شرفی:
بسم الله الرحمن الرحیم؛ سلام و درود خداوند بر شما بینندگان عزیز، بیننده قسمت هشتم از ویژه برنامهی از هیاهو تا واقعیت هستید برنامهای که در آن به نقد و بررسی مناظراتی که در شبکهی المستقله با محوریت زندگانی و سیره حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها برگزار شد میپردازیم؛ خدمت برادر عزیزم آقای حسینی هم سلام عرض میکنم، سلام علیکم و رحمه الله.
حسینی:
علیکم سلام و رحمه الله؛ خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند عرض سلام و ادب و احترام دارم شما بیننده هشتمین قسمت از ویژه برنامهی از هیاهو تا واقعیت هستید امیدوارم مباحثی که در این جلسه هم تقدیم حضور شما عزیزان میشود مورد استفاده شما واقع شود.
شرفی:
إنشاءالله، اما همانطور که شما بینندگان هفت قسمت گذشته را دنبال کردهاید ما به یک سری از مطالبی که در مناظرات المستقله مطرح شد پرداختیم و بحثهای علمی حول روایت شیعی به صورت مفصل انجام شد بعد از آن وارد روایاتی شدیم که آیت الله قزوینی از کتب اهل سنت به آنها استناد و تصحیح کردند، چهار روایت اصلی و محوری بود که پیرامون سند آنها بحث شد، پیرامون متن آنها بحث شد و دلالت آنها را ما اینجا بررسی کردیم و بر مبنای کلام آیت الله قزوینی ثابت شد که طبق آن چهار روایاتی که آیت الله قزوینی در شبکه المستقله ارائه دادند تهدید به هجوم و تهدید به احراق ثابت است و حتی خود هجوم از روایات ندامت و پشیمانی خلیفهی اول ثابت شد و همچنین احراق هم بر مبنای برخی از روایات ثابت شد و تا اینجا ما در خدمت بینندگان عزیز عرض کردیم که طبق آن روایاتی که از کتب اهل سنت به آن پرداختیم، هجوم ثابت و احراق ثابت است و تحریف هم به طریق اولی ثابت بود و خود آنها مجبور شدند که تهدید را هم قبول کنند و آنها واقعاً در مقابل ادلهای که آیت الله قزوینی در مورد سند و دلالت روایات ارائه دادند پاسخی نداشتهاند.
حسینی:
بینندگانی که با ما همراه بودند میدادند که کار بهجایی رسید که آقای الهاشمی الحامدی رئیس شبکه ی المستقله با پذیرش ضمنی تهدید، موارد دیگری را از آیت الله قزوینی درخواست کرد که کلیپش را با همدیگر میبینیم.
کلیپ:
الهاشمی: ولی اهل سنتی که در برابر شما در برنامه حضور دارند به شما گفتند که روایت ابن ابی شیبه اصلاً از شکستن پهلو و سقط جنین سخن نگفته است، و همچنین طبری و بلاذری هرگز از شکستن پهلو و سقط جنین سخن به میان نیاوردهاند.
حسینی:
ملاحظه فرمودید ایشان گفتند که در روایاتی که آیت الله قزوینی آوردهاند و بررسی سندی هم کردهاند و به تمامی ایرادهایی که در آن جلسه گرفتهاند پاسخ دادند کسر ضلع یعنی شکستن پهلوی حضرت زهرا سلاماللهعلیها و اسقاط جنین یعنی سقط فرزند حضرت زهرا سلاماللهعلیها به خاطر آن هجوم ثابت نشده است؛ یعنی قضیه تهدید و هجوم به اسقاط جنین و کسر ضلع رسید؛ آیت الله قزوینی در اینجا با درایت تمام و با بصیرت کامل که إنشاءالله بینندگان عزیز در این جلسه کاملاً متوجه بشوند روایتی از یکی از علمای اهل سنتی که مورد مدح و تأیید ذهبی است آوردند و قرائت کردهاند؛ پاسخ آیت الله قزوینی را با هم دیگر ببینیم.
کلیپ:
آیه الله قزوینی: نکته مهمی که لازم به ذکر است و توجه برادران حاضر را به آن جلب میکنم این است که قضیه شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها مختص به مصادر شیعه نمیشود بلکه بعضی از علمای اهل سنت مانند جوینی متوفای سال 730، که استاد ذهبی از ارکان علم رجال است نیز نقل کردهاند؛ ذهبی درباره استادش میگوید: او امام و محدث کامل و مایه افتخار اسلام بود این عبارت در حق استادش جوینی است. تذکره الحفاظ.ج4. ص 1505 جوینی در کتابش از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نقل میکند: چون دیدند فاطمه وارد خانهاش شد، فرمود: هنگامی که او را میبینم به یاد اتفاقاتی که بعد از من برای او میافتد، میافتم میبینم که ذلت به خانهاش وارد شده و هتک حرمت شده و حقش غصب و از ارثش منع و پهلویش شکسته است. این عبارت جوینی، استاد ذهبی است، پهلویش شکسته شده و جنینش سقط شده است و این در حالی است که او ندا میدهد، یا محمداه! اما جواب نمیشنود و فریاد میزند اما کسی به فریادش نمیرسد او اولین نفر از خاندانم است که به من ملحق میشود و به سوی من میآید در حالی که محزون و مهموم است و حقش غصب گردید و به قتل رسیده است؛ این عبارت جوینی استاد ذهبی در کتاب فَرائدُ السِّمْطَیْن، ج2، ص34 است
حسینی:
پاسخ آیت الله قزوینی به درخواست روایتی که کسر ضلع و اسقاط جنین هم در آن باشد را ملاحظه فرمودید؛ آیت الله قزوینی از استاد ذهبی روایتی آوردند کسی که ذهبی شاگرد او بوده است؛ اینکه بیان این روایت در آن مقطع از مناظره چگونه نشان دهنده بصیرت آیت الله قزوینی و تیزهوشی ایشان در جواب دادن به این سؤال بوده است نکتهی خیلی مهمی در آن وجود دارد که جناب آقای شرفی توضیح میدهند.
شرفی:
اینجا یک نکته خیلی اساسی و ظریف وجود دارد و آنهم این است که آقای حسن الحسینی وهابی در شبهایی که آیت الله قزوینی حضور نداشتند -قبل از چهارم- ادعایی را مطرح کرد که بر مبنای آن آیت الله قزوینی این روایت را ارائه دادند؛ با هم دیگر ادعای حسن الحسینی وهابی را ببینیم، دقت کنید که ایشان چه استدلالی را میآورند.
کلیپ:
حسن الحسینی: روایاتی که هم در کتب اهل سنت و هم در کتب شیعه موجود است وقتی در کتب دو طرف موجود باشد این نشاندهندهی صحیح بودن و رخ دادن اصل آن حادثه است! این همان چیزی است که ما (در این مناظرات) میخواهیم.
شرفی:
این هم آقای حسن الحسینی وهابی که گفتند «هذا ما نریده» این آن چیزی است که ما در این بحثها و مباحثات و مناظرات میخواهیم، روایتی که در کتب شیعه و در کتب اهل سنت موجود باشد نتیجه میشود که اصل آن ماجرا و اصل آن داستان و اصل حادثه ثابت است یعنی طبق استدلالی که خود آقای حسن الحسینی آورده اند و هیچکس هم آنجا رد نکرد یعنی ظاهراً مورد تأیید بقیه آنها هم واقع شد که اگر یک روایت هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت باشد طبق استدلال خود آقایان وهابی در شبکه المستقله اصل آن روایت ثابت است و بر همین مبنا و اساس بود که آیت الله قزوینی این روایت را از کتاب فَرائدُ السِّمْطَیْن ارائه دادند.
حسینی:
آیت الله قزوینی این روایت را بهعنوان شاهد مثال در این مناظره آوردند و تیر پایانی را بر تابوت وهابیتی که میخواستند فتنه به پا کنند کوبیدند؛ ما به کتابی که آیت الله قزوینی به آن استناد کردند مراجعه کنیم؛ کتاب فَرائدُ السِّمْطَیْن تألیف المحدث الکبیر ابراهیم الجوینی الخراسانی از علمای نامی اهل سنت به نقل از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در احوالات اهل بیت علیهمالسلام و اینکه بعد از ایشان چه مصائبی بر اینها پیش خواهد آمد مطالبی را فرمودهاند که:
وَ أَنِّی لَمَّا رَأَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی کَأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ فی بَیْتَهَا وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ إِرْثَهَا وَ کُسِرَ جَنْبُهَا [وَ کُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثُ... فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة.
فَرائدُ السِّمْطَیْن فی فَضائل المُرْتَضی و البَتول و السِّبْطَیْن و الأئمّة مِن ذُرّیتهم علیهم السلام ج 2 ص 35، اسم المؤلف: صدرالدین ابراهیم بن محمد بن المؤید بن حمویه الخراسانی الجُوینی الشافعی(الوفاة: 722هـ)، دار النشر: دار الحبيب، الطبعة: الاولي 1428 هـ، تحقيق: العلامة الشيخ محمد باقر الحمودي
زمانی که فاطمه را دیدم، به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا میبینم ذلت وارد خانۀ او شده، حرمتش پایمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته شده و فرزندی را که در رحم دارد، سقط شده است؛ در حالی که پیوسته فریاد میزند: وا محمداه!؛ ولی کسی به او پاسخ نمیدهد، کمک میخواهد؛ اما کسی به فریادش نمیرسد.
این روایت در کتاب فَرائدُ السِّمْطَیْن جناب آقای جوینی که یکی از علمای اهل سنت و استاد آقای ذهبی است آمده است و آیت الله قزوینی این را خواندند؛ جناب آقای شرفی توضیح دادند که شرط آقای الحسینی در جلسهی دوم مناظره المستقله روایتی بود که هم در کتب اهل سنت و هم در کتب شیعه آمده باشد و گفتند اگر روایتی هم در کتب اهل سنت و هم در کتب شیعه آمده باشد مورد پذیرش آنها است و دلالت بر صحت آن میکند.
شرفی:
ما از همین قاعدهای که خود آقای الحسینی وضع کردند استفاده میکنیم و به کتاب الامالی شیخ صدوق رحمۀاللهعلیه مراجعه میکنیم که اگر این متن در آن موجود باشد صحت روایت و اصل ماجرا ثابت میشود و استدلال به آن روایت نیز صحیح خواهد بود؛ الامالی شیخ صدوق را ببینیم که آیا این متن وجود دارد یا خیر؛ در این کتاب میبینیم که:
وإني لما رأيتها ذكرت ما يصنع بها بعدي، كأني بها وقد دخل الذل بيتها، وانتهكت حرمتها، وغصبت حقها، ومنعت إرثها، وكسر جنبها، وأسقطت جنينها، وهي تنادي: يا محمداه
الأمالي ص 176، اسم المؤلف: محمد بن علي بن الحسين بن موسى بن بابوية القمي المشهور بـالشيخ الصدوق (الوفاة: 381هـ)، دار النشر: مؤسسة البعثة/قم، الطبعة: الاولي 1417 هـ، تحقيق: قسم الدراسات الإسلامية - مؤسسة البعثة
همین روایت با همین متن که آقای حسن الحسینی گفتند اگر یک روایت در کتب شیعه و در کتب اهل سنت باشد یعنی اصل ماجرا ثابت است؛ طبق قاعدهای که ایشان وضع کردهاند این صحت روایت ثابت میشود و به همین دلیل بود که آیت الله قزوینی به چنین روایتی استدلال کردند.
حسینی:
شاید این چند وقت که شبکههای وهابی این مناظره را کاملاً سانسور و تقطیع و تحریف کردند و شبهایی که آیت الله قزوینی تشریف نداشتند قسمتهایی را به مناظره اضافه کردند و با این کاری که کردند این دروغگویی را به عرصه ظهور گذاشتند آقایان وهابی برایشان پوشیده بود که چرا آیت الله قزوینی به این روایت در این مقطع اشاره کردند؛ جایی که آقای حسن الحسینی در شب دوم مناظره شبکه المستقله این درخواست را کرده بود آیت الله قزوینی عبارتی را آوردند که هم شروط آقای حسن الحسینی در آن بود و هم هجوم در آن است؛ با این روایتی که اهل سنت دارند چه کسی را میخواهند نام ببرند؟ قطعاً این اتفاق برای حضرت زهرا سلاماللهعلیها افتاده است که در همان اتفاق پهلوی حضرت شکسته میشود که در همان اتفاق جنین حضرت سقط میشود، یعنی تمام شرایطی که این آقایان خواستهاند در این روایت آیت الله قزوینی که در شبکه المستقله قرائت کردهاند موجود بود؛ این آقایان که در شبکه المستقله بودند یا نسبت به وجود چنین روایتی جهل داشتند که استاد آقای ذهبی چنین روایتی را از نبی مکرم اسلام نقل کرده باشد و یا اینکه فکر میکردند آیت الله قزوینی این روایت را چونکه در کتب اهل سنت است نشنیده و ندیدهاند! به هر حال سعی کردند به نحوی این روایت را زیر سؤال ببرند؛ روایتی که آیت الله قزوینی آورده اند بر اساس دیدگاه الحسینی باید صحیح باشد چون هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت آمده است و آقای جوینی هم این را نقل کرده و رد نکرده است اما آقای الحسینی ایرادی گرفتند که با هم دیگر میبینیم و میشنویم.
کلیپ:
حسن الحسینی: نکته خیلی عجیب است که ایشان همواره میگوید: جوینی در حالی که اسم واقعی او محمد بن مؤید ابن حمویه جوینی است، قزوینی میگوید: او استاد ذهبی است، ذهبی درباره استاد خود چه گفته است؟ گفته است: او همانند هیزم جمع کن در شب بوده است؛ او احادیث دارای دو راوی، سه راوی و چهار راوی را از بین روایات باطل و دروغ جمع میکرده است، ای شیخ؛ از خدا بترس! ما در برابر میلیونها بیننده هستیم، روایت دروغ و غیر صحیح نقل میکنید و در بین مردم نشر میدهید.
حسینی:
دیدید که آقای الحسینی ایرادی به خود آقای جوینی گرفتند و گفتند که ایشان حاطب اللیل است! حاطب اللیل به چه معناست؟ طوری از این اصطلاح استفاده کردند که گویا آقای جوینی انسان ضعیفی در روایت است.
شرفی:
جالب این است که آیت الله قزوینی هم آنجا با دانش رجالی خود که آنها به آن در شبکه المستقله معترف بودند مثل آقای أبو شوارب چندین بار گفتند که آیت الله قزوینی استاد ما در علم رجال هستند که إنشاءالله در برنامههای بعد بیشتر به آن کلیپها خواهیم پرداخت؛ آیت الله قزوینی به همین اشکالی که به شخصیت آقای جوینی وارد شد پاسخ دادند که با هم دیگر میبینیم.
کلیپ:
آیت الله قزوینی: برادر عزیز الحسینی گفتند: جوینی حاطب اللیل بوده است و منبعی ذکر نکردند تا ببینیم این عبارت از کجا و در چه کتابی آمده است؛ اضافه بر این، حاطب اللیل بودن دلیل بر ضعف کسی نیست مثلاً با وجود حاطب اللیل بودن ابن جریح، همه بر وثاقت او اجماع دارند؛ ذهبی درباره او میگوید: این جریح حاطب اللیل بوده است سیر اعلام النبلاء ج6 ص331
شرفی:
این هم پاسخ علمی و کاملاً مستند آیت الله قزوینی به دو مطلب مهم بود که ایشان به آن اشاره کردند اول گفتند که شما مصدر کلامتان و این ادعایتان کجا است؟ ما دیدیم در طول این مناظرات و مباحثات آیت الله قزوینی حتی جزئیترین مطالب را هم با ذکر مصدر، جلد و صفحهی کتاب و حتی بعضاً چاپها را اشاره میکردند اما این آقایان همیشه ادعایی میکردند اما نه میگفتند در کدام کتاب آمده است و بعضیهایش هم حتی در آن کتابها موجود نبود مثل دروغ آقای أبو شوارب در مورد روایت آقای طبری که گفتند یا از ابومخنف یا از کلبی نقل شده است بعضیهایش هم که اصلاً نمیگفتند در کدام کتاب ذکر شده است! آقای قزوینی طلب مصدر کردند گفتند که اولاً مصدر را بیاورید و ثانیاً اگر این را قبول کنید و این ادعای شما هم صحیح باشد حاطب اللیل بودن دلیلی بر ضعف راوی نیست حتی راویانی هستند که بر وثاقت آن اجماع است مثل ابن جریج، ولی خود همین آقای ذهبی که ابن جریج را توثیق کرده است و ثقه میداند میگوید که این حاطب اللیل بوده است و اشکالی وارد نیست؛ اگر یک روای حاطب اللیل باشد یا به ترجمه تحت لفظی، هیزم جمع کن باشد ممکن است ثقه باشد و ممکن است ضعیف باشد؛ این الزاماً دلیل بر ضعف نیست ولی آقای حسن الحسینی بهگونهای گفتهاند که انگار هر کس حاطب اللیل باشد ضعیف است.
حسینی:
بله این ایراد اولی بود که جناب آقای الحسینی به روایتی که کار را در شبکه ی المستقله تمام کرد گرفتند؛ ایشان گفتند که آقای ذهبی جناب جوینی را حاطب اللیل دانسته است ولی مصدری از آقای ذهبی که این نکته را در کتبشان آورده باشد نیاوردند حتی زمانی که آیت الله قزوینی درخواست مصدر کرد هم آقای الحسینی از اینکه بخواهد از کتب آقای ذهبی عبارتی را در مورد جوینی بیاورد عاجز بود؛ نه تنها طرفهای وهابی در المستقله نتوانستند این روایات را از کتب آقای ذهبی بیاورند بلکه آیت الله قزوینی از کتب جناب آقای ذهبی، توثیقاتی را در مورد جوینی قید کردند و با مدرک و مصدر از کتب اهل سنت آوردند؛ نکاتی را که آیت الله قزوینی در تکمیل و اثبات روایتی که در المستقله آوردند را ببینیم.
کلیپ:
آیت الله قزوینی: نکته دیگر اینکه ذهبی درباره استادش میگوید: امام، چطور میشود از یکسو او را امام بنامد و از سوی دیگر او را هیزم جمع کن بخواند؟ همچنین در مورد او میگوید: المحدث الاوحد الاکمل، و این در کتاب تذکرۀ الحفاظ ج4، ص1505 است.
حسینی:
ملاحظه فرمودید که آیت الله قزوینی عبارتی را از آقای ذهبی آوردند که جوینی را امام دانسته بود، محدث دانسته بود، اوحد دانسته بود، و الاکمل دانسته بود همه میدانند لفظ امام واقعاً تعبیری نیست که بهخصوص آقای ذهبی به راحتی بخواهد برای هر کسی استفاده کند چه برسد به اینکه المحدث الاوحد و الاکمل را هم در تتمهاش بخواهد یادآوری کند.
شرفی:
جالب اینکه بعد از پرداختن به شخصیت خود آقای جوینی و اینکه ثابت شد ایشان در نزد ذهبی جایگاه خاصی داشته و امام و محدث است آنان بدون استناد به هیچ دلیل یا مدرک یا منبع و مصدری از کتب روایی یا اقوال علما، اشکال گرفتند که این روایت موضوع و باطل است! و این را خود آقای الهاشمی و آقای ابو شوارب چندین بار تکرار کردند اما هیچ دلیلی نمیآوردند اما خود آیت الله قزوینی پاسخ دادند، پاسخ آیت الله قزوینی را با هم ببینیم.
کلیپ:
آیت الله قزوینی: برادر الحسینی میگوید: این روایت جعلی و دروغ است. ادعا چیزی است و ثابت کردن چیز دیگر؛
اما اینکه او میگوید: این مطالب موجود در کتابها، اباطیلی بیش نیست، این ادعایی بدون دلیل است و از ایشان میخواهیم که برای ما بیان کند که این اباطیل چیست؟
شرفی:
این کلیپی که پخش شد دو بخش از سخنان حضرت آیت الله قزوینی بود یعنی در دو جا ایشان حداقل گفتهاند همینطوری که نمیشود ادعا کرد یک روایت، موضوع یا باطل است؛ شما باید اقامه دلیل کنید که ثابت شود این روایت موضوع است ولی اینها بدون هیچ دلیل علمی این ادعا را میکردند چونکه یا واقعاً روایت را ندیدهاند و اگر دیده بودند واقعاً این علم را نداشتهاند که باید این روایت بررسی شود ضمن اینکه ما گفتیم این روایت طبق مبنایی که خودشان در شبکه المستقله تألیف کردند معتبر است و بر آقای حسن الحسینی حجت بود چون ایشان گفتند اگر یک روایتی در کتب فریقین بود برای اثبات اصل آن واقعه کفایت میکند و این روایت همین شروط را داشت؛ و به هر جهت ثابت شد که هم شخصیت آقای جوینی مقبول است و ذهبی او را با الفاظ بسیار خاص مدح کرده است و هم اینکه اینها نتوانستند در مورد متن روایت اشکال بیاورند که بگویند موضوع است؛ در مورد سند هم اصلاً وارد نشدند و در آن شبهای مناظره کوچکترین دلیلی از سوی کارشناسهای وهابی شبکه المستقله مبنی بر اینکه روایت موضوع است اقامه نشد و اگر کسی هم این ادعا را دارد کلیپش را برای ما بیاورد چون بعد از اینکه خود آیت الله قزوینی گفتند ذهبی چنین شخصیتی را مدح کرده است و باید شما برای موضوع بودن روایت دلیل بیاورید هیچ پاسخی از آنها ندیدم و نشنیدیم.
حسینی:
در اینجا بود که آقای الهاشمی رئیس شبکه المستقله که بنا بود مجری مناظره باشد و هیچیک از طرفین را تقویت و تضعیف نکند وقتیکه دید کاری از دست کارشناسها برنمیآید خودش وارد شد و ایرادی به نکاتی که آیت الله قزوینی در خصوص جوینی فرموده بودند وارد کرد؛ خیلی جالب است نکتهای که ایشان گفت اینقدر غیرعلمی بود و با واقعیت فاصله داشت که شبکههای وهابی فارسیزبان که این مناظره را ترجمه کردند در زیرنویس مجبور شدند که قید کنند رئیس شبکه ی المستقله اینجا گاف میدهد! کلیپ را با همدیگر ببینیم، آقای الهاشمی به این نکته که جوینی استاد ذهبی بوده است این ایراد را وارد کرده است که چطور میشود جوینی استاد ذهبی باشد در حالی که بین جوینی و ذهبی سیصد سال فاصله است؟ با هم ببینیم کلیپ را و آن قسمتی را هم که آقایان وهابی زیرنویس کردند و گفتند که ایشان گاف میدهد.
کلیپ:
من از سخن شما چنین برداشت میکنم که حتی روایت جوینی...
برادران میگویند که بین جوینی و بین ذهبی 300 سال فاصله است پس چطور میتواند استاد او باشد (مترجم، سهو مجری)
حسینی:
ملاحظه فرمودید که کار بهجایی کشید که حتی شبکههای وهابی در زیرنویس وقتیکه حرف رئیس شبکه المستقله را ترجمه کردند نوشتند «سهو از مجری» که 300 سال بین جوینی و ذهبی فاصله باشد سهو است البته این را باید پاک کنند بنویسند گاف از مجری چرا؟! چون ظاهراً این آقایان اصلاً جوینیها را با همدیگر اشتباه گرفتهاند چون ما در بین علمای اهل سنت فقط یک جوینی نداریم؛ هم آنجا آیت الله قزوینی وارد شدند و به همین ادعا پاسخ دادند که شاید واقعاً بینندههای وهابی که بیننده برنامه المستقله بودند فکر نمیکردند آیت الله قزوینی بتواند به این سرعت با یک عبارت از ذهبی، دروغ بودن ادعای آقای الحسینی را اثبات کند، پاسخ آیت الله قزوینی را با هم دیگر ببینیم.
کلیپ:
آیت الله قزوینی: این ذهبی است که در کتاب تذکره الحفاظ جلد4 صفحه 1505 از امام محدث یگانه فخر الاسلام صدرالدین ابراهیم ابن محمد ابن الجوینی روایت میکند
من مسئله را برای شما آسان کردم به شما گفتم حتی اگر ایشان به منزلت آقای سیستانی باشد...
حسینی:
ملاحظه فرمودید آیت الله قزوینی که میدانستند این حرفی که آقای الهاشمی میزنند خیلی دور از واقعیت است بلافاصله عبارتی را در همان مناظره از آقای ذهبی آوردند که آقای ذهبی گفته است که من استاد جوینی شنیدهام و این عبارت آیت الله قزوینی به نقل از کتاب تذکره الحفاظ و از جناب آقای ذهبی بود که بینندگان عزیز هم میتوانند تصویر متن این کتاب را ملاحظه بفرمایند که او مینویسد:
24- وسمعت من الإمام المحدث الأوحد الأكمل فخر الإسلام صدر الدين إبراهيم بن محمد ابن المؤيد بن حمويه الخراساني الجويني...
تذكرة الحفاظ ج 4 ص 1505، اسم المؤلف: شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَايْماز الذهبي (المتوفى: 748هـ)، دار النشر: دار الكتب العلمية بيروت-لبنان، الطبعة: الأولى
آقای ذهبی در کتاب تذکره الحفاظ خود میگویند من از استادم جوینی شنیدهام... و در همینجا هم عباراتی که دال بر مدح و وثاقت آقای جوینی است را میبینیم که آقای ذهبی آورده است؛ پس چه شد که اینها چنین گافی را دادند؟ جناب آقای شرفی برای شما توضیح میدهند.
شرفی:
اینها جناب آقای جوینی صاحب کتاب فَرائدُ السِّمْطَیْن را با یک جوینی دیگر اشتباه گرفتند! آن جوینی کیست؟ جوینی الامام الحرمین؛ بینندگان عزیز در تصویر ملاحظه کنند از کتاب الاعلام آقای زرکلی که مینویسد:
إمَام الحَرَمَيْن
(419 - 478 هـ = 1028 - 1085 م)
عبد الملك بن عبد الله بن يوسف بن محمد الجُوَيْني، أبو المعالي، ركن الدين، الملقب بإمام الحرمين
الأعلام ج 4 ص160، اسم المؤلف: خير الدين بن محمود بن محمد بن علي بن فارس، الزركلي الدمشقي (المتوفى: 1396هـ)، دار النشر: دار العلم للملايين، الطبعة: الخامسة عشر - أيار / مايو 2002 م
یعنی ایشان متوفای قرن 5 هستند یعنی همان سیصد سال فاصلهای که آقای الهاشمی میگفت مربوط به آقای ابولمعالی جوینی، امام الحرمین است نه جوینی صاحب کتاب فَرائدُ السِّمْطَیْن و این اشتباهی است که رخ داد؛ آقای الهاشمی گفتند برخی از برادران این را گفتند و اینکه چه کسی این مطلب را به ایشان رساند ما نمیدانیم.
حسینی:
چرا خود کارشناسها جرئت نکردند بگویند و روی کاغذ نوشتند و به آقای الهاشمی دادند که آقای الهاشمی این را بگو شاید گرفت و آیت الله قزوینی نتوانست جواب بدهد؛ درباره این فاصله سالها آیت الله قزوینی از کتاب ذهبی این عبارت را آورد اما برای اینکه اثبات کنیم اینها دو جوینی را با همدیگر اشتباه گرفتند یکبار دیگر به سالهایی که در خصوص جوینی استاد ذهبی است آمده است و جوینی که امام الحرمین است مراجعه میکنیم؛ ملاحظه بفرمائید کتاب فرائد السمطینی که من خدمت شما نشان دادم و روایت را هم از آن قرائت کردم که بر روی همین کتاب نوشته شده «من اعلام القرن السابع و الثامن الهجری» از اعلام و بزرگان قرن هفتم و هشتم هجری است؛ برگردیم به کتابی که از آقای ذهبی شرح حال آقای جوینی را آورده بودند همان جلد کتاب را ملاحظه بفرمائید که آقای ذهبی متوفای چه سالی هستند روی جلد کتاب تذکره الحفاظ مشخص شده است که ایشان متوفای سال 748 هستند؛ آن شخصی که جناب آقای شرفی در کتاب الاعلام آوردند متوفای سال 478 هجری بودند، سیصد سال فاصله زمانی وجود دارد پس آنان دو جوینی را با هم اشتباه گرفته بودند و این را بهعنوان تیر آخر در کمان داشتند رها کردند که آیت الله قزوینی شاید نتواند این را جواب بدهد یعنی بعد از این همه ایراد گرفتن و بعد از این همه پاسخ که آیت الله قزوینی داد ظاهراً کارشناسها دیگر رویشان نشد خودشان این مطلب را بگویند دیدند که هر چه گفتند آیت الله قزوینی جواب داد لذا نوشتند و به آقای الهاشمی دادند که آقای الهاشمی بگوید که بعضی از برادران این را گفتند! این برادران اگر داخل استودیو هستند خودشان میگفتند چرا جرئت نکردند چنین قضیهای را مطرح کنند
شرفی:
همینطور است، اما کار که به اینجا رسید آقای الهاشمی که اصلاً خودشان بهعنوان مناظره کننده نبودند اما چون دیدند کسانی که بهعنوان کارشناس آنجا هستند پاسخی برای گفتن و ارائه دادن ندارند یک ادعای خیلی عجیبی را در مورد متن روایتی که در کتاب فَرائدُ السِّمْطَیْن آمده است مطرح کردند؛ ادعا خیلی عجیب است و هیچ مسلمانی چنین ادعایی را نمیکند اما آقای الهاشمی از سر بیپاسخی و درماندگی این ادعا را کردند؛ کلیپ را در مورد متن روایت با هم ببینیم.
کلیپ:
الهاشمی: این آقا میگوید که پیامبر به فاطمه گفت: که برای شما در آینده چنین و چنان رخ میدهد این نزد اهل سنت برای اثبات جرم قتل نمیتواند مورد اعتماد و قابل قبول باشد ما در مورد یک جنایت قتل سخن میگوییم شکستن پهلو و سقط جنین...
شرفی:
این ادعای الهاشمی الحامدی بود واقعاً برای بنده خیلی عجیب است که یک فردی بهعنوان مسلمان بگوید این پیشگویی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است و ما نمیتوانیم در دادگاه اعتماد کنیم! آیا واقعاً اگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم از اخبار قیامت خبر بدهد، یک مسلمان به صرف این ادعا که هنوز قیامت نشده است که ما ببینیم ادعای پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را رد میکند؟ جناب آقای حسینی آیا در دادگاه اسلامی چنین حرفی زده میشود که چون پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پیشگویی کرده است و هنوز رخ نداده است ما حتی اگر حرف پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم باشد را قبول نمیکنیم؟ طبیعی است که هیچ مسلمانی چنین ادعایی را قبول ندارد.
حسینی:
جالب بود وقتیکه آیت الله قزوینی از خلیفه دوم دلیل آوردند نپذیرفتند از خلیفه اول آوردند که پشیمان شده بود دیدیم که برخی در تعلیق آن روایت گفته بودند که این روایت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نیست؛ آیت الله قزوینی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم دلیل و روایت آوردند که در کتب اهل سنت و شیعه هم موجود بود بر اساس همان شرطی که آقای الحسینی در جلسه دوم مناظره خواسته بود که شبکههای وهابی هم آن بخش را از روی درماندگی پخش نکردند؛ اینها گفتند که این را پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است که حضرت زهرا پهلویش شکسته میشود و جنینش سقط میشود و به منزلش هجوم آورده میشود و نمیشود به آن اعتماد کنیم یا نمیتوانیم این را بهعنوان یک مدرک برای اثبات قتل در نظر بگیریم یعنی واقعاً بینندگانی که آن موقع بیننده المستقله بودند اینجا به اسلام آقای الهاشمی شک نکردند؟! از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روایت وجود دارد اما شما میگویید نه! از خلیفه دوم میگویید نه! از خلیفه اول میگویید نه! از علمای اهل سنت معاصر میگویید نه! هرکدام را به یک نحوی رد کردید و به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم که رسیدید اینگونه رد میکنید؛ هم آنجا آیت الله قزوینی پاسخ کلام آقای الهاشمی را دادند منتها مثل بقیه موارد که آیت الله قزوینی تیر آخر را بر اینها زده بودند آقای الهاشمی ورود پیدا کرده و کلام آیت الله قزوینی را قطع کردند؛ پاسخ آیت الله قزوینی به این ادعای مضحک و ضد اسلامی آقای الهاشمی را ببینیم.
کلیپ:
آیت الله قزوینی: جناب دکتر شما از من درخواست کردید که دو شاهد مرد بر این قضیه ذکر کنم و من برای شما از رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نقل میکنم که از روی هوی و هوس سخن نمیگوید
حسینی:
ملاحظه فرمودید که هم آنجا آیت الله قزوینی گفتند که شما دو شاهد از من خواستید که قتل ثابت شود من نیز از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم که «وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى» است برای شما حدیث آوردهام که بر اساس موازین و شرایطی که شما خواستید، صحیح است؛ اما آقای الهاشمی دوباره به وسط سخن آیت الله قزوینی ورود پیدا کردند بهخصوص در شب سوم واقعاً اجازه نمیدادند که آیت الله قزوینی مطالب خود را کامل کنند بهخصوص آنجاهایی که آیت الله قزوینی میخواستند نتیجهگیری کنند یا پاسخهایی که میدادند باعث آبروریزی وهابیها شده بود؛ واقعاً چقدر عجیب است روایتی از کتب اهل سنت و از شیعه در مورد شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها با جزئیات حتی شکستن پهلو حتی سقط جنین حتی هجوم به منزل ایشان آورده شود اما این آقایان بگویند اینکه از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است! آیا شما شخصی بهتر از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میخواهید؟ کدام فردی از افراد بشر وجود دارد که کلام و حجیتش از کلام پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بالاتر باشد؟ کلام پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم کلام وحی و از روی عصمت است؛ شما اگر این را نمیپذیرید دیگر چه چیزی را میخواهید بپذیرید؟ این واقعاً خیلی عجیب بود و کمک میکرد به بینندگانی که مناظره را میدیدند تا متوجه شوند که اینها سخن پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را که قبول نمیکنند؛ یاد آن داستانی افتادم که شخص وهابی در کنار قبر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در مورد توسل به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مجادله میکرد گفت اگر همین پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به من بگوید توسل کنید من میگویم که این توسل شرک است! اینها نتوانستند روایت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را رد کنند لذا گفتند که ما سخن پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را نمیپذیریم! یعنی ما واقعاً بروز این عداوت را در این مناظرات بهخصوص در اواخر آن از طرف این آقایان که در المستقله بودند دیدیم.
شرفی:
ما اگر این ادعا آقای الهاشمی را ریشهیابی کنیم واقعاً علت چیست؟! چرا ایشان اینطور بروز کردند که اگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پیشگویی کند ما قبول نمیکنیم و در دادگاه قبول نمیشود؟ ایشان چندین بار در شبهای متعددی از مناظره به این مطلب اشاره کرده و گفته بودند که ما بر چه اساسی میخواهیم تراث اسلامی را نقل کنیم؛ معیار و میزان و ملاک آقای الهاشمی در سنجش روایات در کتب فریقین چیست؟ با هم ببینیم.
کلیپ:
الهاشمی: قسمت اول: سلام علیکم و رحمه الله و برکاته، این مناظرات در راستای برنامههای فرهنگی المستقله میباشد که میراث فکری اسلامی را مورد بازخوانی و نقد قرار میدهد همانند امتهای غربی که از طریق نقد میراث دینی و تقدس زدایی از چیزهای غیر مقدس پیشرفت کردند؛ من بارها گفتهام که تحت تأثیر بریتانیای کبیر هستم من تحت تأثیر فرهنگ اروپا و آمریکا هستم من در نقد و بررسی مطالب تحت تأثیر تمدن غرب هستم و رشد و پیشرفت با نقد و تسلیم نشدن در برابر میراث گذشته حاصل میشود.
شرفی:
بینندگان عزیز ملاحظه فرمودید خود آقای الهاشمی گفتند من میخواهم بر مبنای آن چیزی که روشنفکرهای غربی یا کسانی که متأثر از تمدن غرب هستند نقد کنم و خود ایشان گفتند که من تحت تأثیر تمدن غرب هستم من تحت تأثیر آمریکا، بریتانیا و یا انگلیس هستم میخواهم بر این مبنا روایاتی که در کتب شیعه و سنی وارد شده است را نقد کنم؛ پس اگر ما بخواهیم طبق آن معیاری که بسیاری از افراد تحت تأثیر تمدن غرب هستند و آن حسگرایی و ظاهرگراهایی که در بسیاری از موارد دارند، نقد کنیم، قرآن و وحی و علم غیب و بسیاری از مطالب اصلاً اثبات نمیشود ولی آقای الهاشمی وقتی پاسخی نداشتند بر مواضع متعدد اشاره کردند که سنجش ما بر این اساس است و با این معیار ما این روایات را میسنجیم.
حسینی:
اگر ملاک آقای الهاشمی این است که روایات اسلامی را با همان سنگ محکی که خودشان در چند برنامه به آن اشاره کردند بسنجیم –که بخشی از این اعترافهای آقای الهاشمی که تحت تأثیر چه کشورهای است را هم شبکههای وهابی تحریف کرده بودند- واقعاً هیچچیزی از قضایایی که در صدر اسلام بوده است بهخصوص در مورد مظلومیتها را نمیشود اثبات کرد؛ نه وحی را میتوانند اثبات کنند نه معراج را میتوانند اثبات کنند و نه خیلی از مسائل دیگر را میتوانند اثبات کنند؛ آقای الهاشمی شما بر اساس موازین غرب و با آن سنگ محکی که در ذهن خودتان وجود دارد اثبات کنید که بر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وحی میشده است؛ قطعاً با آن سنگ محک نمیشود چنین چیزی را اثبات کرد چه برسد به جزئیاتی مثل شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها؛ اما فکر میکنم پایان یافتن این مناظره با کلام مبارک نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم، بدترین وضعیت برای وهابیت بود که بگویند ما نمیتوانیم بر اساس این روایت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم اقامه حجت کنیم چراکه همه بینندگان اسلام فهمیدند که قضایا از چه قرار است؛ واقعاً شما از چه کسی میخواهید که ما دلیل و روایت بیاوریم؟ وقتیکه شما میگوید از امام معصومتان روایت بیاورید که آیت الله قزوینی از کتب شیعه مفصل روایت آوردند از آقا امام موسی کاظم، از آقا امام صادق و از آقا امیرالمؤمنین علیهمالسلام و یکی از معصومین نیز نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم است؛ شما وقتیکه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را قبول ندارید اصلاً برای چه از آیت الله قزوینی میخواهید از معصومین روایت بیاورید؟ روایتی از گل سرسبد عالم خلقت که این روایت هم در کتب اهل سنت و هم در کتب شیعه وجود دارد و بر اساس ملاک آقای الحسینی همین روایت صحیح است؛ شما که این را نمیپذیرد پس چه چیزی را میپذیرد؟ نهایت چیزی که میتوانستید رد کنید کلام نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم بود؛ بعد از اینکه آیت الله قزوینی مؤدبانه و بدون اینکه بخواهد از ادب خارج شود تیر آخر را بر تابوت نواصبی که میخواستند بین شیعه و اهل سنت فتنه به پا کنند کوبید که آنان بر ادب و علمیت آیت الله قزوینی اعتراف کردند و ما در جلسات بعد کلیپهایش را هم پخش خواهیم کرد، آقای الهاشمی نکتهای را گفتند که زندگی حضرت زهرا سلاماللهعلیها بر اساس کرامت بوده است و اجماع وجود دارد؛ گفتیم که آنها تهدید را زیر سؤال میبردند وقتیکه حیات باکرامت است نباید هم تهدید شده باشد؛ وقتیکه تهدید ثابت شد گفتند که تهدید بوده ولی هجوم نیست؛ آیت الله قزوینی آوردن مشعل و آتش، مسلح شدن زبیر و فضای جنگیای که آنجا بود و پشیمانی خلیفه اول از هجوم را ثابت کردند؛ سپس گفتند که اینها کسر ضلع و اسقاط جنین نبود که آیت الله قزوینی بر اساس مبانی خود آقای الحسینی روایتی را آوردند که باید آنها میپذیرفتند ولی گفتند که از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است و ما نمیتوانیم این را از شما بپذیریم! در اینجا بود که آقای الهاشمی وقتیکه دید از لحاظ منطقی شیعه برنده این میدان شده است گفت عقایدی که میخواستیم اثبات کنیم که نتوانستیم، عقاید شیعه که میخواستیم رد کنیم عاجز بودیم هم آقای الهاشمی عاجز بود و هم آقای الحسینی و هم آقای ابو شوارب و هم خزاعی و دیگران که آورده بودند گفتند که حداقل فتنه را ایجاد کنیم؛ چهکار کنیم؟ به آیت الله قزوینی بگوییم که الآن باید نام قاتلین حضرت زهرا سلاماللهعلیها را برای ما بیاورید؛ ببینید چه درخواست عجیب و غریب! شما چهکار دارید؟ شما میخواستید ببینید که حضرت زهرا سلاماللهعلیها مظلوم و مقتول بوده است یا نه؟! که ثابت شد؛ شما نمیتوانید اینجا دادگاه محاکمه برگزار کنید که قاتل چه کسی بوده است؛ آنهم یکی از علمای شیعه که این قضایا را اثبات کرده است لذا آیت الله قزوینی اینجا بر روایت جوینی که در کتب اهل سنت و شیعه وجود دارد پافشاری کردند و برای اینکه آن فتنه ایجاد نشود نامی را هم نمیآوردند؛ این آقایان وهابی همین قسمت را بهعنوان اینکه آیت الله قزوینی منکر مظلومیت و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها شده است پخش میکنند!
بینندگان عزیز ببینید این مناظرات چه سیری را طی کرده است، وقتیکه به اینجا رسید از آیت الله قزوینی نام قاتلین را خواستند اما استناد آیت الله قزوینی به همین روایات اهل سنت بود و چقدر هم زیبا بود که در روایت اهل سنت خلیفه اول پشیمان است، در روایت اهل سنت خلیفه دوم تهدید میکند، در روایت اهل سنت حضرت زهرا سلاماللهعلیها مقتول است؛ شما جواب بدهید و جمعبندی کنید چرا من نام ببرم؟! روایت اهل سنت است و کلام اهل سنت ذرهای در این قضایا بر شیعه حجت نیست چون شیعه روایات خودش را دارد؛ آنان این قسمت را بریدند و ملاحظه فرمودید که فقط همان قسمت را بهعنوان مناظره المستقله، آنهم تقطیع شده پخش کردند.
شرفی:
ما إنشاءالله مفصل به آن بخش خواهیم پرداخت اما آن چیزی که در جلسهی هشتم یعنی این قسمت ثابت شد این است که آیت الله قزوینی روایتی را از کتاب فَرائدُ السِّمْطَیْن از علمای اهل سنت آوردند و صاحب کتاب را توثیق کردند و اینکه در نزد اهل سنت چه جایگاهی دارد و خود ذهبی هم او را مدح کرده بود و آقایان وهابی حاضر در شبکه المستقله نتوانستند اشکال علمی وارد کنند و بیدلیل و بیجهت ادعا کردند که روایت موضوع است! آیت الله قزوینی گفتند که دلیل بیاورید اما دلیلی نیاوردند؛ در مورد شخصیت صاحب کتاب تشکیک کردند که آیت الله قزوینی پاسخ دادند؛ آقای الهاشمی در مورد متن روایت ادعای مضحک و ضد اسلامی داشتند که آیت الله قزوینی پاسخ دادند.
ما از شما بینندگان عزیز این طلب را داریم اگر واقعاً مطلب و پاسخی وجود دارد که وهابیهای حاضر در شبکههای وهابی المستقله در مورد روایت جوینی داده باشند که ادعایی علمی و مستدل و منطقی باشد، بیاورید؛ ما هر آنچه که وهابیت گفتند پخش کردیم و پاسخ آیت الله قزوینی را هم آوردیم و واقعاً هیچچیزی باقی نماند که آیت الله قزوینی پاسخ ندهند مثل سایر روایاتی که مطرح شد مثل روایتی که از کتاب المصنف ابن ابی شیبه بود، مثل روایتی که از کتاب تاریخ آقای طبری بود، مثل کتاب انساب الاشراف که همه اینها پاسخ داده شد و طرف مقابل یعنی آقایانی مثل آقای الهاشمی، آقای حسن الحسینی پاسخی نداشتند و وضعیت روایت جوینی هم مثل سایر روایات بود و آیت الله قزوینی توانستند آنچه که عقیده شیعه است را هم از کتب شیعه و هم از کتب اهل سنت ثابت کنند و اکثریت موارد ثابت شد و این چیزی است که إنشاءالله مورد توجه شما بینندگان عزیز قرار گرفته باشد.
جناب آقای حسینی عزیز اگر کلام پایانی وجود دارد بفرمایید.
حسینی:
بسیارعالی، ممنون از شما جناب آقای شرفی هستم؛ عرضی نیست؛ بینندگان عزیز اگر ما در مورد اهدافی که اینها داشتند بیشتر تأمل بکنیم از برگزاری مناظره، از تقطیع کلیپها، از تحریف مناظرات واقعاً راه گشا است و من فقط این نکته را عرض کنم که ما سعی کردیم در این چند قسمت که این کلیپها را پخش میکنیم و مطالبی را برای شما عرض میکنیم، از کلیپهایی استفاده کنیم که خود شبکههای وهابی زیرنویس کردند و هیچ اشکالی هم از جانب وهابیها وجود نداشته باشد و سعی میکنیم جزء تحریفهایی باشد که نیاز به پخش دارد.
شرفی:
از شما جناب حسینی عزیز ممنون هستم و از همراهی گرم شما بینندگان عزیز هم تشکر میکنیم؛ یا علی مدد خدانگهدار.
پایان