نسخه موبایل
www.valiasr-aj .com
چگونگي امامت امام موسي كاظم (ع)
کد مطلب: 5938 تاریخ انتشار: 07 اسفند 1400 - 08:00 تعداد بازدید: 8486
يادداشت » عمومي
چگونگي امامت امام موسي كاظم (ع)

از حوادث مهم دوران جواني آن امام، مرگ نابهنگام برادر بزرگترش، اسماعيل، بود كه از الطاف خفيّه الهيّه محسوب مي شد و زمينه ساز تثبيت امامت وي شد. تلاش امام جعفر صادق عليه السلام نيز در اين راستا و به منظور جلوگيري از انحراف جريان امامت بود. هر چند بعدها نيز گروهي پيدا شدند و پس از امام صادق عليه السلام معتقد به امامت اسماعيل گشتند و مرگ او را انكار نمودند.



چگونگي به امامت رسيدن موسي ابن جعفر(ع)

در زمان حيات امام صادق (ع) كساني از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ايشان اسماعيل امام خواهد شد. اما اسماعيل در زمان حيات پدر از دنيا رفت ولي كساني مرگ او را باور نكردند و او را همچنان امام دانستند پس از وفات حضرت صادق (ع) عده اي چون از حيات اسماعيل مأيوس شدند پسر او محمد بن اسماعيل را امام دانستند و اسماعيليه امروز بر اين عقيده هستند و پس از او پسر او را امام مي دانند و همينطور به ترتيب و به تفضيلي كه در كتب اسماعيليه مذكور است. پس از وفات حضرت صادق (ع) بزرگترين فرزند ايشان عبدالله نام داشت كه بعضي او را عبدالله افطحمي دانند اين عبدالله مقام و منزلت پسران ديگر حضرت صادق(ع) را نداشت و به قول شيخ مفيد در"ارشاد" متهم بود كه در اعتقادات با پدرش مخالف است و چون بزرگترين برادرانش از جهت سن و سال بود ادعاي امامت كرد و برخي نيز از او پيروي كردند اما چون ضعف دعوي و دانش او را ديدند روي از او برتافتند و فقط عده قليلي از او پيروي كردند كه فطحيه موسوم هستند.

ـ برادر ديگر امام موسي كاظم (ع) اسحاق كه برادر تني آن حضرت بود به ورع و صلاح و اجتهاد معروف بود اما برادرش موسي كاظم (ع) را قبول داشت و حتي از پدرش روايت مي كرد كه او تصريح بر امامت آن حضرت كرده است.

ـ برادر ديگر آن حضرت به نام محمد بن جعفر مردي سخي و شجاع بود و از زيديه جاروديه بود و در زمان مامون در خراسان وفات يافت اماجلالت قدر و علو شأن و مكارم اخلاق و دانش وسيع امام موسي كاظم (ع) بقدري بارز و روشن بود كه اكثريت شيعه پس از وفات امام صادق (ع) به امامت او گرويدند و علاوه بر اين بسياري از شيوخ و خواص اصحاب حضرت صادق (ع) مانند مفضل ابن عمر جعفي و معاذين كثير و صغوان جمال و يعقوب سراج نص صريح امامت حضرت امام موسي الكاظم (ع) را از امام صادق (ع) روايت كردند و بدين ترتيب امامت ايشان در نظر اكثريت شيعه مسجل گرديد.

از حوادث مهم دوران جواني آن امام، مرگ نابهنگام برادر بزرگترش، اسماعيل، بود كه از الطاف خفيّه الهيّه محسوب مي شد و زمينه ساز تثبيت امامت وي شد. تلاش امام جعفر صادق عليه السلام نيز در اين راستا و به منظور جلوگيري از انحراف جريان امامت بود. هر چند بعدها نيز گروهي پيدا شدند و پس از امام صادق عليه السلام معتقد به امامت اسماعيل گشتند و مرگ او را انكار نمودند

او كه براساس تقدير الهي قرار بود پس از پدر بزرگوارش امامت امت را به عهده بگيرد،

تحت تربيت فوق العاده امام صادق مراحل رشد و كمال را پشت سر گذاشت و مرحله نوجواني و جواني را طي نمود، به گونه اي كه تا آخر عمر، جلال و جمال الهي در صورت و سيرتش مشهود بود.



مهمترين حادثه در زمان امام كاظم (ع)

از حوادث مهم دوران جواني آن امام، مرگ نابهنگام برادر بزرگترش، اسماعيل، بود كه از الطاف خفيّه الهيّه محسوب مي شد و زمينه ساز تثبيت امامت وي شد. تلاش امام جعفر صادق عليه السلام نيز در اين راستا و به منظور جلوگيري از انحراف جريان امامت بود. هر چند بعدها نيز گروهي پيدا شدند و پس از امام صادق عليه السلام معتقد به امامت اسماعيل گشتند و مرگ او را انكار نمودند.

سرانجام پس از شهادت جانگداز امام صادق، موسي بن جعفر عليه السلام در سن بيست سالگي مسؤوليت بزرگ امامت و هدايت امّت را در يكي از بحراني ترين دوران ها به دوش گرفت.



دوران امامت

از مشكلات روزهاي نخستين امامت موسي بن جعفر عليه السلام، ادّعاي امامت دروغين برادر بزرگ تر حضرت، عبدالله افطح، بود كه گروهي را به دنبال خود كشيد و فرقه "فطحيه" به همين ترتيب شكل گرفت. هر چند با برخورد روشنگرانه ي امام، عبدالله با شكست روبرو گرديد.

دوران سي و پنج ساله امامت موسي بن جعفر مصادف بود با اوج قدرت حكومت بني عباس و هم زمان با چهار تن از حاكمان عيّاش و خون آشام عباسي به نامهاي منصور دوانيقي ، مهدي عباسي ، هادي عباسي و هارون الرشيد كه حضرت نيز به فراخور شرايط زمانيِ حساسِ هر يك، وظيفه سنگين امامت و هدايت امّت را به بهترين شكل ممكن به دوش كشيد، و اگر چه با حوادث سهمگين و خونيني همچون واقعه فخ و شهادت مظلومانه گروهي از آل علي عليه السلام روبرو گرديد، ولي لحظه اي از وظيفه خطير خود كوتاهي ننمود و تلاش مستمر خويش را عمدتا در محورهاي زير متمركز ساخت:

اول - تبليغ دين خداوند و گسترش فرهنگ اسلام، تبيين و تشريح معارف و احكام الهي در قالب احاديث بلند و كوتاه و پاسخ به سوالات شفاهي و كتبي و. . .

دوم- پرورش انسان هاي مستعد و تربيت شاگردان والامقام و شاخص در ميدان علم و عمل و حفظ و حراست آنان.

سوم- مبارزه بي امان با حاكمان جور و ستم و غاصبان خلافت و شكستن صولت شيطاني آنان در ميدان هاي مختلف و تشريح مباني حق.

چهارم- تربيت ياران مدير و مدبّر و خودساخته و نفوذ دادن آنان در مراكز حساس حكومتي، تا مرز وزارت و استانداري، به منظور خنثي سازي نقشه هاي مخرب و دين سوز دشمنان، كمك به مظلومان و محرومان و دفاع از حريم شيعيان .

پنجم- سامان دهي شيعيان با شيوه هاي مختلف تربيتي، عملي، مناظره هاي سياسي و. . .

امام عليه السلام در اين مسير، نهايت تلاش خويش را مبذول داشت و در مواقع لازم از اهرم هاي فوق العاده اي همچون استفاده از معجزه، دعاي مستجاب و به كارگيري علم امامت امام كاظم عليه السلام بهره برد.



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :