نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
تأملی قابل توجه، در حدیث «خلفائی اثناعشر»!
کد مطلب: 15012 تاریخ انتشار: 21 فروردين 1401 - 17:07 تعداد بازدید: 1749
حبل المتین » عمومی
تأملی قابل توجه، در حدیث «خلفائی اثناعشر»!

حبل المتین 21-01-1401

بسم الله الرحمن الرحیم

21/01/1401

موضوع: تأملی قابل توجه، در حدیث «خلفائی اثناعشر»!

برنامه حبل المتین

فهرست مطالب این برنامه:

ذکر مصیبت جانسوز حضرت زهرا (سلام الله علیها)

خلاصه ای از مباحث گذشته پیرامون امامت الهی ائمه اطهار (علیهم السلام)

کلیپ هایی به قصد فتنه انگیزی در حال انتشار گسترده است!

تأملی قابل توجه در حدیث «خلفائی اثناعشر»

حدیث «خلفائی اثناعشر»، حدیث «قرطاس» و سر و صدای مردم در حضور پیامبر!

پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌خواست در وصیت آخر خود چه چیزی را بنویسد؟!

تماس‌های بینندگان برنامه

کیفیت و چگونگی رجعت، در زمان ظهور امام زمان (سلام الله علیه)

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم السلام علیک یا حبل الله المتین و صراطه المستقیم یا أمیرالمؤمنین

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان جان، مؤمنان و روزه داران، عاشقان و موالیان مولا امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در هر نقطه‌ای از جهان.

خوشحال و مسروریم از اینکه در خدمت شما هستیم با برنامه دیگری از سلسله برنامه‌های «حبل المتین» ویژه درس‌هایی از امامت و ولایت از عش آل محمد (علیهم السلام) شهر مقدس قم، جوار کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».

همچون برنامه‌های گذشته استفاده می‌کنیم از محضر استاد گرامی و ارجمند جناب آیت الله حسینی قزوینی. حاج آقا سلام علیکم، خیلی خوش آمدید، بفرمایید؛

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی که در هرکجای این کره خاکی بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار داده‌اند یا تکرار برنامه را می‌بینند، خالصانه‌ترین سلامم را تقدیم می‌کنم و موفقیت روزافزون برای همه گرامیان از خدای منّان خواهانم.

امیدوارم خداوند عالم همه عبادت‌ها و روزه‌ها را مورد قبول درگاهش قرار بدهد و دعاهای ما و شما عزیزان را در حق برادران دینی‌مان و در حق خودمان به اجابت مقرون کند، ان شاءالله.

ذکر مصیبت جانسوز حضرت زهرا (سلام الله علیها)

ما طبق روال همیشگی برنامه ان شاءالله یادی از حضرت صدیقه طاهره می‌کنیم. مصیبت‌های حضرت فاطمه زهرا برای امیرالمؤمنین بسیار سخت و دردآور بود، به طوری که حضرت در خطبه 202 «نهج البلاغه» خطاب به رسول گرامی اسلام عرضه می‌دارند:

«قَلَّ یا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیتِک صَبْرِی وَ رَقَ عَنْهَا تَجَلُّدِی»

یا رسول الله در مصیبت حضرت فاطمه زهرا کاسه صبرم لبریز شد و طاقتم از دست رفت.

«أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیلِی فَمُسَهَّد»

بعد از این شب‌ها برای علی خوابی نیست و غصه‌های دل علی در فراق فاطمه زهرا تا آخر عمر باقی است.

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 320، خ 202

امیرالمؤمنین تا آخر عمر، روزی که حضرت صدیقه طاهره مورد ضرب و شتم قرار گرفت و جلوی حضرت سیلی خورد و پهلویش شکست و سینه‌اش مجروح شد و فرزندش شهید شد را نتوانست فراموش کند.

ای ز دست سینه و بازوی تو حیدر خجل

هم غلاف تیغ هم مسمار در هم در خجل

با غروب آفتاب طلعت نورانی‌ات

گشته‌ام سر تا قدم از روی پیغمبر خجل

همسرم را پیش چشم دخترم زینب زدند

مردم از بس گشتم از آن نازنین دختر خجل

خیلی سخت است که جلوی فرزندان کوچک مادر را کتک بزنند.

گاه گاهی مرد خجلت می‌کشد از همسرش

مثل من هرگز نگردد مردی از همسر خجل

همسرم با چادر خاکی به خانه بازگشت

از حسن گردیده‌ام تا دامن محشر خجل

به تعبیر یکی از مراجع بزرگوار عظام تقلید بعد از شهادت حضرت فاطمه زهرا از همه بیشتر امام حسن بال بال می‌زد، گریه می‌کرد و ضجه می‌زد.

در قضیه فدک زمانی که در وسط کوچه به حضرت فاطمه زهرا سیلی زدند، غیر از امام حسن کسی نبود. حضرت شاهد سیلی خوردن مادر بود، به همین خاطر بیش از دیگر فرزندان بال بال می‌زد و ضجه می‌زد.

از حسن گردیده‌ام تا دامن محشر خجل

خواست زینب را بغل گیرد ولی ممکن نشد

مادر از دختر خجل شد، دختر از مادر خجل

بانگ «یا فضه خذینی» تا به گوش خود شنید

از کنیز خویش هم شد فاتح خیبر خجل

صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهراء و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون

مجری:

السلام علی الصدیقة الشهیدة فاطمة الزهراء (سلام الله علیها)

احسنتم، طیب الله أنفاسکم. جناب استاد برای ورود به بحث «درس‌هایی از امامت و ولایت» اگر لطف بفرمایید خلاصه‌ای از مطالب جلسات گذشته را بیان بفرمایید تا ان شاءالله بنده موضوع جدید را هم خدمت بینندگان عزیز عرض کنم.

خلاصه ای از مباحث گذشته پیرامون امامت الهی ائمه اطهار (علیهم السلام)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله

أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی

ما در سی و شش جلسه‌ای که در خدمت عزیزان بودیم، سه موضوع را بررسی کردیم. موضوع اول این است که اعتقادات باید استدلالی باشد، نه تقلیدی.

آیه 17 و 18 سوره مبارکه زمر بشارت می‌دهد به کسانی که ادیان و مذاهب مختلف را بررسی می‌کنند و بهترین دین و بهترین مذهب را انتخاب می‌کنند.

(فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَه)

بنا بر این بندگان مرا بشارت ده، کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند.

سوره زمر (39): آیات 17 و 18

ما عبارتی را از «ابن تیمیه» در کتاب «مجموع الفتاوی» جلد 20 صفحه 214 آوردیم که ایشان در ذیل این آیه می‌نویسد: اگر برای انسان ثابت شود یک مذهب و یک گفتار درست است، باید آن را انتخاب کند و از مذهبی که دلیل محکمی ندارد دست بکشد.

بزرگان و علمای شیعه و اهل سنت هم در این زمینه مطالب زیادی داشتند که بیان کردیم. موضوع دوم که ما در خدمت عزیزانمان بودیم، پیرامون حدیث شریف:

«وستفترق هذه الأمة علی ثلاث وسبعین فرقة کلها فی النار إلا واحدة»

امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهند شد. همه آنها در آتش هستند، الا یک فرقه.

تفسیر القرآن العظیم، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی أبو الفداء، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1401، ج 1، ص 347، باب آل عمران: (7 - 9) هو الذی أنزل...

بود و ما مفصل مطرح کردیم که رسول اکرم اخطار جدی می‌دهند که امت من بعد از من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. هفتاد و دو فرقه یعنی اکثریت، اهل هلاکت هستند و تنها یک فرقه اهل نجات هستند.

آقایان اهل سنت برای خودشان ادله‌ای داشتند و شیعه هم ادله‌ای داشت. ما حدیث حوض را مطرح کردیم که پیغمبر اکرم فرمود: هرکس بر روشی که اصحاب من است و من هستم باشد اهل نجات است.

ما سؤالی طرح کردیم و آن اینکه اگر صحابه اهل نجات هستند، حدیث حوض را چطور به ما جواب می‌دهید؟! در کتاب «صحیح بخاری» آمده است که رسول اکرم می‌فرماید:

«بَینَا أنا نائم إذا زُمْرَةٌ حتی إذا عَرَفْتُهُمْ»

هنگامی که من در کنار حوض کوثر ایستاده‌ام گروهی را می‌آورند. وقتی آنها را شناختم آمدند کنار من تا از دست من آب کوثر بنوشند.

«خَرَجَ رَجُلٌ من بَینِی وَبَینِهِمْ فقال هَلُمَّ»

مردی از میان من و آنها خارج می‌شود و به این گروه می‌گوید: بیایید برویم.

«فقلت أَینَ قال إلی النَّارِ والله »

پرسیدم: آنها را کجا می‌برید؟ گفت به خدا قسم اینها را به سوی جهنم می‌بریم.

«قلت وما شَأْنُهُمْ قال إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَک علی أَدْبَارِهِمْ القهقری»

پرسیدم: چرا؟ آن‌ها چه کردند؟ او می‌گوید: آن‌ها بعد از تو به دوران قهقری زمان جاهلیت برگشتند.

«فلا أُرَاهُ یخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ»

اصحاب من از آتش جهنم خلاص نمی‌شوند، مگر تعداد اندکی.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 5، ص 2407، ح 6215

ما در مناظره‌ای که با «پروفسور غامدی» در عربستان سعودی داشتیم ایشان تلاش می‌کرد بگوید مراد از این دسته، اصحاب رده هستند، کسانی که به ابوبکر زکات ندادند و مرتد شدند.

(الْأَعْرابُ أَشَدُّ کفْراً وَ نِفاقا)

عرب‌های بادیه‌نشین کفر و نفاقشان شدیدتر است.

سوره توبه (9): آیه 97

اولاً اینکه شما معتقدید:

«والصحابة کلهم عدول»

المجموع، نویسنده: النووی، ج 1، ص 62، فصل الحدیث المرسل

و:

«الصحابة کلّهم من أهل الجنة قطعاً»

قطعاً تمام صحابه اهل بهشت هستند.

الإصابة فی تمییز الصحابة، المؤلف: أبو الفضل أحمد بن علی بن حجر العسقلانی (المتوفی: 852 هـ)، تحقیق: عادل أحمد عبد الموجود وعلی محمد معوض، الناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولی - 1415 هـ، ج 1، ص 163، الفصل الثالث

به عقیده شما مراد از صحابه کسی است که ولو یک لحظه هم که شده پیغمبر اکرم را دیده باشد. شما باید نسبت به این قضیه جواب بدهید. علاوه بر این در حدیث حوض آمده است که جز تعداد اندکی از صحابه از آتش جهنم نجات پیدا نمی‌کنند.

در اینجا ما نمی‌خواهیم بگوییم که ارتداد از دین و اسلام است، ما این را قبول نداریم. همانطور که «ابن اثیر» در کتاب «حل أحادیث المشکله» مطرح می‌کند، می‌گوید: ترک اهم واجبات دین است.

کدام واجب و اهمی بالاتر از امامت هست؟! ما در حدیث سوم مطرح کردیم که پیغمبر اکرم می‌فرماید:

«من مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً»

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 96، ح 16922

کدام مسئله‌ای بالاتر از مسئله امامت بود که آنها آن را ترک کردند؟! کاملاً مشخص است حرفی که آقایان می‌زنند با روایاتی که در کتب صحاح آورده‌اند تطبیق نمی‌کند.

حال اگر بینندگان عزیز از اهل سنت که واقعاً به عرایض ما نکته و اشکال و علمی دارند، ما آماده هستیم تا بیایند و مطالب علمی خود را مطرح کنند. ما به این عزیزان وقت می‌دهیم تا مباحث خود را مطرح کنند.

همچنین می‌توانند از اول هماهنگی کنند. ما حاضریم موضوع صحابه را دوستانه مطرح کنیم، به طوری که توهین هم نشود. ما نه به آنها اجازه می‌دهیم به مقدسات شیعه توهین کنند و نه به خودمان اجازه می‌دهیم به مقدسات اهل سنت توهین کنیم.

اگر بحث علمی و دوستانه باشد ما در خدمتشان هستیم. عزیزان می‌توانند روی آنتن بیایند. همچنین اگر بخواهند به قم تشریف بیاورند قدمشان روی چشم ماست، ما تمام هزینه‌هایشان را تقبل می‌کنیم و در حد توان طلبگی خودمان از آنها پذیرایی می‌کنیم.

قبلاً هم عزیزان اهل سنت دیدند که ما خودمان را به تکلف نمی‌اندازیم و در حد توان خودمان به شایستگی از آقایانی که تشریف می‌آوردند پذیرایی می‌کردیم. ما بازهم حاضریم تا تشریف بیاورند و با همدیگر بحث علمی داشته باشیم تا مسئله روشن شود.

کلیپ هایی به قصد فتنه انگیزی در حال انتشار گسترده است!

در حال حاضر بعضی از شبکه‌های معاند وهابی فتنه گری می‌کنند و به دنبال این هستند تا شیعه و اهل سنت را به جان همدیگر بیندازند. باید مسائل اختلافی روشن شود و ادله شیعه و ادله اهل سنت روشن شود.

اخیراً در فضای مجازی بعضی از کلیپ‌هایی از بزرگان اهل سنت پخش می‌کنند. بنده نمی‌دانم چه دست‌هایی در کار است و چرا در این موقعیت این کلیپ‌ها را از امام جمعه محترم زاهدان و امام جمعه خاش و بعضی افراد دیگر پخش می‌کند.

مضمون این کلیپ‌ها این است که توسل شرک است، ما در قرآن کریم نداریم که غیر از خدا باید به کسی دیگر متوسل شد، اگر کسی غیر از خداوند از دیگر حاجت بخواهد شرک است و ما در قرآن و حدیث چنین چیزی نداریم. با این حساب آیه شریفه:

(یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کنَّا خاطِئِین)

پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بودیم.

سوره یوسف (12): آیه 97

و:

(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً)

و اگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند) به نزد تو می‌آمدند و از خدا طلب آمرزش می‌کردند و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.

سوره نساء (4): آیه 64

در قرآن کریم چیست؟! اگر قرار است همه چیز دست خداوند باشد، چرا پیغمبر اکرم را فرستادند؟! در این صورت خداوند خود باید مردم را هدایت می‌کرد! آیا پیغمبر اکرم واسطه تبلیغ هست یا خیر؟!

اصلاً ما کاری به توسل نداریم. آیا برای تبلیغ دین پیغمبر اکرم واسطه هست یا خیر؟! آیا جبرئیل واسطه هست یا خیر؟! آیا میکائیل و اسرافیل واسطه هستند یا خیر؟! آیه:

(فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً)

و آنها که امور را تدبیر می‌کنند.

سوره نازعات (79): آیه 5

را چگونه حلش کنیم!؟ حرفی بزنیم که اگر کسی از ما سؤال کرد بتوانیم جواب بدهیم!! اگر بیاییم آیه‌ای را که در رابطه با کفار و مشرکین نازل شده است، در رابطه با مسلمانانی که توسل می‌کنند مطرح کنیم دور از شأن است.

این همه روایت داریم که صحابه متوسل به قبر پیغمبر اکرم شدند. روایت‌هایی با سندهای صحیح در کتاب‌های اهل سنت آمده است که بعد از رسول اکرم صحابه به قبر پیغمبر اکرم متوسل می‌شدند. این موارد یک روایت و دو روایت نیست.

ما احساس می‌کنیم دست‌هایی در کار است که در این موقعیت، کلیپ‌ها را به صورت گسترده منتشر می‌کنند.

همین الآن که بنده می‌آمدم، یکی از محترمین و بزرگان گفت: بعد از قضیه مشهد، امام جمعه خاش کلیپی منتشر کرده است. بنده گفتم: مضمون این کلیپ چیست؟!

ایشان گفت: این کلیپ مربوط به سه چهار سال قبل است و متعلق به الآن نیست. این کلیپ قدیمی است، اما الآن منتشر کرده‌اند.

باید در این زمینه بحث علمی صورت بگیرد و جواب‌های علمی دور از اهانت و جسارت مطرح شود. ما نمی‌توانیم ساکت بنشینیم.

یکی از اساتید محترم حوزه از «سروش» مطلب سخیفی را نقل می کرد که در حقیقت رسول اکرم و قرآن کریم را زیر سؤال برده است. این کلیپ مرتب در حال انتشار است.

مشخص است دست‌های نادرستی پشت قضیه هست. ما هیچ شکی نداریم که اسرائیل پشت قضیه است، وهابیت پشت قضیه است، آمریکا پشت قضیه است.

تمام هم و غم این افراد این است که امنیت ایران و صفا و صمیمیت میان شیعه و سنی را از بین ببرند.

ای دنیا بدانید همین آقای «دارابی» که شهید شد و دیروز تشییع جنازه‌اش بود، مادر زنش از اهل سنت بوده است. مادر زن ایشان در مصاحبه می‌گفت: وقتی بستگان ما می‌آمدند، می‌گفتند که داماد شما فرشته است.

آیا صفا و صمیمیت بهتر از این ممکن است؟! دشمنان می‌خواهند این صفا و صمیمیت را از بین ببرند. ما هزاران نفر در ایران داریم که یا مرد سنی است و همسرش شیعه است یا برعکس است. اگر در خانواده‌ای چهار فرزند دارند دو تن شیعه و دو تن سنی هستند.

این نعمت بزرگی برای ماست که با تمام اختلافاتی که با یکدیگر داریم، بنای جنگ و ستیز باهم نداریم.

بنده احساس می‌کنم قضیه شهادت این دو روحانی بزرگوار توطئه‌ای از سوی دشمنان است. ان شاءالله خداوند به نفر سوم عافیت عطا کند.

این افراد در حرم امام رضا این کار را انجام دادند تا بتوانند یک پوشش خبری گسترده‌ای بدهند و قلوب شیعیان را جریحه دار کنند و شیعیان را به یک عکس العملی که مطلوب اسرائیل و صهیونیست است وادار کنند.

بنده از همه دوستانی که از بنده حرف شنوی دارند تقاضا می‌کنم آگاه باشند و احساسات خود را کنترل کنند.

گاهی اوقات کارهایی انجام می‌شود که اگر در روزهای عادی بود مسئله‌ای نبود، اما در بحرانی‌ترین وقت این مسائل را مطرح می‌کنند تا آتش اختلاف و درگیری میان شیعه و سنی را شعله ور کنند.

بحث‌های علمی سر جای خودش است، اما ما باید احساسات را کنترل کنیم و از اهانت به مقدسات اهل سنت خودداری کنیم. ما نباید عواطف و احساسات اهل سنت را تحریک کنیم.

قطعاً مسئولین امر و در رأس آنها مقام معظم رهبری حواسشان جمع است. اگر این مسائل یک مسئله ضروری باشد قطعاً به آن اشاره می‌کنند.

بنده از همه عزیزانی که در عرصه امنیتی تبلیغی کشوری هستند خواهش می‌کنم جهاد تبیین که مقام معظم رهبری بسیار روی آن تأکید دارند را فراموش نکنند.

مسئله تقویت افسران جنگ نرم بارها و بارها از سوی مقام معظم رهبری اشاره شده است و نباید آن را فراموش کنیم. به تعبیر حضرت امیرالمؤمنین:

«لَا تَسْتَصْغِرَنَّ عَدُوّاً وَ إِنْ ضَعُف»

دشمن را کوچک نشمارید، ولو هرچند کوچک باشد.

عیون الحکم و المواعظ، نویسنده: لیثی واسطی، علی بن محمد، محقق / مصحح: حسنی بیرجندی، حسین، ص 518، ح 9412

و:

«مَنْ نَامَ عَنْ عَدُوِّهِ أَنْبَهَتْهُ الْمَکاید»

عیون الحکم و المواعظ، نویسنده: لیثی واسطی، علی بن محمد، محقق / مصحح: حسنی بیرجندی، حسین، ص 441، ح 7668

اگر کسی از دشمن به خواب باشد، دشمن وقتی به اطراف او حمله می‌کند که نه توان دفاع دارد و نه راه گریز دارد. ما باید پیام امیرالمؤمنین را با گوش دل پذیرا باشیم. من در خدمت حضرتعالی هستم.

مجری:

احسنتم، خیلی ممنون و متشکرم. این خلاصه‌ای از بحث‌های گذشته بود که توسط استاد گرامی مطرح شد. حال به موضوع جدید می‌پردازیم.

قبل از اینکه وارد ادله قرآنی و روایی امامت الهی امیرالمؤمنین شویم، حدیث مشهوری به عنوان «خلفائی اثناعشر» هست.

ما می‌خواهیم ببینیم اولاً این حدیث در چه منابعی آمده است. لطفاً منابع آن را بررسی بفرمایید و توضیح بفرمایید که اصلاً توضیحات کلی در مورد این حدیث چیست.

تأملی قابل توجه در حدیث «خلفائی اثناعشر»

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

یکی از احادیثی که واقعاً قابل تأمل و دقت هست و ما باید روی آن مطالعه بیشتری کنیم و پیام دارد، این حدیث است. بعد از حدیث: «سَتَفْتَرِقُ أُمَّتِی عَلَی ثَلاثٍ وَسَبْعِینَ فِرْقَةً، کلُّهَا فِی النَّارِ إِلا وَاحِدَةً» و حدیث: «من مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً» حدیث:

«لَا یزَالُ الدِّینُ قَائِمًا حتی تَقُومَ السَّاعَةُ أو یکونَ عَلَیکمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1453، ح 1822

هست. این یک مثلث مقدسی است که می‌تواند زیربنای فکری ما را تشکیل بدهد و ما را به تدبر و دقت و درنگ وادارد.

بدون اینکه ما وارد اصل امامت شویم و بررسی کنیم که آیا امامت الهی است، انتصابی است یا انتخابی است و اینکه آیا امیرالمؤمنین خلیفه است یا دیگران خلیفه هستند این سه روایت می‌تواند افکار مسلمانان را شکل بدهد.

در حقیقت این سه روایت می‌تواند شکل گیری فکر امامت و خلافت را رقم بزند و آن را به یک طرف صحیح رهنمون کند.

مجری:

پایه و بنیان و اساس است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، در اصل ریشه است. کسی که می‌خواهد ساختمان بلندی درست کند، ابتدا فوندانسیون و پایه‌ها را محکم می‌کند تا ساختمان‌ها و طبقاتی که بالا می‌رود دچار مشکل نشود.

در حقیقت می‌توان گفت این سه روایت پایه‌های پژوهش در حوزه امامت و ولایت و خلافت است.

اولاً حدیث «خلفائی اثناعشر» در صحاح اهل سنت آمده است. بنده در ذهن دارم این حدیث در هفده یا هجده منبع از منابع اهل سنت آمده است که به بعضی از آنها اشاره می‌کنم. در کتاب «صحیح مسلم» حدیث 1821 آمده است که پیغمبر اکرم فرمودند:

«إِنَّ هذا الْأَمْرَ لَا ینْقَضِی حتی یمْضِی فِیهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً»

دین اسلام منقضی نخواهد شد تا زمانی که دوازده خلیفه مسئولیت رهبری اسلام را بر عهده می‌گیرند.

«قال ثُمَّ تَکلَّمَ بِکلَامٍ خَفِی عَلَی»

پیغمبر اکرم در ادامه مطلبی گفتند که من نشنیدم.

این بحث در عرفات یا منا مطرح می‌شود. «جابر بن سمره» نقل می‌کند صحابه سروصدا کردند و دنباله سخن پیغمبر اکرم را نشنیدم.

«قال فقلت لِأَبِی ما قال»

از پدرم که نزدیک بود سؤال کردم: پیغمبر اکرم چه فرمودند؟

«قال کلهم من قُرَیشٍ»

گفت: همگی از قریش هستند.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1452، ح 1821

حال ما نمی‌دانیم واقعاً پیغمبر اکرم فرمودند: «کلهم من قُرَیشٍ» یا این آقا مصلحتا چنین مطلبی می گوید یا موقع نقل روایت در دوران بنی امیه و بنی عباس این مطلب به روایت اضافه شده است.

«مسلم» متوفای 261 هجری در یک دوران خفقان شدید بنی عباس بوده است. عصر ایشان زمانی است که حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) به شهادت رسیدند و حضرت مهدی (ارواحنا فداه) امامت را قبول کردند و دودمان بنی عباس مثل بید می‌لرزند.

آن‌ها روایات متعددی از رسول اکرم شنیده بودند که دوازدهمین خلیفه که حضرت مهدی نام دارد می‌آید، حکومت ظالمان را نابود می‌کند و حکومت عدل جهانی برقرار می‌کند.

می‌توان گفت سال‌های میان 250 تا 280 هجری در حقیقت اوج خفقان تاریخ اسلام بوده است.

«مسلم» در این عصر زندگی می‌کرد و این روایات هم در این عصر نوشته شده است. اگر این علما در این زمینه چیزی می‌نوشتند که مراد از «اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً» چه کسانی هستند، قطعاً برایشان مشکل درست می‌شد.

ما به علمای گذشته حق می‌دهیم، شاید صلاح ندیدند بسیاری از مسائل نوشته شود. در بعضی از روایات عبارت «کلهم من بنی هاشم» آمده است یا پیغمبر اکرم مطالب دیگری فرمودند. شاید نام ائمه اطهار را بردند یا مصداقی معین کردند. متأسفانه تنها:

«حتی یمْضِی فِیهِمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً»

آمده است. در حدیث 1821 آمده است:

«لَا یزَالُ أَمْرُ الناس مَاضِیا ما وَلِیهُمْ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا»

امر ولایت همچنین باید باشد تا زمانی که دوازده نفر ولایت را بر مردم پذیرا باشند.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1452، ح 1821

همچنین در روایت بعد آمده است:

«لَا یزَالُ الْإِسْلَامُ عَزِیزًا إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً»

عزت اسلام باقی نمی‌ماند مگر با دوازده خلیفه.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1453، ح 1821

این روایت خیلی پیام دارد، زیرا آمده است که عزت اسلام تنها با خلافت دوازده خلیفه امکان پذیر است.

آقایانی که معاویه و یزید را جزو خلفای دوازده گانه آورده‌اند، آیا اسلام عزت پیدا کرد؟! همچنین کسانی که اهلبیت (علیهم السلام) را خانه نشین کردند و افرادی همانند «ولید» و «عبدالملک» را بر مسند خلافت قرار دادند باعث عزت اسلام شدند؟!

امثال «هارون الرشید» فردی خبیث و خبیث‌تر از خودش پسرش «مأمون» و دیگر خلفای عباسی در جنایت پیشتاز بودند و شهرت جنایاتشان شهره خاص و عام بود. آیا واقعاً اسلام در زمان آنها عزت پیدا کرد؟! بازهم می‌بینیم در روایت بعد آمده است:

«لَا یزَالُ هذا الْأَمْرُ عَزِیزًا إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1453، ح 1821

بازهم در روایت بعد آمده است:

«لَا یزَالُ هذا الدِّینُ عَزِیزًا مَنِیعًا إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1453، ح 1821

روایت بعد چنین است:

«لَا یزَالُ الدِّینُ قَائِمًا حتی تَقُومَ السَّاعَةُ أو یکونَ عَلَیکمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً کلهم من قُرَیشٍ»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1453، ح 1822

تا قیام قیامت دوازده خلیفه قرار است بیاید، نه کمتر و بیشتر! حال عرض کردیم که ان شاءالله مفصل درباره «کلهم من قُرَیشٍ» حرف می‌زنیم.

در کتاب‌های دیگر نظیر «مسند أحمد بن حنبل» جلد چهارم روایتی از قول «مسروق» نقل شده است. ایشان نقل می‌کند که ما نزد «عبدالله بن مسعود» نشسته بودیم و او برای ما قرآن قرائت می‌کرد. یک نفر آمد و سؤال کرد:

«هل سَأَلْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ کمْ تملک هذه الأُمَّةَ من خَلِیفَةٍ»

آیا از پیغمبر اکرم سؤال کردید که خلفای بعد از پیغمبر اکرم چند نفر هستند؟!

مشخص است که قضایایی در ذهن‌ها بوده و در جامعه مطرح بوده است.

«فقال عبد اللَّهِ بن مَسْعُودٍ ما سألنی عنها أَحَدٌ مُنْذُ قَدِمْتُ الْعِرَاقَ قَبْلَک»

عبدالله بن مسعود گفت: از زمانی که من به عراق آمدم کسی چنین سؤالی از من نپرسیده است.

ایشان قبلاً مدینه بود و جزء کسانی بود که در زمان خلیفه دوم به خاطر نقل حدیث شلاق خورد و زندان رفت!!

«ثُمَّ قال نعم وَلَقَدْ سَأَلْنَا رَسُولَ اللَّهِ»

بله، ما از پیغمبر اکرم سؤال کردیم: یا رسول الله! خلفای شما چند نفر هستند؟

«فقال اثْنَا عَشَرَ کعِدَّةِ نُقَبَاءِ بنی إِسْرَائِیلَ»

حضرت فرمود: خلفای من دوازده نفر هستند، همانطور که نقبای بنی اسرائیل دوازده نفر بودند.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 1، ص 398، ح 3781

این روایت را «ابن حجر» در کتاب «المطالب العالیة» جلد نهم صفحه 577 نقل می‌کند و می‌نویسد: سند روایت حسن است.

آقای «مبارکفوری» در کتاب «تحفة الأحوذی شرح جامع ترمذی» این روایت را نقل می‌کند و می‌نویسد:

«فأخرجه أحمد والبزار بسند حسن أنه سئل کم یملک هذه الأمة من خلیفة فقال سألنا عنها رسول الله فقال اثنا عشر کعدة نقباء بنی إسرائیل»

تحفة الأحوذی بشرح جامع الترمذی، اسم المؤلف: محمد عبد الرحمن بن عبد الرحیم المبارکفوری أبو العلا، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 6، ص 393، ح 223

محققین این روایت هم می گویند که روایت صحیح است. نقل شده است مضمون آیه دوازدهم از سوره مبارکه مائده چنین است:

(وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَی عَشَرَ نَقِیباً)

خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت، و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم.

سوره مائده (5): آیه 12

بنابراین کلمه (اثْنَی عَشَرَ نَقِیباً) یک پشتوانه قرآنی دارد. در اینجا اشاره می‌شود که مراد از «اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَةً» همان خلفای حضرت موسی (علیه السلام) هست که دوازده «نقیب» بودند.

حال اینکه «نقیب» چیست، بحث جدایی است. ان شاءالله اگر فرصت کردیم در رابطه با «نقیب» صحبت می‌کنیم. «قرطبی» می‌نویسد:

«النقیب کبیر القوم القائم بأمورهم»

نقیب کسی است که متولی امور کشور است.

الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج 6، ص 112، باب المائدة: (12) ولقد أخذ الله... ..

نقیب متولی امور جمعیت است و مصالح و تدبیر جامعه به دست اوست. در حقیقت (اثْنَی عَشَرَ نَقِیباً) به معنای «اثنی عشر حاکما» یا «اثنی عشر خلیفة» یا «اثنی عشر اماما» و «اثنی عشر ولیا» است.

(اثْنَی عَشَرَ نَقِیباً) به معنای دوازده ولی امری است که تدبیر جامعه و رعایت مصالح جامعه را می‌توانند بر عهده بگیرند.

دوستان در رابطه با معنای «نقیب» می‌توانند به کتاب «تفسیر ابن کثیر» جلد 2 صفحه 33 و «تفسیر روح المعانی» جلد ششم صفحه 87 مراجعه کنند که با همان عبارات «صحیح مسلم» هم تطبیق می‌کند.

مجری:

نصب نقبا هم الهی بود یا خیر؟!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

قرآن کریم می‌فرماید: (وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَی عَشَرَ نَقِیباً) یعنی "ما برای آنها مبعوث کردیم"و "ما معین کردیم"! و یا؛

(وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا)

و آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت می‌کردند.

سوره انبیاء (21): آیه 73

در این آیه شریفه آمده است که ما ائمه را پیشوایان شما قرار دادیم، نه مردم و حضرت موسی!! حضرت موسی نیامدند بگویند که هارون برادر من هست، بلکه از خداوند متعال خواستند و عرضه داشتند:

(وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی)

وزیری از خاندانم برای من قرار بده.

(هارُونَ أَخِی)

برادرم هارون را.

سوره طه (20): آیات 29 و 30

حضرت موسی چنین حقی ندارند که بگویند من برای خودم خلیفه معین کردم. در روایات متعدد هم که مسئله نصب امیرالمؤمنین مطرح شده است، رسول اکرم به صراحت می‌فرماید:

«أَیهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی أَنْ أَنْصِبَ لَکمْ إِمَامَکمْ وَ الْقَائِمَ فِیکمْ بَعْدِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی»

خدا به من امر فرموده است که امام شما را نصب کنم و رهبر، وصی و خلیفه بعد از خودم را معین کنم.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 276، ح 25

در کتاب «روح المعانی» ذیل آیه 67 سوره مبارکه مائده می‌خوانیم:

«کنا نقرأ علی عهد رسول الله (صلی الله علیه و سلم) یاأیها الرسول بلغ ماأنزل الیک من ربک إن علیا ولی المؤمنین وإن لم تفعل فما بلغت رسالته»

ما همگی در زمان پیغمبر اکرم این آیه را چنین می‌خواندیم: ای پیغمبر! به مردم بگو که علی ولی امر مؤمنین است و اگر ولایت علی معرفی نشود رسالت تو ناتمام است.

روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 6، ص 193، باب المائدة: (67) یا أیها الرسول... ..

همچنین در کتاب «الدر المنثور» اثر «سیوطی» آمده است:

«وأخرج ابن مردویه عن ابن مسعود قال: کنا نقرأ علی عهد رسول الله (یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک) ان علیا مولی المؤمنین (وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس)»

ابن مریویه به نقل از ابن مسعود می‌گوید ما همگی در زمان پیغمبر اکرم این آیه را چنین می‌خواندیم: ای پیغمبر! به مردم بگو که علی ولی امر مؤمنین است و اگر ولایت علی معرفی نشود رسالت تو ناتمام است.

الدر المنثور، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1993، ج 3، ص 117، باب المائدة: (67) یا أیها الرسول... ..

تفاسیر دیگر هم این تعبیر را آورده‌اند. من در خدمت حضرتعالی هستم.

مجری:

بنابراین مشخص می‌شود که موضوع خلافت و وصایت، امری الهی بوده است و پشتوانه هم داشته است و چیزی نبوده که بعد از دوران رسول گرامی اسلام اتفاق بیفتد.

اگر اجازه بفرمایید یک توقف کوتاه داشته باشیم و میان برنامه ببینیم، ان شاءالله بازهم خدمت شما عزیزان می‌رسیم.

علی حبه جنة قسیم النار و الجنة

وصی المصطفی حقا امام الإنس و الجنة

سلام الله علیک یا أمیرالمؤمنین

جناب استاد در بخش اول در مورد اسناد حدیث «خلفائی اثناعر» فرمودید که در منابع مختلف هم آمده است. قطعاً صحابه این روایت را شنیده بودند. حال می‌خواهیم ببینیم موضع گیری صحابه پیرامون این حدیث به صورت معین چه بوده است.

حدیث «خلفائی اثناعشر»، حدیث «قرطاس» و سر و صدای مردم در حضور پیامبر!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نقل این مطالب قدری سخت است، اما به جهت اینکه مطالب را آورده‌اند باید قضیه را روشن کرد. «مسلم» در کتاب «صحیح» خود این قضیه را سربسته بیان کرده است که «جابر بن سمره» گفته است نتوانستم سخن رسول الله را بشنوم!

این در حالی است که منابع دیگر قدری قضیه را روشن‌تر می‌کند. به عنوان مثال در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» جلد پنجم صفحه 98 روایتی آمده است که محققین هم می گویند: سند روایت صحیح است و شرایط شیخین را دارد. در روایت آمده است:

«لاَ یزَالُ هذا الأَمْرُ عَزِیزاً مَنِیعاً ینْصَرُونَ علی من ناواهم علیه إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً»

سپس می‌نویسد:

«ثُمَّ قال کلِمَةً أَصَمَّنِیهَا الناس»

مردم به قدری داد و بیداد کردند که گوشم کر شد.

دو سه روز قبل کلیپی از یکی از مفتیان در رابطه با ظلم‌هایی که «محمد بن سلمان» می‌کند دیدم. ایشان وقتی این قضایا را بالای منبر می‌گوید، مردم شروع به داد و بیداد و صلوات و تکبیر گفتن می‌کنند و مأمورین ایشان را از بالای منبر پایین می‌آورند و می‌برند.

بنده وقتی این روایت را دیدم به یاد این قضیه افتادم. «جابر بن سمره» می‌گوید: به قدری سروصدا شد که گوش‌هایم کر شد.

«فقلت لأبی ما قال»

من از پدرم سؤال کردم: پیغمبر اکرم چه فرمودند؟

«قال کلهم من قُرَیشٍ»

پدرم گفت: همگی از قریش هستند.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 98، ح 20964

همچنین در همان کتاب روایت دیگری آمده است و ایشان می‌نویسد: روایت صحیح است. زمانی که پیغمبر اکرم فرمودند: عزت اسلام باقی نمی‌ماند مگر با دوازده خلیفه؛

«فَکبَّرَ الناس وَضَجُّوا وقال کلِمَةً خَفِیةً»

مردم شروع به تکبیر گفتن و ضجه زدن کردند تا صدای پیغمبر اکرم به گوش مردم نرسد.

زمانی که پیغمبر اکرم فرمودند که دوازده خلیفه می‌آیند، سروصدا و ضجه زدن و ناله کردن و هو کردن ندارد!!

«وقال کلِمَةً خَفِیةً قلت لأبی یا أَبَتِ ما قال قال کلهم من قُرَیشٍ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 98، ح 20965

بازهم در همین جلد روایتی با این مضمون آمده است و در مورد سند روایت هم می‌نویسد: حدیث صحیح است.

پیغمبر اکرم بارها فرموده بودند که بعد از من امیرالمؤمنین به امامت می‌رسد. زمانی که حضرت در معراج رفتند و برگشتند، قضیه دوازده امام را مطرح کردند.

ما عرض خواهیم کرد که در منابع اهل سنت اسامی دوازده امام با مشخصات کامل آمده است. زمانی که حضرت در مراسم حج در میان صد و بیست هزار نفر فرمودند که دوازده خلیفه خواهند آمد؛

«ثُمَّ لَغَطَ الْقَوْمُ وَتَکلَّمُوا»

مردم حرف‌های بی ربطی گفتند.

«فلم أَفْهَمْ قَوْلَهُ بَعْدَ کلهم»

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 99، ح 20974

حال بنده نمی‌دانم حرف‌های بی ربط زدن جلوی پیغمبر اکرم چه معنایی دارد!! مگر قرآن کریم نفرمود:

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِی)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید.

سوره حجرات (49): آیه 2

نمی‌دانیم معنای «ثُمَّ لَغَطَ الْقَوْمُ وَتَکلَّمُوا» در برابر پیغمبر اکرم چیست! جالب اینجاست که بازهم در همان جلد صفحه 99 روایت صحیحی آمده است که می‌نویسد که وقتی اسم دوازده خلیفه آمد؛

«فَجَعَلَ الناس یقُومُونَ وَیقْعُدُونَ»

مردم دائماً بلند می‌شدند و می‌نشستند.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 99، ح 20976

آن‌ها داشتند مجلس را به هم می‌زدند! این در حالی بود که رسول اکرم داشتند صحبت می‌کردند و حدیث می‌گفتند. مردم باید سراپا گوش باشند و سخنان رسول اکرم را بشنوند. برخاستن و نشستن و بر هم زدن مجلس چه معنایی دارد!؟

آیا چنین نیست که این افراد احساس کردند رسول اکرم می‌خواهد نام امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین و فرزندان امام حسین را مطرح کند؟!!

در این روایت کلمه «لَغَطَ» آمده است. در حدیث قرطاس هم همین بود. در کتاب «صحیح بخاری» آمده است که وقتی پیغمبر اکرم فرمودند قلم و کاغذی بیاورید تا وصیتی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید، خلیفه دوم گفت: پیغمبر اکرم هذیان می‌گوید!

او ادعا کرد که بیماری بر رسول اکرم غلبه کرده است و حضرت هذیان می‌گوید. او همچنین گفت:

«وَعِنْدَکمْ الْقُرْآنُ حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ»

قرآن نزد شما هست و کتاب خدا برای ما کافی است.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 6، ص 2680، ح 6932

ما به اهل سنت کاری نداریم. وهابی‌ها که خود را وکیل مدافع و سنی‌تر از سنی ها می‌دانند، به ما جواب بدهند که دو رکعت نماز صبح را چطور از قرآن استنباط می‌کنند؟! در کجای قرآن کریم کیفیت و تعداد رکعات نماز صبح آمده است؟!

همین عبارت کافی است که ما را به فکر وادارد. قرآن کریم نسبت به رسول گرامی اسلام می‌فرماید:

(وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی)

و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید. آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است.

سوره نجم (53): آیات 3 و 4

در ادامه روایت آمده است:

«فلما أَکثَرُوا اللَّغْوَ وَالِاخْتِلَافَ عِنْدَ النبی»

آن‌ها با همدیگر اختلاف کردند و نزد پیغمبر حرف‌های لغو و بیهوده مطرح کردند.

پیغمبر اکرم ناراحت شدند، همو که مفتخر به صفت:

(وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیم)

و تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری.

سوره قلم (68): آیه 4

هست، فرمود:

«قُومُوا عنّی»

بلند شوید و از خانه من بیرون بروید.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 6، ص 2680، ح 6932

ببینید چقدر باید برای یک انسان مسئله دردآور باشد که چنین حرفی بزند!! به عنوان مثال شخصی بیمار است و پنج نفر به عیادت او آمدند.

این شخص باید خوشحال باشد که این افراد به عیادت او آمدند، اما عیادت کنندگان کاری می‌کنند که بیمار می‌گوید: بلند شوید و از خانه من بیرون بروید! ملاحظه کنید این کار چقدر برای قلب رسول گرامی اسلام دردآور بود. «طبرانی» و دیگران نوشته‌اند:

«أنهم غموا رسول الله بمخالفة أمره»

پیغمبر اکرم را مغموم کردند به خاطر مخالفت با دستور ایشان.

تفسیر الخازن المسمى لباب التأویل فی معانی التنزیل، اسم المؤلف: علاء الدین علی بن محمد بن إبراهیم البغدادی الشهیر بالخازن، دار النشر: دار الفکر - بیروت / لبنان - 1399هـ /1979م؛ ج1، ص 435

«ابن عباس» مدام می گفت:

«إِنَّ الرَّزِیةَ کلَّ الرَّزِیةِ ما حَالَ بین رسول اللَّهِ وَبَینَ أَنْ یکتُبَ لهم ذلک الْکتَابَ من اخْتِلَافِهِمْ وَلَغَطِهِمْ»

تمام مصائب از جایی شروع شد که صحابه در این قضیه با هم اختلاف کردند و نگذاشتند پیغمبر اکرم این نامه را بنویسد.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 6، ص 2680، ح 6932

پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌خواست در وصیت آخر خود چه چیزی را بنویسد؟!

پیغمبر اکرم می‌خواست در وصیت چه چیزی بنویسد؟! آیا حضرت می‌خواست بنویسد که نماز بخوانید؟! ما شصت و اندی آیه در قرآن کریم نسبت به نماز خواندن داریم.

آیا فرمایش رسول اکرم نسبت به زکات است؟! زکات که از مکه واجب شده است. آیا مراد پیغمبر اکرم حج است؟! پیغمبر اکرم همه چیز را انجام داد.

رسول گرامی اسلام چه چیزی می‌خواست بنویسد که فرمودند: قلم و کاغذی بیاورید تا وصیتی بنویسم که هرگز گمراه نشوید؟! پیغمبر اکرم در این روایت «لن» نفی ابد به کار می‌برد. کتاب «صحیح بخاری» حدیث 4168 می‌نویسد:

«ائْتُونِی أَکتُبْ لَکمْ کتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا»

قلم و کاغذی بیاورید تا وصیتی بنویسم که بعد از آن به هیچ وجه گمراه نشوید.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 4، ص 1612، ح 4168

صحابه نه تنها باید کاغذ می‌آوردند، بلکه می‌گفتند: یا رسول الله! وصیت خود را روی چشم ما بنویسید، وصیت خود را روی پیشانی ما بنویسید، وصیت خود را روی قلب ما بنویسید.

در مقابل صحابه برای آوردن کاغذ و قلم اینطور قلب رسول اکرم را به درد آوردند. بازهم در کتاب «مسند احمد بن حنبل» جلد اول صفحه 293 آمده است:

«ائتونی بِکتِفٍ أَکتُبْ لَکمْ فیه کتَاباً لاَ یخْتَلِفُ مِنْکمْ رَجُلاَنِ بعدی»

قلمی بیاورید که چیزی بنویسم تا حتی دو نفر هم بعد از من با همدیگر اختلاف نکنند.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 1، ص 293، ح 2676

اختلاف از کجا شروع شد؟! اختلاف از بحث خلافت شروع شد. عمده اختلافات بعد از رسول الله پیرامون بحث خلافت بود و غیر از بحث خلافت مشکل جدی نبود. مباحثی نظیر اهل رده و دیگر موارد بعداً آمد که آن بحث جدایی است.

پیغمبر اکرم قلم و کاغذی بیاورید تا وصیتی بنویسم که بعد از من حتی دو نفر هم با یکدیگر اختلاف پیدا نکنند!!

ما نمی‌دانیم حضرت می‌خواستند چه وصیتی بنویسند، اما می‌بینیم که «ابن حجر عسقلانی» متوفای 852 هجری و آقای «بدرالدین عینی» متوفای 855 هجری و آقای «قسطلانی» مطالبی در این زمینه آورده‌اند. در کتاب «عمدة القاری» آمده است:

«أراد أن ینص علی الإمامة بعده»

حضرت می‌خواستند امامت را به نص معین کنند.

طبق این روایت حضرت می‌خواستند اعلام کنند امامان بعد از من چه کسانی هستند.

«فترتفع تلک الفتن العظیمة کحرب الجمل وصفین»

تا فتنه‌های بزرگ نظیر جنگ جمل و صفین به راه نیفتد.

عمدة القاری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: بدر الدین محمود بن أحمد العینی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 2، ص 171، ح 114

متأسفانه ایشان عبارت «کحرب الجمل وصفین» را آورده‌ است. این در حالی است که قبل از جنگ جمل و صفین قضیه قتل عثمان بود که فتنه‌ای بزرگتر از جنگ جمل و صفین بود. همچنین قبل از او فتنه اصحاب رده بود. قبل از آن هم قضیه قتل خلیفه دوم بود.

چرا این مسائل را مطرح نمی‌کنید؟! چرا قضایای اختلاف در سقیفه را مطرح نمی‌کنید؟! اختلافات و درگیری‌های زیادی در سقیفه به وجود آمد به طوری که نسبت به بعضی از صحابه می‌گفتند:

«اقتلوا سعدا قتل الله سعدا اقتلوه فإنه منافق»

سعد بن عباده را بکشید که او منافق است.

شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، نویسنده: ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، محقق / مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 20، ص 21، باب إیراد کلام لأبی المعالی الجوینی فی أمر الصحابة و الرد علیه

آقای «بدرالدین عینی» معنای امانتداری چنین است؟! در ادامه نقل شده است که «سفیان بن عیینه» می‌گوید:

«أراد أن ینص علی أسامی الخلفاء بعده حتی لا یقع منهم الاختلاف»

پیغمبر می‌خواست اسامی خلفای بعد از خود را معین کند تا دیگر اختلاف به وجود نیاید.

عمدة القاری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: بدر الدین محمود بن أحمد العینی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 2، ص 171، ح 114

رسول گرامی اسلام می‌خواست بفرماید «خلفای اثناعشر» چه کسانی هستند تا بعد از آن بزرگوار اختلافی به وقوع نپیوندد.

«ابن حجر عسقلانی» یکی از استوانه‌های علمی اهل سنت در کتاب «فتح الباری» جلد اول صفحه 209 همین تعبیر را مطرح می‌کند و می‌نویسد:

«أراد أن ینص علی أسامی الخلفاء بعده حتی لا یقع بینهم الاختلاف»

حضرت می‌خواست اسامی خلفای بعد از خود را معین کند تا اختلافی به وجود نیاید.

فتح الباری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب، ج 1، ص 209، ح 114

«قسطلانی» در کتاب «شرح صحیح بخاری» جلد اول صفحه 207 می‌نویسد:

«(کتابًا) فیه النص علی الأئمة بعدی»

می‌خواست امامان بعد از خود را معین کند.

إرشاد الساری لشرح صحیح البخاری، المؤلف: أحمد بن محمد بن أبی بکر بن عبد الملک القسطلانی القتیبی المصری، أبو العباس، شهاب الدین (المتوفی: 923 هـ(، الناشر: المطبعة الکبری الأمیریة، مصر، الطبعة: السابعة، 1323 هـ، ج 1، ص 207، ح 114

«احمد امین مصری» که از علمای معاصر است، شهرت زیادی دارد و همگان او را می‌شناسند در کتابی به نام «یوم الإسلام» می‌نویسد:

«أراد الرسول صلی الله علیه و سلم فی مرضه الذی مات فیه أن یعین من یلی الأمر من بعده»

پیغمبر اکرم می‌خواست در آخرین لحظه عمرشان کسانی که متولی امر خلافت هستند را معین کند.

یوم الاسلام، احمد امین مصری، ص 41

حال در این روایات آمده است:

«فلما أَکثَرُوا اللَّغْوَ وَالِاخْتِلَافَ عِنْدَ النبی»

در حدیث «خلفائی اثناعشر» هم همین مطلب آمده است. ما این موارد را چکار کنیم؟! آیا این مطالب خود پیام ندارد و نمی‌تواند ما را متوجه یک سری حقایق پشت پرده کند؟! نمی‌شود ما به حدیث ثقلین متمسک شویم که فرمود:

«إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وأهل بیتی وإنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 160، ح 4711

اگر ما در کنار قرآن و اهلبیت این دو امانت بزرگ رسول اکرم جمع شویم، دیگر اختلافی نداریم. مبین قرآن کریم اهلبیت (علیهم السلام) هستند. همانطور که رسول اکرم طبق فرموده قرآن کریم:

(وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِم)

و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی.

سوره نحل (16): آیه 44

بود، ائمه اطهار (علیهم السلام) هم همینطور هستند.

«أن النبی قال لعلی أنت تبین لأمتی ما اختلفوا فیه من بعدی»

پیغمبر به علی بن أبی طالب فرمود: تنها تو می‌توانی موارد اختلافی امت مرا حل کنی.

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 132، ح 4620

موضع گیری که صحابه داشتند چه در قضیه «خلفائی اثناعشر» و بعد از آن در قضیه وصیت و حدیث قرطاس انسان را وادار می‌کند تا قدری دقت کند.

ما عرض کردیم که توهین و اهانت و جسارت به مقدسات اهل سنت را خلاف شرع و حرام می دانیم و مطلقاً به دنبال این مسائل نیستیم، اما می گوییم که این مطالب و روایات خواندن دارد و بعد از خواندن هم تأمل دارد. ما در خدمت حضرتعالی هستیم.

مجری:

احسنتم، خیلی ممنون و متشکریم. به دلیل اینکه تماس‌های مردمی داریم اگر اجازه بفرمایید ابتدا تماس‌ها را وصل کنیم تا اگر فرصت شد مباحث را ادامه خواهیم داد.

تماس‌های بینندگان برنامه:

آقای میرزایی از تهران با ما هستند. آقای میرزایی خدمت شما سلام عرض می‌کنم، بفرمایید:

بیننده (آقای میرزایی از تهران – شیعه):

سلام علیکم، خسته نباشید، نماز و روزه‌تان قبول باشد.

مجری:

همینطور، در خدمت شما هستیم.

بیننده:

آیاتی را امروز در همین شبکه می‌خواندند که زیرنویس زده بود: ما به وسیله آب گیاهان را رویاندیم. آیا خداوند این قدرت را ندارد که حتی گیاه را بدون آب پرورش بدهد؟! خداوند متعال می‌فرماید که ما به وسیله آب گیاهان را پرورش دادیم.

این مطلب جدید و قشنگی بود که من امروز در چندین آیه دیدم و در موبایلم سرچ کردم. بسیار برایم جالب بود که خداوند با آن همه عظمت و قدرت می‌فرماید: من به وسیله آب گیاهان را رویاندم. ممنون از برنامه خوبتان.

مجری:

متشکرم، خدانگهدار. این هم نکته‌ای بود پیرو صحبت‌های حضرتعالی پیرامون وسیله.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

این آقایان خیلی کم لطفی می‌کنند. قرآن کریم در آیه 35 سوره مبارکه مائده می‌فرماید:

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَة)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید پرهیزگاری پیشه کنید و وسیله‌ای برای تقرب به خدا انتخاب نمائید.

سوره مائده (5): آیه 35

آقایان می گویند که در اینجا مراد عمل صالح است. بنابراین عمل صالح وسیله شد! شما که می گویید ما نیازی به وسیله نداریم، این هم باز وسیله است. اصل آن را که نمی‌توانید انکار کنید. این آیه قرآن کریم است: (وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَة).

حال ارزش عمل صالح بالاتر است یا وجود پیغمبر اکرم یا ائمه اطهار (علیهم السلام)؟! یعنی اعمال و نمازهای شما از وجود پیغمبر اکرم بالاتر است؟!

مجری:

احسنتم. تماس بعد را بگیریم. آقای محمدی از اصفهان در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقای محمد از اصفهان – شیعه):

سلام علیکم، شب شما بخیر.

مجری:

علیکم السلام و رحمة الله.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ممنون و متشکرم.

بیننده:

با تشکر از مجری محترم و استاد ارجمند می‌خواستم بپرسم به اعتبار خلافتی که فرمودند در دنیای کنونی محقق نشد.

آیا این دلیل بر این نمی‌شود رجعت که در عقاید ما شیعیان هست این حدیث که در منابع اهل سنت هم هست دلیل بر درست بودن رجعت هست؟! با تشکر از برنامه خوب و دقیق شما.

مجری:

خواهش می‌کنم، خیلی ممنون و متشکرم. در مورد رجعت این هم سؤالی است.

کیفیت و چگونگی رجعت، در زمان ظهور امام زمان (سلام الله علیه)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

شما ابتدا بحث رجعت را مطرح نکنید، بلکه بحث حکومت جهانی حضرت ولی عصر (اروحنا فداه) را مطرح کنید.

وقتی که حضرت می‌آیند تمام مظاهر شرک را از بین می‌برند و نابود می‌کنند و در سراسر کره زمین غیر از صدای توحید و شهادت بر رسالت رسول گرامی اسلام و امامت ائمه اطهار چیز دیگری شنیده نمی‌شود.

ما دو نوع رجعت داریم. یک رجعت در زمان ظهور هست که خداوند عالم تعدادی از مؤمنین صالح را به دنیا بازمی گردانند.

به این افراد اعلام می‌شود که حضرت بقیة الله الأعظم قیام کرده است، اگر آمادگی دارید بیایید در رکاب حضرت شرکت کنید. اگر می‌خواهید در نعمت‌های الهی و بهشتی باشید، در همین جا بمانید. تعدادی از این افراد به دنیا برمی گردند.

بنده در جلسه گذشته هم عرض کردم که اگر کسی چهل روز دعای عهد را بخواند و زمان ظهور را هم درک نکند، خداوند عالم او را زنده می‌کند و در رکاب حضرت افتخار خدمتگذاری به حضرت صاحب الزمان را به او می‌دهد.

نوع دیگر رجعت بعد از حضرت مهدی (ارواحنا فداه)، حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) برمی گردند و حکومت می‌کنند. بعد از آن بزرگوار امام حسین (علیه السلام) برمی گردند و حکومت می‌کنند.

حال در خصوص اینکه بعضی از ائمه اطهار برمی گردند یا برنمی گردند، «مرحوم علامه شبر» در کتاب «حق الیقین» می‌نویسد: اصل رجعت برای ما قطعی و جزء ضروریات مذهب ماست.

در خصوص چگونگی رجعت و اسامی ائمه اطهار که رجعت می‌کنند روایات متعدد داریم. بنده در ذهن دارم که ایشان در کتاب خود نوشته بودند آمدن امیرالمؤمنین و امام حسین مسلم است.

بنده این کتاب را سال 1362 خوانده بودم و این مطالب در ذهنم باقی مانده است. دوستان کتاب «حق الیقین» اثر «علامه شبر» را مطالعه کنند، زیرا کتاب بسیار باارزشی است.

زمانی که ما در سال 1346 و 1347 در حوزه علمیه قزوین بودیم، این کتاب جزو کتب درسی حوزه علمیه قزوین بود. خدا رحمت کند اساتیدی که این کتاب را جزو کتب درسی حوزه علمیه قرار داده بودند. ما از آن زمان با این کتاب آشنا شدیم.

البته جلد اول این کتاب که مربوط به بحث توحید است کتاب درسی حوزه علمیه بود. جلد دوم این کتاب که مربوط به معاد است بسیار ساده است و احتیاجی به تدریس ندارد. اگر صد صفحه جلد اول را خوب بخوانید مابقی کتاب روان می‌شود.

قلم «علامه شبر» قلم بسیار سبکی است، به طوری که اگر کسی «سیوطی» را خوب خوانده باشد کتاب عربی «حق الیقین» را به خوبی متوجه می‌شود. دوستان می‌توانند این کتاب را ملاحظه کنند.

ایشان می‌نویسند: بازگشت امیرالمؤمنین و امام حسین تقریباً مسلم است و آن بزرگواران برمی گردند. علم برگشتن سایر ائمه اطهار نزد خداوند عالم است.

ان شاءالله آن زمان با چشم خودمان ببینیم که کدامیک از ائمه اطهار رجعت می‌کنند یا رجعت نمی‌کنند.

نه تنها نسبت به ائمه اطهار ظلم شد و آن بزرگواران خانه نشین شدند، ملاحظه کنید صد و بیست و چهار هزار پیغمبر اکرم آمدند و هیچکسی هم در نبوت آنها شکی ندارد. انبیاء گذشته از طرف خداوند متعال آمده بودند و این موضوع قطعی است.

حضرت نوح نهصد و پنجاه سال تبلیغ کرد، اما جز تعداد کمی به حضرت ایمان نیاوردند. مردم حضرت نوح را اذیت و آزارهای فراوانی دادند.

حضرت زکریا را در داخل درخت گذاشتند و با اره درخت را تکه تکه کردند. حضرت موسی را خون دل دادند. حضرت عیسی را خواستند بکشند، اما حضرت به آسمان عروج کرد.

شما یک پیامبر به ما بگویید که اذیت و آزار ندیده باشد. تعداد معدودی از پیامبران همانند حضرت سلیمان به حکومت رسیدند که آن هم امتحان الهی بود.

غیر از یکی دو مورد همه انبیاء الهی که برای تشکیل حکومت آمده بودند، مورد اذیت و آزار قرار گرفتند. آن بزرگواران نیامده بودند تا تنها به مردم بگویند که نماز بخوانید.

(لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمِیزانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیعْلَمَ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیب)

ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند، و آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدی است، و منافعی برای مردم، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کنند بی‌آنکه او را ببینند.

سوره حدید (57): آیه 25

نه تنها پیامبران خود بنیانگذار عدالت می‌شوند، بلکه مردم در اثر تعالیم انبیاء باید به مرحله‌ای برسند که جز عدالت چیز دیگری را در زندگی و جامعه مشاهده نکنند.

کدامیک از انبیاء الهی توانستند این رسالت را به سرانجام برسانند؟! قرآن کریم در مورد حضرت ابراهیم می‌فرماید:

(إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً)

من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم.

سوره بقره (2): آیه 124

«قرطبی» و «شنقیطی» و دیگران بر این عقیده هستند که این آیه اصل در وجوب نصب امامت است.

(إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً)

حضرت ابراهیم چند سال امامت کردند؟! امامت مسئله سیاسی است، بلکه نبوت و رسالت نیست. امامت به معنای پیشوایی، حکومت، رهبری جامعه و ولایت بر مردم است.

حال به ما بفرمایید که حضرت ابراهیم چند سال امامت کردند؟! آن بزرگوار حتی به خداوند متعال عرضه داشت که امامت را در ذریه من قرار بده. حضرت سلیمان و حضرت داود را از ذریه حضرت ابراهیم کنار بگذارید، حال بفرمایید کدامیک از انبیاء توانستند امامت کنند؟!

انبیاء الهی همگی در انتظار این هستند که ان شاءالله حضرت مهدی (ارواحنا فداه) بیاید تا انتقام تمام انبیاء و تمام اوصیاء و تمام مظلومان عالم را بگیرند. دنیا این چنین نیست. قرآن کریم می‌فرماید:

(إِنَّ رَبَّک لَبِالْمِرْصاد)

مسلماً پروردگار تو در کمینگاه است.

سوره فجر (89): آیه 14

و:

(إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انتِقامٍ)

چرا که خداوند قادر و منتقم است.

سوره ابراهیم (14): آیه 47

در روایت معراج که «سبط ابن جوزی» و «علامه حموی» دو تن از علمای بزرگ اهل سنت آن را در کتب خود آورده‌اند، رسول اکرم اسامی ائمه اطهار را آورده است.

حضرت می‌فرماید زمانی که به نام حضرت مهدی رسید، دیدم خداوند عالم در گوشه عرض نوشته است: من به توسط این مهدی انتقامم را از دشمنانم می‌گیرم.

یکی از فلسفه ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) این است که انتقام تمام مظلومین عالم را از تمام ظالمین می‌گیرد.

حضرت بقیة الله الأعظم نه تنها فقط ظالمین عصر را از بین می‌برد و سر جای خود می‌نشاند، بلکه از ظالمین گذشته هم انتقام می‌گیرد. آن‌ها هم رجعت دارند، آن‌ها را هم زنده می‌کنند و از آنها هم انتقام می‌گیرند.

چنین نیست که خداوند ظالمین را در این دنیا رها کند تا در قیامت هرچه شد شد!! عذاب قیامت و گرفتاری‌های جهنم جداست، اما در دنیا کسانی که ظلم کردند باید نتیجه ظلمشان را ببینند. چنین نیست که هرکسی ظلم و جنایت کند و تمام شود برود.

ما بر این عقیده هستیم که ان شاءالله زمانی که حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) تشریف می‌آورند، از ظالمین انتقام خواهند گرفت.

خداوند ان شاءالله به حق حضرت فاطمه زهرا هرچه سریع‌تر فرج حضرت صاحب الزمان را نزدیک کند و مقدمات ظهورش را فراهم کند.

اگر خداوند به ما توفیق بدهد ما در شب‌های جمعه که بحث «اخلاق علوی سیره مهدوی» را مطرح می‌کنیم، ان شاءالله یک بخش از بحثم را به ویژگی‌های حکومت حضرت مهدی اختصاص خواهم داد.

ما بیان خواهیم کرد زمانی که حضرت مهدی (ارواحنا فداه) ظهور کنند، چطور می‌خواهند حکومت کنند. ما باید روایاتی که شیعه و اهل سنت نقل کردند را بیان کنیم تا مردم بدانند و قدری آگاه باشند و با کیفیت حکومت حضرت ولی عصر آشنا باشند.

حکومت حضرت مهدی حکومت محمدی یا حکومت علوی نیست که هرکسی هرکاری خواست انجام دهد یا انجام ندهد و رسول اکرم چشم پوشی کنند و منافقین و مخالفین برای خودشان توطئه کنند.

زمانی که حضرت ولی عصر می‌آیند از بینه برای ظلم ظالم و تعدی ظالم سؤال نمی‌کنند، بلکه به علم خودشان رجوع می‌کنند. حضرت می‌دانند که این شخص ظلم کرده و در حق او حد جاری می‌کنند و ظالم را سر جای خود می‌نشانند.

حضرت ولی عصر به دنبال شاهد و بینه نیستند، بلکه حقیقت امر را به علم الهی می‌دانند و طبق آن هم حکم می‌کنند و اجرا می‌کنند.

ان شاءالله خداوند به ما توفیق بدهد تا بتوانیم در شب‌های جمعه برسیم به جایی که ویژگی‌های حکومت حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) را بیان کنیم.

بنده در جلسه گذشته هم عرض کردم بسیار جستجو کردم تا ببینم دوستان دیگری هم در این زمینه کار می‌کنند یا خیر.

بنده دیشب هم از بعضی از عزیزانی که تخصصا روی موضوع مهدویت کار می‌کردند گلایه کردم که چرا روی ویژگی‌های حکومت حضرت ولی عصر کار نشده است.

بنده در این زمینه کاری پیدا نکردند. هرچه آقایان کار کرده‌اند نظیر کتاب‌هایی که نوشته شده است، مقالات، مجلات و دیگر منابع همگی در اینترنت است.

شاید بنده فرصت نکردم یا نتوانستم در این زمینه کاری پیدا کنم، اما نتوانستم کاری پیدا کنم تا خودم را قانع کنم که بعد از چندین هزار سال که حضرت مهدی (ارواحنا فداه) تشریف می‌آورند و حکومت جهانی تشکیل می‌دهند این حکومت چه ویژگی‌هایی دارد.

ما که منتظر هستیم تنها منتظر آمدن حضرت ولی عصر نیستیم، بلکه منتظر این هستیم که حضرت بیایند و یک حکومت جهانی تشکیل بدهند.

در کره زمین باید یک حکومت باشد و آن هم حکومتی که بر پایه عدالت استوار باشد و حضرت این حکومت را تشکیل خواهد داد. ما منتظر چنین حکومتی و چنین حاکمی هستیم.

دوستانی که می‌خواهند از منتظرین واقعی باشند، باید چند نکته را رعایت کنند. نکته اول اینکه ما باید منتظَر را بشناسیم و ببینیم چه ویژگی‌ها و مقامی دارد. معرفت امام و امام شناسی ما باید درست شود.

علاوه بر این فرقی که میان حکومت حضرت ولی عصر و حکومت علوی و حکومت رسول گرامی اسلام است باید مشخص شود.

باید ویژگی‌های حکومت حضرت ولی عصر مشخص شود، آن زمان انسانی که می‌گوید من منتظر هستم از خوشحالی می‌خواهد بال دربیاورد و شوق دارد.

ما در بعضی از روایات داریم که راوی پیرمردی که قدش خمیده بود به امام صادق (علیه السلام) سلام داد، به حضرت نزدیک شد، دست امام صادق را بوسید و گریه کرد. حضرت از او پرسیدند: چرا گریه می‌کنی؟!

پیرمرد عرضه داشت: یابن رسول الله! من بیش از صد سال هست منتظر قیام شما هستم. من دائماً می گویم امسال قیام شما صورت می‌گیرد، این ماه قیام صورت می‌گیرد، امروز قیام صورت می‌گیرد، اما تا به حال قیام صورت نگرفته است.

«فَتَلُومُنِی أَنْ أَبْکی!»

داری مرا ملامت می‌کنی که چرا گریه می‌کنم!

«قَالَ: فَبَکی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلَامُ) ثُمَّ قَالَ: یا شَیخُ، إِنْ أُخِّرَتْ مَنِیتُک کنْتَ مَعَنَا، وَ إِنْ عُجِّلَتْ کنْتَ یوْمَ الْقِیامَةِ مَعَ ثَقَلِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)»

امام صادق از این حرف پیرمرد به گریه افتادند و فرمودند: ای پیرمرد اگر مرگ تو به تأخیر بیفتد، با ما هستی و نگران نباش. اگر قبل از قیام از دنیا بروی در قیامت با اهلبیت پیغمبر اکرم هستی.

«فَقَالَ الشَّیخُ: مَا أُبَالِی مَا فَاتَنِی بَعْدَ هَذَا یا ابْنَ رَسُولِ اللَّه»

زمانی که پیرمرد این حرف امام صادق را شنید، عرضه داشت: با این جمله شما دیگر هیچ دغدغه‌ای ندارم و خیالم راحت شد.

الأمالی، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: مؤسسة البعثة، ص 162، ح 268

ملاحظه کنید در عصر معصومین هم افرادی بودند که منتظر بودند. ان شاءالله در جلسات بعد در خصوص افرادی که در زمان ائمه اطهار انتظار می‌کشیدند و لحظه شماری می‌کردند صحبت خواهیم کرد.

بعضی افراد می‌گفتند: ما کار و کاسبی خود را رها کردیم و به مدینه آمدیم تا اگر قیام شما انجام شد با شما فاصله‌ای نداشته باشیم.

امیدواریم ان شاءالله خداوند متعال ما را هم جزو منتظران واقعی حضرت بقیة الله الأعظم قرار بدهند.

مجری:

احسنتم، طیب الله أنفاسکم. خیلی ممنون و متشکرم جناب استاد آیت الله حسینی قزوینی. همچنین تشکر می‌کنم از شما بینندگان و همراهان عزیز و ارجمند.

آن یار سفر کرده که صد قافله دل همره اوست

هرکجا هست خدایا به سلامت دارش

تا دیداری دیگر بدرود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :