لينک دانلود
درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال بیست و یکم
(جلسه دوازدهم 17 07 1403)
موضوع: دورترین فرهنگ به فرهنگ مدینة النبی، فرهنگ دوران سه خلیفه اول
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه. وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصير
آقای احمد رهدار در 31 اردیبهشت 1403 همایش هویت تشیع در عصر رضوی چند تا نکته گفته است، سخنرانی ایشان را روی کانال گذاشته ام دوستان اگر جواب خوبی برای سخنرانی ایشان آماده کنند برای جواب های خوب جایزه تقدیم می کنیم.
در این سخنرانی دقیقه بیست ایشان می گوید: " فرهنگی كه حتی پس از رحلت پيامبر خاتم (عليه الصلاة و السلام) هم توانست قدرت و استعدادی را در جامعه اسلامی ايجاد بكند كه بتواند با تكيه بر آن قدرت دو تا از نظام های سياسی بزرگ آن دوران بلكه دوتا از امپراطوری های بزرگ آن دوران يعنی امپراطوری ايران و روم را فتح بكند و آنها را پس از فتح در دل اين فرهنگ هضم كند."
آدم واقعا خیلی تأسف می خورد که یک کسی معمم و حوزوی این طوری حرف بزند. اگر این طور باشد دیگر هیتلر باید در رأس خدمت گزاران باشد، کسی مثل هیتلر فتوحاتی نداشته است.
شهید مطهری در مورد فتوحات تعبیر جالبی دارد. ایشان می گوید: "یکی از بلاهای بزرگی که در کوفه پیدا شد مسئله پیدایش خوارج بود، که خود خوارج را حضرت امیر المؤمنین معلول آن فتوحات بی بند و بار می داند، آن فتوحات پشت سر یکدیگر بدون این که افراد یک تعلیم و تربیت کافی ببینند انجام شد"
مرحوم مطهری در رابطه با فتوحات عبارت های زیادی دارد یک موردش هم همین است.
بعد آقای رهدار می گوید: "شايد در بادی امر يك مقدار اين امر سنگين به نظر بيايد ولی تقريبا همه فرهنگ پژوهان و تمدن پژوهان اسلامی بر اين باور هستند كه نزديكترين فرهنگ به فرهنگ مدينة النبي فرهنگ دوره خلفا است"!
باید بگوییم الفاتحه! حضرت امیر می فرماید:
«فَإِنَّ هَذَا الدِّينَ قَدْ كَانَ أَسِيراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ يُعْمَلُ فِيهِ بِالْهَوَى وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْيَا»
نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ شريف الرضى، محمد بن حسين، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق، ص435، نامه 53
«حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ وَ ذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ»
نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 209، خطبه 150
در کتاب پیام شرح نهج البلاغه – آیت الله العظمی مکارم شیرازی دوستان مراجعه کنند روی «وَ ذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ» خیلی بحث جالبی دارد و قلم تندی هم دارد.
در آن جا دارد که چرا امیر المؤمنین در مورد خلیفه اول، دوم و سوم می فرماید: «وَ ذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ» کارهایی که فرعون می کرد و کارهایی که در دوران خلفا انجام شده این ها را خوب مقایسه کرده است.
یا خطبه شقشقیه ی حضرت امیر همه چیز را روشن کرده است.
«فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِي نَهْبا»
نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص48
اگر حرف آقای رهدار را بپذیریم یعنی فرهنگ سه خلیفه نزدیک ترین فرهنگ به فرهنگ مدینة النبی بود ولی حضرت امیر المؤمنین برایش قابل حل نبود!
"در ساحت اجتماعی و فرهنگی و این ها منطق، منطق مبانی، فرهنگ نظام از همان هایی بود که در زمان پیامبر خاتم و توسط ایشان پی ریزی شد."
پرسش:
استاد ببخشید! ایشان می گوید نزدیک ترین، عرض من این است که بعد از حضرت امیر المؤمنین در زمان معاویه و یزید و خلفای اموی و بنی العباس نزدیک تر شدند. ما وقتی 1400 سال را نگاه می کنیم ببینیم نزدیک ترین عصر به پیامبر کدام یکی است؟ یعنی از حیث خلق و خو، درست است انحرافات خیلی زیاد است ولی در این 1400 سال کدامیک نزدیک ترین است؟
پاسخ:
«لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةَ أسَّسَ أَسَاسَ ذَلِك وَ بَنَا عَلَيْه بُنْیانَهْ»
پرسش:
بحث روی کلمه نزدیک است. شما اگر بخواهید جواب بدهید باید بگویید نه ما الان تغییر تاریخ را به شما می گویم که نزدیک ترین فرهنگ به فرهنگ مثلا پیامبر بوده است این را از شما قبول می کنیم ولی این که اصلا بگویم نه خراب و فاسد بوده شکی در آن نیست اصلا کلام ایشان چیز دیگر است می گوید نزدیک ترین فرهنگ به فرهنگ مدینة النبی.
پاسخ:
برادر بزرگوارم! در این دوران بیست و پنج سال ببینید حدیث النبی که آتش کشیده شد، احادیث النبی نقلش ممنوع شد، با اهل بیت چه برخوردی کردند. یعنی شما حساب کنید قضیه هجوم به خانه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را در نظر بگیرید این را یک طرف بگذارید و تمام جنایاتی که بنی امیه و بنی العباس انجام دادند در یک طرف دیگر بگذارید.
آقا امام صادق (سلام الله علیه) می فرماید اگرچه عاشورا قلب ما را به درد آورده، اشک های ما را جاری کرده، پلک های ما را زخمی کرده ولی تمام این ها در برابر هجوم به خانه حضرت زهرا ناچیز است. شما همین یک مورد را در نظر بگیرید.
پرسش:
آتش زدن احادیث را قبول می کنیم ولی معاویه کار بدتر کرد.
جعل احادیث کرد. حالا آن ها احادیث را کم کردند ولی در سینه های اصحاب پر از احادیث بود، معاویه شروع به جعل حدیث کرد.
پاسخ:
معاویه را چه کسی روی کار آورد؟ یکی از جنایاتی که انجام شد آمدن معاویه روی کار بود، مگر غیر از این است که معاویه را آن ها روی کار آوردند؟ یعنی هر گناهی معاویه و یزید انجام داده اند همه به پای کسانی نوشته می شود که آن دو را سر کار آورده اند.
همین: «لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةَ أسَّسَ أَسَاسَ ذَلِك وَ بَنَا عَلَيْه بُنْیانَهْ»، این ها جای دفاع ندارد.
اتفاقا دورترین فرهنگ به فرهنگ نبی مکرم فرهنگ دوران خلفا است. بدترینش آن ها بوده است من عرض کردم همین آتش زدن احادیث را شما در یک کفه بگذار حدیث نبی آتش زده می شود خلیفه دوم بخشنامه می کند آی مردم هرکس از پیامبر حدیث دارد بیاورد وقتی احادیث پیامبر را می آورند همه را آتش می زند.
شما همین را مقایسه کنید، همین آتش زدن ها بود که مقدمه عاشورا شد، مقدمه شهادت حضرت امیر شد، به تعبیر شهید مطهری همین فتوحات بود که خوارج به وجود آمدند. همین تعبیری که: «لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةَ أسَّسَ أَسَاسَ ذَلِك وَ بَنَا عَلَيْه بُنْیانَهْ»
شما تمام جنایات بنی امیه را در یک کفه بگذارد و تعبیر: «إن الرجل ليهجر على عادة العرب» را هم در یک کفه بگذار
«إن الرجل ليهجر على عادة العرب»
ديوان المتنبي؛ اسم المؤلف: أبو البقاء العكبري الوفاة: 616، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: مصطفى السقا/ إبراهيم الأبياري/ عبد الحفيظ شلبي، ج1، ص9
وضعیت جامعه پایین بالا می شود. فرض بفرمایید می گوییم عمر سعد هم جنایت کرد، شمر هم جنایت کرد ولی عمر سعد جنایتش به حق نزدیک تر بوده! اصلا این معنا ندارد. به فرهنگ مدینة النبی تشبیه کردن اشتباه است. یعنی یک وجه شبهی بین این و مدینة النبی نیست.
اصلا به طور کلی می گوییم به هیچ وجه آثاری از مدینة النبی وجود ندارد. نزدیک تر نمی گوییم که ما یک چیزی در نظر بگیریم و مقایسه کنیم مثلا با جنایات بد و بگوییم این ها جنایات شان کم تر بوده است.
حالا این طرف را باز می شود قبول کرد بگوییم که جنایاتی که در دوران خلفاء بود از دوران زمان بنی امیه کمتر بوده است برای این می شود محملی درست کرد هرچند باز هم با واقعیت نمی سازد.
وقتی حضرت امیر می گوید: «عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ» حتی حاج آقای مکارم در اول خطبه 150 می گوید ابن ابی الحدید می خواهد تلاش کند این خطبه را به زمان عثمان بر گرداند مثل همان نامه حضرت امیر:«فَإِنَّ هَذَا الدِّينَ قَدْ كَانَ أَسِيراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ» را که به دوران عثمان بر گرداند.
ایشان دلیل می آورد می گوید این مربوط به دوران عثمان نیست چون اول خطبه حضرت می گوید: «حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ صلی الله علیه وآله وسلم رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَاب»
اصلاً کاری به مبانی شیعه نداریم، با مبانی کتاب صحیح بخاری جلو بیاییم ببینیم واقعاً می توانیم این ها را قبول کنیم؟
ابو درداء متوفای 33 است همسرش می گوید دیدم
«دخل عَلَيَّ أبو الدَّرْدَاءِ وهو مُغْضَبٌ فقلت ما أَغْضَبَكَ فقال والله ما أَعْرِفُ من أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه وسلم) شيئا إلا أَنَّهُمْ يُصَلُّونَ جميعا»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص232، ح 620
جز یک نماز جماعت از اسلام خبری نیست. این برای سال 33 است.
یا عبد الله ابن بُسر از تاریخ اسلام ذهبی بیاورم
«لو نشروا من القبور ما عرفوكم إلا أن يجدوكم قياماً تصلون»
اگر اصحاب زمان پیغمبر از قبر زنده بشوند بیایند جز صورت نمازی که شما می خوانید چیزی از شما نمی بینند!
تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام؛ اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي الوفاة: 748هـ، دار النشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت - 1407هـ - 1987م، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. عمر عبد السلام تدمرى، ج6، ص102
باز صحیح بخاری از أنس، أنس خادم پیغمبر است عصر پیغمبر را درک کرده است.
«ما أَعْرِفُ شيئا مِمَّا كان على عَهْدِ النبي صلى الله عليه وسلم»
چیزی از عهد پیغمبر نمانده است.
«قِيلَ الصَّلَاةُ»
گفته شد: نماز که می خوانند می خواهد بگوید نزدیک ترین عهد به عهد پیغمبر نمازش است.
««أَلَيْسَ ضَيَّعْتُمْ ما ضَيَّعْتُمْ فيها»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص197، ح 506
گفت: آیا در نماز هم چیزی گذاشتید سالم بماند؟! از وضویش، تکبیرش، حمدش، تشهدش، و سلامش کجایش را گذاشتید بماند؟
زهری می گوید:
«دَخَلْتُ على أَنَسِ بن مَالِكٍ بِدِمَشْقَ وهو يَبْكِي فقلت ما يُبْكِيكَ فقال لَا أَعْرِفُ شيئا مِمَّا أَدْرَكْتُ إلا هذه الصَّلَاةَ»
از زمان پیغمبر فقط یک نماز مانده بود همه چیز از بین رفت.
«وَهَذِهِ الصَّلَاةُ قد ضُيِّعَتْ»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص198 بَاب تَضْيِيعِ الصَّلَاةِ عن وَقْتِهَا، ح507
در کتاب «امّ» شافعی وهب ابن کیسان می گوید
«كُلُّ سُنَنِ رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم قد غُيِّرَتْ حتى الصَّلَاةِ»
الأم؛ اسم المؤلف: محمد بن إدريس الشافعي أبو عبد الله الوفاة: 204، دار النشر: دار المعرفة - بيروت - 1393، الطبعة: الثانية، ج1، ص235
یا حسن بصری آخوند درباری می گوید:
«لو خرج عليكم أصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم ما عرفوا منكم إلا قبلتكم»
جامع بيان العلم وفضله؛ اسم المؤلف: يوسف بن عبد البر النمري الوفاة: 463، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت – 1398، ج2، ص199 و 200(نرم افزار جامع الکبیر)
فقط همین که رو به قبله می ایستید همین از زمان پیغمبر مانده است.
این ها یکی دو مورد نیست پنجاه تا روایت از صحیح بخاری، صحیح مسلم، صحاح سته که می گویند در همان بیست و پنج سال اول همه چیز تمام شد.
یک سوم قرآن درباره منافقین است یعنی ده جزء کتابی است به نام النفاق والمنافقون فی القرآن.
این اعتراضی که به خلیفه دوم می کنند چرا شما منافقین را سر کار گذاشتید؟ می گوید:
«نستعين بقوّة المنافق وإثمه عليه» !
إبن أبی شيبة الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى235 هـ)، الكتاب المصنف فی الأحاديث والآثار، ج7، ص269، تحقيق: سعيد اللحام، ناشر: دار الفکر، بيروت، الطبعة: الأولى، 1409هـ.
ما از نیروی منافق استفاده می کنیم و گناهش به گردن خودش! اصلاً معاویه و قبل از معاویه برادرش یزید در شام همه مصیبت های دوران معاویه از یزید ابن ابو سفیان شروع شد که سال هجده به مرض طاعون به درک واصل شد بعد از او معاویه برادرش رفت.
دیشب نگاه می کردم یکی از بزرگان اهل سنت می گوید ابو سفیان بنا داشت علیه ابوبکر و حزب او قیام کند ولی آن ها یک رشوه سکوت به معاویه دادند شام را به پسرش یزید دادند و حق السکوت ابو سفیان، یزید ابن ابی سفیان شد بعد معاویه بعد یزید ابن معاویه بعد از او هم بنی امیه همه چه را قبضه کردند.
در هر صورت ...
در رابطه با همایش عصر رضوی، روز میلاد امام رضا (سلام الله علیه) برگزار شده است. هیچ کدام از ائمه مثل امام رضا بی پرده نسبت به خلفا حرف نزده اند، هیچ کدام حتی حضرت امیر، آن وقت ما در یک چیزی که مربوط به آستان قدس رضوی است، چنین سخنان باطلی مطرح کنیم؟! من عین عبارتش را برای آقای مروی خواندم ایشان خیلی ناراحت شد و گفت این چه حرف مزخرف و زشتی است که در این همایش مطرح شده است؟
این تعابیر با مبانی شیعه نمی سازد با مبانی مراجع ما نمی سازد با نظر و مبانی امام و رهبری نمی سازد.
می گوید: "تقریباً اکثریت قریب به اتفاق شاگردان امام صادق از برادران اهل سنت بودند." امام صادق چهار هزار تا شاگرد داشت من در تمام کتاب های رجالی و تاریخی اهل سنت نتوانستم پنجاه تا سنی از شاگردان امام صادق پیدا کنم!
مراجعه کنید مزّی در تهذیب الکمال تمام کسانی از اهل سنت که با امام صادق مرتبط بودند همه را آورده است. مجموع این ها تقریباً زیر سی نفر است. آن وقت آقای رهدار می گوید اکثریت قریب به اتفاق شاگردان امام صادق از اهل سنت بوده اند.
ابو حنیفه چقدر امام صادق را مسخره کرده است. تهذیب الکمال، جلد 5 همه این ها را آورده است ابو حنیفه و ... تعابیری که این آقایان دارند
«كان مالك لا يروي عن جعفر بن محمد حتى يضمه إلى آخر من أولئك الرفعاء ثم يجعله بعده»
حاضر نبود از امام صادق یک روایت نقل کند مگر این که یک کسی را ضمیمه امام صادق می کرد یعنی امام صادق به عنوان یک راوی هم برای شان مورد قبول نیست.
یحیی ابن سعید می گوید:
«في نفسي منه شئ في نفسي منه شئ، قلت: فمجالد ؟ قال: مجالد أحب إلي منه»
مقداری دلم به احادیث امام صادق گرم نیست تِه دلم علیه امام صادق است!
«مجالد أحب إلي منه»
تهذيب الكمال؛ اسم المؤلف: يوسف بن الزكي عبدالرحمن أبو الحجاج المزي الوفاة: 742، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1400 - 1980، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. بشار عواد معروف، ج 5 ص 76
خاک بر سرت (که مجالد از امام صادق برای تو محبوب تر است!)
ابن سعد صاحب کتاب الطبقات الکبری و معاصر امام صادق است امام صادق مستشهد 148 است ابن سعد اواخر دوران امام کاظم را درک کرد یعنی نزدیک ترین آخوند سنی به عصر امام صادق است ابن حجر به نقل از او می گوید امام صادق:
«كان كثير الحديث ولا يحتج به»
به احادیث امام صادق نمی شود احتجاج کرد.
«ويستضعف»
احادیث امام صادق مورد ضعف قرار گرفته است.
تهذيب التهذيب؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1404 - 1984، الطبعة: الأولى، ج2، ص88
نباید دروغ بگوییم، برای اینکه امام صادق را بالا ببریم بگوییم اکثریت قریب به اتفاق بزرگان اهل سنت شاگرد حضرت بودند.
مناظراتی که امام صادق با ابو حنیفه داشت را ببینید. آیا یعنی شاگرد نسبت به استادش این قدر بی ادب و بی تربیت می شود؟
در زمانی که شاگردش بوده دارد به امام صادق اعتراض می کند حرف های امام صادق را قبول ندارد
آخر چرا باید دروغ بگوییم؟! این را بگوییم سنی ها به ما نمی خندند که شما دارید با دروغ کارهایتان را جلو می برید؟! کجا اکثریت قریب به اتفاق شاگردان امام صاق سنی بودند؟ این را به یک سنی بگویید به ریش تان نمی خندد؟
ما می گوییم امام صادق علیه السلام (حد اکثر حدود) سی تا شاگرد سنّی داشتند. منکر این نیستیم ولی نه بیشتر از این.
تهذیب الکمال، جلد 5
«روی عنه أبان ابن تغلب... سفیان ثوری، مالک بن انس وابو حنیفة»
تمام این ها را آورد حتی فرزند امام صادق را هم جزء شاگردانش آورد مجموع این ها بیست و شش یا بیست و هفت شده است اگر بنا بود اکثریت شاگردان امام صادق سنی بودند حداقل یک روایت از امام صادق نقل کرده بودند نه چند ده روایت. ابو حنیفه خودش که کتاب ندارد دو شاگردش که آثار ابو حنیفه را زنده کردند ببینید چند تا روایت از امام صادق دارند؟
مالک چند تا روایت از آقا امام صادق دارد؟! از امام صادق که هیچ! مالک می گوید افتخارم این است که در الموطأ روایتی از حضرت امیر المؤمنین نقل نکردم! یکی از خصوصیات شاگرد این است که مثلا ده ماه یا چند سال محضر امام صادق رفته باشد. دو روز محضر امام صادق رفته در این دو روز امام صادق پنج تا روایت گفته یکی از این ها را نقل کند.
ما که حرفی نداریم ولی چه کار کنیم که این طوری نیست!
بعد جالب این است ایشان (آقای رهدار) حرفی می زند که بنده متوجه نشدم یعنی چه! دوستان اگر متوجه می شوند ما را روشن کنند "بسیاری از شیعیانی که در مکتب امام صادق حضور داشتند اصطلاحاً بگ گراند سنی دارند" !
یعنی الان این شاگردان شیعه هستند ظاهر شیعه هستند باطن سنی هستند بگ گراند همین می شود. یعنی ظاهر یک چیزی است و پشت سرش هم یک چیز دیگری است. واقعا این است، زراره، محمد ابن مسلم، جمیل ابن دراج، أبان و مؤمن الطاق پشت سر شیعه بودنشان واقعاً حالت سنی گری داشتند؟ !
باز می گوید: "امام رضا یک جور خوش به حالش بود امام رضا آدم خوش شانسی بود" مثل این که در رابطه با فلان بازیگر سینما دارد حرف می زند! بله فلان بازیگر آدم خوش شانسی بود و بازی هایش گرفت فلان آقا آدم خوش شانی بود کارش گرفت.
حتی بعد از این آقای دکتر توران در همایش آمد صحبت کند گفت این چه حرفی است که می زنید امام رضا خوش شانس بوده این جسارت به امام هشتم است یعنی در همان همایش بعد از ایشان آقای دکتر توران که از اساتید دانشگاه ادیان است گفت این چه حرفی است که امام رضا خوش شانس بوده است؟ !
...زنده پخش می کردند تقریباً دویست، سیصد نفر به صورت آنلاین برنامه شان را می دیدند اول گفتم شاید یکی از اهل سنت را در این همایش آوردند خیلی خوب صحبت می کند! اکثریت قریب به اتفاق شاگردان امام صادق سنی بودند خیلی حرف خوبی است که سنی بیاید چنین حرفی بزند. مقداری نگاه کردم دیدم آقای احمد رهدار عضو هیئت علمی دانشگاه باقر العلوم (سلام الله علیه) است مؤسسه فتوح را دارد که قسمت هایی از صحبتش را آوردم.
چند کتاب هم دارد. «روابط امام علی و خلفاء به روایت نهج البلاغه» این هم از آثار ابن بزرگواران است سه تا مؤلف دارد. «حیات و اندیشه سیاسی عالم آل محمد»، «شرق شناسی نوین و انقلاب اسلامی»، «تشیع و مدرنیته» این چه است نمی دانم آن جا چه فرمایشاتی دارند که بشود استفاده کرد!
دوستانی که جواب می دهند حتماً کتاب «روابط امام علی و خلفا به روایت نهج البلاغه» را مطالعه کنند. ببینند چه کار کردند، مثل اندیشکده حوزه و دانشگاه نباشد یکی از آقایان آمده روابط امیر المؤمنین و خلفا را مطرح کرده است دیشب مقداری مطالعه کردم قلبم به درد آمد. یک قلم به دست چقدر باید بی وجدان و بی غیرت باشد که این طور کارها را توجیه کند.
در هر صورت...
هم از آقای مروی خواستم هم از مسئول پژوهشکده آستان قدس رضوی و هم از نماینده آستان قدس رضوی در قم که در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم هستند خواستم که جلسه ای بگذاریم شاید ما اشتباه می کنیم ما را از این اشتباه در بیاورند و اگر نه ایشان اشتباه می کند به ایشان مقداری تذکر داده بشود، دیدم چند تا مناظره با آقای اکبر نژاد داشته، همان جا قسمتی از مناظراتش را دیدم به آن شکل نتوانست از عهده ایشان بر بیاید. البته آن مناظره ای که من دیدم . من همه مناظرات شان را ندیدم.
در مناظرات هم ظاهراً ید طولایی دارد چند مناظرات در فضای مجازی از ایشان است، تشریف بیاورند با همدیگر گفتگویی داشته باشیم ما نمی گوییم درست می گوییم شاید ایشان درست می گوید ما را از جهالت بیرون بیاورد و ایشان ما را مستبصر بکند.
پاسخ:
همه این ها فرزند حوزه هستند مثل عزیزان ما هستند می گوییم حرفی که دارید می زنید با چه مدرکی می گویید؟ از اول تا آخرش تقریباً بیست و پنج دقیقه ایشان سخنرانی داشتند در این بیست و پنج دقیقه ایشان یک مدرک نداد.
در روز شهادت امام رضا بنده نزدیک چهل دقیقه صحبت داشتم در این چهل دقیقه حداقل سی - چهل تا مدرک دادم هر چه گفتم روی مانیتور نشان دادم. یعنی یک حرف بدون مدرک ارائه ندادم.
شما مدرک ارائه بدهید بگویید این مدرک من است اگر اشتباه می کنم از این مدارک استفاده می کنم بیایید نقد کنید. همایش غیر از سخنرانی است شما بالای منبر می روید سخنرانی می کنید تمام می شود می رود. ولی همایش است آن همایش رضوی (سلام الله علیه) مردم انتظار دارند شما یک موضع را بگویید رویش تحلیل کنید. چهار تا سند، روایت و مستنداتی بدهید مردم استفاده کنند.
بعد آخر گفتند این ها را داریم کتاب می کنیم اگر کتاب بکنند وا مصیبت است!
ایشان شاید توضیحی بدهد و ما قانع بشویم ما حرفی نداریم ما می گوییم برداشت مان پنجاه، پنجاه شما اگر دفاع کردید ثابت کردید ما از پنجاه درصدمان دست بر می داریم و اگر نتوانستید پنجاه درصد ما در مناظره و میز آزاد اندیشی صد در صد می شود.
دوستان کار کنند نقد کنند این طور تحقیقات به نظر من تحقیقات ارزشی است.
ما باید به روز باشیم نرویم شبهه 1400 سال یا 700 سال قبل رویش صد نفر کار کردند ما هم کپی پیست کنیم. اگر یک نفر پنج، شش تا مقاله این طوری بنویسد نقد کند خودش متخصص در نقد و مناظره می شود.
والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته
احمد رهدار علیه من الله ما یستحق هم عضو همین تیم هست.با پیروان دیندار و لایتی و برائتی اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین دشمنی میکنند با برچسب زدن به امثال ما مثل شیعه انگلیسی و...بحث علمی را هم وحدت شکنی میدانند.گرفتار این خائنان شدیم.دلمون خون است به والله العلی العظیم