با سلام
آقای طبری میگوید:
لما رأى الناس ما صنع عثمان كتب من بالمدينة من أصحاب النبي إلى من بالآفاق منهم وكانوا قد تفرقوا في الثغور إنكم إنما خرجتم أن تجاهدوا في سبيل الله عز وجل تطلبون دين محمد فإن دين محمد قد أفسد من خلفكم وترك فهلموا فأقيموا دين محمد فأقبلوا من كل أفق حتى قتلوه
بعد از این که دیدند عثمان کار هایی نادرست و خلاف انجام می دهد و بدعت هایی را به وجود آورده ، صحابه ای که در مدینه حضور داشتند ، به تمام اصحابی که در شهر های مختلف بودند ، نامه نگاری کردند. گفتند : شما (صحابه) از مدینه بیرون رفتید ؛ برای این که در راه خدا جهاد کنید و به دنبال دین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هستید. در صورتی که این خلیفه شما دین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را رها کرده و آن را فاسد نموده است. به مدینه بیایید و دین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را احیاء کنید و نجات دهید. صحابه از تمام اطراف و اکناف مدینه آمدند تا این که عثمان را کشتند.
تاریخ طبری ، ج 3 ، چاپ مؤسسه اعلمی بیروت ، ص 401
آقای ابن اثیر در کامل فی التاریخ میگوید :
إن أردتم الجهاد فهلموا إليه فإن دين محمد قد أفسده خليفتكم فأقيموه
اگر دنبال جهاد هستید ، به مدینه بیایید. چون خلیفه شما عثمان ، دین پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از بین برده و نابود کرده است.
ابن اثیر ، الکامل فی التاریخ ، ج 3 ، ص 168
ایشان در جلد 3 از همین کتاب می گوید :
تكاتب نفر من أصحاب رسول الله وغيرهم بعضهم إلي بعض أن أقدموا فإن الجهاد عندنا وعظم الناس علي عثمان ونالوا منه أقبح ما نيل من أحد وليس أحد من الصحابة ينهي ولا يذب إلا نفر منهم زيد بن ثابت وأبو أسيد الساعدي وكعب بن مالك وحسان بن ثابت
تعدادی از اصحابی که در مدینه بودند ، نامه نگاری کردند و صحابه ای را که در خارج از مدینه بودند را به مدینه دعوت کردند تا جایی که کار به قتل عثمان کشیده شد.
ابن اثیر می گوید :
هیچ کدام از صحابه از قتل عثمان نهی نکردند و از عثمان هم دفاع نکردند ، مگر تعداد کمی از جمله زید بن ثابت و ابوسید ساعدی و کعب بن مالک و حسان بن ثابت نهی کرد و مانع شد.
ابن اثیر ، الکامل فی التاریخ ، ج 3 ، ص 150
آقای طبری در تاریخ خود می گوید : یکی از مردان شام در جنگ صفین به هاشم مرقال طعنه زد و گفت : شما چگونه عثمان را کشتید؟
فقال له هاشم وما أنت وابن عفان إنما قتله أصحاب محمد وأبناء أصحابه وقراء الناس حين أحدث الأحداث وخالف حكم الكتاب واصحاب محمد أهل الدين وأولى بالنظر في أمور المسلمين منك ومن أصحابك
هاشم مرقال ، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله) ، به او گفت : تو در حدی نیستی که در مورد عثمان صحبت کنی. عثمان را صحابه و فرزندان صحابه و قاریان قرآن کشتند. چون عثمان بدعت گذاری کرد و با احکام قرآن مخالفت کرد. اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) از تو و از اصحاب تو بهتر بودند.
تاریخ طبری ، ج 4 ، ص 30
ابن قتیبه دینوری ، در کتاب الامامه و السیاسه ، نقل می کند :
فی ذكر كتاب طلحة الي اهل مصر لاجتماعهم لقتل عثمان : بسم الله الرحمن الرحيم من المهاجرين الأولين وبقية الشورى إلى من بمصر من الصحابة والتابعين أما بعد أن تعالوا إلينا وتداركوا خلافة رسول الله قبل أن يسلبها أهلها فإن كتاب الله قد بدل وسنة رسوله قد غيرت وأحكام الخليفتين قد بدلت.
آقای طلحه به مردم مصر ، نامه نوشت و اصرار کرد : مردم مصر ، به مدینه بیایید. کتاب خدا ، قرآن ، تغییر یافته و به هم ریخته. سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، توسط خلیفه ، تغییر کرده. احکام خلیفه اول و خلیفه دوم زیر پا رفته. برای نجات قرآن و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و سیره شیخین به مدینه بیایید.
ابن قتیبه دینوری ، الامامه و السیاسه ، ج 1 ، ص 37
در اسد الغابه ابن اثیر و الاستیعاب ابن عبد البر می گوید :
روى عبد الرحمن بن مهدي ، عن حماد بن زيد ، عن يحيى بن سعيد ، قال : قال طلحة يوم الجمل...
اللهم خذ لعثمان مني حتى ترضى. وإنما قال ذلك لأنه كان شديداً على عثمان رضي الله عنه.
طلحه در جنگ جمل گفت : خدایا من در حق عثمان جفا کردم ، انتقام عثمان را از من بگیر. (چرا چنین سخنی را گفت) به خاطر این که در قضیه قتل عثمان و تحریک مردم بر علیه عثمان ، بسیار سختگیری کرد.
ابن اثیر جزری ، اسد الغابه ، ج 3 ، ص 85
ابن عبد البر ، الاستیعاب ، ج 4 ، ص 766
ذهبی در تاریخ الاسلام ، جلد 3 ، صفحه 4 می گوید :
وقال : اللهم خذ لعثمان مني اليوم حتى ترضى ، إنا داهنا في أمر عثمان ، كنا أمس يداً على من سوانا ، وأصبحنا اليوم جبلين من حديد ، يزحف أحدنا إلى صاحبه ، ولكنه كان مني في أمر عثمان مالا أرى كفارته ، إلا بسفك دمي ، وبطلب دمه.
طلحه در روز جمل گفت : خدایا امروز انتقام عثمان را از من بگیر. برای این که ما در امر عثمان خیانت کردیم. دیروز با هم ، در برابر هم بودیم ، امروز هم آهن هایی پوشیده ایم و در برابر هم هستیم. من در حق عثمان خیانت کردم و کفاره این خیانت (تحریک مردم بر علیه عثمان) جز با قتل من صورت نمی گیرد. خدایا قتل مرا در این جنگ جمل فراهم کن تا کفاره شرکت من در قتل عثمان باشد.
ذهبی ، تاریخ الاسلام ، ج 3 ، ص 4
آقای ذهبی می گوید :
وروى أحمد في مسنده من حديث مطرف قال : قلت للزبير : يا أبا عبد الله ما شأنكم ضيعتم عثمان حتى قتل ، ثم جئتم تطلبون بدمه فقال الزبير : إنا قرأناها على عهد رسول الله (ص) ، وأبي بكر ، وعمر ، وعثمان : واتقوا فتنة لا تصيبن الذين ظلموا منكم خاصة ، لم نكن نحسب أنا أهلها ، حتى وقعت منا حيث وقعت.
احمد بن حنبل در مسندش از حدیث مطرف نقل می کند که گفت : ای زبیر ! چرا شما حق عثمان را ضایع کردید و در قتل او مشارکت داشتید؟ از یک طرف در قتل عثمان ، شرکت داشتید و از طرف دیگر جنگ جمل را برای خوانخواهی عثمان ، به راه انداخته اید. زبیر گفت : ما این آیه را در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) می خواندیم. باور نمی کردیم که این آیه در حق ما است ؛ولی امروز به این نتیجه رسیدیم که این آیه در حق ما نازل شده است.
ذهبی ، تاریخ الاسلام ، ج 3 ، ص 504
ابن حجر عسقلانی ، فتح الباری ، ج 13 ، ص 2
مسند احمد ، ج 1 ، ص 165
یعقوبی هم این تعبیر را دارد :
وحصر ابن عديس البلوي عثمان في داره فناشدهم الله ثم نشد مفاتيح الخزائن فأتوا بها إلى طلحة بن عبيد الله وعثمان محصور في داره وكان أكثر من يؤلب عليه طلحة والزبير وعائشة...
بیش از همه طلحه و زبیر و عایشه ، مردم را برای کشتن ، تحریک می کردند.
تاریخ یعقوبی ، ج 2 ، ص 175
آقای ابن اعثم کوفی در کتاب الفتوح خود صراحت دارد :
كانت عائشة تحرض علي قتل عثمان جهدها وطاقتها. وتقول : ايه الناس ! هذا قميص رسول الله (ص) لم يبل ويليت سنته ، اقتلوا نعثلا قتل الله نعثلا.
عایشه با تمام توان خود ، مردم را برای کشتن عثمان تحریک می کرد و می گفت : این پیراهن پیامبر (صلی الله علیه و آله) است و هنوز نپوسیده است. اما سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) توسط عثمان پوسید و از بین رفت. این نعثل را بکشید ، خدا او را بکشد.
ابن اعثم کوفی ، الفتوح ، ج 2 ، ص 421
ابن اثیر در کتاب النهاثه فی غریب الحدیث می گوید :
وقيل : النعثل : الشيخ الاحمق...
وفي حديث عائشة : اقتلوا نعثلا قتل الله نعثلا تعني عثمان ، وكان هذا منها لما غاضبته وذهبت إلى مكة...
نعثل یعنی پیرمرد احمق. (بعضی از جاها دارد که یک پیرمرد یهودی در مدینه بود که قد بلندی داشت و به او احمق می گفتند. به هر کس که می خواستند طعنه بزنند و مذمت کنند ، به او نعثل می گفتند) در روایتی از عایشه آمده که گفت : این پیرمرد احمق را بکشید یعنی عثمان را بکشید.
ابن اثیر ، غریب الحدیث ، ج 5 ، ص 80
زبیدی ، تاج العروس ، ج 15 ، ص 745
ابن منظور ، لسان العرب ، ج 11 ، ص 669
در کتاب المختصر فی اخبار البشر ، صراحت دارد بر این که :
عایشه جزء کسانی بود که به کار های عثمان ، خرده می گرفت و پیراهن پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بیرون می آورد و می گفت : ای مردم ! پیراهن پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنوز نپوسیده ؛ اما دین پیامبر (صلی الله علیه و آله) توسط عثمان ، در حال از بین رفتن است.
ابوالفداء ، المختصر فی اخبار البشر ، ج 1 ، ص 172
آقای عبد الرزاق میگوید:
أقيمت الصلاة فتقدم عثمان فصلى فلما كبر قامت امرأة من حجرتها فقالت أيها الناس اسمعوا قال ثم تكلمت فذكرت رسول الله (ص) وما بعثه الله به ثم قالت تركتم أمر الله وخالفتم رسوله أو نحو هذا ثم صمتت فتكلمت أخرى مثل ذلك فإذا هي عائشة وحفصة قال فلما سلم عثمان أقبل على الناس فقال إن هاتان الفتانتان (1) فتنتا الناس في صلاتهم وإلا تنتهيان (2) أو لاسبنكما ما حل لي السباب وإني لأصلكما لعالم قال فقال له سعد بن أبي وقاص أتقول هذا لحبائب رسول الله (ص) قال وفيما أنت وما ها هنا قال ثم أقبل على سعد عامدا إليه قال وانسل سعد...
نماز جماعت به امامت عثمان در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود که دو نفر از زن ها ، شروع به صحبت بر علیه عثمان کردند. وقتی نماز تمام شد ، عثمان به مردم گفت : این دو زن فتنه گر (عایشه و حفصه) نماز مردم را به هم زدند. اگر این ها از این کار دست برندارند ، تا حدی که امکان دارد و صحیح است ، به این ها فحش خواهم داد و آن ها را می کشم.
سعد بن ابی وقاص گفت : عثمان ! عایشه و حفصه ، جزء حبیبه های پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودند. این تعبیر را درباره آن ها به کار می بری؟ عثمان گفت : تو کجایی؟ این جا چه خبر است؟ از نسل سعد چه چیز هایی را باید تحمل کرد.
المصنف عبد الرزاق ، ج 11 ، ص 355 ، ح 20732
آقای ابن عبد ربه می گوید :
فقالت يا أبا عبد الله لو رأيتني يوم الجمل قد نفذت النصال هودجي حتى وصل بعضها إلى جلدي قال لها المغيرة وددت والله أن بعضها كان قتلك قالت يرحمك الله ولم تقول هذا قال لعلها تكون كفارة في سعيك على عثمان...
مغیره بن شعبه وارد خانه عایشه شد. عایشه گفت : ندیدی که در روز جمل ، وقتی که سپاه علی بن ابیطالب (علیه السلام) به کجاوه هجوم آوردند ، تخته های کجاوه بدنم را آزار می داد. مغیره گفت : ای کاش تخته های کجاوه تو را کشته بود. مغیره خدا تو را رحمت کند ، این چه سخنی است که می گویی؟
مغیره گفت : اگر کشته می شدی ، کفاره شرکت در قتل عثمان بوده.
ابن عبد ربه ، العقد الفرید ، ج 3 ، ص 300
آقای طبری هم در این باره می گوید :
أن عائشة رضي الله عنها لما انتهت إلى سرف راجعة في طريقها إلى مكة لقيها عبد بن أم كلاب وهو عبد بن أبي سلمة ينسب إلى أمه فقالت له مهيم قال قتلوا عثمان رضي الله عنه فمكثوا ثمانيا قالت ثم صنعوا ماذا قال أخذها أهل المدينة بالاجتماع فجازت بهم الأمور إلى خير مجاز اجتمعوا على علي بن أبي طالب فقالت والله ليت أن هذه انطبقت على هذه إن تم الأمر لصاحبك ردوني ردوني فانصرفت إل مكة وهي تقول قتل والله عثمان مظلوما والله لأطلبن بدمه فقال لها ابن أم كلاب ولم فوالله...
... ولقد كنت تقولين اقتلوا نعثلا فقد كفر قالت إنهم استتابوه ثم قتلوه وقد قلت وقالوا وقولي الأخير خير من قولي الأول.
فانصرفت إلى مكة فنزلت على باب المسجد فقصدت للحجر فسترت واجتمع إليها الناس فقالت يا أيها الناس إن عثمان قتل مظلوما ووالله لأطلبن بدمه
عایشه همان زمان که عثمان در محاصره بود ، به مکه رفته بود. یکی از افراد به نام عبد بن ام کلاب ، با عایشه ملاقات کرد. ایشان از مدینه آمده بود ، عایشه از او پرسید : از مدینه چه خبر؟ گفت : عثمان را کشتند. عایشه پرسید : بعد از عثمان چه شد؟ گفت : علی بن ابیطالب (علیه السلام) خلیفه شد. عایشه ناراحت شد و گفت : ای کاش آسمان بر سر من ویران می شد. من را بر گردانید ، مرا بر گردانید. سپس گفت : به خدا قسم عثمان را ، مظلومانه كشتند. به خدا سوگند ، خونخواهی عثمان را خواهم کرد.
عبد بن ام کلاب گفت : این چه سخنی است که می گویید. به خدا سوگند ، تو همین دیروز می گفتی : عثمان را بکشید ، این شخص کافر شده ، در صورتی که امروز می خواهی خونخواهی عثمان را بکنی. عایشه گفت : بله ، عثمان کافر شده بود ، من هم دستور قتل او را دادم ؛ اما وقتی صحابه به خانه عثمان هجوم بردند ، اول عثمان را توبه دادند ، سپس او را کشتند.
به طرف مکه برگشت. در کنار خانه خدا ایستاد ، جمعیت را در اطراف خود جمع کرد و گفت : ای مردم ! عثمان مظلومانه کشته شد. به خدا قسم ، برای خونخواهی عثمان قیام خواهم کرد.
تاریخ طبری ، ج 3 ، ص 477
ابن اثیر ، الکامل فی التاریخ ، ج 3 ، ص 206
ابن اعثم ، الفتوح ، ج 2 ، ص 421
امیرالمؤمنین علی علیه السلام خطاب به عایشه میفرماید:
ولعمري ان الذي عرضك وحملك علي المعصية فاعظم اليك ذنبا من قتلة عثمان
عایشه ! کسانی که تو را برای خونخواهی عثمان ، تحریک کردند ، همان ها در قتل عثمان نقش داشتند و شریک بودند
ابن اعثم ، الفتوح ، ج 2 ، ص 465
خوارزمی ، المناقب ، ص 184
ابن جوزی ، تذکره الخواص ،ص 69
جمهره الرسائل العرب ، ج 1 ، ص 379
آقای حلبی نامه را نقل می کند :
كتب لعائشة رضي الله عنها أما بعد فإنك قد خرجت من بيتك تزعمين أنك تريدين الإصلاح بين المسلمين وطلبت بزعمك دم عثمان وأنت بالأمس تؤلبين عليه فتقولين في ملا من أصحاب رسول الله (ص) اقتلوا نعثلا فقد كفر قتله الله
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) گفت : عایشه ! تو امروز برای خونخواهی عثمان آمدی ، در صورتی که دیروز مردم را تحریک می کردی و در میان اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شعار می دادی و فریاد می زدی : این پیرمرد احمق را بکشید که کافر شده. به خانه ات برگرد.
علی بن برهان الدین حلبی ، سیره الحلبیه ، ج 3 ، ص 357
موفق و مؤید باشید
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)