2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
آيا هر حاجتي را از هر نقطه از جهان از اهل بيت (ع ) درخواست كنيم ، همان موقع مي شنوند ؟
کد مطلب: ٥١٥٩ تاریخ انتشار: ١٩ شهریور ١٣٨٧ تعداد بازدید: 12970
پرسش و پاسخ » عقائد شيعه
آيا هر حاجتي را از هر نقطه از جهان از اهل بيت (ع ) درخواست كنيم ، همان موقع مي شنوند ؟

سؤال كننده : علي اكبر سليمي

توضيح سؤال :

آيا حاجتي كه در هر نقطه از جهان كه هستيم و از پيامبران و امامان در خواست ميكنيم همان موقع مي شنوند يا اين حاجتها به وسيله خداوند به انها ميرسد؟ مثلا در دو نقطه از اين جهان و در يك زمان حاجتهايي در خواست ميشود چطور ميشود كه امامان از اين حاجت ها مطلع ميشوند؟

چرا كه اين خداوند است كه در همه جا است و نه كس ديگر.

پاسخ اجمالي :

آري ، در هر زمان و مكاني كه از اهل بيت عليهم السلام طلب حاجت نماييم ، درخواست ما را مي شنوند و به آن پاسخ مي دهند و اين مطلب با دلايل ذيل قابل اثبات است :

الف : عرضه شدن اعمال امت بر پيامبر اكرم

اعمال امت همواره بر رسول خدا و بعد بر امام زمان عليه السلام عرضه مي شود و آن حضرت از تمامي اعمال ما آگاه است .

تعرض علي أعمالكم فما رأيت من خير حمدت الله عليه وما رأيت من شر استغفرت الله لكم . مجمع الزوائد ، الهيثمي ، ج 9 ص 24 .

ب : شاهد بودن پيامبر و ائمه بر امت:

طبق آيات و روايات فروان ، رسول خدا و ائمه عليهم السلام ، شاهد بر اعمال امت هستند و اعمال همه را زير نظر دارند و در روز قيامت يكي از شاهدان خواهند بود و بر طبق آن چه ديده اند ، شهادت خواهند داد .

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً (الأحزاب /45 ) .

ج : سلام خطابي مسلمانان در نماز

تمامي مسلمانان در پايان نماز به رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) سلام مي دهند ، اگر پيامبر خدا سلام آن ها را نمي شنود ، پس اين كار همه مسلمانان لغو است و اگر مي شنوند ، پس قطعاً توسلات ما را نيز مي شنوند و به آن ها پاسخ مي دهند .

د : تسلط عزرائيل بر تمام جانداران:

طبق روايات موجود ، عزرائيل در آن واحد مي تواند جان همه خلائق را بگيرد . طبق روايات ديگر هر روز به تمامي خانه هاي روي زمين سر مي زند و تمام عالم همانند طشتي در برابر او است و... .

إن اللّه حوي الدنيا لملك الموت حتي جعلها كالطست بين يدي أحدكم فهل يفوته منها شئ. الدر المنثور، ج 5، ص 173، تفسير الثعالبي، ج 4، ص 328، تفسير ابن كثير، ج 3، ص 466.

پاسخ تفصيلي :

پيامبران و ائمه اهل البيت عليهم السلام به اذن خداوند و قدرتي كه باريتعالي به آن ها عطا فرموده ، حاجت مؤمنان را در هرجايي از عالم كه درخواست كنند ، در همان لحظه مي شنوند و اجابت مي كنند . اين مطلب با چندين دليل قابل اثبات است :

الف : عرضه اعمال امت بر پيامبر:

طبق روايات صحيح السندي كه از طريق اهل بيت عليهم السلام وارد شده و در كتاب هاي اهل تسنن وجود دارد ، اعمال امت اسلامي همواره بر پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم عرضه مي شود و آن حضرت از تمامي اعمال ما آگاه است ؛ چنانچه نور الدين هيثمي در مجمع الزوائد مي نويسد :

عن عبد الله بن مسعود عن النبي صلي الله عليه وسلم قال إن لله ملائكة سياحين يبلغون عن أمتي السلام قال وقال رسول الله صلي الله عليه وسلم حياتي خير لكم تحدثون وتحدث لكم ووفاتي خير لكم تعرض علي أعمالكم فما رأيت من خير حمدت الله عليه وما رأيت من شر استغفرت الله لكم .

مجمع الزوائد ، الهيثمي ، ج 9 ص 24 و الجامع الصغير، جلال الدين السيوطي ، ج 1 ص 582 و ...

پيامبر فرمود : خداوند فرشتگاني دارد كه هميشه در حال سير و گردش هستند و سلامها و درودهاي امت مرا به من مي رسانند و در حديثي ديگر فرمود : زنده بودن من براي شما بهتر است . چون شما براي من سخن مي گوئيد و من براي شما سخن مي گويم . مرگ من هم براي شما مفيد است ؛ چون اعمال شما بر من عرضه مي شود پس اگر اعمال شما نيكو بود ، خدا را شكر مي گويم و اگر زشت بود ، از خدا براي شما تقاضاي آمرزش مي كنم .

هيثمي بعد از نقل روايت مي گويد :

رواه البزار ورجاله رجال الصحيح .

و سيوطي بعد از نقل حديث مي گويد :

وأخرج البزار بسند صحيح من حديث ابن مسعود مثله .

الخصائص الكبري ، السيوطي ، ج2 ، ص418 .

و نيز روايات صحيح السند فراواني در كتاب هاي پيروان اهل بيت وجود دارد كه ثابت مي كند اعمال مسلمانان براي رسول خدا و اهل بيت عليهم السلام عرضه مي شود . به دو روايت از كتاب بصائر الدرجات اشاره مي كنيم :

يعقوب بْنُ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وسلم لِأَصْحَابِهِ حَيَاتِي خَيْرٌ لَكُمْ وَ مَمَاتِي خَيْرٌ لَكُمْ قَالُوا أَمَّا حَيَاتُكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَدْ عَرَفْنَا فَمَا فِي وَفَاتِكَ قَالَ أَمَّا حَيَاتِي فَإِنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ وَ أَمَّا وَفَاتِي فَتُعْرَضُ عَلَيَّ أَعْمَالُكُمْ فَأَسْتَغْفِرُ لَكُمْ .

بصائر الدرجات ، محمد بن الحسن الصفار ، ص 465 .

امام صادق عليه السلام مي فرمايد : رسول خدا به يارانش فرمود : زندگي و مرگ من براي شما خير است . گفتند : زنده بودنت را مي دانيم براي ما خير و بركت است ؛ ولي مرگت را نمي فهميم . فرمود : بركات حيات و زنده بودن من براي شما را خداوند ترسيم فرموده است آنجا كه مي فرمايد : تا زماني كه تو در بين مردم هستي و طلب آمرزش مي كنند آنان را عذاب نمي كنم . واما پس از مرگ من نيز اعمال شما بر من عرضه مي شود براي شما تقاضاي بخشش مي كنم .

حدثنا السندي بن محمد عن عاصم بن حميد عن أبي بصير عن أبي جعفر عليه السلام قال قال رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم لأصحابه حياتي خير لكم تحدثون و نحدث لكم و مماتي خير لكم تعرض علي أعمالكم فإن رأيت حسنا جميلا حمدت الله علي ذلك و إن رأيت غير ذلك استغفرت الله لكم .

زنده بودن من براي شما خوب است ؛ چون براي شما حرف مي زنم و مرگ من نيز چنين است چون پرونده اعمال شما را بر من عرضه كنند اگر در آن از اعمال نيك و شايسته خبري باشد ، خدا را ستايش مي كنم و اگر غر از آن وجود داشت ، براي شما از خدا طلب آمرزش مي كنم .

بصائر الدرجات ، محمد بن الحسن الصفار ، ص 464 .

پيامبري كه از اعمال همه امت باخبر باشد ، قطعاً از توسل آن ها نيز با خبر شده و جواب خواهد داد .

ب : پيامبر اسلام (ص) شاهد اعمال امت .

در قرآن كريم چندين آيه وجود دارد كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را «شاهد» معرفي مي كند .

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذيراً (الأحزاب /45 ) .

اي پيامبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت دهنده و انذاركننده!

إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلي فِرْعَوْنَ رَسُولاً . (المزمل /15 ) .

ما پيامبري به سوي شما فرستاديم كه گواه بر شماست، همان گونه كه به سوي فرعون رسولي فرستاديم! .

عيني در شرح صحيح بخاري در اين باره مي نويسد :

فسمي شاهدا لمشاهدته الحال والحقيقة فكأنه الناظر بما شاهد ويشهد عليهم أيضا بالتبليغ وبأعمالهم من طاعة ومعصية ، ويبين ما أرسل به إليهم ، وأصله الإخبار بما شوهد ... .

عمدة القاري ، العيني ، ج 19 ص 177 .

به رسولش لقب شاهد داده است ؛ زيرا اوضاع و احوال افراد را مي بيند ؛ همانند كسي كه حقيقتاً شاهد و ناظر كوچكترين اعمال افراد از اطاعت و تخلف است .

و مرحوم شيخ طوسي مي نويسد :

( يا أيها النبي إنا أرسلناك شاهدا ومبشرا ونذيرا ) * أي شاهدا علي أمتك في ما يفعلونه من طاعة الله أو معصيته أو إيمان به أو كفر ، لتشهد لهم يوم القيامة أو عليهم ، فأجازيهم بحسبه .

التبيان ، الشيخ الطوسي ، ج 8 ص 349 .

يعني تو را ناظر و آگاه بر اعمال امتت از بندگي و عصيان و ايمان و كفر قرارداديم تا در قيامت به نفع و ضرر آنان گواه و شاهد باشي .

و مرحوم علامه طباطبائي در تفسير آيه 143 سوره بقره (وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ، وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدا) مي نويسد :

"شهادتي كه در آيه آمده، خود يكي از حقايق قرآني است كه منحصرا در اينجا ذكر نشده، بلكه در كلام خداي سبحان مكرر نامش برده شده، و از مواردي كه ذكر شده بر مي آيد كه معنايي غير از اين معنا دارد، اينك موارد قرآني آن.

فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ، وَ جِئْنا بِكَ عَلي هؤُلاءِ شَهِيداً،

( پس چگونه اند، وقتي كه ما از هر امتي شهيدي بياوريم، و تو را هم شهيد بر اينان بياوريم) (سوره نساء آيه 41) ؟.

وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً، ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا، وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ

(و روزي كه از هر امتي شهيدي مبعوث كنيم و ديگر بانان كه كافر شدند اجازه داده نشود و عذرشان پذيرفته نشود) (سوره نحل آيه 84) .

وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِي ءَ بِالنَّبِيِّينَ، وَ الشُّهَداءِ

(و كتاب را مي گذارند، و انبياء و شهداء را مي آورند) (سوره زمر آيه 69) .

به طوري كه ملاحظه مي كنيد، در اين آيات شهادت مطلق آمده، و از ظاهر همه مواردش بر مي آيد كه منظور از شهادت، شهادت بر اعمال امتها، و نيز بر تبليغ رسالت است، هم چنان كه آيه:

فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ، وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ

(سوگند كه از مردمي كه فرستادگان بسويشان گسيل شدند، و نيز از فرستادگان پرسش خواهيم كرد) (سوره اعراف آيه 6) .

نيز باين معنا اشاره مي كند ، چون هر چند كه اين پرسش در آخرت و در قيامت صورت مي گيرد، ولي تحمل اين شهادت در دنيا خواهد بود، هم چنان كه اين آيه از زبان عيسي(ع) نقل مي كند:

وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ، فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي، كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ، وَ أَنْتَ عَلي كُلِّ شَيْ ءٍ شَهِيدٌ .

( من تا در ميانه آنان بودم، شاهد بر آنان بودم، ولي همين كه مرا ميراندي، ديگر خودت مراقب آنان بودي، و تو بر هر چيزي شهيد و مراقبي) (سوره مائده آيه 117)

ونيز آيه :

وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً

(روز قيامت عيسي بر مردم خود گواه است) (سوره نساء آيه 159)

همين معنا را بدست ميدهد.

واضح است كه حواس عادي و معمولي ما و نيز قواي متعلق به آن حواس، تنها و تنها ميتواند شكل ظاهري اعمال را ببيند، و گيرم كه ما شاهد بر اعمال ساير امتها باشيم در صورتي كه بسياري از اعمال آنها در خلوت انجام ميشود وتحمل شهادت ما از اعمال آنها تنها مربوط به ظاهر و موجود آن اعمال ميشود، نه آنچه كه براي حس ما معدوم، و غايب است، و حقايق و باطن اعمال، و معاني نفساني از كفر و ايمان و فوز و خسران و بالأخره هر آنچه كه از حس آدمي پنهان است، كه راهي براي درك و احساس آن نيست احوالي دروني است، كه مدار حساب و جزاي رب العالمين در قيامت و روز بروز سريره ها بر آنست، هم چنان كه خودش فرمود:

وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ

(خدا شما را بآنچه در دلهايتان پيدا شده مؤاخذه مي كند. (سوره بقره آيه 225) .

پس اين احوال چيزي نيست كه انسان بتواند آن را درك نموده، و بشمارد، و از انسانهاي معاصر تشخيص دهد، تا چه رسد به انسانهاي غايب، مگر كسي كه خدا متولي امر او باشد، و بدست خود اينگونه اسرار را براي او كشف كند، كه وجود چنين فردي از آيه (وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ، إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ، اين خدايان دروغين كه مشركين بجاي خدا ميخوانند، مالك شفاعت نيستند، تنها مالك شفاعت كسي است كه به حق شاهد باشد، و هم علم داشته باشند) (سوره زخرف آيه 86) استفاده ميشود كه عيسي عليه السلام به طور قطع از اين افراد است، كه خداي تعالي در باره اش فرموده كه از شهيدان است هم چنان كه در دو آيه قبل گذشت، پس او شهيد بحق است، و عالم به حقيقت.

و خلاصه كلام اين شد كه شهادت مورد نظر آيه، اين نيست كه بقول آن مفسر، امت داراي ديني كامل و جامع حوائج جسماني و روحاني باشد، چون علاوه بر اينكه معنايي است خلاف ظاهر كلمه شهادت، خلاف ظاهر آيات شريفه قرآن نيز هست.

بلكه عبارتست از تحمل، ديدن، حقايق اعمال، كه مردم در دنيا انجام مي دهند، چه آن حقيقت سعادت باشد چه شقاوت چه رد، و چه قبول، چه انقياد، و چه تمرد.

و سپس در روز قيامت بر طبق آنچه ديده شهادت دهد، روزي كه خداي تعالي از هر چيز استشهاد مي كند، حتي از اعضاء بدن انسان شهادت مي گيرد، روزي كه رسول مي گويد:

يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً

(پروردگارا امت من اين قرآن را متروك گذاشتند). (سوره فرقان آيه 30) .

و معلوم است كه چنين مقام كريمي شان همه امت نيست، چون كرامت خاصه ايست براي اولياء طاهرين از ايشان، و اما صاحبان مرتبه پائين تر از اولياء كه مرتبه افراد عادي و مؤمنين متوسط در سعادت است، چنين شهادتي ندارند، تا چه رسد به افراد جلف و تو خالي، و از آن پائين تر، فرعونهاي طاغي اين امت، (كه هيچ عاقلي جرأت نمي كند بگويد اين طبقه از امت نيز مقام شهادت بر باطن اعمال مردم را دارا هستند).

پس مراد از شهيد بودن امت، اين است كه شهداء نامبرده و داراي آن خصوصيات، در اين امت هستند، هم چنان كه در قضيه تفضيل بني اسرائيل بر عالميان معنايش اينست كه افرادي كه بر همه عالميان برتري دارند، در اين امتند، نه اينكه تك تك بني اسرائيليان بر عالميان برترند، بلكه وصف بعض را به كل نسبت داده، براي اينكه اين بعض در آن كل هستند، و از آن جمعيتند، پس شهيد بودن امت اسلام به همين معناست، كه در اين امت كساني هستند كه شاهد بر مردم باشند، و رسول، شاهد بر آنان باشد" .

ترجمه الميزان، ج 1، ص 483 - 485 .

و مرحوم كليني رضوان الله عليه در كتاب كافي مي نويسد :

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَي الْحَلَبِيِّ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ الطَّائِيِّ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ .

يعقوب بن شعيب گويد : از امام صادق عليه السلام راجع به سخن خداوند عزوجل كه فرمود : « عمل كنيد كه خدا و پيغمبر و مؤمنين كردار شما را مي بينند» پرسيدم ، فرمود : مؤمنين ائمه (عليهم السلام) هستند.

و در روايت ديگري نقل مي كند :

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام أَنَّهُ ذَكَرَ هَذِهِ الْآيَةَ، فَسَيَرَي اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُوَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام .

امام باقر (عليه السلام) اين آيه را : فَسَيَرَي اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ را تلاوت كرد و فرمود : به خدا سوگند كه آن مؤمن علي بن ابي طالب بود.

بنابراين ، وقتي رسول خدا و ائمه صلوات الله عليهم اجمعين شاهد بر اعمال ما هستند ، قطعاً توسل مردم را نيز مي شنوند و به آن ها پاسخ مي دهند .

ج : پيامبر (ص) سلام همه نمازگذاران را مي شنود :

يكي از واجبات نماز ، سلام دادن در پايان آن است . هر نمازگذاري در پايان آن مي گويد :

السلام عليك ايها النبي ورحمت الله وبركاته .

ابن قدامه مقدسي حنبلي در اين باره مي نويسد :

ويتشهد فيقول : التحيات للّه ، والصلوات والطيبات ، السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته ، السلام علينا وعلي عباد الله الصالحين ، أشهد أن لا إله الا الله ، واشهد أن محمدا عبده ورسوله ، وهو التشهد الذي علمه النبي صلي الله عليه وسلم لعبد الله بن مسعود رضي الله عنه ) هذا التشهد هو المختار عند إمامنا وعليه أكثر أهل العلم من أصحاب النبي صلي الله عليه وسلم ومن بعدهم من التابعين قاله الترمذي وبه يقول الثوري وإسحاق وأبو ثور وأصحاب الرأي وكثير من أهل المشرق.

المغني ، ج 1 ، ص 573 .

در تشهد بايد گفت : التحيات لله ... السلام عليك ايها النبي و رحمت الله وبركاته ... اين تشهدي است كه سول خدا (ص) به عبد الله بن مسعود آموزش داده است كه پيشواي ما نيز آن را برگزيده است و بيشتر علما و بزرگان از اصحاب و تابعان نيز اينگونه تشهد خوانده و نقل كرده اند و به تبع آنان افرادي از قبيل ترمذي و ثوري و اسحاق و ابوثور و ديگران نيز آن را پذيرفته اند .

و هيأت افتاء عربستان سعودي در پاسخي پيرامون تشهد اين چنين فتوي داده است :

صفة التشهد الذي كان يقوله رسول الله ( ص ) في صلاته ويأمر أصحابه بها هي ما أخرجه الشيخان في الصحيحين عن عبد اللّه بن مسعود رضي الله عنه قال : علمني رسول الله (ص) كفي بين كفيه كما يعلمني السورة من القرآن التحيات لله والصلوات والطيبات السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته السلام علينا وعلي عباد الله الصالحين أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمدا عبده ورسوله.

وهذا هو الأصح لأن النبي ( ص ) علمه أصحابه ولم يقل إذا مت فقولوا السلام علي النبي . . وبالله التوفيق وصلي الله علي نبينا محمد وآله وصحبه وسلم.

تشهد در نماز آنگونه كه رسول خدا (ص) مي گفته و يارانش را به آن دستور داده است به نقل بخاري ومسلم از عبد الله بن مسعود چنين است كه گفت : دستم در دست رسول خدا بود همانگونه كه سوره هاي قرآن را به من مي آموخت تشهد را نيز به من آموخت : التحيات لله و الصلوات و الطيبات السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته.....

وسخن درست هم همين است ؛ زيرا رسول خدا به يارانش همان گونه تعليم داد و نفرمود : كه پس از مرگ من «السلام علي النبي» بگوئيد .

فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء ، ج 7 ، ص 7 ، الفتوي رقم 6035 .

جالب اين است كه هيأت افتاء ، در پاسخ به سؤالي در همين رابطه «السلام علي النبي» را مجزي ندانسته و سلام صحيح را سلام خطابي و به صورت «السلام عليك ايها النبي» لازم دانسته است :

في التشهد ، هل يقول الإنسان السلام عليك أيها النبي أم يقول السلام علي النبي ؟ لأنّ عبد الله بن مسعود رضي الله عنه قال كنا نقول قبل وفاة النبي ( ص ) السلام عليك أيها النبي وبعد موته صلي الله عليه وسلم كنا نقول السلام علي النبي ؟

در تشهد آيا گفتن السلام علي النبي كافي است ؟ زيرا عبد الله بن مسعود گفته است كه قبل از وفات پيامبر مي گفتيم : السلام عليك ايها النبي و بعد از مرگ آن حضرت مي گفتيم : السلام علي النبي .

در پاسخ اين چنين فتوي داده اند :

الصحيح أن يقول المصلي في التشهد السلام عليك أيها النبي ورحمة الله وبركاته ، لأن هذا هو الثابت في الأحاديث وأما ما روي عن ابن مسعود رضي الله عنه في ذلك إن صحّ عنه، فهو اجتهاد من فاعله لا يعارض به الأحاديث الثابتة ، ولو كان الحكم يختلف بعد وفاته عنه في حياته لبيّنه لهم ( ص ) . وبالله التوفيق وصلي الله علي نبينا محمد وآله وصحبه وسلم .

در تشهد درست آن است كه نماز گذار بگويد : السلام عليك ايها النبي ورحمه الله وبركاته زيرا در احاديث اين چنين است . و آنچه كه از ابن مسعود نقل شده است اگر درست هم باشد يك نوع اجتهاد است كه با احاديث تعارض نخواهد داشت . و اگر بنا بود كلمات تشهد در زمان حيات و پس از حيات رسول خدا (ص) با هم فرق داشته باشند بايد شخص رسول بيان مي كرد.

فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء ،ج 7 ، ص 8 ، الفتوي رقم 8571 .

حال با توجه به توضيحات بالا ، اگر بگوييم كه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم در همان لحظه سلام آن ها را نمي شنود و جواب نمي دهد ، لازمه اش اين است كه سلام دادن لغو و عبث خواهد بود . قطعاً كسي چنين مطلبي را نخواهد پذيرفت .

پس قطعاً رسول خدا صلي الله عليه وآله ، سلام ميليون ها نمازگذار را از هر نقطه از جهان شنيده و در همان لحظه جواب آن ها را نيز خواهد داد .

پيامبري كه چنين قدرتي داشته باشد كه در يك لحظه سلام ميليون ها نفر را شنيده و در همان لحظه جواب آن ها را بدهد ، قطعاً توسلات مردم را نيز از هر نقطه اي از جهان باشد ، شنيده و در همان لحظه اجابت خواهد كرد .

د : قدرت پيامبر (ص) بالاتر از قدرت عزرائيل :

تمامي مسلمين اتفاق دارند كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم برترين مخلوق خداوند و حتي از جبرئيل ، عزرائيل و ديگر ملائكه نيز برتر است . از طرف ديگر مي دانيم كه عزرائيل كه همان ملك الموت باشد ، در هر آن مي تواند با اجازه خداوند جان همه مردم را بگيرد ، فرقي نمي كند كه در شرق باشد يا در غرب .

عزرائيل برشرق و غرب عالم احاطه دارد :

سيوطي در تفسيرش مي نويسد :

أخرج ابن أبي الدنيا في ذكر الموت و ابن أبي حاتم و أبو الشيخ في العظمة عن ابن عباس رضي اللّه عنهما انه سئل عن نفسين اتفق موتهما في طرفة عين واحد في المشرق وواحد في المغرب كيف قدرة ملك الموت عليهما قال ما قدرة ملك الموت علي أهل المشارق والمغارب والظلمات والهواء والبحور إلّا كرجل بين يديه مائدة يتناول من أيها شاء.

از ابن عباس از مرگ دو نفر همزمان در شرق وغرب عالم سؤال شد كه چگونه اين توانائي را ملك الموت دارد؟

در پاسخ گفت : قدرت وتسلط ملك الموت بر شرق وغرب عالم همانند تسلط كسي است كه بر سفره اي نشسته باشد وازهر جاي اين سفره كه بخواهد بر مي دارد.

الدر المنثور، ج 5، ص 172 ، 173.

جهان ، همچون طشتي در منظر ملك الموت :

همچنين سيوطي در تفسيرش مي نويسد :

وأخرج ابن أبي حاتم عن زهير بن محمد رضي اللّه عنه قال قيل يا رسول اللّه ملك الموت واحد والزحفان يلتقيان من المشرق والمغرب وما بينهما من السقط والهلاك فقال إن اللّه حوي الدنيا لملك الموت حتي جعلها كالطست بين يدي أحدكم فهل يفوته منها شئ.

از رسول خدا(ص) سؤال شد : ملك الموت يك نفر بيشتر نيست و از طرفي امكان دارد گروه هايي در شرق وغرب عالم با يكديگر بجنگند و افرادي از طرفين هلاك و نابود شوند آيا امكان دارد عزرائيل در آن واحد همه جا باشد ؟

فرمود: خداوند دنيا را براي ملك الموت به اندازه طشتي قرار داده است ،آيا با اين حساب چيزي از نگاهش مخفي مي ماند ؟

الدر المنثور ، ج 5 ، ص 173 و تفسير الثعالبي ، ج 4 ، ص 328 و تفسير ابن كثير ، ج 3 ، ص 466 .

خانه اي در جهان نيست كه ملك الموت هر روز به آن سر نزند :

ابن كثير دمشقي در تفسرش مي نويسد :

عن جعفر بن محمد قال سمعت أبي يقول : نظر رسول اللّه صلي اللّه عليه وسلم إلي ملك الموت عند رأس رجل من الأنصار فقال له النبي صلي اللّه عليه وسلم يا ملك الموت أرفق بصاحبي فإنه مؤمن.

فقال ملك الموت : يا محمد طب نفسا وقر عينا فإني بكل مؤمن رفيق واعلم أن ما في الأرض بيت مدر ولا شعر في بر ولا بحر إلا وأنا أتصفحهم في كلّ يوم خمس مرات حتي أني

أعرف بصغيرهم وكبيرهم منهم بأنفسهم واللّه يا محمد لو أنّي أردت أن أقبض روح بعوضة ما قدرت علي ذلك حتي يكون اللّه هو الآمر بقبضها

امام صادق از پدرش امام باقر (عليهما السلام) نقل مي كند كه فرمود : رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) عزرائيل را بالاي سر يكي از انصار مشاهده نمود فرمود : اي ملك الموت با دوست و ياور من مهربان باش .

ملك الموت گفت : اي محمد خيالت راحت باشد كه من با همه مومنان مهربانم . و بدان كه من هر روز پنج مرتبه همه خانه ها را جستجو مي كنم . كوچك و بزرگ را مي شناسم.

و بدان كه من بر قبض روح پشه اي بدون اذن و اراده خداوند قدرت ندارم .

تفسير ابن كثير ، ج 3 ، ص 466.

ارواح همه عالميان در ميان دو انگشت عزرائيل :

سيوطي در تفسيرش مي نويسد :

وأخرج ابن أبي الدنيا وأبو الشيخ في العظمة عن أشعث بن شعيب رضي اللّه عنه قال سأل إبراهيم عليه السلام ملك الموت واسمه عزرائيل وله عينان في وجهه وعين في قفاه فقال يا ملك الموت ما تصنع إذا كانت نفس بالمشرق ونفس بالمغرب ووضع الوباء بأرض والتقي الزحفان كيف تصنع قال أدعو الأرواح بإذن اللّه فتكون بين أصبعي هاتين.

ابراهيم پيامبر خدا از عزرائيل پرسيد : اگر فرمان قبض روح انساني در شرق و از ديگري در غرب عالم در يك لحظه صادر شود و گروه هايي با يكديگر وارد جنگ شوند و بيماري وبا سرزميني را فرا گرفته باشد تو چكار مي كني ؟

گفت : به اذن پروردگار روح همه را فرا مي خوانم تا بين دو انگشت من قرار بگيرند.

الدر المنثور ، ج 5 ، ص 173 .

نتيجه :

خداوندي كه تمام جهان و جهانيان را با همه وسعت وعظمت و بزرگي كه دارد در منظر و مقابل چشم عزرائيل قرار مي دهد و اين توانائي را به وي داده است ، به پيامبران و ائمه عليهم السلام نيز مي تواند همان قدرت را بدهد .

و نيز وقتي عزرائيل چنين قدرتي داشته باشد ، رسول خدا كه برتر از او است ، قطعاً قدرت دارد كه توسلات مؤمنان را بشنود و در همان حال به آن ها پاسخ دهد . وائمه اهل بيت عليهم السلام هم كه جانشينان آن گرامي هستند ، قطعاً داراي چنين قدرتي هستند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
1 | احسان | United States - Fremont | ١٢:٠٠ - ٢٠ شهریور ١٣٨٧ |
ما تابه حال شنيده بوديم كه مشركين در توجيه شرك خودشان ميگفتند: ( و ما نعبدهم إلا ليقربونا إلي الله زلفا) يعني آنها واسطه ي نزديکي ما به خداوند هستند. اما با توضيح به سؤال سائل و جواب شما اينطور معلوم ميشود که خداوند واسطه بين بندگان و ائمه قرار ميگيرد. اگر کمي عقل باشد وقتي حاجت به خداوند برسد ديگر چه نيازي است که آن را به ائمه عرضه کند؟!مگر خداوند (العياذ بالله) عاجز است؟!.
البته شايد اين دهمين نظري باشد که به شما ميفرستم اما هيچکدام تا به حال گذاشته نشده اند که اين خود دلالت بر بي ظرفيتي شما ميکند. لذا چنين انسانهايي هرگز لياقت پاسخگويي به سؤالات مردم را ندارند.( يکي از شيعيان و جانفدايان علي(ع) و متتظران مهدي(عج))

پاسخ:
دوست گرامي جناب احسان سلام ! ما در كجا گفته&zwnjايم كه خداوند واسطه بين ائمه و مرد هستند ؟!  ما كي گفته&zwnjايم كه خداوند حاجات را به ائمه عرضه مي&zwnjكند ؟!! كمي انصاف هم خوب چيزي است . اگر واقعاً توسل به انبياء و ائمه عليهم السلام شرك باشد ؛ پس نعوذ بالله حضرت يعقوب عليه السلام و فرزندان وي ، از نخستن كافران هستند . قرآن صراحت دارد كه فرزندان حضرت يعقوب از وي خواستند تا از خداوند براي آن&zwnjها طلب مغفرت نمايد :

قَالُواْ يَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِِينَ . قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبىّ&rlmِ  إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم&rlm . يوسف 97 و 98 .

اگر واقعاً توسل شرك بود ، چرا حضرت يعقوب آن&zwnjها را از اين كارش منع نكرد ؟ نه تنها منع نكرد ؛ بلكه به آن&zwnjها وعده داد كه براي آن&zwnjها استغفار نمايد .

ما هيچ نظري را سانسور نمي&zwnjكنيم ؛ بلكه تمامي نظرات دوستان شيعه و سني را علني مي&zwnjكنيم ؛ مگر اين كه فحاشي كرده باشيد كه در آن صورت از علني كردن معذوريم .



والسلام علي من ابتع الهدي



گروه پاسخ به شبهات
2 | فقط بنده خدا | Iran - Bastak | ١٢:٠٠ - ٢٠ شهریور ١٣٨٧ |
سلام بر مومنين
با تشكر از توضيحات جامع شما جسارتا توجه خوانندگان محترم را به آيه آخر سوره مباركه "حج" جلب مي نمايم
وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبيكُمْ إِبْراهيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِنْ قَبْلُ وَ في‏ هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير .
ُ دربخشي از اين آيه خداوند خطاب به فرزندان حضرت ابراهيم (ع) مي فرمايد"....پدرتان ابراهيم شما را از قبل مسلمان ناميد تا رسول شاهد بر شما وشما شاهد بر مردم باشيد....".
اين آيه خطاب به فرزندان حضرت ابراهيم (ع) است و مسلما فرزندان عادي حضرت ابراهيم (ع) مد نظر نمي باشند ؛ بلكه فرزنداني هستند كه از جانب پروردگار عالم برگزيده شده اند و لياقت و توان شاهد بودن بر ساير مردم را دارند.
شايد بعضي ها بگويند كه منظور خداوند متعال از اين فرزندان انبيائ گذشته هستند و پيامبر (ص) در روز قيامت شاهد و شفيع تمام انبيا و اوليائ الهي است .
اين آيه شايد اين مفهوم را برساند اما با مراجعه به آيات محكمي از قرآن كه قصص انبيائ گذشته را بيان مي كند خداوند به صراحت به پيامبر (ص) مي فرمايد كه تو آن روز آنجا نبودي يا نديدي يا نمي داني ، مشخص است كه پيامبر (ص)شاهد اعمال آنها نبوده است بنابراين مصداق اين آيه ائمه و امامان بعدي مي باشند كه پيامبر شاهد بر اعمال آنهاست و آنها شاهد بر اعمال مردم هستند.
نكته ديگر اين آيه" مردم" است . خداوند در اينجا از كلمه "الناس" استفاده كرده كه نشان مي دهد همه مردم جهان مد نظر هستند نه فقط امت اسلامي .
التماس دعا .
3 | احسان | United States - Fremont | ١٢:٠٠ - ٢١ شهریور ١٣٨٧ |
با تشکر از اينکه بالاخره جواب داديد.اولا لفظ"آري" که در ابتداي جواب شما آمده به معناي تاييد تمام اظهارات سائل مي باشد که در آن اين جمله هم آمده: « يا اين حاجتها به وسيله خداوند به انها ميرسد؟» که شما هيچ گونه اظهار نظري مبني بر رد اين گفته نکرديد.ثانيا: توسل فرزندان حضرت يعقئب به دعاي ايشان بود که از خدا برايشان طلب مغفرت بکند نه اينکه خود يعقوب آنها را مغفرت نمايد. ثالثا: توسل آنها به دعاي حضرت يعقوب در هنگام حيات ايشان بود. رابعا:شما در پاسخ اجمالي گفته ايد«آري ، در هر زمان و مكاني كه از اهل بيت عليهم السلام طلب حاجت نماييم ، درخواست ما را مي‌شنوند و به آن‌ پاسخ مي‌دهند»پس چرا مسلم نماينده امام حسين وقتي که با پيمان شکني کوفيان را مشاهده کرد از همانجا به امام حسين خبر نداد تا ايشان در هر جايي که هستند بشنوند و ايشان را راهنمايي کرده و حاجتش را براورده نمايد؟و.....
من احساس ميکنم جواب شما جند اشکال را در ذهن به وجود مي آورد:1-آيا مقام پيامبران و ائمه يکي است؟2- ايا حتي پيامبران علم غيب داشتند؟ اگر داشتند پس چرا دچار بسياري از مصائب شدند که در بعضي از آنها جان صدها انسان گرفته شده است؟
فقط قصد آگاهي من و دوستانم را دارم و ديگر هيچ.
مجددا از حوصله و نفع رساني شما به جوانان مسلمان متشکرم. اميدوارم اين نظر بنده را نيز به همراه جواب آن بگذاريد.( جانم فداي علي(ع)، در انتظار مهدي(عج)

پاسخ:
دوست عزيز جناب احسان سلام عليكم ! با تشكر فراوان از حسن صحبت و ادب و متانت شما .

منظور از اين كه «اين حاجتها به وسيله خداوند به آن&zwnjها مي&zwnjرسد» اين نيست كه خداوند واسطه بين مردم و امام است ، منظور اين است كه اگر ما از ائمه طلب حاجت مي&zwnjكنيم ، به اين دليل نيست كه&zwnj آن&zwnjها مي&zwnjتوانند بدون اذن و قدرت خداوند حاجت ما را مي&zwnjدهند ؛ بلكه منظور اين است كه اگر اهل بيت حاجات ما را برآورده مي&zwnjكنند با اذن و قدرت خداوند است . متأسفانه شما مطلب كاملاً برعكس متوجه شده&zwnjايد .

جواب ثانياً : ما هم نگفته&zwnjايم كه اهل بيت مي&zwnjتوانند مردم را ببخشند ، ما نيز اعتقاد داريم كه اهل بيت چون پيش خداوند آبروي زيادي دارند ، ما از آن&zwnjها مي&zwnjخواهيم كه از خداوند براي ما طلب مغفرت نمايد و دعا كنند كه خداوند حاجات ما را بدهند . (دقيقاً همانند درخواست فرزندان حضرت يعقوب) . ما از خود آن&zwnjها طلب حاجت و مغفرت نمي&zwnjكنيم و براي آن&zwnjها قدرت مستقل از قدرت خداوند قائل نيستيم و اين مطلب را شرك مي&zwnjدانيم ؛&zwnj بلكه معتقد هستيم كه آن&zwnjها هر كاري انجام مي&zwnjدهند به اذن خداوند و با قدرتي است كه پروردگار به آن&zwnjها عطا كرده است .

جواب ثالثاً : به اعتقاد شيعه و سني ، زندگي و مرگ پيامبران با هم هيچ تفاوتي ندارد و اين با دلايل بسياري قابل اثبات است كه در متن مقاله نيز ثابت شده است . اگر پيامبر ما زنده نيست و سخنان ما را نمي&zwnjشنود ، چرا تمامي مسلمانان در نماز به آن حضرت سلام مي&zwnjكنند ؟ اگر صداي ما را نمي&zwnjشنوند ، پس اين كار مسلمانان لغو است . براي اطلاع بيشتر در اين باره به بخش شبكه سلام مراجعه كنيد كه استاد قزويني در آن جا چهار جلسه در باره  توسل سخنراني كرده و ثابت كرده&zwnjاند كه پيامبران و اهل بيت مي&zwnjتوانند صداي ما را بشنوند .

اين كه چرا مسلم به امام حسين خبر نداد ، دليل نمي&zwnjشود كه ائمه اهل بيت نتوانند براي ما از خداوند طلب حاجت نمايند . خود امام حسين عليه السلام با علم غيبي كه خداوند به آن حضرت داده بود از شهادت خود باخبر بود . ما اين مطلب را پيش از اين بررسي كرده&zwnjايم ، لطفاً به آدرس&zwnjهاي ذيل مراجعه بفرماييد :



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=477



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=976



جواب اشكال 1 . بلي ، زيرا امير المؤمنين عليه السلام طبق نص صريح قرآن كريم ، نفس پيامبر خداوند است ؛ از اين همان طور كه مقام خود پيامبر از مقام تمامي انبياء الهي بالاتر است ، نفس آن حضرت نيز از همه انبياء بالاتر است .

جواب اشكال 2 . بلي تمامي پيامبران و ائمه اهل بيت عليهم السلام علم غيب داشته&zwnjاند . اين كه با داشتن علم غيب دچار مصائب مي&zwnjشدند ، پيش از اين بررسي شده است ، لطفاً به آدرس&zwnjهاي ذيل مراجعه بفرماييد :



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=477



http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=721



موفق باشيد



گروه پاسخ به شبهات


4 | احسان | United States - Fremont | ١٢:٠٠ - ٢٤ شهریور ١٣٨٧ |
باعرض سلام مجدد و تشکر از اينکه وقت خوذتان را در اختيار بنده گذاشتيد.
ببينيد حاج آقا! من الحمدلله مطالعاتم نسبتا خوب است لذا خواهش مي کنم قدري عالمانه تر جواب بدهيد. البته الان از شما مي خواهم به سه سوالي که در آخر نظرم کرده بودم جواب بدهيد. و در فرصت بعدي شبهاتي که در مورد جواب شما در ذهنم به وجود آمده را مطرح خواهم کرد.
( علماي رباني و خداترس نگهبانان دين محمدي هستند)

پاسخ:
دوست گرامي جناب احسان سلام ! فكر مي‌ كنم كه بنده پيش از اين جواب شما را داده باشم ، شما در قسمت آرشيو نظرات اسم خودتان را جستجو  كنيد انشاء الله كه جواب  خود را پيدا خواهيد كرد .

ضمن اين كه اين جا قسمت نظرات است و ما براي سؤالات خوانندگان قسمت مخصوصي را با عنوان طرح پرسش گذاشته‌ايم . بالطبع در آن قسمت سؤالات با دقت و  حوصله بيشتر پاسخ داده خواهد شد .



موفق باشيد



گروه پاسخ به شبهات
5 | امير | United States - Madison | ١٢:٠٠ - ٢٤ شهریور ١٣٨٧ |
با عرض سلام و دعاي خير
از خدمت شما عزيزان سئوالي دارم راجع به اهل سنت و خليفه وقت
از كتب خودشان تو ضيح دهيد كه آيا اطاعت خليفه واجب مي باشديا خير؟ حتي اگر ظالم ويا فاسق وزنديق باشد؟ آنوقت جواب قران و سنت پيامبر(ص) را چه مي دهند؟
چرا اينها معاويه را اينهمه مدح و ستايش مئ كنند؟حتي اگر انصار و مهاجرين آقا اميرالمؤمنين حضرت علي(ٍس) را خليفه خود مي دانستند؟
آيا ترس از روز يوم الدين ندارند؟
آيا تشويق به شورش عليه هر دولتي قابل تو جيه برايشان مي باشد؟ آيا موافق كتب خودشان مي باشد؟
خلاف قران و سنت نمي باشد؟
محبت نمائيد توضيح و جواب به سئوالات بالا را با اسناد و كتب خودشان مطرح سازيد تا شايد اتمام حجتي ديگر برايشان بشود!
و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته
با يكدنيا تشكر و التماس دعا

پاسخ:
دوست عزيز و گرامي جناب آقاي امير سلام ! بهتر بود كه سؤالات خود را در قسمت طرح پرسش مطرح مي&zwnjكرديد تا با دقت و حوصله بيشتر پاسخ داده مي&zwnjشد ؛ اما به طور خلاصه خدمت تان عرض مي&zwnjشود كه :

اهل سنت همواره در طول تاريخ رابطه&zwnjاي خوبي با حاكمان و دولت&zwnjها داشته&zwnjاند ؛ حتي اگر ظالم نيز بوده&zwnjاند . رمز ماندگاري نيز همين بوده كه در هر زماني با حاكم وقت ارتباط داشته&zwnjاند و هر آن&zwnjچه را كه حاكمان مي&zwnjخواستند بدون چون و چرا اجرا مي&zwnjكردند ، دولت&zwnjهاي وقت نيز نهايت همكاري و همياري را با آن&zwnjها داشته&zwnjاند .

اين مطلب ريشه در تاريخ دارد و در حقيقت برمي&zwnjگردد به خلفاي سه گانه آن&zwnjها كه به پيروان خود دستور مي&zwnjدادند در هر صورت بايد از خليفه زمان خود پيروي كنند ؛ ولو اين كه فرمان&zwnjهاي آن&zwnjها مخالف فرمان خدا و رسول باشد .











ابن أبي شيبه با سند صحيح به نقل از عمر بن الخطاب مي&zwnjنويسد :


حدثنا وكيع قال ثنا سفيان عن إبراهيم بن عبد الأعلى عن سويد بن غفلة قال قال لي عمر يا أبا أمية إني لا أدري لعلي أن لا ألقاك بعد عامي هذا فاسمع وأطع وإن أمر عليك عبد حبشي مجدع إن ضربك فاصبر وإن حرمك فاصبر وإن أراد أمرا ينتقص دينك فقل سمع وطاعة دمي دون ديني فلا تفارق الجماعة .


الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار ، ابن أبي شيبة الكوفي (متوفاي 235 هـ ) ، ج 6   ص 544 ، ح 33711، ناشر : مكتبة الرشد - الرياض - 1409 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : كمال يوسف الحوت و سنن البيهقي الكبرى ، (متوفاي 458 هـ) ، ج 8 ، ص 159 ، ح 16405 ، ناشر : مكتبة دار الباز - مكة المكرمة - 1414 - 1994 ، تحقيق : محمد عبد القادر عطا .


اطاعت كن از رهبرت ، ولو اين كه بنده حبشي باشد ، اگر تو را زد ، صبر كن ، اگر به تو دستوري داد، صبر كن، اگر تو را از چيزي محروم كرد ، صبر كن ، اگر به تو ظلم كرد صبر كن ، و اگر به تو دستوري داد كه دينت را نقص مي&zwnjكرد ، بازه بگو به روي چشم... .







تا جايي كه علماي اهل سنت نيز فتوي داده&zwnjاند :


وأما الخروج عليهم وقتالهم فحرام بإجماع المسلمين وإن كانوا فسقة ظالمين


شرح مسلم، النووي، ج 12، ص 229 و شرح مقاصد تفتازاني، ج2، ص71 و المواقف، قاضي ايجي، ج8، ص349 .


هر گونه خروج بر عليه آن&zwnjها (امراء ظالم) و جنگ با آن&zwnjها حرام است به اجماع مسلمين؛ هرچند كه فاسق و ظالم باشند!!!.

اين كه جواب قرآن و سنت را چه مي&zwnjدهند ، از خودشان سؤال كنيد .

متأسفانه اين طور به نظر مي&zwnjرسد كه اهل سنت از ميان صحابه كساني را كه با امير المؤمنين عليه السلام بيشتر دشمني كرده&zwnjاند ، در نزد آن&zwnjها محبوب تر هستند . كساني همچون معاوية بن أبي سفيان ، عمرو بن عاص ، طلحه ، زبير ، عائشه و ... . دليل آن را نيز بايد از خود آن&zwnjها سؤال كرد .



موفق باشيد



گروه پاسخ به شبهات
6 | فقط بنده خدا | | ١٢:٠٠ - ٢٥ شهریور ١٣٨٧ |
سلام بر مومنين
وجه مشترك تمام اديان ،مذاهب وفرفه هاي توسعه يافته در سطح جهان اطاعت وفرمانبرداري بدون چون وچرا از حاكمان و طاغوتهاي زمانه مي باشد.براي مثال بزرگترين دين در جهان امروزي دين مسحيت مي باشد كه يكي از تحريف شده ترين اديان محسوب مي شود.در اين دين نيز حكم بر اطاعت از حاكمان و فرمانروايان زمان مي باشد و همين حكم طلايي بود كه باعث حمايت شاه كنستانتين كافر(ايشان هرگز مسيحي نشد)از دين مسيحي در قرن سوم ميلادي واعلام اين دين بعنوان دين مجاز ورسمي در روم گرديد.
مثال بعدي در اين زمينه بهائيان مي باشند كه آنها نيز معتقد به اين اطاعت مي باشند وهمين حكم بود كه باعث حمايت دربار شاهنشاهي از آنها گرديد وامروز نيز موجب حمايت وتقويت آنها از طرف قدرتهاي خارجي شده است وگرنه احكام و آيين هاي متناقض و توخالي بهايي را هيچ آدم خردمندي به عنوان دين نمي پذيرد چون به همه چيز شبيه است بجز دين الهي.
التماس دعا
7 | فرهاد.ف | | ١٢:٠٠ - ٢٦ شهریور ١٣٨٧ |
سلام عليکم !
جناب (احسان)(شماره 3)
با عرض شما و خسته نباشيد ! خداوند متعال در کتابش ميفرمايد :(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ . المائدة / 35)
حضرت زهرا سلام الله عليه مي‌فرمايد : وأحمد اللّه الذي بعظمته ونوره يبتغي مَن في السموات والأرض إليه الوسيلة ونحن وسيلته في خلقه .
تمام آن‌چه در آسمان و زمين هستند ، براي تقرب به خداوند به دنبال وسيله هستند و ما وسيله و واسطۀ خداوند در ميان خلقش هستيم .
شرح نهج البلاغة ، ج 16 ، ص211 و السقيفة وفدك ، ص 101 و بلاغات النساء ، بغدادي ، ص14
فردي که براي معالجه فرزندش او را نزد دکتري ميبرد و از دکتر کمک ميخواهد ! ايا شرک ورزيده !!
فردي که براي تهيه نان به نانوايي ميرود و ار نانوا تقاضاي نان ميکند ! لابعد شرک ورزيده !! ...
طبق سخن شما بهتر نبود ميرفت تو زمين همواري مينشست و از خود خداوند نان تقاضا ميکرد ؟؟؟
و اينکه ميگوييد افرادي فوت کردن و نميشود از ايشان در خواست کرد سخني عجيبي است !
قران ميفرمايد : هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند، مرده مپندار، بلكه زنده‏اند...
ايا امام حسين در راه خدا بشهادت نرسيد و همچنين ديگر امامان ...
قال صلّى الله عليه وسلّم: «من حجّ وزار قبري بعد وفاتي، كان كمن زارني في حياتي » .
سنن الدار قطني 2/ 278 ح 192، شعب الإيمان 3/ 489 ح 4154، السنن الكبرى 5/ 246، المعجم الكبير 12/ 406 ح 13497، الصلات والبشر: 143، الدرّ المنثور 1/ 569، كنز العمّال 5/ 135 ح 12368 و 15/ 651 ح 42582، وفيها: «فزار» بدل «وزار»، وانظر: الغدير 5/ 98 ـ 100 ح 3 ومصادره

البقرة آيه 56 :
ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
همچنين خود امام صادق(ص) امام حسين (ع) رو وسيله براي حاجتهاي خود قرار ميدن ! ما که جاي خود داريم !!!!!!
وقد ورد عن الإمام جعفر بن محمد الصادق عليه السلام في زياره جده سيد الشهداء الحسين عليه السلام قوله:
يا أبا عبدالله أشهد أنك تشهد مقامي وتسمع كلامي وأنك حي عند ربك ترزق، فأسأل ربك وربي في قضاء حوائجي.

قال الله تبارك و تعالي : فَبَشِّرْ عِبَاد . الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئكَ الَّذِينَ هَدَئهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئكَ هُمْ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب‏ .الزمر /17 و 18 .
يا حق
8 | مرغ حق | Syria - Damascus | ١٢:٠٠ - ٠٧ بهمن ١٣٨٧ |
با سلام
واقعا جاي تاسف دارد.
اولا من تاا بحال چند بار نظر گذاشتهام كه هيچ كدام در سايت قرار نگرفته. ثانيا من بحال افرادي مثل شما تاسف مي خورم كه تا وقتي خداي قادر مطلق كه مهربان ترين مهربانان است وجود دارد دست به دامان يك مشت اعراب ملخ خور كه حتي هنوز هم كه هنوز است بويي از تمدن و انسانيت نبرده اند مي زنيد. مگر مي شود در جايي كه خداوند حكم به مجازات و عذاب بنده اي به خاطر گناهانش مي دهد آنوقت بيايد و بخاطر التماس يك عرب از بندگانش آن فرد را ببخشد؟ تازه اگر اينطور باشد آن بنده خدايي كه در جايي مثل كانادا يا آمريكا يا هرجاي ديگري زندگي مي كند و به هر دليلي حتي اسمي از اين مثلا ائمه!!! نشنيده تكليفش چيست؟ آيا تمامي مردم ممالك دنيا (البته غير از شيعيان بزرگوار) ولو اگر اندكي گناهكار باشند با سر به دوزخ مي روند ولي شيعيان كه در دروغگويي و كلاه گذاشتن سر همديگر دست ابليس را از ژشت بسته اند با حور عين محشور مي شوند؟
خواهش مي كنم دست از اين حرفها برداريد. خداوند به فطرت و باطن انسان مي نگرد و او را ژاداش يا جزا مي دهد نه اينكه دلش به حال بچه اي كه 1400 سال پيش مرده بسوزد و انگاه در همين تهران خودمان طبق آمار رسمي بهشت زهرا هر روز يك الي دو كودك بر اثر گرسنگي بميرند و او ككش هم نگزد.
9 | mj | France - Paris | ١٢:٠٠ - ١٦ فروردين ١٣٨٨ |
آقاي مرغ حق! تاسفي را که خوردي ابتدا از همه بيشتر براي خود بخور که اين افکار کفر آميز و نژاد پرستانه داري! مگر نمي داني "ان اکرمکم عند الله اتقيکم"
اما اين که گفتي: تا وقتي خداي قادر مطلق كه مهربان ترين مهربانان است وجود دارد ؛ اگر خدا را مي شناختي اين گونه به ساحت مقدس اولياء او جسارت نمي کردي ثانيا مي دانستي که خود او (تبارک و تعالي) از ما خواسته اوليائش را در پيشگاهش واسطه قرار دهيم ( ميتواني به لينک هايي که در همين سايت عزيز قرار داده شده مراجعه کني).
و اما اين که گفتي:مگر مي شود در جايي كه خداوند حكم به مجازات و عذاب بنده اي به خاطر گناهانش مي دهد؛ معلوم است از الفباي اصل "شفاعت"
کمترين بهره اي نبرده اي که اينگونه مضحکانه و احمقانه از آن نتيجه گيري کردي ضمنا در مورد آن بنده خدايي كه در جايي مثل كانادا يا آمريكا يا هرجاي ديگري زندگي مي كند و به هر دليلي حتي اسمي از اهل بيت صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين نشنيده بايد بگويم آن بنده خدا جاهل قاصر و در پيشگاه خداوند معذور است زيرا حجت بر او تمام نشده است(رجوع کن به کتاب شريف اصول کافي) شما بهتر است فکري به حال خود کني که جاهل مقصر و مستوجب عذاب الهي هستي.
و اما اين که گفتي: آيا تمامي مردم ممالك دنيا و لو اگر اندكي گناهكار باشند با سر به دوزخ مي روند ولي شيعيان... ؛ جواب دندان شکن تو فقط همين يک جمله مولايم امير المومنين ع است که فرمودند:حق را به خود حق بشناس نه به عمل افراد [ اسلام به ذات خود ندارد عيبي & هر عيب که هست از مسلماني ماست ]
و در نهايت اين که گفتي: خداوند به فطرت و باطن انسان مي نگرد و او را پاداش يا جزا مي دهد؛ پس شما معتقدي که ارسال 124 هزار پيامبر ع و انزال کتب آسماني همه لغو و بيهوده است و کافي است که انسان فقط يک فطرت و باطن خوب (البته آنگونه که شما آن را تعريف مي کني و قبول داري!) داشته باشد. در پايان متذکر شوم اين لحن زشت و گستاخانه و کفر آميز پاسخي به همان لحن مي طلبد اما چه کنم که قرآن کريم مي فرمايد "و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما" و السلام علي من اتبع الهدي
10 | مهران | | ١٢:٠٠ - ٠٤ مهر ١٣٨٨ |
سلام عليكم گروه سبا’يي مذهب پاسخ به شبهات لطفا به من بگوييد آيا شما نبوديد كه هي مي گفتيد پيامبر در قيامت خواهد ديد كه اصحابش را به دوزخ مي برند و سوال خواهد كرد كه اينها را به كجا مي بريد اينها ياران من بودند و پاسخ خواهد شنيد كه اينها بعد از تو مرتد شدند !!!! پس شما كه اين حديث را كه موافق نيت شيطاني شماست قبول داريد چرا مي گوييد پيامبر وايمه شيعه از گذشته وحال و آينده با خبرند پس اگر پيامبر از ارتداد اصحابش گاه و بي گاه به علي خبر مي داد چگونه مي شود در قيامت كه پرده ها مي افتد خبر ندارد كه اصحابش مرتد شده اند يا نه؟؟ و از نگهبانان دوزخ خبر مي گيرد پس اين قضيه به كلي غلط بوده و از منابع گودال مانند شما كه هر بار سطل مي اندازيد چيز جديدي در مي آوريد سر چشمه گرفته و غلط است . صحيح اين است كه پيامبر از صلوات ما به روحش و دعا در حقش و طلب شفاعت ما در آخرت به اذن خدا اطلاع دارد. واين باز نبايد منجر به اين شود كه ما سخنان قرآن را تعطيل كرده و به جاي فرايض دنبال قبور بيافتيم كه اي فلاني دخالت كن .. شفاعت كن بلكه بايد فقط در فكر عبادت خدا و فرامين قرآن باشيم كه اين با افكار آخوندهاي شيعه كاملا در تضاد است

پاسخ:
با سلام
جناب مهران
1- قبلا بارها به اين سوال پاسخ داده شده است ؛ ما روايات بخاري و مسلم را قبول نداريم ! حتي رواياتي كه در مورد فضيلت اهل بيت عليهم السلام ذكر كرده است ! زيرا تمامي روايات را با گزينش خاص و با تحريف و دستكاري نقل نموده است .
و استدلال ما به اين روايات تنها از باب جدل است ! يعني شما اهل سنت كه صحابه را به صورت كلي قبول داريد ، چطور اين روايت را توجيه مي‌كنيد !
ما مجبور نيستيم پاسخ هر مطلب غلطي كه در روايات شما آمده است را بدهيم !
در هر صورت شما مجبوريد پاسخ دهيد كه چگونه عده‌اي از صحابه به جهنم خواهند رفت و به جاي اين پاسخ‌هاي منحرف كننده از اصل بحث ، به دنبال پاسخ درستي براي اين سوال باشيد
2- اگر سخن شما در مورد شفاعت و توسل صحيح باشد ، چرا ابوبكر و اميرمومنان عليه السلام و بلال بن حارثه و انس بن مالك و ساير كساني كه در كتب اهل سنت ، توسل انها به رسول خدا (ص) آمده است ، به سخن شما عمل نكردند ؟ (مي‌توانيد به بخش مقالات ، مقاله شفاعت و توسل مراجعه كنيد)
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
11 | علي علوي | | ١٢:٠٠ - ٠٤ مهر ١٣٨٨ |
در متن قران داريم ابليس پس از طرد از بهشت از خدا مهلت گرفت تا انسانها را فريب بدهد ابليس که از مقام قرب طرد شده چگونه ميتواند همزمان در ذهن 7 ميليارد انسان نفوذ داشته باشد در صورتي که وهابيان معتقدند پيامبر صداي هييچ کس را نمي شنود.
12 | رضا | | ١٢:٠٠ - ٠٥ مهر ١٣٨٨ |
مهران و مرغ حق... عمري هاي نادان .تعجب ميكنم از مسئولين سايت كه توهينها به ائمه رو در معرض ديد ميذارن
13 | مجيد م علي | | ١٢:٠٠ - ٠٥ مهر ١٣٨٨ |
با سلام درغگوئي و خباثت از علامات بارز و مشخص دو فرقه منافقين و وهابيت هست . اي كسي كه ادعادي سني بودن ميكني بدان و خوب بدان اين احاديث در كتابهاي صحيح مسلم و بخاري امده , نتنها اهل سنت بلكه تكفيريهاي عبد الشيطان نجد نيز اين كتابها را " از روي نفاقشان و همفكريشان با بني اسرائيل قبول دارند . البته بر تو كه انترنت با سرعت 10 بايت در ثانيه داري و ديوانگان حرجي نيست . قابل توجه مسلمانان مومنين : وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا . الإسراء / 79 . و پاسى از شب را زنده بدار ، تا براى تو [ به منزله ] نافله اى باشد ، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند . تمامي بر اين مطلب اتفاق دارند كه مراد از «مقام محمود» همان مقام شفاعت است كه خداوند آن را به پيامبرش وعده داده است . أجمعت الأمة على أن لمحمد صلى الله عليه وسلم شفاعة في الآخرة وحمل على ذلك قوله تعالى ( عسى أن يبعثك ربك مقاما محمودا ) وقوله تعالى ( ولسوف يعطيك ربك فترضى ) . تمامي امت اسلامي بر اين مطلب اجماع دارند كه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در قيامت حق شفاعت دارد و اين دو آيه « اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند » و « و بزودى پروردگارت تو را عطاي خواهد داد ، تا خرسند گردى » را به همين معنا حمل كرده‌اند . تفسير الرازي ، ج 3 ، ص 55 . يا علي
14 | محب الزهرا | Iran - Yazd | ٢٤:٤٦ - ٢٠ مرداد ١٣٨٩ |
اين که مرغ حق نيست اين مرغ شيطان است ببخشيد اين خود شيطان است اعوذ با الله من الشيطان الرجيم اللعين
15 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | | ١١:١٧ - ٢١ مرداد ١٣٨٩ |
سلام عليکم
دوستان عزيز شيعه
جناب رضا و جناب محب الزهرا س
و دوستان محترم پاسخ به شبهات
حلول ماه مبارک رمضان بهار قرآن و ضيافت الهي را تبريک عرض ميکنم

اين نظر مهران مربوط به سال گذشته مي باشد و دليل اينکه تراوشان ذهني و فوران تعفن عقيده گنديده ي وهابيت گاهي از ايشان سر ميزند اين است که موقع خواب به نصيحت جناب مولوي خير شاهي مبني بر نوشتن نام عمر بر روي سينه ننوشته و اين امر باعث شده که شيطان به سراغش حمله ور شود و کار مهران را يکسره نمايد!!!
راستي وقتي مولوي محمد عمر سربازي مشغول نوشتن اين مطلب در کتاب خود بود به احتمال قوي نام عمر را بر روي سينه خود ننوشته بود تا هدايت شود و اين اراجيف را در کتابش مرقوم نفرمايد!

مسئله بسيار مهم

همانطور که شاهد هستيم مدت زيادي است از حضور مهران در اين سايت محروميم و امکان تفريحات سالم از ما گرفته شده است. جناب مهران و ديگر دوستانشان بعد از دستگيري ريگي دچار افسردگي مزمن شدند و اکنون در اماکن تمريني مشغول روحيه بخشي فيزيکي به همکيشانشان هستند و براي موفقيت در اينکار از نوشتن نام عمر بر سينه خودداري ميکنند تا بتوانند در کار خود موفق تر باشند.

مهران به همراه بر خي از علماي وهابي خود در حال مسافرت به ناکجا آباد هستند و بر حسب فتواي ابوحنيفه مبني بر ضرورت و نياز در سفر مشغول عمل شنيع قوم لوط (( ؟؟؟؟؟؟ )) مي باشند.
لازم بذکر است بنده خودم تعمدآ داخل پرانتز علامت سئوال گذاشتم که زحمت گروه محترم پاسخ به شبهات را کم کرده باشم .
يا علي مدد
16 | ree | Iran - Zahedan | ١٣:٢٤ - ٢١ مرداد ١٣٩٠ |
ملا باقر مجلسي در كتاب جلا العيون .ص104.فصل 5.باب تزويج اميرالمومنين و فاطمه اورده است كه :بيشنهاد ازدواج حضرت علي با فاطمه را سه خليفه به همراه سعد بن معاض دادند ورسول اكرم (ص)حضرت ابوبكر را مامور خريد جهيزيه كرد

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

رسول خدا ، يكي از صحابه را كه مرتد شد ، مامور تاليف نامه‌هاي خود كرده بودند ، ايا بر فرض صحت روايت (كه سند آن معتبر نيز نيست) ، باز دلالت بر فضيلت نمي كند .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها