2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
آيا آيه اي در قرآن كريم در باره جواز توسل به مردگان وجود دارد؟
کد مطلب: ٤٩٧١ تاریخ انتشار: ١٣ ارديبهشت ١٣٩٤ تعداد بازدید: 142439
پرسش و پاسخ » عقائد شيعه
آيا آيه اي در قرآن كريم در باره جواز توسل به مردگان وجود دارد؟

سؤال كننده : منصور افتخاري

توضيح سؤال:

در مبحث توسل در فهرست پرسش هاي شيعه متوسل شدن برادران يوسف به حضرت يعقوب و توسل به شخص پيامبر اسلام هر دو مورد به استناد قرآن در زماني اتفاق افتاده كه آن پيامبران حيات ظاهري داشتند و هنوز رحلت نكرده بودند ؛ لذا به دنبال آيه اي مي گردم كه توسل به مرده در آن به نوعي مطرح شده باشد .

لطفا پاسخ دهيد.

پاسخ اول:

آيه 64 سوره نساء، شامل توسل بعد از رحلت پيامبر (ص) نيز مي شود:

آيه ذيل يكي از آياتي است كه در باره توسل به رسول خدا صلي الله عليه وآله وارد شده وعلماي شيعه واهل سنت به آن استناد كرده اند:

وَلَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحيماً

اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت.

رفتن به نزد رسول خدا صلي الله عليه وآله براي طلب بخشايش در اين آيه عام است ؛ شامل حيات ايشان و بعد از مرگ ظاهري مي شود .

علماي اهل تسنن در مورد اين آيه كلمات بسيار جالبي دارند. نووي در بحث زيارت رسول خدا صلي الله عليه وآله مي نويسد:

ثم يرجع إلي موقفه الأول قبالة وجه رسول الله صلي الله عليه وسلم ويتوسل به في حق نفسه ويستشفع به إلي ربه سبحانه وتعالي ومن أحسن ما يقول ما حكاه الماوردي والقاضي أبو الطيب وسائر أصحابنا عن العتبي مستحسنين له قال ( كنت جالسا عند قبر رسول الله صلي الله عليه وسلم فجاء أعرابي فقال السلام عليك يا رسول الله سمعت الله يقول ( ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلي ربي ثم أنشأ يقول

يا خير من دفنت بالقاع أعظمه فطاب من طيبهن القاع والاكم

نفسي الفداء لقبر أنت ساكنه فيه العفاف وفيه الجود والكرم

ثم انصرف فحملتني عيناي فرأيت النبي صلي الله عليه وسلم في النوم فقال يا عتبي الحق الاعرابي فبشره بان الله تعالي قد غفر له )

سپس به جايگاه اوليه در مقابل صورت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم باز گشته وبه وي توسل كند در حق خودش و از وي طلب شفاعت در نزد خدا بنمايد.

از بهترين كلمات آنچه است كه ماوردي وقاضي ابو الطيب وديگر اصحاب ما از عتبي نقل كرده وآن را نيكو شمرده اندكه گفت : نزد قبر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بودم كه بيابانگردي آمد وگفت سلام بر تو اي رسول خدا . از خداوند شنيدم( كلام خدا در قرآن) كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت . ومن به نزد تو آمدم واز گناه خود طلب بخشش كرده و تو را شفيع نزد پروردگارم قرار مي دهم .سپس اين شعر را خواند كه

اي بهترين كسي كه دربهترين جايگاه دفن شده است كه ازبوي خوش آنجاهمه جابوي خوش گرفته است .

جانم فداي قبري كه تو ساكن آن هستي كه در آن اسوه كامل در عفت وجود وكرم مدفون است

سپس بازگشت . پس چشمانم سنگين شده در خواب رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم را ديدم پس فرمودند كه اي عتبي به سراغ اعرابي برو و به او بشارت بده كه خداوند گناهان او را آمرزيد.

المجموع - محيي الدين النووي - ج 8 - ص 274

دمياطي نيز مي نويسد:

ثم بعد زيارة الشيخين يذهب للسلام علي السيدة فاطمة رضي الله عنها في بيتها الذي داخل المقصورة للقول بأنها مدفونة هناك ، والراجح أنها في البقيع فيقول : السلام عليك يا بنت المصطفي ... ويتوسل بها إلي أبيها ( ص ) . ثم يرجع إلي موقفه الأول قبالة وجهه الشريف ، فيقول : الحمد لله رب العالمين . اللهم صل علي سيدنا محمد ، وعلي آل سيدنا محمد . السلام عليك يا سيدي يا رسول الله . إن الله تعالي أنزل عليك كتابا صادقا ، قال فيه : (ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما) وقد جئتك مستغفرا من ذنبي مستشفعا بك إلي ربي .

بعد از زيارت ابو بكر و عمر براي سلام به فاطمه زهرا به بيت وي كه در داخل ضريح است مي روي چون بنا بر قولي در آنجا مدفون است ولي قول برتر آن است كه در بقيع دفن است .پس مي گويي سلام بر تو اي دختر رسول برگزيده ...پس به وسيله وي بر پدرش توسل مي جويي سپس به همان جاي اول & در روبروي صورت شريف- بازگشته مي گويي الحمد لله رب العالمين خدايا بر سرور ما محمد وبر آل وي درود فرست . سلام بر تو اي رسول خدا. خداوند به درستي بر تو كتاب خود را نازل كرد كه در آن گفت :

كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت (آيه 64 نساء) پس من به نزد تو آمده ام در حاليكه از گناهانم طلب بخشايش مي كنم واز تو طلب شفاعت به نزد خداوند مي كنم .

إعانة الطالبين - البكري الدمياطي - ج 2 - ص 357

ثم تأتي القبر فتولي ظهرك القبلة وتستقبل وسطه وتقول السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته ... اللهم انك قلت وقولك الحق ( ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما ) وقد اتيتك مستغفرا من ذنوبي ، مستشفعا بك إلي ربي ... ثم يتقدم قليلا ويقول السلام عليك يا أبا بكر.

سپس به نزد قبر رفته پس پشت خود را به سمت قبله مي كني ورو به سمت قبر ومي گويي سلام بر تو اي پيغمبر ورحمت خدا و بركات وي ....خداوندا تو گفته اي وكلامت درست است كه اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم كردند نزد تو آيند پس از خداوند طلب بخشايش كنند ورسول خدا هم براي ايشان طلب بخشايش كند به تحقيق خداوند را توبه پذير وبخشنده خواهند يافت (آيه 64 نساء).بدرستيكه من به نزد تو آمده ام در حاليكه از گناهانم طلب بخشايش مي كنم و از تو مي خواهم كه در نزد پروردگارم شفيع من باشي ...سپس كمي جلوتر رفته ومي گويي سلام بر تو اي ابو بكر ...

المغني - عبد الله بن قدامه - ج 3 - ص 590 - 591

همانطور كه مطرح شد حتي اهل سنت از اين آيه چنين فهميده اند كه مي توان از رسول خدا چه در حال حيات ظاهري و چه بعد از آن طلب شفاعت نمود .

پاسخ دوم:

انبيا وشهدا زنده هستند:

پاسخ شما را به نحو ديگري بيان مي كنيم : آيا انبياي الهي مرده اند؟ وآيا ائمه ما مرده اند ؟

به اعتقاد شيعه واهل سنت، انبياء الهي زنده هستند و شهدا نيز طبق آيه قرآن زنده هستند، پس توسل به آنها توسل به يك انسان زنده است نه توسل به مرده.

آلوسي در باره حيات انبياء عليهم السلام مي نويسد:

أما حياة الأنبياء عليهم الصلاة والسلام الحياة البرزخية التي هي فوق حياة الشهداء الذين قال الله تعالي فيهم بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ فأمر ثابت بالأحاديث الصحيحة.

حيات انبيا عليهم السلام حياتي است برزخي وبرتر از حيات شهداست كه خداوند متعال در مورد ايشان فرموده است كه ايشان زنده اند نزد پرورگارشان روزي داده مي شوند . پس اين امر مطلبي ثابت شده با روايات صحيح است

الآيات البينات في عدم سماع الأموات ج1/ص39 للآلوسي النعمان بن محمود

ومن ثم قال الإمام السبكي حياة الأنبياء والشهداء كحياتهم في الدنيا

به همين دليل امام سبكي گفته است كه حيات انبيا و شهدا مانند زندگيشان در دنياست.

السيرة الحلبية ج2/ص432

ائمه ما نيز همگي شهيد هستند و طبق آيه 169 سوره آل عمران :

ولاتَحسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أموَاتَا بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ

كساني را كه در راه خدا كشته شدند مرده مپنداريد بلكه ايشان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند .

شارح صحيح بخاري مي نويسد:

أحدها أن الأنبياء أفضل من الشهداء والشهداء أحياء عند ربهم فكذلك الأنبياء.

يكي از مطالبي كه در مورد زندگي انبيا بعد از مرگ گفته شده است اين است كه انبيا برتر از شهدا هستند و شهدا نزد پروردگارشان زنده اند پس انبيا نيز همينطور.

فتح الباري ج6/ص487

همانطور كه گفته شد اهل تسنن اعتقاد دارند كه انبيا بعد از مرگ ظاهري در واقع زنده اند .

در منابع اهل سنت نيز رواياتي وجود دارد كه حيات برزخي انبياء را ثابت مي كند. از جمله در صحيح مسلم نقل شده است كه رسول خدا فرمود: در شب معراج موسي را ديدم كه در قبرش نماز مي خواند:

حَدَّثَنَا هَدَّابُ بْنُ خَالِدٍ وَشَيْبَانُ بْنُ فَرُّوخَ قَالَا حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ عَنْ ثَابِتٍ الْبُنَانِيِّ وَسُلَيْمَانَ التَّيْمِيِّ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَتَيْتُ وَفِي رِوَايَةِ هَدَّابٍ مَرَرْتُ عَلَي مُوسَي لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عِنْدَ الْكَثِيبِ الْأَحْمَرِ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي قَبْرِهِ

رسول خدا فرمودند كه رفتم يا گذشتم بر موسي در شبي كه من را به آسمان بردند - در كنار جايي كه خاك سرخ زيادي جمع شده بود- واو ايستاده بود و در قبرش نماز مي خواند.

صحيح مسلم ج4/ص1845 كتاب الفضائل باب من فضائل موسي عليه السلام

در اين زمينه همانطور كه نمونه اي از آن نقل شد روايات زيادي حتي در صحيح بخاري ومسلم موجود است وبيهقي عالم مشهور اهل تسنن بعضي از آنها را در كتاب حياة الأنبياء بعد وفاتهم «زندگي پيامبران بعد از مرگ ايشان» جمع آوري نموده است .

وچون در قرآن تصريح به جواز توسل به زندگان شده است پس توسل به ائمه وانبيا بعد از رحلت ايشان جايز است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
201 | محمد حجازي | | ٢٤:٣٠ - ٣١ تير ١٣٩٣ |
با سلام خدمت شما بزرگواران. دو مسئله از متن بالا برايم پيش آمده. يكي اينكه اگر بگوييم پيامبر و انبيا زنده اند و حرف ما را ميشنوند... در متون بالا بلا استثنا ذكر شده كه افراد پيش قبر پيامبر شرفياب شده و آنجا از ايشان طلب بخشش گناهان كرده اند.يعني كنار قبر پيامبر. نه از فاصلي اي دور. مورد دوم در مورد آيه ي مربوط به زنده بودن شهداست. آيا اين زنده بودني كه قرآن مد نظر دارد هيچ تفاوتي با زندگي ما ندارد؟ مگر ميشود؟ شايد قرآن زندگي اي در عوالم ديگر را در نظر دارد. لطفا پاسخ بنده را به تفصيل بيان بفرماييد با تشكر

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. اين در مورد آداب زيارت قبر رسول الله صلي الله عليه و اله به عنون يک محلي که به ايشان نسبت دارد است و الا در همه جا مي توان به ايشان متوسل شد. اثبات شيء نفي ما عدا نمي کند هر کجا منتسب به افراد باشد براي ارتباط به آنها مناسب تر و داراي قداست است.

2. منظور از حيات شهدا حيات ويژه برزخي است که با وجود آن مي توانند شاهد اعمال انسانها و منتسبان به خود باشند و به درخواست آنها جواب دهند و به آنها کمک برسانند و به آنها بشارتهايي مي دهند و مانند انسانهاي زنده در برخي عرصه ها رشد و تکامل پيدا کنند و... اما حقيقت حيات آنها بر ما کاملا مشخص نيست خداوند هم به اين حقيقت در انتهاي آيه اشاره دارد(و لکن لا تشعرون) آنچه مسلم است آنها حيات دارند ولي حيات آنها با حيات ما فرق دارد و مرگ آنها هم با مرگ ديگر مردگان متفاوت است و خداوند اين افراد را بخاطر هدف و تلاششان بر ديگر مردگان برتري داده است و اجازاتي به آنها داده است.

در مورد معني حيات در اين آيه معاني ديگري نيز احتمال داده شده است. به تفاسير مراجعه نماييد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
202 | رضا كاوياني | | ٢٤:١٢ - ٠٧ مرداد ١٣٩٣ |
خداوند گفت : آنان که سخن را ميشنوند و بهترين آن را تبعيت ميکنند. نگفت بهترين فرقه را.يک سري مسايل را شيعيان درست ميگويند.يک سري را سني ها درست ميگويند.اينطور نيست که هر چي شيعه بگويد درست باشد و يا هرچي سني و يا هر فرقه ديگري بگويد درست باشد.ما حرف حق را هر که بزند ميپذيريم.نه اينکه حتما لازم باشد خود را در يک فرقه بگنجانيم.

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ نظر ما هم همين است همين خداوندي که اين سخن را در اين آيه فرموده مصداق افرادي که کلام احسن مي زنند را هم مشخص کرده و در آيات ديگري مصاديقي را براي تبعيت و اسوه براي ما مشخص نموده است :

لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً (احزاب/ 21)

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في‏ شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً (نساء / 59)

نظر ما اين است که رسول الله صلي الله عليه و اله و خاندان پاک ايشان منبع و معدن وحي و مفسر آن اند که عدل قرآن اند و با هم ثقلين را تشکيل مي دهند که بايد به آن دو تمسک کنيم و گوش به سخن آنها باشيم.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
203 | ايران | | ٠٨:٥٢ - ٢١ مرداد ١٣٩٣ |
2
 
14
پاسخ نظر
سلام
عزيزم لطف کن کامنت من رو بذار . چون تا حالا حتي يک کامنت من رو هم نذاشتي .
خداوند در قرآن چنين ميفرمايد :
إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ .
معني : اگر شما آن‌ها را بخوانيد ، آن‌ها صداي شما را نمي‌شنوند . اگر هم بشنوند ، نمي‌توانند جواب دهند . روز قيامت به شرك‌تان كافر مي‌شويد . هيچ كسي به انداۀ خداوند به شما خبر نمي‌دهد .
اما بياييد توسل را بررسي کنيم .
1) وقتي دعايي ميکنيم فرض ميکنيم که پيامبر (يا هر بزرگ ديگري) ميشنود ولي (معاذالله) الله نميشنود ، که اين کفر است .
2) يا هر دو ( يعني الله و پيامبر ) دعاي ما را ميشنوند که ديگر توسل و واسطه معني ندارد و وسيله شدن پيامبر در اين ميان و گفتن دعاي ما نزد الله براي پروردگار تکراريست ، چون الله خود اين را شنيده و تعريف پيامبر را نمي خواهد .
3) يا اينکه ؛ طبق آيه قرآن مردگان نميشنوند و فقط اين الله است که ميشنود .
عزيزان من 124000 پيامبر آمدند تا به ما بفهمانند : « اياک نعبد و اياک نستعين » . چطور امکان دارد که خدا جواز توسل (آنطوري که مد نظر شماست) را داده باشد ولي صراحتاً بگويد : «اياک نستعين» ؟!!!
منظور از وسيله در جواز توسل : نماز ، روزه ، زکات ، حج ، جهاد و اعمال نيکوست . ما با اين اعمال ميتوانيم به خدا نزديک شده و خواسته هايمان را به او بگوييم نه با «يا علي» و «يا پيامبر» و «يا حسين»
مگر اينکه واقعا قرآن را قبول نداشته باشيد .
آيا واقعا «يا الله» زيبا و پر محتواست يا «يا علي» و «يا حسين» و حتي «يا محمد» ؟؟؟؟؟؟
آقاي نويسنده محترم : در ابتداي آيه ميخوانيم « اگر ايشان وقتي به خودشان ظلم کردند ... » ؛
اين يعني منظور عده خاصي در آن زمان بوده است . لطفاً بيخودي آن را به زمان پس از مرگ پيامبر نيز تعميم ندهيد .
الله نگهدارتان

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. شما به مقاله دقت نکرده ايد! علماي شما هم همان تفسير ما را داشته اند حال شما بيشتر متوجه مي شويد يا علمايتان؟ آنها مي گويند الان که به زيارت ايشان مي رويد به اين آيه استناد کنيد و طلب استغفار نماييد شما مي گوييد اين مربوط به عده اي خاص است ما حق ندايم چنين کاري بکنيم والا شرک است!.

2. در آيه اي که مطرح کرده ايد خطاب خداوند به بت پرستان در مقابل بتهاي آنهاست نه مسلمانان نسبت به اولياي الهي!

3. برگشت ياعلي و يا محمد و يا فاطمه و ... عليهم السلام همه به يا الله است چون آنها اولياي الهي اند و توسل به آنها بخاطر عمل آنهاست که آنها را خدايي کرده و بجهت نسبتي است که بخاطر خليفه اللهي بودن به خداوند پيدا کرده اند. توسل به ولي خدا توسل به خداست چنانکه احترام به خانه خدا احترام به خداست و تبرک به خانه خدا تبرک به خداست و... کمي فکر کنيد انشاءالله مشکل حل است.

4. اما بررسي شما، با آيه اي که در انتها بيان نموده ايد در تضاد است شما عزيز ما هستيد ولي متاسفانه دقت نمي کنيد که همين بررسي و تفسيرهاي سه گانه اي که در مورد توسل مطرح کرده ايد در زمان رسول الله و همان عده خاص هم مطرح است در مورد همان عده خاصي که خداوند اين دستور را به آنها داده هم مي فرمايد خودتان استغفار کنيد و هم رسول الله صلي الله عليه و آله براي شما استغفار کند آيا با وجود طلب خود فرد از خداوند، نيازي به توسل به رسول الله براي استغفار طبق طرز فکر شما خواهد بود؟

5. آيات ديگري در قرآن وجود دارد که اگر طبق اين اعتقاد شما نگاه شود شرک خواهد بود مانند آيات ذيل:

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ (64انفال) خداوند و مومنين تو را کفايت مي کنند.

إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ‏ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ (تحريم/ 4) پشتبان رسول الله صلي الله عليه و آله را خدا و جبرئيل و ملائکه و صالح المومنين مي داند.

قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ‏ عِنْدَهُ‏ عِلْمُ الْكِتابِ (رعد/43) اين سه آيه در تضاد است با آيه اي که مستمسک شما و افرادي همانند شماست که مي فرمايد: أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ‏ عَبْدَهُ (زمر/36)

6. لطفا به آيات ذيل دقت کنيد تا ببينيد که خداوند چگونه انبياء را در بسياري از کارها کنار خود قرار داده است:

الف) قُلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرينَ (32آل عمران) اطاعت از خدا و رسول يکي دانسته شده است و کسي که(به بهانه عدم يگانگي بين آنها) از آن روي برتابد کافر است. در يکي بودن اطاعت از رسول و اطاعت از خداوند در قرآن آيات فراواني وجود دارد.

ب) وَ رَسُولاً إِلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في‏ بُيُوتِكُمْ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ (49آل عمران) در اين آيه خلقت پرندگان به حضرت عيسي عليه السلام نسبت داده شده اما در همه آنها اذن الهي است که اين امکان را فراهم مي کند. يعني بنده خداوند در اثر تبعيت مي تواند به مقامي برسد که کار خداي بکند البته به اذن الهي.

ج) وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‏ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً (61نساء) نزد رسول آمدن همان نزد خدا رفتن است.

د) مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً (100نساء) هجرت به سوي رسول الله صلي الله عليه و آله هجرت بسوي خدا دانسته شده است.

ه) إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ ...(33مائده) جنگ با رسول خدا صلي الله عليه و آله جنگ با خدا دانسته شده است.

و) إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ (55مائده) خدا و رسول و... بر همه ولايت دارند. که ولايت رسول الله صلي الله عليه و آله به عنوان خليفه اللهي است لذا در طول ولايت خداست که همان سخن شيعه است.

ز) يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ (1انفال) انفال، هم به خدا و هم به رسول او تعلق دارد.

ح) يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (27انفال) خيانت به رسول الله خيانت به خداست. که وحدت فعل بر آن تاکيد دارد.

ط) بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكينَ (1توبه) اعلام برائت رسول الله همان اعلام برائت خداست.

ي) وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ (59توبه) در اين آيه عطيه الهي عطيه خدا دانسته شده و در پايان مي فرمايد: خداوند و رسول او ما را از فضل خدا مي دهند يعني خزائن فضل الهي در اختيار رسول الله صلي الله عليه و آله هم هست تا افراد را از آن بي نياز نمايد.

ک) يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ إِنْ كانُوا مُؤْمِنينَ (62توبه) رضايت خدا و رسول براي مومنين اولويت دارد. جدايي نيست والا يکي را بز ديگري برتري مي داد.

ل) أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحادِدِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِداً فيها ذلِكَ الْخِزْيُ الْعَظيمُ (63توبه) دشمني با رسول الله صلي الله عليه و آله دشمني با خداست. و اثر آن يکي است.

م) وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصيبُ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (90توبه) تکذيب رسول الله صلي الله عليه و آله تکذيب خداست.

ن) وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّها قُرْبَةٌ لَهُمْ (99توبه) در هدف از انفاق و اعمال خير انسان اگر غير خدا لحاظ شود شرک است اما در اينجا خداوند اين عمل آنها را مي پذيرد و چنين شرکتي را بد نمي داند و باعث ابطال عمل نمي داند که نشان از اين دارد که رسول الله از خدا جدا نيست و الا بايد شرک بحساب مي آمد.

س) وَ إِذا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذا فَريقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ (48نور) دعوت بسوي رسول الله دعوت بسوي خداست.

ع) وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً (22احزاب) وعده و تصديق رسول الله صلي الله عليه و آله وعده و تصديق الهي است.

ف) وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظيماً (29احزاب) خواستن خدا خواستن رسول اوست و بر عکس

ظ) وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبيناً (36احزاب) خواست خدا و رسول بر خواسته فرد مقدم است و عصيان رسول الله عصيان خداوند هم محسوب مي شود.

ق) إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً (57احزاب) اذيت رسول الله اذيت خداست.

ر) يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ (1حجرات) از خدا و رسول پيشي نگيريد.

ش) ذلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَنْ يُشاقِقِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ (انفال/13) دشمني با رسول الله صلي الله عليه و آله دشمني با خداست.

ت) اللَّهَ يَجْتَبي‏ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظيمٌ (179آل عمران) ايمان به خدا و رسول يکي دانسته شده است.

ض) مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعيداً (136نساء) کفر به کتب و رسل و روز قيامت کفر به خداست.

ظ) وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّما كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَ بِاللَّهِ وَ آياتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ (65توبه) استهزاء رسول الله و خدا يکي است.

غ) يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (24انفال) استجابت رسول، استجابت خداست.

ل) سَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (94توبه) رسول الله همانند خداوند شاهد اعمال ماست.

أأ) قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ‏ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ (آل عمران/31) تبعيت از رسول الله باعث محبوب الهي شدن و مغفرت گناهان است.

ب ب) وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَريماً (31احزاب) خضوع در برابر خدا و رسول اجر مضاعف دارد.

اين به رسول مکرم اسلام اختصاص ندارد بلکه در مورد ديگر انبيا هم اينگونه است چنانکه خداوند در مورد حضرت عيسي مي فرمايد: وَ لَمَّا جاءَ عيسى‏ بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذي تَخْتَلِفُونَ فيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطيعُونِ (63زخرف) از خداوند بترسيد و از من اطاعت کنيد. تقواي الهي در گرو اطاعت از انبياست.

بترسيم از اينکه خداي نکرده مصداق اين آيه باشيم که خداوند مي فرمايد: إِنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُريدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً (150نساء)

پس همچنانکه اطاعت از رسول الله ص و اذيت و جنگ و دشمني و حب و شهادت و اذن و ايمان و برائت و خيانت و ... اطاعت خدا و ايمن به خدا و جنگ با خدا و... است چه اشکالي دارد که بگوييم در آيه مورد بحث هم خواندن رسول الله خواندن خدا باشد و کفايت او کفايت خدا باشد و استعانت از او استعانت از خدا محسوب شود؟ و چگونه است که اطيعوا الرسول، اطيعوالله باشد ولي يا رسول الله و يا علي و... يا الله نباشد وقتي اين اولياي الهي خليفه و جانشينان الهي اند نداي آنها هم نداي خدا خواهد بود.

7. خداوند در آيات ديگري هم به توسل اشاره نموده است مانند:

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (35مائده) تقواي الهي و جهاد در راه خدا جداي از وسيله آمده تا بفهماند که منظور خداوند از وسيله در اين آيه، اعمال صالح نيست.

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَلى‏ أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (62نور) رسول الله صلي الله عليه و آله شاخص براي مومنان در ايمان و اذن گرفتن است و اوست که مي تواند واسطه بين خدا و خلق او باشد و براي مومنان استغفار کند.

قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئينَ قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ (يوسف/98)

و... .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
204 | ايران | | ٠٩:٥٤ - ٢٦ مرداد ١٣٩٣ |
سلام
1) بله نزد اهل سنت هم هستند کسانيکه توسل را جايز ميدانند (هر چند روز به روز از تعداد آنها کمتر ميشود و متأسفانه اين اعتقاد نزد اهل تسنن فقط بواسطه فرهنگي است که در ايران حاکم است) ، اما وقتي به قرآن بر ميگرديم تمام آنها باطل ميشود .
2) شما ميگوييد که منظور آيه خطاب به بت پرستان و بتهاي آنهاست !!! آيا مگر بت ها آدمي زادند که بميرند ؟!! نه عزيزم منظور انسانهاست ، چه بدان و چه خوبان . همه انسان هستند و وقتي کسي ميميرد دستش از اين دنيا کوتاه ميشود . حتي پيامبر هم طبق آيه قرآن انسان عادي بوده مثل ما .
3) يا علي گفتن و يا حسين گفتن آنها را خدايي کرده ؟!!! يعني چه اونوقت ؟؟! آيا اين شرک نيست ؟ هيچ کس جز الله وجهه و اراده خدايي ندارد . ضمناً خداوند ما را به طواف خانه خدا امر کرده نه توسل به خانه خدا ، ما مستقيماً از الله خواسته هايمان را ميخواهيم نه از خانه خدا . تا حالا شنيدي کسي بگه (يا کعبه) ؟!!!
4) ما توسل به زندگان را قبول داريم . مثلاً سيدنا عمر (رض) زماني که پيامبر (ص) زنده بودند به ايشان توسل ميکردند ولي وقتي که رسول خدا فوت نمودند براي التماس دعاي باران نزد حضرت عباس (رض) عموي پيامبر رفتند . پيامبر (ص) فقط يک شفاعت بزرگ خواهند کرد آن هم در روز قيامت براي امت اسلام است . (يا) در جمله (يا حسين) ياي استعانت است (ياي کمک خواستن) در حالي خداوند اين (يا) را فقط مختص خود دانسته است ، وگرنه چرا بايد بگويد (اياک نستعين) ؟؟
5) در مورد آيه 64 سوره انفال ؛ بهتر است به آيه 62 برگردي ، آنجا که خداوند ميفرمايد : وَإِن يُرِيدُواْ أَن يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللّهُ هُوَ الَّذِيَ أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِينَ : و اگر بخواهند تو را بفريبند [يارى] خدا براى تو بس است او (الله) بود كه تو را با يارى خود و مؤمنان نيرومند گردانيد . اينجا فرموده ياري خداوند بس است (از لحاظ معنوي و متافيزيک) و ياري مومنان هم از لحاظ دنيوي و مادي است مثلاً در جنگ ها . هر چند خداوند در همه حال ياور او و مومنان بوده است ، پس منظور از آيه 64 ياري انسانهاي مسلمان شده آن زمان است که با پيامبر بودند مانند سيدنا علي (رض) و ربطي به توسل ندارد .
در مورد سوره تحريم (آيه 4) نيز چيزي به نفع شما نوشته نشده ؛ خوب مسلم است که خداوند و مومنان و جبرئيل و ساير فرشتگان همراه پيامبرند و ياور الله تعالي هستند .
6) مگر ما ميگوييم که از رسول خدا اطاعت نکنيد . اين چه ربطي به توسل دارد ؟ خداوند پيام خود را توسط رسولان خود براي ما انسانها فرستاده ، پس مسلم است بايد از آنها پيروي کنيم . پس خواهشاً بي جهت دليل نتراشيد .
در مورد آيه 49 سوره آل عمران : عزيز من اين معجزه حضرت عيسي بوده است ، اين معجزه بعد از مرگ ايشان اتفاق نخواهد افتاد . اصلاً چه ربطي داره اين آيه ؟ اگر معجزه نيست شما ميتوانيد با اذن الله پرنده اي درست کنيد ؟!! مسلماً نميتوانيد . داشتن معجزه از سوي پيامبران جواز توسل از قرآن است ؟؟؟؟؟؟
سوره نساء آيه 61 : اي واي از دست شما ؛ آخه برادر من کجاي اين آيه دليلي بر توسل است ؟ منظور خداوند گرويدن انسانها به دين پيامبر و آمدن به سوي ديني است که الله به محمد (ص) داده تا به مردم برساند . منظور از به سوي الله و پيامبر آمدن ، مسلمان شدن است آقاي عزيز !!!!!
سوره نساء آيه 100 : شما طوري حرف ميزنيد که انگار (معاذالله) خداوند و پيامبر هر کدام موضع جداگانه اي داشته اند ، خوب مسلم است کسي که به پيامبر (ص) نزديک شود و از امت او در آيد به خداوند نزديک شده و در نتيجه از پيروان الله خواهد بود . شما را چه شده آخه ؟؟؟؟!!
در مورد ساير آيه ها : پس لابد شما مي فرماييد که خداوند مي بايستي ميفرمود که جنگ با پيامبر ربطي به من دارد !!! بله ؟؟؟
عزيز من تو رو خدا بگو از کجاي اين آيه ها توسل را جايز شمرده اي ؟؟
سوره 24 انفال : با تعبير شما آيا مسلماني وجود دارد که بگويد من پيامبر را قبول دارم ولي خدا را قبول ندارم و بالعکس ؟ لطفا قيچي شده معني آيه ها را نگذاريد . معني دقيق آيه : (اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد هنگاميکه خدا و پيامبر شما را به چيزى فرا خواندند كه به شما حيات مى‏بخشد آنان را اجابت كنيد و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل مى‏گردد و هم در نزد او محشور خواهيد شد) . شرافتاً ميشود از اين جواز توسل ساخت ؟؟؟
تازه گفته همه در نزد او محشور ميشويد ، در حاليکه شما معتقديد که پرونده اعمالتان به امام زمان سپرده خواهد شد !!!!!!!! (استغرالله)
سخن آخر : عزيز من شما ميگوييد ؛ اگر در ميان دعوت الله و انبياء تفاوتي وجود داشت مثلا خداوند ميگفت حرف من را قبول کنيد نه پيامبر را ، پس جوازي براي توسل نبود ، اما چون فراخوان الله و انبياء به يک مسير است و اطاعت از هر دو دستور داده شده پس توسل جايز است .
عجب تعبيري و عجب دليلي .
خداوند همه ما را هدايت کند.

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. ما مي گوييم برخي از علماي شما تصريح به جواز توسل کرده اند شما آن را تحت تاثير فرهنگ ايرانيان مي دانيد؟

اگر عالمي که در ايران هم نمي زيسته از فرهنگ ايرانيان اينقدر تحت تاثير قرار بگيرد که به قول شما حرام خداوند را حلال نمايد چه اعتمادي به ديگر سخنان اوست و چه انتظاري از علماي ديگر که در ايران مي زيسته اند و يا ديگر افراد اهل سنت بايد داشت؟ چطور است که به فکر و برداشت خود شک نمي کنيد و همچنان بر تعصب خود اصرار داريد که حتي راضي هستيد علماي خود را اينطور زير سوال ببريد؟ مگر اين فرهنگ الان کم شده که آنها روز به روز در حال کم شدن اند؟ جالب تر اين است كه شما ايران را در قرون قبل از صفويه سني مي دانيد ولي حال سخن علماي قرن هفتم يعني دو قرن قبل از صفويه را تحت تاثير فرهنگ حاکم بر ايران مي دانيد؟ بالاخره قسم حضرت عباس شما را قبول کنيم يا دم خروس را!

2. کجاي آيه سخن از مرگ زده که اين ايراد را بر ما مي گيريد؟ اينکه رسول الله صلي الله عليه و آله را فرد عادي دانسته ايد هم ناشي از برداشت غلط شما از قرآن است که فعلاً بحث آن را براي وقت ديگري مي گذاريم.

3. براي فهم شما متاسفيم!

4. دوست گرامي سخن ما هم به همين اعتقاد شماست! اگر با وجود خداوند چه نيازي به توسل به رسول است؟ در زمان زنده بودن آنها هم همينطور بايد باشد. چه فرقي بين آنهاست از اين جهت؟

5. خداوندي که در آيه 62 حسبک الله گفته در آيه 64 مي فرمايد: حسبک الله و من اتبعک من المومنين چطور است که يکي را قبول داريد ولي ديگري را رد مي کنيد؟ چرا راه جمعي بين آنها پيدا نمي کنيد که سعي داريد متعصبانه دست از سخن باطل خود بر نداريد؟ آيا خداوندي که در امور معنوي او را بس است نمي تواند در امور مادي هم او را کفايت کنيد؟ منظور ما از ايراد اين آيات توسل نبوده بلکه خواسته ايم اثبات کنيم که گاهي اعمال انسانها آنقدر مخلصانه و در طول عمل خداوند قرار مي گيرد که عمل خود خدا دانسته مي شود و دنيا دار اسباب و مسببات است بايد امور را از راه اسباب آنها خواست. اگر خداوند کفايت مي کند از راه اسباب است که در اينجا همان مومنان و پيروان او اند لذا جند الله ناميده مي شوند.

در مورد آيه تحريم و ديگر آيات هم سخن همان است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
205 | ايران | | ١٨:٢٠ - ٢٦ مرداد ١٣٩٣ |
سلام
من هميشه دوست داشتم شما برادران اهل تشيع (البته نه دست اندر کاران محترم اين سايت) به مقدسات ما اهل سنت توهين نکنند . همانطور که مقام معظم رهبري بارها و بارها اين را بيان فرموده اند .
برادران گرامي ؛ ما اهل سنت ايران پيش از اينکه مسلمان باشيم ايراني هستيم و نظام و کشور و هموطنان خود را دوست داريم .
ما نه تکفيريهاي جنايتکار داعش هستيم و نه تندروهاي مذهبي مانند سلفي و وهابي . اما فقط و فقط يک چيز را ميخواهيم و آن هم اين است که به عقايد ما احترام گذاشته شود . حضرت سيدنا عمر (رض) يکي از مقدسات ديني ماست ؛ وقتي برادر يا خواهري شيعه او را لعن ميکند قلب ما آزرده ميشود و ناخودآگاه لب به شکايت مي گشاييم .
خانواده و ايل و تبار من چندين شهيد در راه ايران تقديم کشور کرده اند وقتي اينها را در کنار توهين هاي عده اي از هموطنان شيعه ام ميگذارم نا اميد ميشوم و بي اختيار گريه ميکنم . ما به عنوان يک انسان و يک فردي ايراني انتظار داريم که هموطنان فارس و ترکم و ساير اهل تشيع عزيز حتي اگر مخالف عقيده و مرامشان باشد به عقايد ما احترام بگذارند .
خطاب به مديريت محترم سايت : بنده پيش داوري کردم ، از اينکه کامنت من رو گذاشتيد صميمانه متشکرم و دستانت را به گرمي مي فشارم .
جانم فداي ايران .
الله مع صابرين .
206 | رضا | | ٠١:١٨ - ٢٧ مرداد ١٣٩٣ |
بقره 37 اهل سنت عزيز تفسيرشو از کتاباي خودتون بخونيد
کارشناسان عزيز اگه ميشه شما هم ي توضيحي بدين

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ خداوند در اين آيه مي فرمايد: «فَتَلَقَّى ءَادَمُ مِن رَّبِّهِ كلَِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت (و با آنها توبه كرد.) و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبه ‏پذير و مهربان است.

طبق روايات اهل سنت و شيعه، مراد از كلماتى كه آدم به وسيله‏ آن توبه نمود، توسّل به بهترين خلق خدا يعني پنج تن آل عبا عليهم السلام است. در تفسير درّ المنثور از ابن عباس چنين نقل شده است: سألت رسول الله صلى الله عليه وسلم عن الكلمات التي تلقاها آدم من ربه فتاب عليه قال : «سأل بحق محمد وعلي وفاطمة والحسن والحسين ألا تبت علي فتاب عليه .» الدر المنثور ج 1 ص 60. در مورد کلمات در اين آيه از رسول الله صلي الله عليه و آله سوال کردم فرمود: خداوند را به حق محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين قسم داد خداوند هم توبه او را پذيرفت. حسکاني نيز روايات فراواني را در اين خصوص در شواهد التنزيل لقواعد التفضيل ج‏1 ؛ ص100 نقل کرده است.

در کتابهاي شيعه نيز فراوان دراين خصوص روايت نقل شده است به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مي کنيمز

1. کليني چنين نقل مي کند: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ صَاحِبِ الشَّعِيرِ عَنْ كَثِيرِ بْنِ كَلْثَمَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ‏ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي‏ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ‏ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي‏ وَ ارْحَمْنِي‏ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ‏ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ‏ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِي فَتُبْ عَلَيَ‏ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ‏ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ‏ قَالَ سَأَلَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ فَاطِمَةَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهم .» الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏8 ؛ ص 304

2. شيخ صدوق نيز روايتي را در اين خصوص چنين نقل کرده است: «حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ الْعَبَّاسِ الْبَغْدَادِيُّ قَالَ قَرَأْتُ عَلَى أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ بْنِ الْحَارِثِ قُلْتُ حَدَّثَكُمْ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ خَلَفٍ الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا حُسَيْنٌ الْأَشْقَرُ قَالَ حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ أَبِي الْمِقْدَامِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: سَأَلْتُ النَّبِيَّ ص عَنِ الْكَلِمَاتِ الَّتِي تَلَقَّاهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ‏ فَتابَ عَلَيْهِ‏ قَالَ سَأَلَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ إِلَّا تُبْتَ عَلَيَّ فَتَابَ عَلَيْهِ.» الخصال ؛ ج‏1 ؛ ص270

روايات فراوان ديگري در تفسير نورالثقلين در اين مورد وجود دارد. ر.ک: نورالثقلين ج1 ص67

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
207 | محب علي | | ٢٣:٥٦ - ٢٧ مرداد ١٣٩٣ |
سلام بر برادر سنيم/من نيز خوشحالم که به برکت انقلاب اسلامي شيعه و سني دشمنان اصلي اسلام را شناختيم و يد واحده شديم و الحمدلله بيداري اسلامي را به کشورهاي ديگر اسلامي صادر کرديم و تقاضا دارم که رفتار يک فرد بيسواد شيعه که خيلي هم به ندرت اتفاق مي افتد را به حساب برادران شيعتان نگذاريد همانطور که ما رفتار زشت وهابيت را به شما نسبت نميدهيم.امروز ولي محترم فقيه حتي تکفيري ها را دشمن اصلي نميدانند زيرا عليرغم سرکرده گانشان مسلمين فريب خورده در بينشان هستند.به ايد روزي که فقط يک پرچم در عالم باشد و آن هم پرچم اسلام.يا حق.
208 | ايران | | ١١:٥١ - ٢٨ مرداد ١٣٩٣ |
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا
ترجمه فولادوند
و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند. و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند، پيش تو مى‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏خواستند و پيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش مى‏كرد، قطعاً خدا را توبه‏پذيرِ مهربان مى‏يافتند.

209 | ايران/سني | | ٢٠:٢٥ - ٢٨ مرداد ١٣٩٣ |
سلام
برادر (محب علي) عزيز ؛ از ابراز محبت شما صميمانه تشکر ميکنم . من و شما و ما ايراني هستيم ، با هر عقيده اي که داشته باشيم بايد در کنار هم کشورمان را حفظ کنيم و از چنگال استکبار دور نگهداريم .
ما کُردها يکي از قديمي ترين اقوام ايراني هستيم که خوشبختانه در ميان ما تندروهاي مذهبي خيلي کمي وجود دارند و حس وطن پرستي ما زبان زد خاص و عام است .
محب علي ؛ دست مهربانت را ميفشارم و از خداوند منان خواهانم که شما و خانواده محترمتان را در پناه خود محفوظ بدارد . آمين يا رب العالمين
من و شما ؛ يک قبله يک پيامبر يک کتاب داريم و يک نام را يدک مي کشيم ؛ ايراني مسلمان .
جانم فداي ايران .
210 | سعيدي | | ٢٢:٢١ - ٢٨ مرداد ١٣٩٣ |
سلام
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا
ترجمه فولادوند
و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند. و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند، پيش تو مى‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏خواستند و پيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش مى‏كرد، قطعاً خدا را توبه‏پذيرِ مهربان مى‏يافتند.
مقيد کردن اين باب رحمت به زمان حيات پيامبر ، کم لطفي است . زيرا صراحتي در قران ندارد و روايات هم محدود به حيات مادي پيامبر نکرده اند . اين حالت دقيقا وضعيت هر مسلمان گناهکار است پس آيه دستوري کلي به همه مسلمين مي دهد که در آن قيد زمان و شخص ندارد.
چرا باب رحمتي را که خدا گشوده به دلايلي واهي بر خود ببنديم ؟!
211 | ياسر فنجاني | | ٢٤:٢٩ - ٠٥ شهریور ١٣٩٣ |
سلام آقاي سعيدي .. آفرين بر شما .. اگه با انصاف باشيد سخن خودتونو قبول ميكنيد .. برادر خودتون ميگيد (و اگر آنان وقتي به خود ستم كردند پيش تو مي آمدند و از خدا آمرزش مي خواستند نگفته پيش تو ميآيند .. پس اون زمان كه پيامبر زنده بود پيش ايشان ميرفتند نه الان... جايي كه خدا هست مخلوق هيچ هست مطمئن باش ... هيچ مددكار قوي چون الله وجود ندارد.. شما بگو يا علي مدد ما ميگيم يا الله مدد .. ببينيم كي ضرر ميكنه و چه كسي مددكار قوي داره

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ يعني در زمان حيات رسول الله صلي الله عليه و آله خدا نبوده که مي گوييد جايي که خدا هست مخلوق هيچ هست؟!!!

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
212 | ياسر فنجاني | | ٢٤:٣٣ - ٠٥ شهریور ١٣٩٣ |
جناب محب علي .. درود بي نهايت خدا بر شما و امثالتان باد.. ماهم همينو ميگيم و ميگيم نبايد با فش دادن به مقدسات يكديگر و توهين .. بهانه دست وهابيها بديم .. اونا هدفشون تفرقه هست ما بايد شيعه و سني متحد بشيم و پرچم واقعي اسلام رو به احتزاز در بياريم و هركدام به يكديگر احترام بگذاريم و دشمن را خوشحال نكنيم
213 | ايران | | ١٠:٤٠ - ١١ شهریور ١٣٩٣ |
سلام
آقاي مسئول سايت . . .
شما چرا هي حرف خودتون رو مي زنيد ؟ ما کجا گفتيم زماني که رسول الله زنده بود خدا نبود ؟!! ما ميگيم آدم بايد از بزرگاني که زنده اند التماس دعا داشته باشه . شما تا حالا سر قبر امام رضا (رح) رفته اي ؟؟ هزار بار اين بزرگوار رو صدا بزن ببين کسي جوابتو ميده ؟؟؟ نه عزيزم نميده چون خدا تو قرآن ميفرمايد کساني که مرده اند صداي شما را نميشنوند ... نميشنوند ... نميشنوند !!!!!!!!!!!!
ولي آدم زنده ؛ زنده است ، باهات صحبت ميکنه ، جوابتو ميده ، دردت رو بهش ميگي ؛ ميشنوه ، ميبينه . ولي مرده مرده و رفته پي کارش .
احاديثي که الان هست (چه سني چه شيعه) (البته در اين زمينه) ممکنه در آن دخل و تصرفي صورت گرفته باشه ولي قرآن هيچگونه تغييري نکرده و ما همه آن را قبول داريم .
شما کتابي داريد به نام صحيفه سجاديه ؛ تا حالا اين کتاب رو خوندي ؟؟ چرا امام سجاد (رح) همش فرموده ؛ الهي ، ربنا و خداوندا ؟؟؟ چرا غير از خدا از پدران خود کمک نخواسته ؟؟ لااقل پيرو امام سجاد باشيد !!!!!
هستند افرادي که مثل ماهي خيزند و هر بار با بهانه اي . . . . الله اکبر

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

از مطالب شما چنين برداشت مي شود که شما اگر پيرو يکي از مذاهب اربعه بوديد چنين حرفي را نمي زديد چون تمام مذاهب چهارگانه اهل سنت توسل به پيامبر (ص) و اولياء را بعد از مرگ جايز مي دانند در کتاب «الموسوعة الفقهية الکويتية » که در اين کتاب آراء تمام فقهاي اهل سنت را به صورت الفبا آورده اند و در ج4 ، ص156 مفصل ، حدود سي چهل صفحه در باره توسل بحث کرده است .در آنجا آمده است: ذهب جمهور الفقهاء (المالكيّة والشافعيّة ومتأخّرو الحنفيّة وهو المذهب عند الحنابلة) إلى جواز هذا النوع من التوسل سواء في حياة النبي أو بعد وفاته .اكثر فقهاى اهل سنّت ـ مالكيّه، شافعيّه، و متأخّرين از علماى حنفيّه و حنابله ـ اعتقاد به جواز اين نوع توسّل به رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم در زمان حيات و پس از رحلت حضرت دارند .

خود شافعي مي گويد: آل النبي ذريعتي وهم اليه وسيلتي ارجوا بهم اعطي غدا بيد اليمني صحيفتي .آل پيامبر واسطه من بين خدا و وسيله من در نزد خدا هستند . اميدوارم فرداي قيامت به برکت آل محمد پرونده من به دست راستم قرار گيرد .صواعق المحرقه ، ابن حجر ، ص178 و ينابيع الموده ، قندوزي حنفي ، ج2 ، ص468 .

حال چطوري شد اين همه علماء نفهميدند که توسل بعد از مرگ جايز است اما شما اين را فهميديد؟! آيا اين توهين به فهم بزرگان اهل سنت نيست؟!

علماي شما به قبر به زيارت امام رضا (ع) رفته و حاجت مي گرفتند آن وقت شما مي گوييد امام رضا جواب نمي دهد چون نمي شنود. ابن حبّان از علماى مشهور و رجال نويس بزرگ اهل سنّت مى ‏نويسد: «وقبره بسناباذ خارج النوقان مشهور، يزار بجنب قبر الرشيد، قد زرته مرارا كثيرة، وما حلّت بي شدّة في وقت مقامي بطوس فزرت قبر عليّ بن موسى الرضا صلوات اللّه على جدّه وعليه، ودعوت اللّه إزالتها عنّي إلاّ استجيب لي وزالت عنّي تلك الشدّة، وهذا شيء جرّبته مرارا فوجدته كذلك، أماتنا اللّه على محبّة المصطفى وأهل بيته صلى اللّه عليه وعليهم أجمعين».

قبر على بن موسى الرضا عليه‏السلام در طوس كنار قبر هارون الرشيد قرار گرفته است، و زيارتگاه مشهورى است، من بارها قبر او را زيارت نموده‏ام، و در مدتى كه ساكن طوس بودم هرگاه برايم مشكلى پيش مى آمد، قبر على بن موسى الرضا عليه‏السلام را زيارت كرده و از خداوند رفع آن مشكل را مى‏خواستم، در اسرع وقت آن گرفتارى حل مى‏شد، و اين را بارها تجربه كرده‏ام، خداوند مارا بر محبّت مصطفى، و اهل بيت او سلام اللّه عليهم بميراند

الثقات ، محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم التميمي البستي الوفاة: 354 ، دار النشر : دار الفكر - 1395 - 1975 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : السيد شرف الدين أحمد الثقات ج 8 ص 457

احتمالا اين را هم مي گوييد دروغ است و واقعيت ندارد؟!! البته موارد اين چنيني زياد است که ما فقط يک مورد آورديم در اين صورت اگر امام نمي شنيد چه جوري جواب داده است؟!

آن آياتي را که مي گوييد تمام علماء نيز آن را ديده و تفسير کرده اند اما آن چيزي که شما برداشت کرديد که همان برداشت وهابيان است، نداشته اند خوب است بدانيد و رجوع کنيد که مفسرين معتقدند مراد از نفى سماع، نفى انتفاع است يعنى مشركان از دعوت و هدايت پيامبر صلي الله عليه و آله بهره نمي‌برند. عده‌ ديگر نيز بر اين باورند که مراد آيه اين است که کفار بخاطر کفرشان دچار دل مردگي شده و قابليت هدايت را از دست داده‌اند. برخي نيز معتقدند مراد از نفي سماع توسط پيامبر (ص)، نفي سماع بصورت استقلالي است

اما در خصوص صحيفه سجاديه که گفتيد شما تا حالا اين کتاب را خوانده اي؟؟ مگر شما اين کتاب را خوانده اي که به صورت يقين مي گوييد چرا امام سجاد از پدران خود کمک نخواسته؟؟ خوب است اين را هم بدانيد همان امامي که الهي را خوانده است همان امام اجداد خود را نيز خوانده و توسل کرده است در اين کتاب آمده است: فإني بمحمد وعلي وأوصيائهما إليك أتوسل ، وعليك أتوكل ، ولك أسال ، يا مجيب المضطرين يا ملجأ الهاربين

الصحيفة السجادية (ابطحي) - الإمام زين العابدين (ع) - ص 205، دعاء ( 114 ) دعاؤه عليه السلام عند صلاة الليل والشفع والوتر في ليلة النصف من شعبان.

و يا در جاي ديگر چنين آمده است:. اللهم إني أتوسل إليك بهم ، وأتشفع بهم إليك أن تحييني محياهم ، وتميتني على طاعتهم وملتهم

الصحيفة السجادية (ع) (ابطحي) ص 92(ع) دعاء ( 42 ) دعاؤه عليه السلام في قضاء الحوائج.

بهتر است خودتان بريد تحقيق کنيد و به حقيقت برسيد نه اينکه هرکس و يا هر شبکه اي به دروغ چيزي را گفت باور کند البته ما اين را حمل بر بي اطلاعيشما از منابع مي کنيم

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
214 | سعيدي | | ١٣:٢٩ - ١٢ شهریور ١٣٩٣ |
سلام

قرآن ميگويد:" ما يستوي الاحيا و لا اموات ان الله يسمع من يشا و ما انت بمسمع من في القبور"
ادامه آيه مي فرمايد : ان انت الا نذير ،آيا پيامبر به انذار مردگان مي پرداخت که اين آيه در مقام نفي شنوايي مردگان نازل شده باشد ؟!
هر کسي در اين آيه تدبر کند متوجه مي شود که منظور از اموات در اين آيه ،کافران زنده هستند. و خدا کافر را به جسد مرده درون قبر تشبيه کرده که توانايي فهم انذار را ندارد.
تمام بحث ما در مورد ائمه عليهم السلام ، ارواح ايشان است نه اجساد.
215 | ياسر فنجاني | | ٢٠:٠٩ - ١٣ شهریور ١٣٩٣ |
با سلام بر ايران.. جناب همه ي ما مسلمانان توسل رو قبول داريم.. ولي اين حرف شما يدنده هست.. منم قبول ندارم که بريم بگيم يا فلان مدد .. اما اگر بريم مرقد امام رضا يا سره قبر رسول الله .. بگيم خدايا اينجا مکان مبارکيست به حق فلاني من رو ببخش يا حاجتم رو بر آورده کن.. مگه خدا نميگه وابتغوا اليه الوسيله... شما چجوري توسل ميکنيد يا شايد توسل رو قبول نداريد .. جناب ايران منم قبلا مث شما لجوج و يه دنده بودم .. اما نميشه که همه رو مشرک دونست و هرکي يه تکوني بخوره بگيم آقا مشرک شدي..؟ اين عمل مردم رو از دين متنفر ميکنه همون طور که بسياري از گروه هاي تکفيري(داعش..جبهه النصره.. بوکو حرام.. و... ) مردم رو از دين اسلام متنفر گردانده مگه پيامبر نفرموده .. يسروا و لا تعسروا ولا تنفروا... آسان بگيريد سخت نگيريد تا متنفر نشند امروزه اسلام ضربه هاي بزرگي از همين سختگيري خورده.. بس دگر انديش باش و يه چشمي به قرآن نگاه نکن.. شما ميگيد بزرگاني که زنده اند.. مگه شهدا زنده نيستن بنابه آيات قرآن ... اون آيه اي که گفته کساني که در گورند نميشنوند به اجماع مفسرين کساني هستند که دعوت محمد رو قبول نکردند و خدا آنها رو به کساني که در گور خفته اند تشبيه کرده.. خوده بلال به بيامبر متوسل شده.. و زماني که ابوبکر در جنگ لشکر کشيد شعارش يا محمداه بود آيا آنها مشرکند .. آيا سيدنا ابوبکر نميدانست..؟ قرآن رو با درک وفهم بخوان و تدبر کن .. يا الله... موفق باشيد
216 | ابراهيم+++ | | ٢٠:٠٤ - ١٤ شهریور ١٣٩٣ |
با سلام خدمت همه برادران خدا پرست.ما همه مسلمانيم و راههاي رسيدن بخدا زياد و بايد کاملترين راه را پيدا کرد( هفته وحدت) بهترين زمان براي يکي بودن در مقابل اسراييل و امريکا که خود در واقع اوامر صهيونيزم را اجرا ميکند است اين چيزي است که انها ميخواهند از خودمان عليه خودمان استفاده مي کنند منتها با سلاح خودشان.از تندروها مثل داعش و ريگي و بوکو حرام و.... پس بياييد متحد باشيم در مقابل استکبار شيطان نه اينکه به هم فحش بدهيم و انها از اب گل الود ماهي بگيرند در زمان امام علي از عدالتش مي ترسيدند و شهيدش کردند وخدا ميداند و بس.
217 | bisetareh | | ٢٢:٠٢ - ١٥ شهریور ١٣٩٣ |
باسلام
جالبه ياسر فنجاني حالا مدافع توسل شده
ولي خوب مونده تا به اين برسه ياعلي مدد کفر نيست
ياعلي
218 | رضا كاوياني | | ١٧:٠١ - ١٦ شهریور ١٣٩٣ |
بنده کلا ي پيشنهاد اساسي دارم. بياييد اسم (گروه پاسخ به شبهات) را تغيير بديد.مثلا گروه گفتمان ديني.براي اينکه وقتي ي نفر مياد نظري بده از قبل شما گفتين که شبه داري .يعني اشتباه ميکني .بيا تا ما از اشتباه درت بياريم.خلاصه نظرت محترم نيست.اما وقتي طرف مياد توي ي گفتگو شرکت ميکنه حساب ميکنه اگه حرف من حق باشه -درست باشه- منطقي باشه طرف که شما باشين حاضريد حرفشو قبول کنيد. و صرفا چون يک سري درسها رو خونديد و يک سري نظرات پذيرفتيد پا نميگذاريد رو نظرش.من اسم اين روش ميذارم مجادله احسن.يعني طرف نظرش هرچي هست اگر موافق نظر من نبود ولي دلايلي که گفت انصافا حق بود من حاضرم بپذيرم. اگر بت پرست بود- يهودي بود- شيعه بود- سني بود هرچي بود حرف ميزنيم بدون پيش داوري.نمي خوام بگم شما اينطور نيستيد ولي اسم (گروه پاسخ به شبهات) اين ازش برداشت ميشه-شما که اهل گفتگوي سالم هستيد اسم سالم هم زيبنده گروه شما نيست؟ حالا ي مثال ميزنم.طرف نمازش فارسي ميخوند! باور کنيد.از همکاران بود.ولي من بهش نگفتم اشتباه ميکني بيا شبهت برطرف کنم.گفتم جالبه بيا بينم اگر ميشه ما هم فارسي بخونيم راحت شيم .با هم صحبت کرديم نتيجه اين شد که طرف ديگه نمازش عربي ميخونه. يکي ديگه ميگفت مگه خدا عربه؟قرآن قبول نداشت.من بهش حمله نکردم.باهاش حرف زدم.از انجيل از تورات خلاصه فهميد که همه زبانها رو خدا آفريده و ديگه به قرآن بدبين نبود. مثلا ديگه به معني قرآن توجه ميکنه.و......
حالا انصافا اگر درست ميگم بياييد اسم رو تغيير بديد.سايت هايي هستند که اصلا اسم سايتشون رفع شبهات دينيه.اما آدم تا اين اسمو ميبينه تصور ميکنه چند تا آخوند نشستن هر چي تو بگي ردش ميکنن.بهت حمله ميکنن.و اصلا اهل گفتگو نيستن.خوب اصلا آدم بيخيال اون سايت ميشه.متشکرم

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ تشکر از پيشنهاد شما. ولي بايد بدانيد که رسالت اوليه اين سايت پاسخگويي به شبهات مطرح شده از سوي وهابيت مي باشد که اين شبهات را پي گيري و بررسي و تحقيق کرده و تحت مقالاتي در سايت نتيجه آن را براي استفاده کاربران قرار مي دهيم اما از آنجا که ممکن است کسي در مورد مقاله مورد مطالعه سوالي برايش پيش بيايد و يا شبهه اي داشته باشد که در اين سايت نيست و يا او نتوانسته آن را بيابد، امکاني براي پاسخگويي به اينگونه افراد در ذيل مطالب و بخش «ارسال سوال» ايجاد کرده ايم ولي اين، کار غالبي ما نيست گرچه در اين عرصه هم بسياري از موارد ذيل همان عنوان «پاسخ به شبهات» قرار مي گيرد. و در مقابل، اين کار ما با گفتگوي ديني مطابقت ندارد بلکه قسمت خيلي قليلي از کار ما را مي توان ذيل اين عنوان قرار داد. البته مي توان جهت عدم برداشت منفي از اين اسم آن را به «گروه پاسخ به سوالات» و يا «گروه پاسخگويي» و... تغيير داد که در صورت صلاح ديد اساتيد، عملي خواهد شد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به ...!

(1)
219 | رضا كاوياني | | ٢٢:٢١ - ١٦ شهریور ١٣٩٣ |
من از يک چيز خوشحالم.اونم اينه که کسي نيست که با خواستن مستقيم از خدا مشکلي داشته باشه.تمام آقايوني که الان تو اين کامنتا نظرات فوقالعاده متضادي دادن با اين قضيه مشکل ندارن.من ي راه حل دارم.آقا بياييم با انسانهاي خوب دشمني نکنيم.مثلا خود اهل سنت هيچکدوم نميگن کسي از اماماي شيعه فاسد بوده يا آدم بدي بوده.خيلي خوب پس چرا از کشته شدن حسين خوشحال باشه کسي؟همه امامان انسانهاي شريف.و اصلا دليلي نداره ابراز دشمني بکنه انسان با ي آدم خوب و صالح مثلا اماماي شيعه.تا اينجاي کار قضيه حله.حالا راجع به کمک خواستن و شفا خواستن و حاجت خواستن ميشه از خداوند خالق آسمانها و زمين خواست و هيچ مانعي هم نيست که جلوي کسي رو بگيره که آقا الا و بلا بايست از طريق اماما و پيامبر خواستت بخواي.درسته؟ و ميشه صلوات فرستاد بر پيامبر و آل پيامبر و اهل پيامبر و همه خوبان و صالحان و شهيدان و خداوند مقام همه رو رفيع کنه ما رو هم با انسانهاي صالح محشور کنه. خيلي خوب پس ديگه مشکل کجاست .دوستنا شيعه ببخشيد کسي حق نداره توهين کنه به اهل سنت و برادراي اهل سنت هم همينطور.ما با هم برادريم.برادرا هم ممکنه گوشت همو بخورن اما استخون همو نميشکنن.بياييم سني و شيعه و هر مسلماني بگيريم طناب خدارو و متفرق نباشيم.همديگه رو بپذيريم.لازم نيسنت به هم حمله کنيم.داوري بسپاريم به خدا با هم خوب باشيم.عقلهامونو بذاريم روي هم .اين تفاوتها اتفاقا شايد مفيد هم باشه.شايد خدا خواست روز قيامت هم شيعه و هم سني ببره بهشت کسي اعتراض داره؟ خداوند با نيتها و دلها کار داره.

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. در مورد ائمه عليهم السلام حب تنها کفايت نمي کند بلکه طبق روايات مورد اتفاق شيعه و سني «من لم يعرف امام زمانه مات ميته الجاهليه» لذا مساله به اين راحتي ها نيست. بحث و روشنگري هم در چنين امر مهمي مهم و داراي اهميت است.

2. در مورد توسل هم وقتي اين مساله در قرآن و روايات و سيره صحابه و مسلمانان از ابتدا بوده چرا بايد با دلايلي که بارها جواب منطقي به آنها داده شده از يک عمل راجح جلوگيري شود؟ اين دنيا جايي است که خداوند از انسانها خواسته طبق اعتقاد و يقين خود عمل کنند و در آن دنيا هم از افراد در همين راستا جواب مي خواهد و از همه بارها خواسته که فکر کنند و به حقيقت برسند پس اين راه حل شما نه دليل شرعي دارد و نه پشتوانه قرآني. پس راه حل، گفتگوي طرفيني جهت رسيدن به حقيقت و عمل بر طبق اعتقاد و يقين است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
220 | زاستگو | | ٢٤:٣٤ - ١٦ شهریور ١٣٩٣ |
يك سوال در ايه توسل كه شما ميگيد خدا وند فرموده وسيله بجويد ايا وسيله پيامبر و امامان بوده جواب بدهيد

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ وسيله در اين آيه يک مفهوم کلي است که از جمله مصاديق آن، پيامبران و امامان عليهم السلام اند.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
221 | علي | | ١١:٥٣ - ٢١ شهریور ١٣٩٣ |
سلام به شما عزيزان.
ببخشيد يک سوال داشتم.
در ترجمه ي ايت الله مکارم شيرازي ايه 57 سوره مبارکه الاسراء گفتند که:کساني را که آنان را مي خوانند،خودشان وسيله اي (براي تقرب)به پروردگارشان مي جويند،وسيله اي هرچه نزديک تر ;و به رحمت او اميد وارند; و از عذاب او مي ترسند ; چرا که عذاب پروردگارت ،همواره درخور پرهيز و وحشت است.
حالا سوالي که من دارم اينه که شما گفتين منظور از اينها بتها هستند.
1_آيا بت که از سنگ و چوبه دنبال وسيله اي براي نزديک شدن به خداست؟؟؟
2_ايا بت به رحمت خدا اميدواره و از عذاب او مي ترسه؟؟؟
پس منظور از اينها بت نيست چرا که عقل ميگه بت که انسان نيست که دنبال وسيله باشه.... يا از عذاب خدا بترسه...
سوال من اينه که اگه وسيله امام معصوم باشد طبق اين آيه ميگه که خودشان وسيله اي براي تقرب به خدا مي جويند.خب امام که خودش دنبال وسيله هست پس چرا ما بايد به کسي که خودش دنبال وسيله هست متوسل بشيم؟؟؟
من استدلال هاي شما رو خوندم مخصوصا آيه اي که ميگه بريد پيش پيامبر و ازش بخواهين که براي شما طلب مغفرت کنه.يه جورايي احساس کردم که با اين ايه در تعارضه واسه همين دچار کمي سردرگمي شدم.شايد من اين ايه 57 رو خوب متوجه نشدم.براي همين لطفا برام شرح بديد تا متوجه بشم.با تشکر

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. اولا ما کجا چنين سخني گفته ايم که منظور بتها است؟

2. ثانياً ترجمه آقاي مکارم به اينصورت است: «كسانى را كه آنان به عنوان معبود مى‏ خوانند، خودشان وسيله ‏اى براى تقرّب به پروردگارشان مى ‏جويند، وسيله ‏اى هر چه نزديكتر؛ و به رحمت او اميدوارند؛ و از عذاب او مى‏ ترسند؛ چرا كه عذاب پروردگارت، همواره هراسناك است‏»

3. ثالثاً منظور از افرادي که کلمه «يدعون» در اين آيه بيان داشته طبق رواياتي در صحيح مسلم جن است.(ر.ک: صحيح مسلم ج 4 ص 2320، دار إحياء التراث العربي - بيروت بَاب في قَوْله تَعَالَى «أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إلى رَبِّهِمْ الْوَسِيلَةَ») خداوند در آيه 40 و 41 سوره سبا هم به آن اشاره کرده است: «وَ يَوْمَ يحْشرُهُمْ جَمِيعاً ثمَّ يَقُولُ لِلْمَلَئكَةِ أَ هَؤُلاءِ إِيَّاكمْ كانُوا يَعْبُدُونَ، قَالُوا سبْحَنَك أَنت وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكثرُهُم بهِم مُّؤْمِنُونَ».

4. در آيه قبل از آيه خداوند تصريح دارد که منظور از اين دعوت، عبادت خداوند است نه هر گونه خواندني!«قُلِ ادْعُوا الَّذينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِه‏» فرق ميان آنچه شيعه انجام مي دهد با آنچه در اينجا رد شده از دقت در کلمه «من دونه» بدست مي آيد خواندن هر کسي براي عبادت يا براوردن حوائج اگر بطور مستقل از خداوند لحاظ شود شرک است ولي در عرضه حوائج نزد اهل بيت عليهم السلام اينگونه نيست بلکه منظور ما يا اين است که شما واسطه شويد و يا اين است که اين حاجت مرا از آن جهت که نزد خداوند آبرو پيدا کرده ايد و خداوند قدرت انجام اين کار را به شما داده است برآورده نماييد. که در اين دو صورت «من دون الله» نخواهد بود، با اين توضيح با آيه «ولو انهم اذ ظلموا» که بيان داشتيد هم در تضاد نخواهد بود.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)

222 | رضا كاوياني | | ١٨:٠٩ - ٢٣ شهریور ١٣٩٣ |
با سلام
بنده فرمايش شما که ميفرماييد ميشود پيامبر يا امام را واسطه قرار داد قبول دارم.اما :
امام يا پيامبري که زنده باشه و حرف و درخواست شما رو اجابت کنه.بشنوه و براي شما دعا کنه و از خداوند بخواد.
مشکل همينجاست که فرمايش شما در مورد آدم زنده صادق هست . بعد اختلاط پيدا ميکنه با بشري که در قيد حيات نيست.
در واقع شما فرقي قايل نيستيد بين در خواست از امام زنده و امامي که در قيد حيات نيست.همه مشکل همينجاست.
اونجا هم که از پيامبر درخواست شد پيامبر زنده بودن.
در اثبات اينکه الان اموات صداي زنده ها رو ميشنوند به آيه (( احيا ....عند ربهم يرزقون)) استناد ميشه.در حالي که اين آيه نميگه ((شما ميتونيد از اموات حاجت خود رو بخواهيد چون در واقع اونها زنده اند)).
وقتي که خدا ميشنوه و اجابت ميکنه -وبراي شنيدن دعاي ما واسطه نميخواد - در حالي که پيامبر زنده يا امام زنده اي در دسترس ما نيست که بخواهيم از او براي ما دعا کند پس چرا از خدا نخواهيم؟ البته انسان ميتونه از هر انسان با تقوايي بخواد که براش دعا کنه.شايد در بين مردم انسان هايي هستند که گمنامند ولي مستجاب الدعوه هستند.ميتونيم از اونها بخواهيم.
نقطه عطف اين طور مباحث روي درخواست از شخص زنده و غير زنده است.
شما بفرماييد:
کدوم پيامبر رفت سر قبر کسي درخواست خودشو مطرح کرد؟ عيسي ابن مريم سر قبر کي رفت و از خدا چيزي خواست ؟
کدوم پيامبر گفت وقتي من مردم بياييد سر آرامگاه من حاجات خودتونو بخواهييد تا من واسطه بشم؟
کدوم امام گفت بيايين سر آرامگاه من منو واسطه قرار بدين؟
همه پيامبرا از خدا ميخواستن.
شما بفرماييد چرا سر قبر اوصيا ساير پيامبرا نميشه رفت و حاجت خواست؟
سر آرامگاه شمعون که ميگيد وصي عيسي بوده ؟ آرامگاه سليمان نبي؟ آرامگاه لوط؟ چرا سر قبر حواريون آدم نره حاجت بخواد؟
چرا سر قبر عاصف ابن برخيا که وصي سليمان بود نريم؟
نخير .شما نميتونيد بگيد بنده سر قبر هابيل که انسان صالحي بود نميتونم برم اما آرامگاه امامان شيعه ميتونم برم حاجتمو ازش بخوام.
بله.پس من ميتونم برم سر قبر شمعون ازش حاجت بخوام.

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

أ) انبيا عليهم السلام خود واسطه هاي الهي اند و برخي از انبياي بعدي داراي مقامي بالاتر نسبت به انبياي قبل خود بوده اند مانند نبي مکرم اسلام صلي الله عليه و آله ثانيا تمام اعمال و رفتار انبياي قبلي به ما نرسيده تا قرار باشد در اين مورد مطلبي به ما برسد.

اما از نبي مکرم اسلام و ائمه معصومين عليهم السلام در اين مورد بيانات مختلفي رسيده است که به چند مورد اشاره مي شود:

1. در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است كه هرگاه حاجت مهمّى داشته باشى به گونه ‏اى كه از نظر روحى در فشار شديد باشى، دو ركعت نماز بخوان و پس از نماز، سه بار تكبير و سپس تسبيح حضرت زهرا عليها السلام را بگو، آنگاه به سجده برو و صد مرتبه بگو: «يا مَوْلاتى‏ فاطِمَةُ اغيثينى‏» سپس سمت راست صورت را بر زمين بگذار و همين جمله را صد بار بگو، بار ديگر به سجده برو و همين جمله را صد و ده مرتبه بگو، (مجموعاً 310 بار مى ‏شود) سپس حاجت خود را از خداوند بخواه كه ان‏شاءاللَّه برآورده مى ‏سازد. (مفاتيح الجنان از بحارالانوار، جلد 91، صفحه 30 و بلد الامين، صفحه 159)

2. دعاي توسل نمونه ديگري براي توسل به ائمه بعد از وفات آنهاست که از طريق ائمه معصومين عليهم السلام به ما رسيده است.(ر.ک: بحار الأنوار: ج 99، ص 349، ح 9.)

3. در روايت ديگري از امام صادق عليه السلام نقل شده : مَنْ زَارَ قَبْرَ الطاهِرَةِ فَاطِمَةَ عليها السلام وقال: السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدةَ نِساءِ العالَمين ... ثُمَّ استَغْفَرَ اللَّهَ، غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وأدْخَلَهُ الجَنَّة» (بحار الأنوار: ج 97، ص 199، ح 19.)

4. امام سجاد از رسول الله صلي الله عليه و آله روايت مي کنند که : «مَنْ زَارَ قَبْرِي بَعدَ مَوْتِي كانَ كَمَن هاجَرَ إليّ فِي حَياتِي فإن لَم تَستطيعوا (أن تزوروا قبري) فابعَثُوا إليّ السّلام فإنّه يَبلُغُنِي».(كامل الزيارات: الباب 2، ح 17.)

در اين مورد به باب زيارات در کتاب کافي و ديگر کتب حديثي و مفاتيح الجنان و کتب ادعيه مراجعه نماييد در اين مورد بخصوص در مورد زيارت قبر امام حسين عليه السلام روايات فوق تواتر است.

ب) اما زيارت قبر ديگر اوصيا و انبيا عليهم السلام هم سفارش شده و همينک اين قبور مورد زيارت و عرض حاجت مومنين و مومنات در سرتاسر عالم مي باشد . کسي از آن منع نکرده است. و مورد سفارش معصومين عليهم السلام مي باشد در ابواب ذکر شده در اين مورد رواياتي وجود دارد مراجعه نماييد. مثلا در زيارت قبر شريف امام علي عليه السلام زيارت نامه اي براي حضرت نوح و آدم وجود دارد و در ضمن زيارت آن بزرگوار به اين دو پيامبر بزرگ الهي هم سلام مي کنيم در زيارت نامه امام علي عليه السلام اينطور آمده است:

َالسَّلامُ عَلَيْكَ ‏وَعَلى‏ ضَجيعَيْكَ آدَمَ وَنُوحٍ... سلام بر تو و بر دو آرميده در كنارت آدم و نوح» آنگاه در اين روايت آمده است : سپس شش ركعت نماز زيارت بخوان، دو ركعت براى هديه به اميرمؤمنان عليه السلام و دو ركعت براى هديه‏ به حضرت آدم عليه السلام و دو ركعت براى هديه به حضرت نوح عليه السلام، و خداوند را بسيار بخوان كه دعاى تو مستجاب خواهد شد ان‏شاءاللَّه تعالى. (ر.ک: كليات مفاتيح نوين، ص: 308 و بحارالانوار، جلد 97، صفحه 373، حديث 9.)

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
223 | بهرامي | | ١٩:٠٥ - ٢٥ شهریور ١٣٩٣ |
بنام خدا. اگر خداوند مارا از شرک نهي کرده است يا ميگويد بت نپرستيد به نظر من در اين معنا ميشود که کسي را جاي خداوند قرار ندهيد نه اينکه از کساني که شما را به سمت او هدايت ميکنند روي بگردانيد واين روي گرداني را عين توحيد بدانيد. يعني مال اندوزي شهوت پرستي دنيا پرستي و پيشوا خواندن کسان يا چيزهايي که تورا از خدا دور ميکند را شرک بت پرستي دانسته. حالا اگر امامي يا رهبري تورا به سمت خدا بخواند به او تمسک وتوسل پيدا کني که شرک نيست مثل جاده ايست که مارا با تابلوهاي امر ونهي به هدف<خداوند> هدايت ميکند. اگر وسيله براي رسيدن به هدف شرک است پس اين نتيجه را ميتوان به راحتي استخراج کرد<قرآن وپبامبر خود نماد شرک هستند چه در حيات و چه در ممات> حالا بگو ببينم اگر راهي راگم کرديم بايد سراغ خدا برويم يا سراغ قرآن. اگر الهامي به توشد آيا آن الهام خود وسيله نيست؟ اگر خداوند دستور داده به ريسمان محکم الهي چنگ زنيد آن ريسمان وسيله نيست چرا نفرموده به خدا چنگ بزنيد؟ اينکه بعضي ها ميگويند احتياجي به واسطه نيست چون قدرت طلبند ولي نميتوانند واسطه باشند وخلع قدرت ميشوند ابنها را مطرح ميکنند اصولا اگر درست هم بگويند خود واسطه هستند. مگر خداوند نميتواند يا تميتوانسته پيامبران راحذف کند وبه تک تک بشر راه را نشان دهد مگر باران به واسطه ابر نميبارد مگر روز به واسطه خورشيد روشن نميشود چرا شب تاريک است آيا تمام هستي واسطه نيستند چرا ميگويد با اين آيات الهي باز منکر ميشويد. واصلا شما خود واسطه بين خود وخداي خود هستيد عقل شما واسطه است چون ما درک خداوند را نداريم خداوند براي ما واسطه قرار داده است. اين احتياج ما به واسطه است نه اينکه منتي برواسطه ها باشد مواظب باشيم به خاطر نيازمان بر واسطه ها از خود متشکر نباشيم. ممگن است به صورت ظاهري اينطور تلقي شود که يا محمد. يا علي. ياحسين.و... شرک تلقي شود ولي اگر هدف از آن رسيدن واستمداد از خداوند باشد عين توحيد است به کلمات وجمله ها توجه نکنيد که به نيات توجه کنيد. چرا خداوند براي هر فردي عقل قرار داده است وچرا فکر کنيم براي بشر عقل کل قرار نداده است تو ومن موظفيم با عقلمان که واسطه است عقل جهان هستي را که آنهم واسطه است را پيدا کنيم که آن عقل ميتواند قرآن را که آنهم واسطه است را تفسير کند. دنبال خدا اگر ميگرديم طبق فرمايش خود خدا در قرآن با آيات آن که همه واسطه هستند پيدايش ميکنيم. اين وجيزه خود واسطه است.
224 | رضا كاوياني | | ٢٣:١٨ - ٢٥ شهریور ١٣٩٣ |
((ببخشيد ي کامنت مثل همين گذاشتم ناقص بود. اينو بذاريد لطفا))
باعرض سلام و احترام خدمت شما
پرورد گارا .درود فرست بر پيامبرانت و درود فرست بر آخرين پيامبرانت و درود فرست بر آل او و اهل او و دوستدار او و مارا از سر رحمت خود مورد عفو قرار بده.
قبلا از اينکه قسمتي از وقت گرانبهاي خودتون را به ما دادين تشکر ميکنم.
بزرگواران لطفا اين کامنت را بگذاريد .متشکرم.
بنده رو به خاطر شيوه بيان ساده و بي پيرايه اي که دارم عفو بفرماييد. و اما:
الف)پيامبر خاتم (ع) چنين کاري نکرده اند.امامان شيعه چنين کاري نکرده اند.
عيسي ابن مريم چنين کاري نکرده است. اينهايي که عرض کردم شما قبول داريد که چنين کاري نکرده اند؟ اگر ما سند و مدرکي نداريم که هيچکدام از اين اوليا و انبيا که عرض کردم اين کار را انجام داده باشند پس عقل سليم و هر قاضي و داور سالمي حکم ميکند که اينطور قضاوت کنيم که :
((اين بزرگواران چنين کاري نکرده اند)) فکر نميکنم ديگر لازم باشد رفتار همه پيامبران از آدم تا خاتم را بررسي کنيم .
در مورد بند (1) که فرموديد از امام صادق که ((به سجده برو و صد مرتبه بگو: «يا مَوْلاتى‏ فاطِمَةُ اغيثينى‏» سپس سمت راست صورت را بر زمين بگذار و همين جمله را صد بار بگو، بار ديگر به سجده برو و همين جمله را صد و ده مرتبه بگو))
شما بفرماييد وقتي شما سجده کرده ايد مگر اين سجده در مقابل خدا نبوده ؟ اگر شما براي خدا سجده کرده ايد و در مقابل خداي تبارک و تعالي به سجده افتاده ايد چطور از فاطمه ميخواهيد؟آيا ميشود شما در مقابل خدا به سجده افتاده باشيد و به فاطمه بگوييد «يا مَوْلاتى‏ فاطِمَةُ اغيثينى‏» .
اگر اين سجده براي خدا نيست و براي فاطمه است که شما هم بهتر ميدانيد که مسلمان براي غير خدا سجده نميکند.شايد بشود براي احترام کمي سر را خم کرد اما سجده نه و يا لا اقل ما مسلمانان چنين اعتقادي داريم. قبول داريد؟
خوب شما جاي بنده. من با اين برهان که عرض کردم چطور اين کار را بپذيرم؟فردا اگر از من سوال شد روز قيامت چرا اين کار را کردي چه دليلي بياورم؟
بنده اين را قبول نخواهم کرد و دليل و برهان دارم که عرض کردم.
2) در بند(2) شما دعاي توسل را فرموده ايد. دعاي توسل را علامه مجلسي در بحارالانوار آورده است و مي گويد
((اين دعا را در يکي از نسخه هاي قديمي که تأليف يکي از اصحابمان مي باشد يافتم و در آن کتاب اين گونه آمده بود: اين دعا را محمد بن بابويه از ائمه (ع ) روايت کرده و من آن را براي هر چيز خواندم فورا اجابت شد. در کتاب بلدالامين کفعمي نيز اين دعا در ضمن دعاي ديگري به نام دعاي فرج آمده است , (بحارالانوار, ج 99, ص 247 - بلدالامين , ص 325).))
شما هم که فرموديد از ائمه.سوال بنده اين است که از کدام امام؟ امام چندم؟
هر کدام از امامان که بوده چطور از امامان بعدي خودش هم توسل گذاشته است در متن دعاي توسل؟ چطور به خودش متوسل شده است؟
اگر از مهدي است –چطور حضرت مهدي به خودش توسل جسته است؟ شما سند محکمي داريد مهدي آنرا گفته است؟
برادران بزرگوار .يک واقعيتي اينجا هست. چطور بنده با اين توضيح که عرض کردم قبول کنم از امامان شيعه اين دعا بيان شده باشد؟ واقعيت مهم اين است که :
(( دعاي توسل سند محکمي ندارد.))
3)بند (3) چون در آن درخواست از فاطمه (ع) نشده و گفته که هر کس به فاطمه سلام کند (با آن کيفيت) و در خواست عفو((از خدا)) بکند و.....بنده و شما بزرگواران اينجا با هم بحثي نداريم و بنده هم اينجا عرض ميکنم(سلام به فاطمه و جد بزرگوارش).و بنده هم هميشه و هم الان ميگويم استغفر الله ربي و اتوب اليک . و خدا کند که اين حديث واقعي باشد.ان شا الله.
4)در خصوص بند (4) هم با هم بحثي نداريم و خدا کند که درست باشد انشا الله.
شما فکر نکنيد که بنده موافق با زيارت قبور نيستم. خير بنده هم زيارت را قبول دارم و گريه کردن را قبول دارم. بحث سر جايي است که درخواست حاجتي از اهل قبور بشود.اينجا را بنده قبول ندارم.
ب) در خصوص زيارت اوصيا و انبيا هم بنده که مشکلي با زيارت کردن ندارم.و اينکه((: سپس شش ركعت نماز زيارت بخوان، دو ركعت براى هديه به اميرمؤمنان عليه السلام و دو ركعت براى هديه‏ به حضرت آدم عليه السلام و دو ركعت براى هديه به حضرت نوح عليه السلام، و خداوند را بسيار بخوان كه دعاى تو مستجاب خواهد شد ان‏شاءاللَّه تعالى))
بنده هم حاضرم هديه کنم.اينجا هم گفته شده ((و خداوند را بسيار بخوان كه دعاى تو مستجاب خواهد شد)) و اينجا هم از خدا ميخواهيم حاجت خود را.پس اينجا هم با هم بحثي نداريم.
پس شما خودتان را بگذاريد جاي بنده.
شما فکر نميکنيد امثال بنده هم حرفي براي گفتن دارن؟ شما بگيد فرداي قيامت اگر آفريدگار رحمان از من پرسيد چرا از اجراي بند(1) خود داري کردي آيا بنده نميتونم بگم :
(اي پروردگار پاک که پاکي تورا سزاست و تويي سزاوار بزرگي.من همواره از فرزندان پيامبري که فرستادي با احترام ياد کردم و همواره بر پيامبر و آل او واهل او صلوات فرستادم اما ديدم که طبق اين دستور العمل من در مقابل تو سجده کرده ام چطور ميتوانم از فاطمه چيزي را بخواهم و انديشيدم چگونه تو را سجده کرده باشم و از غير تو حاجتي طلب کنم؟ و از تو ترسيدم که با اين کار تو به من خشم بگيري.پس از اين کار پرهيز کردم.))
قضاوت با شما.

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي

1. اگر استدلالتان اين است که با وجود خداوند، در خواست از معصوم معني ندارد، در اين مورد فرقي بين زنده و مرده نيست، در حال حيات آنها هم خداوند وجود دارد پس نبايد از آنها حاجت خواسته شود درحالي که قرآن بر صحت آن دلالت دارد و ما را به آن دستور مي دهد.

2. دليل توسل و استغاثه به اولياي الهي بخاطر اين است که آنها در درگاه الهي داراي مقام و آبرو هستند لذا خداوند خانه و حرم آنها را ملجأ و ماوا براي ما قرار داده است حال اگر فردي در درگاه الهي داراي آبرو باشد ايا اين آبرو با مرگ از بين مي رود؟ خير اين عمل پس از مرگ آنها هم کارايي دارد و مشکلي بر آن نيست.

3. خداوند تصريح دارد که شهدا زنده اند و معصومين عليهم السلام همه شهيد شده اند لذا زنده اند و از طرف ديگر قرآن تصريح دارد که آنها سخن زائر را مي شنوند در اين مورد روايات فراوياني نيز وجود دارد که آيات و روايات مربوطه در مقاله «مرده ها مي‌ شنوند و قادر به پاسخگويي هستند» بررسي شده است همچنين سخنان معصومين عليهم السلام در مشاهد مشرفه و صحبت با صاحبان قبر دلالت دارد که آنها سخنانشان را مي شنيده اند براي اينکه در اين مورد نمونه هايي ذکر کرده باشيم لطفا به اين روايات توجه کنيد:

أ) روايت شده که جابر بن عبدالله که نابينا شده بود اورا نزد قبر رسول الله صلي الله عليه و آله آوردند گفت: «السلام عليك يا أحمد يا محمّد يا رسول اللّه، أشهد أنّك تسمع‏ كلامي‏ و تقدر على جوابي...»‏ ( الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم ، شامي، يوسف بن حاتم، ص409 ؛ مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، سيد هاشم بحراني، ج‏2، ص221 ؛ سير الصحابة و الزهّاد و العلماء و العبّاد، أبي محمد عبد اللّه سلّام بن محمد الخوارزمي الأندرسقاني)

جابر يکي از اصحاب والا مقام و شيعه خاص امير مومنان تا امام جواد عليه السلام است و روايت لوح در تعداد و اسامي ائمه از ايشان از حضرت زهرا سلام الله عليها روايت شده که نشان از صاحب سر بودن او نزد معصومين عليهم السلام دارد.

ب) در زيارت حضرت علي عليه السلام هم جمله «إِنَّكَ تَسْمَعُ‏ كَلَامِي‏ وَ تَرُدُّ سَلَامِي» آمده و تصريح شده است که اين بخاطر اين آيه قرآن است «لِقَوْلِهِ تَعَالَى‏ وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون‏» (بحار الأنوار طبع بيروت، ج‏97 ، ص295 و ص376)

ج) طبق روايت ديگري امام صادق عليه السلام قبر امير المومنين را زيارت مي کنند و به محمد بن مسلم مي فرمايند اينگونه حضرت امير عليه السلام را زيارت کن در اين زيارت آمده است : «ثُمَّ الْتَصِقْ بِالْقَبْرِ وَ قَبِّلْهُ وَ قُلْ: أَشْهَدُ أَنَّكَ تَسْمَعُ‏ كَلَامِي‏ وَ تَشْهَدُ مَقَامِي» علامه مجلسي در مورد سند اين روايت مي گويد: «هي أفضل الزيارات من حيث اللفظ و المعنى و منقولة بأسانيد معتبرة جدا» (زاد المعاد - مفتاح الجنان ؛ ص265)

د) علامه مجلسي در زاد المعاد نقل مي کند که به سند معتبر از رسول الله صلي الله عليه و آله نقل شده است که: «مَنْ سَلَّمَ عَلَيَّ فِي أَيِّ مَكَانٍ مِنَ الْأَرْضِ، وَ مَنْ سَلَّمَ عَلَيَّ عِنْدَ قَبْرِي، فَإِنِّي أَسْمَعُهُ». (زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص290) در صفحه بعد هم روايت معتبر ديگري در اين مورد نقل نموده است.

همه اين روايات دلالت دارد که آنها سخن ما را مي شنوند و به ما جواب مي دهند.

4. گفتيد زنده اند اما دليل نمي شود ما نزد قبر آنها حاجت بخواهيم اولا شما قبل از اين، حاجت خواستن از آنها را در صورت زنده بودن آنها پذيرفته بوديد و ما ثابت کرديم که زنده اند و صداي ما را مي شنودن. ثانياً در مورد اينکه مي توانند حوائج ما را پاسخ دهند غير از رواياتي که ذکر شد در روايت ديگري در مورد حاجت خواستن از قبر امام حسين عليه السلام در عده الداعي و مستدرک الوسائل از امام صادق روايت شده است که هرکس حاجتي داشته باشد نزد سر امام حسين عليه السلام بايستد و بگوبد: « يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ تَشْهَدُ مَقَامِي وَ تَسْمَعُ‏ كَلَامِي‏ وَ أَنَّكَ حَيٌّ عِنْدَ رَبِّكَ تُرْزَقُ فَاسْأَلْ رَبَّكَ وَ رَبِّي فِي قَضَاءِ حَوَائِجِي فَإِنَّهَا تُقْضَى إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.» اى ابا عبد اللَّه شهادت مى ‏دهم كه مرا مى ‏بينى و كلام مرا مى ‏شنوى و تو در پيشگاه خدايت روزى مى ‏خورى از پروردگارت و پروردگار من در برآوردن حاجتم درخواست كن پس آن حاجت برآورده مى ‏شود إن شاء اللَّه. (عدّة الداعي ص 56؛ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج‏10 ؛ ص345)

دقيقا مانند آيه قرآن که مي گويد براي استغفار از رسول الله بخواهيد که براي شما استغفار کند در اينجا هم از آنها مي خواهيم برآورده شدن حوائج ما را از خدا بخواهند.

5. در استدلال به سنت به سه چيز استناد مي شود 1. سخن معصوم 2. تقرير معصوم 3. عمل معصوم. حال اگر در موردي عمل معصوم را نيافتيم ولي در مورد آن سخني از معصوم به ما رسيده باشد آيا نبايد به آن ملتزم شويم و بگوييم شما دليلي بياور که خودشان اين کار را کرده باشند؟ اينگونه استدلال را از کجا فرا گرفته ايد؟ کدام عقل چنين اصراري را مي پذيرد؟ ما در چه تعداد از احکام در مورد فعل معصوم روايت داريم؟ مضاف به اينکه ما توضيحاتي در اين مورد در بند اول نظر قبلي داده بوديم که ظاهرا در آن دقتي ننموده ايد!.

6. اما در مورد روايت مربوط به نماز، اين نماز قربه الي الله خوانده مي شود ولي در سجده آخر اين استغاثه به حضرت زهرا سلام الله عليها صورت مي گيرد منافاتي هم با قصد قربت ندارد استغاثه به ائمه عليهم السلام استقلالي نيست که اشکالي در اينجا صورت بگيرد در اين جا برآورنده خداوند است و واسطه حضرت زهرا سلام الله عليهاست معني اين سخن اين مي شود که اي فاطمه بدادم برس با قدرت و اختياري که خداوند به تو داده است. پس در اينجا هم خداوند مخاطب است اما از راهي که خودش در اختيار ما قرار داده و اين راه به اجابت نزديکتر است.

7. اما در مورد دعاي توسل گرچه نام امام ذکر نشده اما فرقي بين ائمه نيست مهم اين است که از ائمه صادر شده است از خود آنها روايت شده که سخن يک امام را به ديگر ائمه مي توان نسبت داد و مشکل سر اسم امام نيست و وجود اين روايت در کتاب معتبر و نقل از شيخ صدوق(ره) که در عصر غيبت بوده و مولف يکي از کتب اربعه و مهم شيعه است و نسبت به نقل روايت حساسيت لازم را داشته براي ما کافيست. مضاف به اينکه قوت متن اين دعا هم به همراه کراماتي که از اين دعا ديده شده اعتماد انسان را به آن تقويت مي کند.

8. اما اينکه چطور توسل از امام بعد از خود را آورده اولاً نام ائمه را پيامبر صلي الله عليه و آله طبق روايات مختلف که در مقاله «چهل روايت صحيح در اثبات امامت» بيان شده معرفي نموده اند لذا اين افراد مشخص بوده اند بخصوص براي خود ائمه عليهم السلام ثانياً آنها اين دعا را براي توسل ما آموزش داده اند اما خودشان ممکن است تا امام قبل از خود را مي گفته اند و يا فقط قسمت مربوط به خود را ذکر نمي کرده اند و يا... اين «ان قلت» ها نمي تواند مانعي در برابر يک مساله مسلم باشد.

9. بند 3 و 4 نظر قبلي را در برابر اين سوالات شما آورديم که گفتيد: «کدوم پيامبر رفت سر قبر کسي درخواست خودشو مطرح کرد؟ عيسي ابن مريم سر قبر کي رفت و از خدا چيزي خواست ؟ کدوم پيامبر گفت وقتي من مردم بياييد سر آرامگاه من حاجات خودتونو بخواهييد تا من واسطه بشم؟ کدوم امام گفت بيايين سر آرامگاه من منو واسطه قرار بدين؟»

10. جالب اين است که در نظر قبلي خود گفته ايد:

«شما بفرماييد چرا سر قبر اوصيا ساير پيامبرا نميشه رفت و حاجت خواست؟ سر آرامگاه شمعون که ميگيد وصي عيسي بوده ؟ آرامگاه سليمان نبي؟ آرامگاه لوط؟ چرا سر قبر حواريون آدم نره حاجت بخواد؟ چرا سر قبر عاصف ابن برخيا که وصي سليمان بود نريم؟ نخير .شما نميتونيد بگيد بنده سر قبر هابيل که انسان صالحي بود نميتونم برم اما آرامگاه امامان شيعه ميتونم برم حاجتمو ازش بخوام. بله.پس من ميتونم برم سر قبر شمعون ازش حاجت بخوام.»

بعد ما پاراگراف پاياني را در جواب به آن آورده ايم ولي در اين نظر مي فرماييد: «در خصوص زيارت اوصيا و انبيا هم بنده که مشکلي با زيارت کردن ندارم»

ما دليل آورده ايم که ما چنين اعتقادي که شما مي فرماييد نداريم.

بيشتر دقت کنيد

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
225 | رضا كاوياني | | ٢٠:٥٥ - ٢٦ شهریور ١٣٩٣ |
با عرض احترام يک سوال از هيئت پاسخگويي به سوالات داشتم.
((در کتب شيعه نيز آمده است امام سجاد عليه السلام صورت بر قبر جدش حضرت علي عليه السلام گذاشته و چنين مي فرمودند:ثم وضع خده على قبره وقال :اللهم ! إن قلوب المخبتين ..اللهم ! فاستجب دعائي واقبل ثنائي واجمع بيني وبين أوليائي بحق محمد وعلي وفاطمة والحسن والحسين إنك ولي نعمائي ومنتهى مناي وغاية رجائي في منقلبي ومثواي .مصباح المتهجد - الشيخ الطوسي))
اين مطلب را شما به يکي از دوستان ايميل کرده بوديد.
ميخواستم بگويم من اين کار امام سجاد(ع) را قبول دارم .چون سرشان را روي قبر امام علي گذاشته اند و از خدا خواسته اند.گفته اند ((اللهم................. ................بحق محمد وعلي وفاطمة والحسن والحسين إنك ولي نعمائي ومنتهى مناي وغاية رجائي في منقلبي ومثواي))
من بعد از مدتها يک نقطه اشتراک بين عقيده خودم و شما بزرگواران پيدا کرده ام.اگر شما هم موافقيد بنده با همين روش توسل را ميپذيرم يعني در واقع از خدا ميخواهم حاجتم را مستقيم و خدا را به اين بزرگواران قسم ميدهم.
بنده حاضرم با پذيرش اين قضيه (با کيفيتي که عرض کردم) پرونده آن را بسته و تفاهم نامه صلح را امضا کنم.و حتي به ديگران هم توصيه کنم.
لطفا نظرتان را بگوييد .متشکرم.

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

وسيله چيزي است كه باعث نزديكي به ديگري مي شود. به عبارت ديگر توسل يعني شخصي را در پيشگاه خداوند وسيله قرار دادن است و آن توسلي از ديدگاه شيعه شرك محسوب مي شود كه فرد ، ائمه يا هر فرد ديگر را در قدرت برآوردن حاجاتش مستقل از خداوند تلقي نمايد و گمان كند كه ايشان در عرض خداوند مي توانند كاري انجام دهند و خود قدرتي مستقل دارند، كه اين امر شرك در استعانت است اما اگر شخصي براي بر آورده شدن حاجتش از ائمه بخواهد كه بخاطر مقام و منزلتي كه در نزد خداوند دارند براي اين شخص دعا بكنند و يا استجابت دعاي او را از خدا بخواهند که اين نوع درخواست جايز است و يا اينکه شخصي مستقيماً از انبياء و ائمه عليهم السلام طلب كمك كند و بخواهد كه فلان حاجتش را بر آورده كنند. يعني از آنجا كه آنها را از مقربان در گاه حق مي داند و اعتقاد دارد خداوند به آن ها قدرتي عنايت كرده است كه بواسطه آن قادرند فلان حاجت را برآورده كنند به آنها متوسل شو د که اين نيز جايز است

لذا انسان اگر حاجتي داشه باشد، مي تواند بدون توسل به ديگري مستقيما از خداوند بخواهد و نيز مي تواند با واسطه پاز خداوند بخواهد اما در هر صورت فاعل اصلي و مستقل برآورنده حاجات و خواسته ها خداوند است و توسل هرگز بدين معنا نيست كه انسان چيزي را از شخص پيامبر يا امام مستقلا تقاضا كند بلكه انسان از پيامبران و يا ائمه مي خواهد كه از آن قدرت خداداي خود استفاده كنند و با اذن خداوند حاجت ها را برآورده كنند و اين معنا در فقرات دعاي توسل و در روايات نيزذ مشاهده مي شود:

همچنانکه امام سجاد عليه السلام چنين توسل کرده اند:اللَّهُمَّ فَإِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالْمُحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ، وَ الْعَلَوِيَّةِ الْبَيْضَاءِ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِمَا أَنْ تُعِيذَنِي مِنْ شَرِّ كَذَا وَ كَذَا، فَإِنَّ ذَلِكَ لَا يَضِيقُ عَلَيْكَ فِي وُجْدِكَ، وَ لَا يَتَكَأَّدُكَ فِي قُدْرَتِكَ وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ فَهَبْ لِي- يَا إِلَهِي- مِنْ رَحْمَتِكَ وَ دَوَامِ تَوْفِيقِكَ مَا أَتَّخِذُهُ سُلَّماً أَعْرُجُ بِهِ إِلَى رِضْوَانِكَ، وَ آمَنُ بِهِ مِنْ عِقَابِكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. اى خداوند من، به تو تقرب مى‏جويم به مقام رفيع محمد و طريقت درخشان على و به وسيله آن دو به تو روى مى‏ آورم كه مرا از شرّ آنچه از آن به تو پناه آورده‏ام پناه دهى، كه بر آوردن اين نياز با وجود توانگريت تو را به تنگنا نيفكند و با وجود قدرتت به رنج نيندازد، كه تو بر هر كارى توانايى. اى خداوند من، به من ارزانى دار رحمت و دوام توفيق خود را تا آن را چون نردبامى گيرم و به مقام خشنوديت عروج كنم و از عذاب تو ايمنى گزينم. يا ارحم الراحمين.

الصحيفة السجادية، دفتر نشر الهادى - قم، چاپ: اول، 1376ش.ص246

موفق باشيد

گروه پاسح به شبهات

226 | محمد | | ٠٢:٤٨ - ٠٤ مهر ١٣٩٣ |
با سلام
بنده حدود سي چهل ساعت وقت گذاشتم مباحث و توضيحات در مورد توسل در اين سايت رو مطالعه کردم. الحق و الانصاف کامل و مبسوط بود و تشکر و قدرداني زياد از مسئولين سايت دارم. ليکن به اعتقاد من اگر جايگاه و شخصيت ائمه معصومين عليهم صلوات الله بدرستي و متناسب با درک ما شناخته بشه قطعا مسئله توسل راحتتر و سريعتر حل خواهد شد. البته که اين هم کار بزرگي است. خداوند بحق اهل بيت عصمت نور ايمان و هدايت را در دل ما و ساير مشتاقان منور بگرداند ان شاءالله
يا اباصالح المهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
227 | سعيد عليزاده | | ٠٢:٥٢ - ٠٣ آبان ١٣٩٣ |
السلام عليکم ومن اتبع الهدي.(ياايهاالذين امنوا لاتتولوا قوما غضب الله عليهم قديئسوا من الاخره کما يئس الکفار من اصحاب القبور)(الممتحنه:13) کفار زنده از امواتشان مايوسند(تفسيرجامع البيان طبري ج28 ص53).کفار معتقدند بامرگ انسان نابود ميشود اما اسلام ميگويدجسم مي ميرد وروح از زندان تن ازاد ميشود ورندگي جديدي اغازميکندقران عظيم صريحا فرمود ياس ازاصحاب قبورازويژگيهاي کفار است.مشهور است پيامبر ص باکشته هاي جنگ بدر که به چاه بدرانداختند صحبت فرمودند که انها ازشماشنواترند.قران عظيم ميفرمايد(ولقدکنت في غفله من هذافکشفناعنک غطائک فبصرک اليوم حديد)(ق:22).اري اموات مي بينند وميشنوند ماخيال ميکنيم زنده ايم وانها مرده.علامت زنده گان مرده راقران عظيم فرمود(وما علمناه الشعر ولاينبغي له ان هوالاذکر وقران مبين*لينذرمن کان حيا ويحق القول علي الکافرين)(يس:69/70)اگر قران خواند ومنذر نشد روحش مرده وجسمش زنده است.اين ويروس فکري(شبهه) ازناصبيها ودشمنان 14 معصوم ع براي دور کردن مردم ازانهاست.
228 | حميدرضا | | ١٥:١١ - ٠٢ دي ١٣٩٣ |
با سلام
شيعه و سني در سلام نماز ميخوانند :السلام عليک ايها النبي و رحمت الله و برکاته ,اگر رسول خدا صلي الله عليه و آله نميشنود پس چرا خطاب به ايشان سلام ميفرستيم اگر فوت نموده چرا اين کار بيهوده است دوست سني چرا اين کار را ميکني
229 | حميده | | ١٤:١٥ - ٢١ دي ١٣٩٣ |
با سلام دوستاني که به اين نتيجه رسيديد کساني که مرده اند رفتن پي کارشون اميدوارم جزو گروه کفار آيه 13 سوره ممتحنه نباشيد:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الآخِرَهِ کَمَا يَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ .
ترجمه : اي کساني که ايمان آورده ايد مردمي راکه خدا بر آنان خشم گرفته به دوستي مگيريد همانا آنان از آخرت نااميدند همانگونه که کافران از اهل قبور نااميدند.
اگر شما از قبور ائمه و بزرگان حاجت نگرفتيد اشکال از خود شماست. عالم روح خيلي بزرگتر و پيچيده تر از درک و فهم ما انسانهاي عاديست. اعتماد به نفس زيادي هم خوب نيست!
230 | حكمت زاده | | ٢٣:٥٧ - ٢١ دي ١٣٩٣ |
سلام.مي خواستم بدونم وهابيان فقط توسل به دعاي پيامبر در زمان حيات رو قبول دارن يا توسل به ذات اوليا در زمان حيات روهم ميپذيرند؟

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

وهابيت توسل به دعاي پيامبر (ص) در زمان حيات را قبول دارند همچنانکه در فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء آمده است : التوسل إلى الله بأوليائه أنواع:

الأول: أن يطلب إنسان من الولي الحي أن يدعو الله له بسعة رزق أو شفاء من مرض أو هداية وتوفيق ونحو ذلك - فهذا جائز، ومنه طلب بعض الصحابة من النبي صلى الله عليه وسلم حينما تأخر عنهم المطر أن يستسقي لهم، فسأل صلى الله عليه وسلم ربه أن ينزل المطر، فاستجاب دعاءه

توسل به سوي خدا به واسطه اوليائش داراي انواعي است؛ اول اينکه انسان از ولي زنده بخواهد که از خدا وسعت روزي يا شفاي مرض يا هدايت يا توفيق و نحو آن براي او طلب کند که اين نحو خواستن جايز است.و از همين قبيل است درخواست برخي از صحابه از پيامبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) هنگامي که وقت نزول باران تأخير مي افتاد و آنان از او مي خواستند که درخواست باران برايشان بنمايد، و حضرت نيز از پروردگارش مي خواست براي آنان باران ببارد و خداوند نيز دعايش را به اجابت مي رساند و براي آنان باران مي باريد

[فتاوى اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء 1/ 429]

اما توسل به دعاي پيامبر را نيز قبول ندارند

ابن تيميه گويد:

ولكن تطلب أن يدعو لك كما تقول للحى ادع لى وكما كان الصحابة رضوان الله عليهم يطلبون من النبى صلى الله عليه وآله وسلم الدعاء فهذا مشروع فى الحى كما تقدم وأما الميت من الأنبياء والصالحين وغيرهم فلم يشرع لنا أن نقول ادع لنا ولا اسأل لنا ربك

كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية ،ج 27 ص 76 أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي

اما در خصوص توسل به ذات بايد بگوييم اتيميه و تابعين وي توسل به ذات را مطلقا حرام مي دانند و آنرا از موارد بدعت و همچنين شرک به خدا شمرده اند.

الثالث: التوسل به بمعنى الإقسام على الله بذاته والسؤال بذاته، فهذا هو الذي لم تكن الصحابة يفعلونه في الاستسقاء ونحوه، لا في حياته ولا بعد مماته، لا عند قبره ولا غير قبره، ولا يعرف

[قاعدة جليلة في التوسل والوسيلة 1/ 87]

اين در حالي است که طبق روايات صحيح در کتب اهل سنت فرد نابينا آمد به محضر پيامبر (ص) و به ذات حضرت توسل کرد: اللهم إني أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ إني تَوَجَّهْتُ بِكَ إلى رَبِّي في حَاجَتِي هذه لِتُقْضَى لِيَ اللهم فَشَفِّعْهُ فِيَّ

قال هذا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ غَرِيبٌ لَا نَعْرِفُهُ إلا من هذا الْوَجْهِ من حديث أبي جَعْفَرٍ وهو الْخَطْمِيُّ وَعُثْمَانُ بن حُنَيْفٍ هو أَخُو سَهْلِ بن حُنَيْفٍ .

سنن الترمذي ج 5 ص 569 ، ح 3578 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت - - ، تحقيق : أحمد محمد شاكر وآخرون

خداوندا! به واسطه پيامبرت كه رسول رحمت است به تو روى آورده ام و حاجت خود را از تو طلب مى كنم. اى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) به و سيله تو به پروردگارم روى آورده ام تا حاجتم روا شود، خداوندا او را شفيع من قرار ده.

وقال الترمذي: هذا حديث حق حسن صحيح، وقال ابن ماجه هذا حديث صحيح، وصحّحه الألباني

صحيح سنن الترمذي: ج3 ص469، ح3578.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات
231 | خادم التشيع | | ٠٣:٣٣ - ٢٧ دي ١٣٩٣ |
سلام خدا بر همه بندگان خوب خدا
سلام خدا بر پيامبر و ائمه که خدمتگذاران واقعي خلق خدا بودند
دوستان عزيز تمسک بجوييد به قرآن
شيعه و سني نداريم فقط يک دين داريم بنام اسلام (ان الدين عند الله الاسلام)
قرآن بارها نوشته چرا تعقل نميکنيد چرا تدبير نميکنيد چرا نمي انديشيد. هيچگاه در قرآن کريم ذکر نشده چرا قرآن نميخوانيد.
فکر کنم پاسخ همه شبهات در اين آيه باشد که ما خلقت الجن والانس الا ليعبدون
يا الله
232 | محمدعلی | | ٢٠:٤٦ - ١٩ ارديبهشت ١٣٩٤ |
باسلام خدمت بزرگواران
روی سخن بنده با اهل سنت است:
برادران اگر حق را با توجه به مطالب فوق نپذیرفتید شامل آیه ی ■فِي قُلُوبِهِم مَّرَض‌ٌ فَزَادَهُم‌ُ اللَّه‌ُ مَرَضًا وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ُ بِمَا كَانُواْ يَكْذِبُون‌َ■●بقره آیه●خواهید بود.پس حواستان باشد بیهوده تراشی شبهه برای نپذیرفتن حق اشتباه است.باشد که خداوند همه ی ما را هدایت فرمایند.ان شاءالله
×از دست عزیزان چه بگویم،گله ای نیست
گر هم گله ای هست،دگر حوصله ای نیست
233 | حجت | | ٠٠:٢٣ - ٢٠ ارديبهشت ١٣٩٤ |
سلام بردوستان.درجواب فردی که گفته آیه مربوط به زمان حیات پیامبرمکرم اسلام است بایدبگویم:قرآن برای تمام زمانهااست ودستورات قرآن کاملابروز است یعنی زمانی که خداآیه رافرستاده می دانسته که پیامبراکرم روزی ازدنیاخواهدرفت پس اگرمی خواست بعدازوفات ایشان کسی پیامبر راواسطه توبه قرارندهدمی گفت.
برادران اهل سنت توجه کنندکه وقتی اسراییل ملعون به غزه حمله کردفقط دولت شیعه ایران به حمایت غزه که بنابه گزارشهاتمامی جمعیت آن ازبرادران اهل سنت هستندرفت.کدام دولت عربی بهکمک آنهارفت یاسوریه ...برادران بدانیدکه ماشیعیان حاضریم جانمان رابرای عزت اسلام فداکنیم.ادرحالی که عربستان سعودی که خودراپدر وبزرگ اسلام واعراب می داند هرگزقدمی برای عزت اسلام وآزادی فلسطین برنداشته.برادران عربستان وهابی باراه اندازی تکفیریها بجای اینکه جهان اسلام رادرمقابل دشمنان متحدکند همه رابجان هم انداخته وحال اینکه دریمن زن وکودک ...رابخاک وخون کشیده.توجه کنیدکه مسلمانان جهان اگرباهم متحدمی شدند دنیارامیگرفتیم.ثروت دنیادست مامسلمانان است جمعیت ماازهمه بیشتراست ازمرگ نمی ترسیم چون شهادت است.
زمانی فلسطینیهاوحزب اله لبنان عملیات انتحاری انجام می دادندوپدراسراییل رادر آورده بودندحالاببینیدعربستان وهابی چکردکه درعملیاتهای انتحاری مسرمانان کشته می شوند.
نکته مهم شمارابه خداتوجه کنید:درعملیاتهای داعش ودیگرتروریستهاتابحال شنیده ایدکه حتی یک یهودی کشته شود.درد آورترین چیزی که شنیدم این بودکه درمیان داعش جوانان فلسطینی هم هستند.بیچاره هاکشورشان درچنگ اسراییل است ناموسشان زیرچکمه یهوداست آنوقت سلاحشان رابه سمت برادران مسلمان خودگرفته وسرمی برندو..برادران اهل سنت کجادیدیدکه حکومت شیعی ایران به برادران اهل سنتش آسیب برساند مابرادرشماهستیم ناموس سنی ناموس من شیعه هست چون بزودی شیعه وسنی دریک سنگرکنارهم بااسراییل وآمریکا ودشمنان اسلام خواهیم جنگیدمثل عراق وسوریه...انشااله
234 | مجتبی | | ١٢:٠٠ - ٢٧ خرداد ١٣٩٤ |
سلام
ایا ایات 13 و 14 سوره فاطر توسل رو رد نمی کند ؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
اگر در اين آيات دقت کنيد مراد از خواندن در اينجا، خواندن بتها مي باشد که جماد و سنگ بودند که مشرکين به عنوان خدا آنها را مي خواندند و عبادت مي کردند
قرطبي در تفسير اين آيه گويد:
إن تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم ) أي إن تستغيثوا بهم في النوائب لا يسمعوا دعاءكم لأنها جمادات لا تبصر ولا تسمع
تفسير القرطبي ج 14 ص 336
طبري نيز گويد:
.قوله إن تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم ولو سمعوا ما استجابوا لكم يقول تعالي ذكره إن تدعوا أيها الناس هؤلاء الآلهة التي تعبدونها من دون الله لا يسمعوا دعاءكم لأنها جماد لا تفهم عنكم ما تقولون ولو سمعوا ما استجابوا لكم يقول ولو سمعوا دعاءكم إياهم وفهموا عنكم أنها قولكم بأن جعل لهم سمع يسمعون به ما استجابوا لكم لأنها ليست ناطقة وليس كل سامع قولا متيسرا له الجواب عنه
تفسير الطبري ج 22 ص 125
ابن کثير نيز گويد:
{ إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ } يعني: الآلهة التي تدعونها من دون الله لا يسمعون دعاءكم ؛ لأنها جماد لا أرواح فيها
ابن کثير نيز آيات در اين خصوص را ذکر کرده و متذکر شده است که مراد از اين آيات خدايان جمادي است که کفار مي‌پرستدند
سپس خدا فرمود: اگر آنها را بخواني خواندنت را نمي‌شنوند يعني خدايان خدا را بخواني دعايت را نمي‌شنوند زيرا آنها جماد بي روح هستند و
تفسير ابن كثير . ج 6 / ص 541
در ضمن مگر عبدالله بن عمر يا محمد نگفت آيا مي‌شود گفت اين صحابي بر خلاف قرآن عمل کرده است آيا کساني که اين اشکال را مي‌کنند اين را قبول مي‌کنند که اين صحابه از آيه مورد نظر خبر نداشت ويا مفهوم آن را نمي‌دانست؟
مگر بلال در حضور عمر به قبر پيامبر متوسل نشد چرا عمر به او نگفت که در قرآن آمده است« إن تدعوهم لا يسمعوا دعاءكم » !!! ! آيا کساني که با اين آيه توسل را رد مي کنند، قبول مي کنيد عمر اين را نمي دانست!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
235 | مجتبی | | ١٩:٢٠ - ٠٥ تير ١٣٩٤ |
سلام
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا . 64 نساء
در این ایه افعالی که به کار برده شده ماضی هست
سوالی که پیش می اید این هست که ایا توسل به پیامبر شامل ما هم میشود؟

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
آيه «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ. . . ، هم شامل زمان حيات و هم شامل پس از حيات مى‌شود. زيرا فعل در سياق شرط افاده عموم مى‌كند. همچنانکه اين تيميه گويد: والفعل نكرة، وهي في سياق الشرط تقتضي العموم.المستدرك على مجموع الفتاوى ج5ص 24
اين يك قاعده است كه هرگاه فعل در سياق شرط قرار گيرد، افاده عموم مى‌كند؛ زيرا فعل در معناى نكره است و معناى مصدر نكره را در ضمن خود دارد و نكره هرگاه در سياق نفى يا شرط قرار گيرد، افاده عموم مى‌كند لذا در آيه مورد نظر نيز فعل در سياق شرط است و شرط نيز «لو» مي باشد
غير از اين در روايات نيز آمده است که افرادي که به زيارت قبر پيامبر (ص) مي رفتند به اين آيه براي مشروعيت توسل خود متمسک مي شدند
در کتاب الجامع لشعب الايمان ، تأليف ابي بکر احمد بن الحسين البيهقي ، جلد 6 ، چاپ مکتبه الرشد لبنان ، با تحقيق مختار احمد الندوي . صفحه 60 ، داستان اعرابي را نقل مي کند
حدثني ابو حرب الهلالي قال : حج اعرابي فلما جاء إلي باب مسجد رسول الله (صلي الله عليه و آله) أناخ راحلته فعلقها ثم دخل المسجد حتي أتي القبر ووقف بحذاء وجه رسول الله (صلي الله عليه و آله) فقال : بأبي انت وأمي يا رسول الله جئتک مثقلا بالذنوب والخطايا يا مستشفعا بک علي ربک لانه قال في محکم کتابه : « ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » وقد جئتک بأبي انت وامي مثقلا بالذنوب و الخطايا أستشفع بک علي ربک أن يغفر لي ذنوبي وأن تشفع في ثم أقبل في عرض الناس ...
زماني که اعرابي از حج برگشت ، مقابل درب مسجد النبي (صلي الله عليه و آله ) ايستاد و حيوان خود را بست و داخل مسجد شد و سراغ قبر آن حضرت رفت و مقابل صورت ايشان ايستاد و گفت : پدر و مادرم به فداي شما ، من با بار سنگيني از گناه نزد شما آمدم تا شما شفيع من نزد خداوند شويي ؛ زيرا خداوند در قرآن فرمودند :« ولو انهم إذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » ...
بيهقي ، ابي بکر احمد بن الحسين ، الجامع لشعب الايمان ، با تحقيق مختار احمد الندوي ، ج 6 ، چاپ مکتبه الرشد لبنان ، ص 60
درجاي ديگر آمده است: وقد جئناك ظالمين لأنفسنا ، مستغفرين لذنوبنا
سبل الهدى والرشاد ج 12 ص 390
علما نيز از اين آيه عموم را فهميده اند
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
236 | یزد | | ١٩:١٥ - ١٢ تير ١٣٩٤ |
سلام .واقعاً نظرات برادرمان رضاکاویانی متین و تو دل بروست من ایشان رانمی شناسم ولی بوضوح پیداست ایشان فردی بسیارنمکین وحق طلب است.سخنان ایشان منطقی ومنطبق باقرآن وعقل سلیم است.
آفرین به آقارضای عزیز،
نظرات خوب شمارامن خواندم ولذت بردم. بله خدارا با واسطه خواندن ازشرکیات است که مدت هاست دامن گیرماشیعیان شده است.خداوندمارا آفریده تامستقیم خودش راصدازده وفقط اوراعبادت کنیم.صفت حاضر وناظروسمیعٌ و علیمٌ.. مختص بذات اوست.
آری من لاشغله صوتٌ عن صوتٍ وسمعٌ عن سمع ٍخاص خداوندمتعال است وبس.
بعضی وقتهاوقتی نشسته و از دور امام زاده سیدجعفر راکه دربلوارجمهوری یزداست می پایم بخداحرکات بعضی مردم راکه نگاه می کنم دقیقاً مانندبت پرستان است بگونه ای که خودم خجالت می کشم آنچنان در و دیوار ومرقدیک انسان عادی چندصدسال پیش مرده رامی بوسند!وتعظیم می کنند! ودست به سرگذاشته وپس پس راه می روند! وسرفرود می آورند! وسینه خم می کنندوازاین قبیل حرکات زننده! که اگردقت نماییدشایدبت پرستان هم تا این حد اینگونه حرکات ازخودنشان ندهند.ازکجابنالم دوست من؟ امیدوارم نظرم سانسور نشود
ماه مبارک رمضان است التماس دعابرادرم
237 | امین | | ٠٤:٤٢ - ٠٥ مرداد ١٣٩٤ |
باسلام
دراین ایه امده که پیامبران حیات برزخی دارن ایاحیات برزخی خاص پیامبران است؟پس دربرزخ چطوری صدای ما به پیامبران میرسد واونا میتوانندکاری برای ما بکنند طبق چه روایتی؟لطفااگرروایتی هم میگیدبا تصحیح رجالی قراردهید
باتشکر

پاسخ:
با سلام
دوست گرامي
تمام انسانهايي که از دنيا مي روند در حيات برزخي بسر مي برند اما اينکه چطور انبياء صداي ما را در برزخ مي شنوند در اين خصوص روايات فراواني از جمله عرضه اعمال بر انبياء، اين مطلب را ثابت مي کند
روایات متعددی از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) است که بزار از آن حضرت نقل می کند :
عن عبدالله بن مسعود عن النبي (صلی الله عليه وآله) قال إن لله ملائكة سياحين يبلغون عن أمتي السلام قال وقال رسول الله (صلی الله عليه وآله) حياتي خير لكم تحدثون وتحدث لكم ووفاتي خير لكم تعرض علي أعمالكم فما رأيت من خير حمدت الله عليه وما رأيت من شر استغفرت الله لكم .
اعمال شما مسلمان ها بعد از این که من از دنیا رفتم ، بر من عرضه می شود ؛ یعنی الان که ما در این جا هستیم ، اعمال ما بر ایشان عرضه می شود . اگر کار خوبی انجام داده باشید ، خدا را شکر می کنم که امت من اعمال خوبی انجام داده اند و اگر کار های بد انجام دادید ، برای شما طلب مغفرت می کنم .
بزار ، مسند بزار ، ج 5 ، ص 208
هیثمی در باره سند این روایت می‌‌گوید:
رواه البزار ورجاله رجال الصحيح
روایتی را که بزار نقل کرده ، صحیح است .
هیثمی ، مجمع الزوائد ، ج 9 ، ص 24
زرقانی هم می گوید :
رواه البزار باسناده جيد .
روایتی که بزار نقل کرده، سندش جید است .
شرح زرقانی ، ج 2 ، ص 491
جهت اطلاع بيشتر به اين آدرس رجوع کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
238 | یاسرفنجانی | | ١٢:٣٥ - ٢٧ مرداد ١٣٩٤ |
سلام...ای خدایا تفرقه ای که یهودبها بین امت اسلامی انداختنه اند موجب قتل و کشتار شده ...یهود به نام سنی شیعه میکشد و به نام شبعه سنی و امت را به جان هم انداخته صدق الله:لتجدن اشدالناس عداوه للدین آمنوا الیهود والذین اشرکوا.....ای مسلمانان اتحاد داشته باشید تا حداقل در ایران ما کشتار رخ ندهد همه ی ما مسلمانیم اختلافات را دامن نزنید قاضی الله است و بس
239 | دلسوخته | | ١٦:٥٢ - ٠٦ شهریور ١٣٩٤ |
با سلام
در باب سلام كه در نماز سلام مي دهيم....وهابي ها استناد مي كنند كه سلام يك عبارت ساده نبوده و بلكه دعا مي‌باشد يعني سلامت و مصون باش. از هر گونه بلا و عذاب.كه اين هم براي زندگان مقبول است و هم براي مردگان بسي نافع است .حشر10
از ماندگان و زندگان مابعد مي‌گويد كه: براي گذشتگان خود دعاي خير مي‌كنند پس دعاي سلامت براي مرده و زنده بسيار مؤثر است زيرا پيامبر نيز با زيارت قبور چنين مي كردند. اول دعاي سلامتي را براي آنها مي‌خوانند «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الدِّيَارِ مِنْ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُسْلِمِينَ...»نيز تاكيد خداوند:‏(نور: 27
بنابراين از شما مي خواهم توضيحي در اين مورد بفرماييد ايا سلام دادن به خصوص در نماز به صورت مخاطب حاضر{السلام عليك} امده فقط به معناي سلامتي هست يا داريم به شخص زنده و حاضر سلام مي دهيم لطفا توضيح بفرماييد

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
خود ابن تيميه و علماي وهابي از اين سلام هاي که ذکر کرديد سماع موتي را ثابت کرده اند در اين خصوص به مقاله مراجه کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
240 | محمود | | ١٣:٤٨ - ٠٤ مهر ١٣٩٤ |
سلا م خدمت برادران شیعه و سنی اما بعد انسان زنده از خدای زنده حاجت میخواد نه از امام وفات شده شما یک ایه یا یک حدیث بیاورید که حاجت از خدا مستقیم خواستند گناه باشد اما قطعا از غیر خدا خواستند مسله دار است من به شخصه با توجه به اینکه شرک را خدا نمیبخشد هر چه بخواهم از ذات پاک خدا میخواهم

پاسخ:
باسلام
دوست گرامی
شرک و يا حرام بودن توسل درصورتي صادق است که انسان در عرض خدا موجودي را بپرستد و يا از او بصورت مستقل کمک بخواهد درحالي که شيعيان و يا برادارن اهل سنت وقتي از پيامبر (ص) و يا از بزرگان خود کمک مي خواهند معتقدند که واسطه بدون کمک خدا قادر بر کاري نيست و هر چي دارد از خداست . اگر حاجت خواستن از غير خدا شرک است که همه ي عالم و آدم مشرک هستند. آيا انبيا از مردم کمک نمي گرفتند ؟ آيا حضرت سليمان براي آوردن تخت بلقيس از مخلوق کمک نخواست ؟ آيا شما براي رفع حوائج روزمره از مردم کمک نمي گيريد وقتي ما مي گوييم يا علي ادرکني در حقيقت از ايشان درخواست کمک مي کنيم و بوسيله ي ايشان به خدا توجه مي کنيم.حاجت خواهي مستقيم از خدا نيز مورد توجه شيعيان نيز هست ولي اينکه چرا ما بدنبال وسيله هستيم مربوط مي شود به فرماني که خداوند متعال در آيه ي 35 سوره ي مائده به ما داده است و فرموده است (وابتغوا اليه الوسيله) ؛ مي بينيد که ما طبق دستور نبي مکرم اسلام (ص) خاندان آن حضرت را وسيله ي تقرب خود به سوي الله مي دانيم.
بنابراين مسئله كمك خواستن و واسطه قرار دادن ، انبياء ، امامان و صالحان به پيشگاه خداوند ريشه قرآني دارد چنانچه خداوند، در قرآن كريم مي‌فرمايد :يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ .مائدة، آيه35 اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ، از خدا بترسيد و براي تقرب به او وسيله‌اي بجوييد .
اين آيه به تمامي مؤمنين دستور مي‌دهد كه به هر وسيله‌اي كه سبب تقرب به خداوند مي‌شود تمسك بجويند ؛ بنابراين تقرب به خداوند بدون وسيله و واسطه‌ امكان ندارد :شيعيان در حقيقت همان کار را مي کنند که خداوند به آن امر کرده است
شيطان نيز وقتي خداوند به او دستور دارد بر آدم سجده کند اما او گفت من فقط بر خدا سجده مي کنم آيا مي شود گفت او چون بر غير خدا سجده نکرد مقربترين افراد به خداوند است؟!!!
خود پیامبر صلی الله علیه و آله نیز بر انبیاء گذشته توسل کرد،آیا او کار شرکی را انجام داد؟!!!
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها