2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
آيا روايت «انما اكلت يوم اكل الأبيض» از قول امير المؤمنين عليه السلام صحت دارد؟
کد مطلب: ٥١٦٨ تاریخ انتشار: ٢٩ خرداد ١٣٨٧ تعداد بازدید: 7160
پرسش و پاسخ » امام علي (ع)
آيا روايت «انما اكلت يوم اكل الأبيض» از قول امير المؤمنين عليه السلام صحت دارد؟

سؤال كننده : امير احمدي

توضيح سؤال :

اخيراً يكي از وبلاگ هاي اهل تسنن ، خطبه اي از امير المؤمنين عليه السلام را نقل كرده است كه از وقتي اين مطلب را خوانده ام ، اعصابم بهم ريخته و سر درد شديدي گرفته ام .

بنده عين مطالب وي را براي شما مي فرستيم . اميدواريم كه هر چه سريعتر جواب آن را براي ما ارسال نماييد .

اصل مطلب ايشان :

داستان سه گاو از زبان حضرت علي رضي الله عنه :

روزي حضرت علي مي خواستند سخنراني كنند خوارج شعار دادند و اجازه ندادند حضرت علي سخنراني كند ايشان با ناراحتي از منبر پايين آمدند و سپس براي كساني كه نزديك وي بودند فرمودند: مثال من و مثال عثمان مثل داستان آن سه گاو كه در جنگل بودند است.

سه گاو يكي به رنگ سفيد ديگري قهوه اي و ديگري به رنگ سياه در جنگلي زندگي مي كردند بعد از مدتها شيري وارد آن جنگل شد وقتي گاوها را ديد در خوردنشان طمع كرد اما ديد آنها سه نفر هستند و او تنهايي قادر به آن نيست لذا تصميم گرفت ميان گاوها تفرقه بياندازد با دو گاو سياه و قهوه اي تماس گرفت و گفت رنگ پوست ما شبيه هم است اين گاو سفيد شما را بدنما نموده اجازه دهيد او را بخورم .

گاو سياه و قهوه اي موافقت كردند شير در برابر چشمان آن دو ، گاو سفيد را خورد . بعد از مدتي با گاو قهوه اي تماس گرفت و گفت رنگ پوست ما كاملا شبيه است اجازه بده گاو سياه را بخورم گاو قهوه اي موافقت نمود.

چند روزي گذشت تا اينكه شير گرسنه شد بدون تعارف و هيچ مشكلي به نزد گاو قهوه اي آمد و گفت اكنون نوبت تو است مي خواهم تو را بخورم . گاو قهوه اي گفت پس اجازه بده من سه بار فرياد بزنم گفت فرياد بزن . گاو قهوه اي گفت : من روزي خورده شدم كه گاو سفيد خورده شد...( يعني اگر من آن روز گاوسفيد را تنها نمي گذاشتم امروز نوبت به من نمي رسيد)

حضرت علي فرمود : روزي كه عثمان كشته شد من مقداري سستي نمودم اگر سستي نمي كردم امروز اينگونه اهانت نمي شدم. قتلت يوم قتل عثمان .

انما اكلت يوم اكل الابيض . فلو اني نصرته لما اكلت

ثم قال علي : انما انا وهنت يوم قتل عثمان و لو اني نصرته لما هنت . قالها ثلاثا

البدايه و النهايه ج 7 ص 233 .

پاسخ :

اولا: يكي از تهمت هايي كه بني اميه و در رأس آن ها معاوية بن أبي سفيان به امير المؤمنين عليه السلام مي زدند ، شركت و يا كوتاهي كردن آن حضرت در ماجراي كشته شدن عثمان است .

خود امير المؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه به اين اتهام معاويه اشاره كرده و در جواب وي در نامه اي مي فرمايند :

وَ لَعَمْرِي يَا مُعَاوِيَةُ لَئِنْ نَظَرْتَ بِعَقْلِكَ دُونَ هَوَاكَ لَتَجِدَنِّي أَبْرَأَ النَّاسِ مِنْ دَمِ عُثْمَانَ وَ لَتَعْلَمَنَّ أَنِّي كُنْتُ فِي عُزْلَةٍ عَنْهُ إِلَّا أَنْ تَتَجَنَّي فَتَجُنَّ مَا بَدَا لَكَ وَ السَّلَامُ .

نهج البلاغه ، نامه 6 .

اي معاويه ! قسم به جان خودم اگر با نگاه عقل بنگري ، نه با چشم هوا و هوس ، مي يابي كه من از همه در خون عثمان مبراترم ، و مي داني كه من از آن بر كنار بوده ام جز اين كه بخواهي خيانت كني و چنين نسبتي را به من بدهي ، اكنون كه چنين است هر جنايتي كه مي خواهي بكن (و السلام)

و در نامه 28 نيز خطاب به معاويه مي فرمايد :

ثُمَّ ذَكَرْتَ مَا كَانَ مِنْ أَمْرِي وَ أَمْرِ عُثْمَانَ فَلَكَ أَنْ تُجَابَ عَنْ هَذِهِ لِرَحِمِكَ مِنْهُ فَأَيُّنَا كَانَ أَعْدَي لَهُ وَ أَهْدَي إِلَي مَقَاتِلِهِ أَ مَنْ بَذَلَ لَهُ نُصْرَتَهُ فَاسْتَقْعَدَهُ وَ اسْتَكَفَّهُ أَمْ مَنِ اسْتَنْصَرَهُ فَتَرَاخَي عَنْهُ وَ بَثَّ الْمَنُونَ إِلَيْهِ حَتَّي أَتَي قَدَرُهُ عَلَيْهِ

كَلَّا وَ اللَّهِ (لَ قَدْ عَلِمَ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَ الْقائِلِينَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنا وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا)

وَ مَا كُنْتُ لِأَعْتَذِرَ مِنْ أَنِّي كُنْتُ أَنْقِمُ عَلَيْهِ أَحْدَاثاً فَإِنْ كَانَ الذَّنْبُ إِلَيْهِ إِرْشَادِي وَ هِدَايَتِي لَهُ فَرُبَّ مَلُومٍ لَا ذَنْبَ لَهُ وَ قَدْ يَسْتَفِيدُ الظِّنَّةَ الْمُتَنَصِّحُ (وَ مَا أَرَدْتُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيب) .

سپس در باره وضع من با عثمان يادآور شده اي و اين جوابش به عهده تو است كه از خويشان و بستگانش بودي كداميك از ما دشمنيش با او شديدتر بود و راه را براي كشندگانش مهياتر ساخت ؟ آيا كسي كه به ياريش پرداخت و از او خواست كه بجايش بنشيند و دست بكشد و يا كسي كه (عثمان) از او ياري خواست و او تاخير كرد تا مرگ بر سرش هجوم آورد و زندگيش به سرآمد ؟

نه ، به خدا سوگند : خداوند مانعان از نصرت را خوب مي شناسد ، و هم آنان كه به برادران خود مي گفتند: به سوي ما آئيد و به هنگام ناراحتي جز تعداد كمي بكمك نمي شتافتند .

من نمي گويم : در مورد بدعت هائي كه به وجود آورده بود بر او عيب نمي گرفتم ، مي گرفتم و از آن عذر خواهي نمي كنم اگر گناه من هدايت و ارشاد او است ، بسيارند كساني كه مورد ملامت واقع مي شوند و بي گناهند و به گفته شاعر: «گاهي شخص ناصح و خير خواه از بس اصرار در نصيحت مي كند، مورد تهمت قرار مي گيرد»

و من قصدي «جز اصلاح تا حد توانائي ندارم و موفقيت من تنها بلطف خدا است و توفيق را جز از خداوند نمي خواهم بر او توكل كردم و به او باز گشتم» .

اين نامه ها نشان مي دهد كه در همان زمان بني اميه و در رأس آن معاوية بن أبي سفيان تلاش مي كردند كه به نحوي امير المؤمنين عليه السلام را به قتل عثمان مرتبط كرده و به همين بهانه با آن حضرت بجنگند .

ثانياً: دليل اصلي شروع جنگ جمل و نيز جنگ صفين ، همين بهانه بود كه آن ها مي گفتند امير المؤمنين عليه السلام در قضيه كشته شدن عثمان كوتاهي كرده و قاتلان عثمان را (شير داستان بالا) در اردوي خود راه داده است . و ما مي خواهيم از قاتلان عثمان انتقام بگيريم ؛ در حالي كه خود آن ها در كشتن عثمان نقش اساسي داشتند . در حقيقت عايشه ، طلحه ، زبير و معاويه از قاتلان اصلي عثمان به حساب مي آيند ؛ چرا كه آن ها بودند كه صحابه را در اين امر تحريك كردند . براي اطلاع بيشتر در اين باره به اين آدرس مراجعه بفرماييد :

https://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=47

اين مدارك نشان مي دهد كه روايت ذكر شده در سايت اهل سنت نيز از ساخته هاي افسانه پردازان دربار معاوية بن أبي سفيان بوده و نويسنده مقاله نيز با چشمان بسته و شايد به پيروي از معاويه و براي اثبات نظر معاويه ، مي خواسته امير المؤمنين عليه السلام را جزء مقصرين در ماجراي كشته شدن عثمان قلمداد كند ؛

ثالثاً: سند روايتي كه آقايان به او استدلال مي كنند ضعيف است و بدون اين كه سند روايت را بررسي كند ، آن را در وبلاگ خود گذاشته است .

دليل سند روايت ضعيف :

اين روايت را طبراني در المعجم الكبير با اين سند نقل مي كند :

( 113 ) حدثنا علي بن عبد العزيز ثنا عارم ثنا حماد بن زيد حدثنا مجالد بن سعيد عن عمير بن رودي قال خطبهم علي رضي الله تعالي عنه فقطعوا عليه خطبته فقال إنما وهنت يوم قتل عثمان رضي الله تعالي عنه وضرب لهم ... .

المعجم الكبير - الطبراني - ج 1 ص 81 .

در سند اين روايت دو مشكل اساسي وجود دارد ؛ يكي مجالد بن سعيد و ديگري عمير بن رودي .

هيثمي بعد از نقل روايت مي گويد :

رواه الطبراني وعمير لم أعرفه ، وبقية رجاله رجال الصحيح غير مجالد بن سعيد وفيه خلاف .

مجمع الزوائد - الهيثمي - ج 7 ص 245 .

مزي در تهذيب الكمال ، ج 27 ، ص 220 در باره مجالد بن سعيد مي نويسد :

قال البخاري : كان يحيي بن سعيد يضعفه ، وكان عبد الرحمان بن مهدي لا يروي عنه شيئا . وكان ابن حنبل لا يراه شيئا يقول : ليس بشئ .

بخاري گفته است : يحيي بن سعيد او را تضعيف كرده و عبد الرحمن بن مهدي از روايت نقل نمي كرد ، احمد بن حنبل ارزشي براي او قائل نبود و مي گفت : او ارزشي ندارد .

عن يحيي بن معين : لا يحتج بحديثه .

از يحيي بن معين نقل شده كه به احاديث او استدلال نمي شود .

وقال أبو بكر بن أبي خيثمة عن يحيي بن معين : ضعيف ، واهي الحديث .

ابوبكر بن أبي خيثمه از يحيي بن معين نقل كرده است كه او ضعيف و احاديثش بي ارزش است .

و مذمت هاي بسياري كه ما به اختصار نقل كرديم .

و عمير بن رودي نيز مجهول است .

آيا امير المؤمنين در قضيه كشتن عثمان كوتاهي كرد ؟

رابعاً: وقتي صحبت از روابط حسنه ميان خلفا مي شود، علماي اهل تسنن مي گويند كه علي عليه السلام در قضيه كشته شدن عثمان از وي دفاع كرد و حتي دو فرزند بزرگوارش امام حسن و امام حسين عليهما السلام را براي دفاع از عثمان فرستاد و...

اما در اين جا با انتشار چنين مطالبي مي خواهند ثابت كنند كه آن حضرت در قتل عثمان كوتاهي كرده است و بعد ها (نعوذ بالله) پشيمان شده و حتي كوتاهي در آن قضيه را دليل اصلي كشته شدن خودش قلمداد كرده است .

ما از علماي اهل تسنن سؤال مي كنيم كه بالأخره امير المؤمنين عليه السلام از عثمان دفاع كرده است يا نه ؟ اگر دفاع كرده است ، پس چرا چنين مطالب توهين آميز و زننده را نقل مي كنيد ؟

اگر دفاع نكرده ، علت دفاع نكردنش چه بوده ؟ آيا عثمان را مستحق كشته شدن و قاتلان وي را بر حق مي دانسته است ؟

براستي هدف نويسنده مقاله چه بوده است ؟

آيا مي خواسته ثابت كند كه امير المؤمنين عليه السلام در قضيه كشتن عثمان (نعوذ بالله) سستي كرده و از عثمان دفاع نكرده است ؟ اگر چنين باشد ، پس امير المؤمنين عليه السلام ، عثمان را مستحق كشته شدن مي دانسته و پذيرش اين مطلب ، زير بناي مذهب اهل سنت را فرومي پاشد .

خامساً: تشبيه خلفاء به گاو خود يك نوع اهانت به آنان است كه اگر چنان كه يك شيعه اين چنين تشبيهي مي كرد آقايان اهل سنت آسمان را بر سر او ويران مي كردند ؛ ولي خود در اين زمينه آزاد هستند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
1 | عليرضا | Iran - Qom | ١٢:٠٠ - ٣٠ خرداد ١٣٨٧ |
به نام خدا
داستان سه گاو را به دقت خواندم و متوجه شدم چيزي جز داستاني نا مأنوس و تشبيهي عجيب و دروغين در آن نيست آيا از شخصيت فصيح و بزرگواري چون حضرت علي (ع) که کتاب گرانمايه اي چون نهج البلاغه دارد که داراي محتواي بسيار زيبا و فصاحتي عجيب از يک انسان معمولي مبرا است چنين داستاني ذکر کند که بگويد ما دو نفر مثل سه گاو هستيم . آيا اين صحيح است که تشبيه دو چيز را به سه چيز کند ؟ و اين از فصاحت به دور است.
ثانيا: در داستان مذکور ذکر شده که «اکنون نوبت تو است مي خواهم تو را بخورم» يعني قبل از اينکه گاو آخر را بخورد اجازه گرفته يا لا اقل به او خبر داده است و در اين داستان که ذکر شده ؛ يعني قبل از اين که حضرت بالاي منبر بروند و مشغول صحبت و خطبه بشوند خبر از اين داشته اند که گروهي مي خواهند عليه حضرت شعار بدهند و حضرت نتواند خطبه را ادامه يا شروع کند ولي حضرت باز هم مشغول خطبه خواندن شدند باز هم اين عمل از شخصي عاقلي مثل حضرت مبرا مي باشد.
ثالثا: در داستان ذکر شده که شير تصميم به تفرقه ميان گاوها گرفت تا بتواند انها را بخورد معلوم مي شود در در اين گاوها اختلاف شديدي بوده که به وسيله اين اختلاف مي توانست تفرقه بيندازد در صورتي اين اختلاف طبق پاسخي که دوستان پاسخ به شبهات موسسه حضرت ولي عصر (عج) داده اند اختلاف از طرف معاويه بوده يعني معاويه قصد اختلاف داشته است يعني اين معاويه بوده است که گاو اول و دوم و سوم را خورده است ؛ يعني معاويه بوده است که عثمان را به قتل رسانده است و همچنين حضرت علي را.
و خلاصه من از اين داستان چيزي جز دروغ بودنش در نيافتم .
2 | يك دوست | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠١ تير ١٣٨٧ |
نويسنده اين افسانه كسي نيست مگر آقاي مولوي عبدالمجيد (به قول يكي از دوستان عكاس باشي) كه بسياري از مقالات عليه نظام و شيعه تراوشات ذهني اين آخوند وهابيست .
يك مثل معروف داريم كه ميگه « الولد الچموش يشبه بالعموش » حالا اين شخص هم افكارش متاثر از افكار عموي عزيزشان جناب مولوي ملا زاده است اين را بايد عرض كنم كه ملا زاده برادر مولوي عبدالعزيز ، پدر عبدالمجيد و پدر خانم عبدالحميد است كه از ليدر هاي وهابيت واز دشمنان درجه يك شيعه و جمهوري اسلاميست كه براي هيچ كس اين مطلب پوشيده نيست .
خود مولوي عبدالعزيز آنطور كه نقل مي كنند شديدا طرفدار وحدت بوده و افكار ضد وهابيت داشته ولي بعد از فوتشان اطرافيانش در دامن وهابيت افتاده اند واين درد است كه رهبري اهل سنت منطقه به دست چنين افراد تندرو و بي منطق و گاها هتاك وبي ادب باشد .
از شما كه تلاش مي كنيد و پاسخ اين شبهات را ميدهيد تشكر ميكنم يكي از اثرات افشاگري شما اين است كه اين افراد مجبور ميشوند بخاطر حفظ آبروي نداشته خود اين چرنديات را از وبلاگشان خذف كنند خدا به شما جزاي خير دهد
3 | ابوعمار | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٤ تير ١٣٨٧ |
تشكر از توجه و محبت شما اينجانب ديشب اتفاقا شام را مهمان برادر گرامي دكتر قزويني بودم. امشب تهران منزل يكي از اساتيد هستم . از نوع برداشت برخي از برادران متاسفم. هدف من از آوردن اين داستان پند آموز و حكيمانه از حضرت علي اين است كه ما نيز از اين داستان پند بپذيريم و مواظب باشيم دشمنان نبايد ما را از هم جدا كنند و يكي يكي به حسابمان برسند . من از اين داستان در مجالس مختلف به عنوان عبرت گرفتن و دوري نجستن از هم استفاده كرده ام . خداوند به مسلمانان بينش عنايت فرمايد

پاسخ:
جناب ابوعمار ! انشاء الله كه هدف شما همان است كه خود گفته‌ايد ؛ اما اين را نيز بدانيد كه شما يك عالم ديني هستيد ، از يك عالم ديني انتظار نمي‌رود كه مطالبي را نقل كند كه سر تا پا دروغ است .
از شخصي همانند شما انتظار مي‌رود كه قبل از نوشتن هر مطلبي ، روي صحت و سقم آن و نيز عوارضي كه دارد فكر كنيد .
بي شك اين افسانه را بني اميه ساخته‌اند كه مي‌خواستند امير المؤمنين عليه السلام را قاتل عثمان و مقصر اصلي معرفي كنند ؛ در حالي كه همه مي‌دانند ياران رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) به دستور عايشه ، طلحه و زبير و با نقشه‌هاي كه آن‌ها كشيده بودند ، از اطراف و اكناف كشورهاي اسلامي جمع شدند و عثمان را كشته و حتي به همسر او نيز تعرض كردند و امير المؤمنين عليه السلام و ياران آن حضرت هيچ نقشي در كشتن عثمان نداشته‌اند .
استاد حسيني قزويني مد ظله العالي در مقاله‌اي اين مطلب را بررسي كرده است كه مي‌توانيد به اين آدرس مراجعه بفرماييد :
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=47
آيا بهتر نبود كه قبل از نوشتن اين مطلب ، لا اقل سند آن را بررسي مي‌كرديد ؟
والسلام علي من اتبع الهدي
گروه پاسخ به شبهات
4 | ابومصعب | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٩ تير ١٣٨٧ |
يک چيزي به شما رافضي ها بگم.نميدونم اين مطالب رو لز کجا مياريد.ولي واقعا در دروغ گفتن اعجوبه هستيد و خيلي خوب پيامبر را زير سوال ميبريد که نتونست شاگردان خوب تربيت کنه بلکه همه دنبال قرات بودند مانند حضرت عمر که حتي موقع خواب بر روي خاک ميخوابيد و کفشها را به زير سر ميگذاشت.ببينيد چه ثروتي
لعنت الله عليک يا رافضي

پاسخ:
بد نيست به بررسي سند روايت فوق از کتب اهل سنت دقت نماييد تا ديگر مدعي از کجا پيدا کردن مطلب توسط ما نباشيد
ادعاي گفتن اين که شما دروغ مي گوييد و ... آسان است اما بهتر است به جاي ادعا کمي تعقل کرده و با منطق بحث نماييد اگر مدرک مستدلي در رد و يا تاييد حديث فوق داريد بفرماييد تا ما هم استفاده کنيم
راجع به فضائل جناب عمر خوب است که به لينک ذيل نيز مراجعه نماييد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=31
و در رابطه با غلو در مذهب اهل سنت نيست مي توانيد به لينک زير مراجعه کنيد:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=105
5 | مهدي ذ | | ١٢:٠٠ - ١٠ تير ١٣٨٧ |
با سلام به ابو مصعب :
اولا" كه فرموديد (يک چيزي به شما رافضي ها بگم) ، با يد عرض كنم اگر منظور از رافضي كساني هستند كه سنت رسول ا...(ص) را پيروي كرده و اهل بيت او را كشتي نجات ( صواعق المحرقه را ببينيد) و حبل المتين ( اشعار امام شافعي را ببينيد ) ميدانند ، حق با شماست و ما رافضي و ترك كننده هر چيز غير از اسلام هستيم
و عادت به ازدواج با محارم نداريم (المغني:10/155-152والمبسوط للسرخسي / ج 9 / ص 85 / ط دار المعرفة 1406 ه )
و همجنس بازي را سنت پيامبر نمي دانيم ( طبقات الشافعية الكبرى/ ج4 / ص43 الى ص45 ت263 / ط دار هجرالثانية 1992 )
و كرم خوري و خوردن اينگونه جانورها را در شان انسان نمي بينيم واينكار را انجام نمي دهيم (المغني لابن قدامة 11 / 65، رحمة الأمة في اختلاف الأئمة ، ص 251 .)
و... بلي ما رافضي هستيم . يعني كساني كه غير سنت الهي را ترك مي كنند .
ثانيا" فرموديد (نميدونم اين مطالب رو لز کجا مياريد) . بايد عرض كنم اگر كمي دقت مي كرديد اين داستان را از كتاب البدايه و النهايه ج 7 ص 233 ميتوانستيد مطالعه كنيد .
انسان با جانور يك فرق اساسي دارد .آن هم قوه تعقل اوست . اوبايد ابتدا مطالعه كرده و با اين نعمت خدا ، مطالب راتجزيه و تحليل كند . نه آنكه هر جا فرم ( ارسال نظر ) را ديد آنرا پر كند بدون آنكه كتابهاي خود را مطالعه كرده باشد .
ثالثا" فرموديد :(واقعا در دروغ گفتن اعجوبه هستيد و خيلي خوب پيامبر را زير سوال ميبريد). بخاري در صحيح خود جزء 7 باب ما ذبح علي النصب و الاصنام ! آورده :
( پيامبر قبل از بعثت خود براي زيد غذا آورد که در ان گوشت نيز بود .زيد آن غذا را نخورد و به پيامبر اکرم فرمود من از اين گوشتهائي که شما بنام بتها ي خود ذبح ميکنيد نمي خورم .) .
يعني كه : 1- زيد قبل از بعثت رسول به مسئله توحيد آشنا تر بوده و 2-رسول خدا نيز مانند ساير مردم عصر جاهليت داراي بت بوده و ذبح خود را با نام آنها انجام مي داده است .
در صحيح بخاري ج 6 باب كتاب النبي الي كسري و قيصر و مسلم در صحيح خود ج 7 باب كراهيه التدوي باللدود ، آورده اند :
(دردوران مرض پيامبر به دهان او دوا ريختيم و آن حضرت اشاره مي كرد كه نريزيد ما گفتيم چون او مريض است از خوردن دارو امتناع مي ورزد ولي چون به هوش آمد گفت مگر من شما را از ريختن دوا نهي ننمودم گفتيم ما فكر كرديم كه در اثر مرض از خوردن آن كراهت داريد آنگاه فرمود نبايد بجز عباس كسي در اين خانه بماند مگر اينكه در جلو چشم من به دهان وي از همين دوا ريخته شود )
واقعا" خجالت آور است ترجيح مي دهم ديگر دروغ هاي شما را كه به رسول ا... مي بنديد ننويسم . چون حتي دهان ناقل اين حديث ها هم واجب التطهير ميشود .
رابعا" فرموديد :( مانند حضرت عمر که حتي موقع خواب بر روي خاک ميخوابيد و کفشها را به زير سر ميگذاشت). عزيزم چطور ممكن است فردي اينگونه باشد اما حتي از احوال ضعيفان پايتخت حكومت خود نيز خبر نداشته باشد ؟ تاريخ مي گويد :
هنگاميكه عمر از شام به مدينه بازگشت روزي از مردم كناره گرفت تا از احوال مردم مطلع شود از كنار خيمه پشمينه پيرزني گذر كرد و به سوي او رفت .پيرزن به او گفت اي مرد عمر هنگاميكه از شام بازگشت چه كرد؟ عمر به او گفت او از شام بازگشته وبه مدينه رسيده است . پيرزن گفت خدا او را از طرف من جزاي خير ندهد عمر گفت واي بر تو ! چرا ؟ پيرزن گفت زيرا سوگند به خدا او از وقتي كه به خلافت رسيده تا به حال هيچ درهم و ديناري از عطاهايش به من نداده است .عمر گفت واي بر تو ، عمر از كجا حال تو را بداند . حال آنكه تو در اينجا هستي . زن گفت سبحان ا... گمان نمي كردم كسي بر مردم والي شود و از شرق و عرب حكومتش مطلع نباشد .
(من حياه الخليفه ص 380 و فتوحات الاسلاميه ج2 ص 407 ).
اين در حاليست كه در كتاب نظريات الخليفتين ج2 ص8 و شيخان بلاذري ص237 مي خوانيم :
مردي به عمر گفت چاق شده اي . عمر در پاسخ گفت : چرا نشوم حال انكه من در ميان زناني هستم كه جز پر كردن شكم من تلاشي ندارند .
در كتاب نظريات الخليفتن ص76 و طبقات ج3 ص 230 ميخوانيم :
عبدالله بن عمر نقل مي كند كه پدرم را در حالي ديدم كه دهانش آب افتاده بود . پرسيدم در چه حالي؟ گفت ملخ سرخ شده ميل دارم .
آيا اين همان خليفه تارك دنيا و ساده زيست است ؟ .
در شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد شافعي معتزلي مي خوانيم : ابن عباس نقل مي كند : در اوايل حكومت عمر بر او وارد شدم بر او ظرفي شامل يك صاع خرما آورده شد . مرا دعوت به خوردن نمود .من يك دانه خرما خوردم و او شروع به خوردن كرد و تا آخرش را خورد سپس از كوزه اي كه نزد او بود نوشيد و بر متكائي تكيه داد و دراز كشيد .
در آخر بايد بگويم كه ما چون پيرو اهل بيت و رسول ا... هستيم با دليل و مدرك با شما روبرو شديم و از فحش و تهمت بي دليل پرهيز مي كنيم . اميدوارم كه با كمي تفكر به دين شريف اسلام رو آوريد .
... قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين ...
6 | امير | | ١٢:٠٠ - ٢٠ تير ١٣٨٧ |
آقايان سايت وليعصر اگر آقاي ابوعمار بخواهد هر حديثي را که مي خواند سندش را بررسي کند او هم کم کم بايد يک کتاب مثل الغدير بنويسد .
نمي شود پس ديگر به علماي اهل سنت نگوييد سند حديث بررسي کنند بيچاره مي شوند .
7 | مهدي | | ١٢:٠٠ - ٢٨ تير ١٣٨٧ |
lمن جوابي به ابو مصعب وهمچنين دوست عزيز مهدي ذ بدهم .
ببينيد اصلا چه اهميتي دارد که امثال عمر ساده زيست باشند يا نباشند .؟؟؟ .اينها دراصل موضوع تغييري نمي دهد .
ببنيد اگر شخصي تادرتوان دارد درسجده باشد .تا مي تواند نماز بخواند دائما روزهاي غيرحرام را روزه بگيرد .هرساله حج برود .هزاران يتيم را سرپرستي نمايد .هرچه دارد براي خدا انفاق کند بدنش درنهايت في سبيل الله قطعه قطعه شود ان هم در مسجد الحرام .بدنش را بسوزانند وبه اب بيفکنند .
وخلاصه حتي يک غيبت وتهمت ودروغ درتمام عمرش نداشته باشد .هزاران کافر محارب را کشته باشد .اما و اما فقط اندازه ذره اي بغض يا دشمني نسبت به اميرالمومنين (ص)ويا حضرت زهراي اطهر (ص)وياسايربزرگان دين داشته باشد بهشت براوحرام است وحتي بوي بهشت را استشمام نمي تواند بکند .
اين درمورد دشمني بااميرالمومنين (ص)در بالاترين درجه قرار دارد .حال کسي بخواهد بادوتانمازوجهاد وکم خوردن قاتل حضرت زهرا (ص)را بهشتي بکند .ازعقل دوراست .
اي ابومصعب اگر باانکه ادله روشن برايت امده است باهمين وضع از دنيا بروي ارزو مي کني اي کاش خاک بودي واي کاش دنيا نيامده بودي
8 | شيعه كوچولو : لطفا" اينقدر به .......... | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٠٧ مرداد ١٣٨٧ |
خواهشمند است اينقدر به اين برادر ابومصعب گير ندهيد و از او نخواهيد كه كتاب بخواند !!!
آخر اين برادر عزيز . هنوز كلاس ششم ابتدائيش را تمام نكرده و سوادي درست و حسابي ندارد كه بخواهد كتابي خوانده و آن را تجزيه و تحليل نمايد !!!
ضمنا" اگر نمي دانيد بدانيد كه دادن فتوا در دكان وهابيت با علمايي چنين برجسته . مانند اين شيخ الشيوخ : ابومصعب : شروع شده است !!!
9 | احمد | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ١٤ مرداد ١٣٨٧ |
خدا به شما مسئولين سايت خير بدهد که چنين فضايي را براي گفتگو آماده کرده ايد. ان شا الله خود آقا امام زمان اجر شما را بدهد.
10 | امير | United States - Dallas | ١٢:٠٠ - ٣١ مرداد ١٣٨٧ |
تمام آيه ي قرآن همين است
به قرآن كه حرف يزدان اينچنين است
به كوري دو چشم اهل سنت فقط حيدر امير است
....
(يادي از سيد جواد ذاكر)
و السلام علي من اتبع الهدي
11 | محسن | Iran - Tehran | ١٢:٠٠ - ٢٤ شهریور ١٣٨٧ |
سلام به همه رافضيان احمق ويهودي صفت

پاسخ:
قال الله تبارك و  تعالي :

وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا . فرقان 63 .

و عليك السلام


12 | عبدالله غزنوي | United States - Cheyenne | ١٢:٠٠ - ١٧ مهر ١٣٨٧ |
اين که علي به جان خودش قسم خورد آيا توهين خود شما کثافت ها به حضرت علي نيست .آيا علي عليه اسلام مثل شما خدا را ول کرد وبه جانش قسم خورد ؟

پاسخ:
جناب عبد الله سلام عليكم !

اولاً : تا آن جايي كه ما با دوستان افغانستاني كه اهل شهر غزني هستند ارتباط داريم ، آن&zwnjها مردم مؤدب و با فرهنگي هستند و هرگز نديده&zwnjايم كه همانند شما فحاشي كنند . پس سعي نكنيد كه خودتان را به مردم اين شهر منتسب كنيد .

ثانياً : مگر قسم خوردن به غير خدا هم شرك است ؟! اگر قسم خوردن به غير خدا شرك باشد ، چرا رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم در موارد بسياري به غير خداوند قسم ياد مي&zwnjكردند ؛ از جمله مسلم نيشابوري در صحيح خود مي&zwnjنويسد :


2430 - وَحَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِى شَيْبَةَ وَابْنُ نُمَيْرٍ قَالاَ حَدَّثَنَا ابْنُ فُضَيْلٍ عَنْ عُمَارَةَ عَنْ أَبِى زُرْعَةَ عَنْ أَبِى هُرَيْرَةَ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِىِّ -صلى الله عليه وسلم- فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَىُّ الصَّدَقَةِ أَعْظَمُ أَجْرًا فَقَالَ « أَمَا وَأَبِيكَ لَتُنَبَّأَنَّهُ أَنْ تَصَدَّقَ وَأَنْتَ صَحِيحٌ شَحِيحٌ تَخْشَى الْفَقْرَ وَتَأْمُلُ الْبَقَاءَ وَلاَ تُمْهِلْ حَتَّى إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ قُلْتَ لِفُلاَنٍ كَذَا وَلِفُلاَنٍ كَذَا وَقَدْ كَانَ لِفُلاَنٍ ».

صحيح مسلم - (ج 3 / ص 93) طبق برنامه المكتبة الشاملة .






مردى حضور نبى گرامى اسلام آمد و گفت: اى رسول خدا! پاداش كدام صدقه بزرگ تر است؟ فرمود: «سوگند به پدرت! از آن آگاه مى شوى و آن اينكه، صدقه دهى در حالى كه سالم هستى و به آن حرص دارى. از فقر مى ترسى و به فكر زيستن درآينده اى .








و موارد بسياري كه رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم به جان خودش قسم ياد كرده است . مثلاً دوستان مي&zwnjتوانند در مكتبه شامله كلمه «لعمري» را جستجو كنند ، آن وقت خواهند ديد كه ده ها مورد يافت مي&zwnjشود كه رسول خدا به جان خودش قسم ياد كرده است . مثلاً از جمله در مجمع الزوائد ، ج9 ، ص12 و مسند احمد ج3 ، ص 359 مراجعه كنيد كه پيامبر به جانش قسم ياد مي&zwnjكند و روايت نيز از ديدگاه اهل سنت صحيح است .



والسلام علي من اتبع الهدي



گروه پاسخ به شبهات

13 | رضا | | ١٢:٠٠ - ١٩ مهر ١٣٨٧ |
به به
ميبينم که آقايون(غير محترم) اهل سنت کم کم دارند باطن خودشون رو نشون ميدن .قبلا به مصلحت ظاهرشون رو حفظ ميکردن اما حالا دارن اصل خودشون و اعتقاداتشون رو نشون ميدن به حمدالله.
تقصير هم ندارند خيلي جاهاخوندم که گندشون هم همينطوري بوده .لجوج ،خشن،و بي ادب...
14 | مهرداد اصفهاني | | ١٢:٠٠ - ٠٢ آذر ١٣٨٧ |
اينم ردي بر تمامي شبهاتي که به مذهب شيعه وارد ميکنند اعم از سني، وهابي، مسيحي‌ ،يهودي‌ ، زرتشتي و...
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علي گرفته باشد سر چشمه بقا را

و عليه التکلان
15 | مهرداد اصفهاني | | ١٢:٠٠ - ٠٢ آذر ١٣٨٧ |
واي بر تو اي عبدالله غزنوي . بر صندلي خود لم داده ايي و در ميان سايت هاي اينترنتي گشت و گذار ميکني در حالي که ميکي موس هنوز زنده است و خواب و خوراک را از علمايتان گرفته و انان را عزادار کرده است . واي برتو اي غزنوي واي برتو . دوستان عزيز و گرامي شيعه . بنده يک راهکار اساسي براي جلوگيري از ورود وهابيون به اينترنت رو پيدا کردم . ميدونم همتون شگفت زده شديد و منتظريد که برم سر اصل مطلب .
راهکار پيشنهادي من اينه 1- ( بتونيم به خدمت يکي از علماي وهابي برسيم ! ) و بهش بگيم جناب آقاي مفتي ميدوني جوانان وهابي براي ورود به اينترنت بايد چيکار کنن ؟ جناب مفتي هم ميگه : نه . بعد ما ميگم بايد به اينترنت وصل بشن . ميدوني يعني چي ؟ يعني اتصال به غير از خدا . بعد عالم مفتي ميزنه توسر خودشو ميره پشت تريبون و ميگه : ببينيد با سنت رسول الله چه ميکنند . به خدا قسم اتصال به غير از خدا شرک است . بکشيد(سرش را ببريد) اينترنت را که جوانان ما را مرتد کرده است .( به همين سادگي) ميگين نميشه ؟ امتحان کنيد ! اين راه ساده بود .
اما يه راه ديگه هم وجود داره که براي منقرض کردن ميشه ازش استفاده کرد که عرض ميکنم خدمتتون . روش دوم هم با تحقيقات جامع و کامل بنده حقير بدست اومده که مخلصانه اونو رو هم به نظرتون ميرسونم . 2- به من ثابت شده که مفتي هاي وهابي 20 سال در شکم مادر خود نبوده اند بلکه آنها توسط دانشجويان و متخصصان علم پتروشيمي(و صد البته متفکران چند رگه يهودي-بريتانيايي-امريکايي) از چاههاي نفت عربستان استخراج شده اند و با پلمپ کردن اين چاهها يقينا به مرور زمان نسل مفتيهاي وهابي هم منقرض خواهد شد . پس وهابيون از نظر فکري به جدشان ابن تيميه و از لحاظ جسمي به دايناسورها بر ميگردند .((مادي = دايناسو)( معنوي=ابن تيميه)) اگه بخواين فرمول رياضيشم ميذارم. مدارک رو هم خدمتون عرض ميكنم . از لحاظ فکري مراجعه شود به اين لينک
http://valiasr-aj.com/lib/tareh/vahhabi/VAHHA.htm#22
و از لحاظ جسمي به نزديکترين دوست دانشجوي رشته پتروشيمي يا اگر در منطقه نفت خيزي زندگي ميکنيد به نزديکترين پالايشگاه محل سکونت !
و در آخر نوشته هام ميخواستم يه بيت شعر بذارم ولي به علت اينکه در اين بيت نام مبارک حضرت امير(ع) بکار رفته اونو تو کامنت بعدي ميذارم .
16 | سهيل | India - New Delhi | ١٢:٠٠ - ٠٤ آذر ١٣٨٧ |
پيروان مذهب مجلسي خداوند شما را چنان گمراه کرده است که اگر در مودرفضايل خلفاي راشيدن هر چه بگويند شما ها کتمان مي کنيد مثل اين که در پيش غيرمسلمانان (يهود و نصارا) از پيامبر اسلام تعريف کني

پاسخ:
جناب سهيل عزيز سلام ! اتفاقاً ما نيز كرامات جناب خليفه را بارها در سايت مان قرار داده&zwnjايم .  سري به اين آدرس بزنيد ، متوجه صحت گفتار ما خواهيد شد .



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=31



والسلام علي من اتبع الهدي



گروه پاسخ به شبهات

   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب