2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
بررسی روایات مقیّد کننده روایات «کلّ رایة»
کد مطلب: ١٥١١٢ تاریخ انتشار: ٠١ خرداد ١٤٠١ - ١٧:٤٤ تعداد بازدید: 1577
خارج فقه الحکومه » فقه
بررسی روایات مقیّد کننده روایات «کلّ رایة»

جلسه هفتاد و نهم 01 03 1401

 بسم الله الرحمن الرحیم

(جلسه هفتاد و نهم 01 03 1401)

موضوع:  بررسی روایات مقیّد کننده روایات «کلّ رایة»

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

پرسش:

رجال شیخ موسی زنجانی چطور است؟

پاسخ:

شیخ موسی زنجانی رجال دارد و این کلیات علم رجال است. رجال شیخ موسی زنجانی را هم ما در دوازده جلد کار کردیم، ایشان آمده شرح حال هجده هزار راوی را نوشته و اکثر کسانی که حتی آقای خویی هم ترجمه نکرده، مرحوم مامقانی هم ترجمه نکرده است، را ذکر کرده است.

مامقانی حدود سیزده هزار راوی را ترجمه کرده، آقای خویی تقریبا با کسر مترادفاتش هفت هزار و اندی راوی را کار کرده است؛ ولی شیخ موسی زنجانی هجده هزار راوی را کار کرده و مسلط هم هست یعنی یک عمری برایش کار کرده است.

ایشان از اول جوانی تا آخر عمر کتاب رجال را نوشته و نسخه منحصر به فردش هم دست آقا عزیز طباطبایی بوده است که نوه دختری صاحب عروه است، در کتاب شناسی شاید ما در تاریخ شیعه مثل ایشان را نداشتیم.

   ایشان به ما محبت داشتند بعضی وقت ما بعد از نماز مغرب و عشا خدمت ایشان می رفتیم، ایشان خودش به من گفت، گفت من در الغدیر از «ب» بسم الله تا «ت» تمت با علامه امینی بودم.

در اعیان الشیعه از اول تا آخر با سید محسن امین بودم. معجم الرجال هم از جلد اول تا آخر با آقای خویی بودم. می گفت با ایشان مقابله می کردیم بعضی روزها نهار خدمت آقای خویی بودیم، غالب روزها به ما نان و کاهو می داد. می گفت غذای ثابت ایشان نان با کاهو بود.

 البته من پنجاه - شصت تا از آن اشکالات خیلی جدی گرفتم و خدمت ایشان تقدیم کردم و ایشان خیلی خوشش آمد. یک جایی است که یکی از روات مرد را آقای خویی آورده در داخل زن ها قرار داده است.

من خدمت آقا عزیز گفتم شما چطور این را در داخل زن ها آوردید؟ مرد است خود شیخ طوسی دارد می گوید:

«عَنْ أُمیٍّ الصَّیْرَفِیِّ أَوْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهُ رَجُل‏»

تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الکتب الإسلامیه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج9، ص367، 38 بَابُ مِیرَاثِ أَهْلِ الْمِلَلِ الْمُخْتَلِفَةِ وَ الِاعْتِقَادَاتِ الْمُتَبَایِنَة، ح10

کتاب: معجم رجال الحدیث؛ نویسنده : السید الخوئی (وفات : 1413)، 1413 - 1992 م،  ج 24 ص 208

ضمیر مذکر آورده، دو تا ضمیر مذکر است، ایشان معجم را نگاه کرد اصلا همین طور چشم هایش باز ماند و گفت حاج آقا ما نمی دانیم این چطوری از دست مان در رفته است. آقایان این را هم داشته باشند که امی صیرفی را ایشان جزء زن ها آورده است.

این در حقیقت اُمَیّ الصیرفی است نه اُمّی! این از لغزش قلم است

آغاز بحث...

بحث ما در مورد حدیث شریف:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص295.

بود. عرض کردیم این روایات، ابتدائا دو دسته است یک دسته به صورت مطلق است و یک دسته مقید کرده، در مقیدات هم تقریبا تعبیرها این بود:

«مَنْ رَفَعَ رَایَةَ ضَلَالَةٍ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ.»

الکافی (ط - الإسلامیة)، نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص297

یا کسانی که دعوت به خویش می کنند نه دعوت به اهل بیت و نمونه ان هم روایات زید پسر امام سجاد (سلام الله علیه) و زید پسر امام کاظم که حضرت رضا فرمودند: بخدا قسم زید عمویم شهید شد:

«وَ اللَّهِ عَمِّی شَهِیداً کَشُهَدَاءَ اسْتُشْهِدُوا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (صلوات الله علیهم)

عیون أخبار الرضا (علیه السلام)؛ نویسنده: ابن بابویه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج1، ص252

 ولی نسبت به برادرشان زید می فرمایند: او دعوت به خویش می کرده و یک تعبیر تندی هم حضرت نسبت به برادرشان زید داشتند که به زید النار مشهور شد.

باز عبارت دیگری که در مستطرفات سرائر است و مرحوم شیخ حر عاملی هم در وسائل جلد 15 صفحه 54 آورده است البته روایت مرسل است.

«عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا قَالَ ذُکِرَ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) مَنْ خَرَجَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَقَالَ (علیه السلام) لَا أَزَالُ أَنَا وَ شِیعَتِی بِخَیْرٍ مَا خَرَجَ الْخَارِجِیُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ الْخَارِجِیَّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَ عَلَیَّ نَفَقَةُ عِیَالِه‏»

نام کتاب: السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی( و المستطرفات)؛ نویسنده: ابن ادریس، محمد بن احمد (تاریخ وفات مؤلف: 598 ق‏)، محقق / مصحح: الموسوى، حسن بن احمد و ابن مسیح، ابو الحسن‏، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏: 1410 ق‏، ج3، ص569

تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة؛ شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج15، ص54، بَابُ حُکْمِ الْخُرُوجِ بِالسَّیْفِ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام)، ح12

خیلی واضح است، بعضی از آقایان و بنده هم نظرم بر این است که این ناظر به قیام حضرت ولی عصر (اروحنا فداه) است. ولی تعبیرش این است که: « لَا أَزَالُ أَنَا وَ شِیعَتِی بِخَیْرٍ مَا خَرَجَ الْخَارِجِیُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ»؛ یعنی کسی از آل محمد قیام بکند و هزینه تمام قیامش به عهده من است.

تعبیر دیگری دارد که می گویند:

 «سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) هَلْ وُلِدَ الْقَائِمُ (علیه السلام) فَقَالَ لَا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیَّامَ حَیَاتِی.»

الغیبة( للنعمانی)؛ ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق- مصحح: غفارى، على اکبر، ناشر: نشر صدوق، ص245

این ها همه نشان می دهد که ما نمی توانیم بطور مطلق بگوییم هرکس قبل از حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) قیام کرد طاغوت است، پرچم، پرچم طاغوت است و این را به تمام قیام های قبل از ظهور سرایت بدهیم و جمهوری اسلامی را هم قاطی این قضایا بکنیم.

بعضی ها سواد ندارند معذور هستند، ولی بعضی ها آدم های معاند هستند و می دانند عالم هم هستند این روایات را هم دیده اند ولی آن روایاتی که به صورت مطلق آمده در فضای مجازی مطرح می کنند، افکار مردم بویژه جوان ها را هم منحرف می کنند.

یا همین موضوعی که در فضای مجازی پر کردند که آیت الله العظمی بهجت در هیچ یک از انتخابات شرکت نکردند؛ پس معلوم می شود که این نظام انتخاباتش غیر مشروع است.

ایشان اجازه نمی داد به هیچ وجه در هیچ انتخاباتی و در هیچ قضایای دیگر این طوری از ایشان فیلم پخش بشود. بعضی فیلم ها که با موبایل و دوربین های کوچک از ایشان پخش کردند دارند در فضای مجازی منتشر می کنند.

 

این ها نشان می دهد که کاملا همسو بوده است.

عرض کردم من خودم یک سال تمام خدمت ایشان در جلسه خصوصی بودم و ایشان نسبت به نظام و نسبت به امام و نسبت به رهبری دید مثبت داشتند.

ایشان بعضی از الفاظ را به کار می بردند، و توصیه داشتند الفاظی که بیان می کنند منتشر نشود، ایشان مطالبی که به طور عموم می گفتند یک بحث دیگری بود و مطالبی که در جلسات خصوصی مطرح می کردند همه را ملتزم می کردند این بحث ها منتشر نشود این که مصلحت چه بوده ما نمی دانیم.

یا آقای کشمیری که ایران آمد، ما هفت – هشت سال با ایشان مرتبط بودیم، ایشان ابتدا خیلی به صراحت مطالب را بیان می کرد؛ حتی خود آقای کشمیری به من گفت، گفت آقای بهجت پیش من آمده بود گفت اقای کشمیری اگر می خواهی سالم بمانی کسی را به خانه ات راه نده؛ حتی من بهجت هم آمدم من را به خانه ات راه نده!

بعضی از آقایان هستند مقداری کتوم هستند، صلاح نمی بینند سخنانشان منتشر بشود. به مرحوم قاضی گفته بودند وقتی از آقای بهجت سوال می کنند جواب می خواهد بدهد با دستش اشاره می کند.

آقایان هم دیده بودند ایشان وقتی استخاره می کرد اگر خوب بود با دستش به طور خاص اشاره می کرد و اگر بد بود یک طور دیگر اشاره می کرد و اگر متوسط بود هم به یک شکل دیگر می فهماند.

آقای قاضی می گفت اقای بهجت می خواهد به این روایت عمل کند:

«إِذَا أَرَادَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ صَلَاحَ عَبْدٍ أَلْهَمَهُ قِلَّةَ الْکَلَامِ وَ قِلَّةَ الطَّعَامِ وَ قِلَّةَ الْمَنَام‏‏»

غرر الحکم و درر الکلم (مجموعة من کلمات و حکم الإمام علی علیه السلام)؛ نویسنده: تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: رجائى، سید مهدى‏،  ناشر: دار الکتاب الإسلامی، ص289

 ایشان در حال ریاضت بود که کم سخن بگوید هرچه انسان کم سخن بگوید معنویت و نورانیتش بیشتر می شود. هرچه انسان بیشتر حرف بزند، قطعا فضولات بحثش زیاد می شود و مشکل ساز می شود.

یکی از آقایان می گفت خدمت یکی از اولیاء بودیم ما صحبت کردیم گفت صحبت تان را بردارید تایپ کنید برای من بیاورید، بردیم تایپ کردیم حدود هشت صفحه شد، گفت این را خلاصه اش کن، رفتیم این را خلاصه کردیم هشت صفحه را چهار صفحه کردیم، گفت برو بازهم خلاصه اش کن، رفتیم خلاصه کردیم دو صفحه شد، گفت بازهم خلاصه اش کن آن عصاره مطلب را که این جا گفته بودی بیاور بعد از تلخیص حدود یک صفحه شد!

گفت آقا جان شما که می توانستید در یک صفحه مطلب تان را بیان کنید چرا این همه ملائکه را اذیت کردی تا آن ها بنویسند و سر ما را هم درد آوردی و خودت هم پرونده ات را سنگین کردی؟! شما سخن کم بگویید، کم بگویید و گزیده بگویید.

لذا من توصیه می کنم همانطور که بزرگان و اولیاء الله توصیه می کنند و در این زمینه روایت هم ما داریم که برای رسیدن به کمالات این سه چیز «قِلَّةَ الْکَلَامِ وَ قِلَّةَ الطَّعَامِ وَ قِلَّةَ الْمَنَام» را در خودتان نهادینه کنید. این سه تا اگر در انسان باشد تقریبا کمالات را فراهم می کند.

والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها