یکی از ویژگیهای جریانهای انحرافی و مدعیان دروغین مهدویت، تناقضگوییهای بیشمار رهبران این فرقهها میباشد که جریان احمد بصری و رهبران آن در این زمینه گوی سبقت را از دیگران ربودهاند. احمد بصری در موارد متعددی، سخنان متناقضی دارد که نظرات وی راجع به انجیل برنابا از جملهی این تناقضها است. با توجه به سخنان احمد بصری درباره انجیل برنابا هم میتوان ماهیت دروغگو و کذاب او را شناخت و هم میتوان شخصیت وی را از پس سخنانش تحلیل کرد:
1- احمد بصری: کسانی که به انجیل برنابا احتجاج کنند، مسلماننما بوده و عاقل نیستند!
در کتاب "در محضر عبد صالح" که حاصل گفتگوی مستقیم نویسندهی کتاب با احمد بن اسماعیل است و انتشارات جریان احمد بصری آن را به چاپ رسانده است، درباره انجیل برنابا اینگونه آمده است:
انجیل برنابا
برخی مسلمین با استناد به متون انجیل برنابا احتجاج می کنند ایشان درباره این انجیل فرمود:
خداوند شما را توفیق دهد انجیل برنابای متداول،صد درصد انجیلی جعلی است و فرد مسلمان نمیتواند با آن بر مسیحیان احتجاج کند زیرا به اختصار برای این انجیل هیچ طریق یا سند تاریخی معتبری وجود ندارد. نسخه انجیل قدیمی که این انجیل از روی آن چاپ شده کجا است؟ تاریخ آن چه موقع است؟ کجا یافت شده و آیا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است؟ چه کسی آن را بررسی کرده و در این خصوص چه گفته است؟ کسی که میخواهد به وسیلهی این کتاب احتجاج کند باید به این پرسشها پاسخ بگوید و البته بعد از آن درمییابد که دستش از هر دلیل و مدرکی که بتواند به پشتوانهی آن با این کتاب برمسیحیان احتجاج کند خالی است...
آنچه که انجیل برنابا نامیده میشود، صرفا بازیچهای است که مسلماناننماها خودشان را با آن فریب می دهند، وگرنه این انجیل نه ارزش تاریخی دارد و نه هیچ فرد عاقلی میتواند با آن بر مسیحیان احتجاج نماید. چگونه ممکن است بتوان با کتابی که اصالتی ندارد محاجّه نمود.
در محضر عبد صالح، ج2، صفحه39
2- استدلال احمد الحسن به انجیل برنابا
از آنجایی که حکمت خداوند بر این است که مدعیان دروغین همواره تناقضگو هستند و دروغگو کمحافظه است، جناب احمد بصری هم برخلاف سخن قبلی خود در کتاب دیگرش به انجیل برنابا استدلال کرده است!
احمد بن اسماعیل در کتاب فتنه گوساله اینگونه از انجیل برنابا مطلبی را نقل میکند:
در انجیل برنابا از جانب حضرت عیسی تصریح شده که وی آمده است برای بشارت دادن به بعثت محمد و نیز مرد دیگری که به رمز از وی با لفظ برگزیده یا یکی از برگزیدگان و نیز کسی که دین محمد(ص) را غلبه و گسترش خواهد داد یاد شده است.
فتنه گوساله، ج،1 ص77
حال با توجه به این دو نقل قول، آیا میتوان به امامی که چنین تناقض آشکاری در سخنان خود دارد ایمان آورد؟! چه کسی حاضر است یک انسان بی عقل را به عنوان امام خویش قبول کند؟! آیا میتوان کسی را به عنوان امام مسلمین انتخاب کرد که خودش معترف است مسلمان نیست بلکه مسلماننما است؟!