بسم الله الرحمن الرحیم
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
ذکر دلم مدح و ثنای علی است
حال خوشم حال و هوای علی است
ذات الهی که مرا خلق کرد
هرچه به من داد ولای علی است
خلوت من جلوت من با علی است
دارم و ندارم همه یک یا علی است
یا علی مدد
با نام و یاد خداوند عزیز و بخشنده و مهربان کلام را آغاز می‌کنیم که نامش بهترین نام‌ها و یادش آرامش جان‌ها و دل‌ها است. سلامٌ علیکم به روح ماه شما بیننده‌های عزیز و ارجمند «شبکه جهانی ولایت». هرکجا که هستید برنامه زنده «حبل المتین» را از این شبکه نورانی همراهی می‌فرمایید. در ایران اسلامی در شمال و جنوب و شرق و غرب و مرکز و هرجای این کره خاکی هستید.
الهی شکر که خداوند باران رحمت الهی را در شهر مقدس قم و خیلی از شهرها و استان‌های ایران اسلامی نازل می‌کند و رحمت الهی در حال نزول هست و ان‌شاءالله در روزهای آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد و ان‌شاءالله این سال همچنان سال پربرکت برای همه ما و شما باشد.
ایام را به شما تبریک عرض می‌کنم؛ ان‌شاءالله دلتان خوش باشد، الهی هرکجا که هستید عاقبت به خیر باشید. سالی که ابتدای آن با ولادت باسعادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آخر آن هم با ولادت باسعادت حضرت زهرای مرضیه سال فاطمی است به همه شما تبریک عرض می‌کنم و بر همه شما مبارک باشد.
خدای متعال را شاکریم که برای اولین برنامه «حبل المتین» به ما عمری داد که در سال 1395 به خانه‌های شما آمدیم. گیرنده‌های خودتان را باز کردید و این شبکه و این برنامه را برای دیدن انتخاب کردید و ما بچه‌های «شبکه جهانی ولایت» و مخصوصاً برنامه زنده «حبل المتین» هم از این بابت خیلی خوشحال هستیم که یک شب دیگر به خانه‌های شما آمدیم تا ان‌شاءالله این برنامه را با دست پر تقدیم حضور شما کنیم.
طبق معمول برنامه گذشته در محضر استاد عزیز حضرت آیت آلله دکتر حسینی قزوینی هستیم اما قبل از سلام و علیک با ایشان می‌خواستم بگویم راه‌های ارتباطی را زیرنویس کنید که آقای کیا خودش از من زرنگ‌تر بود و معلوم است که در سال جدید با انرژی بیشتر و مضاعف همانند سایر دوستانی که در اتاق فرمان هستند آمدند تا ان‌شاءالله بتوانیم برنامه خوبی را تقدیم شما کنیم.
30001203 که برای شما آشناست؛ همچنین واتس آپ و تلگرام شبکه جهانی ولایت این راه‌های ارتباطی است که به هر شکلی که دل مهربان و پاک و پرامیدتان می‌خواهد می‌توانید با ما ارتباط برقرار کنید و حرف‌های دلتان را به ما بزنید.
من به نیابت از شما چند دقیقه پیش روی ماه حضرت استاد و دستش را بوسیدم که هم تبریکی گفته باشم و هم اینکه شاید خیلی از شما دوست داشتید که در لحظات ابتدایی سال یک تبریکی بگویید و دست بوسی داشته باشید من به نیابت از شما این وظیفه را انجام دادم.
حضرت استاد سلامٌ علیکم و رحمة الله
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم وباصفای خانه خودشان در اولین روزهای سال 1395 شمسی کردند خالصانه‌ترین سلامم را همراه با تبریک سال نو و سال ولایت و سال فاطمی تقدیم می‌کنم.
خدا را قسم می‌دهم به آبروی صدیقه طاهره که ان‌شاءالله این سال ما را سال فرج مولایمان بقیة الله الأعظم قرار بدهد، سال پیروزی رزمندگان و مجاهدین و مدافعین حرم اهلبیت عصمت و طهارت در سوریه و عراق و همچنین عزیزان ما در یمن و در دیگر بلاد اسلامی که فتنه وهابیت تکفیری در آنجا ریشه دوانده است خدا به آبروی حضرت زهرا و همه رزمندگان و مدافعین عدل و عدالتان‌شاءالله پیروزی نهایی را نصیب کند، ریشه وهابیت تکفیری را برای همیشه از صفحه گیتی برکند و امیدواریم که خداوند به آبروی صدیقه طاهره حوائج ما و حوائج شما گرامیان را برآورده نماید، دغدغه‌های فکری ما را برطرف سازد و دعاهای ما را به اجابت برساند.
امسال سال فاطمی است؛ اول سال یک ولادت صدیقه طاهره که ظاهراً همین هفته است و آخر سال هم باز ما یک میلاد از حضرت زهرا (سلام الله علیها) داریم.
ما زنده به لطف و رحمت زهراییم
مأمور برای خدمت زهراییم
روزی که تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهراییم
ما گوشه نشینان غم فاطمه‌ایم
محتاج عطا و کرم فاطمه‌ایم
یک عمر گر چو شمع بسوزیم کم است
دل سوخته عمر کم فاطمه‌ایم
سرفصل کتاب آفرینش زهراست
روح ادب و کمال بینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت
مسئول گزینش و پذیرش زهراست
ما در خدمت شما هستیم
مجری:
خیلی ممنون استاد دست شما درد نکند. چقدر اشعار زیبایی بود و ابتدای برنامه با نام حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مادر تمام شیعیان و محبان و عاشقان اهلبیت عصمت و طهارت متبرک شد. روز مادر را هم در پیش رو داریم که به همه مادران پیشاپیش تبریک می‌گوییم.
ما منتظر شما هستیم و ان‌شاءالله پیام‌هایتان را به دست ما برسانید. ابتدای سال است و به هر صورت اگر دوست دارید تبریک بگویید و اگر دوست دارید اعلام کنید که ما با «شبکه جهانی ولایت» همراه هستیم به هر شکلی دوست دارید ما منتظر شما هستیم تا پیام‌های شما را از طریق شماره های زیرنویس شده دریافت کنیم.
ما در سال گذشته برنامه زنده «حبل المتین» بحث مفصلی را در خصوص موضوع فدک داشتیم و می‌خواهیم در این برنامه بحث را ادامه بدهیم و آن را کامل کنیم.
استاد به دنباله بحث فدک که ناتمام هم مانده بود اگر دوستان مخاطب ما چون یکی از توانایی‌های شما در مفید و مختصر گفتن است. ما در برنامه‌ها و موضوعات مختلف زمانی که به پایان می‌رسیم در پنج دقیقه به تمام آنچه که شاید در یک سال بیان کردید را مختصر و مفید بیان می‌کنید.
چون دوست دارم که دوستان قضیه فدک را خلاصه و مفید دریافت کنند یک خلاصه‌ای از مباحث گذشته بفرمایید تا بحث جدید را آغاز کنیم.
فرقه پلید وهابیت؛ فرقه خونریز و جنایتکار!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی اللهان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر.
قبل از آنکه سؤال جناب حاج علی اسماعیلی را پاسخ بدهم لازم می‌دانم یکی دو نکته را تذکری داده باشم. نکته اول این است که دوستان داخل و حتی دیدم یکی از بزرگواران از کشور افغانستان پیامک داده بود که آقا شما دو هفته است برنامه ندارید. این شبکه‌های «بلعم باعورا» از لس آنجلس شایعه کرده است که جلوی برنامه‌های شما را گرفتند و شما را از قم بیرون کردند. حالا دیگر از «بلعم باعورا» بیشتر از این ساخته نیست.
دوستان مستحضر هستند که عزیزان ما در طول سال شبانه روز اینجا مشغول هستند؛ حتی بعضی از عزیزان ما حدود 16 ساعت یعنی به اندازه دو شیفت اینجا مشغول به کار هستند. ما گفتیم یک هفته تعطیلی کامل داشتیم که ما تنها تکرار و گلچین برنامه‌ها را گذاشتیم تا این عزیزان اگر می‌خواهند مسافرت و زیارت و دید و بازدید و صله ارحام می‌خواهند بروند آزاد باشند.
ما در این هفته از دیشب اولین برنامه زنده‌مان با حضور حاج آقای ابوالقاسمی و جنابعالی شروع شد. ما امشب برنامه را شروع کردیم و من در طول این یکی دو هفته اصلاً از قم خارج نشدم. شاید به جز یکی دو مورد دیدن ارحام اصلاً از خانه بیرون نرفتم و شاید روزی 17 یا 18 ساعت در خانه مشغول به کار بودم و بسیاری از کارهای عقب مانده را انجام دادم.
اتفاقاً این روزها بسیار روزهای بابرکتی بود. من در این 7 الی 8 روزه به اندازه 30 یا 40 روز کارهای عقب مانده را به فضل الهی انجام دادم زیرا در این مدت تلفن نداشتم و برنامه‌های شبکه هم دیگر قبل از عید همه را دوستان چیده بودند و ما دغدغه نداشتیم. «هذا من فضل ربی»
و این آقای عقیل بی عقل خودمان هم در یکی از برنامه‌هایش ما گفتیم این بخش عربی‌مان نیاز هست که مقداری تقویت بیشتری بشود و ما باید حضورمان آنجا بیشتر باشد. گفتیم شب‌های جمعه را جناب آقای ابوالقاسمی شاید یک مسافرت تبلیغی هم داشته باشند و یکی دو ماه نباشد و ما دوباره باز برمی‌گردیم. ایشان خودش دارد می‌گوید ظاهراً ما به قدری علیه ایشان حرف زدیم و ایشان دیگر برنامه‌هایشان را دارند کنسل می‌کنند. به قول ضرب المثل:
شتر در خواب بیند پنبه دانه
گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه
یعنی واقعاً من تعجب می‌کنم البته آن دانشمند معاصر جهان اسلام واقعاً خوب اسمی را روی عقیل بی عقل گذاشت. اگر واقعاً کسی برنامه‌هایشان را نگاه کند مخصوصاً شبی که برنامه‌ای در رابطه با خلافت امیرالمؤمنین و امامتش از زبان خودشان هست. کتاب «احمد بن حنبل» با نام «مناقب الصحابه» نقل کردند خوب ایشان پخش کرد و گفت: ببینید ایشان پاورقی را نخواندند. بعد خودش پاورقی را شروع به خواندن کرد و وقتی دید خط اول به نفع او بود و خط دوم و سوم به ضرر او بود سریع آن را عوض کرد.
شما باید از اول مطالعه می‌کردید و می‌دیدید که چیست؛ ما اصلاً کاری با پاورقی نداریم بلکه ما می‌گوییم «احمد بن حنبل» اینطوری گفته است.
حالا ان‌شاءالله جواب آن را دوستان عزیز ما بدهند اما نکته جالبی که در این برنامه بود من گفتم که در اینجا آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرماید: من از طرف پیغمبر ولی هستم. ما گفتیم ولی در اینجا همانند همان ولی در کتاب «صحیح مسلم» جلد 5 صفحه 152 حدیث 4468 است؛ هر ولی که آنجا معنا دارد اینجا هم همان معنا را دارد.
جالب بود این را پخش کردند و این آقای بی عقل بعد گفته است که هیچ جا کلمه ولی به معنای خلیفه و امام نیامده است. خب حداقل اینقدر عقل داشت که این قسمت آخر را پخش نمی‌کرد که من گفتم عین کلمه ولی در «صحیح مسلم» از قول خلیفه اول و دوم آمده است. به تعبیری که از امام سجاد نقل می‌شود:
«الحمدلله الذی جعل أعدائنا من الجهلا هذا من فضل الله تبارک و تعالی»
خدای عالم را شکر می‌کنیم که توفیق داد که اولاً بچه مسلمان‌ها و بچه‌ها احساس غرور می‌کنند و به شیعه بودنشان افتخار می‌کنند. بسیاری از عزیزان تماس می‌گیرند و می‌گویند ما شیعه شناسنامه‌ای بودیم، شبکه ولایت ما را با شیعه واقعی و حقیقی آشنا کرد و ما نمی‌دانستیم شیعه این همه دلیل و برهان از کتاب سنت و آن هم نه تنها از کتاب‌های شیعه بلکه از کتاب آقایان اهل سنت دارد.
نکته دیگر، خطر وهابیت تکفیری و این تروریست‌ها هستند که بارها توسط مراجع بزرگ شیعه چه در ایران و چه در عراق چه در جاهای دیگر تذکر داده شده است و ما خودمان بارها در اینجا گفتیم که این وهابیت تکفیری هیچ ارتباطی با اسلام ندارند.
رابطه‌ای میان آنان و اسلام و قرآن نیست و هدف نهایی آن‌ها بی آبرو کردن اسلام است و اسلام را یک دین خشن و یک دین ترور و آدمکش معرفی می‌کنند. الان در غرب زمانی که کلمه اسلام را می‌شنوند بلافاصله ترورها و آدمکشی و سر بریدن‌ها و آتش زدن‌ها در اذهان تداعی می‌شود.
من از همه عزیزان در هرکجای دنیا که صدای ما را می‌شنوند این یک تکلیف شرعی و واجب عینی برای همه است که در هرکجا هستید حتی زمانی که در تاکسی می‌نشینید و حتی زمانی که با آسانسور بالا می‌روید و چهار نفر کنار شماست آنجا به اندازه توان خودتان اعلام کنید که این وهابیت تکفیری رابطه‌ای با اسلام ندارند و این‌ها نه تنها شیعه را تکفیر می‌کنند بلکه اهل سنت را تکفیر می‌کنند، مسیحی‌ها را تکفیر می‌کنند، یهودی‌ها را تکفیر می‌کنند. اصلاً غیر از خودشان که وهابیت هستند همه را تکفیر می‌کنند.
عزیزانی که در اروپا و آمریکا هستند شاید آنجا دولتمردان یا مردم برای مسائل دینی خیلی اهمیت زیادی ندهند اما بحث امنیت برای آنان بحث ضروری است.
این مسئله همانند نماز صبح و روزه ماه مبارک رمضان واجب است که به همه از جمله شهروندان و مسئولین اعلام کنید که تفکر وهابیت تکفیری امنیت شما را به خطر می‌اندازد. اگر امنیت خودتان را دوست دارید در برابر این تکفیری‌ها بایستید و این‌ها را بال و پر ندهید و این همه اسلحه‌های مدرن در اختیار این‌ها قرار ندهید.
امیرالمؤمنین در وصیتی به امام حسین فرمود:
«من حفر بئرا لاخیه فقد وقع فیه»
هرکس چاهی برای دیگری بکند خدا خود او را در ته چاه قرار می‌دهد.
الإعجاز والإيجاز؛ المؤلف: عبد الملك بن محمد بن إسماعيل أبو منصور الثعالبي (المتوفى: 429هـ)، الناشر: مكتبة القرآن – القاهرة، ص 43
الان شما ترکیه را ببینید که این همه جنایت کرد؛ تروریست‌ها را آموزش داد، در بیمارستان از این‌ها پذیرایی کردند و این‌ها را مداوا کردند و در آخر خودشان گرفتار شدند.
هرجایی هر انسانی کشته می‌شود برای ما دردآور است؛ چه مسلمان باشد، چه یهودی باشد، چه مسیحی باشد، چه سنی باشد، چه شیعه باشد، حتی برای تکفیری‌هایی که دارند کشته می‌شوند ما ناراحت هستیم که چرا باید کشته بشنود.
جناب آقای اردغان بزرگوار! شما اگر واقعاً شهروندان خودتان را دوست دارید و دلتان می‌سوزد، این مردمی که در سوریه و عراق دارند زندگی می‌کنند هم انسان هستند و آنان هم پدر و مادر و فرزند دارند.
این همه جنایاتی که شما در همراهی با اروپا و آمریکا در کشتار مردم بی‌گناه سوریه انجام دادید به شما چه مربوط است و شما کشور خودت را اداره کنید. در سوریه چه انسان خوب باشند، چه انسان بد باشند، چه ظالم باشند و چه فاسق باشند اصلاً به شما چه ربطی دارد که دارید دخالت می‌کنید.
خیلی جالب بود زمانی که در قضیه بروکسل خانم موگرینی که گریه کرده بود و پرچم‌ها را نیمه افراشته کردند ایشان گفت: عجب این برخورد دوگانه‌ای است، اگر در ترکیه این همه انسان کشته شود این‌ها گریه نمی‌کنند و پرچم‌ها را نیمه افراشته نمی‌کنند اما اگر در اروپا 30 یا 40 نفر کشته شود این‌ها پرچم‌ها را نیمه افراشته می‌کنند.
جناب آقای اردوغان عزیز! چطور در کشور شما برای 100 یا 200 نفر شهروند ترکیه که کشته می‌شود که خداوند طراحان و مباشرین قتل را لعنت کند اما افرادی که در سوریه و یمن و عراق هم کشته می‌شوند این‌ها هم انسان هستند، مسلمانان و اهل نماز و عبادت هستند.
خیلی عجیب بود زمانی که رسانه‌ها تصویری از خانم موگرینی ببینند برای 30 یا 40 نفری که کشته می‌شوند اشک می‌ریزند و ناراحت هستند و به هم تسلیت می‌گویند.
جناب آقای اردوغان و سرکار خانم موگرینی! آیا تنها افرادی که در فرانسه و بلژیک کشته می‌شوند انسان هستند و باید برای این‌ها اشک ریخت؟ یا کسانی که در سوریه و عراق و یمن و افغانستان و پاکستان کشته می‌شوند هم انسان هستند؟
من در اینجا تعداد قربانیان جنگ در سوریه که البته این‌ها مال سال گذشته است و من آمار جدید را ندارم. شما ببینید بیش از 150 هزار مرگ و میر در سوریه بعد از جنگ داخلی و بیش از 7985 کودک کشته شده است.
حدود 54480 نفر از نیروهای دولت که مسلمان و انسان هستند و لا مذهب نیستند. آنان هم نیاز دارند که برایشان اشکی ریخته شود و یا در یمن من جدیدترین آماری که به دست آوردم به دولت مردان آمریکا و دولت مردان اروپا و آقای اردوغان و غیره بنا به آمار سازمان‌های بین المللی 6300 نفر در یمن در یک سال کشته شده است و ده‌ها هزار نفر زخمی شده است و هزاران خانواده آواره شده است.
در این میان سعودی‌ها میلیاردها دلار هزینه کرده‌اند و به علت کاهش کم سابقه قیمت نفت با کسری بودجه 98 میلیارد دلاری مواجه شده است.
این‌ها هم انسان هستند و این‌ها هم بشر هستند؛ الان دیگر چیزی در یمن باقی نگذاشتند. شما ببینید چقدر مدارس و چقدر مساجد و چقدر مراسم عروسی‌ها را آنان به خاک و خون کشیدند.
خیلی عجیب است؛ واقعاً من گمان نمی‌کنم بشریت در تاریخ جنایتکاری همانند آل سعود سراغ داشته باشد. خانم موگرینی! همین افرادی که در یمن کشته می‌شود با سلاح‌هایی که شما از اروپا در اختیار او قرار می‌دهید کشته می‌شوند.
آنان هم مادر دارند، مادران گریه می‌کنند. عزیزانی که از دست می‌روند فرزندان خردسال و کوچک دارند، پدر و مادر پیر دارند، برادر و خواهر دارند و دارند شبانه روز زجر می‌کشند. آن‌ها هم برای ما عزیز هستند؛ خداوند لعنت کند کسانی را که در فرانسه و در بلژیک و در جاهای دیگر دارند این جنایت را انجام می‌دهند.
شما ببینید آمار کشته‌های عراق را ببینید که البته در اینجا مطلب خیلی زیاد است. من خیلی زیاد نمی‌خواهم تفصیل بدهم اما آنچه که در اینجا مهم است عزیزان دقت کنند و من تنها بخشی از این‌ها را که در بعضی از سایت‌ها آمده است که 30 تا 50 هزار نفر عناصر مسلح تحت لوای گروه تروریستی دولت اسلامی دارند می‌جنگند و در مناطق کوهستانی 40 هزار غیرنظامی در منطقه «جبل سنجار» محاصره شدند و هیچ چیزی برای خوردن ندارند. آیا این‌ها گریه کردن ندارد؟
اگر سد موصل را خراب کنند جان بیش از 500 هزار غیرنظامی در خطر است. یک و نیم میلیون نفر ساکن «اربیل» عراق همه انسان هستند و این‌ها واقعاً نیاز دارند که از این‌ها حمایت شود و برای این‌ها هم گریه کنند.
آماری که در یکی از سایت‌ها دیدم که آمار دقیق آمده است برای اینکه این‌ها چقدر انسان در عراق کشتند و چه جنایت‌هایی کردند و در افغانستان و غیره کشته شدند، سازمان ملل متحد در گزارشی آمار کشته شدگان توسط داعش را تا قبل از سال 2015 تعداد 240 هزار نفر اعلام کرده است.
برای 30 نفر پرچم‌ها نیمه افراشته می‌شود و اشک تمساح می‌ریزند و گریه می‌کنند و دلشان می‌سوزد. این همه دوستانی که تازه از اروپا و آلمان آمدند می‌گویند وحشت تمام مردم اروپا را گرفته است. می‌گویند در خیابان‌ها که می‌روید مردم همه وحشت دارند که الان اینجا یک انفجار انتحاری بشود و مواد منفجره را منفجر کند.
آنان می‌گویند که دیگر امنیت در خیابان‌ها و در کوچه‌ها نیست. این افراد می‌گویند ما زمانی که به ایران برگشتیم تازه قدر ایران را می‌دانیم.
تقاضائی برادرانه، از عزیزان اهل سنت!
نکته پایانی این است که من از تمام عزیزان شیعه و اهل سنت داخل کشور تقاضا می‌کنم و پیشانی همه را می‌بوسم تا قدر این امنیت را بدانند. تمام دنیا به دنبال این هستند که ایران را همانند سوریه و عراق ناامن کنند، کشت و کشتار راه بیندازند و این امنیت را از دست ما بگیرند.
اما من یقین دارم که ان‌شاءالله عزیزان اهل سنت ما بیدارند، شیعیان ما کاملاً بیدارند و دست از اختلافات جناحی برمی‌دارند. مسائلی پیش می‌آید و دولت مردان اگر اختلاف سلیقه با هم دارند همانند اعضای یک خانواده و همانند دو برابر با همدیگر گلایه می‌کنند و سر همدیگر داد و فریاد می‌کشند اما دو مرتبه همانند دو برابر بر سر یک سفره می‌نشینند و غذایشان را می‌خورند و می‌خندند و همدیگر را می‌بوسند. بعضی‌ها تصور نکنند زمانی که مسائل کوچکی پیش آمد چنین و چنان می‌شود.
همچنین عزیزان اهل سنت ما دقت کنند که این وهابیت تکفیری و این تروریست‌ها غیر از اینکه دنیا و آخرت شما را بگیرند چیز دیگری در چنته ندارند. من از جوانان عزیز اهل سنت تقاضا می‌کنم و دستشان را می‌بوسم؛ تلاش کنند جنایات وهابیت را در میان مردم منتشر کنند، از روحانیون اهل سنت تقاضا دارم «شبکه جهانی ولایت» در اختیار شما هست. پیام‌های شما، مصاحبه‌های شما و برنامه‌های شما را هروقتی که آماده باشید ما پخش می‌کنیم.
امروز وهابیت نه تنها مسلمانان بلکه امنیت انسان‌های کره زمین را تهدید می‌کند و لذا عزیزان ما بیدار باشند. حالا ما جنایات این‌ها را دسته بندی کردیم و ان‌شاءالله بتوانیم در برنامه‌های آینده یا بنده یا عزیزان دیگر نزدیک 200 فتوای تکفیری از زمان ابن تیمیه تا الان چه تکفیر شیعه و چه تکفیر اهل سنت و چه تکفیر غیر مسلمان با سند و با تصویر کتاب در همین 10 الی 15 سال دوستان جمع آوری کردند.
به اضافه ما آمدیم جنایاتی که این‌ها از سال 1157 اولین حکومت ننگ که در عربستان صعودی توسط محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود تا الان بنیانگذاری شد را ما از روزنامه‌ها، مجلات، کتاب‌ها و سایت‌ها استقصاء کردیم. بعضی از مراکزی که این‌ها را استقصاء کرده‌اند بالای 25 هزار مورد عملیات تروریستی از این وهابیت تروریستی به رهبری عربستان صعودی ثبت کردیم.
این موارد یکی دو مورد نیست؛ من تقاضا دارم زمانی که این برنامه‌ها را شروع کردیم جوانان عزیز اهل سنت ما برای نشر این برنامه‌ها پیشگام باشند.
خدای نکرده افرادی نیایند و فریب این‌ها را بخورندبه اینکه شاید این‌ها دنبال اسلام هستند. این‌ها به دنبال اسلام نیستند؛ شما چندتا از این شبکه‌های وهابی صهیونیستی که این آقایان آنجا نشستند را ببینید.
در یک برنامه مخصوصاً این برنامه «فرزند کالکراب» را ببینید که چقدر این‌ها پررو هستند. کسی از ما فحش شنیده است؟ کسی از ما لعن شنیده است؟ کسی از ما توهین شنیده است؟ همانجا به علما و مراجع شیعه هرچه که از دهانش بیرون می‌آید را می‌گوید حتی نمی‌گذارد این صدایش از گوش مخاطب خاموش بشود و شروع به فحاشی و توهین می‌کند. اگر واقعاً راست می‌گویند و شیعه گمراه است خوب شما بیایید با هم بحث و مناظره کنیم چرا به قول آن آقا مثل سگ از مناظره می‌ترسند و فرار می‌کنند.
ما بارها گفتیم آماده هستیم حرفی دارید بیایید ثابت کنید بر اینکه شیعه گمراه است. مگر نمی‌گویید پیغمبر اکرم به تمام قبایل و غیره می‌رفت و اسلام را عرضه می‌داشت. زمانی هم که در مکه نتوانست هجرت کرد.
ما آماده هستیم و این شبکه مال ماست؛ 40 یا 50 میلیون مخاطب داریم و این در اختیار شماست. بیایید اثبات کنید شیعیان مشرک و کافر هستند، شیعیان اشتباه می‌روند و شیعیان گمراه هستند؛ ما حرفی نداریم و بیایید این را برای ما اثبات کنید.
اولین کسی که تابع شما بشود ما هستیم اما چرا جرئت نمی‌کنید حتی اگر یک بچه شیعه‌ای که چهارتا مطالب بلد است و تماس می‌گیرد بلافاصله تلفن را قطع می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که حرف بزند.
عزیزان اهل سنت! همین‌ها دلیل بر این است که این‌ها نه تنها چیزی در آستین ندارند و غیر از بطلان و تکفیر و غیر از فحش و ناسزا و غیر از مطالب نادرست چیز دیگری ندارند. برمی‌گردند دو سه تا روایات ضعیف و غیره پیدا می‌کنند؛ می‌گویند روایتی که در «بحارالانوار» جلد 44 صفحه فلان امام حسن آمد با معاویه بیعت کرد.
من اولاً از بعضی از عزیزان شیعه گلایه دارم که آنجا تماس می‌گیرند؛ حداقل اگر می‌خواهید آنجا تماس بگیرید با دوستان شبکه ولایت یک تماس بگیرید که آقا همچین عبارتی را آنجا آوردند. اینجا جواب را به شما بدهند و بروید آنجا بگویید گرچه آنجا نمی‌گذارند که جواب بدهید. اگر راست می‌گویند همین‌ها را زنگ بزنند به ما بگویند؛ چرا می‌آیند یک جانبه با چهار نفر افراد ضعیف یا حداقل در همان صفحه جلد 44 اگر راست می‌گویید و غیرت دارید صفحه اول جلد 44 را بیاورید بیان کنید.
عقیده امام حسن مجتبی نسبت به معاویه که می‌فرماید:
«معاویة وأصحابه کفار بالتأویل»
بحارالأنوار – العلامة المجلسی، ج 44، ص 2
همانطوری که پیغمبر با کفار بالتنزیل در حدیبیه مصالحه کرد من هم با معاویه کافر بالتأویل مصالحه کردم.
اگر راست می‌گویید همان صفحه اول جلد 44 را باز کنید و برای مردم بیاورید. اگر روایت می‌آورید ما روایتی مطرح می‌کنیم که دانه به دانه سند آن را بررسی می‌کنیم و تصحیحات آن را می‌آوریم.
اگر مرد هستید روایت بیاورید و حداقل نظر شیعه را کتاب‌های رجالی را بفرمایید که مثلاً این روایت را علامه مزی گفته است صحیح است، آقای خوئی گفته صحیح است، مامقانی هم گفته صحیح است و حداقل آن را بررسی سندی هم کنید بعد بگویید.
ما که روایاتی مثل «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» نداریم که بگوییم از اول کتاب تا آخر کتاب همه صحیح است. حتی کتاب «کافی» ما هم صحیح دارد و هم ضعیف دارد، «تهذیب» ما هم صحیح دارد و هم ضعیف دارد.
خیلی جالب بود آقای خدمتگزار به صهیونیست رفته شبکه بی بی سی و خجالت نمی‌کشند و حیا نمی‌کنند. شما اگر مرد مناظره هستید که ما داریم الان 6 سال شبانه روز داریم می‌گوییم.
شخص به نام اهل سنت وارد شبکه بی بی سی شده و هرچه آبرو و حیثیت اهل سنت را برده است که با مبانی اهل سنت روایات شیعه چنین و چنان است. تو همان برنامه‌های وهابیت که ما این همه در رابطه با کفر «ابن تیمیه» از دیدگاه اهل سنت صحبت کردیم، کفر محمد بن عبدالوهاب را از علمای اهل سنت بحث کردیم اگر مرد هستید این‌ها را جواب بدهید و یا از «ابن تیمیه» دفاع کنید.
این آقای بی عقل بیاید این بحث‌هایی که ما اقوال بزرگان اهل سنت را نسبت به ابن تیمیه که او را لعن کرده‌اند و از خداوند عالم أشد عذاب را برای او تقاضا کردند را بیاید جواب بدهد و اگر راست می‌گویید این‌ها را جواب بدهید. اصلاً نیازی نیست که شما اهل سنت را یدک بکشید و اهل سنت از شما متبری و بیزاری می‌جوید.
اگر مقداری طول کشید از بینندگان عزیز عذرخواهی می‌کنم.
خلاصه ای از بحث فدک و بخشش آن به حضرت زهرا(سلام الله علیها)
در رابطه با بحث فدک چون بحث، بحث ساسی است و مخصوصاً خطبه فدکیه به عنوان یک آثار اسلامی ثبت شد و در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) با حضور مراجع بزرگوار این قضیه رونمایی شد و به عنوان یک آثار اصل اسلامی ثبت شده است و بزرگان ما مخصوصاً آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) در رابطه با خطبه حضرت زهرا یک کتاب مستقلی دارند و دیگران هم شاید تا به حال بیش از 40 کتاب در رابطه با خطبه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بیان کردند.
ما در بحث‌هایی که داشتیم ثابت کردیم بر اینکه فدک ملک شخصی نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است و این قضیه‌ای نبود که ارتباطی به مسلمین داشته باشد و طبق آیات شریفه این کاملاً مربوط به رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) و ملک خودشان بوده است و حضرت با توجه به همین قضیه این را در اختیار حضرت زهرا (سلام الله علیها) قرار دادند و این کاملاً از نظر منابع اهل سنت بحث شده است و هیچ شک و شبهه‌ای در آن نیست.
طبق آیه 6 سوره مبارکه حشر:
«وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَیهِ مِنْ خَیلٍ وَ لا رِکابٍ وَ لکنَّ اللَّهَ یسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلی مَنْ یشاء»
سوره حشر (59): آیه 6
که تمام بزرگان اهل سنت از جمله «طبری» و دیگران ما حدود 10 الی 12 نمونه از بزرگان اهل سنت نقل کردیم که خیبر غنایم جنگی مسلمانان بود اما فدک خالص به نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تعلق داشت.
همچنین ما این را هم در منابع آقایان اهل سنت ثابت کردیم بر اینکه نبی گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از نزول آیه 26 سوره اسراء:
«وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ»
سوره إسراء (17): آیه 26
این را طبق روایات معتبر و صحیح اهل سنت و در حد متواتر یا مستفیض نبی مکرم فاطمه زهرا را خواست و فدک را به صدیقه طاهره عطا کردند.
بنابر نقل بعضی از بزرگواران که می‌گویند: علت اینکه این همه پافشاری داشتند که صدیقه طاهره را از فدک محروم کنند به جهت این بود که قضیه فدک چون در حقیقت یک فضیلتی برای حضرت زهرا و خاندانش بود.
فدک به مسئله «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» یک حقیقت غیر قابل انکار برای فضیلت این دودمان بود و لذا آمدند این را گرفتند تا این فضیلت از دست این‌ها گرفته بشود. این مسئله‌ای است که باید خود عزیزان اهل سنت ما به او جواب بدهند.
ما در جلسه گذشته آمدیم به صورت مفصل در رابطه با اینکه صدیقه طاهره در خطبه فدکیه این موضوع فدک را مطرح فرمودند و استناد فرمودند به آیات متعدد قرآنی که این فدک ملک من بوده است و آن‌هایی که می‌آیند و به حدیث «نحن معاشر الأنبیاء لا نورث» استناد می‌کنند این‌ها همگی خلاف قرآن است.
در قرآن نسبت به حضرت داوود:
«وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُد»
سوره نمل (27): آیه 16
سلیمان از حضرت داوود ارث برده است. نبوت را ارث برده است؟
اگر بنا بود ارث ببرند حضرت داوود تنها 19 پسر داشت و همه باید پیامبر می‌شدند. بزرگان نوشتند فرزند ذکور حضرت داوود 19 نفر بود و از میان این‌ها حضرت سلیمان پیغمبر شده است. «وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُد» ارتباطی به قضایای نبوتی ندارد.
یا در رابطه با حضرت زکریا که می‌فرماید:
«فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْک وَلِیا یرِثُنی»
خدایا فرزندی به من بده که از من ارث ببرد
سوره مریم (19): آیه 5 و 6
خوب این را هم ما از منابع بزرگواران اهل سنت آوردیم بر اینکه اینجا ارث، ارث مالی است و هیچ ارتباطی با ارث نبوت ندارد.
آیا مقام نبوت هم به ارث می رسد!؟
در قرآن هم هرکجا واژه ارث آمده است در مسائل مالی بوده است و از بزرگان اهل سنت حدود 30 یا 40 نفر را آوردیم بر اینکه این‌ها همگی اعتراف دارند بر اینکه این ارث، ارث مالی بوده است و اصلاً ارتباطی به ارث نبوتی ندارد.
حتی خیلی از افراد مسخره کردند که مگر می‌شود نبوت هم قابل ارث باشد که من به عنوان نمونه به بعضی از این‌ها اشاره کنم: تعبیر «المحرر الوجیز» تفسیر «ابن عطیه» است که می‌گوید:
«والأکثر من المفسرین علی أنه أراد وراثة المال»
اکثر مفسرین می‌گویند اینجا وراثت مال بوده است.
المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، اسم المؤلف: أبو محمد عبد الحق بن غالب بن عطیة الأندلسی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - لبنان - 1413 هـ- 1993 م، الطبعة: الاولی، تحقیق: عبد السلام عبد الشافی محمد، ج 4، ص 5
سپس قضیه «معاشر الأنبیاء لا نورث» را می‌خواهند حل کنند اما متأسفانه یک طوری نقل می‌کنند که با صدر و ذیل عبارت با همدیگر نمی‌خوانند.
جناب آقای «قرطبی» از علمای بزرگ اهل سنت و از استوانه‌های تفسیری اهل سنت است، ایشان باز از «ابن عطیه» نقل می‌کند:
«والأکثر من المفسرین علی أن زکریا إنما أراد وراثة المال»
و جالب این است که ایشان می‌گوید:
«فأما قولهم وراثة نبوة فمحال»
اصلاً وراثت نبوت از محالات است
«لان النبوة لا تورث»
نبوت که ارث بردنی نیست
الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج 11، ص 78 و 81
حضرت ابراهیم 9 فرزند یا به نقلی 13 فرزند داشته است:
«وَ مِنْ ذُرِّیتی قالَ لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمین»
سوره بقره (2): آیه 124
مگر ارث پدر ظالم و غیر ظالم دارد؟ پدری از دنیا می‌رود اگر فرزند صالح هم داشته باشد ارث می‌برد و اگر فرزند غیرصالح هم داشته باشد ارث می‌برد.
مجری:
اصلاً پدر غیر از یک سوم نمی‌تواند وصیت کند
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
نمی‌تواند بیشتر از یک سوم وصیت کند که یک سوم را به فلانی بدهید و به فلانی ندهید؛ اصلاً نمی‌تواند همچین وصیتی کند. الا اینکه فرزندی مرتد بشود و از دین بیرون برود و آنجا دیگر ارتداد موانع ارث است.
این‌ها را ما مفصل بحث کردیم و در آخر آمدیم بحث اینکه در بعضی از منابع شیعه هم آمده است که در حدیث «کافی» شریف آمده است «انّ العلما ورثة الأنبیاء» که اینجا بحث ارث علما از پیامبران است، بحث فرزند انبیاء نیست.
یکی از این آقایان در یکی از این شبکه‌ها استدلال می‌کرد بر اینکه از دیدگاه فقه شیعه، زن تنها می‌تواند از عرصه ارث ببرد و از زمین نمی‌تواند ارث ببرد و چطور حضرت زهرا آمده فدک را که زمین بوده است ارث برده است!
یک نفر نبود به این آقای بی‌عقل بگوید که این بحث ارث از عرصه مختص همسر است. حضرت زهرا همسر پیغمبر نیست بلکه دختر پیغمبر است و قرآن نسبت به دختر می‌گوید:
«لِلذَّکرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیین»
سوره نساء (4): آیه 11
این‌ها دیگر از بی‌سوادی و بی‌عقلی است.
من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
استاد خیلی متشکرم. ما می‌خواهیم از وقت دوستان بیننده ما خیلی گرفته نشود تنها یک نکته‌ای اینجا مطرح می‌شود چون این بحث ادامه فدک را برای هفته آینده می‌گذاریم اما یک نکته به ذهنم آمد. یکی از عزیزان اهل سنت یک مطلبی را بیان کرده بودند و من گفتم به هر صورت در این برنامه مطرح بشود که عزیزان هم نسبت به آن آگاهی پیدا کنند.
آیا صحابه پیغمبر، زندگی زاهدانه و ساده ای داشتند!؟
در خصوص زهد صحابه و بی‌توجهی به دنیا خیلی حرف می‌زدیم، عزیزمان گفت وضعیتشان به این شکل بود و با زهد و بی رغبتی به دنیا زندگی می‌کردند.
می‌خواستم ببینم آیا در کتب اهل سنت مطلبی در این زمینه آمده است و در خصوص ثروت و زهد صحابه یا در خصوص «طلحه» و «زبیر» و حتی خلفا در کتب اهل سنت آمده است یا نه؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
جناب آقای اسماعیلی من خیلی دوست ندارم در این فاز ورود پیدا کنم اما این عزیزمان آمدند و خیلی هم مؤدب بودند و تماس گرفته بودند. مشابه این را ما در برنامه عربی که هفته گذشته شب چهارشنبه داشتیم که عزیزی از تونس روی خط آمده بود او هم شبیه همین مطلب را مطرح می‌کرد.
جالب این بود زمانی که من منابع را از کتاب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» آوردم و مطالب را نشان دادم یک جمله‌ای گفت و برای من خیلی تعجب‌آور بود و ظاهراً هم آدم فاضلی بود.
او گفت: از کجا معلوم است که این کتاب‌ها حقایق را گفته باشد و درطول این 1400 سال این‌ها ساختگی و جعلی نباشد.
من گفتم: برادر عزیزم شما نماز صبح که می‌خوانید اگر بنا باشد که این کتاب‌ها را زیر سؤال ببرید نماز صبح شما زیرسؤال می‌رود چون در هیچ جای قرآن نیامده است که نماز صبح دو رکعت است، قیام دارد، رکوع دارد، سجده دارد.
این‌ها را شما از این کتاب‌ها از جمله «صحیح بخاری»، «صحیح مسلم» و «سنن و مسانید» گرفتید. اگر شما بیایید در این کتاب‌ها تشکیک کنید شما در خود نماز صبح با مشکل مواجه می‌شوید.
لذا این نکته‌ای که جناب آقای اسماعیلی اشاره کردند من تنها به صورت خیلی گزینشی و گذرا مطالبی را عرض می‌کنم. فقط می‌خواهم عزیزان اهل سنت تحقیقی در این زمینه داشته باشند اما می‌خواهم عزیزان شیعه این‌ها را داشته باشند و شاید ما این‌ها را روی سایت هم بگذاریم. بعداً دوستان که بحث‌های ما را پیاده می‌کنند من تلاش می‌کنم که کامل این فایل‌ها را با تصویر این کتاب‌ها بدهم زیرا یک بحث اساسی است.
این‌ها آمدند نسبت به حضرت زهرا (سلام الله علیها) بحث کردند که حضرت زهرا نباید ثروتی داشته باشد و باید تصرف بشود و ثروت نباید دست حضرت علی باشد.
آیا ببینیم عزیزمان که می‌گویند دیگر صحابه اهل زهد بودند و اصلاً به دنیا بی‌توجه بودند ما کاری به کتاب‌های شیعه نداریم. ببینید در کتاب‌های اهل سنت چه آمده است:
میزان ثروت «طلحه»:
حضرتعالی اسم جناب «طلحه» را آوردید؛ ما اهانت به صحابه را چه صحابه خوب و چه صحابه بد خلاف شرع می‌دانیم. ما تنها نقل مطالب می‌کنیم سب و لعن هم نمی‌کنیم؛ این مبنای ماست اما نقل مطالب را از ضروریات می‌دانیم زیرا دانستن حق مردم است.
این‌ها را در شبکه‌های شیطانی وهابی صهیونیستی به هیچ وجه مطرح نمی‌کنند و من یقین دارم همین بحثی که الان من می‌خواهم بیاورم اکثر بینندگان عزیز ما یا نشنیدند و یا شنیده هم باشند به صورت تصویری تا به حال مطرح نکردند و در شبکه هم به غیر از موارد خاصی مطرح نشده است.
عزیزان دقت کنید این در رابطه با «طلحه» است و از کتاب «سیرة أعلام النبلاء» مال آقای «ذهبی» است؛ «ابن حجر» را شاید بگویند جزو اهل سنت نیست اما هیچکس نگفته «ذهبی» جزو اهل سنت نیست. ایشان در صفحه 39 می‌گوید:
«قتل طلحة وفی ید خازنه ألف ألف درهم»
روزی که طلحه کشته شد مسئول خزانه‌دار آن یک میلیون درهم داشت.
آقایان به سایت‌ها مراجعه کنند و ببینند یک میلیون درهم به قیمت امروز چقدر می‌شود. همچنین:
«ومئتا ألف درهم، وقومت أصوله وعقاره»
«أصول» به معنای نخلستان و اموال غیرمنقول و «عقاره» به معنای اموال منقول است.
می‌گوید 30 میلیون درهم است. جالب این است که «ذهبی» می‌گوید تعجب‌آور این است که «ابن جوزی» نوشته است:
«قد خلف طلحة ثلاث مئة حمل من الذهب»
طلحه که از دنیا رفت 300 شتر بار طلای او را حمل می‌کردند.
سیر أعلام النبلاء – الذهبی، ج 1، ص 39
حالا دیگر چی هست ما نمی‌دانیم و هر شتری چند صد کیلو طلا حمل می‌کند ما در جریان نیستیم.
در کتاب «طبقات کبری» هم به همین شکل در جلد سوم صفحه 167 باز ایشان می‌گوید: طلحه 100 «بحار» که هر بحاری سه «قنطار» است و بعضی‌ها می‌گویند بحار عبارت از پوست گاوی است که پر از طلا کنند. به عبارت دیگر 100 پوست گاو پر از طلا ثروت آقای «طلحه» بوده است که بنده خدا خیلی زیاد ثروت نداشته است.
«عبد الفرید» در جلد 5 صفحه 71 می‌گوید: 300 بحار از طلا و فضه ثروت جناب آقای طلحه بوده است و همچنین باز در «طبقات کبری» به همین شکل مطرح می‌کند، «تاریخ دمشق» به همین شکل مطرح می‌کند.
در کتاب‌های اهل سنت اگر آقایان مشاهده کنند و ثروت جناب آقای طلحه را جستجو کنند شاید پیدا بشود. این‌ها یک سری چیزهایی است که واقعاً ما نمی‌دانیم قضیه چیست.
بحث‌هایی که آقایان مطرح می‌کنند مثلاً در هر قنطاری که ایشان می‌گوید 100 یا 300 بحار که هر بحاری سه قنطار بوده است و هر قنطاری 100 رطل است و هر رطلی 12 عوقیه است و هر عوقیه‌ای 2564 گرم یعنی اگر چنانچه با این تعبیری مطرح کرده است که 307 هزار کیلو طلای جناب آقای طلحه بوده است و این مقدار سرانگشتی را من درآوردم.
الان هر کیلو طلا حداقل 150 میلیون تومان است حالا شما حساب کنید 307 هزار کیلو طلا با 150 میلیون شمش طلای ساخته نشده حساب کنید نمی‌دانیم چقدر می‌شود.
ما این مطالب را به عنوان طعن و مذمت و توهین نمی‌آوریم؛ عقیده ما نسبت به «طلحه» و «زبیر» که در برابر امیرالمؤمنین (علیه السلام) ایستادند کاملاً مشخص است و در آن هیچ شک و شبهه‌ای نیست.
ما وحدت را دوست داریم و آن را از ضروریات می‌دانیم اما به خاطر وحدت به تعبیر شهید مطهری از یک مستحب و مکروه کوچکمان حاضر نیستیم دست برداریم.
همینطور از عزیزان اهل سنت هم انتظار و توقع نداریم که به خاطر وحدت از یک مستحب و مکروه کوچکشان دست بردارند. شیعه در عقیده خودش و سنی در عقیده خودش همانند برادر با هم زندگی می‌کنند. این عقیده خودش را دارد و آن هم عقیده خودش را دارد و الان در ایران خیلی از خانواده‌ها هستند که شوهر سنی است و زن شیعه است و یا بالعکس دارند زندگی می‌کنند.
ما توهین به مقدسات یکدیگر را از خلاف شرع و حرام بلکه از گناهان نابخشودنی می‌دانیم اما نقل مطالب از ضروریات است.
مجری:
عزیزی گفتند که صحابه و طلحه و زبیر خیلی زهد داشتند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این برنامه‌ای است که آقایان در مورد طلحه نقل کردند و یک مورد از آن را هم ما از کتب شیعه نیاوردیم. این را از کتب «سیر أعلام النبلاء»، «طبقات ابن سعد» و «ابن عساکر» آوردیم که همه از بزرگان اهل سنت است.
میزان ثروت «زبیر بن عوام»:
در رابطه با «زبیر» عزیزان دقت کنند من می‌خواهم امشب یک مقداری بروم یک «صحیح بخاری» با ترجمه یکی از کارشناسان این شبکه‌های شیطانی وهابی بیاورم که ترجمه آن را هم آقایان بینندگان ببینید.
کتاب «صحیح بخاری» که مؤلف آن «محمد بن اسماعیل بخاری» حالا این «عبدالعلی نور احراری» را نمی‌دانم این آقای «احراری» است یا از فامیل‌های او هست. انتشارات شیخ الاسلام أحمد جام جلد سوم که از «صحیح بخاری» است و در رابطه با زبیر است:
«لما وقف الزبیر یوم الجمل دعانی قمت إلی جنبه فقال یا بنی انه لا یقتل الیوم الا ظالم أو مظلوم وانی لا أرانی الا سأقتل الیوم مظلوما»
زبیر در روز جنگ جمل مرا فرا خواند و گفت: ای پسر امروز کشته نمی‌شود مگر ظالم یا مظلوم و چنین می‌بینم که امروز من مظلومانه کشته می‌شوم.
بعد روایت بعدی را می‌گوید:
«فقتل الزبیر رضی الله عنه ولم یدع دینارا ولا درهما الا أرضین»
زمانی که زبیر به قتل رسید دوتا زمین گذاشت که یکی از آن‌ها جنگلی داشت، یازده خانه در مدینه و دو خانه در بصره داشت، یک خانه در کوفه داشت و یک خانه هم در مصر داشت.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 4، ص 53
این هم ترجمه‌ای است که آوردند.
باز همین «صحیح بخاری» که «عبدالله زبیر» می‌گوید: زمانی که «زبیر» کشته شد از خود درهم و دیناری نداشت به جز زمین‌هایی از جمله یازده خانه در مدینه، دو خانه در بصره، یک خانه در کوفه و یک خانه در مصر داشت. قیمت‌های این خانه‌ها چقدر بوده است؟
«زبیر» می‌گوید: دو میلیون و دویست هزار دین داشت. قیمت خانه‌ها چقدر بود؟ جنگل را 170 هزار دینار یا درهم خریده بود که این را پسرش به 1 میلیون و 600 هزار دینار یا درهم فروخت. با این حسابی که ما کردیم که هر درهم یا دینار چقدر می‌شود این دیگر کاملاً مشخص است.
در آخر می‌گوید: زمانی که «زبیر» از دنیا رفت 4 زن داشت. ثلث مال را وصیت کرده بود و برداشته شد؛ بعد از ثلث هرکدام از خانم‌ها 1 میلیون و 200 هزار سهمیه ارث به آن‌ها رسید. شما حساب کنید 10 هزار درهم در حقیقت دیه یک انسان است که امسال ببینید دیه یک انسان چقدر بوده است و تقسیم کنید و کاملاً واضح و روشن است و اگر به سایت‌ها مراجعه کنید کاملاً آوردند که چقدر است.
تمام اموال او را حساب کردند که 50 میلیون و 200 هزار درهم بوده است. ایشان معنا کرده است که زبیر 4 زن داشت پس از آنکه سوم ارث از دارایی بر طبق وصیت زبیر جدا شد به هریک از زنان وی 1 میلیون و 200 هزار درهم رسید و مجموع مال او 50 میلیون و 200 هزار بالغ گردید و این هم ترجمه ایشان است.
در «سیر أعلام النبلاء» باز هم ایشان از «ابن قطیبه» نقل می‌کند که دارایی قابل انتقال آقای «زبیر» از جمله جنگل و درخت و خانه و زمین و باغ به ارزش 50 میلیون درهم بوده است و روزی هم که از دنیا رفت و خواستند تقسیم کنند 40 میلیون درهم ثروت ایشان بوده است.
آقای «مسعودی» در کتاب «مروج الذهب» جلد دوم می‌گوید: ثروت آقای زبیر زیاد نبوده است؛ مال زبیر بعد از وفاتش 50 هزار دینار بوده است. ظاهراً دوستان می‌گویند این جلد اول «سیر أعلام النبلاء» بوده است.
مال زبیر 50 هزار دینار بوده است؛ حالا 50 هزار دینار اگر دینار مسکوت بوده است الان شما ببینید دینار عراقی هر یک دینار سه هزار تومان است، دینار کویتی ده هزار تومان است. یا نه هریک دینار حدود 4 گرم و 608 صدم گرم است یعنی 4 و نیم طلای خالص است حالا شما حساب کنید که 50 هزار را به 4 و نیم گرم طلا ضرب کنید ببینید چه از آب درمی‌آید، خیلی واضح و روشن است که این قضیه چه بوده است.
میزان ثروت «عبدالرحمن بن عوف»:
سراغ آقای «عبدالرحمن بن عوف» می‌رویم. این «طبقات کبری» آقای «ابن سعد» است که در جلد سوم خیلی جالب است:
«ترك عبد الرحمن بن عوف ألف بعير وثلاثة آلاف شاة بالبقيع ومائة فرس ترعى بالبقيع وكان يزرع بالجرف على عشرين ناضحا »
ایشان تنها هزار شتر داشتند، سه هزار گوسفند داشتند، صد اسب داشتند که این‌ها همه در بقیع می‌چریدند. در منطقه «جرف» 20 شتر آبکش داشته است و از این شترهای آبکش هزینه‌های سالیانه خودشان را درمی‌آوردند.
می‌گویند «عبدالرحمن بن عوف» به قدری بعد از خودش طلا گذاشته بود که مردم آمده بودند طلاهای شمش را با تبر تکه تکه کنند دست‌های این‌ها درد گرفت و خسته شدند.
او چهار زن داشت و هر زن یک هشتم از دارایی او را برداشتند 80 هزار دینار طلا شد. شما 80 هزار را به 4 و نیم گرم ضرب کنید و ببینید که با قیمت روز چقدر می‌شود.
در «دلایل النبوة» آقای «بیهقی» که ابن تیمیه می‌گوید این کتاب صحیحی است. ایشان می‌گوید: عبدالرحمن بن عوف به قدری مال داشت که زن‌ها آمدند ربع ثمن را به چهار قسمت تقسیم کردند نفری 80 هزار دینار شد که تقریباً به قیمت امروز میلیاردی می‌شود.
همچنین این هم از مسند «امام احمد بن حنبل» با تحقیق «شعیب الارنؤوط» است. ممکن است بعضی از آقایان بگویند شاید این روایات صحیح نباشد. حدیث 26694 است که می‌گوید: عبدالرحمن بن عوف نزد ام سلمه رفت و گفت:
«یا أم المؤمنین انی أخشی ان أکون قد هلکت»
ای ام المؤمنین! من می‌ترسم جزو هالکین باشم
«انی من أکثر قریش مالا»
در میان قریش ثروتمندترین انسان‌ها هستم
«بعت أرضا لی بأربعین ألف دینار»
تنها یکی از زمین‌هایم را به چهل هزار سکه طلا فروختم.
ام سلمه گفت:
«أنفق یا بنی»
این اموال را در راه خدا انفاق کن
«فانی سمعت رسول الله صلی الله علیه وسلم یقول إن من أصحابی من لا یرانی»
من از پیغمبر شنیدم بعضی از صحابه‌های من هرگز من را نمی‌بینند
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 6، ص 317
چهل هزار دینار در حقیقت یک صد کیلو طلا می‌شود، شما هر کیلویی را 150 میلیون تومان حساب کنید چقدر می‌شود. 100 را در 150 میلیون ضرب کنید و خودتان حساب کنید.
او می‌گوید: یکی از زمین‌هایم را چهل هزار دینار یعنی به اندازه 100 کیلو طلای خالص فروختم. ام سلمه می‌گوید برو این‌ها را در راه خدا انفاق کن زیرا پیغمبر می‌گوید بعضی از صحابه‌های من، من را هرگز نمی‌بینند یعنی یکسره به طرف آتش جهنم می‌روند و حدیث حوض هم همین را می‌گوید.
او می‌گوید زمانی که به عمر خبر دادیم عمر نزد أم سلمه آمد و گفت:
«فأتیت عمر فأخبرته فأتاها فقال بالله انا منهم»
زمانی که به عمر خبر دادیم عمر نزد ام سلمه آمد و گفت: آیا من هم جزو کسانی هستم که پیغمبر را نمی‌بینم؟
«قالت اللهم لا»
گفت: به خدا نه
تاریخ مدینة دمشق وذکر فضل‌ها وتسمیة من حل‌ها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 35، ص 268
اما بعد از این دیگر کسی را تبرئه نمی‌کنم. عزیزان این پاورقی سوم را ببینند:
«اسناده صحیح رجاله ثقات رجال الشیخین»
این سند صحیح است و رجال شیخین را دارد.
همچنین در «مجمع الزوائد هیثمی» جلد هشتم همین روایت را می‌آورد و می‌گوید «احمد بن حنبل» آورده است و «رجاله رجال الصحیح».
این‌ها کاملاً واضح و روشن است که این قضایا دیگر احتیاجی به توضیح ندارد و کاملاً مشخص است که این مسائل به چه نحوی است و آقایان خودشان می‌توانند ببینند.
میزان ثروت برخی دیگر از بزرگان صحابه:
«طبقات کبری» اثر آقای «ابن سعد» می‌گوید: روزی که سعد بن أبی وقاص از دنیا رفت 250 هزار درهم از خودش ثروت باقی گذاشت که دیگر چیزی نبوده است.
در رابطه با جناب خلیفه سوم ملاحظه کنید روزی که عثمان کشته شد مسئول اموالش 50 هزار دینار و یک میلیون درهم را نگهداری می‌کرده است و قیمت زمین‌های او در وادی «قری» و «حنین» یک صد هزار دینار بود و مقداری هم گاو و گوسفند از خودش باقی گذاشت.
ایشان باز می‌گوید: روزی که عثمان کشته شد در نزد خازن خود سی میلیون درهم و پانصد هزار درهم و صد و پنجاه هزار دینار و هزار شتر در ربذه داشت و در مناطق خیبر و غیره قیمت اموالش 200 هزار دینار بوده است.
این‌ها نمونه‌هایی از ثروت بزرگان صحابه است که این‌ها به این شکل مطرح کردند.
ما آن دفعه هم آوردیم که «فتح الباری» در شرح «صحیح بخاری» با سند صحیح و معتبر نقل می‌کند و چاپ عربستان سعودی جلد هشتم صفحه 412 هست که در کتاب «مدینه منوره» اثر «عمر بن شبه» می‌گوید:
«باع رجل من ورثته میراثه بمائة الف»
یکی از وراث جناب خلیفه دوم حق الارث خود را به 100 هزار دینار فروخت.
فتح الباری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب، ج 7، ص 53
این‌ها دیگر کاملاً واضح و روشن است و احتیاج به توضیح ندارد.
یا جناب «عینی» متوفای 855 در جلد 16 باز ایشان هم همین تعبیر را از جناب خلیفه دوم نقل می‌کند. «نیل الأوطار» هم همین را نقل می‌کند و کتاب «معرفة الصحابة» آقای «ابو نعیم اصفهانی» هم می‌گوید:
«خلف من أولاده تسعة من الذکور وأربعا من الإناث»
اولاد او 9 پسر و 4 دختر بودند
معرفة الصحابة، اسم المؤلف: لأبی نعیم الأصبهانی، دار النشر، ج 1، ص 54
حالا سهم الارث 4 دختر به اندازه 2 پسر است با 9 پسر جمع بشود به اندازه 11 پسر سهم بردند. اگر هرکدام از آنان 100 هزار دینار برده باشند یعنی 11 تا 100 هزار دینار ثروت جناب خلیفه بوده است. اگر حساب سرانگشتی هم بکنند مجموع ثروت او 550 میلیارد تومان به قیمت روز است.
حالا ما کاری نداریم اما اینکه بعضی از بزرگواران اصرار دارند بر اینکه آنان زهد داشتند و نسبت به دنیا بی‌توجه بودند من این‌ها را آوردم و نمی‌خواهم عزیزان اهل سنت آنان را از ما قبول کنند.
اما کتاب‌هایی که ما تصویرش را نشان دادیم مطالعه‌ای کنند و شاید آقایان جواب قانع کننده‌ای داشته باشند یا بیایند و بگویند این روایت‌ها ضعیف و مستدل است و همانند فرزند «کالکراب» به صورت کلی نگویند که راویان این روایات در زباله‌دانی مردند یا همانند عقیل بی عقل بگویند متواتر است اما متواتر ضعیف است.
اینطوری نگویند بلکه یک دلیل قانع کننده و عقلایی برای ما بیاورند، دستان ما کاملاً در مقابل دلیل بالاست «نحن أبناء الدلیل».
زندگی زاهدانه امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) و کارگزاران ایشان
این‌ها را من آوردم برای اینکه هم عزیزان شیعه ما دقت داشته باشند و بروند دوستان ملاحظه کنند اگر بنا بود کسی با زهد زندگی کند جز امیرالمؤمنین (علیه السلام) و چند نفری همانند سلمان که کنار آن حضرت بودند.
زمانی که سلمان استاندار مداین بود آنجا سیل آمد. مردم به دنبال گاو و گوسفند و پول و غیره خود بودند اما سلمان یک عصا داشت، یک زیلو داشت که با وسیله خورد و خوراک خود جمع کرد و کوله باری درست شد که به اندازه 4 یا 5 کیلو وزن داشت. آن را برداشت و بالای کوه رفت. مردم سرگردان بودند که چکار کنند؛ همانجا حضرت سلمان گفت: ببینید دوستان فردای قیامت هم همینطوری است. هرکسی که سبک بال باشد سریع حساب می‌دهد و به بهشت می‌رود و این در حالی بود که در آن زمان سلمان استاندار بود.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت به «عثمان بن حنیف» که استاندار بصره بود نامه می‌نویسد و نامه ایشان خیلی جذاب است و یکی از نامه‌هایی که در دوران نوجوانی حفظ کردم نامه ایشان بوده است.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌شنود که ایشان در یک مهمانی شرکت کرده است:
«فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَى مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَيْهَا تُسْتَطَابُ لَكَ الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَيْكَ الْجِفَانُ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُو»
به من خبر رسیده است که در کنار سفره‌ای قرار گرفتی که جای فقرا خالی بوده است و اطراف سفره را اغنیا پرکرده بودند. من گمان نمی‌کردم استاندار من همچین کاری کند.
«ُ أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِه»
هر مأمومی امامی دارد که باید از او تقلید کند و کارهایش را طبق دستور او انجام بدهد.
«ِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهوَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْه»
امام شما من علی هستم که از مال دنیا دو پیراهن و دو قرص نان خشک دارم.
سپس حضرت علی (علیه السلام) اینکه من به اینطور زهد زندگی می‌کنم حتی یک انبانی داشت که در حقیقت پوست گوسفندی بود که در آنجا نان جو خشکیده می‌ریخت و در آن را هم مهر می‌زد. یکی از صحابه سؤال کرد که برای چه در آن را مهر می‌زنی؟ فرمود: من می‌ترسم فرزندانم به این نان روغن بمالند و من غذای لذیذ بخورم و فردای قیامت حساب و کتابم سنگین باشد.
شب نوزدهم ماه مبارک رمضان زمانی که منزل دخترشان افطاری می‌روند می‌بیند نان و شیر و نمک آوردند. علی (علیه السلام) فرمودند: چه زمانی دیدی که علی در یک سفره دوتا خورشت بخورد؟ یا شیر را بردار و یا نمک را بردار. زمانی که آمد نمک را بردارد علی (علیه السلام) فرمود شیر را بردار.
این به معنای این نیست که امیرالمؤمنین توانایی مالی نداشتند. زیرا فرمودند:
«ِ وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَز»
اگر بخواهم بهترین و لذیذترین غذاها را برای خودم تهیه می‌کنم زیرا خلیفه مسلمین هستم و همه چیز دست من است و بهترین و گرانقیمت‌ترین لباس‌هارا برای خودم می‌خرم
«وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَاي»
ولی هیهات از اینکه علی تابع هوای نفس باشد
«وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَة»
علی غذای لذیذ بخورد؟
«ِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ الْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَع»
در سرزمین پهناور اسلامی تعدادی از مسلمانان هستند که سیرشدنشان یادشان نمی‌آید و فرزندانشان از شدت گرسنگی نمی‌توانند بخوابند
« أَوْ أَكُونَ كَمَا قَالَ الْقَائِل وحسبک داء أن تبیت ببطنة وحولک أکباد تحن إلی القد»
این دیگر بالاترین مرض و بالاترین بیماری است برای یک انسان که غذاهای رنگارنگ بخورد و با شکم سیر بخوابد اما دراطراف او انسان‌هایی با شکم گرسنه باشند و از شدت گرسنگی خواب به چشمشان نرود.
نهج البلاغه(للصبحی صالح)، ص 417
اگر در تاریخ بشریت از حضرت آدم تا قیام قیامت غیر از نبی مکرم اگر کسی بخواهد یک زاهد معرفی کند آن هم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (علیه السلام) است که فدای خاک زیر نعلین او شوم.
مجری:
استاد از شما خیلی ممنونم؛ امشب زمانی نداریم که در خدمت عزیزان بیننده باشیم و صدایشان را بشنویم چون ما مبنایمان بر این است که امشب یک ساعت و نیم برنامه داشته باشیم به دلیل اینکه دوستان جدول پخش برنامه‌ها را تنظیم کردند.
فقط من چند پیام بخوانم و ان‌شاءالله حضرت استاد دعا کنند و خداحافظی کنیم. قول می‌دهم از هفته آینده در خدمت دوستان بیننده باشیم و صدایشان را بشنویم و بسیاری از افراد هم تماس گرفته بودند و دوستان اسامی آن‌ها را یادداشت کرده بودند که از محضرشان استفاده کنیم.
ما ان‌شاءالله حتماً در برنامه‌های بعدی در خدمت عزیزان خواهیم بود.
بخشی از پیامک‌های بینندگان:
از آقای غلامرضا از کرج نوشتند: سلام بر دکتر قزوینی خار چشم وهابیت و تبریک گفتند که از ایشان بسیار ممنونیم.
سرکار خانم موسوی از لرستان نوشتند: با سلام و آرزوی سالی ولایی خیلی خوشحال شدیم که بعد از این همه مدت منزلمان به نور این شبکه مقدس و سیمای حضرت استاد و برادر خوبم آقای اسماعیلی روشن شد، خدا را شاکریم که شما را داریم. خواهر بزرگوار از شما بسیار ممنونم
از آقای خادمی هم ممنون و سپاسگذارم.
خانواده محترم حسنی و موسوی که بالاتفاق برای ما پیام فرستادند از ایشان ممنون و سپاسگذار هستیم.
آقای علی داوری از استان خوزستان دعای «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین» را برای ما فرستادند.
آقای صادق جمال‌پور از استان سیری جان و خیلی از عزیزان بیننده هم برای ما پیامک فرستادند.
تماس بینندگان برنامه:
به چند تلفن جواب بدهیم چون فرصت خیلی کمی داریم. اگر دوستان بزرگواری کنند خیلی کوتاه صحبت کنند تا به چند تلفن جواب بدهیم ممنونیم.
بیننده (آقای تبریزی از تهران – شیعه):
سلام آقای اسماعیلی سال نو شما مبارک. با سلام حضور آیت الله دکتر قزوینی ان‌شاءالله سال نو شما مبارک باشد. من سؤالی داشتم و آن این است که احکام قرآن در تمام مسلمانان جاری است، آیا غیر از این است؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله
بیننده:
پس چرا اینطوری که گفته می‌شود غیر از شیعه اهل سنت که بخواهیم با آنان صحبت کنیم می‌گویند حضرت پیغمبر مادون قرآن هستند. چون قرآن کلام خداوند هست به اعتبار این مادون قرآن هستند، آیا این هم درست است؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
یعنی چه مادون قرآن هستند؟
بیننده:
یعنی کلام خداست و کلام پیغمبر اولی هستند. می‌خواهم ببینم این آیه‌هایی که راجع به ارث گفته شده است تماماً در قرآن کریم آمده است و به همه مسلمانان اطلاق می‌شود. پس این مطلب از کجا آمده است که پیغمبر در جایی به صورت پنهانی به من گفت و کسی دیگر هم نشنید که ما ...
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
حالا این را ما در جلسه بعدی مطرح می‌کنیم که اصلاً آیا این خبر واحد یا خبر متواتر هم باشد می‌تواند قرآن را نسخ کند یانه. اقوال بزرگان اهل سنت را یکی پس از دیگری طلب حضرتعالی برای جلسه بعد باشد.
مجری:
ممنونم از شما خدا نگهدارتان باشد. سرکار خانم سلیمیان از زرین شهر. به شما خواهر گرامی سلام می‌گویم و عیدتان مبارک باشد:
بیننده (خانم سلیمیان از زرین شهر – شیعه):
خدمت آقای اسماعیلی و استاد بزرگوارم آیت الله حسینی قزوینی سلام ویژه عرض می‌کنم و عید بر شما مبارک باشد و امیدوارم سالی باشد که با ظهور آقایمان حجة بن الحسن العسکری همراه باشد.
ببخشید سؤالی داشتم و آن این است که درواقع یکی از ترفندهایی که شبکه‌های وهابی برای اینکه از شخصیت معاویه دفاع کنند این است که می‌گویند «أم حبیبه» یکی از همسران پیامبر با ایشان نسبت فامیلی داشته است.
می‌خواستم ببینم آیا این قضیه قابل قبول هست یا نه؟ این‌ها چرا می‌خواهند عدم کفر معاویه را اثبات کنند و آیا دلیلی بر کفر معاویه در کتب اهل سنت وجود دارد یانه؟
می‌خواستم از آیت الله دکتر حسینی قزوینی تقاضا کنم که آخر برنامه یک دعای ویژه برای ما کنند. خیلی ممنون
مجری:
ممنونم خواهرم، خدا نگهدارتان باشد. سرکار خانم سلیمیان از زرین شهر به «أم حبیبه» همسر پیامبر و نسبتی که با معاویه دارد و خال المؤمنینی که گفته می‌شود. سؤال دومشان این بود که در خصوص کفر معاویه گفتند و اینکه آیا حدیثی در منابع اهل سنت هست یانه؟
من یک تلفن دیگر بگیرم بعد شما این دو مورد بفرمایید. آقا مرتضی از دیار نصف جهان اصفهان، سلام علیکم:
بیننده (آقای مرتضی از اصفهان – شیعه):
بسم الله الرحمن الرحیم، سلام علیکم خدمت مجری محترم آقای اسماعیلی و خدمت استاد عزیز جناب حاج آقا قزوینی. سؤالی از خدمت استاد داشتم و می‌خواستم ببینم استاد قزوینی «تاریخ طبری» تاریخ طبری را تأیید می‌کنند؟
کتابی که در مورد زندگینامه پیامبر و حضرت علی (علیه السلام) باشد و کلاً در رابطه با تاریخ صدر اسلام باشد کتابی هست که مورد تأیید حضرت استاد باشد چه کتابی را معرفی می‌کنند؟
مجری:
خیلی از آقا مرتضی عزیز متشکریم و ان‌شاءالله زیر سایه مرتضی علی باشید و همیشه زندگیتان سرشار از نور و معنویت باشد.
استاد ما چون خیلی زمان کمی داریم خانم سلیمیان دوتا سؤال پرسیده بودند؛ «أم حبیبه» و ارتباطی که با معاویه داشته است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ان‌شاءالله ما در یک جلسه‌ای به حول قوه الهی بعضی از روایاتی که این آقایان مطرح کردند در رابطه با همان بیعت امام حسن مجتبی که با معاویه بیعت کرد یانه این قضیه را مطرح می‌کنیم بعد از آن به تعبیر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی همیشه می‌گویم: معاویه هم قابل دفاع است؟ تعجب می‌کنم از کسانی که دارند از معاویه دفاع می‌کنند.
در کتاب‌های خود اهل سنت هم آمده است؛ در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» است که در بعضی از چاپ‌ها صفحه 113 و در بعضی از چاپ‌ها صفحه 148 است. روایت از «سعد بن حذیفه» و از «عمار» است که می‌گوید:
«والله ما اسلموا»
معاویه و یارانش اسلام نیاوردند
«ولکن استسلموا»
اما اظهار به اسلام کردند
«و اسروا الکفر»
کفر خودشان را مخفی کردند
عمار که صحابی پیغمبر است و کتاب هم کتاب معتبر اهل سنت است. سپس آقای «هیثمی» می‌گوید:
«وسعد بن حذیفة لم أر من ترجمه»
ندیدم کسی سعد بن حذیفه را ترجمه کند
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 1، ص 308
ما می‌خواهیم خدمت جناب آقای «هیثمی» متوفای 807 هجری عرض کنیم که قبل از حضرتعالی آقای «ابن حبان» متوفای 354 است و شما متوفای 807 است یعنی در حقیقت نزدیک 300 سال تفاوت دارید.
ایشان در جلد اول این کتاب زمانی که مطرح می‌کند در جلد چهارم کتاب «الثقات» جناب «سعد بن حذیفه» را مطرح می‌کند. ایشان ترجمه و تأیید کرده است.
و همچنین در کتاب «أنساب الأشراف» جناب آقای «بلاذری» جلد پنجم با تحقیق دکتر «سهیل ذکار» و دکتر «ریاض زرکلی» نقل می‌کند که عمروعاص می‌گوید نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«یطلع علیکم من هذا الفج رجل یموت علی غیر ملتی»
یک نفر الان از در خانه می‌آید که بر غیر از دین اسلام از دنیا می‌رود
«قال: وکنت ترکت أبی قد وضع له وضوء، فکنت کحابس البول مخافة أن یجیء،
گفت: من می‌خواستم بروم دستشویی و تحت فشار بودم اما خود را حفظ کردم تا ببینم شخصی پیغمبر فرمود چه کسی است.
قال: فطلع معاویة فقال النبی: هو هذا.»
گفت: معاویه وارد شد و پیغمبر فرمود: آنکه گفتم او است.
أنساب الأشراف، ج 2، ص 120
این کتاب هم کتاب شیعه نیست؛ آیا همچین فردی قابل دفاع است؟ ان‌شاءالله ما به حول قوه الهی از کتاب‌های عزیزان اهل سنت یک آشی در این زمینه خواهیم پخت و داوری را هم به عهده خود مخاطبین می‌گذاریم که کسی که دیگر به صراحت در برابر امام قیام می‌کند. آقایان می‌گوید:
«من فارق الجماعة قید شبر فمات فمیتته جاهلیة»
یک وجب از جماعت جدا بشود و بمیرد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است
از آنطرف سب امیرالمؤمنین (علیه السلام) سب پیغمبر است. معاویه بنیانگذار سب امیرالمؤمنین بوده است؛ آیا سب پیغمبر چه حکمی دارد؟ آیا کسی سب پیغمبر کند کفر و ارتداد می‌آورد یانه؟ قتلش واجب هست یانه؟
مجری:
آقا مرتضی هم از اصفهان در خصوص «تاریخ طبری» پرسیدند
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ببینید «تاریخ طبری» اولاً تاریخی که عزیزان اهل سنت آوردند ما استدلال می‌کنیم از باب قاعده الزام است. چون این آقایان این کتاب‌ها را قبول دارند وگرنه اگر مطالبی در کتب آن‌ها بیاید با مبانی شیعه تطبیق کند ما قبول می‌کنیم و اگر با مبانی شیعه تطبیق نکند ما قبول نمی‌کنیم.
قدیمی‌ترین کتاب تاریخ کتاب «إرشاد» مرحوم شیخ مفید (رضوان الله تعالی علیه) است، بعد از او مناقب «ابن شهرآشوب» است که این کتاب‌ها از کتب معتبر شیعه است به اضافه همین کتاب «کافی» بخشی از تاریخ را دارد.
در جلد اول تاریخ ائمه را مفصل آورده است و «شیخ حرّ عاملی» در «وسائل» به همین شکل دارد. «شیخ طوسی» به مناسبتی آورده است و این‌ها از کتبی است که در شیعه مطرح است.
بهترین کتاب برای تاریخ که اگر دوستان بخواهند مراجعه کنند کتابی است که علامه «سید جعفر مرتضی (حفظه الله تعالی)» و ان‌شاءالله خداوند به حق حضرت زهرا مادرشان عافیت کامل به ایشان بدهد در رابطه با «الصحیح من تاریخ رسول أکرم» یا «الصحیح من سیرة النبی الأعظم» و «الصحیح من تاریخ أمیرالمؤمنین» که این دیگر بهترین و معتبرترین کتابی است. این کتب از بهترین کتب مورد اعتماد است و از منابع شیعه و از منابع اهل سنت آورده است و مهم تحلیل این بزرگوار است.
مجری:
استاد از شما خیلی متشکرم و از محضر دوستان بیننده هم خیلی عذرخواهی می‌کنم. ان‌شاءالله در برنامه‌های بعدی حتماً صدایشان را می‌شنویم و مطالبشان را دریافت خواهیم کرد. خانم سلیمیان از زرین شهر التماس دعا داشتند و شما در دعایتان حتماً یاد ایشان هم باشید.
دعا بفرمایید که حسن ختام برنامه باشد ان‌شاءالله.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدایا تو را قسم می‌دهیم به آبروی محمد و آل محمد فرج مولایمان امام زمان نزدیک بگردان، ما را از یاران خاص آن بزرگوار قرار بده، رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنما.
خدایا به حق صدیقه طاهره پیروزی نهایی نصیب رزمندگان و مجاهدین و مدافعین حرم بگردان، وهابیت تکفیری و این تروریست‌ها را برای همیشه از صفحه گیتی برافکن.
خدایا به آبروی حضرت زهرا حوائج ما و حوائج دست اندرکاران شبکه ولایت و حوائج بینندگان عزیز مخصوصاً ولایت یاوران عزیز آن‌هایی که التماس دعا دارند به آبروی حضرت زهرا برآورده نما، دعاهای ما را به اجابت برسان.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
تشکر و سپاس از نگاه‌های مهربانتان و از توجهتان ان‌شاءالله که بتوانیم در سال جدید با برنامه‌های پربار در محضر شما باشیم و شما هم ما را یاری و یاوری کنیم. در پناه حضرت حق زیر سایه مرتضی علی باشید.
یا علی مدد
