2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
آيا آيه اي در قرآن كريم در باره جواز توسل به مردگان وجود دارد؟
کد مطلب: ٤٩٧١ تاریخ انتشار: ١٣ ارديبهشت ١٣٩٤ تعداد بازدید: 142449
پرسش و پاسخ » عقائد شيعه
آيا آيه اي در قرآن كريم در باره جواز توسل به مردگان وجود دارد؟

سؤال كننده : منصور افتخاري

توضيح سؤال:

در مبحث توسل در فهرست پرسش هاي شيعه متوسل شدن برادران يوسف به حضرت يعقوب و توسل به شخص پيامبر اسلام هر دو مورد به استناد قرآن در زماني اتفاق افتاده كه آن پيامبران حيات ظاهري داشتند و هنوز رحلت نكرده بودند ؛ لذا به دنبال آيه اي مي گردم كه توسل به مرده در آن به نوعي مطرح شده باشد .

لطفا پاسخ دهيد.

پاسخ اول:

آيه 64 سوره نساء، شامل توسل بعد از رحلت پيامبر (ص) نيز مي شود:

آيه ذيل يكي از آياتي است كه در باره توسل به رسول خدا صلي الله عليه وآله وارد شده وعلماي شيعه واهل سنت به آن استناد كرده اند:

وَلَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحيماً

اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت.

رفتن به نزد رسول خدا صلي الله عليه وآله براي طلب بخشايش در اين آيه عام است ؛ شامل حيات ايشان و بعد از مرگ ظاهري مي شود .

علماي اهل تسنن در مورد اين آيه كلمات بسيار جالبي دارند. نووي در بحث زيارت رسول خدا صلي الله عليه وآله مي نويسد:

ثم يرجع إلي موقفه الأول قبالة وجه رسول الله صلي الله عليه وسلم ويتوسل به في حق نفسه ويستشفع به إلي ربه سبحانه وتعالي ومن أحسن ما يقول ما حكاه الماوردي والقاضي أبو الطيب وسائر أصحابنا عن العتبي مستحسنين له قال ( كنت جالسا عند قبر رسول الله صلي الله عليه وسلم فجاء أعرابي فقال السلام عليك يا رسول الله سمعت الله يقول ( ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلي ربي ثم أنشأ يقول

يا خير من دفنت بالقاع أعظمه فطاب من طيبهن القاع والاكم

نفسي الفداء لقبر أنت ساكنه فيه العفاف وفيه الجود والكرم

ثم انصرف فحملتني عيناي فرأيت النبي صلي الله عليه وسلم في النوم فقال يا عتبي الحق الاعرابي فبشره بان الله تعالي قد غفر له )

سپس به جايگاه اوليه در مقابل صورت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم باز گشته وبه وي توسل كند در حق خودش و از وي طلب شفاعت در نزد خدا بنمايد.

از بهترين كلمات آنچه است كه ماوردي وقاضي ابو الطيب وديگر اصحاب ما از عتبي نقل كرده وآن را نيكو شمرده اندكه گفت : نزد قبر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بودم كه بيابانگردي آمد وگفت سلام بر تو اي رسول خدا . از خداوند شنيدم( كلام خدا در قرآن) كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت . ومن به نزد تو آمدم واز گناه خود طلب بخشش كرده و تو را شفيع نزد پروردگارم قرار مي دهم .سپس اين شعر را خواند كه

اي بهترين كسي كه دربهترين جايگاه دفن شده است كه ازبوي خوش آنجاهمه جابوي خوش گرفته است .

جانم فداي قبري كه تو ساكن آن هستي كه در آن اسوه كامل در عفت وجود وكرم مدفون است

سپس بازگشت . پس چشمانم سنگين شده در خواب رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را ديدم پس فرمودند كه اي عتبي به سراغ اعرابي برو و به او بشارت بده كه خداوند گناهان او را آمرزيد.

المجموع - محيي الدين النووي - ج 8 - ص 274

دمياطي نيز مي نويسد:

ثم بعد زيارة الشيخين يذهب للسلام علي السيدة فاطمة رضي الله عنها في بيتها الذي داخل المقصورة للقول بأنها مدفونة هناك ، والراجح أنها في البقيع فيقول : السلام عليك يا بنت المصطفي ... ويتوسل بها إلي أبيها ( ص ) . ثم يرجع إلي موقفه الأول قبالة وجهه الشريف ، فيقول : الحمد لله رب العالمين . اللهم صل علي سيدنا محمد ، وعلي آل سيدنا محمد . السلام عليك يا سيدي يا رسول الله . إن الله تعالي أنزل عليك كتابا صادقا ، قال فيه : (ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما) وقد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلي ربي .

بعد از زيارت ابو بكر و عمر براي سلام به فاطمه زهرا به بيت وي كه در داخل ضريح است مي روي چون بنا بر قولي در آنجا مدفون است ولي قول برتر آن است كه در بقيع دفن است .پس مي گويي سلام بر تو اي دختر رسول برگزيده ...پس به وسيله وي بر پدرش توسل مي جويي سپس به همان جاي اول & در روبروي صورت شريف- بازگشته مي گويي الحمد لله رب العالمين خدايا بر سرور ما محمد وبر آل وي درود فرست . سلام بر تو اي رسول خدا. خداوند به درستي بر تو كتاب خود را نازل كرد كه در آن گفت :

كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت (آيه 64 نساء) پس من به نزد تو آمده ام در حاليكه از گناهانم طلب بخشايش مي كنم واز تو طلب شفاعت به نزد خداوند مي كنم .

إعانة الطالبين - البكري الدمياطي - ج 2 - ص 357

ثم تأتي القبر فتولي ظهرك القبلة وتستقبل وسطه وتقول السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته ... اللهم انك قلت وقولك الحق ( ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد اتيتك مستغفرا من ذنوبي ، مستشفعا بك إلي ربي ... ثم يتقدم قليلا ويقول السلام عليك يا أبا بكر.

سپس به نزد قبر رفته پس پشت خود را به سمت قبله مي كني ورو به سمت قبر ومي گويي سلام بر تو اي پيغمبر ورحمت خدا و بركات وي ....خداوندا تو گفته اي وكلامت درست است كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت (آيه 64 نساء).بدرستيكه من به نزد تو آمده ام در حاليكه از گناهانم طلب بخشايش مي كنم و از تو مي خواهم كه در نزد پروردگارم شفيع من باشي ...سپس كمي جلوتر رفته ومي گويي سلام بر تو اي ابو بكر ...

المغني - عبد الله بن قدامه - ج 3 - ص 590 - 591

همانطور كه مطرح شد حتي اهل سنت از اين آيه چنين فهميده اند كه مي توان از رسول خدا چه در حال حيات ظاهري و چه بعد از آن طلب شفاعت نمود .

پاسخ دوم:

انبيا وشهدا زنده هستند:

پاسخ شما را به نحو ديگري بيان مي كنيم : آيا انبياي الهي مرده اند؟ وآيا ائمه ما مرده اند ؟

به اعتقاد شيعه واهل سنت، انبياء الهي زنده هستند و شهدا نيز طبق آيه قرآن زنده هستند، پس توسل به آنها توسل به يك انسان زنده است نه توسل به مرده.

آلوسي در باره حيات انبياء عليهم السلام مي نويسد:

أما حياة الأنبياء عليهم الصلاة والسلام الحياة البرزخية التي هي فوق حياة الشهداء الذين قال الله تعالي فيهم بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ فأمر ثابت بالأحاديث الصحيحة.

حيات انبيا عليهم السلام حياتي است برزخي وبرتر از حيات شهداست كه خداوند متعال در مورد ايشان فرموده است كه ايشان زنده اند نزد پرورگارشان روزي داده مي شوند . پس اين امر مطلبي ثابت شده با روايات صحيح است

الآيات البينات في عدم سماع الأموات ج1/ص39 للآلوسي النعمان بن محمود

ومن ثم قال الإمام السبكي حياة الأنبياء والشهداء كحياتهم في الدنيا

به همين دليل امام سبكي گفته است كه حيات انبيا و شهدا مانند زندگيشان در دنياست.

السيرة الحلبية ج2/ص432

ائمه ما نيز همگي شهيد هستند و طبق آيه 169 سوره آل عمران :

ولاتَحسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أموَاتَا بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ

كساني را كه در راه خدا كشته شدند مرده مپنداريد بلكه ايشان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند .

شارح صحيح بخاري مي نويسد:

أحدها أن الأنبياء أفضل من الشهداء والشهداء أحياء عند ربهم فكذلك الأنبياء.

يكي از مطالبي كه در مورد زندگي انبيا بعد از مرگ گفته شده است اين است كه انبيا برتر از شهدا هستند و شهدا نزد پروردگارشان زنده اند پس انبيا نيز همينطور.

فتح الباري ج6/ص487

همانطور كه گفته شد اهل تسنن اعتقاد دارند كه انبيا بعد از مرگ ظاهري در واقع زنده اند .

در منابع اهل سنت نيز رواياتي وجود دارد كه حيات برزخي انبياء را ثابت مي كند. از جمله در صحيح مسلم نقل شده است كه رسول خدا فرمود: در شب معراج موسي را ديدم كه در قبرش نماز مي خواند:

حَدَّثَنَا هَدَّابُ بْنُ خَالِدٍ وَشَيْبَانُ بْنُ فَرُّوخَ قَالَا حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ عَنْ ثَابِتٍ الْبُنَانِيِّ وَسُلَيْمَانَ التَّيْمِيِّ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَتَيْتُ وَفِي رِوَايَةِ هَدَّابٍ مَرَرْتُ عَلَي مُوسَي لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عِنْدَ الْكَثِيبِ الْأَحْمَرِ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي قَبْرِهِ

رسول خدا فرمودند كه رفتم يا گذشتم بر موسي در شبي كه من را به آسمان بردند - در كنار جايي كه خاك سرخ زيادي جمع شده بود- واو ايستاده بود و در قبرش نماز مي خواند.

صحيح مسلم ج4/ص1845 كتاب الفضائل باب من فضائل موسي عليه السلام

در اين زمينه همانطور كه نمونه اي از آن نقل شد روايات زيادي حتي در صحيح بخاري ومسلم موجود است وبيهقي عالم مشهور اهل تسنن بعضي از آنها را در كتاب حياة الأنبياء بعد وفاتهم «زندگي پيامبران بعد از مرگ ايشان» جمع آوري نموده است .

وچون در قرآن تصريح به جواز توسل به زندگان شده است پس توسل به ائمه وانبيا بعد از رحلت ايشان جايز است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
41 | محمد | Türkiye - Ankara | ٢٤:٤٠ - ١٠ ارديبهشت ١٣٩٢ |
کامنت شماره بيست و سه، حقگو!
گفتي مهدي ما دروغين است.
مهدي شما اهل سنت کيست؟
شما و يا کسي از اهل سنت ميتواند جواب بدهد؟ ممنون ميشوم اگر کسي جواب مرا بدهد.
42 | حسين حقگو | Iran - Gorgan | ١٤:٥٥ - ٣٠ ارديبهشت ١٣٩٢ |
اين چيزاي که در مورد اهل سنت گفتي دروغه خجالت بکش
43 | محمد | | ٠٢:١٥ - ٠٢ خرداد ١٣٩٢ |
روي سخنت با کيه، با من؟ اگه آره، من چه دروغي گفتم؟
44 | محمد | | ١٥:١٥ - ٠٦ خرداد ١٣٩٢ |
حقگو، چرا جواب نميدي؟ بهت ميگم منظورت به کي بود؟
45 | خسته | Germany - Frankfurt am Main | ١٨:١٢ - ١٥ خرداد ١٣٩٢ |
شان و منزلت صحابه موقعي پايين اومد که امثال معاويه رو اهل تسنن جز صحابه حساب کردند و با اين کار روي تمام جنايت ها و کشتارهاشون سرپوش گذاشتند عشره مبشره رو جعل کردند طوري که اينها رو در روي هم قرار گرفتند و هر طرف خود را حق مي دانستند (کاري ندارم که کدوم طرف حق بود چون اسم حق که مياد ناخداگاه بياد حديث پيغمبر در رابطه با جانيشنش مي افتم)، عمار را کشتند (که پيغمبر در رابطه با مجازات قاتلان عمار پيش تر سخن گفته بود ) و با اين وجود باز اصرار بر اين بطلان مي گذارند و راه يک بام و دو هوا را پيش مي گيرند واقعا که خودتونو مسخره کرديد شما خيال کرديد که هر کس دور بر پيامبر بود همه صالح هستند و صالح خواهند ماند و همه به اسم صحابه به بهشت مي روند حتما قران نمي خوانيد و در اين رابطه چيزي نشنيديد
46 | محمد | | ٢٤:٢٩ - ١٨ خرداد ١٣٩٢ |
حقگو تو که هنوز نميدوني پيامبر اسلام به اومدن مهدي در آخر الزمان بشارت داده و اين شخص لاجرم بايد از سوي خدا بياد (همونطور که حضرت عيسي از آسمانها نزول خواهد کرد)، پس چرا شيعه رو دروغگو خطاب ميکني؟ شما بجاي تهمت زدن، به سوال من جواب بده تا معلوم بشه دروغگو کيه و متعصب چه کسي!!!
47 | احمد | | ١٨:٣٠ - ١٤ تير ١٣٩٢ |
برادران اهل سنت اين سوال منو پاسخ بديد که هم علي هم ابوبکر هم عثمان ومعاويه وهم ساير صحابه راقبول داريم ايا اين نشانه منافق نيست به نظر شما حق با کدام است؟لابد يزيد با ان همه جنايت راقبول داريد؟نا گفته نماند که بسياري از اهل سنت در بسياري از موارد يا علي ويا ابوالفضل گفته اند اگر اين طور باشد انها هم مدد و توسل گرفته اند از غير خدا
48 | علي | | ١٨:٤٠ - ١٤ تير ١٣٩٢ |
سپاس مخصوص پروردگار جهانيان است اي پروردگاربزرگ تورا قسم ميدهم روز به روز به ابروي شيعيان بيافزاي
49 | محمد | | ١٥:٥٢ - ١٥ تير ١٣٩٢ |
تعجب من در اين است که برادران اهل سنت چگونه است که با وجود اين همه دلايل قوي در باره آمدن حضرت مهدي در آخر الزمان از سوي خداوند و روايات موجود از سوي رسول الله باز هم آن را امري بسيار کم اهميت و پيش پا افتاده و يا غير منطقي ميدانند. اميدوارم برادران اهل سنت در اين باره از روي عقل و وجدان و نص صريح پيامبر اکرم نتيجه گيري کنند. اگر قرار است طبق فرمايش رسول الله، حضرت مهدي از سوي خداوند مسول گسترانيدن عدل باشد، چرا اهل سنت محترم، در اين باره سکوت ميکنند؟
50 | ياسر فنجاني | | ١٨:٥٤ - ٠٨ مرداد ١٣٩٢ |
سلام آقاي مجيد م علي... شما چرا ب راحتي ب زن پيامبر ام المومنين عايشه تهمت ميزنيد.. شما چگونه از 1500 سال پيش خبر داريد.. شما مگر سوره ي احزاب رو نخونديد.. خداوند زنان پيامبر را ام المومنين خوانده است.. شما در قيامت چه جواب داريد.. شما چكار ب معاويه .. ابوبكر .. عمر .. علي .. و ديگران داريد .. آيا خداوند در قيامت از شما سوال ميكند ك چرا لعن نكرديد فلاني رو يا در مورد فلان بحث نكرديد.. ن ب الله قسم.. بابا بچسپيد ب دينتون .. نماز.. پيامبر ميفرمايد.. بني الاسلام علي خمسه .. اسلام بر 5 چيز بنيان است.. همانا كلمه شهادت.. نماز .. زكات .. روزه .. حج.. بچسپيد ب آنها ..ن لعن و نفرين.. و گول كساني رو نخوريد ك با نام اسلام ب اسلام ضربه ميزنند.. جان ما اهل سنت و شيعيان راستين فداي علي رضي الله عنه باد.. ولي نبايد جز راه علي را راه ديگري انتخاب نمود.. همانا راه علي برادري.. اخوت.. و شجاعت.. و شعار لا اله ال الله .. بود.. من خوشحالم ك مكتب نبوي واهل سنت.. كساني مانند.. حقگو را تربيت نموده .. و خيلي ناراحتم ك در بين برادر هاي شيعه كساني هستند ك ديگران را لعن ميكنند.. ب زن پيامبر ام المومنين عايشه تهمت ميزنند .. اي مردم.. سخنم با شيعه نيست با همه است ك بين مسلمانان تفرقه نيندازيد.. خداوند سريع الحساب است.. بترسيد از عذاب خداوند.. و بترسيد از روز حساب و كتاب... جان ما فداي راه علي و حسين و حسن.. وكساني ك زحمت كشيدن و دين مبين اسلام را ب ما رساندن.. رضي الله عنهم اجمعين.. .. و آخر دعوانا.. والحمد لله رب العالمين..
51 | سحر | Iran - Khorramshahr | ٠٢:١٥ - ١٠ مرداد ١٣٩٢ |
خواهران و برادران اهل سنت
خواهشا در اين جا نظر ندين
چون به راحتي هر دروغي که دلشون بخواد بر اهل سنت پيامبر مي بندن
از چيزي هم نمي ترسن. پشتشون فعلا گرمه!!!!!!! اگه اينها موحد بودن حداقل سايتهاي معتبر اهل سنت رو فيلتر نميکردن که مردم برن اونجا و واقعيتو ببينن.
ميگن ابوبکر دخترشو صيغه داده-عايشه اينو گفته و...
ما منابعمون روشنه. هرکي بخواد ميتونه بره دنبالش. تو اين مملکت که مسحي و يهودي و...مي تونن راحت حرف بزنن و کليساو کنش داشته باشن
اونقدر بايد ازما بترسن که حق داشتن يه مسجد در تهرانو نداشته باشيم
چرا اينقدر ترسناکيم؟! خودتون خوب ميدونين
به همين دليله اين اسيت که بجز تهمت و توهين چيزي نداره فيلتر ميشه اما سايتهاي اهل سنت که توهين و ناسزايي در آنها نيست
بايد فيلتر بشه.
اللهم ادفع الظالمين بالظالمين

فقط دعا کنيم براي ....
52 | سيد وحدت هاشمي | Iran - Tehran | ٠٥:٢٧ - ١٠ مرداد ١٣٩٢ |
برادرانه اهل سنت به خدا روزي همه مي‌ميرندجواب خواهيم داد تا که تعصب بايد ادامه پيدا کند باور بفرماييد اگر کسي تا سيکل هم سواد داشته باشد بين دو شبکه ولايت و شبکه کلمه فقط يک ساعت وقت بگذاردمي‌فهمد کدام يک بر حقند يکي علمي ومستند با منطق ديگري متعصب بي منطق و غير علمي به خداوندي خدا اگر من به عنوان يک شيعه يک روايت صحيح مبني بر يک گناه کوچک و غير عمد و کم ارزش از يکي از امامانم در کتابهاي شيعه پيدا ميکردم بت پرستي ميکردم اما امروز خدا را قسم به عزت و جلالش مرا با علي مهشور نمايد واگر شما عمر را به حق ميدانيد انشاالله با عمر مهشور شويد
53 | bisetareh | Iran - Qom | ٢٤:٤٦ - ١٠ مرداد ١٣٩٢ |
جواب ياسر درقيامت جواب خدا را اينگونه خواهيم داد خداوندا ما به دشمنان پيامبر واهلبيت وقاتلين ايشان لعن فرستاديم شما چه جواب خواهي داد وقتي ميگويند چطور مهر زناني که به شوهرشان پيامبر توهين کردند ودروغ بستند در دل داردي چطور حق جانشين پيامبر علي را که من تعيين کردم(خدا)خورديد چطور بدعت در دين اورديد دم نزديد چطور ابوبکر وعمر حق فدک از جگرگوشه پيامبر راخوردند تاييدشان ميکنيد-چطورزني بر خليفه خدا علي شوريد وجسد نوه پيامبر راتيرباران کرد تاييدش ميکنيد چطور کسي که خودش گفته ابنه اي است را خليفه وبرتر از ولي خدا علي ميدانيد چطور دونفر که درتمام جنگ ها حتي يک نفر رانکشتند و چون بز کوهي فراري بودن بر ستون اسلام حضرت علي بر خلافت سبقت جستند وانان را تاييد ميکنيد چطور اناني که درب خانه حضرت علي را اتش زدند وحضرت زهرا راکشتند تاييد ميکنيد چطور يک زنا زاده وديگري داراي چهار پدر از اهل بيت براي خلافت اولاتر ميدانيد بازم بگم
54 | سيد وحدت هاشمي | | ٠٣:٤٦ - ١١ مرداد ١٣٩٢ |
خانم سحر. آيا مي دانيد يکي از اصلي ترين دلايل سلمان رشدي براي نوشتن کتابش که به تمام مقدسات مسلمانان توهين کرد خواندن صحيح بخاري بوده است به خدا قسم هر غير مسلمان ديگري هم بخونه همين قضاوت را راجع اسلام خواهد کرد شما يا دينتان را عوض کنيد يا صحيح بخاري را
55 | محمد | | ١٦:٢٤ - ٢٠ مرداد ١٣٩٢ |
سحر! علي الحساب جواب بده ببينيم به چه مجوزي خليفه اول شما، خليفه دوم شما را با راي شخصي انتخاب کرد؟ مگه نميگين شورا، نظر اکثريت،....؟ فعلا جواب اين سوال رو بده تا بعدا به قضيه مساجدتونم!!!!! برسيم!
56 | محمد | | ١٥:٠٨ - ٠٣ شهریور ١٣٩٢ |
سحر که براي سوالم جوابي نداشت. شايد ديگر برادراي اهل سنت جوابي داشته باشن؟
57 | سعيد | | ٢٠:٠٤ - ٠٧ شهریور ١٣٩٢ |
خانم سحر چرا سايت هاي شيعه در کشورهاي اها سنت و وهابي فيلتر هست جواب بدبيد وخواهشا بحث علمي انجام بدهيد با به کار بردن عباراتي مثل راحتي هر دروغي که دلشون بخواد بر اهل سنت پيامبر مي بندن
از چيزي هم نمي ترسن !!!چيزي رانميتوانيد ثابت کنيد واينکه ادعاکرديد اهل سنت مسجد ندارند بايد بدانيد که در همين جايي که بنده زندگي ميکنم مسجدي براي اهل سنت وجود دارد که همواره عزيزان اهل سنت در انجا نماز ميخوانند ادرس: شهرقدس شهريار ميدان امام حسين ع
58 | ياسر فنجاني | | ١٩:٣٢ - ٢٥ شهریور ١٣٩٢ |
شما شيعيان اگر2تا سوالمو جواب بديد البته هر جوابي را قبول نميكنم.. بايد بر اساس دليل و مدرك و منابع چه از شيعه و چه از سني باشد..بخدا قسم شيعه خواهم شد.. 1.شما ميگيد پيامبر علي رو جانشين انتخاب كرد .. ولي سوال اينجاست.. چرا امام حسن براي معاويه شروط انتخاب كرد و فرمود .. بايد خلافت همينجوري بمونه.. و نبايد براي خود جانشين انتخاب كني چون پيامبر و خلفاي راشدين براي خود انتخاب نكردن.. پس چرا شما ادعا ميكنيد كه علي جانشين بود...آيا اين توهين به شيرمرد تاريخ علي رضي الله عنه نيست..؟2.. اگر پيامبر براي خود جانشين انتخاب كرد پس چرا امام زمان لنتخاب نكرد...چرا امام از پيامبر تبعيت نكرد..؟.. و در پايان بايد بگم.. اي خواهران و برادران تورو خدا عقل خودتونو به كار بندازيد.. چرا به صحابه توهين ميكنيد.. هر چي شده تمام شده... خداوند در سوره توبه آيه100 از آنها اعلان رضايت نموده .. .. واما جواب بي ستاره..:شما چرا به ناموس پيامبر توهين ميكنيد.. ها.. مگر شما اون زمان زنده بوديد و همه چي رو ديديد.. مگر سوره ي احزاب آيه ي 6 رو نخونديد كه زنان پيامبر مادران مومنان هستند..
؟ شما مشكلتون اينه كه نميخايد بفهميد.. و اما جواب آقا سعيد ..؟ كه فرموديد اهل سنت مسجد دارن.. اون مسجد نيست.. نماز خانه كوچك هست.. اگر آن مسجد است اسمش چيست..؟ تورو خدا انصاف داشته باش..؟ دروغ نگو..؟

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ اولاً ما براي سخن خود در مورد منتخب بودن حضرت امير عليه السلام دلايل متواتر فراوان داريم كه در مقالات فراواني همچون: «چهل روايت صحيح در اثبات امامت از کتاب‌هاي شيعه و سني» و «تواتر حديث غدير از ديدگاه دانشمندان اهل سنت» و «دلالت حديث غدير بر ولايت امير مؤمنان عليه السلام» و «روايت «وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي» با سند معتبر» و «آيا امام علي عليه السلام ، معتقد به امامت خويش بودند؟» و «اثبات امامت در پنج دقيقه» و... بيان داشته ايم شما چگونه مي خواهيد اين تواتر گسترده را با اين سوالي كه هيچ سندي در مورد آن ارائه نكرده ايد زير سوال ببريد؟ گيرم سوال شما درست باشد و مدرك درستي داشته باشد آيا قدرت مقابله با چنين تواتري را دارد؟

ثانياً در كجا آمده است كه امام حسن عليه السلام فرموده باشند « نبايد براي خود جانشين انتخاب كني چون پيامبر و خلفاي راشدين براي خود انتخاب نكردن»!!! خودتان بريده و دوخته ايد! .

سوال دوم شما هم قبلاً جواب داده شده در سوالات خود مسائل سياسي را مطرح نفرماييد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
59 | bisetareh | | ١٨:٠٧ - ٢٦ شهریور ١٣٩٢ |
جواب ياسر چه توهيني کردم آيا حق را مخفي کنيم چون توهين است آيا عايشه بر پيامبر دروغ بست صحيح نيست آيا باعث آزار پيامبر شد بر خليفه وقت حضرت علي شوريد و اجازه نداد امام حسن کنار جدش خاک شود وجنازه را تير باران کرد صحيح نيست چون زن پيامبر است رواست اين جنايات راانجام دهد
اگر ديدن شرط است مگر شما زمان پيامبر بوده ايد ايشان را قبول داريد يا مگر خدا را ميبيني که ميپرستيش
حرف قرآن زدي
آيه 10 سوره تحريم است که مي فرمايد :
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَقيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلينَ
خداوند براى كسانى كه كافر شده‏اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مى‏شوند!
بسياري از علما و بزرگان اهل سنت به نازل شدن اين آيه شريفه در حق عايشه و حفصه اقرار کرده اند
نظر سنت در باره عايشه

محمد الطاهر بن عاشور، متوفاى 1284هـ كه يكى از مفسران نامدار عمريه به شمار مى‌رود در كتاب تفسير التحرير والتنوير تصريح مى‌كند كه خود عائشه به مردان غريبه شير داده است:
... وكانت عائشة أمّ المؤمنين إذا أرادت أن يدخل عليها أحد الحجابَ أرضعتْه ، تأوّلت ذلك من إذن النبي صلى الله عليه وسلم لِسَهْلة زوج أبي حذيفة ، وهو رأي لم يوافقها عليه أمّهات المؤمنين ، وأبَيْن أن يدخل أحد عليهنّ بذلك ، وقال به الليث بن سعد ، بإعمال رضاع الكبير . وقد رجع عنه أبو موسى الأشعري بعد أن أفتى به .
ام المؤمنين عائشه، هر وقت كه مى‌خواست شخصى بر او وارد شود، به او شير مى‌داد. دليل او براى اين مطلب، اجازه پيامبر به سهله، همسر ابوحذيفه بوده است. اين ديدگاهى است كه ديگر همسران پيامبر با آن موافق نبودند و اجازه نمى‌دادند كه كسى با استفاده از اين روش بر آن‌ها وارد شوند . ليث بن سعد نيز اعتقاد به رضاع كبير داشته است؛ اما ابوموسى اشعرى بعد از اين كه فتوا داد، از فتواى خودش بازگشت .

عن عائشة رفعته:ان الله قد عهد إلي من خرج علي عليّ فهو کافر في النار،قيل:لم خرجت عليه؟!قالت:أنا نسيت هذا الحديث يوم الجمل حتي ذکرته بالبصرة و أنا استغفر الله.
عايشه با سند مرفوع روايت ميکند از رسول خدا که فرمودند:خداوند با من عهد کرد که هر کس بر علي عليه السلام خروج کند کافر بوده و در آتش جهنم خواهد بود. به او گفته شد: پس براي چه بر ضد او قيام کردي ؟ عايشه پاسخ داد:من اين حديث را فراموش کرده بودم تا اينکه در بصره به يادم آمد و من از اين عملم استغفار ميکنم.
ينابيع المودة، باب مودة الثالثة،ص.294

صاحب کتاب صحيح بخاري در کتاب ادب المفرد خودش نقل ميکند:
حَدَّثَنَا مسلم، قَالَ: حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ شُمَيْسَةَ الْعَتَكِيَّةِ، قَالَتْ: ذُكِرَ أَدَبُ الْيَتِيمِ عِنْدَ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، فَقَالَتْ: " إِنِّي لأَضْرِبُ الْيَتِيمَ حَتَّى يَنْبَسِطَ.
شميسه مي‌گويد: در نزد عايشه بحث ادب يتيم پيش آمد. عايشه گفت: من يتيم را آن قدر کتک مي‌زنم كه بر روي زمين پهن شود.

واين است عايشه در قرآن
آنچه در صريح قرآن بيان شده است، شباهت همسران پيامبر (ص) با مادر، در مساله حرمت ازدواج با آنهاست:
«ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيماً[احزاب/53] شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه اين كار نزد خدا بزرگ است!»
اين معنا با رواياتي تائيد مي شود، از جمله روايتي که از عايشه نقل شده: «زنى به عايشه گفت: يا امه!:" اى مادر"! عايشه پاسخ داد: لست لك بام، انما انا ام رجالكم!:" من مادر تو نيستم مادر مردان شما هستم"»[1] معناي اين سخن عايشه اين است که او فقط در جهت ازدواج به مادر مومنين تشبيه شده است. و الا چرا بايد او خود را مادر زنان مومن نداند و مادر بودن را صرفا درباره مردان صادق بداند؟

و قصد سوئي که در بين بعضي وجود داشت تا بعد از پيامبر (ص) با ازدواج با همسران او، مسائلي را ايجاد کنند، سبب تشريع اين حکم الهي شده است:
«بعضى از اشخاص گفتند: آيا ما نهى مى‏شويم كه با دختر عموهايمان گفتگو كنيم مگر از پشت پرده؟ به خدا قسم اگر محمّد بميرد بى‏ترديد من با عايشه ازدواج مى‏كنم. مقاتل گفته است: اين شخص طلحة بن عبيد اللَّه بود.»[2]

بنابراين آنچه قطعي است، اينکه مادر بودن همسران پيامبر (ص) براي مومنان، حکمي در جهت ممنوعيت ازدواج آنها بعد از پيامبر(ص) است. و استفاده هاي ديگري که عده اي مي خواهند از اين آيه بکنند، خلاف نصوص قاطع قرآن است. مثلا اگر کسي ادعا کند که همسري پيامبر(ص) جايگاه معنوي خاصي را براي آنان اثبات مي کند، بايد در اين آيات تامل کند، که چگونه همين همسري، فايده اي براي زن لوط، و زن نوح فايده اي نبخشيد؟
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلينَ[تحريم/10] خداوند براى كسانى كه كافر شده‏اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مى‏شوند!»

علاوه بر اينکه در بعضي از آيات قرآن بعضي از همسران پيامبر(ص) (که يکي از آنها به تصريح مفسيرين و اسناد تاريخي عايشه است) به شدت مذمت شده اند:
«وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى‏ بَعْضِ أَزْواجِهِ حَديثاً ... إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ[تحريم/3-4] (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت ... اگر شما (همسران پيامبر) از كار خود توبه كنيد (به نفع شماست، زيرا) دلهايتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند.»

و آيات ديگر نيز نشان مي دهد که همسري پيامبر (ص) هيچ شان و منزلتي براي آنان، اثبات نمي کند جز اينکه وظيفه شان سنگين تر است و گناهشان نيز بزرگتر شمرده مي شود:
«يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً[احزاب/30] اى همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود و اين براى خدا آسان است.»
60 | محمد | | ٢٣:٥٤ - ٢٦ شهریور ١٣٩٢ |
جناب آقاي فنجاني
منظور شما از اينکه شيعه به صحايه توهين ميکند چيست؟
تکليف صحابه اي که با شير خدا حضرت علي و حاکم قانوني جامعه اسلامي آنهم از سر دشمني جنگيدند چيست؟ مگر ميشود يک صحابي بزند يک صحابي ديگر را بکشد و بعد هر دو به بهشت بروند؟ در اينصورت حتما بايد يکيشان مجرم يا گناهکار بوده باشد پس با چه منطقي شما قاتل و مقتول صحابي هردو را بيگناه و مستحق بهشت ميدانيد؟؟ شما از کدام عقل و منطق حرف ميزنيد؟؟ يعني چي که هر چي شده تمام شده؟؟ گذشت زمان يعني اينقدر قدرت دارد که شخص مجرم را در نهايت به يک شخص صالح تبديل کند؟؟ وقتي من ميدانم که يک صحابي شمشير عليه حضرت علي که افضل صحابه بود کشيده، چگونه از او به خوبي ياد کنم؟؟؟؟؟؟؟
61 | ياسر فنجاني | | ١٩:١٤ - ٢٧ شهریور ١٣٩٢ |
با سلام بر برادران بزرگوار بي ستاره و محمد.. من دست شما را ميبوسم.. ما مسلمانيم ولي تورو خدا بدون تعصب شيعه بودن يا غيره.. فكر كنيد.. اگر همسر خوده شما بد باشه .. من بيام خدايي نكرده به همسر شما فشهاي ركيك و زشت بزنم.. آيا شما بخاطر ناموستان ناراحت نميشويد.. ايا خوشحال ميشويد..؟ خداوند در قرآن ميفرمايد(و لا تزر وازره وزر اخري) هيچكس گناه ديگري را بر دوش نميگيرد.. اگر به تبعير قرآن ام المونين عايشه گناهكار بود.. به شما چه ربطي داره.. اينكه شما شيعه علي هستيد.. دنبال راه و اهدافش باشيد.. آيا علي گفته به مخالفان من فش دهيد.. ن به الله قسم.. خداوند در قرآن ميفرمايد..(و الذين يرمون المحصنت و ...)4نور... كساني كه به زنان پاكدامن نسبت زنا ميدهند سپس چهار گواه نمي آورند بديشان هشتاد تازيانه بزنيد و هرگز گواهي دادن آن را نميپذيريد و چنين كساني فاسقند.. پس اين عمل زشتي كه به عايشه نسبت دادن و شما هم تاييد كرديد.. نسبت زنا است.. شما چقدر فاصله داريد و گواه هم نداريد .. گواهي كه با چشمان خو ديده باشد.. توبه كنيد.. شما شيعه ي علي هستيد پس اخلاق و شجاعت و راستگويي او را هم دنبال كنيد.. من همه ي حق را به سنيها نميدم.. به خدا در بين شيعه آدمهايي هستند كه در طول تاريخ سنيها به خود نديدن.. قتل و كشتار مسلمانان رو فرا گرفته .. بايد دنبال چاره باشيم. ن اينكه تهمت بزنيم.. اگر پيامبر جانشين انتخاب كرد و ان علي بود.. چرا وقتي ابوبكر جانشين شد.. حضرت علي به حديث غدير استناد نكرد.. آيا ان شيرمرد كه هيچكس جرات مقابله با او را نداشت.. ميترسيد..؟. خواهش ميكنم.. قران بخوانيد و از فش دادن بر حذر باشيد.. تو رو خدا..
62 | ياسر فنجاني | Iran - Urmia | ٢٠:٢٢ - ٢٧ شهریور ١٣٩٢ |
سلام.. در قسمت بالا كه درباره ي توسل است.. سوالي دارم.. كه شماها خوب جواب ميدهيد.. اينكه خداوند چرا در سوره ي فاطر 22 و روم 52 و بسياري از ايات ديگر فرموده مردگان صداي زندگان را نميشنوند.. ؟؟ آقا اينكه ائمه شهيدن.. فرض كنيم ميشنوند.. ما از كجا بدانيم كه اين همه بارگاه هايي كه در كشور ماست.. شهيدن كه نيستن.. آيا ميشنوند.. پس چرا خدا گفته نميشنوند.. ؟؟؟پس رفتن سره اين همه بارگاه و پول ريختن روي اينا واسه ي چيه ..؟ من كاري ندارم اهل سنا باشه يا شيعه .. مهم حقيقته..///؟؟؟؟ آيا بارگا عبدالعزيز وووووو..... غيره.. درسته .. پس قرآن چرا گفته مردگان نميشنوند.. اما شهيدها زنده ان// منتظر پاسختون هستم.. دست و پاي شما رو ميبوسم.. بدرود

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ شما چرا دست و پاي ما را از دور مي بوسيد؟ آيا منظوري جز احترام داريد؟ ما هم به همان خاطر به اين بارگاهها مي رويم ما عاشق اهل بيتيم هر جا قبه يكي از فرزندان آنها را ببينيم براي احترام به آنها به آنجا ميرويم اين افراد عموماً از دست ظالمان به اين مناطق متواري شده و جان خود را در راه مبارزه با ظالمان از دست داده اند و يا اگر به شهادت نرسيده اند هم به خاطر انتسابشان به آل بيت عليهم السلام آنها را گرامي مي داريم و در مقابل اين احترام و فضاي معنويي كه در اين اماكن است حاجت خود را از خداوند در اين مكانها مي خواهيم.

اين حجر درباره منظور از آيه 52 روم مي گويد: «معناها لا تسمعهم سماعاً ينفعهم أو لا تسمعهم إلاّ أن يشاء اللّه»

علما گفته اند : منظور اين است که سخن تو فايده‌اي براي مردگان نمي‌رساند، يا نمي‌تواني سخنت را به آنها برساني مگر اينکه خدا بخواهد. (العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري،ج3،ص234، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.)

اين آيه، كفاري را كه قلب‌شان مرده است و سخنان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) را گوش نمي‌دهند و حرف پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به گوش آنها نمي‌رود را به مردگان در قبرستان‌ها كه صداي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) در آنها هيچ اثري نمي‌گذارد تشبيه كرده . لذا جناب آقاي إبن عابدين ـ از فقهاي بنام حنفي در حاشيه رد المحتار، جلد 4،‌ صفحه 148 همين تعبير را دارد كه مي‌گويد:

خداوند در اين آيات، كفاري را كه سخن رسول الله (صلي الله عليه و سلم) در آنها اثر نمي‌گذارد را تشبيه كرده به مرده‌هايي كه از موعظه رسول الله (صلي الله عليه و سلم) هيچ بهره‌اي ندارند. چون اگر بنا بود بهره‌اي ببرند، بايد در زمان حياتشان بهره مي‌بردند. همين تعبير را إبن حجر عسقلاني در فتح الباري جلد 3، صفحه 185 آورده است.

براي توضيحات بيشتر مقاله «مرده ها مي‌شنوند و قادر به پاسخگويي هستند» را ببينيد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
63 | ياسر فنجاني | Iran - Urmia | ١١:٣٧ - ٢٨ شهریور ١٣٩٢ |
سلام.. لطفا جوابم را بدهيد.. حداقل اگر شما نميدانيد.. بذار بيننده ها جواب بدن.... شايد حجت الاسلام هايي باشند جواب بدن.. شايد آقاي بيستاره يا برادر عزيز محمد .. جواب بدن.. يا شايد مجيد م علي جواب بده .. ولي من به شماها قول ميدم كسي نميتونه جوابمو بده .. سوال:چرا چند سال پيش در تقويم ايراني .. سالروز وفات فاطمه مينوشتن .. ولي اين چند سال رو شهادت نوشتن.. يعني شهادت رو از خود تراشيده ان.... معلومه كه دروغي بيش نيست.. مگر ميشود شخصي زن حضرت علي .. شير خدا را لگد بزند .. وايشان عكس العملي نشان ندهد.. آيا اين ترسو جلوه نشان دادن علي نيست.. از نظر ما شيعه هاي واقعي كسي جرات مقابله و كتك زدن زن شير خدا رو نداشت.. شما چي ميگيد.. درجش كنيد..لطفا شايد كسي پاسخ داد..

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ گويا تازه با اين سايت آشنا شده ايد اين سوال و سوالات قبلي شما عموماً قبلاً جواب داده شده است ما مقالات مربوطه را براي جنابعالي پيوند مي كنيم و از شما خواهش داريم قبل از ارسال سوال، در سايت جستجو كنيد اگر جواب شما قبلاً بيان شده دوباره مطرح نفرماييد.


موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
64 | ياسر فنجاني | | ١٥:٠٥ - ٢٨ شهریور ١٣٩٢ |
سلام.. اينكه شما عرض كردين كه .. منظوري جز احترام داريد .. نه بخدا .. احترامم بدين سبب بود كه هر سوالي كه از شما ها ميشود.. با حوصله ي فراوان جوا ميدهيد...اگر مرده ها ميشنوند... چرا خدا گفته نميشنوند..؟ من كاري ب اب حجر و ... ندارم.. سر و كارم با قرآن است و بس.. پس چرا وقتي كه رسول الله زنده بودن .. در زمان خشكسالي عمر از ايشان خواست كه دعا و طلب باران كند..پيامبر هم اين كار رو انجام دادن.. و بعد از رحلت پيامبر دوباره كه خشكسالي شد.. چرا عمر نرفت سره قبر رسول خدا.. و رفت پيش عمويش و گفت پيامبر در بين ما نيست شما دعا كنيد..؟؟؟ باز هم من شماها را دوس دارم.. و يقين دارم ك با راهنماييتان به حقيقت خواهم رسيد.. التماس دعاي خير دارم.... بارك الله فيكم... اجركم عند الله

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ اگر عمر چنين كاري نكرده جناب عايشه و ابو ايوب انصاري و...كه چنين كاري كرده اند به روايات ذيل توجه كنيد:

روايت عايشه

92 حدثنا أبو النُّعْمَانِ ثنا سَعِيدُ بن زَيْدٍ ثنا عَمْرُو بن مَالِكٍ النُّكْرِيُّ حدثنا أبو الْجَوْزَاءِ أَوْسُ بن عبد اللَّهِ قال قُحِطَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ قَحْطًا شَدِيدًا فَشَكَوْا إلى عَائِشَةَ فقالت انْظُرُوا قَبْرَ النبي صلى الله عليه وسلم فَاجْعَلُوا منه كووا إلى السَّمَاءِ حتى لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَبَيْنَ السَّمَاءِ سَقْفٌ قال فَفَعَلُوا فَمُطِرْنَا مَطَرًا حتى نَبَتَ الْعُشْبُ وَسَمِنَتْ الْإِبِلُ حتى تَفَتَّقَتْ من الشَّحْمِ فَسُمِّيَ عَامَ الْفَتْقِ ؛ در مدينه قحطي آمده به عايشه مراجعه كردند گفت به قبر رسول خدا صلي الله عليه و آله نگاه كنيد و بالاي آن را بسوي آسمان باز كنيد چون چنين كردند باران باريد.» (سنن الدارمي(الوفاة: 255) دار النشر : دار الكتاب العربي - بيروت - 1407 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : فواز أحمد زمرلي , خالد السبع العلمي، ج 1، ص 115)

قال حسين سليم أسد : رجاله ثقات وهو موقوف على عائشة، رجالش موثق و به عايشه مي رسد.

روايت ابو ايوب انصاري

«حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا عبد الْمَلِكِ بن عَمْرٍو ثنا كَثِيرُ بن زَيْدٍ عن دَاوُدَ بن أبي صَالِحٍ قال أَقْبَلَ مَرْوَانُ يَوْماً فَوَجَدَ رَجُلاً وَاضِعاً وَجْهَهُ على الْقَبْرِ فقال أتدري ما تَصْنَعُ فَأَقْبَلَ عليه فإذا هو أبو أَيُّوبَ فقال نعم جِئْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم ولم آتِ الْحَجَرَ سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقول لاَ تَبْكُوا على الدِّينِ إذا وَلِيَهُ أَهْلُهُ وَلَكِنِ ابْكُوا عليه إذا وَلِيَهُ غَيْرُ أَهْلِهِ .»

(از داود بن أبي صالح نقل شده است که روزي مروان ديد که شخصي صورتش را بر قبر گذاشته است؛ پس گفت: آيا مي داني که چه کار انجام مي دهي؟ نزديک آمد و ديد که آن شخص أبو أيوب انصاري است. ابو أيوب گفت: بلي من آمده ام پيش رسول خدا صلي الله عليه وآله و پيش سنگ نيامده ام . از رسول خدا (ص) شنيدم که مي فرمود : براي دين گريه نکنيد زماني که افراد شايسته حاکم باشند ؛ ولي زماني گريه کنيد که نا أهلان حکومت مي کنند) ( مسند أحمد بن حنبل، ج 17، ص 42 ، 23476)

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
65 | bisetareh | | ١٨:٣٩ - ٢٨ شهریور ١٣٩٢ |
ياسر فنجاني عزيز آن وقتم گفتم ما به مقدسات شما توهين نميکنيم در همان قسمت هم گفتم که چرا از عايشه وسه خليفه راضي نميشويم طبق آيه وحديث از منابع خودتونم گفتم که رد نکنيد بايد ثابت شود که عمر وابوبکر بد بودند يا نه اگر تحقيق نکنيم دين بي تحقيق بدرد نميخورد مطمئن باش ما در باره مولايمان علي و امامانمان هم تحقيق کرده ايم تا ثابت شود که حق هستند چشم وگوش بسته وبا غرور بيجا سخن نميرانيم من کوچکتر از محمد ومجيد م علي هستم ولي چون مرا هم مخاطب قرار دادي ميگويم
براي وفاتت دوسه مدل راحت ميشه جواب داد
1- تعبير به شهادت چيزي نيست که وابسته به تقويم‏ها و منحصر به سال‏هاي اخير باشد. لفظ شهادت صريحاً در كلمات اهل بيت(ع) آمده است. از جمله «امام موسي بن جعفر(ع)» درباره حضرت رسماً تعبير كرده اند به شهادت و فرمودند: "إنَّ فاطِمَة صِدِّيقَةٌ شَهِيدة"(11). پس معلوم مي شود آن ضرباتي كه به بازوي مبارك حضرت زهرا(س) رسيد به رگ حياتي ايشان آسيب زد؛ لذا چند روز بعد از آن حوادث ـ با وجود سن جواني ـ از دنيا رفتند. پس استفاده از واژه شهادت براي ايشان چيز تازه اي نيست كه ما درآورده باشيم.
اما اينکه سابقاً در تقويم‏ها وفات مي نوشتند جهتش اين بود که: اولاً نظام در دست دوستداران اهل بيت(ع) نبود. اما از زماني كه جمهوري اسلامي روي كار آمد تعبير شهادت را كه امام معصوم(ع) فرموده است در تقويم قرار گرفت. ثانياً در زمان قديم آنها خيلي بنا نداشتند با تشيع تقابل كنند و وهابيت اصلا حركت اينطوري در برابر مکتب اهل بيت(ع) نداشت. ولي الان با توجه به خطري که از جانب تشيع احساس کرده اند بنا را بر اين گذاشته ‏اند كه كانّه نگذارند حق مقام اهل بيت(ع) ترويج شود. قهراً اين حرکات، موجب حالت تقابلي هم مي‏شود.
جواب بخش دوم از منابع همين سايت شايد حوصله خوندن نداشته باشي
2-ين پرسش ديگر واقعا شيعه را ضربه فنى کرده است! حال اگر يک يا دو تقويم نوشته‌اند وفات، آن‌هم با وجود اينهمه دليل از اهل سنت و شيعه بر شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها، آيا استناد به چنين دليل‌هاى ارزش شنيدن دارد؟
در پاسخ به اين شبهه، توجه به دو نكته ضرور است:
اولاً: وفات كلمه‌اى است عام كه هم شامل مرگ طبيعى و هم شامل شهادت مى‌شود؛ زيرا در بسيارى از موارد حتى در كتاب‌هاى معتبر، نسبت به شهادت امام حسين، امير مؤمنان، جعفر طيار عليهم السلام و همچنين در باره خليفه دوم و سوم نيز كلمه وفات به كار رفته است.
وفات امام حسين عليه السلام در روايات
طبرسى در الإحتجاج مى‌نويسد:
محمد بن الحنفية بعد وفاة أخيه الحسين صلوات الله عليه
الطبرسي، أبي منصور أحمد بن علي بن أبي طالب (متوفاي 548هـ)، الاحتجاج، ج 2، ص 136، تحقيق: تعليق وملاحظات: السيد محمد باقر الخرسان، ناشر: دار النعمان للطباعة والنشر - النجف الأشرف، 1386 - 1966 م.
و ابن شهرآشوب مى‌نويسد: رسول خدا صلى الله عليه وآله درباره امام حسين عليه السلام فرمود:
أما ان أمتي ستقتله فمن زاره بعد وفاته كتب الله له حجة من حججي.
آگاه باشيد كه امتم حسين را مى‌كشند، پس هر كس پس از وفاتش او را زيارت كند، خداوند ثواب يك حج از حجهاى مرا براى وى مى‌نويسد.
ابن شهرآشوب، شير الدين أبي عبد الله محمد بن علي المازندراني (متوفاي588 هـ)، مناقب آل أبي طالب، ج 3، ص 272، ناشر: المكتبة والمطبعة الحيدرية ـ النجف، 1345هـ.
وفات امير المؤمنين عليه السلام در روايات شيعه و سني:
همچنين درباره شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام نيز تعبير به وفات وجود دارد:
وكان مع أخيه الحسن بعد وفاة أبيه عليهم السلام عشر سنين وبقى بعد وفاة أخيه الحسن عليه السلام إلى وقت مقتله عشر سنين.
امام حسين عليه السلام، پس از شهادت پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن عليه السلام و ده سال پس از ايشان زندگى كرد.
الأربلي، أبى الحسن علي بن عيسى بن أبي الفتح (متوفاي693هـ)، كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج 2، ص 250، ناشر: دار الأضواء بيروت، الطبعة: الثانية، 1405هـ‍ 1985م؛
المجلسي، محمد باقر (متوفاي 1111هـ)، بحار الأنوار، ج 44، ص 200، تحقيق: محمد الباقر البهبودي، ناشر: مؤسسة الوفاء - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية المصححة، 1403 - 1983 م.
در روايات اهل سنت نيز در باره امير مؤمنان عليه السلام از كلمه «وفات» استفاده شده است:
عن عمرو بن حبشي قال خطبنا الحسن بن علي بعد وفاة علي فقال لقد فارقكم رجل بالأمس لم يسبقه الأولون بعلم....
إبن أبي شيبة الكوفي، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفاي235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 6 ص 371 و ج 7، ص 476، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ؛
الشيباني، أحمد بن حنبل أبو عبد الله (متوفاي241هـ)، فضائل الصحابة، ج 2 ص 600، تحقيق د. وصي الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الأولى، 1403هـ – 1983م.
وخرج عبيد الله بن العباس بن عبد المطلب إلى الناس بعد وفاة علي ودفنه فقال: إن أمير المؤمنين رحمه الله تعالى قد توفي براً تقياً، عدلا مرضياً...
البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1 ص 383.
وفات حمزه سيد الشهداء در روايات:
حضرت حمزه عموى رسول خدا، در ميان شيعه و سنى به «سيد الشهداء» مشهور است، در عين حال در باره او از كلمه «وفات» استفاده شده است:
منها بعد وفاة حمزة بن عبد المطلب ورسول الله...
العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاي1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج 1 ص 426، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية.
وفات جعفر بن أبي طالب عليهما السلام در روايات:
شهادت جفعر بن ابوطالب عليهما السلام از ديدگاه شيعه و سنى قطعى است؛ اما در عين حال در باره وى نيز كلمه «وفات» به كار برده شده است:
عن عَائِشَةَ قالت لَمَّا أَتَتْ وَفَاةُ جَعْفَرٍ عَرَفْنَا في وَجْهِ رسول اللهِ صلى الله عليه وسلم الْحُزْنَ …
إبن أبي شيبة الكوفي، أبو بكر عبد الله بن محمد (متوفاي235 هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج 3، ص 62 و ج 7، ص 414، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ.
وفات عمر بن الخطاب در روايات:
اهل سنت اتفاق دارند كه خليفه دوم توسط ابولؤلؤ به شهادت!!! رسيده است؛ اما مى‌بينيم كه خود آن‌ها در كتاب‌هايشان همواره از كلمه «وفات» در باره عمر استفاده كرده‌اند. آيا اين دليل مى‌شود كه بگوييم كشته شدن عمر به دست ابولؤلؤ دروغ است و عمر اصلاً كشته نشده است؟ اگر كسى كتاب‌هاى اهل سنت را بگردد، شايد بيش از هزاران مورد پيدا كند كه ما به اختصار به چند مورد اشاره مى‌كنيم:
بلاذرى در انساب الأشراف مى‌نويسد:
وخطب فاطمة بنت عمر الخطاب رضي الله تعالى عنه، بعد وفاة عمر، وأصدقها مائة ألف....
البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 2، ص 257.
ويقال كان فتح الري قبل وفاة عمر بسنتين.
الطبري، أبي جعفر محمد بن جرير (متوفاي310)، تاريخ الطبري، ج 2، ص 536، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت.
ولا حجة له في بقاء الصحابة بلا خليفة في مدة التشاور يوم السقيفة وأيام الشورى بعد وفاة عمر رضي الله عنه لأنهم لم يكونوا تاركين لنصب الخليفة.
النووي، أبو زكريا يحيى بن شرف بن مري، شرح النووي على صحيح مسلم، ج 12، ص 205، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، الطبعة الثانية، 1392 هـ.
وروى حماد بن النضر عن محمد بن المنكدر عن عاء عنها نحوه وقال حدثتني بعد وفاة عمر.
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 5، ص 132، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
والصحيح أنه ولد لسنتين مضتا من خلافة عمر فيكون له وقت وفاة عمر ثمان سنين
ابن القيم الجوزيه، محمد بن أبي بكر أيوب الزرعي أبو عبد الله (متوفاي751هـ)، حاشية ابن القيم على سنن أبي داود، ج 13، ص 244، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الثانية، 1415هـ - 1995م.
لأنه ولد يوم موت رسول الله صلى الله عليه وسلم وفطم يوم وفاة أبي بكر وبلغ يوم وفاة عمر بن الخطاب وتزوج يوم مقتل عثمان بن عفان وولد له يوم مقتل علي بن أبي طالب
الصفدي، صلاح الدين خليل بن أيبك (متوفاي764هـ)، الوافي بالوفيات، ج 16، ص 287، تحقيق أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفى، ناشر: دار إحياء التراث - بيروت - 1420هـ- 2000م.
صفدى در اين جا براى رسول خدا صلى الله عليه وآله، ابوبكر و عمر از كلمه «وفات» استفاده كرده است؛ ولى براى امير مؤمنان عليه السلام و عثمان از كلمه «مقتل»!!!. به احتمال زياد ايشان اعتقادى به كشته شدن عمر نداشته است!!!.
ثم دخلت سنة ثلاث وعشرين وفيها وفاة عمر بن الخطاب.
القرشي الدمشقي، إسماعيل بن عمر بن كثير أبو الفداء (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج 7، ص 130، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.
حتى هيثمى در كتابش بابى را با عنوان «باب وفاة عمر رضي الله عنه» قرار داده است.
الهيثمي، علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9، ص 74، ناشر: دار الريان للتراث/‏ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
وفات عثمان در روايات اهل سنت:
عثمان بن عفان، در زمان خلافتش توسط صحابه رسول خدا كشته شد، اهل سنت او را شهيد مى‌دانند؛ اما در عين حال درباره او از كلمه «وفات» استفاده كرده‌اند:
ذكر وفاة عثمان بن عفان رضي الله عنه (47 ق هـ 35هـ).
... أخبرنا إسماعيل بن أحمد قال أخبرنا محمد بن هبة الله الطبري قال أخبرنا أبو الحسين بن بشران قال أخبرنا أبو علي بن صفوان قال حدثنا أبو بكر القرشي قال حدثني الحارث بن محمد التميمي قال حدثني أبو الحسن علي بن محمد القرشي عن سعيد بن مسلم بن بانك عن أبيه أن عثمان بن عفان قال متمثلا يوم دخل عليه فقتل
أرى الموت لا يبقي عزيزا ولم يدع لعاد ملاذا في البلاد
ابن الجوزي، أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاي 597 هـ)، الثبات عند الممات، ج 1ص 101، تحقيق: عبد الله الليثي الأنصاري، ناشر: مؤسسة الكتب الثقافية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1406هـ.
سخاوى از بزرگان اهل سنت در مطلبى در باره امير مؤمنان عليه السلام، عمر بن خطاب و عثمان از كلمه وفات استفاده مى‌كند:
... وبالكاف والجيم أيضا: إلى أن وفاة عمر بن الخطاب كانت فى سنة ثلاث وعشرين، وذلك فى آخر يوم فى ذى الحجة شهيدا.
وبالهاء واللام: إلى أن وفاة عثمان بن عفان كانت فى سنة خمس وثلاثين وذلك فى ذى الحجة أيضا شهيدا.
وباللام والتحتانية: إلى أن وفاة على بن أبى طالب كانت فى سنة أربعين، وذلك فى رمضان شهيدا.
وفات عمر در سال 23 هـ بود كه در آخر ذى الحجه، شهيد شد.
وفات عثمان در سال 35هـ بود كه در ذى الحجة همان سال شهيد شد.
وفات علي بن ابوطالب در سال 40هـ بود كه در رمضان همان سال به شهادت رسيد.
السخاوي، الإمام الحافظ شمس الدين محمد بن عبد الرحمن (متوفاي902هـ)، الغاية في شرح الهداية في علم الرواية، ج 1، ص 315، تحقيق: أبو عائش عبد المنعم إبراهيم، الطبعة: الأولى، ناشر: مكتبة أولاد الشيخ للتراث - 2001م.
ثانياً: اين كه در تقويم‌هاى پيش از سال 1372، به جاى شهادت، وفات آمده باشد، دروغى است آشكار. بلي، پيش از انقلاب اين گونه بوده است.
بر فرض كه چنين باشد، آيا تقويم مى‌تواند ملاك درستى يا نادرستى وقايع و اعتقادات باشد؟
جاى بسى تأسف است كه برخى براى اثبات يا رد مطلبى اعتقادي، به چنين ادله سستى استناد مى‌كنند.
از قديم گفته‌اند كه: « الغريق يتشبّث بكل حشيش؛ كسى كه در حال غرق شدن است به هر خس و خاشاكى چنگ مى‌اندازد ».
با وجود روايات صحيح السند در كتاب‌هاى اهل سنت مبنى بر هجوم ابوبكر و عمر به خانه صديقه شهيده سلام الله عليها، استناد به چنين دلايلى چه ارزشى دارد؟
نتيجه:
اين كه تقويم‌ها به جاى شهادت «وفات» نوشته باشند، دليل بر عدم شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها نمى‌شود؛ چرا كه كلمه «وفات» هم شامل مرگ طبيعي و هم شهادت مي‌شود و حتى در باره امام حسين، امير مؤمنان، حمزه سيد الشهداء، جعفر بن ابوطالب عليهم السلام، عمر بن خطاب و عثمان بن عفان نيز اين واژه به كار برده شده است.
3-هنوز هم پافشاري ميکنم حضرت محمد پيامبر هم شهيد شده اند وبه مرگ طبيعي وفات نيافت شايد بخاطر وحدت زياد مانور نميدهند
خواستي منابع شيعه وسنت برات ميزارم
قسمت دوم علي ع تنها بودند حضرت علي بارها آشکارا حق خود را عنوان کردند همين بس بيعت اجباري وبازور بعد از شش ماه بوده حضرت علي در مسجد گفت هرکس طرفدار من است سرش رابتراشد وفردا قيام ميکنيم فردا 5تن را مشاهده کرد ومنصرف شد حضرت علي شير خدا تنها بود و نميخواست بازور خليفه شود بعد از مرگ دو خليفه شورا اول پيشنهاد خلافت را به اسد الله داد وايشان فرمود من به رسم دو خليفه قبل عمل نميکنم قرآن وپيامبر ملاک خواهند بود بعد از هلاکت عثمان هم با اجبار مردم خليفه شد
همين بس که شما فکر کن اگر تنها با 5 تن قيام ميکرد اگر پيروز ميشد خونهاي بسياري ريخته ميشد واسلام متزلزل ميشد واحتمال حمله بيگانگان زياد بود دوا اگر شهيد ميشد بل کل اسلام ناب محمدي که الان شيعه دارد ومهدي بر جهان حاکم خواهد کرد از بين ميرفت
همين مقايسه اگر بازم لجوج باشيد پيامبر چرا وقتي سميه شهيد شد قيام نکرد مگر ترسو بود يا شير خدا را همراه نداشت
با تشکر ياعلي
66 | محمد | Türkiye - Ankara | ١٢:٢٠ - ٢٩ شهریور ١٣٩٢ |
جناب فنجاني
اولا که از همسر خودتون مثال بزنيد و من و بي ستاره و هيچ شخص ديگري را وارد بحث نکنيد.
ثانيا من که در مورد جناب عايشه نظري ندادم، پس از کجا فهميدين که کسي به جناب عايشه تهمت زده و گفتيد که ما (بي ستاره و محمد) تاييد کرديم؟
ثالثا گفتيد: "اگر پيامبر جانشين انتخاب كرد و ان علي بود.. چرا وقتي ابوبكر جانشين شد.. حضرت علي به حديث غدير استناد نكرد.."
اگر حضرت علي با خليفه اول بيعت ميکرد حق با شما بود. شما فکر ميکنيد حضرت علي درباره حق جانشيني خود هيچ گاه به خلفا اعتراض نکرد؟ پس بهتر است اول منابع خودتان را در اين زمينه بخوانيد و بعد نظر شخصي بدهيد.
رابعا، ما صحابه اي را که با حضرت علي - که هم افضل صحابه است و هم حاکم قانوني جامعه اسلامي - دشمن بوذه و با او جنگ ميکردند، ذشمن خدا و اسلام ميدانيم. شما نظر ديگري داريد، به خودتان مربوط است، حساب شما را که از ما نميگيرند! اگر هم به عقل باشد، هيچ آدم عاقلي، دشمن صحابي بزرگ اسلام يعني حضرت علي را دوست نميدارد هرچند صحابي هم باشد. اصلا مگر ميشود کسي صحابي پيامبر باشد ولي با حضرت علي دشمن باشد؟؟؟
67 | مجيد م علي | | ١٥:٠٠ - ٢٩ شهریور ١٣٩٢ |
الله اکبر
با سلام
جناب ياسر فنجاني ...خواهش ميکنم شما اول برويد تحقيق بکنيد بعد سوال مطرح بکنيد ......
اين براي ما مسئله غير قابل فهمي نيست ...
شما از خودتان بپرسيد ... در جائي از قران امده است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءًا يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ (۳۴)
و برادرم هارون از من زبان‏آورتر است پس او را با من به دستيارى گسيل دار تا مرا تصديق كند زيرا مى‏ترسم مرا تكذيب كنند
قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ ﴿۳۵﴾
فرمود به زودى بازويت را به [وسيله] برادرت نيرومند خواهيم كرد و براى شما هر دو تسلطى قرار خواهيم داد كه با [وجود] آيات ما به شما دست نخواهند يافت‏شما و هر كه شما را پيروى كند چيره خواهيد بود
القصص
و در جاي ديگر در قران کريم امده است :
قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۱۵۰﴾
[هارون ] گفت اى فرزند مادرم اين قوم مرا ناتوان يافتند و چيزى نمانده بود كه مرا بكشند پس مرا دشمن‏شاد مكن و مرا در شمار گروه ستمكاران قرار مده
الأعراف
در يک جا حضرت موسي عليه السلام براي مقابله با فرعون باذن الله سبحان تعالي با هارون عليه السلام برود
در جائي ديگر حضرت هارون عليه السلام در مقابل سامري کوتاه ميايد ...
در اسلام حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم براي مقابله با کفار در بدر احد خندق و خيبر و و و با خود همراه ميکند و بسيار از سران و قهرمانان کفار و يهوديان با ضربات شمشير علي عليه السلام بدرک واصل ميشوند و باقي ماجرا ..
حالا خودت براي خود جواب بده .
1 ) فرعون و لشکريانش قوي تر بودند يا سامري و طرفدارنش ؟؟؟
2 ) سران و جنگجويان کفار بدر , احد ,خندق و يهوديان خيبر قوي تر بودند يا بزکوهي احد و طرفدارنش ؟؟؟
پس برادر عزيز قدري تعقل بکنيد خوب است ..... اگر سکوت براي حفظ قران و اسلام باشد بمراتب از جهاد افضل تر است همانطور که حضرت هارون عليه السلام براي حفظ دين و ترسش از انحراف دين مجبور به سکوت شده بود ..
قدري تعقل لازم است ..
لبيک يا صديق الاکبر علي ابن ابي طالب
لبيک يا فاروغ الاعظم علي ابن ابي طالب
لبيک يا ذوالنورين علي ابن ابي طالب
لبيک يا علي


68 | محمد | Türkiye - Ankara | ٠١:١٠ - ٣٠ شهریور ١٣٩٢ |
آقاي فنجاني
شما چرا هرچيزي را با هم قاطي ميکني؟ ما کي به جناب عايشه تهمت زديم که شما اينطور عصباني شده اي؟ اصلا شما ميداني چه کساني به جناب عايشه تهمت زده اند؟؟
ما ميگوييم نميشود که هم صحابه واقعي را دوست داشت (اکثر صحابه) و هم آنهايي را که به جنگ حضرت علي و امام حسن رفتند، به روي اهل بيت پيامبر شمشير کشيدند و يا در دين اسلام نفاق کردند. نظر خودم را خيلي واضح بيان کردم و فکر نميکنم نياز يه دليل، توجيه يا هيچ چيز ديگري داشته باشد. با اين حساب، چرا افرادي را که با اهل بيت پيامبر دشمني کردند ولو اينکه صحابي بودند، نبايد مذمت شوند؟ آيا عقل و منطق شما اينگونه ميگويد؟
در بين صحابي آدمهاي منافق، رياکار و ضربه زننده به حيثيت اسلام وجود نداشتند؟
به چه دليل همه صحابي را پاک ميدانيد؟
چرا حرف زور ميزنيد؟
69 | ياسر فنجاني | Iran - Urmia | ٢١:٤٩ - ٣٠ شهریور ١٣٩٢ |
لطفا ..جواب محمد و مجيد م علي را زود درج كنيد برادرانم.. ممنون از اينكه اين فضا را براي كشف حقيقت برايمان ساخته ايد
70 | ياسر فنجاني | | ٢١:٥٤ - ٣٠ شهریور ١٣٩٢ |
ببخشيد من اين احاديث را ديدم از احمد بن حنبل ..در مورد عايشه/// روايت توسط شما كاملا قيچي شده است.. منصف باشيد

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ گويا جنابعالي قصد نداريد منطقي بحث كنيد! استثناءاً اين نظر شما را جواب مي دهيم تا اگر از افراد ديگري خط مي گيريد بطلان حرفشان برايتان واضح شود. ولي اگر دوباره چنين ادعاهاي بدون دليل و مدرك كرده و دنبال سياه نمايي و مغالطه و انحراف بحث باشيد از درج اينگونه نظراتتان صرف نظر خواهيم كرد.

هر دو روايت در كتاب سنن دارمي و احمد بن حنبل بدون كم و زياد به همين صورت آمده است دوستان عزيز هم مي توانند به راحتي بوسيله نرم افزار «الجامع الكبير» كه خود اهل سنت آن را توليد كرده اند اين روايت را جستجو كرده و ببينند. اگر هنوز هم بر سخن خود اصرار داريد ادامه آن را كه خيال مي كنيد ما قيچي كرده ايم را با سند كتاب ذكر كنيد.

روايت عايشه در كتاب «مسند الصحابة في الكتب التسعة» هم از سنن دارمي نقل شده است و روايت ابو ايوب غير از مسند احمد در كتب ديگر هم آمده است مانند:

1. المستدرك على الصحيحين ، محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ ، ج 4 ، ص 560، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا

وي بعد از نقل اين روايت مي گويد: «هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه ؛ سند اين روايت صحيح مي باشد ولي مسلم و بخاري آن را نقل نكرده اند.»

2. تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل ، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي الوفاة: 571 ، ج 57 ، ص 249، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1995 ، تحقيق : محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري

3. مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، علي بن أبي بكر الهيثمي الوفاة: 807 ، ج 5 ، ص 245، دار النشر : دار الريان للتراث/‏دار الكتاب العربي - القاهرة , بيروت - 1407

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
71 | محمد | | ١٣:١٤ - ٣١ شهریور ١٣٩٢ |
آقاي فنجاني
نظر شما درباره افرادي مثل معاويه، طلحه، زبير،...و کساني که به روي اهل بيت پيامبر (حضرت علي و حسن) شمشير کشيدند و دشمن آنها بودند، چيست؟
جواب شما برايم خيلي مهم است.
1 |محمد عمر علی|Iran - Bandar Abbas |١٦:٥٥ - ٢٦ مرداد ١٣٩٥ |
0
 
0
آقا محمد محترم این یعنی دروغ یعنی تحریف تاریخ . دروغی بیش نیست هیچ موقع صحابه نه با خودشان و نه حتی با اهل بیت دشمنی و شمشیر کشی نداشتن این دروغ ساخته ذهن کور دلان و دشمنان اصحاب رسول هست والسلام
پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
اولا: شما که ادعا دارد بین صحابه دشمنی نبوده و اگر چیزی نقل شده تحریف و یا دروغ است مگر روایت: «فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا» در صحیح مسلم نیست که نشان می دهد صحابه بینشان اختلاف و دشمنی بوده و همدیگر را دروغگو ، خائن و فریبکار می دانستند؟ یعنی طبق نظر شما این روایت که در معتبرترین کتاب شما آمده است دروغ است؟!!!
ثانیا: این چه دوستی صحابه با اهل بیت بود که به خانه دختر رسول خدا (ص) ریخته و آنها را تهدید به قتل کرده و فرزندش را سقط کردند این چه نوع دوستی است؟!!!
ثالثا: مگر عایشه، طلحه و زبیر از اصحاب نبودند که بر علیه امام زمانشان قیام کرده و جنگ جمل را راه انداختند!!
قَالَ: لَمَّا دَنَا عَلِى وَأَصْحَابُهُ مِنْ طَلْحَةَ وَالزُّبَيْرِ، وَدَنَتِ الصُّفُوفُ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ، خَرَجَ عَلِى وَهُوَ عَلَى بَغْلَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَنَادَى: ادْعُوا لِى الزُّبَيْرَ بْنَ الْعَوَّامِ، فَإِنِّى عَلِى، فَدُعِى لَهُ الزُّبَيْرُ، فَأَقْبَلَ حَتَّى اخْتَلَفَتْ أَعْنَاقُ دَوَابِّهِمَا، فَقَالَ عَلِيٌّ: يَا زُبَيْرُ، نَشَدْتُكَ بِاللَّهِ أَتَذْكُرُ يَوْمَ مَرَّ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَنَحْنُ فِى
، هنگامى كه حضرت على عليه السّلام و يارانش به طلحه و زبير نزديك شدند و صف‌هاى جنگ آراسته شد، على عليه السّلام در حالى كه بر استر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله سوار بود فرياد زد: زبير را به حضورم بخوانيد. وقتى زبير آمد، على عليه السّلام فرمود: اى زبير! تو را به خدا سوگند مى‏دهم، آيا آن روز را به ياد دارى كه من و تو در فلان مكان
دلائل النبوة، ج 6، ص415،
وقال الزهرى : لما سارت عائشة ومعها طلحة والزبير، رضى الله عنهم، فى سبع مائة من قريش كانت تنزل كلّ منزل فتسأل عنه حتى نبحتها كلاب الحوأب فقالت : ردونى، لا حاجة لى فى مسيرى هذا، فقد كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، نهانى فقال : كيف أنت يا حميراء لو
زهرى گفته: وقتى عائشه، طلحه و زبير به همراه هفتصد نفر از قريش حركت كردند، عائشه به هر منزلى كه مى‌رسيد نامش را سؤال مى‌كرد، تا اين كه سگان حوأب بر او پارس كردند؛ پس
البيهقي، ج 1، ص43
حال آیا واقعا اینها دروغ و ساحته ذهن کوردلان است!!!
موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
72 | محمد | Türkiye - Eskişehir | ١١:٤٧ - ٠٣ مهر ١٣٩٢ |
آقاي فنجاني چرا پاسخم را نميدهي؟ نکنه سوال سختي پرسيدم؟
73 | ياسر فنجاني | Iran - Urmia | ٢٤:٤٣ - ٠٤ مهر ١٣٩٢ |
آقا محمد برادر من جواب شما را دادم.. و يقين دارم كه اشكالي پيش آمده كه درج نشده.. اميدوارم كه درج بشه .. چون نيم ساعت فقط نوشتم.. خلاصه اش را به شما ميگم.. اينكه شما طلحه و زبير و معاويه را قبول نداريد نظر شخصي شماست.. اما خدا در قرآن آيه ي 100 سوره ي توبه از سابقون و الاولون ... مهاجرون و انصار .. اعلام رضايت نموده. . شما انتقادي از قرآن داريد.. ميتوانيد به دفتر مرجع تقليد تماس بگيريد.. يا با شبكه ي ولايت تماس بگيريد و يا با علماي اهل سنت در تماس باسيد تا از انتقادتان پذيرايي شود...
از ديگر مذاهب منسب به اسلام ( سلفي و وهابي و ... ) اعلان برائت نموده و با آنها اعلام جنگ ميكنيم تا سنت رسول الله . و اهداف علي و ديگر اصحاب بزرگوار را دوباره زنده كنيم .. تا شعار لا اله ال الله دوباره زنده شود .. و قتل و كشتار كه در بين ما مسلمانان زياده .. كم شود.. به مقدسات همديگه توهين نكنيم.. و بگوييم ( اللهم يا مصرف القلوب صرف قلوبنا علي طاعتك).. و بگيم خداوندا كساني كه در راه پيشبرد اهداف اسلام تلاش نمودند آنها را به جايگاه شايسته برسان. . و كساني كه به اسلام ضربه زدند آنها را به جهنم بينداز..(حالا چه عمر باشه چه طلحه و يا هر كس. ) . لطفا بدرجيد.... . آخروا دعوانا و الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي نبينا محد و علي آله و اهل بيته و و صحابه اجمعين.. بدرود
74 | ياسر فنجاني | Iran - Urmia | ٢٤:٥٤ - ٠٤ مهر ١٣٩٢ |
فقط يك سوال دارم.. نظر شما در مورد آقاي خدمتي در شبكه ي كلمه چيه ..؟ اونايي ديگه كه هيچ... آقاي هاشمي كه يكبار گفت : ارتش آزاد مجاهد في سبيل الله هستند.. در حالي كه همين مجاهدان ( به يكي از روستاهاي سوريه رفته و بچه ها و پيرمردان را سربريده . و الله اكبر ميگويند. . اين شد جهاد..؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ الله اكبر.. ............ ( باي ذنب قتلت))))))))))))))))))) .. و دوباره يكي از كارشناسان گفت : نبايد كسي رو لعنت كرد چون خدا در قرآن شيطان هم لعنت نكرده.. در حالي كه خدا شيطان رو به طور صريح لعنت نموده و به ما دستور داه .. همان طور كه دشمن ماست ما نيز دشمنش باشيم... اما در مورد خدمتي ايشون نه اهانت ميكنن و نه فش .. و به سولات مردم در مورد فقه و زندگي جواب ميدن.. نظر شما در مورد اين شخص چيست..؟ آيا ايشون هم مثل بقيه هست..؟

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ مگر ايشان نبود كه استمنا براي رفع شهوت را جايز دانست يا شركت در انتخابات را حرام دانست يا درمورد نامگذاري به «آتنا» آن سخن مسخره را گفت و ... مي توانيد به سايت «آپارات» برويد تا برخي از كليپهاي مربوط به او را ببينيد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
75 | محمد | Türkiye - Ankara | ٠٣:٣٤ - ٠٥ مهر ١٣٩٢ |
آقاي فنجاني
1- آيه شريفه که گفتيد، دقيقا اشاره به کلمه "السابقون" از مهاجرين و انصار کرده است. معني اين کلمه يعني "سبقت گيرندگان، پيشگامان {در اسلام}". کجاي آيه، اين صفت را به کل مهاجرين و انصار و تابعين نسبت داده تا همگي مشمول رضايت الهي شوند؟
2- درست پس از اين آيه، خداوند از "منافقين مدينه" نام ميبرد. احتمالا اطلاع داريد که "منافق" کسي است که به ظاهر، با پيامبر است و در باطن، با ايشان دشمني ميکند. شما که نميخواهيد بگوييد که اين مسلمان نماها، اشخاصي غير از ياران پيامبر بودند و براي خودشان مستقل بودند و هيچ ارتباطي با ايشان نداشتند؟ آنها بايستي قاعدتا جزو مهاجرين يا انصار و مسلمان بوده باشند، با پيامبر مراوده داشته باشند تا بشود گفت منافق هستند يا خير. معني ندارد کسي با پيامبر هيچ ارتباطي نداشته باشد و بعد مثل افراد منافق رفتار کند. تکليف اين افراد چه ميشود؟ بهشت؟؟؟
3- خداوند خود وعده داده که عذاب يا پاداش هر ذره اي از خير و شر را خواهيم ديد. آيا نفاق ها، خطاها و گناهان مهاجرين و انصار و تابعين آنها بدون عقوبت مانده و همه آنها به بهشت مي روند؟ (آدم چقدر ميتواند خوش شانس باشد!!!!)
4- خداوند فرموده هر شخصي به ناحق شخصي را بکشد، گويا کل انسانها را کشته است و اين گناهي بسيار سنگين است. حال خداوند چگونه قاتلين صحابه اي چون عمار ياسر، حجر بن عدي...را که آنها نيز از صحابي بودند، به بهشت وارد ميکند؟ خون يک آدم حق الناس نيست؟
5- معاويه، طلحه، زبير،...بر خليفه وقت جامعه اسلامي شوريدند و باعث کشته شدن هزاران مسلمان شدند. آيا نميدانستند که خروج بر حاکم اسلامي باعث خروج از دين ميشود؟ تکليف خونهايي که از سپاه حضرت علي ريختند، چه ميشود؟ مگر پيامبر در غدير خم نفرمودند: خدايا با دوستان علي دوست، و با دشمنانش دشمن باش؟ معاويه، طلحه، زبير،... دشمنان حضرت علي بودند پس در نتيجه، بايد دشمن خدا باشند. خدا چگونه دشمنش را وارد بهشت خواهد کرد؟
بجاي طعنه زدن، برويد کمي تعقل کنيد.
در ضمن کارکنان شبکه کلمه فعلا در قواره اي نيستند که درباره شان نظر داد.
76 | ياسر فنجاني | | ١٨:٣٢ - ٠٥ مهر ١٣٩٢ |
سلام عليكم.. اي شيعيان و سنيان بياييد اين اختلافها رو كنار بذاريم .. همه ي ما يك خدا را ميپرستيم و يك قرآن و پيامبر ما محمد فرستاده ي اوست.. با اين اختلافهايي كه من ميبينم.. واقعا خود به خود اشك ميريزم.. چون اين ديني كه به زحمت به ما رسيده .. اينجا تو اين محوطه داريم به مقدسات همديگه توهين ميكنيم... و اهداف اسلامي و نبوي را پايمال ميكنيم.. بياييد به جاي اين اختلافها به همديگه احترام بذاريم.. و. راهي پيدا كنيم كه دشمن (وهابيها و سلفيها و ...) را نابود كنيم.. به خدا اين كارهاي ما بهانه دست اينا ميده كه موجب تفرقه بشه.. . كاش ما يكم انصاف داشتيم .. مگر امام خميني رحمه الله نفرمودند: بين سني و شيعه فرقي نيست.. اين اختلافها چيه آخه..؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تو رو خدا بهانه دست دشمن ندين .. اينا دارن با اين كاراشون ما رو به جون هم ميندازن(هر چند از قرآن بگن) خوارجها حافظ قرآن بودند.. اما با علي اسد الله غالب و ديگر صحابه رضي الله عنهم اجمعين.. دشمن بودند.. چرا نبايد از اينا پند بگيريم.. مگر اسلام به ما مژده بهشت نداده .. به خدا اين راه بهشت نيست.. داريد راه دشمن رو باز ميكنيد .. انصاف نيست.. (قل هل يستوي الذين يعلمون و الذين لا يعلمون انما يتذكر اولو الالباب.. لطفا بدرجيد ... اگر دين نداريد آزاده باشيد ) سخني از اهل بيت گرامي.
77 | ياسر فنجاني | | ١٨:٤٧ - ٠٥ مهر ١٣٩٢ |
بياييد در مورد فقه بحث كنيم .. اينجوري فايده اي نداريد .. اون ميگه عمر .. اون يكي ميگه علي.. )فقط بگيد الله ظالمان در طول تاريخ اسلام و و معاصر را نابود كند و جهنم را نصيبش كند حالا عمر ظالم باشه يا نباشه ..بياييد با همديگه همكاري كنيم تا زناكاران و رياكاران را اصلاح كنيم.. و خواهران را به حجاب دعوت كنيم و كاري كنيم برادران را به سوي اخلاص دعوت كنيم.. . اين راه دعوت و راه هدايت و كاميابي و سربلندي و سعادت است.. . به طور نيكو با همديگه بحث و جدل كنيم.. . تو رو خدا راس نميگم.. اينجوري فايده اي نداره بخدا.. . . . آقا محمد تو بگو علي و حسين .. يكي ديگه بياد بگه ابوبكر و عمر .. چه چيزي نصيبتان ميشود.. به جاي اين حرفا بايد راه و روش علي را پياده كرد..(( اللهم استر عوراتنا و امن روعاتنا)) خداوندا آبروي ما را حفظ بفرما و ترس ما را به امن مبدل بگردان..آمين.. لطفا بدرجيد
78 | bisetareh | | ١٧:١٧ - ٠٦ مهر ١٣٩٢ |
آقاي فنجاني
چطور ميشود فقط گفت يک خدا ويک کتاب آسماني و يک پيامبر درست ولي بقيه اش از اولش مهمتراست وبي تفاوتي مارادچار آتش جهنم ميکند
خداوند باجديت به حضرت محمد واقعه غدير خم را مي فرمايد بگو
(الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ).
و سپس ميگويد:" امروز دين و آئين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آئين شما پذيرفتم". تفسير نمونه، ج‏4، ص: 263
(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً).
روز اكمال دين كدام روز است
واگر پيامبر چنين چيزي را اعلام نميکردند دين کامل نبود اعلام ولايت حضرت علي بارها حتي در اولين جلسه دعوت اعلام شده ولي اين اعلام براي همگان ميباشد توهمين سايت ثابت شده منظور جانشيني حضرت علي بوده جاي بحث ندارد پس دين با جانشيني حضرت علي مي باشد وقبول نداشتن آن ديني ابتر مي باشد
پس اسلام بي علي اسلام نيست
دوم شما علي را خليفه چهارم ميدانيد ولي ما کلا ابوبکر وعمر وعثمان را بلکل فاسد خاين غاصب ومابون ميدانيم
اگر قرار به وحدت هم باشد خدا ومحمد وقرآنمان يکي است ولي قبول کن دين ابتري داريد ودين ما کامل ميباشد
پس نگو علي را يکي قبول نداره يکي عمر . علي ستون دين وکامل کننده دين است
ياعلي
79 | ياسر فنجاني | Iran - Urmia | ١٩:٢٨ - ٠٦ مهر ١٣٩٢ |
آقاي محمد : يعني شما ميگيد 1ونيم ميليارد مسلمان دروغ ميگن كه طلحه و زبير و معاويه : از سابقون و اولون و مهاجرون بودند... !!!!!!!!!!!!! ثانيا مگر حرفم اشكالي داره ؟ من ميگم بياييد بگيم كه (خداوند ظالمان و دشمنان علي و اسلام را به جهنم بيندازد) اين حرف شامل همه ي ظالمان ميشه ..حالا ظالم چه 3تا خليفه باشند چه نباشند .. ميگم به اشخاص توهين نكنيم .. ظالمان را مورد لعنت قرار دهيم .. فكر كنم اين اشكالي نداشته باشه .. (خداوندا ظالمان و دشمنان علي و فاطمه را لعنت كند)... . اون جرياني كه شما گفتيد معاويه و طلحه و زبير دشمن علي نبودند بلكه با وساطت دشمن به همديگر اختلاف داشتند .. شما ميدانيد در يك خانواده هم اختلاف بين برادران هم ايجاد ميشود .. بخدا حتي ديدم كه برادر زده برادر ديگه را كشته ( به هر حال من ميگم شخص خاصي را مورد لعنت قرار ندهيد.. فقط ظالمان را مورد لعن قرار دهيد .. و اگر شما زياد به لعن و نفرين علاقه داريد نشان از شخصيت شماست .. شما نميتوانيد در نهج البلاغه پيدا كنيد كه علي دستور به لعن و نفرين داده باشد .. و اينكه شما در مورد كارشناسان كلمه عرض نموديد بايد بگم (به شما ربطي نداره) سوالي بود كه از عزيزان و دست اندر كاران كردم.. موفق باشيد .. و اما برادرم .. آقاي بيستاره شما با چه سند و مدركي ميگوييد اسلامه بي علي اسلام نيست .. آيا حرف خطرناكي نزديد . . از شما تقاضايي دارم به خدا قسم اگر شما در نهج البلاغه از علي ثابت كنيد كه فرموده باشد اسلامه بي من اسلام نيست .. من به عقيده شما بر ميگردم.. كاش شما فقط براي يكبار كتاب نهج البلاغه را مطالعه ميكرديد .. و ميدانستيد كه حتي علي فرموده من به خلافت رغبتي نداشتم .. خطبه ي 205 نهج البلاغه (به خدا سوگند من به خلافت رغبتي نداشتم) و در جاهاي ديگر خودش را بشري ساده معرفي كرده .. ولي شما به زور در ايشان غلو ميكنيد ... اگر شما اسلام بي علي را اسلام نميپنداريد پس چرا اين مسئله ي انقد مهمي را كه مسئله ي اسلام و دين است خداوند چرا حتي يك نيم آيه ي صريح و يا نام علي را در قرآن نياورده است .. ؟؟؟ خداوند در قرآن ميفرمايد (قل انما بشر مثلكم و ....) به پيامبرش ميگويد بگو من بشري مثل شمام و فقط وحي به من ميرسه .. اما شما علي را كه اسمش در قرآن نيست رو داريد به زور در آن غلو ميفرمايد .. كه خود حضرت علي در نهج البلاغه ميفرمايد .. دوستدار افراطي در مورد من هلاك خواهد شد .. پس عاقل باش.. تابع راه علي باش .. راه علي چيست ...؟ قرآن و نهج البلاغه بخوان و از خود و چيزي كه بدان علم نداري پيروي مكن..
80 | ياسر فنجاني | Iran - Urmia | ١٩:٣٦ - ٠٦ مهر ١٣٩٢ |
آقاي بيستاره تا جايي كه ما ميدانيم (علي ستون دين نيست )) بلكه اين راه و روشش است كه ستون دين است .. و اين نماز است كه بنا به فرموده ي پيامبر(اصلاه عماد الدين )) خواهشا در مورد علي افراط و غلو نكنيد .. و علي بشري مثل من و شماست ولي در دين عملكرد چشمگيري دارد .. (قل انما انا بشر مثلكم ) خداوند به پيامبرش ميگويد بگو من بشري مثل شما هستم .. و يا در جايي ديگر ميفرمايد (ليس لك من الامر ) هيچ امري در دست تو نيست.. اگر شما ميگيد علي از پيامبر بالاتر بود كه اين مسئله ي جداگانه اي است .. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اما وقتي پيامبر بشري مثل من و شماست مسلما علي هم همينطور لطفا بدرج
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها