2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
ویژگی های اخلاقی رسول خدا (ص)
کد مطلب: ١٣٠٢٤ تاریخ انتشار: ٢٢ شهریور ١٤٠٢ - ٢٣:٥٦ تعداد بازدید: 4774
مقالات » عمومي
ویژگی های اخلاقی رسول خدا (ص)

پیامبر مهر و رحمت، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله که در قرآن کریم به عنوان الگویی نیکو برای همه معرفی شده اند، زندگی پر نور ایشان سراسر نکته و درس آموزی بوده است که بررسی روایات به جای مانده درباره آن حضرت، مسیر شناخت و شخصیت ایشان را در حد فهم خودمان هموارتر می گرداند. علی رغم وجود هزاران کتاب و مقاله در ذیل شخصیت ایشان، اما باز هم در می یابیم که ناگفته های مهمی در زیر چتر سانسورچیان مخفی و آن چنان که باید رسول خدا را بشناسیم، نشناخته ایم. در این بین معرفی چهره رسول خدا در منابع اهل تسنن به عنوان یک انسان عادی در جامعه همراه با اشتباهات گفتاری و رفتاری، در تنقیص و از چشم افتادن آخرین و برترین پیامبر الهی تأثیر به سزایی داشته و حتی هجمه های بسیاری از مستشرقان همچون: ایگانس گلدزیهر، هنری لامنس، ویلیام مونتگمری وات و... بر خواسته از منابع حدیثی و دست اول سنی بوده و علاوه بر تخریب دین مبین اسلام، شخصیت معنوی رسول خدا صلی الله علیه و آله را مورد تهاجم قرار داده اند. آنچه که در این بین مغفول مانده و کمتر بدان توجه شده است، بیان ویژگی های اخلاقی رسول خدا صلی الله علیه و آله جهت الگو پذیری است. از باب اینکه قرآن کریم پیامبر را الگویی نیکو معرفی کرده است، بر آنیم تا در این نوشته به نحو اختصار به برخی از ویژگی های اخلاقی ایشان اشاره ای داشته باشیم.

حلم

حلم و بردباری از ویژگی های مهم پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است. شیکیبایی در برابر نا ملایمات نیز از مباحث مهمی است که در زندگی روزمره ما کار برد داشته و الگو گیری از سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله راهگشای زندگی ما خواهد بود. در روایتی پیرامون حلم و صبر رسول خدا صلی الله علیه و آله، انس بن مالک چنین نقل کرده است:

و روی عن أنس قال: کنت مع النبیّ صلّى اللّه علیه و آله و سلم و علیه برد غلیظ الحاشیة فجذبه أعرابیّ بردائه جذبة شدیدة حتّى أثّرت حاشیة البرد فی صفحة عاتقه صلّى اللّه علیه و آله و سلم ثمّ قال: یا محمّد احمل لی على بعیریّ هذین من مال اللّه الذی عندک فانّک لا تحمل لی من مالک و لا مال أبیک، فسکت النبیّ صلّى اللّه علیه و آله و سلم ثمّ قال: المال مال اللّه و أنا عبده، ثم قال: و یقاد منک یا أعرابیّ ما فعلت بی، قال: لا، قال: لم؟ قال: لأنّک لا تکافى‏ء بالسیّئة الحسنة، فضحک النبیّ صلّى اللّه علیه و آله و سلم ثمّ أمر أن یحمل له على بعیر شعیر و على الآخر تمر.

النمازی الشاهرودی، الشیخ علی (المتوفی1405هـ)،‌مستدرک سفینة البحار، ج2، ص682، تحقیق وتصحیح: الشیخ حسن بن علی النمازی،‌ ناشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، چاپ: 1418هـ.

انس می گوید: همراه با پیامبر بودم که ایشان لباسی خشن بر تن داشتند، فردی بیابان گرد با شدت لباس ایشان را کشید به طوری که جای کشیدن شدن لباس، بر روی گردن ایشان نمایان شد، سپس آن فرد به پیامبر عرض کرد: ای محمد، از مالی که از آنِ خداوند بوده و نزد توست بر دو شتر من سوار کن چرا که تو از مال خودت و پدرت چیزی به من نمی دهی. انس می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله ساکت بودند تا اینکه فرمود: مال، مال خدا بوده و من بنده او هستم. پیامبر به آن فرد فرمود: ای بیابان گرد، اگر افسار شترت را بگیرم [که بار آنان را پر کنم] برایم چه می کنی؟ آن فرد گفت: نه [این کار را نمی کنی] پیامبر فرمود: چرا؟ گفت: چون تو [کار] خوب و بد را یکسان انجام نمی دهی. در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه و آله خندید و دستور داد تا بر یک شتر جو بر شتر دیگر، خرما بار کنند.

این اخلاق پیامبر و صبر ایشان، نمونه ای نیکو برای ما می باشد که در مقابل بدی دیگران عکس العمل تند نشان نداده و آن فرد اعرابی نیز گمان نمی کرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مقابل صحبت تند او پاسخ مثبتی بدهند و از این بابت بود که متعجب و گمان خیر نمی کرد.

قاضی عیاض از علمای اهل تسنن پیرامون مجروح شدن رسول خدا در جنگ احد و صبر بی حد و حصر آن حضرت گزارشی را چنین بیان کرده است:

و روی أن النبی صلى الله علیه وسلم لما کسرت رباعیته وشج وجهه یوم أحد شق ذلک على أصحابه شدیداً ، وقالو : لو دعوت علیهم فقال : إنی لم أبعث لعاناً ، ولکنی بعثت داعیاً ورحمة . اللهم اهد قومی فإنهم لایعلمون.

القاضی عیاض، ابوالفضل عیاض بن موسی بن عیاض الیحصبی السبتی (متوفاى544هـ)، کتاب الشفا، ج1، ص87، طبق برنامه الجامع الکبیر.

روایت شده است هنگامی که در جنگ احد پیشانی پیامبر شکست و سر آن حضرت شکاف برداشت، این مساله بر صحابه ایشان گران تمام شد، آنان به پیامبر عرض کردند: نفرینشان کنیم؟ رسول خدا فرمود: من لعن کننده مبعوث نشدم، برای دعوت و رحمت مبعوث شده ام، خدایا قوم مرا هدایت کن که نمی دانند.

در این متن نیز رسول خدا صلی الله علیه در اوج گرفتاری و زخمی بودن، هنگامی که از ایشان می خواهند تا نسبت به گروه طرف مقابل نفرین کنند، رسول خدا صلی الله علیه و آله از این کار منع کردند و این چنین صبر عملی خود را به اطرافیان نشان دادند.

مرحوم شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه نیز گزارش جالبی را پیرامون صبر رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین بیان کرده است:

لَمَّا دَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مِنْ خَیْبَرَ قَالَ لِلنَّاسِ قِفُوا فَوَقَفَ النَّاسُ فَرَفَعَ یَدَیْهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ مَا أَظْلَلْنَ وَ رَبَّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا أَقْلَلْنَ وَ رَبَّ الشَّیَاطِینِ وَ مَا أَضْلَلْنَ أَسْأَلُکَ خَیْرَ هَذِهِ الْقَرْیَةِ وَ خَیْرَ مَا فِیهَا وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّهَا وَ شَرِّ مَا فِیهَا ثُمَّ نَزَلَ تَحْتَ شَجَرَةٍ فِی الْمَکَانِ فَأَقَامَ وَ أَقَمْنَا بَقِیَّةَ یَوْمِنَا وَ مِنْ غَدِهِ. فَلَمَّا کَانَ نِصْفُ النَّهَارِ نَادَانَا مُنَادِی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَاجْتَمَعْنَا إِلَیْهِ فَإِذَا عِنْدَهُ رَجُلٌ جَالِسٌ فَقَالَ إِنَّ هَذَا جَاءَنِی وَ أَنَا نَائِمٌ فَسَلَّ سَیْفِی وَ قَالَ یَا مُحَمَّدُ مَنْ یَمْنَعُکَ مِنِّی الْیَوْمَ قُلْتُ اللَّهُ یَمْنَعُنِی مِنْکَ فَشَامَ السَّیْفَ وَ هُوَ جَالِسٌ کَمَا تَرَوْنَ لَا حَرَاکَ بِهِ فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ لَعَلَّ فِی عَقْلِهِ شَیْئاً فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ نَعَمْ دَعُوهُ ثُمَّ صَرَفَهُ وَ لَمْ یُعَاقِبْهُ.

الشیخ المفید محمد بن محمد بن النعمان، (المتوفی 413 ق)، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج1، ص125، تحقیق: مؤسسة آل البیت علیهم السلام لتحقیق التراث، ناشر : دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت – لبنان، سال چاپ : 1414 - 1993 م.

راوی می گوید: هنگامى که رسول خدا صلی الله علیه و آله نزدیک خیبر شد، به مردم فرمودند: بایستید، مردمان ایستادند سپس دست هاى خویش را سمت آسمان بلند کرده و فرمودند: خدایا، اى پروردگار هفت آسمان و آنچه بر آن سایه افکنده و اى پروردگار هفت زمین و آنچه بر خود گرفته و اى پروردگار شیاطین و آنچه گمراه کرده ‏اند، از تو خیر و نیکوئى این روستا و آنچه در آن است درخواست می کنم، و از شر و بدى آن به تو پناه می برم، سپس زیر درختى همان جا فرود آمد و آنجا منزل کرد و ما نیز آن روز و فردا را تا نیمه آن بودیم، چون نیمه روز شد، منادى رسول خدا صلی الله علیه و آله فریاد زد (و مردمان را به سمت ایشان فرا خواند) گرد آن حضرت جمع شدیم، دیدیم مردى نزدش نشسته، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: من در خواب بودم که این مرد آمد و شمشیر مرا از غلاف کشید و به من گفت: اى محمد کیست که امروز تو را از من نگهدارد؟

گفتم: خدا مرا از دست تو نگهدارى می کند، (این را که گفتم) شمشیر را در غلاف کرده و چنانچه مى ‏بینید، نشست و هیچ کاری نکرد، ما عرض کردیم: اى رسول خدا شاید در عقل و خرد او چیزى باشد (و از نظر عقل ناقص باشد)؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آرى او را واگذارید سپس او را رها ساخته و دنبالش نکرد.

در این گزارش نیز رسول خدا صلی الله علیه و آله ضمن خودداری از ایجاد هرگونه درگیری و ایجاد بگومگو با فردی که ظاهرا مشکل عقلی داشته است، با او طبق اخلاق صحیح اسلامی برخورد کرده و آن فرد نیز به رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ آسیبی نرساند.

تواضع

تواضع و برخورد مناسب و عدم خودبرتری نسبت به دیگران از نکات مهم اخلاقی است که باید بدان توجه داشته و کسی که در مقابل دیگران خود را برتر می داند، وارد معرکه خود برتر بینی شده و در معرض سقوط قرار گرفته است.

سیره رفتاری رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز تواضع بوده است چنان چه در شرح حال ایشان آمده است:

وَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ نَهَى عَنِ الْأَکْلِ مُتَّکِئاً وَ کَانَ إِذَا أَکَلَ اسْتَوْفَزَ عَلَى إِحْدَى رِجْلَیْهِ وَ اطْمَأَنَّ بِالْأُخْرَى وَ یَقُولُ أَجْلِسُ کَمَا یَجْلِسُ الْعَبْدُ وَ آکُلُ کَمَا یَأْکُلُ الْعَبْدُ.

المغربی، القاضی النعمان (متوفای 363هـ)، دعائم الإسلام، ج2، ص118، تحقیق: آصف بن علی أصغر فیضی، ناشر : دار المعارف – القاهرة، سال چاپ : 1383 - 1963 م.

رسول خدا صلی الله علیه و آله خوردن در حال تکیه دادن [که اخلاق متکبران] می باشد را نهی کردند و روی یک پا می نشست و بر پای دیگر خود تکیه می کرد و می فرمود: مانند بندگان بنشین و مانند آن ها بخور [و مانند متکبران نباش].

همچنین پیرامون نشستن ایشان آمده است:

وَ مَا أَخْرَجَ رُکْبَتَیْهِ بَیْنَ یَدَیْ جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ وَ مَا قَعَدَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص رَجُلٌ قَطُّ فَقَامَ حَتَّى یَقُومَ.

طبرسى، حسن بن فضل‏ (متوفای قرن6ق)، مکارم الأخلاق‏، ص17، ناشر: الشریف الرضى‏، قم، 1412 ق / 1370 ش‏.

هیچ وقت از حالت دو پا نزد کسی که نشسته بود، خارج نشد و هیچ کسی نزد ایشان نشست مگر اینکه او بر می خواست و سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله بلند می شد.

در این روایت دو نکته مهم وجود دارد:

1. رسول خدا نزد دیگران دو زانو می نشستند؛

2. هنگامی که کسی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می نشست، پیامبر هیچ وقت در بلند شدن و برخواستن پیش قدم نمی شدند.

ثقفی همچنین در الغارات در احوال رسول خدا صلی الله علیه و آله می نویسد:

وَ هُوَ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ أَجْوَدَ النَّاسِ کَفّاً وَ أَجْرَأَ النَّاسِ صَدْراً وَ أَصْدَقَ النَّاسِ لَهْجَةً وَ أَوْفَى النَّاسِ ذِمَّةً وَ أَلْیَنَهُمْ عَرِیکَةً وَ أَکْرَمَهُمْ عِشْرَة.

ثقفى، ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال‏، (متوفای 283 ق‏)، الغارات‏، ج1، ص98، محقق / مصحح: حسینی، عبدا لزهراء، ناشر: دار الکتاب الإسلامی‏، قم‏، نوبت چاپ: اول‏، سال چاپ: 1410 ق‏.

ایشان آخرین پیامبران، بخشنده ترین مردم و صبور ترین مردم بود و در گفتار راستگوترین افراد و وفاترین افراد در پرداخت بدهی ها و خلق و خوی ایشان بهتر از همه بود و از بهتر زندگی می کرد.

دست دادن

دست دادن و برخورد با دیگران نیز مقوله مهمی بوده و بسیاری از افرادی که در جامعه اسلامی زندگی می کنند، از ابتدایی ترین آداب معاشرت اجتماعی نیز خبر نداشته و رعایت نمی کنند.

امام صادق سلام الله علیه پیرامون دست دادن رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَا صَافَحَ رَسُولُ اللَّهِ صلیی الله علیه و آله رَجُلًا قَطُّ فَنَزَعَ یَدَهُ حَتَّى یَکُونَ هُوَ الَّذِی یَنْزِعُ یَدَهُ مِنْهُ.

الکلینی الرازی، محمد بن یعقوب بن إسحاق (المتوفى329 ق)، الکافی، ج2، ص182، صححه وعلق علیه علی أکبر الغفاری، ناشر: دار الکتب الاسلامیة ‏، تهران‏، الطبعة الثالثة، 1388هـ.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با هیچ کسی مصافحه نمی کرد مگر اینکه آن طرف دستش را می کشید و ایشان در این امر پیش قدم نمی شد.

زهد پیامبر

زهد و تعلق نداشتن به دنیا امری مورد تائید دین اسلام بوده و نداشتن وابستگی به دنیا یکی از ویژگی های خوب یک فرد مؤمن است.

البته نباید فراموش کرد آنچه که باید مد نظر داشت، تعلق به دنیا است اما کسب درآمد از راه حلال نزد اسلام مذموم نیست فقط نداشتن تعلق به مال دنیا مهم است.

غزالی از نویسندگان صوفی سنی از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین نقل کرده است:

إخوانی من أولی العزم من الرسل قد صبروا على ما هو أشد من هذا فمضوا على حالهم وقدموا على ربهم فأکرم مآبهم وأجزل ثوابهم فأجدنی أستحیی إن ترفهت فی معیشتی أن یقصر بی دونهم فأصبر أیاما یسیرة أحب إلی من أن ینقص حظی غدا فی الآخرة وما من شیء أحب إلی من اللحوق بإخوانی وأخلائی.

الغزالی، محمد بن محمد ابوحامد (المتوفى505هـ، إحیاء علوم الدین، ج3، ص357، ناشر: دار االمعرفة – بیروت.

برادران اولی العزم من که از پیامبران بودند، بر بد ترین از این [مصائب] صبر کردند و بر این حال از دنیا رفتند و به نزد پروردگار خود مشرف شدند و خداوند آنان را جایگاهی نیکو عنایت کرد و ثواب زیادی به آنان داد سپس مرا دید که اگر نسبت به رفاه در زندگی غیر از آنان می باشم، خجالت می کشم، روز های کمی را صبر کردم که برایم از کمیِ بهره در آخرت بهتر است [صبر بر دنیا را بر صبر آخرت ترجیح دادم] و هیچ چیزی برایم محبوب از رسیدنم به برادران و اجدادم باشد، نیست.

امام صادق سلام الله علیه نیز پیرامون این صفت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: دَخَلَ عَلَى النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله رَجُلٌ وَ هُوَ عَلَى حَصِیرٍ قَدْ أَثَّرَ فِی جِسْمِهِ وَ وِسَادَةِ لِیفٍ قَدْ أَثَّرَتْ فِی خَدِّهِ فَجَعَلَ یَمْسَحُ وَ یَقُولُ مَا رَضِیَ بِهَذَا کِسْرَى وَ لَا قَیْصَرُ إِنَّهُمْ یَنَامُونَ عَلَى الْحَرِیرِ وَ الدِّیبَاجِ وَ أَنْتَ عَلَى هَذَا الْحَصِیرِ قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَأَنَا خَیْرٌ مِنْهُمَا وَ اللَّهِ لَأَنَا أَکْرَمُ مِنْهُمَا وَ اللَّهِ مَا أَنَا وَ الدُّنْیَا إِنَّمَا مَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ رَجُلٍ رَاکِبٍ مَرَّ عَلَى شَجَرَةٍ وَ لَهَا فَیْ‏ءٌ فَاسْتَظَلَّ تَحْتَهَا فَلَمَّا أَنْ مَالَ الظِّلُّ عَنْهَا ارْتَحَلَ فَذَهَبَ وَ تَرَکَهَا.

کوفى اهوازى، حسین بن سعید، (متوفای قرن 3 ق‏)، الزهد، ص50، محقق / مصحح: عرفانیان یزدى، غلامرضا، ناشر: المطبعة العلمیة، قم، 1402 ق‏.

عبد الله بن سنان می گوید از امام صادق شنیدم که فرمود: مردی بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شد در حالی که ایشان بر روی حصیری که اثرش بر جسم ایشان بود [نشسته] و بالشتی که از لیف خرما بود و اثر آن باقی مانده بود [تکیه کرده بود] در حالی که این حصیر ها را لمس می کرد، عرض کرد: کسری و قیصر به این حصیر ها رضایت نمی دهند، آنان بر حریر و ابریشم می خوابیدند و تو بر روی این حصر. پیامبر به آن مرد فرمود: من بهتر از آن دو هستم، به خدا قسم که من با کرامت تر از آنان هستم، به خدا قسم من را چه به دنیا؟ شباهت دنیا، مانند مرد سواره ای است که بر سایه درختی می گذرد و زیر آن سایه قرار می گیرد، هنگامی که آن سایه رفت، آن فرد حرکت کرده و درخت را ترک می کند.

در روایتی دیگر که حاکی از زهد و عدم دلباختگی رسول خدا به دنیا می باشد، از قول امیرالمؤمنین سلام الله علیه آمده است:

مَا شَبِعَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله مِنْ خُبْزِ بُرٍّ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ حَتَّى مَضَى لِسَبِیلِهِ.

الصدوق، محمد بن علی بن الحسین بن بابویه (المتوفی381ق)، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص64، تحقیق: تصحیح وتعلیق وتقدیم: الشیخ حسین الأعلمی، ناشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت – لبنان، سال چاپ: 1404 – 1984م.

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله تا زمانى که از دنیا رفت سه روز پى در پى از نان گندم خالص سیر نخورد.

خوف پیامبر

خدا ترسی و قدم برداشتن در مسیر الهی نیز از جمله ویژگی های رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است.

در روایتی امام صادق سلام الله علیه فرمودند:

مَا کَانَ شَیْ‏ءٌ أَحَبَّ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص مِنْ أَنْ یُظِلَّ خَائِفاً جَائِعاً فِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

الکلینی الرازی، محمد بن یعقوب بن إسحاق (المتوفى329 ق)، الکافی، ج8، ص163، صححه وعلق علیه علی أکبر الغفاری، ناشر: دار الکتب الاسلامیة ‏، تهران‏، الطبعة الثالثة، 1388هـ.

نزد پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله چیزى محبوب تر از آن نبود که روز را سپرى کند در حالى که از خدا ترسان و در راه خدا گرسنه باشد.

حیاء پیامبر

حیاء که نیمه ی ایمان آدمی می باشد، مساله ای مهم و قابل اعتنا است. فرد مؤمن باید نهایت حد و حدود و حیاء را رعایت و دیگران را نیز نسبت به این ویژگی مهمی که هم جنبه فردی داشته و هم جنبه اجتماعی دارد، تشویق کند.

در روایتی انس پیرامون جایگاه حیاء، از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله می نویسد:

أَنَسٌ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الْحَیَاءُ وَ الْإِیمَانُ کُلُّهُ فِی قَرَنٍ وَاحِدٍ فَإِذَا سُلِبَ أَحَدُهُمَا اتَّبَعَهُ الْآخَرُ.

الصدوق، محمد بن علی بن الحسین،(المتوفى381ق)، معانی الأخبار، ص410، تصحیح وتعلیق : علی أکبر الغفاری، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، سال چاپ : 1379هـ - 1338 ش.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: حیاء و ایمان هر دو در کنار یکدیگر هستند، هر گاه یکی از آن دو از بین برود، دیگری نیز از بین می رود.

در گزارشی ابی سعید خدری که از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است، چنان نقل می کند:

وَ عَنْهُ (ابی سعید الخدری) قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَشَدَّ حَیَاءً مِنَ الْعَذْرَاءِ فِی خِدْرِهَا وَ کَانَ إِذَا کَرِهَ شَیْئاً عَرَفْنَاهُ فِی وَجْهِهِ.

طبرسى، حسن بن فضل‏ (متوفای قرن6ق)، مکارم الأخلاق‏، ص17، ناشر: الشریف الرضى‏، قم، 1412 ق / 1370 ش‏.

رسول خدا صلی الله علیه و آله از زنان باکره درون خانه، با حیاتر بود و اگر ایشان از چیزی خوشش نمی آمد، ما از چهره ایشان می فهمیدیم.

استغفار

طلب بخشش از خداوند متعال و ورود در وادی رحمت الهی، آرزوی هر بشری بوده و مختص به افراد گناهکار نیست. رسول خدا و ائمه علیهم السلام که معصوم بوده اند، از استغفار خود یکی از سه هدف را داشته اند:1. آموزش به امت خود؛ 2. استتغفار برای امت و پیروان خود؛ 3. طلب بخشش از انجام امور مباح مانند خوردن و خوابیدن و... .

در روایتی امام صادق سلام الله علیه پیرامون طلب استغفار رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین فرمودند:

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله کَانَ لَا یَقُومُ مِنْ مَجْلِسٍ وَ إِنْ خَفَّ حَتَّى یَسْتَغْفِرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَمْساً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً.

الکلینی الرازی، محمد بن یعقوب بن إسحاق (المتوفى329 ق)، الکافی، ج2، ص504، صححه وعلق علیه علی أکبر الغفاری، ناشر: دار الکتب الاسلامیة ‏، تهران‏، الطبعة الثالثة، 1388هـ.

رسول خدا صلی الله علیه و آله همیشه از مجلسى بر نمى‏خواست گرچه کوتاه بود تا اینکه بیست و پنج بار از خداوند طلب بخشش مى‏کرد.

از آنجائی که تمامی اعمال و رفتار رسول خدا مورد توجه اطرافیان و صحابه بوده است، پیامبر اکرم بسیاری از کار های مهم را عملی انجام می دادند تا مورد توجه همگان قرار بگیرد.

شجاعت پیامبر

از ویژگی های شخصی رسول خدا صلی الله علیه و آله شجاعت آن حضرت بوده است که علی رغم فرار بسیاری از صحابه از معرکه جنگ، ایشان فرار نمی کردند و چه خون دلهایی به دل پیامبر کردند مخصوصا کسانی همچون خلفا که در جنگ احد فراری شدند.

وجود مقدس امیرالمؤمنین سلام الله علیه که ایشان نیز الگوی شجاعت بوده اند، پیرامون شجاعت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: لَقَدْ رَأَیْتُنِی یَوْمَ بَدْرٍ وَ نَحْنُ نَلُوذُ بِالنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وَ هُوَ أَقْرَبُنَا إِلَى الْعَدُوِّ وَ کَانَ مِنْ أَشَدِّ النَّاسِ یَوْمَئِذٍ بَأْساً.

طبرسى، حسن بن فضل‏ (متوفای قرن6ق)، مکارم الأخلاق‏، ص18، ناشر: الشریف الرضى‏، قم، 1412 ق / 1370 ش‏.

روز جنگ بدر که ما از اطرافیان پیامبر بودیدم و ایشان نزدیک ترین ما به دشمن بود، دیدم که ایشان از سخت ترین مردم در آن روز [در میدان جنگ] بود.

نتیجه:

حلم، تواضع، زهد، خوف، حیاء و سایر آداب اجتماعی که در این نوشته مورد بررسی قرار گرفت، تماما سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است و لازم است فرد مسلمان این موارد را سرلوحه کار خود قرار دهد.

موفق باشید

مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر

عجل الله تعالی فرجه الشریف



مطالب مرتبط:
استدلال به «غيرت عرب» براي انكار شهادت حضرت زهرا (س)عدم وجود نصي از پیامبر، بر خلافت جناب «ابوبكر»!سیری در زندگانی عایشه
Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها