2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
آيا آيه اي در قرآن كريم در باره جواز توسل به مردگان وجود دارد؟
کد مطلب: ٤٩٧١ تاریخ انتشار: ١٣ ارديبهشت ١٣٩٤ تعداد بازدید: 142842
پرسش و پاسخ » عقائد شيعه
آيا آيه اي در قرآن كريم در باره جواز توسل به مردگان وجود دارد؟

سؤال كننده : منصور افتخاري

توضيح سؤال:

در مبحث توسل در فهرست پرسش هاي شيعه متوسل شدن برادران يوسف به حضرت يعقوب و توسل به شخص پيامبر اسلام هر دو مورد به استناد قرآن در زماني اتفاق افتاده كه آن پيامبران حيات ظاهري داشتند و هنوز رحلت نكرده بودند ؛ لذا به دنبال آيه اي مي گردم كه توسل به مرده در آن به نوعي مطرح شده باشد .

لطفا پاسخ دهيد.

پاسخ اول:

آيه 64 سوره نساء، شامل توسل بعد از رحلت پيامبر (ص) نيز مي شود:

آيه ذيل يكي از آياتي است كه در باره توسل به رسول خدا صلي الله عليه وآله وارد شده وعلماي شيعه واهل سنت به آن استناد كرده اند:

وَلَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحيماً

اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت.

رفتن به نزد رسول خدا صلي الله عليه وآله براي طلب بخشايش در اين آيه عام است ؛ شامل حيات ايشان و بعد از مرگ ظاهري مي شود .

علماي اهل تسنن در مورد اين آيه كلمات بسيار جالبي دارند. نووي در بحث زيارت رسول خدا صلي الله عليه وآله مي نويسد:

ثم يرجع إلي موقفه الأول قبالة وجه رسول الله صلي الله عليه وسلم ويتوسل به في حق نفسه ويستشفع به إلي ربه سبحانه وتعالي ومن أحسن ما يقول ما حكاه الماوردي والقاضي أبو الطيب وسائر أصحابنا عن العتبي مستحسنين له قال ( كنت جالسا عند قبر رسول الله صلي الله عليه وسلم فجاء أعرابي فقال السلام عليك يا رسول الله سمعت الله يقول ( ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلي ربي ثم أنشأ يقول

يا خير من دفنت بالقاع أعظمه فطاب من طيبهن القاع والاكم

نفسي الفداء لقبر أنت ساكنه فيه العفاف وفيه الجود والكرم

ثم انصرف فحملتني عيناي فرأيت النبي صلي الله عليه وسلم في النوم فقال يا عتبي الحق الاعرابي فبشره بان الله تعالي قد غفر له )

سپس به جايگاه اوليه در مقابل صورت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم باز گشته وبه وي توسل كند در حق خودش و از وي طلب شفاعت در نزد خدا بنمايد.

از بهترين كلمات آنچه است كه ماوردي وقاضي ابو الطيب وديگر اصحاب ما از عتبي نقل كرده وآن را نيكو شمرده اندكه گفت : نزد قبر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بودم كه بيابانگردي آمد وگفت سلام بر تو اي رسول خدا . از خداوند شنيدم( كلام خدا در قرآن) كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت . ومن به نزد تو آمدم واز گناه خود طلب بخشش كرده و تو را شفيع نزد پروردگارم قرار مي دهم .سپس اين شعر را خواند كه

اي بهترين كسي كه دربهترين جايگاه دفن شده است كه ازبوي خوش آنجاهمه جابوي خوش گرفته است .

جانم فداي قبري كه تو ساكن آن هستي كه در آن اسوه كامل در عفت وجود وكرم مدفون است

سپس بازگشت . پس چشمانم سنگين شده در خواب رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را ديدم پس فرمودند كه اي عتبي به سراغ اعرابي برو و به او بشارت بده كه خداوند گناهان او را آمرزيد.

المجموع - محيي الدين النووي - ج 8 - ص 274

دمياطي نيز مي نويسد:

ثم بعد زيارة الشيخين يذهب للسلام علي السيدة فاطمة رضي الله عنها في بيتها الذي داخل المقصورة للقول بأنها مدفونة هناك ، والراجح أنها في البقيع فيقول : السلام عليك يا بنت المصطفي ... ويتوسل بها إلي أبيها ( ص ) . ثم يرجع إلي موقفه الأول قبالة وجهه الشريف ، فيقول : الحمد لله رب العالمين . اللهم صل علي سيدنا محمد ، وعلي آل سيدنا محمد . السلام عليك يا سيدي يا رسول الله . إن الله تعالي أنزل عليك كتابا صادقا ، قال فيه : (ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما) وقد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلي ربي .

بعد از زيارت ابو بكر و عمر براي سلام به فاطمه زهرا به بيت وي كه در داخل ضريح است مي روي چون بنا بر قولي در آنجا مدفون است ولي قول برتر آن است كه در بقيع دفن است .پس مي گويي سلام بر تو اي دختر رسول برگزيده ...پس به وسيله وي بر پدرش توسل مي جويي سپس به همان جاي اول & در روبروي صورت شريف- بازگشته مي گويي الحمد لله رب العالمين خدايا بر سرور ما محمد وبر آل وي درود فرست . سلام بر تو اي رسول خدا. خداوند به درستي بر تو كتاب خود را نازل كرد كه در آن گفت :

كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت (آيه 64 نساء) پس من به نزد تو آمده ام در حاليكه از گناهانم طلب بخشايش مي كنم واز تو طلب شفاعت به نزد خداوند مي كنم .

إعانة الطالبين - البكري الدمياطي - ج 2 - ص 357

ثم تأتي القبر فتولي ظهرك القبلة وتستقبل وسطه وتقول السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته ... اللهم انك قلت وقولك الحق ( ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد اتيتك مستغفرا من ذنوبي ، مستشفعا بك إلي ربي ... ثم يتقدم قليلا ويقول السلام عليك يا أبا بكر.

سپس به نزد قبر رفته پس پشت خود را به سمت قبله مي كني ورو به سمت قبر ومي گويي سلام بر تو اي پيغمبر ورحمت خدا و بركات وي ....خداوندا تو گفته اي وكلامت درست است كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت (آيه 64 نساء).بدرستيكه من به نزد تو آمده ام در حاليكه از گناهانم طلب بخشايش مي كنم و از تو مي خواهم كه در نزد پروردگارم شفيع من باشي ...سپس كمي جلوتر رفته ومي گويي سلام بر تو اي ابو بكر ...

المغني - عبد الله بن قدامه - ج 3 - ص 590 - 591

همانطور كه مطرح شد حتي اهل سنت از اين آيه چنين فهميده اند كه مي توان از رسول خدا چه در حال حيات ظاهري و چه بعد از آن طلب شفاعت نمود .

پاسخ دوم:

انبيا وشهدا زنده هستند:

پاسخ شما را به نحو ديگري بيان مي كنيم : آيا انبياي الهي مرده اند؟ وآيا ائمه ما مرده اند ؟

به اعتقاد شيعه واهل سنت، انبياء الهي زنده هستند و شهدا نيز طبق آيه قرآن زنده هستند، پس توسل به آنها توسل به يك انسان زنده است نه توسل به مرده.

آلوسي در باره حيات انبياء عليهم السلام مي نويسد:

أما حياة الأنبياء عليهم الصلاة والسلام الحياة البرزخية التي هي فوق حياة الشهداء الذين قال الله تعالي فيهم بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ فأمر ثابت بالأحاديث الصحيحة.

حيات انبيا عليهم السلام حياتي است برزخي وبرتر از حيات شهداست كه خداوند متعال در مورد ايشان فرموده است كه ايشان زنده اند نزد پرورگارشان روزي داده مي شوند . پس اين امر مطلبي ثابت شده با روايات صحيح است

الآيات البينات في عدم سماع الأموات ج1/ص39 للآلوسي النعمان بن محمود

ومن ثم قال الإمام السبكي حياة الأنبياء والشهداء كحياتهم في الدنيا

به همين دليل امام سبكي گفته است كه حيات انبيا و شهدا مانند زندگيشان در دنياست.

السيرة الحلبية ج2/ص432

ائمه ما نيز همگي شهيد هستند و طبق آيه 169 سوره آل عمران :

ولاتَحسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أموَاتَا بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ

كساني را كه در راه خدا كشته شدند مرده مپنداريد بلكه ايشان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند .

شارح صحيح بخاري مي نويسد:

أحدها أن الأنبياء أفضل من الشهداء والشهداء أحياء عند ربهم فكذلك الأنبياء.

يكي از مطالبي كه در مورد زندگي انبيا بعد از مرگ گفته شده است اين است كه انبيا برتر از شهدا هستند و شهدا نزد پروردگارشان زنده اند پس انبيا نيز همينطور.

فتح الباري ج6/ص487

همانطور كه گفته شد اهل تسنن اعتقاد دارند كه انبيا بعد از مرگ ظاهري در واقع زنده اند .

در منابع اهل سنت نيز رواياتي وجود دارد كه حيات برزخي انبياء را ثابت مي كند. از جمله در صحيح مسلم نقل شده است كه رسول خدا فرمود: در شب معراج موسي را ديدم كه در قبرش نماز مي خواند:

حَدَّثَنَا هَدَّابُ بْنُ خَالِدٍ وَشَيْبَانُ بْنُ فَرُّوخَ قَالَا حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ عَنْ ثَابِتٍ الْبُنَانِيِّ وَسُلَيْمَانَ التَّيْمِيِّ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَتَيْتُ وَفِي رِوَايَةِ هَدَّابٍ مَرَرْتُ عَلَي مُوسَي لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عِنْدَ الْكَثِيبِ الْأَحْمَرِ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي قَبْرِهِ

رسول خدا فرمودند كه رفتم يا گذشتم بر موسي در شبي كه من را به آسمان بردند - در كنار جايي كه خاك سرخ زيادي جمع شده بود- واو ايستاده بود و در قبرش نماز مي خواند.

صحيح مسلم ج4/ص1845 كتاب الفضائل باب من فضائل موسي عليه السلام

در اين زمينه همانطور كه نمونه اي از آن نقل شد روايات زيادي حتي در صحيح بخاري ومسلم موجود است وبيهقي عالم مشهور اهل تسنن بعضي از آنها را در كتاب حياة الأنبياء بعد وفاتهم «زندگي پيامبران بعد از مرگ ايشان» جمع آوري نموده است .

وچون در قرآن تصريح به جواز توسل به زندگان شده است پس توسل به ائمه وانبيا بعد از رحلت ايشان جايز است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
121 | bisetareh | | ١٣:٣٧ - ١٣ مهر ١٣٩٢ |
ياسر فنجاني کامنت گذاشتم برات هنوز تاييد نشده در باره ياعلي به اندازه کافي در سطح بالا بحث شده حالا که خودتون را به لجاجت وسرسختي ميزني
در سطح پايين که بچه مدرسه اي هم بتونه بفهمه برات ميگم
دانش آموزي گفت: چرا شما مي گوييد يا علي. چرا يا الله نمي گوييد؟
گفتم: مگر نشنيديد وقتي مي خواستم به كلاستان وارد شوم گفتم يا الله. پس ما يا الله هم مي گوييم.
گفت: نه منظورم اين است که چرا علي(ع) را صدا مي زنيد؟
گفتم: چه اشکالي دارد که ما امام علي(ع) را صدا بزنيم؟
گفت: شرک است.
اشاره کردم به دوست کناريش و گفتم: اگر شما اين دوستت را صدا بزني اين شرک است؟
گفت: نه. ولي اين دوستم اينجا حضور دارد.
گفتم: اگر تو يک نفري را صدا بزني که اينجا نيست و غائب است اين شرک به خدا است؟ آيا تو او را شريک خدا قرار دادي؟
گفت: نه.
گفتم: پس چه اشکالي دارد که ما علي(ع) را صدا بزنيم؟
يکي ديگر از دانش آموزان گفت: نه شما از امام علي(ع) و امام رضا(ع) مي خواهيد شما را شفا دهد.
گفتم: آن بحث ديگري است که براي شما توضيح خواهم داد. ولي سوال رفيقت اين بود که چرا حضرت علي(ع) را صدا مي زنيد؟ خواستم بگويم که صدا زدن علي (ع) چه اشکالي دارد؟ ما دوست داريم علي(ع) را صدا بزنيم. پس صدا زدن يک نفر بدون اينکه چيزي از او بخواهيم اشکالي ندارد.
در ادامه از دانش آموزان پرسيدم کدام يک از شما مشهد رفته است؟
يکي از دانش آموزان دست بلند کرد که من رفته ام.
بعد به دانش آموزي كه گفت شما از امام رضا(ع) شفا مي خواهيد گفتم: شما که مشهد نرفته ايد از کجا مي دانيد ما شيعيان از امام رضا(ع) مي خواهيم که ما را شفا دهد.
چند نفرشان با هم گفتند: ما شنيده ايم که شما در حرم مي رويد و از امام رضا مي خواهيد تا شما را شفا دهد.
گفتم: چه اشکالي دارد که ما از امام رضا(ع) بخواهيم که ما را شفا دهد؟
يکي که از بقيه زرنگ تر بود گفت: فقط خدا است که شفا مي دهد.
رو به آن دانش آموز کردم و گفتم: تا حالا مريض شده اي که نياز به دکتر پيدا کني؟
گفت: بله.
گفتم: آيا برايت قرص و دارو هم نوشت؟
گفت: بله.
گفتم: بعد از خوردن آن قرص و دارو مريضي ات از بين رفت يا هنوز مريضي
گفت: نه قرص ها را خوردم و خوب شدم.
گفتم: حالا به سوال من جواب بده. آيا اين قرص ها بودند که تو را شفا دادند يا اين خدا بود که شفايت داد؟
گفت: نه خدا بود که من را شفا داد.
گفتم: اگر خدا تو را شفا داد پس چرا قرص و دارو خوردي؟
گفت: نه ، خدا شفا را در قرص ها گذاشته است.
گفتم: همه ي حرف ما شيعيان همين است تو حرف ما را ثابت کردي.
ديدم تعجب کردند.
گفتم: چطور خداي متعال شفاي مريض ها را در وجود يک قرص کوچک قرار داده، اين خدا نمي تواند همان شفا را به يکي از اوليا خودش مانند امام رضا(ع) بدهد؟
بين دو راه گير كرد. اگر مي گفت: نه خدا نمي تواند، قدرت خدا زير سوال مي رفت و اگر مي گفت چرا مي تواند حرف ما ثابت مي شد.
طينت پاکش حکم کرد که حرف ما را تاييد کند و گفت: چرا خدا مي تواند.
گفتم: همه ي حرف ما شيعيان همين است که خداي متعال به امام رضا(ع) قدرتي داده است که مي تواند مريض ها را شفا بدهد همانطور که اين قدرت را در قرص ها گذاشته است. در واقع خدا است که با اختيار خودش شفا دادن را به امام رضا(ع) داده است. و اين عين توحيد است و شرک نيست.
حالا که تا حدودي براي دانش آموزان جا افتاده بود که حرف ما چي هست از آنها پرسيدم در قرآن دو آيه داريم که يکي از آيات مي گويد: اين خداوند متعال است که جان ها را مي گيرد. و در آيه ي ديگري مي فرمايد: که اين ملک الموت(جناب عزرائيل) است که جان ها را مي گيرد.
سوال کردم از دانش آموزان که بالاخره چه کسي است که جان ها را مي گيرد؟
گفتند: عزرائيل است که به اذن خدا مي گيرد.
گفتم: خب همين حرف ما شيعيان است که مي گويم امام رضا(ع) و ديگر ائمه به اذن خدا قدرت دارند يکسري کارها انجام دهند آيا اين شرک است؟
گفتند: نه
ياعلي گفتيم وعشق آغاز شد
هنوز منتظر جواب سوال هايمان هستيم هر سوالي را پاسخ داديم شبه هاي ما بي پاسخ ماند اصلا کانت هاي مارو نميخوني حرف خودت روميزني نهج البلاغه شما 3 صفحه است که در سرزنش خلفا نيست ماکه بالاي ده خطبه برات گذاشتيم اگر حق جو بودي ميديدي
122 | bisetareh | Iran - Qom | ١٣:٥٠ - ١٣ مهر ١٣٩٢ |
آقاي فنجاني قرآن مفسر ميخواهد درک کل معاني ومفاهيم قرآن کار کسي هست که داناترين انسان برهمه باشد که بجز اهل بيت نيست براي چه پيامبر در روز هاي آخر زندگي دو چيز گرانبها را براي ما ميگذارد ميگويد اگه به اين دو تمسک نجوييد گمراه ميشويد علم ماشيعه از اهل بيت است وشما از شاگردان ناخلف امام صادق
اهل بيت ما تو اون شرايط خفقان وفشار کتبي از خود برجاي گذاشتند پر از اسرار شما از سه خليفه چه کتبي داريد بيشک پس از قرآن که کلام خداست کلام حضرت علي عجيبترين وبليغ ترين گفتار است
کتاب توحيد مفضل هم بيشک چون معجزه اي از امام صادق است
يک کتاب از عمر معرفي کن شايد ازش خوشمون اومد
يکي از دلايلي که شما به گمراهي رفتي را درزير ببين آقاي فنجاني
مرحوم آيه الله العظمى سيد محسن حكيم قدس سره كه مرجع شيعيان و زعيم حوزه علميه نجف بود، در سفرى كه به عربستان داشت ، در جلسه اى با « بن باز » مفتى آن روز آن كشور (كه نابينا بود) مواجه شد.
بن باز، ظاهرا به ديدن آقاى حكيم رفته بود ولى در واقع قصد داشت با ايشان جدال كند و افكار وهابيگرى خود را مطرح نمايد.
در اين جلسه ، بن باز، از آيه الله حكيم پرسيد: شما شيعيان چرا به ظواهر قرآن عمل نمى كنيد؟
آيه الله حكيم در جواب گفتند: اين ديدار جاى چنين صحبت هايى نيست ، بگذاريد به احوالپرسى برگزار شود. بن باز، سماجت كرده و خواستار دريافت جواب شد. آيه الله حكيم ، ناچار به بن باز گفتند: اگر قرار باشد به ظاهر قرآن تكيه كنيم و همان را معيار عمل به آن قرار دهيم ، بايد معتقد شويم كه شما به جهنم خواهيد رفت !
بن باز، با تعجب پرسيد چرا؟ آيه الله حكيم گفتند: چون قرآن مى فرمايد: و من كان فى هذه اعمى فهو فى الاخره اعمى و اضل سبيلا{؛سوره اسراء، آيه 72 ((كسى كه در اين جهان (از ديدن چهره حق ) نابينا باشد، در جهان آخرت هم نابينا و گمراه تر خواهد بود)). و شما كه از دو چشم نابينا هستيد، طبق ظاهر اين آيه بايد در آخرت هم نابينا باشيد و در زمره گمراهان كه اهل جهنمند، قرار بگيريد. بنابراين ظاهر بسيارى از آيات قرآن مقصود نيست !
بن باز گفته بود اگر قرار است حضرت علي چشمهايم را شفا دهد اصلا نمي خواهم اين چشم ها بينا شود . اين قدر بغض اهل بيت در دل اين مفتيان وهابيت هست و ببينيد خدا به چه روز آنها را انداخته .
ياعلي مدد
آقاي فنجاني يعني يک ياعلي ازيک قرص دکتر کمتراست چطور خدا قادر است در قرص شفا بدهد ولي نميتواند بهترين بنده اش را وسيله شفا به اذن خدا قرار دهد
وا مصيبتا به مظلوميت علي ع
وامصيبتا به گمراهي شما
وا مصيبتا که شفا از بهترين ها رو دريغ ميکنيد
پس هيچ سني دکتر نره قرص مصرف نکنه به غير خدا متوصل شده هه هه
123 | شمس الدين جليليان | | ١٤:٣٦ - ١٤ مهر ١٣٩٢ |
با سلام آقايbisetareh با سلام به نظرم آقاي فنجاني فنجان توهماتش خالي شده و ديگر اباطيلي براي گفتن ندارد بايد برود از محضر مولويهايش فنجان سفالينش را پر كند و برگردد . نداشتن پول و هزينه ي اينترنت و ... هه بهانه است عربستان تامينش مي‌كند و ...
124 | bisetareh | | ١٦:١٩ - ١٤ مهر ١٣٩٢ |
باسلام دوست عزيز شمس الدين جليليان
ازقديم اينان از مناظره تفره ميرفتند حالام همينطور بازم صد رحمت به فنجاني بازم جزو هر فرقه اي هست اهل بيت رو قبول داره البته اونجوري که اون قبول داره باعث رستگاريش نخواهدشد بايکي از دوستاش به اسم عمر در همين سايت بحثم شد درباره شهادت حضرت فاطمه بزاش مدرک گذاشتم گفت دروغه فقط از صحاح قبول داشت اندازه دو صفحه براش مدرک گذاشتم بعدش مابون بودن عمر رو براش گذاشتم گفتم يا قبول کن کتبتون صحيح نيست يا به مابون بودن مولاتون شهادت بده چون بزکوهي فرار کرد گفتم نکنه اتفاقي افتاده جواب نداده چند روز ديگه در جاي ديگر کامنت گذاشته بود برا سايت عزيز حرفاتون دروغه براش کامنت گذاشتم از يک بخش فرار کردي دروغات رو جاديگه ميزاري هنوز جواب نداده فکر کنم کوهش بلند بوده بعد فرار هنوز برنگشته جاي ديگه کامنت بزاره
عجب جماعتي هستند مدرک نزاري ميگن مدرک بزار ميزاري ميگن کپي هست
ما با آقاي فنجاني زياد بحث کرديم اگه از اول کامنتهاي من وآقا مصباح ومحمد آقاي عزيز بيجواب ماند وهرچه جوابهاي قانع کننده گذاشتيم بازم حرفاي خودش رو زد خوشمزه ميگفت تو نهج البلاغه بر رد خلفا چيزي وجود نداره بالا بيست تا خطبه گذاشتيم بازم حرفاخودش رو زد خداييش از صيغه حلال محمدص ايراد ميگره موندم باچه رويي وقتي ازدواج ميسار و جهاد نکاح وحد نداشتن لواط روشون ميشه حرف بزنن
ميگه ياعلي کفره
راستي يادمون نره هر سني که دکتر بره به غير خدا متوصل شده کافره
ياعلي
125 | شمس الدين جليليان | | ١٩:٤٤ - ١٤ مهر ١٣٩٢ |
آقاي bisetareh قصد توهين به کسي يا عيب جويي و طعنه به خاطر عيوب و نقايص ظاهري ندارم اما به تصوير اين مفتيان وهابي با دقت نگاه کنيد نفرت از چهره ي نحسشان مي بارد بن باز يا آل الشيخ قبل از آنکه چشم سَرشان کور شده باشد چشم سِرشان کور گرديده و کساني که خداوند پرده ي گمراهي و ضلالت علي سمعهم و علي ابصارهم افکنده باشد بينا نخواهند شد .عداوت اين قوم با علي ريشه در اجداد خبيثشان دارد اينها از نسل بني اميه همان شجره ي ملعونه و از نظر فکري از مکتب آل زياد و حجاج بن يوسف و عمروعاص ملعون هستند و پرورده ي شيرهاي ناپاکي هستند که از سينه هاي هندها و نابغه ها و سميه ها و مرجانه ها ي هر عصر جاري گرديده است . بايد منکر علي و آل علي باشند و شفاي به واسطه ي علي را نخواهند ... .
126 | bisetareh | | ١٣:١٣ - ١٥ مهر ١٣٩٢ |
دوست عزيز ومحب اهلبيت شمس الدين جان درجواب صحبت شما تاييدي فرستادم هنوز تاييد نشده آقاي فنجاني خود رو دوستدار اهل بيت ميدونه ولي يا بقول شما حرفش دروغه يا نميدوني تولي بي تبري معني نداره محب علي بايد بغض دشمنان شير خدا روداشته باشه محب اهل بيت باشي ولي بغض دشمنان اهل بيت رو نداشته باشي پشيزي ارزش نداره
حب علي=بغض دشمنان علي
جمله زيباي آقاي بهجت
اول لعن بعد صلوات
ياعلي
ولي انشالله آگاهانه لعن بکنيم که موجب جسارت به اهل بيت در جواب نشه
لعنت بر دشمنان اهل بيت
لعنت بر غاصبين حق ولايت
لعنت بر قاتلين معصومين
127 | مجيد م علي | | ٢٤:٢٨ - ٢٣ مهر ١٣٩٢ |
الله اکبر
با سلام
جناب bisetareh با اين بلاگ تماس بگيريد .
http://maktabshia.blogfa.com/
يا علي
128 | bisetareh | | ١٤:٠٩ - ٢٥ مهر ١٣٩٢ |
به نام هستي بخش
باسلام
دوست عزيز مجيد م علي
ممنون
ياعلي
129 | انصاري | | ١٠:٣٤ - ٢٥ آبان ١٣٩٢ |
تفسير آيه 13 سوره ممتحنه چيست. آيا به معني نااميد شدن از مردگان نيست

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

در ايه 13 ممتحنه خداوند مي فرمايد: يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَوَلَّوْاْ قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئسُواْ مِنَ الاَْخِرَةِ كَمَا يَئسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصحَْابِ الْقُبُور»« اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! با قومى كه خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستى نكنيد آنان از آخرت مأيوسند همان‏گونه كه كفار مدفون در قبرها مأيوس مى‏ باشند»

اين آيه درباره کفار است که آنها به كلى از نجات در آخرت مايوسند همانگونه كه كافران مدفون در قبرها مايوس مى ‏باشند همچنانکه الوسي نيز همين مطلب را گفته است. روح المعانى ج14 ص 275 لذا آيه ربطي به بحث توسل ندارد تا شما بخواهيد با آن توسل را زير سؤال ببريد

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات


130 | ياسر فنجاني | | ١١:٢٢ - ١٦ آذر ١٣٩٢ |
سلاممگر در اوايل 33 سوره ي احزاب خداوند نميگه يا نسا النبي ودرآخرميگه يطهرکم تطهيرا.پس زنان پيامبر هم معصومهستند چون از اهلبيتن..ديگه از اين آيه واضحتر نديدم.. و به آقاي بيستاره که گفتند فهم قرآن کار من وشما نيست.. بايد عرض کنم مگر خداوند در سوره ي قمر نفرموده ما قرآن را براي فهميدن آسان نازل کرديم .. بهتره مطالعه بفرماييد و يکمي بريد شاگرد آقاي ابوالقاسمي بشيد.. چرا پيامهاي منو پخش نميکنيد نکنه ميترسيد.؟

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

اولا: اگر آيه تطهير شامل زنان پيامبر صلي الله عليه و آله مي شد ، ضماير تغيير پيدا نمي کرد؛ اين تغيير ضمير دليل بر اين است که اين آيه، محتوايي جدا از آيات قبل و بعد خود دارد

ثانيا: بيش از هفتاد حديث از طريق شيعه و اهل سنت در مورد اين آيه وارد شده است که همگي اتفاق دارند اين آيه در حق علي، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام وارد شده است حتي يک روايت از پيامبر اکرم(ص) نداريم که زنان پيامبر را جزء اين آيه و حکم آن بشمارد .حتي هيچ کدام از زنان پيامبرصلي الله عله و آله، ادعا نکردند که ما هم جزء اهل بيت منظور هستم حال شما چرا اين همه دلائل را ناديده گرفته و بر حرف خود پافشاري مي کنيد شايد نشان از تعصب بي مورد شماست؟!

ثالثا:بسياري از بزرگان اهل سنت، اعتراف کرده اند که آيه تطهير،در حق پنج تن آل عبا نازل شده و تاکيد کرده اند بر اينکه زنان پيامبرص،جزو اين اهل بيت مخصوص نيستند. اين حجر هيثمي مي گويد:(إنما يريد الله ليذهب عنکم الرجس أهل البيت ويطهرکم تطهيرا)، أکثر المفسرين على أنها نزلت في علي وفاطمة والحسن والحسين.اکثر مفسرين نظرشان اين است که اين آيه در حق علي،فاطمه،حسن و حسين نازل شده است . الصوائق المحرقه ص199 مکتبه الحقيقه

قسطلاني از بزرگان اهل سنت مي گويد : أن الراجح أنهم من حرمت عليهم الصدقة، کما نص عليه الشافعى، واختاره الجمهور، ويؤيده قوله- صلى الله عليه وسلم- للحسن بن على: «إنا آل محمد لا تحل لنا الصدقة»

قول راجح (بهتر و صحيح ) اين است که منظور از اهل بيت در آيه کساني هستند که صدقه بر آنها حرام است ، همانطوري که شافعي به اين مطلب تصريح کرده و جمهور ( اکثر) علماي اهل سنت نيز اين قول را پذيرفته اند .

مؤيد اين قول و نظر ما کلامي است که پيامبر اکرم صلي الله عليه (وآله) و سلم در آن به حسن بن علي (عليهما السلام ) فرمود : همانا صدقه بر ما آل محمد حلال نيست .

قسطلاني همچنين مي گويد :

الجمهور على أنّهم: على وفاطمة والحسن والحسين. قال: وحجة الجمهور قوله تعالى: عَنْکُمُ، وَيُطَهِّرَکُمْ «2» ب «الميم» ولو کان للنساء خاصة لقال: عنکن.

{ابن عطية مي گويد :} جمهور ( اکثريت ) علماي اهل سنت نظرشان اين است که منظور از اهل بيت در آيه علي و فاطمه و حسن و حسين ( عليهم السلام ) هستند و دليل آنها ضمير( ک ) مي باشد که در واژه هاي عنکم و يطهرکم با ( ميم ) ذکر شده و اگر اين آيه شامل زنان پيامبر مي شد ، مي بايست به جاي واژه عنکم خداوند واژه عنکن را يعني به صورت مؤنث در اين آيه مي آورد. المواهب اللدنيه ج3ص340 و ص361 المکتب الاسلامي

ابن عساکر از ام سلمه رضي الله عنها نقل مي کند: اهل البيت رسول الله و علي و فاطمه والحسن و الحسين(رضي الله عنهم اجمعين) و هذا حديث صحيح و الايه نزلت خاصه في هولا المذکورين. م سلمه گفت اهل بيت، رسول خدا علي و فاطمه و حسن وحسين هستند.

ابن عساکر در ادامه ميگويداين حديث صحيح است و اين آيه{انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس} مختص است به اين افراد که ذکر شد . الاربعين ابن عساکرص 106

ايا اين حرف شما اهانت به فهم اين علماي بزرگ و تراز اول خودتان نيست؟!

جهت اطلاع بيشتر به اين آدرس رجوع کنيد


موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
131 | شمس الدين جليليان | Iran - Sanandaj | ١٨:٤٦ - ١٦ آذر ١٣٩٢ |
آقاي فنجاني کي از شما مي ترسه شما که همه ي براهين بي اساستان با اگر و مگر شروع مي شود عددي نيستيد که کسي از بحث با شما بترسد . فهم فرآن براي همه مقدور است اما نه باطن قرآن . يک جور فهم قرآن همان است که خوارج ديروز و وهابيون امروز دارند . هزاران مفتکي سني در مورد قطع دست سارق و سارقه گفته اند اما فقط عالم آل محمد (ص) حضرت علي بن موسي الرضا (ع) حکم آن را از ساير آيات استخراج کردند و پوزه ي مفتي هاي دربار مامون را با برهان روشن به خاک ماليدند . راستي کدام يک از مفتي هاي شما مي توانسته اند بين آيه ي قطع دست و آيه ي المساجدلله ارتباط ايجاد کند و و قطع دست را منحصر به چهار انگشت بداند و انگشتان شست و کفين را جزو مساجد (محل هاي سجده ) بداند . همين امروز هم فقهاي شما عده اي دست را تا مچ و عده اي تا آرنج و عده اي نيز نا کتف مي دانند ! اگر امام معصوم و راسخ في علم نباشد انتظار داريد افرادي مثل بن باز يا آل شيخ يهودي يا يوسف قرضاوي يا همان عمرالعريفي جهادنکاحي اين آيات را تفسير کنند ؟
132 | bisetareh | Iran - Qom | ٢٤:٣٧ - ١٦ آذر ١٣٩٢ |
آقاي ياسر فنجاني
شما شبهات ما را پاسخ نداديد لازم نميدانم جواب بدهم اما اين سايت از چه چيز شما بترسد به ادامه توضيحات سايت مي افزايم که:
شبهاتي از حوزه علميه شهري سني پرسيدم هيچ جوابي نداشتند وکامنت هاي مرا حذف کردند شمابه سايت حوزه سراوان برو ببين کامنت از من وجود دارد؟
وقتي علماي شما که شما را درس ميدهند نميتوانند شبهات ما را پاسخ دهند از شما چه انتظار؟
بحث معصوميت زنان پيامبر بحث خنده داريست درحالي که عايشه ام امومنين شما ميگويد هيچ آيه اي در شان او نازل نشده شما ميگي عايشه دروغگوست؟وهمچنين سخن شما مخالف آيه قرآن است کسي که معصوم است گناه نميکند که توبه کند بعدش توبه آن دو هيچ جا ثبت نشده
حفصه و عايشه عليه رسول خدا و براي آزار او اتفاق کرده بودند. (1) و ايه نازل شد که "اگر شما [همسران پيامبر] از كار خود توبه كنيد [به نفع شماست‏، زيرا] دلهايتان از حق منحرف گشته‏؛ و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، [كارى از پيش نخواهيد برد] زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح‏، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند" (2)حفصه و عايشه عليه رسول خدا و براي آزار او اتفاق کرده بودند. (1) و ايه نازل شد که "اگر شما [همسران پيامبر] از كار خود توبه كنيد [به نفع شماست‏، زيرا] دلهايتان از حق منحرف گشته‏؛ و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، [كارى از پيش نخواهيد برد] زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح‏، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند" (2)پي نوشت:
(1) صحيح بخاري ج۶ص۶۹
(2) سوره تحريم ايه ۴ و ۵- تفسير الثعلبي ذيل همين ايه و تفسير ابن کثير ج۴ص۶۳۴ و صحيح بخاري ج۳ص۱۶۳.
(3) صحيح بخاري ج۶ص۶۹ و طبقات ابن سعد ج۸ص۵۶
(4) صحيح مسلم ج۴ص۱۸۸
(5) تاريخ الطبري 2/439 و سيره ابن هشام 4/301
(6) صحيح ترمذي 2/200, تاريخ خطيب 7/402, و کنزالعمال 6/159 و 399 – اسدالغابة 4/27
بخش دوم فهم قرآن فهم هرکسي نيست؟
انا انزلناه قرانا عربيا لعلکم تعقلون (يوسف /2). ما اين را فرو فرستاديم خواندني اي عربي، باشد که عقل کنيد و انديشه ورزيد
اصول فهم قرآن
بسياري از آيات اينگونه آغاز مي شود: “اينها آيات آن کتاب واضح است”
در آيه اي چنين مي فرمايد:
وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ
ما اين کتاب را براي تو نازل کرديم تا، همه چيز را آشکار کند، راه راست را نشان دهد، براي کساني که به آن وابسته مي شوند يک هديه و مژده باشد. (نحل 16/89)
واضح بودن قرآن مانند، رزق دادن خداوند است. خداوند متعال چنين مي فرمايد:
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ
خداوند شما را خلق کرد؛ بعد به شما رزق داد. بعد جان شما را مي گيرد و دوباره به شما جان مي دهد. (روم 30/40)
رزق به معني، خوردني، آشاميدني، اقامتگاه، فرزند، باران، علم مي باشد. بعضي چيزهايي که به آن احتياج داريم به صورت اماده مي توانيم بيابيم. اما رسيدن به بخشي از رزق بايد تلاش کرد. براي اينکه لقمه اي نان به سفره آورد چه ناهايي ضايع مي شود!
چه فعاليتهاي گروهي انجام مي شود! خداوند، دانه، آب، خورشيد، خاک، را آفريد، به طور خلاصه همه چيز را براي رزق آفريد. اما بهرمند شدن از آنها کار انسان است.
خداوند چنين مي فرمايد:
إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا
پروردگار تو رزق را براي کسي که کار مي کند و توانش مي رسد پخش مي کند. او درون بندگانش را مي داند و مي بيند. (اسري 17/30)
بهرمند شدن از قرآن مانند دستيابي به رزق مي باشد.
بسياري از آيات واضح بوده و نيازي به توضيح ندارد. اما رسيدن به مفهوم برخي آيات نياز به تلاش دارد.
خداوند آشکار ساختن آيات قرآن را خودش انجام داده و راه رسيدن به اين توضيحات را هم نشان داده.
خداوند چنين مي فرمايد:
لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ. إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآَنَهُ. فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآَنَهُ. ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ.
(اي محمد!) هنگامي که جبرئيل به تو قرآن را اعلام مي کند، با عجله زبان خود را به کار مينداز. جمع آوري و خواندنش کار ماست. وقتي ان را مي خوانيم، آن را تعقيب کن. بعد آشکار ساختن آن کار ماست. ( قيامت، 75/16-19)
در نظر عوام، قرآن کتابيست که در آن مسائل اخلاقي، عبادت وجود دارد. اما آيات در مورد اين مسائل بيش از هزار تا نمي باشد. اين آيات هم در خودشان حکمهاي ديگري را در بر دارند.
چون قرآن تمام مسائل را در بر دراد نمي توان حد و مرزي براي آن قائل شد.
براي متوجه شدن قرآن بايد ارتباط بين آيات را فهميد. اين مانند ارتباط بين ارقام مي باشد. از صفر تا نه، ده رقم وجود دارد. تمام محاسبات با اين ارقام انجام مي شود. انسان به هر اندازه که رابطه بين اين ارقام را بداند مي تواند حساب انجام دهد. برخي به اندازه حساب کردن مسائل روزمره از آن استفاده مي کنند، برخي هم براي محاسبات کامپيوتري و رفتن به فضا و مسائل تکنولوژکي مي توانند از آن استفاده کنند. برخي فقط آن را مي خوانند و توقعاتي در آنها ايجاد مي شود. قرآن به آنها امي مي گويد.
برخي هم به درک و فهم توضيحات آن دست يافته اند. آنان صاحب اطلاعات درستي هستند. برخي هم بين اين دو قرار دارند.
براي مثال: حضرت سليمان، کسي که از کتاب اطلاع داشت، به تخت بلقيس در يک چشم به هم زدن از يمن به قدس آورد.
سليمان زبان پرندگان را بلد بود. به پرندگان، جنها، و انسانها و سپاهي که از آنها تشکيل شده بود پادشاهي مي کرد. بلقيس ملکه صبا، متوجه شد که نمي تواند رد مقابل او بايستد. به همين دليل به سمت قدس راهي شد تا تسليم سليمان شود. او تخت بزرک و با احتشامي داشت. سليمان که از اين قضيه مطلع شد، اطرافيان نزديکش را جمع کرده و به آنها چنين گفت:
قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ. قَالَ عِفْريتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آَتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ. قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آَتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآَهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ.
اي پيشوايان! قبل از اينکه آنها بيايند و تسليم شوند کدام يک از شما مي تواند تخت ملکه را براي من بياورد؟ يکي از جنها به نام افريت گفت: من آن را براي تو تا وقتي که تو از مقامت برخيزي مي آورم. مي تواني به من اطمينان کني. من واقعا قدرت انجام اين کار را دارم. کسي که از آن کتاب مطلع بود هم گفت: من آن را در يک چشم به هم زدن براي تو مي آورم، و آورد. سليمان هنگامي که ديد تخت کنار اوست گفت: اين يک هديه اي از خداوند براي امتحان کردن من است.
بايد شکر کنم يا نمک نشناسي؟ هر کس شکر کند فايده اش را مي بيند. هر که مي خواهد نمک نشناسي کند. خداوند به هيچ کس احتياج ندارد، نيکي او فراوان است. (نمل، 27/38-40)
کتاب کسي که در يک چشم به هم زدن تخت را آورد، تورات بود. در مقام سليمان، که از پيامبران اسرائيل بود، الکتاب= آن کتاب، کتابي جز تورات نمي تواند باشد.
نکتۀ قابل توجه در اينجا اين است که “کسي که کتاب را مي داند” گفته نشده، بلکه گفته شده “کسي که راجع به کتاب اطلاع دارد”. پس مي توان نتيجه گرفت که لازم نيست آن شخص از تمام کتاب مطلع باشد؛ اطلاع از آياتي که در مورد تخصص او مي باشد کافي بوده. اين علم آوردن اشيايي که در راه دور است مي باشد. امروزه در مورد انتقال اشياء به طريق انعکاس کردن در حال آزمايش و بررسي است. اما انتقال دادن يک شئ به صورت انعکاس را حتي نمي توان تصور کرد.
کساني که قرآن را فقط کتاب ديني مي دانند، آيات بالا را نمي توانند درک کنند. به همين دليل براي بسياري از عالمان تفسير اين موارد دشوار است. برخي اين موارد را کرامت، برخي هم معجزۀ سليمان دانسته و دچار مغايرت مي شوند.
معجزه يکي از نشانه هاي پيامبري است و کرامت، هديۀ خداوند به بنده اش مي باشد.
چون کسي نمي تواند از جانب خدا قول دهد، پس نه در معجزه و نه در کرامت نمي تواند ادعايي داشته باشد. خداوند چنين مي فرمايد:
وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآَيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ.
هيچ پيامبري بدون اجازۀ خداوند اجازه آوردن معجزه را ندارد. (رعد، 13/38)
در مسئلۀ آوردن تخت ادعا وجود دارد. کسي که راجع به کتاب اطلاع دارد، به سليمان گفته که تا يک چشم به هم زدن تخت را مي آورد. به همين سبب اين ماجرا نه کرامت است و نه معجزه. همان طور که در آيه بيان شده، علمي است که از کتاب خداوند بدست آورده شده. اين علم در قرآن هم وجود دارد.
با پيروي از راه قرآن مي توان به آن اطلاع دست يافت.
قرآن را شخصاً خود قرآن آشکار مي کند، و با فرمايشات و کار هايي که پيامبر انجام داده بخش مهمي از آن را به ما نشان داده است. قرآن به ما راه استفاده از کتابهاي قبلي را هم نشان داده است.
آياتي که به رابطه اسلام – فطرت اشاره دارد، در فهم قرآن به اهميت فطرت اشارهمي کند. عربي بودن قرآن هم به اهميت اين زبان اشاره مي کند. با اين روش مي توان به درک صحيح مفهوم آيات دست يافت.
پس آقاي فنجاني آيا فهم من وتو به آن مقدار رسيده شما آيه تطهير را مي آوري و ميگويي عايشه معصوم است آيا آيه توبيخ او را منکر ميشوي آيا بر جمع نبسته شدن آيه منکر ميشوي اين علت ميشود که خوارج به بيراهه رفته اند فقط کتاب خدا اگر قرار باشد همه با دانش کم از قرآن کامل برخودار شوند همه مفسر وصاحب راي ميشوند وقرآن را هرجور دوست دارند تفسير ميکنند
اينکه ميگويم امام فقط واقف بر فهم کامل قرآن است نمونش چيزهايي از قرآن تازه فهميده شده نظير اسلام آوردن ژاپني ها با توجه به انجير وزيتون قران مقاله در اينترنت موجود است بخوان چطور کسي نتوانسته بود به ارتباط اين دوميوه آن هم به تعداد ذکر شده در قران به درمان بيماري پي ببرد شما که قايل به فهم قرآني بگو
ياعلي
133 | عليرضا ن | Iran - Tehran | ٠٨:٤٠ - ٢٤ دي ١٣٩٢ |
سلام خدمت گروه پاسخ به شبهات
دو تا سوال داشتم:
1)مفهوم اله و معبود چيست؟ آيامفهوم اين دو را يکي مي دانيد؟
2)در جايي استدلال شده بود که در آيه 64سوره نسا (﴿ولو أنّهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توّاباً رحيماً)، فعل به صورت ماضي آمده است، پس توسل در زمان زنده بودن خود پيامبر(ص) مشروع است؟

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ «اله» به همان معناي «الله» مي باشد فقط «الله» در مورد خدا خاص و علم شده است.

معبود به معناي عبادت شده مي باشد. آيت الله سبحاني در تحقيقي مي فرمايند: «اله» به معناي «معبود» نيست بلکه «معبود» بودن از لوازم آن مي‌باشد براي توضيحات بيشتر به كتاب «مفاهيم القرآن» ج1 ص492 تاليف معظم له مراجعه نماييد. در مقاله «تحقيق در معناى توحيد و شرك» نيز تا حدودي توضيح داده شده است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
134 | عليرضا ن | Iran - Tehran | ٠٩:١٨ - ٠٥ بهمن ١٣٩٢ |
سلام
گروه پاسخ به شبهات، کتاب مفاهيم القرآن عربي بود، ولي مقاله تحقيق در معناي توحيد و شرک ، خيلي جالب بود و زيبا بود و از اين بابت از شما ممنونم. لطفاً سوال دوم نظر قبلي را در مورد ايه64سوره نسا را نيز توضيح دهيد؟
با تشکر

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ عرض معذرت ما را بخاطر غفلت از سوال دومتان پذيرا باشيد.

به اين اشكال از چند جهت مي توان جواب داد:

اولاً با دقت به خود سوال مي توان آن را مردود دانست زيرا اگر قرار باشد ماضي بودن زمان را در جواز توسل به رسول الله صلي الله عليه و آله دخيل بدانيم اين اشكال بر خود سوال كننده هم وارد خواهد بود، چون مستشكل مي خواهد بگويد كه چون زمان افعال در اين آيه گذشته است پس جواز توسل هم مربوط به همان زمان است حال ما زمان نزول ايه را در نظر مي گيريم آيا طبق اين استدلال مي توان توسل در زمان بعد از نزول اين آيه تا رحلت نبي مكرم اسلام را جايز دانست؟ خواهند گفت: خير. ما به ايشان مي گوييم به همان دليل كه توسل در اين مقطع زماني را صحيح دانستيد توسل بعد از آن هم صحيح خواهد بود!

حقيقت اين است كه خداوند در اين آيه دارد به مسلمانان خطا كار راهي براي پاك شدن از گناهانشان نشان مي دهد و به قبلي ها هم مي گويد شما اگر چنين كاري مي كرديد ما شما را مي بخشيديدم از اين به بعد اينگونه عمل كنيد. مضاف به اينكه اگر ما اين راه را فقط به اصحاب رسول الله اختصاص دهيم و ديگران را محروم كنيم دايره شمول آيات را محدود كرده ايم كه اين خلاف سخن مفسرين است در ثاني محروم كردن ديگر مسلمانان از اين فيض بي عدالتي است كه از خداوند قبيح است و فقط با عقل محدود و ناقص وهابيان سازگاري دارد.

ثالثاً ما در مورد صحابه در تاريخ داريم كه بعد از مرگ رسول الله صلي الله عليه و آله بارها با استناد به اين آيه نزد قبر ايشان مي آمدند و طلب استغفار مي كرده اند پس آنها هم همين را فهميده اند:

ابن ابي شيبه در مصنف خود آورده است:

أصاب الناس قحط في زمن عمر بن الخطاب فجاء رجل إلى قبر النبي صلى الله عليه وسلم فقال : يا رسول الله استسق الله لأمتك فإنهم قد هلكوا . فأتاه رسول الله صلى الله عليه وسلم في المنام فقال : إيت عمر فأقره مني السلام وأخبرهم أنهم مسقون ، وقل له عليك بالكيس الكيس . فأتى الرجل فأخبر عمر فقال : يا رب ما آلوا إلا ما عجزت عنه .

در زمان عمر بن الخطاب قحطي آمد ، بلال بن حارث آمد كنار قبر پيامبر عرضه داشت :امت تو نابود شدند ، از خداي عالم باران رحمت طلب كن .بعد پيامبر به خوابش آمد و گفت برو پيش عمر و سلام مرا به او برسان و به او خبر بده كه باران رحمت نازل خواهد و به او بگو كه نسبت به مردم بذل و بخششت بيشتر باشد . اين شخص آمد خدمت عمر . عمر خيلي گريه كرد كه ما قابل اين سلام نبوديم . و گفت : هيچ خدمتي را نسبت به مسلمانان كه از دستم بر بيايد كوتاهي نخواهم كرد .(مصنف ابن ابي شيبه ج6 ص 356)

ابن كثير بعد از نقل اين روايت مي گويد:

«وهذا إسناد صحيح.» سند اين روايت صحيح است. (البداية والنهاية ، إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774 ، ج 7، ص 92، مكتبة المعارف - بيروت)

ابن حجر عسقلاني‌ از استوانه هاي علم رجال اهل سنت هم قبل از اين روايت مي گويد :

«روى بن أبي شيبة بإسناد صحيح» ؛ ابن ابي شيبه با سند صحيح اين روايت را نقل كرده است. (فتح الباري شرح صحيح البخاري ، ابن حجر العسقلاني الشافعي الوفاة: 852 ، ج 2، ص 495، دار المعرفة - بيروت ، تحقيق : محب الدين الخطيب)

نووي براي زيارت رسول الله صلي الله عليه و آله به اين روايت استناد كرده و قضيه جالبي را در اين مورد از برخي از علما نقل مي كند:

ثم يرجع إلى موقفه الأول قبالة وجه رسول الله صلى الله عليه وسلم ويتوسل به في حق نفسه ويستشفع به إلى ربه سبحانه وتعالى ومن أحسن ما يقول ما حكاه الماوردي والقاضي أبو الطيب وسائر أصحابنا عن العتبي مستحسنين له قال ( كنت جالسا عند قبر رسول الله صلى الله عليه وسلم فجاء أعرابي فقال السلام عليك يا رسول الله سمعت الله يقول ( ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلى ربي ثم أنشأ يقول يا خير من دفنت بالقاع أعظمه فطاب من طيبهن القاع والاكم نفسي الفداء لقبر أنت ساكنه فيه العفاف وفيه الجود والكرم ثم انصرف فحملتني عيناي فرأيت النبي صلى الله عليه وسلم في النوم فقال يا عتبى الحق الاعرابي فبشره بان الله تعالى قد غفر له. (المجموع - محيى الدين النووي - ج 8 - ص 274)

... سپس به جايگاه اوليه در مقابل صورت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم باز گشته وبه وي توسل کند در حق خودش و از وي طلب شفاعت در نزد خدا بنمايد. از بهترين کلمات آنچه است که ماوردي وقاضي ابو الطيب وديگر اصحاب ما از عتبي نقل کرده وآن را نيکو شمرده اندکه گفت : نزد قبر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بودم که بيابانگردي آمد وگفت سلام بر تو اي رسول خدا . از خداوند شنيدم( کلام خدا در قرآن) که اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم کردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش کنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش کند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت . ومن به نزد تو آمدم واز گناه خود طلب بخشش کرده و تو را شفيع نزد پروردگارم قرار مي دهم .سپس اين شعر را خواند که اي بهترين کسي که دربهترين جايگاه دفن شده است که ازبوي خوش آنجاهمه جابوي خوش گرفته است. جانم فداي قبري که تو ساکن آن هستي که در آن اسوه کامل در عفت وجود وکرم مدفون است، سپس بازگشت . پس چشمانم سنگين شده در خواب رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را ديدم پس فرمودند که اي عتبي به سراغ اعرابي برو و به او بشارت بده که خداوند گناهان او را آمرزيد.

ابي بكر دمياطي در حاشيه اعانه الطالبيين در مورد زيارت رسول الله صلي الله عليه و آله به اين آيه استناد كرده و مي گويد:

يرجع إلى موقفه الأول قبالة وجهه الشريف فيقول الحمد لله رب العالمين اللهم صل على سيدنا محمد وعلى آل سيدنا محمد السلام عليك يا سيدي يا رسول الله إن الله تعالى أنزل عليك كتابا صادقا قال فيه (ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلى ربي (حاشية إعانة الطالبين على حل ألفاظ فتح المعين لشرح قرة العين بمهمات الدين ، أبي بكر ابن السيد محمد شطا الدمياطي ، ج 2، ص 315، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت)

...سپس به همان جاي اول در روبروي صورت شريف- بازگشته مي گويي الحمد لله رب العالمين خدايا بر سرور ما محمد وبر آل وي درود فرست . سلام بر تو اي رسول خدا. خداوند به درستي بر تو کتاب خود را نازل کرد که در آن گفت : که اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم کردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش کنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش کند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت (آيه 64 نساء) پس من به نزد تو آمده ام در حاليکه از گناهانم طلب بخشايش مي کنم واز تو طلب شفاعت به نزد خداوند مي کنم .

ابن قدامه در اين مورد آورده است:

ثم تأتى القبر فتولي ظهرك القبلة وتستقبل وسطه وتقول السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته ... اللهم انك قلت وقولك الحق (ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما) وقد اتيتك مستغفرا من ذنوبي ، مستشفعا بك إلى ربي ... ثم يتقدم قليلا ويقول السلام عليك يا أبا بكر ( المغني - عبد الله بن قدامه - ج 3 - ص 590 - 591)

سپس به نزد قبر رفته پس پشت خود را به سمت قبله مي کني ورو به سمت قبر ومي گويي سلام بر تو اي پيغمبر ورحمت خدا و برکات وي ....خداوندا تو گفته اي وکلامت درست است که اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم کردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش کنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش کند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت (آيه 64 نساء).بدرستيکه من به نزد تو آمده ام در حاليکه از گناهانم طلب بخشايش مي کنم و از تو مي خواهم که در نزد پروردگارم شفيع من باشي ...سپس کمي جلوتر رفته ومي گويي سلام بر تو اي ابو بکر ...

در اين مورد مي توانيد به مقالات ذيل نيز مراجعه نماييد:




رابعاً در آيات فراواني از قرآن صيغه ماضي به همراه «اذ» آمده ولي منظور آينده است مانند آيات ذيل:

إِذْ تَبَرَّأَ الَّذينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ (بقره/166)

وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ (انعام/27)

وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ وُقِفُوا عَلى‏ رَبِّهِمْ قالَ أَلَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى‏ وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ (انعام/30)

وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ (مدثر/33)

وَ لَوْ تَرى‏ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَريبٍ (سبا/51)

إِذْ جاؤُكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا (احزاب/10)

و ...

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
135 | ياسر فنجاني | Singapore - Singapore | ٠٩:٤٨ - ٠٨ بهمن ١٣٩٢ |
آقاي بيستاره شما جوبمو که نداديد هر حرفي هم که زديد مخالف قرآن بود گفتي قرآن برااي ما قابل فهم نيست و کسي قرآن را نميفهمد اگر فقط اهل بيت قرآن ميفهمند خب قرآن براي ما به چه دردي ميخورد شما برويد سوره ي قمر را بخوانيد در اينمورد اما در مورد يا علي مدد گفتن شما داستان سره هم کردين اما قرآن در بسياري از آيات علي و غير خودش را ناتوان در ياري رساندن دانسته..
136 | bisetareh | Iran - Tehran | ٢٢:١٥ - ٠٩ بهمن ١٣٩٢ |
ياسر فنجاني عزيز شما جواب سوالات ما رونداديد
لطفا مغالته نکن من نگفتم هيچ کس قرآن رو نميفهمد من گفتم فهم کامل قرآن و تفسير آن کار ما نيست هرکس به اندازه اي از قرآن ميتواند بفهمد ولي فهم کامل آن کار امام و وصي پيامبر ميباشد
معلومه قرآن تنها بدرد نميخوره وگمراه کنندست استناد به حديث پيامبر که فرمود اگر ميخواهيد گمراه نشويد قرآن واهل بيت تمسک جوييد
شما ياسر فنجاني هنوز يا علي را درک نکرده ايد اگر ياعلي ميگوييم علي وسيله است همچون قرصي که ميخوريم وسيله شفاست وگرنه خدا همه کاره است
نگفتي شما تا به حال دکتر رفتي يا نه ؟
اگر شما ياعلي را کفر ميداني من هم به سبب دکتر رفتن شما واز غير خدا براي شفا کمک خواستن شما را کافر ميدانم
پس اگر توضيح خواستي بدي چگونه ميشود دکتر بري کافر نباشي همون درباره يا علي ما مصداقه
حضرت علي از دکتر وقرص کمتر نيست وبهترين وسيله براي رسيدن براي خداي يکتا
البته خداي ما خداي شما نميدونم چيه اگه خداتون خداي وهابيته داراي جسمه يدالله وقتي ميگي دست جسمي خدا منظورته همون در پله اول کافري
137 | ياسر فنجاني | Iran - Isfahan | ٢٢:٢١ - ٠٩ بهمن ١٣٩٢ |
آقايي که نام خانوادگي من رو مسخره نموديد و به خانواده ام توهين نموديد.. اما من در عوض براي شما دعاي خير ميکنم و من اين اجازه را ندارم که به خانواده شما توهين کنم زيرا حضرت علي ما را از توهين و فش و ناسزا ولعنت فرستادن نهي نموده و من به پيروياز ايشان چيري نميگويم.. شما حرفتان در مورد وهابيها نميدونم قرضاوي و ديگران که نام برديد هست بخدا من کاري با فتوا و اين علمايي که نام برديد ندارم و آنها را نيز نميشناسم مشکل من با شماها اينه که شما به خداوند شرک ميورزيد همانطور که در زمان پيامبر مشرکان به خدا شرک ميورزند آنها ميگفتند لات و عرا و... واسطه ي ميان ما و خدا هستن و ما آنها را نميپرستيم آنها ما را به خدا نزديک ميکنند هنمانطور که خداوند در سوره ي زمر از زبان مشرکان ميفرمايد ما آنهارا نميپرستيم انها مارا به خدا نزديک ميکنند و امروز شما همان کاري را ميکنيد که مشرکان مکه ميکردند شما ميگيد ما علي را نميپرستيم آنها فقط مارا به خدا نزديک ميکنند کمک خواستن واستعانت طلبيدن از غير خدا شرک به خداست اگر نيست پس شرک چيست شما بفرماييد شرک را تعريف کنيد شما ميگيد اي علي مدد کن يعني خدا نميتواند کمک کند در حالي که خودش ميفرمايد مستقيما از من بخواهيد ومن شما را اجابت ميکنم مشکل اينجاست شما کاري به فتوا و کسي ديگري نداشته باشيد بياييد اگر راست ميگوييد در مورد توحيد وشرک که از دعوت اصلي پيامبران بود بحث کنيم و لذا شما در هيچ جا نداريد که علي فرموده باشد از من کمک بخواهيد يا امام ر1ا فرموده باشد من شفادهنده هستم بفرماييد به من بفهمانيد که مدرکتان چيست که در علي غلو ميکنيد علي ميفرمايد 2شخص در مورد من هلاک خواهند شد 1 دوستدار زياده رو و بهتان زننده ي دروغگو و لذا در حب علي نبايد زياده روي کرد بفرماييد جواب دهيد با مدرک نه سره هم کردن قصه ها وداستان البته اگر درج شود

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ شما در استدلال به آيه، آن را آنطور كه خودتان مي خواهيد معني كرده ايد اگر دقت كرده بوديد چنين استدلالي نمي كرديد در اين آيه خداوند مي فرمايد: «الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّه‏ ؛ آنان كه سواى او ديگرى را به خدايى گرفتند، گفتند: اينان را از آن رو مى ‏پرستيم تا وسيله نزديكى ما به خداى يكتا شوند» آنها واسطه ها را مي پرستيدند تا مايه نزديكي آنها به خداوند باشد اما ما ائمه و معصومين عليهم السلام را فرستادگان الهي و افرادي پاك از هر پليدي و گناه مي دانيم و آنها را نمي پرستيم بلكه طبق آيات فراوان قرآن به آنها محبت و مودت داريم. خداوند مي فرمايد: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»‏ (شوري/23) يعني اجر رسالت رسول گرامي اسلام مودت و محبت داشتن به اهل بيت اوست و طبق آيه ديگر كه مي فرمايد: «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبيلاً» (فرقان/57) فايده اين اجر، يافتن راهي بسوي خداوند است پس طريق رسيدن به خداوند تنها بواسطه آنهاست و چون هدف از خلقت ما رسيدن به خداست پس لازم است هميشه به اين خاندان مودت داشته باشيم. توسل به آنها و حرم ساختن بر قبور آنها و شاد بودن در شادي آنها و ناراحتي در ناراحتي آنها همه و... همه در جهت مودت و دوستي آن خاندان است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
138 | عليرضا ن | | ٠٨:٣٩ - ١٠ بهمن ١٣٩٢ |
سلام
گروه پاسخ به شبهات، آيا در آيه57سوره اسرا(أُولَئك الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيهُمْ أَقْرَب وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ يخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَاب رَبِّك كانَ محْذُوراً)؛ عبارت(أُولَئك الَّذِينَ يَدْعُونَ ) همان آيات 40و41سوره سبا هستند:(وَ يَوْمَ يحْشرُهُمْ جَمِيعاً ثمَّ يَقُولُ لِلْمَلَئكَةِ أَ هَؤُلاءِ إِيَّاكمْ كانُوا يَعْبُدُونَ(40)
قَالُوا سبْحَنَك أَنت وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكثرُهُم بهِم مُّؤْمِنُونَ(41).
با تشکر

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ منظور از «أُولَئك الَّذِينَ يَدْعُونَ» مفهومي وسيعتر از آنچيزي است كه در سوره سبا آمده و غير از ملائكه و اجنه، شامل انبيا و اولياي الهي و برخي بزرگان برخي اقوام كه بعضا مورد پرستش قرار مي گرفتند و... نيز مي شود.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
139 | شمس الدين جليليان | | ١٤:٥٢ - ١١ بهمن ١٣٩٢ |
سلام آقا ياسر عربستان دوباره اينترنتتو شارژ کرده که برگشتي ؟ فنجاني اختلاف ما و شما در ياعلي گفتن نيست اختلاف ما با شما در باعلي بودن و بي علي بودن است . اختلاف ما در مسئله ي غصب است . ما طالب خون هاي کربلا هستيم ما عزاداران محراب خونين کوفه هستيم و ما خونخواهان تابوت تيرباران شده ي سبط اکبر پيامبريم و ما از پس 1400 سال از درد پهلوي زهرا به خود مي پيچيم ما منتظران منتقم فاطمه هستيم شماها را نمي دانم . شايد منتظر ظالم آل ابي سفيانيد .ما هرگاه تشنگي اهل بيت را به ياد مي آوريم هزاران بار لعنت مي فرستيم بر بانيان سقيفه و امضا کنندگان صحيفه و بر روح خبيث فرزندان زرقا و نابغه و هند و صهاک و بر ابوعبيده ي قبرکن و مغيره لعنت مي فرستيم و ثواب آن را به روان پاک شهداي راه اهل بيت هديه مي کنيم .
140 | ياسر فنجاني | | ٢٢:٠٢ - ١١ بهمن ١٣٩٢ |
جناب محمد فرق مهدي شما با مهدي ما..1.مهدي شما در چاه عميقي فرو رفته و غايب است اما مهدي ما هنوز متولد نشده2.مهدي شما وقتي مياد به قول آيت الله گفتند روايت داريم که وقتي مياد نهر خون جاري ميشه ولي مهدي ما کسي رو نميکشه بنده خدا مبلغ اسلام ميشه3.مهدي شما از هر 1000نفر999 رو به اون دنيا ميفرسته اما مهدي ما قاتل و خونخوار نيست4. مهدي شما با اصحاب ويار غار پيامبر در ميوفته اما مهدي ما رهرو آنهاست 5. مهدي شما خانه ي خدا را خراب ميکند اما مهدي ما مناسک حج را اونجا انجام ميده و بنده ي هدايتگر خداست6. مهدي شما چند هزار سال عمر ميکند و معلوم نيست الان کجاست اما مهدي ما يعني محمد بن عبدالله مانند ساير افراد معمولي ميباشد که هدايتگر است.. ميتوانيد در اينمورد به کتب خودتون مراجعه کنيد.. حالا فهميدي مهدي مسلمانان کيست.؟ البته اگر لطف کنن و پيامم رو نشان بدن

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ اعتقاداتي كه به شيعيان نسبت داده ايد قبلاً كذب آنهاثابت شده است مي توانيد به مقالات ذيل مراجعه نماييد:









موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
141 | ياسر فنجاني | | ٢١:٢٦ - ١٤ بهمن ١٣٩٢ |
سلام اول جواب آقاي شمس الدين رو ميدم آقاي جليليان عزيز و محترم من به خانوادگي شما فش نميدم شما فش دوست هستيد من پيرو علي هستم و زندگي شخصي من به شما ربطي نداره.. در ادامه از گروه پاسخ به شبهات بسيار ممنون که در مورد امام مهدي ارواحنا فدا جواب داديد و من قانع شدم چون از نزديک با يکي از علماي شيعه بحث داشتم فرمودن رواياتي که در مورد تخريب مسجد و کشتن آمده ضعيف هستن و امام مظهر شجاعت و مهرباني هستند و دشمنان او اين روايات را وارد کتب کردند و من حرف ايشان را منطقي ميدانم و قبول ميکنم زيرا پيامبر ميفرمايد اگر شخصي سخن حق را بشنود و قبول نکند شيطان است.. برادران ما شيعه وسني بايد زنجير وحدتمان را محکم کنيم تا هيچ گروهي اعم از وهابيها وسلفيها نتوانند بين ما تفرقه بيندازند بهانه دستشان نديم .. فقط يه سوال اگر ما غاصبين ولايت و امامت را لعن نکنيم آيا مواخذه ميشويم .. من خاک پاي علي و حسن وسي هستم به خدا نه وهابي هستم و نه از طرف عربستانم ميخام جواب بگيرم و به حقيقت برسم.. سوال دوم من اينه که من ميگم خدايا ظالمان و عاصبين ولايت رو به سزاي عملشان برسان آيا حتما بايد اشخاص را لعن کنم سوالي ديگر مگر عمر از مهاجرين نبود و خداوند در سوره ي توبه از مهاجرين اعلان رضايت نموده پس چرا شما از عمر راضي نيستيد بي صبرانه منتظر جواب شما هستم ..ممنون که کمکمان ميکنيد جزاک الله

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ برائت قلبي از غاصبين و دشمنان ائمه، عليهم السلام و علي اعدائهم لعنت الله و الملائكه و الناس اجمعين الي يوم الدين، جزو فروع دين ماست. برائت به تصريح به نام آنها در فضاي جامعه طبق فتواي علما حرام است.

در مورد رضايت خداوند از مهاجرين كه در سوره توبه آمده است در مقاله «بررسي آيه : « وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ » و رضايت دائمي خداوند از صحابه» توضيحات لازم داده شده است مراجعه نماييد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
142 | bisetareh | | ١٣:١٥ - ١٥ بهمن ١٣٩٢ |
ياسر فنجاني دوباره رفتي تو دروغگويي حضرت محدي امام زمان ماست ازخلق حضرت آدم هميشه زمين خليفه الله داشته اونجورکه شما ميگي يعني 1400 سال است که زمين بي خليفه است
عمر امام زمان توجيح نداره اونوقت حضرت عيسي وخضر نبي دارد؟
يک بار گفتم حضرت علي را نميپرستيم ولعنت بر دروغگويان بود حضرت علي محب خداست و او را دوست داريم برخي جا ها جايي هست که بجاي اينکه با طرفي صحبت کني عزيز او را واسطه قرار ميدهي تا مشکلت را به طرف بگوييد
علي ما واسطه بين ما وخداست و ما او را وسيله و شفيع قرار ميدهيم وگرنه هر کاري که حضرت علي بکند به ازن خداست
نگفتي شما که ميگي توسل شرک هست حضرت يعقوب و فرزندانش حتما مشرکند؟
اينهم روشن کن چرا سني ها به دکتر ميروند خوب شفا دست خداست؟
پس شما مشرکيد اگه نتونيد جواب اين سوال رو بدي
چندين سال قبل توي هندوستان از نظر نظم قطرات آب و آزماييش درمکان هاي آلوده و مقدس چند دانشمند هندي مسلمان شدندبخاطر تفکر در قرآن
امسال در ژاپن دانشمندان درماني از بيماري را کشف کردند که فقط دواي آن زيتون وانجير است ودقيقا به تکرار شدن آنها در قرآن وبعد از آن که فهميدن اين موضوع قابل تطبيق با قرآن هست مسلمان شدند
شمايي که ادعا داري همه قرآن را ميفهمند چرا اين موضوع رو امام مالکيتون واين همه مفتي تو تا حالا پي نبردند وقرآن هنوز پر از اسراري است که معلوم نيست کي کشف خواهد شد
ياعلي
143 | ابواسحاق | | ١٦:٤٠ - ١٥ بهمن ١٣٩٢ |
بنام خدا
باسلام و خسته نباشيد
ممنون ميشم که يه توضيحي براي حديث زير بدهيد:
حَدَّثَنِي الْحَكَمُ بْنُ مُوسَى أَبُو صَالِحٍ، حَدَّثَنَا هِقْلٌ يَعْنِي ابْنَ زِيَادٍ، عَنِ الْأَوْزَاعِيِّ، حَدَّثَنِي أَبُو عَمَّارٍ، حَدَّثَنِي عَبْدُ اللهِ بْنُ فَرُّوخَ، حَدَّثَنِي أَبُو هُرَيْرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «أَنَا سَيِّدُ وَلَدِ آدَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَأَوَّلُ مَنْ يَنْشَقُّ عَنْهُ الْقَبْرُ، وَأَوَّلُ شَافِعٍ وَأَوَّلُ مُشَفَّعٍ»
صحيح مسلم ، ج4، ص 1782 ، المحقق: محمد فؤاد عبد الباقي ، الناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت
با تشکر

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

پيامبر اکرم صلي الله عليه وسلم مي فرمايند :أنا سيّدُ ولدِ ءادمَ يوم القيامة ، وأول من يَنشق عنه القبر ، وأول شافع ، وأول مشفـّـع من آقاي فرزندان آدم هستم و اولين کسي که از قبر بر مي خيزم و اولين شافع و مشفع هستم

نووي در شرحش بر اين حديث مي گويد :وهذا الحديث دليل لتفضيله صلى الله عليه وسلم على الخلق كلهم ، لأن مذهب أهل السنة أن الآدميين أفضل من الملائكة ، وهو صلى الله عليه وسلم أفضل الآدميين وغيرهم

اين حديث دلالت دارد بر افضليت پيامبر (صلي الله عليه وسلم)بر تمام خلايق، چرا که مذهب اهل سنت بر اين است که آدميان از ملائکه برترند و پيامبر (صلي الله عليه وسلم) برترين ادميان و غير ادميان هستند .شرح النووي على صحيح مسلم ج 15 ص 37

همچنين ار اين روايت استفاده مي شود که اولين کسي که از قبر برخواهد خواست، پيامبر صلي الله عليه و آله است همچنين اولين کسي که شفاعت مي کند و اولين کسي که شفاعت او مورد اجابت قرار مي گيرد ايشان هستند

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات



144 | شمس الدين جليليان | | ١٩:٥٠ - ١٧ بهمن ١٣٩٢ |
آقاي فنجاني عزيز اگر برداشت شما اين است که به جنابعالي فحاشي کرده ام بنده را عفو بفرماييد ولي قبلش آدرس بديد کجا به شما توهين کرده ام ؟ اما در مورد مهاجرين که فرموده ايد خداوند از آن ها اعلام رضايت کرده بنده هم قبول دارم اما نه ايمان و نه رضايت خدا ابدي نيست اگر اين گونه باشد شيطان بايد دفتر و دستکش را ببندد . برادر عزيز آيا قبول داريد که علي(ع) از مهاجرين است ؟ آيا قبول داريد طلحه و زبير هم از مهاجرين هستند ؟ اختلاف اين مهاجرين و کشته شدن حدود بيست هزار نفر در جنگ جمل را چگونه توجيه مي کنيد ؟ بنده نمي توانم هردو طرف را مورد رضايت خدا بدانم ! همين علي (ع) که شما ادعاي دوستي ايشان را داريد بر منبرهاي بني اميه و به دستور معاويه لعن مي شد و اميرتان يزيد هم با آل علي کاري کرد که نه در امت هاي پيشين نظيرش يافت مي شود و نه در امت اسلام . اما در مورد معصوم بودن همسران پيامبر که البته منظور شما عايشه است خوب است برويد تحقيق کنيد که اولاً خود عايشه چنين ادعايي داشته اند ثانيا حتي يک بار به آيه ي تطهير استناد کرده اند ؟ ثالثا در حجه الوداع عايشه به خاطر عذر زنانه در محل فعلي مسجد تنعيم (که نزد اهل سنت به مسجد عايشه مشهور است ) يعني خارج از حد حرم توقف نمودند تا پاک شدند ! چگونه ممکن است زني که عذر زنانه داشته باشد منظور آيه ي مذکور باشد ؟ شما داريد در مورد بزرگانتان فضائلي را مطرح مي کنيد که خود آنها از آن خبر ندارند و ادعاي چنان فضائلي نداشته اند .
145 | ياسر فنجاني | | ٢١:٢٣ - ٢٨ بهمن ١٣٩٢ |
آقاي شمس الدين من نميدونم تهمت پيش شما چه معنايي داره .. مگه خودتون بهم نگفتين که فنجان توهماتش خالي شده واباطيلي براي گفتن نداره اين پيش شما از مکارم اخلاقه؟ بعدش فرموديد هزينه ي اينترنت بهانه است عربستان تامينش ميکنه من کي با عربستان در ارتباط بوده ام من اصلا اونا رو قبول ندارم بلکه فرهنگشون ربطي به اسلام نداره من ايراني هستم و جان پوست و زندگيمو فداي يک وجب خاک کشورم ميکنم.. اينکه شما فرموديد عربستان تامينش ميکنه تهمت بزرگي است و فحاشي شما هم نسبت به نام خانوادگيم که فرموديد فنجان سفاليش خلي شده و رفته پر کنه... شما خودتونو محب علي ميدونيد اما در عمل و رفتارتان از علي تقليد نميکنيد.. در مورد معاوويه و يزيد و طلحه وزبير .. فقط يک جمله ميگم خدايا جنايتکاران و خونخواران و غاصبين ولايت و کسانيکه در حق اميرالمومنين علي ظلم کردن رو به قعر جهنم برسان حالا خوب شد..لازم نيست که شما از کي راضي باشيد چون خودتون در صحراي محشر نيازمند رحمت خدانود خواهي بود بجاي اينکه نگران اين و اون باشي خودتو نجات بده خدا خودش ميدونه که چه کسي حقه و چه کسي باطل
146 | bisetareh | | ٢٢:٤٨ - ٠١ اسفند ١٣٩٢ |
ياسر فنجاني عزيز
همون خدايي که شما ميگي فرموده از دشمنان اهل بيت بيزاري بجويد.
همان رسول الله فرموده دوست علي دوست من و دشمن علي دشمن من هست؟
چه کساني را در نهج البلاغه حضرت علي دشمن معرفي ميکند؟
چه کساني همسر حضرت علي را شهيد کردند؟
دشمن که شاخ ودم لازم نداره ما اينجاييم که ثابت شود چه کساني با امير المومنين دشمن بودند چه کساني حقش رو خوردن.ابوبکر عمر وعثمان وعايشه وحفضه و معاويه دشمنان حضرت علي بودند.خداخودش ميدونه وجوري گفته که ما هم بفهميم. حالا بعضي روي بغض اميرالمومنين و تعصب وجهالت دير اين نکته رو ميفهمند. همون قرآني که شما ميگيد وصف دشمنان خودش رو گفته . راحت ميشه فهميد چه کساني بودند. فقط حب حضرت علي ع کسي را بهشتي نميکند .براي رفتن به بهشت علاوه بر کارهاي نيک وگناه انجام ندادن تبري نيز لازم است.
ياعلي مدد.
ما هنوز نفهميديم دکتر رفتي يانه؟
147 | ياسر فنجاني | | ١٧:٣٦ - ٠٦ اسفند ١٣٩٢ |
با سلام ودرود مجدد براي كاركنان و زحمت كشان گروه پاسخ به شبهات ودستندركاران گرامي وامابعدسلام به برادر عزيز و گرامي آقايبيستاره ..ممنون كه در گفتگوواقعا مودبيد و هميشه با دلايل متعدد گفتگو ميكنيد .. ممنون ..و اما در مورد سوالتان جوابش واضح است ؟ بله من دكتر رفتم .. جناب دكتر رفتن براي من عبادت نيست و از ماديات هست اما يا علي مدد گفتن به زعم شما عبادت هست و خداوند ميفرمايد (و لا يشرك بعبادته احدا)و احدي را در عبادت شريك خدا نكنيد برادر عزيز دكتر رفتن نياز مادي هست و نياز معنوي من هم فقط الله... اول الله آخر الله ظاهر الله .. باطن الله فقط الله ... بيصبرانه منتظر جواب شما هستم تا اگر من گمراه باشم هدايت شوم.. ؟؟؟؟؟؟؟
148 | مسلم | | ١١:١٨ - ١٤ اسفند ١٣٩٢ |
هيچ آيه اي که صريح و روشن فرموده باشد به مرده ها متوسل بشيد وجود ندارد خودتون رو نپيچونيد

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

اولا:اين سخن شما را حمل بر بي اطلاعي شما مي کنيم؛ چون اعتقاد داشتن به حسبنا کتاب الله، شعار خوارج است همچنانکه ذهبي گفته است: ولم يقل حسبنا كتاب الله كما تقوله الخوارج تذكرة الحفاظ ج 1 ص 3

همچنين اين اعتقاد که فقط قرآن کافي است و نياز به جيز ديگر نيست نشان از ضلالت و گمراهي است چون خود علماي اهل سنت گفته اند اگر کسي به روايت را ترک کند و فقط به قرآن بچشسبد او گمراه است: وقال أيوب السختياني إذا حدث الرجل بالسنة فقال دعنا من هذا حدثنا من القرآن فاعلم أنه ضال مضل

الآداب الشرعية والمنح المرعية ، اسم المؤلف: الإمام أبي عبد الله محمد بن مفلح المقدسي الوفاة: 763هـ ، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1417هـ - 1996م ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : شعيب الأرنؤوط / عمر القيامالآداب الشرعية ج 2 ص 292

شما از کجاي قرآن برداشت کرديد که نماز چند رکعت است؟! آيا شما نماز ميت مي خوانيد اگر اين نماز را قبول داريد مي شود بگوييد اين نماز در کجاي قرآن ذکر شده است؟! پس مگر مي شود بدون سنت فقط به قرآن اکتفاء کرد؟!

ثانيا: شما مدعي هستيد که توسل اشکال دارد لذا يک آيه بياوريد که گفته باشد توسل حرام است؟!

احتمالا شما توسل بلال بن حارث به قبر مطهر پيامبر (ص) را در زمان عمر نديديد والا اين حرف را نمي زديد زيرا اگر عمل بلال بن الحارث براي شما حجت نباشد، تأييد عملکرد او توسط عمر بن خطاب قطعا براي شما حجت است .زيرا وقتي بلال بن الحارث نزد عمر بن خطاب آمد و ماجراي توسل به قبر رسول خدا و خواب ديدن آن حضرت را براي او تعريف کرد، عمر بن خطاب با گريه کردن و اشک ريختن عمل او را تأييد کرد.

آيا عمر بن خطاب به اندازه شما با عقائد اسلامي و قرآني آشنا نبود؟

آيا عمر بن خطاب نمي‌دانست که توسل به قبر شرک است؛ اما شما بهتر از او مي‌فهميد و توسل به قبر را شرک مي‌دانيد؟

از آن جايي که نهي از منکر بر هر مسلماني واجب است، اگر عمل بلال بن حارث شرک ، بدعت و گمراهي بود، بايد عمر بن خطاب به او گوشزد مي‌کرد.

جهت اطلاع بيشتر به اين آدرس رجوع کنيد


موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

149 | مصباح | | ١٤:٤٢ - ١٥ اسفند ١٣٩٢ |
آقاي فنجاني! مگر شيعيان، امام علي عليه السلام را در مقابل خداوند قرار مي دهند که اين حرف را ميزنيد؟ يا علي گفتن يعني توسل مگر شما که توسل به زنده رو قبول داريد پيامبر رو در مقابل خداوند قرار مي ديد که اينطور داريد اين رو تفسير مي کنيد؟ توسل يعني واسطه قرار دادن خوبان براي براورده شدن حوائج. حالا اگه به اين اشکال داري بگو تا جوابت رو بدم.
150 | ياسر فنجاني | | ٠١:٢٤ - ٠٤ فروردين ١٣٩٣ |
سلام جناب مصباح .. غير از خدا را خواندن جايز نيست بسياري از آيات قرآن مخالف غير خدا خواندن هستند.. سوره ي احقاف.. و بسياري از آياتي که خداوند فرموده غير از من نميشنوند يعني غير خدا همان علي و.... چرا از قرآن برام دليل نمياري که از غير خدا خواستن اشکالي نداره.. من سوالي از قرآن براي شما دارم.. اليس الله بکاف عبد...آيا خدا برايتان کافي نيست.....؟ جواب بده.....درج کنيد لطفا
151 | فاطمه املشي | | ٠٣:٣٧ - ٠٥ فروردين ١٣٩٣ |
درسته که غير از خدا خواندن جايز نيست اما اهل البيت عليهم السلام وجودشون در خدا حل شده و غير از او نيستند و در مورد ايشان در خداوند مي فرمايند : « و ما تشاون الا ان يشا الله رب العالمين»
152 | ياسر فنجاني | | ٠٢:٣٣ - ١٨ فروردين ١٣٩٣ |
سلام بر گروه پاسخ به شبهات شما در مورد توسل به آ قاي مسلم فرموديد که عمر در ماجراي بلال و توسل به پيامبر اشک ريخت يعني اشک ريختن نشان ايمان و تقوا و تبعيت از سنت رسول الله ا ست پس شما که ميگيد عمر ميدونست و به سنت پيامبر عمل ميکرد و عمل بلال را رد نکرد پس چرا عمر رو قبول نداريد و حتي بعضي از علمايتان اورا لعن ميکنن.. چرا آيت الله مصباح يزدي گ فت بدترين خلايق کنار پيامبر دفن هستن ..؟ شما که عمل عمر رو تصديق ميکنيد و ميگيد ايشون بيشتر از آقاي مسلم به سنت اگاهي داشت چطور بدترين خلايق هست شما که هر دليلي که مياريد از کتب اهل سنت است پس چه فرقي داره شما خيلي خوب جواب آقاي مسلم رو داديد کاش ي خورده انصاف به خرج ميدادي و جواب منم ميدادي... که عمر بدترين خلايق هست يا نه...؟ اصلا سخت نيست آره يا نه

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

اين روايتي که درباره توسل بلال ذکر شده است از کتاب اهل سنت است نقل ما نيز ازباب احتجاج است همچنانکه ابن حزم در اين خصوص گويد:

«لا معنى لاحتجاجنا عليهم برواياتنا فهم لا يصدقونا ولا معنى لاحتجاجهم علينا بروياتهم فنحن لا نصدقها وإنما يجب أن يحتج الخصوم بعضهم على بعض بما يصدقه الذي تقام عليه الحجة به » معنا ندارد كه ما عليه شيعيان به روايات خودمان استدلال كنيم ؛ در حالي كه آنها قبول ندارند و نيز معنا ندارد كه آن‌ها به روايات خودشان عليه ما استناد كنند ؛ در حالي كه ما آن روايات را قبول نداريم . از اين رو لازم است كه در برابر خصم به چيزي استناد شود كه او قبول دارد و براي او حجت است

الفصل في الملل ج 4 ص 78

لذا نقل اين روايت به اين معنا نيست که ما تمام مضامين آن را قبول داريم اين روايت را ما از کتب اهل سنت براي آنهايي نقل کرديم که توسل را قبول ندارند والا شيعيان در توسل شک و شبهه يي ندارند تا بخواهند به اين روايت استدلال کنند کتابهاي ما پر است از توسل لذا نياز به کتابهاي اهل سنت ندارندنقل اين روايات براي آگاهي طرف مقابل است

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
153 | شمس الدين جليليان | | ١٦:١٥ - ١٨ فروردين ١٣٩٣ |
152-آقاي فنجاني عزيز استناد به کلام و عمل بزرگان اهل سنت براي اثبات يا رد نظري با استناد به آرا و نظرات رهبران و امامانشان است و الا ما هيچ نيازي به کلام عمر و سلف و خلفش نداريم . اصول و راه و روش ما روشن و شفاف و عاري از هرگونه شک و شبهه است . نقشه ي راه ما در طول تاريخ مشخص بوده و خواهد بود : تمسک به قرآن ، رسول اکرم و اهل بيت براي ما حجت است . ما نمي گوييم عمر بدترين مخلوق است و او را بهترين هم نمي دانيم . ما اعتقاد داريم رسول اکرم برترين اولاد آدم و اشرف مخلوقات و بلافاصله بعد از وجود مبارک پيامبر حضرت اميرالمومنين و سپس حضرت زهراي اطهر و يازده فرزند پاک و طاهرش قرار دارند . همچنين اعتقاد داريم هرکس با اهل بيت دشمني بورزد از دايره ي اسلام خارج است و هرکس حضرت زهرا را آزرده باشد (تاچه رسد به شکنجه و شهادت ايشان) پست ترين ، رذل ترين ، خبيث ترين و دريک کلام ولد الزناست .وهرکس قلبا محب اهل بيت باشد در حقيقت محب خدا و رسول بوده و خدا و رسولش هم او را دوست دارند . انشا الله جوابت را گرفته باشيد .آقاي فنجاني حقيقت مثل خورشيد واضح و روشن است اگر آن را در نمي يابيم مشکل از بينايي ماست . پس از خدا مي خواهيم که به همه ي ما قدرت تشخيص حق از باطل و رويت جمال بي بديل حقيقت را عنايت فرمايد .
154 | ياسر فنجاني | | ٢٣:٠٢ - ١٨ فروردين ١٣٩٣ |
جناب من هم توسل به پيامبر و شفاعت ايشان اعتقاد دارم سوالم اين نيست سوال اينجاست آيا عمر و ابابکر و عايشه رضي الله عنهم اجمعين بدترين خلايق هستند يعني از نمرود و فرغون و يزيد وشمر بدترند چرا به چه دليلي چرا خوده علي نگفته که انها بدترين خلايقند من توسل را قبول دارم.. زيرا منطق قرانه جواب سوال رو بديد لطفا .. اگه راستگو مي‌بوديد هزارتا کامت گذاشتم درج ميکرديد.. آيا انها بدترين خلايقند

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

ديدگاه ما نسبت به کساني که گفتيد همان ديدگاه حضرت علي السلام است


موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
155 | مجيد م علي | | ١٢:٤٩ - ١٩ فروردين ١٣٩٣ |
الله اکبر
با سلام
جناب ياسر فنجاني استدلالت من را يا اين مثل انداخت که """ با يک گل بهار نميشه """
اخه دلاور اين استدلالت اصلاٌ صحيح نيست "" مثل اينه که بگي به دليل حاضر بودن ابوجهل و ابولهب در مهماني حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم در روز يوم الانذار پس نتيجه ميگريم اونها هم ادمهاي خوبي بودند ....
از شما بعيده جناب کمي تعقل کمي تفکر ...
لبيک يا علي
156 | شمس الدين جليليان | | ١٢:٣٦ - ٢٥ فروردين ١٣٩٣ |
جناب آقاي فنجاني عزيز ا بنده خيلي خوش بين هستم يا اينکه به نظر مي رسد بچه ي خوبي باشيد . از شما عاجزانه دذخواست مي کنم با خداي خودت خلوتي کن و بي واسطه و بدون توسل به کسي غير از خودش از او ياري بگير که حقيقت را به تو نشان دهد . خدا بسيار مهربان و از نيت بندگان با خبر است . شک نداشته باش جواب خواهي گرفت ...
157 | غضنفري | | ٠١:٣٨ - ٢٦ فروردين ١٣٩٣ |
سلام به محبين اهلبيت عليهم السلام
جناب فنجاني:
با عرض ادب بنده چند سئوال از شما دارم خواهش ميکنم ،تمنا ميکنم بدون تعصب و البته با استناد به قرآن و سنت صحيح پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم پاسخ دهيد.
1-منافق بدتر است يا کافر؟
2- طبق فرمايش پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم نشانه هاي منافق چيست؟
3-آيا حضرت علي عليه السلام را راستگو ميدانيد؟
4-به نظر شما اگر کسي گناهکار و حيله گر و خائن ودروغگو باشد چه حکمي دارد؟(رجوع شود به سئوال دوم)
5-آيا شما صحيحين(بخاري و مسلم)را بعنوان کتب صحيح قبول داريد؟
و در آخر يک خواهش دارم که در صحح مسلم عبارات غادراً کاذباً خائناً را جستجو کنيد
158 | ياسر فنجاني | | ٠١:٢٥ - ٢٧ فروردين ١٣٩٣ |
با سلام بر محبين کتاب الله. و بر جناب آقاي غضنفري.. ممنون که در طرز صحبت کردن برخلاف دوستتان جناب خليليان مودبيد و به خانوادگي کسي فش نميديد و کسي رو متهم نميکنيد که با عربستان در ارتباط است .. الان من کامنت ميذارم اميدوارم درج شود. جواب سوالهاي جناب غضنفري برادر عزيزم: 1:هم کفر و هم نفاق بد هستند.. 2.طبق فرمايش محمد مصطفي منافقان سه نشانه دارند 1.در حرفاي خودش دروغ ميگويد 2. در امانت خيانت ميکند3 ظاهر و باطنش يکي نيست.. 3. حضرت علي رضي الله عنه پدر خانم عمر فاروق اولين شهيد محراب.. از راستگو ترين افراد در ميان اصحاب مهاجرين و انصار است.. 4. اگر کسي آن مواردي را که امر نموديد را دارا باشد.. و اگر توبه نکند منافق و گناهکار و عذاب سختي در انتظارش خواهد بود و الله اعلم5..برادرم براي من نه صحيح بخاري و نه مسلم و نه کافي و نه هيچ کتاب ديگري حجت نيست.. بلکه قرآن منبع مطالعه ي من هست و با استفاده از قرآن احاديث هم شناخته ميشود و ما احاديث ضعيف هم داريم.. قرار نيست هرچه در صحيحين باشد درست است .. من ميدانم شما ميخواهيد بگيد صحابه منافق بودند.. اگر قرآن را بخوانيد ميدانيد که قرآن در مورد اصحاب بخصوص مهاجرين و انصار چه فرموده .. همان کسانيکه آنها را لعن ميکنيد خداوند فرموده رضي الله عنهم و رضو عنه.. 100توبه .. يا بايد بگيد آنها منافق بودند و خداوند از باطنشان خبر نداشت يا بايد همت کنيد و بگيد رضي الله عنهم و رضوا عنه.. بخدا اينکه عمر چيکاره بود و چيکار کرد برايمان سودي نخواهد داشت.. خداوند در سوره ي بقره فرموده اعمالشان براي آنها و اعمال شما براي شما. . و شما مسوول اعمالشان نيستيد اگر صبح تا شب بگيم فلان اينکارو کرد برايمان سودي ندارد .. مردم دارن با زنا و خيانت و دروغ ... نابود ميشن بايد با افکار اسلامي سعي کنيم اينا رو برداريم.. جوونا دارن معتاد ميشن ما اومديم از 1500 سال پيش حرف ميزنيم .. خنده دار نيس.. اسلام دين سلامت و شادابي هست بايد فتنه و فساد را با افکار اسلامي رد کنيم و مردم را نجات دهيم من اصلا کارهاي شبکه هاي ولايت و کلمه و.. را قبول ندارم اين همه هزينه ميکنن ميگن مناظره و ابوبکر اينکارو کرد و علي اينکارو کرد کا فايده اي براي شخصي که در فساد گير کرده نداره.. اسلام براي نجات بشر است.. پس بياييد زنجير اتحادمان را محکم کنيم و قدم برداريم بسوي الله و پيشرفت اسلام و نجات افرادي که به زنا و اعتياد و خيانت عادت کرده اند ...
159 | غضنفري | | ١٨:١٠ - ٢٧ فروردين ١٣٩٣ |
سلام بر محبين اهلبيت عليهم السلام
جناب فنجاني عليکم السلام:
برادر عزيز اولا بنده شما را يک سني ميدانم با توجه به بعض از کامنتهايتان که اشاره کرده بوديد توسل را قبول داريد.و شما را عزيز خود ميدانم.
برادر عزيز:اينکه بنده اين سوالات را از شما پرسيدم به دليل اين بود که شما خودتان فرموده بوديد مولا اميرالمومنين يعسوب الدين فاتح خيبر برادر پيغمبر حيدر کرار فاروق اعظم صديق اکبر باب علم النبي وصي برحق مصطفي علي مرتضي عليه السلام عمر و ابوبکر را قبول داشته!! لذا اينجانب براي اينکه شما بدانيد که چنين نبوده اين سوالات را طرح کردم که طبق روايت صحيح السند از صحيحين شما ثابت شود که مولي الموحدين عليه السلام اين دو نفر را حيله گر و گنه کار و کذاب و خائن ميدانسته.
عمر در جمع تعداد زيادى از صحابه خطاب به على ( ع ) وعبّاس عموى پيامبر ( ص ) گفت : شما دونفر ، ابوبكر و مرا دروغگو و گنه‏كار ونيرنگ‏باز مى‏دانيد ؛ « فلمّا توفّي رسول اللّه - صلى اللّه عليه وسلّم - قال أبو بكر : أنا وليّ رسول اللّه ، فجئتما . . . فرأيتماه كاذباً آثماً غادراً خائناً . . . ثمّ‏توفّي أبوبكر فقلت : أنا وليّ رسول‏اللَّه - صلى اللّه عليه وسلّم - ووليّ أبي بكر ، فرأيتماني كاذباً آثماً غادراً خائناً » صحيح مسلم ، ج 5 ، ص 152 ، كتاب الجهاد ، باب 15 ، حكم الفئ حديث 49 . .
و اما در مورد پاسخهاي شما:
1-منافق بدتر از کافر است
2-نشانه هاي منافق 4چيز است گنه کار حيله گر دروغگو و خيانتکار
3-در مورد دامادي عمر بهتر است که ادعاي بيسند نفرماييد زيرا طبق نظر علماي بزرگ خودتان ام کلثوم دختر ابوبکر بوده که در خانه امير المومنين عليه السلام بزرگ شده و اگر هم شما بخواهيد اين ادعا را ثابت کنيد باعث ابروريزي بيشتري براي عمر بن خطاب ميشويد که بنده صلاح نميدانم مطرح شود
و در مورد راستگويي مولا اميرالمومنين عليه السلام با شما موافقم
4-بله طبق نظر شما که مولا اميرالمومنين عليه السلام راستگوترين فرد بوده و از طرفي روايت صحيحين بخاري و مسلم که علماي بزرگ اهلسنت حتي منکرين صحت روايات اين کتابها را کافر ميدانند حضرت ابوبکر و عمر را اينچنين ميدانستند و شما بزرگوار لطف کنيد و سند معتبري مبني بر توبه اين دو نفر ارائه نماييد
5-برادر عزيز شما که صحيحين و کتب روايي را قبول نداريد اولا پس اين فرمايشات خودتان مبني بر احترام مولا به خلفا را از کجا فرموديد؟؟؟
ثانيا خداي نکرده اين اعتقاد شما شباهت پيدا نکند به شعار خوارج که ميگفتند :"لاحکم الا لله"
ثالاً اگر ذکر اتفاقات گذشته براي ما سودي ندارد پس العياذبالله خدا هم اشتباه کرده که داستانهاي امم پيشين را در قرآن ذکر فرموده؟!!!
رابعا:کم لطفي کرديد که شبکه مقدسه ولايت را با يک شبکه سياسي وطن فروش که دشمن اهلسنت و شيعه است در يک طراز قرار داديد.
در پايان اميدوارم که از طرز بيان بنده ناراحت نشده باشيد زيرا اينجانب بر اساس اسناد و روايات صحيح بر گرفته از کتب خودتان صحبت کردم
160 | ياسر فنجاني | | ١٢:١٧ - ٢٩ فروردين ١٣٩٣ |
باسلام و رحمت الله بر تمتم مسلمانان جهان و برادر بسيار با ادبم جناب غضنفري.. خوشبختم که با فردي همچون شما بحث ميکنم.. و اما شما ميگيد که اعياظ بالله خدا اشتباه کرده که در مورد گذشته صحبت نموده.. شما در اينجا بي انصافي ميکنيد برادرم هدف از قصه هاي گذشته و ذکر آنها در قرآن براي عبرت گرفتن از نتايج اعمال پيامبران و قوم آنهاست و همه ي مسلمانان آنهارا قبول دارند.. و باعث تفرقه نميشه.. اما روايات و احاديث که در مورد هزار سال پيش صحبت کرده فايده اي براي شخص خيانتکار و زناکار و رباخوار و شرابخوار که در جامعه ي ما ديگر طبيعي شده نداره بخدا نداره قبول کنيد برادر .. از شما سوال دارم مگر خدا قادر مطلق نيست و توانا نيس حقا شما خواهيد فرمود آري .. پس کسي که ظالم هست و حق علي و فاطمه ي زهرا را خورده راه فرار نداره و خدا حتما مجازاتش خواهد کرد بخدا قسم ذکر گذشته ي علي و عمر جز تفرقه چيزي برايمان به ارمغان نمياره .. و اتحاد سني و شيعه را برهم ميزنه.. پس براي اينکه اتحاد حفظ بشه بايد سکوت کرد بخدا من خودم و بود و نبودم و هستي و چيستيم را فداي خاک پاي اهل بيت و علي و زهرا ميکنم.. اما در مورد 100توبه شما جواب نداديد لازم نيست جواب بديد فقط يک چيز که خداوندا ظالمان در طول تاريخ و معاصر و غاصبين ولايت و دشمنان علي را به عذاب دردناکي مبدل بگردان.. اما درباره ي ازدواج عمر رضي الله عنه با دختر علي بخدا در خوده کتابهاي شيعه هست که اون دختر علي بوده نه ابوبکر و عمر براي خواستگاري چندين بار به شيرمرد تاريخ علي رضي الله عنه مراجعه کرده.. و اما در رابطه با شبکه ي ولايت من نگفتم ولايت خوب نيس بلکه برنامه ي احکام که بسيار مفيد هست من خيلي استفاده بردم در رابطه با مناظره که فايده اي براي شخص زناکار و شرابخوار نداره بحث نمودم.. خودتون ميدونيد در ايران ما کسي که دنبال دختر مردم نباشه عقب مانده هست کسي که شراب نخوره همينطور تورو خدا انصاف نيست ما بجون هم بيوفتيم و در رابطه با هزار سال پيش صحبت کنيم و مردم هم نابود بشن.. بخدا انصاف نيس پس بايد امر به معروف و نهي از منکر کرد بخدا من نه سني هستم و نه شيعه بلکه بهترين اشخاص نزد الله جل جلاله باتقواترين آنهاست بياييد بهانه دست دشمن نديم و براي حفظ وحدت سکوت کنيم و مردم را بسوي کار نيک دعوت نماييم.. برادرم همه ي ما موظفيم برادران ديني مان را آگاه کنيم خيليا بيخبرند و نميدانند شراب و انواع فساد ها حرامند بياييد در دعوت مردم بسوي نيکي تلاش کنيم .. خداوند همه ي مارا هدايت نمايد و من الله توفيق .. يا الله
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها