تخریب قبرستان بقیع سبب شد تا برای همگان مشخص شود که وهابیت فرقهای است که در میان مسلمانان هیچ جایگاهی ندارد و اعتقادات آنان با عقاید اهل سنت بسیار متفاوت است.
از صدر اسلام تا سال 1305 شمسی، حدود چهارده قرن، قبور امامان معصوم (علیهمالسلام) و همچنین بسیاری از صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در بقیع توسط حکّام اهل سنت محافظت میشد و علاوه بر شیعیان، اهل سنت نیز به زیارت و تکریم آن قبور مطهر همت داشتند؛ اما با تخریب بقیع بر همگان آشکار شد که وهابیت هیچ رابطهای با اسلام محمدی (صلواتاللهعلیهماجمعین) و مسلمانان ندارد.
ابن تیمیه و فتوا به تخرب قبور مؤمنین
با بررسی در منابع معتبر وهابیت
مشخص میشود ابن تیمیه حرانی به عنوان تئوریسین وهابیت، اولین کسی است که دستور به تخریب نمادهای اسلامی و از بین بردن گنبد و زیارتگاههایی که بر قبور اولیاء الهی و بزرگان مسلمانان بنا شده را داده است. او در کتابش مینویسد:
«فَالْمَشَاهِدُ الْمَبْنِیَّةُ عَلَى قُبُورِ الْأَنْبِیَاءِ وَالصَّالِحِینَ مِنَ الْعَامَّةِ وَمِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ کُلُّهَا مِنَ الْبِدَعِ الْمُحْدَثَةِ الْمُحَرَّمَةِ فِی دِینِ الْإِسْلَامِ
«... حرمهایی که بر قبور انبیاء و صالحین بنا شده، همگی بدعتهایی است که در دین اسلام پدید آمده است.»
ابن تیمیة الحرانی، منهاج السنة النبویة، ج2، ص437، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة
الطبعة: الأولى، 1406 هـ ق.«
این، تنها نمونه ای کوچک از توهین ابن تیمیه به اهل بیت (علیهمالسلام) محسوب می شود و این جسارتها توسط شاگردان و پیروانش تا زمان حاضر ادامه دارد. به عنوان نمونه ابن قیم جوزیه یکی از شاگردان ابن تیمیه با توهین و جسارت به قبور مطهر و مضجع شریف رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و امامان شیعه (علیهمالسلام) و بعضی از صحابه ، عداوتش را فراتر نهاده و در کتابش مینویسد:
«أَنَّهُ لَا یَجُوزُ إِبْقَاءُ مَوَاضِعِ الشِّرْکِ وَالطَّوَاغِیتِ بَعْدَ الْقُدْرَةِ عَلَى هَدْمِهَا وَإِبْطَالِهَا یَوْمًا وَاحِدًا، فَإِنَّهَا شَعَائِرُ الْکُفْرِ وَالشِّرْکِ، وَهِیَ أَعْظَمُ الْمُنْکَرَاتِ، فَلَا یَجُوزُ الْإِقْرَارُ عَلَیْهَا مَعَ الْقُدْرَةِ الْبَتَّةَ، وَهَذَا حُکْمُ الْمَشَاهِدِ الَّتِی بُنِیَتْ عَلَى الْقُبُورِ الَّتِی اتُّخِذَتْ أَوْثَانًا وَطَوَاغِیتَ تُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ، وَالْأَحْجَارُ الَّتِی تُقْصَدُ لِلتَّعْظِیمِ وَالتَّبَرُّکِ وَالنَّذْرِ وَالتَّقْبِیلِ لَا یَجُوزُ إِبْقَاءُ شَیْءٍ مِنْهَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ مَعَ الْقُدْرَةِ عَلَى إِزَالَتِهِ، وَکَثِیرٌ مِنْهَا بِمَنْزِلَةِ اللَّاتِ وَالْعُزَّى، وَمَنَاةَ الثَّالِثَةِ الْأُخْرَى، أَوْ أَعْظَمُ شِرْکًا عِنْدَهَا، وَبِهَا، وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ.
پس از توانایی بر نابودی و از میان بردن،جایز نیست که محل شرک و طاغوتها سر جای خود حتی برای یک روز باقی بمانند و آنان را نابود نکنیم؛ چرا که قبور [پیامبر و اهل بیت رسالت (صلیاللهعلیهوآله)] از شعائر کفر و شرک هستند وآنها از بزرگترین منکرات است ... این حکم یعنی تخریب، برای حرمهایی است که بر قبور ساخته شدهاند و درحقیقت آن قبور همانند بتها و طواغیت، مورد پرستش قرار میگیرند و جایز نیست در روی زمین حتی یک حرم باقی بماند ... این قبور (قبور خاندان رسالت) به منزله لات و عزی و منات (بتهای قریش) است.»
ابن قیم الجوزیة، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج3، ص443، مؤسسة الرسالة، بیروت - مکتبة المنار الإسلامیة، الکویت، الطبعة السابعة والعشرون،1415هـ ق.
این کلمات دربردارنده اوج تنفر و توهین های مفتی های وهابیت نسبت به مقدسات اهل سنت و شیعیان است؛ فتاوایی که از دهان ابلیس خارج می شود و قبور پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه معصومین (علیهمالسلام) را به منزله بتهای مشرکین میداند.
قرآن کریم و ساخت بنا در کنار قبور اولیاء الهی؛
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان در آیات خود، به جواز ساخت مسجد در کنار قبور مؤمنین و اولیاء الهی اشاره میکند. خدای رحمان میفرماید: «وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیْبَ فِیهَا إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا [کهف/21] بدین سان مردم را به حال اصحاب کهف آگاه کردیم تا بدانند که وعده خدا راست است و در قیامت تردیدى نیست. آنگاه درباره آنها با یکدیگر به گفت و گو پرداختند و گفتند: بر روى آنها بنایى برآورید - پروردگارشان به کارشان آگاهتر است- و آنان که بر حالشان آگاهتر شده بودند، گفتند: نه! اینجا را مسجدى مىکنیم.»
با نزول این آیه شریفه مشخص میشود اگر ساخت مسجد کنار قبور اولیاء الهی بدعت و حرام باشد،
قرآن به آن اشاره میکرد و عدم اشاره قرآن به حرمت ساخت بنا و یادبود و یا مسجد، دلیل بر جواز آن است.
سیره علمای اهل سنت و زیارت قبور اولیاء الهی؛
أبو حامد غزالی یکی از مفسرین و علمای مشهور اهل سنت است. تفسیر قرآن او و تألیفاتش از مهمترین منابع معتبر و مهم اهل سنت به شمار می آید. غزالی در کتابش مینویسد:
«وزیارة قبور الصحابة والتابعین وسائر العلماء والأولیاء وکل من یتبرک بمشاهدته فی حیاته یتبرک بزیارته بعد وفاته ویجوز شد الرحال لهذا الغرض ...
زیارت قبور اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و تابعین و سایر علما و اولیاء الهی جایز است و هر کس پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را در حال حیات میدید و متبرک به ایشان میشد، بعد از وفات نیز با زیارت قبر حضرت، از ایشان متبرک میشود و مسافرت کردن به قصد زیارت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نیز جایز است.»
أبو حامد محمد بن محمد الغزالی، إحیاء علوم الدین، ج2، ص247، الناشر: دار المعرفة – بیروت.
خطیب بغدادی از جمله علمای مشهور اهل سنت است که در کتاب تاریخ بغداد، به سیره علمای اهل سنت در زیارت قبور اهل بیت (علیهمالسلام) و تکریم مقام امامان معصوم(علیهمالسلام) اشاره کرده است. خطیب در کتابش مینویسد:
«أَخْبَرَنَا الْقَاضِی أَبُو مُحَمَّد الْحَسَن بْن الحسین بْن مُحَمَّد بْن رامین الإستراباذی، قَالَ: أَخبرنا أَحْمَد بْن جعفر بْن حمدان القطیعی، قَالَ: سمعت الْحَسَن بْن إِبْرَاهِیمَ أبا عَلِیّ الخلال، یقول: ما همنی أمر فقصدت قبر مُوسَى بْن جعفر، فتوسلت به إلا سهل الله تعالى لی ما أحب ...».
«ابو علی خلال شیخ حنابله می گوید :هیچ گاه بر من مشکلی عارض نشد و من در این حال به سوی قبر موسی بن جعفر رفتم ،به او متوسل شدم جز اینکه خداوند آنچه را که می خواستم برایم آسان گرداند.»
خطیب البغدادی، تاریخ بغداد، ج1، ج442، دار الغرب الإسلامی – بیروت، الطبعة الأولى، 1422هـ ق.
ابن حبان از مشهورترین علمای اهل سنت است که در علم رجال و حدیث سرآمد زمان خود بوده است. زیارت قبر امام رضا (علیهالسلام) یکی از افتخاراتی است که ابن حبان آن را در کلمات خود بیان میکند. او مینویسد:
وقبره بسنا باذ خَارج النوقان مَشْهُور یزار بِجنب قبر الرشید قد زرته مرَارًا کَثِیرَة وَمَا حلت بِی شدَّة فِی وَقت مقَامی بطوس فزرت قبر عَلیّ بن مُوسَى الرِّضَا صلوَات الله على جده وَعَلِیهِ ودعوت الله إِزَالَتهَا عَنى إِلَّا أستجیب لی وزالت عَنى تِلْکَ الشدَّة وَهَذَا شَیْء جربته مرَارًا فَوَجَدته کَذَلِک أماتنا الله على محبَّة المصطفی وَأهل بَیته صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الله عَلَیْهِ وَعَلَیْهِم أَجْمَعِینَ ... و قبرعلى بن موسى الرضا (علیهالسلام) که مزار ایشان خارج نوقان است و نزد مردم شهرت دارد ... من بارها قبر او را زیارت کردهام؛ حوائج و مشکلات من حل نمی شد تا آنکه قبر على بن موسى الرضا (علیهالسلام) را -که درود خدا بر جدش و خودش باد- زیارت می کردم و براى برطرف شدن مشکلات و حوائجم دعا مىکردم و دعایم مستجاب و مشکلم حل مىشد. این کار را به دفعات تجربه کردم و هربار حاجتم برآورده شد. خداوند ما را بر محبت مصطفى و اهل بیتش - که صلوات و سلام خدا بر او و اهل بیتش باد- بمیراند.»
ابن حبان، الثقات، ج8، ص457، دائرة المعارف العثمانیة بحیدر آباد الدکن الهند، الطبعة الأولى، 1393 هـ ق.
این سخنان تنها گوشه ای از ارادت بزرگان اهل سنت به قبور امامان مظلوم شیعه (علیهمالسلام) و اولیاء الهی است. هر چند وهابیت خود را از اهل سنت میداند، اما با دیدن سخنان علمای اهل سنت مشخص میشود که وهابیت از اهل سنت جدا است. تخریب قبور امامان مظلوم بقیع (علیهمالسلام) و مضجع شریف امام هادی و امام عسکری (علیهماالسلام) در شهر مقدس سامرا و جنایات داعش در تخریب قبور مطهر اولیاء الهی در سوریه و عراق، ریشه در جنایات وهابیت و بیانگر جدایی آنان از اسلام و مسلمین است.