جميع اهل اديان و ملل، از جمله شيعيان، يك امر معروف و پذيرفته شده است.

تصريحات دوتن از علماي برجسته شيعه (شيخ طوسي و قاضي ابن براج) را در ذيل پاسخ سؤال نخست آورديم. بنا بر اين، القاء اين شبهه نيز، اتهام بيش نيست.

شبهه سوم: چرا كربلا برتر كعبه است؟

شبهه سوم اين است كه در باره كربلا تعبيراتي همانند: «أفضل بقاع الأرض»، «أرض الله المختارة»، «حرم الله ورسوله» و «في تربتها شفاء» كه در روايات فراوان آمده؛ از ديدگاه شيعه، نشانگر برتري كربلا بر كعبه است.

پاسخ اجمالي

اولاً: طبق روايات صحيح و موثق، كربلا برتر از كعبه است؛ زيرا كربلا داراي ويژگيهايي است كه در كعبه نيست. علاوه بر آن، طبق همان روايات، وجود و آفرينش كعبه وابسته به كربلا است و خدواند خطاب به زمين كعبه فرموده: اگر كربلا نمي بود؛ تو را و آن خانه اي را كه در بر داري، خلق نمي كردم. و همين سخن در برتري كربلا بر كعبه كافي است.

ثانياً: اگر در نظر شما كعبه برتر از مكان هاي ديگر است؛ پس چرا گروهي از اهل سنت همانند مالكي ها و برخي مردم بصره، مدينه را برتر از مكه مي دانند؟

پاسخ تفصيلي اول؛ آفرينش كعبه وابسته به كربلا است

براي اثبات برتري كعبه و كربلا بر يكديگر بايد فضايل ويژه هر كدام و مشترك آن دو را بررسي كرد و در نهايت بين آنها مقايسه انجام داد تا نتيجه به دست بيايد.

الف) روايات فضائل مشترك

رواياتي كه فضائل مشترك كعبه و كربلا را بيان مي كنند فراوان است و در اينجا به بعضي از موارد آن اشاره مي شود:

1. هردو، «حرم الله و حرم رسول» است

در منابع شيعي تعدادي از روايات صحيح بيانگر اين مطلب است كه علاوه بر مكه معظمه «عنوان حرم الله وحرم رسوله» بر اماكن مقدس مدينه، كربلا و كوفه نيز اطلاق شده است:

روايت اول: در باره مكه، مدينه و كوفه

در اين روايت صحيح، امام صادق عليه السلام، بر هريك از مكانهاي مقدس: مكه، مدينه و كوفه، تعبيرهاي: « حرم الله وحرم رسوله و حرم اميرالمؤمنين» را اطلاق كرده است:

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ وَغَيْرُهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ خَلَّادٍ الْقَلَانِسِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ مَكَّةُ حَرَمُ اللَّهِ وَحَرَمُ رَسُولِهِ وَحَرَمُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام الصَّلَاةُ فِيهَا بِمِائَةِ أَلْفِ صَلَاةٍ وَالدِّرْهَمُ فِيهَا بِمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ وَالْمَدِينَةُ حَرَمُ اللَّهِ وَحَرَمُ رَسُولِهِ وَحَرَمُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا الصَّلَاةُ فِيهَا بِعَشَرَةِ آلَافِ صَلَاةٍ وَالدِّرْهَمُ فِيهَا بِعَشَرَةِ آلَافِ دِرْهَمٍ وَالْكُوفَةُ حَرَمُ اللَّهِ وَحَرَمُ رَسُولِهِ وَحَرَمُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام الصَّلَاةُ فِيهَا بِأَلْفِ صَلَاةٍ وَالدِّرْهَمُ فِيهَا بِأَلْفِ دِرْهَمٍ.

امام صادق فرمود: مكه حرم خدا و رسول خدا و امير المؤمنين است نماز در آن برابر صد هزار نماز و صدقه يك درهم در آن برابر با صد هزار درهم است. و مدينه حرم خدا و رسول خدا و امير المؤمنين است نماز در آن برابر ده هزار نماز و صدقه يك درهم برابر ده هزار درهم در غير آن است و كوفه حرم خدا و رسول خدا و حرم اميرالمؤمنين است نماز در آن برابر هزار نماز و يك درهم صدقه در آن برابر هزار درهم در غير آن است.

الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 4، ص 586، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

روايت دوم؛ در باره مكه، مدينه و كوفه

طبق اين روايت صحيح، حرم خدا، رسول خدا صلي الله عليه وآله و امير المؤمنين عليه السلام به ترتيب مكه، مدينه و كوفه است.

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ حَسَّانَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صلي الله عليه وآله مَكَّةُ حَرَمُ اللَّهِ وَالْمَدِينَةُ حَرَمُ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وَالْكُوفَةُ حَرَمِي لَايُرِيدُهَا جَبَّارٌ بِحَادِثَةٍ إِلَّا قَصَمَهُ اللَّه .

امير المؤمنين علي عليه السلام فرموده است، مكه حرم خدا، مدينه حرم رسول خدا و كوفه حرم من است. هيچ ستمگري به فكر ستم در آن نمي افتد، مگر آنكه خداوند پشتش را در هم مي شكند.

الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الكافي،ج4، ص563، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش

روايت سوم؛ در باره مكه و مدينه

طبق اين روايت صحيح، مكه حرم الله و مدينه حرم رسول خدا است:

أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله إِنَّ مَكَّةَ حَرَمُ اللَّهِ حَرَّمَهَا إِبْرَاهِيمُ عليه السلام وَإِنَّ الْمَدِينَةَ حَرَمِي....

از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: مكه حرم خدا است و مدينه حرم من است.

الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 4، ص565، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

روايت چهارم؛ در باره كربلا

طبق اين روايت صحيحه، امام صادق عليه السلام كه آداب و خود زيارت امام حسين عليه السلام را به اصحابش تعليم مي دادند؛ فرمودند: كربلا «حرم الله» و «حرم رسول خدا» است:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَي عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرٍ قَالَ كُنْتُ أَنَا وَيُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ وَالْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَأَبُو سَلَمَةَ السَّرَّاجُ جُلُوساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام وَكَانَ الْمُتَكَلِّمُ مِنَّا يُونُسَ وَكَانَ أَكْبَرَنَا سِنّاً فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَحْضُرُ مَجْلِسَ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ يَعْنِي وُلْدَ الْعَبَّاسِ فَمَا أَقُولُ..... قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَزُورَهُ فَكَيْفَ أَقُولُ وَكَيْفَ أَصْنَعُ قَالَ: إِذَا أَتَيْتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فَاغْتَسِلْ عَلَي شَاطِئِ الْفُرَاتِ ثُمَّ الْبَسْ ثِيَابَكَ الطَّاهِرَةَ ثُمَّ امْشِ حَافِياً فَإِنَّكَ فِي حَرَمٍ مِنْ حَرَمِ اللَّهِ وَحَرَمِ رَسُولِهِ وَعَلَيْكَ بِالتَّكْبِيرِ وَالتَّهْلِيلِ وَالتَّسْبِيحِ وَالتَّحْمِيدِ وَالتَّعْظِيمِ لِلَّهِ عَزَّ وَجَلَّ كَثِيراً وَالصَّلَاةِ عَلَي مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ......

حسين بن ثوير مي گويد: من و يونس بن ظبيان و مفضل بن عمر و ابو سلمه سراج در نزد امام صادق عليه السلام نشسته بوديم و چون يونس از ما بزرگتر بود سخنگوي ما بود به امام عرض كرد فدايت شوم مي خواهم حرم امام حسين عليه السلام را زيارت كنم چه كار كنم؟ حضرت فرمود: هنگامي كه خواستي به حرم امام حسين مشرف شوي در شط فرات غسل كن و لباس پاك را در بركن سپس پا برهنه به سوي حرم برو؛ زيرا تو در حرمي از حرم خدا و رسول خدا هستي وبر تو باد زياد تكبير گفتن و تهليل و حمد و تعظيم خداوند و درود بر پيامبر و اهل بيت او....

الكليني الرازي، أبي جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 4 ص 576، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش؛

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص364، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417؛

الشيخ الصدوق، أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (المتوفي سنه 381)، من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 595، تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ـ قم، الطبعة الثانية؛

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام، ج 6، ص 54، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة، 1365 ش.

طبق اين روايات كه همه از نظر سند صحيح و هيچگونه مشكلي ندارند؛ حرم خدا كه مكه است مشخص است؛ اما از مدينه و كوفه و كربلا نيز به « حرم خدا و حرم رسول خدا» تعبير شده است. و اطلاق اين تعبير، دليل بر اين است كه مكانهاي فوق از عظمت و قداست خاصي برخوردار است و همگي در آن مشتركند.

2. نماز در هردو جا، تمام است

كليني با سند صحيح نقل مي كند كه نماز در كعبه و حرم امام حسين عليه السلام تمام خوانده مي شود:

مُحَمَّدُ بْنِ يَحْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ جَرِيرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ تَتِمُّ الصَّلَاةُ فِي أَرْبَعَةِ مَوَاطِنَ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَسْجِدِ الرَّسُولِ صلي الله عليه وآله وَمَسْجِدِ الْكُوفَةِ وَحَرَمِ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْه .

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 4، ص 586، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

3. هردو، شعبه ي از رضوان و باغي از بهشت است

امام صادق عليه السلام در باره كعبه فرمود:

مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي يَسَرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عِيسَي بْنِ يُونُسَ.... فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام إِنَّ مَنْ أَضَلَّهُ اللَّهُ وَأَعْمَي قَلْبَهُ اسْتَوْخَمَ الْحَقَّ وَلَمْ يَسْتَعْذِبْهُ وَصَارَ الشَّيْطَانُ وَلِيَّهُ وَرَبَّهُ وَقَرِينَهُ يُورِدُهُ مَنَاهِلَ الْهَلَكَةِ ثُمَّ لَا يُصْدِرُهُ وَهَذَا بَيْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ لِيَخْتَبِرَ طَاعَتَهُمْ فِي إِتْيَانِهِ فَحَثَّهُمْ عَلَي تَعْظِيمِهِ وَزِيَارَتِهِ وَجَعَلَهُ مَحَلَّ أَنْبِيَائِهِ وَقِبْلَةً لِلْمُصَلِّينَ إِلَيْهِ فَهُوَ شُعْبَةٌ مِنْ رِضْوَانِهِ...

ابن ابي العوجا در نزد امام صادق آمد و در باره كعبه سخنان واهي را بيان كرد. امام به او فرمود: هر كه را خدا گمراه ساخته و دلش را كور نموده؛ حقّ بر او تلخ آيد و آن را شيرين نداند، و در نهايت شيطان دوستش شده و او را بوادي فلاكت افكنده و از آنجا خارجش نسازد! اين خانه اي است كه خدا خلق خود را توسّط آن بپرستش واداشته تا فرمانبري ايشان را بيازمايد و به تعظيم و زيارت آن تشويق كند، خداوند كعبه را مركز پيغمبران و قبله نمازگزاران ساخته، كعبه شعبه اي است از رضوان خدا

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 4، ص 198، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

تعدادي از روايات نيز كربلا را باغي از باغ هاي بهشت معرفي كرده است:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَي الْمُتَوَكِّلِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوب عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ: مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام مُنْذُ يَوْمَ دُفِنَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَقَالَ مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام تُرْعَةٌ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّة.

اسحاق ابن عمار مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: جايگاه مزار امام حسين عليه السّلام از آن روز كه به خاك سپرده شده باغي از باغ هاي بهشت است و نيز فرمود: جايگاه مزار امام حسين عليه السّلام آبراهي(درب) از آبراه هاي (درهاي) بهشت است.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381 هـ) ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 94، ناشر: دار الرضي ، قم، چاپ اول 14069هـ

اين روايت در مدرك ديگر با اين سند نقل شده است:

وَعَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع مُنْذُ يَوْمَ دُفِنَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَقَالَ عليه السلام مَوْضِعُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام تُرْعَةٌ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّة

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 456، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

النوري، ميرزا حسين الطبرسي (متوفاي 1320ه) متسدرك الوسائل، ج 10، ص 325، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، بيروت ـ لبنان، الطبعة المحققة الأولي 1408 ه - 1987 م

در روايت صحيح ديگر نيز امام صادق عليه السلام محل مضجع شريف امام حسين عليه السلام را باغي از باغ هاي بهشت توصيف كرده است:

وَعَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الرَّزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ إِنَّ لِمَوْضِعِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام حُرْمَةً مَعْرُوفَةً مَنْ عَرَفَهَا وَاسْتَجَارَ بِهَا أُجِيرَ قُلْتُ: فَصِفْ لِي مَوْضِعَهَا قَالَ امْسَحْ مِنْ مَوْضِعِ قَبْرِهِ الْيَوْمَ خَمْسَةً وَعِشْرِينَ ذِرَاعاً مِنْ نَاحِيَةِ رِجْلَيْهِ وَخَمْسَةً وَعِشْرِينَ ذِرَاعاً مِنْ نَاحِيَةِ رَأْسِهِ وَمَوْضِعُ قَبْرِهِ مِنْ يَوْمَ دُفِنَ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَمِنْهُ مِعْرَاجٌ يُعْرَجُ فِيهِ بِأَعْمَالِ زُوَّارِهِ إِلَي السَّمَاءِ وَمَا مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاءِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِلَّا وَهُمْ يَسْأَلُونَ اللَّهَ (أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ) فِي زِيَارَةِ قَبْرِالْحُسَيْنِ عليه السلام فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَفَوْجٌ يَعْرُجُ.

اسحاق بن عمّار مي گويد: از حضرت امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مي فرمودند:

براي جاي قبر حسين بن علي عليهما السّلام حريم معلومي است، كسي كه آن را بداند و پناهنده به آن شود، پناه داده مي شود. محضرش عرضه داشتم: فدايت شوم مكان حريم قبر را براي من بيان فرمائيد. حضرت فرمودند: از مكاني كه امروز قبر آن است اينگونه ارزيابي كن:

از هر يك جوانب چهارگانه يعني؛ جانب پا و جلو و پشت و سر بيست و پنج ذراع اندازه بگير و مساحتي كه از ملاحظه آن بدست مي آيد حريم قبر مي باشد و مكان قبر روزي كه حضرت در آن دفن شدند باغي از باغهاي بهشت بوده، و در همان جا نردباني نصب شده و اعمال زوّار آن جناب را بوسيله آن به آسمان مي برند و هيچ فرشته و پيامبري در آسمان نيست مگر از خدا در خواست مي كند كه به او اذن زيارت قبر حسين عليه السّلام داده شود پس دسته اي براي زيارت به پائين آمده و گروهي پس از زيارت به بالا مي روند.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 457، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة،ج14 ص512، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الثانية، 1414هـ.

4. هردو، جايگاه پيامبران و محل زيارت انبياء است

امام صادق عليه السلام در باره كعبه فرمود:

مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي يَسَرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عِيسَي بْنِ يُونُسَ.... فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام إِنَّ مَنْ أَضَلَّهُ اللَّهُ وَأَعْمَي قَلْبَهُ اسْتَوْخَمَ الْحَقَّ وَلَمْ يَسْتَعْذِبْهُ وَصَارَ الشَّيْطَانُ وَلِيَّهُ وَرَبَّهُ وَقَرِينَهُ يُورِدُهُ مَنَاهِلَ الْهَلَكَةِ ثُمَّ لَا يُصْدِرُهُ وَهَذَا بَيْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ خَلْقَهُ لِيَخْتَبِرَ طَاعَتَهُمْ فِي إِتْيَانِهِ فَحَثَّهُمْ عَلَي تَعْظِيمِهِ وَزِيَارَتِهِ وَجَعَلَهُ مَحَلَّ أَنْبِيَائِهِ

وامام صادق عليه السلام در باره زيارت كربلا فرمود:

حدثني الحسن بن عبد الله، عن أبيه، عن الحسن بن محبوب، عن إسحاق بن عمار، قال: سمعت أبا عبد الله (عليه السلام) يَقُولُ لَيْسَ نَبِيٌّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا يَسْأَلُونَ اللَّهَ تَعَالَي أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَفَوْجٌ يَصْعَدُ

پيامبري در آسمان نيست مگر اين كه از خدا مي خواهند براي زيارت كربلا به آنان اجازه داده شود. پس براي زيارت گروهي فرود مي آيند و گروهي بالا مي روند.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 220، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْأَشْعَثِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيِّ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ صلي الله عليه وآله عِشْرُونَ ذِرَاعاً فِي عِشْرِينَ ذِرَاعاً مُكَسَّراً رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَفِيهِ [وَمِنْهُ ] مِعْرَاجُ الْمَلَائِكَةِ إِلَي السَّمَاءِ وَلَيْسَ مِنْ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَلَا نَبِيٍّ مُرْسَلٍ إِلَّا وَهُوَ يَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يَزُورَهُ فَفَوْجٌ يَهْبِطُ وَفَوْجٌ يَصْعَد.

ابن سنان مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مي فرمودند: مساحت قبر حسين بن علي صلوات اللَّه عليهما بيست ذراع در بيست ذراع بوده و آن باغي است از باغ هاي بهشت و از آنجا فرشتگان به آسمان عروج مي كنند و هيچ فرشته مقرّبي و نبيّ مرسلي نيست مگر آنكه از خدا طلب زيارت آن را مي كند لذا فوجي از آسمان به زمين آمده تا آن زيارت كرده و فوجي پس از زيارت از زمين به آسمان مي روند.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 222، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

5. هردو مكان، مبارك و مقدس است:

قرآن كريم در باره كعبه مي فرمايد:

إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكاً (آل عمران/96)

نخستين خانه اي كه براي مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد، همان است كه در سرزمين مكّه است، كه پر بركت است.

درباره كربلا امام باقر عليه السلام مي فرمايد: خداوند زمين كربلا را قبل از خلق كعبه مقدس و مبارك قرارداده بود.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَزَوْفَرِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ خَلَقَ اللَّهُ كَرْبَلَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْكَعْبَةَ بِأَرْبَعَةٍ وَعِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَقَدَّسَهَا وَبَارَكَ عَلَيْهَا فَمَا زَالَتْ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ الْخَلْقَ مُقَدَّسَةً مُبَارَكَةً وَلَا تَزَالُ كَذَلِكَ.

امام باقر عليه السلام مي فرمايد: خداوند كربلا را 24 هزار سال قبل از آنكه كعبه را خلق نمايد آفريد و آن زمين را مقدس نمود و بركت داد و قبل از آن خلق ننموده بود مقدّسي و مباركي مانند آن زمين.

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام،ج 6، ص 72، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة، 1365 ش.

6. هردو خانه اي امن و امنيت آفرين است

در آيات متعدد قرآن كريم كعبه را مركز امن و امان براي بشر معرفي كرده است:

وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنا (بقره/125)

و(به خاطر بياوريد) هنگامي كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براي مردم قرار داديم

فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً (آل عمران /97)

در آن [خانه خدا]، نشانه هاي روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است؛ و هر كس داخل آن شود؛ در امان خواهد بود.

واژه «آمناً» در شش جاي از قرآن در باره كعبه به كار رفته است كه از جمله آن آيه ي فوق است.

اما قبل از اين كه خداوند كعبه را براي خودش حرم انتخاب كند؛ كربلا را حرم امن خودش قرار داد:

َحدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْقُرَشِيُّ الرَّزَّازُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام اتَّخَذَ اللَّهُ أَرْضَ كَرْبَلَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ أَرْضَ الْكَعْبَةِ وَيَتَّخِذَهَا حَرَماً بِأَرْبَعَةٍ وَعِشْرِينَ أَلْفَ عَام ....

امام سجاد عليه السلام فرمود: خداوند قبل از اين كه كعبه را خلق كند؛ كربلا را حرم امن خود گردانيد و آن را از 24 هزار قبل، حرم خود قرار داد

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 451، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

المشهدي الحائري، أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي، (متوفاي 610هـ) المزار الكبير، ص 338، التحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: نشرالقيوم، المطبعة: مؤسسة النشر الاسلامي الطبعة الأولي ـ قم 1419هـ

فضائل ويژه كعبه

كعبه همانند كربلا داراي فضائل متعدد و انحصاري است كه در اين قسمت به برخي از آنها به صورت اجمال اشاره مي شود:

1. كعبه، اولين خانه ي بنا شده در روي زمين است

طبق صريح آيه ي قرآن، اولين خانه كه در روي زمين بناشد؛ كعبه است:

إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَهُديً لِلْعالَمينَ (آل عمران/ 96)

نخستين خانه اي كه براي مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد، همان است كه در سرزمين مكّه است، كه پر بركت، و مايه هدايت جهانيان است.

2. كعبه، قبله امّت اسلام است

دومين فضيلت اين خانه اين است كه خداوند آن را قبله امت اسلام قرار داد تا مراسم عبادي را رو به سوي آن، براي خداوند انجام دهند. اين مطلب در دو آيه قرآن اشاره شده است:

آيه اول:

قَدْ نَري تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَحَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ (بقره/ 144)

نگاه هاي انتظارآميز تو به سوي آسمان را (براي تعيين قبله نهايي) مي بينيم. اكنون تو را به سوي قبله اي كه از آن خشنود باشي، مي گردانيم. پس روي خود را به سوي مسجدالحرام كن و هر جا باشيد روي خود را به سوي آن بگردانيد.

آيه دوم:

وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَحَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْني وَلِأُتِمَّ نِعْمَتي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (بقره/ 150)

و از هر جا خارج شدي، روي خود را به جانب مسجد الحرام كن! و هر جا بوديد، روي خود را به سوي آن كنيد! تا مردم، جز ظالمان (كه دست از لجاجت برنمي دارند،) دليلي بر ضدّ شما نداشته باشند؛ (زيرا از نشانه هاي پيامبر، كه در كتب آسماني پيشين آمده، اين است كه او، به سوي دو قبله، نماز مي خواند.) از آنها نترسيد! و(تنها) از من بترسيد! (اين تغيير قبله، به خاطر آن بود كه) نعمت خود را بر شما تمام كنم، شايد هدايت شويد

امام صادق عليه السلام نيز حرم را قبله اهل دنيا معرفي كرده است:

حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَي الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَي بْنِ عِمْرَانَ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ اللُّؤْلُؤِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَجَّالِ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَي جَعَلَ الْكَعْبَةَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْمَسْجِدِ وَجَعَلَ الْمَسْجِدَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْحَرَمِ وَجَعَلَ الْحَرَمَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الدُّنْيَا.

امام صادق عليه السلام فرمود: خداي عزّ و جلّ كعبه را قبله مسجد (الحرام) و مسجد (الحرام) را قبله اهل حرم و حرم را قبله همه اهل زمين قرار داد.

الشيخ الصدوق، أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (المتوفي سنه 381 )، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 272، تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ـ قم الطبعة الثانية

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 3، ص 220، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ

3. زيارت كعبه بر توانمندان واجب و ترك آن مستلزم كفر است

قرآن كريم مي فرمايد:

وَللهِِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ عَنْ الْعَالَمِينَ (آل عمران/ 97)

و براي خدا بر مردم است كه آهنگ خانه او كنند; آنانكه توانايي رفتن به سوي كعبه را دارند، و هركس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رساند) خداوند از همه جهانيان بي نياز است.

4. ترك زيارت كعبه سبب نابودي انسانها است

در روايات متعدد بيان شده است كه ترك زيارت كعبه، باعث نابودي انسانها خواهد شد.

روايت اول:

وعن رسول الله صلي الله عليه وآله أنه قال: إِذَا تَرَكَتْ أُمَّتِي هَذَا الْبَيْتَ أَنْ تَؤُمَّهُ لَمْ تُنَاظَرْ.

هرگاه امتم آمدن به زيارت خانه خدارا ترك كنند، مهلت داده نخواهد شد.

النوري، ميرزا حسين الطبرسي (متوفاي 1320ه) متسدرك الوسائل، ج 8، ص 16، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، بيروت ـ لبنان، الطبعة المحققة الأولي 1408 ه - 1987 م

روايت دوم:

امير مؤمنان، علي عليه السلام نيز فرمود:

اللَّهَ اللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ فَلا يَخْلُو مِنْكُمْ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا.

خدا را، خدا را درباره خانه خدايتان (در نظر بگيريد)! تا هستيد مبادا كه از شما خالي باشد. اگر زيارت خانه خدا ترك شود، مهلت داده نخواهيد شد.

إبن أبي الحديد المدائني المعتزلي، ابوحامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 17، ص5، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت ـ لبنان، الطبعة: الأولي، 1418هـ - 1998م.

روايت سوم:

محمد بن يحيي، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن إسماعيل، عن حنان بن سدير، عن أبيه قال: ذكرت لأبي جعفر عليه السلام البيت، فقال:لَوْ عَطَّلُوهُ سَنَةً وَاحِدَةً لَمْ يُنَاظَرُوا.

حنان مي گويد پدرم گفت: درحضور امام باقر عليه السلام خانه خدا را ياد كردم، حضرت فرمود: اگريك سال تركش كنند مهلت داده نخواهند شد.

5. كعبه، محل طواف، ركوع و سجود بندگان است

طبق تصريح آيات قرآن، كعبه محل طواف و ركوع و سجود بندگان خد است.

وَإِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهيمَ مَكانَ الْبَيْتِ أَنْ لا تُشْرِكْ بي شَيْئاً وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَالْقائِمينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ (حج/ 26)

(به خاطر بياور) زماني را كه جاي خانه (كعبه) را براي ابراهيم آماده ساختيم (تا خانه را بنا كند؛ و به او گفتيم:) چيزي را همتاي من قرار مده! و خانه ام را براي طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجودكنندگان (از آلودگي بتها و از هر گونه آلودگي) پاك ساز.

وَعَهِدْنا إِلي إِبْراهيمَ وَإِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَالْعاكِفينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ (بقره/ 125)

از مقام ابراهيم، عبادتگاهي براي خود انتخاب كنيد! و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه: «خانه مرا براي طواف كنندگان و مجاوران و ركوع كنندگان و سجده كنندگان، پاك و پاكيزه كنيد!»

6. كعبه، مركز و محور ياد خداست

بعد از اين كه در آيات 26 و 27 سوره حج، براي حضرت ابراهيم فرمود: كه خانه را از آلودگي بتها پاك كن و مردم را دعوت عمومي به حج كن؛ تا پياده و سواره بر مركب هاي لاغر از هر راه دور، بسوي تو بيايند؛ در آيات بعد ياد آوري مي كند كه اين خانه محور ياد خدا است؛ زيرا حاجي با آوردن قرباني، آن را با بردن اسم خدا بر آن، قرباني مي كند و در حين طواف خانه لبيك اللهم لبيك مي گويد:

وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتينَ (حج/ 34)

براي هر امّتي قربانگاهي قرار داديم، تا نام خدا را (به هنگام قرباني) بر چهارپاياني كه به آنان روزي داده ايم ببرند

7. كعبه، مقدس و داراي حرمت ويژه است

خداوند در دو آيه ي قرآن:

...وَلاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ..(مائده/2)

رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَاد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ. (ابراهيم/37)

كعبه را با وصف «الحرام و المحرم» معرفي كرده است.

حرام و محرّم بودن كعبه به اين معني است كساني كه فكر و انديشه و عملشان پليد و ناپاك است (كافران و مشركان) نبايد وارد كعبه و سرزمين اطرافش شوند و هيچ كس; اعم از مسلمان و غير مسلمان، حق هيچ گونه هتك حرمت، ارتكاب خلاف و سلب امنيت از كسي يا چيزي را ندارد و اگر كسي چنين كند كيفر او مضاعف خواهد بود:

إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَالْبادِ وَ مَنْ يُرِدْ فيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَليم (حج/ 25)

(كساني كه مردم را از رفتن به) مسجدالحرام، كه آن را براي همه مردم برابر قرار داديم، مانع شوند; چه كساني كه در آنجا زندگي مي كنند يا از نقاط دور وارد مي شوند (مستحق عذاب دردناك اند) و هر كس بخواهد در اين سرزمين از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابي دردناك به او مي چشانيم.

8. كعبه، مركز و پايگاه اقامه نماز است

رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَاد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلاَةَ... (ابراهيم/ 37)

(ابراهيم) عليه السلام گفت: پروردگارا! من بعضي از فرزندانم را كنار خانه اي كه حرم توست ساكن ساختم تا نماز را به پا دارند.

9. مكه، محبوب ترين نقطه زمين در نزد خداست

در روايات متعدد بيان شده است كه كعبه محبوب ترين نقطه روي زمين است:

روايت اول

سعيد بن عبدالله اعرج در روايت صحيح السند از امام صادق عليه السلام نقل مي كند:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَعْرَجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ أَحَبُّ الْأَرْضِ إِلَي اللَّهِ تَعَالَي مَكَّةُ وَمَا تُرْبَةٌ أَحَبَّ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ تُرْبَتِهَا وَلَا حَجَرٌ أَحَبَّ إِلَي اللَّهِ مِنْ حَجَرِهَا وَلَا شَجَرٌ أَحَبَّ إِلَي اللَّهِ مِنْ شَجَرِهَا وَلَا جِبَالٌ أَحَبَّ إِلَي اللَّهِ مِنْ جِبَالِهَا وَلَا مَاءٌ أَحَبَّ إِلَي اللَّهِ مِنْ مَائِهَا.

امام صادق عليه السلام فرمود: خوشايندترين زمين نزد خداي تعالي مكّه است. و هيچ خاكي نزد خداي عزّ و جلّ از خاك مكّه، و هيچ سنگي نزد خداوند عزّ و جلّ از سنگ مكّه، و هيچ درختي نزد خداي عزّ و جلّ از درخت آن، و هيچ كوهستاني نزد خداي عزّ و جلّ از كوهستان آن، و هيچ آبي نزد خداي عزّ و جلّ از آب آن خوشايندتر نيست.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي381هـ)، من لا يحضره الفقيه، ج2، ص243، تحقيق: علي اكبر الغفاري، ناشر: جامعه مدرسين حوزه علميه قم.

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 13، ص 243، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

روايت دوم؛

در معتبره ميسره (ابن عبد العزيز)، برترين بقعه هاي زمين مكه، ذكر شده است:

حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مَيْسَرَةَ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام وَعِنْدَهُ فِي الْفُسْطَاطِ نَحْوٌ مِنْ خَمْسِينَ رَجُلًا فَجَلَسَ بَعْدَ سُكُوتٍ مِنَّا طَوِيلًا فَقَالَ مَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَرَوْنَ أَنِّي نَبِيُّ اللَّهِ وَاللَّهِ مَا أَنَا كَذَلِكَ وَلَكِنْ لِي قَرَابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وَ وِلَادَةٌ فَمَنْ وَصَلَنَا وَصَلَهُ اللَّهُ وَمَنْ أَحَبَّنَا أَحَبَّهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَمَنْ حَرَمَنَا حَرَمَهُ اللَّهُ أَتَدْرُونَ أَيُّ الْبِقَاعِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مَنْزِلَةً فَلَمْ يَتَكَلَّمْ أَحَدٌ مِنَّا وَكَانَ هُوَ الرَّادُّ عَلَي نَفْسِهِ قَالَ ذَلِكَ مَكَّةُ الْحَرَامُ الَّتِي رَضِيَهَا اللَّهُ لِنَفْسِهِ حَرَماً وَجَعَلَ بَيْتَهُ فِيهَا ثُمَّ قَالَ أَتَدْرُونَ أَيُّ الْبِقَاعِ أَفْضَلُ فِيهَا عِنْدَ اللَّهِ حُرْمَةً فَلَمْ يَتَكَلَّمْ أَحَدٌ مِنَّا فَكَانَ هُوَ الرَّادُّ عَلَي نَفْسِهِ فَقَالَ ذَلِكَ الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ ثُمَّ قَالَ أَتَدْرُونَ أَيُّ بُقْعَةٍ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ حُرْمَةً فَلَمْ يَتَكَلَّمْ أَحَدٌ مِنَّا فَكَانَ هُوَ الرَّادُّ عَلَي نَفْسِهِ قَالَ ذَلِكَ مَا بَيْنَ الرُّكْنِ الْأَسْوَدِ وَالْمَقَامِ وَبَابِ الْكَعْبَةِ وَذَلِكَ حَطِيمُ إِسْمَاعِيلَ عليه السلام ذَلِكَ الَّذِي كَانَ يَذُودُ غُنَيْمَاتِهِ وَيُصَلِّي فِيهِ وَاللَّهِ لَوْ أَنَّ عَبْداً صَفَّ قَدَمَيْهِ فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ قَامَ لَيْلًا مُصَلِّياً حَتَّي يَجِيئَهُ النَّهَارُ وَصَامَ حَتَّي يَجِيئَهُ اللَّيْلُ وَلَمْ يَعْرِفْ حَقَّنَا وَحُرْمَتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ شَيْئاً أَبَدا.

ميسره مي گويد: من در خيمه نزد امام صادق عليه السّلام بودم و حدود پنجاه تن از ياران آن حضرت در محضرش بودند، امام عليه السّلام نشست و پس از سكوتي طولاني فرمود: شما را چه شده است؟ شايد مي پنداريد كه من پيامبر خدايم! به خدا سوگند اين گونه نيست ولي من از خويشان و فرزندان پيامبر خدا صلّي اللَّه عليه و آله هستم؛ پس هر كه به ما بپيوندد خداوند او را همراهي كند و هر كه ما را دوست بدارد خداي گرامي و بزرگ او را دوست بدارد و هر كه ما را [از حقّمان ] محروم نمايد خداوند او را محروم كند. آيا مي دانيد كه كدام زمين نزد خدا فضيلت مند تر است؟ هيچ يك از ما سخن نگفت و خود پاسخ داد: آن، سرزمين مكّه است كه خداوند آن را حرم خويش ساخت و خانه خود را در آن نهاد، سپس فرمود: آيا مي دانيد كه كدام قسمت از سرزمين مكّه نزد خدا محترم تر است؟ ديگر بار هيچ كس از ما سخن نگفت و خود پاسخ داد: آن قسمت، مسجد الحرام است، سپس فرمود: آيا مي دانيد كه كدام قسمت از مسجد الحرام نزد خدا بلند مرتبه تر است؟ باز هم هيچ كس از ما سخن نگفت و خود پاسخ داد: آن قسمت، ميان ركن و مقام و در كعبه است و آن «حطيم» حضرت اسماعيل عليه السّلام است كه در آن زمين به گوسفندانش علوفه مي داده و نماز مي گزارده است. به خدا سوگند كه اگر بنده اي در اين مكان گام نهد و شب ها به نماز ايستد تا روز فرا آيد و روزها روزه بدارد تا شب فرا آيد ولي به حقّ و حرمت ما اهل بيت آگاه نباشد خداوند هرگز از او چيزي نپذيرد.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي 381 هـ) ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 205، ناشر: دار الرضي ، قم، چاپ اول 14069هـ

روايت سوم

طبق صحيحه ابي حمزه ثمالي، برترين بقعه روي زمين بين ركن و مقام است:

الْمُفِيدُ عَنِ الْجِعَابِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ مُسْتَوْرِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَي عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَاصِمٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ قَالَ لَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ زَيْنُ الْعَابِدِينَ عليه السلام أَيُّ الْبِقَاعِ أَفْضَلُ فَقُلْنَا: اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَابْنُ رَسُولِهِ أَعْلَمُ فَقَالَ إِنَّ أَفْضَلَ الْبِقَاعِ مَا بَيْنَ الرُّكْنِ وَالْمَقَامِ وَلَوْ أَنَّ رَجُلًا عُمِّرَ مَا عُمِّرَ نُوحٌ فِي قَوْمِهِ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَاماً يَصُومُ النَّهَارَ وَيَقُومُ اللَّيْلَ فِي ذَلِكَ الْمَوْضِعِ ثُمَّ لَقِيَ اللَّهَ بِغَيْرِ وَلَايَتِنَا لَمْ يَنْفَعْهُ ذَلِكَ شَيْئاً.

ابو حمزه ثمالي مي گويد: امام زين العابدين عليه السلام به ما فرمود: كدام بقعه اي از زمين برتر است؟ ما گفتيم: خدا و رسول خدا و فرزندان رسول خدا داناتر است. امام فرمود: برترين بقاع بين ركن و مقام است، اگر مردي در مدت عمرش كه همانند حضرت نوح (950 سال) عمر كند، در اين مكان روز ها را روزه بدارد و شب را به عبادت سحر كند سپس بدون ولايت ما خدا را ملاقات كند؛ اين عبادت و شب زنده داري اش به درد او نمي خورد.

الشيخ الصدوق، أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (المتوفي سنه 381 )، من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 245، تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ـ قم الطبعة الثانية

المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 27، ص 173، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء- بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403- 1983 م.

فضائل ويژه كربلا

موارد بسياري از فضائل ويژه كربلا را مي توان از روايات به دست آورد. اگر به ذكر همه آنها پرداخته شود نوشتار طولاني خواهد شد. روي اين جهت به برخي از ويژگيهاي مهم تر آن اشاره مي شود.

1. كربلا قبل از كعبه، آفريده و مبارك قرار داده شد

خداوند زمين كربلا را قبل از خلق كعبه آفريد و آن را مقدس و مبارك قرارداد.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَزَوْفَرِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ خَلَقَ اللَّهُ كَرْبَلَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْكَعْبَةَ بِأَرْبَعَةٍ وَعِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَقَدَّسَهَا وَبَارَكَ عَلَيْهَا فَمَا زَالَتْ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ الْخَلْقَ مُقَدَّسَةً مُبَارَكَةً وَلَا تَزَالُ كَذَلِكَ.

امام باقر عليه السلام مي فرمايد: خداوند كربلا را 24 هزار سال قبل از آنكه كعبه را خلق نمايد آفريد و آن زمين را مقدس نمود و بركت داد و قبل از آن خلق ننموده بود مقدّسي و مباركي مانند آن زمين.

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام،ج 6، ص 72، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة، 1365 ش.

2. سجده بر خاك كربلا مستحب است

از ديدگاه شيعيان، اجزاء نماز داراي احكام واجب، مستحب، مكروه و حرام است. و از جمله اجزاء نماز، سجده است يكي از مستحبات سجده اين است كه سجده بر زمين باشد؛ اما فقهاي شيعه گفته اند افضل اين است كه سجده بر تربت امام حسين عليه السلام باشد. در اين مورد ابتدا نظر فقهاء را متذكر مي شويم سپس روايات را كه مورد اسنتاد فقهاء نيز واقع شده بيان مي كنيم:

شهيد اول:

ايشان پس از اين كه مستحبات سجده را مي شمارد ميفرمايد:

البحث الثاني في مستحباته وهو التكبير....... والسجود علي الأرض وأفضلها التربة الحسينية.

بحث دوم در مستحبات سجده است، يكي از مستحبات سجده كردن برزمين است و برترين زمين سجده برتربت امام حسين عليه السلام است.

العاملي، محمد بن جمال الدين مكي، الشهيد الأول(متوفاي 786)، البيان ص 88، ناشر: مجمع الذخائر الإسلامية - قم - إيران

محقق سبزواري:

والأفضل السجود علي الأرض، والأفضل التربة الحسينية (عليه السلام).

بهتر سجده كردن برزمين است اما برتر اين است كه زمين تربت امام حسين باشد.

سبزواري، محمد باقر، (متوفاي 1090 ه ) كفاية الأحكام، ج 1، ص 84، تحقيق: مرتضي الواعظي الأراكي، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم، الطبعة الأولي 1423 ه

امام خميني(ره):

حضرت امام در تحرير الوسيله مي فرمايد:

مسألة 10 - لا يعتبر الطهارة في مكان المصلي إلا مع تعدي النجاسة غير المعفو عنها إلي الثوب أو البدن، نعم تعتبر في خصوص مسجد الجبهة كما مر، كما يعتبر فيه أيضا مع الاختيار كونه أرضا أو نباتا أو قرطاسا، والأفضل التربة الحسينية التي تخرق الحجب السبع، وتنور إلي الأرضين السبع علي ما في الحديث.

در مكان نماز گزار طهارت شرط نيست؛ مگر اين كه نجاست غير معفو عنه به بدن و لباس سرايت كند. بلي خصوص محل سجده پيشاني بايد پاك باشد؛ چنانچه در مسجد الجبهه ( يعني چيزي كه سجده بر آن جائز است) در صورت اختيار معتبر اين است كه بايد زمين يا چيزي روييده از زمين يا كاغذ باشد؛ اما بهتر تربت امام حسين است كه طبق روايات سجده بر آن حجاب هفت گانه را پاره مي كند و تا هفت زمين را نوراني مي كند.

الخميني، السيد روح الله الموسوي، ( متوفاي 1409) تحرير الوسيلة، ج 1 ص 149، ناشر: دار الكتب العلمية چاپخانه: مطبعة الآداب ـ النجف الأشرف، طبعة الثانية1390

آيت الله العظمي خوئي(ره)

والشيعة يعتبرون في سجود الصلاة أن يكون علي أجزاء الأرض الأصلية: من حجر أو مدر أر رمل أو تراب، أو علي نبات الأرض غير المأكول والملبوس ويرون أن السجود علي التراب أفضل من السجود علي غيره، كما أن السجود علي التربة الحسينية أفضل من السجود علي غيرها. وفي كل ذلك اتبعوا أئمة مذهبهم الأوصياء المعصومين ومع ذلك كيف تصح نسبة الشرك إليهم وأنهم يسجدون لغير الله.

والتربة الحسينية ليست إلا جزء من أرض الله الواسعة التي جعلها لنبيه مسجدا وطهورا ولكنها تربة ما أشرفها وأعظمها قدرا، حيث تضمنت ريحانة رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم وسيد شباب أهل الجنة من فدي بنفسه ونفيسه ونفوس عشيرته وأصحابه في سبيل الدين وإحياء كلمة سيد المرسلين. وقد وردت من الطريقين في فضل هذه التربة عدة روايات عن رسول الله وهب أنه لم يرد عن رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم ولا عن أوصيائه ما يدل علي فضل هذه التربة، أفليس من الحق أن يلازم المسلم هذه التربة، ويسجد عليها في مواقع السجود؟ فإن في السجود عليها - بعد كونها مما يصح السجود عليه في نفسه - رمزا وإشارة إلي أن ملازمها علي منهاج صاحبها الذي قتل في سبيل الدين وإصلاح.

الموسوي الخوئي، السيد أبو القاسم، ( متوفاي 1411هـ)، البيان في تفسير القرآن، ص 473، الناشر: دار الزهراء للطباعة والنشر والتوزيع، بيروت ـ لبنان، الطبعة الرابعة 1395 - 1975 م

محمد رضا گلپايگاني:

(مسألة 701) يعتبر في مسجد الجبهة مع الاختيار أن يكون أرضا أو نباتا، والأفضل التربة الحسينية التي تخرق الحجب السبع وتنور إلي الأرضين السبع.

در محل سجده در صورت اختيار، معتبر اين است كه زمين يا چيزي روييد از زمين باشد و بهتر از همه تربت امام حسين عليه السلام است كه سجده برآن حجاب هفت گانه را پاره مي كند و تا زمين هفت گانه را روشن مي سازد.

الگلپايگاني، السيد محمد رضا الموسوي (متوفاي 1414)، هداية العباد،ج 1 ص 137، الناشر: دار القرآن الكريم، قم، الطبعةالأولي 1413

سيد محمد سعيد حكيم:

آقاي حكيم نيز سجده بر تربت امام حسين را بهتر و مستحب مي داند:

( مسألة 89 ): والسجود علي الأرض أفضل، وأفضلها طين قبر الحسين عليه السلام فقد ورد عن الإمام الصادق عليه السلام أنه كان قد أعد منه لصلاته.

سجده برزمين بهتر است و برترين زمين خاك قبر امام حسين عليه السلام است. از امام صادق عليه السلام وارد شده است كه خاك قبر امام حسين عليه السلام را براي سجده آماده مي كرد.

الطباطبائي الحكيم، السيد محمد سعيد، منهاج الصالحين العبادات، ج 1، ص 178، ناشر: دار الصفوة، بيروت ـ لبنان، الطبعة الأولي 1415- 1994 م

روايات مورد استناد فقهاء

مستند فقهاء در فتوا بر استحباب سجده برتربت امام حسين عليه السلام، اين روايات است كه سجده بر آن را برتر از ديگر اشياء زمين مي دانند.

در روايتي امام صادق عليه السلام فرمود: سجده بر تربت قبر امام، تا هفت زمين را نوراني مي كند:

قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام السُّجُودُ عَلَي طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام يُنَوِّرُ إِلَي الْأَرَضِينَ السَّبْعَةِ وَمَنْ كَانَتْ مَعَهُ سُبْحَةٌ مِنْ طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام كُتِبَ مُسَبِّحاً وَإِنْ لَمْ يُسَبِّحْ بِهَا.

سجده بر خاك قبر امام حسين عليه السّلام نوري مي بخشد كه فروغ آن تا به زمين هفتم ميرسد و هر كس تسبيحي از خاك قبر امام حسين عليه السلام به همراه داشته باشد، تسبيح كننده به حساب مي آيد؛ هر چند كه با آن تسبيح نكند.

الشيخ الصدوق، أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (المتوفي سنه 381 )، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 268، تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ـ قم الطبعة الثانية

در روايت ديگر آثار و ثواب سجده بر تربت امام حسين را بيان مي كند:

عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ كَانَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام خَرِيطَةُ دِيبَاجٍ صَفْرَاءُ فِيهَا تُرْبَةُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فَكَانَ إِذَا حَضَرَتْهُ الصَّلَاةُ صَبَّهُ عَلَي سَجَّادَتِهِ وَسَجَدَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ عليه السلام إِنَّ السُّجُودَ عَلَي تُرْبَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْع.

معاويه بن عمار مي گويد: امام صادق عليه السلام كيسه اي داشت كه در آن تربت امام حسين عليه السلام را نگه مي داشت. هر وقت كه نماز مي خوانده آن را بر سجاده اش مي ريخت و بر آن سجده مي كرد. امام عليه السلام فرمود: سجده بر تربت امام حسين عليه السلام هفت حجاب را پاره مي كند.

الشيخ الصدوق، أبي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي (المتوفي سنه 381 )، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 268، تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، الناشر: جماعة المدرسين في الحوزة العلمية ـ قم الطبعة الثانية

حال اگر كسي كه سجده بر تربتش حجاب هفت آسمان را پاره مي كند، خود او چه مي كند؟ و چه زيبا سخني گفته است علامه اميني رضوان الله تعالي عليه:

هذا حبنا وهذا حسيننا، وهذا مأتمه، وهذه كربلاؤه، وهذه تربته، وهي مسجدنا، والله ربنا، وسنتنا وسيرتنا سيرة نبينا وسنته ولله الحمد.

اين است محبت ما و اين است حسين ما، و اين است گردهمائي عزاداري او، و اين است كربلاي او، و اين است تربت او و اين است مسجد ما. خدا پروردگار ما و سنت و سيرت ما سيرت پيامبر ما و سنت اوست و تمام ستايش از آن خدا است.

الأميني، الشيخ عبد الحسين (متوفاي 1362)، سيرتنا وسنتنا، ص180، ناشر: دار الغدير للمطبوعات / دار الكتاب الإسلامي، بيروت ـ لبنان، الطبعة الثانية 1412 - 1992 م

3. تربت كربلا، شفاء است

در مورد اين كه تربيت كربلا مايه شفاء هردرد و مريضي است روايات فراوان است كه در اينجا به دو روايت اشاره مي كنيم و تعدادي روايات كه بيانگر اين مورد است در فرازهاي بعدي نيز آمده است:

روايت اول؛ تربت كربلا، دواي هر درد ( جز مرگ) است

حَدَّثَنِي أَبِي ره عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ يُونُسَ بْنِ رَفِيعٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ إِنَّ عِنْدَ رَأْسِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام لَتُرْبَةً حَمْرَاءَ فِيهَا شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ إِلَّا السَّامَ.

به نقل يونس بن ربيع امام صادق عليه السلام فرمود: نزد سر مبارك حسين بن علي عليهما السّلام تربت قرمزي است كه در آن شفاء هر دردي غير از مرگ مي باشد

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 468، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 468، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

روايت دوم؛ تر بت كربلا، بزرگترين دواء

عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الْبَصْرِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ فِي طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام الشِّفَاءُ مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَهُوَ الدَّوَاءُ الْأَكْبَرُ.

امام صادق عليه السلام فرمود: در تربت قبر امام حسين عليه السّلام شفاء هر دردي بوده و آن دواء اكبر مي باشد.

الطوسي، الشيخ الطائفة أبي جعفر محمد بن الحسن بن علي بن الحسن، (متوفاي460 هـ) ، مصباح المتهجد، ص 732، ناشر: مؤسسة فقه الشيعة، بيروت ـ لبنان، الطبعة الأولي1411ه - 1991م

روايت سوم؛ شرط شفاء تربت، اعتقاد به شفابخشي آن است

در حديث صحيح ديگر امام صادق عليه السلام بهره مندي از آثار تربت سيد الشهداء عليه السلام را، (كه از جمله آن شفاء بخشي تربت است) اعتقاد به آن آثار مقيد مي كند:

حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ كَرَّامٍ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَأْخُذُ الْإِنْسَانُ مِنْ طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَيَنْتَفِعُ بِهِ وَيَأْخُذُ غَيْرُهُ فَلَا يَنْتَفِعُ بِهِ فَقَالَ لَا وَاللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ مَا يَأْخُذُهُ أَحَدٌ وَهُوَ يَرَي أَنَّ اللَّهَ يَنْفَعُهُ بِهِ إِلَّا نَفَعَهُ اللَّهُ بِه

محضر حضرت ابي عبد اللَّه عليه السّلام عرضه داشتم: آيا اين طور است كه شخص تربت قبر امام حسين عليه السّلام را وقتي اخذ نمود از آن انتفاع برده ولي تربت غير آن حضرت را وقتي اخذ كرد نمي تواند از آن نفع ببرد؟حضرت فرمودند: اين طور نيست كه مجرّد اخذ نمودن تربت اين اثر را داشته باشد، قسم به خدائي كه معبودي غير از او نيست، اگر كسي با اعتقاد به اين كه خدواند با اين تربت به او نفع مي رساند آن را بردارد؛ حتماً از آن بهره مي برد.

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي،ج 4، ص 588، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 461، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة الأولي1417

روايت چهارم؛ شفاء بخشي تربت، ويژه شيعيان و دوستان اهل بيت است

عَنْ تَمِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ تَمِيمٍ الْقُرَشِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْبَصْرِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ وَاقِدٍ عَنْ مُوسَي بْنِ جَعْفَرٍ الْكَاظِمِ عليه السلام فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ أَخْبَرَهُ بِمَوْتِهِ ودَفْنِهِ وَقَالَ لَا تَرْفَعُوا قَبْرِي فَوْقَ أَرْبَعَةِ أَصَابِعَ مُفَرَّجَاتٍ وَلَا تَأْخُذُوا مِنْ تُرْبَتِي شَيْئاً لِتَتَبَرَّكُوا بِهِ فَإِنَّ كُلَّ تُرْبَةٍ لَنَا مُحَرَّمَةٌ إِلَّا تُرْبَةَ جَدِّيَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ جَعَلَهَا شِفَاءً لِشِيعَتِنَا وَأَوْلِيَائِنَا....

امام كاظم عليه السلام وصيت فرمود: هر گاه مرا بردند بمقبره معروفه بمقابر قريش مرا در قبر بخوابانند و قبر مرا بيش از چهار انگشت گشاده نكنند و چيزي از خاك قبر مرا از براي تبرك بر ندارند؛ زيرا كه خاك قبر ما حرام است مگر خاك قبر جدم حسين بن علي عليه السلام؛ زيرا همان خداوند آن خاك را براي شيعه ما و دوستان ما شفا قرار داده است.

القمي، أبي جعفر الصدوق محمد بن علي بن الحسين بابويه (متوفاي381 هـ)، عيون أخبار الرضا، ج 2، ص 95، تصحيح و تعليق: الشيخ حسين الأعلمي، الناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات بيروت ـ لبنان، الطبعة الأولي 1404 ه - 1984م

العاملي، محمد بن الحسن الحر العاملي (متوفاي 1104هـ)، الفصول المهمة في أصول الأئمة، ج 3، ص 43، تحقيق: محمد بن محمد الحسين القائيني، ناشر: مؤسسة معارف إسلامي إمام رضا (ع)، الطبعة الأولي1418 - 1376 ش

4. خوردن تربت كربلا به قصد ا ستشفاء، جائز است

در رابطه با جواز خوردن تربت كربلا، روايات فراوان در منابع شيعه وارد شده است و در اين جا به چند نمونه آن اشاره مي شود:

روايت اول:

َحدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ عَبَّادِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ عليه السلام عَنِ الطِّينِ- قَالَ فَقَالَ أَكْلُ الطِّينِ حَرَامٌ مِثْلُ الْمَيْتَةِ وَ الدَّمِ وَلَحْمِ الْخِنْزِيرِ إِلَّا طِينَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَأَمْناً مِنْ كُلِّ خَوْف.

سعد ابن سعد مي گويد: از حضرت ابي الحسن عليه السّلام راجع به خوردن تربت پرسيدم؟ حضرت فرمودند: خوردن تربت حرام است همان طوري كه خوردن ميته و خون و گوشت خوك حرام است مگر تربت قبر امام حسين عليه السّلام؛ زيرا در آن شفاء از هر دردي و امان از هر خوف و هراسي است.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 478، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 6، ص 266، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

اين روايت، از طريق ديگر از امام هشتم عليه السلام اينگونه نقل شده است:

عَنِ ابْنِ خُنَيْسٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَسَعِيدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ نَاجِيَةَ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الطِّينِ الَّذِي يُؤْكَلُ فَقَالَ كُلُّ طِينٍ حَرَامٌ كَالْمَيْتَةِ وَالدَّمِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ مَا خَلَا طِينَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِنَّهُ شِفَاءٌ مِنْ كُلِّ دَاءٍ.

سعد بن سعد اشعري مي گويد: از امام هشتم عليه السّلام پرسيدم از خاكي كه مردم مي خورند فرمود: هر خاكي خوردنش حرام است مانند مردار، خون و آنچه بنام جز خدا ذبح كنند، جز خاك قبر حسين عليه السّلام كه درمان هر درديست.

الطوسي، أبي جعفر محمد بن الحسن (متوفاي 460هـ)، الامالي، ص 319، تحقيق: قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة، ناشر: دار الثقافة للطباعة والنشر والتوزيع ـ قم، الطبعة الأولي1414

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14،ص 529، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ

روايت دوم:

الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِيُّ فِي الْأَمَالِي عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ خُنَيْسٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُفَضَّلٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنِ الصَّادِقِ عليه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ تُرْبَةَ الْحُسَيْنِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَأَمَاناً مِنْ كُلِّ خَوْفٍ فَإِذَا أَخَذَهَا أَحَدُكُمْ فَلْيُقَبِّلْهَا وَلْيَضَعْهَا عَلَي عَيْنِهِ وَلْيُمِرَّهَا عَلَي سَائِرِ جَسَدِهِ وَلْيَقُلْ اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذِهِ التُّرْبَةِ وَبِحَقِّ مَنْ حَلَّ بِهَا وَثَوَي فِيهَا وَبِحَقِّ أَبِيهِ وَأُمِّهِ وَأَخِيهِ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَبِحَقِّ الْمَلَائِكَةِ الْحَافِّينَ بِهِ إِلَّا جَعَلْتَهَا شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَبَرْءاً مِنْ كُلِّ مَرَضٍ وَنَجَاةً مِنْ كُلِّ آفَةٍ وَحِرْزاً مِمَّا أَخَافُ وَأَحْذَرُ ثُمَّ يَسْتَعْمِلُهَا قَالَ أَبُو أُسَامَةَ فَإِنِّي أَسْتَعْمِلُهَا مِنْ دَهْرِيَ الْأَطْوَلِ كَمَا قَالَ وَوَصَفَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فَمَا رَأَيْتُ بِحَمْدِ اللَّهِ مَكْرُوها.

زيد شحام مي گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: همانا خداي تعالي تربت حسين عليه السلام را موجب شفاء از هر بيماري و امان از هر بيم و ترسي قرار داده، پس هر گاه كسي از شما آن تربت را گرفت بايد آن را ببوسد و بر چشم خود گذارد و بر تمام بدنش بكشد و بگويد: خداوندا بحق اين تربت و بحق كسي كه در آن قرار گرفته و سكني نموده، و بحق پدر و مادر و برادرش و بحق اماماني كه از فرزندان او هستند، و بحق فرشتگاني كه اطراف قبر او را احاطه نمودند كه اين تربت را باعث شفاء از هر بيماري، و رهائي و بهبودي از هر مرض، و نجات از هر آفت، و مانع و جلوگير از آنچه كه من ميترسم و مي گريزم قرار دهي، پس تربت را (بخوردن و همراه داشتن) مصرف نمايد، ابو اسامه گويد: من در مدت عمر طولاني خود تربت را همان طور كه حضرت صادق (ع) فرمود و توصيف نمود مصرف نموده و بكار بردم، پس بحمد اللَّه (ببركت آن در مدت عمر خود امر) ناگواري نديدم

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 523، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

روايت سوم:

در روايت ديگر امام صادق عليه السلام استشفاء از تربت را منوط به خواند دعاء آن و خوردن تربت را مقيد به مقدار يك نخود كرده و بيشتر از آن را حرام دانسته است:

... قَالَ: أَمَا إِنَّ لَهَا دُعَاءً فَمَنْ تَنَاوَلَهَا وَلَمْ يَدْعُ بِهِ وَاسْتَعْمَلَهَا لَمْ يَكَدْ يَنْتَفِعُ بِهَا قَالَ فَقَالَ لَهُ مَا يَقُولُ إِذَا تَنَاوَلَهَا قَالَ تُقَبِّلُهَا قَبْلَ كُلِّ شَيْ ءٍ وَتَضَعُهَا عَلَي عَيْنَيْكَ وَلَا تَنَاوَلُ أَكْثَرَ مِنْ حِمَّصَةٍ فَإِنَّ مَنْ تَنَاوَلَ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَكَأَنَّمَا أَكَلَ مِنْ لُحُومِنَا وَدِمَائِنَا فَإِذَا تَنَاوَلْتَ فَقُلْ وَذَكَرَ الدُّعَا...

امام صادق عليه السلام فرمود: استشفاء از تربت دعائي دارد كه هر كه آن را بخورد و آن دعا را نخواند بسا كه سودي نبرد، فرمود: آن را بايد ببوسي و پيش از خو.ردن بر چشم خود بگذاري و زياد تر از يك نخود هم نخوري، هر كه بيش از آن بخورد گويا از گوشت ما را خورده و از خون ما مكيده، و چون خوردي بگو- و دعا را ذكر كرده

فتواي فقهاء، در مورد تربت كربلا

از ديدگاه شيعه، خوردن تربت امام حسين به قصد طلب شفاء جائز و خوردن بيشتر از يك نخود آن جائز نيست. كه در اين جا نظر چند تن از فقهاء را مي آوريم:

شيخ طوسي (ره)

ولا يجوز أكل شئ من الطين علي اختلاف أجناسه إلا طين قبر الحسين بن علي عليهما السلام، فإنه يجوز أن يؤكل منه اليسير للاستشفاء به. ولا يجوز الاكثار منه علي حال.

خوردن انواع مختلف خاك جائز نيست؛ مگر خاك قبر امام حسين كه خوردن كم از آن براي طلب استشفاء جائز است.

الطوسي، أبي جعفر محمد بن الحسن (متوفاي 460هـ) النهاية في مجرد الفقه والفتاوي، ص 590، ناشر: انتشارات قدس محمدي - قم.

ابن ادريس حلي (ره)

ولا يجوز أكل شئ من الطين علي اختلاف أجناسه، سواء كان أرمنيا، أو من طين البحيرة، أو غير ذلك، إلا طين قبر الحسين عليه السلام فإنه يجوز أن يؤكل منه اليسير، للاستشفاء فحسب، دون غيره، ولا يجوز الإكثار منه.

خوردن انواع مختلف خاك جائز نيست؛ مگر خاك قبر امام حسين عليه السلام كه خوردن كمي از آن فقط براي استشفاء جائز است و خوردن بيشتر از آن هم جائز نيست.

الحلي، ابي جعفر محمد بن منصور بن أحمد بن إدريس (متوفاي568 هـ)، السرائر، ج 3، ص 124، تحقيق: لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم، الطبعة الثانية1410

شهيد اول (ره)

شهيد ثاني در شرح لمعه متن شهيد اول را اينگونه نقل كرده است:

(الرابعة يحرم الطين) بجميع أصنافه (إلا طين قبر الحسين عليه السلام) فيجوز الاستشفاء منه (لدفع الأمراض) الحاصلة (بقدر الحمصة) المعهودة المتوسطة (فما دون).

چهارم، خوردن انواع خاك حرام است؛ مگر خاك قبر امام حسين عليه السلام. پس جهت استشفاء از آن براي دفع امراض به اندازه يك نخود متوسط جائز است.

العاملي، زين الدين الجبعي (الشهيد الثاني) متوفاي965هـ، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، ج 7، ص 326، ناشر: انتشارات داوري - قم، الطبعة الاولي 1410 ه ق

مستند فقهاء در اين فتوا، رواياتي است كه قبل از نظرات، بيان شد.

5. تربت كربلا امان است

طبق روايات متعدد، تربت كربلا، باعث امنيت و امان از ترس و.. است

روايت اول:

ابن قولويه با سند صحيح از محمد بن عيسي يقطيني نقل مي كند:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي الْيَقْطِينِيِّ قَالَ بَعَثَ إِلَيَّ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام رِزَمَ ثِيَابٍ إِلَي أَنْ قَالَ فَلَمَّا أَرَدْتُ أَنْ أُعَبِّيَ الثِّيَابَ رَأَيْتُ فِي أَضْعَافِ الثِّيَابِ طِيناً فَقُلْتُ لِلرَّسُولِ مَا هَذَا فَقَالَ لَيْسَ يُوَجِّهُ بِمَتَاعٍ إِلَّا جَعَلَ فِيهِ طِيناً مِنْ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام ثُمَّ قَالَ الرَّسُولُ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ عليه السلام هُوَ أَمَانٌ بِإِذْنِ اللَّهِ

محمد بن عيسي يقطيني مي گويد: امام رضا عليه السلام از خراسان برايم يك بسته جامه فرستاد و ميان آنها گلي بود و بفرستاده گفتم: اين چيست؟ گفت گل قبر حسين عليه السلام و آن حضرت چيزي از جامه و جز آن نفرستد جز اين كه از اين گل در ميان آن مي نهد و ميفرمايد: اين گل، سبب امان است باذن خدا عز و جل.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 466، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة الأولي1417

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 523، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

روايت دوم:

روايت ديگر را مرحوم كليني نقل كرده است:

عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ عليه السلام عَنِ الطِّينِ فَقَالَ أَكْلُ الطِّينِ حَرَامٌ مِثْلُ الْمَيْتَةِ وَ الدَّمِ وَلَحْمِ الْخِنْزِيرِ إِلَّا طِينَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَأَمْناً مِنْ كُلِّ خَوْفٍ.

سعد ابن سعد مي گويد: از حضرت ابي الحسن عليه السّلام راجع به خوردن تربت پرسيدم؟ حضرت فرمودند: خوردن تربت حرام است همان طوري كه خوردن ميته و خون و گوشت خوك حرام است مگر تربت قبر امام حسين عليه السّلام؛ زيرا در آن شفاء از هر دردي و امان از هر خوف و هراسي است.

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 6، ص 267، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

روايت سوم:

به خاطر همين آثار تربت است كه امام صادق عليه السلام دستور داده است كام فرزندانتان را با تربت كربلا برداريد:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَي بْنِ سَعْدَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ حَنِّكُوا أَوْلَادَكُمْ بِتُرْبَةِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِنَّهَا أَمَانٌ.

حسين بن ابي العلاء مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مي فرمود: كام فرزندانتان را با تربت امام حسين عليه السلام برداريد؛ زيرا او سبب امان است.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 466، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

6. زيارت كربلا معادل هزار حج مقبول است

در باره ثواب زيارت كربلا روايات متعدد صحيح و موثق در منابع آمده؛ اما در بيان ثواب زيارت اختلاف دارند. كه در اين جا به برخي از آنها اشاره مي كنيم:

زيارت كربلا، معادل 20 حج و عمره:

مرحوم كليني در روايت صحيح السند از زيد شحام نقل مي كند:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ زِيَارَةُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام تَعْدِلُ عِشْرِينَ حَجَّةً وَأَفْضَلُ وَمِنْ عِشْرِينَ عُمْرَةً وَحَجَّةً.

زيد شحّام مي گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: زيارت امام حسين عليه السّلام: معادل بيست حجّ بلكه برتر از بيست حجّ و عمره مي باشد.

الكليني الرازي، أبو جعفر محمد بن يعقوب بن إسحاق (متوفاي328 هـ)، الأصول من الكافي، ج 4، ص580، ناشر: اسلاميه ، تهران ، الطبعة الثانية،1362 هـ.ش.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 302، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

معادل پنجاه حج با رسول خدا

در روايت موثق ديگر امام صادق عليه السلام زيارت كربلا را معادل پنجاه حج با رسول خدا بيان كرده است:

وَعَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام إِنَّ زِيَارَةَ الْحُسَيْنِ عليه السلام تَعْدِلُ خَمْسِينَ حَجَّةً مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله.

زيارت امام حسين عليه السلام معادل پنجاه حج با رسول خدا صلي الله عليه وآله است.

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 454، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

معادل هزار حج مقبول

در روايت موثقه محمد بن مسلم آمده است:

الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِيُّ فِي الْأَمَالِي عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْمُفِيدِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فِي حَدِيثٍ قَالَ وَمَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عليه السلام عَارِفاً بِحَقِّهِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَوَابَ أَلْفِ حَجَّةٍ مَقْبُولَةٍ وَغَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ.

امام صادق عليه السلام فرمود: كسي كه با شناخت مقام امام حسين عليه السلام قبر او را زيارت كند؛ خداوند ثواب هزار حج مقبول برايش مي نويسد و گناهان گذشته و آينده او بخشيده مي شود.

المشهدي الحائري، أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي، (متوفاي 610هـ) المزار الكبير، ص 350، التحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: نشرالقيوم، المطبعة: مؤسسة النشر الاسلامي الطبعة الأولي ـ قم 1419هـ

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 446، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

هزار حج مقبول و هزار عمره مبرور

در دو روايت صحيح ديگر امام باقر و امام صادق عليهما السلام زيارت كربلا را معادل هزار حج مقبول و هزار عمره مبرور بيان كرده اند:

وَعَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ عليه السلام مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقاً وَ تَقَطَّعَتْ أَنْفُسُهُمْ عَلَيْهِ حَسَرَاتٍ قُلْتُ وَمَا فِيهِ قَالَ مَنْ زَارَهُ شَوْقاً إِلَيْهِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ وَأَلْفَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَةٍ وَأَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَأَجْرَ أَلْفِ صَائِمٍ وَثَوَابَ أَلْفِ صَدَقَةٍ مَقْبُولَةٍ وَثَوَابَ أَلْفِ نَسَمَةٍ أُرِيدَ بِهَا وَجْهُ اللَّهِ وَلَمْ يَزَلْ مَحْفُوظاً الْحَدِيثَ وَفِيهِ ثَوَابٌ جَزِيلٌ وَفِي آخِرِهِ أَنَّهُ يُنَادِي مُنَادٍ هَؤُلَاءِ زُوَّارُ الْحُسَيْنِ شَوْقاً إِلَيْهِ فَلَا يَبْقَي أَحَدٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا تَمَنَّي يَوْمَئِذٍ أَنَّهُ كَانَ مِنْ زُوَّارِ الْحُسَيْنِ عليه السلام.

امام باقر عليه السلام فرمود: اگر مردم مي دانستند كه در زيارت قبر حضرت حسين بن علي عليهما السّلام چه فضل و ثوابي است حتما از شوق و ذوق قالب تهي مي كردند و به خاطر حسرت ها نفس هايشان به شماره افتاده و قطع خواهد شد. راوي مي گويد: عرض كردم: در زيارت آن حضرت چه اجر و ثوابي مي باشد؟

حضرت فرمودند: كسي كه از روي شوق و ذوق به زيارت آن حضرت رود خداوند متعال هزار حجّ و هزار عمره قبول شده برايش مي نويسد و اجر و ثواب هزار شهيد از شهداء بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب آزاد نمودن هزار بنده كه در راه خدا آزاد شده باشند برايش منظور مي شود و پيوسته در طول ايام سال از هر آفتي كه كمترين آن شيطان باشد محفوظ مانده...

و در روز قيامت نوري به وي اعطاء مي شود كه بين مغرب و مشرق از پرتو آن روشن مي گردد و منادي نداء مي كند:

اين كسي است كه از روي شوق و ذوق حضرت امام حسين عليه السّلام را زيارت كرده و پس از اين نداء احدي در قيامت باقي نمي ماند مگر آنكه تمنّا و آرزو مي كند كه كاش از زوّار حضرت ابا عبد اللَّه الحسين عليه السّلام مي بود

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 453، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

در روايت صحيح ديگر نيز امام صادق عليه السلام ثواب زيارت را هزار حج و عمره مقبول ذكر كرده است:

وَعَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عليه السلام عَارِفاً بِحَقِّهِ غَيْرَ مُسْتَكْبِرٍ وَلَا مُسْتَنْكِفٍ قَالَ يُكْتَبُ لَهُ أَلْفُ حَجَّةٍ مَقْبُولَةٍ وَأَلْفُ عُمْرَةٍ مَقْبُولَةٍ وَإِنْ كَانَ شَقِيّاً كُتِبَ سَعِيداً وَلَمْ يَزَلْ يَخُوضُ فِي رَحْمَةِ اللَّهِ.

عبد اللَّه بن ميمون قدّاح، از حضرت امام صادق عليه السّلام، پرسيد: براي كسي كه به زيارت امام حسين عليه السّلام برود در حالي كه به حق آن حضرت عارف و آگاه بوده و هيچ استكبار و استنكافي از زيارتش نداشته باشد چه اجر و ثوابي است؟

حضرت فرمودند: براي او ثواب هزار حجّ و هزار عمره مقبول مي نويسند و اگر شقي بوده سعيد محسوبش مي كنند و پيوسته در رحمت خدا غوطه ور است.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 307، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 454، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

7. خدا به زئران كربلا، قبل از زائران عرفات توجه مي كند

در روايت صحيح آمده است كه خداوند متعال قبل از اين كه به زائران عرفات توجه كند، به زائران كربلا عنايت مي كند:

وَعَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَي بْنِ عُمَرَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَي يَتَجَلَّي لِزُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام قَبْلَ أَهْلِ عَرَفَاتٍ (فَيَفْعَلُ ذَلِكَ بِهِمْ) وَيَقْضِي حَوَائِجَهُمْ وَيَغْفِرُ ذُنُوبَهُمْ وَيُشَفِّعُهُمْ فِي مَسَائِلِهِمْ ثُمَّ يَثْنِي بِأَهْلِ عَرَفَاتٍ يَفْعَلُ ذَلِكَ بِهِم.

امام صادق عليه السّلام فرمود: خداوند تبارك و تعالي پيش از آنكه به اهل عرفات تجلي كند، به زائران قبر حسين عليه السّلام جلوه مي فرمايد و خواسته هاي آنان را برآورده مي سازد و گناهانشان را مي آمرزد و شفاعت آنان را در باره ديگران مي پذيرد، و در مرحله بعد به اهل عرفات مي پردازد و با آنان نيز چنين مي كند.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 309، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

القمي، الشيخ الصدوق أبي جعفر محمد بن علي ابن الحسين بن موسي بن بابويه (متوفاي381 هـ) ، ثواب الأعمال وعقاب الأعمال، ص 90، الناشر: منشورات الرضي ـ قم، الطبعة الثانية 1368 ه ش

الطوسي، الشيخ الطائفة أبي جعفر محمد بن الحسن بن علي بن الحسن، (متوفاي460 هـ) ، مصباح المتهجد،ص 715، ناشر: مؤسسة فقه الشيعة، بيروت - لبنان، الطبعة الأولي 1411ه - 1991 م

8. رسول خدا و اميرمؤمنان زائر كربلا را بدرقه ميكنند

شيح حر عاملي با سند صحيح از امام صادق عليه السلام نقل كرده است:

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ عَنْ حَسَنِ بْنِ حُسَيْنٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عليه السلام قَالَ إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً مُوَكَّلِينَ بِقَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِذَا هَمَّ الرَّجُلُ بِزِيَارَتِهِ فَاغْتَسَلَ نَادَاهُ مُحَمَّدٌ صلي الله عليه وآله يَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِي فِي الْجَنَّةِ وَنَادَاهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَا ضَامِنٌ لِقَضَاءِ حَوَائِجِكُمْ وَدَفْعَةِ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ثُمَّ اكْتَنَفَهُمُ النَّبِيُّ صلي الله عليه وآله وَعَلِيٌّ عليه السلام عَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ حَتَّي يَنْصَرِفُوا إِلَي أَهَالِيهِمْ.

حارث بن مغيره، مي گويد: حضرت ابي عبد اللَّه عليه السّلام فرمودند: خداوند متعال فرشتگاني دارد كه موكّل قبر حضرت امام حسين عليه السّلام مي باشند هنگامي كه شخص قصد زيارت آن حضرت را نموده غسل كند حضرت محمّد صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم ايشان را مورد نداء قرار داده و مي فرمايد: اي مسافران خدا! بشارت باد بر شما كه در بهشت با من هستيد.

سپس امير المؤمنين عليه السّلام به ايشان نداء نموده و مي فرمايد: من ضامنم كه حوائج شما را بر آورده نموده و بلاء را در دنيا و آخرت از شما دفع كنم، سپس پيامبر اكرم صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم و امير مؤمنان با ايشان از طرف راست و چپ ملاقات فرموده تا بالأخره به اهل خود بازگردند.

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 485، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

9. رسول خدا زائر كربلا را به همنشني خود بشارت داده است

يكي از جمله هاي روايت فوق اين است:

نَادَاهُ مُحَمَّدٌ صلي الله عليه وآله يَا وَفْدَ اللَّهِ أَبْشِرُوا بِمُرَافَقَتِي فِي الْجَنَّةِ.

رسول خدا صلي الله عليه وآله زائر كربلا را مورد نداء قرار داده و مي فرمايد: اي مسافران خدا! بشارت باد بر شما كه در بهشت با من هستيد.

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 485، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

10. امير مؤمنان برآورده شدن حاجات زائركر بلا را ضمانت كرده است

در روايت صحيح فوق يكي از فقراتش اين است:

وَنَادَاهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَا ضَامِنٌ لِقَضَاءِ حَوَائِجِكُمْ وَدَفْعَةِ الْبَلَاءِ عَنْكُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ.

امير مؤمنان به زائران مي فرمايد: من ضامنم كه حوائج شما را بر آورده نموده و بلاء را در دنيا و آخرت از شما دفع كنم.

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 485،تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

11. زائر كربلا، عمرش طولاني است

در روايت موثق امام باقر عليه السلام يكي از آثار زيارت كربلا را طولاني شدن عمر و وسعت رزق بيان مي كند:

مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مَتِّيلٍ الدَّقَّاقُ وَغَيْرُهُ مِنَ الشُّيُوخِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَإِنَّ إِتْيَانَهُ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَيَمُدُّ فِي الْعُمُرِ وَيَدْفَعُ مَدَافِعَ السُّوءِ وَإِتْيَانَهُ مُفْتَرَضٌ عَلَي كُلِّ مُؤْمِنٍ يُقِرُّ لَهُ بِالْإِمَامَةِ مِنَ اللَّهِ.

امام باقر عليه السلام فرمودند: شيعيان ما را به زيارت قبر حضرت حسن بن علي عليهما السّلام امر كنيد؛ زيرا زيارت آن حضرت رزق و روزي را زياد و عمر را طولاني كرده و اموري كه بدي و شر را جلب مي كنند دفع مي نمايد. و زيارت آن حضرت بر هر مؤمني كه اقرار به امامت حضرتش از طرف حق تعالي دارد واجب و لازم است.

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام، ج 6، ص 42، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة، 1365 ش.

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 413، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

به همين جهت است كه در روايت ديگر آمده، در آن مدتي كه زائر در كربلا اقامت دارد و مشغول زيارت امام حسين است، اين ايام جزء عمر او محسوب نمي شود

حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو سَعِيدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ زَكَرِيَّا الْعَدَوِيُّ الْبَصْرِيُّ عَنْ هَيْثَمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الرُّمَّانِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام عَنْ أَبِيهِ عليه السلام قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ عليه السلام إِنَّ أَيَّامَ زَائِرِي الْحُسَيْنِ عليه السلام لَا تُحْسَبُ مِنْ أَعْمَارِهِمْ وَلَا تُعَدُّ مِنْ آجَالِهِم .

امام هشتم به نقل از امام صادق عليهما السلام فرمودند: ايّام زيارت حضرت امام حسين عليه السّلام جزء عمر زائر شمرده نشده و از اجلشان محسوب نمي گردد.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 260، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

12. زائران كربلا، قبل از همه وارد بهشت مي شوند

در روايت موثق، امام صادق فرمود: زائران كربلا قبل از همه وارد بهشت مي شوند:

حَدَّثَنِي أَبِي وَأَخِي وَعَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَمُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ ره جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَي الْعَطَّارِ عَنِ الْعَمْرَكِيِّ بْنِ عَلِيٍّ الْبُوفَكِيِّ عَنْ صَنْدَلٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ إِنَّ لِزُوَّارِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَضْلًا عَلَي النَّاسِ قُلْتُ وَمَا فَضْلُهُمْ قَالَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ قَبْلَ النَّاسِ بِأَرْبَعِينَ عَاماً.

عبد اللَّه بن زراره، مي گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مي فرمودند:

در روز قيامت براي زوّار حسين بن علي عليهما السّلام بر ساير مردم فضيلت و برتري است. عرض كردم: فضيلت شان چيست؟ فرمودند: چهل سال قبل از ديگران وارد بهشت مي شوند در حالي كه مردم در حساب و موقف مي باشند.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 262، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 425، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ

13. زائر كربلا، زائر خدا در عرش است

در اين باره روايت فراوان است به ذكر چند روايت اكتفا مي كنيم:

امام صادق عليه السلام در روايت صحيح مي فرمايد:

عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ تَعَالَي فِي عَرْشِهِ.

كسي كه مضجع شريف امام حسين را با شناخت حق آنحضرت در روز عاشورا زيارت كند؛ مانند اين است كه خداوند را در عرش زيارت كرده است.

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام، ج 6، ص 51، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة، 1365 ش.

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 476، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

در روايت ديگر نيز از امام صادق عليه السلام نقل شده است:

حَدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ وَعَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَجَمَاعَةُ مَشَايِخِي ره عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عليه السلام قَالَ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِهِ قَالَ قُلْتُ مَا لِمَنْ زَارَ أَحَداً مِنْكُمْ [أَحَدَكُمْ ] قَالَ كَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله .

زيد شحام مي گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم براي زائر امام حسين عليه السلام چه ثوابي است؟ فرمود: همانند اين است كه خدا را در عرش زيارت كرده است. پرسيدم ثواب زيارت يكي از امامان ديگر چسيت؟ فرمود: همانند كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله را زيارت كرده است.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 278، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

وَحَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّزَّازُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنِ الْخَيْبَرِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقُمِّيِّ قَالَ قَالَ لِيَ الرِّضَا عليه السلام مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي بِبَغْدَادَ كَانَ كَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وَأَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَّا أَنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ وَأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صلي الله عليه وآله فَضْلَهُمَا قَالَ ثُمَّ قَالَ لِي مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ بِشَطِّ الْفُرَاتِ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ كُرْسِيِّهِ [فِي عَرْشِهِ ].

حسين بن محمّد قمي، مي گويد: حضرت رضا عليه السّلام به من فرمودند:

كسي كه قبر پدرم را در بغداد زيارت كند، مانند كسي است كه رسول خدا صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام را زيارت نموده منتهي زيارت رسول خدا و امير المؤمنين صلوات اللَّه و سلامه عليهما فضيلت و برتري دارد سپس فرمودند: كسي كه قبر حضرت ابي عبد اللَّه الحسين عليه السّلام را در كنار فرات زيارت كند مانند كسي است كه خدا را بالاي كرسي اش زيارت نموده

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 278، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

14. زائر كربلا، با 120 هزار نبي مصافحه مي كند:

در روايت موثق امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الزَّيْتُونِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُصَافِحَهُ مِائَة أَلْفِ نَبِيٍّ وَعِشْرُونَ أَلْفَ نَبِيٍّ فَلْيَزُرْ قَبْرَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَإِنَّ أَرْوَاحَ النَّبِيِّينَ تَسْتَأْذِنُ اللَّهَ فِي زِيَارَتِهِ فَيُؤْذَنُ لَهُمْ.

كسي كه دوست دارد با 120 هزار پيامبر مصافحه كند؛ بايد قبر حسين بن علي را در نيمه شعبان زيارت كند؛ زيرا ارواح پيامبران براي زيارت از خدا اجازه مي خواهند و براي آنها اجازه داده مي شود.

الطوسي، الشيخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي460هـ)، تهذيب الأحكام، ج 6، ص 49، تحقيق: السيد حسن الموسوي الخرسان، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ طهران، الطبعة الرابعة، 1365 ش

المشهدي الحائري، أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي، (متوفاي 610هـ) المزار الكبير، ص 404، التحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: نشرالقيوم، المطبعة: مؤسسة النشر الاسلامي الطبعة الأولي ـ قم 1419هـ

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 468، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ.

اين مواردي كه ذكر شده گوشه ي از فضائل ويژه كربلا است.

نتيجه نهائي در ارزيابي برتري كعبه و كربلا بر يكديگر

از منظر روايات، كعبه و كربلا داراي فضائل مشترك و فضائل ويژه هستند كه هر يكي از اين موارد فوق، به قدر امكان بررسي شد؛ با توجه به آن موارد تا حدودي مي شود در باره ي اين مسأله نظر داد؛ اما تعدادي از روايات ديگر كه صريح در اين مسأله است نتيجه نهائي را، به نفع «برتري كربلا بر كعبه» رقم مي زند. در اين قسمت به تشريح و توضيح آن مي پردازيم:

روايات بيانگر برتري كربلا بر كعبه

روايت اول؛ اگر فضائل كربلا بيان شود؛ حج تعطيل مي شود

امام صادق عليه السلام در صحيحه، به ابن ابي يعفور مي فرمايد: فضائل كربلا آن قدر زياد است كه اگر بيان شود؛ حج به كلي تعطيل مي شود و با توجه به همين فضائل و عظمت مضجع شريف امام حسين عليه السلام است كه خداوند قبل از مكه، كربلا را حرم امن خود قرار داد. راوي مي پرسد اگر فضائل كربلا اين قدر است پس چرا زيارتش واجب نشد؟ حضرت مي فرمايد: خواست خدا همين بوده است:

حَدَّثَنِي أَبِي وَعَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَجَمَاعَةُ مَشَايِخِي رَحِمَهُمُ اللَّهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي خَلَفٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْقَمَّاطِ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ لِرَجُلٍ مِنْ مَوَالِيهِ يَا فُلَانُ أَ تَزُورُ قَبْرَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام قَالَ نَعَمْ إِنِّي أَزُورُهُ بَيْنَ ثَلَاثِ سِنِينَ أَوْ سَنَتَيْنِ مَرَّةً فَقَالَ لَهُ وَهُوَ مُصْفَرُّ الْوَجْهِ أَمَا وَاللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَوْ زُرْتَهُ لَكَانَ أَفْضَلَ لَكَ مِمَّا أَنْتَ فِيهِ- فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ كُلُّ هَذَا الْفَضْلُ فَقَالَ نَعَمْ وَاللَّهِ لَوْ أَنِّي حَدَّثْتُكُمْ بِفَضْلِ زِيَارَتِهِ وَبِفَضْلِ قَبْرِهِ لَتَرَكْتُمُ الْحَجَّ رَأْساً وَمَا حَجَّ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَيْحَكَ أَ مَا تَعْلَمُ- أَنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ بِفَضْلِ قَبْرِهِ كَرْبَلَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَ مَكَّةَ حَرَماً قَالَ ابْنُ أَبِي يَعْفُورٍ فَقُلْتُ لَهُ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَي النَّاسِ حِجَّ الْبَيْتِ وَلَمْ يَذْكُرْ زِيَارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَقَالَ وَإِنْ كَانَ كَذَلِكَ فَإِنَّ هَذَا شَيْ ءٌ جَعَلَهُ اللَّهُ هَكَذَا أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ أَبِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام حَيْثُ يَقُولُ إِنَّ بَاطِنَ الْقَدَمِ أَحَقُّ بِالْمَسْحِ مِنْ ظَاهِرِ الْقَدَمِ وَلَكِنَّ اللَّهَ فَرَضَ هَذَا عَلَي الْعِبَادِ أَوَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْمَوْقِفَ لَوْ كَانَ فِي الْحَرَمِ كَانَ أَفْضَلَ لِأَجْلِ الْحَرَمِ وَلَكِنَّ اللَّهَ صَنَعَ ذَلِكَ فِي غَيْرِ الْحَرَم .

عبد اللَّه ابي يعفور گفت: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه به شخصي از دوستانش فرمودند. فلاني! به زيارت قبر ابي عبد اللَّه الحسين عليه السّلام مي روي؟ آن شخص گفت: بلي من هر سه سال يا دو سال يك مرتبه به زيارتش مي روم. حضرت در حالي كه صورتشان زرد شده بود فرمودند:

به خدائي كه معبودي غير از او نيست، اگر او را زيارت كني برتر است براي تو از آنچه در آن هستي! آن شخص عرض كرد: فدايت شوم آيا تمام اين فضل براي من هست؟ حضرت فرمودند:

بلي به خدا سوگند، اگر من فضيلت زيارت آن حضرت و فضيلت قبرش را براي شما باز گو كنم به طوري كلّي حجّ را ترك كرده و احدي از شما ديگر به حج نمي رود، واي بر تو آيا نمي داني خداوند متعال به واسطه فضيلت قبر آن حضرت كربلا را حرم امن و مبارك قرار داد پيش از آنكه مكّه را حرم امن نمايد؟

ابن ابي يعفور مي گويد: محضرش عرضه داشتم: خداوند متعال حج و زيارت بيت اللَّه را بر مردم واجب كرده ولي زيارت قبر امام حسين عليه السّلام را بر مردم واجب نكرده است پس چطور شما چنين مي فرمائيد؟ حضرت فرمودند: اگر چه همين طور است ولي در عين حال خداوند متعال فضيلت زيارت آن حضرت را اينگونه قرار داده است. مگر نشنيده اي كلام امير المؤمنين عليه السّلام را كه فرمودند: كف پا سزاوارتر به مسح نمودن از ظاهر و روي پا است، ولي در عين حال حق تعالي مسح روي پا را بر بندگان واجب كرده است؟! و نيز مگر نمي داني اگر موقف (محلّ محرم شدن) به خاطر شرافتي كه در حرم هست در حرم بود، افضل و برتر بود ولي خداوند متعال آن را در غير حرم قرار داده است.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 449، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة الأولي1417

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 514، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ

المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 98، ص 33، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء، بيروت - لبنان، الطبعة الثانية المصححة، 1403هـ - 1983م.

روايت دوم:
كعبه، به خاطر شرافت خاك كربلا و امام حسين (ع) آفريده شده است:

در اين روايت موثقه، خداوند به زمين كعبه فرمود: فضيلت تو، همانند قطره ي نسبت به درياست و اگر خاك كربلا و آن كسي كه در آن آرميده است نبود؛ تو و آن خانه ي را كه به آن افتخار مي كني نمي آفريدم:

حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْقُرَشُِّي الرَّزَّازُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْقَمَّاطِ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ بَيَّاعِ السَّابِرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ إِنَّ أَرْضَ الْكَعْبَةِ قَالَتْ مَنْ مِثْلِي وَقَدْ بَنَي اللَّهُ بَيْتَهُ [بُنِيَ بَيْتُ اللَّهِ ] عَلَي ظَهْرِي وَيَأْتِينِي النَّاسُ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ وَجُعِلْتُ حَرَمَ اللَّهِ وَأَمْنَهُ فَأَوْحَي اللَّهُ إِلَيْهَا أَنْ كُفِّي وَقِرِّي فَوَ عِزَّتِي وَجَلَالِي مَا فَضْلُ مَا فُضِّلْتِ بِهِ فِيمَا أَعْطَيْتُ بِهِ أَرْضَ كَرْبَلَاءَ إِلَّا بِمَنْزِلَةِ الْإِبْرَةِ غُرِسَتْ [غُمِسَتْ ] فِي الْبَحْرِ فَحَمَلَتْ مِنْ مَاءِ الْبَحْرِ وَلَوْ لَا تُرْبَةُ كَرْبَلَاءَ مَا فَضَّلْتُكِ وَلَوْ لَا مَا تَضَمَّنَتْهُ أَرْضُ كَرْبَلَاءَ لَمَا خَلَقْتُكِ وَلَا خَلَقْتُ الْبَيْتَ الَّذِي افْتَخَرْتِ بِهِ فَقِرِّي وَاسْتَقِرِّي وَكُونِي دُنْيَا مُتَوَاضِعاً ذَلِيلًا مَهِيناً غَيْرَ مُسْتَنْكِفٍ وَلَا مُسْتَكْبِرٍ لِأَرْضِ كَرْبَلَاءَ وَإِلَّا سُخْتُ بِكِ وَهَوَيْتُ بِكِ فِي نَارِ جَهَنَّم .

امام صادق عليه السلام فرمودند: زمين كعبه در مقام مفاخره گفت: كدام زمين مثل من است، و حال آنكه خداوند خانه اش را بر پشت من بنا كرده و مردم از هر راه دوري متوجه من مي شوند، و حرم خدا و مأمن قرار داده شده ام؟!! خداوند متعال به سويش وحي كرد و فرمود:

بس كن و آرام بگير، به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را كه تو براي خود فضيلت مي داني در قياس با فضيلتي كه به زمين كربلاء اعطاء نموده ام همچون قطره اي است نسبت به آب دريا كه سوزني را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بر دارد، و اساسا اگر خاك كربلاء نبود اين فضيلت براي تو نبود و نيز اگر نبود آنچه كه اين خاك آن را در بر دارد تو را نمي آفريدم و بيتي را كه تو به آن افتخار مي كني خلق نمي كردم بنا بر اين آرام بگير و ساكت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمين كربلا استنكاف و استكبار و طغياني از خود نشان مده و الّا تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت مي دهم

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 450، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

الحر العاملي، محمد بن الحسن (متوفاي1104هـ)، تفصيل وسائل الشيعة إلي تحصيل مسائل الشريعة، ج 14، ص 514، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة الثانية، 1414هـ

روايت سوم:
خداوند قبل از خلق كعبه، كربلا را حرم خود قرار داد

حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْقُرَشِيُّ الرَّزَّازُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام اتَّخَذَ اللَّهُ أَرْضَ كَرْبَلَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ أَرْضَ الْكَعْبَةِ وَيَتَّخِذَهَا حَرَماً بِأَرْبَعَةٍ وَعِشْرِينَ أَلْفَ عَامٍ وَأَنَّهُ إِذَا زَلْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَي الْأَرْضَ وَسَيَّرَهَا رُفِعَتْ كَمَا هِيَ بِتُرْبَتِهَا نُورَانِيَّةً صَافِيَةً فَجُعِلَتْ فِي أَفْضَلِ رَوْضَةٍ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ وَأَفْضَلِ مَسْكَنٍ فِي الْجَنَّةِ لَا يَسْكُنُهَا إِلَّا النَّبِيُّونَ وَالْمُرْسَلُونَ أَوْ قَالَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَإِنَّهَا لَتَزْهَرُ بَيْنَ رِيَاضِ الْجَنَّةِ كَمَا يَزْهَرُ الْكَوْكَبُ الدُّرِّيُّ بَيْنَ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ يَغْشَي نُورُهَا أَبْصَارَ أَهْلِ الْجَنَّةِ جَمِيعاً وَهِيَ تُنَادِي أَنَا أَرْضُ اللَّهِ الْمُقَدَّسَةُ الطَّيِّبَةُ الْمُبَارَكَةُ الَّتِي تَضَمَّنَتْ سَيِّدَ الشُّهَدَاءِ وَسَيِّدَ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ.

حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام فرمودند: خداوند متعال بيست و چهار هزار سال قبل از اينكه زمين كعبه را خلق كند و آن را حرم قرار دهد زمين كربلاء را آفريد و آن را حرم امن و مبارك قرارداد، و هر گاه حق تعالي بخواهد كره زمين را لرزانده و حركتش دهد (شايد كنايه از قيامت باشد) زمين كربلاء را همراه تربتش در حالي كه نوراني و شفّاف هست بالا برده و آن را در برترين باغ هاي بهشت قرار داده و بهترين مسكن در آنجا مي گرداند و ساكن نمي شود در آن مگر انبياء و مرسلين (يا بجاي اين فقره فرمودند: و ساكن نمي شود در آن مگر رسولان اولو العزم) اين زمين بين باغ هاي بهشت مي درخشد همان طوري كه ستاره درخشنده بين ستارگان نورفشاني مي نمايد، نور اين زمين چشم هاي اهل بهشت را تار مي كند و با صدائي بلند مي گويد: من زمين مقدّس و طيّب و پاكيزه و مباركي هستم كه سيد الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 451، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي1417

المشهدي الحائري، أبو عبد الله محمد بن جعفر بن علي، (متوفاي 610هـ) المزار الكبير، ص 338، التحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، ناشر: نشرالقيوم، المطبعة: مؤسسة النشر الاسلامي الطبعة الأولي ـ قم 1419هـ

روايت چهارم:
برتري كربلا در تواضع او، و وجود مقدس امام حسين (ع) است

در روايت دوم بيان شد كه زمين كعبه مي خواست با بيان فضائل، خود را برتر از زمين هاي ديگر نشان دهد؛ اما خداوند به او فرمود: ساكت باش! اگر تربت كربلا و آن كسي كه در آن مدفون است نبود تو را خلق نمي كردم.

اما طبق اين روايت خداوند به زمين كربلا فرمود: با فضائلي كه داري بر زمين هاي ديگر تفاخر كن. زمين كربلا بعد از بيان چند فضليتش بدون اين كه فخر فروشي كند ؛ خدا را شكر گذاري كرد. در مقابل خداوند او را به واسطه شكر او، و وجود امام حسين به تواضع او افزود و او را گرامي داشت و برتري بخشيد.

أَبِي عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبَّادٍ أَبِي سَعِيدٍ الْعُصْفُرِيِّ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعَالَي فَضَّلَ الْأَرَضِينَ وَالْمِيَاهَ بَعْضَهَا عَلَي بَعْضٍ فَمِنْهَا مَا تَفَاخَرَتْ وَمِنْهَا مَا بَغَتْ فَمَا مِنْ مَاءٍ وَلَا أَرْضٍ إِلَّا عُوقِبَتْ لِتَرْكِ التَّوَاضُعِ لِلَّهِ حَتَّي سَلَّطَ اللَّهُ عَلَي الْكَعْبَةِ الْمُشْرِكِينَ وَأَرْسَلَ إِلَي زَمْزَمَ مَاءً مَالِحاً حَتَّي أَفْسَدَ طَعْمَهُ وَإِنَّ كَرْبَلَاءَ وَمَاءَ الْفُرَاتِ أَوَّلُ أَرْضٍ وَأَوَّلُ مَاءٍ قَدَّسَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي وَبَارَكَ عَلَيْهَا فَقَالَ لَهَا تَكَلَّمِي بِمَا فَضَّلَكِ اللَّهُ فَقَالَتْ لَمَّا تَفَاخَرَتِ الْأَرَضُونَ وَالْمِيَاهُ بَعْضُهَا عَلَي بَعْضٍ قَالَتْ أَنَا أَرْضُ اللَّهِ الْمُقَدَّسَةُ الْمُبَارَكَةُ الشِّفَاءُ فِي تُرْبَتِي وَمَائِي وَلَا فَخْرَ بَلْ خَاضِعَةٌ ذَلِيلَةٌ لِمَنْ فَعَلَ بِي ذَلِكَ وَلَا فَخْرَ عَلَي مَنْ دُونِي بَلْ شُكْراً لِلَّهِ فَأَكْرَمَهَا وَزَادَهَا بِتَوَاضُعِهَا بِالْحُسَيْنِ عليه السلام وَأَصْحَابِهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ وَمَنْ تَكَبَّرَ وَضَعَهُ اللَّهُ.

صفوان جمال مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مي فرمودند: خداوند تبارك و تعالي برخي از زمين، و آب ها را بر بعضي ديگر تفضيل و برتري داد، پاره اي تفاخر و تكبّر نموده و تعدادي از آنها ستم و تعدي نمودند از اين رو آب و زمين نماند مگر آنكه مورد عقاب الهي قرار گرفت؛ زيرا تواضع و فروتني در مقابل خدا را ترك كردند حتّي خداوند متعال مشركين را بر كعبه مسلّط كرد و به زمزم آبي شور وارد نمود تا طعمش فاسد گرديد.

ولي زمين كربلاء و آب فرات اولين زمين و اولين آبي هستند كه خداوند متعال مقدّس و پاكيزه شان نمود و بركت به آنها داد و سپس به آن زمين فرمود:

بگو به آنچه خدا تو را به آن فضيلت داده مگر نبوده كه زمين ها و آب ها بعضي بر برخي ديگر تفاخر و تكبّر نمودند؟! زمين كربلاء عرضه داشت: من زمين خدايم كه مرا مقدّس و مبارك آفريد، شفاء را در تربت و آب من قرار داد، هيچ فخري نكرده؛ بلكه در مقابل آن كس كه اين فضيلت را به من داده فروتن و ذليل مي باشم، چنانچه بر زمين هاي دون خود نيز فخر نمي كنم بلكه خدا را شكر و سپاس مي كنم پس خداوند متعال بواسطه حسين عليه السّلام و اصحابش آن سرزمين را مورد اكرام قرار داد و در تواضع و فروتني و شكرش افزود سپس حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودند: كسي كه براي خدا تواضع و فروتني كند حق تعالي او را بلند كند و كسي كه تكبّر نمايد وي را پست و ذليل خواهد نمود.

القمي، أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه (المتوفي 368 ه ق) كامل الزيارات، ص 455، التحقيق: الشيخ جواد القيومي، الناشر: مؤسسة نشر الفقاهة، المطبعة مؤسسة النشر الاسلامي، الطبعة: الأولي 1417

المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 98 ص 110، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء- بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403 - 1983 م.

دو مطلب مهم در تحليل روايات

مطلب اول؛ منشأ برتري كربلا، وجود مقدس امام حسين (ع) است

در متن هريكي از اين روايات بايد تأمل كرد كه منشأ برتري كربلا بر كعبه چيست؟ و كربلا از كجا اين همه فضائل را كسب كرده است؟

با دقت در متن آنها، روشن مي شود كه برتري كربلا از وجود مقدس امام حسين عليه السلام نشأت گرفته و كل فضائل و اسرار او در عظمت وجود آنحضرت است.

اگر خداوند كربلا را قبل از كعبه حرم خودش قرار داد؛ به فضل قبر سيد الشهداء است:

أَنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ بِفَضْلِ قَبْرِهِ كَرْبَلَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَ مَكَّةَ حَرَماً

اگر خداوند به زمين مكه فرمود؛ تو و اين خانه را به خاطر زمين كربلا خلق كردم؛ به واسطه همين امام معصوم است:

وَلَوْ لَا مَا تَضَمَّنَتْهُ أَرْضُ كَرْبَلَاءَ لَمَا خَلَقْتُكِ وَلَا خَلَقْتُ الْبَيْتَ الَّذِي افْتَخَرْتِ بِهِ؛

و اگر زمين كربلا در ميان بهشتيان ندا مي دهد: من زمين مقدس، پاك و مباركم به خاطر همان آقاي جوانان بهشت است كه در او مدفون است:

وَهِيَ تُنَادِي أَنَا أَرْضُ اللَّهِ الْمُقَدَّسَةُ الطَّيِّبَةُ الْمُبَارَكَةُ الَّتِي تَضَمَّنَتْ سَيِّدَ الشُّهَدَاءِ وَسَيِّدَ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ.

و اگر خداوند زمين كربلا را بي نهايت گرامي داشت و به تواضع و شرافتش افزود باز هم به واسطه همان ريحانه رسول خدا صلي الله عليه وآله و اصحاب مخلص اوست:

فَأَكْرَمَهَا وَزَادَهَا بِتَوَاضُعِهَا بِالْحُسَيْنِ عليه السلام وَأَصْحَابِهِ.

مطلب دوم؛ امام حسين (ع) علت خلقت كعبه و كربلا است

يك قسمت از روايت دوم اين است:

وَلَوْ لَا مَا تَضَمَّنَتْهُ أَرْضُ كَرْبَلَاءَ لَمَا خَلَقْتُكِ وَلَا خَلَقْتُ الْبَيْتَ الَّذِي افْتَخَرْتِ بِهِ؛

اگر آن كسي كه او را زمين كربلا دربر گرفته نبود؛ مكه و بيت الحرام را نمي آفريدم.

اين جمله علاوه بر اين كه علت خلقت كعبه را بيان مي كند، بيانگر علت خلقت زمين كربلا نيز هست؛ زيرا شرافت و برتري كربلا از وجود آن حضرت است و اگر حضرت سيد الشهداء خلق نمي شد؛ كربلا هم نبود و اگر كربلا نمي بود كعبه هم نبود.

از طرف ديگر، وجود سيد الشهداء وابسته به وجود پدر و مادر بزرگوار آن حضرت است. وجود مبارك مادرش وابسته به وجود خاتم انبياء است و طبق حديث قدسي (لولاك ما خلقت الافلاك كه خطاب به رسول خداست) كه مورد قبول فريقين است؛ وجود نبي اكرم علت اصلي خلقت عالم است. بنا براين خداوند مي دانست كه از نسل رسول خدا انسانهاي پاك و هدايتگر جامعه به وجود مي آيد؛ آنحضرت را آفريد. در نتيجه اگر امام حسين عليه السلام كه از وجود رسول خداست نبود؛ كعبه و كربلا هم نبود.

سخنان علماء در برتري كربلا بر كعبه

عده ي از بزرگان علماي شيعه نيز به برتري كربلا بر كعبه تصريح كرده اند كه در اين قسمت نظر برخي را ياد آور مي شويم:

1. شهيد اول: طبق مرجحات روائي، كربلا برتر از مكه است؛

شهيد اول در كتاب دروس مي نويسد:

وروي في كربلاء علي ساكنها السلام مرجحات، والأقرب أن مواضع قبور الأئمة عليهم السلام كذلك، أما البلدان التي هم بها فمكة أفضل منها حتي من المدينة

در باره كربلا مرحجات وارد شده است. اقرب اين است كه جايگاه قبور ائمه عليهم السلام نيز هم چنين است ( مرجح دارند) اما نسبت به شهرهاي كه ائمه در آنان بودند حتي مدينه؛ مكه برتر از آنهاست.

العاملي، شمس الدين الشيخ محمد بن مكي(الشهيد الأول)، متوفاي786هـ، الدروس الشرعية في فقه الإمامية، ج 1، ص470، تحقيق ونشر: مؤسسة النشر الإسلامي ـ قم، الطبعة الأولي 1412 ه

ابن ابي جمهور احسائي بعد از اينكه اين عبارت شهيد اول را در كتابش نقل كرده مي گويد:

ولا ينبغي الشك في أفضلية مواضع قبورهم عليهم السلام علي أرض البيت الحرام وأما أفضلية كربلا علي أرض بلد مكة، فالأدلة تقتضيه أيضا، وقد سبق الكلام في هذا الباب فارجع إليه (جه).

بدون ترديد جايگاه قبور ائمه عليهم السلام بر زمين بيت الحرام برتر است و اما افضليت كربلا بر زمين مكه به مقتضاي ادله است.

الاحسائي، محمد بن علي بن إبراهيم المعروف بابن أبي جمهور(متوفاي880 هـ)، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج 1، ص430، تحقيق: مجتبي العراقي، چاپخانه: سيد الشهداء - قم، الطبعة الأولي 1403 - 1983 م

2. ابن ابي جمهور احسائي: كربلا در شرافت، برتر از كعبه است؛

ايشان در ذيل روايت دوم مي نويسد:

ظاهره تقدم كربلا في الخلق علي مكة، وقد ورد التصريح به فيما رواه الشيخ طاب ثراه عن أبي جعفر عليه السلام قال: خلق الله كربلا قبل أن يخلق الكعبة بأربعة وعشرين ألف عام، وقدسها وبارك عليها، وجعلها أفضل الأرض في الجنة.

ويستفاد منه أشرفية كربلا علي الكعبة، ويؤيده ما رواه بن قولويه عن الصادق عليه السلام: ان أرض الكعبة قالت: من مثلي؟ إلي آخر ما نقلناه آنفا.

ظاهر اين روايت تقدم كربلا بر مكه در آفرينش است. بر مطلب فوق روايت امام باقر عليه السلام تصريح دارد. خداوند كربلا را 24 هزار سال قبل از آفرينش كعبه، آفريد و آن را مبارك و مقدس كرد و برتري زمين در بهشت قرارداد.

از اين روايت اشرفيت كربلا بر كعبه استفاده مي شود. اين مطلب را روايت امام صادق عليه السلام تأييد مي كند كه آن را ابن قولويه نقل كرده است.

الاحسائي، محمد بن علي بن إبراهيم المعروف بابن أبي جمهور(متوفاي880 هـ)، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج 1، ص430، تحقيق: مجتبي العراقي، چاپخانه: سيد الشهداء - قم، الطبعة الأولي 1403 - 1983 م

3. علامه سيد شرف الدين موسوي عاملي:
حرمت امام حسين (ع) و كربلا، برتر از حرمت كعبه است

ايشان در مقاله خود تحت عنوان «من ذخائر التراث فلسفة الميثاق والولاية». بعد از نقل روايت دوم ( موثقه) مي گويد:

أقول: لا استبعاد ولا إشكال في هذا الأمر، فقد شرفت أرض كربلاء بضمها لجسد سيد الشهداء الإمام أبي عبد الله الحسين (عليه السلام)، ولما كان المؤمن أعظم حرمة من الكعبة - كما جاء عن النبي (صلي الله عليه وآله وسلم) والإمام الرضا (عليه السلام)، انظر: المعجم الكبير 11 / 31 ح 10966، شعب الإيمان 3 / 444 ح 4014، مستدرك الوسائل 9 / 343 ح 11039 -، فكيف بسبط رسول الله وريحانته وسيد شباب أهل الجنة؟! فإن مراد الإمام الصادق (عليه السلام) من ذلك هو إبراز فضيلة أرض كربلاء لا إلغاء فريضة الحج.

هيچ استبعاد و اشكال در اين امر(برتري كربلا) نيست، زمين كربلا به خاطر اين كه حضرت امام حسين سيد الشهداء عليه السلام را در برگرفته شرافت پيدا كرده است. طبق رواياتي كه فريقين نقل كرده اند؛ حرمت مؤمن بالاتر از كعبه است. وقتي حرمت مؤمن اين گونه باشد؛ پس چرا نوه رسول خدا و ريحانه پيامبر و آقاي جواهان اهل بهشت حرمتش برتر از كعبه نباشد؟ منظور امام صادق عليه السلام از اين بيان ابراز برتري زمين كربلا است؛ نه رها كردن فريضه حج.

مؤسسة آل البيت، مجلة تراثنا، ج 62، ص 243، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث - قم المشرفة، سال چاپ: 1421، توضيحات: العدد الثاني - السنة السادسة عشرة ربيع الآخر 1421

3. جعفر عباس حائري:
اخذ كربلا به عنوان حرم خدا، دليل افضليت كربلاست

ايشان بعد از نقل روايت سوم كه مي گفت: خداوند 24 هزار سال قبل از آفرينش كعبه، كربلا را حرم خود قرارداد؛ مي گويد: اين خود دليل برتري كربلا بر مكه است:

قلت: إن هذا الكلام لدليل علي أفضلية كربلاء المقدسة علي مكة المشرفة، وأشرفيتها عليها، وأشار إلي هذه المزية السيد مهدي بحر العلوم (رحمه الله) في منظومته القيمة حيث قال:

ومن حديث كربلاء والكعبة لكربلاء بان علو الرتبة

ويضيف إليها المرحوم الهادي كاشف الغطاء قوله:

لم تخلق الكعبة لولا كربلاء وكربلا نالت بما فيه العلا

تزهو كربلا لأهل الجنة كالكوكب الدري في الدجنة

اين كلام ( روايت سوم) دليل برتري كربلا مقدسه و شرافت او بر مكه مشرفه است. و به اين مزيت سيد مهدي بحر العلوم در منظومه ارزشمند خود اشاره كرده و فرموده است:

از گفتگوي كربلا و كعبه ( و تفاخر بر همديگر) برتري رتبه براي كربلا آشكار شد.

مرحوم هادي كاشف الغطاء اين اشعار را بر آن افزوده است:

اگر كربلا نبود كعبه آفريده نمي شد و كربلا به درجه ي از عظمت كه سزاوار اوست رسيده است.

كربلا براي بهشتيان همانند ستاره ي درخشان در شب تار مي درخشد.

الحائري،جعفر عباس، بلاغة الإمام علي بن الحسين ( عليهما السلام ) خطب ورسائل وكلمات، ص 71، الناشر: دار الحديث للطباعة والنشرـ قم، الطبعة الأولي، 1425 ق / 1383 ش

اشعار ديگري كه در سؤال مطرح شده نيز بر عظمت اين سرزمين مقدس اشاره مي كند:

هي الطفوفُ فَطُفْ سبعًا بمغناها فما لمكةَ معنًي مثل معناها

أرضٌ ولكنها السبعُ الشدادُ لها دانتْ وطأطأَ أعلاها لأَدْناها

اين مزار شهيدان (زمين كربلا) است در ساحل دريا، پس هفت مرتبه طواف كن محل آرامگاه آن را. براي مكه صفائي همانند صفاي كربلا نيست، كربلا زميني است كه سختي هاي هولناك در آنجا فرود آمد و هر كه در آن جا رفت فروتن و خاضع شد.

مصرع «فما لمكة معني مثل معناها» بيانگر اين است كه در كربلا حالت معنوي خاصي براي زائر دست مي دهد كه در زيارت كعبه نيست؛ زيرا زائر هنگام ورود به كربلا به خاطر تداعي مصيبت هاي شهداي كربلا با حالت محزون و گرفته وارد مي شود كه اين حالت در هنگام ورود به كعبه براي زائر دست نمي دهد.

نتيجه

تا اين جا روشن شد كه از نظر روايات صحيح و موثق، كربلا برتر از كعبه است؛ زيرا كربلا واسطه خلقت كعبه است، هر شرافت و فضيلتي را كه مكه دارد به بركت زمين كربلا است.

به همين جهت خداوند قبل از اينكه كعبه را خلق كند آن را حرم خود قرار داد. و تعابير: «حرم الله ورسوله» و«في تربتها شفاء» كه در سؤال مطرح شده بود در باره كربلا وارد شده است؛ اما تعابير: «افضل بقاع الارض» و «ارض الله المختاره» مضمون رواياتي است كه در اين مجموعه به آنها اشاره شد.

پاسخ دوم تفصيلي؛ نقضي

گروهي از اهل سنت، مدينه را برتر از مكه، معرفي كرده اند!

بنابر آنچه بيان شد عقيده شيعه اين است كه كربلا برتر از كعبه است و ريشه اين باور، اخبار فراواني است كه از ائمه معصومين عليهم السلام وارد شده است.

حال اگر عقيده شما اين است كه هيچ زمين و مكاني برتر از كعبه نيست؛ پس چرا اهل سنت؛ همانند مالك و گروهي ديگر، مدينه را برتر از كعبه مي دانند؟!

نووي يكي از علماي بزرگ شافعي مي نويسد:

المسألة السابعة: مكة عندنا أفضل الأرض، وبه قال علماء مكة والكوفة وابن وهب وابن حبيب المالكيان وجمهور العلماء قال العبدري: هو قول أكثر الفقهاء، وهو مذهب أحمد في أصح الروايتين عنه وقال مالك وجماعة: المدينة أفضل وأجمعوا علي أن مكة والمدينة أفضل الأرض، وإنما اختلفوا في أيهما أفضل.

مسأله هفتم اين است كه در نزد ما مكه برترين زمين است و اين قول علماء مكه، كوفه، ابن وهب، ابن حبيب مالكيان و جمهور علماء است. عبدري گفته: اين قول اكثر فقهاء و مذهب احمد (حنبل) در اصح دو روايت از اوست.

اما مالك و جماعتي قائلند كه مدينه برتر از مكه است. علماي اهل سنت اجماع دارند كه مكه و مدينه برترين نقطه زمين است اما در اين كه كدام يكي از اين دو بر ديگري برترند، اختلاف دارند.

النووي الشافعي، محيي الدين أبو زكريا يحيي بن شرف بن مر بن جمعة بن حزام (متوفاي676 هـ)، المجموع، ج 7، ص 389- 388، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، بيروت- 1997م

ابن حزم در المحلي اختلاف اقوال اهل سنت را اينگونه نقل كرده است:

مَسْأَلَةٌ وَمَكَّةُ أَفْضَلُ بِلاَدِ اللَّهِ تَعَالَي نَعْنِي الْحَرَمَ وَحْدَهُ وما وَقَعَ عليه اسْمُ عَرَفَاتٍ فَقَطْ وَبَعْدَهَا مَدِينَةُ النبي عليه السلام نَعْنِي حَرَمَهَا وَحْدَهُ ثُمَّ بَيْتُ الْمَقْدِسِ نَعْنِي الْمَسْجِدَ وَحْدَهُ هذا قَوْلُ جُمْهُورِ الْعُلَمَاءِ وقال مالك الْمَدِينَةُ أَفْضَلُ من مَكَّةَ وَاحْتَجَّ مُقَلِّدُوهُ بِأَخْبَارٍ ثَابِتَةٍ

مكه برترين بلاد خداست كه منظور حرم به تنهائي و عرفات است. بعد از مكه، مدينة النبي (يعني حرم) و پس از آن بيت المقدس(مسجد فقط) برتر اند. اين قول جمهور از علماء است.

مالك گفته: مدينه برتر از مكه است. پيروان او به روايات فراوان احتجاج كرده اند.

إبن حزم الأندلسي الظاهري، ابومحمد علي بن أحمد بن سعيد (متوفاي456هـ)، المحلي، ج 7، ص 279، تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي، ناشر: دار الآفاق الجديدة - بيروت.

عبد الله ابن عبد البر قرطبي مالكي نيز جمعي از اهل بصره را در زمره طرفداران كساني ذكر كرده كه مدينه را برتر از مكه مي دانند:

وذكر أبو يحيي زكريا بن يحيي الساجي قال اختلف الناس في تفضيل مكة علي المدينة فقال مالك وكثير من المدنيين المدينة أفضل من مكة وقال الشافعي مكة خير البقاع وهو قول عطاء بن أبي رباح والمكيين وأهل الكوفة أجمعين قال واختلف أهل البصرة في ذلك فطائفة قالوا مكة وطائفة قالوا المدينة

ابو يحيي گفته مردم در برتري مكه بر مدينه اختلاف كرده اند. مالك و بسياي از اهل مدينه قائل شده اند كه مدينه برتر از مكه است، شافعي گفته: مكه بهترين بقاع زمين است و اين قول عطاء و اهل مكه و كوفه است. مردم بصره نيز در اين امر اختلاف كرده اند طائفه ي گفته اند مكه و طائفه ي قائلند كه مدينه برتر است.

النمري القرطبي المالكي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاي 463هـ)، الاستذكار الجامع لمذاهب فقهاء الأمصار في شرح الموطأ، ج 2، ص460، تحقيق: سالم محمد عطا - محمد علي معوض، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولي، 2000م.

خلاصه و جمع بندي كل مطالب:

در اين نوشتار سه شبهه مهم پاسخ داده شد.

شبهه نخست اين بود كه در نظر شيعيان، كعبه اهميتي ندارد؛ بلكه ارزش كربلا بيشتر از كعبه است؟

پاسخ اين است كه شيعيان هم نظر با ديگر فرق اسلامي، براي كعبه حرمت و جايگاه خاصي را قائل است. حد اقل پنج مورد كه نشانگر اهميت كعبه و حج از ديدگاه شيعيان است؛ بيان شد.

شبهه دوم اين بود كه كربلا از ديدگاه شيعيان »قبلة الاسلام» است.

در پاسخ بيان شد درست است كه كربلا از ديدگاه شيعيان مقدس و داراي احترام خاص است؛ اما هيچگاه كربلا را قبله نمي دانند و در هنگام نماز رو به سوي كعبه مي نمايند نه به سوي كربلا. در اين رابطه، نظر فقهاي بزرگ شيعه را ياد آور شديم.

شبهه سوم اين بود كه چرا شيعيان كربلا را برتر از كعبه مي دانند؟

از اين شبهه، دو جواب داده شد:

جواب نخست اين است كه طبق روايات صحيح السند و موثق، كربلا علت آفرينش كعبه است به عبارت ديگر، خداوند كعبه را به خاطر عظمت كربلا و آن كسي در آنجا مدفون است؛ آفريده است از اين جهت برتري كربلا اثبات مي شود.

جهت پاسخ تفصيلي و براي اينكه تا حدودي جواب اين سؤال روشن شود؛ برخي فضائل مشترك و فضائل ويژه كعبه و كربلا مورد بررسي قرار گرفت. كه با دقت در آنها مي توان سؤال را حل كرد.

اما علاوه برآن، چهار روايت كه حد اقل سه روايت آن صحيح و موثق است نتيجه نهائي را با اثبات برتري كربلا بر كعبه روشن ساخت.

در روايت اول امام صادق به ابن ابي يعفور فرمود: اگر فضائل كربلا را بيان كنم؛ حج به كلي تعطيل مي شود. اين سخن نشانه اين است كه كربلا فضائلي دارد كه آنها را كعبه ندارد و الا اين سخن امام بيهوده خواهد بود و ساحت امام معصوم از گفتار باطل و بيهوده به دور است.

در روايت دوم نيز خداوند به زمين كعبه فرمود: بس است ديگر فخر فروشي نكن! اگر زمين كربلا نبود تو را و آن خانه را خلق نمي كردم. اين سخن محكم ترين دليل بر شرافت و افضليت كربلا بر كعبه است؛ زيرا معنايش اين است كه هر فضيلتي را كه كعبه دارد وابسته به وجود كربلا است. و اگر به جز اين روايت، روايت ديگري هم در برتري كربلا نداشتيم؛ فقط همين روايت براي اثبات مطلب كافي بود.

در روايت سوم امام زين العابدين عليه السلام فرمود: خداوند 24 هزار سال قبل از خلقت كعبه، كربلا را حرم امن و مبارك براي خود قرار داد.

و در روايت چهارم آمده است با اينكه كربلا داراي فضائل فراوان است؛ اما به آنها فخر نكرد؛ بلكه به جاي آن خدا را سپاسگزار نمود و خداوند به واسطه اين كار او و به وجود مقدس امام حسين عليه السلام آن را گرامي داشت و برتري بخشيد.

از اين روايات دو مطلب مهم به دست آمد:

1. منشأ برتري كربلا، وجود مقدس امام حسين است و اين مطلب در روايات تصريح شده است؛

2. همانطوريكه امام حسين عليه السلام علت خلقت كعبه است؛ علت خلقت كربلا هم خواهد بود؛ زيرا اگر امام نبود، زمين كربلا هم نبود.

خلاصه مفاد اين روايات اين است كه كعبه در وجود و فضائل خود مرهون كربلا است.

پاسخ دوم نقضي است به اين بيان كه: اگر به عقيده شما كعبه برتر از همه مكان ها است؛ پس چرا بعضي از اهل سنت مانند مالكي ها و برخي مردم مصر، مدينه را برتر از كعبه مي دانند و اين مطلب از كتابهاي معتبر اهل سنت اثبات شد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
81 | bisetareh | | ١٤:١٢ - ٠٦ آذر ١٣٩٢ |
آقاي مجيد عزيز محب اهل بيت
بنده bisetarehغلط بکنم به اهل بيت جسارت بکنم من خاک پاي خادمين وعلماي امام حسين هم نيستم
سعي بنده بر اين بوده حتما نمازم بر تربت سيدالشهدا باشد
خدانکند من وهابي بميرم .کافر بميرم بهتر است تا از فرقه آدم خوار ونجس وهابيت باشم
کل ارض کربلا
مقدس ترين خاک بي شک تربت سيدالشهدا است
تنها خاکي است که ميشود به مقدار کم از آن خورد
کربلا جايي است که خون خدا در آن ريخت
بايد از کعبه بالا تر باشد
ولي اهل سنت مثل رکسانا بدانيد قبلگاه ما کعبه است الکي داستان درست نکنيد
ياعلي
82 | مجيد | Iran - Gorgan | ٢٠:٣٢ - ٠٦ آذر ١٣٩٢ |
سلام
وااايييي اشتباه شده ببخشيد "bisetare" عزيز
شرمنده منطورم اون رکساناي کافر وهابي بود...
خاک تو سرش.
بازم معذرت ميخوام.
ا
83 | bisetareh | | ١٤:٣٣ - ٠٧ آذر ١٣٩٢ |
مجيد عزيز
نياز به معذرت خواهي نيست ميدانم اشتباه شده بنده کوچک همه محبين شيعه هستم کي باشم که شما رو ببخشم
درمورد محمد گلناري عزيز اشتباه کرده بودم اينم قسمت بود شما در مورد من اشتباه کنيد
اين رکسانا وشهلا از پير دختراي وهابي هستند که تازه از نکاح جهاد و ازدواج ميسار فارق گشتند حالا که بهشتي شده اند برايشان دعا ميکنيم که در رکاب ياران عمر خطامحشور شوند
انشالله ما هم محب حضرت علي بن ابيطالب ع بميريم
براي شما ودست اندر کاران سايت مقدس دعاگو هستم
ياعلي
84 | ركسانا | Kazakhstan - Astana | ١٨:٢٣ - ٠٨ آذر ١٣٩٢ |
راستي خانم بي ستاره
فارق اشتباهه درستش فارغ هست. درضمن زن مسلمان به مرد نامحرم "" عزيز"" نمي گويد.
85 | ركسانا | | ١٥:١٥ - ٠٩ آذر ١٣٩٢ |
خانم بي ستاره------ بنده شما را به خوبي ميشناسم. پس لطفا پنهانکاري نفرماييد . شما نه تنها بهره اي از دين نبرده ايد بلکه حتي نمي دانيد شرط ورود به مباحث ديني رعايت ادب است. با گفتن پير دختر به ديگران مي خواهيد بگوييد خودتان جوان هستيد؟ مگر اينجا سايت همسريابي است؟
86 | bisetareh | Iran - Qom | ٢٤:٠٢ - ٠٩ آذر ١٣٩٢ |
خانوم رکسانا شرمنده من مرد هستم وهمه محبين ولايت علي ع عزيز ما هستند
ياعلي ميگوييم وبر منکرش لعنت ميفرستيم
ياعلي
87 | bisetareh | Iran - Qom | ٢٤:٣٦ - ٠٩ آذر ١٣٩٢ |
رکسانا
راستي مگر غلط املايي در دين شما وجود دارد؟
مگر نکته سنجي در ديني که بزرگ آنها سوره بقره را به مدت 12 سال از بر ميکند وجود دارد؟
راستي مگر در ديني که احاديث پيامبر اکرم و قرآن کتابت مولاي موحدين علي ع را آتش ميزنند در اين چيزها دقت مينمايند؟
راستي در ديني که پيامبرش هذيان گو هست وخدايش به زمين آن هم سوار برخر مي آيد وخدايش جسم هست وداراي موهاي فرفري فرقي ميان فارغ وفارق است؟
ودر ديني که به بهانه جهاد زناي محسنه انجام ميدهند وچون حقانيت ازدواج موقت را پذيرفته اند رويشان نميشود بپذيرند ودر مقابلش ازدواج ميسار ميگذارند ودر سوريه در قبال نبودن زن چون براي شهوت ميجنگند نه الله وآن را بايد به هر طريقي تخليه نمايند بامحارم خود نزديکي ميکنند ودرنبود زن حلال است مرد بامرد درآويزد از ديد اين دين به يک نامحرم نشناخته عزيزم گفتن چه اشکالي دارد
لازم به ذکر است قبلا با نام علي کامنت ميگذاشتم ولي چون يکي دو وهابي با اين نام کامنت ميذاشتند براي اشتباه نشدن با آنان از نام bisetarehاستفاده ميکنم ستاره نيستم که دختر باشم
ياعلي مدد
88 | bisetareh | | ١٣:٢٨ - ١٠ آذر ١٣٩٢ |
رکسانا
شما دم از مباحث علمي ميزني؟
درحالي که بزرگ شما عمر بيزار از مباحثه وتفکر بود
در دين شما تفکر حرام به آتش کشيدن حديث حلال وجواز نشر يهود وجود دارد
دم از ادب وبحث نزنيد کارنامه شما در فرار از حقيقت روشن است
بزرگ شما بحث نميکرد گ
بزرگان شما ازترس مراجع رشيد وغيور شيعه بحث با آنها را حرام کرده اند
به راستي رکسانا وهابيت چيست ؟
چيزي جز يهوديت اسلام و آموزهاي شرک پرستي وضعيف کردن قوت دين اسلام؟
ياعلي
89 | bisetareh | | ١٠:٢٦ - ١٣ آذر ١٣٩٢ |
ازسايت عزيز تقاضا دارم کامنت هاي منو تاييد کنند رکسانا فکر نکند ماشيعيان بي جوابيم حرف بدي نزدم
1- گفتم بحث ديني در مقابل وهابيت لازم نيست چون بتشان عمر منطق را قبول نداشت بحث نميکرد
2- ما در اول بحث باهم مشکل داريم وهابيت را کافر ميدانيم چون خدا را جسم ميدانند اول اين مشکلشان را حل کنند بعد بحث نمايند
3- رکسانا پير دختر را بي ادبي ميداند ولي از جهاد نکاح به قول من زناي ساعتي وازدواج ميسار وجهاد الواط را حرفي ازش نميزند چون اين جنايات در خون آنها ريشه دوانده
4- شما هيچ جا در اين سايت جواب شبهات شيعيان را نداديد که شما را لايق بحث بدانيم
6- ما اينجا به خواستگاري وهابيون نميرويم چون نجسند ونميشود با آنه ازدواج کرد پس بيخود خود را جوان جلوه ندهيد منظورمن از پير دختر اين بود که تازه در اين سايت کامنت نذاشتيد وکامنت هاتون قديمي هست
ياعلي مدد ميگوييم کورشود تا نتواند ببيند دشمن
ياعلي ميگوييم وبر منکرش لعنت
ياعلي
90 | خالد | United States - Fremont | ١٧:٣٦ - ١٣ آذر ١٣٩٢ |
سلام.
بي ستاره،شما فرموديد که بزرگ ما سوره بقره را در 12سال حفظ کردند.
از اين حرف شما مشخص ميشه که شما بويي از علم دين و مباحث ديني نبرديد زيرا قرآن بصورت تدريجي بر مردم نازل شده و سوره بقره هم در يک روز نازل نشده که صحابه کرام آنرا در يکروز حفظ بکنن بلکه در طول چندين سال نازل شده پس طبيعي هست که براي حفظ يک سوره ،12سال طول بکشد زيرا تا قبل از 12 سال سوره بقره کامل نشده بوده که حفظ بکنند...مثل امروزه که نبوده قرآن در يک کتاب جامع بوده باشه و مردم آنرا در طول چندماه حفظ بکنند...
91 | مجيد م علي | United States - Los Angeles | ١٧:٢٥ - ١٦ آذر ١٣٩٢ |
الله اکبر

با سلام

خانم رکسانا .... شما را خوب ميشناسم ... جوابهايت که بي ربطه ... سواد هم که نداري ..... هر موقع هم که ديدي اوضاع خيطه و جوابي نداري فرار را بر قرار ترجيح ميدي ...

لبيک يا علي
92 | مجيد م علي | United States - Los Angeles | ١٧:٣٣ - ١٦ آذر ١٣٩٢ |
الله اکبر

با سلام

برادر عزيز جناب bisatareh خواهشمندم در دادن نظر دقت کنيد .... کي گفته که عمر دوازده سال طول داد تا سوره بقره حفظ بکنه .... دقت کنيد ::«« آيا واقعيت دارد كه عمر بن خطاب، سوره بقره را در مدت دوازده سال ياد گرفته است؟»»
ياد بگيره يعني بتونه بخونه ..... حفظ که .......

پس خواهشمندم که دقت فرمائيد

لبيک يا علي
93 | bisetareh | | ٢٤:٥٣ - ١٦ آذر ١٣٩٢ |
آقاي خالد
شما اين جور که حرف ميزني معلوم است که بويي از بحث نبرده اي که به بزرگانتان که اين روايت را ذکر کرده اند توهين ميکني
1- مگر عمر فقط تا پايان نزول سوره بقره زنده بود که شما اينطور ميگي؟ چند سال بعداز اتمام قرآن عمر مرد؟
2- اينجور که اگر به صورت تدريجي مانند ساير صحابه عمر قران را حفظ کرده بود که مورد تعجب صحابه وحتي فرزندش قرارنميگرفت وچندين شتر ذبح نميکرد؟
3- پس ثابت ميشود بعداز نزول کامل اين سوره اين 12 سال شکل گرفته است وگرنه فقطاز عمر نام برده نميشد ومورد نقل مردم نميشد وهمگاني بود
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=15319&bank=question&startrec=1
بسياري از بزرگان اهل سنت از پسر عمر نقل کرده‌اند که دوازده سال طول کشيد تا عمر بن الخطاب سوره بقره را ياد بگيرد:
عن بن عمر قال: تعلم عمر بن الخطاب رضي الله عنه البقرة في إثني عشرة سنة فلما أتمها نحر جزورا
عبد الله عمر گفته: (پدرم) عمر بن الخطاب سوره بقره را در مدت دوازه سال ياد گرفت، وقتي موفق شد، چندين شتر به شکرانه آن ذبح کرد!طبيعى است كه چنين شخصى با چنين استعداد و حافظه‌اى نمى‌تواند جانشين كسى باشد كه قبل از آوردن جبرئيل آيات قرآن را مى‌خوانده و دانش اولين و آخرين را خداوند به او داده است.
پي نوشت:
(1) البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسي ابوبكر (متوفاي458هـ) شعب الإيمان، ج2، ص1954، تحقيق: محمد السعيد بسيوني زغلول، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1410هـ؛
الأنصاري القرطبي، ابوعبد الله محمد بن أحمد (متوفاي671هـ)، الجامع لأحكام القرآن، ج1، ص40، ناشر: دار الشعب – القاهرة؛
ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج44، ص286، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1995؛
الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج3، ص267، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م؛
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، تنوير الحوالك شرح موطأ مالك، ج1، ص162، ناشر: المكتبة التجارية الكبرى ـ مصر، 1389هـ ـ 1969م؛
السيوطي، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج1، ص54، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993؛
الزرقاني، محمد بن عبد الباقي بن يوسف (متوفاي1122هـ) شرح الزرقاني علي موطأ الإمام مالك، ج2، ص27، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411هـ؛
الكتاني، عبد الحي بن عبد الكبير (متوفاي1383هـ)، نظام الحكومة النبوية المسمي التراتيب الإدراية، ج2، ص280، ناشر: دار الكتاب العربي – بيروت.
ياعلي
94 | bisetareh | Iran - Qom | ٢٤:٣٣ - ١٨ آذر ١٣٩٢ |
هوالمحبوب
سلام
دوست وبرادر عزيز "مجيد م علي"محب اهل بيت کامنتي گذاشتم هنوز تاييد نشده
حتما امر شما درست است وسعي بر دقت در نظر دادن خواهم داشت واز دوست عزيزي که به فکر اين هستيد شيعه به اشتباه نيفتد تشکر ميکنم
من هم ميدانم که عمر خطاب حتي در مدت 12 سال نتوانست سوره بقره را درست روخواني کند چه برسد به حفظ در يکي از کامنت هام جاي از رو از بر نوشتم
از اسناد اهل سنت گذاشتم تلاش خليفه دومشون وعلم بيکرانش در مقايسه بابرخي از صحابه واقعا جاي تعجب دارد
بر فرض حفظ سوره بقره به مدت 12 سال چيزي بر ارزش او نمي افزايد چون کساني بودند در سن 10 وکمتر حافظ کل قرآن شده اند
وجاي تعجب دارد مردم کسي را به عنوان خليفه پذيرفتند که فقط قرآن را قبول داشت واز آن چيز زيادي نميدانست
ياعلي
95 | سيد محمد موسوي | Iran - Khorramshahr | ١٣:٠٣ - ٢٦ دي ١٣٩٢ |
تورو به خدا قسمتون ميدم دست برداريد!تا کي ميخواهيد شيعيان را مضحکه خواص وعام کنيد؟ تا کي کند ذهني،تا کي بي فکري،تا کي عقب ماندگي؟به خدا قسم اگه امام حسين الان دوباره زنده بشه از دست شماها تو سر و صورتش ميزنه! تورو خدا بس کنيد،اين خزعبلات چيه ديگه!!!

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ ما مدعاي خود را با دلايل فراوان اثبات كرده ايم اگر مشكلي مي بينيد و نسبت به مورد مشخصي نقدي داريد بيان كنيد با كلي گويي نمي توان مشكلي را حل كرد.

وفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
96 | يا علي مدد | | ١٧:١٢ - ٠٣ بهمن ١٣٩٢ |
با عرض سلام
ممنون خيلي کامل و زيبا بيان کرديد
97 | مهدي محلاتي | United States - Torrance | ٢٣:٠٦ - ٠٦ اسفند ١٣٩٢ |
فقط انسان جاهل و يا معاند است که کربلا را بر تر از کعبه بداند کعبه خانه خدا و رمز توحيد الهي است که خداوند متعال در قرآن حج آن را در صورت استطاعت واجب کرده اما کجاي قرآن نامي از کربلا آمده و کجاي سنت گفته که زيارت کربلا مستحب است؟!!!!! خداي متعال زمانيکه ابرهه قصد نابودي خانه خدا را کرد به هلاکت رساند و کعبه را نجات داد اما زمانيکه هارون الرشيد مرقد امام حسين عليه السلام را با خاک يکسان کرد هيچگونه معجزه اي ديده نشد. امام حسين براي حقيقت کعبه قيام کرد حال شما ميگوييد کربلا بر کعبه برتري دارد؟!!! بله اين درست است که حرمت شخص امام حسين عليه السلام و هر شخص مؤمن از کعبه بيشتر است . اما اينکه حرمت کربلا يا بارگاه از کعبه بيشتر است خير اينگونه نيست. ما تابع سنت رسول الله هستيم و ايشان هيچ دستوري ندادند که براي ايشان يا اهل بيت بارگاه بسازند حتي براي حمزه عموي گراميش نيز بارگاه نساخت تا حداقل سنت شود و ديگران تبعيت کنند مسلما پيامبر ص به هيچ عنوان در شناساندن مستحبات به مسلمانان بخل نميورزيدند و چيزي را کتمان نميکردند.

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

اولا:طبق روايات خود شما هر کس ادعا کند که بايد همه چيز در قرآن باشد، اين شخص زنديق و کافر است. در کتاب شرح السنه در اين خصوص چنين آمده است وإذا سمعت الرجل تأتيه بالأثر فلا يريده، ويريد القرآن، فلا [تشك] أنه رجل قد احتوى على الزندقة، فقم من عنده .و اگر شنيدي که روايتي به کسي رسيد و او آن را قبول نکرد و (صرفاً) قرآن را خواست پس شک نکن که او زنديق است و از پيش او برو.

شرح السنة ، ص 119 رقم 135 ، المؤلف: أبو محمد الحسن بن علي بن خلف البربهاري (المتوفى: 329هـ)، المحقق: عبدالرحمن بن احمد الجميزي ، الناشر: دار المنهاج للنشرو التوزيع - الرياض ، الطبعة : الاولي 1426 هـ

همچنين ابن حزم اندلسي در « الاِحکام في اصول الاَحکام » نيز چنين ميگويد : ولو أن امرأ قال لا نأخذ إلا ما وجدنا في القرآن لكان كافرا بإجماع الأمة. اگر کسي بگويد که ما جز آنچه که در قرآن مي يابيم اخذ نمي کنيم ، چنين شخصي به اجماع امت کافر است .

الإحكام في أصول الأحكام ، ج 2 ص 80 ، المؤلف: أبو محمد علي بن أحمد بن سعيد بن حزم الأندلسي القرطبي الظاهري (المتوفى: 456هـ) ، المحقق: الشيخ أحمد محمد

پس طبق اين ديدگاه خودتان قضائت کنيد آيا شما شامل اين موارد مي شويد يا خير ؟!

اما اينکه شما از فضيلت کربلا بر کعبه ناراحت هستيد اي کاش به منابع خودتان نيز سري مي زديد که تا برايتان روشن مي شد که علماي خودتان اين ادعا را که کعبه در همه ابعاد از همه جا بالاتر است را رد کرده اند. عده اي مدينه را بر مکه برتري مي دهند والمدنيون المدينة أفضل من مکة واختلف البغداديون وأهل البصرة في ذلک فطائفة تقول مکة وطائفة تقول المدينة التمهيد لما في الموطا ج۶ص۱۸ استدل بعض الناس على أن المدينة أفضل من مکة بدعاء الرسول . شرح صحيح البخاري لابن بطال ج۴ص۵۴۴

مالک گويد: الْمَدِينَةُ أَفْضَلُ من مَکَّةَ وَاحْتَجَّ مُقَلِّدُوهُ بِأَخْبَارٍ ثَابِتَةٍ . المحلي ج۷ص۲۷۹

همچنين اهل سنت حجره پيامبر صلي الله عليه و آله را از کعبه افضل مي دانند ابن قيم در اين خصوص گويد:قال ابن عقيل سألني سائل أيما أفضل حجرة النبي الکعبة فقلت إن أردت مجرد الحجرة فالکعبة أفضل وإن أردت وهو فيها فلا والله ولا العرش وحملته ولا جنه عدن ولا الأفلاک الدائرة لأن بالحجرة جسدا لو وزن بالکونين لرجح

ابن عقيل مي گويد. کسي از من پرسيد که: حجره پيامبر بالاتر است از حيث مقام و منزلت يا کعبه؟

پس در جوابش گفتم:اگر حجره به تنهايي باشد همانا که کعبه بالاترست. اما اگر منظورت حجره و آن چيزي که در آن است باشد حجره بالاتر است. بخدا که نه کعبه نه عرش و نه جنت عدن و نه افلاک به آن نمي رسند زيرا در حجره جسدي است (جسد رسول الله) که اگر در برابر کونين هم قرار بگيرد بالاتر است . بدائع الفوائد ج۳ص۱۰۶۵- دار عالم الفوائد

اينکه گفتيد : خدا کعبه را نجات داد اما زمانيکه هارون الرشيد مرقد امام حسين عليه السلام را با خاک يکسان کرد هيچگونه معجزه اي ديده نشد مگر کعبه فقط توسط ابرهه مورد هجوم قرار گرفت. کعبه چندين بار مورد هجوم واقع شد و تخريب شد چرا معجزه نشد؟! وقتي يزيد به کعبه را آتش زد چرا خداوند معجزه نکرد تا کعبه ويران نشود؟! وقتي سيلي آمده و خانه خدا خراب شد چرا خدا جلوي سيل را نگرفت؟! آيا خدا کعبه در زمان ابرهه با خداي کعبه در زمان يزيد فرق داشت؟! آيا قدرت خدا نسبت به قبل کم شده بود ؟! شما هر جوابي را از اين داديد ما نيز در خصوص کربلا همان جواب را مي دهيم فقط اين را بدانيد

معجزه در دست خداست اگر او نخواهد چيزي اتفاق نمي افتد

اما در باره ساخت بارگاه اگر واقعا اين اشکال دارد چرا عمر وقتي به فلسطين رفت بارگاه حضرت ابراهيم را تخريب نکرد حال آيا شما از عمر بيشتر در اين خصوص مي فهميد آيا او حکم شرعي خود را نمي دانست آيا اين حرف شما توهين به فهم عمر نيست؟!

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
98 | جواد | | ١٤:٠٣ - ٢٩ فروردين ١٣٩٣ |
بسم الله الرحمن الرحيم
افراد بي اطلاع و كم اطلاع و يا بعضا مريض احوال هستند كه كعبه را بالاتر از كربلا بدانند.
اولا اگر حسين و خون حسين و بذل جان حضرت عشق عليه السلام نمي بود، پس چيزي از كعبه و اسلام باقي نميماند.
مگر اين يزيد نبود كه كعبه را به منجنيق بست؟
صداي چند نفر درآمد؟
چه كسي به مبارزه با يزيد برخاسته بود؟ و پس از اين واقعه برخاست؟
در مقابل واقعه ((حره)) كدام لشكر ها براي مبارزه با يزيد تجهيز شده بودند؟
اكنون چه تفكري دقيقا مقابل تفكر يزيد حرام زاده لعنة الله عليه مي باشد؟
ثانيا اصلا احتياحي به اين حرفها نيست
زيرا اصلا در احاديث پيغمبر اكرم صلي الله عليه و له و سلم رواياتي وجود دارد مبني بر اينكه مثلا احترام مؤمن از كعبه بالاتر است.
يا علي مدد
99 | amin | | ١٨:٠٥ - ٢٣ تير ١٣٩٣ |
من موندم خداييش که اين افراطي هاي تشيع اين قدر تو گوش ادماي بيسواد خوندن که کزبلا ارزشمند تر از کعبه است کهمادر بزرگ بنده ميگه روحانيشون گفته زيارت کربلا واجب است و بر زيارت کعبه اولاتر!
من نميدونم چرا يه ايه تو قرآن از تقدس سرزمين کربلا نيست؟
ايا کربلا قبل شهادت امام سوم ما تقدس داشت؟چرا؟

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. زيارت کربلا واجب نيست ولي از زيارت کعبه بالاتر است در متن در هر دو مورد دلايل و توضيحاتي داده شده است.

2. قرار نيست در مورد تمام احکام در قرآن مطالبي آورده شود بلکه در بسياري از موارد در قرآن سخني به ميان نيامده است. رسول الله صلي الله عليه و آله به حکم قرآن بيان کننده احکام الهي است و خودش مشرع است سخنان رسول الله در تشريع احکام همانند سخن خداوند در قرآن حجيت دارد تاکيد بر حضور همه چيز در قرآن واضح البطلان است.

3. تقدس کربلا بواسطه امام حسين عليه السلام و هدف مقدس ايشان به آن بها داده است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
100 | نرگس | | ٠٨:٢٢ - ٢٧ تير ١٣٩٣ |
سلام برحسين و يارانش (چه ياران کربلا چه ياران حال چه ياران فرزندش مهدي)
کامنت هارو خوندم. درکل شيعيان خيلي مستدل تر و پر تر بحث ميکنند
اللهم عجل لوليک الفرج
101 | جمشید | | ٠٨:٥٣ - ٠٧ ارديبهشت ١٣٩٤ |
سلام علیکم لطفا روایاتی که در مورد ولادت حضرت امیر در کعبه را برام بیان بفرمایید (فقط از کتب شیعهباشد و روایت باشد نه نقل تاریخی لطفا بیان بفرمایید هرچه که هست )
و بررسی سندی هم بکنید

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
روايات در خصوص تولد حضرت علي عليه السلام در کعبه فراوان و در حد مستفيض است به چند مورد در اين خصوص اشاره مي کنيم:
1 روضة الواعظين رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ‏ إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ ضَرَبَهَا الطَّلْقُ وَ هِيَ فِي الطَّوَافِ فَدَخَلَتِ الْكَعْبَةَ فَوَلَدَتْ‏ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ‏ ع فِيهَا
2.قال عمرو بن عثمان‏ ذكرت هذا الحديث لسلمة بن الفضيل فقال- حدثني محمد بن إسحاق عن عمه موسى بن بشار أن علي بن أبي طالب ع ولد في الكعبة
بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏35 ؛ ص23
3. روي أن جعفر بن محمد الصادق عليه السلام زار أمير المؤمنين صلوات الله عليه.... السلام عليك يا من ولد في الكعبة .بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج 97 ص 374
4. العمدة مِنْ مَنَاقِبِ ابْنِ الْمَغَازِلِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ التَّبِيعِ‏ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَلَّامٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ رَوْحٍ السَّاجِيِّ عَنْ يَحْيَى بْنِ الْحَسَنِ الْعَلَوِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ الْمَكِّيِّ الدَّارِمِيِّ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: كُنْتُ جَالِساً مَعَ أَبِي وَ نَحْنُ نَزُورُ قَبْرَ جَدِّنَا ع وَ هُنَاكَ نِسْوَانٌ كَثِيرَةٌ إِذْ أَقْبَلَتِ امْرَأَةٌ مِنْهُنَّ فَقُلْتُ لَهَا مَنْ أَنْتِ رَحِمَكِ اللَّهُ قَالَتْ أَنَا زَيْدَةُ بِنْتُ الْعَجْلَانِ‏ مِنْ بَنِي سَاعِدَةَ فَقُلْتُ لَهَا فَهَلْ عِنْدَكِ شَيْ‏ءٌ تُحَدِّثِينَّا بِهِ قَالَتْ‏ إِي وَ اللَّهِ حَدَّثَتْنِي أُمِّي أُمُّ عُمَارَةَ بِنْتُ عُبَادَةَ بْنِ فَضْلِ بْنِ مَالِكِ‏ » بْنِ الْعَجْلَانِ السَّاعِدِيِّ أَنَّهَا كَانَتْ ذَاتَ يَوْمٍ فِي نِسَاءٍ مِنَ الْعَرَبِ إِذْ أَقْبَلَ أَبُو طَالِبٍ كَئِيباً حَزِيناً فَقُلْتُ‏ مَا شَأْنُكَ يَا أَبَا طَالِبٍ فَقَالَ إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ فِي شِدَّةِ الْمَخَاضِ ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى وَجْهِهِ فَبَيْنَا هُوَ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَ مُحَمَّدٌ فَقَالَ مَا شَأْنُكَ يَا عَمِّ فَقَالَ إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ تَشْتَكِي الْمَخَاضَ فَأَخَذَهُ بِيَدِهِ وَ جَاءَا وَ قُمْنَ مَعَهُ‏ فَجَاءَ بِهَا إِلَى الْكَعْبَةِ فَأَجْلَسَهَا فِي الْكَعْبَةِ ثُمَّ قَالَ اجْلِسِي‏ عَلَى‏ اسْمِ‏ اللَّهِ‏ قَالَتْ فَطَلِقَتْ طَلْقَةً فَوَلَدَتْ غُلَاماً مَسْرُوراً نَظِيفاً مُنَظَّفاً لَمْ أَرَ كَحُسْنِ وَجْهِهِ فَسَمَّاهُ أَبُو طَالِبٍ عَلِيّاً وَ حَمَلَهُ النَّبِيُّ حَتَّى إِذَا أَدَّاهُ‏ إِلَى مَنْزِلِهَا قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع فَوَ اللَّهِ مَا سَمِعْتُ بِشَيْ‏ءٍ قَطُّ إِلَّا وَ هَذَا أَحْسَنُ مِنْهُ‏
اگر روايايتي را در اين خصوص نيز نداشتيم باز شهرت تولد حضرت در کعبه کافي است
روايتي که مستفيض شد ديگر نياز به بررسي سند ندارد بسياري از بزرگان شيعه تصريح كرده اند كه وقتي روايتي مستفيض شد، نيازي به بررسي سندي ندارد؛ از جمله مرحوم صاحب جواهر در بحثي مي نويسد :
فلا ريب في استفاضتها بحيث تستغني عن ملاحظة السند كما هو واضح ... .
ترديدي در مستفيض بودن سند آن نيست؛ به طوري كه ما را از ملاحظه سند روايت بي نياز مي كند؛ چنانچه اين مطلب آشكار است.
النجفي ، الشيخ محمد حسن (متوفاي1266هـ)، جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام ، ج10، ص286، تحقيق وتعليق وتصحيح: محمود القوچاني، ناشر : دار الكتب الاسلامية ـ تهران، الطبعة: السادسة، 1363ش .
و آقا رضا همداني نيز اين گونه استدلال مي كند :
واستفاضة هذه الأخبار مغنية عن البحث عن سندها ... .
مستفيض بودن اين روايات، ما را از تفحص در سند آن بي نياز مي كند.
الهمداني ، الحاج آقا رضا (متوفاي1322هـ)، مصباح الفقيه (ط.ق)، ج2، ص375، ناشر : منشورات مكتبة الصدر ـ طهران
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
 [1] [2] [3]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها