22/08/1401
موضوع: حدیث ثقلین و جاودانگی اهلبیت (علیهم السلام) تا روز قیامت!
برنامه حبل المتین
فهرست مطالب این برنامه:
مصیبت جانگاهی که برای امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) دائمی و همیشگی شد!
بشارت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ظهور حضرت مهدی (سلام الله علیه)
خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته پیرامون حدیث ثقلین
دیدگاه جالب توجه «تفتازانی»، نسبت به جایگاه اهلبیت (علیهم السلام)
تأثیر عجیب نماز اول وقت، در امور دنیوی و اخروی
سؤالی ساده از جناب «ابن حجر هیثمی مکی»!
تماسهای بینندگان برنامه
آیا ایمان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در کودکی، ارزشی داشته است!؟
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) شیعه بود یا سنی؟!
مجری:
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب و الأئمة المعصومین (علیهم السلام)
اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها بعدد ما أحاط به علمک اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اهالی «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» و برنامه زنده «حبل المتین»، سلام علیکم و رحمة الله. ان شاءالله که خوب و خوش و سرحال و سرزنده باشید. هرکجای این عالم هستید و همراه این شبکه هستید، بهترینها را برای شما آرزومندم.
الهی به حق علی و اولاد علی دلهایتان سرشار از نور و سرور و معنویت باشد و غم و غصهای در دلهایتان نباشد.
امشب هم با افتخار خدمت شما رسیدیم و برنامه زنده «حبل المتین» را تقدیم میکنیم. طبق معمول ما ابتدا مباحث کارشناسی داریم و بخشی از برنامه هم اختصاص پیدا خواهد کرد به مخاطبین و بینندگان.
از همین ابتدا عرض میکنیم کسانی که مایل هستند روی خط ارتباطی بیایند تا بحث و گفتگو کنیم، آماده باشند.
ما بازهم یادآوری میکنیم که هم از آقایان وهابی و گویندگان شبکههای وهابی و علمای وهابی و هم از بینندگان معمولی و عزیزان اهل سنت و مولوی و آخوند و ماموستا دعوت میکنیم. این فرصت در «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» برای شما مهیا هست که روی خط ارتباطی بیایید و مباحثی که احیاناً مدنظرتان هست یا مناظره و گفتگویی نیاز هست را مطرح کنید.
به هر صورت این شبکه در خصوص موضوعات مختلفی که باید به آن بپردازیم اعلام آمادگی میکند. بنابراین ما منتظر هستیم. ان شاءالله به موقع دوستانم شماره تلفن برنامه را برای شما زیرنویس خواهند کرد تا بتوانید روی خط ارتباطی بیایید و نکات و مطالب خودتان را بفرمایید.
امشب هم مثل هفتههای گذشته توفیق داریم در محضر سرور عزیز و گرانقدرمان حضرت آیت الله حسینی قزوینی باشیم. حضرت استاد! سلام علیکم و رحمة الله، خوش آمدید؛
مصیبت جانگاهی که برای امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) دائمی و همیشگی شد!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم و موفقیت روزافزون برای همه گرامیان از خداوند منّان خواهانم.
برنامه ما این است که ابتدای امر، یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) میکنیم، باشد که دین و دنیا و آخرتمان را بیمه آن بانو کنیم.
«صبّت علی مصائب لو أنّها *** صبّت علی الأیام صرن لیالیا»
این شعری است که هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنت آمده است. در کتب صحاح اهل سنت آمده است که حضرت صدیقه طاهره میفرماید: مصائبی بر من وارد شد که اگر بر روز روشن وارد میشد، به شب ظلمانی مبدل میشد.
خیلی سخت است! آقایانی که دم از حقوق زن در زمان خلفای راشدین میزنند، بیایند و به ما جواب بدهند که برای هجوم به خانه حضرت فاطمه زهرا، آتش زدن در خانه حضرت، شکستن پهلوی حضرت صدیقه طاهره و شهادت حضرت فاطمه زهرا چه پاسخی دارند.
«ماذا علی منشم تربة أحمد *** أن لایشم مدی الزمان غوالیا»
حضرت صدیقه طاهره بسیاری از روزها کنار تربت پاک پدر گریه میکرد. نقل شده است حضرت گاهی اوقات امام حسن و امام حسین را هم با خود میآوردند.
«ماذا علی منشم تربة أحمد»
اگر کسی یک بار تربت رسول الله را استشمام کند.
«أن لایشم مدی الزمان غوالیا»
زیبنده است که تا آخر عمر بوی خوشی را استشمام نکند.
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 19، ص 149، باب الشعراء: (227) إلا الذین آمنوا... ..
برای امیرالمؤمنین هم خیلی سخت است. بنده گاهی اوقات با تمام وجود از خداوند میخواهم و می گویم: خداوندا! اگر برای تو امکان پذیر باشد از اول خلقت تا آخرت به ما عمر بده و تکلیف هم از ما بردار تا شبانه روز برای مظلومیت امیرالمؤمنین گریه کنیم.
والله العلی الأعلی بعضی از مظلومیتهای امیرالمؤمنین جگر انسان را کباب میکند. به عنوان مثال پدر و مادری عزیز از دست داده است، همسر از دست داده است یا عزیزی که الآن چهل سال است منتظر است خبری از عزیزش بیاید.
وقتی تلفن زنگ می زند یا درب خانه زنگ می زند قلبش به تلاطم می افتد که شاید از عزیزش خبری شود. وقتی غروب میشود و میبیند خبری نشد، عکس عزیزش را برمی دارد و به سینه میچسباند و میگوید: عزیزم! امروز هم از تو خبری نشد.
حال شما حساب کنید حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) سی سال در فراق حضرت صدیقه طاهره بی تابی کردند و میفرمودند:
«أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیلِی فَمُسَهَّد»
بعد از این شبها برای علی خوابی نیست و غصههای دل علی در فراق فاطمه زهرا تا آخر عمر باقی است.
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 320، خ 202
«ابن عباس» نقل میکند در یکی از شبهای جنگ صفین حنا درست کرده بودم، به امیرالمؤمنین تعارف کردم و عرض کردم: آقاجان! موی سر و صورتتان سفید شده است. اگر صلاح می دانید مقداری خضاب کنید. امیرالمؤمنین نگاهی کرد و فرمود: ابن عباس! مگر نمیدانی که ما هنوز عزادار فاطمه هستیم!!
حساب کنید بیست و هشت سال از شهادت حضرت فاطمه زهرا گذشته است، اما امیرالمؤمنین هنوز نمیتوانند مصائب حضرت فاطمه زهرا را فراموش کنند. واقعاً «أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ» است. شاعر میگوید:
من علیام که خدا قبله نما ساخت مرا *** جز خداوند و نبی فاطمه نشناخت مرا
من که یکباره در قلعه خیبر کندم *** غم زهرا به خدا از کمر انداخت مرا
«نَفْسِی عَلَی زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَة *** یَا لَیتَهَا خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَرَات
لَا خَیرَ بَعْدَک فِی الْحَیاةِ وَ إِنَّمَا *** أَخْشَی مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَیات»
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، ج 1، ص 240، فصل فی وفاته ع
فراق حضرت صدیقه طاهره برای اهلبیت مخصوصاً برای امیرالمؤمنین خیلی سخت است. الآن که هزار و چهارصد سال از این قضیه میگذرد، وقتی انسان آن منظرهها را جلوی چشمش میآورد جگرش کباب میشود و نمیتواند تحمل کند.
حال نمیدانیم حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و فرزندان بزرگوارشان چطور این مصائب را تحمل کردند.
بشارت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ظهور حضرت مهدی (سلام الله علیه)
ما برنامهای هم داریم و یکی دو دقیقه به حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) اشارهای میکنیم که ان شاءالله منتقم شهیدان است.
«مرحوم علامه مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» روایتی را نقل کرده که بسیار مفصل است. رسول اکرم میفرماید:
«إِنَّ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیائِی وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَخِی وَ آخِرُهُمْ وَلَدِی»
خلفای من و جانشینان من و حجتهای خداوند بر خلق دوازده نفر هستند. اولین آنها برادرم و آخرین آنها فرزندم هست.
«وَ قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ أَخُوک»
پرسیدند: یا رسول الله برادر شما کیست؟
«قَالَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ»
حضرت فرمود: علی بن أبی طالب است.
«قِیلَ فَمَنْ وَلَدُک»
پرسیدند: فرزند شما کیست؟
«قَالَ الْمَهْدِی یمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»
حضرت فرمود: مهدی است؛ کسی که جهان را پر از عدل و داد میکند بعد از آنکه از ظلم و جور پر شده است.
«وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیاً لَوْ لَمْ یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْمٌ وَاحِدٌ لَأَطَالَ اللَّهُ ذَلِک الْیوْمَ حَتَّی یخْرُجَ فِیهِ وَلَدِی الْمَهْدِی فَینْزِلَ رُوحُ اللَّهِ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ ع فَیصَلِّی خَلْفَهُ»
قسم به خدایی که مرا به پیامبری انتخاب کرد اگر از دنیا نمانده باشد مگر یک روز، خداوند عالم آن یک روز را به قدری طولانی میکند تا فرزندم حضرت مهدی بیاید و حضرت عیسی پشت سر او نماز بخواند.
در کتاب «صحیح مسلم» و «صحیح بخاری» هم آمده است که زمانی میرسد که امام شما از خود شماست و حضرت عیسی پشت سر او نماز میخواند. رسول گرامی اسلام در ادامه میفرماید:
«وَ تُشْرِقَ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها »
نور وجود حضرت مهدی سراسر کره زمین را منور میکند.
یعنی آن زمان محقق میشود؛
(اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض)
خداوند نور آسمانها و زمین است.
سوره نور (24): آیه 35
به چه معناست و مردم نور الهی را میبینند.
«وَ یبْلُغَ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِب»
و حکومت او شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 51، ص 71، ح 12
در سراسر کره زمین تنها یک حکومت و یک بانگ اذان «أشهد أن لا إله إلا الله» و «أشهد أنّ محمّدا رسول الله» و «أشهد أنّ علیا ولی الله» شنیده میشود. دیگر هیچ دین و آئین و فرقهای در کره زمین وجود نخواهد داشت.
امیدواریم خداوند عالم به ما توفیق بدهد تا بتوانیم آن زمان را درک کنیم و با چشم خودمان ببینیم چگونه با آمدن حضرت ولی عصر نور خداوند سراسر جهان را فرا میگیرد.
مجری:
ان شاءالله، خیلی ممنون و متشکرم. ما هم از این شبکهای که به نام نامی مولا و آقاجانمان حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هست اعلام کنیم که حضرت مهدی ظهور کرد و ان شاءالله دلهای همه آزادگان عالم از آمدن مولایمان شاد شود.
دوستان می دانید در برنامههای گذشته که محضر حضرت استاد بودیم، بحث ما درسهایی از امامت و ولایت بود و بحث حدیث ثقلین بود که یکی از مهمترین و اصولیترین و جدیترین و بهترین حدیثی است که میتوان به اهلبیت عصمت و طهارت استدلال کرد.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: من از بین شما میروم و قرآن و اهلبیت را در بین شما میگذارم. آنها از همدیگر جدا نمیشوند تا کنار حوض کوثر نزد من آیند. این بحث ما بود و ان شاءالله حضرت استاد توضیحات کامل را خواهند داد.
به جهت اینکه ما یکشنبه هفته گذشته هم نتوانستیم خدمت شما باشیم و حضرت استاد سفر تبلیغی داشتند، حضرت استاد لطف کنند و خلاصهای از مباحث گذشته بفرمایند تا ذهن دوستان آماده شود سپس به سراغ مباحث جدید برویم.
خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته پیرامون حدیث ثقلین
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله
أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی
ما در گذشته در رابطه با حدیث ثقلین مطالبی عرض کردیم. حدیث ثقلین فرازهایی دارد که هرکدام از آنها برای ما پیام و درس و درنگ و تأملی دارد.
اولاً حدیث ثقلین از احادیثی است که در کتاب «صحیح مسلم» حدیث 2408 آمده است. ما این احادیث را قبلاً هم برای عزیزان نمایش دادیم و گفتیم که آقایان نمیتوانند از نظر سند حدیث ثقلین را زیر سؤال ببرند.
آنچه ما در کتاب «صحیح سنن ترمذی» داریم که «ألبانی» هم بر صحت روایت تصریح دارند، این است که پیغمبر اکرم فرمود:
«یا أیها الناس إنی قد ترکت فیکم ما إن أخذتم به لن تضلوا کتاب الله وعترتی أهل بیتی»
و مینویسد:
«وهذا حدیث حسن غریب»
صحیح وضعیف سنن الترمذی، المؤلف: محمد ناصر الدین الألبانی (المتوفی: 1420 هـ)، برنامج منظومة التحقیقات الحدیثیة من إنتاج مرکز نور الإسلام لأبحاث القرآن والسنة بالإسکندریة، ج 8، ص 286، ح 3786
در این روایت «لن» نفی ابد به کار رفته است به معنای اینکه هرگز گمراه نمیشوید. من نمیدانم رسول اکرم با چه زبانی بفرمایند تا مردم پیام حضرت را درک کنند!
همچنین در کتاب «سلسلة الأحادیث الصحیحة» جلد چهارم صفحه 356 همین تعبیر آمده است. در کتاب «فضائل الصحابه» اثر «احمد بن حنبل» جلد دوم صفحه 723 همین تعبیر آمده است.
در کتاب «تفسیر ابن کثیر دمشقی» شاگرد «ابن تیمیه» همین تعبیر آمده است و مینویسد:
«یا أیها الناس إنی ترکت فیکم ما إن أخذتم به لن تضلوا کتاب الله وعترتی أهل بیتی»
تفسیر القرآن العظیم، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی أبو الفداء، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1401، ج 4، ص 114، باب الشوری: (23 - 24) ذلک الذی یبشر... ..
نکته دیگر که مطرح کردیم این است که در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری» جلد سوم صفحه 118 آمده است:
«أیها الناس إنی تارک فیکم أمرین لن تضلوا إن اتبعتموهما وهما کتاب الله وأهل بیتی عترتی»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 118، ح 4577
این بدان معناست که هرگز گمراه نمیشوید، به شرط آنکه تابع کتاب و اهلبیت باشید و از آنها تبعیت کنید و به دستور آنها عمل کنید. همچنین در کتاب «الصواعق المحرقه» اثر «ابن حجر هیتمی» آمده است:
«وفی روایة صحیحة إنی تارک فیکم أمرین لن تضلوا إن تبعتموهما»
در روایت صحیح آمده است که پیغمبر اکرم فرمود: من در میان شما دو چیز به امانت میگذارم و اگر از آنها تبعیت کنید هرگز گمراه نمیشوید.
«وهما کتاب الله وأهل بیتی عترتی»
الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر الهیثمی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ج 2، ص 439
همانطور که حضرتعالی هم اشاره کردید در غالب روایات، نظیر روایتی در کتاب «مسند أحمد بن حنبل» آمده است:
«انی تَارِک فِیکمْ خَلِیفَتَینِ کتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ ما بین السَّمَاءِ وَالأَرْضِ أو ما بین السَّمَاءِ إلی الأَرْضِ وعترتی أَهْلُ بیتی وَإِنَّهُمَا لَنْ یتَفَرَّقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 5، ص 181، ح 21618
در کتاب «فضائل الصحابه» اثر «احمد بن حنبل»، «سنن ترمذی» و «صحیحه ألبانی» هم همین تعبیر آمده است. ما هفته گذشته بحث کردیم که در بسیاری از روایات آمده است:
«فَإِنِّی فَرْطُکمْ علی الْحَوْضِ وَأَنْتُمْ وَارِدُونَ عَلَی الْحَوْضَ»
من پیشاپیش شما در کنار حوض هستم و همه شما در کنار حوض با من ملاقات میکنید.
«فَانْظُرُوا کیفَ تُخْلِفُونِی فی الثَّقَلَینِ»
و از شما در مورد ثقلین سؤال میکنم که با ثقلین من چه برخوردی کردید.
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 5، ص 166، ح 4971
عرض کردیم اینکه رسول اکرم فرمودند من در کنار حوض منتظر شما هستم، خود پیام تندی دارد. ما مثال زدیم که شخصی میخواهد فرد دیگری که زیر بار قانون نمیرود را تهدید کند، میگوید: در دادگاه شما را میبینیم!!
رسول اکرم میفرماید: هرکاری میخواهید با قرآن و اهلبیت من کنید، اما بدانید دیدار ما با شما کنار حوض کوثر است.
ما در جلسه گذشته مطرح کردیم که حدیث حوض از احادیثی است که «امام مالک» در مورد آن مینویسد: ای کاش محدثین ما حدیث حوض را مطرح نمیکردند!!
در کتاب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» حدیث حوض آمده است، به طوری که مینویسد: اکثر صحابه را وارد آتش جهنم میکنند.
«فلا أُرَاهُ یخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ»
اصحاب من از آتش جهنم خلاص نمیشوند، مگر تعداد اندکی.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 5، ص 2407، ح 6215
این روایت خود اعلان خطری از رسول اکرم هست در خطبه غدیر و توصیه حضرت به تمسک و اخذ و تبعیت از کتاب و اهلبیت. این در حقیقت عصاره بحث گذشته ما بود.
مجری:
بسیار عالی، خیلی ممنون و متشکرم. با توجه به توضیحاتی که حضرت استاد دادند، به سراغ مباحث امشب میرویم. حضرت استاد آیا علمای اهل سنت نسبت به پیام حدیث ثقلین و دلالت آن بحثی کردهاند یا خیر؟!
دیدگاه جالب توجه «تفتازانی»، نسبت به جایگاه اهلبیت (علیهم السلام)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
پیام حدیث ثقلین با واژههایی نظیر «لن تضلوا بعدی»، «لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض» و «أخذتم به» روشن است.
در میان بزرگان اهل سنت، «تفتازانی» متوفای 793 هجری و صاحب کتاب «مقاصد» و «شرح مقاصد» که یکی از قهرمانان علم کلام اهل سنت است، مطلبی در این زمینه آورده است.
ایشان در حقیقت با «علامه حلی»، «ابن تیمیه» و «ابن کثیر دمشقی» هم عصر بوده است. «تفتازانی» در کتاب «شرح المقاصد» صفحه 303 وقتی به حدیث ثقلین میرسد، مینویسد:
«ألا یری أنه قرنهم بکتاب الله»
آیا توجه نمیشود که رسول اکرم عترت را قرین قرآن کریم قرار داده است؟
«فی کون التمسک بهما منقذا من الضلالة»
در تمسک به قرآن و اهلبیت است که انسان از گمراهی نجات پیدا میکند.
آیا معنای تمسک تنها این است که ما اهلبیت را دوست داریم؟! تمسک به قرآن تنها به این معنی نیست که ما قرآن را دوست داشته باشیم.
معنای تمسک به قرآن این نیست که وقتی میخواهیم بیرون برویم قرآن را ببوسیم و بالای سرمان بگذاریم یا جهیزیه دخترمان قرار دهیم یا فقط شبانه روز در مسجد الحرام آن را بخوانیم. ایشان در این خصوص مینویسد:
«ولا معنی للتمسک بالکتاب إلا الأخذ بما فیه من العلم والهدایة»
مراد از تمسک به کتاب این است که ما فرامین الهی که در قرآن کریم آمده بگیریم و به آنها عمل کنیم.
«فکذا فی العترة»
عترت هم همین است.
شرح المقاصد فی علم الکلام، اسم المؤلف: سعد الدین مسعود بن عمر بن عبد الله التفتازانی، دار النشر: دار المعارف النعمانیة - باکستان - 1401 هـ - 1981 م، الطبعة: الأولی، ج 2، ص 303، باب العاشر
تمسک به عترت تنها به این معنی نیست که من عترت را دوست دارم، این مسئلهای را حل نمیکند. قرآن کریم میفرماید:
(إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ اللَّه)
اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد.
سوره آل عمران (3): آیه 31
محبت تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه محبتی کارساز است که به دنبال آن تبعیت بیاید. این تبعیت است که آن محبت را به نمایش میگذارد و بالنده میکند. محبت بدون تبعیت و محبت خشک و خالی فایدهای ندارد.
شخصی داشت کنار جاده گریه میکرد و میگفت: گرسنه هستم. شخص دیگری که نان در دست داشت او را دید، کنار او نشست و برای گرسنگی او گریه کرد. شخصی که گریه میکرد گفت: به جای آنکه گریه میکنی کمی نان به من بده تا بخورم. او در جواب گفت: نان نمیدهم ولی هرچقدر بخواهی برایت گریه میکنم!!
تنها محبت داشتن به اهلبیت هم همینطور است. ما روایات متعدد حتی در اخطار به شیعیان داریم که میفرماید: محبت به ما شما را مغرور نکند که از عمل به واجبات الهی و ترک محرمات الهی خودداری کنید.
ما برگ برائتی از طرف خداوند عالم برای هیچکسی نداریم و ضمانتی در کار نیست. در روایت داریم:
«مَنْ کانَ لِلَّهِ مُطِیعاً فَهُوَ لَنَا وَلِی وَ مَنْ کانَ لِلَّهِ عَاصِیاً فَهُوَ لَنَا عَدُو»
هرکسی مطیع خداوند باشد دوست ماست و هرکسی معصیت الهی را کند دشمن ماست.
کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 2، ص 74، ح 3
مجری:
استاد! پس شفاعت چه میشود؟!
تأثیر عجیب نماز اول وقت، در امور دنیوی و اخروی
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
به عنوان مثال دانش آموزی در دبستان یا دبیرستان تلاش کرده و زحمت کشیده است، اما در امتحان سؤالاتی آمده که او پاسخ آمده را فراموش کرده است و یکی دو نمره کم آورده است.
مدیر مدرسه یا رئیس دانشگاه دستور میدهد یکی دو نمره به او ارفاق کنند تا او یک سال عقب نماند. در مقابل کسی که اصلاً درس نخوانده و از صد امتیاز تنها یکی دو امتیاز آورده است، هیچ عاقلی به او ارفاق نمیکند.
شفاعت در حقیقت مربوط به کسانی است که واجبات الهی را انجام میدهند و از محرمات اجتناب میکنند، اما خطاهایی هم از آنها سر زده است.
«ابوبصیر» نقل میکند که من بعد از شهادت امام صادق خدمت «أم حمیده» رفتم تا تسلیت بگویم. ایشان گفته بودند که من در آخرین لحظه توفیق نداشتم خدمت امام برسم تا ببینم چه وصیتی دارند.
«أم حمیده» پاسخ داد آخرین جمله حضرت این بود که فرمودند: شفاعت ما به کسانی که نماز را سبک میشمارند نمیرسد.
مراد حضرت کسانی نیست که نماز را ترک میکنند، بلکه نماز را سبک میشمارند. به عنوان مثال شخص نماز اول وقت نمیخواند بلکه در زمانهایی نزدیک به قضا شدن نماز میخواند. همچنین به قدری تند میخواند که اصلاً معلوم نیست چه میخواند.
در زمان رسول اکرم شخصی وارد مسجد شد در حالی که دائماً سر روی خاک میگذاشت و بلند میکرد. حضرت فرمودند: نماز خواندن این شخص همانند کلاغی است که دانه برمی دارد و اصلاً به درد او نمیخورد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: چه بسا مؤمنی هفتاد سال از عمرش میگذرد، اما دو رکعت نماز قبول شده در پروندهاش نیست.
نماز شما به اندازهای قبول است که حضور قلب دارید. اگر در یک سوم نماز حضور قلب دارید، یک سوم نماز شما قبول است. اگر در یک پنجم نماز حضور قلب دارید، یک پنجم نماز شما قبول است.
فردای قیامت به شخص می گویند که شما یک نماز ظهر یک رکعتی خواندید. شخص میگوید: خدایا ملائکه اشتباه کردند. من که نماز ظهر یک رکعتی نخواندم. خطاب میرسد که شما تنها در یک رکعت نماز حضور قلب داشتید.
همچنین به شخص دیگری خطاب میشود که شما نماز عشاء نیم رکعتی خواندید. شخص میگوید: خدایا نیم رکعت را نه تو آفریدی و نه من خواندم. خطاب میرسد شما تنها در نیم رکعت نماز حضور قلب داشتید و ما این را برای شما نوشتیم.
مجری:
یعنی نماز صحیح بوده اما حضور قلب در نماز نبوده است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. بحث این است که شخصی نماز میخواند و صحیح هم میخواند. این شخص مبطلات نماز را رعایت میکند و واجبات نماز را رعایت میکند. چنین نماز خواندن فردای قیامت مجازات ندارد، اما چنین نیست که این نماز مایه ترفیع درجه او باشد.
(إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکر)
نماز (انسان را) از زشتیها و منکرات باز میدارد.
سوره عنکبوت (29): آیه 45
ما که نماز میخوانیم، هم غیبت میکنیم، هم دروغ می گوییم، هم مال حرام میخوریم، هم بغض و کینه دیگران را در دل داریم معلوم است نمازمان نماز نیست. ما باید در نماز خواندن خود تجدیدنظر کنیم.
اولین چیزی که در قیامت از آن سؤال میشود نماز است. اگر نماز قبول شد دیگر اعمال ما هم قبول است، اما اگر نماز ما رد شد دیگر اعمال ما هم رد میشود.
حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به «محمد بن أبی بکر» والی مصر نامهای مینویسند و میفرمایند:
«وَ اعْلَمْ أَنَّ کلَّ شَیءٍ مِنْ عَمَلِک تَبَعٌ لِصَلَاتِک»
بدان که تمام اعمال شبانه روزی تو تابع نماز توست.
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 385، خ 27
کسی که نماز را تضییع میکند، حقوق دیگران را به طریق اولی تضییع میکند و در انجام وظایف قطعاً کوتاهی میکند.
«مرحوم شهید رجایی» جملهای دارد که به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید نماز دارم!! بنده یک مرتبه در تلویزیون مشاهده کردم که «شهید رجایی» در حرم امام رضا (علیه السلام) مهمان بود و سفره انداخته بودند. ایشان آمد و شروع به نماز خواندن کرد. اطرافیان به ایشان گفتند: غذا سرد میشود. او گفت: ما ابتدا نماز میخوانیم. غذای سرد را هم میتوان خورد!
یکی از دوستان ما خیلی به نماز اول وقت مقید است. ایشان حتی میگفت: در مسافرت هنگام نماز برف هم که باشد ما سجادهای روی برف میاندازیم و نمازمان را هم همان جا میخوانیم.
ایشان برای من نقل میکرد که ما زمانی که تازه گوشیهای نوکیا به بازار آمده بود به کره سفر کرده بودیم تا نمایندگی این گوشیهای تلفن را بگیریم. ما با سه چهار نفر از تجار به آنجا رفته بودیم، یک مرتبه من مشاهده کردم هنگام نماز شده است. من اجازه گرفتم بیرون بروم تا نماز بخوانم. مسئول امور مالی شرکت گفت: حاجی الآن بیرون نرو، الآن وقت طلایی است!
آن زمان هم موبایلها تازه آمده بود و بازار گرمی داشت. ایشان نقل میکرد که من گفتم: اگر قسمت باشد این سود به ما میرسد و اگر قسمت نباشد ارزش اینکه نماز ما ضایع شود نیست.
من برای نماز خواندن به اتاق دیگر رفتم. صاحب شرکت از دوستان من پرسیده بود: دوستتان کجا رفت و جلسه را ترک کرد؟! دوستان من گفته بودند: ما مراسم عبادتی داریم. زمان عبادت ما فرارسید و ایشان برای انجام عبادت رفتند.
صاحب شرکت قدری با خود فکر کرده بود و سپس گفته بود: شخصی که نسبت به حق خدا اینقدر مقید است، به حق مردم بیشتر مقید است. من به هیچکسی نمایندگی نمیدهم و تنها به ایشان نمایندگی میدهم!!
ما در روایت هم داریم نماز خواندن درهای روزی را میگشاید و باعث زیادی روزی میشود. نماز نخواندن برکت را از عمر و روزی انسان میگیرد.
به عنوان مثال شخصی همیشه نماز میخواند، اما یک مرتبه خواب ماند و کوتاهیهایی صورت گرفت. در این مورد شفاعت وجود دارد، اما مشکل اینجاست که وقتی ما هرگناهی مرتکب میشویم و در کنار آن از نماز غافل میشویم.
آیهای در قرآن کریم آمده که خیلی خطرناک است. خداوند متعال نسبت به کاهلین نماز میفرماید:
(ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّوای أَنْ کذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یسْتَهْزِؤُن)
سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخریه گرفتند.
سوره روم (30): آیه 10
چندین روایت در کتب «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» و کتب اربعه ما نظیر کتاب «کافی» است که میفرماید: انسانی عمری عمل صالحین انجام میدهد، اما در اعمالش اشکالاتی دارد که آخر عمر با عمل بدکاران از دنیا میرود.
چه بسا فردی عمل بدکاران را انجام میدهد، اما در کنار آن کارهای خوبی هم انجام میدهد. خداوند عالم به این شخص توفیق میدهد تا آخر عمر با عمل صالحین از دنیا میرود.
خداوند آیت الله شیخ محمد شاه آبادی استادزاده امام را بیامرزد. ما هشت سال خدمت ایشان درس خارج اسفار و خارج عرفان خواندیم. نمیدانم این درس خواندنها فردای قیامت مایه وزر و وبال ما میشود یا مایه ترفیع ما خواهد شد.
ایشان در مورد عاقبت بخیری یا عاقبت به شری خیلی صحبت میکردند. ایشان شاید بیست بار در جلسات قضیهای را نقل کردند و گفتند: در روز عاشورا عمر بن سعد به یکی از غلامانش شمشیر داد و دستور داد در گودی قتلگاه سر مطهر امام حسین را جدا کند.
این غلام وارد گودی قتلگاه شد و امام حسین در آن حال نگاهی به او انداخت و فرمود: آیا مثل تو میخواهد مثل مرا بکشد؟! آیا میخواهی دامنت را به قتل من آلوده کنی؟!
نمیدانم نگاه امام حسین با این جوان چکار کرد که این جوان با همان شمشیری که آمده بود سر مطهر امام حسین را از تن جدا کند، برگشت با سپاهیان عمر بن سعد جنگید و به شهادت رسید و آخرین شهید روز عاشورا شد.
ببینید عاقبت غلام عمر بن سعد بودن مشخص است. بعضی افراد در لا به لا کارهایی میکنند و به یک انسان یا حیوان ترحمی میکنند که باعث میشود انسان در آخر عمر با ایمان از دنیا برود.
عکس این قضیه هم وجود دارد. ملاحظه کنید افرادی نظیر «طلحه» و «زبیر» بودند که در زمان پیغمبر اکرم زحمات فراوانی کشیدند و شمشیرهای زیادی زدند، اما در نهایت با همان شمشیری که در رکاب پیغمبر اکرم زدند به جنگ با امیرالمؤمنین آمدند.
حال ما کاری با آن مسائل دیگر نداریم، اما ملاحظه کنید عاقبت انسان چطور خواهد شد. شاعر میگوید:
نداند به جز ذات پروردگار
که فردا چه بازی کند روزگار
در هر صورت...
آقای «تفتازانی» میگوید: ملاک از اینکه پیغمبر اکرم به کتاب و عترت توصیه کرده است، نه تنها این است که ما آنها را دوست داشته باشیم.
دوستی اهلبیت هم برای خود فضیلتی است و ما نمیخواهیم منکر آن باشیم. به تعبیر امام صادق اگر کسی عمل هفتاد پیغمبر را در پرونده اعمال خود داشته باشد، اما محبت اهلبیت را نداشته باشد بوی بهشت را استشمام نمیکند.
داشتن محبت علت تامه برای رفتن به بهشت نیست، بلکه جزء العلة است. کل العلة و اعظم العلة، عمل است.
سؤالی ساده از جناب «ابن حجر هیثمی مکی»!
«ابن حجر هیتمی» کتابی به نام «الصواعق المحرقه» دارد که عزیزان بارها نام این کتاب را شنیدهاند. ایشان در مورد تألیف این کتاب مینویسد: من دیدم در مکه و اطراف مکه جوانان اهل سنت جذب مذهب شیعه میشوند.
اخیراً داد وهابیت درآمده است. حتماً کلیپهایی که منتشر میشود را دیدهاید. وهابیها داد میزنند: ای مردم! جوانان ما همه به سمت تشیع میروند. جوانان مصر شیعه شدهاند. به داد اسلام برسید. به داد اهل سنت برسید.
معلوم میشود در قرن نهم و دهم هم جذبه فرهنگ اهلبیت جوان اهل سنت را میگرفت. امام صادق میفرماید: قسم به خدا حقانیت ما همانند آفتاب روشن است.
ما در این جلسات حدیث ثقلین را مطرح میکنیم. ما هنوز به کتب شیعه نرسیدیم تا این حدیث را از کتب شیعه مطرح کنیم، بلکه همه را از کتب اهل سنت مطرح میکنیم.
«إن تمسکتم به لن تضلوا بعدی»
تفسیر القرآن العظیم، نویسنده: ابن کثیر، وفات: 774، تحقیق: تقدیم: یوسف عبد الرحمن المرعشلی، سال چاپ: 1412 - 1992 م، ناشر: دار المعرفة للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت – لبنان، ج 4، ص 123، باب سورة الشوری
و:
«وَإِنَّهُمَا لم یفْتَرِقَا حتی یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ»
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 5، ص 153، ح 4921
پیغمبر اکرم با چه زبانی بفرماید؟! «ابن حجر هیتمی» هم در کتاب «الصواعق المحرقه» اولاً مینویسد که روایت صحیح داریم:
«وفی روایة صحیحة (إنی تارک فیکم أمرین لن تضلوا إن تبعتموهما وهما کتاب الله وأهل بیتی عترتی)»
در ادامه مینویسد:
«والحاصل أن الحث وقع علی التمسک بالکتاب وبالسنة وبالعلماء بهما من أهل البیت ویستفاد من مجموع ذلک بقاء الأمور الثلاثة إلی قیام الساعة»
حاصل تشویق و تکرار پیغمبر اکرم بر تمسک به کتاب و سنتی که علمای اهلبیت آن را ترویج میدهند این است که ما از حدیث ثقلین میفهمیم کتاب و سنت و اهلبیت تا قیام قیامت باقی هستند.
الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر الهیثمی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ج 2، ص 439، الفصل الأول فی الآیات الواردة فیهم «إنی لکم فرط وإنکم واردون علی الحوض فانظروا کیف تخلفونی فی الثقلین»
ما هفته قبل هم خواندیم که پیغمبر اکرم در عرفات مردم را به حدیث ثقلین توصیه کردند. آن بزرگوار در مسیر بازگشت از طائف مردم را به حدیث ثقلین توصیه کردهاند. رسول اکرم در زمان رحلتشان زمانی که حجرهشان مملو از مردم بود به حدیث ثقلین توصیه کردند. رسول گرامی اسلام در جای جای زندگی بیست و سه ساله نبوتشان بحث ثقلین را مطرح کردند.
البته ایشان عبارت «وبالسنة» را هم اضافه کرده تا اهل سنت از او گلایه نکنند. حال ما میخواهیم از شما سؤال کنیم الآن که کتاب و سنت هست، اهلبیت شما کیست؟!
شما می گویید که مجموع بقاء این امور سه گانه تا قیام قیامت است. به ما نشان بدهید که آیا مراد از اهلبیت که در کنار قرآن کریم باقی است، چه کسانی است؟!
قرآن که مشخص است، سنت را هم آوردید و در کتابهایتان مشخص است. اهلبیت چه کسانی هستند؟! آیا اهلبیت باقی است؟!
اهلبیت باید همانند قرآن کریم وجود خارجی داشته باشد. وجود خارجی اهلبیت چه کسانی هستند؟! شما که لالایی بلدید، چرا خوابتان نمیآید؟!
«مرحوم شرف الدین» هم در کتاب «المراجعات» در چند جا «ابن حجر» را در منگنه قرار داده است. به عنوان مثال «ابن حجر» در کتاب «الصواعق المحرقه» میگوید:
«وفی روایة قیل له فما بقاء الناس بعدهم»
در روایت آمده است که از حضرت پرسیدند: اگر مردم از اهلبیت جدا شدند چه اتفاقی می افتد؟
«قال: بقاء الحمار إذا کسر صلبه»
حضرت فرمود: همانند الاغی میشوند که کمرش شکسته است.
الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر الهیثمی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ج 2، ص 685، باب إشارته لما یحصل علیهم بعده من الشدة
وقتی «علامه شرف الدین» در کتاب «المراجعات» این روایت را میآورد، مینویسد: آقای «ابن حجر»! شما که این روایت را نقل میکنید فردای قیامت چه جوابی دارید؟!
شما که این روایت را نقل میکنید و معتقدید وقتی مردم از اهلبیت جدا شدند همانند یک الاغ کمر شکسته هستند، جایگاه اهلبیت در اعمال شبانه روزی و اعتقادات شما کجاست؟!
دوستان عزیز! بنده بارها گفتم در خصوص دویست و اندی مناظره که در مکه داشتم، به والله و به عصمت حضرت فاطمه زهرا سوگند میخورم تا به حال اتفاق نیفتاده شبههای در رابطه با شیعه مطرح کنند که نتوانم جواب بدهم.
(هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی)
این از فضل پروردگار من است.
سوره نمل (27): آیه 40
این هم به برکت اهلبیت و علمایی است که این روایات را بررسی کردند. ما از این روایات استفاده کردیم وگرنه من همان خاکم که هستم! آن ذره که در حساب ناید ماییم.
در مقابل شاید صدها بار اتفاق افتاده است که از مفتیان اهل سنت نظیر «صالح فوزان» که عضو هیئت کبار عربستان سعودی است و «دکتر عبدالفتاح» جزء هیئت کبار علمای اهل سنت سؤال کردیم ولی به ما جواب ندادند.
ما یک شب نزدیک به چهار ساعت منزل «دکتر جمیل زینو» مفتی مکه مکرمه و رئیس دارالحدیث مکه بودیم و با ایشان گفتگو داشتیم. ایشان هر سؤالی پرسیدند ما جواب دادیم که فایل صوتی این جلسه هم موجود است.
ما تمام مباحثی که با علمای اهل سنت و وهابیت داشتیم را ضبط کردیم. تنها در یک جلسه، زمانی که با دانشجویان بحث داشتیم، ضبط ما را گرفتند و گفتند: راضی نیستیم مباحث ما را ضبط کنید.
نکته جالبی که شاید بارها آن را گفتهام، این است که فردای آن شب با مرحوم آیت الله ری شهری دیدار داشتم. بنده هم صوت جلسه را باز کردم و ایشان شنیدند و هم مطالب جلسه را مکتوب نوشتم.
ما با حدود هشت تن از دانشجویان اعم از اعضای هیئت امر به معروف در طبقه بالای بیت الله الحرام میرفتیم و تا نزدیک سحر بحث میکردیم. یک شب یکی از دانشجویان عبارتی گفت که قسم به حضرت صدیقه طاهره و قسم به والله عین عبارت را می گویم.
این قضیه مربوط به زمانی بود که «ملک فهد» به آمریکا رفته بود و با رئیس جمهور آمریکا شراب خورده بود.
ایشان گفت: به رهبرانتان افتخار کنید. رهبران ما هم پیاله شراب آمریکاییها میشوند، اما رهبران شما می گویند آمریکا هیچ غلطی نمیتواند کند. ما به وجود رهبرانی که شما دارید افتخار میکنیم!!
ایشان در ادامه گفت اگر روزی آیت الله خامنهای را دیدید، از طرف ما دست ایشان را ببوسید و بگویید: ما وهابی هستیم و شما را مشرک می دانیم، اما به آزادمردی و مبارزه شما با استبداد افتخار میکنیم.
مجری:
قضایای اخیر هم که در عربستان هالوین برگزار کردند، در فضای مجازی خیلی سروصدا کرد. در فضای مجازی آمده بود ایران موشکی که قاره پیماست میسازد و آزمایش میکند، اما عربستانیها تازه به این مرحله رسیدند که جشن هالوین برگزار کنند!!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آن قضیه که اصلاً آبروریزی به بار آورد. هرچه آل سعود در این دویست سیصد سال آبرو داشت، با این قضیه بر باد رفت.
این افراد فعلاً به دنبال این هستند که فلانی مشرک است، فلانی کافر است، فلانی چیست. اخیراً هم در تلویزیونهایشان زنان بی حجاب آواز میخوانند!!
من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
حضرت استاد خیلی ممنون و متشکرم. دوستان عزیز! ما همچنان با شما هستیم و برنامه زنده «حبل المتین» از «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» تقدیم حضور شما میشود.
اجازه بدهید این دقایق و لحظات برنامه را متبرک کنیم به نام نامی مولا و آقاجانمان امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب که نام و یاد و ذکر آن بزرگوار برای ما عبادت است.
ان شاءالله که همیشه راه و مسیرتان مسیری باشد که وجود نازنین مولایمان امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب آن مسیر را میپسندد، آن بزرگوار توصیه کرده است و رضایت حضرت در آن است.
نقلی از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ما رسیده که خطاب به «عمار» میفرماید: اگر دیدی همه خلق به یک سمت میروند و علی بن أبی طالب به سمت دیگری میرود، تو به سمتی برو که علی در آن حرکت میکند و میرود.
ما هم امروز در این عالم باید مسیر زندگیمان مسیر امیرالمؤمنین (روحی له الفداء) باشد. مسیر حق، مسیر امیرالمؤمنین است و مطمئن باشید غیر از مسیر امیرالمؤمنین همه مسیرها مسیر باطلی است.
هنوز مباحث ما باقی مانده است، اما تماسهای تلفنی را هم دریافت میکنیم و اگر فرصت شد بحثمان را ادامه خواهیم داد.
بازهم می گوییم همه عزیزان اعم از آقایان وهابی یا عزیزان اهل سنت و چه بینندگان شیعه ما، این فرصت را در اختیار دارند که روی خط ارتباطی بیایند و مطالبشان را بگویند. اگر سؤال یا شبههای دارند یا مناظره و گفتگویی دارند ما در خدمتشان هستیم.
تماسهای بینندگان برنامه:
آقای درزاده از نیک شهر خدمت شما سلام عرض میکنم، بفرمایید:
بیننده (آقای درزاده از نیک شهر – اهل سنت):
سلام عرض میکنم، خسته نباشید مجری محترم آقای اسماعیلی.
مجری:
ممنونم، بفرمایید:
بیننده:
همچنین سلام عرض میکنم خدمت آیت الله قزوینی.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
بیننده:
سؤالی از حاج آقا قزوینی داشتم.
مجری:
بفرمایید.
بیننده:
بنده میخواستم ببینم اولین کودکی که به پیغمبر اکرم ایمان آورد چه کسی بود؟
مجری:
سؤال دیگری هم دارید؟
بیننده:
میخواستم ببینم حضرت علی شیعه بوده یا اهل سنت؟ خواهش میکنم به سؤال من جواب بدهید! اگر پیغمبر اکرم سنی بوده است، حضرت علی چطور شیعه بوده است؟!
مجری:
الآن میخواهید پشت خط باشید و حضرت استاد توضیح بدهند؟
بیننده:
خیر، همینطور توضیح بدهند برای ما کافی است.
آیا ایمان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در کودکی، ارزشی داشته است!؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
جناب آقای درزاده عزیز! وقتی امیرالمؤمنین ایمان آورد، آیا نستجیر بالله کافر بود که ایمان آورد یا ایمان خود را اظهار کرد؟!
به تعبیر بزرگان اهل سنت نظیر «آلوسی» و دیگران امیرالمؤمنین به هنگام ولادت چشمشان به توحید باز شده است.
لحظه اول که امیرالمؤمنین به دنیا آمده است، در داخل خانه خدا و در داخل خانه توحید چشم باز کردند. آن بزرگوار در دست پیغمبر اکرم شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیغمبر اکرم دادند.
امیرالمؤمنین میفرمایند: من از اول کودکی در کنار پیغمبر اکرم بودم. رسول اکرم غذا را میجویدند و در دهان من میگذاشتند. زمانی که حضرت به کوه حرا میرفتند، صدای توحید و صدای جبرئیل را میشنیدم. پیغمبر اکرم میفرمودند:
«إِنَّک تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی»
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 301، باب فضل الوحی
اهل سنت هم وقتی به اسم عمر و ابوبکر میرسند «رضی الله عنه» می گویند، اما زمانی که نام امیرالمؤمنین میآید «رضی الله عنه» نمیگویند بلکه «کرم الله وجهه» می گویند.
تمام بزرگان شما گفتهاند «کرم الله وجهه» به خاطر این است که علی بن أبی طالب یک چشم به هم زدن در مقابل بتها سجده نکرده است.
بنابراین بحث اسلام امیرالمؤمنین در زمان کودکی که شما میخواهید بگویید ارزش داشت یا نداشت، بی اساس است.
«ابن تیمیه» حرفهای بی اساسی مطرح میکند و میگوید که علی بن أبی طالب کودک بوده است!! این در حقیقت توهین به پیغمبر اکرم است. «ابن تیمیه» میگوید که علی بن أبی طالب کودک بوده و اسلامش ارزشی نداشت.
آیا پیغمبر اکرم اسلام را به امیرالمؤمنین عرضه داشتند یا خیر؟! آیا پیغمبر اکرم اسلام امیرالمؤمنین را پذیرفتند یا خیر؟!
اگر پیغمبر اکرم اسلام را به امیرالمؤمنین عرضه داشتند و اسلام امیرالمؤمنین ارزش نداشتند، بنابراین نستجیر بالله کار پیغمبر اکرم بیهوده بوده است!!
وقتی پیغمبر اکرم اسلام امیرالمؤمنین را پذیرفتند در حالی که اسلام کودک بی ارزش بوده است، کار پیغمبر اکرم زیر سؤال میرود!!
علاوه بر این شما خودتان در تمام کتابهایتان در رابطه با قضیه حضرت آدم (علی نبینا و آله و علیه السلام) مطلب آوردهاید مبنی بر اینکه وقتی حضرت آدم از بهشت بیرون آمد خدا را به وجود محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین سوگند داد.
آن زمان که اصلاً امیرالمؤمنین به دنیا نیامده بود. در کتاب تفسیر «الدر المنثور» اثر «سیوطی» یکی از بزرگان اهل سنت آمده است و وقتی حضرت آدم از بهشت بیرون آمد و یک سال گریه کرد، ذیل آیه شریفه:
(فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کلِماتٍ فَتابَ عَلَیه)
سپس آدم از پروردگار خود کلماتی دریافت داشت (و با آنها توبه کرد) و خداوند توبه او را پذیرفت.
سوره بقره (2): آیه 37
گفت:
«سأل بحق محمد وعلی وفاطمة والحسن والحسین ألا تبت علی فتاب علیه»
الدر المنثور، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1993، ج 1، ص 147، باب البقرة: (37) فتلقی آدم من... ..
بحث خلقت امیرالمؤمنین و رسول اکرم را شما خودتان آوردید قبل از اینکه آن حضرت به دنیا آمده باشد. در کتب اهل سنت آمده است که رسول اکرم فرمود: من پیغمبر بودم زمانی که آدم بین آب و خاک بود.
این مطلبی است که شما در کتب خودتان آوردهاید. این مطالب را مطرح نکنید تا ما جوابی بدهیم که شما از ما دلخور شوید.
همچنین در کتاب «الکشف و البیان» اثر «ثعلبی» که کتاب تفسیر است، مطلبی در این زمینه آمده است.
«ثعلبی» یکی از علمای بزرگ اهل سنت و متوفای 427 هجری است. ایشان معاصر «شیخ مفید»، «سید مرتضی» و «شیخ طوسی» بوده است. ایشان از طرف دیگر با «قاضی عبدالجبار معتزلی» و اساتیدش هم عصر بوده است.
«ثعلبی» در کتاب «الکشف و البیان» در جلد هشتم ذیل آیه 45 سوره احقاف که میفرماید:
(وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِک مِنْ رُسُلِنا)
از رسولانی که قبل از تو فرستادیم بپرس.
سوره زخرف (43): آیه 45
مطلبی میآورد. شما اهل سنت معتقدید فاصله بین رسول اکرم و آخرین پیغمبر ششصد و پنجاه سال بوده است، اما ما می گوییم پانصد سال بوده است. در این ششصد سال پیامبران کجا بودند؟!
ایشان مینویسد که این قضیه مربوط به معراج است و میگوید از پیامبران گذشته سؤال کن:
«علی ما بعثوا»
هدف بعثت شما چه بوده است؟
«قال: علی ولایتک وولایة علی بن أبی طالب»
همه پیامبران گفتند: هدف بعثت ما ولایت تو و ولایت علی بن أبی طالب بوده است.
الکشف والبیان (تفسیر الثعلبی)، اسم المؤلف: أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهیم الثعلبی النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت - لبنان - 1422 هـ-2002 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: الإمام أبی محمد بن عاشور، مراجعة وتدقیق الأستاذ نظیر الساعدی، ج 8، ص 338، باب الزخرف: (45) واسأل من أرسلنا... ..
این روایات را چکار میکنید؟! این روایات در کتب شما هم هست. «حاکم نیشابوری» در کتاب «معرفة علوم الحدیث» صفحه 95 این روایت را با سند صحیح نقل میکند و مینویسد که پیغمبر اکرم فرمود:
هدف بعثت شما چه بوده است؟
«قال علی ولایتک وولایة علی بن أبی طالب»
همه پیامبران گفتند: هدف بعثت ما ولایت تو و ولایت علی بن أبی طالب بوده است.
«حاکم نیشابوری» در مورد راوی روایت میگوید:
«حافظ ثقة مأمون»
معرفة علوم الحدیث، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن عبد الله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1397 هـ - 1977 م، الطبعة: الثانیة، تحقیق: السید معظم حسین، ج 1، ص 95، باب ذکر النوع الرابع والعشرین من علم الحدیث
«ابن عساکر» همین تعبیر را دارد و مینویسد:
«علی ما بعثوا»
هدف بعثت شما چه بوده است؟
«قال قلت علی ما بعثوا»
پیغمبر اکرم میفرماید که من گفتم: هدف بعثت شما چه بوده است؟
«قال علی ولایتک وولایة علی بن أبی طالب»
همه پیامبران جواب دادند: هدف بعثت ما ولایت تو و ولایت علی بن أبی طالب بوده است.
تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 42، ص 241، ح 9519
«خوارزمی» متوفای 568 هجری که یکی از علمای بزرگ شما هست و «ذهبی» در حد نبی مرسل او را توثیق کرده است، ذیل این آیه شریفه مینویسد:
«علی ولایتک وولایة علی بن أبی طالب»
هدف بعثت ما ولایت تو و ولایت علی بن أبی طالب بوده است.
المناقب، الموفق الخوارزمی، تحقیق: الشیخ مالک المحمودی - مؤسسة سید الشهداء (ع)، چاپ: الثانیة، ربیع الثانی 1414، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، ص 312، ح 312
این روایات را میخواهید چکار کنید؟! حال «ابن تیمیه» حرفی زده است!! البته ما تشکر میکنیم که شما تماس گرفتید و باعث شدید که ما یک سری مطالبی بگوییم که شاید بعضی افراد نشنیده بودند و برای دیگر افراد تداعی شد. ما در خدمت شما هستیم.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم. ایشان نکته دیگری هم گفتند که بعد از دریافت تلفنها به آن هم میپردازیم. آقای محمدی از اصفهان خدمت شما سلام عرض میکنم، شبتان بخیر؛
بیننده (آقای محمدی از اصفهان – شیعه):
سلام عرض میکنم جناب آقای اسماعیلی مجری فرزانه و سلام بر حضرت استاد آیت الله قزوینی، شب شما بخیر.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
مجری:
ممنونم آقای محمدی، بفرمایید:
بیننده:
من در راستای فرمایشات حضرت استاد که فرمودند:
«وَ تُشْرِقَ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»
نور وجود حضرت مهدی سراسر کره زمین را منور میکند.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 51، ص 71، ح 12
در جلسات گذشته و مطالبی که در همین جلسه در همین جهت فرمودند دو مطلب از کتب اهل سنت در این زمان که مربوط به گذشتگان هم نیست عرض کنم.
اگر اجازه بفرمایید بنده میخواستم بگویم که چراغی که انقلاب اسلامی افروخته و روشن کرده است، آثارش در کشورهای اسلامی پیداست.
اولین مطلب از عالم مصری اهل سنت به نام «توفیق ابو علم» است. ایشان در کتابش بین قرآن و امام حسین (علیه السلام) سه مقایسه انجام داده که اولین مطلب چنین است:
«فکما أنّ الجلوس فی مجلس القرآن عباده، هل جلوس فی مجلس الحسین عباده»
دومین مطلب چنین است:
«فکما أنّ النظر فی المصحف عباده، فنظر إلی قبر الحسین عباده»
سومین مطلب این است:
«فکما أنّ القرآن شفاءٌ و رحمةٌ للمؤمنین، فتربت قبر الحسین شفاءٌ لجمیع الأمراض»
به نظر شما آیا این دانشمند سنی بخشی از مفهوم حدیث شریف ثقلین را درنیافته است؟!
مطلب دیگری هست که میخواهم آن را هم بیان کنم. کتاب انگلیسی هست که دانشمندی از اهل سنت به نام «فرید اسحاق» به عنوان اعتراض به سران کشورهای اسلامی و به خصوص دانشگاه الأزهر مطلبی نوشته است که آن را هم عرض کنم.
ایشان مینویسد که دانشگاه الأزهر که قدیمیترین دانشگاه باقیمانده دنیای اسلام و یک سنگر برای مسلمانان راستین باید باشد، وقتی رژیم سلطنتی بر مصر حاکم بود الأزهر با حکم وظیفه اعلام کرد که چنین سیستمی هم نوای اسلام است.
وقتی «ملک فاروق» در سال 1952 سرنگون شد، آن دانشگاه رژیم پادشاهی را محکوم و از جمهوری جدید حمایت کرد.
زمانی که «ژنرال عبدالناصر» به سوسیالیسم رسمیت داد، الأزهر با فتاوی حمایتی خود به این صورت از آن پشتیبانی کرد که سوسیالیسم روح حقیقی اسلام است و بدین گونه در جنگ و صلح هم پیمان اسرائیل بود. مسیر تجارت چه اندازه آبکی، کج و عریض است.
این دانشمند به عنوان اعتراض به سبکی که سران کشورهای اسلامی در این روزها دارند میروند، درواقع حرفی زده که هماهنگ با اهداف مقدس جمهوری اسلامی است. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
مجری:
تشکر آقای محمدی، موفق باشید، خدانگهدارتان باشد. برادر عزیزم آقای بهادری از کرج خدمت شما سلام عرض میکنم.
بیننده (آقای بهادری از کرج – شیعه):
سلام علیکم و رحمة الله خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی و جناب آقای اسماعیلی.
مجری:
سلامت باشید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
بیننده:
حضرت استاد در کتاب «طبقات الکبری» اثر «ابن سعد» جلد دوم صفحه 99 آمده است که عثمان در موقع مردن میگوید: خدایا! بندگان مؤمن تو مرا کشتند.
آقای عثمان مقتول است و به قاتلان خود میگوید که شما مؤمن هستید. آیا در طول هزار و چهارصد سال قاتلین عثمان مقصر هستند یا نیستند که معاویه لشکر کشید تا با مؤمنین بجنگد.
سؤال من از آقایان وهابی این است که شما با وجدانهای بیدار چرا در مدح «ابن ملجم مرادی» که امام ما را شهید کرد شعر گفتید؟! ما دو خلیفه داریم که یکی بنی هاشم و دیگری بنی امیه است.
چه اتفاقی افتاد که شخصی همانند عثمان که قاتلینش اینقدر منفور هستند که تمام علمای وهابی فتوای شرعی دادند که آن چهل هزار نفری که در جنگ صفین به خاطر خونخواهی عثمان کشته شدند همه به بهشت میروند.
سؤال ما از آقایان وهابی این است که آن لشکر امام علی که در جنگ با معاویه شهید شدند چه حکمی دارند؟! آنها کجا میروند؟! می گویند به بهشت میروند! لشکر عثمان چطور؟! آنها هم به جهت اینکه اجتهاد کردند و خطا بوده است، بهشتی هستند!!
این چه بهشتی است و چه عدالتی است که خطاکار و غیر خطاکار و بهشتی و جهنمی همه باهم به بهشت میروند!؟ این وسط عقل و شعور هم پی کارش میرود.
مسئله بعدی این است که چرا از خاندان خلفا که در هشتصد مورد کتابهای اهل سنت که ریشه آقایان در جاهلیت بوده است، حدیث «عدو من جاهلیت» که همگی از خانم عایشه است چرا پیغمبر اکرم ریشه این صحابه را کافر معرفی کرده است؟!
این آقایان این همه عظمت پیدا کردند!! در کتابهایشان یک «قال الزینب (سلام الله علیها)» که بگویید اسلام این است، نیست. چرا کلام خانم عایشه وقتی از زبانش جاری میشود اسلام است، اما خطبه حضرت زنیب (سلام الله علیها) اسلام نیست؟!
حضرت زینب کبری گناهش این است که دخترِ دختر پیامبر اسلام است. بنابراین همه دنیا بدانند که جرم خاندان پیامبر این است که خاندان وحی هستند. چرا در خاندان تطهیر شده «قال الزینب» نیست؟!
بنابراین شما وهابیون با خاندان پیامبر دشمن هستید، زیرا حضرت زینب در خانه حضرت فاطمه زهرا و حضرت امیرالمؤمنین بزرگ شده و تربیت شده این خانه است. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم آقای عباس بهادری عزیز و بزرگوار. بیننده بعدی ما جناب آقای قاسمی از خرم آباد هستند. آقای قاسمی خدمت شما سلام عرض میکنم، بفرمایید:
بیننده (آقای قاسمی از خرم آباد – شیعه):
سلام علیکم، شب بخیر.
مجری:
ممنون و متشکرم، بفرمایید:
بیننده:
حاج آقا قزوینی یک سؤال شرعی داشتم. قرآن کریم در سوره محمد و سوره سجده خداوند متعال اشاره کرده است که تعداد روزهای خداوند در قیامت هزار سال است. همچنین در سوره معارج گفته است که تعداد روزهای خداوند پنجاه هزار سال است.
بنده میخواستم بپرسم چرا تعداد روزهای خداوند تناقض وجود دارد؟! آیا قرآن کریم دستکاری شده است یا تناقض وجود دارد؟!
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم. البته درخواست ما این است که بینندگان عزیز مباحثی که قرآنی هست را در جای خود تماس بگیرند و سؤالاتشان را مطرح کنند.
زمانی که کسی سؤال احکام دارد در جای خود تماس بگیرد. غالباً در چنین برنامههایی باید مباحث شبهاتی مطرح شود. ان شاءالله استاد توضیح خواهند داد.
دوستان اتاق فرمان اجازه بدهید ما به این دو مورد بپردازیم. اگر فرصت باقی بود تلفنهای دیگری را هم وصل کنیم.
استاد! آقای درزاده از نیک شهر دو سؤال داشتند که حضرتعالی به سؤال اولشان مفصل پاسخ دادید. ایشان میپرسیدند: حضرت علی شیعه است یا سنی؟!
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) شیعه بود یا سنی؟!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
حضرت علی نه شیعه است و نه سنی، بلکه مسلمان است. آقای درزاده عزیز! اولاً شیعه و سنی اصلاً در زمان پیغمبر اکرم مطرح نبود. بحث تشیع و تسنن زمان معاویه رسم شد.
شما حداقل تاریخ اهل سنت را مطالعه کنید. در زمان ابوبکر شیعه و سنی نبود، در زمان عمر بن خطاب هم شیعه و سنی نبود، در زمان عثمان هم شیعه و سنی نبود. در زمان امیرالمؤمنین هم بحث شیعه و سنی مطرح نبود.
ما میتوانیم بگوییم که حدود هفتاد روایت داریم که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به امیرالمؤمنین فرمودند:
«والذی نفسی بیده إن هذا وشیعته لهم الفائزون یوم القیامة»
قسم به خدایی که جان من در دست اوست علی و شیعیانش در روز قیامت جزو رستگاران هستند.
تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 42، ص 371، باب الحمل فی عندی علی التمار
در کتاب «شواهد التنزیل» اثر «حسکانی» صفحه 467 از قول «جابر بن عبدالله انصاری» نقل شده است که امیرالمؤمنین میآمدند. رسول اکرم به طرف کعبه نگاه کردند و فرمودند:
«ورب هذه البنیة إن هذا وشیعته (هم) الفائزون یوم القیامة»
قسم به خدای کعبه علی بن أبی طالب و شیعیان او در قیامت از رستگاران هستند.
شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، نویسنده: الحاکم الحسکانی، تحقیق: الشیخ محمد باقر المحمودی، چاپ: الأولی، سال چاپ: 1411 - 1990 م، ناشر: مؤسسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والإرشاد الإسلامی - طهران / مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة – قم، ج 2، ص 467، ح 1139
همچنین در کتاب «تاریخ مدینة دمشق» جلد 42 صفحه 333 از قول «ابو سعید خدری» نقل شده است که رسول اکرم فرمودند:
«نظر النبی إلی علی فقال هذا وشیعته هم الفائزون یوم القیامة»
تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 42، ص 333، باب آخر الجزء الثالث والخمسین بعد الثلاثمائة من الأصل
ما از اینطور روایات نزدیک به شصت و پنج مورد داریم که همگی در کتب اهل سنت است. ما با کتب شیعه کاری نداریم. «احمد بن حنبل» رئیس حنابله در کتاب «فضائل الصحابه» جلد دوم از «أم سلمه» نقل میکند که رسول اکرم فرمود:
«یا علی أبشر فإنک وأصحابک وشیعتک فی الجنة»
یا علی! بشارت باد که تو و اصحابت و شیعیانت در بهشت هستید.
فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 2، ص 654، ح 1115
در آن زمان تنها شیعهای به نام شیعه امیرالمؤمنین بوده است. «محمد کردعلی» در کتاب «خطط الشام» جلد پنجم صفحه 255 مفصل از قول «ابو سعید خدری» نقل میکند که تعدادی از صحابه در زمان پیغمبر اکرم به شیعه علی بن أبی طالب مشهور بودند.
ما از اینطور عبارات در کتب اهل سنت الی ماشاءالله داریم. همچنین در روایات دیگر آمده است:
«هو أنت وشیعتک یوم القیامة راضین مرضیین»
مراد تو و شیعیانت هستید. در روز قیامت هم شما از خداوند راضی هستید و هم خداوند از شما راضی است.
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 30، ص 207، باب البینة: (8) جزاؤهم عند ربهم... ..
شما نمیتوانید شصت یا هفتاد روایت را زیر سؤال ببرید. وقتی چهار روایت از صحابه در رابطه با فضائل ابوبکر نقل میشود، شما می گویید که این روایات متواتر است. حال میخواهید از کنار شصت روایت به سادگی عبور کنید؟!
مجری:
حضرت استاد خیلی ممنون و متشکرم. آقای قاسمی از خرم آباد به سوره محمد و سوره سجده اشاره کردند و گفتند: در یک جا آمده است که تعداد روزها در قیامت هزار سال است و در جای دیگر آمده است تعداد روزها پنجاه هزار سال است.
البته بنده به ایشان گفتم که این بحث قرآنی است و باید در جای خود بحث شود، اما اگر ممکن است پاسخی در این زمینه بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
برادر بزرگوارم! بنده دو پاسخ میتوانم خدمت شما بدهم. اولین پاسخ این است که عرصات قیامت مرحله به مرحله است. هر موقف سختیها به قدری زیاد است که اصلاً سال در آنجا معنا ندارد.
در قیامت نه آفتابی وجود دارد، نه ماه وجود دارد و نه زمین هست. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
(ثُمَّ یعْرُجُ إِلَیهِ فِی یوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّون)
به عنوان مثال کسی درد میکشد. او میگوید: من امشب به قدری درد کشیدم که گویا برایم پنجاه سال گذشت. این شخص نمیخواهد بگوید که امشب برای من پنجاه سال گذشته است، بلکه طولانی بودن شب را میرساند.
این سختیها به طوری است که انسان تصور میکند با حساب دنیا هزار سال یا پنجاه هزار سال گذشته است.
پاسخ دوم این است که این اعداد نشان از کثرت است. مراد از این تعداد سالها این است که مردم به قدری برای حساب و کتاب آنجا معطل میشوند که گویا پنجاه سال میگذرد. مردم از اول خلقت آدم تا قیام قیامت باید به آنجا بیایند و حساب پس بدهند.
به عنوان مثال ما هشتاد سال یا نود سال عمر کردیم و برای هر ساعتمان که شصت ثانیه است و هر ثانیه را به صد قسمت تقسیم کنیم، برای هر حرکتی که در هر ثانیه انجام دادیم باید جواب پس بدهیم.
شما حساب کنید فردی هفتاد سال یا هشتاد سال عمر کرده است. شما ساعتها و دقیقهها و ثانیههایی که این شخص عمر کرده است را محاسبه کنید که او باید برای هر ثانیه حساب پس دهد چقدر طول میکشد.
مراد از این آیات که روزهای قیامت را بیان کرده این است که قیامت خیلی طولانی است. همانند آیه شریفهای که میفرماید:
(اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَنْ یغْفِرَ اللَّهُ لَهُم)
چه برای آنها استغفار کنی و چه نکنی، (حتی) اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی هرگز خداوند آنها را نمیآمرزد.
سوره توبه (9): آیه 80
معنای این آیه شریفه این نیست که اگر هفتاد و یک بار استغفار کردی خداوند آنها را میبخشد! مراد از این آیه شریفه این است که اگر هفتاد هزار بار هم استغفار کنی، خداوند آنها را نخواهد بخشید.
اعداد در قرآن کریم نشان از کثرت است. مراد این است که در قیامت مسئله به قدری طولانی است که همانند پنجاه هزار سال دنیاست. ملاحظه کنید در قرآن کریم آمده است:
(وَ یسْتَعْجِلُونَک بِالْعَذابِ وَ لَنْ یخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ یوْماً عِنْدَ رَبِّک کأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّون)
آنها با عجله از تو تقاضای عذاب میکنند، در حالی که خداوند هرگز از وعده خود تخلف نخواهد کرد، و یک روز نزد پروردگار تو همانند هزار سال از سالهایی است که شما میشمرید.
سوره حج (22): آیه 47
مجری:
خداوند متعال میخواهند طوری بفرمایند که ما متوجه شویم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، خداوند عالم میخواهند این را بفرمایند. به عنوان مثال در آیه دیگر آمده است:
(ثُمَّ یعْرُجُ إِلَیهِ فِی یوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّون)
سپس در روزی که مقدار آن هزار سال از سالهایی است که شما میشمرید به سوی او باز میگردد (و دنیا پایان مییابد).
سوره سجده (32): آیه 5
پیام این آیه شریفه این است که اگر شما در دنیا بودید، گویا تصور میکنید هزار سال یا پنجاه هزار سال طول کشیده است. این اعداد نشان از کثرت است.
قیامت به قدری سخت است و برای انسان سخت میگذرد که انسان هرچه حساب میکند عقربههای ساعت قیامت حرکت نمیکند. نه تنها قیامت برای ما سخت و طولانی است، بلکه در مورد انبیاء الهی هم چنین است. قرآن کریم میفرماید:
(وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِین)
و از پیامبران (نیز) سؤال میکنیم.
سوره اعراف (7): آیه 6
چنین نیست که در قیامت تنها از مجرمین و گنهکاران حساب و کتاب شود. انبیاء الهی پای حساب میآیند تا معلوم شود رسالتی که به آنها محول شده بود را خوب انجام دادند یا خیر.
روایتی نقل شده است که بعضی آن را به عایشه و بعضی دیگر به «أم سلمه» نسبت میدهند. روایت بسیار تکان دهنده است و من هم این نکته اخلاقی را آخر جلسه عرض کنم.
یکی از همسران پیغمبر اکرم نقل میکند که من بیدار شدم و دیدم پیغمبر اکرم در حجره من نیست. خیال کردم رسول اکرم با زنان دیگر خود قرار گذاشته و به حجره آنها رفته است. من رفتم حجره تمام زنان رسول اکرم را گشتم و دیدم حضرت نیست.
من خیلی ناراحت شدم از اینکه نمیدانستم پیغمبر اکرم کجاست. کمی بعد متوجه شدم صدای نالهای میآید. وقتی دقت کردم دیدم صدا از پشت بام است.
وقتی به پشت بام رفتم، دیدم رسول اکرم صورت مبارکشان را روی خاک گذاشته و گریه میکند به طوری که اشکشان بر خاک پشت بام جاری است. حضرت میفرمودند:
«ربّ لا تکلنی إلی نفسی طرفة عین أبدا»
حضرت همانند مادر جوان از دست داده گریه میکنند و همانند انسان مار گزیده به خود میپیچند. من هم نشستم و از گریه پیغمبر اکرم گریه کردم. زمانی که دعای حضرت تمام شد، گفتم آیا شما اینطور دعا میکنید؟
حضرت فرمود: برادرم حضرت یونس را خداوند عالم در یک چشم به هم زدن به خود واگذاشت و او سر از شکم نهنگ درآورد. خداوند عالم میفرماید:
(فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلی یوْمِ یبْعَثُون)
و اگر او از تسبیحکنندگان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی میماند.
سوره صافات (37): آیات 143 و 144
دوستان عزیز ما باید قدری دقت کنیم، زیرا فردای قیامت شوخی بردار نیست. امیرالمؤمنین جملهای دارد که خیلی جمله جانسوزی است.
«ابو درداء» نقل میکند که من دیدم حضرت در نخلستان گریه میکند و به خود میپیچند و اشک میریزند، در حالی که هیچکس هم آنجا نیست. حضرت میفرمودند:
«إِلَهِی إِنْ طَالَ فِی عِصْیانِک عُمُرِی وَ عَظُمَ فِی الصُّحُفِ ذَنْبِی»
خدایا تمام عمرم را در معصیت تو سپری کردم و پروندهام را پر از گناه کردم.
«فَمَا أَنَا مُؤَمِّلٌ غَیرَ غُفْرَانِک وَ لَا أَنَا بِرَاجٍ غَیرَ رِضْوَانِک»
خدایا غیر از مغفرت تو چیز دیگری نمیخواهم و غیر از رضایت تو مراد دیگری ندارم.
حضرت در ادامه ناله میکردند به طوری که هق هق گریهشان بلند شد و فرمودند:
«آهِ مِنْ نَارٍ تُنْضِجُ الْأَکبَادَ وَ الْکلَی»
آه از آتشی که کلیهها و کبد را میسوزاند.
آتش دنیا ظاهر انسان را میسوزاند، اما آتش قیامت از درون انسان را میسوزاند.
«آهِ مِنْ نَارٍ نَزَّاعَةٍ لِلشَّوَی»
آه از آتشی که پوست انسان را میکند.
الأمالی، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ص 78، ح 9
جایی که عقاب پر بریزد
از پشه لاغری چه خیزد
ما خیلی راحت میخوابیم، اما اهلبیت این چنین ناله و استغفار میکردند. آیاتی نظیر (أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّون) به خاطر سختیهایی است که در قیامت وجود دارد.
مجری:
بسیار عالی. حضرت استاد خیلی ممنونم، خداوند به شما سلامتی بدهد و عاقبت بخیری عنایت کند.
ان شاءالله در قیامت که همه از همدیگر فرار میکنند و واقعاً کسی نیست به فریاد انسان برسد، وجود نازنین مولایمان آقا جانمان امیرالمؤمنین به فریاد ما خواهد رسید.
در روایت داریم در قیامت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) همانند مرغی که از زمین دانه میچیند، من و شما را جدا میکند و با خود به بهشت خواهد برد.
بینندگان عزیز از نگاه و توجه شما ممنونم که امشب هم برنامه زنده «حبل المتین» را ملاحظه فرمودید.
البته قرار بود در خدمت تعدادی از دوستان عزیزمان باشیم و تلفنشان را داشته باشیم که دیگر فرصت نشد. ان شاءالله اگر عمری باشد در برنامههای بعد در خدمتشان خواهیم بود. در پناه حضرت حق و زیر سایه آقا جانمان حضرت مرتضی علی باشید. خدانگهدار