شرفي:
بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين انه خير ناصر و معين
عرض سلام و ادب و احترام داريم خدمت شما بينندگان عزيز و با چهارمين قسمت از ويژه برنامه از هياهو تا واقعيت در خدمت شما بزرگواران خواهيم بود و اينجا برادر بزرگوارم جناب آقای حسيني حضور دارند، سلام عليکم و رحمۀ الله
حسینی:
و عليکم السلام و رحمۀ الله، بنده هم خدمت شما بينندگان و ارجمند و عرض سلام و ادب و احترام دارم و اميدوارم اين برنامه هم مثمر ثمر قرار بگيرد.
شرفي:
3 قسمت در مورد اين مناظراتي که در شبکه وهابي المستقله برگزار شد را تقديم حضور بينندگان عزيز کرديم و در برنامه اول يک سري کليات به آن پرداختيم، ماهيت اين شبکه، اهداف اين شبکه و پشت پرده اين شبکه که حاميان آنها چه کساني هستند و همچنين يکسري حواشي کلي که ايجاد شده بود و دروغهاي که شبکههاي وهابي فارسي زبان در مورد اين مناظرات به خورد مخاطبينشان ميخواستند بدهند و همچنين در قسمت دوم و سوم به تحريفات پرداختيم. يعني اينکه شبکههاي وهابي فارسي زبان آن مناظره المستقله را گرفتند بريدند، حذف و تقطيع کردند و يک مناظره جديدي را تدوين کردند در سه قسمت، بعد از شبکههايشان پخش کردند. در خدمت شما هستيم، ان شاءالله ميخواهيم وارد مباحث محتوايي و علمي اين مناظرات بشويم، ان شاءالله که بينندگان هم دنبال کنند و استفاده لازم را ببرند.
حسيني:
در اين قسمت قرار هست بپردازيم به موضوعاتي که حول هجوم به منزل حضرت زهرا سلام الله عليها و شهادت ايشان از کتب و عقائد شيعه مطرح شد. مطالبي که مطرح ميکنيم ما لزوماً از لحاظ زماني در مناظره پشت سر هم نبودهاند اما از لحاظ محتوايي سعي کرديم طوري اين مسائل را پشت سر هم بچينيم که براي بينندگان عزيز کاملاً جا بيفتد که از کجا مباحث شروع شد، از لحاظ مفهومي و محتوايي و به کجا ختم شد؟ چه سؤالاتي مطرح شد و چه پاسخهايی را شبکههاي وهابي دريافت کردند. کليپ اول را که ما تقديم حضور شما ميکنيم، ايرادي است که در شبکه المستقله به عزاداري حضرت زهرا سلام الله عليها گرفتند، ميشود گفت که بنياديترين ايرادي که در اين شبهاي مناظرات المستقله گرفته شد در مورد عزاداري حضرت زهرا سلام الله عليها، اين بود که عزاداري حضرت زهرا سلام الله عليها يکي از امور مستحدثه هست، يعني قبلاً نبوده است و جديداً در سالهاي اخير توسط شيعيان ايجاد شده است، البته برخي از ادعاهاي آقايان وهابي در شبکه المستقله وقتي در شبکههاي وهابي فارسي زبان پخش شد، حذف و سانسور شد، اينقدر پاسخهاي آيت الله قزويني نسبت به اين سؤالات قانع کننده و پاسخها محکم و کوبنده بود، اينها آمدند سؤال را با جايش حذف کردند که بتوانند آن تحريفهاي خودشان در سایر بخشهاي مناظره هم اعمال بکنند. کليپ اول را با هم ميبينيم، ادعايی که يکي از حضار در استوديو در شبکه المستقله مطرح کرد.
پخش کليپ:
صباح الخزاعي: اولاً اين عزاداريهاي حضرت زهراء، حرف من را باور کنيد که اينها جديد است. قبلاً اين عزاداريها نبوده است، اين عزاداريها جديد است... دارم به شما ميگويم که حرف من صحيح است، اي مردم ما قبلاً اصلاً چنين چيزي (عزاداري براي حضرت زهرا) را نداشتهايم. اين عزاداريها براي حضرت زهراء جديد است و سابقه ندارد. در عراق قبلاً عزاداري براي حضرت زهراء وجود نداشته است.
حسيني:
ادعايی را مطرح کردند مبني بر اينکه عزاداري حضرت زهراء سلام الله عليها از امور جديدي است و ما قبلاً اين را نديديم، در عراق هم اين عزاداريها قبلاً ديده نشده است! همانجا در شبکه المستقله آيت الله حسيني قزويني به اين موضوع ورود پيدا کردند و پاسخ اين ادعا و پاسخ اين سؤالي را که آقايان فکر ميکردند ميتوانند سؤال محوري قرار بدهند را دادهاند. کليپ پاسخ آيت الله قزويني نسبت به اين سؤال و پرسش را باهمديگر ميبينيم.
پخش کليپ:
آيت الله حسيني قزويني: برادران عزيز من! اعتقاد به شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها نزد پيروان مذهب تشيع از امور تازه و يا از اختراعات متأخرين نيست، بلکه اين قضيه بسيار ديرينه است و شيعه از قديم معتقد بوده است که فاطمه زهرا سلام الله عليها مظلوم و شهيد از دنيا رفته است و از صدها سال قبل، در سالروز شهادت آن بانو در مساجد و حسينههاي خود اقامه عزا مينمودهاند.
حسيني:
ملاحظه فرموديد، آيت الله قزويني در شبکه المستقله پاسخ اين موضوع را دادند و فرمودند اين نه تنها از امور جديد نيست، بلکه در طول تاريخ شيعيان معتقد به مظلوميت حضرت زهراء سلام الله عليها بودهاند و براي ايشان عزاداري ميکردند. بالتبع اگر عزاداري قدمتي دارد براي حضرت زهراء سلام الله عليها، نشان دهنده اين است که شيعيان در طول تاريخ از قديم الايام قائل به شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها بودهاند.
شرفي:
اما در شبکههاي وهابي خيلي يک ادعاي مضحک، یا يک ادعاي خنده دار زياد مطرح ميشود، حالا شباهت دارد با همين ادعايی که آقاي صباح الخزاعي که در کليپ اول که مطرح کردند که اينها قبلاً نبوده است، يا مثلاً در عراق نبوده است، شبکههاي وهابي فارسي زبان زياد اين ادعا را مطرح ميکنند که مثلاً اگر ما مراجعه کنيم به تقويم ها، همين تقويمهاي شمسي که در کشور خودمان هست، ميبينيم تا قبل از سال 71 اصلاً مناسبتي با عنوان شهادت حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها وجود نداشته است! و اين ادعا را زياد مطرح ميکنند و به گمان خودشان دارند به عنوان يک شبهه قوي هم اين را مطرح ميکنند. اما نکته جالب اين هست، ما مراجعه کرديم به يکسري از تقويمهايی که چاپ شده است و مربوط است به سال مثلا 69 و 68 و قبل و ما ديديم در همان تقويمها اتفاقاً وجود دارد اين مناسبت و چاپ شده است و تصريح شده است به شهادت حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها. به عنوان نمونه بينندگان عزيز هم در تصوير مشاهده خواهند کرد اين تصاوير را يک به يک، مثلاً در تقويم سال 1368 شمسي، روز سه شنبه، تاريخ 21 از ماه نهم سال، يعني ماه آذر، سه شنبه 21 آذر 1368 شمسي، در تقويم نوشته شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها. و در پايين هم، در پايين صفحه هم يک حديث مرتبط به آن مناسبت را ذکر کردهاند. اين از تقويم سال 1368.
حسيني:
بله اگر يک سال عقبتر برگرديم در سال 67 هم همينطوري که در تصوير ملاحظه ميفرماييد، ميبينيم در جمعه دوم دي ماه، در همان تقويمي که مربوط به سال 67 هست، قيد شده است شهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها در سال 11 قمري. و اين هم مصادف بوده با سيزدهم جمادي الاولي.
شرفي:
بله بسيار عالي و باز هم يک سال برويم عقبتر و تصوير را بينندگان عزيز مشاهده ميکنند، سال 1366 شمسي، دوشنبه چهاردهم دي ماه، شهادت حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها، در تاريخ يازدهم هجري قمري، يعني سال 11 هجري و باز هم يک حديث مرتبط به آن ايام را در آنجا ذکر کرده است
حسيني:
بله حتي اگر يک سال عقبتر برگرديم يعني سال 1365، همانطوري که ملاحظه ميفرماييد در تقويمها و سر رسيدهاي همان زمان هم در 24 دي ماه سال 1365 که چهارشنبه هم بوده است، قيد شده است شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها در سال يازدهم هجري قمري. البته نکتهاي را ما بايد در اينجا يادآوري بکنيم که تقويم براي ما اعتقاد ساز نيست، هيچ کسي به خودش اجازه نميتواند بدهد که بر اساس تقويم شريعت خودش را بچيند. براي مثال اگر شما ماه مبارک رمضان را درک کرده باشيد، براي روز اول ماه مبارک شوال، اگر شما منتظر روز اول ماه شوال باشيد، هيچ وقت نميگوييد که چون در تقويم آمده است، پس قطعاً شرع اين را ميگويد. رؤيت هلال ماه شرط است نه اينکه ما مراجعه بکنيم به صرف اينکه تقويم، تقويم ميتواند بعضي وقتها قرينه باشد، يعني حتي اگر شهادت حضرت زهراء سلام الله عليها در تقويمها هم نيامده بود، هيچ اختلالي در عقائد ما نميتوانست به هيچ عنوان به وجود بياورد.
بعد از اينکه آيت الله قزويني شروع کردند پاسخ دادن نسبت به اين قضيه و اينکه عزاداري براي حضرت زهراء سلام الله عليها از امور مستحدثه نيست و آنهايي که در استوديو بودند فهميده بودند که آيت الله قزويني سخني را که ميگويد اينقدر محکم و مستند هست که توانايي رد آن را ندارند، در يک جاي از مناظره از اين اعتقاد و از اين شبهه کاملاً کوتاه آمد و پذيرفتند عزاداري براي حضرت زهراء سلام الله عليها از امور مستحدثه نيست. اعتراف اين آقايان وهابي به مستحدثه نبودن عزاداري براي حضرت زهراء سلام الله عليها را با هم ببينيم
پخش کليپ
ابوشوارب: به طور خلاصه آنچه که شيخ محمد قزويني درباره قضيه هجوم بيان نمودند، مبني بر اينکه اين روايات هجوم از امور تازه و اختراع متأخرين نيست، اين سخن صحيح است که از قديم بوده وجود دارد، اما با اين وجود ساختگي است.
حسيني:
ديديد بعد از پاسخ آيت الله قزويني چگونه کوتاه آمدند، اينها اعتراف کردند که بله از امور مستحدثه نيست عزاداري و در طول تاريخ بوده است، اما گفتند که اين از امور باطل است. حالا فکر ميکنم همين هم غنيمت است که اعتراف کردند که بله از اموري نيست که مستحدثه باشد و الآن بخواهد شيعه همچنين کاري را انجام داده باشد. ثابت شد که تا سال 1365 که اين قضيه بوده است و شهادت حضرت زهراء سلام الله عليها توسط شيعيان به عزاداري پرداخته ميشده است.
شرفي:
بسيارعالي، حالا تا سال 65 و تقويمها را ما در اينجا نمايش داديم، اگر بازهم برويم عقب، ثابت ميشود که اين وهابيها دارند چقدر دروغ ميگويند که حالا استناد ميکنند به تقويمها و يکسري اقوالي که واقعاً خندهدار هست. ما وقتي که مراجعه بکنيم به کتب، کتب روايي، مصادر روايي و اقوال علماء، به کتب تاريخي، ميبينيم اصلاً اين در بين شيعيان يک مسأله ثابتي بوده و همواره براي شهادت حضرت صديقه طاهره فاطمه زهراء سلام الله عليها عزاداري ميکردهاند، به عنوان نمونه کتاب منتهي الآمال، شيخ عباس قمي که از علماي بسيار سرشناس و از محدثين بزرگوار شيعه بودهاند، در اين کتاب بخشي که به حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها ايشان ميپردازند، در فصل سوم از اين کتاب
الفصل الثالث، في وفات الزهراء عليها السلام،
اعلم ان هناک اختلافاً کبيراً في يوم وفاۀ فاطمه عليها السلام
منتهي الآمال في تواريخ النبي و الآل ج 1 ص 195، مولف : الشیخ عباس القمی ، دار النشر : دار المصطفی العالمیه ، الطبعه : الثانیه 1432 ه -2011 م
فصل سوم، در مورد وفات حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها
اختلاف هست بين علماء در تاريخ شهادت حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها.
اما اين اختلاف را ايشان بحث ميکنند، نهايتاً در همان پاراگراف در انتهايش يک نتيجهاي ميگيرند، و ايشان ميگويند که:
ويستحسن العمل بالطريقين في اقامة مجالس العزاء بهذا المصاب، کما هو جار فعلاً
منتهي الآمال في تواريخ النبي و الآل ج 1 ص 195، مولف : الشیخ عباس القمی ، دار النشر : دار المصطفی العالمیه ، الطبعه : الثانیه 1432 ه -2011 م
عمل کردن به دو تاريخ، يعني چه؟ يعني ما بر مبناي دو تاري مجالس عزا را اقامه کنيم، عمل کردن به هر دو خوب هست. يعني ما در هر دو تاريخ شهادت يا وفات، مجالس عزاء برگزار کنيم.
حسيني:
يعني در فاطميه اول و فاطميه دوم
شرفي:
و بعد ايشان ميگويند که: همانطوري که الآن هم علماء و مردم و شيعيان دارند همين کار را انجام ميدهند. يعني در زمان شيخ عباس قمي، ايشان متوفاي 1319 يا 1320 تاريخ شمسي هستند، يعني قبل از وفاتشان، يعني قبل از سال 1320 شمسي اين يک سيره رايجي بوده است بين شيعيان که براي حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها عزاداري ميکردند. در هر دو تاريخ. اين نکته خيلي جالبي هست، حالا باز هم شبکههاي وهابي بيايند به تقويم استناد کنند
حسيني:
اين هم قبل از اينکه اصلاً تقويمي بخواهد به اين شکل و به اين کيفيت نوشته بشود. يک مقدار عقبتر برگرديم، در سال 1272، شخصي به دنيا آمد به اسم شيخ ابراهيم زنجاني، شايد بسياري از بينندگان عزيز ما اسم ايشان را شنيده باشند. در مورد شخصيت ايشان نياز هست که يک مقدار گفتگو بشود و تبيين بشود که شخصيت ايشان به چه صورت بوده است؟ مسائلي که ايشان مطرح ميکرده است، به خصوص در اواخر عمرشان، از يک دوره به بعد خيلي مورد تأييد علماء هم شايد نبوده و يکسري اختلاف نظرها هم شايد وجود داشته است، اما ميدانم بينندگان عزيز که در دوره مشروطه يکمقداري اين تشتت آرا و غبارآلود شدن فضا وجود داشته و ايشان در همان دوران بوده است. و شخصي بود که خارج از کشور بود، در سال 1305 به ايران بر ميگردد. وقتي که ايشان در سال 1305 به ايران بر ميگردد، کارهايی را انجام ميدهد و نقل قولهايی را دارد، خاطرات خودش را در يک کتاب جمعآوري کرده است، کتاب ايشان تحت عنوان سرگذشت زندگي من يا خاطرات ابراهيم زنجاني چاپ شده است، و چاپش هم جديد نيست، خيلي قديمي هست، ظاهراً در آلمان هم به چاپ رسيده است. نکتهاي را در کتاب خاطراتش که اين خاطرات هم به صورت خود نوشت هست، نه ديگر نويس، چون ما يک زمان خاطرات را براي اشخاص ديگران مينويسند، يک زمان خودشان شرح حال خودشان را مينويسند. اين کتاب را خود آقاي ابراهيم زنجاني نوشته است. اگر ما مراجعه بکنيم به کتاب ايشان و همينطور که صفحه اول کتاب را ملاحظه ميفرماييد، مشخصات کتاب هم کاملاً مشخص و واضح است، در صفحه 107 کتاب، ببينيد ايشان مينويسد:
واقعاً ماه جمادي الاولي آمد، در وسط زمستان به هر زحمت و عنوان بود، روضه خواني براي حضرت فاطمه سلام الله عليها داير کرديم.
ايشان در دوره قاجار، دوره ناصرالدين شاه، در حول و حوش 1300 يا شايد قبل از آن، ميآيد مطرح ميکند که ما افرادي که در زنجان بودند براي حضرت زهراء سلام الله عليها عزاداري به پا کرديم. حالا خودشان را هم اگر ما اينجا موضوعيت برايشان قائل نباشيم، نقل ميکند که ما، يعني با ديگران مجالس عزاداري براي حضرت زهراء سلام الله عليها برگزار کرديم. اين نه مربوط به انقلاب هست، بعد از انقلاب هست، نه مربوط به سالهاي اخير است که ما بخواهيم بگوييم اين از امور مستحدثه بوده است. اين موضوع و اين عنوان حداقل مربوط به حول وحوش 100 سال گذشته ميشود. نکته جالب ديگري که هست ما اگر عقبتر برگرديم در دوره مشروطه، ميبينيم که در زمان مشروطه هم براي حضرت زهراء سلام الله عليها مجالس عزاداري برگزار ميشده است. جملهاي است که نقل شده است از آيت الله طباطبايي که در همان دوران مشروطه ايشان فرمودند بالاي منبر:
ما تنها عدالت خانه ميخواهيم، مجلسي که جمعي در آن باشند و به درد مردم و رعيت برسند.
جناب آقاي طباطبايي اين مطلب را در تاريخ اواخر خرداد يا اوائل تير سال 1286 گفتهاند. اگر ما رجوع بکنيم به تبديل تاريخ و تقويم و تاريخ قمري آن موقعها را نگاه بکنيم، مصادف ميشود با 12 و 13 جمادي الاولي سال 1325. اين هم نشان دهنده اين است که اتفاقاً انقلاب ايران زاده فاطميه و عزاداري براي حضرت زهراء سلام الله عليها است، نه آن ادعايی که وهابيها مطرح ميکنند که بله فاطميه و عزاداري براي حضرت زهراء سلام الله عليها زاده انقلاب ايران است. اين نکاتي که جناب آقاي طباطبايي گفتهاند، بقيه هم در منابر مطرح کردند و در همانجا بود که در استارتهاي که در زمان مشروطه زده شد، از منبرهاي فاطميه اين آغاز شد. خيلي جالب است، برخي از افراد حتي از جناب احمد کسروي معلوم الحال هم نقل کردهاند که ايشان در کتاب تاريخ مشروطهشان اشاره کردهاند به اين موضوع که اين اتفاقاتي که در قم و جاهاي ديگر رخ داد و شيعيان حقوق خودشان را در دوران مشروطه مطالبه کردند، آغازش از زماني که بالاي منابري که عزاداري حضرت زهرا سلام الله ميشد، اين عبارات مطرح شد و مردم با همديگر سعي کردند متحد بشوند.
شرفي:
تا اينجا 100 سال يا حتي بيشتر از 100 سال را ما ثابت کرديم. ميخواهيم برويم اصلاً به قرن پنج، يعني تقربیا سالهاي 400 هجري، ما الآن در قرن 15 هجري هستيم، يک مسافرت در زمان به ميزان بيشتر از شايد هزار سال، اگر ما رجوع کنيم به آن کتبي که در آن زمان نوشته شد، از علماي اهل سنت، فردي هست به نام قاضي عبدالجبار معتزلي، ايشان از علماي اهل سنت هستند. از کتاب طبقات الشافعيه، از آقاي ابن کثير که ايشان يک عالم اهل سنت باگرايشهاي سلفيگري هستند، در اين کتاب ايشان را معرفي ميکنند که يکي از علماي اهل سنت است در مورد ايشان گفتهاند که
عبد الجبار بن أحمد بن عبد الجبار بن أحمد ... الهمداني قاضي الري وأعمالها وكان شافعي المذهب وهو مع ذلك شيخ الاعتزال... ومن أجل مصنفاته وأعظمها كتاب دلائل النبوة في مجلدين
طبقات الشافعية ج 1 ص 357، اسم المؤلف: أبو بكر بن أحمد بن محمد بن عمر بن قاضي شهبة الوفاة: 851 ، دار النشر : دارالمدارالاسلامي
ايشان قاضي ري بودهاند، شافعي مذهب هم بودهاند. اين عالم در فقه اين عالم اهل سنت شافعي بود، در کلام گرايشهاي معتزلي را داشتند، يکي از بهترين کتابهاي آقاي عبدالجبار معتزلي کتابي است تحت عنوان دلائل النبوه که در دو جلد هست.
حالا ما رجوع کنيم به همين کتاب از يک عالم اهل سنت شافعي مذهب و معتزلي، در کتابي که بينندگان عزيز هم مشاهده ميکنند، تثبيت دلائل النبوۀ، از همان عالم يعني قاضي عبدالجبار همداني، ميگويند: در زمان قاضي عبدالجبار معتزلي، ايشان ميخواهند در مورد يک پديدهاي يا يک واقعهاي صحبت کنند، ميآيند يکسري اسامي را ذکر ميکنند که مثلاً ابي جبلۀ و اسامي ديگر که اينها اکثرشان علماي فاطميون هستند و در بين آنها علماي شيعه 12 امامي هم ذکر ميشود تا به عنوان نمونه ايشان ميرسند به ابي عبدالله محمد بن النعمان، در صفحه 595، و ابي عبدالله محمد بن النعمان، و بعد مکان سکونتهايی آن علماي را که ايشان اسم بردند ذکر ميکنند که در مورد ابي عبدالله محمد بن النعمان که همان شيخ مفيد رحمۀ الله عليه است، ميگويند: ايشان در بغداد سکونت دارند. و بعد در مورد اين اسامي که ذکر کرد ايشان، آقاي عبدالجبار معتزلي ميگويد:
وكل هؤلاء بهذه النواحي يدّعون التشيع ومحبة رسول الله صلّى الله عليه وسلم وأهل بيته، فيبكون على فاطمة وعلى ابنها المحسن الذي زعموا أن عمر قتله... ويقيمون المنشدين والمناحات في ذلك،
تثبيت دلائل النبوة ج 2/ ص 595، دار التشر :دار العربية
همه اين علماء در اين مناطق، (يعني در بغداد و دمشق و عسقلان) ادعاي شيعه بودن دارند، و ادعايشان اين هست که ميگويند ما محبت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و اهل بيت عليه السلام او را در دل داريم، اينها بر حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها و بر فرزند او گريه ميکنند. (همان عزاداري) و اعتقاد دارند که يک شخصي او را به شهادت رسانده است. (يعني هم حضرت صديقه طاهره را و هم حضرت محسن سلام الله عليه)... و مجالس عزا و مداحي و نوحهسرايي هم برپا ميکنند و گريه ميکنند و عزاداري ميکنند
از جمله که؟ شيخ مفيد رحمۀ الله عليه، در قرن پنجم. و اين ديگر تقويم سال 66 و 65 و اينها هم نيست، علماي متقدم شيعه، به تصريح علماي اهل سنت در همان زمان مجالس عزا ميگرفتند و همين اعتقاد را داشتند
حسيني:
ديديد که عزاداري براي حضرت زهرا سلام الله عليها چه سابقهاي داشته است. ديديم که مربوط به سالهاي اخير نيست، مربوط به حتي قرون اخير نيست، و اين قضايا مربوط به صدر اسلام ميشود. اگر ما مراجعه بکنيم به عبارات آقا امير المؤمنين عليه السلام به هنگام کفن و دفن حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها در آنجا هم عبارات عزاداري آقا اميرالمؤمنين عليه السلام را ميبينيم و اين ثابت ميکند که عزاداري براي حضرت زهرا سلام الله عليها از همان زمان مداوم بوده است تا به امروز که ما داريم براي حضرت عزاداري ميکنيم و ايام فاطميه را به عزا ميپردازيم. البته خب اينها ديگر اعتراف کردند که بله عزاداري براي حضرت زهرا سلام الله عليها از امور مستحدثه نيست، از امور قديمي بوده است. اما يک اشاره کرد جناب ابوشوارب که اين قضايا باطل هست و نکتهاي را گفتند که اين عزاداري براي حضرت زهرا سلام الله عليها در کتب شيعيان وجود دارد، نقل به مضمون ميکنم، يعني اين را پذيرفتند، اما گفتند روايت از معصوم بايد بياوري، روايت شما از معصوم کجاست؟ سؤال اين آقا را ميبينيم و بر ميگرديم بازهم در خدمتتان هستيم.
پخش کليپ:
ابوشوارب: بحثهاي ما در قسمتهاي گذشته به روشني ثابت کرد که علماي شيعه حتي يک روايت صحيح در اثبات اين هجوم ندارند. اصلاً هيچ روايتي با سند صحيح در اثبات اين هجوم وجود ندارد.
کارشناس المستقله: ميگويند که مذهب آنها بر اساس پيروي از کلام معصومين برپا شده است، منظور از معصوم نزد شيعه حضرت علي و فرزندانش و نوادگان ايشان تا امام دوازدهم ميباشد. خيلي خوب کلام معصوم دراين رابطه کجاست؟ کلام معصوم به اعتراف خود شيعه موجود نميباشد. نه حضرت علي بن ابي طالب در اين مورد سخن گفته است، و نه حضرت فاطمه زهرا که صاحب اين قضيه است.
حسيني:
ادعا کردند که هيچ روايت صحيح السندي در کتب شيعه در مورد شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها و يا حمله به منزل ايشان وجود ندارد. درخواستشان هم اين بود که از معصومين بايد روايت بياوريد و تا آقا امام حسن عسکري عليه السلام را ايشان نام بردند که از اينها بايد روايتي وجود داشته باشد.
شرفي:
خيلي جالب هست حضرت آيت الله قزويني آنجا رواياتي را از کتب شيعه قرائت کردند، تصحيح سندي هم کردند، از اقوال علماء هم آوردند که تصحيح کرده بودند روايات را و حتي شرح داده بودند الفاظ و کلماتي که در آن روايات وجود داشت و آن کساني که در آنجا در مناظرات حاضر بودند واقعاً پاسخي هم نداشتند و به همين دليل شبکههاي وهابي فارسي زبان مجبور شدند که اين بررسي روايات شيعه را از مناظراتي که از شبکههاي خودشان پخش کردند، به صورت کلي حذف و سانسور کنند و هرگز هم آنها پخش نشد. با همديگر برويم کليپ را ببينيم که حضرت آيت الله قزويني چگونه استدلال کردند به اين روايات، در خدمتتان خواهيم بود
پخش کليپ:
آيت الله قزويني: روايت ديگري را محمد بن يحيي از عمرکي بن علي عن علي ابن ابوجعفر از برادرش امام کاظم عليه السلام: فاطمه عليها السلام صديقه و به شهادت رسيده است. الکافي، جلد يک، صفحه 458. رجال سند اين روايت به اين شرح است: محمد بن يحيي، ثقه و از شيوخ کليني است. العمرکي بن علي، نجاشي او را توثيق نموده است. علي ابن جعفر، شيخ طوسي او را در کتاب الفهرست خود صفحه 151 توثيق نموده است. مرحوم آيت الله العظمي شيخ جواد تبريزي قدس سره در کتاب صراط النجات خود ميگويد: صراط النجات جلد سوم صفحه 441 با سند معتبر از امام کاظم عليه السلام روايت شدهاست که آن حضرت فرمود: فاطمه زهرا سلام الله عليها صديقه و به شهادت رسيده است. اين روايت ظهور در مظلوميت و شهادت آن حضرت دارد و نيز اين روايت را روايت بحار، جلد چهل و سه، باب هفتم شماره يازده، به نقل از دلائل الامامه طبري با سند معتبر از امام صادق عليه السلام تأييد ميکند که سبب وفات فاطمه سلام الله عليها اين بوده است که قنفذ غلام عمر، به امر مولايش با غلاف شمشير ضربهاي بر فاطمه سلام الله عليها وارد ساخت که از آن ضربه محسن عليه السلام سقط گرديد. علامه سيد جعفر عاملي حفظه الله تعالي در کتاب خود از امام حسن سلام الله عليه روايتي را نقل ميکند که آن حضرت با خطاب به مغيره ابن شعبه ميفرمايد: تو آن کسي هستي که فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم را مورد ضربه قرار داديی تا اينکه او را مجروح ساختي و موجب سقط جنين او گرديدي. الاحتجاج طبرسي، جلد اول، ص 414. همچنين روايت ديگري از امام صادق عليه السلام و امام جواد و امام هادي و امام عسکري عليهم السلام وارد شده است که تمام اين روايات را علامه سيد جعفر مرتضي عاملي در کتاب مأساۀ الزهراء سلام الله عليها، جلد دوم ، از صفحه 40 تا 150 جمع آوري نموده است. و روايات شيعه در اين رابطه فراوان و به حد استفاضه رسيده است و کثرت روايات موجب تقويت و تأييد بعضي براي بعضي ديگر شده است. و به اين شکل مورد ظلم قرار گرفتن و به شهادت رسيدن حضرت زهراء سلام الله عليها ثابت ميگردد.
شرفي:
خب با همديگر ديديم کليپ را که حضرت آيت الله قزويني، رواياتي را از کتب شيعه خواندند از کتاب کافي و از کتاب دلائل الامامۀ و حتي از کتاب الاحتجاج، از ائمه معصومين عليهم السلام قرائن متعدد آوردند
حسيني:
مناظرهای که در شبکههاي وهابي فارسي زبان پخش کردند سؤال وجود داشت و پاسخ آيت الله قزويني را ديدید ولی اين بخش هم به صورت کامل حذف شده بود
شرفي:
اما اينجا ما فقط ميخواهيم روايت کافي را که حضرت آيت الله قزويني هم به آن اشاره داشتند، نمايش بدهيم، کتاب اصول کافي، از شيخ کليني رحمۀ الله عليه، روايتی که حضرت آيت الله قزويني هم به آن اشاره داشتند در باب مولد الزهراء فاطمۀ عليها السلام
بَابُ مَوْلِدِ الزَّهْرَاءِ فَاطِمَةَ ع
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّه
الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج1 ؛ ص458
روايت خيلي واضح است. سند هم صحيح است، حضرت آيت الله قزويني هم اشاره داشتند و علماي زيادي هم اين روايت را تصحيح کردند که حالا ديگر ما فرصت نداريم به تصحيح مثلاً علامه مجلسي، مجلسي اول، مجلسي دوم و سایر علماء اشاره کنيم. اما روايت خيلي واضح هست، دلالتش صريح است که حضرت زهراء سلام الله عليها به شهادت رسيد. روايت از امام کاظم عليه السلام نقل شده است و حضرت آيت الله قزويني هم به همين مطلب اشاره داشتند. يکي از معصومين، خود اينها هم طلب کردند که از امام معصوم روايت بياوريد
حسيني:
جالب است بدانيد که بعد از اينکه آيت الله قزويني از معصوم آورند و بررسي سندي هم کردند، و ثابت شد که اين روايت در کتب شيعه وجود دارد، سندش هم صحيح هست، اين آقايان وهابي که در شبکه المستقله بودند، هيچ پاسخي نتوانستند به اين روايت بدهند. اما يک سؤال ديگري مطرح کردند، همان افرادي که در آن استوديو درخواست کرده بودند که بله روايت از معصومين بياوريد، و تعريف معصومين هم در نزد شيعه مشخص است و تا آقا امام حسن عسکري عليه السلام را خود الحسيني هم نام برد، اينجا يک مقداري موضع خودشان را تغيير دادند، و با خودشان فکر ميکردند که شايد بتوانند يک راه فراري پيدا بکنند. يک سؤال ديگري را پرسيدند، با همديگر ببينيم.
پخش کليپ:
صباح الخزاعي: من يک سؤال از شما ميپرسم، امام صادق هنگامي که مذهبش را تأسيس نمود، آيا ميگفت که ابوبکر و عمر خانهاي حضرت فاطمه را به آتش کشيدند؟! آيا دليلي داري که امام جعفر صادق هنگامي که مذهبش را تأسيس نمود، گفته باشد عمر بن الخطاب پهلوي حضرت فاطمه را شکسته است؟
حسيني:
اين هم سؤال ديگري شد! آقاياني که تا حالا ميگفتند از معصوم روايت بياوريد، البته همين قطعه و همين قسمت هم از مناظره المستقله شبکههاي وهابي فارسي زبان حذف کردند، چون ميدانستند بعدش چه اتفاقي افتاد. اين آقا آمد گفت نه، روایت از آقا امام صادق عليه السلام بياوريد، چرا از امام موسي کاظم عليه السلام ميآورید؟ چرا از امام جواد عليه السلام ميآوريد؟ از امام صادق عليه السلام بياوريد. رئيس مذهب شما امام صادق عليه السلام است. براي اينکه بتوانند يک راهي براي فرار خودشان از اين مخمصهاي که در مناظره المستقله گير کرده بودند و هيچ راه فراري در مقابل آيت الله قزويني نداشتند، بتراشند و فرار بکنند. اما همين را هم آيت الله قزويني پاسخ دادند، پاسخ آيت الله قزويني به درخواستشان مبني بر آوردن روايتي از امام صادق عليه السلام
پخش کليپ:
آيت الله قزويني: روايت ديگري را محمد ابن جرير طبري شيعي در کتاب دلائل الامامۀ از امام صادق عليه السلام روايت نموده است، قنفذ غلام عمر به امر مولايش با غلاف شمشير ضربهاي بر فاطمه سلام الله عليها وارد ساخت که از آن ضربه محسن عليه السلام سقط گرديد و به مرض شديدي مبتلا شد که از آن پس به هيچ يک از کساني که او را مورد آزار و اذيت قرار دادند اجازه ملاقات نداد. اين روايت از حيث سند صحيح ميباشد، چون رجال سند عبارتند از: محمدبن هارون تلعکبري که نجاشي در کتاب رجالش صفحه 79 اورا توثيق نموده و از خداوند براي او طلب رحمت نمودهاست. هارون بن موسي بن احمد که داراي وجاهت خاصي ميان علماي ما بوده و ثقه و مورد اعتماد بوده وهيچ طعني بر او وارد نشدهاست. رجال نجاشي، ص 439. محمد بن همام بن سهيل که نجاشي او را توثيق کردهاست. احمد بن خالد برقي که از اصحاب اجماع و موثق ميباشد. احمد بن محمد عيسي رئيس قميين که در اعلا مرتبه وثاقت بوده است. عبدالرحمن بن ابي نجران، نجاشي درباره او گفته است: او ثقه است. عبدالله بن سنان؛ به اجماع علماي شيعه او راوي ثقه است. عبدالله بن مسکان، از اصحاب اجماع است و وثاقتش مورد اجماع علماي شيعه است. ابوبصير اسدي نيز ثقه و از اصحاب اجماع ميباشد.
حسيني:
بله ملاحظه فرموديد آيت الله قزويني بلافاصله همين روايتي که اينها خواسته بودند از امام صادق عليه السلام بياوريد را آيت الله قزويني آوردند، تا بهانه و راه بهانه براي اين وهابيها هم بسته بشود
شرفي:
و جالب اينکه اين روايت را چند بار هم خواندند. يعني حتي ممکن بود آشنا بودند با اين روايت، ولي خواستند يک بهانهاي بياورند و دوباره اين سؤال را مطرح کردند و حضرت آيت الله قزويني باز هم پاسخ دادند
حسيني:
فلذا شبکههاي وهابي فارسي زبان کلاً صورت مسأله را حذف کردند، هم سؤال اين آقايان وهابي را در مورد درخواستشان از روايت امام صادق عليه السلام حذف کردند و هم پاسخ آيت الله قزويني را با جايش کلاً حذف کردند که ديگر شبکههاي وهابي فارسي زبان کلاً درگير اين موضوع نخواهند بشوند
شرفي:
اما يک بهانه جديد، يعني بعد از اينکه حضرت آيت الله قزويني دارند به همه سؤالات پاسخ ميدهند. آقاي ابوشوارب گفتند خب شما از امام کاظم عليه السلام روايت خوانديد، از امام صادق سلام الله عليه روايت خوانديد، گفتند اصلاً مگر امام صادق يا امام کاظم عليهما السلام در آنجا بودند؟ مگر حضور داشتند؟ خوب خود اينها سؤال کرده بودند که از امام کاظم عليه السلام بياوريد، از امام صادق عليه السلام بياوريد، يا هرکدام از ائمه اثنا عشر عليهم السلام. اما خيلي جالب هست وقتي که حضرت آيت الله قزويني اين روايات را خواندند مجبور شدند اين سؤال را طرح کنند. حالا ببينيم که آقاي ابوشوارب چه اشکالي را در آنجا مطرح کردند که بنده توضيحات کلي را در موردش دادم، در خدمت بينندگان عزيز خواهيم بود.
پخش کليپ:
ابوشوارب: شما براي ما از امام کاظم سلام الله عليه و امام صادق سلام الله عليه روايت ميخوانيد، آيا امام کاظم در روز حادثه در آنجا حضور داشته است؟ آيا امام صادق در روز حادثه در آنجا حضور داشته است؟
شرفي:
آقاي ابوشوارب در حالي که خود آنها سؤال مطرح کردند از امام صادق عليه السلام بياوريد از ائمه ديگر بياوريد، خودشان بهانهاي جديدي را ساختند و گفتند مگر اصلاً امام صادق عليه السلام در روز واقعه در زمان هجوم در آنجا بودند که واقعه را ببينند؟ پس نميتوانند نقل کرده باشند! و اگر هم نقل کرده باشند، صحتش ثابت نيست، و همينطور امام کاظم و سایر روايات از ائمه معصومين عليهم السلام. و اين هم در شبکههاي وهابي فارسي زبان سانسور شد، اين اشکالات و اين مباحث در مورد روايات شيعه به صورت کلي حذف شد، مثل همين کليپ؟
حسيني:
چرا اين کليپ را سانسور کردند؟ اين سؤالشان را چرا سانسور کردند؟
شرفي:
چون همين را باز هم آيت الله قزويني پاسخ دادند و آنها ديگر در برابر پاسخ آيت الله قزويني پاسخ نداشتند. حالا ببينيم حضرت آيت الله قزويني چه پاسخي دادهاند؟ ان شاءالله برخواهيم گشت و با ادامه در خدمت شما خواهيم بود.
پخش کليپ:
دکتر ابوشوارب گفتند: امام صادق سلام الله عليه در صحنه حاضر نبوده است، بله حاضر نبودند، ولي امام صادق سلام الله عليه ميفرمايد: هر روايت و يا حديثي که من نقل ميکنم از پدرم و او از پدرش و او از پدرش و او از جدش رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل ميکند. و آيت الله العظمي بروجردي حدود 70 روايت در کتابش جامع احاديث شيعه نقل کرده است منبي بر اينکه روايات امام صادق و امام باقر و حتي امام عسکري سلام الله عليهم اجمعين همه از پدرانشان با سند از علي بن ابي طالب از رسول الله خدا صلي الله عليه و آله و سلم ميباشد.
شرفي:
بينندگان عزيز ديديد چه کليپي را سانسور کرده بودند؟ اين هم سانسور و حذف شد، چون در برابر اين پاسخ ديگر پاسخي نبود. و خود آنها هم ساکت شدند و اعتراضي نکردند. حضرت آيت الله قزويني فرمودند در کتاب جامع احاديث الشيعه اثر حضرت آيت الله بروجردي، در آنجا 70 روايت را آوردند که مضمون اين روايات اين هست که هر آنچه که ائمه عليهم السلام نقل ميکنند، ميرسد به پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم، با واسطه، يعني مثلاً اگر حديثي را امام کاظم عليه السلام يا امام صادق عليه السلام نقل ميکنند، اين را از پدرانشان نقل ميکنند و با واسطه ميرسد به وجود نازنين پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، و اين خيلي واضح است، وقتي که اين روايات ثابت شد، و ايشان فرمودند 70 روايت و ميتوانيم بگوييم مضامينش متواتر هست با اين مضمون روايات در کتب شيعه که ائمه هر چه که نقل کنند، با واسطه از پدران خودشان هست و ميرسد به وجود نازنين پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و يا آقا اميرالمؤمنين عليه السلام و در نتيجه آن اشکال انقطاعي که گرفتند که اين روايات مرسل هست، مقطوع هست، يا خود ائمه عليهم السلام آنجا حضور نداشتند، اين روايات کاملاً ثابت و صحيح است، چون مسند هست تا زمان خود پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم
حسيني:
جالب است خودشان درخواست کردند از امام صادق عليه السلام از امام موسي کاظم عليه السلام بياوريد، بعد خودشان گفتند نه اينها که در حادثه وجود نداشتند! خب آيت الله قزويني هم پاسخشان را دادند. چون شبکههاي وهابي هيچ پاسخي و ردي بر اين پاسخ آيت الله قزويني نداشتند، باز هم صورت مسأله پاک شد، باز هم توضيحات آيت الله قزويني در اين خصوص هم از مناظره حذف و سانسور شد. آقايان وهابي که در شبکه المستقله بودند، ديگر احساس کردند واقعاً راهي براي فرار باقي نمانده است، از هر معصومي که خواستند، آيت الله قزويني روايت آوردند، بررسي سندي کردند، و روايت را تصحيح کردند، و تصحيح علماي شيعه را هم در اين مورد آوردند. و احساس کردند ديگر اين راه را ادامه بدهند، ديگر به ضررشان است. آمدند تخصيص کتابي زدند، يعني گفتند حالا شما از معصومين روايات را آورديد، پاسخي هم نداشتند، نه شما در مورد مظلوميت حضرت زهرا سلام الله عليها، تأکيد ميکنم مظلوميت حضرت زهرا سلام الله عليها از نهج البلاغه براي ما بياوريد.
پخش کليپ:
ابوشوارب: از شما ميخواهم مثلاً از نهج البلاغه سخني از امام علي بياوريد که در مورد مظلوميت حضرت زهرا عليها السلام باشد. نهج البلاغه مجموعهاي از اقوال امام علي بن ابي طالب کرم الله وجهه است که درود خدا بر او و بر اهلبيت او باد.
حسيني:
جناب ابوشوارب گفتند آيا در نهج البلاغه مطلبي راجع به مظلوميت حضرت زهرا سلام الله عليها آمده است يا خير؟ آيت الله قزويني که در آن مناظره حضور داشتند، پاسخ را به آقاي شوارب دادند. پاسخ آيت الله قزويني را با هم ببينيم.
پخش کليپ:
آيت الله قزويني: اما در مورد آنچه که دکتر هاشمي در رابطه با قضيه شهادت حضرت فاطمه سلام الله عليها يا مظلوميت ايشان مطالبه کردند، اينکه آيا از زبان حضرت علي عليه السلام در نهج البلاغه کلامي صادر شده است يا نه؟ همچنين بعضي از عزيزان حاضر در استوديو گفتند: که اين قضيه در نهج البلاغه نيست. در حالي که در نهج البلاغههاي موجود در اينترنت و يا در هرکتابخانهاي، خطبه 202 وجود دارد، اميرالمؤمنين سلام الله عليه در وفات حضرت زهرا سلام الله عليها اينگونه فرموده است: امانت بازگردانده شده و گروگان باز پس گرفته شد. اما اندوهم دائمي است، يعني اندوه آن حضرت در مورد شهادت حضرت فاطمه سلام الله عليها و شبهايم همراه بيداري است. تا زماني که خداوند مرا به تو ملحق کنند. اين را خطاب به رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم ميفرمايد. حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: يا رسول الله دخترت تو را آگاه خواهد کرد که امت تو در ستم کردن به وي اجتماع کرده بودند. پس سرگذشت وي را از او بپرس. اين در حالي است که هنوز فاصلهاي با زمان حيات تو نيفتاده و يادت فراموش نگرديده. اينها سخن امير المؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه خطبه 202 است. امام حسين عليه السلام اين قضيه را از پدرش اميرالمؤمنين سلام الله عليه در کتاب کافي جلد اول ص 458 نقل ميکند. همچنين محمد ابن جرير طبري از امام حسين عليه السلام در دلائل الامامه، ص 138 و شيخ مفيد در کتاب الامالي ص 282 نقل ميکند. اين قضيه در نهج البلاغه و کتب معروف شيعه ذکر شدهاست.
حسيني:
ملاحظه فرموديد بينندگان عزيز! آيت الله قزويني همانجا پاسخ اينها را دادند، از نهج البلاغه عباراتي که دلالتي بود که درخواست کرده بودند، آنها را آيت الله قزويني آوردند و بلافاصله به ايشان پاسخ دادند. اما ما به همان عبارت در نهج البلاغه مراجعهاي بکنيم، چون کتاب شريف نهج البلاغه ديگر در دسترس همه هست، که خود بينندگان عزيز هم مراجعه بفرمايند و مظلوميت حضرت زهرا سلام الله را در نهج البلاغه ببينند. اين کتاب شريف نهج البلاغه هست که ملاحظه ميفرماييد. در خطبه 202 آقا اميرالمؤمنين علي عليه السلام، ايشان اين خطبه مربوط به زماني است که داشتند مراسم کفن و دفن حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها را انجام ميدادند و ايشان را در قبر ميگذاشتند، اميرالمؤمنين عليه السلام در سخني که با نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله وسلم داشت، دقت کنيد بينندگان عزيز عبارات را، واقعاً دقت کنيد ببينيد اميرالمؤمنين چه فرموده است؟
فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا
نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ص320
اي نبي خدا من آن وديعه و آن امانتي را که به من داده بودي را دارم بهت بر ميگردانم. و اين را به صاحبش بر ميگردانم. اما حزن من ديگر پاياني ندارد و شبهاي من همه شب زندهداري است از غم از دست دادن حضرت زهرا سلام الله عليها. اين غم من تا زماني که من هم بيايم پيش تو، يعني من علي هم بميرم، اين غم حضرت زهرا در دل من ادامه دارد. يا رسول الله؛ دخترت دارد ميآيد، حضرت زهرا دارد به شما ملحق ميشود، خبر خواهد به تو، به زودي به تو خبر خواهد داد،
هر چند خيلي اوقات آدم سعي ميکند از کنار اين عبار بخاطر سنگينياش رد بشود. اما فکر ميکنم جايش است که اينها را مطرح کنيم، عبارت هضم، ما در تعبير عاميان هم که استفاده ميکنيم، براي مثال ميگوييم غذا هضم شد، يعني پودر شد، نابود شد، له شد، اميرالمؤمنين عليه السلام ميفرمايد امتت پشت به پشت هم دادند بر هضم حضرت زهرا سلام الله عليها، حضرت زهرا سلام الله عليها را نابود کردند. و بعد اميرالمؤمنين عليه السلام ميفرمايد که سؤال کن از حال حضرت زهرا سلام الله عليها، چه گذشته است بر حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها؟ اين عباراتي است که در نهج البلاغه در خطبه 202 آقا اميرالمؤمنين در هنگامي که اميرالمؤمنين علي عليه السلام حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها را در قبر ميگذاشتند، آمده است. حالا بينندگاه عزيز بايد قضاوت بکنند آيا واقعاً اين مظلوميت حضرت زهرا سلام الله عليها در نهج البلاغه آمده است يا نه؟
شرفي:
واقعاً اين خطبه نهج البلاغه شريف خطبه دردآوري هست و دلالت آن، چيزي فراتر از مظلوميت هست. يعني شهادت را هم ثابت ميکند. اما آن آقاي ابوشوارب درخواستشان اين بود که مظلوميت را از نهج البلاغه بياورید. خب حضرت آيت الله قزويني همين خطبه را اشاره داشتند و خطبه در آنجا قرائت شد، اما خود همان آقاي ابوشوارب ببنيم در مورد آن خطبه که گفته بودند از نهج البلاغه مظلوميت را بياوريد و حضرت آيت الله قزويني همين را خواندند، چه اشکالي گرفتند و چه سؤالي را مجدداً در مورد اين خطبه مطرح کردند؟
پخش کليپ:
ابوشوارب: با وجود همه زيباييهايي که در خطبه 202 نهج البلاغه قرائت نموديد، تأکيد دارم که اين خطبه به موضوع مورد بحث ربطي ندارد. ميفرمايد: امانتي که من سپرده بوديد هم اکنون بازگردانده شد و اندوهم هميشگي است. کجا دلالت ميکند که او کشته شده است؟ کجا دلالت ميکند که او شهيد شدهاست؟
شرفي:
آقاي ابوشوارب گفتند اين خطبهاي که شما اينجا خوانديد، هيچ ارتباطي با شهادت ندارد. خب در مورد نهج البلاغه بر گرديم به سؤال اول آقاي ابوشوارب، گفتند مظلوميت را از نهج البلاغه بياوريد، نگفتند شهادت را بياوريد. حضرت آيت الله قزويني هم مظلوميت را ثابت کردند. اما به اين اشکال مجدداً پاسخ داده شد. يعني حضرت آيت الله قزويني شهادت را هم از نهج البلاغه ثابت کردند با استناد به اين خطبه، کليپش را با هم ببينيم.
پخش کليپ:
آيت الله قزويني: در قسمتهاي قبلي برنامه روايتي را از امام امير المؤمنين عليه السلام در نهج البلاغه خطبه 202 خواندم که حضرت در آن روايت ميفرمودند: به زودي دخترت تو را از اجتماع امت تو براي ظلم و ستم به او با خبر خواهد ساخت. و اما راجع به معناي تضافر، شيخ حبيب الله خويي رضوان الله تعالي عليه در کتابش منهاج البراعه جلد سيزدهم صفحه 14 ميگويد: معناي تضافر امت اشاره دارد به آن چيزي که از آنها صادر شده است، که عبارت است از شکستن پهلو و سقط جنين آن حضرت. اين است معناي تضافر الامۀ علي هضم فاطمه. شيخ کليني نيز همين روايت را از امام حسين سلام الله عليه در کافي جلد اول، صفحه 458 و محمد ابن جرير طبري در دلائل الامامه صفحه 138 و شيخ مفيد در کتاب الامالي خود صفحه 282 نقل نمودهاند.
شرفي:
خب ملاحظه فرموديد بينندگان عزيز اين پاسخ علمي، مستدل و کوبنده آيت الله قزويني بود که از شبکههاي وهابي فارسي زبان پخش نشد و اين را هم بريدند، حذف و سانسور کردند در کنار سایر سانسورهاي شان.
حسيني:
بله ديديد که آيت الله قزويني چه پاسخي را دادند و برداشتي که علماي ما هم از اين عبارت دارند و واقعاً هم عبارت نهج البلاغه دال بر شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها را خواندند و شبکههاي وهابي هم باز طبق معمول مجبور شدند حذف بکنند. اينجا بود که وهابيها در شبکه المستقله واقعاً مستأصل شده بودند.
شرفي:
دچار يک نوع جنون شدند در حقيقت
حسيني:
واقعاً اصلاً ديگر حرفهايی که ميزدند بي مربوط شد و بعد از اينکه هر درخواستي که داشتند آيت الله قزويني پاسخ را آوردند و به صورت مستند آن را اثبات کردند و استدلال آيت الله قزويني را ديدند که واقعاً خدشهاي نميشود در آن وارد کرد، يک درخواست خيلي مضحک و خنده داري داشتند از آيت الله قزويني. خب شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها و مظلوميت حضرت زهرا سلام الله عليها در روايات آقا اميرالمؤمنين عليه السلام هم آمده بود و آيت الله قزويني روايات را در المستقله قرائت کردند که ما بخش هايش را هم در اين برنامه تقديم حضور شما کرديم. اما آمدند سؤال پرسيدند و گفتند بله شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها از زبان خود حضرت زهرا سلام الله عليها چرا نيامده است؟ روايات قضاياي هجوم و شهادت را از زبان خود حضرت زهرا سلام الله عليها و اميرالمؤمنين عليه السلام درخواست کردند! کليپش را با هم ديگر ببينيم
پخش کليپ:
ابوشوارب: همچنين آيت الله قزويني و ديگر علماي شيعه که در اين مناظرات شرکت داشتند و مراجع پشت سرشان بودند، مطلقاً عاجز بودند از اينکه يک روايت صحيح و يا حتي غيرصحيح که منسوب به امام علي بن ابي طالب باشد، که در آن امام علي از وقوع اين جنايت در حق فاطمه و شکستن پهلو و سقط جنين او سخن بگويد. اين مسألهاي تمام شده است، حتي يک روايت از صاحبان قضيه وجود ندارد. اي سروران من!
الهاشمي: عمر بن خطاب اين شخصيتي که از طرف برادران شيعه ما متهم به تهمت بزرگي گرديده است، که تا اين لحظه حتي يک دليل مشخص براي اثبات اين ادعاي خود نه از فاطمه زهرا و نه از علي بن ابي طالبي نياوردهاند. حتي هم يک نص!
الحسيني: نه حضرت علي بن ابي طالب در اين مورد سخن گفته است و نه حضرت فاطمه زهرا که صاحب اين قضيه است.
حسيني:
بله ملاحظه فرموديد درخواست اينها ديگر به چه صورت بود؟ يعني هر سؤالي را سعي ميکردند اينها بتراشند که آيت الله قزويني پاسخ نداشته باشد. همين سؤال را آيت الله قزويني پاسخ داده بودند، در قسمت قبل ديديم از آقا اميرالمؤمنين عليه السلام روايتي را آورده بودند و جداي از اين پاسخ ها، آقاي حسن بن فرحان المالکي که از بينندههاي اين شبهاي مناظره بود، وقتي که اين سؤال مضحک شبکه المستقله را ديده، يک عکسالعملي نشان داده است که جالب است، باهمديگر ببينيم، آقاي بن فرحان به عنوان يک سني مذهب، به عنوان يک شخص سعودي، چه نکاتي را راجع به اين سؤال خندهدار شبکه المستقله مطرح ميکند؟
پخش کليپ:
حسن بن فرحان المالکي: يادم ميآيد سؤال عجيبي که در شبکه المستقله طرح شد: آيا روايت صحيحي از حضرت زهرا و امام علي مبني بر ذکر مصيبتشان وجود دارد؟ دائم هم اين سؤال را تکرار ميکردند! اين سؤال علمي نيست، چرا علمي نيست؟ (آيا ميتوانيد) يک روايت از خود پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بياوريد که گروهي در طائف او را با سنگ ميزدند؟ بقيه مردم اين داستان را نقل کردهاند و داستان نيز صحيح است. (در المستقله) دائم ميگفتند يک روايت بياوريد (از خود حضرت زهرا و امام علي)! (آيا ميتوانيد) يک روايت از خود پيامبر صلي الله عليه و آله بياوريد که قريش بر سر و گردن ايشان در هنگام سجده شکمبه ميريختند؟ چنين روايتی از خود پيامبر وجود ندارد. و ما ميخواهيم از صاحب قصه نقل شده باشد نه از ديگران. مدام هم (در المستقله) اين سؤال را تکرار ميکردند. آيا ميتوانيد يک روايت از خود پيامبر بياوريد که در جنگ احد دندان و گونه هايش شکسته شده باشد؟ هرگز از خود پيامبر که صاحب اين ماجراست، اين روايت را پيدا نخواهيد کرد. اما از ديگران که اين قضايا را ديدهاند، (ميتوان پيدا کرد). (آيا ميشود) ما اينجا بگوييم نه! تنها از خود صاحب قصيه بياوريد، (مانند درخواست شبکه المستقله). اين سؤال غير علمي است، يا لااقل براي هر صاحب مصيبتي حتمي نيست. هر صاحب مصيبتي (که نبايد از آن مصيبت صحبت کند). مثلاً يک روايت از خود امام حسين بياوريد که او کشته شده است! يا اينکه فردی او را کشته است. امام حسين کشته شده است، چگونه به ديگران خبر بدهد؟! دائم هم (در المستقله) با ژست خاصي تکرار ميکردند که يک روايت (از حضرت زهرا و امام علي مبني بر هجوم) بياوريد.
حسيني:
بله ملاحظه فرموديد آقاي حسن بن فرحان گفتند اصلاً اين سؤال سؤال خنده داري است! روايتي داريم از نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله وسلم که در مورد مظلوميت خودشان و در مورد قضايايی که آقاي بن فرحان حالا سند صحيح داشته باشيم يا غيره؟! خب سؤال به صورتي که حتي خود سعوديها هم ديگر صدايشان درآمد! ابن فرحان را واقعاً بايد به ايشان بگوييم آقاي ابن فرحان علت طرح همچنين سؤالي اين بود که اين آقايان وهابي واقعاً ديگر جوابي نداشتند به پاسخهاي آقاي قزويني بدهند و سؤالي هم نداشتند که طرح بکنند. يعني زمانی هست شخص پاسخي ندارد نسبت به نکتهاي که طرف مقابل ميگويد مطرح بکند، ولي سؤال دارد همچنين سؤال بپرسد، اما اينها سؤالهايشان ديگر در المستقله ته کشيده بود.
شرفي:
بله و وقتي که سؤالاتشان ته کشيد، کلاً بحث علمي را گذاشتند کنار، و آمدند يک ادعاي بسيار بسيار خطرناکي را که در راستاي همان تفرقه انگيزي بود مطرح کردند. آقاي صباح الخزاعي وقتي ديدند ديگر همه مسائل علمي مطرح شد و آيت الله قزويني پاسخ دادند، گفتند آقا اگر هجوم ثابت هست، اگر کسر ضلع ثابت هست، اگر سقط جنين ثابت هست، خب بايد هر شيعهاي يک شمشير بردارد و برود اهل سنت را بکشد، ديگر نميتوانيم حرف از برادري و وحدت بزنيم، بايد همديگر را بکشيم. خيلي نتيجه گيري عجيب غريب و خندهدار هست. کليپ را با همديگر ببينيم، در خدمتتان خواهيم بود.
پخش کليپ:
صباح الخزاعي: اگر من بگويم عمر و ابوبکر در اين قضيه نقش داشتهاند، پس بايد شمشيرم را بردارم و دوستان اهل سنتم را بکشم!
شرفي:
خب عجز و درماندگي وهابيهاي شبکه المستقله باعث شد بيايند يک همچنين مسأله مضحک را مطرح کنند، که ديگر خب بايد به جان هم بيفتيم و همديگر را شيعه و سني بکشيم، به خاطر اينکه همچنين رواياتي ثابت هست. بعد از اينکه نتوانستند مباحث علمي را جمع بکنند
حسيني:
و اين نشان دهنده اوج ضعف وهابيها در مباحث علمي است که وقتي که يک نتيجه گيري ميشود، يک قضيه در تاريخ اسلام مسلم ميشود، ميخواهند از آن ايجاد فتنه بکنند! خب چه ربطي دارد، اگر صدر اسلام اين هجومي رخ داده است، خب چرا بايد شيعيان اين تقاص را از اهل سنت بگيرند؟ اين خيلي واضح و مسلم است و نشان دهنده اين است که اينها در المستقله دوتا هدف داشتند، يا اعتقادات شيعيان را زير سؤال ببرند يا ايجاد فتنه بکنند. که اينها وقتي که ديدند نميتوانند اعتقادات را زير سؤال ببرند، شروع کردند به فضاسازي براي اختلاف افکني بين شيعيان و اهل سنت. اما اين برنامه هم که تقديم حضورتان سؤالهايی در آن مطرح شد، مباحثي در آن مطرح شد که ما دوست داريم بيايند وهابيها به اينها پاسخ بدهند، همانهايی که آمدند سانسور کردند نسبت به اين قضايا پاسخگو باشند؟
اينکه چرا آقايان گفتند که عزاداري از امور مستحدثه است، بعد که آيت الله قزويني پاسخ دادند، اعتراف کردند که عزاداري از امور مستحدثه نيست، دروغ ميگفتند آقاياني که ادعا ميکردند از امور مستحدثه هست.
بعد آمدند گفتند چرا در کتب شيعه اصلاً بحث شهادت وجود ندارد، در روايات معصومين نيست و بعد آيت الله قزويني وقتي از امام موسي کاظم عليه السلام و از بقيه معصومين عليهم السلام روايت آوردند، گفتند نه از امام صادق عليه السلام بياوريد. وقتي که از امام صادق عليه السلام آوردند گفتند نه امام صادق که در آنجا حضور نداشته است،
وقتي که آيت الله قزويني اين را پاسخ دادند، گفتند از نهج البلاغه مظلوميت بياوريد. آيت الله قزويني وقتي که مظلوميت حضرت زهرا سلام الله عليها را از نهج البلاغه آوردند، گفتند اينکه شهادت نبود! وقتي که آيت الله قزويني شهادت را از نهج البلاغه اثبات کردند، آمدند اين کليپ را به صورت کلي سانسور و حذف کردند. اينها اين قضايايی که در شبکه المستقله به وجود آمده است، بايد باعث واقعاً يک تلنگري براي همه مسلمان ها باشد، چرا اينهايي که آمدند يک زمينه چيني به اين وسعت کردند براي مناظرات، اينگونه دراين مناظرات درمانده شدند؟
شرفي:
بله کاملاً صحيح است و بنده هم جناب حسيني عزيز از شما تشکر ميکنم که به نکات بسيار بسيار مهمي اشاره فرموديد، ان شاءالله که اين برنامه هم مورد توجه بينندگان عزيز واقع شده باشد. ما در خدمت بينندگان عزيز خواهيم بود در برنامههاي بعد و ان شاءالله وارد بخش ديگري از محتواي علمي مناظرات خواهيم شد و حتماً از بينندگان عزيز ميخواهيم که ما را دنبال کنند، در خدمتشان خواهيم بود با بررسي روايات و استنادات به کتب اهل سنت. در خدمت شما هستيم اگر در اين برنامه کلام پايانياي داريد
حسيني:
ممنونم از شما، کلام پاياني ما اين هست که بدون تعصب و بدون پيش زمينههاي قبلي اين برنامه مارا دنبال بکنيد و ان شاءالله که حق و حقيقت براي شما روشن بشود.
يا علي مدد، خدا نگهدار!
اجرتون با اهل البیت علیهم السلام