بسم الله الرحمن الرحيم
تاریخ : 95/06/26
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بینندگان عزیز «شبکه جهانی ولایت». اولین شبی است که با ویژه برنامه «عید ایمان» همین عبارتی که پشت سر بنده ملاحظه میفرمایید، مهمان منازل شما هستیم.
انشاءالله با ما همراه باشید؛ قرار هست 12 شب با این ویژه برنامه مهمان منازل شما باشیم. سعی شده است مطالبی که قرار است تقدیم حضور شما شود، بیشتر با آنچه شما خواستید مطابقت داشته باشد.
درخواستهای شما درخصوص برنامههای ما اینگونه بوده است که ما مطالب اثباتی هم داشته باشیم و انشاءالله در این دوازده شب مطالبی که تقدیم حضور شما میشود در خصوص غدیر و با محوریت غدیر، اما قطعاً مطالب ناب خواهد بود.
دوست داریم قلم به دست باشید تا اگر دوست داشتید از مطالب یادداشت برداری کنید. فرارسیدن میلاد آقا امام هادی (علیه السلام) را خدمت شما تبریک عرض میکنم. باید قبول کنیم که امام هادی (علیه السلام) در میان مسلمانان قدری مظلوم هستند.
ما شیعیان باید بیشتر به این امام همام توسل کنیم و بیشتر در مورد آن بزرگوار کار کنیم و معرفت خودمان را نسبت به این امام بزرگوار افزایش بدهید.
امشب اگر دو نکته را بدانید، قطعاً خوشحال خواهید شد. نکته اول در خصوص تایم برنامه است. امشب و یازده برنامه دیگری که تحت عنوان «عید ایمان» تقدیم حضور شما عزیزان میشود، مدت زمان برنامه ما برخلاف برنامههای رایج این تایم دو ساعتی است.
نکته دوم این است که امشب این افتخار را داریم که در خدمت استاد عزیز و ارجمند آیت الله دکتر سید محمد حسینی قزوینی باشیم.
به نیابت از شما هم عرض سلام و ادب و احترام خدمت حضرت استاد دارم و هم این ایام بخصوص امشب که میلاد امام هادی (علیه السلام) است را به ایشان تبریک و تهنیت عرض میکنم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز، گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادهاند خالصانهترین سلامم را همراه با تبریک میلاد امام هادی (علیه السلام) و آرزوی موفقیت بیش از پیش تقدیم میکنم.
خدا را به آبروی امام هادی (علیه السلام) قسم میدهم که پاداش و عیدی ما و جزای ما را فرج مولای ما ولی عصر بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) قرار بدهد.
از خداوند متعال میخواهیم رفع گرفتاری از ما و شما بنماید، دغدغههای فکری ما و شما را برطرف سازد، حوائج همه ما را برآورده کند، دعاهای ما را به اجابت برساند، انشاءالله.
مجری:
حضرت استاد از شما ممنونم. امشب شب میلاد آقا امام هادی (علیه السلام) هست. دوست داریم برنامه ما از همین ابتدا با نام آقا امام هادی (علیه السلام) متبرک شود و از حضرت استاد بخواهیم که قدری در خصوص امام هادی (علیه السلام) توضیح بفرمایند.
انشاءالله معرفت خودمان را افزایش بدهیم و بتوانیم خود را آماده کنیم تا در رکاب فرزند ایشان حضور پیدا کنیم. حضرت استاد در خدمت شما هستیم، قدری در خصوص امام هادی (علیه السلام) توضیح بفرمایید.
مروری اجمالی به دوران زندگی و امامت امام هادی (علیه السلام)
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر.
امام هادی (علیه السلام) در پانزدهم ذی الحجه سال 212 هجری قدم به عالم گیتی نهادند. بنابر آنچه که مرحوم «شیخ مفید (رضوان الله تعالی علیه)» در «ارشاد» چاپ مؤسسه آل البیت جلد در صفحه 297 دارد.
نام مادر بزرگوار امام هادی (علیه السلام) «سمانه» است که از زنان عابده و قانته بوده است. دوران امامت آن بزرگوار 33 سال بوده است که دوران امامت ایشان از دیگر ائمه طاهرین (علیهم السلام) بیشتر بوده است.
دوران امامت آن حضرت از سال 220 هجری شروع شد و تا سال 256 هجری ادامه داشت. خلفای عصر آن بزرگوار و غاصبین حقوقشان «معتصم عباسی»، «الواثق بالله»، «المتوکل»، «منتصر عباسی»، «مستعین» و «معتز» بود.
این مطالب در کتاب «اعلام الوری» اثر مرحوم «طبرسی» جلد دو صفحه 109 نقل شده است. آقا امام هادی (علیه السلام) در سال 234 از مدینه بنابر عللی به طرف سامرا به زور مهاجرت کردند و در آنجا زندانی بودند.
جالب است که زندانی بودن امام هادی (علیه السلام) هم به صورت سیاسی و هم به صورت نظامی بود. این مطلب بسیار مهم است زیرا زندانی نظامی به معنای این است که آن بزرگوار در داخل عسکر بودند.
شهادت امام هادی (علیه السلام) در سال 254 هجری بوده است و آن بزرگوار در محل زندگی خود به خاک سپرده شدند.
بزرگان اهل سنت مطالبی دارند، من تنها به یک یا دو مورد اشاره میکنم. بعد از آن به دلیل اینکه این ایام، ایام غدیریه است، به دنبال آن مباحث پیرامون مولا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بیان کنیم.
«ذهبی» با آن همه نصب و عداوتی نسبت به اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) دارد، در کتاب «العبر فی خبر من غبر» که از کتب مشهور ایشان است؛ جلد اول زمانی که به امام هادی (علیه السلام) میرسد، میگوید:
«وکان فقیهاً إماماً متعبداً»
العبر فی خبر من غبر، المؤلف: شمس الدین أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَایماز الذهبی (المتوفی: 748 هـ)، المحقق: أبو هاجر محمد السعید بن بسیونی زغلول، الناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 1، ص 364، باب سنة أربع وخمسین ومئتین
همچنین این شخص در کتاب «سیر أعلام النبلاء» جلد 13 صفحه 121 نام ائمه طاهرین را یکی یکی میبرد که آنها صلاحیت خلافت داشتند. در این کتاب زمانی که به امام هادی (علیه السلام) میرسد، میگوید:
«شریف جلیل»
سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 13، ص 121، ح 59
دیگر علمای اهل سنت از جمله «ابن صباغ مالکی» متوفای 855 هجری، «ابن حجر عسقلانی» متوفای 852 هجری، «ذهبی» متوفای 748 هجری است و «ابن تیمیه» متوفای 728 هجری مطالبی در این خصوص بیان کردهاند.
آقای «ابن صباغ مالکی» در مورد امام هادی (علیه السلام) تعبیر زیبایی دارد که میگوید:
«ومدّ علی نجوم السماء أطنابه، فما تعدّ منقبة إلاّ وإلیه نحیلها»
الفصول المهمة فی معرفة الأئمة، نویسنده: علی بن محمد أحمد المالکی (ابن الصباغ)، تحقیق: سامی الغریری، چاپ: الأولی، سال چاپ: 1422، چاپخانه: ستاره، ناشر: دار الحدیث للطباعة والنشر، ص 1072، الفصل العاشر
مضمون این عبارت این است که فضایل آن حضرت تا ستارگان آسمان کشیده شده است. هرکجا مناقبی گفته شود، منتها الیه مناقب به امام هادی (علیه السلام) میرسد، هرجایی از کرم و فضل و سخاوت سخن به میان آید، امام هادی (علیه السلام) بالاترین مرتبه را دارد.
ایشان دارای نفس مهذب و اخلاق برجسته و سیره معتدلی بوده است. آقایان میتوانند به کتاب «الفصول المهمة» اثر «ابن صباغ مالکی» صفحه 1072 مراجعه کنند.
این مطالب خلاصهای از مطالب علمای اهل سنت نسبت به امام هادی (علیه السلام) بود. امام هادی (علیه السلام) روایات متعددی برای ما به یادگار گذاشتهاند.
خداوند عالم به ما توفیقات فراوانی کرم فرموده است که در برابر این نعمت الهی خدا را شاکریم.
ما به فضل خداوند تبارک و تعالی ما «موسوعه امام هادی (علیه السلام)» را در چهار جلد چاپ کردیم و تمامی روایاتی که از امام هادی (علیه السلام) در بحث توحید، اخلاق، تفسیر از ابتدا تا انتهای قرآن کریم را به حول قوه الهی آوردیم.
همچنین مسائل احکام از طهارت تا دیات را در این کتاب طبقهبندی و فصلبندی کردیم. سپس زندگینامه امام هادی (علیه السلام) را قبل از ولادت آن بزرگوار، دوران حمل مادر بزرگوارشان، دوران ولادت، دوران کودکی و مدت حیات و امامت آن بزرگوار را بیان کردیم.
در ادامه چگونگی برخورد امام هادی (علیه السلام) با فرزندان، تربیت فرزندان، چگونگی برخورد با خانواده و غلامان و کنیزان، چگونگی برخورد با همسایگان، برخورد با موافقین و مخالفین، چگونگی برخورد با کارگزاران حکومت و چگونگی برخورد با اصحاب را بیان کردیم.
ما در پایان آمار اصحاب امام هادی (علیه السلام) را در این کتاب گردآوری کردیم. ما از امام جواد (علیه السلام) شروع کردیم و موسوعه آن بزرگوار را گردآوری کردیم و پس از آن موسوعه امام هادی (علیه السلام) را در چهار جلد گردآوری کردیم.
پس از آن «موسوعه امام عسکری (علیه السلام)» را در شش جلد جمع آوری کردیم، «موسوعه امام رضا (علیه السلام)» را در هشت جلد بیان کردیم.
ما در نهایت کتاب «موسوعه امام کاظم (علیه السلام)» را در هشت جلد گردآوری کردیم که همین دو هفته قبل به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شد. البته ما توفیق شرکت در همایش برای گرفتن هدایا و تشویقی را نداشتیم و یکی از بندهزادهها رفتند.
اگر تنها یک صفحه و یک سطر از این کتب مورد قبول ائمه (علیهم السلام) واقع شده باشد، کلاهمان را به آسمان پرت میکنیم و آنچنان خودمان را سربلند میدانیم که سرمان به عرش الهی برسد.
دوستان همیشه سؤال میکنند که این کتب تماماً به عربی نوشته شده است و ترجمه نشده است.
وهابیت در حال حاضر تلاش میکنند موسوعه کتب «ابن تیمیه» که تماماً لاطائلات است در 28 جلد چاپ کردند، همچنین مجموعه مؤلفات «محمد بن عبد الوهاب» که شخصی بیسواد است و حتی به اندازه طلبه مبتدی شیعه سواد ندارد را در هشت جلد چاپ کردند.
ما خیلی دوست داشتیم که موسوعه امام باقر (علیه السلام)، امام سجاد (علیه السلام)، امام حسین (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام) را هم بنویسیم، اما عمود خیمه هر کار فرهنگی مسائل مالی است.
ما از بچه شیعهها گلایه داریم، زیرا بعضی از عزیزان ما به دنبال این هستند که حسینیه بسازند و مسجد بنا کنند، اما حاضر نیستند به این مسائل کمک کنند.
بعضی از افراد در نجف یا کربلا که مملو از حسینیه و مسجد است، حسینیه میسازند. انشاءالله که قصد این افراد خالص است، اما بعضی از افراد به جهت اینکه تنها بگویند ما هم در کربلا یک حسینیه هزار متری ساختیم این کار را انجام میدهند.
شما دارید حسینیه میسازید، اما وهابیان در تلاش هستند تا عقاید شرکت کنندگان در حسینیههای شما را متزلزل کنند. تعدادی از خواجههای هند خدمت آیت الله العظمی سیستانی رسیده بودند و خیلی عصبانی بودند.
آنها میگفتند: "شما به چه دلیل در هر کشوری حسینیه و مسجد میسازید، به جای این کارها باید کارهای فرهنگی انجام بدهید. ائمه طاهرین (علیهم السلام) برای انجام کارهای فرهنگی آمدند. شما مسجدی بسازید، نه مسجد! شما حسینی بسازید، نه حسینیه!"
بنابراین در حال حاضر حدود 8 موسوعه نوشتیم که نه بانی پیدا شده است و نه بانوی بانی پیدا شده است؛ تنها یک خواهر بزرگواری بانی شدند و کتاب «غفاری» اثر بنده ترجمه شده است و همه کارهای آن هم انجام شده است.
اگر کارهای ما مقداری تقلیل پیدا کند و فرصتی داشته باشیم تا این کتاب را ویرایش کنیم، انشاءالله امسال ترجمه «نقد غفاری» اثر بنده به چاپ خواهد رسید. ما در خدمت حضرتعالی هستیم.
مجری:
حضرت استاد از شما خیلی متشکرم. در اینجا باید سؤالی بپرسم به دلیل اینکه برای خیلی از بینندگان این سؤال پیش آمده است. کتب شما در نرم افزار «مکتبه اهلبیت» موجود است؟
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
در نرم افزار «مکتبه اهلبیت» کتابهایی از قبیل «موسوعه امام هادی (علیه السلام)»، «موسوعه امام عسکری (علیه السلام)»، «موسوعه امام جواد (علیه السلام)» موجود است. همچنین «موسوعه امام رضا» و «موسوعه امام کاظم» اخیراً در ورژن جدید این نرم افزار اضافه شده است.
مجری:
بنابراین بینندگان عزیز میتوانند به این کتب دسترسی داشته باشند. سیاست استاد طوری نیست که جنبه مالی این کتاب را از طریق فروش آن در نظر بگیرند، بلکه این کتاب در اختیار عموم قرار میگیرد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله، هر ناشری هم بخواهد این کتاب را چاپ کند ما حق التألیف دریافت نمیکنیم؛ همچنین فیلم و زینگ را هم رایگان در اختیار آنان قرار خواهیم داد. ما به این قضیه خیلی مقید نیستیم.
اگر خدا توفیق بدهد هدف اصلی ما نشر فرهنگ اهلبیت (علیهم السلام) است. هر ناشری در حال حاضر بیننده برنامه است، به این مسئله دقت کند. ما برای کتاب «نقد غفاری» خیلی زحمت کشیدیم، به علاوه اینکه هفت یا هشت سال کار کردیم که کاری کارستان انجام شد.
زمانی که خود «غفاری» این کتاب را خوانده بود، به تعبیر آیت الله العظمی سبحانی از نوشتن کتاب خود پشیمان شده بود. زمانی که همانند الآن گرانی نبود و همه چیز ارزان بود، بنده برای سه جلد این کتاب 450 میلیون تومان هزینه کردم.
این هزینه صرف تهیه کتاب و کار تحقیقاتی و دیگر هزینههای کتاب شد که در مقدمه این کتاب هم نوشتیم که چاپ این کتاب برای عموم آزاد است. در ادامه گفتیم که هرکسی بخواهد این کتاب را ترجمه کند، حق تألیف و حق ترجمه به خود او تعلق خواهد گرفت.
اگر این کتاب به زبان انگلیسی یا اردو ترجمه شود، ما هیچ مشکلی نداریم. ما هر عیبی نزد خداوند عالم داریم، الحمدلله این عیب را از ما برطرف کرده است که خیلی زیاد به حق تألیف و حق ترجمه مقید نباشیم.
بعضی از کتابهایی که ما چاپ میکنیم و برای علما در بعضی از مراکز توزیع میکنند، بعضی از قسمتهای هزینه چاپ را هم پرداخت میکنیم. درواقع نه تنها حق التألیفی به ما تعلق نمیگیرد، بلکه مقداری از هزینه چاپ آن را هم ما در اختیارشان قرار دادهایم.
بعضی از آقایان به ما میگویند تخفیف بدهید و ما بیشتر از این مقدار نمیدهیم، ما هم به آنان گفتیم که خداوند به شما برکت بدهد. ما در خدمت شما هستیم.
مجری:
حضرت استاد از شما متشکرم. یکی از کارهایی که قرار است در این شب تقدیم حضور شما کنیم، این است که هرشب در ابتدای برنامه سعی میشود روایتی راجع به غدیر از یکی از معصومین (علیهم السلام) تقدیم حضور شما شود.
روایت به صورت تبرک قرائت میشود و اندکی در مورد آن توضیح داده بشود. امشب اولین شبی است که با ویژه برنامه «عید ایمان» در محضر شما هستیم.
دوست دارم که حضرت استاد از زبان رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) به عنوان شخصی که بر شیعه و سنی و حتی وهابی حجت است، در مورد غدیر برای ما روایتی بفرماید.
در مورد کتبی که شما اصرار داشتید از کتب شیعه نقل شود. از کتب اهل سنت به وفور در «شبکه جهانی ولایت» مطالبی بیان شده است.
مقام والای حضرت امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) به نقل از رسول گرامی اسلام
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
من واقعاً از طرحی که دوستان داشتند تشکر میکنم. اگر بتوانیم هر شب روایتی از یکی از معصومین داشته باشیم در خدمت شما هستیم. ما دوازده شب برنامه داریم، هرشب از یکی از معصومین روایاتی در مورد غدیر بیان کنیم.
الآن تقریباً بالای صد مورد روایت از معصومین از نبی گرامی اسلام تا حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وجود دارد. تک تک ائمه طاهرین درباره غدیر سخن گفتهاند. ما به حول قوه الهی این مطالب را بیان میکنیم تا آقای کالکرابی از غصه بمیرد.
او ادعا میکند که اگر یک روایت از کتب شیعه بیاورید، من شیعه خواهم شد!! شیعه احتیاجی به تو ندارد، تو اگر شیعه بشوی مایه ننگ شیعه میشوی و الآن هم مایه ننگ وهابیت هستی. همانطور که «عبدالرزاق» زمانی که نام «معاویه» را آوردند، گفت:
«لا تقذر مجلسنا بذکر ولد أبی سفیان»
مجلس ما را با ذکر نام پسر ابو سفیان نجس نکن.
سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 9، ص 570، ح 220
ما هم نمیخواهیم جلسات شیعه را با ورود یا نام تو متنجس کنند. بنابراین امیدواریم که عزیزان ما اگر الآن بیننده برنامه هستند، به روایتی که قرار است درباره رسول گرامی اسلام بیان شود، توجه کنند.
در رابطه با رسول گرامی اسلام روایات مفصل و متعددی وجود دارد، بنده تنها چند فراز آن را میخوانم. اگر فرصتی شد انشاءالله دوستان ما در جلسات بعد مفصل این روایات را مشاهده خواهند کرد.
در کتاب «أمالی» اثر «شیخ صدوق» روایتی وارد شده است که خیلی مفصل است و تقریباً چندین صفحه است. بنده میخواهم این روایت را از نرم افزار نور بخوانم که اعراب هم دارد.
البته ما به این برنامهها ارادت زیادی نداریم. برای این برنامهها زحمات زیادی کشیده شده است، اما بنده که حداقل روزی 10 الی 12 ساعت از کامپیوتر استفاده میکنم شاید یازده 11:50 دقیقه از نرم افزار «مکتبه اهلبیت» و تنها 10 دقیقه از نرم افزار «نور» استفاده کنم. ملاک ما نیستیم و افراد زیادی از این نرم افزار استفاده میکنند، اما با توجه به برنامههایی که ما داریم و روش و ویژگیهایی که برنامههای ما دارد خیلی از این نرم افزار نمیتوانیم استفاده کنیم.
حُسن برنامه «نور» این است که تمام روایات را با اعراب آورده است و روایات در نهایت ظرافت وارد شده است.
این روایت صددرصد صحیحه است؛ دوستان ما که انشاءالله مطرح میکنند و همچنین خواهران ما که در این زمینه کار کردهاند بدانند که اگر بخواهیم بحث سندی کنیم زمان میگذرد.
در این روایت امام صادق (علیه السلام) از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نقل کرده است که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بر منبر به من فرمودند:
«یا عَلِی إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَهَبَ لَک حُبَّ الْمَسَاکینِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ»
یا علی! خداوند عالم به تو محبت مساکین و مستضعفین در ارض را به تو عطا کرده است.
«فَرَضِیتَ بِهِمْ إِخْوَانا »
تو راضی شدی که این افراد برادران تو باشند.
«وَ رَضُوا بِک إِمَاما»
و آنها هم راضی شدند که تو امام آنان باشی.
«فَطُوبَی لِمَنْ أَحَبَّک وَ صَدَّقَ عَلَیک»
خوشا به حال کسی که تو را دوست داشته باشد و تو را تصدیق کند.
«وَ وَیلٌ لِمَنْ أَبْغَضَک وَ کذَّبَ عَلَیک»
وای بر کسی که تو را دشمن بدارد و تکذیب کند.
این روایت با همین کیفیت در «صحیح مسلم» هم وارد شده است. در بعضی از نقلها حدیث 174 و در بعضی از نقلها حدیث 138 وارد شده است و هرکدام یک شماره گذاری کردهاند.
این افراد به قدری بی عرضه هستند که حتی عرضه این را ندارند که حتی یک کتاب «صحیح مسلم» را شماره گذاری کنند تا همگان قبول کنند.
شما نگاه کنید «شیخ طوسی» متوفای 460 هجری است، در طول این مدت هرکسی چاپ کرده است، شماره روایات را مسلسل آورده است. همچنین کتابی از جمله «من لا یحضره الفقیه» هم به همین صورت است.
کتاب «وسائل الشیعه» تا جلد 30 چاپ و شماره گذاری شده است، اما «مستدرک وسائل الشیعه» این چنین نیست. نگارش کتب طوری است که هر چاپخانهای میآید موظف است کسی که روز اول شماره حدیث را بیان کرده است، همین کار را ادامه بدهد.
خداوند متعال به ما لطف کرده است و حافظهای به ما داده است، اما ما گاهی اوقات مسائل را با هم قاطی میکنیم که این شمارهای که الآن حفظ کردیم مربوط به کدام یک از این چاپهاست.
سپس حضرت در ادامه روایت میفرمایند:
«یا عَلِی أَنْتَ الْعَالِمُ [الْعَلَمُ] لِهَذِهِ الْأُمَّةِ مَنْ أَحَبَّک فَاز»
یا علی هرکسی محبت تو را داشته باشد رستگار است.
«وَ مَنْ أَبْغَضَک هَلَک»
و هرکسی تو را دشمن بدارد هلاک میشود.
«لَوْ أَقْسَمَ عَلَی اللَّهِ لَأَبَرَّ قَسَمَهُ»
دوستان تو اگر خداوند را قسم بدهند، خداوند متعال قسم آنان را قبول میکند.
«یا عَلِی مَنْ أَحَبَّک فَقَدْ أَحَبَّنِی وَ مَنْ أَبْغَضَک فَقَدْ أَبْغَضَنِی»
یا علی من دوست کسی هستم که تو را دوست میدارد و دشمن کسی هستم که تو را دشمن میدارد.
«یا عَلِی حَرْبُک حَرْبِی وَ سِلْمُک سِلْمِی وَ حَرْبِی حَرْبُ اللَّهِ»
یا علی دشمن تو دشمن من است و دوست تو دوست من است و دشمن من دشمن خداست.
الأمالی، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، النص، ص 561، ح 2
خیلی عجیب است؛ پیغمبر اکرم به صراحت میفرمایند: هرکسی با امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در صلح باشد با من در صلح است.
این روایات کاملاً در کتب اهل سنت آمده است و آقایان تصور نکنند که تنها در اینجا وجود دارد. بنده تنها به جهت اینکه مقداری قضیه روشن شود این روایت را از کتاب «صحیح ابن حبان» برای شما میآورم.
در کتاب «الإحسان فی تقریب صحیح ابن حبان» که به تحقیق وهابی شاخدار «شعیب الأرنؤوط» است وارد شده است:
«أَنَّ النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ قَالَ لِفَاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ: أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکمْ، وَسَلْمٌ لِمَنْ سالمکم»
الإحسان فی تقریب صحیح ابن حبان، المؤلف: محمد بن حبان الدارمی، البُستی (المتوفی: 354 هـ)، ترتیب: الأمیر علاء الدین علی (المتوفی: 739 هـ)، حققه: شعیب الأرنؤوط، الناشر: مؤسسة الرسالة، بیروت، الطبعة: الأولی، 1408 هـ - 1988 م، ج 15، ص 434، ح 6976
در روایت وارد شده است که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هم آنجا بود و پیغمبر اکرم این مطلب را به این چهار بزرگوار فرمودند. همچنین در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» وارد شده است:
«نظر النبی إلی علی وفاطمة والحسن والحسین فقال أنا حرب لمن حاربکم وسلم لمن سالمکم»
رسول گرامی اسلام به علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهما السلام) نگاه کردند و فرمودند: هرکسی با شما بجنگد با من جنگیده است و هرکسی با شما صلح کند با من صلح کرده است.
حاکم نیشابوری در ادامه میگوید:
«هذا حدیث حسن من حدیث»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 161، ح 4713
این روایت در کتب مختلفی از اهل سنت وارد شده است؛ حتی «ذهبی» با تلاشی که دارد تا روایت را زیر سؤال ببرد، در کتاب «تاریخ الإسلام» مطلب جالبی آورده است و میگوید:
«أن رسول الله قال لعلی وفاطمة وابنیهما: أنا حرب لمن حاربکم وسلم لمن سالمکم»
رسول گرامی اسلام به علی و فاطمه و فرزندان آنان (علیهما السلام) فرمودند: جنگ با شما جنگ با من است و صلح با شما صلح با من است.
تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی، دار النشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت - 1407 هـ - 1987 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. عمر عبد السلام تدمری، ج 3، ص 45، باب المتوفون هذه السنة فاطمة رضی الله عنها
سپس میگوید: این روایت در «مسند احمد» و دیگر کتب هم وارد شده است که این روایت، روایتی صحیح است.
آقای «جصاص» در کتاب «أحکام القرآن» روایت زیبایی دارد و سنگ تمام گذاشته است.
«زید بن أرقم أن النبی قال لعلی وفاطمة والحسن والحسین أنا حرب لمن حاربتم سلم لمن سالمتم»
زید بن أرقم میگوید: رسول گرامی اسلام به علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهما السلام) فرمودند: هرکسی با شما بجنگد با من جنگیده است و هرکسی با شما صلح کند با من صلح کرده است.
«فاستحق من حاربهم اسم المحارب لله ولرسوله»
هرکسی با این بزرگواران بجنگد محارب خداوند و پیغمبر اوست.
أحکام القرآن، اسم المؤلف: أحمد بن علی الرازی الجصاص أبو بکر، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت - 1405، تحقیق: محمد الصادق قمحاوی، ج 4، ص 51، باب حد المحاربین
این روایت طبق این آیه شریفه بیان شده است:
(إِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یقَتَّلُوا أَوْ یصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ ینْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِک لَهُمْ خِزْی فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیم)
سزای کسانی که با خدا و رسول او میستیزند، و برای گستردن فساد در زمین تلاش میکنند،- در قانون اسلام- این است که یا کشته شوند و یا بدار آویخته گردند، و یا دست چپ و پای راستشان و یا بر عکس بریده شود و یا به دیاری دیگر تبعید شوند،- تشخیص اینکه مستحق کدام عقوبتاند با شارع است- تازه این خواری دنیایی آنان است و در آخرت عذابی بسیار بزرگ دارند.
سوره مائده (5): آیه 33
این روایت از کتاب «أحکام القرآن» اثر آقای «جصاص» از علمای بزرگ اهل سنت است که از او به حجت الاسلام و امام تعبیر میکنند. محقق این کتاب «محمد صادق قمحاوی» از اساتید دانشگاه الأزهر مصر است.
در خطبهای که خواندیم رسول گرامی اسلام خطاب به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چنین تعبیر میکنند:
«یا عَلِی حَرْبُک حَرْبِی وَ سِلْمُک سِلْمِی وَ حَرْبِی حَرْبُ اللَّهِ»
یا علی جنگ با تو جنگ با من است و صلح با تو صلح با من است و کسی که با من بجنگد با خداوند متعال جنگیده است.
در این زمینه عبارات زیادی وجود دارد که من بعضی از قسمتهای این روایات را هایلایت کرده بودم تا برای شما توضیح بدهم. در قسمتی از روایت میفرماید:
یا علی! به شیعیان خود خبر بده که خداوند متعال از شیعیان تو راضی است و به شیعیان تو مباهات و افتخار میکند. خداوند متعال هر جمعه با رحمت خود به شیعیان تو نگاه میکند.
خداوند عالم به ملائکه دستور میدهد که به شیعیان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) استغفار کنید.
«یا عَلِی أَعْمَالُ شِیعَتِک سَتُعْرَضُ عَلَی فِی کلِّ جُمُعَةٍ فَأَفْرَحُ بِصَالِحِ مَا یبْلُغُنِی مِنْ أَعْمَالِهِمْ »
یا علی! اعمال شیعیان تو هر هفته به من عرضه میشود، کارهای خوب آنان مایه خوشحالی من است.
شیعیان اگر کار خوبی از قبیل نماز خواندن، روزه گرفتن، رسیدگی به فقرا، مهربانی با خانواده و همسایگان و سایر دستورات اسلامی را انجام دادید؛ زمانی که نامه اعمالتان به خدمت رسول گرامی اسلام میرسد پیغمبر اکرم خوشحال میشود.
حداقل بیاییم برای خوشحالی پیغمبر اکرم تلاش کنیم و در کارهای خیر از یکدیگر سبقت بگیریم؛ همچنان که در مسابقه سعی میکنند از همدیگر سبقت بگیرند تا زودتر به هدف برسند.
«وَ أَسْتَغْفِرُ لِسِیئَاتِهِم»
اگر گناهی هم از آنها سر بزند، برای آنها استغفار میکنم.
«یا عَلِی أَقْرِئْهُمْ مِنِّی السَّلَامَ»
یا علی! به شیعیانت از قول من سلام ابلاغ کن.
«مَنْ لَمْ أَرَ مِنْهُمْ وَ لَمْ یرَنِی»
کسانی که آنها من را ندیدند و من هم آنها را ندیدم.
«وَ أَعْلِمْهُمْ أَنَّهُمْ إِخْوَانِی الَّذِینَ أَشْتَاقُ إِلَیهِم»
و به آنها بگو که برادران من هستند و مشتاق دیدنشان هستم.
روایت خیلی مفصل است و دیگر به همین اندازه اکتفا میکنم. هرچه صفحات را ورق میزنم، میبینم موارد بسیار زیادی است. اجازه بدهید تنها همین قسمت روایت را عرض کنم:
«یا عَلِی أَنْتَ وَ شِیعَتُک عَلَی الْحَوْضِ تُسْقُونَ مَنْ أَحْبَبْتُمْ وَ تَمْنَعُونَ مَنْ کرِهْتُم»
یا علی! تو و شیعیانت در کنار حوض کوثر هستید، هرکسی دوست شماست از حوض کوثر به او آب میدهید و هرکسی با شما دشمن است را به آتش جهنم میبرند که چرا به شما کراهت داشتند.
«یا عَلِی أَنْتَ وَ شِیعَتُک تُطْلَبُونَ فِی الْمَوْقِفِ وَ أَنْتُمْ فِی الْجِنَانِ تَتَنَعَّمُون»
یا علی! مردم روز قیامت به دنبال شیعههای تو میگردند تا ببینند شیعهها کجا هستند، اما شما در بهشت مشغول ناز و نعمت خداوند هستید.
الأمالی، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ص 562 و 563، ح 2
روز قیامت زمانی که مردم گرفتار حساب و کتاب هستند، به دنبال شیعههای امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میگردند تا ببینند شیعهها چکار میکند و خداوند با آنان چطور معامله میکند. در این موقع شیعیان در بهشت از نعمتهای الهی بهرهمند هستند.
خدای عالم پدران، اجداد و بزرگان ما را رحمت کند که توفیق پیدا کردند با اهلبیت عصمت و طهارت آشنا شدند و شیعه شدند و این نعمت بزرگ غیر قابل توصیف از بزرگان ما به ما رسیده است.
خداوند عالم در چنین شبهایی پدران ما را غریق دریای رحمت خود بگرداند. خدایا به حق محمد و آل محمد فرزندان ما هم تا قیام قیامت شیعه شیعه زندگی کنند، شیعه بمیرند و شیعه محشور شوند؛ انشاءالله.
مجری:
انشاءالله. واقعاً چه حس و حال خوبی به انسان دست میدهد زمانی که روایت اهلبیت (علیهم السلام) را از کتب شیعه میبیند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
روایت صددرصد صحیح است. شیعههای عزیز و وهابیت ناصبی! روایت از دیدگاه شیعه، روایت صحیحی است. اگر این روایت را بررسی سندی کنم طول میکشد، اما دلم نیامد روایت را نخوانم. روایت فرازهای زیادی داشت، اما من تنها تکههایی که هایلایت بود را خواندم.
مجری:
حضرت استاد عیدی خیلی خوبی بود، از شما ممنونیم. این روایات و این عبارات را حتی از زبان اساتید ما نشنوید زمانی که میفرمایند: «قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم)» و «قال امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)»؛ بلکه این روایات را از زبان آن بزرگواران بشنوید. این روایات را از زبان پیامبر گرامی اسلام و امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بشنوید تا بهتر بتوانید شیرینی این عبارات را درک کنید.
اولین روایت تقدیم حضور شما شد، انشاءالله در شبهای بعد در ابتدای هر برنامه روایتی از کتب شیعه در خصوص حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و غدیر توسط کارشناسان عزیز «شبکه جهانی ولایت» قرائت خواهد شد.
حضرت استاد امشب آغاز ویژه برنامه «عید ایمان» هست و از طرفی شب میلاد امام هادی (علیه السلام) هست. اشارهای فرمودید به اینکه یکی از آثار گرانبهای امام هادی (علیه السلام) زیارت غدیریه ایشان است.
اگر لطف بفرمایید مقداری در این خصوص توضیح بدهید که این زیارت غدیریه امام هادی (علیه السلام) دارای چه مطالب و مضامینی است.
مطالبی اجمالی پیرامون مضامین زیارت غدیریه امام هادی(علیه السلام)
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
شما ما را به جایی میبرید که حداقل تا ساعت 12 یا یک بعد از نیمه شب هم نتوانیم این بحث را خاتمه بدهیم. اول اجازه بدهید روایتی را از امام هادی (علیه السلام) درباره غدیر بخوانم که در کتاب «تهذیب الأحکام» اثر مرحوم «شیخ طوسی» است.
روایت از «ابن عیاش» است تا جایی که «ابو اسحاق علوی عریضی» میگوید: من خدمت حضرت امام هادی (علیه السلام) رسیدم و ایشان در منطقه صربا که چند فرسخی مدینه بود حضور داشتند.
زمانی که خدمت حضرت رسیدم، حضرت فرمودند آمدی از من سؤالی بپرسی؟! گفتم: بله یابن رسول الله آمدم سؤالی بپرسم. خلاصه در مورد روز هفدهم ربیع الاول و بیست و پنجم ذی القعده صحبت کردیم. سپس حضرت فرمودند:
«وَ یوْمُ الْغَدِیرِ فِیهِ أَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ أَخَاهُ عَلِیاً عَلَماً لِلنَّاسِ وَ إِمَاماً مِنْ بَعْدِهِ»
روز غدیر روزی است که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وصلم) حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را در روز غدیر به عنوان برادر خود، نشانه برای مردم و امام بعد از خود انتخاب کردند.
سپس راوی میگوید:
«أَشْهَدُ أَنَّک حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ»
شهادت میدهم که تو حجت خدا برای خلایق هستی.
تهذیب الأحکام، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوی، ج 4، ص 305، ح 922
این روایت از امام هادی (علیه السلام) در مورد غدیر است و چنین فهمیده میشود که غدیر به معنای امامت است؛ نه به معنای محبت و حرفهای بیهودهای که کارشناسان صهیونیستی و وهابی مطرح میکنند.
امشب دو سؤال در ذهنم آمد که از عزیزان بینندهای که روی خط ارتباطی ما تشریف میآورند، بپرسم. اگر دوستان در شبهای دیگر هم این سؤالات را مطرح کنند خیلی خوب است.
در شبکههای شیطانی مرتباً بیان میکنند که پیغمبر اکرم در غدیر میخواستند بگویند: "هرکسی من را دوست دارد، علی را هم دوست داشته باشد." یا میان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) با سپاه یمن جنگی صورت گرفته بود که پیغمبر اکرم در غدیر آنان را آشتی دادند.
شما یک روایت ضعیف یا جعلی از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برای ما پیدا کنید که فرموده باشد: "مراد پیغمبر اکرم در غدیر محبت علی بوده است و ولایت علی نبوده است!!"
روایتی پیدا کنید که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودند که پیغمبر اکرم در روز غدیر فرمودند: "هرکسی من را دوست دارد، علی را هم دوست داشته باشد!"
من بارها گفتهام که اگر مراد دوستی بود، کلمه «مولا» به کار نمیبردند؛ بلکه میفرمودند: "«من کان یحبنی، فالیحب علیا»؛ هرکسی من را دوست دارد، علی را دوست داشته باشد!!"
قرآن کریم تمام واژههایی که درباره مودت آورده است، به همین صورت است و فرموده است:
(إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ اللَّهُ)
بگو اگر خدا را دوست میدارید (که باید هم بدارید) باید مرا پیروی کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد.
سوره آل عمران (3): آیه 31
قرآن کریم نفرموده است: «ان کنتم تولون الله فتولونی یولیکم الله»!! همچنین قرآن کریم فرموده است:
(قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)
بگو من از شما در برابر رسالتم مزدی طلب نمیکنم به جز مودت نسبت به اقرباء.
سوره شوری (42): آیه 23
قرآن کریم نفرموده است: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الولایة فی القربی»!! این افراد روایتی از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بیاورند که امیرالمؤمنین به امامت خودشان استدلال کرده باشند.
ما صدها روایت در کتب شیعه و سنی داریم مبنی بر اینکه حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودهاند پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) در غدیر خم من را به عنوان امام معرفی کرده است.
روایت دیگری برای ما بیاورند که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرموده باشند که من با سپاه یمن وارد جنگ شده بودم، پیغمبر اکرم در روز غدیر خم میان ما صلح برقرار کرد و کدورتهایی که در میان مردم نسبت به من ایجاد شده بود، برطرف شد.
روایت از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) پیشکشتان؛ از خلیفه اول در این موارد روایت بیاورید!! روایتی بیاورید که ابوبکر گفته باشد علت اساسی غدیر اختلاف میان امیرالمؤمنین و سپاه یمن بوده است.
روایتی از خلیفه دوم بیاورید؛ ما از شما قبول میکنیم. روایتی از خلیفه سوم بیاورید؛ ما از شما قبول میکنیم. از «ابوهریره» روایتی بیاورید که گفته باشد مراد از غدیر خم اختلاف میان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و سپاه یمن بوده است!!
ما نمیدانیم این شیاطین از کجا به «ابن کثیر دمشقی» بعد از هشت قرن وحی کردهاند که آمده با آب و تاب هم بیان نمیکند، بلکه به «والله اعلم» اکتفا میکند.
او ادعا میکند که هدف اصلی غدیر خم این بوده که اختلاف میان امیرالمؤمنین و سپاه یمن برطرف شود و کدورتهای میان صحابه از بین برود!! مگر سپاه یمن چقدر بودند؟! صد نفر بودند؟! دویست نفر بودند؟! پانصد بودند؟!
اگر چنین بود رسول گرامی اسلام این افراد را جمع میکرد و اختلاف میان آنان و حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را برطرف میکردند. این افراد در روز ششم یا هفتم ذی الحجه به مکه رسیدند. اگر چنین بود باید همانجا میگفتند و مشخص است که آنجا گفتند.
اینکه این افراد قضیه را از هفتم ذی الحجه به غدیر خم که در هجدهم ذی الحجه اتفاق افتاده است، غیر از عناد و عداوت وهابیت نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چیز دیگری نیست و تمام دنیا هم این مسئله را میدانند.
دو سه هفته پیش یکی از بچه شیعههای هفت ساله به آقای «هاشمی» زنگ زده بود و از ایشان پرسید: "شما روایتی از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بیاورید که فرموده باشند مراد از غدیر محبت من بوده است!"
او به جای اینکه جواب این بچه شیعه را بدهد، گفت: پسرم میدانی غدیر چیست؟! پسر گفت: به تو چه ارتباطی دارد؟ جواب من را بده! آقای «هاشمی» عصبانی شد و گفت: این بچه باید برود بخوابد تا فردا به مدرسه برود. این شخص اینقدر عقل ندارد که تشخیص بدهد هنوز بیست روز از تابستان باقی مانده است و هنوز مدرسه باز نشده است.
مجری:
این افراد ظاهراً در تابستان به مکتب رفتند که اوضاع عقلیشان اینطور شده است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای «ملازاده» اسم قشنگی روی این شخص گذاشته است. من نزدیک بیست دقیقه به حرف ایشان میخندیدم که میگفت: این بچه باید برود بخوابد تا فردا به مدرسه برود!!"
شخص باعقل! هنوز سه هفته به مهر باقی است. تو که همه اقوامت در ایران هستند، میدانی که قبل از مهر مدرسهای باز نیست که این بچه برود در آنجا درس بخواند.
این افراد جواب یک بچه هفت ساله را هم نمیتوانند بدهند، آنوقت مدعی هستند که شبکه ما، شبکه توحیدی است و مردم را به توحید دعوت میکنیم. مردم شما قضاوت کنید، ما هیچ چیزی نمیگوییم!
در رابطه با قضیهای که حضرتعالی فرمودید نسبت به خطبه غدیریه اولاً به آن مقداری اشاره میکنم، اما مابقی آن را واگذار میکنم که دوستان ما بعداً به طور مفصل بیان کنند و یا اگر بنده فرصت داشتم در رابطه با زیارت غدیریه مطالبی بیان خواهم کرد.
زیارت غدیریه از امام هادی (علیه السلام) بیان شده است و مستحب است که این زیارت در روز عید غدیر خوانده شود. مرحوم «محدث قمی» در «مفاتیح الجنان» و مرحوم «مشهدی» در کتاب «مزار الکبیر» و مرحوم «شهید اول (رضوان الله تعالی علیه)» آن را بیان کرده است.
این زیارتنامه، یک دوره دایرة المعارف است. اگر ما بانی پیدا کنیم، به کسانی که خطبه غدیریه و زیارت غدیریه امام هادی (علیه السلام) را حفظ کنند جوایز خوبی اهدا خواهیم کرد.
جوایزی که در ماه مبارک رمضان گذاشته بودیم که به پنج نفر اول پنج سکه بدهیم، مبلغ آن را به آقایان پرداخت کردیم و اگر دوستان هدایای خود را دریافت نکردند من مقصر نیستم.
بنده علناً اینجا بیان میکنم که قرار شد به پنج نفر اول پنج سکه بهار آزادی و به پنج نفر دوم پنج نیم سکه بهار آزادی و پنج نفر سوم پنج ربع سکه بهار آزادی و مابقی هم جوایز دیگری دریافت کنند.
قسمتی که مربوط به من بود و من قول داده بودم، پول سکهها را به دوستان اداری و مالی دادم. اگر دوستان کم لطفی کردند و به دست برندگان نرسیده است، آقایان همین جا اعلام کنند تا آقایان را مؤاخذه کنیم.
اگر کسی زیارت غدیریه امام هادی (علیه السلام) را مطالعه و حفظ کند، بانی پیدا خواهیم کرد یا درصدی از حقوق دوستان و کارشناسان کسر خواهیم کرد و جایزه خوبی برای این عزیزان تقدیم خواهیم کرد.
سایتی به نام سایت «فارقلیط» راه اندازی شده است که در آن مطالبی درباره فضیلت زیارت غدیریه امام هادی (علیه السلام) بیان شده است. در این سایت مطالبی از قبیل اهمیت عید غدیر، اهمیت زیارت غدیریه، زیارت غدیریه در نظر بزرگان بیان شده است.
مرحوم «شیخ عباس قمی» میگوید: "شیخ جلیل «محمد بن مشهدی» که یکی از بزرگان و علماست، در کتاب «المزار الکبیر» برای این زیارت سند بسیار معتبری ذکر نموده است که کمتر خبری به قوت سند او میرسد."
مشاهده کنید که تعبیر بسیار بزرگی است. حضرت آیت الله وحید خراسانی میگوید: "درک این زیارت بدون مبالغه از عهده تمام حکما و تمام فقها بالاتر است."
آیت الله العظمی نوری همدانی و برادر بزرگوارمان جناب آقای طبسی در مورد این زیارت مطالبی بیان کردهاند.
ایشان در ادامه بخشی از این قضایا را آورده است؛ از جمله اینکه: "در تمام سلسله سند این زیارت بینظیر روات آن نه تنها عادل و امامی، بلکه از اعلام درجه اول شیعه در هر عصری هستند."
بزرگوارانی که اسم آنها در ادامه خواهد آمد، جزء سلسله سند و ناقلین زیارت غدیریه هستند. اسامی این افراد به شرح زیر است:
«ابن مشهدی»، «شاذان بن جبرئیل»، «عمادالدین طبری»، «ابو علی مفید ثانی»، «شیخ طوسی»، «شیخ مفید»، «ابن قولویه»، «مرحوم کلینی»، «علی بن ابراهیم»، «ابراهیم بن هاشم»، «حسین بن روح»، «عثمان بن سعید».
در کتاب «مزار الکبیر» اثر «ابن مشهدی» صفحه 265 وارد شده است که امام حسن عسکری (علیه السلام) نقل میکنند که پدر بزرگوارشان حضرت امام هادی (علیه السلام) در سالی که معتصم میخواست او را به سامرا ببرد، این زیارت را روز غدیر خواندند.
ابتدای این زیارت با سلام بر رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) آغاز شده است، سپس به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) سلام میدهند و میفرمایند:
«السَّلَامُ عَلَیک یا سَیدَ الْمُسْلِمِینَ، وَ یعْسُوبَ الْمُؤْمِنِینَ، وَ إِمَامَ الْمُتَّقِینَ، وَ قَائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُه»
حضرت در ادامه میفرماید:
«أَشْهَدُ أَنَّک أَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِیهُ، وَ وَارِثُ عِلْمِهِ، وَ أَمِینُهُ عَلَی شَرْعِهِ، وَ خَلِیفَتُهُ فِی أُمَّتِهِ»
شهادت میدهم که تو برادر پیغمبر اکرم و وصی پیغمبر اکرم هستی، تو وارث علم پیغمبر اکرم هستی، امین پیغمبر اکرم بر شریعت رسول الله هستی، خلیفه پیغمبر اکرم برای امت او هستی.
«وَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ، وَ صَدَّقَ بِمَا أَنْزَلَ عَلَی نَبِیهِ »
تو اولین کسی هستی که ایمان آوردی، تو اولین کسی هستی که پیغمبر اکرم را در نبوتش تصدیق کردی.
«وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ مَا أَنْزَلَهُ فِیک، وَ صَدَعَ بِأَمْرِهِ، وَ أَوْجَبَ عَلَی أُمَّتِهِ فَرْضَ وَلَایتِک»
شهادت میدهم آنچه را که پیغمبر اکرم از طرف خداوند عالم درباره تو آمده بود برای مردم اعلام کرد و ولایت تو را برای امت واجب کرد.
«وَ عَقَدَ عَلَیهِمُ الْبَیعَةَ لَک، وَ جَعَلَک أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ کمَا جَعَلَهُ اللَّهُ کذَلِک»
پیغمبر اکرم ولایت تو را برای امت واجب کرد و بیعت را برای همه واجب کرد، ولایت تو بر مؤمنین از ولایت مؤمنین بر خودشان بیشتر است کما اینکه پیغمبر اکرم هم اینچنین است.
امام هادی (علیه السلام) مطالبی میفرمایند و در ادامه میفرمایند:
«أَشْهَدُ أَنَّک أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ الْحَقُّ، الَّذِی نَطَقَ بِوَلَایتِک التَّنْزِیلُ، وَ أَخَذَ لَک الْعَهْدَ عَلَی الْأُمَّةِ بِذَلِک الرَّسُولُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّک وَ عَمَّک وَ أَخَاک، الَّذِینَ تَاجَرْتُمُ اللَّهَ بِنُفُوسِکم»
المزار الکبیر، نویسنده: ابن مشهدی، محمد بن جعفر، محقق / مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص 265، ح 12
یکی از کسانی که حرفهای چرندیات مطرح میکند، مطالبی مطرح کرده بود که من فایل پیاده شده آن را مطالعه میکردم. او خلیفه دوم را امیرالمؤمنین خطاب کرده بود و خیلی هم روی او مانور میداد.
شما به جای مانور دادن یک روایت جعلی و ناصحیح به ما بدهید که معلوم شود پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ابوبکر و عمر و عثمان را امیرالمؤمنین خطاب کرده باشد!!
در مقابل ما حاضریم دهها روایت از کتب شما و کتب خودمان بیاوریم که کلمه امیرالمؤمنین از اوصاف مخصوص علی بن أبی طالب (سلام الله علیه) است؛ حتی ما به کار بردن لفظ أمیرالمؤمنین را نسبت به امام حسین (علیه السلام) خلاف میدانیم.
ما کلمه امیرالمؤمنین را نسبت به امام صادق (علیه السلام) استعمال نمیکنیم؛ حتی بعضی افراد فتوا به حرمت آن دادهاند. دزدی تا چه اندازه!! شما بیایید در مورد اینکه این افراد ایمان آوردند، هجرت کردند یا در غار بودهاند و مسائلی از این قبیل را بیان کنید.
چطور آن روایتی که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرموده است: "هرآنچه را که من نگفتم، هرکسی بگوید بدعت است!!" را میخوانید؛ اما به آن عمل نمیکنید.
روایتی بیاورید که در جایی رسول گرامی اسلام به این سه خلیفه یا خلفای بعد از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) حتی امام حسن (علیه السلام) که شما ایشان را به عنوان خلیفه پنجم قبول دارید، کلمه امیرالمؤمنین اطلاق کرده باشد! بنده در این رابطه حرفهای زیادی دارم؛ انشاءالله یک شب به طور مفصل به چرندیات این شخص پاسخ خواهم داد.
«أَشْهَدُ أَنَّک أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ الْحَقُّ، الَّذِی نَطَقَ بِوَلَایتِک التَّنْزِیلُ»
شهادت میدهم که تو به حق امیرالمؤمنین هستی، کسی هستی که قرآن ولایت تو را بیان کرده است.
اگر به کتابهای اهل سنت مراجعه کنید، خواهید دید که آیه شریفه:
(إِنَّما وَلِیکمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکعُون)
جز این نیست که ولی شما خداست و رسول او و آنان که ایمان آوردهاند، همان ایمان آورندگانی که اقامه نماز و ادای زکات میکنند در حالی که در رکوع نمازند.
سوره مائده (5): آیه 55
تنها در حق حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نازل شده است. ما این حرف را نمیزنیم، درحالیکه دهها روایت در این زمینه در کتب ما بیان شده است.
در کتاب «تاریخ طبری» جلد 6 صفحه 390 این روایت بیان شده است. همچنین «ابن ابی هاتم» در کتاب «تفسیر» خود جلد چهارم صفحه 1162 این روایت را بیان کرده است. آقای «آلوسی» در کتاب «تفسیر» خود جلد 6 صفحه 186 این روایت را نقل کرده است.
اجماع علمای اهل سنت نقل کردند که این آیه در حق حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نازل شده است. بنابراین امام هادی (علیه السلام) میفرماید:
«الَّذِی نَطَقَ بِوَلَایتِک التَّنْزِیلُ»
ملاحظه کنید که دین برای چه هدفی کامل شد! آیا تنها به جهت این کامل شد که مردم گوشت سگ و گربه و خوک نخورند؟! دینی که با نخوردن گوشت سگ و گربه و خوک کامل شود، پیشکش خودتان؛ ما چنین دینی را قبول نداریم!!
ما منکر چنین دینی هستیم که شما آن را معرفی میکنید. این دین را پیغمبر اکرم نیاورده است، جبرئیل آن را نازل نکرده است و خداوند متعال آن را برای مردم بیان نکرده است که شما آن را معرفی میکنید!
والله تالله بالله خداوند عزوجل از خدایی که شما معرفی میکنید بری و بیزار است!! خدای شما خدایی الاغ سوار است، خدایی شترسوار است، خدایی است که میتواند هزاران خدا همانند خود خلق کند، خدایی است که میتواند تفنگ به پیغمبر اکرم بدهد تا او را بکشد.
لعنت بر شما و بر خدایان ساختگی شما! خدایان مشرکین هزاران شرافت بر خدایی داشتند که شما دارید برای مردم معرفی میکنید. شما با این کارهایتان اسم شبکهتان را شبکه توحیدی گذاشتید.
واقعاً از بعضی افرادی که این شبکههای شیطانی را تماشا میکنند و یا روی خط ارتباطی این افراد میآیند تعجب میکنم. این افراد وجدانشان را زیرپا میگذارند!!
من نمیدانم این چه خدایی است که سنگی را خلق میکند که خود او نمیتواند آن را بلند کند. این خدا به درد شما میخورد و به درد مسلمانان نمیخورد. خدای عزوجل که پیغمبر اکرم را به نبوت آفرید، از چنین خدایی بیزار است!!
طبق فرموده قرآن کریم فردای قیامت شما و خدایان شما را به آتش جهنم میبرند. فردای قیامت شما و خدایی که شما برای خودتان درست کردید که میتواند هزاران خدا همانند خود بیافریند و سنگی خلق کرده که نمیتواند آن را بلند کند؛ در آتش دوزخ گرفتار هستید.
این زیارت خیلی طولانی است و تقریباً بیشتر از دعای ندبه است. گمانم به همین مقدار اکتفا کنیم و اگر سؤال دیگری دارید مطرح کنید تا در این شبها بیشتر بتوانیم با مخاطبین خودمان صحبت کنیم.
دلمان برای مخاطبین که خیلی دوست دارند با ما تماس بگیرند و صدایشان را بشنویم، تنگ شده است. دلمان برای عزیزان اهل سنت که تماس میگیرند و از ادب آنان لذت میبریم، تنگ شده است.
عزیزان شیعه هم همیشه از ما گلایه دارند؛ باز هم گلایه داشته باشند، ایرادی ندارد.
مجری:
حضرت استاد از شما متشکرم. قبل از اینکه سؤال بعدی که سؤال آخر هست را از شما بپرسم، اگر اجازه بدهید کلیپی را آماده کردیم که قطعاً برای بینندگان ما جالب و جذاب است.
این کلیپ در مورد اعتقاد برخی از آقایان وهابی در مورد غدیر است که اگر اجازه بدهید این کلیپ را با هم ببینیم، برمیگردیم و طرح سؤال خواهیم کرد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
پخش کلیپ با مسئولیت خودتان باشد.
مجری:
چشم؛ بینندگان عزیز بخشی از سخنان آقایان وهابی را مشاهده کنید. البته ما قبلاً به طور مفصل این قضایا و این کلیپها را برای شما پخش کردیم؛ اما این نکته امشب راجع به غدیر شنیدنی است.
فکر میکنید شخصی روی زمین باشد که چنین اعتقادی راجع به غدیر داشته باشد؟! بهتر است من چیزی نگویم و فقط باهم کلیپ را مشاهده کنیم.
شیعیان و اهل سنت به کنار؛ اصلاً فکر میکردید کسی روی کره زمین وجود داشته باشد که بگوید غدیر اصلاً رخ نداده است و پیغمبر اکرم تنها مردم را جمع کرده است که بگوید پیرو قرآن باشید؟!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
مردم باید قضاوت کنند. این افراد اگر پینوکیو درست کنند، خیلی جذابتر از این افراد خواهد بود.
مجری:
بینندگان عزیز شما قضاوت کنید. این افراد غدیر را از ریشه منکر شدند ادعا کردند که اصلاً حرفی از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در غدیر نبوده است!! تصور کنید اگر آیه قرآن میآمد، این افراد راجع به آیه قرآن چه میگفتند؟!
اگر بنا به خواسته و میل این افراد آیه قرآن نازل میشد، این افراد در مورد آیه قرآن چه برخوردی میکردند؟! شما بینندگان عزیز قضاوت کنید که این افراد نسبت به ماجرای غدیر خم با صد و ده راوی از صحابه چه میگویند!!
این آقایی که منکر واقعه غدیر خم شد از این شبکه رفت؛ حال نمیدانیم به میل خود رفت یا اینکه او را از این شبکه بیرون کردند!!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
یزیدیها همینها هستند و غیر از این انتظاری از آنان نمیرود. به تعبیر رهبری از نسل بنی امیه این شجره خبیثه و ملعونه در قرآن کریم بیش از این انتظاری نمیتوان داشت.
از کوزه برون همان تراود که در اوست
مجری:
استاد زمانی که یک پله از این قضیه پایینتر میآییم، زمانی که برخی از آقایان وهابی که نتوانستند منکر واقعه غدیر خم شوند، گفتند:
"این قضیه به این جهت بوده است که در یمن از امیرالمؤمنین شکایت شد. پیغمبر اکرم این قضیه را محبوس باقی گذاشتند تا زمانی که امیرالمؤمنین به حج رفتند، از آنجا بازگشتند و چند روز بعد در راه این قضیه به ذهن پیغمبر اکرم آمد.
پیغمبر اکرم در پی این ماجرا صحبتهایی را راجع به امیرالمؤمنین فرمودند؛ هرچند در آنجا هم یادشان رفت به این جریان اشاره کنند!!" به این شبهه هم اشاره کنید.
شبهه وهابیت پیرامون ارتباط شکایت جیش یمن و واقعه غدیر خم
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
در رابطه با این قضیه حرفهای زیادی وجود دارد؛ شاید در یکی از شبها نسبت به این قضیه تحدی کنیم. آقایان یک روایت ضعیف یا جعلی از کتب موجود در این زمینه برای ما بیاورند که در غدیر خم پیغمبر اکرم به جهت اینکه اختلاف میان امیرالمؤمنین و سپاه یمن را برطرف کنند، به بحث غدیر اشاره کردند.
جالب است که این آقا ادعا میکند در کتاب «صحیح بخاری» روایتی در مورد غدیر خم بیان نشده است!!
آقای یزیدی! «صحیح بخاری» چند روایت دارد؟! مجموع روایات «صحیح بخاری» 2700 و اندی روایت است. «بخاری» میگوید: "من صد هزار روایت صحیح حفظ بودم، صد هزار روایت غیر صحیح حفظ کردم."
ما نمیدانیم چرا ایشان روایت غیر صحیح حفظ کردند و به ایشان جسارت هم نمیکنیم؛ اما ایشان صد هزار روایت صحیح حفظ کردند که 2700 روایت آن در کتاب «صحیح بخاری» وارد شده است.
مجری:
این افراد باید به این سؤال پاسخ بدهند؛ نه ما.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله؛ ما همیشه بیان کردیم که یکی از عقایدی که این افراد همیشه روی آن مانور میدهند، عشره مبشره است. ما معتقدیم که این قضیه اصلاً ریشه ندارد، اما آقایان آن را از اصول مسلمات و معتقدات خود میپندارند.
آقای یزیدی! آیا عشره مبشره در کتاب «صحیح بخاری» آمده یا نیامده است؟! به ما نشان بدهید.
مجری:
این روایت اصلاً از کنار «صحیح بخاری» هم رد نشده است، زیرا اصلاً هیچ اشارهای به آن نکرده است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آیا «بخاری» به عشره مبشره اشارهای کرده است که شما این همه سروصدا به راه انداختید؟! من از تمام عزیزان اهل سنت پوزش میطلبم؛ گاهی اوقات مطالبی بیان میشود که شاید عزیزان اهل سنت تصور کنند قصد جسارت است.
والله تالله بالله ما قصد جسارت نداریم؛ بحث، بحث علمی است!! بحث غدیر خم اگر در کتاب «صحیح بخاری» نیامده است، در کتاب «صحیح مسلم»، «صحیح ترمذی»، «سنن ابی داود» و «سنن نسائی» آمده است.
شما صحیح واحده ندارید، بلکه صحاح سته دارید!! نزدیک 63 نفر از بزرگان اهل سنت بر صحت و تواتر حدیث غدیر شهادت دادند. با این حال این افراد هیچ خجالت نمیکشند و میگویند: "اصلاً اسمی از علی به میان نیامده است!!"
این افراد ادعا میکنند که اصلاً علی بن أبی طالب در منطقه غدیر خم نبوده است. در کتاب «شرح مشکل الآثار» اثر آقای «طحاوی» جلد پنجم وارد شده است:
«وَذَکرَ أَنَّ عَلِیا علیه السلام لم یکنْ مع النبی فی خُرُوجِهِ إلَی الْحَجِّ من الْمَدِینَةِ الذی مَرَّ فی طَرِیقِهِ بِغَدِیرِ خُمٍّ لأَنَّ غَدِیرَ خُمٍّ إنَّمَا هو بِالْجُحْفَةِ»
شرح مشکل الآثار، اسم المؤلف: أبو جعفر أحمد بن محمد بن سلامة الطحاوی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان/ بیروت - 1408 هـ - 1987 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، ج 5، ص 16، بَابٌ بَیانُ مُشْکلِ ما رُوِی عن رسول اللَّهِ e من قَوْلِهِ یوم غَدِیرِ خُمٍّ
او در این روایت ادعا کرده است که اصلاً امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در این سفر با پیغمبر اکرم (_صلی الله علیه و آله وسلم) نبوده است. همچنین آقای «ایجی» در کتاب «مواقف» به صراحت میگوید:
«ولأن علیا لم یکن یوم الغدیر مع النبی فإنه کان بالیمن»
علی بن أبی طالب در غدیر با پیغمبر اکرم نبود و در یمن بود.
کتاب المواقف، اسم المؤلف: عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، دار النشر: دار الجیل - لبنان - بیروت - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن عمیرة، ج 3، ص 602، باب المقصد العاشر فی التوبة
من نمیدانم به این افراد چه بگویم. در کتاب «صحیح بخاری» وارد شده است زمانی که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) وارد مکه شدند، دیدند که حضرت زهرا (سلام الله علیها) از احرام بیرون آمده است.
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) فرمودند: زهرا جان چرا از احرام بیرون آمدید؟! حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: پیغمبر اکرم به من دستور داده است که از احرام بیرون بیایم.
«أَنَسِ بن مَالِک رضی الله عنه قال قَدِمَ عَلِی رضی الله عنه علی النبی e من الْیمَنِ فقال بِمَا أَهْلَلْتَ قال بِمَا أَهَلَّ بِهِ النبی e فقال لَوْلَا أَنَّ مَعِی الْهَدْی لَأَحْلَلْتُ»
انس به مالک نقل میکند که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) از یمن به مکه نزد پیغمبر اکرم آمدند، حضرت به ایشان فرمودند: به چه نیتی احرام گرفتهای؟! امیرالمؤمنین فرمودند: به همان نیتی که پیغمبر اکرم به آن احرام گرفته است.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 2، ص 564، ح 1483
همچنین در تألیف دیگری از این کتاب وارد شده است:
«أَهَلَّ النَّبِی - صلی الله علیه وسلم - هُوَ وَأَصْحَابُهُ بِالْحَجِّ، وَلَیسَ مَعَ أَحَدٍ مِنْهُمْ هَدْی، غَیرَ النَّبِی - صلی الله علیه وسلم - وَطَلْحَةَ»
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و یاران برای حج احرام گرفتند و با هیچ یک از آنان حیوان قربانی نبود، بجز پیامبر و طلحه.
«وَقَدِمَ عَلِی مِنَ الْیمَنِ، وَمَعَهُ هَدْی فَقَالَ أَهْلَلْتُ بِمَا أَهَلَّ بِهِ النَّبِی - صلی الله علیه وسلم -»
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) از یمن آمد و همراه خود قربانی آورده بود و فرمود: احرام گرفتم بدانچه پیامبر به آن احرام گرفته است.
صحیح البخاری، المؤلف: محمد بن إسماعیل بن إبراهیم بن المغیرة البخاری، أبو عبد الله، مصدر الکتاب: موقع وزارة الأوقاف المصریة، ج 6، ص 267، ح 1651
همچنین در کتاب «صحیح مسلم» روایت مفصلی وارد شده است، تا جایی که مینویسد:
«وَقَدِمَ عَلِی من الْیمَنِ بِبُدْنِ النبی فَوَجَدَ فَاطِمَةَ رضی الله عنها مِمَّنْ حَلَّ وَلَبِسَتْ ثِیابًا صَبِیغًا وَاکتَحَلَتْ»
علی بن أبی طالب از یمن برای پیغمبر اکرم قربانی آوردند که دیدند حضرت فاطمه زهرا از احرام بیرون آمده است و لباس رنگی پوشیده است و سرمه کشیده است.
زمان جاهلیت هرکسی که وارد مکه میشد و از احرام بیرون میآمد، میگفتند: "فاجرترین فجور است!" پیغمبر اکرم به مجرد اینکه وارد مکه شدند، این بدعت و نشانه جاهلیت را برداشتند و دستور دادند همه از احرام بیرون بیایند.
«فَأَنْکرَ ذلک علیها»
علی بن أبی طالب فرمود: زهراجان مگر بیرون آمدن از احرام حرام نیست؟
«فقالت إِنَّ أبی أَمَرَنِی»
حضرت زهرا فرمودند: پدرم چنین دستوری به من داده است.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 2، ص 888، ح 1218
این روایت که در «صحیح مسلم» است که میگوید: امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) اصلاً در یمن نبوده است.
مجری:
ولادت در کعبه را منکر شدند، شهادت در مسجد را منکر شدند، حضورشان در غدیر را هم منکر شدند، خلافتشان را هم منکر شدند؛ اگر همینطوری پیشرفت کنند ممکن است وجودشان را منکر شوند!!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بنده هراس دارم که اگر همینطوری ادامه بدهند روزی بگویند که اصلاً «ابوطالب» فرزندی به نام «علی» نداشت!!
مجری:
همانند وجود نازنین امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که درباره امام حسن عسکری (علیه السلام) چنین حرفی میزنند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بنده معتقدم اگر «شبکه جهانی ولایت» نبود تا این افراد را رسوا و خانه نشین و بیچاره کند، قطعاً این افراد کار را به جایی میرساندند که بگویند: "اصلاً «ابوطالب» فرزندی به نام «علی» و همسری به نام «فاطمه بنت أسد» نداشت!!"
این افراد «ابوطالب» را کافر میدانند و معتقدند او در جهنم گرفتار عذاب است. به همین جهت نمیتوانند وجود ایشان را منکر شوند، اما وجود نازنین امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را منکر میشدند.
مجری:
ظاهراً آقای «بخاری» نقلهایی دارد که ایشان را خلیفه هم نمیداند و در غدیر هم که نبودند و در یمن هم نبودند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بنابراین اصلاً علی وجود نداشت؛ اگر وجود داشت در غدیر میآمد. این قضایایی است که واقعاً نمیدانیم با آن چکار کنیم. بنده اگر وارد بحث شبهه یمن شوم، میترسم از نقل بسیاری از قضایا باز بمانم.
دوستان عزیز بنده فقط یک اشارهای میکنم، اما این قضیه را در شبهای بعد به طور مفصل مطرح خواهم کرد. اولین کسی که این شبهه را مطرح میکند «ابن کثیر» متوفای 774 هجری در کتاب «البدایة و النهایة» است.
همچنین «دهلوی» در سایت «سنی نیوز» که متعلق به بعضی از فتنه انگیزان است، میگوید:
"حضرت علی بعد از ورود به یمن غنایم جنگی تقسیم نمودند و یک زن زیبا برای خود به غنیمت برد و با او همبستر شد. این کار ایشان و بعضی از علل دیگر موجب ناراحتی، اعتراض و شکایت سپاهیان اعزامی به یمن گردید و دامنه اعتراضات هرروز بیشتر میشد.
به همین علت حضرت رسول اکرم در محل غدیر خم بعد از استراحت و نماز برای حاجیان که در میان آنان لشکریان بازگشته از یمن هم حضور داشتند، طی بیاناتی که متن کامل و مقبول آن موجود نیست، دوستی حضرت علی را سفارش نمود. "
خیلی جالب است که در آنجا صد و ده هزار صحابه حضور داشتند که هیچکدام از آنها متن مقبول نقل نکردند!! او در ادامه میگوید:
"پیغمبر اکرم لشکریان معترض را از دشمنی برحذر داشت. بنابراین برخلاف آنچه که شیعه به آن ادعا میکنند، مخاطب حضرت رسول در غدیر خم تنها لشکریان برگشته از یمن بودند."
این مطالب طبق کدام روایت بیان شده است؟! طبق کدام حدیث بیان شده است؟! طبق کدام آیه بیان شده است؟! جز اینکه بگوییم این حرفها از الهامات و وحیهای شیطانی است که استاد شما شیطان این مطالب را به شما القاء کرده است؛ چیز دیگری نیست.
این افراد به قدری پیشرفت کردند که حتی از رئیس الکذابین «ابن تیمیه» هم پا را فراتر گذاشتهاند، زیرا بنده ندیدم که حتی «ابن تیمیه» هم چنین حرفی را زده باشد.
بنده تنها در اینجا دو نکته بیان میکنم و انشاءالله مابقی را در جلسات آینده مطرح خواهیم کرد. به گفته «زینی اهلان» ماجرای درگیری حضرت علی با سپاه یمن مربوط به سال هشتم هجری بوده است، درحالیکه واقعه غدیر خم مربوط به سال دهم هجری است.
آقای یزیدی هم مطرح کردند که ماجرای «بریده» تمام شد و رفت!! عزیزان اهل سنت شما را به هرکسی که قبول دارید به این مطالب دقت کنید. آقایان وهابی شما را به خدای الاغ سوارتان قسم میدهم به این مطالب دقت کنید.
در کتاب «معجم الأوسط» اثر «طبرانی» جلد ششم ماجرای یمن اینطور بیان شده است:
«فأخبر النبی بما صنع فقدمت المدینة ودخلت المسجد ورسول الله e فی منزله وناس من أصحابه علی بابه»
این خبر در مدینه به پیغمبر اکرم رسید، من وارد مسجد پیغمبر اکرم شدم و پیغمبر اکرم هم در منزل نشسته بود و تعدادی از صحابه هم جلوی در مسجد نشسته بودند.
«فقالوا ما الخبر یا بریدة فقلت خیر فتح الله علی المسلمین»
گفتند: بریده چه خبر داری؟ گفتم: الحمدلله خبر پیروزی مسلمین.
«فقالوا ما أقدمک قال جاریة أخذها علی من الخمس فجئت لأخبر النبی e قالوا فأخبره فإنه یسقطه من عین رسول الله»
گفتند: برای چه آمدی؟ گفتم: علی بن أبی طالب از خمس برای خود همسری اختیار کرده است. گفتند: برو این خبر را برسان تا علی از چشم پیغمبر اکرم بیفتد.
«ورسول الله یسمع الکلام فخرج مغضبا»
رسول الله این خبر را شنید و غضبناک از منزل بیرون آمد.
آقای «سنی نیوز» که درواقع «فتنه نیوز» هستی!! حکم غضب پیغمبر اکرم چیست؟!
(إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة)
خدا آن کسانی را که او و پیامبرش را اذیت میکنند، در دنیا و آخرت لعنت کرده.
سوره احزاب (33): آیه 57
«ورسول الله یسمع الکلام فخرج مغضبا وقال ما بال أقوام ینتقصون علیا من ینتقص علیا فقد انتقصنی»
رسول الله غضبناک از منزل بیرون آمدند و فرمودند: چه مرضی دارید که علی را تنقیص میکنید؟! هرکسی علی را تنقیص کند، مرا تنقیص کرده است.
«ومن فارق علیا فقد فارقنی»
هرکسی از علی جدا شود، از من جدا شده است.
«إن علیا منی وأنا منه»
علی از من است و من هم از علی هستم.
«وأنه ولیکم من بعدی»
ولی امر شما بعد از من علی بن أبی طالب است.
المعجم الأوسط، اسم المؤلف: أبو القاسم سلیمان بن أحمد الطبرانی، دار النشر: دار الحرمین - القاهرة - 1415، تحقیق: طارق بن عوض الله بن محمد, عبد المحسن بن إبراهیم الحسینی، ج 6، ص 162، ح 6085
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!! ما در این زمینه دهها روایت داریم. جناب آقای یزیدی در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» حدیث شماره 23062 وارد شده است که «خالد بن ولید» در مسجد پیغمبر اکرم شکایت میکند. حضرت میفرماید:
«لاَ تَقَعْ فی علی فإنه مِنِّی وأنا منه وهو وَلِیکمْ بعدی وانه مِنِّی وأنا منه وهو وَلِیکمْ بعدی»
نسبت به علی حرف بیهوده نزن، علی از من است و من هم از علی هستم و او ولی امر شما بعد از من است. علی از من است و من هم از علی هستم و او بعد از من ولی امر شماست.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 356، ح 23062
محقق هم میگوید: سند این روایت صحیح است!! همین روایت کافی است تا ولایت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را ثابت کند. تو که میگویی: "حرفی از علی نزد!" خجالت نمیکشی چنین حرفی میزنی؟! فردای قیامت چه جوابی داری؟!
بر فرض خدا و قیامت را هم قبول نداری، جواب خانوادهات که میخواهی برگردی و از تو سؤال کنند را چه میدهی؟! شما که میگویید: "پیغمبر اکرم از علی حرفی نزد!" این روایتی که در کتب خودتان آمده چیست؟!
اگر واقعاً این کتابها را نخواندی و بیسواد و دیوانه هستی، این مطالب را در یک شبکه ماهوارهای نزن! اگر واقعاً این مطالب را خواندهای و این مطالب را بیان نمیکنید، بنابراین شما معاند و ناصبی هستید و شکی در ناصبی بودن شما نیست!!
شما اینطور دم از اسلام بزنید و اصلاً نام شبکه خودتان را به شبکه منافقین تغییر بدهید. الحمدلله پیوند نامبارکی میان شما و منافقین هم ایجاد شده است و جا دارد که نام شبکهتان را به شبکه همکاری با منافقین تغییر بدهید.
شما باید این نام را روی شبکه خودتان بگذارید تا مردم هم بدانند قضیه چیست و شما هم از این به بعد هرچه دلتان خواست بگویید. ما قول میدهیم اگر این نام را روی شبکه خودتان گذاشتید دیگر نه کلیپی از شما پخش کنیم و نه جواب شما را بدهیم!!
در این صورت ما دیگر حرفهای شما را نقد نمیکنیم؛ بلکه سراغ قسمتهای اثباتی و روایات کتب اربعه خودمان میرویم و کتبی مانند «وسائل» و «مستدرک» را برای مردم نقل میکنیم.
مجری:
حضرت استاد از شما متشکرم. بعد از دیدن یک میان برنامه در مدح امام هادی (علیه السلام) به سراغ تماسهای تلفنی عزیزان برویم.
خواهش میکنم مخالفین امشب و شبهای آینده تماس بگیرند. ما سؤالاتی مطرح میکنیم که خیلی اذیت نشوید، اما دوست داریم اگر جوابی هست گفته شود.
اگر حدیث شریف:
«مَنْ کنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاه»
که از سوی رسول گرامی اسلام نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به دلیل اختلاف ایشان با جیش یمن بوده است، از پیامبر اکرم در واقعه غدیر خم یا در جای دیگر در این خصوص در مورد جیش یمن روایتی بیاورید.
عزیزان میتوانند از هرکدام از صحابه که خواستند روایتی بیاورند که نشانگر این باشد که صدور حدیث غدیر به دلیل شکایت جیش یمن بوده است.
روایتی که مطرح میکنید نیاز به بررسی سندی ندارد، فقط روایت را بیاورید تا ما ببینیم که چنین روایتی وجود دارد یا نه.
انشاءالله اگر روایتی وجود داشت، در فرصتی دیگر در مورد آن گفتگو خواهیم کرد. بازهم این اعیاد و ایام مبارک را خدمت شما تبریک عرض میکنیم. با ما همراه باشید.
عرض سلام مجدد خدمت شما خوبان. انشاءالله به خاطر شادی اهلبیت (علیهم السلام) شما هم شاد باشید. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: "اگر شیعیان خدا را قسم بدهند، دعایشان مستجاب خواهد شد."
خداوندا! انشاءالله به حق این ایام و به حق جلالت و جبروت خودت هر شیعه، مؤمن و مسلمانی غمی در دل دارد، به خاطر این ایام موجباتی را فراهم کن که این غم و ناراحتی از دلش بیرون برود.
انشاءالله شما بینندگان عزیز هم آمین میگویید و مشکلات همه را با دعای خیر خودتان برطرف خواهید کرد.
تماسهای بینندگان برنامه:
آقای ابو عمر از چابهار از عزیزان اهل سنت اولین بیننده ما پشت خط ارتباطی هستند، آقای ابو عمر سلام علیکم و رحمة الله:
بیننده (ابو عمر از چابهار – اهل سنت):
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. سلام عرض میکنم خدمت حاج آقا و خدمت مجری محترم.
مجری:
علیکم السلام، در خدمت شما هستیم.
بیننده:
در خصوص کلیپهایی که از «شبکه وصال» و «شبکه کلمه» پخش میشود، میخواستم پیامی به برادران اهل سنت ایران و جای دیگر بدهم. اگر اجازه هست میخواهم چند کلمه صحبت کنم.
مجری:
خواهش میکنم مطلبتان را بفرمایید.
بیننده:
میخواهم به برادران اهل سنت این پیام را برسانم که هدف پخش برنامههای شبکههای وهابی برادران اهل تشیع نیستند؛ بلکه این افراد ما اهل سنت را هدف گرفتند.
ما اگر امروز نگاه کنیم، میبینیم که این افراد اختلاف نظرها و اختلاف عقیدههای بسیار اساسی با ما دارند. ما اهل سنت ایران میدانیم که هدف شبکههای وهابی ما هستیم؛ درحالیکه این افراد حرفهایی میزنند و ادعا میکنند که با اهل سنت مشکلی نداریم.
وهابیت با اهل سنت مشکل اساسی دارند. به عنوان مثال زمانی که ما در فریضه وضو یا غسل با این افراد مشکل داریم، طبق عقیده ما اهل سنت نمیتوانیم این شخص را به عنوان امام جماعت قبول کنیم و پشت سر او نماز بخوانیم.
این افراد چطور ادعا میکنند که ما اهل سنت هستیم؟! من در اینجا واقعاً از شما تشکر میکنم که آنها را از ما اهل سنت جدا کردید و واقعاً جدا کردن آنها از ما بحق و بجاست.
کاری به اختلافاتی که میان اهل سنت و تشیع وجود دارد، ندارم؛ اما اختلاف اساسی که ما با این افراد داریم اختلافات بسیار کلان است.
به قول معروف دشمنی که در خانه باشد، خطرناکتر از دشمنی است که در بیرون است. این افراد خودشان را در داخل کشور به عنوان اهل سنت جا دادند و دارند تیشه به ریشه کشور میزنند.
ببخشید که این مطلب را عرض میکنم اما به عنوان مثال یکی از این اشخاص شب با همسر خود همبستر میشود و به دلیل اینکه ارضاع نشده است غسل نمیکند و صبح به عنوان امام جماعت مسجد ما امامت میکند.
چطور من اهل سنت میتوانم پشت سر این شخص نماز بخوانم؟! زمانی که طرف با این حالت امام جماعت مسجد ما میشود، ما چطور پشت سر این شخص نماز بخوانیم؟!
همچنین در زمانی که خون از بدن این شخص جاری است، امام جماعت مسجد ما میشود. این درحالی است که ما اهل سنت عقیده داریم اصلاً وضوی این شخص باطل است!! این مسائل اختلافات سطحی و جزئی نیست، بلکه اختلافات بسیار بزرگی در مذاهب است.
بنده دیشب به آقای «هاشمی» زنگ زدم و از او خواهش کردم شما که این همه از آل سعود دفاع میکنید، یک فیلم از فاجعه منا از خیمهای که ادعا میکنید برادران اهل تشیع عمداً به سمت خلاف جهت برگشتند پخش کنید.
بنده به او گفتم شما که این همه فیلم دارید و پخش میکنید، نمیتوانید چنین فیلمی پخش کنید؟! او فوراً طفره رفت و من را به حاشیه کشاند. تمام این مسائل درد است!!
اصلاً بیایید به ریش آل سعود دقت کنید. آیا ریش آل سعود بر سبک اسلام است؟! به رقص «ملک سلمان» با «جرج بوش» دقت کنید؛ او در یکی از مناسبتها به واشنگتن رفته و در یک دستش لیوان شراب دارد و دست دیگرش در دست «بوش» میرقصد.
بیایید از این افراد پیروی نکنید. حرف من این نیست که با اهل تشیع اختلاف داریم یا نداریم، اما با وهابیت اختلافات اساسی و عقیدتی داریم. خدا را شاهد میگیرم این افراد ما را به بدبختی میکشانند.
مجری:
انشاءالله این چنین نخواهد شد. الحمدلله با این بصیرتی که شما و علمای اهل سنت دارید که بعضاً شاهد آن هستیم که موضعگیریهای قاطع و خوبی دارند چنین نخواهد شد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
آقای ابو عمر من از شما بابت نگاه آگاهانهتان تشکر میکنم و از شما ممنونم. انشاءالله امیدواریم عزیزان اهل سنت ما اینطور بیدار باشند.
ما با عزیزان اهل سنت اختلاف داریم و منکر آن نیستیم، اما نه ما اهل سنت را کافر میدانیم و نه آنها ما را کافر میدانند. نه ما نسبت به اهل سنت فتوای قتل صادر میکنیم و نه آنها نسبت به ما فتوای قتل صادر میکنند؛ بلکه داریم با اهل سنت در ایران زندگی میکنیم.
بنده بارها گفتم هزاران خانواده در ایران وجود دارند که شوهر سنی است و همسرشان شیعه هست و برعکس. فرزندان این افراد چند نفر سنی و چند نفر شیعه هستند؛ اما دارند با هم زندگی میکنند.
گاهی اوقات اختلافاتی وجود دارد که بسیار طبیعی است. این اختلافات میان دو نفر شیعه هم وجود دارد، میان دو نفر سنی هم وجود دارد.
اختلافات جزئی که در گوشه و کنار وجود دارد، ربطی به اختلافات مذهبی ندارد. اگر در جایی شیعه به خاطر سنی بودن به شخصی از اهل سنت توهین کند، ما او را محکوم میکنیم و او را احمق و خائن میدانیم!!
همانطوری که اگر یک شخص سنی در گوشه و کناری به خاطر شیعه بودن به شخصی توهین کند، همین عقیده را نسبت به او داریم. این موارد نادر و شاذ است؛ اما با عموم عزیزان اهل سنت در داخل کشور دوست و برادر هستیم.
آقای حسینی ما در جلسهای در مکه بودیم که آقای «پروفسور غامدی» حضور داشتند، همچنین «دکتر زمانی» که معاون بین الملل حوزه هم در آنجا حضور داشتند. به خاطر ندارم که جناب آقای «مبلغی» رئیس دانشگاه مذاهب هم بودند یا نبودند. در آن جلسه تعدادی از علمای اهل سنت هم حضور داشتند. «پروفسور غامدی» گفت: "در ایران به اهل سنت اجازه نماز خواندن نمیدهند."
تعدادی از علمای اهل سنت که از سیستان و بلوچستان، استان گلستان و آذربایجان غربی در آنجا حضور داشتند، گفتند: "ما مسجد داریم و بنده امام جماعت آن مسجد هستم." حتی چند نفری که در آنجا حضور داشتند، کارتشان را درآوردند و گفتند: "بنده استاد دانشگاه هستم و این هم کارت دانشگاهی من است."
چشمان «پروفسور غامدی» داشت از تعجب از حلقه بیرون میآمد. او گفت: "ما چیزهای دیگری شنیدیم. اگر دکتر «ابو مهدی» میگفت بنده قبول نمیکردم، اما دارم مشاهده میکنم که شما اهل سنت این مطالب را تأیید میکنید."
آقای ابو عمر این شبکهها بدجوری عصبانی هستند. این افراد چندین سال است که بودجههای کلانی گرفتند تا میان شیعه و اهل سنت در ایران اختلاف ایجاد کنند، اما موفق نشدند.
این افراد پول گرفتند امنیت ایران را به هم بزنند، اما نتوانستند. آنها پول گرفتند جمهوری اسلامی را تضعیف کنند و مردم را علیه دولت تحریک کنند، اما نتوانستند. این افراد از دست علما عصبانی هستند.
چند ماه قبل در پاکستان همایشی برگزار شد که آقای «حافظ محمد سعید» که از نوچههای «بن لادن» است و با «ملک سلمان» نوشابه باز میکند، در بخشی از سخنرانی خود گلایه کرد که چرا اهل سنت در ایران قیام نمیکنند؟!
چرا اهل سنت برای داعش نیرو نمیفرستند؟! چرا علمای اهل سنت ساکت هستند و حرفی نمیزنند؟! او داشت از عصبانیت میترکید که چرا اهل سنت در ایران با شیعه و حکومت درگیر نمیشوند!!
الحمدلله اهل سنت عاقل هستند و فکر دارند. مشاهده کنید که همین بحثی که چند شب پیش با پسر آیت الله خزعلی داشتیم، آقای «هاشمی» به صراحت در مورد کفر «عبدالحمید» بحث کرد. دوستان اگر همین مطالب را به صورت کلیپ پخش کنند، مشخص میشود که این افراد حد و مرزی برای کسی نمیشناسند.
آنها گفتند: «ملأ محمد عمر سربازی» مشرک است و در ضمن هرچه فحش بود نثار آقای «عبدالرحمن چابهاری» کردند. این مطالب در رسانهها و فضای مجازی منتشر شده است.
گاهی مواقع در فضای مجازی توهینهایی نسبت به این آقا انجام دادند که واقعاً آدم خجالت میکشد این فحش را در ذهن خود عبور بدهد.
جرم او چیست؟! جرم او این است که گفته است: "دینی که توسل نداشته باشد، دین نیست." همچنین او گفت: "آقایان مشرکین موحدنما در شبکه آمدند" و حقیقتی را بیان کرده است.
به همین خاطر این هجمهها علیه این شخص به پا شده است. نسبت به آقای «عبدالحمید» هم مطالبی را بیان کرده است که از خجالت نمیتوانم آن را بیان کنم.
انشاءالله بعد از اینکه ایام غدیر تمام بشود، ما کلیپی از این افراد پخش میکنیم که نسبت به کسانی که با «شبکه جهانی ولایت» همکاری کردند یا مصاحبه داشتند از جمله آقای «عبدالحمید» یا «عبدالرحمن» فحشی دادند که آدم از بیان کردن آن خجالت میکشد!!
به فرموده امام حسین (علیه السلام):
«إِنْ لَمْ یکنْ لَکمْ دِینٌ وَ کنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیاکمْ»
اگر دین ندارید و از قیامت هم نمیترسید، لااقل در دنیا آزادمرد باشید.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 45، ص 51، بقیة الباب 37 سائر ما جری علیه بعد بیعة الناس لیزید بن معاویة إلی شهادته صلوات الله علیه
ببخشید از اینکه بیشتر صحبت کردم.
مجری:
خواهش میکنم، فرمایشات شما لازم و به جا بود.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اگر عزیز دیگری هم پشت خط هستند، وصل کنید.
مجری:
بله، اتفاقاً ایشان هم اهل سنت هستند. امین آقا از کرمانشاه سلام علیکم و رحمة الله؛ ببخشید از اینکه پشت خط منتظر ماندید:
بیننده (امین آقا از کرمانشاه – اهل سنت):
علیکم السلام و رحمة الله. خدمت آقای قزوینی عرض سلام و ادب دارم. ایام مبارک را خدمت شما تبریک عرض میکنم و همچنین عید قربان را هم به تمام مسلمین دنیا تبریک عرض میکنم.
مجری:
ما هم خدمت شما تبریک عرض میکنیم.
بیننده:
بنده چند دعا میکنم، شما هم آمین بفرستید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
انشاءالله.
بیننده:
خداوند دشمنان حضرت علی را لعنت کند، خداوند لعنت کند کسی که حضرت علی را قبول نداشته باشد، خداوند داعش و داعشی دوستها را لعنت کند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ببینید امین آقا کسانی که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را قبول ندارند دو دسته هستند؛
دسته اول کسانی هستند که برایشان ثابت شده است که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه خلیفه پیغمبر اکرم هستند و با این حال آن بزرگوار را قبول ندارند؛ ما میگوییم خداوند آنان را لعنت کنند.
دسته دوم کسانی هستند که به تعبیر آیت الله العظمی خوئی (رضوان الله تعالی علیه) هنوز برایشان محرز نشده است. این دسته به تقلید از علما یا به تقلید از پدر و مادر و یا به تقلید از جهل آن حضرت را خلیفه نمیدانند که ما آنها را لعنت نمیکنیم.
مجری:
ما میگوییم: خدا آنان را هدایت کند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ما از خداوند متعال هدایت این افراد را خواستاریم.
بیننده:
آقای قزوینی اگر مقداری تندروی کردم، مرا ببخشید.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
میدانم، شما سوز دارید. شما واقعاً سوز دارید.
بیننده:
من میخواهم مطلبی را خدمت شما عرض کنم. متأسفانه در کشور عزیزمان ایران که هفتاد میلیون جمعیت داریم، برفرض ده میلیون نفر به سن تکلیف نرسیده است.
به نظر من حب حضرت علی در این است که همانطور که ایشان نماز خوانده است ما نماز بخوانیم، همانطور که ایشان روزه گرفتند ما هم روزه بگیریم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
امین آقا انکار محبت علی، انکار قرآن است. فرمایش شما را قبول داریم. طبق فرموده قرآن کریم:
(قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)
بگو من از شما در برابر رسالتم مزدی طلب نمیکنم به جز مودت نسبت به اقرباء.
سوره شوری (42): آیه 23
اگر کسی منکر محبت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) باشد، ما او را از اسلام خارج میدانیم. فرمایش شما صددرصد درست است.
بیننده:
مطلبی دیگر اینکه ما زمانی که بقیه شبکهها را نگاه میکنیم، گلایهای از بسیاری از مداحان اهلبیت و منبرنشینان و همکاران شما دارم. کلیپهایی وجود دارد که این افراد لعن میکنند. این مسائل باعث ایجاد اختلاف میشود، خواهش میکنم به این افراد متذکر شوید.
مجری:
امین آقای عزیز حضرت استاد بارها تذکر دادند و بارها فرمودند که در مجالس سب نشود. حضرت استاد بارها انتقادشان را نسبت به آن قضایایی که مدنظر شماست، بیان کردند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ما این افراد را قبول نداریم، آنها را محکوم میکنیم و کارشان را حرام و خلاف شرع میدانیم. کار این افراد از قتل و کشتار بدتر است، زیرا قرآن کریم میفرماید:
(الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْل)
فتنه آنان از این کشتار شما شدیدتر بود.
سوره بقره (2): آیه 191
در این موارد شک و شبههای نیست، اما آقا امین ما مدرک قطعی داریم که پول بعضی از جلساتی که تشکیل میشود و به در آنجا به اصحاب ناسزا گفته میشود، از عربستان سعودی میآید. بنده مدرک قطعی دارم و اگر روزی صلاح بدانم برملا خواهم کرد.
این افراد پول میدهند که بعضی افراد در اینجا به صحابه توهین کنند تا تعدادی از اهل سنت را تحریک کنند و اختلاف شیعه و سنی را در کشور ایران ایجاد کنند. عزیزان بیدار باشید!!
مجری:
امین آقا ما نسبت به دعای دوم شما آمین نگفتیم، اما شما درخواست کردید که آمین بگوییم. گاهی مواقع همین مطلب را روی مطلب دیگری قرار میدهند و به صورت کلیپ درمیآورند.
به عنوان مثال اگر همین مطلب را یک مداح بگوید، میگویند مشاهده کنید که این فرد همه اهل سنت را لعن میکند. باید به این مسائل هم توجه کنید.
بیننده:
کسانی که در مراسمات مختلف لعن میکنند، انسانهای ناشناسی هم نیستند؛ بلکه اشخاص سرشناسی هم هستند. متأسفانه من از آنها گله دارم!
مجری:
بسیاری از کسانی که سرشناس هستند، از حرفهایشان عذرخواهی کردند. صدای گیرندهتان را ببندید، حضرت استاد توضیح فرمودند و موضع ما هم در این خصوص مشخص است.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
این افراد جاهل هستند، اشتباه میکنند و توجه ندارند. به این افراد تذکر داده شده است و آنها هم رعایت میکنند. امین آقا ما آن افراد را هم محکوم میکنیم. اگر چنانچه این افراد با تعمد چنین کاری کنند، ما آنها را خائن میدانیم. اگر کسی نمیداند و توجه ندارد و جاهلا حرفی را میزند، جاهل معذور است.
مجری:
امین آقا تا پایان برنامه یک دقیقه بیشتر فرصت نداریم.
بیننده:
ممنونم، من بیش از این مزاحم شما نمیشوم و باز هم مجدداً این اعیاد را خدمت شما تبریک عرض میکنم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
دست شما درد نکند.
مجری:
موفق باشید، در پناه حق باشید، خدانگهدار. حضرت استاد دو عزیز روی خط تشریف آوردند که سؤالات خاصی در مطالبشان نبود، اما جناب ابو عمر در مورد اختلافات اساسی که میان اهل سنت و شبکههای وهابی وجود دارد سخنانی بیان کردند. امین آقا هم لعن کردند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ما به بعضی از قسمتهای دعای ایشان آمین نگفتیم تا همه مردم بدانند که عقیده ما به چه صورت است. قطعاً شبکههای وهابی موضعگیریهای اینچنین ما را پخش نمیکنند.
آنها همانند خرمگس دنبال مطالبی میگردند که حرف اول و آخر را تقطیع کنند و تکهای در وسط بگذارند و شروع به علم کردن میکنند.
مجری:
حضرت استاد از شما متشکرم. آقا محمد از ایرانشهر عزیز اهل سنت فرصت نیست که ما در خدمت شما باشیم، از شما عذرخواهی میکنم زیرا خیلی پشت خط منتظر بودید. انشاءالله در شبهای آینده روی خط تشریف بیاورید تا اتاق فرمان به شما اولویت بدهد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
من هم به نوبه خودم از عزیزان تشکر میکنم. انشاءالله ما از جلسه بعدی تلاش میکنیم که یک ساعت بیشتر صحبت نکنیم و ساعت دوم را به شما عزیزان و بینندگان عزیز اختصاص بدهیم.
من دلم برای شنیدن صدای عزیزان اهل سنت تنگ شده بود. خدا کمک کرد امشب دو نفر از عزیزان اهل سنت روی خط آمدند و الحق و الانصاف ما در این چند روز جلسات متعددی داشتیم و بنده واقعاً خسته بودم، صحبت این دو عزیز اهل سنت خستگی را از تنم بیرون کرد.
مجری:
این بزرگواران در مورد وهابیت و ضد وهابیت صحبت کردند.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خیلی عالی و منصفانه صحبت کردند.
خدایا تو را قسم میدهیم به آبروی محمد و آل محمد فرج مولای ما امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نزدیک بگردان، ما را از یاران خاص و سربازان فداکارش قرار بده.
خدایا رفع گرفتاری از گرفتاران بنما، خدایا حوائج حاجت مندان روا فرما، خدایا حوائج ما و حوائج دست اندرکاران «شبکه جهانی ولایت» و حوائج بینندگان عزیز مخصوصاً عزیزان ولایت یاور به حق امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) برآورده نما، دعاهای ما را به اجابت برسان.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
حضرت استاد از شما ممنونم. از شما خوبان که با ما همراه بودید متشکرم. انشاءالله که عید بر شما مبارک باشد و زندگی خوب و پربرکتی داشته باشید. از شما التماس دعا داریم، یازده شب دیگر با ویژه برنامه «عید ایمان» مهمان منازل شما خواهیم بود.
التماس دعا، یا علی مدد، خدانگهدار