لينک دانلود
درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال بیست و یکم
(جلسه بیست و ششم 14 08 1403)
موضوع: اعتقاد برخی علمای شیعه به اصل دین بودن امامت
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه. وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصير
علمای شیعه و اصل دین یا مذهب بودن امامت
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
بحث ما در رابطه با فرمایش بزرگان شیعه بود که اکثریت آنها اعتقاد دارند امامت از اصول دین است. برخی هم اعتقاد دارند که از اصول مذهب است. کسی از شیعه قائل به فروع دین باشد ما نداریم.
مرحوم علامه امینی در الغدیر، جلد 3، صفحه 152 می گوید:
«على أن أحدا لو عد الإمامة من أصول الدين فليس بذلك البعيد عن مقائيس البرهنة بعد أن قرن الله سبحانه ولاية مولانا أمير المؤمنين عليه السلام بولايته وولاية الرسول صلى الله عليه وآله بقوله: إنما وليكم الله ورسوله والذين آمنوا . الآية. وخص المؤمنين بعلي عليه السلام كما مر الايعاز إليه في الجزء الثاني صفحة 52 وسيوافك حديثه مفصلا بعيد هذا »
الغدير؛ نويسنده: الشيخ الأميني (وفات : 1392)، ناشر: دار الكتاب العربي - بيروت – لبنان، ج3، ص152
یکی از ادله اصول دین بودن امامت، مقارن بودن ولایت حضرت امیرالمؤمنین با ولایة الله و ولایة الرسول است. در این آیه کلمه ولی یک بار آمده و سه تا محمول دارد (الله، رسوله و الذین آمنوا)
نزول آیه ولایت در شأن حضرت امیرالمومنین
(إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ)
سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها که ايمان آورده اند؛ همان ها که نماز را برپا می دارند، و در حال رکوع، زکات می دهند.
سوره مائده (5): آیه 55
طبری در تفسیرش جلد 6، صفحه 290 در بعضی از چاپ ها صفحه 288، دو، سه تا روایت می آورد که مراد از (وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيؤْتُونَ الزَّكَاةَ) حضرت امیر المؤمنین است. تفسیر ابن ابی حاتِم، جلد 2، صفحه 1162 ایشان نیز دو روایت آورده که هر دو روایت با مبنای رجالی اهل سنت صحیح است.
آلوسی در تفسیر در دو جا این آیه را آورده است یک جا می گوید:
«والآية عند معظم المحدثين نزلت فى على كرم الله تعالى وجهه»
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني؛ اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 6، ص 167
یک جا می گوید:
«وغالب الأخباريين على أنها نزلت فى على كرم الله»
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني؛ اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 6، ص 186- 187
سه تا آیه است هر سه آدرس را اگر دوستان حفظ کنند خیلی خوب است.
آیه (الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ) تنها سند صحیح از خطیب بغدادی، جلد 8، صفحه 284 است. الان که عرض کردیم طبری، جلد 2، صفحه 290؛ ابن ابی حاتِم، جلد 4، صفحه 1162 (بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ) از طبری چیزی نیافتم اما ابن ابی حاتِم در همین جلد 4 صفحه 1162 این را دارد 1172 در رابطه با (بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ) می گوید در حق حضرت امیر المؤمنین نازل شده است.
آلوسی در رابطه با آیه ابلاغ، در جلد 6 صفحه 193 از عبد الله مسعود نقل می کند می گوید:
«كنا نقرأ على عهد رسول الله ( صلى الله عليه و سلم )»
کلمه «کُنّا» که دلیل بر استمرار است با صیغه متکلم مع الغیر آمده است یعنی همه صحابه این آیه را در زمان پیامبراسلام این طور می خواندیم:
«ياأيها الرسول بلغ ماأنزل اليك من ربك إن عليا ولى المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته»
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني ، اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 6، ص 193
آلوسی این مسئله را بصورت قطعی نقل می کند و هیچ نقدی هم نسبت به ان ندارد. بزرگان دیگر هم نقل کرده اند بجز بعضی از وهابی ها مثل ابن تیمیه البته حرفش خیلی زیاد ارزشی ندارد. علمای دیگر اهل سنت هم اگر نقل کرده اند نقدی نسبت به این حدیث عبد الله مسعود ندارند.
در هر صورت...
آیه (إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ) همان تعبیر آلوسی در جلد 6، صفحه 167 «وغالب الأخباريين على أنها نزلت فى على كرم الله» و عبارت دیگر او در صفحه 187 «والآية عند معظم المحدثين نزلت فى على كرم الله تعالى وجهه» در حقیقت شبه اجماع است.
عضد الدین ایجی و میر شریف جرجانی می گویند: علمای شیعه براین مسئله اجماع کرده اند. این دو نفر بعداز نقل اجماع شیعیان، نقد و ردیه ای نداشته اند. این یک قاعده جدلی است که اگر کسی مطلبی علیه خودش را نقل کند وآن را نقد نکند، تلقی به قبول محسوب می شود. این یک امر ثابتی است. عزیزان دقت کنند. در بعضی از کتاب های ما نوشته اند که عضد الدین ایجی ادعای اجماع کرده است. نه؛ بلکه ادعای اجماع شیعیان را نقل می کند.
حسنش این است که پنج، شش مطلب نقل می کند حدیث غدیر و ... همه را نقد می کند اما ادعای اجماع نسبت به این آیه را نقد نمی کند.
پرسش:
یعنی اجماع آن قدر ارزش ندارد؟
پاسخ:
اگر اجماع را نقل می کند باید نقد نیز بکند لذا اگر واقعاً قبول ندارد باید نقد بکند. عرض کردم بزرگان شان مثل طبری، ابن ابی حاتِم، فخر رازی و ... می آورند سپس نقد می کنند اما ایشان نقد هم نمی کند. ایشان می خواهد از این آیه استفاده کند که ولایت حضرت امیرالمؤمنین در ردیف ولایت الله است و کلمه «ولی» در اینجا یک بار آمده و تکرار نشده است. بر خلاف آیه اذن (قُلْ أُذُنُ خَيرٍ لَكُمْ يؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ)
(وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يؤْذُونَ النَّبِي وَيقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيرٍ لَكُمْ يؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ يؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ)
از آنها کساني هستند که پيامبر را آزار ميدهند و ميگويند: «او آدم خوشباوري است!» بگو: «خوشباور بودن او به نفع شماست! (ولي بدانيد) او به خدا ايمان دارد؛ و (تنها) مؤمنان را تصديق ميکند؛ و رحمت است براي کساني از شما که ايمان آوردهاند!» و آنها که رسول خدا را آزار ميدهند، عذاب دردناکي دارند!
سوره توبه (9): آیه 61
کلمه یومِنُ دو بار تکرار شده است چون ایمان پیغمبر به خدا، ایمان حقیقی است ایمان پیغمبر به مؤمنین ایمان ظاهری است هر چه می گفتند حضرت تأیید می کرد و می فرمود بله راست می گویید. این طوری است. ولذا کلمه یؤمنُ دو بار تکرار شده است (يؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ) اینجا اگر ولایت تفاوت داشت باید می فرمود: (إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ «و ولیُکم» رَسُولُهُ «و ولیُکم»الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ) عدم تکرار کلمه «ولی» دلیل بر این است که این سه ولایت در خدا استقلالی، در نبی مکرم استظلالی همچنین در حضرت امیرالمؤمنین اعطایی و انتصابی است.
مرحوم شیخ طوسی در التبیان می گوید قوی ترین دلیل شیعه بر ولایت حضرت امیر المؤمنین آیه 155 سوره مائده است (إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ) توضیح خیلی خوبی دارد.دوستان می توانند مراجعه بکنند.
ولایت استمرار نبوت
مرحوم محمد رضا مظفر می گوید: «نعتَقِد» علامه امینی می گوید: « فليس بذلك البعيد عن مقائيس البرهنة» بعید نیست اما ایشان می گوید «نعتقد أن الامامة اصل من اصول الدین»می گوید:
«عقیدتنا في الإمامة نعتقد أن الإمامة أصل من أصول الدين لا يتم الإيمان إلا بالاعتقاد بها، ولا يجوز فيها تقليد الآباء والأهل والمربين مهما عظموا وكبروا، بل يجب النظر فيها كما يجب النظر في التوحيد والنبوة»
تا ان جایی که می گوید:
«فالإمامة استمرار للنبوة»
كتاب : عقائد الإمامية؛ نويسنده: الشيخ محمد رضا المظفر (وفات: 1383)، تحقيق: تقديم: الدكتور حامد حفني داود، ناشر: انتشارات أنصاريان - قم- ايران، ص65 و 66
در رابطه با اینکه امامت، استمرار نبوت است یک فصل مستقلی داریم. اقوال بزرگان هم شیعه هم سنی که می گویند امامت استمرار نبوت است را بیان می کنیم. تعابیر متفاوت است. عقائد الإمامیة، صفحه 65 این کتاب، کتاب خیلی خوب، مختصر و مفیدی است درباره آن چه که شیعه معتقد است مثل اعتقادت شیخ صدوق، تصحیح الإعتقاد شیخ مفید. اما مقداری مختصرتر است.
مرحوم آیت الله مرعشی هم در شرح احقاق الحق مرحوم قاضی نور الله شوشتری (رضوان الله تعالی علیه) می گوید:
«(ومنها) الأخبار الواردة بطرق كثيرة الدالة على نزول قوله تعالى (اليوم أكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتي ) في يوم الغديرب
نزول (أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ) در غدیر است.
البته عرض کردم اهل سنت عمدتاً معتقد هستند این آیه در عرفه نازل شده است و دلیلش قول خلیفه دوم است. روایتی با سند ضعیف از امام صادق (سلام الله علیه) داریم که این در عرفه نازل شده است اما در کنار آن بیش از هفتاد روایت با سندهای مختلفی در منابع شیعه داریم که این آیه در غدیر نازل شده است. یکی، دو روایت هم آن طوری است «لعله صدرت تقیة»
«فتدل على أن المراد بالولي ما يرجع إلى الإمامة الكبرى، إذ ما يكون سببا لكمال الدين وتمام النعمة على المسلمين ليس إلا ما كان من أصول الدين وبها تتم نظام الدنيا والدين وتقبل الأعمال»
كتاب: شرح إحقاق الحق؛ نويسنده: السيد المرعشي (وفات: 1411)، تحقيق: تعليق: السيد شهاب الدين المرعشي النجفي، / تصحيح: السيد إبراهيم الميانجي / كتابة : محمود الحسيني المرعشي وميرزا علي أكبر الإيراني، ج2، ص476
چیزی که موجب کمال دین می شود قطعا جرء اصول دین است و نظام دنیا، دین و قبولی اعمال هم وابسته به آن است.
ولایت شرط قبولی عبادات
پرسش:
نسبت به نماز هم می شود گفت در کمال دین اگر کسی نمازش قبول نشود بقیه اعمال هم قبول نمی شود.
پاسخ:
در آن جا می گویند مراد، کمال نماز است نه اصل نماز شما واجبات نماز را انجام بدهید نماز قبول است اما آن اثرات را ندارد نماز یک شرایط صحت و یک شرایط قبول دارد.
روایات متعدد هم داریم دیروز هم بخشی از این روایات را عرض کردم اگر کسی عمل هفتاد پیغمبر را داشته باشد اما ولایت اهل بیت علیهم السلام را نداشته باشد هیچ عملی نه عمل عبادی، نه عمل صدقاتی و زکاتی از او پذیرفته نیست.
بحث نماز برای اهتمام به آن است که می فرماید:
«أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَ إِنْ رُدَّتْ رُدَّ مَا سِوَاهَا»
نام كتاب: فلاح السائل و نجاح المسائل؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى (تاريخ وفات مؤلف: 664 ق)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: بوستان كتاب، قم: 1406ق، ص127
پرسش:
نماز هم بی ولایت باشد باطل است.
پاسخ:
بله نماز بدون ولایت باطل است
پرسش:
کسی ولایت را قبول داشته باشد نماز نخواند این چطور می شود؟
پاسخ:
جهنم می برند عذابش می کنند، آخرش بهشت می برند. اگر منکر نماز نباشد قطعاً نجات پیدا می کند یعنی کسی که ولایت اهل بیت علیهم السلام را داشته باشد هیچ شکی نیست که اهل بهشت است اما بعد از عذاب و تاوان دادن به بهشت می برند. حتی امام صادق (سلام الله علیه) فرمود به جهنم می برند ولی طبقه بالا که خیلی داغ نیست.
در روایت هم داریم چه بسا خدای عالم
«إِنَّ الْعَبْدَ لَيُحْبَسُ عَلَى ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ مِائَةَ عَامٍ»
به خاطر یک گناه خدا صد سال یک مؤمن را در جهنم نگه می دارد این مهم نیست ذیلش خطرناک است
«وَ إِنَّهُ لَيَنْظُرُ إِلَى أَزْوَاجِهِ فِي الْجَنَّةِ يَتَنَعَّمْن»
الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران: 1407 ق، ج2، ص 272، بَابُ الذُّنُوب، ح16 و 17 و 19
خانواده اش در بهشت متنعم هستند اما او به خاطر گناهی که مرتکب شده در جهنم دارد می سوزد آن هم به خاطر یک گناه!
پرسش:
آن وقت ارحم الراحمین بودن خدا چه خاصیّتی دارد؟
پاسخ:
«وَ أَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَة»
تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى، ج3، ص108
امام صادق فرمودند واجب است در قلب هر مؤمن «نورخیفةٍ و نور رَجاء» هم نور ترس و هم نور امید باشد.
بطور مساوی باشد. بعضی ها ان شاء الله در دنیا با چهار تا سرماخوردگی، آنفولانزا، بیماری و تب گناهانشان پاک می شود. حتی دارد بر این که در حال شمردن پول است می بیند پول کم است ناراحت می شود، دوباره می شمارد می بیند درست است همان که شمرد کم آورد آن کفاره گناهش شد این ارحم الراحمین بودن خدا است از این بهتر؟! یعنی خدا می خواهد گناه بخشیده بشود خدا به یک نوعی دنبال بهانه است.
هیچ بشری نیست مبرّا باشد جز آن چهارده نور پاک؛ انبیاء هم مانندحضرت آدم، حضرت نوح و حضرت یونس به نسبت خود ترک اولی داشته اند. خدا می فرماید:
(فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ)
اکنون که چنين است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش، و مانند صاحب ماهی [= يونس] مباش (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد) در آن زمان که با نهايت اندوه خدا را خواند.
سوره قلم (68): آیه 48
لغزش های هر کدام به تناسب خودشان بود وقتی حضرت یونس به خاطر یک ترک اولیٰ داخل شکم ماهی می رود خدا می فرماید:
(فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ * لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يوْمِ يبْعَثُونَ)
و اگر او از تسبيح کنندگان نبود تا روز قيامت در شکم ماهی می ماند!
سوره صافات (37): آیات 143 و 144
خیلی عجیب است می فرماید اگر ذکر یونسیه نبود تا قیامت بنا بود حضرت یونس آن جا بماند
پرسش:
استاد! وجه جمع فرمایش شما با حدیث «إِنَّهُ لَايَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاةِ» چگونه است؟
پاسخ:
«إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاة»
من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج1، ص206، باب فرض الصلاة
«مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاةِ» کسی که به نماز هیچ اهمیتی نمی دهد. نماز را رها کن این همه نماز خواندیم چه خیری دیدیم تا دوباره بخوانیم؟! استخفاف به صلاة در حقیقت مرز بین ترک صلاة و انکار صلاة است یک دفعه خواب می ماند حوصله اش ندارد کار دارد معامله می کند سود کلان در این جا است می گوید نمازم را ان شاء الله خدا می بخشد همین که می گوید خدا ما را می بخشد یعنی مشخص است اعتراف به گناه دارد.
اهمیت دعای عارفین
در هر صورت ...
دوستان عزیز تلاش کنیم ولایت دست مان بماند دعای عارفین را عزیزان ببینند. توصیه می کنم اگر بنا باشد بنده به عنوان این که: «مَن عَلّمني حَرفاً، فقد صَيَّرني عبداً» باشد دوستان را امر می کنم روزی یک بار دعای عارفین را بخوانند آنهایی که اهل تهجّد هستند در قنوت نماز وترشان بخوانند غیر از آنها در قنوت نماز صبح شان بخوانند.
تعبیر خیلی عجیبی است آقای مصباح خدا روح شان را شاد کند شرح خوبی دارد
«إِلَهِي قَصُرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنَائِكَ كَمَا يَلِيقُ بِجَلَالِكَ وَ عَجَزَتِ الْعُقُولُ عَنْ إِدْرَاكِ كُنْهِ جَمَالِكَ وَ انْحَسَرَتِ الْأَبْصَارُ دُونَ النَّظَرِ إِلَى سُبُحَاتِ وَجْهِكَ وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَرِيقاً إِلَى مَعْرِفَتِكَ إِلَّا بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِك»
مناجات خیلی عاشقانه ای هست
«إِلَهِي فَاجْعَلْنَا مِنَ الَّذِينَ تَوَشَّحَتْ أَشْجَارُ الشَّوْقِ إِلَيْكَ فِي حَدَائِقِ صُدُورِهِمْ»
خدایا من را از کسانی قرار بده که شاخسارهای اشتیاق و عشق به تو در داخل سینه شان قرار گرفته است.
«وَ أَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِكَ بِمَجَامِعِ قُلُوبِهِمْ»
خدایا سوز عشقت سراسر قلبش را فرا گرفته باشد (سوز عشق به خدا)
«فَهُمْ إِلَى أَوْكَارِ الْأَفْكَارِ يَأْوُونَ وَ فِي رِيَاضِ الْقُرْبِ وَ الْمُكَاشَفَةِ يَرْتَعُونَ وَ مِنْ حِيَاضِ الْمَحَبَّةِ بِكَأْسِ الْمُلَاطَفَةِ يَكْرَعُونَ وَ شَرَائِعِ الْمُصَافَاةِ يَرِدُونَ قَدْ كُشِفَ الْغِطَاءُ عَنْ أَبْصَارِهِمْ وَ انْجَلَتْ ظُلْمَةُ الرَّيْبِ عَنْ عَقَائِدِهِمْ مِنْ ضَمَائِرِهِمْ»
خدایا مرا از کسانی قرار بده تاریکی ظلمت شک از حقایق و باطن شان برداشته بشود
«وَ انْتَفَتْ مُخَالَجَةُ الشَّكِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ سَرَائِرِهِمْ»
رفت و برگشت و لغزش های شک از قلوب، باطن و سرشان برداشته بشود.
«وَ انْشَرَحَتْ بِتَحْقِيق الْمَعْرِفَةِ صُدُورُهُمْ وَ عَلَتْ لِسَبْقِ السَّعَادَةِ فِي الزَّهَادَةِ هِمَمُهُمْ وَ عَذُبَ فِي مَعِينِ الْمُعَامَلَةِ شِرْبُهُمْ وَ طَابَ فِي مَجْلِسِ الْأُنْسِ سِرُّهُمْ وَ أَمِنَ فِي مَوْطِنِ الْمَخَافَةِ سِرْبُهُمْ وَ اطْمَأَنَّتْ بِالرُّجُوعِ إِلَى رَبِّ الْأَرْبَابِ أَنْفُسُهُمْ وَ تَيَقَّنَتْ بِالْفَوْزِ وَ الْفَلَاحِ أَرْوَاحُهُمْ وَ قَرَّتْ بِالنَّظَرِ إِلَى مَحْبُوبِهِمْ أَعْيُنُهُمْ»
می گوید:
«إِلَهِي مَا أَلَذَّ خَوَاطِرَ الْإِلْهَامِ بِذِكْرِكَ عَلَى الْقُلُوبِ»
خدایا چه لذتبخش است آن خاطرات و الهامی که در قلب ها قرار می گیرد.
«وَ مَا أَحْلَى الْمَسِيرَ إِلَيْكَ بِالْأَوْهَامِ فِي مَسَالِكِ الْغُيُوبِ»
چقدر شیرین است رفتن به طرف تو در درون غیب ها به ما می رسد
«وَ مَا أَطْيَبَ طَعْمَ حُبِّكَ»
خدایا طعم عشقت چه شیرین است
«وَ مَا أَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِكَ فَأَعِذْنَا مِنْ طَرْدِكَ وَ إِبْعَادِك»
مقام قرب و شراب قُرب تو چقدر گوارا است.
« وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَخَصِّ عَارِفِيكَ وَ أَصْلَحِ عِبَادِكَ وَ أَصْدَقِ طَائِعِيكَ وَ أَخْلَصِ عُبَّادِكَ»
در این چهار قسمت همه چیز است خدایا مرا از خاص ترین عارفانت یعنی کسانی که عرفان خصوصی و مخصوص به تو دارند. صالح ترین عباد خودت و صادق ترین فرمان برانت و خالص ترین عبادت قرار بده
«يَا عَظِيمُ يَا جَلِيلُ يَا كَرِيمُ يَا مُنِيلُ بِرَحْمَتِكَ وَ مَنِّكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»
بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج91، ص151
مراد من این تعبیر بود در این جا امام سجاد (سلام الله علیه) می گوید: «وَ اجْعَلنا مِنْ الَذینَ وَ انْجَلَتْ ظُلْمَةُ الرَّيْبِ عَنْ عَقَائِدِهِمْ وَ ضَمَائِرِهِمْ، وَ انْتَفَتْ مُخَالَجَةُ الشَّكِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ سَرَائِرِهِمْ»
اگر همه اش را نمی خوانیم در سجده های نمازمان بعضی از فرازهای مناجات عارفین را بخوانیم. پایان هر دعا جمله حضرت زهرا (سلام الله علیها) که دعای خیلی زیبا و طلایی است را بخوانیم که می فرماید:
«مَوْلَايَ فَتَحْتَ لِي بَابَ الدُّعَاءِ وَ الْإِنَابَةِ»
خدایا درِ دعا را به رویم گشودی
«فَلَا تُغْلِقْ عَنِّي بَابَ الْقَبُولِ وَ الْإِجَابَةِ»
فلاح السائل و نجاح المسائل؛ نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى (تاريخ وفات مؤلف: 664 ق)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: بوستان كتاب، قم: 1406ق، ص175
درِ قبول و اجابت را به روی من نبند. توفیق دعا به من دادی عنایت قبول را هم بده خیلی زیبا و لطیف است خیلی خودمانی دارد با خدا حرف می زند «مَوْلَايَ فَتَحْتَ لِي بَابَ الدُّعَاءِ وَ الْإِنَابَةِ فَلَا تُغْلِقْ عَنِّي بَابَ الْقَبُولِ وَ الْإِجَابَةِ» تلاش کنیم نماز که می خوانیم، توفیق که پیدا می کنیم، دعای کمیل که می خوانیم آخرش این جمله حضرت زهرا را اگرچه به زبان فارسی یا هر زبان دیگری که داریم بخوانیم.
خدایا به من توفیق نماز دادی پس توفیق عنایت قبول نماز هم به من بده. توفیق دعا به من دادی توفیق قبول کردن دعا را هم به من بده.
در هر صورت...
باید تلاش کنیم شک و شبهه در آخرین لحظه انتقال مان به برزخ کار دست مان ندهد. روایات متعددی داریم افرادی هستند یک عمر اهل عبادت و دعا هستند اما آخر وقت به خاطر بعضی از کارهایی که می کنند خدا ایمان را از آن ها سلب می کند و بدون ایمان به برزخ منتقل می شوند. آن خیلی وا مصیبتاه است.
افرادی هم هستند آلوده به گناه و ... هستند کارهای خوبی هم انجام می دهند خدای عالم توفیق می دهد آخرین لحظه عمرشان با ایمان از دنیا می روند. این ها را برای مردم می گوییم اما خودمان از مردم اولیٰ هستیم. کاری به مردم نداریم اثر بگذارد یا نگذارد از پیغمبر بالاتر نیستیم!
پیغمبر 23 سال زحمت کشید چقدر مسلمان واقعی شدند، حضرت نوح (سلام الله علیه) 950 زحمت کشید می گویند تمام یارانش در یک کشتی جا شدند هفتاد، هشتاد نفر محصول 950 سال تبلیغش بوده. این که بالای منبر می رویم مُصر باشیم همه مردم به حرف ما گوش بدهند و تشویق بکنند نباید انتظار داشته باشیم. کار برای خدا انجام بدهیم مابقیش خواستند مردم می پذیرند نخواستند نه.
خدای عالم به رسول اکرم یک فرمایشی دارد که تکلیف همه ما را روشن می کند
(إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يهْدِي مَنْ يشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ)
در حقيقت تو هر که را دوست داري نميتواني راهنمايي کني ليکن خداست که هر که را بخواهد راهنمايي ميکند و او به راهيافتگان داناتر است.
سوره قصص (28): آیه56
(فَإِنَّمَا عَلَيكَ الْبَلَاغُ)
بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است
سوره آلعمران (3): آیه 20
وظیفه تو ابلاغ است وظیفه تو این نیست (به زور) دست مردم را بگیری وارد بهشت کنی !
(إِنَّا هَدَينَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا)
ما راه را به او نشان داديم، خواه شاکر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس!
سوره انسان (76): آیه 3
ان شاء الله دوستان موفق شدند ما را هم دعا کنند
والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته