2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
چرا حضرت زهرا (سلام الله علیها) شبانه دفن شد؟
کد مطلب: ٥٠٠٣ تاریخ انتشار: ٠٥ آذر ١٤٠٢ - ١٥:٠٠ تعداد بازدید: 124696
پرسش و پاسخ » عقائد شيعه
چرا حضرت زهرا (سلام الله علیها) شبانه دفن شد؟

طرح شبهه:

مي گويند فاطمه را شبانه دفن كرده اند، خوب اين به خاطر وصيت حضرت فاطمه به اسماء بنت عميس خانم حضرت ابوبكر بود كه نمي خواست اندازه جسدش را نامحرم ببيند.

نقد و بررسي:

دفن شبانه، نماز بدون حضور و اطلاع خليفه، قبر پنهان، اسراري است كه در درون خود پيام ها دارند. درست است كه فاطمه اين چنين خواست و اين گونه وصيت كرد؛ ولي چه اتفاقي افتاده است كه زهرا سلام الله عليها وصيت تاريخي اش را با اين در خواست ها به پايان مي برد؟!! مگر نه اين است كه خشم و ناراحتي اش را نسبت به دشمنانش اظهار مي كند و در واقع چندين پرسش را در برابر نگاههاي تيز بين مورخان و آيندگان مي گذارد تا به پرسند: چرا قبر فاطمه پنهان است؟ و چرا دختر پيامبر شبانه و پنهاني دفن شد؟ و چرا علي عليه السلام بدون اطلاع ابوبكر و عمر بر وي نماز خواند؟ و…

آيا كسي كه جانشين پيامبر بود ( آن گونه كه خود ادعا كرده اند) شايستگي نماز خواندن بر وي را نداشت؟

آري، فاطمه وصيت كرد كه او را شبانه دفن نموده و هيچ يك از كساني را كه بر وي ستم كرده اند، خبر نكنند، و اين بهترين سند براي شيعه است تا ثابت كنند كه صديقه شهيده مظلوم از دنيا رفته و از افرادي كه بر وي ستم كرده اند، هرگز راضي نشده است.

روايات فراواني در كتاب هاي شيعه و سني بر اين مطلب دلالت دارد كه به اختصار چند روايت را ذكر مي كنيم:

دفن شبانه، در روايات اهل سنت:

محمد بن اسماعيل بخاري مي نويسد:

وَعَاشَتْ بَعْدَ النبي صلي الله عليه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّي عليها.

فاطمه زهرا سلام الله عليها، شش ماه پس از رسول خدا (ص) زنده بود، زماني كه از دنيا رفت، شوهرش علي عليه السلام او را شبانه دفن كرد و ابوبكر را با خبر نساخت.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

ابن قتيبه دينوري در تأويل مختلف الحديث مي نويسد:

وقد طالبت فاطمة رضي الله عنها أبا بكر رضي الله عنه بميراث أبيها رسول الله صلي الله عليه وسلم فلما لم يعطها إياه حلفت لا تكلمه أبدا وأوصت أن تدفن ليلا لئلا يحضرها فدفنت ليلا.

فاطمه از ابوبكر ميراث پدرش را خواست، ابوبكر نپذيرفت، قسم خورد كه ديگر با او (ابو بكر) سخن نگويد و وصيت كرد كه شبانه دفن شود تا او (ابوبكر) در دفن وي حاضر نشود.

الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، تأويل مختلف الحديث، ج 1، ص 300، تحقيق: محمد زهري النجار، ناشر: دار الجيل، بيروت، 1393هـ، 1972م.

عبد الرزاق صنعاني مي نويسد:

عن بن جريج وعمرو بن دينار أن حسن بن محمد أخبره أن فاطمة بنت النبي صلي الله عليه وسلم دفنت بالليل قال فرَّ بِهَا علي من أبي بكر أن يصلي عليها كان بينهما شيء.

فاطمه دختر پيامبر شبانه به خاك سپرده شد، تا ابوبكر بر وي نماز نخواند؛ چون بين آن دو اتفاقاتي افتاده بود.

و در ادامه نيز مي گويد:

عبد الرزاق عن بن عيينة عن عمرو بن دينار عن حسن بن محمد مثله الا أنه قال اوصته بذلك

از حسن بن محمد بن نيز همانند اين روايت نقل شده است؛ مگر اين كه در اين روايت قيد شده است كه خود فاطمه اين چنين وصيت كرده بود.

الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 3، ص 521، حديث شماره 6554 و حديث شماره: 6555، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.

و ابن بطال در شرح صحيح بخاري مي نويسد:

أجاز أكثر العلماء الدفن بالليل... ودفن عليُّ بن أبي طالب زوجته فاطمة ليلاً، فَرَّ بِهَا من أبي بكر أن يصلي عليها، كان بينهما شيء.

اكثر علما دفن جنازه را در شب اجازه داده اند. علي بن ابوطالب، همسرش فاطمه را شبانه دفن كرد تا ابوبكر به او نماز نخواند؛ چون بين آن دو اتفاقاتي افتاده بود.

إبن بطال البكري القرطبي، أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاي449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج 3، ص 325، تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.

ابن أبي الحديد به نقل از جاحظ (متوفاي 255) مي نويسد:

وظهرت الشكية، واشتدت الموجدة، وقد بلغ ذلك من فاطمة ( عليها السلام ) أنها أوصت أن لا يصلي عليها أبوبكر.

شكايت و ناراحتي فاطمه (از دست غاصبين) به حدي رسيد كه وصيت كرد ابوبكر بر وي نماز نخواند.

إبن أبي الحديد المدائني المعتزلي، أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 157، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولي، 1418هـ - 1998م.

و در جاي ديگر مي نويسد:

وأما إخفاء القبر، وكتمان الموت، وعدم الصلاة، وكل ما ذكره المرتضي فيه، فهو الذي يظهر ويقوي عندي، لأن الروايات به أكثر وأصح من غيرها، وكذلك القول في موجدتها وغضبها.

مخفي كردن مرگ فاطمه (سلام الله عليها) و محل دفن او و نماز نخواندن ابوبكر و عمر و هر آن چه كه سيد مرتضي گفته است، مورد تأييد و قبول من است؛ زيرا روايات بر اثبات اين موارد صحيح تر و بيشتر است و همچنين ناراحتي و خشم فاطمه بر شيخين نزد من از اقوال ديگر اعتبار بيشتري دارد.

شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 170.

دفن شبانه در روايات شيعه:

هر چند كه سبب وصيت صديقه طاهره در ميان شيعيان مشخص و اجماعي است؛ اما در عين حال به يك روايت و سخن اشاره مي كنيم.

مرحوم شيخ صدوق در علت دفن شبانه آن حضرت مي نويسد:

عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام لِأَيِّ عِلَّةٍ دُفِنَتْ فَاطِمَةُ (عليها السلام) بِاللَّيْلِ وَ لَمْ تُدْفَنْ بِالنَّهَارِ قَالَ لِأَنَّهَا أَوْصَتْ أَنْ لا يُصَلِّيَ عَلَيْهَا رِجَالٌ [الرَّجُلانِ ].

علي بن ابوحمزه از امام صادق عليه السلام پرسيد: چرا فاطمه را شب دفن كردند نه روز؟ فرمود: فاطمه سلام الله عليها وصيت كرده بود تا در شب وي را دفن كنند تا ابوبكر و عمر بر جنازه آن حضرت نماز نخوانند.

الصدوق، أبو جعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي381هـ)، علل الشرايع، ج 1، ص185، تحقيق: تقديم: السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر: منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها - النجف الأشرف، 1385 - 1966 م .

مرحوم صاحب مدارك رضوان الله تعالي عليه مي گويد:

إنّ سبب خفاء قبرها ( عليها السلام ) ما رواه المخالف والمؤالف من أنها ( عليها السلام ) أوصت إلي أمير المؤمنين ( عليه السلام ) أن يدفنها ليلا لئلا يصلي عليها من آذاها ومنعها ميراثها من أبيها ( صلي الله عليه وآله وسلم ).

علت مخفي بودن محل دفن فاطمه سلام الله عليها آن گونه كه مخالف و موافق نقل كرده اند اين است كه آن حضرت به اميرمؤمنان عليه السلام سفارش كرد تا او را شبانه دفن كند تا آنان كه او را اذيت كرده و از ارث پدرش محروم كرده بودند بر وي نماز نخوانند.

الموسوي العاملي، السيد محمد بن علي (متوفاي1009هـ)، مدارك الأحكام في شرح شرائع الاسلام، ج 8، ص279، نشر و تحقيق مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الأولي، 1410هـ.

نتيجه:

با توجه به مدارك موجود و اعتراف بزرگان اهل سنت، دليل دفن شبانه آن حضرت وصيت آن حضرت بود كه نمي خواست افرادي كه بر او ستم كرده اند، بر جنازه اش نماز بخوانند و با اين كار خشم خود را از غاصبان خلافت جاودانه ساخت.

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
161 | dimmitry | | ١٧:٤٦ - ١٣ آذر ١٣٩١ |
با سلام . اين مطلب رو مستقلاً خطاب به عزيزان شيعه مي‌نويسم.کاري به اهل سنّت ندارم. يکي از اهل سنّت در صفحات بالاتر به داستاني اشاره کرده بود که در آن حضرت علي عليع السلام موجبات ناراحتي حضرت زهرا سلام الله عليها را فراهم نموده بود! دوستان من، ما شيعيان خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام،بنا به براهين قاطع عقلي و دلايل قرآني و روايي، معتقد به عصمت خاندان رسالت عليهم السلام از هر خطا و اشتباه و معصيتي هستيم. يکي از مهم‌ترين اسناد نقلي ما، اين آيه‌ي قرآن است که به اجماع تمامي فرق اسلامي در شأن رسول خدا و اميرالمومنين علي و حضرت فاطمه‌ي زهرا و امام حسن و امام حسين مي‌باشد : "انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا ـ اين است و جز اين نيست که خداوند خواسته است که شما اهل بيت را از هرگونه رجس و پليدي ـ ظاهري و باطني ـ پاک گرداند پاک کردني." و ما مي‌دانيم که در شمول اين آيه تمامي چهارده نفر عضو خاندان رسالت هستند و نه هيچ کس ديگر. و به حکم آن‌چه گفته شد مي‌دانيم که: 1- اميرمومنان علي عليه السلام و فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليهما هردو به شهادت خداوند و رسول او، پاک و معصومند از هر خطا و اشتباهي. 2- به حکم عقل، دو معصوم هرگز با يکديگر اختلاف نظري ندارند و هريک چنانچه جاي ديگري باشد، همان‌گونه عمل مي‌کند که ديگري کرده است. 3- هردوي آنان مطابق امر خداوند و در راه رضاي او قدم بر مي‌دارند و هيچ کاري مخالف رضاي خداوند نمي‌کنند. هر دو معصومند. بنابراين: بنابراين، بايد با قاطعيّت و بدون هيچ شک و شبهه و ترديدي بگوييم که: هر داستان و روايتي که درباره‌ي اختلاف نظري ميان حضرت زهرا و امير مومنان عليهما و آلهما السلام مي‌شنويم و مي‌خوانيم، يا اساساً ساختگي و دروغين است و يا تحريف شده است. يعني عصمت خاندان رسالت، سنگ محکي است براي تمامي اخبار و داستان‌هايي که درباره‌ي اختلافات بين آن‌ها مي‌شنويم. مانند داستاني که حضرت زهرا به خاطر خواستگاري علي عليه السلام از دختر ابوجهل از دست ايشان ناراحت شد و نزد رسول خدا صلّي الله عليه و آله شکايت برد. ضمن آن‌که علاوه بر رد شدن اين گونه داستان‌ها، به حکم قاطع عصمت حضرت زهرا و حضرت علي عليهما السلام،‌ با اندک نقد و بررسي در پيشينه و مصادر و مآخذ اين اخبار در کتب مختلف و با ره‌گيري اوّلين نقل کنندگان آن‌ها، به وضوح به جعلي بودن و يا تحريف شدن آن‌ها پي مي‌بريم. آيا مي‌دانيد اين‌گونه اخبار دروغين اساساً چرا ساخته شده است؟ علّت: از يک سو، شيعه و سنّي هر دو اقرار دارند که رسول خدا نه يک بار بلکه چندين بار، به حضرت زهرا فرموده اند: "ان الله يغضب لغضبک و يرضي لرضاک ـ خداوند به خشم تو خشمگين و با رضايت تو راضي مي‌شود" و يا فرموده‌اند: "فاطمة بضعة منّي، يوذيني ما آذاها ـ فاطمه پاره‌ي تن من است، آن‌چه او را بيازارد مرا آزرده است" و ... . از سوي ديگر، تاريخ خلفاي غاصب ـ ابوبکر و عمر و عثمان ـ گوياي ظلم‌ها و ستم‌ها و آزار و اذيّت‌هاي فراواني از سوي آنان نسبت به فاطمه‌ي زهرا سلام الله عليها است که مشهورترين آن‌ها غصب فدک و رد شهادت آن صدّيقه طاهره و کتکم زدن او و کشتن جنين او و شکستن پلوي آن نازدانه‌ي رسول خدا و سيلي زدن به صورت آن ناموس خدا و ... است. بنابراين، علماي پيروان سقيفه که امکان محو و پوشاندن چنين جنايات مشهوري را از صفحات تاريخ نمي‌ديده‌اند، به ناچار براي تبرئه‌ي اربابان خود از کفر و ارتداد و مورد غضب بودنشان از جانب خداوند،‌دست به جعل داستان‌هايي اين‌چنيني زدند تا بگويند که فقط عمر و ابوبکر نبودند که با آن بانو بدرفتاري کردند، علي هم بود!! پس حواسمان جمع باشد که اين‌گونه داستان‌ها از کجا سرچشمه مي‌گيرد و در صدد توجيه اين اخبار نباشيم و هر جا چنين اراجيفي را شنيديم بدانيم که اساسا جعلي و ساختگي هستند.
162 | محمد محمدي | Iran - Tehran | ١٣:٥٢ - ٠٣ دي ١٣٩١ |
سلام عليکم. عالي بود. به وبلاگ ما هم سري بزنيد. http://heyatejavadolaeme.loxblog.com
163 | عباس خزايي | Iran - Tehran | ١٢:٥٢ - ٠١ بهمن ١٣٩١ |
عالي بود جانم فداي زهرا
164 | مهديه | | ١٨:٣٨ - ٠٣ بهمن ١٣٩١ |
از متن خوبتون خيلي ممنون
165 | معصومي | Iran - Tehran | ١٥:٤٨ - ١٤ بهمن ١٣٩١ |
براي نگداره کامنت 13 « پرواز تا آزادي» ... ظاهراً شما خيلي دچار عقب ماندگي هستيد و از مسايل بي خبريد و با توهين سوال ميکنيد. براي شما متاسفم. حضرت فاطمه زهرا از اقدام زشت بشر نميترسيدند بلکه برعکس هر حرکت ايشان حکمتي داشته که يکي از آنها نا راضي بودن ايشان از غاصبان حق خلافت امام علي (ع) و همچنين ناراضي بودن امام علي (ع) از آنهاست که سند جاودانه تاريخ است. قابل توجه آنهايي که ادعاي رابطه خوب امام علي (ع) و خلفا را دارند.
166 | ابولفضل حسيني | | ١٣:٥٣ - ٢٧ بهمن ١٣٩١ |
ازمتن عالي شماممنونم وازخداوندمتعال عمرپربرکت برايتان آرزومندم
167 | وحيدفدوي | Iran - Tehran | ١٣:٠٠ - ١٢ اسفند ١٣٩١ |
javananebeheshti.mihanblog.com
عالي بود .به ماهم سربزن.
168 | محمدرضا شم آبادي | United States - Fremont | ٢٢:٣٠ - ٠٦ فروردين ١٣٩٢ |
باسلام وتشكر
لطفا مطالب جديدترونظرات علماي اهل سنت عصر حاضررانيز منعكس كنيد
169 | سيدحسين حسيني | Iran - Khorramabad | ١٥:٣٦ - ١٨ فروردين ١٣٩٢ |
با سلام من از مطلب بسيار زيباتون تو وبلاگم استفاده كرد و همچنين ميخوام از مطالب ديگه هم استفاده كنم حلال كنيد.به ايميلم جواب نفرستيد چون كامپيوترم ياهو رو بالا نمياره.
وبلاگم:flighter313.blogfa.com
170 | يعقوب فاخر | | ١٥:١٠ - ٢١ فروردين ١٣٩٢ |
باسلام ازشماازته دل تشکرميکنم
171 | مهناز سبحاني | Iran - Tehran | ١٩:٤٧ - ٢٣ فروردين ١٣٩٢ |
با سلام حضرت زهرا در کجا دفن شدند؟

پاسخ:
باسلام
كاربر گرامي؛ محل دفن ايشان به خواسته خودشان از همان ابتدا مخفي نگه داشته شده است ولي علما سه جا را احتمال داده اند. 1. مسجد النبي بين محراب و قبر رسول الله صلي الله و عليه و آله 2. قبرستان بقيع 3. خانه خودشان.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
172 | مهناز سبحاني | | ١٩:٥٣ - ٢٣ فروردين ١٣٩٢ |
با سلام خيلي.خوب بود. جانم فداي فلطمه زهرا
173 | مصطفي بركي | Iran - Tehran | ٢١:٣٠ - ٢٤ فروردين ١٣٩٢ |
سلام مطالب بيش تري درباره ي حضرت فاطمه (ع) بگذاريد
174 | امير محمد حاتمي | | ١٦:٥٧ - ٢٥ فروردين ١٣٩٢ |
يازهرا
175 | مارينا | | ١٩:٥٥ - ٣٠ فروردين ١٣٩٢ |
با سلام.از مطالب خوبتان سپاس گذارم.پيشنهاد مي کنم از چند عالم مطلع نيز در مطالبتان نظر خواهي کنيد. چون مطالب شما مي تواند مو شکافانه تر به قضيه ي دفن شبانه حضرت فاطمه (س) نگاه کند. ما بايد دنبال کشف حقايق و باطن کار حضرت فاطمه باشيم. مطمئنا ايشان با اين کار پيام هاي بزرگي براي نسل هاي بعد از خود داشته اند که فقط نگاه بصيرت مي تواند اين حقايق را درک کند. ممنون
176 | عاشق اميرالمومنين علي | | ١٣:٤٨ - ٠٦ خرداد ١٣٩٢ |
منبع سخنان اقاي ساسان : کتاب « المزخرفات » فصل « الچرنديات » باب « المجعولات » !!! شيخ ابومعاويه شمر بن حرمله ناصبي هم حديث را تصحيح کرده !!!!
177 | فاطمه املشي | | ١٦:١٩ - ٠٦ خرداد ١٣٩٢ |
بسمه تعالي اقاي ساسان اگه اين حرفهاي که مي زني صحت داره چرا قبر حضرت فاطمةالزهرا سلام الله عليها مخفي ماند ؟ دختر ابوبکر به تبعيت از چه کسي جسد پسر حضرت زهرا ي بتول سلام الله عليها رو تيرباران کرد ،در حالي که دانست پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله ايشان را سيد شباب اهل جنة ناميدند
178 | ساسان | | ٢٤:٠٥ - ٠٦ خرداد ١٣٩٢ |
با سلام اولا حضرت فاطمه بخاطر غم و اندو وفات پيامبر اکرم (ص) وفا نمودند همانطور که پيامبر قبل از مرگش به وي گفته بود تو اولين نفري هستي که به من ملحق خواهد شد دوما حضرت ابوبکر (رض) شخصا بر جسد مبارک حضرت فاطمه نماز خواندند ثالثا در جواب درخواست حضرت فاطمه مبني بر ارث، حضرت محمد(ص) به حضرت ابوبکر وصيت نمودند که پس از مرگم تمام اموالم را به بيت المال برگردان و وقتي حضرت فاطمه اين را شنيد ديگر درخواست ارث نکردند و خودشان از ابوبکر خواستند تا بر وي نماز بخواند

پاسخ:
باسلام
دوست گرامي؛ ادعا كردن كار آساني است! استدلالتان چيست؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
179 | ساسان | | ١٧:٢٧ - ٠٧ خرداد ١٣٩٢ |
آقاي عاشق ائلا ادب داشته ياش دوما اين حرفا بر اساس کلا منابع اهل تسنن است هرجا دوست داري نگاش کن ثالثا اين موضوعات بخوبي توي فيلم حضرت عمر(رض) ديده ميشه رابعا اگه واقعا اينطور که شما ميگيد علي که شيرخدا بود او که تو جنگ خيبر اون همه رشادت نشون داد چرا از زنش دفاع نکرد؟ نگو که بخاطر مصلحت مسلمانان که هم من هم شما ميدونيد نه منطقي ست نه ته دلتون باور داره خامسا کجاي اسلام گفته در مقابل طلم سکوت کنيد؟ چرا امام حسين اينکارو نکرد؟
180 | عاشق اميرالمومنين علي | | ٢٠:٥٥ - ١١ خرداد ١٣٩٢ |
کامنت 180 : ساسان فرموديد : « اين حرفا بر اساس کلا منابع اهل تسنن است هرجا دوست داري نگاش کن » من نميدانم منظور شما از منابع اهل تسنن چيست؟!! به مقاله زير رجوع کنيد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6047 در صحيحين آمده که حضرت فاطمه با ابوبکر قهر کرد و با او تا زمان وفات صحبت نکرد و شبانه دفن شد و نمازش را هم خود حضرت علي خواندند و ابوبکر را خبر نکردند. از کي تا حالا براي اهل سنت کتابي معتبرتر از صحيح بخاري و مسلم پيدا شده؟!! فرموديد :« اين موضوعات بخوبي توي فيلم حضرت عمر(رض) ديده ميشه » اين حرف شما نظر قبلي مرا تاييد ميکند! آيا ما اعتقاداتمان را از فيلم ميگيريم؟!! شما سريال امام علي و مختارنامه را نگاه کن!! فرموديد : «اگه واقعا اينطور که شما ميگيد علي که شيرخدا بود او که تو جنگ خيبر اون همه رشادت نشون داد چرا از زنش دفاع نکرد؟ نگو که بخاطر مصلحت مسلمانان که هم من هم شما ميدونيد نه منطقي ست نه ته دلتون باور داره » اولا به آدرس زير رجوع کنيد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=6015 ثانيا فرض کنيم حضرت علي با همان اندک يارانشان قيام ميکردند چه مي شد؟ طوايفي که به زور يا به طمع مسلمان شده بودند مثل جماعت «مؤلفة قلوبهم» از اختلاف نظامي ميان ياران نزديک رسول الله سوءاستفاده کرده دوباره علنا اظهار کفر و اعلان جنگ ميکردند يا به طمع غنيمت آتش اختلاف را مي افروختند مثل ابوسفيان که به حضرت علي پيشنهاد قيام داد؛ مدعيان دروغين نبوت مثل مسيلمه کذاب عزم خود را براي نابودي ريشه اسلام و مسلمين جزم کرده بودند؛ خطر بالقوه امپراطوري هاي ايران و روم که در صدد نابودي مسلمين برمي آمدند؛ قبايل باديه نشين منافق که تظاهر به اسلام ميکردند و بعد از وفات پيامبر از دين برگشتند؛ ... حالا اين وسط حضرت علي هم با ياران اندکشان گروهي شده و ادعاي خونخواهي و مطالبه ي حق مينمودند؛ ابوبکر هم که قبلا با يک عده از متخلفين از لشکر اسامه و منافقين مدينه و باديه نشين ساخت و پاخت کرده و حکومت مدينه را در دست داشتند و فقط تفاوتشان اين بود که تظاهر به اسلام ميکردند؛ به نظر شما چيزي از اسلام باقي مي ماند؟!! حتي اگر اين خطرات هم نبودند باز نتيجه ي قيام چه ميشد؟ اميرمومنان و مومنان حقيقي شهيد ميشدند و در تاريخ ميخوانديم که (العياذ بالله ) مدعي قدرت طلبي مثل علي با تکيه بر قوم و خويشي خود عليه خليفه خروج کرد و مرتد شد و کشته شد. فرموديد : «خامسا کجاي اسلام گفته در مقابل طلم سکوت کنيد؟ چرا امام حسين اينکارو نکرد؟ » وقتي اقدام عليه ظلم خود مفسده اي بزرگتر از ظلم باشد کدام عقلي حکم به اقدام ميدهد؟!! حفظ قوام دين گاهي با سکوت اميرمومنان است و گاهي با قيام سالار شهيدان . همانطور که پيامبر در مکه صبر کردند و در مدينه جهاد؛ اميرالمومنين ابتدا صبر کردند و آنگاه که مردم روي به ايشان آوردند با مخالفين جنگيدند. در ضمن حضرت فاطمه صبور بودند و به خاطر غصه از دست دادن پدر بزرگوارشان از دنيا نرفتند بلکه بر اساس جراحات و ضربات وارده بيمار شدند و پس از مدتي شهيد گشتند.
181 | زهرا | | ١٢:٤٥ - ٢٧ خرداد ١٣٩٢ |
سلام جناب "عاشق اميرالمومنين علي" خيلي پاسختون زيبا و جامع بود. ممنون
182 | noori | | ٠٩:١٢ - ٠١ تير ١٣٩٢ |
با سلام و عرض ادب سايت يازهرا يک سايت جامع و کامل در زمينه مباحث مربوط به حضرت زهرا و زنان مي باشد شما مي توانيد لينک اين سايت را در وبلاگ خود قرار دهيد و از مطالب سايت با ذکر منبع استفاده کنيد و در صورت نياز به راهنمايي مي توانيد با مديريت سايت تماس بگيريد
183 | كاظم | | ٠٨:٠٤ - ٠٩ تير ١٣٩٢ |
با سلام بطلان سني تا جايي مبرهن است كه به خلفاي راشدين احترام نمي گذارن اسم عمر و ابوبكر رضي عن مي خواهد ولي حضرت علي نه در ضمن در شيعه به تمام امامان معصوم احترام مي گذارند صلح حسني و قيام حسيني و سكوت سجادي براي ما محترم است فاطمه از ديد سني سزوار مرگ است چون حق است و اين چيز عجيبي نيست و علي سزاوار خانه نشيني است چون حق بود
184 | عاشق اهل بيت | | ١٣:١٧ - ١٤ تير ١٣٩٢ |
اگر مولايم دست به شمشير ميبرد شما اطمينان ميدهيد که او و حسنين شهيد نميشدند؟اگر ميگوييد بله از کجا ميدانيد؟علم غيب داريد؟حتما بايد دست به شمشير ميبردند او و فرزندانش شهيد ميشدند بعد امروز اگه از اسلام چيزي ميموند که البته با شهادت او و پسران بي همتايش محاله ممکنه..همين الان جناب آقا ساسان مينوشتن اي حضرت علي چرا دست به شمشير بردي؟چرا از سکوت پيغمبرت پيروي نکردي؟چرا خاندان رسول خدارو نابود کردي؟چرا کينه ها و بغض هايت را بروز دادي..مگه پيامبر نگفت بعد از من سکوت کن بياييد اينم سندش(البته از قول ايشون ميگم) اسناد اين حرف که سکوت کنيد در سايت ولي عصر هست قسمتي که نوشته چرا بني هاشم سکوت کرد سندش هم از صحاح برادران عزيز اهل سنت هست که البته پيامبر فرمودند اگر يار داشتي قيام کن و حقت را بگير...مگه پيامبر در مدينه در مقابله دشمنانش سکوت نکرد تا اسلام زنده بمونه آخه چرا خود و فرزندان و همسرت را به کشتن دادي؟چرا سکوت نکردي چرا چرا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دقيقا همين حرف هايي که الان ميزنيم چرا سکوت کرده و دست به شمشير نبرده برعکسشو درصورته دست به شمشير بردن ميزدين..اگه الان امام زمان داريم مديون کي هستيم؟اگه خاندان پيامبر از بين نرفت مديون کي هستيم؟بابا يه زمان مصلحت اينه يک تنه به قلب دشمن بزنيم و يک زمان مصلحت اينه با صدهزار يار سکوت کنيم..تعداد يار هاي حضرت علي نسبت به يار هاي پيامبر کمتر بوده پيامبر با يار هاي بيشتر از حضرت علي سکوت کردند تا اسلام حفظ بشه مگه ما قبول نداريم که حضرت علي پيرو پيامبر بوده؟؟حتما ميگيد او که پيامبر بوده به حضرت علي چه ارتباطي داره..جواب اينه مگه خدا نميگه از رسولش پيروي کنيم؟؟؟اين حرف مثله اين ميمونه بگيم پيامبر که نماز ميخونده پيامبر بوده ماچرا بخونيم؟ما که پيامبر نيستيم...ابن تيميه که دشمنيش با اهل بيت واسه عالم و آدم ثابته تو کتابش اعتراف کرده عوامله خليفه به زور وارده خانه ي حضرت زهرا شدن ديگه سند از اين واضح تر؟ماکه يک عالمه سند از کتاب هاي خودتون مياريم قبول نميکنيد..هدفم توهين نبود بحث علمي کردم به شخصه مخلصه عزيزان اهل سنت هستم..خدا سايت ولي عصر و عزيزانه اداره کنندش رو حفظ کنه که واقا آگاهيمونو مديونش هستيم
185 | عاشق اهل بيت | Iran - Tehran | ٢٤:٥٧ - ١٤ تير ١٣٩٢ |
وبلاگي براساس سايت ولي عصر
www.valiiasr.aj.loxblog.com
186 | محمد رضا رستمي | | ٠٩:١٠ - ١٨ تير ١٣٩٢ |
جهان به خاطر پنج تن خلق شد
((جانم فداي زهرا))
187 | شمس الدين جليليان | Iran - Tehran | ١٨:٤٣ - ١٩ تير ١٣٩٢ |
کامنت179 ساسان . بر جنازه ي معصوم جز معصوم نماز نخوانده است .؟؟؟ حدي نداشته که بر جنازه ي دختر رسول خدا نماز بخواند اگر لياقت داشت بر جنازه ي پيامبر نماز مي خواند . ضمنا صحاح براي شما صحيح هستند براي ما پشيزي نمي ارزند چون مطالب صحاح آشي است که بني اميه آن را پخته اند . اصلا صحيح نيستند .
188 | مجنون و عاشقه سينه چاك اهل بيت | | ٠٩:٠٣ - ٢٨ تير ١٣٩٢ |
آنجا که به نفعشان است ميگويند بايد بخشي از دين را از عايشه گرفت اما آنجا که در بخاري از قوله عايشه حديثي نقل ميشه ميگويند عايشه هم انسانه عادي بوده ممکن بوده خطاکنه..حالا سوال اينکه چگونه ايشان در مقامه کسي که بايد از او بخشي از دين را بگيريم خطا نميکنند اما وقتي از قوله او حديثي بر عليه شماست ميشه خطاکار و معصوم نيست؟؟؟شمايي که معاويه را با آن همه جنايت دائيه مومنين ميدانيد پس چرا برادره عايشه که در راهه حضرت علي به شهادت رسيد را دائيه مومنين نميدانيد؟؟؟؟؟چرا حضرت خديجه را که همه هستيه خود را فداي اسلام کرد ام المومنين نميدانيد؟؟اينه محبته شما به اهله بيت پيامبر؟؟؟؟؟وقتي ميپرسيم چرا پيامبر که در مقابلش عمار و مادرش سميه را به طرزه وحشيانه شکنجه ميدادند به سميه تجاوزه جنسي ميکردن هيچي نگفت چرا جواب نميديد دليله سکوته پيامبر چي بوده؟؟جرات داريد بگيد پيامبر نعوذوبالله ترسيده و يا نعوذوبالله بي غيرت بوده؟؟؟؟غيرته پيامبر که از حضرت علي بالاتر بوده بگيد چرا پيامبر در مقابله ظالمين سکوت کرد؟؟؟چرا با اون کسايي که به پيامبر گفتن واژه ي پيامبر رو در مقابله اسمت ننويس چونکه ماتورو پيامبر نميدونيم صلح کرد؟؟؟حضرت اميرالمومنين علي (ع) هم الگويش در سراسره زندگي پيامبر و قرآن است.واقا از جوابه برخي متعجب ميشويم که ميگن اگه پيامبر سکوت کرده او پيامبر بوده به ديگران چه مربوط؟؟؟ اين دسته از افراد آنجا که به نفعشان است ميگويند پيامبر هم مثله مابوده فقط بهش وحي ميشده اما اونجا که ما ميگيم امامانه شيعه همه از پيامبر پيروي کردن پاسخ ميدن واي مگه ميشه؟؟؟؟؟او پيامبر بوده و اينکار را کرده به ديگران چه مربوط؟؟؟؟؟اينجاست که از تعصب ها ناراحت هستيم......مگه قرآن و پيامبر نيومدن که همه رو از گمراهي نجات دهند؟؟؟؟مگه نبايد در تمامه زندگي از پيامبر و قرآن پيروي کنيم؟؟؟؟اگه امامه زمان داريم و شيعه ي حضرت علي هستيم مديونه سکوته دردناکه مولايمان هستيم که اگر يار ميداشت واي به روزه دشمنان..با هر دروغي که شده ميخواهيد مخفي بودنه مزاره ايشونو توجيه کنيد اما جداي از اين همه سند و مدرکه معتبر مهمترين حقانيته شيعه مخفي بودنه مزاره صديقه ي طاهره حضرت زهراي مرضيه (س) که هر شبهه اي بياريد نميتونيد کتمانش کنيد..بر فرضه محال که ايشون وصيت کرده که براي اينکه اندازه ي پيکرشان نامعلوم باشد شبانه دفن شوند پس چرا وصيت کردن کسي بر مزارشان نماز نخواند؟؟؟چرا مزارشان نامعلوم است؟؟؟؟؟چرا اجازه ندادن خلفا بر مزارشان نماز بخوانند؟؟؟؟چرا پيکره بي انتها پاکه ايشان در کناره پدر نيست؟؟؟چرا خلفاي شما در کنار رسول اکرم دفن هستن (که البته نميدانيم با چه اجازه اي)اما مزاره شريفه صديقه ي طاهره در کناره پدر نيست؟؟؟چطوره ام المومنين عايشه از پيامبر ارث ميبرد اما تا به دختره پيامبر ميرسد برخلافه قرآن و سنته پيامبر از خودتان حديثه ساختگي نقل ميکنيد که پيامبران ارث از خود باقي نميگذارند؟؟؟؟مگر در قرآن اين همه آيه درباره ارث گذاشتنه پيامبران را نميبينيد؟؟؟؟يعني يک حديثه ساختي بر قرآن ارجعيت دارد؟؟؟شمايي که آيات را انکار ميکنيد حق نداريد بگوييد چرا نامه ائمه مستقيم در قرآن نيامده...قصده توهين به عزيزان اهل سنت را نداشتم
189 | عاشق حضرت فاطمه صديقه(س) | | ٠٦:٤١ - ٠١ مرداد ١٣٩٢ |
سلام عليکم(خدمت برادران و خواهران محترم اهل تشيع و اهل تسنن)سبحان الله!برادر محترم آقا ساسان!اين چه توهينيه؟؟؟که به حضرت زهراي صابره شهيده(س)ميکنيد؟؟يعني ميخواهيد بگيد که فاطمه بنت رسول الله(ص) اينقدر از قضاي الهي بي تابي کرده که براثر وفات رسول الله(ص)....؟؟؟شما براي حفظ آبروي خليفه تون درباره ي پاره تن رسول خدا اينجور چيزها رو نقل ميکنيد؟؟؟واي به شما!فاطمه الزهراء(س)طبق آيه تطهير=((فقط(به درستي که )خداوند ميخواهد هرگونه رجس و پليدي را از شما اهل دور کند و شما را پاک و پاکيزه گرداند))معصوم و دور از خطا و اشتباه است...در ادامه به منابعي از منابع اهل سنت اشاره مي کنم که شان نزول آيه تطهير رو در مورد رسول الله و اميرمومنان علي و سيده بانوان عالمين فاطمه و دو آقاي جوانان اهل بهشت امام حسن و امام حسين(سلام الله عليهم)ذکر کردند=صحيح مسلم ج 7_مستدرک حاکم ج 3_مشکل الآثار ج 1_تفسير ابن کثير ج3_جامع الاصول ج 10_مجمع الزوائد ج 9_تيسير الوصول ج 3_در المنثور ج 5_مسند احمد ج 4_تاريخ بغداد ج 9_تفسير ثعالبي ج 3_سنن بيهقي ج 2_تفسير طبري ج 22_تاريخ ابن عساکر ج 5و......و همچنين سعد بن ابي وقاص-انس بن مالک _ابن عباس_ابوسعيد خدري_عمر بن ابي سلمه_عبدالله بن جعفر_ابوحمراء حلال_ام سلمه_عائشه_ابوهريره_جابر بن عبد الله_مقداد بن اسود_معقل بن يسار_واثله بن اسقع-ابوالطفيل و.....هم عده اي از اصحاب بودند که شان نزول آيه مبارکه تطهير رو مورد خمسه طيبه(س)دانستند و علامه اميني در کتاب فاطمه الزهراء(ع) نام 300 تن از علماي اهل تسنن رو آورده که همگي شان نزول آيه تطهير رو در مورد پنج تن آل عبا ذکر کرده اندآورده است............جويني شافعي از علماي اهل تسنن در کتاب فرائد المسطين ج 2 ص 34_35 حديثي از رسول الله(ص)نقل ميکنه که رسول الله (ص)فرمودند=و اما دخترم فاطمه پس همانا او سرور زنان عالمين من الاولين و الآخرين است او پاره تن من و نور چشم من و ميوه دل من است..............هرگاه که او را ميبينم به ياد مي آورم که بعد از من با او چه رفتاري ميشود وهمانند اين است که من با او هستم و مينگرم که اهانت وارد خانه اش شده و حرمتش هتک گرديده و حقش غصب شده و ارثش گرفته شده است.پهلويش شکسته و جنينش سقط شده است......پس بر من وارد ميشود در حالي که غصه دار و داغ دار و ناراحت است حق او را به ظلم گرفته اند و او را به قتل رسانده اند =(((فتقدم علي محزونه مکروبه مغمومه مغصوبه مقتوله)))...دقت کردين!رسول الله(ص)از طرف خداي عزوجل ميدانستند که پس از ايشون با دختر پاکشون فاطمه(س)چه گونه رفتار ميشه و همون طور که آوردم در اين حديث رسول خدا لفظ (((مقتوله)))رو آوردن.و به دخترشون فرمودن که او اول کسي است که به رسول الله(ص)در اثر ظلم عده اي وارد ميشود وارد ميشود....
190 | محمدي | Iran - Zanjan | ٠٧:٢٠ - ٠١ مرداد ١٣٩٢ |
برادر محترم آقا ساسان!چه طور به خودتون جرات ميدين كه درباره پاره تن رسول الله(ص) اين جوري حرف بزنين؟؟؟بانو فاطمه الزهرا’ در اثر ظلم عمر و اطرافيانش به شهادت رسيدن و همون طور كه حديثي از منابع شما آوردم در كتاب فرائد المسطين از قول رسول الله(ص)....كه رسول خدا در مورد بانو فاطمه(س)لفظ (((مقتوله)))رو به كار بردن و منبع ديگر بسيار از منابع شما.....طبق منبع بسياري از خود منابع شما پسر ابي قحافه(ابوبكر)طبق وصيت حضرت زهرا بر جنازه بانو(س)نماز نخوند....1=من كتابي معتبر بر تر از ((صحيح بخاري)) نزد علماي اهل سنت نميشناسم...محمد بن اسماعيل بخاري در صحيح بخاري ج 5 ص 177 با نقل سلسه سندي از عائشه مينويسد=((فوجدت فاطمه علي ابي بكر في ذلك فهجرته فلم تكلّمه حتي توفيت و عاشت بعد النبي سته اشهر فلمّا توفيت دفنها دفنها زوجها علي ليلا و لم يوذن بها ابوبكر))فاطمه ابوبكر را به خاطر(آزار و اذيت هايي كه كرد)ترك كرد و با او صحبت نكرد تا از دنيا دنيا رفت.....و وقتي از دنيا رفت همسرش علي او را شبانه دفن كرد و به ابوبكر اجازه نداد تا در تشييع او شركت كند....2=صحيح مسلم هم بعد از صحيح بخاري معتبر ترين كتاب نزد اهل سنت است...مسلم بن حجاج در صحيح مسلم ج 3 ص 1380 مينويسه=هنگامي كه فاطمه از دنيا رفت شوهرش علي شبانه بر او نماز خواند و او را دفن نمود و به ابوبكر خبر نداد كه بر جنازه اش حاضر شود و نماز بخواند.....3=بيهقي در السنن الكبري ج 6 ص 300 مينويسه=((فغضبت فاطمه عليها السلام علي ابي بكر و هجرته فلم تكلّمه حتي ماتت فدفنها علي عليه السلام ليلا ...ترجمه=فاطمه(ع)بر ابوبكر غضب كرد و از او اعراض نمود و با او صحبت نكرد تا از دنيا رفت ژس علي او را شبانه دفن كرد.....4=ابن اثير در ((الكامل في التاريخ))ج2 ص126 مينويسه=....فاطمه بر ابوبكر اعراض نمود و با او صحبت نكرد تا از دنيا رفت...و وقتي از دنيا رفت او را همسرش دفن كرد و به ابوبكر اجازه نداد كه بر جنازه او حاضر شود و نماز بخواند...5=ابن ابي الحديد معتزلي سني در ((شرح نهج البلاغه))ج 16 ص 213 مينويسه=فاطمه خطاب به ابوبكر گفت=به خدا قسم تو را نفرين خواهم كرد آنگاه چون لحظات فوت فاطمه فرا رسيد وصيت نمود كه ابوبكر بر او نماز نخواند و شبانه دفن شود......6=ابن ابي الحديد در ج 6 ((شرح نهج البلاغه مينويسد=صحيح نزد من آن است كه حضرت زهرا(ع)در حالي كه بر ابوبكر و عمر خشمگين بود از دنيا رفت و به درستي كه او وصيت كرده بود كه آن دو بر او نماز نخوانند.....7=سيوطي در ((الثغور الباسمه))ص 15 مينويسه=و غسلّها زوجها علي و صلّي عليها و دفنها ليلا..ترجمه=(فاطمه)را همسرش علي غسل داد و بر او نماز خواند و شبانه دفنش كرد....8=بلاذري در ((انساب الاشراف))ج 1 ص405=...ابوبكر و عمر از فوتش(فوت فاطمه)خبر نداشتند و علي فاطمه را در شب دفن نمود)...9=طبري در ((تاريخ طبري))2/348_448=دفنها علي ليلا و لم يوذن بها ابي بكر ...ترجمه=علي فاطمه را شبانه دفن كرد و ابوبكر را مطلع نكرد....
191 | عاشق حضرت فاطمه صديقه(س) | | ٠٩:٤٢ - ٠١ مرداد ١٣٩٢ |
جناب ساسان!دليل بياريد...((دليلتون رو بياريد اگه سخنتون راسته))....برادر محترم!اولا!طبق منابع فريقين(شيعه و سني)حضرت صديق الاکبر و فاروق الاعظم اميرالمومنين امام علي(سلام الله عليه)وصي سيدنا رسول الله(صلي الله عليه و آله)بودن....بريده از حضرت محمد مطفي (ص)نقل کرده که رسول الله(ص) ميفرمايند=براي هر پيامبري وصي و وارثي است و به راستي که علي وصي و وارث من است.(اخرجه الحافظ ابوالقاسم البغوي في معجم الصحابه و ذخاير العقبي 71_فضائل علي (ع)و ابن مغازلي حديث 212 ص167_و الرياض النضره 2/178_و الگنجي في الکفايه 260_و ينابيع الموده ج2 باب56 حديث 460 ص163_و مناقب خوارزمي فصل7 حديث74 ص84)......ثانيا!صديقه کبري السيده فاطمه الزهراء(س)طبق کتب شيعه و سني که ذکر کردم معصوم و دور از خطا و اشتباه هست...پس چطور ممکنه فاطمه(س) که هم معصومست و خدا با غضب او غضب ميکنه و با رضايت او راضي ميشه و پاره تن رسول الله(ص) است بانو فاطمه(س)و شوهر مهربانش علي(ع) محبوبترين اشخاص و نزديک ترين اشخاص به رسول الله(ص)بودن.اون موقع بانو فاطمه الزهراء(س)چطور ممکنه بر خلاف وصيت رسول الله(ص)طلب ميراث کنه؟؟؟ثالثا!ابوبکر در آن موقع چنين ادعايي رو که شما کردي نکرد بلکه يک حديث جعلي رو به پيامبران نسبت داد که ضد قرآن بود....در صحيح بخاري ج4 ص 96_صحيح مسلم کتاب جهاد حديث 54/1759_مسند احمد ج1 ص 13 ح26_سنن الکبري بيهقي ج6 ص 297 تا 302 از عائشه نقل ميکنن که عايشه گفت=فاطمه بعد از وفات رسول خدا سهميه ارث پدر را از آنچه مشرکين بدون جنگ به آن حضرت داده بودند و از اموال شخصي محسوب ميشد و ابوبکر آن را تصاحب کرده بود از او مطالبه کرد ابوبکر در پاسخ فاطمه گفت=رسول خدا فرمود=ما ميراث نميگذاريم(حديث جعلي)........آنگافاطمه دختر رسول الله خشمگين شدو تا زنده بود با ابوبکر صحبت نکرد......نکات قابل دقت اين متن=نکته اول=فاطمه دختر رسول الله(ص)ارث خود را از پسر ابي قحافه طلب ميکنه....نکته دوم=جعل خبر ما پيامبران ارث نميگذاريم..ابوبکر در جواب مطالبه بانو فاطمه(س)گفت که=رسول الله فرمود=ما ميراث به جا نميگذاريم....چنانچه قبلا اشاره شد اين حديث ساختگي است و از جهات مختلف مخدوش مردود و بي اعتبار است که به برخي از آنها اشاره ميکنيم....جهت اول=اين خبر از لحاظ متن عليل و سقيم و از لحاظ معنا مخالف نص صريح قرآن است که با اندکي تامل به باطل بودن آن ميشه رسيد...در سوره مبارکه مريم(س) از قول حضرت زکريا(ع)=((يرثني و يرث من آل يعقوب واجعله رب رضيا))...ترجمه=او را (فرزندم را)وارث من و وارث ال يعقوب قرار بده......و در سوره نمل آيه16=((و ورث سليمان داود و قال يا يها الناس علمنا منطق الطير...ترجمه=و سيمان که وارث داود شد به مردم گفت=اي مردم!....نکته بعدي=معنا و مفهوم اين حديث جعلي که جناب ابوبکر نقل کرده يعني اين که=پس از پيامبران مردم زنان و فرزندان پيامبران رو از خانه و کاشانه شون بيرون کنن و خانواده پيامبران سر راه بشينن و گدايي کنن؟؟!! نکته بعدي=اگه جناب ابوبکر راست ميگفت پس چرا عائشه و زنان ديگر رسول الله(ص) را از خانه حضرت محمد(ص)بيرون نکرد؟؟؟ و نکته بعدي =پيامبران هيچ موقع برخلاف فرموده ي خدا عمل نميکنند که خداي عزوجل ميفرمايد=((يوصيکم الله في اولادکم للذکر مثل حظ الاثنين)).....خطبه حضرت زهراء(س) رو ابوالفضل احمد بن ابي طاهر طيفور بغدادي در کتاب (( بلاغات االنساء ))و ابن ابي الحديد در ((شرح نهج البلاغه))و احمد بن موسي در ((المناقب)) و ابوبکر احمد بن العزيز جوهري در ((السقيفه و الفدک))که همه از علماي اهل تسنن هستن رو نقل کردن بانو فاطمه(س) در همين خطبه فرمود=......و شما اکنون چنين ميپنداريد که ما از پيامبران ارث نميبريم؟مگر در پي قوانين و احکام دوره جاهليت هستيد؟و فرمان چه کسي بهتر از خداست براي کساني که او را باور دارند؟اي پسر ابي قحافه!تو از پدرت ارث ببري ولي من از پدرم ارث نميبرم؟همانا که ادعاي شگفت و هولناکي کرده اي!.....(بعد از آنکه دوباره ابوبکر آن حديث جعلي رو مطرح کرد حضرت فاطمه(س)در جوابش فرمود=)سبحان الله!رسول خدا صلي الله عليه و آله از کتاب خدا روي گردان نبود و مخالف احکام قرآن نبود همواره پيرو قرآن بود و دنبال سوره ها وآيات آن ميرفت.آيا براي توطئه اجتماع کرده و به نيرنگ و دروغ ميخواهيد به رسول اسلام دروغ ببنديد؟اين کار شما پس از وفات او مانند فتنه هايي است که در زمان حياتش براي نابودي او به وجود مي آورديد.شما که ميگوييد پيغمبر ارث نميگذارد اينک اين کتاب خدا بين من و شما داوري عادل و جدا کننده ي حق و باطل است که ميگويد=زکرياي پيامبر به خدا فرمود=((فرزندي به من عطا نما که از من و آل يعقوب ارث برد)) (باز در آيه ديگري ميفرمايد=) سليمان پيغمبر از داود ارث برد خداوند متعال در تقسيم سهميه ها بياني روشن دارد و واجبات و سهم ارث فرزندان دختر و پسر را به گونه اي توضيح داد که بهانه هاي اهل باطل را برطرف کرد.........................

































































192 | محمدي | Iran - Tehran | ١٠:٠٠ - ٠١ مرداد ١٣٩٢ |
جناب ساسان! هنگامي كه آيه 38 سوره روم=((فآت ذا القربي حقه))...ترجمه=به خويشاوندت حقش را بده...نازل شد سيدنا رسول الله(ص)فدك را به بانو فاطمه الزهرا’(س)بخشيد.(اسناد اهل تسنن=حيات الصحابه_ينابيع الموده_تفسير روح المعاني_كنز العمال_در المنثور_ميزان الاعتدال_مقتل الحسين_شواد التنزيل_الجرح و التعديل_مسند ابي يعلي_المطالب العاليه)......حال پسر ابي قحافه و پسر خطاب(ابوبكر و عمر)چطور به خود اجازه دادن حقي رو كه خداي عزوجل در كتابش براي حبيبه رسول الله فاطمه صديقه(س) قرار داده بود غصب كنن؟؟؟؟؟.......اولا رسول الله(ص)چنين وصيتي به ابوبكر نفرمود....به فرض(گفتم به فرض)هم كه چنين چيزي بود....اولا =رسول الله(ص)در زمان حيات فدك رو به بانو فاطمه(س)بخشيده بودن....ثانيا!براي اينكه غصب خليفتون رو توجيه كنين اين مطلب نادرست رو آوردين اما!اما بازهم در اين صورت هم خليفتون رسواست...چون=اگر رسول الله(هرچند كه دروغه)چنين وصيتي كرده بودن كه تمام اموالم رو به بيت المال برگردان!!پس چرا جناب ابوبكر عائشه و ديگر همسران رسول الله رو از خانه هاي حضرت محمد(ص)بيرون نكرد و به بيت المال برنگرداند؟؟؟.........معني اين سخن شما اينه كه خانوده پيامبر بايد بعد از حضرت سر راه ها بشينن و گدايي كنن؟؟؟!!!
193 | عاشق حضرت فاطمه صديقه(س) | | ١٠:٥٤ - ٠١ مرداد ١٣٩٢ |
و اما در جواب اينكه چرا علي(ع)در مقابل خلفاي غاصب قيام نكرد....((هيثم بن عبدالله))از امام رضا(ع)پرسيد=مرا در موردعلي بن ابي طالب (ع)آگاه كنيد.چرا با دشمنانش 25 سال بعد از رسول الله(ص) مبارزه نكرد اما در ايام حكومتش با آنها به نبرد پرداخت؟امام رضا(ع)پاسخ داد=زيرا او به رسول خدا(ص) اقتدا كردو آن حضرت سيزده سال بعد از پيامبري اش در مكه و نوزده ماه هم در مدينه با جهاد ننمود و اين به خاط كمي ياران او در مقابل مشركين بود و علي نيز همچنين جهاد و نبرد با دشمنان را به خاط كمي ياران در برابر مخالفان رها كرد.پس چنانچه پيامبري رسول خدا(ص)با رها كردن جهاد به مدت سيزده سال(در مكه)و نوزده ماه(در مدينه)باطل نگشت همانطور امامت علي نيز با رها كردن جهاد به مدت بيست و پنج سال باطل نشد زيرا علت ترك نبرد و جهاد براي هر دو يك چيز بود.(علل الشرايع شيخ صدوق ج1 ص 148_عيون الاخبار الرضا(ع) ج1 ص 87و.....) جناب ساسان و همه برادران و خواهران محترم بدونن كه علي كرد آنچه را كه وظيفه اش بود زماني كه اشعث بن قيس از اميرمومنان علي(سلام الله عليه)پرسيد كه=چه مانعي داشت هنگامي كه با ابوبكر و عمر و بعد از آن دو با عثمان بيعت شد جنگ كني و شمشير بزني؟؟صديق الاكبر امام علي(ع)در جواب اشعث گفت=يابن قيس!سخنت را گفتي جوابت را بشنو.ترس يا كراهت از لقاي پروردگار مرا از اين مانع نبود بلكه آنچه مرا كه از اين كار مانع شد امر پيامبر(ص)و پيمان او با من بود.پيامبر (ص)به من خبر داد كه امت بعد از او با من چه كار خواهندكرد........عرض كردم!يا رسول الله!وقتي چنين كارهايي به وقوع پيوست چه سفارشي به من ميفرماييد؟فرمود=اگر ياراني پيدا كردي با آنان اعلان جنگ نما و با ايشان جهاد كن و اگر ياراني نيافتي دست نگه دار و خون خود را حفظ كن تا زماني كه براي برپايي دين و كتاب خدا و سنت من ياراني پيدا كني.پيامبر(ص)به من خبر داد كه به زودي امت مرا خوار كرده و با غير من بيعت ميكنند و تابع ديگري ميشوند.......يابن قيس!قسم به آنكه دانه را شكافت و مردم را آفريد!اگر روزي كه با ابي بكر بيعت شد چهل نفر ميافتم كه بصيرتشان مثل آن چهار نفر(سلمان و ابوذد و مقداد و زبير)بود خودداري نميكردم و با آنان ميجنگيدم ولي نفر ژنجمي نيافتم و دست نگه داشتم....يابن قيس!به خدا قسم!اگر آن چهل نفري كه بيعت كردند به من وفادار ميبودند و صبح هنگام بر در خانه من با سرهاي تراشيده حاضر ميشدند قبل از اآنكه بيعت بوبكر بر گردن من ملزم شود بر عليه او قيام ميكردم و او را به درگاه الهي به محاكمه ميكشيدم....(كتاب سليم بن قيس ص 214_مصباح البلاغه علامه مير جهاني ج3 ص 51_و....) در ضمن جناب ساسان!بدونين كه در كتاب سليم بن قيس ((سليم))از ((ابن عباس))نقل ميكنه كه =(پس از آنكه اميرمومنان علي (ع)حاضر به بيعت با ابوبكر نشد و عمر با دار و دسته اش در خانه حضرت رو آتش زد و جسارت هايي كه به بانو فاطمه(س) كرد و شد آنچه نبايد ميشد علي به دفاع از همسر مظلومه اش پرداخت و).....علي(ع) عمر را گرفت و بر زمين انداخت و بيني و گردن او را كوبيد ......پس ياد سخنان رسول خدا(ص)افتاد و آنچه درباره صبر و طاعت وصيت كرده بود پس(خطاب به عمر فرمود=)قسم به آنكه محمد(ص) را به پيامبري اكرام كرد_اي پسر صهاك!_اگر نوشته اي از طرف خدا نبود آن وقت متوجه ميشدي كه نميتواني به خانه من وارد شوي .آنگاه عمر كسي را فرستاد و از آنان كمك خواست سپس مردم روي آوردند و وارد خانه شدند خالد بن وليد شمشيرش را بيرون آورد تا فاطمه(س)را بزند پس علي(ع)به طرف او حمله كرد آنگاه علي را قسم دادند تا دست نگه داشت ....ثانيا!همونطور كه مولاي مظلوم علي(ع)نفس پيامبر(ص)است بانو فاطمه الزهرا’(س)هم پاره تن رسول(ص) هست و خدا با غضب او غضب ميكنه پس فاطمه الزهرا هم در كنار علي و پابه پاي علي به پيشرفت اسلام و دين و انسانتيت كمك كرد.......جناب ساسان!علي سكوت كرد تا نام الله و اسلام بماند و مردم به بت پرستي رو نيارن چيزي كه براي فاطمه و علي (سلام الله عليهما)مهم بود ماندن نام ((الله)) ((محمد))و ((اسلام))بود...........هركدام از 12 امام (ع)كاري رو كردن كه بايد ميكردن به طوري كه اگر يكي شان نبودن دين از بين ميرفت اگر حضرت علي(ع) شمشير ميكشيدن و جنگ راه مي افتاد ممكن بود كه امام علي و امام حسن و امام حسين(سلام الله عليهم)در آن زمان به شهادت ميرسيدن و اين بالاترين خواسته دشمنانشون بود و در آن زمان بود كه دين از بين ميرفت و ديگر در صورت شهادت ايشان كربلايي وجود نداشت....
194 | محمدي | | ٠٧:٥٩ - ٠٢ مرداد ١٣٩٢ |
عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان محترم شيعه و سني.....سبحان الله!در سخنان جناب نوري!يه نکته ظريفي ديده ميشه اينکه ايشون روايت فريقين (شيعه و سني)رو در مورد غضب پاره تن رسول الله(ص)بر پسر ابي قحافه(ابوبکر) رد فرمودن.....اما داستان دروغي که دشمنان حبيب رسول الله(ص)علي(ع) به او نسبت دادن رو تاييد کردن....آيا معناش جز اين ميتونه باشه که براي نگه داشتن آبروي خليفشون تلاش ميکنن اما!اما!اين نسبت دروغي که به علي(ع) علي که در شانش آيه تطهير نازل شده رو پذيرفتن.... برنميدونيم با تناقض گويي برادران محترم سني چي کار کنيم؟؟يکي از آن بزرگواران ميگه که نزد اهل سنت عصمت به اون معنا وجود نداره!!!ديگري ميگه که به جز پيامبر(ص)کس ديگري رو معصوم نميدونن!!!در يک جا ادعاي عدالت جميع صحابه که چيزي شبيه عصمته رو ميشنويم!!!....آيه تطهير=((فقط (به درستي که)خداوند ميخواهد هرگونه رجس و پليدي را از شما اهل بيت دور کند و شما را پاک و پاکيزه گرداند.(سوره احزاب).....عالمان شيعه و سني شان نزول اين آيه رو درباره در باره رسول الله(ص)و آل رسول الله(ص)ذکر کره اند از جمله منابع اهل سنت=صحيح مسلم ج7_مستدرک حاکم ج3_مشکل الآثار ج1_تفسير ابن کثير ج3_جامع الاصول ج10_مجمع الزوائد ج9_تيسير الوصول ج3_درالمنثور ج5_مسند احمد ج4_تاريخ بغداد ج9_تفسير ثعالبي ج3_سنن بيهقي ج2_تفسير طبري ج22_تاريخ ابن عساکر ج5و..... همين طور علامه اميني در کتاب((فاطمه الزهراء(ع))نام 300 تن از علماي اهل تسنن رو آورده که همگي شان نزول آيه تطهير رو در مورد محمد(ص)و آل محمد(ع)ذکر کرده اند و همين طور 1=عائشه_2=ابوهريره_3=سعد ابن ابي وقاص_4=انس بن مالک _5=ابن عباس_6=ابوسعيد خدري_7=عمر بن ابي سلمه_8=عبد الله بن جعفر-9=ابوحمراء هلال_10=ام المومنين ام سلمه_11=جابر بن عبد الله_12=مقداد بن اسود_13=معقل بن يسار_14=واثله بن اسقع_15=ابوالطفيل و.....هم جمعي از اصحاب بودن که اين ايه رو در مورد رسول و آل رسول ذکر کردند....آيا با شهادت قرآن ديگه شکي براي کسي ميمونه که علي(ع) با پسر ابي قحافه و پسر خطاب و پسر عفان (خلفاي سه گانه)قابل مقايسه نيست؟.....شيخ صدوق با سندخويش از امام صادق(ع)نقل ميکند که حضرت فرمودن=اي علقمه!هرگز رضايت مردم به دست نمي آيد و زبانشان بسته نميشود .چگونه ميتواني سالم بماني از چيزي که پيامبران رسولان و حجت هاي الهي از آن سالم نماندند؟آيا به يوسف نسبت زنا ندادند؟آيا به آقاي اوصياء علي نسبت ندادند که ميخواسته با دختر ابوجهل ازدواج کند و رسول خدا(ص)روي منبر از او به مسلمانان شکايت کرده فرمود=علي ميخواهد با دختر دشمن خدا ازدواج کند در حاليکه فاطمه همسر اوست......آيا عده اي درک ندارن که زماني که خداي عزوجل دو نفر را از آلودگي و رجس پاک ميکنه يعني اينکه هر دو حقن و اختلافي بينشان پيش نمي آيد؟؟............پناه بر خدا!اين روايت جعلي بيشتر از اينکه به علي(ع)صدمه بزنه به رسول خدا(ص)ميزنه.....ايا رسولي که خدا او را رحمتي براي جهانيان و صاحب خلق نيک معرفي ميکند و بزرگواري و ببخش و کرم و کظم غيض از جمله صفات اوست و زماني که او را ساحر و کذاب خطاب ميکردند بازهم داراي خلق نيک بود آيا کسي باورش ميشه که چنين حرکتي انجام بده؟؟؟.............حضرت صديق اکبر امام علي(ع)ميفرمايند=به خدا سوگند فاطمه را تا زنده بود خشمگين نکردم و او را مجبور به کاري نساختم و او نيز مرا خشمگين ننمود و در هيچ کاري از من سرپيچي نکرد.....اين در صورتي است که خود اهل سنت از پيامبر روايت کردند که علي با حق است و حق با علي ....همينطور علي با قرآن است و قران با علي...اين روايت جعلي (خواستگاي علي از دختر ابوجهل)رو از مسور نقل کردن او در سال دوم هجري در مکه متولد شد و پدرش مخرمه بن نوفل قرشي در سال فتح مکه اسلام آورد و از جمله کساني بود که پيامبر براي جذب دلهايشان به اسلام از مال غنيمت به آنها بخشيد سپس مسور با پدرش در همان سال به مدينه آمد و شرح حال نويسان نوشته اند که مسور در ان زمانشش سال داشت ابن حجر نوشته که=موزخين در اين مطلب اتفاق نظر دارن....حال چه جوري يک بچه شش ساله توان حفظ حديث از پيامبر رو داره؟؟!!در اين حديث جعلي در تمامي طرقي که مشاهده ميشه ابن شهاب زهري است ...ابن ابي الحديد معتزلي سني ميگه=او از کساني است که از علي بن ابي طالب منحرف گشته و به علي بد ميگفت.(شرح ابن ابي الحديد ج1)ابن جرير طبري در کتاب خود نوشته=زهري با هشام بن عبد الملک بود و علي بن ابي طالب را لعنت مينمود......
195 | عاشق حضرت زهراي شهيده(س) | Iran - Tehran | ١٠:٤١ - ٠٢ مرداد ١٣٩٢ |
سلام عليکم.....ائمه هدي(عليهم السلام)جاي قبر فاطمه(عليها السلام) را به شيعيان خود نشان ندادند در حالي که امام صادق(عليه السلام)قبر اميرالمومنين(عليه السلام)رو آشکار کرد.همان گونه ساير امامان(ع)نيز جاي قبرشان را به شيعيان خود نشان دادند.مگر قبر زهراء(عليها السلام)که شيعيان حاضر در تشييع و تدفين فاطمه(ع) مثل=عمار و ابوذر و سلمان و عباس و عقيل و ديگران نيز در وفاداري با زهراء(س)به واسطه محبتي که به او داشتند قبر او را به احدي نشان ندادند.ابن ابي قريعه(متوفاي 367ه)ميگويد= لاي حال لحدث.بالليل فاطمه الشريفه.....و لما حمت شيخکم عن وطي ء حجرتها المنيفه....اوه لبنت محمد ماتت بغضتها اسيفه......سيد محسن امين نيز ميگويد=و لاي حال في الدجي دفنت ولاي حال الحدت سرا.....دفنت و لم يحضر جنازتها احد ولاعرفوا لها قبرا....(برگرفته از کتاب ماسات الزهراء(عليها السلام)نوشته علامه سيد جعفر مرتضي العاملي)................................در مورد آرامگاه بانو فاطمه الزهراء(سلام الله عليها)سه نظر گفتن.1=برخي گفتن که بانوي مظلومه(س)در روضه که ما بين قبر و منبر باشد مدفون است.2=بعضي گفتن که بانو(س)در خانه خودشان دفن شدند.3=و دسته سوم گفتن که در بقيع مدفون است...................و آن آرامگاهي که در بقيع به نام قبر فاطمه(ع) ناميده ميشه...آرامگاه حضرت فاطمه بنت اسد(س)مادر حضرت صديق الاکبر و فاروق الاعظم اميرمومنان علي(سلام الله عليه)است..........در واقع ما هم خيلي خوشحال ميشديم که ميدانستيم آرامگاه مادرمان ام ابيها مادر خوبيها فاطمه صديقه شهيده(س)کجاست.........اما همانطوري که مشخصه و داريم ميبينيم و شاهديم مشخص نيست و اين مخفي بودن داراي حکمتهايي است......والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته....
196 | خشم و نارضايتي فاطمه(س)برابي بكر و عمر در كتب اهل | | ١١:٣٢ - ٠٢ مرداد ١٣٩٢ |
عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان محترم شيعه و سني............من از برادران و خواهران بزرگوار اهل تسنن تعجب ميکنم با تعجب به منابع فريقين(شيعه و سني)که خشم و نارضايتي السيده فاطمه الزهراء(سلام الله عليها)رو نسبت به خليفه اول و خليفه دوم اعلام ميکنن آيا جاي شکي براي کسي ميمونه؟؟؟1=بانو فاطمه صديقه(س)وصيت ميکنن که ابوبکر و عمر و پيروان آن دو بر تشييع جنازه شان حاضر نشن...((دفنها علي ليلا و لم يوذن بها ابي بکر....ترجمه=علي فاطمه را شبانه به خاک سپرد و ابوبکر را مطلع نکرد(تاريخ طبري)....((فلما توفيت دفنها زوجها علي ليلا و لم يوذن بها ابي بکر و صلي عليها.....ترجمه=هنگامي که فاطمه از دنيا رفت علي بانو را شبانه دفن نمود و به ابوبکر خبر نداد و خودش بر جنازه او نماز گزارد..صحيح بخاري_صحيح مسلم_السقيفه و الفدک ابوبکر جوهري_البدايه و النهايه ابن کثير....... در ((الامامه و السياسه )) و((اعلام النساء))و((من حيات الصحابه عمر بن خطاب))آمده که =فقال عمر لابي بکر انطلق بنا الي فاطمه قداغضبناها...فلم تاذن لهما....قات اني اشهد الله و ملائکه انکما اسخطتماني و ما ارضيتماني و لئن لقيت النبي لاشکونکما اليه....ترجمه=عمر به ابي بکر گفت=بيا به سراغ فاطمه برويم چرا که ما او را غضبناک کرده ايم....اما بانو به آنها اجازه عيادت نداد.....فاطمه گفت=همانا من خداوند و ملائکه او را شاهد ميگيرم که شما دو نفر مرا به غضب آورده ايد و مرا از خود خشنود نساختيد و هر گاه پيامبر را ملاقات کنم از شما به او شکايت خواهم کرد.نکات قابل دقت اين سند=عمر اقرار ميکنه که او و ابي بکر حضرت فاطمه را خشمناک کرده اند.....2=حضرت زهراء در آغاز به آن ها اجازه ورود نداد......3=وقتي بالاخره وارد خانه بانو شدند بانو نارضايتي و خشم خودش را نسبت به آنان اعلام کرد...................................در ((صحيح بخاري_السنن الکبري_سيره النبويه_البدايه و النهايه_فتح الباري_و مسند احمد آمده که=..((فغضبت فاطمه بنت رسول الله فهجرت ابابکر فلم تزل مهاجرته حتي توفيت))....ترجمه=فاطمه دختر رسول خدا بر ابوبکر خشم گرفت و از او کناره گيري کرد وآن دوري از ابي بکر پيوسته استمرار يافت تا بانو از دنيا رفت.................در ((طبقات ابن سعد_صحيح بخاري_صحيح مسلم _تاريخ المدينه_مشکل الآثار_السقيفه و الفدک_مسند الشاميين_شرح نهج البلاغه_سير اعلام النبلاء_عمده القاري_اعلام النساء_و صحيح ابن حبان آمده که=.....فوجدت فاطمه علي ابي بکر في ذلک فهجرته.....ترجمه=فاطمه بر ابوبکر غضب نمود و با او قطع رابطه کرد...............در((صحيح بخاري_نظم درر المسطين_الآحاد و المثاني_فتح الباري_کنز العمال_قيض القدير_و ينابيع الموده آمده که=...قال رسول الله صلي الله عليه و آله=فاطمه فاطمه بضعه مني فمن اغضبها اغضبني....ترجمه=رسول خدا(ص)فرمود=فاطمه پاره تن من است هرکس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.............در((صحيح مسلم_سنن ترمذي_الآحاد و المثاني آمده که=...رسول خدا فرمود=فاطمه پاره تن من است هر آنچه او را بيازارد مرا آزرده است........در((مستدر علي الصحيحين_ينابيع الموده_کنز العمال_الاصابه_تهذيب التهذيب_مجمع الزوائد_ميزان الاعتدال_اسد الغابه_السقيفه و الفدک_معجم الکبير_مسند ابي يعلي و الآحاد و المثاني آمده که=...قال رسول الله لفاطمه=ان الله ليغضب لغضبک و يرضي لرضاک....ترجمه=رسول خدا به فاطمه فرمود=همانا خداوند به غضب تو غضب ميکند و به خشنودي تو خشنود ميشود.........((در کنز العمال_و ينابيع الموده آمده که=قال رسول الله صلي الله عليه و آله =ان الله ليغضب لغضب فاطمه و يرضي لرضاها.....ترجمه=رسول خدا(ص)ميفرمايد=قطعا خداوند غضبناک ميشود به خاطر غضب فاطمه و راضي ميشود به خاط رضاي او .....در ((الامامه و السياسه آمده که=....و هي تقول =والله لادعون الله عليک في کل صلاه اصليها....ترجمه=فاطمه به ابي بکر فرمود=به خدا قسم تو را در هر نمازي که بخوانم نفرين ميکنم..........در((السقيفه و الفدک ابوبکر جوهري و شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد معتزلي سني آمده که=قالت(فاطمه عليها السلام)=والله لادعون الله عليک....ترجمه=فاطمه به ابي بکر گفت=به خدا قسم تو را نفرين خواهم کرد......خداي عزوجل درآيه 13 سوره ممتحنه ميفرمايد=اي کساني که ايمان آورده ايد هرگز گروهي را که خداوند بر آنان غضب کرده ولي و سرپرست خود نگيريد.....و همين طور در آيه 81 سوره مبارکه طه آمده که=هرکس مستوجب خشم من گرديد همانا خوار و هلاک خواهد شد....
197 | تمام هستي و تارو پود وجودم فداي اميرمومنان علي(ع) | | ٠٧:٤٣ - ٠٣ مرداد ١٣٩٢ |
سلام عليكم!....سخنم با دوستان بزرگوار اهل تسنن هستش.....اگر ما ميگيم كه خليفه و جانشين رسول الله(ص)بايد از طرف خداي عزوجل انتخاب بشه دليل داريم ....من در ادامه برخي از عملكردهاي خلفاي سه گانه(ابوبكر بن ابي قحافه-عمربن خطاب_عثمان بن عفان)رو از خود منابع اهل تسنن ميارم تا بدونين كه سنت پيامبر(ص)رو اجرا نكردن....1=مالك بن نويره صحابي پيامبر و عامل و كار گزار حضرت بود وي مردي شجاع و شاعر و رئيس بخشي از قبيله بني تميم بود.مالك صدقاتي را (اصطلاح امروز زكات است ولي صدقات صحيح است)كه جمع كرده بود پس از شهادت رسول خدا(ص)به مدينه نفرستاد و به صاحبان آنها بازگرداند و اين شعر رو خواند=فقلت خذوا اموالكم غير خائف و لا ناظر ما يجي ’من الغد...........فان قام بالدين المحق قائم اطعنا و قلنا الدين دين محمد(ص).......همه مورخان از جمله طبري و ابن اثير و ابن كثير و يعقوبي همه به اين داستان اشاره كردند كه=ابوبكر خالد بن وليد را با لشكري به طرف قبايلي فرستاد كه پس از شهادت پيامبر(ص)با او بيعت نكرده بودند يا زكات به گماشتگان او نميدادند تا آنها را مجبور به پ
رداخت زكات كند عمر به ابي بكر گفت=اكنون در اين كار اندكي صبر كن.ابوبكر گفت=نه به خدا قسم اگر يك مهار شتر را كه به پيامبر ميدادند به من ندهند با آنها ميجنگم.خالد بن وليد را با لشكري به جنگ آنان فرستاد به سرزميني كه مالك بن نويره در آن بود ((بطاح))گفته ميشد .ابوقتاده صحابي روايت ميكند=به آن سرزمين شبيخون زدند (در صورتي كه پيامبر(ص)هرگز شبيخون نميزد)چون لشكريان شبانه آنها را احاطه كردند قبيله مالك به وحشت ا
فتادند سلاح جنگ بر تن كرده و آمدند براي مقابله.ابوقتاده ميگويد=به آنها گفتيم كه ما مسلمانيم .آنها در جواب گفتند=ماهم مسلمانيم.فرمانده لشكر به آنها گفت=چرا سلاح برداشته ايد؟گفتند=شما چرا سلاح برداشته ايد؟ابوقتاده ميگويد=ما گفتيم اگر شما راست ميگوييد سلاح خود را بر زمين بگزاريد.آنها سلاح را به زمين گذاشتند سپس ما نماز خوانديم و آنها هم با ما نماز خواندند.در روايت ديگري آمده كه=همين كه اسلحه را بر زمين گذاشتند دست مردان آنها را بستند و آنها را مانند اسير نزد خالدبن وليد بردند.(شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد)همسر مالك همراه او بود در آنجا ابوقتاده و عبدالله بن عمر نزد خالد شهادت دادند كه اينها مسلمان هستند و ما ديديم كه نماز ميخواندند.تمام مورخان نوشته اند كه=همسرمالك كه همراهش بود بسيار زيبا بود خالد به ضرار بن ازور رو كرد و گفت=گردن مالك را بزن!مالك با اشاره به همسرش گفت=اين زن مرا به كشتن داد.خالد گفت=خدا تو را كشت چون ترز اسلام بازگشتي!مالك گفت=من مسلمانم و پايبند اسلام خالد به ضرار گفت=گردنش را بزن او نيز گردن مالك را زد(تاريخ ابي الفدا’_وفيات الاعيان_تاريخ ابن شحنه_حاشيه كامل ابن اثير_فوات الاعيان_رده ابن وثيمه و رده واقدي)ساير مسلمانان راهم كشتند و خالد همانشب با مالك هم بستر شد!(تاريخ يعقوبي)ابوقتاده از آنجا به مدينه بازگشت و گزارش حادثه را به ابي بكر داد و سوگند ياد كرد كه زير لواي خالد به جهاد نرود زيرا او مالك را كه مسلمان بود كشته است.عمر به ابي بكر گفت=خالد زنا كرده و بايد سنگسار شود .ابي بكر گفت=من او را سنگسار نخواهم كرد زيرا او اجتهاد كرده هرچند كه در اجتهاد خطا كرده.عمر گفت=او قاتل است و يك مسلمان را كشته بايد او را قصاص كني .ابوبكر گفت=من هرگز او را نخواهم كشت او در اجتهادش به خطا رفته!!!عمر گفت=او را از كار بركنار كن.ابي بكر گفت=من هرگز شمشيري را كه خدا از نيام براي آنها گرفته در نيام نخواهد كرد.لقب دروغين((سيف الله))از اينجا براي خالدبن وليد پيدا شد.بعد كه خالد به مدينه آمد عمر به او در مسجد مدينه شدت عمل نشان داد.خالد به نزد ابي بكر رفت و از او عذر خواهي كرد و او عذرخواهي خالد بن وليد را پذيرفت و خالد بازگشت و به عمر پرخاش كرد.(طبري)اين بود نمونه اي از روش اداره ي حكومت جناب ابي بكر...
دوستان عزيز شيعه و سني شما رو به خدا منطقي فكر كنيد و بيبنيد ابي بكر به چه حقي با كساني كه حاضر به پرداخت زكات به او نبودن جنگ كرد؟؟؟او كه ديروز در غديرخم به علي(ع)به عنوان((اميرالمومنين))سلام داد و با او بيعت كرد به چه حقي بيعت خود را شكست و خلافت رو تصاحب كرد؟؟؟شايد بگوييد شورا اما كدام شورا؟؟؟از حضرت علي(ع) شعري در اين مسئله نقل شده كه به ابابكر فرمود=اگر ادعا ميكني با شوراي مسلمين به خلافت رسيدي چه شورائي بود كه راي دهندگان حضور نداشتند؟و اگر خويشاوندي را حجت مي آوري ديگران از تو به پيامبر نزديك تر و سزاوار ترند......در شورا بانگ انصار بلند شد كه=ما فقط با علي بيعت بيعت ميكنيم.عمر خود ميگويد=سر و صدا همهمه حاضران از هر طرف برخواست و سخنان نامفهوم از هرگوشه شنيده ميشد تا آنجا كه ترسيدم اختلاف موجب از هم گسيختگي شيرازه كار ما شود...اين بود كه به ابي بكر گفتم=دستت را دراز كن تا با تو بيعت كنم!.......هرچند شورا بهانه اي براي زير پا گذاشتن سخنان خدا و رسول نيست آيا خدا بيشتر ميدونه با مردمي كه بالطف خدا از جاهليت به اسلام رو آوردن؟؟!اما اثبات هم كرديم كه جناب ابي بكر حتي با شورا هم به خلافت نرسيد...........شما رو به خدا آيا اين عدالت بود كه خالد جنايت كاري كه يك مسلمان رو كشته و زنا كرده رو قصاص نكند و حد نزند؟؟؟اگر بخواهيم توجيه خنده دار اجتهاد رو بياريم آن وقت ميتونيم بگيم كه ابوجهل و ابي لهب و فرعون هم اجتهاد كردن!!!در صحيح بخاري ج8آمده كه=نعيمان صحابي شرب خمر كرد و رسول اكرم دستور داد كه او را با نعال زدند.........بازهم در صحيح بخاري ج8 آمده كه=مردي از طايفه بني اسلم زناي محصنه كرد پيامبر دستور داد او را رجم كردند.......در داستان افك(تهمت به همسر پيامبر)پيامبر دستور داد چند نفر را حد قذف زدند(المعجم الكبير 23)...........نگاه كنيد و ببينيد آيا خلفاي شما دوستان سني سنت پيامبر رو اجرا ميكردند؟؟؟اگر استدلال ابي بكر درست بود آن وقت بايد رسول الله(ص)هم ميگفتن كه من فلاني رو حد نميزنم چون اجتهاد كرده كه زنا بكنه و شرب خمر كنه!آيا خدا در قرآن نفرموده كه=نزديك زنا نشويد .....












198 | علي | Iran - Tehran | ١٧:٣٣ - ٣١ مرداد ١٣٩٢ |
بنام الله
سلام عزيزان به وبلگ حقير سر بزنيد کم کم انشاءالله کامل ميشه
Www.rafezi.blogfa.com
ياعلي.
199 | شمس الدين جليليان | Iran - Tehran | ١٣:٢٨ - ٢٢ شهریور ١٣٩٢ |
اين ساسان دست ابوهريره را در جعل اخبار و روايات از پشت بسته کم مانده که بگويد معاويه و يزيد هم بر پيکرهاي مطهر حضرت علي و امام حسين بنا بر وصيت آن دو امام نماز خوانده اند !چه طور ممکن است پيغمبر از طرفي امر به تعجيل در حرکت سپاه اسامه بفرمايد که شيخين نيز از جمله افراد تحت امر اسامه بوده اند و از طرفي ابوبکر را وصي خود قرار داده باشد ؟ پيامبر چون از نيت آنها خبر داشت دستور دادند که با سپاه اسامه حرکت کنند تا امر امامت و خلافت رسول اکرم به نحو احسن استقرار يابد اما تمرد کردند و شد آنچه که شد ...
200 | اردوان جهان كهن | | ٢٤:١٠ - ٢٢ شهریور ١٣٩٢ |
سلام اقا ساسان معلومه خيلي بي سوادي!!!!!!!!!!!!!!!!!
  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها