2024 April 19 - جمعه 31 فروردين 1403
چرا حضرت علي (ع) نام سه فرزند خود را عمر ، ابوبكر و عثمان گذاشت؟
کد مطلب: ٥١٣٧ تاریخ انتشار: ١٣ تير ١٣٩٤ تعداد بازدید: 617519
پرسش و پاسخ » امام علي (ع)
چرا حضرت علي (ع) نام سه فرزند خود را عمر ، ابوبكر و عثمان گذاشت؟

طرح شبهه:

شيعيان ادعا مي كنند كه خليفه اول و دوم به خانه فاطمه (رضي الله عنها) حمله كرده اند؛ در حالي كه همه مي دانيم علي رضي الله عنه چند تن از فرزندان خود را به نام هاي خلفا ـ همان هايي كه ادعا مي شود قاتل فاطمه بوده اند ـ نام گذاري كرده است. اين نشان مي دهد كه خلفا از اين تهمت ها بري هستند. آيا كسي نام فرزندانش را از نام قاتل زنش مي گذارد؟

نقد و بررسي:

پاسخ اجمالي:

نام گذاري به نام ابوبكر:

اولاً: اگر قرار بود كه امير مؤمنان عليه السلام نام فرزندش را ابوبكر بگذارد، از نام اصلي او (عبد الكعبه، عتيق، عبد الله و... با اختلافي كه وجود دارد) انتخاب مي كرد نه از كنيه او؛

ثانيا: ابوبكر كنيه فرزند علي عليه السلام بوده و انتخاب كنيه براي افراد در انحصار پدر فرزند نمي باشد؛ بلكه خود شخص با توجه به وقايعي كه در زندگي اش اتفاق مي افتاد كنيه اش را انتخاب مي كرد.

ثالثاً: بنا بر قولي، نام اين فرزند را امير مؤمنان عليه السلام، عبد اللّه گذارد كه در كربلا سنّش 25 سال بوده است.

ابو الفرج اصفهاني مي نويسد:

قتل عبد الله بن علي بن أبي طالب، وهو ابن خمس وعشرين سنة ولا عقب له.

عبد الله بن علي 25 ساله بود كه در كربلا به شهادت رسيد.

الاصفهاني، أبو الفرج علي بن الحسين (متوفاي356)، مقاتل الطالبيين، ج 1، ص 22.

بنا براين سال ولادت عبد الله در اوائل خلافت حضرت علي عليه السلام بوده كه حضرت در آن دوره تندترين انتقاد ها را از خلفاي پيشين داشته است.

نام گذاري به نام عمر:

اولاً: يكي از عادات عمر تغيير نام افراد بود و بر اساس اظهار مورخان شخص عمر اين نام را بر او گذازد و به اين نام نيز معروف شد.

بلاذري در انساب الأشراف مي نويسد:

وكان عمر بن الخطاب سمّي عمر بن عليّ بإسمه.

عمر بن خطاب، فرزند علي را از نام خويش، «عمر» نام گذاري كرد.

البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 297.

ذهبي در سير اعلام النبلاء مي نويسد:

ومولده في أيام عمر. فعمر سماه باسمه.

در زمان عمر متولد شد و عمر، نام خودش را براي وي انتخاب كرد.

الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 4، ص 134، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.

عمر بن الخطاب، اسم افراد ديگري را نيز در تاريخ تغيير داده است كه ما فقط به سه مورد اشاره مي كنيم:

1. إبراهيم بن الحارث بـ عبد الرحمن.

عبد الرحمن بن الحارث.... كان أبوه سماه إبراهيم فغيّر عمر اسمه.

پدرش اسم او را ابراهيم گذاشته بود؛ ولي عمر آن را تغيير داد و عبد الرحمن گذاشت.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 5، ص 29، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

2. الأجدع أبي مسروق بـ عبد الرحمن.

الأجدع بن مالك بن أمية الهمداني الوادعي... فسماه عمر عبد الرحمن.

عمر بن الخطاب، اسم اجدع بن مالك را تغيير داد و عبد الرحمن گذاشت.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 1، ص 186، رقم: 425، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

4 ثعلبة بن سعد بـ معلي:

وكان إسم المعلي ثعلبة، فسماه عمر بن الخطاب المعلي.

نام معلي، ثعلبه كه عمر آن را تغيير داد و معلي گذاشت.

الصحاري العوتبي، أبو المنذر سلمة بن مسلم بن إبراهيم (متوفاي: 511هـ)، الأنساب، ج 1، ص 250.

ثانياً: ابن حجر در كتاب الاصابة، باب «ذكر من اسمه عمر»، بيست و يك نفر از صحابه را نام مي برد كه اسمشان عمر بوده است.

1. عمر بن الحكم السلمي؛ 2. عمر بن الحكم البهزي؛ 3 . عمر بن سعد ابوكبشة الأنماري؛ 4. عمر بن سعيد بن مالك؛ 5. عمر بن سفيان بن عبد الأسد؛ 6. عمر بن ابوسلمة بن عبد الأسد؛ 7. عمر بن عكرمة بن ابوجهل؛ 8. عمر بن عمرو الليثي؛ 9. عمر بن عمير بن عدي؛ 10. عمر بن عمير غير منسوب؛ 11. عمر بن عوف النخعي؛ 12. عمر بن لاحق؛ 13. عمر بن مالك؛ 14. عمر بن معاوية الغاضري؛ 15. عمر بن وهب الثقفي؛ 16. عمر بن يزيد الكعبي؛ 17. عمر الأسلمي؛ 18. عمر الجمعي؛ 19. عمر الخثعمي؛ 20. عمر اليماني. 21. عمر بن الخطاب.

العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج4، ص587 ـ 597، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

آيا اين نام گذاري ها همه به خاطر علاقه به خليفه دوم بوده؟!.

نام گذاري به نام عثمان:

اولاً: نام گذاري به عثمان، نه به جهت همنامي با خليفه سوم و يا علاقه به او است؛ بلكه همانگونه كه امام عليه السلام فرموده، به خاطر علاقه به عثمان بن مظعون اين نام را انتخاب كرده است.

إنّما سمّيته بإسم أخي عثمان بن مظعون.

فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون ناميدم.

الاصفهاني، أبو الفرج علي بن الحسين (متوفاي356)، مقاتل الطالبيين، ج 1، ص 23.

ثانياً: ابن حجر عسقلاني بيست و شش نفر از صحابه را ذكر مي كند كه نامشان عثمان بوده است، آيا مي شود گفت: همه اين نام گذاري ها چه پيش و چه پس از خليفه سوم به خاطر او بوده است

1. عثمان بن ابوجهم الأسلمي؛ 2. عثمان بن حكيم بن ابوالأوقص؛ 3. عثمان بن حميد بن زهير بن الحارث؛ 4. عثمان بن حنيف بالمهملة؛ 5. عثمان بن ربيعة بن أهبان؛ 6. عثمان بن ربيعة الثقفي؛ 7. عثمان بن سعيد بن أحمر؛ 8. عثمان بن شماس بن الشريد؛ 9. عثمان بن طلحة بن ابوطلحة؛ 10. عثمان بن ابوالعاص؛ 11. عثمان بن عامر بن عمرو؛ 12. عثمان بن عامر بن معتب؛ 13. عثمان بن عبد غنم؛ 14. عثمان بن عبيد الله بن عثمان؛ 15. عثمان بن عثمان بن الشريد؛ 16. عثمان بن عثمان الثقفي؛ 17. عثمان بن عمرو بن رفاعة؛ 18. عثمان بن عمرو الأنصاري؛ 19. عثمان بن عمرو بن الجموح؛ 20. عثمان بن قيس بن ابوالعاص؛ 21. عثمان بن مظعون؛ 22. عثمان بن معاذ بن عثمان؛ 23. عثمان بن نوفل زعم؛ 24 . عثمان بن وهب المخزومي؛ 25. عثمان الجهني؛ 26. عثمان بن عفان.

العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 4، ص 447 ـ 463، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412 - 1992.

پاسخ هاي تفصيلي

1. هيج اسمي (غير از نام هاي خداوند باري تعالي) انحصاري نيست كه مختص يك نفر باشد؛ بلكه گاهي يك اسم براي افراد زيادي انتخاب مي شد كه با همان نام هم شناخته مي شدند و هيچ محدوديتي در اين زمينه در بين اقوام و ملل وجود نداشته است؛ بنابراين، نام هايي از قبيل ابوبكر و عمر و عثمان از نام هاي مرسومي بوده است كه بسياري از مردم زمان پيامبر و ياران واصحاب آن حضرت، و نيز ياران و دوستان و اصحاب امامان شيعه به همين نامها معروف و مشهور بوده اند، مانند:

أبوبكر حضرمي، ابوبكر بن ابوسمّاك، ابوبكر عياش و ابوبكر بن محمد از اصحاب امام باقر و صادق عليهما السلام.

عمر بن عبد اللّه ثقفي، عمر بن قيس، عمر بن معمر از اصحاب امام باقر عليه السلام. و عمر بن أبان، عمر بن أبان كلبي، عمر بن ابوحفص، عمر بن ابوشعبة! عمر بن اذينة، عمر بن براء، عمر بن حفص، عمر بن حنظلة، عمر بن سلمة و... از اصحاب امام صادق عليه السلام.

عثمان اعمي بصري، عثمان جبلة و عثمان بن زياد از اصحاب امام باقر عليه السلام، و عثمان اصبهاني، عثمان بن يزيد، عثمان نوا، از اصحاب امام صادق عليه السلام.

2. شكي نيست كه شيعيان از يزيد بن معاويه و اعمال زشت او تنفر شديدي داشته و دارند؛ ولي در عين حال مي بينيم كه در بين شيعيان و اصحاب ائمه عليهم السلام كساني بوده اند كه نام شان يزيد بوده است؛ مانند:

يزيد بن حاتم از اصحاب امام سجاد عليه السلام. يزيد بن عبد الملك، يزيد صائغ، يزيد كناسي از اصحاب امام باقر عليه السلام؛ يزيد الشعر، يزيد بن خليفة، يزيد بن خليل، يزيد بن عمر بن طلحة، يزيد بن فرقد، يزيد مولي حكم از اصحاب امام صادق عليه السلام.

حتي يكي از اصحاب امام صادق عليه السلام، نامش شمر بن يزيد بوده است.

الأردبيلي الغروي، محمد بن علي (متوفاي1101هـ)، جامع الرواة وإزاحة الاشتباهات عن الطرق والاسناد، ج 1 ص 402، ناشر: مكتبة المحمدي.

آيا اين نام گذاري ها مي تواند دليل بر محبوبيت يزيد بن معاويه نزد ائمّه و شيعيان آنان باشد؟

3. نامگذاري فرزندان روي علاقه پدر و مادر به افراد و شخصيت ها صورت نمي گرفت و گر نه بايد همه مسلمانان، نام فرزندان خود را به نام رسول اكرم صلي الله عليه وآله نامگذاري مي كردند.

اگر نامگذاري به خاطر ابراز محبت به شخصيت ها بود، چرا خليفه دوم به سراسر ممالك اسلامي بخشنامه كرد كه كسي حق ندارد فرزندش را به نام رسول خدا صلي الله عليه وآله نامگذاري كند؟

ابن بطال و ابن حجر در شرحشان بر صحيح بخاري مي نويسند:

كتب عمر إلي أهل الكوفة الا تسموا أحدًا باسم نبي.

إبن بطال البكري القرطبي، أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاي449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج 9، ص 344، تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 10، ص 572، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.

عيني در عمدة القاري مي نويسد:

وكان عمر رضي الله تعالي عنه كتب إلي أهل الكوفة لا تسموا أحدا باسم نبي وأمر جماعة بالمدينة بتغيير أسماء أبنائهم المسمين بمحمد حتي ذكر له جماعة من الصحابة أنه أذن لهم في ذلك فتركهم.

العيني، بدر الدين محمود بن أحمد (متوفاي 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج 15، ص 39، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

4. نام يكي از صحابه «عمر بن ابوسلمة قرشي» است كه پسر خوانده رسول اكرم صلي الله عليه وآله از امّ سلمه بوده است، از كجا اين نام گذاري به خاطر علاقه حضرت امير عليه السلام به اين پسر خوانده پيامبر گرامي صلي الله عليه وآله نبوده است؟

5. بنا به نقل شيخ مفيد نام يكي از فرزندان امام مجتبي عليه السلام عمرو بوده است، آيا مي شود گفت: كه اين نامگذاري به خاطر همنامي با اسم عمرو بن عبدود و يا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟

الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري، البغدادي (متوفاي413 هـ)، الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج 2، ص 20، باب ذكر ولد الحسن بن علي عليهما ، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لتحقيق التراث، ناشر: دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية، 1414هـ - 1993 م.

6. با توجه به آن چه كه در صحيح مسلم از قول عمر بن خطاب آمده است، نظر حضرت امير عليه السلام نسبت به ابوبكر و عمر اين بود كه آنان دروغگو، گنهكار، فريبكار و خائن بوده اند، وي خطاب به علي عليه السلام و عباس مي گويد:

فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- « مَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ ». فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ تُوُفِّيَ أَبُو بَكْرٍ وَأَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- وَوَلِيُّ أَبِي بَكْرٍ فَرَأَيْتُمَانِي كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا.

پس از وفات رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) ابوبكر گفت: من جانشين رسول خدا هستم، شما دو نفر (عباس و علي ) آمديد و تو اي عباس ميراث برادر زاده ات را درخواست كردي و تو اي علي ميراث فاطمه دختر پيامبر را.

ابوبكر گفت: رسول خدا فرموده است: ما چيزي به ارث نمي گذاريم، آن چه مي ماند صدقه است و شما او را دروغگو، گناه كار، حيله گر و خيانت كار معرفي كرديد و حال آن كه خدا مي داند كه ابوبكر راستگو، دين دار و پيرو حق بود.

پس از مرگ ابوبكر، من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا خائن، دروغگو حيله گر و گناهكار خوانديد.

النيسابوري، مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج 3، ص 1378، ح 1757، كِتَاب الْجِهَادِ وَالسِّيَرِ، بَاب حُكْمِ الْفَيْءِ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت.

و در روايتي كه در صحيح بخاري وجود دارد، امير مؤمنان عليه السلام، ابوبكر را «استبدادگر» مي داند:

وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ وَكُنَّا نَرَي لِقَرَابَتِنَا من رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم نَصِيبًا.

تو به زور بر ما مسلط شدي، و ما بخاطر نزديك بودن به رسول اكرم (ص) خود را سزاوار تر به خلافت مي ديديم.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ - 1987م.

و در روايت ديگري خود شيخين نقل كرده اند كه امير مؤمنان عليه السلام حتي دوست نداشت، چهر عمر را ببيند:

فَأَرْسَلَ إلي أبي بَكْرٍ أَنْ ائْتِنَا ولا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ.

البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق: د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ - 1987م.

آيا با توجه به اين موضعگيري هاي تند امير مؤمنان عليه السلام در برابر خلفا، مي شود ادعا كرد كه حضرت به خاطر علاقه به خلفاء اسم فرزندان خود را همنام آنان قرار داده است؟

7. اهل سنت ادعا مي كنند كه اين نامگذاري ها همگي به خاطر روابط خوب امام علي عليه السلام باخلفا بوده است. اگر چنين است، چرا خلفاء نام حسن وحسين را كه فرزندان رسول خدا صلي الله عليه وآله نيز بوده اند، براي فرزندان خويش انتخاب نكرده اند؟

آيا دوستي مي تواند يك طرفه باشد؟

نتيجه:

نامگذاري فرزندان امير مؤمنان عليه السلام به نام هاي خلفا، خدمتي به حُسن روابط ميان امير مؤمنان و خلفا نمي كند و از آن نمي توان براي انكار شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها استفاده كرد.

موفق باشید

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
481 | سيد محمد حسيني | Iran - Tehran | ٢٤:١٣ - ٢٨ تير ١٣٩٠ |
***************************************************************** جواب نظر جناب-------------------------------------------------محمد امين----------------------------------------- آيا بوي پا باعث وجوب غسل پا در وضو ميشود؟پس حتما هنگامي که آيه ي وضو نازل شده است پاي مسلمان ها اصلا امکان نداشته است بو بگيرد. ويا شايد وقتي اصحاب از حج برميگشتند پاهايشان بو نميداده است که بر پاي خود مسح ميکشيده اند. خداوند توفيقتان دهد مکه مشرف شويد تا ببينيد چگونه برخي با پاهاي برهنه وارد دستشويي ميشوند و با همان پا وارد مسجد پيامبر ميشوند. يا حق
482 | محمد امين | | ٢٠:٣١ - ٠٤ مرداد ١٣٩٠ |
نظرام که تاييد نميشه/ ولي خواستم بگم يهود با ساختن داستان غصب فدک ميخواهد مردم را از غصب فلسطين بيخيال سازد/شيعه ي علوي خواستار وحدت و شيعه ي صفوي خواستار تفرقه است((دکتر علي شريعتي))

پاسخ:

!!!

البته نظر شما در حدي نبود كه علني شود ، اما براي اينكه آگاه شويد مي‌نويسيم مداركي كه غصب فدك را ذكر كرده‌اند ، در همان قرون اوليه تدوين كتب يعني قرن 3 و 4 موجود است و غصب فلسطين براي قرن 13و 14 ! يعني 1000 سال بين اين دو فاصله است !

گروه پاسخ به شبهات

483 | محمد امين | United States - Fremont | ٠١:٠٨ - ٠٥ مرداد ١٣٩٠ |
ببين آقا قزويني تو اگه مردي پيامام تاييد شه، من به شما ميگم شيعه صفوي نه شيعه ي علوي شمارو چه به خليفه ي ما علي، چند تا جوک از شما شنيده ام خواستم بدونم واقعيت داره يا فقط جوکه؟؟؟ اگه من مردم نمازامو پسرم بايد بخونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نماز استيجاري هم داريد؟؟؟؟؟نخرش چنده؟؟؟؟اگه من پسر نداشتم يا هيچ کسي نداشتم که واسم نماز بخونه جهنمي ولي کسي که پسر و پول داره بهشتي؟؟؟؟ من ميگم اخونداتون پولدارن ها، پس نماز اجاره ميدن////يکي از دوستانم البته شيعه گفت : از آخوندمون پرسيدم فلسفه ي مهر نماز چيه گفت: از جنس خاک کربلاست خون آقا اونجا ريخته ما هم زير پيشونيمون ميذاريم گفتم پس پيامبر و حضرت علي با سنگ نماز نميخوندن نه؟ گفت:احتمال داره/// اون بوي پارو نميخوام دوباره بگم ديگه/// من که عربيم خوب نيست ولي ميگن واو عطف در آيه وضو................./// تازگي شعبه ي خونه عفاف زيادتر شده نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟////به جا اين کارا خوب نيست که وحدت داشته باشيم حداقل تو ايران چون ايران خواهان وحدت است چون امام خميني گفته کسي که باعث تفرقه است نه شيعه است و نه سني آقاي قزويني!!!! آقاي شريعتي ميگن شيعه ي صفوي دنبال تفرقه و شيعه ي علوي دنبال وحدت است آقاي قزويني/// داره شيطون پرست تو کشور زياد ميشه تو نگران ايني که گذشته چي گذشته باشه شما درست ولي خواهشا به مسايل مهمتر بينديش//// شبکه ي 4 برنامه ي راز : اسم ربا رو خوشگل کردن شده و ا م بياييد با ارفاق سود مثلا 6 درصدي رو جايز بدونيم ولي اين جريمه ي دير کرد رو چه جوري سر پوش ميذاري لطفا به جنگ با خدا نريم با خدا جنگيديد که اينقد فساد زياد شده////خواهش ميکنم به مسايل از اين قبيل هم بپردازيد.

پاسخ:

!!!

484 | محمد امين | United States - Fremont | ٠١:١٤ - ٠٥ مرداد ١٣٩٠ |
اولين دليل ما مسئله اجتهاد علما مي باشد که با اين استدلال شيعيان کاملاً در تضاد است. و ما مي پرسيم: آيا در کتب شيعه هيچ مطلبي بر ضرر شيعه نيست؟ به طور حتم هيچ ابلهي چنين سخني را نمي‌گويد، اگر کسي مثلاً احاديث بحارالانوار را بررسي کند، متوجه احاديث وحشتناکي خواهد شد (و ممکن است دو عدد شاخ در آورد) و يا حتي در کتب اصلي شيعه نيز مطالبي مي‌باشد، مثل کتاب من لايحضره الفقيه نوشتة شيخ صدوق که در روايت محمدبن سنان از حذيفه بن منصور از امام ابوعبدالله صادق(ع) آمده که گفت: ماه رمضان 30 روز است، و هيچگاه کمتر از آن نمي شود1! . يا حتي در کتب خود مطالبي مبني بر تحريف قرآن دارند که همه مي‌دانند اعتقاد به چنين امري کفر است، مثل کتاب اصول کافي که از علي بن حکم از هشام بن سالم از امام ابوعبدالله صادق (ع) روايت کرده که گفت: قرآني که جبرئيل براي محمد ص آورد هفده هزار آيه بود2! يا در کتب تاريخي شيعه مثل تاريخ يعقوبي که در آن ازدواج ام کلثوم دختر فاطمه زهرا با حضرت عمر نوشته شده (اين ازدواج در کافي، بحارالانوار و تهذيب الاحکام شيخ طوسي نيز آمده) که اين ازدواج زياد مورد خوشايند روحانيون شيعه نيست، و علت آن نيز روشن است. و يا مسئلة ساختن قبور که در احاديث زيادي در کتب خود شيعه از اين عمل نهي شده است (و آيا شيعه روي قبور را نمي سازد يا برعکس اين احاديث عمل مي‌کند؟) يا مسئله خواندن نمازها در پنج وقت و به طور جداگانه، که بيش از يکصد حديث در کتب شيعه پيرامون اين مسئله هست. پس در کتب شيعه نيز مطلب بر ضد شيعه موجود است، و به هر دليلي که علماي شيعه بخواهند آنها را رد کنند علماي اهل سنت نيز همان دليل را مي آورند، مثلاً اگر بگوئيد اين احاديث ما جزء احاديث ضعيف هستند، اهل سنت نيز خواهند گفت: احاديث مورد نظر شما ضعيف هستند. 1من لا يحضره الفقيه ج2 ص169. 2الأصول من الکافي ج2 ص634 کتاب فضل القرآن.

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- اجتهاد يعني تلاش براي فهميدن درست ادله ! چه منافاتي بين اجتهاد و اين بحث وجود دارد ؟!
2- فرموده‌ايد «اگر کسي مثلاً احاديث بحارالانوار را بررسي کند، متوجه احاديث وحشتناکي خواهد شد (و ممکن است دو عدد شاخ در آورد) و يا حتي در کتب اصلي شيعه نيز مطالبي مي‌باشد، مثل کتاب من لايحضره الفقيه نوشتة شيخ صدوق که در روايت محمدبن سنان از حذيفه بن منصور از امام ابوعبدالله صادق(ع) آمده که گفت: ماه رمضان 30 روز است، و هيچگاه کمتر از آن نمي شود»
واقعا ديدن چنين رواياتي در كتب شيعه كه هم بحث تصحيح سند و يا تضعيف آن را دارند ، و همچنين بحث تقيه و ذكر روايات مطابق با مذهب اهل سنت دارند ، شاخ بر سر شما مي‌آورد ؟ ديدن آن در صحيح بخاري كه نه جايي براي تضعيف سند و نه جايي براي ادعاي تقيه دارد چه ؟
بَاب شَهْرَا عِيدٍ لَا يَنْقُصَانِ قال أبو عَبْد اللَّهِ قال إِسْحَاقُ وَإِنْ كان نَاقِصًا فَهُوَ تَمَامٌ وقال مُحَمَّدٌ لَا يَجْتَمِعَانِ كلاهما نَاقِصٌ
1813 حدثنا مُسَدَّدٌ حدثنا مُعْتَمِرٌ قال سمعت إِسْحَاقَ عن عبد الرحمن بن أبي بَكْرَةَ عن أبيه عن النبي صلى الله عليه وسلم وَحَدَّثَنِي مُسَدَّدٌ حدثنا مُعْتَمِرٌ عن خَالِدٍ الْحَذَّاءِ قال أخبرني عبد الرحمن بن أبي بَكْرَةَ عن أبيه رضي الله عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم قال شَهْرَانِ لَا يَنْقُصَانِ شَهْرَا عِيدٍ رَمَضَانُ وَذُو الْحَجَّةِ
صحيح البخاري ج 2 ص 6751، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا
3- فرموده‌ايد «! . يا حتي در کتب خود مطالبي مبني بر تحريف قرآن دارند که همه مي‌دانند اعتقاد به چنين امري کفر است» اگر چنين است پس چرا در بخاري نيز شبيه همين روايات آمده است ؟، سيوطي نيز از عبد الله بن عمر دقيقا مضموني شبيه مضمون شما نقل مي‌كند كه :
وأخرج أبو عبيد وابن الضريس وابن الأنباري في المصاحف عن ابن عمر قال : لا يقولن أحدكم قد أخذت القرآن كله ما يدريه ما كله قد ذهب منه قرآن كثير
الدر المنثور ج 1 ص 258 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1993
4- فرموده‌ايد « و به هر دليلي که علماي شيعه بخواهند آنها را رد کنند علماي اهل سنت نيز همان دليل را مي آورند، مثلاً اگر بگوئيد اين احاديث ما جزء احاديث ضعيف هستند، اهل سنت نيز خواهند گفت: احاديث مورد نظر شما ضعيف هستند.»!!!
يعني اهل سنت مي‌گويند رواياتي كه شيعه به آنها استناد كرده و در بخاري و مسلم آمده است نيز ضعيف هستند ؟!
گروه پاسخ به شبهات

485 | محمدد | | ٢٢:٥٧ - ٠٨ مرداد ١٣٩٠ |
تخته کن درشو ش صفوي شماييي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
486 | مهدي | Iran - Tehran | ١٧:٤٧ - ٠٩ مرداد ١٣٩٠ |
بسم الله الرحمن الرحيم

برادران عزيز اهل تسنن خداوند متعال شما را با عمر همنشين كند مارا با علي

دقيق تر بگم (توي كتاب امام شافعي از زبان خودشون : حب علي سپر اتش است _علي قسيم نار جنت است)
بعدشم انشا الله فرزند زهرا مياد اونوقت معلوم ميشه كي در خونه علي اتيش روشن كرد و غدير خم رو فراموش كرد.
487 | محمد | Iran - Tehran | ١٠:٤٠ - ١١ مرداد ١٣٩٠ |
lمگه ما علي رو دوس نداريم يه چي ميگينا صفوي ها
488 | محمد | Iran - Tehran | ١٠:٤٣ - ١١ مرداد ١٣٩٠ |
خدا ما رو با پيامبرمون محشور کنه
489 | جواد | United States - Fremont | ٠٢:٢٨ - ١٨ مرداد ١٣٩٠ |
محمد آقا نترس ايشالله كه با عمر محشور نميشي ؟! يعني محشور شدن با عمر اينقدر ترس داره كه سريع جا زدي !!
490 | مجيد م علي | United States - Fremont | ٠٧:٠٧ - ١٩ مرداد ١٣٩٠ |
با سلام
جناب محمد ما كه نگفتيم شما ( حضرت مولاي متقيان امير المومنين ) علي ( عليه السلام ) را دوست نداريد داريد اما از خودتان سوال كنيد چطور مي شود هم ( حضرت مولاي متقيان امير المومنين ) علي ( عليه السلام ) هم مخالفانشان را ؟؟؟؟؟؟


لبيك يا علي
491 | محمد | | ٠٢:١٠ - ٢٠ مرداد ١٣٩٠ |
جواد شيعه بهت توهين نکنم ولي ما پيامبر رو از همه بزرگتر ميدونيم واس خاطر همين محشور شدن با پيامبر به نظر ما(نظر شما رو نميدونم شايد محشور شدن با حضرت علي رضي الله عنه نسبت به پيامبر واستون قشنگ تر باشه چون خداي شما فک کنم حضرت علي رضي الله عنه باشه/ نه خدا توانمت گفت نه بشر توانمت خواند تو کدوم کتاب بود؟؟؟؟ شما حضرت علي رضي الله عنه رو با خدا هم مقايسه کردين فکر کنم واستون افت داره با پيامبر محشور بشين نه؟؟؟؟؟) قشنگر تر از محشور شدن با ديگرونه محشور شدن با حضرت عمر رضي الله عنه عنه هم واسه ما سعادته/// اتحاد اتحاد اتحاد شيعيان صفوي اگه قزويني اوسا شماست تاييد کنيد
492 | علي يار سول خدا | | ١٠:٤٦ - ٣٠ مرداد ١٣٩٠ |
مسلمأ هيچ دين ومذهبي کاملتر از مذهب شيعه دوازده امامي نيست و هيچ کس در عالم مظلومتر از علي(ع) نبوده. هيچ کس مانند علي(ع) يار و همراه پيامبر(ص)در همه لحظات نبوده است.در تمام جنگها و غزوات ايشان در نوک پيکان حمله در برابر کفار بوده است که نيازي به رشادتها و دلاوريهايش در تاريخ نيست.اما آنها که فقط بدنبال خلافت براي پيشبرد اهداف دنيوي خود بودند در اکثر جنگها پا به فرار ميگذاشتند .حال بايد بيانديشيم که چه کسي بايد اميرالمومنين واقعي باشد؟آري کسي نيست به جز حيدر کرار
493 | مهدي | | ٠٢:٤٢ - ٠١ شهریور ١٣٩٠ |
با سلام من نمي دونم چرا دوستان با اين عزيز سني که دشمن اهل بيت هستن بحث مي کنن اصلا چرا نظراتش تاييد ميشه اقايون به کسي بر نخوره ولي از نظر من سني جماعت از ؟؟؟؟ پست تره از اين دوستمون بپرسين تا الان قبر ابوبکر يا عمر يا عثمان رو ديده حتي يه ؟؟؟ حاضر نيست رو قبر ؟؟؟؟ دعا مي کنم امام زمان مهدي زهرا(ع) بياد تا حساب ما رو با اينا صاف کنه ؟؟؟؟
494 | دوستداراهل بيت | | ١٥:٢٣ - ١٩ شهریور ١٣٩٠ |
درجواب 491 نام و نام خانوادگي: محمد - تاريخ: 20 مرداد 90 - 02:10:43
محمد سني بهت توهين نکنم ولي ما پيامبر وعلي رو از همه بزرگتر ميدونيم واس خاطر همين محشور شدن با پيامبر وعلي به نظر ما(نظر شما رو نميدونم شايد محشور شدن با عمر نسبت به پيامبر واستون قشنگ تر باشه چون خداي شما فکر کنم عمر فاروق باشه/ شما عمرفاروق رو با خدا هم مقايسه کردين فکر کنم واستون افت داره با پيامبر محشور بشين نه؟؟؟؟؟) قشنگر تر از محشور شدن با ديگرونه محشور شدن با پيامبر هم واسه ما سعادته/// چون ميداني چرا ؟؟؟؟؟هرزمان دركشورهاي اروپائي به پيامبر توهين بشه شما اهل سنت ووهابي فقط راهپيمائي مي كنيد وشعار مي دهيد وبس ! ولي اگه به عمر توهين بشه طرف رو بدون چون وچرا مي كشيد يا آتش ميزنيد يا زن وبچه اش را به اسيري ميبريد براي من يقين شده گواه تاريخ گذشته وحال . حال فكر كن ببين براي پيامبر ارزش قائلي يا براي عمر ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منتظر جوابت هستم.....
495 | عليرضا | | ١١:٠٠ - ٢٠ شهریور ١٣٩٠ |
عشق فقط عشق علي!
انشاالله با ظهور حجت (عج) مشخص ميشه كه شيعه علي يعني دين كامل خدا.
براي تعجيل در فرجش صلوات...
496 | محمد طه | | ١٣:٠٧ - ٢٤ شهریور ١٣٩٠ |
عشق فقط عشق خدا بعد رسول بعد بقيه نه مثه شما................ها اللهم صل علي سيدنا محمد و علي آله و (صحبه اي) و سلم مهدي چگونه آمدنت مهم نيست بيا و اين .... ها را آدمشان کن يا از زمين محوشان
497 | حسام | Iran - Tehran | ٢٠:٤٣ - ٢٥ شهریور ١٣٩٠ |
برادران شيعه و سني من خودم به عنوان يه مسلمان اهل سنت به هر دو شما واقعا ميخندم آخه کجاي دنيا به دليل اين حرفاي درپيت شما خودتون رو زجر ميدين ميخواين خودتون رو بالا ببرين که چي بشه؟هر دو شما اشتباه ميکنين به خاطر چند تا عرب که به خون ايرانيها تشنه بودن شما تو سر و کله خودتون ميزنين اگر قادسيه رو بخونين ديگه حرف نميزنين دوستان خيي به مسايل الکي نپردازين چون به درد هيچ کاري نخواهد خورد من با هم دوست باشين تا بتونيم پيشرفت کنيم وگرنه زمين فتنه رو هر چي بکني فقط خاک در ميشه چيز با ارزشي نخواهد بود نزارين بحث مذهب به بدنه جامعه ضربه بزنه من دوستدار محمد هستم شما به حرف پيامبر عمل کن فتنه تمام خواهد شد با اين افکار خودمون هم ميشيم مثل عربا که تو 1400قبل بودن
پس با هم برادر باشيم تا جامعه خوبي داشته باشيم
498 | مجيد م علي | United States - Fremont | ٢٤:٤٦ - ٢٦ شهریور ١٣٩٠ |
با سلام
جناب مهمد تـــــــه تــــــــــه ( يعني اون پايين پايين ) تناقض توي نظر خودت مي بيني اول مير ي شعار گفتار يهودي مسلمان نما را ميدهي بعد به ال محمد و صحبهاي ايشان صلوات ميفرستي . فكر كنم بايد بروي كلاس اكابر مهم نيست كدام يكيشان اونها يا ادمت ميكنند يا خود بخود محو ميشي .


لبيك يا علي
499 | عليرضا ن | | ١١:٢٧ - ٢٨ شهریور ١٣٩٠ |
با سلام
واقعاً انسان چقدر بايد سطحي نگر و ساده باشد که براي مشروع جلوه دادن خلافت سه خليفه اول از طرف امام علي (ع) به هر چه به نظرشان مي رسد، تمسک مي کنند. يکي از اين موارد اين است که مي گويند رابطه امام علي با سه خليفه اول به گونه اي نزديک و صميمانه بود که حضرت اسامي فرزندان خود را به نام سه خليفه اول نام گذاري کرد.
اولين نکته اينکه دليل فوق يک دليل سطحي و عوامانه است، در جامعه صدر اسلام اشخاص زيادي چه در دوره جاهليت يا اسلام بودند که به نامهاي ابوبکر و عمر و عثمان ناميده مي شدند، صرف اينکه اسامي فرزندان امام علي (ع) مشابه اسامي خلفا و ديگران بودند، بر رابطه صميمي يا مشروعيت اعمال و رفتار و حکومت آنان دلالت نمي کند. در واقع طراحان بي عقل ، مسئله مشروعيت و خلافت را بيش از اندازه سطحي و ساده تصور کرده اند و خواستند از يک امر شخصي و خانوادگي يک دليل و مبنايي براي فلسفه سياسي و مشروعيت حکومتي توليد کنند که چنين امري فاقد مبناي علمي و عقلي است.
نکته ديگري که بر عدم رابطه بين نامگذاري و تاييد اعمال و رفتار و مشروعيت مخالفان دلالت مي کند، شيوع نامگذاري به اسامي مخالفان در ميان امامان و شيعيان است. به عنوان مثال: اسم معاويه: دشمني و جنگ امام علي (ع) با معاويه براي احدي قابل شک نيست، با اين وجود بعضي شيعيان فرزندان خود را به اسم معاويه نام گذاري مي کردند يا آنانکه اسم معاويه را قبلاً داشتند، تغيير ندادند، مانند: معاويه بن عبدالله: عبدالله داماد امام علي (ع) و همسرش حضرت زينب(س) فرزندشان را معاويه خواندند. در آن نامگذاري يا تغيير آن هيچ واکنشي از سوي امام علي (ع) و حضرت زينب(س) و امام حسن و امام حسين عليهم السلام صورت نگرفت.
مثال هاي ديگر: معاويه بن حارث: از شيعيان و اصحاب امام علي (ع) ، معاويه بن صعصعه : از شيعيان و اصحاب امام علي (ع) ، معاويه بن عمار : از شيعيان و اصحاب امام محمد باقر(ع) ، همچنين معاويه بن سعيد- معاويه بن سلمه- معاويه بن سواده- معاويه بن طريف- معاويه بن عبدالله، اينها همگي از اصحاب امام جعفر صادق(ع) و غيره
اسم يزيد: يزيد نزد اکثريت قريب به اتفاق مسلمانان با شهادت امام حسين (ع) مرتکب بزرگترين جرم تاريخ شده است. با اين وجود بعض از شيعيان از بودن اسم خود به نام يزيد مشکلي نداشتند، مانند: يزيد بن معاويه بن عبدالله بن جعفر ، يزيد بن حاتم از شيعيان امام سجاد(ع) ، يزيد بن الکناسي ، يزيد بن النبراز ، يزيد بن خيثم، يزيد بن زياد و تعداد ديگري از شيعيان امام باقر(ع) ، يزيد بن اسباط و يزيد بن الاعور و غيره از شيعيان امام صادق (ع).
بنابراين نمي توان از صرف هم نام بودن رابطه صميمي و بالاتر از آن مشروعيت حکومتي را ثابت کرد، چرا که در دو و سه سده اوليه تاريخ اسلام نامگذاري به اسامي مخالفان هيچ بار مثبت يا منفي نداشت.
حالا در عصر حاضر چنين رسم شده است که مردمان هر منطقه اي فرزندان خود را به اسامي اسوه ها و الگوهاي مثبت جامعه خودشان نامگذاري کنند، ولي اين نوع نگاه نكته اي است که در جوامع امروزه به چشم مي خورد.
ولي يک عده آدم هاي بي عقل دچار توهم شدند، آنان نگاه و احکامي که در جوامع امروزه به وضع اسم حاکم است را به سده هاي اوليه اسلام سرايت داده اند، که در آن جوامع چنين برداشتي از نامگذاري ها وجود نداشت.
از اين جا روشن مي شود که چرا متکلمان متقدم اهل سنت جهت اثبات مدعاي خود و تضعيف ديدگاه شيعه به دليل فوق استناد نکردند، چرا که آنان به دليل نزديکي به صدر اسلام متوجه سستي دليل بالا بوده و از اين رو در آثار خود به دان نپرداختند، اما متاسفانه معاصران اهل سنت دليل فوق را به نظر خودشان دليل ابتکاري گمان کرده و به اصطلاح به کشف آن پرداخته اند، غافل از اين که دليل آنها فاقد مناي علمي و عقلي است.
در پايان اگر ما فرضاً اين دليل را بپذيريم ، حالا سوال اين است که چرا حضرات ابوبکر ، عمر و عثمان براي اينکه ، اين صلح و دوستي دو طرفه باشد ، چرا اسامي فرزندان خود را به نام امام علي ، نامگذاري نکردند.(در ضمن اتوبان هميشه دو طرفه مي باشد ، ما اتوباني نداريم که فقط مسير رفت را داشته باشد)

500 | فهيم شاه احمدي | | ١٥:٢٨ - ٠٦ مهر ١٣٩٠ |
بعد از عرض سلام. بايد بگويم که افسوس بر حال شما شيعيان لعنتي که پيروي از سنت رسول خدا و اصحاب گرامي شان را نکرده و به داستان ها و شيطاني هاي يهودي گونه خود تانرا به گمراهي سوق ميدهيد. اگر جناب حضرت علي کرم الله وجه حيات داشتند اولين کار مبارک اين خواهد مي بود که شما بدبختان و کاذبان را از دم شمشير خود مي کشيد. واي به حال تان که در حق همسر پيامبر بزرگوار تهمت بسته و حضرت امير المومنين عمر فاروق رضي الله عنه و ابوبکر صديق را رضي الله عنه را مورد تهمت هاي خودساخته خويش قرار ميدهد. زود است که عذاب خدا شما را فرا گيرد. لعنت خدا بر کسانيکه از سنت رسول خدا سرباز زده و راه اصحاب کرام را گذاشته پيرو چيزهاي خود ساخته گرديده اند. لعنت خدا بر سر شما شيعيان بدبخت که از يهود نيز بدترند. چگونه به خود جرات ميدهد تا در مورد بزرگان دين چيزهاي از خود بسازيد. لعنتي ها
501 | عليرضا ن | | ١٨:٥٦ - ٠٦ مهر ١٣٩٠ |
با سلام
جناب شاه آبادي اگر مي شود يكبار ديگر جملات خود را بخوان تا متوجه اشتباهتان مي شوييد- فرموديد كه: (پيروي از سنت رسول خدا و اصحاب گرامي شان).
جناب شاه طبق آيات صريح قرآن ما بايد فقط فقط فقط .... ان تا فقط از سنت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم پيروي کنيم- ما آيه اي در قرآن که ما را ملزم به پيروي از صحابه کند را نداريم.( دقت کن ما نبايد آياتي را که در مورد ستايش صحابه است را با پيروي از سنت رسول خدا قاطي کنيم).
آياتي که ما را ملزم به پيروي از سنت فقط رسول خدا مي کند:
1) فرمانبردار خدا و رسولش باشيد( سوره انفال آيات 1-20-46)
2) سر پيچي از فرمان پيامبر خاتم را به منزله سرپيچي از دستورات خود دانسته است(آيه23سوره جن و آيه 14سوره نسا)
3) در برابر مقررات و فراميني که خدا و پيغمرش وضع کرده اند- اختيار را از مومنان سلب مي کند(آيه 36سوره احزاب)
4) خداوند پيامبر خاتم را در گفتار و رفتارش بر خلق قرار داده است( آيه 7سوره حشر - ايه 31سوره آل عمران- آيات 3و4سوره نجم- آيات 44و 46سوره الحاقه)
جناب شاه آبادي يا در مورد صحابه ما آيات اين چنيني داريم تا سنت صحابه داشته باشيم.
اگر سيره امامان شيعه عليهم السلام را نگاه کني ، مي فرمايند که : هر چه ما مي گوييم در کتاب و سنت پيامبر است.
در پايان دوستي و پيروي کساني را پيشه کن که گفتار و حديث آنان چنين است: جد ما از جبرئيل و او از خداوند متعال روايت کرده است.
502 | مسلمان | Iran - Qom | ١١:١٧ - ٠٨ مهر ١٣٩٠ |
خيلي سايت جالبي داريد هركي از هر چي عقده داره اينجا عقده شو خالي ميكنه. برادراي شيعه و سني! به نظر من هر كي عبادت خدا را كامل انجام بده و گناه نكنه و اگر كرد توبه كنه و به خلق خدا خدمات كنه اهل بهشته. هم از اهل شيعه و هم از اهل سنت توي بهشت و جهنم ميرن. افتاااااااااااااد؟
503 | منتظر منتقم فاطمه | Iran - Isfahan | ٢١:٣٩ - ٠٩ مهر ١٣٩٠ |
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام.

جناب مسلمان !!!!!!!!!!!!!!
وضوي بي ولاي او آب بازي بود/نماز بي ولاي او بي نماري بود


يا حيدر كرار

اللهم عجل لوليك الفزج
504 | علي احمد غفوري | | ٠٣:٥١ - ٢٩ مهر ١٣٩٠ |
درجواب 503 اخه ادم شاعر جونه مادرت يكم فكر كون خيلي پرتي به نظر شما كسي كه ولايت وامامت رو قبول نداشته باشه كافره پس چرا خدا موضوعيرو به اين مهمي تو قران نياورده اينا همه خرافاته
505 | منتظر منتقم فاطمه | Iran - Isfahan | ١٥:٢٨ - ٣٠ مهر ١٣٩٠ |
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام.
بله!!!!!!!!
كسي كه ولايت يعني رهبري را قبول نداشته باشه يعني چراغ راه براي رسيدن به كمال نداره!!!!!!!!!!!!!!!!!

تو بايد امام داشته باشي تا در مسائل مختلف بتوني از اون استفاده كني!!!!!!!!!

زمان موعود نزديك است!!!!!!!!!!

اگر نگراني برو تحقيق كن كه زمان ظهور امامت را تنها نگذاري!!!!!!!!!! اگر خيلي نگراني!!!!!!!!!!!!!!

اللهم عجل لوليك الفرج
506 | ولايتي | United States - Jacksonville | ١٦:٣٢ - ٣٠ مهر ١٣٩٠ |
لعنت خدا بر قاتلين زهرا سلام الله عليها
507 | بخت النصر | | ٢٤:٠٩ - ٣٠ مهر ١٣٩٠ |
جناب غفوري
يعني از نظر شما آيه شريفه «انما وليکم الله و رسوله و الذين امنون الذين يقيمون الصلاة و يوتون زکاة و هم راکعون» (نعوذبالله) خرافات است؟
يعني از نظر شما اين ميلياردها مسلماني که در طول تاريخ از امامان خود پيروي کردند همگي از خرافات پيروي کردند؟

اصولا به جز ولايت و امامت و عقل ديگر چه چيزي را خرافات مي‌دانيد؟
اصل امامت اصلي است کاملا عقلاني و تاييد شده توسط خداوند متعال «و يوم ندعوا کل اناس بامامهم».
حال شما قصد نبرد با عقل و آتش زدن آيات قرآن کريم را داريد به خودتان مربوط است.

فقط خواهشا در مقابل صاحبان عقول و مومنين به قرآن کريم امامت و ولايت را خرافات نخوانيد که در يهودي بودن شما شک نخواهند کرد!!

جناب غفوري
عمر امام نبود؟
عمر را بر کسي ولايت نبود؟
پس چرا فرمان حمله به ايران را داد؟
پس چرا مسلمين را امر و نهي مي‌کرد؟
چي‌چي بود عمر؟
حتي شما نيز او را به عنوان امام مسلمين قبول نداريد!!!
يعني مسلمين چون لشکر ملخ بودند؟
لشکر مسلمين لشکر ملخها بود؟

هر جا هوس مي‌کردند حمله مي‌بردند؟
508 | ابوبكر | Iran - Tehran | ٢٠:٢٧ - ٠٢ آبان ١٣٩٠ |
سلام برادران اهل شيعه مشکل شما اينه که اکثريت شما قران نميدانيد * آنهايي که ميدانن ولي نميخواهند که بدانند واسه همين قران را قطعه ميکنن مانند جانشيني حضرت علي ** و آناني که ميدانندو راه را به خاطر خدا ادامه ميدهند متاسفانه آنان را ترور ميکنن مانند برقعي و مرتضي رادمهر و مفتي زاده و امثال اين ها...... متاسفم

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1. برقعي سني نشد و تا آخر عمر با دست باز نماز خواند و مانند شيعه وضو گرفت و روي مهر سجده كرد ، و حتي موقع مردن وصيت كرد در امامزاده شعيب كن دفن شود !

2. رادمهر افسانه اي بيش نيست و اين مطلب از عكس‌هاي او واضح است و دروغ هاي واضح وي در كتاب‌هايش مشخص است !

3. بسياري از علماي اهل سنت توسط وهابيون ترور مي‌شوند ، مانند ماموستا شيخ الاسلام كه عوامل ترور وي چند نفر از سلفي‌هاي كردستان بودند .

4. مشكل شما اين است كه به دستورات رسول خدا كه فرمود «كتاب الله وعترتي» عمل نمي‌كنيد !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

509 | سني كوچولو | Iran - Urmia | ٢٤:١٧ - ٠٣ آبان ١٣٩٠ |
مي تر سم از ان روز که اي بي خبرا ن فلک داد زند حق نه اين است نه ان ناراحتم از هر دو گروه که ادعاي وحدت دارند ولي تمامشان در يک چيز مشترنکند خدا و رسول اگر عاقل باشيد همين برايتان کافي است اليس الله کاف عبده بهمان خدا قسم خدا برايم کافيست
510 | مجيد م علي | Iran - Tehran | ١٢:٤٦ - ٠٤ آبان ١٣٩٠ |
با سلام يك سوال كوچولو از شما جناب كوچولو فرمودي اليس الله كاف منهم ميگويم 100 % باهات موافقم اما كوچولو چرا خودتو سنـــــــــي كوچولو ناميدي ؟؟؟ لبيك يا علي
511 | علي پورمحمدي | Iran - Khorramshahr | ٢٠:٥١ - ٠٤ آبان ١٣٩٠ |
عجب جواب منطقي اي ايول لايه اوزونو جرداد اين جواباي دندون شکنت!!!!!!!واي دندونم!!!!
512 | شيعه علي | | ٠٧:٤١ - ٢٠ آبان ١٣٩٠ |
با سلام
کتاب شبهاي پيشاور کتابي است که علماي شيعي و سني مناظراتي به مدت 10 شب داشته اندو بالاخره علماي سني شيعه ميشوند. و يکي از دلايل شيعه شدن آنها اين بود که طبق بعضي احاديث خلفاء را قبول داشتند که فهميدند همه آنها دروغ بوده است.به نظر من چون ما عالم دين نيستيم بهتره نگاهي به اين کتاب بيندازيم تا بهتر با احاديث و روايات جعلي خلفا آشنا شويم
يا علي
513 | سيدجعفر ميربخشي | | ١٧:٠٦ - ٢٨ آبان ١٣٩٠ |
با عرض سلام خدمت برادران اهل سنت شيعه

خواهشي كه از برادران عزيز و معزز شيعه و سني دارم اين است كه ما با هم برادر و برابر هستيم و هيچ تبعيضي نبايد نسبت به ما روا باشد تمام اين توهين ها و اهانت هايي كه نسبت به يكديگر داريم از فتنه و آشوب هاي آمريكاي جنايتكار و انگليس پير استعمار است كه مي خواهند نسبت به وحدت و اتحاد ما سو’ استفاده كرده و بر كشور عزيز ما ايران مسلط و غالب شوند زيرا اين جاني ها و جنايتكاران هيچ رحمي به صغير و كبير پير و جوان زن و بچه ندارند و نخواهند داشت چرا كه اين جاني ها فقط دنبال منافع و خوشگذراني خود هستند و مي خواهند بين ما برادران اهل سنت و شيعه تفرقه بيندازند بنده خودم شيعه هستم و دوستان اهل سنت در منطقه بلوچستان ايران و منطقه سني نشين كردستان دارم اما هيچ توهيني از طرف آنها به رسول خدا و حضرت علي عليه السلام و ائمه اطهار نشده است شما را به خدا قسم مي دهم كه در متن نوشته ها و محاوره هاي خودتان نهايت ادب را رعايت كنيد و از برادران شيعه هم عاجزانه استدعا دارم اين به برادران عزيز اهل سنت توهين و اهانت يا فحاشي نكيند تنها راه اين است كه از علماي اهل سنت و علماي اهل شيعه در جلوي تلويزيون سراسري به بحث و مناظره بشينند هر كه غالب شد حق با آن طرف است در نهايت بنده از تمام دوستان عزيزم عذرخواهي مي كنم كه نصيحت كردم فقط از جهت خير و صلاح يكديگر بوده و لاغير
514 | محمد | Iran - Tehran | ١٤:٥٠ - ٣٠ آبان ١٣٩٠ |
امام ثعلبي در تفسير و عالم فاضل سيد احمد شهاب الدين که از فحول علما اهل سنت مي باشد در کتاب توضيح الدلائل علي ترجيح الفضائل آورده است: "پوشيده و پنهان نمي باشد آن که مولاي ما اميرالمومنين(ع) شباهت دارد به رسول اکرم(ص) در بيشتر از خصال رضيه و افعال زکيه از عادات و عبادات و احوال عليه آن حضرت و به صحت پيوسته اين معني به اخبار صحيحه و آثار صريحه که احتياجي به دليل و برهان خارجي ندارد و محتاج به توضيح حجت و بيان نمي باشد بعضي از علما بعضي از آن خصال حميده را به شمارده آورده اند که در آن خصال حميده علي(ع) نظير پيغمبر خاتم صلي الله عليه و آله است."
از جمله آن که در اصل نسب نظير يکديگرند يعني علي نظير پيغمبر است در طهارت به دليل آيه تطهير (که درباره پنج تن آل عبا محمد(ص) و علي و فاطمه و حسن و حسين(ع) نازل گرديده) و نظير آن حضرت است در آيه مزبوره از حيث ولايت بر امت به دليل که به اتفاق فريقين درباره علي(ع) نازل گرديده و نظير آن حضرت است در اداء رسالت و تبليغ دين به دليل موضوع سوره برائت و نزول بر خاتم الانبياء که آن حضرت آيات سوره برائت را داد به ابي بکر ببرد در موسم حج بر اهل مکه قرائت نمايد که جبرئيل نازل گرديد و عرض کرد اداء رسالت نمي تواند بنمايد مگر خودت يا کسي که از تو باشد پس آن حضرت آيات سوره برائت را از ابي بکر گرفت به امر خداي تعالي و به علي(ع) داد که در موسم حج اداء نمايد. و نظير آن حضرت است در مولاي امت بودن به د ليل فرموده رسول اکرم(ص) در غدير خم که هر کس را من اولي به تصرف در امر او هستم پس اين علي اولي به تصرف در امر او مي¬باشد. و نظير آن حضرت است در اتحاد نفساني که نفس علي(ع) قائم مقام نفس رسول الله(ص) مي باشد چنانچه خداوند در آيه مباهله علي را به منزله نفس آن حضرت قرار داده . و نظير آن حضرت است در فتح باب او در مسجد مثل فتح باب رسول الله(ص) که به امر پيغمبر تمام درهاي خا نه که به مسجد باز بود بسته شد الا در خانه پيغمبر و علي(ع) و جواز ورود در مسجد در حال جنابت مانند رسول خدا(ص).
شما که اهل سنت که اهل قرآن هم هستيد طبق آيه قرآن (جان مادرتون فقط کمي) يعقلون.
515 | محمد | | ١٤:٥٧ - ٣٠ آبان ١٣٩٠ |
جواب به 509
اين نظر شماست که فلک داد زند حق نه اين است نه آن. پيامبري که بين ما و شما مشترک است مي فرمايد الحق مع علي و علي مع الحق حالا برو هي شعر بخون
516 | محمد | Iran - Tehran | ١٥:١٥ - ٣٠ آبان ١٣٩٠ |
از اهل سنت يه سوال دارم
اگه سنت پيامبر انتساب جانشين بود که بار ها علي (ع) رو معرفي کردند اگر هم سنت نبود شما چرا جانشين انتخاب کرديد؟
در توضيح عرض کنم شما اهل سنت خبر داريد که در زمان وفات پيامبر حضرت علي (ع) مشغول غسل و کفن پيامبر بودند که جماعتي جمع شدند و جانشين پيامبر را انتخاب کردند حال سوال من اين است اگر قضيه جانشين اينقدر مهم بود که هنوز پيکر مطهر پيامبر دفن نشده بايد انتخاب مي شد پس چرا پيامبر اين کار را در زمان حيات خود نکرده بود. يعني آن جمعي که جانشين انتخاب کردند مهم بودن اين قضيه را درک کرده و فهميده اند ولي پيامبر که خود اين ها را از دوره جهالت عرب نجات داده بود نعوذ بالله نمي دانست. بابا شما ديگه کي هستيد؟
517 | احسان علوي | Iran - Mashhad | ١٠:٢٤ - ٠١ آذر ١٣٩٠ |
با سلام
من شيعه هستم ولي هيچكدام از استدلالهاتون برام قانع كننده نبودند.اصلا در مخيله من نميگنجه كه امام علي ع اسم فرزندانش رو به نامهاي خلفا گذاشته باشه .در مخيله من نميگنجه كه عمر به فاطمه زهرا س حمله ببره وحضرت علي ساكت بمونه.من اين وقايع تاريخي رو نميدونستم ولي حالا فهميدم.خدايا منو از اين سردر گمي نجاتم بده.خدايا منو به راه حقيقت هدايت كن.
518 | سيد محمد حسيني | | ١٠:٤١ - ٠١ آذر ١٣٩٠ |
جواب نظر
جناب---------------------------------------سيد جعفر ميربخشي----------------------------------------
دوست گرامي سخنان شما متين است اما لطفا توجه داشته باشيد که همواره مراجع شيعه و علماي ما با دشنام و توهين مخالف بوده و هستند.
ثانيا فرق هست بين حق داشتن و حق بودن
برادران عزيز اهل سنت ما در عين اينکه ما نظرات آنها را نقد ميکنيم و حق نميدانيم-برايشان حق قائل هستيم.
يا علي
519 | عليرضا ن | | ١٥:٢٥ - ٠١ آذر ١٣٩٠ |
با سلام
آقاي احسان علوي خواهشمندم از شما كه احساسي برخورد نكنيد, اگر اين منطق شما درست باشد كه مي گوييد چرا امام علي اسم فرزندان خود را به اسم خلفا نامگذاري كرده اند, چند سوال پيش مي آيد:
1) آيا با نامگذاري فرزندان امام علي به اسم خلفا , باعث مشروعيت حكومت آنها مي شود؟
2) چرا تاريخ نگاران سني در قرن سوم و چهارم مثل بخاري و مسلم و طبري و ... به اين دليل فوق اشاره اي نكرده اند, چه بسا احاديث شيعه كه به دليل نبودن در بخاري و مسلم , اهل سنت آنها را قبول نكرده اند.
3) دوست عزيز شما براي اين استدلال بايد ثابت كنيد كه در صدر اسلام , تعصب اسمي وجود داشته است يا نه ؟
آقاي احسان علوي در نظر من به عنوان شيعه, امام علي , ولي و امام و حجت خدا بر خلق بعد از پيامبر(ص) است و بايد هر كاري شود تا جان حجت خدا حفظ شود , به نظر من حضرت زهرا(س) بهترين كار ممكنه را انجام داده است؟ و از جان امام زمان خود محافظت كرد؟ اما چون اهل سنت چنين ديدگاهي درباره امام ندارند, چنين شبهاتي را مطرح مي كنند؟
حالا اگر من بخواهم مثل آنها قضاوت كنم, پس خواهشن جواب سوال من را بدهيد: با توجه به قضيه افك كه اهل سنت قايل به تبرئيه عايشه از موضوع تهمت فاحشه برخي اصحاب به عايشه است. و اگر شما اين ماجرا بخوانيد , مي بينيد كه طبق نقل بخاري حدود يكماه به عايشه تهمت فاحشه مي زدند. سوال من از شما اين است كه چرا پيامبر از همسر خود دفاع نكرد و جواب تهمت زندگان را نداد؟ مگر عايشه زن پيامبر نبود؟( پناه مي برم به خدا از اين جسارت به پيامبر ), آقاي علوي غير پدر عايشه, ابوبكر كجا رفته بود؟ غيرت برادر عايشه, عبدالرحمان كجا رفته بود؟ غيرت طلحه پسرعموي عايشه كجا رفته بود؟ غيرت قبيله عايشه كجا رفته بود؟
جناب علوي اگر كسي به خواهر خود ما چنين اتهامي بزنند, عكس العمل پدر و مادر و برادر چيست؟ پس چرا پيامبر و ابوبكر جواب اين تهمت زنندگان را ندادند؟
520 | بنده خدا | Iran - Tehran | ١٦:٢٤ - ٠١ آذر ١٣٩٠ |
سلام
مي خواستم من هم نظر بدم ولي زمان عمل است من شيعه حضرت علي يا همان اهل سنت پيامبرهستم و برادران اهل عامه مي گويم شما كه خود را عامل سنت ميدانيد چرا همان به قول خودتان دوستي با حضرت علي را بجا نياورديد ...

  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17] [18] [19] [20] [21] [22] [23] [24]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب