2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
بررسي تناقضات احمد بصري در مورد نزول حضرت عیسی (ع) و اقتداء ايشان در نماز به حضرت مهدي (عج)
کد مطلب: ١٣٧٩٠ تاریخ انتشار: ٠٨ فروردين ١٤٠٠ - ١٦:٥٠ تعداد بازدید: 4418
فتنه احمد الحسن » مقالات
بررسي تناقضات احمد بصري در مورد نزول حضرت عیسی (ع) و اقتداء ايشان در نماز به حضرت مهدي (عج)

بسم الله الرحمن الرحيم

چکيده مقاله

آنچه که در اين مقاله مطالعه خواهيد نمود:

1.آشنايي با فرقه احمد بصري به عنوان مدعي مهدويت و امامت.

2. اثبات اقتداي حضرت عيسي عليه السلام به حضرت مهدي عليه السلام در نماز.

3. اعتراف احمد بصري به نزول حضرت عيسي بن مريم عليه السلام در زمان ظهور و اقتداء ايشان در نماز به حضرت مهدي عليه السلام.

4. تناقض‌گويي‌هاي احمد بصري در مورد اقتداء حضرت عيسي عليه السلام در نماز به حضرت مهدي عليه السلام.

5. احمد بصري ادعا مي‌كند حضرت عيسايي که هنگام ظهور نزول مي‌كند من هستم.

6. احمد بصري مي‌گويد حضرت عيسي عليه السلام در نماز به من اقتدا مي‌كند.

7. احمد بصري مي‌گويد: به هيچ عنوان نمي‌توانيم ادعا کنيم حضرت عيسي عليه السلام پشت سر کسي به جز امام زمان عليه السلام نماز مي‌خواند.

مقدمه:

آشنايي با فرقه احمد بصري به عنوان مدعي مهدويت و امامت.

ظهور مدعيان دروغين مهدويت در طول تاريخ اسلام، حقيقتي تلخ است که مسلمانان هر از چند گاهي با آن روبرو مي‌شوند. گاهي صوفيه، گاهي شيخيه، گاهي بابيت، گاهي بهائيت و گاهي مدعي يمانيت دست از آستين پر فريب ابليس بيرون آورده و با ادعاي نجات‌دهندگي مردم، به سوي آنها دراز نموده‌اند. و در اين ميان کم‌اطلاعان، ساده‌لوحان يا غرض‌ورزاني هستند که ابراز ايمان به اين جريان‌هاي انحرافي مي‌نمايند و جذب اين فرقه‌هاي ضاله و منحرف مي‌شوند.

طبق برنامه‌ريزي استعمار و دشمنان اسلام يکي از بهترين راه‌هاي مبارزه با اسلام درست کردن فرقه‌هاي منحرف است تا به نام اسلام، اسلام را از بين ببرند همانگونه که با درست کردن داعش و گروهک‌هاي تکفيري از دل اهل‌سنت به اسلام ضربه وارد کردند.

در همين راستا و براي تخريب شيعه، يهود و استعمار همان سياست را در پيش گرفتند تا اين بار داعش شيعي را تاسيس کنند.

حتماً تاکنون، ادعاهاي فردي که خود را همان يماني موعود مي داند و از بصره ظهور کرده به گوشتان خورده است؟

حدود 20 سال پيش جرياني از عراق به عنوان مدعي مهدويت به سرکردگي شخصي به نام احمد بن اسماعيل از قبيله همبوش در شهر بصره با نماد ستاره شش پر اسرائيل اعلام موجوديت کرد.

همو که با وجود شجره‌نامه‌اش به پيامبر صلی الله عليه وآله نمي‌رسد، ادعا مي‌كند از نسل امام زمان عليه السلام است و آمده مردم گمراه در دوره غيبت را هدايت کند!

او با کوله‌باري از دعاوي که به 180 ادعا مي رسد- از جمله مهم ترين ادعاهاي وي، ادعاي الوهيت، نبوت، امامت و رسالت مي‌باشد- تبليغات گسترده‌اي در کشورهاي مختلف مخصوصاً عراق و ايران به راه انداخته و با استدلال‌هاي سبک و در بسياري موارد مضحک، عده اي را به دور خود جمع کرده است.

وي مدعي شده که نبوت ختم نشده است و امامت در ائمه اثني‌عشر خاتمه نمي‌يابد لذا ادعاي امامت، نبوت و رسالت نمود و کار را به جايي رساند که ادعاي الوهيت نمود.

وي در آغاز دعوت خويش ادعا کرد تمام مردم جهان و شيعيان که به او ايمان نياورده‌اند کافر و در حکم ناصبي و نجس هستند و هيچ عملي از آنان قبول نمي‌باشد و به مانند برادر ناتني خويش داعش، حکم به تکفير همه مردم داده لذا اعلام نمود اموال مخالفينش براي اتباع وي حلال مي‌باشد.

از آنجايي که يکي از اهداف تاسيس اين فرقه زير سوال بردن انبياء و ائمه عليهم السلام مي‌باشد، لذا احمد بصري در کتب مختلف خويش اهانت‌هاي بسيار زشتي به حجت‌هاي الهي نموده و مدعي شده است که پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم و ائمه عليهم السلام انسان هاي بي‌سواد و جاهلي بوده‌اند که دچار گناه و معصيت شده‌اند تا جايي که مدعي مي شود اميرالمومنين عليه السلام در خسران بوده و امام حسين عليه السلام دچار شرک خفي شده و حضرت يونس عليه السلام به علت گناه در شکم نهنگ مرده و به جهنم رفته است!

شايد بتوان مدعي شد که هيچ ادعايي از ادعاهاي مدعيان قبلي نمانده است که احمد بصري آن را براي خود ادعا نکرده باشد تا جاي که وي مدعي شده است شتر حضرت صالح خود او مي‌باشد؛ ادعا كرده وي حضرت خضر مطرح شده در روايات است و کسي است که به جاي حضرت عيسي عليه السلام به صليب کشيده شده است و صدها ادعاهاي مضحک اينچنيني.

وي حتي در مورد ياران خود ادعاي عجيبي را مطرح نموده و گفته است که فقط انسان هاي فاسق و شرابخوار و زناکار به او ايمان مي‌آورند.

ما در راستاي روشنگري خالصانه نسبت به خطاها و دروغ‌هاي اين جريان، تصميم به نگارش مقالات کوچک و روان گرفتيم تا در عين عميق بودن مطالب، در فرصت اندکي حقيقت را براي خواننده واضح نماييم.

روش ما در استناد به کتب جريان

اتباع احمد بصري در قبال مطالب مطرح شده از کتب اين جريان مدعي هستند که تمام آنچه که مخالفين ما ذکر مي‌کنند کتب خود احمد بصري نيست بلکه کتب انصار وي مي‌باشد و اشتباهات آنان ربطي به خود احمد بصري ندارد.

اما پاسخ به اين شبهه:

ما در پاسخ به اين شبهه ثابت مي‌کنيم که اتباع و انصار احمد بصري نه تنها به روايات تسلطي ندارند بلکه به کتب و سخنان امام خودشان هم آگاهي نداشته و ندارند و اگر کتب امام خودشان را مطالعه مي‌کردند چنين پاسخي نمي‌دادند؛ زيرا احمد بصري کتب انصار خودش را تاييد کرده است و وقتي وي اين کتب را تاييد کرده يعني سخن و عقيده او هم همين است لذا تمام کتب اين جريان در واقع کتب و عقيده خود احمد محسوب مي شود.

ما از باب نمونه چند مطلب از احمد بصري در تاييد کتب اتباع خودش را بيان مي‌كنيم:

1. احمد بصري: براي هدايت به کتب انصار من مراجعه کنيد.

احمد بصري تصريح مي‌كندکه مردم براي آگاهي و کسب علم به کتب انصار و اتباع وي رجوع کنند چنانچه وی در اين مورد چنين گفته است:

ومع ذلك فإن الله سبحانه وتعالى - ولرحمته الواسعة - أيد الأنبياء والأوصياء بآيات كثيرة منها المعجزات والرؤى التي يراها المؤمنون وغيرها مما لست بصدد استقصائه أو مناقشته، فراجع ما كتبه الإخوة أنصار الإمام المهدي عليه السلام حفظهم الله ووفقهم لكل خير في الدنيا والآخرة.

و با اين وجود خداوند سبحانه و تعالي و بخاطر رحمت گسترده او انبياء و اوصياء را با آيات و نشانه‌هاي زيادي که از جمله آنها معجزات و روياهايي که مومنين مي‌بيند و غيره آنها را تاييد کرده‌اند که من در صدد مناقشه و استقصاء آنها نيستم به کتاب‌هايي که برادران انصار امام مهدي علیه السلام نوشته‌اند مراجعه کنيد.

جهاد درب بهشت است، احمد بصري، ص71.

2. احمد بصري و معرفي کتب سايت انصار براي آشنايي با حق

در ادعاي ديگر و در همين راستا احمد مدعي مي‌شود که مردم براي آشنا شدن با حق به کتاب هاي اتباع وي در سايت اين فرقه رجوع کنند:

ويمکنک ان تقرا الکتب في موقع انصار الامام المهدي لتتعرف علي العقيدة الحق وفقكم الله لما يحب و يرضي.

شما مي تواني کتاب هاي سايت انصار امام مهدي علیه السلام را مطالعه کني تا با عقيده‌ي حق آشنا گردي.

پاسخ هاي روشنگر بر بستر امواج، احمد بصري، ج6، ص104.

3. احمد بصري: کتب پيروان من کفايت کننده حقايق است.

وي در عبارت ديگر ادعا مي‌كند که محققين در مسئله مهدويت بايد به انصار وي رجوع کنند زيرا آنان علم کافي را نداشته و انصار احمد هستند که در زمينه علمي تخصص لازم را دارند و اين افراد هستند که اشکالات علمي طلاب و محققين را در زمينه مهدويت حل کرده و پاسخ مي‌دهند و اگر کسي مي‌خواهد در مسئله مهدويت چيزي بفهمد بايد به انصار وي رجوع کند.

ولست في هذا المختصر أريد أن أناقش أخطاء من كتبوا في قضية الإمام (عليه السلام) وفي الإخوة الأنصار من طلبة الحوزة المهدية كفاية و هم متصدون إن شاء الله تعالي لبيان الحقيقة بالتفصيل وأنصح هؤلاء الذين يكتبون حول قضية الإمام المهدي(عليه السلام) أن يقرأوا كتب الأنصار و منها (الرد القاصم) و(الرد الحاسم)، و(النور المبين)،(البلاغ المبين(، و(اليماني الموعود حجة الله (و(طالع المشرق) و(دابة الأرض) وغيرها، ليفهموا شيئًا عن قضية الإمام المهدي و سيتصدي الاخوة الانصار إن شاء الله، لبيان الخلط الموجود في كتبكم فأنصفوا أنفسكم وتبينوا الحق.

من در اين کتاب مختصر نمي‌خواهم اشتباهات کساني که در مورد امام مهدي عليه السلام کتاب نوشته‌اند را بگويم، و برادران انصار (در حوزه امام مهدي عليه السلام) اين امر را عهده‌دار هستند و إن شاء الله متصدي بيان اين حقيقت به طور مفصل خواهند بود . و من تمام کساني که درباره‌ي امام مهدي عليه السلام کتاب مي نويسند را نصيحت مي‌کنم که کتاب‌هاي أنصار را بخوانند که از جمله آنها کتاب «الرد القاصم» و «الرد الحاسم» و «النور المبين» و «البلاغ المبين» و «يماني موعود حجت خدا» و «طلوع کننده مشرق و دابة الأرض» و... است براي اينکه چيزي از قضيه امام مهدي عليه السلام را بفهمند و چه بسا اگر کسي از هوي و هوس و خود بيني به دور باشد حقيقت را درک کند. و برادران انصار متصدي در آوردن اشتباهات شما در کتابهايتان مي‌باشند پس انصاف داشته باشيد و حق را بيان کنيد.

نصيحة الي طلبة الحوزات العلمية ، احمد بصری، ص 29.

همانگونه که ثابت نموديم مطالب کتب اتباع احمد بصري مورد تاييد خود وي بوده است و ما به سفارش خود او به کتب انصارش رجوع کرده و اين تناقضگويي‌هاي آشکار را ديديم و در نتيجه همه اين تناقضات را از جهالت‌هاي خود احمد مي‌دانيم.

اقتداي حضرت عيسی عليه السلام به حضرت مهدي عجل الله فرجه الشريف در روايات اسلامي

يکي از اشتراکات شيعه و اهل‌سنت و مذاهب اسلامي نزول حضرت عيسي عليه السلام در هنگام ظهور و اقتداء ايشان در نماز به حضرت مهدي عليه السلام مي‌باشد .

در متون روايي شيعه و اهل‌سنت اين مسئله به عنوان يکي از مسلمات بحث مهدويت نزد همه علماي امت به عنوان يک امر مسلم پذيرفته شده است؛ در منابع شيعه هم اين مطلب در روايات مختلف و با سندهاي فراوان بيان شده است که از باب نمونه به دو روايت اکتفا مي‌کنيم؛ مرحوم شيخ صدوق از امام صادق عليه السلام چنين روايت نقل مي‌كند:

حدثنا علي بن أحمد بن محمد بن عمران رضي الله عنه قال: حدثنا محمد بن عبد الله الكوفي قال: حدثنا موسى بن عمران النخعي، عن عمه الحسين بن يزيد النوفلي، عن الحسن بن علي بن أبي حمزة، عن أبيه، عن أبي بصير قال: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: إن سنن الأنبياء عليهم السلام بما وقع بهم من الغيبات حادثة في القائم منا أهل البيت حذو النعل بالنعل والقذة بالقذة. قال أبو بصير: فقلت: يا ابن رسول الله ومن القائم منكم أهل البيت؟ فقال: يا أبا بصير هو الخامس من ولد ابني موسى، ذلك ابن سيدة الإماء، يغيب غيبة يرتاب فيها المبطلون، ثم يظهره الله عز وجل فيفتح الله على يده مشارق الأرض ومغاربها، وينزل روح الله عيسى بن مريم عليه السلام فيصلى خلفه وتشرق الأرض بنور ربها، ولا تبقى في الأرض بقعة عبد فيها غير الله عز وجل إلا عبد الله فيها، ويكون الدين كله لله ولو كره المشركون.

ابوبصير گفت: از امام صادق عليه السلام شنيدم که فرمودند: سنت‌هاي انبيا با غيبت‌هايي که بر آنان واقع شده است همه در قائم ما اهل بيت مو به مو پديدار مي‌گردد، ابوبصير گويد: گفتم: يابن رسول‌الله! قائم شما اهل‌بيت کيست؟ فرمود: اي ابوبصير! او پنجمين از فرزندان پسر موسي است او فرزند سيده کنيزان است و غيبتي کند که باطل‌جويان در آن شک کنند، سپس خداي تعالي او را آشکار کند و بر دست او شرق و غرب عالم را بگشايد و روح الله عيسي بن مريم عليه السلام فرود آيد و پشت سر او نماز گزارد و زمين به نور پروردگارش روشن گردد و در زمين بقعه‌اي نباشد که غير خداي تعالي در آن پرستش شود و همه دين از آن خداي تعالي گردد گرچه مشرکان خوشنود نباشند.

كمال الدين وتمام النعمة، الشيخ الصدوق، ص 345، ش31.

همچنين مرحوم شيخ صدوق روايت ديگري را از رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم ذکر مي‌كند که در اين روايت هم تصريح شده است حضرت عيسي عليه السلام به حضرت مهدي عليه السلام به عنوان يازدهمين فرزند و آخرين حجت و مهدي اقتدا مي‌فرمايد:

حدثنا الحسين بن أحمد بن إدريس رضي الله عنه قال: حدثنا أبي قال: حدثنا أبو سعيد سهل بن زياد الآدمي الرازي قال: حدثنا محمد بن آدم الشيباني عن أبيه أدم بن أبي إياس قال: حدثنا المبارك بن فضالة، عن وهب بن منبه رفعه عن ابن عباس قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: لما عرج بي إلى ربي جل جلاله أتاني النداء: يا محمد! قلت: لبيك رب العظمة لبيك، فأوحى الله تعالى إلي يا محمد فيم اختصم الملا الأعلى؟ قلت: إلهي لا علم لي، فقال: يا محمد هلا اتخذت من الآدمين وزيرا وأخا ووصيا من بعدك؟ فقلت: إلهي ومن أتخذ؟ تخير لي أنت يا إلهي، فأوحى الله إلي: يا محمد قد اخترت لك من الآدميين علي بن أبي طالب، فقلت: إلهي ابن عمي؟ فأوحى الله إلي يا محمد إن عليا وارثك ووارث العلم من بعدك وصاحب لوائك لواء الحمد يوم القيامة وصاحب حوضك، يسقي من ورد عليه من مؤمني أمتك، ثم أوحى الله عز وجل إلي: يا محمد إني قد أقسمت على نفسي قسما حقا لا يشرب من ذلك الحوض مبغض لك ولأهل بيتك وذريتك الطيبين الطاهرين، حقا أقول: يا محمد لأدخلن جميع أمتك الجنة إلا من أبى من خلقي، فقلت: إلهي (هل) واحد يأبى من دخول الجنة؟ فأوحى الله عز وجل إلي: بلى، فقلت: وكيف يأبى؟ فأوحى الله إلي: يا محمد اخترتك من خلقي، واخترت لك وصيا من بعدك، وجعلته منك بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدك، وألقيت محبته في قلبك وجعلته أبا لولدك فحقه بعدك على أمتك كحقك عليهم في حياتك، فمن جحد حقه فقد جحد حقك، ومن أبى أن يواليه فقد أبى أن يواليك، ومن أبى أن يواليك فقد أبى أن يدخل الجنة، فخررت لله عز وجل ساجدا شكرا لما أنعم علي، فإذا مناديا ينادى ارفع يا محمد رأسك، وسلني أعطك، فقلت: إلهي أجمع أمتي من بعدي على ولاية علي بن أبي طالب ليردوا جميعا علي حوضي يوم القيامة؟ فأوحى الله تعالى إلي يا محمد إني قد قضيت في عبادي قبل أن أخلقهم، وقضائي ماض فيهم، لأهلك به من أشاء وأهدي به من أشاء. وقد آتيته علمك من بعدك وجعلته وزيرك وخليفتك من بعدك على أهلك وأمتك، عزيمة مني (لأدخل الجنة من أحبه و) لا ادخل الجنة من أبغضه و عاداه وأنكر ولايته بعدك، فمن أبغضه أبغضك، ومن أبغضك أبغضني، ومن عاداه فقد عاداك، ومن عاداك فقد عاداني، ومن أحبه فقد أحبك، ومن أحبك فقد أحبني، وقد جعلت له هذه الفضيلة، وأعطيتك أن أخرج من صلبه أحد عشر مهديا كلهم من ذريتك من البكر البتول، وآخر رجل منهم يصلي خلفه عيسى بن مريم، يملأ الأرض عدلا كما ملئت منهم ظلما وجورا....

وهب بن منبه در حديثى كه به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم رسانيده مي‌گويد رسول خدا فرمود: چون مرا در معراج نزد پروردگارم جل جلاله بردند، ندا آمد اى محمد! گفتم لبيك اي پروردگار بزرگ لبيك! خدا بمن وحى كرد اى محمد براى چه خاص به اهل عالم بالا گرديدى؟ عرض كرد معبودا نمي‌دانم، فرمود اى محمد از ميان آدميان وزيرى و برادرى و وصى پس از خود گرفتى؟ عرض‌كردم معبودا چه كسى را بگيرم شما براى من انتخاب كنيد، خدا بمن وحى فرستاد اى محمد من از ميان آدميان على بن ابى طالب را براى تو انتخاب كردم. عرض كردم معبودا پسر عمم را مي‌فرمائيد، خدا بمن وحى كرد اى محمد براستى على وارث تو و وارث علم بعد از تو و پرچمدار تو است لواء حمد در روز قيامت بدست او است و ساقی حوض تو است هر كس از مؤمنان امتت وارد شود بدست او سيراب مى‌شود. سپس خداى عز و جل وحى كرد كه اى محمد بدرستى كه من قسم ياد كردم بر خود قسمى درست كه دشمن تو و خاندانت و نژاد طيب و طاهرت از اين حوض نچشد، درست ميگويم اى محمد هر آينه همه امتت را به بهشت برم جز آنكه نخواهد، عرض كردم معبودا كسى هست كه نخواهد ببهشت رود، خدا بمن وحى كرد آرى، عرض كردم چگونه نمي‌خواهد، خدا بمن وحى كرد من تو را از خلق خود انتخاب كردم و براى تو يك وصى بعد از تو انتخاب كردم و او را نسبت به تو چون هارون قرار دادم نسبت به موسى جز آنكه بعد از تو پيغمبرى نيست، محبتش را در دل تو انداختم و او را پدر فرزندانت ساختم پس بعد از تو حق او بر امت تو چون حق تو است بر آنها در زمان حياتت هر كس حق او را منكر شود حق تو را منكر شده، هر كس از ولايت او امتناع كند از ولايت تو امتناع كرده و از رفتن به بهشت امتناع كرده است؛ به شكرانه نعمتى كه به من داده است براى خداى عز و جل به سجده افتادم. به‌ناگاه منادى فرياد كرد اى محمد سر بردار و بخواه از من تا به‌تو بدهم! عرض كردم معبودا همه امت مرا بعد از من به‌ ولايت على بن ابى طالب جمع كن تا همه روز قيامت وارد بر حوض من گردند! خدا بمن وحى كرد اى محمد من پيش از آنكه بندگان خود را بيافرينم نسبت به آنها پيش‌بيني‌ها داشتم و قضاى من نسبت به آنها جاري است تا آنكه هر كه را خواهم بدان هلاك كنم و هر كه را خواهم بدان هدايت كنم. من علم تو را بعد از تو به او دادم، تا در بهشت در آورم هر كس او را دوست دارد و به بهشت نبرم هر كس او را دشمن دارد و با او عداوت ورزد و بعد از تو منكر ولايت او باشد! هر كه او را دشمن گيرد تو را دشمنى كرده هر كس تو را دشمني كند با من دشمني كرده، هر كس با او عداوت ورزد با تو عداوت ورزيده هر كس با تو عداوت ورزد با من عداوت ورزيده، هر كس او را دوست دارد تو را دوست داشته باشد و هر كس تو را دوست دارد مرا دوست داشته اين فضيلت را به او دادم و به تو عطا كردم كه از پشت او يازده مهدى بيرون آورم كه همه از نژاد تو باشند از بطن پاک بتول و آخر مرد آنها كسى باشد كه عيسى بن مريم پشت سرش نماز گذارد و زمين را پر از عدل كند چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد ... .

كمال الدين وتمام النعمة، الشيخ الصدوق ، ص 250 ، ش1.

اعتراف احمد به نزول حضرت عيسي بن مريم عليه السلام در زمان ظهور و اقتداي ايشان به حضرت مهدي عليه السلام در نماز.

همانگونه که بيان نموديم اين مسئله يکي از مسلمات در نزد فرق اسلامي است و روايات در اين باب به حد تواتر معنوي رسيده است و اين حجم گسترده روايات تا جايی مي‌باشد که خود احمد بصري هم به اين نکته تصريح و اعتراف کرده است، چنانچه وي در کتاب سرگردان چنين مي‌گويد:

ولادته عليهم السلام سنة 255ه قبل شهادة ابيه الامام العسكري بخمس سنين وامه حفيدة قيصر ملك الروم يرجع نسبها الي أحد حواري عيسي عليهم السلام...ثم شاءالله أن تقع الغيبة الكبري وسيبقي عليه السلام حيا حتي يملا الارض قسطا و عدلا كمل ملئت ظلما و جورا و جاء ذكره في التوراة والانجيل ويسمي فيها (قديم الايام) لطول عمره عليه السلام و ينزل عيسي عليه السلام في زمن قيامة من السماء وزيرا له و موئدا لحقه.

التيه او الطريق الي الله، احمد البصري، ص 66.

حضرت مهدي علیه السلام ... در سال255 ه‍ ق متولد شده و در سن پنچ سالگي پدرش امام حسن عسکري به شهادت رسيد و مادرش يکي از نوادگان پادشاه روم که نسبت آن به حواريون عيسي مي رسد ... وسپس غيبت کبري امام به خواست خداوند آغاز شد تا امام زنده باقي بماند و زمين را از عدل و داد پر کند همانگونه که ظلم و ستم زمين را پر کرده است و در تورات و انجيل نامش قديم الايام ذکر شده بخاطر طولاني بودن عمر ايشان و عيسي در زمان قيام امام از آسمان فرود مي‌آيد و او مويد حقانيت امام است وزير او خواهد شد.

کتاب سرگردان، احمد بصري، ص83..

احمد بصري در مورد ديگر و در داستان حضرت عيسي عليه السلام در مسئله به صليب کشيده شدن ايشان در قرآن، به اين نکته تصريح مي‌كندکه مشرکين به اشتباه فکر کردند ايشان را کشته‌اند و حضرت عيسي عليه السلام زنده است و دليل زنده بودن حضرت عيسي عليه السلام اين است که ايشان قرار است براي ياري دين خدا نزول کرده و پشت سر حضرت مهدي عليه السلام نماز بخواند، چنانچه در کتاب فتنه گوساله چنين مي‌گويد:

خداوند سبحان عيسي عليه السلام را زنده نگه داشت و براي آخر الزمان ذخيره نمود و آن حضرت براي هدايت مردم به صراط مستقيم از آسمان فرود خواهد آمد و آنگاه که خاتم الاوصياء حضرت مهدي عليه السلام به حق قيام مي‌كند تا زمين را از شرک و الحاد و ظلم و فساد پاک سازد و توحيد و عدل و رحمت را ميان بندگان گسترش دهد حضرت عيسي عليه السلام ياور آن حضرت خواهد بود ... زنده ماندن حضرت عيسي عليه السلام تا امروز تنها براي آن است که وقتي در زمان ظهور امام مهدي عليه السلام فرود مي‌آيد دين خدا را ياري کند و در پشت آن حضرت نماز بگذارد.

فتنه گوساله، احمد بصري، ج 1، ص60- 78.

يکي ديگر از اعترافات احمد بصري به اين مسئله سخنش در کتاب الجواب المنير است؛ احمد بصري براي اينکه بتواند براي ادعاي باطل نبوت و پيامبری خودش و انکار ختم نبوت ادله اقامه کند براي حضرت مهدي عليه السلام ادعاي نبوت نموده و در ذيل همين بحث اذعان مي‌كندکه حضرت عيسي بن مريم در آخرالزمان نزول کرده و پشت سر حضرت مهدي عليه السلام نماز مي‌خواند.

البته ذکر اين نکته لازم است که سخنان و اين ادعاي باطل وي در رابطه با ادعاي نبوت در مقاله مجزا تحت عنوان نقد ادعاي نبوت احمد بصري مفصل پاسخ داده شده است.

وي در پاسخ سوالي چنين مي‌گويد:

السؤال/ ۳: كيف تقولون أن النبي عيسى يظهر في آخر الزمان ويصلي خلف الشخص الذي تقولون أنه ليس نبي و أسمه محمد المهدي، أليس هذا عجيب؟ وكيف يصلي نبي خلف رجل اليس بني؟

الجواب: ... أيتها الأخت، إن صلاة نبي الله عيسي بن مريم (عليهما السلام) خلف الإمام المهدي الي تحتمل أمرين:

الأول: أن يكون الإمام المهدي عليه السلام أفضل من نبي الله عيسى عليه السلام، وطبعا لا يكون الإمام المهدي عليه السلام أفضل إلا إذا كان له مقام النبوة، وفي هذه الحالة لا يوجد موضع للإشكال الذي طرحتيه. وحتى لو كنت أعتقد بهذا فإني سأطرح الاحتمال الثاني وأجيب عليه. الثاني: أن يكون عيسى الي أفضل من المهدي عليه السلام، وفي هذه الحالة يكون للإشكال الذي طرحتيه موضع في دائرة البحث عن الحق و الحقيقة. و الجواب موجود في كتابي التوراة و الانجيل أو العهدين القديم و الجديد كما هو موجود في القرآن.

الجواب المنير، احمد البصري ، ج 1، ص 8.

سوال/3: چطور مي‌گويدکه حضرت عيسي در آخر الزمان ظهور مي‌كند و در پشت سر کسي که مي‌گوييد پيامبر نيست و اسمش محمد المهدي است نماز مي‌خواند آيا اين عجيب نيست؟

چطور پيامبر پشت سر کسي که پيامبر نيست نماز مي‌خواند؟

جواب: اي خواهر نماز پيامبر خدا حضرت عيسي بن مريم در پشت امام مهدي علیه السلام دو احتمال دارد يا اينکه امام مهدي علیه السلام برتر از عيسي باشد و طبيعتا امام مهدي وقتي مي‌تواند برتر باشدکه مقام نبوت داشته باشد، در اين حالت جاي بحث براي سوالي که طرح کرديد وجود ندارد با وجود اينکه من به اين مورد اول معتقدم ولي احتمال دوم را نيز مي‌گويم. و يا اينکه عيسي برتر از امام مهدي علیه السلام باشد در اين صورت سوال شما جاي بحث و بررسي دارد و جواب آن در دو کتاب تورات و انجيل يا عهد قديم و عهد جديد و همينطور در قرآن موجود است.

جواب‌هاي روشن کننده از راه امواج ، احمد بصري، ج1، ص 8.

در اين قسمت، ما از روايات و سخن خود احمد بصري ثابت نموديم که حضرت عيسي فرزند حضرت مريم در زمان ظهور حضرت مهدي عليه السلام از آسمان نزول کرده و در نماز به حضرت اقتداء مي‌نمايند.

تناقض‌هاي احمد بصري در مورد اقتداي حضرت عيسي عليه السلام در نماز به حضرت مهدي عليه السلام.

از آنجايي که تناقض‌گويي يکي از شاخصه‌هاي فرقه‌ها است و همين تناقضات بهترين دليل بطلان اين فرقه‌ها مي‌باشد، احمد بصري و جريان وي هم از قاعده مستثني نبوده و در هر مورد دچار تناقض شده است.

1. احمد بصري: حضرت عيسي که هنگام ظهور نزول مي‌كند من هستم.

يکي از ادعاهاي باطل اين جريان، انکار رجعت ائمه و اصحاب آنان در هنگام ظهور است؛ زيرا از بحث رجعت و روايات متواتر در اين مسئله به راحتي مي‌توان ادعاهاي اين فرقه را باطل نمود، لذا جريان احمد بصري منکر رجعت ائمه در هنگام ظهور شده و مدعي هستند که رجعت در هنگام ظهور حضرت مهدي عليه اسلام و در اين دنيا نبوده و افرادي که در روايات به آنان اشاره شده است اعم از انبياء و ائمه و اصحاب آنان خود اين افراد نيستند بلکه افراد ديگري مي‌باشند که به آنان تشبيه شده‌اند .

در همين راستا احمد بصري در يک ادعاي باطل و کذب مدعي شده است که آن شخصي که به نام حضرت عيسي عليه السلام در هنگام ظهور نزول مي‌كند پيامبر خدا حضرت عيسي بن مريم نيست! بلکه احمد بصري است!

وي در حالي چنين سخني را گفته است که از كلام خودش ثابت كرديم حضرت عيسي بن مريم است كه در هنگام ظهور حضرت مهدي عليه السلام به ايشان اقتدا مي‌كند! ادعاي اينكه احمد، مقصود از عيسي است در يکي از کتب اين جريان به نام يماني موعود چنين آمده است:

و اذا رجعنا الي ما قال رسول صلي الله عليه و آله و سلم ينزل عيسي ابن مريم عليه السلام عند انفجار الصبح ... يکسر الصليب و يقتل الخنزير و يهلک الدجال ويقبض اموال القائم و يمشي خلفه اهل الکهف وهو الوزير الايمن للقائم و حاجبه و نائبه ويبسط في المغرب و المشرق الامن من کرامة الجة بن الحسن ينبين لنا من قول رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم ان شبيه عيسي عليه السلام المصلوب هو اليماني حيث أن المراد من عيسي في الرواية هو شبيه عيسي عليه السلام و ليس نبي الله عيسي عليه السلام وهو الوزير الايمن للقائم و حاجبه و نائبه و ايضا يتبين هذا من قوله صلي الله عليه و آله و سلم ويمشي خلفه اهل الکهف حيث ان اهل الکهف في زمن الظهور هم فتية من أهل البصرة كما تقدم في البحث.

اليماني الموعود حجة الله، شيخ حيدر زيادي، ص 114.

اگر به آنچه که رسول خدا فرموده برگرديم (عيسي فرزند مريم هنگام طلوع فجر صبح نزول مي‌كند صليب را شکسته و خوک را مي‌کشد و دجال را به هلاکت رسانده و اموال قائم را باز پس مي‌گيرد و اهل کهف کنار ايشان به راه مي‌افتند و او وزير راست قائم و حجاب و نائب ايشان است آنگاه با کرامتي از حجت بن الحسن امنيت را در مشرق و مغرب گسترش مي‌دهد (غاية المرام هاشم بحراني ج7 ص29) و در اينجا از قول رسول خدا واضح مي‌شود که شبيه اعدام شده عيسي همان يماني است زيرا که مراد ازعيسي در روايت شبيه عيسي و نه پيامبر خدا عيسي است و او وزير راست قائم و حجاب ونائب ايشان است.

اين موضوع از قول ايشان «اهل کهف کنار ايشان به راه مي افتند» واضح است زيرا که اهل کهف همانطور که در بحث سابق آمده در زمان ظهور جواناني از بصره هستند.

يماني موعود حجت الله، شيخ حيدر زيادي، ص 185.

در اين مطلب احمد با مطالب گذشته وي چند تناقض آشکار وجود دارد:

1. فارغ از ذکر دلائل بسيار زيادي که در اثبات باطل بودن اين ادعاي پوچ وجود دارد، از اتباع احمد بصري سوال داريم که چگونه احمد بصري همان حضرت عيسي عليه السلام مي‌باشد در حالي که در روايات و اعتراف خود احمد تصريح شده بود عيسي بن مريم از آسمان نزول مي‌كند، مگر احمد فرزند حضرت مريم است؟ پاسخ اتباع احمد به اين تناقضگويي امام‌شان چيست؟

2. احمد بصري در قسمت قبلي تصريح کرده بود که حضرت عيسي عليه السلام توسط خداوند زنده نگه داشته شد تا اينکه زمان ظهور از آسمان نزول کند و دشمنان ايشان به اشتباه فکر کردند که حضرت را به صليب کشيده و کشته‌اند؛ اين سخن سابق وي با اين مطلب اخير در تناقض و تعارض است زيرا احمد بصري متولد سال 1968 ميلادي مي‌باشد. يعني 52 سال پيش در بصره به دنيا آمده است، آيا اتباع احمد براي اين تناقض‌گويي پاسخ دارند؟

2. احمد بصري: حضرت عيسي عليه السلام به من در نماز اقتدا مي‌كند.

احمد بصري و اتباع وي با تفسير اشتباه و غلط روايتي، ادعا كرده‌اند كه احمد بصري امام سيزدهم است! (در مورد برداشت اشتباه آنها و فهم غلط آنها در مورد اين روايت، به صورت مجزا سخن گفته شده است) نکته مورد نظر ما در مقاله اين استدلال وي مي‌باشد که مدعي شده است او شخصي است که حضرت عيسي عليه السلام پشت سر وي نماز مي‌خواند! يعني عيسي به احمد بصري اقتدا مي‌کند؛ چنانچه در يکي از کتب اين جريان به نام جامع الادله چنين آمده است:

عدتهم عدة أشهر السنة أي ان عددهم اثنا عشر و هولاء الاثنا عشر عليه السلام هم أبناء فاطمة و علي عليهما السلام اذن بالنتيجة يكون أحمد هو كمال عدتهم أي هو الثاني عضر منهم و هو الذي يصلي خلفه عيسي عليه السلام اذن هو القائم.

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم که (تعداد آنها به تعداد ماه‌هاي سال است): يعني تعداد آن‌ها دوازده نفر است، و اين دوازده نفر فرزندان حضرت زهرا و امير المومنين عليهما السلام هستند پس احمد آخرين آن ها هستش و تکميل کننده عددي آنها و او دوازدهمين نفر از آنهاست و او کسي که که عيسي عليه السلام پشت سرش نماز مي‌خواند؛ پس او قائم است.

جامع الادله، ابومحمد انصاري، ص191.

نتيجه بحث ما و تناقضات احمد بصري تا اينجا چنين است که احمد:

1-در مرحله اول اذعان کرده بود حضرت عيسي بن مريم زنده است و ايشان هنگام ظهور از آسمان نزول کرده و در نماز به حضرت حجت بن الحسن المهدي العسکري عليه السلام اقتدا مي نمايد.

2-آن قائم و مهدي که حضرت عيسي بن مريم پشت سر ايشان نماز مي‌خواند احمد بصري است.

3- آن حضرت عيسي عليه السلام که در زمان ظهور از آسمان نزول مي‌كند و به حضرت مهدي عليه السلام اقتداء مي نمايد احمد بصري است.

به هيچ عنوان نمي‌توانيم ادعا کنيم حضرت عيسي عليه السلام پشت سر کسي به جز امام زمان عليه السلام نماز مي‌خواند.

در کنار اين سه مورد، مطلب و تناقض ديگري را مطرح مي‌کنيم تا بر تعجب شما از تناقضات آشکار اين فرقه ضاله بيافزاييم.

ناظم العقيلي ليدر اصلي جريان احمد تصريح مي‌كندکه طبق روايات به هيچ عنوان نمي توان مدعي شد که حضرت عيسي عليه السلام به کسي ديگر جز خود امام زمان عليه السلام اقتداء نمايد، چنانچه ناظم العقيلي چنين مي‌گويد:

فان اکثر الروايات التي تعني الامام المهدي محمد بن الحسن عليه السلام تذکر الامام بقرينه تدل عليه و تميزه عن غيره و اليک بعض هذه الروايات و اعتذر عن الاحاطه بکا التفاصيل فان ذلک يحتاج إلى بحث مستقل ولكن لا يسقط الميسور بالمعسور، وكثيرة هي القرائن التي تميز شخص الإمام المهدي عليه السلام، منها:الإمام، يصلي خلفه عيسي بن مريم، محمد بن الحسن العسكري، صاحب الغيبة الطويلة، ابن سبية، ابن سيدة الإماء، ذو الخال والشامتين، التاسع من ولد الحسين عليه السلام، الثاني عشر من الأئمة، يقتل الدجال، في كتفه علامة النبي، الذي يقوم بين الركن والمقام، وغيرها من القرائن الخاصة بالإمام المهدي الي ولا يمكن أن تنطبق على غيره.

پس اکثر رواياتي که در خصوص امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف محمد بن الحسن عليه السلام مي‌باشد با يک قرينه امام را ياد مي‌كند و دلالت بر وي مي‌كند و جدا مي‌كند شخص غير از او را و اين روايت ها تقديم به شما و عذرخواهي مي‌کنم به‌خاطر نقل کم روايت‌ها و عدم پرداختن به تفاصيل انها که آن نياز به بحث جداگانه‌اي دارد و آنچه محقق مي‌شود در مدت زمان کم محصول نمي‌شود، و خيلي از قرائني که امام مهدي عليه السلام را از بقيه جدا مي‌كند از جمله: حضرت عيسي عليه السلام پشت سر او نماز مي‌خواند، محمد بن حسن عسکري کسي غيبت طولاني دارد، فرزند زن اسير، فرزند بهترين زن‌ها، داراي دو خال مي‌باشد، نهمي از فرزندان امام حسين عليه السلام، دوازدهمين نفر از امامان، دجال را مي‌کشد، در پهلويش علامت پيامبر صلي الله عليه و آله است، بيت رکن و مقام بر مي‌خيزد، و خيلي ديگر از قرائن موجود راجع به امام مهدي عليه السلام، و به هيچ عنوان نمي‌شود به شخص ديگري منطبق شوند.

ايقاظ النائم لاستقبال القائم، ناظم العقيلي، ص67.

نتيجه گيري:

خلاصه آنچه که در اين مقاله نسبت به تناقضگويي احمد بصري و اتباع وي ذکر گرديد چنين است:

1. احمد بصري:حضرت عيسي بن مريم عليه السلام از آسمان نزول مي‌كند و به حضرت حجت بن الحسن العسکري عليه السلام در نماز اقتداء مي‌كند.

2. احمد بصري: آن قائم و مهدي که حضرت عيسي بن مريم عليه السلام پشت سر ايشان نماز مي‌خواند حضرت حجت بن الحسن العسکري عليه السلام نيست بلکه خود من مي باشم.

3. احمد بصري: آن عيسي که در زمان ظهور از آسمان نزول مي‌كند و به حضرت مهدي عليه السلام اقتداء مي‌نمايد عيسي بن مريم عليه السلام نيست بلکه خود من مي‌باشم.

4. احمد بصري: حضرت عيسي بن مريم عليه السلام فقط پشت سر حضرت حجت بن الحسن العسکري عليه السلام نماز مي‌خواند و نه شخص ديگر.

طبق اين چهار مورد، احمد بصري خودش به عنوان حضرت عيسي پشت سر خودش به عنوان قائم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم نماز مي‌خواند و اقتداء مي نمايد در حالي که معتقد است چنين مسئله‌اي محال بوده و طبق روايات به هيچ عنوان اين امر ممکن نيست.

اکنون نظر شما در مورد چنين شخصي چيست؟

موفق باشيد

واحد مهدويت موسسه جهاني حضرت ولي عصر(عج)



مطالب مرتبط:
تناقضات احمد بصري در مورد آيه تطهير و عصمت اهل بيت عليهم السلاماحمد بصري و انكار افضليت حضرت زهرا سلام الله عليهااحمدالحسن: من حسین زمان هستممهدویت و عاشورا
Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

بی‌راهه
مستند خواب پریشان
کلیپ
عمومی
برادر ناتنی وهابیت
مستندات تصویری
سخنرانی
مقالات
کتابخانه
سایت های مرتبط