09/05/1401
موضوع: عوامل پنجگانه اساسی، در شکل گیری واقعه تلخ عاشورا
ویژه برنامه مع امام منصور
فهرست مطالب این برنامه:
عدم معرفت به حقیقت سید الشهدا (سلام الله علیه) ریشه اصلی حادثه عاشورا
چرا برادران اهل سنت ما، در این واقعیات تاریخی صحابه دقت نمی کنند!؟
عوامل پنجگانه اساسی، در شکل گیری واقعه تلخ عاشورا
1- برخورد نادرست صحابه در عرفه
2- توهین به پیامبر در جریان حدیث قرطاس!
3- داستان «جیش أسامه»
4- انکار رحلت پیامبر اکرم توسط برخی صحابه!
5- به آتش کشیدن احادیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
نتایج عملی عوامل پنجگانه حادثه عاشورا در جامعه اسلامی!
تکرار صحنه هایی از انحراف صدر اسلام، در جهان امروز
جریان «جیش اسامه»؛ تخلفی آشکار از دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله)
افراد شاخصی که از حضور در جیش اسامه تخلف کردند!
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و محترم و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». توفیق شد تا امشب هم با قسمت سوم ویژه برنامه «مع امام منصور» در خدمت شما باشیم.
در این شبهای محرم که خصوصاً امشب به نام نامی حضرت رقیه خاتون (سلام الله علیها) نامگذاری شده است، همه دلها داغدار است و خصوصاً بیشترین داغ بر دل حضرت حجة بن الحسن (صلوات الله علیه) است. ابتدا عرض کنیم:
«آجرک الله یا بقیة الله»
آنچه را که ما صرفاً میشنویم، حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بارها دیدهاند و خون گریه کردهاند. خدمت همه شما عزیزان هم تسلیت عرض میکنم.
امیدوارم همانطور که طی دو شب قبلی عرض کردم در این شبها و در لحظاتی که بر مصیبت وارد بر این خاندان مطهر اشک میگریید، حتماً دعا برای فرج امام زمان ذکر لبهایتان باشد. ان شاءالله هرچه زودتر شاهد فرج منتقم ثارالله باشیم.
امشب در خدمت کارشناس محترم و عزیز برنامه استاد گرانقدر آیت الله حسینی قزوینی هستیم. حاج آقا سلام علیکم و رحمة الله، عظم الله أجورنا و أجورکم؛
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلام را تقدیم میکنم و موفقیت روزافزون برای همه گرامیان از خداوند منّان خواهانم.
ایام شهادت جانسوز سرور آزادگان حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) و یاران باوفایش را به پیشگاه مقدس مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و شما گرامیان تسلیت و تعزیت عرض میکنم.
خدا را به آبروی حضرت سیدالشهدا و اهلبیتش و فرزندانش و اصحابش و یارانش سوگند میدهم پاداش ما را در این مصائب جانکاه فرج موفور السرور مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم و تعجیل در فرج آن بزرگوار قرار بدهد، ان شاءالله.
مجری:
خیلی ممنونیم و افتخار میکنیم که مجدد در خدمت شما هستیم و باعث افتخار شخص بنده هم هست.
اگر موافق هستید بپردازیم به بررسی ریشههای تاریخی حادثه عاشورا و در خلال صحبتهای شما هم چند سؤال مطرح خواهم کرد تا ان شاءالله پاسخگو باشید و ما فیض ببریم و استفاده کنیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله
أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
معمولاً مبنای برنامه این هست که در آغاز برنامه یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کنیم.
از آنجا که امشب متعلق به حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) هست، بنده شعری که خیلی برایم جانسوز هست و از قول حضرت زینب به مادرش حضرت فاطمه زهراست را میخوانم.
ز دست مردم یثرب چه آمد بر سرت مادر
که مرگ خویش را کردی طلب از داورت مادر
از این پهلو به آن پهلو مپیچ ای غم گسار من
مبادا صدمه بیند زخمهای پیکرت مادر
تو بین دشمنان کردی حمایت از علی من هم
جدا یک دم نگردم از کنار بسترت مادر
تو کردی پاک از چشم علی اشک غم و من هم
بگیرم اشک مظلومی ز چشمان ترت مادر
نه تنها من در و دیوار این غم خانه میگرید
گهی بر تو گهی بر غصههای رهبرت مادر
و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون
عدم معرفت به حقیقت سید الشهدا (سلام الله علیه) ریشه اصلی حادثه عاشورا
در رابطه با سؤالی که حضرتعالی مطرح فرمودید. ما باید قدری دقت کنیم در ایام عاشورا که اولاً معرفتمان نسبت به حضرت سیدالشهدا و ائمه اطهار (علیهم السلام) بالا برود.
شناختی که ما از ائمه اطهار (علیهم السلام) داریم بنا به نقل بعضی از جهال به عنوان علمای ابرار که مقاماتی بالاتر از مراجع داشتند و آگاهیشان از قرآن و سنت بیشتر از مراجع بود به درد نمیخورد.
این معرفت را شیطان در لحظات آخر عمر از دست ما میگیرد و میبرد. ما بدبختی و بیچارگی را با خودمان به عالم برزخ منتقل میکنیم و آنجا می گوییم:
(یا حَسْرَتی عَلی ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّه)
افسوس بر من از کوتاهیهایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و (آیات او را) به سخریه گرفتم!
سوره زمر (39): آیه 56
یکی از مصادیق (جَنْبِ اللَّه) ائمه اطهار است. ما باید معرفتمان را نسبت به امام حسین (علیه السلام) بیشتر کنیم.
مهمتر از این باید ببینیم چه عواملی باعث شد و چه انگیزههایی موجب شد که بعد از گذشت تنها پنجاه سال از رحلت پیغمبر اکرم مسلمانان اعم از صحابه و تابعین جمع شدند و فرزند و اهلبیت رسول اکرم را به قتل رساندند. آنها بارها شنیده بودند:
«الْحَسَنُ وَالْحُسَینُ سَیدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 3، ص 3، ح 11012
و:
«أحب الله من أحب حسینا»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 194، ح 4820
و:
«حسین منی، وأنا من حسین، أحبّ الله من أحب حُسینا، والحسین سبْطٌ من الأسْباط»
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولى، تحقیق: کمال یوسف الحوت؛ ج 6، ص 308
آنها تمامی این فرمایشات را از قول رسول گرامی اسلام شنیده بودند، اما چه باعث شد و چه زمینههایی فراهم شد که این حادثه بعد از گذشت پنجاه سال از رحلت پیغمبر اکرم اتفاق افتاد. خیلی مهم است که ما در ایام عاشورا به این مهم بپردازیم.
مجری:
به نکته بسیار خوبی اشاره کردید و آن اینکه به عنوان یک جوان خدمت شما عرض کنم که برای صنف جوانان این جامعه همیشه این سؤال مطرح میشود و یکی از شبهاتی که بسیار جا باز کرده است این است که قاتلین امام حسین هم مسلمان بودند.
همیشه این شبهه مطرح است که مسلمانان میان خود دعوا کرده بودند و جنگ میان مسلمانان بوده است.
ما در برنامه اول و دوم به این موضوع پرداختیم کسانی که اسم مسلمان دارند، اما چه مناقبی را ایجاد کردند و چه احکامی را برای خودشان ساختند برای اینکه به راحتی مجوز داشته باشند این کار را انجام بدهند. خیلی خوب است که پاسخ این را داشته باشیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. نکته دوم که مهمتر از نکته اول هست، این است که پیام عاشورا برای عصر ما چیست. امروزه وظایف جوانان ما در عصر حاضر تنها آمدن در هیئت و عزاداری و گریه و ذکر مصائب است؟!
اینها هم خیلی خوب است، همانطور که امام خمینی فرمودند: همین گریهها و عزاداریهاست که اسلام را زنده نگه داشته است.
ما باید ببینیم پیام حضرت سیدالشهدا برای عصر حاضر ما چیست. اگر مسائلی دست به دست هم داد که حادثه عاشورا اتفاق افتاد، ما نیاییم امروز کارهایی را انجام دهیم که خدای ناکرده عاشوراهایی در جامعه ما ایجاد شود.
فرمودند: «کل أرض کربلاء، کل یوم عاشورا»! ما باید پیام عاشورا را دریافت کنیم تا عاشورای دیگری در عصر ما ایجاد نشود. باید ببینیم در عاشورا چه اتفاقی افتاد و چه شد و تلاش کنیم امروزه در عصر ما آن اتفاق نیفتد.
دیشب شبکه چهار برنامهای پخش کرد. بنده از بعضی مسئولین صدا و سیما تشکر میکنم. «دکتر محمد حسن زورق» دیشب در شبکه چهار برنامهای داشتند.
البته اسم ایشان «حاج علی محمدی» است، اما به جهت اینکه شاعر هستند و تلخیصشان «زورق» هست به نام «دکتر زورق» مشهورند.
دیشب موضوع بحث ایشان تقریباً روی این مسائل آمد و به بعضی از نکاتی اشاره کردند، اما به جهت اینکه ایشان از اساتید دانشگاه گروه معارف دانشکده صدا و سیما هستند معلوم بود که اطلاعات خوبی دارند و به تاریخ مسلط هستند.
من به نوبه خودم از ایشان تشکر میکنم، اما اگر ما بخواهیم ریشههای عاشورا را بررسی کنیم تنها به این جمله اکتفا نکنیم که انحرافاتی بعد از رسول اکرم اتفاق افتاد که این انحرافات منجر به حادثه عاشورا شد!!
من میخواهم از این بزرگوار سؤال کنم که این انحرافات بعد از عاشورا چرا اتفاق افتاد؟! شما معلول را گرفتید، علتها را فراموش کردید!! چه مسائلی در عصر پیغمبر اکرم اتفاق افتاد که این انحرافات بعد از رحلت رسول اکرم به وقوع پیوست؟!
ما باید این مسائل را بررسی کنیم. بنده خود معتقد هستم که قضیه عاشورا ریشه در عصر رسول اکرم دارد. اگر ما این مسائل را خوب و بدون تعصب بررسی کنیم، به حقیقت پی خواهیم برد.
ما باید تعصب شیعه گری خود را کنار بگذاریم، تعصب سنی گری خود را کنار بگذاریم، تعصب وهابی گری خود را کنار بگذاریم، تعصب مسیحی گری خود را کنار بگذاریم و بیاییم تاریخ را عریان بررسی کنیم.
باید بیاییم روی حوادثی که در عصر نبوت اتفاق افتاد و باعث شد که این انحرافات بعد از رحلت پیغمبر اکرم انجام شود خوب کار کنیم و تحلیل کنیم.
ما نباید توهین و اهانت و جسارت کنیم، زیرا اهانت و جسارت کار کسی است که دستش از دلیل خالی است و از منطق به دور است.
به نظر من یکی از اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیری که دوستان اهل سنت دارند و باید این قضیه حل شود، این است که رسول اکرم در جای جای تاریخ اسلام خلافت امیرالمؤمنین و بحث حدیث ثقلین را مطرح کردند.
ان شاءالله ما بعد از عاشورا در برنامه «حبل المتین» قدری به این موضوع خواهیم پرداخت که پیام حدیث ثقلین چیست. رسول گرامی اسلام در جای جای تاریخ اسلام حدیث ثقلین را مطرح کرده است.
«ابن حجر هیتمی» در کتاب «الصواعق المحرقه» مینویسد که پیغمبر اکرم بعد از برگشتن از طائف این حدیث را مطرح کرده است. حضرت در منا، عرفات، غدیر خم بحث حدیث ثقلین را مطرح کردند.
زمانی که منزل رسول اکرم مملو از صحابه بود این حدیث را مطرح کردند. حضرت در آخرین لحظات حیاتشان این حدیث را بیان فرمودند.
هیچ یک از موضوعات به اندازه حدیث ثقلین مورد تأکید قرار نگرفته است. کتاب «صحیح مسلم» در حدیث 2408 به صراحت قضیه حدیث ثقلین را مطرح کرده است.
به قول آقایان کتاب «صحیح مسلم» اصح الکتاب بعد از قرآن است. بعضی افراد «صحیح مسلم» را بر دیگر کتب مقدم میدارند.
پیام حدیث ثقلین که رسول اکرم آن را بیان فرمود چه بود؟! آیا نه این بود که اگر امت من بخواهند هرگز گمراه نشوند، باید به کتاب خدا و عترت من تمسک کنند؟!
«إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وأهل بیتی وإنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 160، ح 4711
حال ما فعلاً با «وأهل بیتی» کاری نداریم. این در حالی است که پیغمبر اکرم خود معین فرمودهاند که اهلبیت من چه کسانی هستند. حتی یک نفر از همسران پیغمبر اکرم ادعا نکردند که ما جزو اهلبیت هستیم.
«وإنهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»
این دو هرگز از هم جدا نمیشوند تا قیامت در کنار حوض نزد من آیند.
«الحوض» پیامی دارد و بعداً عرض خواهیم کرد که چرا پیغمبر اکرم واژه «الحوض» را آوردند و نگفتند «حتی یردا علی الجنة» یا «حتی یردا علی القیامة»!!
دوستان کتاب «صحیح بخاری» حدیث 6587 را ملاحظه کنند و ببینند قضیه حدیث حوض چیست. در حدیث ثقلین آمده است که اگر به ثقلین کنید هرگز گمراه نخواهید شد. بازهم در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد سوم آمده است:
«وأهل بیتی أمان لأمتی من الاختلاف»
اگر امت من میخواهند دچار اختلاف نشوند به سراغ اهلبیت من بروند.
تنها چیزی که امنیت جامعه اسلامی را تأمین میکند و جامعه را از اختلاف بیمه میکند، رفتن به سراغ اهلبیت است.
«فإذا خالفتها قبیلة من العرب اختلفوا فصاروا حزب إبلیس»
نتیجه اختلاف با اهلبیت و کنار گذاشتن اهلبیت گرفتار شدن در حزب ابلیس است.
«هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 162، ح 4715
این قضایا کاملاً واضح و روشن است و رسول اکرم بارها و بارها این قضیه را فرمودند. من گمان نمیکنم شما صحابی را سراغ داشته باشید که حدیث ثقلین را از پیغمبر اکرم نشنیده باشد.
آقای «طبرانی» متوفای 360 هجری تنها کسی است که اولین بار خطبه غدیر را مطرح کرده است که حدود یک و نیم صفحه است. خطبهای که ایشان بیان کرده در کتاب «معجم الکبیر» جلد پنجم صفحه 166 هست که حدود دویست و پنجاه واژه دارد.
«شیخ صدوق» در کتاب «خصال» جلد اول صفحه 57 حدیث 98 با سیصد واژه خطبه غدیر را مطرح کرده است. پیغمبر اکرم در همان جا در جمع صد و بیست هزار نفره فرمود: من در کنار حوض از شما از ثقلین سؤال خواهم کرد.
«کیفَ تُخْلِفُونِی فی الثَّقَلَینِ»
چگونه بعد از من با ثقلین برخورد کردید؟
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 5، ص 166، ح 4971
حضرت بازهم در اینجا واژه «حوض» را آورده است. «امام مالک» میگوید: ای کاش علمای ما حدیث حوض را در کتابها مطرح نکرده بودند، زیرا ما را به دردسر انداختند. آقایان جوابی هم برای گفتن ندارند.
مجری:
عمده صحبتهایشان هم همین است. آنها خودشان مطرح کردند، به تناقض خوردند و دیگر قبول نکردند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، دیگر راهی هم ندارند. آنها توجیهاتی میکنند که توجیهاتی نامعقول و نادرست و بی پشتوانه و توهمی است. ما در مکاتباتی که با «پروفسور غامدی» داشتیم توجیهاتی میکرد که ما هم جواب دادیم. ایشان مبهوت ماند و دیگر هیچ پاسخی نداشت.
چرا برادران اهل سنت ما، در این واقعیات تاریخی صحابه دقت نمی کنند!؟
عزیزان ما این نکته را داشته باشند که رسول اکرم در جای جای تاریخ رسالت، حدیث ثقلین را مطرح فرمودند. متأسفانه ما میبینیم عزیزان اهل سنت ما در کنار کتاب، صحابه را گذاشتند، آن هم نه عصمت صحابه!
یکی از علمای اهل سنت میگوید که ما شیعه را مذمت میکنیم که قائل به عصمت چهارده نفر هستند، اما توجه نداریم که ما قائل به عصمت صد و بیست هزار صحابه هستیم!!
البته به نظر من ایشان اشتباه میکند که عصمت میگوید، زیرا اهل سنت فوق عصمت را برای صحابه قائلند.
ما می گوییم که ائمه اطهار (علیهم السلام) با لطفی که خداوند عالم دارد ملکه عصمت دارند و هرگز گناه نمیکنند، اما در کتاب «صحیح بخاری» حدیث 2845 روایتی از قول امیرالمؤمنین آمده است.
در ادامه روایت آمده است که یکی از صحابه در رابطه با کسی که جاسوسی کرده بود از رسول خدا اجازه گرفت تا گردن او را بزند. حضرت فرمود: ایشان جنگ بدر را درک کرده است.
«لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ یکونَ قد اطَّلَعَ علی أَهْلِ بَدْرٍ»
در ادامه آمده است:
«فقال اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ فَقَدْ غَفَرْتُ لَکمْ»
پیغمبر اکرم فرمود: هرکاری میخواهید انجام دهید، من از قبل تمام گناهانتان را بخشیدم.
«قال سُفْیانُ وَأَی إِسْنَادٍ هذا»
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 3، ص 1095، ح 2845
این عصمت نیست، بلکه فوق عصمت است! آنها آمدند برای صحابه فوق عصمت قائل شدهاند. قرآن کریم خطاب به رسول گرامی اسلام میفرماید:
(قُلْ إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیتُ رَبِّی عَذابَ یوْمٍ عَظِیم)
بگو من (نیز) اگر نافرمانی پروردگارم کنم از عذاب آن روز بزرگ (رستاخیز) میترسم.
سوره انعام (6): آیه 15
و:
(وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَینا بَعْضَ الْأَقاوِیل لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیمِین)
هر گاه او سخنی دروغ بر ما میبست ما او را با قدرت میگرفتیم.
سوره الحاقه (69): آیات 44 و 45
و:
(وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِین)
و از پیامبران (نیز) سؤال میکنیم.
سوره اعراف (7): آیه 6
یعنی صحابه بالاتر از پیامبران شدهاند؟! «ابن حجر» در کتاب «فتح الباری» جلد هشتم صفحه 635 مینویسد:
«فإنهم لم یزالوا علی أعمال أهل الجنة إلی أن فارقوا الدنیا»
تمام صحابه تا آخرین لحظه عملشان مطابق با اهل بهشت بوده است.
فتح الباری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب، ج 8، ص 635، ح 4608
به عقیده ایشان اصلاً و ابداً صحابه گناه و معصیتی مرتکب نشدند. آقای «ابن حجر»، آقای «بخاری» و آقای «بدرالدین عینی» آیاتی که در مذمت صحابه آمده است چه معنایی دارد؟! قرآن کریم میفرماید:
(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمِین)
ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد در باره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید.
سوره حجرات (49): آیه 6
آیا این آیه خطاب به یهود و نصاری و منافقین است یا خطاب به صحابه است؟!
(وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیها وَ تَرَکوک قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ)
هنگامی که تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده میشوند و به سوی آن میروند، و تو را ایستاده به حال خود رها میکنند، بگو آنچه نزد خدا است بهتر از لهو و تجارت است.
سوره جمعه (62): آیه 11
بنده بارها از مولویها و ماموستاها سؤال کردم و گفتم: اگر شما بالای منبر خطبه نماز جمعه میخواندید که سروصدایی بیرون مسجد آمد و مخاطبین شما همگی بیرون رفتند و شما را بالای منبر تنها گذاشتند، شما به این افراد چه لقبی میدهید؟!
قرآن کریم میفرماید: صحابه و مهاجرین و انصار پیغمبر اکرم را بالای منبر به حال خود گذاشتند. آیا این عمل اهل بهشت است؟! اگر مخاطبین شما همگی بیرون بروند و شما را در حال خطبه خواندن رها کنند عمل اهل بهشت انجام دادهاند؟!
طبق آنچه علمای اهل سنت دارند دهها آیه در مذمت صحابه مطرح شده است. ما معتقدیم که صحابه دو دسته بودند. یک دسته عادل بودند که در راه خدا شهید شدند و درجات عالی دارند. به تعبیر «شیخ طوسی» (رضوان الله تعالی علیه) ما از این دسته از صحابه توقع شفاعت داریم.
یک دسته از صحابه بعد از پیغمبر اکرم به دستور رسول اکرم عمل کردند و به دستورات رسول اکرم ثابت قدم ماندند و از کتاب و اهلبیت جدا نشدند.
«مرحوم شیخ طوسی» در کتاب «رجال» نزدیک به پانصد تن از این صحابه را نام میبرد و در بسیاری از موارد میگوید که این صحابه ثقه هستند و ما به روایاتشان عمل میکنیم.
حالا خزعبلاتی در شبکههای وهابی مطرح میشود و ادعا میکنند که شیعیان ادعا میکنند بعد از رسول الله همه شیعیان غیر از چند نفر کافر شدند!
اینها افسانههایی است که در تاریخ مطرح شده است، چه کتب شیعه باشد و چه کتب سنی باشد. شما بیش از ما این روایات را نقل کردهاید. اگر قرار است این روایات را ملاک قرار بدهیم، سخن عایشه همسر پیغمبر اکرم را بیان میکنیم که گفته است:
«لما قبض رسول الله ارتدت العرب قاطبة»
البدایة والنهایة، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر القرشی أبو الفداء، دار النشر: مکتبة المعارف – بیروت، ج 6، ص 304، فصل فی تنفیذ جیش اسامة بن زید
به گفته عایشه همه مردم بعد از رسول خدا کافر شدند. با این حساب کسی مسلمان باقی نماند. با این حساب ابوبکر و عمر و عثمان و امیرالمؤمنین و «سلمان» و «ابوذر» و دیگران همگی کافر شدند. ایشان واژه «قاطبة» آورده است.
بنابراین ما باید قدری دقت کنیم و به صحابه آنطور نگاه کنیم که قرآن کریم و سنت نگاه کرده است و تاریخ برای ما قضاوت میکند.
ان شاءالله ما در بحث حدیث ثقلین مطرح میکنیم دستهای از صحابه در زمان پیغمبر اکرم شراب خوردند و زنا کردند و دزدی کردند و پیغمبر اکرم به آنها حد زده است. حالا آیا طبق حدیث جعلی:
«أصحابی کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم»
التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، اسم المؤلف: فخر الدین محمد بن عمر التمیمی الرازی الشافعی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1421 هـ - 2000 م، الطبعة: الأولی، ج 2، ص 5، باب البقرة: (1) الم
ما هم باید به عمل این اصحاب عمل کنیم؟! آیا همه این افراد اهل بهشت بودند؟! مشاهده کنید در زمان خلیفه دوم چقدر از صحابه شراب خوردند و تخلف کردند و خلیفه دوم به آنها حد جاری کرد!!
خلیفه دوم حتی به فرزند خودش «عبدالرحمن» حد جاری کرد. او در مرتبه دوم هم به پسرش حد جاری کرد و او به خاطر همین حد از دنیا رفت. اینها عمل اهل بهشت بوده است؟!
دوستان عزیز شیعه و سنی بیاییم قدری به صحابه آنطور که واقعیت تاریخی بیان کرده است نگاه کنیم و خودمان و جوانان را فریب ندهیم.
بنده تنها به یکی دو مورد اشاره کنم و سپس سؤال حضرتعالی را پاسخ بدهم. ملاحظه کنید مخالفت صحابه با پیغمبر اکرم در جنگ احد باعث شد هفتاد و دو نفر از عزیزان پیغمبر اکرم به شهادت رسیدند. آیا اینها عمل اهل بهشت بوده است؟!
مخالفت صحابه با پیغمبر اکرم در حدیبیه باعث شد تا رسول گرامی اسلام بفرمایند که اگر ما یاری داشتیم قیام میکردیم.
مخالفت صحابه با پیغمبر اکرم در سال فتح مکه روزی که حضرت به طرف حج میرفتند و روزه بودند. در میانه راه زمانی که از حد ترخص رد شدند پیغمبر اکرم روزه خود را افطار کردند و به صحابه هم دستور دادند که روزه خود را افطار کنید. ولی کسی به حرف پیغمبر اکرم عمل نکرد و روزهها را نشکستند. پیغمبر اکرم خطاب به این افراد فرمود:
«أُولَئِک الْعُصَاةُ أُولَئِک الْعُصَاةُ»
اینها معصیت کار هستند، اینها معصیت کار هستند.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 2، ص 785، ح 1114
آیا اینها عمل اهل بهشت است؟!
«اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ فَقَدْ غَفَرْتُ لَکمْ»
آیا پیغمبر اکرم از این خبر ندارند؟! «أُولَئِک الْعُصَاةُ» چه معنایی دارد؟! همچنین در قضیه عمره حج تمتع واقعاً تعابیری بی ادبانه نسبت به فرمایش پیغمبر اکرم داشتند. حدیث قرطاس و دهها مسائل دیگر که میبینیم از صحابه انجام شد.
بنده تنها یک مورد را از کتاب «منهاج السنة» اثر «ابن تیمیه» امام و پیغمبر وهابیت به شما نشان میدهم.
در کتاب «منهاج السنة» جلد چهارم صفحه 315 نقل شده است که در قضیه حج تمتع پیغمبر اکرم فرمودند که از احرام بیرون بیایید، اما کسی به حرف پیغمبر اکرم گوش ندادند.
«فدخل مغضبا علی أم سلمة»
پیغمبر اکرم در حال غضب وارد بر أم سلمه شد.
«فقالت من أغضبک أغضبه اله»
أم سلمه گفت: چه کسی تو را به غضب آورده است، خدا او را به غضب آورد.
«فقال ما لی لا أغضب وأنا امر بالأمر فلا یطاع»
حضرت فرمود: چرا غضبناک شوم در حالی که دستور میدهم، اما صحابه از من اطاعت نمیکنند؟!
منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 4، ص 315، فصل قال الرافض وأذاعت سر رسول الله
ما باید قدری دقت کنیم تا آنچه خلاف واقعیت تاریخی است را برای مردم مطرح نکنیم و مردم را فریب دهیم. برخورد صحابه را در عصر پیغمبر اکرم نگاه کنید. این مقدمهای بود برای جواب حضرتعالی.
عوامل پنجگانه اساسی، در شکل گیری واقعه تلخ عاشورا
در رابطه با حادثه عاشورا چند عامل دست به دست هم داد. بنده میخواهم قضیه را از اواخر عمر پیغمبر اکرم شروع کنم. در حقیقت پنج مسئله دست به دست هم دادند و حادثه عاشورا را به وجود آورد.
به نظر من اگر بخواهیم حادثه عاشورا را بدون این زمینهها بررسی کنیم خلاف واقعیت تاریخی است.
بنده عرض کردم که ما به جناب «دکتر زورق» احترام میگذاریم و واقعاً خیلی به تاریخ مسلط هستند، اما بنده احساس میکنم بیان کردن معلول و نگفتن علت کافی نیست.
باید ببینیم چه عواملی دست به دست هم داد که بعد از پیغمبر اکرم انحرافی ایجاد شد و از اهلبیت دور شدند و به سراغ صحابه رفتند و امیرالمؤمنین را خانه نشین کردند.
1- برخورد نادرست صحابه در عرفه
عامل اول برخورد نادرست صحابه در عرفه بود. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«لَا یزَالُ الْإِسْلَامُ عَزِیزًا إلی اثنی عَشَرَ خَلِیفَةً»
عزت اسلام باقی نمیماند مگر با دوازده خلیفه.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1453، ح 1821
صحابه برخورد نادرستی کردند که دیگر صدای پیغمبر اکرم به مردم نرسید.
2- توهین به پیامبر در جریان حدیث قرطاس!
عامل دوم این بود که پیغمبر اکرم در همان حالت احتضار فرمود:
«ائْتُونِی بِکتِفٍ أَکتُبُ لَکمْ کتَابًا لا تَخْتَلِفُوا بَعْدِی أَبَدًا»
قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از من هرگز گمراه نشوید.
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 11، ص 36، ح 10961
همان قضیه حدیث قرطاس است. اما یکی از صحابه گفت:
«إن الرجل لیهجر»
منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 6، ص 19
3- داستان «جیش أسامه»
عامل سوم قضیه «جیش أسامه» است. رسول اکرم خواستند «أسامه» با تعدادی از صحابه که خلفای ثلاثه هم در آنجا بود از مدینه بیرون بروند تا بعد از رحلت پیغمبر اکرم مدینه از معارض امیرالمؤمنین خالی باشد و خلافت حضرت جا بیفتد.
حضرت میخواستند تا وقتی آنها برگشتند با خلافت تحقق یافته امیرالمؤمنین مواجه باشند. حضرت فرمودند:
«أنفذوا جیش أسامة لعن الله المتخلف عن جیش أسامة»
منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 5، ص 486، فصل قال الرافضی وقال رسول الله فی مرض موته
البته «شهرستانی» در کتاب «الملل و النحل» میگوید: اولین اختلاف اساسی که میان صحابه افتاد و با پیغمبر اکرم مخالفت کردند «جیش اسامه» بود. این در حالی است که قبل از «جیش اسامه» قضیه حدیث قرطاس و حدیث «خلفائی اثناعشر» هست.
4- انکار رحلت پیامبر اکرم توسط برخی صحابه!
عامل چهارم که باید روی آن کار شود، این است که وقتی پیغمبر اکرم از دنیا رفت انکار به وجود آمد. برخی صحابه گفتند که هرکسی بگوید پیغمبر اکرم از دنیا رفته است، ما دست و پای او را قطع میکنیم. منافقین هستند که می گویند پیغمبر اکرم از دنیا رفته است!
این قضیه را اهل سنت نقل کردند، ما که نقل نکردیم. این واقعیت تاریخی است. به قول امروزیها تاریخ بدون روتوش را بیان کنیم و واقعیت تاریخی را برای جوانان مطرح کنیم تا جوانان خودشان انتخاب کنند. ما نباید اغراء به جهل کنیم.
5- به آتش کشیدن احادیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
عامل پنجم این است که وقتی خلافت ابوبکر جا افتاد، طبق عباراتی که اهل سنت آوردند آمدند احادیث پیغمبر اکرم را سوزاندند. خلیفه اول دستور داد کسی حق نقل حدیث ندارد.
نتایج عملی عوامل پنجگانه حادثه عاشورا در جامعه اسلامی!
نتیجه این پنج عامل کار را به اینجا رساند که آمدند روایاتی درست کردند مبنی بر اینکه هرکسی بر شما حاکم شد ولو قلبش قلب شیطانی بود، وظیفه شما اطاعت بی چون و چرا هست.
بنده ابتدا نتیجه را عرض کنم، سپس یکی یکی عوامل را بررسی میکنیم. در کتاب «صحیح مسلم» روایتی از قول «حذیفه» آمده است. اگر اشتباه نکنم «حذیفه» سال 36 از دنیا رفته است، چهار سال قبل از خلافت عثمان. او نقل میکند که پیغمبر اکرم فرمود:
«یکونُ بَعْدِی أَئِمَّةٌ لَا یهْتَدُونَ بِهُدَای ولا یسْتَنُّونَ بِسُنَّتِی وَسَیقُومُ فِیهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّیاطِینِ فی جُثْمَانِ إِنْسٍ»
بعد از من پیشوایانی میآیند که هدایت مرا قبول ندارند و به سنت من عمل نمیکنند و مردانی در آن قوم خواهند بود که قلوبشان قلوب شیاطین است که در جسم انسان هستند.
«قال قلت کیفَ أَصْنَعُ یا رَسُولَ اللَّهِ إن أَدْرَکتُ ذلک»
گفتم: ای رسول خدا! اگر آن زمان را درک کردم چه کنم؟
«قال تَسْمَعُ وَتُطِیعُ لِلْأَمِیرِ وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُک وَأُخِذَ مَالُک فَاسْمَعْ وَأَطِعْ»
حضرت فرمود: حرف شنوی داشته باش و از امیر اطاعت کن. اگر تو را زد و مالت را گرفت، بازهم وظیفهات این است که حرف شنوی داشته باشی و اطاعت کنی.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1476، ح 1847
اهلبیتی که عدل قرآن هستند و همانطور که قرآن خطا ندارد اهلبیت هم خطا ندارند را کنار گذاشتند و گفتند اگر حاکمانی آمدند ولو قلبشان قلب شیطانی است پیغمبر اکرم فرمود که باید از این افراد اطاعت کنید.
نتیجه آن عوامل این بود که سنت پیغمبر اکرم از بین رفت و سنت دروغین و جعلی که بنی امیه درست کردند جایگزین شد.
در کتاب «مصنف» اثر «ابن ابی شیبه» مطلبی در این زمینه آمده است. «ابن ابی شیبه» متوفای 235 هجری است و استاد «بخاری» است. ایشان در کتاب «المصنف» جلد هجدهم از قول «سوید بن غفله» نقل میکند که خلیفه دوم گفت:
«فاسمع وأطع وإن أمر علیک عبد حبشی مجدع»
اگر یک حاکم بیگانه حکومت تشکیل داد، از او حرف شنوی داشته باش.
«إن ضربک فاصبر وإن حرمک فاصبر وإن أراد أمرا ینتقص دینک فقل سمع وطاعة دمی دون دینی فلا تفارق الجماعة»
اگر این حاکم تو را زد صبر کن، اگر تو را از حق مسلم تو محروم کرد صبر کن. اگر این حاکم دستور ضد دینی به تو داد بگو چشم مطیع هستم، دین من فدای جانم باد.
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 6، ص 544، ح 33711
این روایتها آمد و جایگزین سنت واقعی شد که آتش زده شد و اجازه ندادند نقل شود و در محافل علمی مطرح شد. در کتاب «السنة» اثر «خلال» مینویسد:
«فإن أمر علیک عبد حبشی مجدع فاسمع له وأطع وإن ضربک فاصبر وإن حرمک فاصبر وإن أراد أمرا ینقص دینک فقل سمعا وطاعة دمی دون دینی ولا تفارق الجماعة»
سپس «دکتر عطیه» مینویسد:
«إسناد هذا الأثر عن عمر رضی الله عن صحیح»
السنة، اسم المؤلف: أبو بکر أحمد بن محمد بن هارون بن یزید الخلال، دار النشر: دار الرایة - الریاض - 1410 هـ - 1989 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: د.عطیة الزهرانی، ج 1، ص 111، ح 54
نتیجه بازهم در کتاب «صحیح مسلم» است. اگر کسی میخواهد عوامل حادثه عاشورا را بررسی کند این روایت را ببیند. در کتاب «صحیح مسلم» آمده است که پیغمبر اکرم فرمود:
«فَمَنْ أَرَادَ أَنْ یفَرِّقَ أَمْرَ هذه الْأُمَّةِ وَهِی جَمِیعٌ فَاضْرِبُوهُ بِالسَّیفِ کائِنًا من کان»
اگر امت اجتماع کرده بودند و کسی خواست اجتماع امت را به هم بزند، گردن او را بزنید هرکسی که بود.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1479، ح 1852
مجری:
یعنی پیامبر رحمت چنین دستوری دادند!!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله! در روایت آمده است که هرکسی خواست اجتماع امت را به هم بریزد گردن او را بزنید.
عزیزان ملاحظه کنند در کتاب «العواصم من القواصم» اثر «ابوبکر بن عربی» متوفای 543 هجری که از نواصب هست نتیجهای میگیرد که چنین است:
«فمن أراد ان یفرق أمر هذه الامة وهی جمیع فاضربوه بالسیف کائنا من کان»
العواصم من القواصم فی تحقیق مواقف الصحابة بعد وفاة النبی صلی الله علیه وسلم، اسم المؤلف: محمد بن عبد الله أبو بکر بن العربی، دار النشر: دار الجیل - لبنان - بیروت - 1407 هـ - 1987 م، الطبعة: الثانیة، تحقیق: محب الدین الخطیب - ومحمود مهدی الاستانبولی، ج 1، ص 245، باب عاصمة
او نتیجه میگیرد که امام حسین با شمشیر جدش به شهادت رسید، زیرا میخواست اجتماع امت را به هم بزند!!
پیغمبر اکرم فرمود که هرکسی اجتماع امت را به هم زد او را بکشید، هرکسی باشد! امام حسین هم از این قاعده مستثنی نیست. این باعث شد که امام حسین به شمشیر جدش به شهادت برسد.
حال اگر در جنگ جمل و جنگ صفین جامعه اسلامی را که امیرالمؤمنین در رأس آن هست و خلیفه منتخب مردم هست را به راه انداختند، می گویند اجتهاد کردند و ثواب هم دارد!! و یا «عبدالرحمن بن ملجم» قاتل علی بن أبی طالب مجتهد بوده است؛
«وَ مَنِ اجْتَهَدَ فَأَخْطَأَ فَلَهُ أَجْر»
مفردات ألفاظ القرآن، نویسنده: راغب اصفهانی، حسین بن محمد، محقق / مصحح: داوودی، صفوان عدنان، ص 495، باب صوب
همانطور که هم «ابن عربی» و هم «ابن حزم أندلسی» این قضیه را نقل کردهاند. ملاحظه کنید «ذهبی» نکتهای دارد که باید ما را بیدار کند و به ما پیام بدهد.
داعش حکومت اسلامی عراق و شام را راه اندازی میکند یا طالبان رسماً اعلام میکند که تنها امیرالمؤمنین در کره زمین رهبر ماست و او باید امیرالمؤمنین تمامی کره زمین باشد. این در حالی است که اگر پیام عاشورا را درک کنیم این مسائل کنار میرود.
آقای «ذهبی» در کتاب «میزان الاعتدال» جلد سوم صفحه 385 از قول «ابو اسحاق» نقل میکند که «شمر» قاتل امام حسین با ما نماز میخواند و در قنوت نماز میگفت:
«اللهم إنک تعلم أنی شریف فاغفر لی»
خدایا می دانی که من انسان شریفی هستم، مرا مورد بخشش قرار بده.
به گفته آنها امام حسین جامعه اسلامی را به هم ریخت و طبق دستور پیغمبر اکرم هم امام حسین را کشتند. قاتلین امام حسین هم پاداش دارند.
«ابو اسحاق» میگوید که گفتم: تو فرزند پیغمبر اکرم را کشتی و خود را شریف می دانی!! «شمر بن ذی الجوشن» گفت:
«فکیف نصنع إن أمراءنا هؤلاء أمرونا بأمر فلم نخالفهم»
چه باید میکردیم؟ حکام به ما دستوری دادند و ما مخالفت نورزیدیم.
همان روایات جعلی که جای حدیث ثقلین را گرفت! در نتیجه اهلبیت از کنار قرآن رفتند و حکامی مثل معاویه و یزید بن معاویه و «حجاج بن یوسف ثقفی» جای اهلبیت را گرفتند.
درد اصلی دلیل آوردن «شمر بن ذی الجوشن» است. ما باید دقت کنیم که در عصر حاضر ما یک سری افرادی هستند که در داخل و خارج شعارهای زشت و وقیحی نسبت به معارف اهلبیت و ولی فقیه میدهند. این شعارها برای ما پیام دارد.
نتیجه تفکرات افرادی که ادعا میکنند عربستان سعودی هیچ کار خلافی انجام نداده است یا اگر در سوریه میرویم اشتباه است و باید «بشار اسد» برود یا باید به سراغ آمریکا برویم، همین میشود. «شمر بن ذی الجوشن» در ادامه گفت:
«ولو خالفناهم لکنا شرا من هذه الحمر السقاة»
اگر با آنها مخالفت میکردیم، از الاغهای آبکش بدتر بودیم.
میزان الاعتدال فی نقد الرجال، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیخة - بیروت - 1995، الطبعة: الأولی، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ج 3، ص 385، ح 3747
در زمان امام حسین الاغهایی بود که کارشان این بود که خورجین میگذاشتند و برای مردم آب میآوردند. او به صراحت میگوید که اگر با امرا مخالفت میکردیم از الاغهای آبکش هم پستتر بودیم.
مخالفتها با رسول اکرم، آتش زدن حدیث پیغمبر اکرم، ممانعت از نقل احادیث رسول الله و زندانی کردن محدثین و جایگزین شدن روایات جعلی سبب شد تا امام حسین به شهادت برسد.
«ابن تیمیه» میگوید که بنی امیه یک سری روایاتی را به دروغ در فضیلت خلفا مطرح کردند. «ابن نفتویه» میگوید: اکثر روایاتی که در فضائل خلفا نقل کردند جعلی است.
ما از این افراد سؤالی پرسیدیم و تا به حال جواب نشنیدیم. بر فرض فضائلی که در رابطه با خلفا هست راست است. «صحیح بخاری»، «صحیح مسلم»، «سنن نسائی»، «سنن ابن داود» و «موطأ مالک» مملو از احادیث در فضائل خلفا است.
ضروریترین جایی که خلفا به ذکر این فضائل نیاز داشتند سقیفه بنی ساعده بود. چرا هیچکدام از این روایات را در سقیفه مطرح نشد؟! اگر یکی از این روایات از زبان پیغمبر اکرم بود، در جمع مهاجرین و انصار مطرح میشد، کار تمام بود.
مهاجرین که میخواستند انصار را از میدان به در کنند، چند مورد از این روایات را مطرح میکردند.
آنها ادعا میکنند که در عرش الهی نوشته شده است: «لا إله إلا الله»، «محمد رسول الله»، «ابوبکر الصدیق»! اگر یکی از این روایات را میگفتند، قضیه تمام میشد. آنها همچنین ادعا میکنند که پیغمبر اکرم فرموده است:
«لو لم أبعث فیکم لبعث فیکم عمر»
اگر من مبعوث نمیشدم، عمر بن خطاب مبعوث میشد.
میزان الاعتدال فی نقد الرجال، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1995، الطبعة: الأولی، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ج 4، ص 221، ح 4677
باید در سقیفه یکی از این روایات مطرح میشد. چرا این روایات مطرح نشد؟! «ابن تیمیه» و «ابن نفتویه» دو تن از علمای بزرگ اهل سنت می گویند که روایات در زمان بنی امیه جعل شد. ما باید قدری به این قضایا دقت کنیم و قدری واقع بین باشیم.
عرض کردم که باید توهین و اهانت را کنار بگذاریم و از بیان حقایق ناراحت و رنجیده خاطر نشویم. این هم امروزه برای ما مشکلی است. اگر کسی میخواهد حقایق را مطرح کند، باعث رنجش عدهای میشود.
وقتی در «برنامه سوره» بحث به سقیفه رسید تعطیل کردند و گفتند که صلاح نیست. بنده نمیدانم چه اتفاقی افتاد که این بزرگوار دیشب به این قضیه اشاره داشتند. ما گفتیم شاید الآن برنامه زنده را تعطیل کنند و بگویند که دیگر وقت نیست.
گرچه ایشان حق مطلب را ادا نکردند، اما اشاره خوبی داشتند. بحث کوفه بود، اما ایشان کوفه را به سقیفه متصل کرد. کار ایشان بسیار خوب بود، دست مریزاد!
ما باید حقایق را مطرح کنیم، حال اگر عدهای از بیان حقایق ناراحت میشوند ناراحتی بی مورد است. اگر ما جسارت کنیم، خلاف بگوییم، توهین کنیم، سب کنیم، شتم کنیم، فحش بدهیم و باعث ناراحتی این افراد شود واقعاً حق دارند.
مجری:
زیرا از منطق به دور میشود، اما در یک بحث منطقی دیگر جای ناراحتی وجود ندارد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ما این مطالب را از کتابهای خودشان مطرح کردیم. ما عبارت «شمر بن ذی الجوشن» که ادعا میکند من آدم شریفی هستم را از کتابهای اهل سنت آوردیم. ما این مطالب را از «صحیح مسلم» و «مصنف ابن ابی شیبه» آوردیم.
«ابن ابی شیبه» میگوید که اگر حاکم اسلامی دستور ضد دینی داد، از او اطاعت کن و بگو دینم فدای جانم باد!
اگر این منطق است، ما باید بسیاری از آیات قرآن کریم را کنار بگذاریم. آیاتی که در رابطه با ظالم هست را باید کنار بگذاریم.
قرآن کریم در این زمینه تعبیر زیبایی دارد و میفرماید: شما حتی حق ندارید به طرف ظالم کوچکترین تمایل داشته باشید. قرآن کریم تا این اندازه از ظلم و ظالم بیزاری میجوید.
سنت در این زمینه به صورت واقعی صحبتهایی دارد که با آنها کاری نداریم. بنده معتقدم مطالبی که از قول خلیفه دوم نقل کردند را به دروغ از او نقل کردند.
ما شکی نداریم مطالبی که از پیغمبر اکرم نقل کردند دروغ بوده است. پیغمبر اکرم نمیآید مطالبی خلاف قرآن کریم نقل کند.
بینندگان عزیز اگر ما بخواهیم علت و ریشههای عاشورا را خوب بررسی کنیم، باید این پنج مسئله بررسی شود؛ حدیث «خلفائی اثنا عشر»، حدیث قرطاس، «جیش أسامه»، انکار رحلت نبی گرامی اسلام و احراق احادیث رسول الله.
نتیجه این قضایا محو سنت پیغمبر اکرم و روی کار آمدن سنت غیر واقعی و دروغین و منحرف است که باعث شد بعد از گذشت پنجاه سال از رحلت نبی گرامی اسلام قضیه عاشورا اتفاق بیفتد.
مجری:
خیلی ممنون. اگر اجازه بدهید فاصلهای بگیریم و برگردیم. به قدری صحبتها شیوا و جذاب بود و آنقدر این نکات ارزشمند بود که حقیقتاً ترجیح دادیم صرفاً یک میان برنامه داشته باشیم که این حرفها کامل شود.
البته قبل از اینکه فاصله بگیریم بنده این قول را پیشاپیش بگیرم که چند دقیقهای از آخر برنامه را به مناسبت شب سوم محرم از زبان شما روضه کوتاهی هم بشنویم و فیض ببریم.
بینندگان عزیز ممنون و متشکرم از اینکه همراه ما هستید. تا انتهای برنامه حتماً دوستان بنده شماره شبکه را زیرنویس میکنند. اگر تمایل داشتید تماس بگیرید و اگر سؤالی بود ما در خدمتتان خواهیم بود. میرویم، برمی گردیم و در خدمت شما هستیم.
بابا یکی من را به قصد کشت میزد
هربار گفتم «یا علی» با مشت میزد
یک بار گفتم اسم زهرا مادرت را
دیدم که نامردی لگد از پشت میزد
صلی الله علیک یا رقیه بنت الحسین (سلام الله علیها)
امشب منسوب به نام حضرت رقیه است. خواهش میکنم در این شب حتماً دعا برای فرج امام زمانمان فراموش نشود تا بلکه ان شاءالله با حضور ایشان انتقام این همه درد و رنج گرفته شود.
یک بار دیگر عرض کنم که سومین قسمت از ویژه برنامه «مع امام منصور» با حضور استاد گرانقدر آیت الله حسینی قزوینی تقدیم نگاهتان میشود. در این برنامه ریشههای تاریخی حادثه عاشورا را بررسی کردیم و به آن پرداختیم.
تماسهای بینندگان برنامه:
آقای قاسمی از خرم آباد سلام علیکم:
بیننده (آقای قاسمی از خرم آباد – شیعه):
سلام، خسته نباشید. میخواستم سؤالی از حاج آقا قزوینی بپرسم. چند وقت پیش خانمی به منزل ما آمد و گفت که من سفره حضرت عباس انداختم و نذر کردم که پول آن را از مردم گدایی کنم.
بنده میخواستم از حاج آقا بپرسم که آیا درست است کسی که نذر میکند پول آن را از دیگران بگیرد یا خیر؟! اگر حاج آقا جواب بدهند ممنونم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
برادر بزرگوارم اولاً نذرهایی که ماها میکنیم غالباً نذرهای غیر شرعی است و هیچگونه وجوبی به گردن انسان نمیآورد. ما می گوییم که اگر فلان مشکل من حل شد فلان کار را انجام میدهیم. این نذر شرعی نیست.
نذر شرعی این است که بگوید به عهده من هست از طرف خداوند عالم یا خدایا با تو عهد و پیمان میبندم و کلمه «لله علی» را به زبان آورد و بگوید که اگر فلان کار انجام شود یا فلان اتفاق بیفتد من فلان کار را انجام دهم.
اگر نذر شرعی باشد بر گردن انسان میشود. همانطور که ازدواج نیاز به عقد دارد و بدون عقد کردن ازدواج باطل است، نذر هم چنین است.
اگر در نذر کردن به زبان فارسی یا عربی یا ترکی یا کردی یا لری صیغهای که در نذر هست بیان شود این نذر واجب الوفاست و باید انجام بدهیم.
حال اگر نذر شرعی شد، به این معنا که من بگویم اگر فلان مشکلم حل شد برای امام حسین مجلس عزا به پا میکنم و اطعام میکنم، باید خودم بروم و هزینههایش را تأمین کنم. اگر مبلغ نذر را از مردم بگیرم، بازهم نذر از ذمه من بریء نشده است.
اگر ده بار هم از مردم پول بگیرم و سفره امام حسین برگزار کنم، بازهم بدهکار امام حسین هستم. حال اگر کسی امکان ادا کردن نذر یا اطعام ندارد؛
(لا یکلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وسعها)
خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییاش، تکلیف نمیکند.
سوره بقره (2): آیه 286
بر کسی که مستطیع نیست حج رفتن واجب نیست. کسی نذر کرده است که اگر فلان مشکلم حل شد یک مراسم عزاداری باشکوه اطعام کنم، اما مشکل مالی دارد.
اطعام کردن بر این شخص واجب نیست. اگر برای شخص امکان مالی پیش آمد به نذرش عمل میکند. گرفتن مبلغ نذر از مردم به هیچ وجه مقبول نیست و ذمهاش بریء نشده است و واجب از گردنش ساقط نشده است.
مجری:
از تماس شما متشکریم. حتماً سایر دوستان هم تا آخر برنامه اگر تمایلی داشتند میتوانند تماس بگیرند. ما ان شاءالله در خدمتشان خواهیم بود.
حاج آقا به ادامه بحث بپردازیم و با توجه به فرصتی که داریم ان شاءالله این بحث کامل شود.
تکرار صحنه هایی از انحراف صدر اسلام، در جهان امروز
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بنده این مطالب را خلاصه بیان میکنم و توضیح بیشتری نمیدهم، زیرا قبلاً در برنامههایمان این مطالب را مطرح کردیم.
ما گفتیم یکی از عواملی که میتوان در ریشههای عاشورا بررسی کرد، جایگزین کردن اهلبیت در کنار قرآن است. مبین قرآن، اهلبیت است، مفسر قرآن، اهلبیت است، عامل به قرآن اهلبیت هستند.
تنها کسی که قولش حجت است و خطا در آن نیست، معصوم هست و دقیق میتواند قرآن را تبیین کند اهلبیت است.
پیغمبر اکرم میخواستند این قضایا را بیان کنند و در قضیه حجة الوداع در منطقه عرفات این مسائل مطرح شد.
«صحیح مسلم» این قضیه را بیان کرده است. «صحیح بخاری» حدود هفده یا هجده بار حدیث «خلفائی اثناعشر» را بیان کرده است. حال بعضی عبارتهای تند را از روی احترام به صحابه نقل کردند.
در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» نقل شده است که وقتی پیغمبر اکرم فرمود بعد از من دوازده خلیفه خواهند آمد؛
«ثُمَّ قال کلِمَةً أَصَمَّنِیهَا الناس»
سپس میگوید: مردم به قدری داد و بیداد کردند که گوشم کر شد.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 98، ح 20964
قضیه چیست؟! ایشان در مورد سند روایت مینویسد: روایت صحیح است و شرایط «صحیح مسلم» و «صحیح بخاری» را دارد.
بازهم در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» جلد سی و چهارم روایت صحیحی آمده است که وقتی پیغمبر اکرم فرمود دوازده خلیفه بعد از من میآیند؛
«فَکبَّرَ الناس وَضَجُّوا وقال کلِمَةً خَفِیةً»
مردم شروع به تکبیر گفتن و ضجه زدن کردند تا صدای پیغمبر اکرم به گوش مردم نرسد.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 98، ح 20965
تمامی اینها روایات صحیحی است که «مسند احمد» آورده است. بازهم در جلد 5 صفحه 99 آمده است:
«ثُمَّ لَغَطَ الْقَوْمُ وَتَکلَّمُوا»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 99، ح 20974
«لَغَطَ» به معنای حرفهای بی پایه و بی اساس و وقیح و زشت است. این عبارت در قضیه حدیث قرطاس هم آمده است. بازهم در روایت دیگر آمده است که وقتی پیغمبر اکرم نام دوازده خلیفه را آورد؛
«فَجَعَلَ الناس یقُومُونَ وَیقْعُدُونَ»
مردم دائماً بلند میشدند و مینشستند.
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 99، ح 20976
علت این رفتار این بود که صدای پیغمبر اکرم به گوش مردم نرسد. این مسائل حقیقت است. اگر کسی از بین حقیقت ناراحت شود بیخود ناراحت شده است و اشتباه کرده است.
شبکههای وهابی که از حرفهای ما عصبانی میشوند و ما در جواب به آنها می گوییم که از عصبانیت بمیرید!
این مسائل حقیقت است و باید فکر کنیم این مسائل چه پیامی برای عصر حاضر دارد. امروزه ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) در ولایت فقیه متبلور است.
«هانتینگتون» نظریه پرداز کاخ سفید میگوید: یکی از عوامل بزرگ موفقیت جمهوری اسلامی نفوذ ولی فقیه و رهبری است. ما باید این عامل را از بین ببریم.
آنها در تلاش هستند تا صدای رهبری را خاموش کنند و نگذارند صدای رهبری به گوش مردم برسد و مردم را نسبت به رهبری بدبین کنند.
من از این آقایان سؤال میکنم که در فتنه سالهای 1378، 1388 و 1396 در و دیوار و فضای مجازی چرا یک جمله توهین به رئیس جمهور نگفتند؟! رئیس جمهور هم بعد مقام معظم رهبری شخص اول مملکت است.
چرا یک جمله علیه رئیس مجلس نگفتند؟! چرا در آن سالها یک جمله نسبت به مراجع عظام تقلید نگفتند؟! تمام توهینها و اهانتها و دیوار نویسی ها همگی متوجه مقام معظم رهبری بود.
آیا هیچ فکر کردیم که این هجمهها، «یقُومُونَ وَیقْعُدُونَ»، «لَغَطَ الْقَوْمُ» و امثال این مسائل دوباره تکرار میشود؟!
بنده روزی در یکی از جلسات گفتم: هر ده سال اتاق فکر دشمن فکر میکند و فتنهای درست میکند. الحمدلله خدای عالم فتنه سالهای 1378، 1388 و 1396 را نقش بر آب کرده است. حال نمیدانیم برای سالهای 1406 یا 1408 چه برنامهای دارند.
ما باید آماده و روشن باشیم و مردم را آگاه کنیم. به تعبیر امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) عمود خیمه نظام ولایت فقیه است.
بنده این حرف را نه به عنوان یک مسلمان و شیعه و فرد پایبند به نظام می گویم بلکه به عنوان یک ایرانی عرض میکنم که اگر رهنمودهای خردمندانه رهبری نبود و داعش به داخل کشور میآمد، چه فاجعهای داشتیم؟!
آقای حسینی از من سؤال پرسیدند که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» سند درستی ندارد، اما واقعیت است.
وقتی داعش در سوریه طفل شیرخواره را جلوی پدر و مادر سر میبرد، آیا غیر از تکرار مسئله عاشورا و شهادت طفل رضیع امام حسین است؟! در سوریه جنایاتی بدتر از عاشورا اتفاق افتاد.
«شهید سلیمانی» گفتند: من خودم در جریان بودم که داعش طفل شیرخواره را از بغل مادر گرفتند، زنده زنده داخل روغن سرخ کردند، روی برنج گذاشتند و با تهدید پدر و مادر را مجبور به خوردن این غذا کردند! این همان عبارة أخری «کل أرض کربلا» است.
اگر پیام عاشورا برای ما خوب درک شود و ریشههای عاشورا را خوب بررسی کنیم و ببینیم چه شد که کار به آنجا رسید، در جهان معاصر ما هم همین روایات جعلی و احادیث دروغین باعث شده این آقا احساس کند کاری که میکند رضای خداوند عالم است.
داعش میگوید: وقتی کشته شوم همان شب اول در بهشت با حوریها معانقه میکنم و مرا به آغوش میگیرند!! این همان تفکر «شمر بن ذی الجوشن» است که میگوید:
«اللهم إنک تعلم أنی شریف فاغفر لی»
ما امروزه همین عبارت را از زبان داعشی ها میبینیم. در آینده هم همین عبارت را از زبان داعشی یا غیر داعشی ها یا افرادی که داخل کشور حرفهای نادرست میزنند و حرف صهیونیست و وهابیت و استکبار جهانی را به زبان دوست میزنند، خواهیم شنید.
این افراد زمینه ساز داعش و زمینه ساز عاشورای دیگری در تاریخ هستند. «کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا» یک واقعیت تاریخی است. ما مشابه این افراد را در طول تاریخ داشتیم.
«بسر بن ارطاة» دو تن از فرزندان «عبیدالله بن عباس» را جلوی مادرش سر میبرد، قطعه قطعه میکند و مادر زبان بسته او دیوانه میشود و سر به بیابانها میگذارد.
این هم توجیه دیگری از عاشوراست. در طول تاریخ ما الی ماشاءالله از اینطور قضایا داشتیم.
طالبان در برخورد با شیعیان در افغانستان زنان و دختران شیعه را به عنوان اسیر گرفتند و روی آنها قیمت گذاشتند. آنها برای زنان بالای چهل سال یک قیمت، زنان بیست سال تا چهل سال یک قیمت و برای دختران زیر بیست سال یک قیمت گذاشتند و می فروختند.
همین اقدام در عراق انجام شد و داعش زنان مسلمان و زنان دیگر ادیان را به عنوان اسیر جنگی می فروختند. بعضی از عربها این زنان را به عنوان اسیر جنگی میخریدند و به کشور خود میبردند.
اینها در حقیقت همان قضایای عاشوراست که دارد تکرار میشود. ما باید ببینیم زمینهها و ریشههای عاشورا چه بود و آنها را بررسی کنیم. منظور ما تنها ایران نیست.
(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة)
مؤمنان برادر یکدیگرند.
سوره حجرات (49): آیه 10
و:
(وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیکمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِنا)
و به کسی که اظهار صلح و اسلام میکند نگوئید مسلمان نیستی.
سوره نساء (4): آیه 94
کسی که سلام میدهد و شعار اسلامی را دارد، برادر دینی ماست. ملاحظه کنید در بوسنی و هرزگوین چکار کردند. در یک هفته یا یک روز چندین هزار مسلمان که همگی هم سنی بودند را قتل عام کردند. اینها در حقیقت تکرار عاشورا و سرزمین کربلاست.
جریان «جیش اسامه»؛ تخلفی آشکار از دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله)
نکته دیگر جزو قضایای مغفول عنه حتی محافل شیعه ما هم شده است. آقای «عضدالدین ایجی» یکی از استوانههای علمی اهل کلام در کتاب «شرح مواقف» جلد سوم صفحه 650 مینویسد که رسول اکرم فرمود:
«جهزوا جیش أسامة لعن الله من تخلف عنه»
سپاه اسامه را مجهز کنید تا به طرف روم حرکت کند. لعنت خدا بر کسی که از این سپاه تخلف کند.
کتاب المواقف، اسم المؤلف: عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، دار النشر: دار الجیل - لبنان - بیروت - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن عمیرة، ج 3، ص 650، باب تذییل
این کتاب «کافی»، «تهذیب الأحکام» و «بحارالانوار» نیست بلکه کتاب «مواقف» اثر «ایجی» است.
همچنین در کتاب «الملل و النحل» اثر «شهرستانی» جلد اول صفحه 23 آمده است که خلاف اول قضیه قرطاس بود. اختلاف دوم که میان مسلمانان افتاد قضیه «جیش اسامه» بود. پیغمبر اکرم فرمود:
«جهزوا جیش أسامة لعن الله من تخلف عنه»
الملل والنحل، اسم المؤلف: محمد بن عبد الکریم بن أبی بکر أحمد الشهرستانی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت - 1404، تحقیق: محمد سید کیلانی، ج 1، ص 23، باب المقدمة الرابعة
ما اولاً باید ببینیم چه کسانی در سپاه «اسامه» بودند و نرفتند تا حقیقت تاریخی روشن شود.
اولاً باید مطرح کنیم که پیغمبر اکرم از این کار غضبناک شدند. در کتاب «عمدة القاری» مطلبی در این زمینه آمده است. در کتاب «صحیح بخاری» هم چندین بار قضیه «جیش اسامه» آمده است و پیغمبر اکرم از این قضیه عصبانی شدند.
در کتاب «عمدة القاری» آمده است که پیغمبر اکرم دستور دادند که «جیش اسامه» را تجهیز کنید، اما صحابه سهل انگاری کردند و حاضر به رفتن نشدند و به دستور پیغمبر اکرم عمل نکردند.
«فغضب رسول الله غضباً شدیداً»
پیغمبر اکرم به شدت غضبناک شدند.
آیا پیغمبر اکرم از یهودیها و مسیحیها و منافقین غضبناک شدند یا از صحابه؟! حضرت سپس فرمودند:
«فما مقالة بلغتنی عن بعضکم فی تأمیری أسامة؟»
حضرت در ادامه فرمودند:
«وإن طعنتم فی تأمیری أسامة فقد طعنتم فی إمارة أبیه من قبله»
اگر الآن در رابطه با اسامه اعتراض دارید، قبلاً هم در رابطه با پدر اسامه اعتراض داشتید.
عمدة القاری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: بدر الدین محمود بن أحمد العینی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 18، ص 76، بابُ بَعْثِ النبی أُسامَةَ بنَ زَیدٍ رضی الله عنهما فی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّی فِیهِ
اجازه بدهید من عبارت «بخاری» را هم بیاورم تا عزیزان ببینند. «بخاری» چند بار قضیه «جیش اسامه» را مطرح کرده است. این مسئله خیلی عجیب است و واقعاً نمیدانم چرا این قضایا در میان ما خوب جا نیفتاده است. در کتاب «صحیح بخاری» آمده است:
«بَعْثًا وَأَمَّرَ علیهم أُسَامَةَ بن زَیدٍ فَطَعَنَ بَعْضُ الناس فی إِمَارَتِهِ»
در این روایت آمده است توده مردم نسبت به اینکه پیغمبر اکرم «اسامه» را فرمانده سپاه کرده است به حضرت طعنه زدند.
«فقال النبی إن تَطْعُنُوا فی إِمَارَتِهِ فَقَدْ کنْتُمْ تَطْعُنُونَ فی إِمَارَةِ أبیه»
حضرت فرمود: اگر امروز نسبت به فرماندهی اسامه طعنه میزنید، نسبت به پدرش زید هم چنین طعنهای را زدید.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 3، ص 1365، ح 3524
کتاب «صحیح بخاری» در حدیث 3730 و حدیث 6227 قضیه «جیش اسامه» را مطرح کرده است.
افراد شاخصی که از حضور در جیش اسامه تخلف کردند!
حال سؤال اینجاست که «جیش اسامه» چه کسانی بودند. بنده سه مدرک میآورم و عبور میکنم. در کتاب «طبقات الکبری» اثر «ابن سعد» روایتی در این زمینه آمده است.
بنده عرض کردم که ما نباید از حقیقت ناراحت شویم. ما داریم بحث عاشورا را مطرح میکنیم و میخواهیم ببینیم چه عواملی باعث ایجاد حادثه عاشورا شد.
ما نه به عنوان شیعه بلکه به عنوان یک انسان بی طرف این قضایا را بررسی میکنیم و تمامی کتبی که روایات آن را بررسی میکنیم کتب اهل سنت هستند. ما تنها یک روایت هم از کتب شیعه نیاوردیم.
شیعه مفصل در رابطه با «جیش اسامه» روایت دارد. «شیخ مفید»، «فضل بن شاذان»، «شیخ طوسی» و دیگر بزرگان همگی روایاتی در این زمینه دارند.
در کتاب «طبقات الکبری» اثر «ابن سعد» متوفای 230 هجری جلد دوم آمده است:
«فیهم أبو بکر الصدیق وعمر بن الخطاب وأبو عبیدة بن الجراح وسعد بن أبی وقاص وسعید بن زید وقتادة بن النعمان وسلمة بن أسلم بن حریش»
الطبقات الکبری، اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منیع أبو عبدالله البصری الزهری، دار النشر: دار صادر - بیروت -، ج 2، ص 190، باب سریة أسامة بن زید بن حارثة
این افراد در «جیش اسامه» بودند و از قول رسول خدا تخطی کردند. همچنین در کتاب «تاریخ الاسلام» اثر «ذهبی» هم مطلبی در این زمینه آمده است.
شاید بعضی افراد بگویند که ما «ابن سعد» را قبول نداریم، اما «ذهبی» یکی از استوانههای علمی اهل سنت است. «ذهبی» متوفای 748 هجری در جلد اول مینویسد که در کنار «جیش اسامه» افرادی از جمله ابوبکر و عمر و «ابو عبیده جراح» بودند.
همچنین در کتاب «فتح الباری شرح صحیح بخاری» اثر «ابن حجر عسقلانی» در این خصوص آمده است:
«وکان ممن انتدب مع أسامة کبار المهاجرین والأنصار منهم أبو بکر وعمر وأبو عبیدة وسعد وسعید وقتادة بن النعمان وسلمة بن أسلم»
فتح الباری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب، ج 8، ص 152، باب 1 قوله باب بعث النبی أسامة بن زید فی مرضه الذی توفی فیه
قضیه چیست؟! چرا این قضایا در محافل ما اطلاع رسانی نمیشود؟! بنده عرض کردم اطلاع رسانی همراه با فحش خلاف شرع و خلاف قرآن و فتنه و گناه نابخشودنی است و در آن شکی نیست.
ما باید حقایق را بی پرده و بدون روتوش برای جوانان مطرح کنیم. جوانان باید بدانند که در صدر اسلام چه اتفاقاتی افتاد.
باید معلوم شود چه مسائلی دست به دست هم داد که پنجاه سال بعد از رحلت پیغمبر اکرم دردانه رسول اکرم و جگرگوشه رسول اکرم و قلب رسول اکرم و روح رسول اکرم اینطور با وضع فجیع به شهادت رسید.
بنده در این زمینه بحثهای زیادی دارم. حضرتعالی هم اشاره کردید که قدری ذکر مصیبت درباره حضرت رقیه (سلام الله علیها) هم داشته باشیم.
بنده یاد دارم سال 1362 در درس خارج اصول آیت الله سبحانی در مسجد فاطمیه بودیم. من بعد از درس به کتابخانه مسجد فاطمیه رفتم و یک دوره کتاب «تاریخ اسلام» اثر «جواد فاضل» را مطالعه کردم.
ایشان قلم زیبایی دارند و من عاشق قلم «جواد فاضل» هستم. ایشان کتاب «نهج البلاغه» را هم با قلم شیوا و علی پسند مطالب امیرالمؤمنین را به زبان ساده و عامیانه نوشته است به طوری که برای سطوح ابتدایی هم قابل فهم است.
بنده به دوستان توصیه میکنم که اگر میخواهند «نهج البلاغه» را عاشقانه مطالعه کنند، کتاب «نهج البلاغه» اثر «مرحوم جواد فاضل» را ببینند.
در آنجا خواندم و از بعضی مشایخ هم شنیدم شبی که حضرت رقیه (سلام الله علیها) به شهادت رسیدند، دیدند که امام سجاد (علیه السلام) بسیار بی تابی میکند و گریه تندی دارد. اطرافیان عرض کردند: یابن رسول الله! چرا اینقدر بی تابی میکنید؟!
معمولاً وقتی عزیزی از دست میرود، بازماندگان بعضی از خاطرههای این عزیز از دست رفته را بازگو میکنند و گریه میکنند یا وقتی خاطرهها به یادشان میآید بی تابی میکنند.
به عنوان مثال بعد از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) چهار فرزند خردسال به جا مانده بود که بزرگترین آنها شش ساله بود. آن بزرگواران سیلی خوردن مادر و شکستن پهلوی مادر را به یاد میآورند.
شبها از شدت درد خواب به چشم حضرت فاطمه زهرا نمیرفت و ناله میکرد. حضرت صدیقه طاهره شبها آهسته آهسته گریه میکردند تا مبادا فرزندان از شدت گریه بیدار شوند. این مسائل را دائماً می گویند و یادآوری میکنند.
امام سجاد فرمودند من به یادم آمد که روزی دیدم رقیه دست کوچکش را آورد، دست مرا گرفت، روی سینه و شکمش قرار داد و فرمود: برادر! آیا در شام دختر کوچکی به اندازه من گرسنه وجود دارد؟! من از شدت گرسنگی دیگر تاب و توان ندارم!
اینها همه دردی است که واقعاً نمیدانیم چکار کنیم. یکی از شعرا شعر زیبایی دارد که مناسب مجلس ماست. ایشان این شعر را به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پیوند داده است. شاعر میگوید:
سه ساله دختر که کتک نداره
او که قباله فدک نداره
موهای او سفید شدن نداره
سه ساله که شهید شدن نداره
بچه کوچک تازیانه نمی خواد
کشیدن وحشیانه نمی خواد
سرزده از موی سرم سپیده
یک تار موهام رو کسی ندیده
زخم دل عمه ما نمک خورد
هزار دفعه به جای ما کتک خورد
چرا نمازش را میخواند نشسته
مگر پهلوی او هم شکسته
اشک یتیم دشمن رو می لرزونه
گریه من دشمن را می ترسونه
قیام من تکمیل کربلا شد
چهره دشمن تو برملا شد
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم. لطف کردید، خیلی بهره مند شدیم و استفاده کردیم از بیانات و نکات بسیار ارزشمندی که فرمودید و خیلی چیزها را اثبات میکند. همانطور که شما فرمودید این تناقض موجود است. حال اینکه بپذیرند یا خیر با خودشان باشد.
دختر اگر یتیم شود پیر میشود
از زندگی بدون پدر سیر میشود
الهی بدم المظلوم عجل فرج المظلوم
به امید دیدار، یا علی مدد
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
صحابه در عرفه چه برخوردی با پیامبر داشتند?