2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
آيا يك خانم شيعي مي تواند با يك فرد سني ازدواج كند ؟
کد مطلب: ٥٢٢٨ تاریخ انتشار: ٢٩ آبان ١٣٨٦ تعداد بازدید: 242660
پرسش و پاسخ » شيعه
آيا يك خانم شيعي مي تواند با يك فرد سني ازدواج كند ؟

سؤال كننده : سوده اميني

توضيح سؤال :

با سلام

يكي از مسائلي كه اخيرا توسط گروهي از برادران اهل سنت بر روي سايتي فرانسوي زبان مطرح شده بود اين بود كه مخصوصا شيعيان ايراني ازدواج با سنيها را ممنوع اعلام كرده اند . آيا فقهاي شيعه اين امر را مجاز دانسته اند ؟ لطفا نظر تني چند از اين بزرگان را اعلام بفرمائيد ؟

با تشكر .

پاسخ :

اما در بين اهل تسنن فتواي به حرمت ازدواج اهل برخي فرق با فرق ديگر مطرح شده است :

حرمة الزواج الحنفي من الشافعية

قال الشيخ أبو حفص في فوائده :

لا ينبغي للحنفي أن يزوّج بنته من رجل شافعيّ المذهب . وهكذا قال بعض مشايخنا ولكن يتزوج بنتهم . زاد في البزازية تنزيلا لهم منزلة أهل الكتاب .

البحر الرائق لابن نجيم المصري ، ج2 ، ص80 .

سزاوار نيست كه حنفي دخترش را به مردي از شافعي دهد-اينچنين گفته اند بعضي از اساتيد ما - ولي دختر از شافعي ها مي توان گرفت. در بزازيه گفته است جون ايشان مانند اهل كتابند!!!

اما در بين شيعه چنين مطلبي به عنوان حكم اولي موجود نيست و بلكه فتواي به جواز داده شده است :

ولعله أشار بذلك إلي ما في النكاح من عدم جواز تزويج المخالف المؤمنة مخافة علي دينها فلا يكون كفوا لها ولكنه كما تري ، لا يصلح بمجرد ذلك للخروج عن مقتضي العمومات جنسا ونوعا

جواهر الكلام - الشيخ الجواهري - ج 22 - ص 338

شايد كه اين مطلب اشاره دارد به عدم جواز ازدواج زن شيعه با مرد سني بخاطر ترس بر دينش پس سني كفو شيعه نيست . اما اين مطلب اشكال دارد ونمي توان به مجرد آن از عمومات ( روايات وادله مجوز ازدواج با اهل تسنن) خارج شد.

إلا إذا قلنا بحرمة تزويج المؤمنة من المخالف ، لأخبار دلت علي ذلك ... لكن الأقوي عدم التحريم .

كتاب المكاسب - الشيخ الأنصاري - ج 3 - ص 592

مگر اينكه بگوييم جايز نيست زن شيعه با مرد سني ازدواج كند چون رواياتي داريم ... اما اقوي ( فتوي) عدم تحريم است .

سؤال 1681 : المشهور أنه يكره تزويج الإمامية من المخالف ، ولهذا فالعلماء في الخليج ( حفظهم الله ) يمتنعون من اجراء العقد بينهما فلعل ذلك يكون رادعا للفتاة أو أهلها عن المضي في هذا الأمر ، والذي يحصل في بعض الأحيان أنهما يصران علي التزويج من بعضهما البعض أو أن الولي يشترط أن يكون العقد عند أحد علماء الإمامية ، ومع ذلك العالم يرفض والولي يصر علي ذلك ، وقد تحصل المعصية مع مواصلة الرفض فما هو برأيكم الحل المناسب ؟

التبريزي : ما ذكره المشهور من علمائنا حكم لتزويج المؤمنة نفسها من المخالف بعنوانه الأولي ، وأما بالنظر إلي بعض العناوين خصوصا ملاحظة أمر أولادها مستقبلا ، فاللازم أن لا تقدم علي أمر يخرج معه أولادها عن ولاية أهل البيت ( سلام الله عليهم ) إلي ولاية غيرهم فضلا عما إذا كان خوف من لحوقها بنفسها بولاية غيرهم قبل أولادها ، والله العالم .

بيان جواب سوال: مشهور (كراهت ازدواج زن شيعي با مرد سني ) حكم اوّلي است ( يعني ازدواج في نفسه حرام نيست ومكروه است) اما بانظر به بعضي از مطالب مخصوصا وضعيت آينده دختر ( حفظ جان ودين وي در آينده) لازم اين است كه عملي انجام ندهد كه موجب خروج اولادش از ولايت اهل بيت گردد. چه برسد كه خودش از شيعه بودن دست بردارد .

اين مطلب علت فتواي تمامي علمايي است ( كه بخاطر وضع موجود جامعه وفشار هايي كه بر دختران شيعه از طرف شوهران اهل تسنن ويا خانواده آنان وارد شده است كه حتي در بسياري موارد صدمات جسمي شديد ودر بعضي موارد صدمات جاني بر ايشان وارد آورده است ) ازدواج با برادران اهل تسنن را براي دختران شيعه جايز نمي دانند .

اكنون به بعضي از فتاوا اشاره مي نماييم:

1- آية الله العظمي خامنه اي:

سايت ايشان در بخش پرسشهاي متداول قسمت ازدواج و طلاق :

ازدواج با مرد سني

س: ازدواج زن شيعه با مرد سني چه حكمي دارد؟

ج) اگر خوف انحراف از مذهب نباشد، مانعي ندارد.

2- آية الله العظمي مكارم شيرازي :

http://www.makaremshirazi.org/persian/modules.php?name=es&p=2&id=104

سوال: آيا من كه دختري شيعه هستم ميتوانم با پسري سني كه معتقد به خدا و پيامبران مي باشد و حضرت علي را "فردي" بزرگ مي داند و براي همه امامان احترام قائل است، اما به مسئله امامت آنطور كه ما اعتقاد داريم، معتقد نيست جايز است؟ بايد متذكر شوم كه احترام به تمامي امامان مي گذارد به عنوان افراد خاص.

جواب: احتياط اينست كه با آنها ازدواج نكنيد چرا كه تكليف فرزندان شما فردا از نظر مذهب مبهم خواهد بود.

3- آيةالله العظمي فاضل لنكراني رحمه الله:

جامع المسائل ج1 ص416 مسائل متفرقه ازدواج:

http://lankarani.ir/far/bok/view.php?ntx=037020#415

سؤال 1568 :آيا جايز است دختر شيعه به شوهر سنّي داده شود؟

جواب: بهتر است از اين كار اجتناب شود.

4- آية الله العظمي نوري همداني:

استفتائات ج1 احكام نكاح وطلاق

http://www.noorihamedani.com/noori/home.asp?Languageurl=1&Pageurlnumber=403&zone=0&location=none&idnumber=107#20

س 668: آيا ازدواج زن يا مرد شيعه با زن يا مرد سني جايز است، يا خير؟

ج: اگر مطمئن است كه هويت مذهبي خود را حفظ مي كند جائز است.

5- آية الله العظمي سيستاني:

بخش سوالها وجوابهاي سايت ازدواج دائم:

http://www.sistani.org/local.php?modules=nav&nid=5&cid=757

سؤال: 1ـ آيا ازدواج يك دختر شيعه با مرد سني جايز است؟

2ـ در صورت جواز آيا نسل او سيّد باقي مي ماند يا از سيد بودن خارج مي شود؟

3ـ اگر مرد سني شيعه شود و والدين او سني باقي بمانند در آنصورت چطور ؟

پاسخ: 1ـ چنانچه بترسد كه بر اثر ازدواج با او به گمراهي بيفتد جايز نيست.

2ـ به هر حال چون شوهر سيد نيست نسل او نيز سيد (يعني از بني هاشم) نيستند.

3ـ در اين صورت مانعي ندارد

6- آية الله العظمي تبريزي رحمه الله: http://www.tabrizi.org/

جهت مشاهده متن استفتاء به سايت al-shia (لينك فوق) مراجعه و پس از انتخاب لينك fehrest.htm آيتم «نكاح» را كليك نماييد

سئوال 1474 ـ آيا ازدواج با كسي كه بر يكي از فرق اسلامي است ,صحيح است ؟

جواب بسمه تعالي چنانچه آن غير شيعه محكوم به كفر نباشد , ازدواج دختر شيعه با او صحيح است , لكن اگر خوف ضلالت و گمراهي باشد بايداجتناب شود , واللّه العالم .

7- آية الله العظمي گرامي:

http://www.gerami.org/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=9

سؤال : 85 ـ آيا جايز است دختر شيعه به شوهر سني داده شود ؟

جواب : چون معمولاً خوف زوال عقيده است جايز نيست تكليفاً ،گرچه باطل نيست وضعاً .

8- آية الله العظمي مظاهري :

رساله توضيح المسائل احكام ازدواج ، كساني كه ازدواج با آنها حرام است:

http://almazaheri.ir/Farsi/Index.aspx?TabID=0604&SectionNum=389&ChapterNum=133&ChapterName=ازدواج&BookNum=43&BookName=رساله%20توضيح%20المسائل-%20احكام&CompileNum=21&CompileName=در%20زمينه%20فقه

مسأله - مرد شيعه مي تواند با زن سنّي ازدواج كند و همچنين زن شيعه مي تواند به عقد سنّي درآيد ولي سزاوار نيست كه اين كار عملي شود.

9- آية الله العظمي محقق كابلي:

http://www.mohaqeq.org

س : 1256 - آيا ازدواج شيعه با سني غير متعصب جايز است؟

ج : بله، البته كراهت دارد اما اگر خوف انحرات داشته باشد جايز نيست.

10- آية الله العظمي سيد محمد صادق روحاني:

http://www.rohani.ir/estefta/ans.php?stfid=1775&subid=&merg=1

سؤال: آيا زن شيعه اثناعشري مي تواند با مرد مسلمان سني ازدواج كندياخير؟

جواب: ج: هو العالم؛ بلي مانعي ندارد.

11- آية الله العظمي سيد محمد حسيني شاهرودي:

استفتائات : احكام نكاح ، كساني كه ازدواج با آنها حرام است ، ناصبي و وهابي و سني:

http://www.shahroudi.com/Portal.aspx?pid=71243&Cultcure=Persian&CaseID=33986&CategoryID=6572

سؤال 808 : آيا ازدواج زنهاي شيعه با سني و وهابيها جايز است ؟ اگر در منطقه اي همسر شيعه براي آنها يافت نشود آيا از آن محل مهاجرت كنند يا با مرد سني ازدواج كنند ؟ بر فرض ازدواج آيا اگر بطريقه مخالفين عقد خوانده شود صحيح است يا لازم است بطريقه شيعه عقد خوانده شود ؟

جواب : اما نسبت به وهابي ها و مطلق ناصبي ها كه دشمن اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) مي باشند ازدواج با آنها حرام است و نجس مي باشند ، بلكه از كافر و سگ نجس ترند ، لكن اگر وهابي اتفاقاً دشمن اهل بيت (عليهم السلام) نباشد حكم ساير سني ها را دارد و اما ساير سني ها كه ناصبي نيستند ، پس ازدواج با آنها كراهت شديد دارد و علي الاظهر حرام نيست و زن بايد مطمئن باشد كه شوهر در ديانت او تأثير نخواهد كرد و اگر از آن محل بيرون شود و با شيعه ازدواج نمايد بسيار خوب است و علي اي حال بايد به طريق شيعه عقد نمايد .



Share
201 | tena | Iran - Birjand | ٠٩:٤٨ - ١٩ شهریور ١٣٨٩ |
با عرض سلام آيا در مذهب سني، سيد هم وجود دارد؟ يعني آيا كساني هستند كه نام شناسنامه‌اي آنها با پيشوند سيد شروع شود؟ اگر چنين است چگونه خود را سيد مي‌دانند؟

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

1- سيادت تنها انتساب به پيامبر نيست، بلكه هركس نسب او به جد رسول خدا (ص) يعني هاشم برسد ، سيد به حساب مي‌آيد ! بنا بر اين بني العباس نيز سيد هستند !

2- در بين ذريه ائمه نيز گروهي مانند ذريه بعضي از انبياي الهي مانند نوح بوده‌اند كه فرزند او به راه خطا رفته و از طريق پدر تبيعت نكرده است !

3- گروهي از ذريه ائمه به خاطر تقيه ، مجبور به كتمان تشيع خود شدند و به همين سبب ذريه آنان نيز از تشيع بيرون رفتند !

4- گروهي از صوفيه (چه شيعه و چه سني) اعتقاد دارند كه اگر كسي در خواب ببيند كه سيد است ، يعني سيد است و به اين ترتيب نيز آنان گروهي از سادات (البته بدون شجره نامه) البته به صورت جعلي را تشكيل مي‌دهند !

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

202 | اسلام محمدي | Iran - Javānrūd | ١٢:١٢ - ٢٣ شهریور ١٣٨٩ |
شما شيعه‌ها که دم از علي و حسين و فاطمه مي‌زنيد، به جاي پرداختن به مسائل پيش پا افتاده، سعي کنيد فکري واسه آيه 238 سوره بقره کنيد که آبروي دين محمد حفظ بشه. فکري هم واسه وضوي خنده دارتون کنين و هم‌چنين يه کم هم به کتاب‌هاي آيت ا... برقعي‌تون مراجعه کنين و لطف هم کنين به ما بگين آقاي محمد حسين طباطبايي که تا ديروز پريروز بالا منبرهاتون بود، حالا کجاست؟ لطفا هم اگه سواد نداري به بزرگ‌ترت بگو با من حرف بزنه. چون که شما همش دارين ... مي‌گين.
203 | مهرداد- اسلام ابوسفياني بخواند. | Iran - Tehran | ٠٥:٥٠ - ٢٤ شهریور ١٣٨٩ |
السلام عليکم

كامنت 201
حضرتعالي اول برو بديهيات عقل را بفهم بعد بيا اينجا- که اي مگس عرصه ي سيمرغ نه جولانگه توست.

حکم دين خدا هيچ وقت پيش پا افتاده نيست الا براي كساني كه اساسا دين ندارند يا مثل حضرتعالي دين من در آوردي دارند که هزار برابر از دين نداشتن بد تر است.
چون وقتي دين نداري ديگر تکليفت مشخص است اما وقتي مثل شماها براي خودتان دين درست کرده ايد هر عملي را به اسم حکم خدا جعل کرده و شيطان و هوستان را پرستش مي نماييد!

در مورد وضو هم که معلومه چه کسي بايد بخندد:
http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=119
(وضو از منظر فريقين)

در مورد آقاي برقعي و امثالشان:
تو همه را مثل خودت نادان فرض نکن بنده همه ي کتابهاي امثال ايشانرا خوانده ام حتي کتابهايي که امثال برقعي ننوشته است و بعدا به اسمشان چاپ کرده ايد را نيز خوانده ام....
اي بدبخت بيچاره ها! فکر مي کنيد عصر عمر و ابوبکر است که صرفا چند اسم بسازيد با اسمشان ملت را منحرف کنيد؟! آيا الآن اين منطق جواب مي دهد؟! گيريم همه ي عالم مسيحي بشوند ابله ملعون تو مي روي مسيحي مي شوي؟! چقدر ابله هستيد....

در مورد همين جناب آقاي برقعي بارها در همين سايت مطلب گفته اند که تو فکر مي کني هيچ کس خبر ندارد و تو مطلب جديدي آورده اي (هههههه)لااقل سرچ مي کردي آبرويت نرود..:بخشي از آنها را بخوان تا بفهمي که چيز جديدي کشف نکرده اي اي با سواد اي عاقل:
"در مورد جناب آقاي برقعي قبلا در بخش نظرات مطالب بسياري ارائه شده است مختصرا مي توان اشاره كرد كه ايشان سني نشده و شيعه بود ! البته شيعه‌اي كه كمي از اعتقادات اهل سنت را داشت ، اما در انتها به خاطر مخالفت با وهابيت همين علماي وهابي حكم تكفير او را دادند !
آري بهتر است بدانيد كه به گفته علماي اهل سنت ، آقاي برقعي در آخر عمر به خاطر همين بازگشت ، مورد تكفير اهل سنت قرار گرفت .
(كتاب لله ثم للتاريخ ج2 بخش مربوط به شيعياني كه سني شده اند)
جداي از اينكه وصيت كرد در امامزاده روستاي خويش دفن شود ! و همين هم شد و اكنون قبر او در امامزاده روستا است ! آيا چنين كسي را سني شده مي‌ناميد ؟
البته جهت توضيحات بيشتر مي توانيد مطالبي جامعترين از زبان جناب آقاي حسيني ورجاني (از شاگردان و ملازمان ايشان به مدت 18 سال)در سايت زير و بلاگ خود آقاي ورجاني پيدا كنيد:

http://www.h-varjani.blogfa.com
http://h-varjani.blogfa.com/post-70.aspx
http://saeman.blogfa.com/
(مخصوصا به مطلبي كه راجع به دستخط توبه نامه خود ايشان نسبت به عقايد نزديك به اهل سنت خود نيز مراجعه نماييد)

لازم به ذكر است كه اينگونه افراد را وهابيت و بعضا اهل سنت در مقابل شخصيتهاي بارز و مشخصي همچون دكتر عصام العماد و يا دكتر تيجاني مي خواهند علم بكنند كه تفاوت بين آنها، تفاوت از زمين است تا آسمان (كافي است مختصري در شرح حال گذشته و فعل هر دو اين افراد تأمل نماييد)
و البته از اين گونه شخصيتهاي ساختگي براي وهابيت بسيار بوده من جمله جناب رادمهر كه با اين همه بزرگ نمايي و ... نهايتا خالي از واقعيت و كذب مطلق از آب درآمد.
(جهت توضيح بيشتر مراجع به نظرات لينك http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=software&id=35 شود)"

که اگر سرچ کني خواهي يافت...

مردک ابله تو فکر کرده اي ملت نادانند مثل خودت؟!

بيا اين هم چند نفر از ميليون ها مستبصر:

۱-علامه شيخ محمّد مرعي, امين انطاکي:

فارغ التحصيل جامع الازهر که در حلب مقام قاضى القضاة را بـه عـهـده داشته است .او داراى موقعيت علمى واجتماعى بوده , که خداوند متعال او را به پيروى ازمـکـتـب اهـل بيت (ع ) هدايت نمود . کتابى دارد به نام لماذا اخترت مذهب الشيعه که چاپ ومنتشر شده است به همراه او هزاران نفراز اهالى حلب نيز شيعه شدند.او در عوامل و اسبابي که منجر به تمسک به مذهب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ شد مي گويد: اولاً: مشاهده کردم که علم به مذهب شيعه مجزي است و ذمة مکلف را به طور قطع بري مي کند. بسياري از علماي اهل سنت ـ از گذشته و حال ـ نيز به صحت آن فتوا داده اند ... ثانياً: با دلايل قوي, برهان هاي قطع آور و حجت هاي واضع , که مثل خورشيد درخشان در وسط روز است, ثابت شد حقانيت مذهب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و اين که آن مذهب همان مذهبي است که شيعه آن را از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ اخذ کرده واهل بيت نيز از رسول خدا و او از جبرائيل و او از خداوند جليل اخذ کرده است ... ثالثاً: وحي در خانة آنان نازل شد و اهل خانه از ديگران بهتر مي دانند که در خانه چيست. لذا بر عاقل مدبّر است که دليل هايي که از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ رسيده رها نکرده, و نظر بيگانگان را دنبال نکنند. رابعاً: آيات فراواني در قرآن کريم وارد شده که دعوت به ولايت و مرجعيت ديني آنان نموده است. خامساً: روايات فراواني از پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده که ما را به تعبد به مذهب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ دعوت مي کند, که بسياري از آنها را در کتاب الشيعه و حججهم في التشيع آورده ام.

2. علامه شيخ احمد امين انطاکي:

او برادر شيخ محمد امين است که بعد از مطالعة کتاب المراجعات سيد شرف الدين عاملي و تدبر و تفکّر در مطالب آن, از مذهب خود عدول کرده, مذهب تشيع را انتخاب نموده است. او نيز در مقدمة کتابش في طريقي إلي التشيع مي گويد: « سبب تشيع من گفتاري است از پيامبر اکرم که تمام مذاهب اسلامي بر آن اتفاق نظر دارند. پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: «مثل اهل بيت من همانند کشتي نوح است, هر کسي بر آن سوار شد نجات يافت هر کسي از آن سرپيچي کرد غرق شد». ملاحظه کردم که اگر از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ پيروي کرده و احکام دينم را از آنان اخذ کنم بدون شک نجات يافته ام. اگر آنان را رها کرده و احکام دين خود را از غير آنان اخذ نمايم, از گمراهان خواهم بود ... ». و نيز مي فرمايد: « با تمسک به مذهب جعفري ضمير و درونم آرامش يافت. مذهبي که در حقيقت مذهب آل بيت نبوت ـ عليهم السّلام ـ است, که درود و سلام خدا تا روز قيامت بر آنان باد. به عقيده ام از عذاب خداوند متعال با پذيرفتن ولايت آل رسول نجات يافته ام زيرا نجات جز با ولايت آنان نيست .

3. دکتر محمد تيجاني سماوي:

او در تونس متولد شد. و بعد از گذر از ايام طفوليت به کشورهاي غربي مسافرت نمود تا بتواند از شخصيتهاي مختلف علمي بهره مند شود. در مصر علماي الازهر از او دخواست کردند که در آنجا بماند و طلاب الأزهر را از علم فراوان خود بهره مند سازد ولي قبول نکرد و در عوض سفري که به عراق داشت با مباحثات فراوان با علماي شيعة امامية مذهب تشيع را انتخاب نمود و الآن در دنيا از مروجين تشيع شناخته مي شود و کتابهايي را نيز در دفاع از اين مذهب تأليف نموده است. او در بخشي از کتابش مي گويد:« شيعه ثابت قدم بوده و صبر کرده و به حقّ تمسک کرده است ... و من از هر عالمي تقاضا دارم که با علماي شيعه مجالست کرده و با آنان بحث نمايد: که به طور قطع از نزد آنان بيرون نمي آيد جز آن که به مذهب آنان که همان تشيع است بصيرت خواهد يافت ... آري من جايگزيني براي مذهب سابق خود يافتم و سپاس خداوند را که مرا بر اين امر هدايت نمود و اگر هدايت و عنايت او نبود, هرگز بر اين امر هدايت نمي يافتم. ستايش و سپاس خدايي را سزاست که مرا بر فرقة ناجيه راهنمايي کرد؛ فرقه اي که مدتها با زحمت فراوان در پي آن بودم. هيچ شک ندارم هر کس به ولاي علي و اهل بيتش تمسک کند به ريسمان محکمي چنگ زده که گسستني نيست. روايات پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در اين مورد بسيار است, رواياتي که مورد اجماع مسلمين است. عقل نيز به تنهايي بهترين راهنما براي طالب حق است ... آري, جايگزين را يافتم, و در اعتقاد به امير المؤمنين و سيد الوصيين امام علي بن ابي طالب ـ عليه السّلام ـ, به رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ اقتدا کردم و نيز در اعتقاد به دو سيّد جوانان اهل بهشت و دو دسته گل از اين امّت امام ابو محمّد حسن زکّي و امام ابو عبدالله حسين , و پاره تن مصطفي خلاصة نبوت, مادر امامان و معدت رسالت و کسي که خداوند عزيز به غضب او غضبناک مي شود, بهترين زنان, فاطمة زهراء. به جاي امام مالک, با استاد تمام امامان امام جعفر صادق ـ عليه السّلام ـ و نه نفر از امام معصوم از ذرية حسين و امامان معصوم را برگزيدم .. ». او بعد از ذکر حديث « باب مدينه العلم » مي گويد: « چرا در امور دين و دنياي خود از علي ـ عليه السّلام ـ تقليد نمي کنيد, اگر معتقديد که او باب مدينة علم پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ است؟ چرا باب علم پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را عمداً ترک کرده و به تقليد از ابو حنيفه و مالک شافعي و احمد بن حنبل ابن تيميه پرداخته ايد, کساني که هرگز در علم, عمل, فضل و شرف به او نمي رسند؟ آن گاه خطاب به اهل سنت نموده مي گويد:« اي اهل و عشيرة من! شما را به بحث و کوشش از حقّ و رها کردن تعصّب دعوت مي کنم، ما قربانيان بني اميه و بني عباسيم، ما قربانيان تاريخ سياهيم. قرباني ها ي جمود و تحجر فکري هستيم که گذشتگان براي ما به ارث گذاشته اند. او کتاب هايي در دفاع از تشيع نوشته که برخي از آنها عبارت از: ثم اهتديت, لأکون مع الصادقين, فاسألوا أهل الذکر, الشيعه هم أهل السنة, اتقوا الله و يا قومنا أجيبوا داعي الله, که زير چاپ است.

۴- شـيخ سليم بشرى :

از علماى اهل سنت وجماعت بوده ودوبار رياست جامع شريف الازهر را بـه عـهـده گـرفـتـه اسـت , ميان اووعبدالحسين شرف الدين که از علماى شيعه است مناظراتى مـتـعـدددر گـرفت که در کتابى به نام المراجعات جمع آورى شده واين مناظرات فقهى سبب تشيع شيخ سليم بشرى گشت . او در اولين مناظره اعلام کرد که متعصب نبوده ومى گويد: من تنها جوينده يک گمشده وخواهان يک حقيقت مى باشم , پس اگر حق آشکار شد,مسلما پيروى از حق سزاواتر است , واگر نشد من مانند گوينده اين بيتم : نحن بما عندنا وانت بما عندک راض والراى مختلف (هر يک از ما وشما به آنچه دارد راضى است , هر چند که آراءمختلف باشد). ايـن مناظرات بيانگر دانش , بزرگوارى , اخلاق وحقيقت جويى دوطرف بوده ودر پايان مناظرات شيخ سليم بشرى اعلام مى دارد: پـوشـيـده هـا نـمـايان , حقيقت از مخفى گاه خود ظاهر وروشنايى صبح براى هر بينائى پديدار گـشـت , خدا را شکر مى کنم که ما را به دين خود هدايت وتوفيق عمل در راه خود را به ما عنايت نمودوصلوات وسلام خدا بر پيامبر وآل او باد.

5. استاد معتصم سيد احمد سوداني:

او نيز از جمله کساني است که با مطالعات فراوان پي به حقانيت تشيع برده, مذهب اهل سنت را رها کرده تشيع را انتخاب مي کند. او از جمله کساني است که بدون خوف و ترس از کسي , به طور علني اعتراف به تشيع نموده و مردم را نيز درمصر به آن مذهب دعوت مي نمايد. در بخشي از کتاب خود الخدعة, رحلتي من السنة الي الشيعة مي نويسد:« در مدتي که سني بودم, مردم را به عقل گرايي دعوت کرده و شعار عقل را سر دادم, ولي در ميان قوم خود جايگاهي نيافتم و از هرطرفي تهمت ها و شايعات عليه خود شنيدم ... و من به خوبي مي دانستم که کوتاه آمدن از عقل يعني ذوب شدن در پيشينيان و در نتيجه انسان بدون هيچ شخصيتي خواهد بود که واقع را بر او روشن کند... من هرگز چيزي را بدون تحقيبق و دقت نظر نمي گويم... عقل گرايي من عامل اساسي و تمايلم به سوي تشيع و خط اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و اختيار مذهب آنان بود...»

6. استاد عبد المنعم حسن سوداني:

او با مطالعات فراوان در تاريخ و حديث, به حقانيت مذهب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ پي برده و با رها کردن مذهب خود, تشيع را انتخاب مي کند. او در توصيف و وجه نام گذاري کتابش, بنور فاطمه اهتديت مي گويد:« هر انساني در اندرون خود نوري را احساس مي کند که راهنماي به حق است, ولي هواهاي نفساني و پيروي ازگمان بر آن نور پرده مي اندازد, لذا انسان نيازمند تذکر و بيداري است و فاطمه ـ عليها السّلام ـ اصل آن نور است. من آن نور را دائماً در وجود خود احساس مي کنم...» او نيز دربارة نظرية عدالت صحابه مي گويد: « عدالت صحابه نظريه اي است که اهل سنت در مقابل عصمت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ جعل نمودند, و چقدر بين اين دو فرق است. عصمت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ حقيقتي است قرآني و پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز بر آن تأکيد دارد و در واقع نيز تحقق پيدا کرده است. اما نظرية عدالت صحابه, مخالف قرآن کريم است. همان گونه که پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز تصريح به خلاف آن نموده است, بلکه خود صحابه به بدعت هايي که در زمان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز تصريح بر خلاف آن نموده است, بلکه خود صحابه به بدعت هايي که در زمان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و نيز بعد از آن ايجاد کردند, اقرار نمودند.» و نيز مي فرمايد: « من در وجود خود چيزي مي يابم و احساس مي کنم, که نمي توانم توصيفش کنم. ولي نهايت تعبيري که مي توانم از آن داشته باشم اين که: هر روز احساس مي کنم که به جهت تمسک به ولاي اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ در خود قرب بيشتري به خداوند متعال پيدا کرده ام, و هر چه در کلمات آنان بيشتر تدبر مي کنم معرفت و يقينم به دين بيشتر مي شود. معتقدم اگر تشيع نبود, از اسلام خبري نبود. و هر گاه در صدد تطبيق و پياده کردن تعليمات اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ در خود بر مي آيم, لذت ايمان و لطافت يقين را در خود احساس مي کنم.و هنگامي که دعاهاي مبارکي را که از طريق اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ رسيده و در هيچ مذهبي يافت نمي شود, قرائت مي کنم, شيريني مناجات پروردگار را مي چشم...»

۷. وکيل مشهور مصري, دمرداش عقالي:

او از شخصيت هاي مشهور و بارز مصري است که در شغل وکالت مدت هاست فعاليت مي کند. هنگام تحقيق در يک مسئله فقهي و مقايسة آرا در آن مسئله , فقه و استنباط هاي شيعة اماميه را از ديگر مذاهب فقهي قوي تر مي يابد و همين مسئله نور تشيع را در دلش روشن مي گرداند, تا اين که حادثه اي عجيب سر نوشت او را به کلي عوض کرده و او را مفتخر به ورود در مذهب تشيع مي نمايد و آن , اين بود که: وقتي گروهي از حجّاج ايراني همراه با حدود بيش از بيست کارتن کتاب اعتقادي وارد عربستان مي شوند. تمام کتاب ها از طرف حکومت مصادره مي شود. سفير ايران در زمان شاه, موضوع را با ملک فيصل در ميان مي گذارد . او نيز به وزارت کشور عربستان مي نويسد تا به موضع رسيدگي کنند. وزير کشور دستور مي دهد که تمام کتا بها را بررسي کرده, اگر مشکلي ندارد آن را به صاحبش برگردانند. در آن زمان « دمرداش عقالي » در حجاز به سر مي برد, از او خواستند که اين کتاب ها را بررسي کند و در نهايت رأي و نظر قانوني خود را بدهد.او با مطالعه اين کتاب ها به حقانيّت تشيع پي مي برد و از همان موقع قدم در راه اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ مي گذارد...»

۸-علامه دکتر محمد حسن شحّاته:

او نيز که استاد سابق دانشگاه الازهر است پس از مطالعات فراوان در رابطة با شيعة امامية پي به حقانيت اين فرقه برده و در سفري که به ايران داشت در سخنراني خود براي مردم اهواز مي گويد: « عشق به امام حسين ـ عليه السّلام ـ سبب شد که از تمامي موقعيت هايي که داشتم دست بردارم.» و در قسمتي ديگر ازسخنانش مي گويد: « اگر از من سؤال کنند: امام حسين ـ عليه السّلام ـ را در شرق يا غرب مي توان يافت؟ من جواب مي دهم که امام را مي توان در درون قلب من ديد و خداوند توفيق تشرف به ساحت امام حسين ـ عليه السّلام ـ را به من داده است.» وي در ادامه مي گويد: « 50 سال است که شيفتة امام علي ـ عليه السّلام ـ شده ام و سالهاست که هاله اي از طواف پيرامون ولايت امام علي ـ عليه السّلام ـ در خود مي بينم.»

9. عالم فلسطيني شيخ محمد عبد العال:

او کسي است که بعد از مدت ها تحقيق در مذهب تشيع, پي به حقانيّت آن برده, و به اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ اقتدا نموده است. در مصاحبه اي مي گويد: « ... از مهم ترين کتاب هايي که قرائت کردم کتاب المراجعات بود, که چيزي بر ايمان من نيفزود و تنها بر معلوماتم اضافه شد. تنها حادثه اي که مطلب را نهايي کرده و مرا راه ولايت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ رهنمود ساخت . اين بود که: روزي در پياده رو, رو به روي مغازة يکي از اقوامم نشسته بودم, مغازه اي کوچک بود. شنيديم که آن شخص به يک نفر از نوه هاي خود امر مي کند که به جاي او در مغازه بنشيند, تا نماز عصر را به جاي آورد. من به فکر فرو رفتم, که چگونه يک نفر مغازه خود را رها نمي کند تا به نماز بايستد, مگر آن کسي را به جاي خود قرار دهد که بتواند حافظ اموالش باشد, حال چگونه ممکن است که پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ يک امتي را بدون امام و جانشين رها کند!! به خدا سوگند که هرگز چنين نخواهد بود... هنگامي که از او سؤال شد که آيا الآن که در شهر غربت لبنان به سر مي بري احساس وحشت و تنهايي نمي کني؟ او در جواب مي گويد: « به رغم اين که عوارض و لوازم تنهايي زياد و شکننده است, ولي در من هيچ اثري نگذاشته و هرگز آنها را احساس نمي کنم؛ زيرا در قلبم کلام امير المؤمنين را حفظ کرده ام که فرمود: « اي مردم هيچ گاه از راه حق به جهت کمي اهلش وحشت نکنيد.» او نيز مي گويد:«مردم به خودي خود به دين اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ روي خواهند آورد, زيرا دين فطرت است,ولي چه کنيم که اين دين در زير چکمه هاي حکومت ها قرار گرفته است.» و نيز در پاسخ اين سؤال که آيا ولايت احتياج به بيّنه و دليل دارد مي گويد:« ما معتقديم که هر چيزي احتياج به دليل دارد مگر ولايت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ , که دليل محتاج به آن است...» و نيز مي گويد: « هر کسي که دور کعبه طواف مي کند ـ دانسته يا ندانسته, جبري باشد يا اختياري يا امر بين الامري ـ در حقيقت به دور ولايت طواف مي کند, زيرا کعبه مظهر است و مولود آن , جوهر, و هر کسي که برگرد مظهر طواف مي کند در حقيقت به دور جوهر طواف مي کند. »

10. مجاهد و رهبر فلسطيني محمد شحّاده:

او کسي است که هنگام گذراندن محکوميّت خود در زندان هاي اسرائيل با بحث هاي فراواني که با شيعيان لبناني در بند زندان هاي اسرائيل داشت پي به حقانيت شيعه برد و با انتخاب تشيع و مذهب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ از دعوت کنندگان صريح و علني مردم فلسطين به اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ است. اينک قسمت هايي از مصاحبه اي را که با او انجام گرفته نقل مي نماييم:« بازگشت فلسطين به محمد و علي است.» « من آزاد مردان عالم را به اقتدا و پيروي از امام و پيشواي آزاد مردان حسين ـ عليه السّلام ـ دعوت مي کنم.» و نيز مي فرمايد:« من هم دردي فراواني با مظلوميت اهل بيت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ دارم و احساسم اين است که علي بن ابي طالب ـ عليه السّلام ـ حقاً مظلوم بود و اين احساس به مظلوميت آن حضرت ـ عليه السّلام ـ در من عميق تر و ريشه دار تر شده , هر گاه که ظلم اشغالگري در فلسطين بيشتر شود. جهل من به تشيع عامل اين بود که در گذشته در تسنّن باقي بمانم. و اميدوارم که من آخرين کسي نباشم که مي گويم: « ثم اهتديت»؛ آنگاه هدايت شدم. « رجوع من به تشيع هيچ ربطي به مسئله سياسي ندارد که ما را احاطه کرده است. من همانند بقية مسلمانان افتخار ها و پيروزي هايي را که مقاومت در جنوب لبنان پديد آورد در خود احساس مي کنم, که در درجة اول آن را « حزب الله» پديد آورد. ولي اين بدان معنا نيست که عامل اساسي در ورود من در تشيع مسائل سياسي بوده است, بلکه در برگرفتن عقيدة اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ از حانب من, در نتيجه پذيرش باطني من بوده و تحت تأثير هيچ چيز ديگري نبوده است. راه اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ راه حق است که من به آن تمسک کرده ام». « تشيع من عقيدتي است نه سياسي». « زود است که در نشر مذهب امامي در فلسطين بکوشم و از خداوند مي خواهم که مرا در اين امر کمک نمايد». « امام قائم آل بيت نبوت ـ عليه السّلام ـ براي ما برکت ها و فيض هاي دارد که موجب تحرک مردم فلسطين است. و در ما جنب و جوشي دائمي ايجاد کرده, که نصرت و پيروزي را در مقابل خود مشاهده مي کنيم و فرج او را نزديک مي بينيم ان شاء الله و من با او از راه باطن ارتباط دارم و با او نجوا مي کنم و از او مي خواهم که ما را در اين موقعيت حساس مورد توجه خود قرار دهد». « آزاد مردان عالم خصوصاً مسلمانان با اختلاف مذاهب را نصيحت مي کنم که قيام حسين ـ عليه السّلام ـ و نهضت او بر ضد ظلم را سرمشق خود قرار داده و هزگز سکوت بر ظلمي را که آمريکا, شيطان بزرگ و اسرائيل آن غدة سرطاني که در کشورهاي اسلامي رشد کرده, رو اندازد». من در کنفرانس ها و جلساتي که در فلسطين تشکيل مي شود و مرا براي سخنراني دعوت مي کنند، در حضور هزاران نفر, تمام کلمات و سخنان خود را بر محور مواقف و سيرة اهل بيت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ قرار مي دهم که اين سخنان سهم به سزايي در تغيير وضع موجود در جامعة فلسطين رابطه با اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ داشته, و اين روش را ادامه مي دهم تا اين که مردم قدر آنان را بدانند و با اقتدا به آنان به اذن مشيت خداوند به پيروزي برسند...». زود است که با مشيّت خداوند با گروهي از برادران مؤمنم مذهب اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ را در فلسطين منتشر خواهيم کرد تا اين که زمينه ساز ظهور مهدي آل محمد عجل الله تعالي و فرجه الشريف گردد.» هنگامي که رئيس علماي ازهر مصر به طور صريح به جهت نشر تشيع و دفاع از آن, او را مورد هجوم قرار داد, در جواب فرمود:« من تنها ( اين را ) مي گويم: بار خدايا قوم مرا هدايت کن, که آنان نمي دانند ... » سپس مي گويد: « شيخ الازهر مصر به او گفت: جهل و ناداني تو نسبت به مذهب شيعه باعث شد که وارد تشيع شوي ولي من تنها بر اين نکته تأکيد مي کنم که در حقيقت اين جهل به تشيع بود که مرا در مذهب تسنّن تا به حال باقي گذارد, تا الآن که به حقانيّت آن اعتراف مي کنم.»

11. طبيب فلسطيني اسعد وحيد قاسم:

او نيز بعد از مطالعات بسيار در رابطة با شيعه, تشيع را انتخاب نمود و از راه هاي مختلف در صدد اثبات حقانيت و نشر تشيع بر آمد و در اين راه سعي و کوشش فراوان نمود. در مصاحبه اي که با او انجام گرفته مي گويد:« به عقيدة من تشيع همان اسلام است و اسلام نيز همان تشيع.»او نيز تأليفاتي در دفاع از مذهب تشيع دارد که از آن جمله مي توان به ازمة الخلافة و الامامة و آثارها المعاصرة اشاره کرد.

۱۲-نـويـسـنـده اهـل سـوريـه سـيـد يـاسـيـن مـعـيوف البدرى :

که کتابى به نام يا ليت قومى يعلمون (ايکاش قوم من مي دانستند)منتشر نموده است .

۱۳-مـحـدث جـليل القدر ابو النضر محمد بن مسعود بن عياش :

معروف به عياشى , او قبل از شيعه شـدن , از بـزرگـان عـلـمـاى اهـل سـنـت بوده , واکنون از بزرگان علماى شيعه اماميه است , او تفسيرى ماثور به نام تفسير عياشى دارد.

۱۴-. نويسنده معاصر, صائب عبد الحميد:

و شخصي عراقي است که با سفر به ايران و تحقيقات فراوان, با عنايات خداوند مذهب اهل سنت را رها و تشيع را انتخاب نموده است. او در بخشي از کتاب خود مي نويسد: « من اعتراف مي کنم بر نفس خود که اگر رحمت پرور دگار و توفيقات او مرا شامل نمي شد, به طور حتم نفس معاندم مرا به زمين ميزد. اين امر نزديک بود وحتي يک بار نيز اتفاق افتاد. ولي خداوند مرا کمک نمود. با اطمينان خاطر به هوش آمدم در حالي که خود را در وسط کشتي نجات مي يافتم , مشغول به آشاميدن آب گوارا شدم و الآن با تو از سايه هاي بهاري آن گلها سخن مي گويم. بعد از اطلاع دوستانم از اين وضع همگي مرا رها نموده به من جفا کردند. يکي از آنان که از همه داناتر بود به من گفت: آيا مي داني که چه کردي؟ گفتم: آري, تمسک کردم به مذهب امام جعفر صادق , فرزند محمد باقر, فرزند زين العابدين, فرزند سيد جوانان بهشت, فرزند سيد وصيين و سيدة زنان عالميان و فرزند سيد مرسلين. او گفت: چرا اين گونه ما را رها کردي, و مي داني که مردم در حقّ ما حرف ها مي زنند؟ گفتم: من آن چه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرموده مي گويم. گفت چه مي گويي: گفتم: سخن رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ را مي گويم که فرمود: من در ميان شما چيزهايي قرار مي دهم که با تمسک به آنها بعد از من گمراه نمي شويد: کتاب خدا و عترتم , اهل بيتم» گفتار پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در حق اهل بيتش که فرمود: « اهل بيتم کشتي هاي نجات اند, که هر کس بر آن ها سوار شود, نجات يابد.» صائب عبد الحميد کتاب هايي را نيز در دفاع از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ و تشيع نوشته که برخي از آنها عبارتند از: منهج في الانتماء المذهبي و ابن تيميه, حياته, عقائده و تاريخ الاسلام الثقافي و السياسي.

۱۵-شيخ محمود ابوريه :

دانشمند ونويسنده مصرى , که داراى کتابهاونوآورى هاى فراوانى است , از جمله : اضواء على السنة المحمديه وکتاب ابوهريره شيخ المضيره

۱۶-احمد حسين يعقوب :

با خواندن ماجراي کربلا اشک از چشمان احمد حسين جاري شد و انقلابي عاطفي در وي پديد آمد و اين آغازي بود براي کنکاش فکري و مطالعات عميق و دقيق کتاب ها وي منابع گوناگون را يکي پس از ديگري مو شکافانه قرائت،بررسي و تحليل نمود و پس از طي سير و سلوک فکري خويش و دريافت حقيقت با خداي خويش پيمان بست که تا آخرين لحظات حيات خود جايگاه اهل بيت عليهم السلام را پاس داشته و ديگران را به حقيقتي که او بدان دست يافته بود رهنمون باشد و به راستي تا پايان عمر بر اين پيمان وفادار باقي ماند.اوکتابهاى النظام الـسـيـاسـى فـي الاسـلام , نـظـريه عدالة الصحابه و الخط السياسيه لتوحيد الامة الاسلاميه را به نگارش در آورده است .

۱۷-سيد ادريس حسينى از مغرب عربى :

استاد ادريس الحسينى، در کتاب خود «لقد شيعنى الحسين (بى شک حسين مرا شيعه گردانيد)» مى‏گويد: يک روز، يکى از نزديکانم از من پرسيد: چه باعث شد که تشيع را انتخاب کنى؟ گفتم: آن کس، جدم حسين‏عليه‏السلام بود و ضايعه ناگوار شهادتش در روز عاشورا. گفت: چگونه؟ گفتم: هر گاه به ياد صحنه‏هاى دردناک آن روز مى‏افتم، نمى‏توانم آن اعمال فجيع را نتيجه انديشه‏هاى سالم و هدايت يافته بدانم و خون‏هاى پاک اهل‏بيت‏عليه‏السلام را که بر ريگ‏هاى بيابان کربلا روان گرديد، همچون جريان آب‏هاى معمولى بپندارم. آن خون، خون بهترين و شريف‏ترين کسى بود که پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله بارها درباره‏اش به مردم سفارش کرده بود...و چنين کسى نمى‏توانست بر باطل باشد و کشندگان او بر حق.استاد مولف کتابهاي لقد شيعني الحسين,الخلافه المغتصبه و هکذا عرفت الشيعه مي باشند.

۱۸- سـعيد ايوب :

داراى کتاب عقيدة المسيح الدجال , او در اول کتابش مى گويد: خود را هنگام تحقيق ديدم , که چگونه سعى مى کنم حقايق را از زير آوار بيرون آورده , تا حقيقت در برابر چشم ها وعـقـل ها آشکار گردد . اين آوار توسط اساتيد حقپوش , در طول تاريخ انسانيت بوجود آمده است ! هـنـگـامى که تبر را به دست گرفته تا دريچه هاى گمراهى را از ميان بردارم , وسايل کافى براى انجام اين کار در اختيار داشتم او کتاب معالم الفتن را در دو جلدنوشته است .

۱۹-نويسنده مصرى صالح الوردانى :

داراى کتابهاى : الخدعه رحلتى من السنة الى الشيعه حرکة اهـل الـبـيـت (ع ) الـشيعة في مصرعقائد السنة وعقائد الشيعه التقارب والتباعد السيف والسياسة واهل السنة شعب اللّه المختار دفاع عن الرسول

۲۰- شـيـخ عـبـداللّه نـاصـر از کنيا :

او شيعه شد پس از آنکه از بزرگان شيوخ وهابيت بود, ايشان چـنـديـن کـتـاب در ايـن زمينه نوشته است مانند: الشيعة والقرآن , الشيعة والحديث , الشيعة والصحابه , الشيعة والتقيه والشيعة والامامة .

۲۱- محمد عبدالحفيظ نويسنده مصرى:

مولف کتاب لماذا اناجعفرى

۲۲-دانـشمند, سخنور ومرد بحث ومناظره جناب سيد على بدرى :

او پس از شيعه شدن , خدمت بزرگى در نشر مذهب اهل بيت (ع )نموده است , او به دور جهان گشته ومناظره هاى متعددى بر پـاکـرده اسـت , وبـه دنبال آن کتاب بزرگى تحت عنوان احسن المواهب في حقائق المذاهب را نوشته که بزودى به چاپ مى رسد.

۲۳-دکتر عصام العماد:

شيعه شدنش را هديه‌ي آسماني برشمرد و گفت: من در نزد «بن‌باز» در عربستان مشغول تحصيل بودم و با خود در اين انديشه بودم که پس از قرن‌ها ارادات خالصانه نسبت به امام علي و امام حسين (ع) و ديگر امامان بزرگوار، همچنان در قلوب عده‌اي موج مي‌زند و کهنه نشده است و از طرف ديگر نقدهاي شديد نسبت به امام علي (ع) و امام حسين(ع) را در مجالس علمي عربستان مشاهده مي‌کردم و مي‌ديدم ظلم‌هاي يزد و معاويه توجيه مي‌شود ولي به راحتي امامان شيعه نقد مي‌شوند

۲۴-عبدالمجيدمحمد فارغ التحصيل دانشگاه الازهر مصر.

او در مورد علت شيعه شدنش مي گويد:دلايل متعددى وجود دارد و فردى که به دنبال حقيقت است، بايد کتاب‏هاى اصيل تاريخى از قبيل تاريخ طبرى، الکامل ابن اثير، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد و محمد عبدُه و... را که به وسيله بزرگان اهل تسنن نوشته شده است، مطالعه کند. علاوه بر اين يک دليل بسيار ساده وجود دارد و آن اين است که در زبان عربى مى‏گويند: «اهل البيت أدرى بما فى البيت؛ اهل خانه به آن چه در خانه است آگاه‏ترند.» چنان که صاحب خانه بهتر مى‏داند وسايل و ظروف خانه در کجا قرار دارد؛ اهل بيت نبوت«ع» هم به مسائل و احکام دين آگاه‏ترند؛ البته علماى ديگر هم مسائلى را مى‏دانند؛ ولى همانند اهل بيت«ع» آگاهى ندارند. دلايل بسيارى دارد که در اين مجال کوتاه نمى‏گنجد.

۲۵-محمد سعيد دحدوح:

از دانشمندان و امام جمعه و جماعت اهل سنت‏حلب بود و پس از خواندن الغدير با پدرش محمد بشير و فرزندانشان و به گفته خودش بزرگان شهرستان حلب علنا شيعه شده و از مروجين مذهب شيعه جعفري شدند.

۲۶-شيخ محمد شريف زاهدي:

ايشان از علما و ائمه جمعه اهل سنت از بلوچستان ايران بودند که بعد از تحقيق به مذهب اهل بيت(ع) تشرف يافتند.تشرف از زبان خود ايشان پخش از شبکه جهاني سلام بسيار جالبه توصيه ميکنم حتما گوش کنيد.

۲۷-هاشم قطيط:

از شيعه شدگان سوري مي باشد او پنج جلد کتاب با عنوان المتحولون شرح حال ره يافتگان را تأليف نموده است.

۲۸-دکتر احمد راسم النفيس:

عالم سني اهل کشور مصر بوده که به مذهب تشيع گرويده است.ايشان نويسنده‏اى پر کار و پر تلاش در موضوعات فرهنگى و مباحث دينى است و مجله‏اى بنام «النداء» را منتشر مى‏کند. عناوين برخى رسالات و کتب ايشان به قرار زير است:۱.الطريق الى مذهب اهل‏البيت عليهم السلام 2. على خطى الحسين عليه السلام 3. التحکيم، دراسة فى الفقه التاريخى للامة الاسلامية 4. الجماعات الدينية - محاولة استمساخ الامة الاسلامية 5. من اسس ثقافة العنف؟ 6. شرح دعاء السحر للامام السجاد عليه السلام 7. الامام على و العدالة الاجتماعية (المؤتمر الدولى للامام على عليه السلام طهران، مارس 2001) 8. فقه التغيير بين السيد محمدباقر الصدر و السيد قطب، دراسة مقارنة 9. الشهيد الصدر و دينامية الصراع الاجتماعى 10. الامام المهدى المنتظر و خصوم مرحلة الظهور. آقاى دکتر احمد راسم النفيس از نويسندگان نقاد و منتقد نشريات مصر است و با مقالات متنوع خود به پاسخ‏گويى شبهات و سؤالات مختلف درباره مذهب شيعه مى‏پردازد. يکى از آثار برجسته ايشان کتاب «نفحات من السيرة‏» است که در آن خلاصه‏اى از سيره رسول اکرم صلى الله عليه و آله و ائمه اهل‏البيت عليهم السلام به نگارش درآمده است.

۲۹-السيد حمد الوکاع:

مستبصر سوري است زندگينامه و چگونگي شيعه شدنش در اين سايت به زبان عربي آمده :http://www.14masom.com/mostabsiron/f136.htm

۳۰-شيخ صالح احمد از علماي بزرگ نيجر:

وي در خصوص گرايشش به مذهب تشيع مي گويد:پس از مطالعه کتب شيعيان به اين نتيجه رسيدم که اصل اسلام در مذهب تشيع نهفته است.شيخ صالح همه خانواده خود را شيعه کرده و در کشور خود نيز بيش از صد شاگرد دارد که آنها را با تشيع آشنا ميکند.

۳۱-شهيد محمداسلام زومک‌زهي:

وي از چهره هاي مردمي بلوچ در ايران و از معتمدان منطقه سراوان(روستاي پشتکوه)به شمار مي‌رفت، که به همين دليل پس از تشرف وي به تشيع، نزديک به پنجاه نفر از اهالي اين روستا نيز مذهب شيعه را برگزيده بودند.تروريست‌ها در شامگاه 28 دي ماه،اين چهره مردمي و مظلوم شيعه بلوچ را،هنگامي که به منزلش در روستاي «پشتکوه» مراجعت مي‌کرد، با شليک ده‌ها گلوله به شهادت رساندند.

۳۲-محمد عبدالخالق مصري:

وي در مورد چگونگي شيعه شدنش ميگويد:در واقع سه تا دليل هست که اول استدلالات سني ها براي من در سن 18 سالگي قانع کننده نبود مثلا اعتقاد دارند که همۀ اصحاب پيامبر خوب بودند و هيچ کس نمي تواند بپذيرد که 120 هزار صحابه همه دوست پيامبر بودند و اين بر خلاف قرآن است زيرا قرآن مي گويد که برخي از مدعيان دوستي پيامبر منافق بودند. آنها از نظر معنويت خيلي ضعيف هستند آنها يک دعا يا يک نيايش ندارند. آنها هميشه طرف دار ستمکاران در تاريخ يعني زمان بني اميه و بني عباس بودند و آنها را توجيه مي کنند و من با آنها موافق نبودم و اينها براي من زمينه شد که بروم تحقيق کنم تا وقتي که به مکتب اهل بيت رو آوردم که اين سه مشکل را در آنجا پيدا نکردم بلکه کاملا بر عکس سني ها بود يعني اعتقادات آنها منطقي بود. مکتب خيلي پر معنويت است و مکتب ظلم ستيز است يعني اهل بيت با ظلم مبارزه مي کردند و فهميدم که مکتب اهل بيت (ع) همان مکتب اسلام حقيقي است و براي من خيلي روشن شد و من و همسر و فرزندانم همه شيعه شديم.

۳۳-شريف محمد علي حيدره:

وي که هم اکنون رهبر شيعيان سنگال است در مورد تشرف به مذهب اهل بيت عليهمالسلام ميگويد:پيش از اين بر مذهب اهل سنّت و مالکي بوده ام.البته من زماني که کوک بودم نيز دور از مذهب اهل بيت عليهم السلام نبودم. مثلاً ديوان امام علي عليه السلام را من قبلاً در کودکي نديده بودم، اما وقتي که سالها بعد اين کتاب را ديدم، متوجه شدم که اين اشعار را از کودکي حفظ هستم. اما آشنايي من با اهل بيت عليهم السلام و مذهب شيعه با انقلاب ايران و علاقمند شدن من به امام خميني (ره) آغاز شد. من از کوچکي تمامي انقلابات را پيگيري مي کردم تا اينکه با انقلاب ايران و رهبر آن امام خميني (ره) آشنا شدم و سبب گرايش من به مذهب اهل بيت عليهم السلام شد. همه خانواده و کساني که به من نزديک هستند، مي دانند که من از 15 سال پيش به مذهب تشيّع گرويدم اما از طريق رسانه ها و به صورت عمومي دو الي چهار سال است که مذهب خود را علناً اعلام کرده ام. کتابهاي منتشر شده ام عبارت اند از: «حقايق روشن براي زندگي پيامبر اسلام» به زبان فرانسه و عربي و کتاب ديگرم درباره عاشورا است به نام «آيا عاشورا روز جشن است يا روز اندوه» که اين کتاب هم به زبان عربي و فرانسه چاپ شده است.

۳۴-بانو مها از مصر:

خانم «مها» فرزند «محمد» اهل استان اسماعيليه در کشور مصر است. وي نزديک به يک سال در اتاق پالتاک عربي حاضر مي‌شد.ايشان بعد از جلسات متعدد حضور وپس از مدت‌ها حضور مستمر و جدي ـ که هر شب از اولين دقايق برنامه اتاق پالتاک تا پايان آن ادامه داشت ـ در يکي از جلسات اعلام کرد که من بعد از تتبع بسيار و شنيدن کلام شيعيان و پيگيري بحث هاي انجام شده،حق را با مذهب تشيع مي دانم و خود را تابع اين مذهب قلمداد مي کنم،با اينکه قبلا هيچگونه درکي از اين مذهب نداشتم.خانم مها چهل و هفت ساله و داراي شغل فرهنگي است.

۳۵-دکتر حامد الگار:

حجة الاسلام و المسلمين سيد مجتبي موسوي لاري مي گويد: يک مجموعه چهار جلدي اعتقادات از توحيد، عدل، نبوت و امامت و معاد تأليف کرده‌ام که اين کتاب در آمريکا به انگليسي چاپ و منتشر شده است. اين کتاب را دکتر «حامد الگار» ترجمه کرده است. ترجمه الگار نيز خود داستان جالبي دارد. من اين کتاب را به صورت سلسله مقالات در مجله سروش چاپ و منتشر کرده بودم. پس از چاپ، تماس گرفتند که اين کتاب ترجمه شود؛ چون مخاطب کتاب غربي‌ها و غير مسلمانان بودند. از اين رو، مباحث جلد اول عقلي بود و روايت و آيه‌اي آورده نشد. البته ، دوست داشتم که کتاب ترجمه شود. به حامد الگار نامه‌اي نوشتم و خواستار ترجمه کتاب شدم که ايشان نپذيرفت ، اما با وساطت يکي از دوستان، الگار گفت کتاب را بفرستم تا آن را ببيند و اگر پسنديد، آن را به برخي از شاگردان خود بدهد تا ترجمه کنند. ‌کتاب را فرستادم. پس از مدتي دوست مشترکمان اعلام کرد که کتاب را پسنديده و حتي حاضر شده خودش آن را ترجمه ‌کند. ايشان سه جلد را ترجمه و در آمريکا چاپ کرد. . البته ايشان بحث امامت را ترجمه نکرد ، بدين جهت خواستم تا اين بخش را مانند بقيه مجلدات ترجمه کند، ولي نپذيرفت. نامه‌اي براي ايشان نوشتم و گفتم هر شرطي داريد، مي‌‌پذيرم. ايشان پذيرفت که بخش امامت را پس از دو سال ديگر ترجمه کند به شرطي که هر جا را نپسنديد، ترجمه نکند .اين شرط را ‌پذيرفتم . به هرحال ، حامد الگار کتاب را ترجمه کرد و برخي مطالب را نپسنديده بود، ولي خودش حذف نکرده بود ؛ کتاب را چاپ کرديم و براي ايشان فرستاديم. پس از دو سال نامه اي نوشت که مژده دهم من چند بار ترجمه خود را خواندم و هر بار که آن را خواندم، به مذهب شيعه نزديک و از اهل سنت دورتر ‌شدم. به کتاب‌هاي اهل سنت در اين زمنيه نيز رجوع کردم و هرچه آن کتاب‌ها را مي‌خواندم از اهل سنت دورتر شدم و از ماه رمضان تغيير مذهب داده و شيعه شده ام ، و نوشته بود که اين نامه را جايي منتشر نکنيد؛ چون بنا ندارم که وارد اختلافات مذهبي شوم ؛ اگر اين مسايل مطرح شود به اختلافات دامن زده مي شود. به هرحال ، مذهب ايشان در آمريکا برملا شد و افرادي فهميدند که وي به مذهب تشيع روي آورده و همه او را به عنوان شيعه ‌شناختند. به دنبال ايشان عده اي از دانشجويان و استادان دانشگاه نيز شيعه شدند. وي سپس در نامه اي نوشت که هفته‌اي نمي‌گذرد جز اين که از ايالات متحده آمريکا به من خبر مي‌دهند عده‌اي از روشنفکران با مطالعه کتاب به مذهب تشيع علاقه‌مند شده و بدان ‌گرويده اند.

36-"حبيب علي الجفري" ،عالم و مبلغ بزرگ سني مذهب:

وي در مصاحبه با شبکه ماهواره اي "اقراء"، با اعلام تشرف خود به مذهب اهل بيت (ع) تاکيد کرد: من پس از تحقيقات گسترده بين فقه مذاهب مختلف اسلامي و مقارنه بين آنها مذهب تشيع را برگزيدم الجفري افزود: من سه سال در بين مذاهب مختلف جستجو کردم تا بهترين را انتخاب کنم ودر نهايت با پرس و جو از علماي شيعه و خصوصا آيت‌الله سيستاني مرجع عاليقدر شيعه، به حقانيت مذهب اهل بيت(ع) ايمان آوردم.و به صحت اين مذهب نسبت به ساير مذاهب پي بردم.

۳۷-مروان خليفات ازاردن نويسنده کتاب ( و سوار بر کشتى شدم.)

۳۸-محمد على متوکل از سودان نويسنده کتاب ( با تواضع وارد تشيّع شدم.)

۳۹-سيّد حسين رجا از سوريه ( دفاع از وحى شريعت ضمن دايره سنّى وشيعي )

۴۰-خانم ليماءحماده از سوريه ( اخيراًروح نورانى شد. )

و همچنين احمد اسماعيل غزالي،باسل بن خضراء، حسين الرجاء و محمد سليم از ديگر سوري هايي هستند که شيعه شده و در راستاي تبليغ اهل بيت (ع) فعاليت دارند.يکي از ويژگيهاي خوب مردم سوريه گرايش به مذهب اهل بيت (ع) مي باشد.

لازم به ذکر است که حقانيت تشيع باعث گرايش تعداد فراوان از پيروان اهل سنّت و ساير اديان به اين مذهب گرديده و انسانهاي پاک نهاد و حقيقت گرا؛ پس از درک حقانيّت تشيع پيرو اين مکتب پويا و مقدس مي شوند.و همين عالمان که نام برده شدند با تاليفات خود ميليونها نفر را شيعه کرده اند. آن چه در اين مختصر آورده شد تنها به عنوان نمونه مطرح گرديد.

وحشت وهابيون از گسترش تشيع: يکي از انگيزه هاي تهاجم وسيع وهّابيت بر ضدّ مذهب اهل بيت (ع) ترس و وحشت آنها از گسترش فرهنگ برخواسته از قرآن در ميان جوانان و دانشمندان تحصيل کرده و استقبال آنان از اين مکتب نوراني مطابق با سنت راستين محمّدي (ص) مي باشد که چند نمونه را در اينجا مي آورم: شيخ ربيع بن محمّد ، از نويسندگان بزرگ سعودي مي نويسد:آنچه که باعث فزوني شگفتي من گرديد اين است که برخي از برادران وهابّي وفرزندان شخصّيتهاي علمي و دانشجويان مصري اخيراً به سراغ مکتب تشيّع رفته اند. شيخ محمد مغراوي از ديگر نويسندگان مشهور وهّابي ميگويد: با گسترش مذهب تشيع در ميان جوانهاي مشرق زمين ،بيم آنرا داريم که اين فرهنگ در ميان جوانان مغرب زمين نيز گسترده گردد. شيخ ناصر قفاري استاد دانشگاه هاي مدينه مينويسد :اخيراً تعداد زيادي از اهل سنّت به طرف مذهب شيعه گرايش پيدا کرده اند و اگر کسي کتاب « المجد في تاريخ البصرة و نجد» رامطالعه کند به وحشت مي افتد که چگونه برخي از قبايل عربي به صورت کامل مذهب شيعه را پذيرفته اند.

(اخذ شده از قسمتي از وبلاگ حق با عليست -عليه السلام)- نوشته شده ي چند سال قبل است .

اما باز هم مي گويم دليلي ندارد چون اين ها و هزاران چون اينها شيعه شدند شماهم شيعه شويد يا دليلي ندارد اگر برقعي در اول مقداري از برخي عقايد شيعه منحرف شده و بعد در آخر توبه کرده است شما هم عين او عمل کنيدخير... بلکه آنچه که شرط است دلايل شيعه شدن دلايل سني شدن دلايل مسيحي شدن دلايل يهودي شدن دلايل بي دين شدن وووووو مي باشد نه خود تغيير دين که سبب تغيير دين شما هم بشود! در اينصورت بايد بلافاصه مسيحي هم بشوي يا کافر هم بشوي...... لذا ابله خان بفهم-دلييييييييييييييييييييييييييل- مهم است که اگر صحيح بود بايد ما هم عمل کنيم.

البته شماها به تبع منش عمر و ابوبکر بايد هم اينقدر لم يفهم به بار آمده باشيد... واقعا بدبخت چرا هنوز از خواب جهل ابوسفياني بيدار نشده اي که انقدر حقيرانه حقيقت جويي مي کني؟!
(به حالت بخنديم يا گريه کنيم؟)

راستي منظورت از محمد حسين طباطبايي کيست ؟ منظورت مصطفي حسيني طباطبايي است؟!



قال رسول ا...(ص): علي و شيعته هم الفائزون
الحمد ل..ه الذي جعل اعدائنا من الحمقاء
ياحق
204 | عمر الاحوازي_احواز_عربستان ايران | United States - New York | ٠١:١٦ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
رافضي‌هاي ... و ... ، کامنت مرا حذف کنيد.
205 | momen abdullah | Malaysia - Ipoh | ٠٨:٥٣ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
الاحوازي! سلام عليکم چه شده است که چنين بر ما خشمگين هستيد؟ چرا به جاي تکفير که کودکي هم از عهده آن برمي‌آيد، از علت دشمني خود با نمي‌گوييد؟ *********** از عزيزان تشيع هم خواهش دارم به اين آقاي احوازي پاسخ تندي ندهند. لطفا اجازه دهيد سخنش را بگويد. ما منتظر شنيدن کلام و منطق و دلايل ايشان هستيم. يا علي
206 | سعد الله | Iran - Tehran | ٠٩:٠٣ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
آهاااااااااااااااااااااااييييييييييي عمر الاحوازي_احواز_عربستان ايران.!!! ؟؟؟ زيادي نخور ... .!!! اهواز آن‌قدر مملو از شيعيان متعصب و عشيره‌اي عرب هست که پايين و بالاي شما عمريان آنجا را با هم يکي کنند و هيييييييييييييچ غلطي نتوانيد بکنيد. مثل اينکه مانند ... کوري و عشيره‌هاي عرب که اکثريتند را نديده‌اي که مانند دريايي شما را درهم بپيچند ... ! فقط و فقط به احترام حرف برادرم مومن عبد الله زبان به کام مي‌گيرم و ساکت مي‌مانم تا ببينم حرفت چيست؟!؟!؟! بنال؟!؟!؟!!؟
207 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٠:٣٠ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام الاحوازي! اول برو تكليف خودتو با خودت معلوم بكن، بعد بيا نظر بده. از اين عربده‌هايي كه تو مي‌كشي، ما بسيار شنيديم. يكي‌شون او ريگي ملعون؛ قبل از دستگيريش چي مي‌گفت، بعدش چي مي‌گفت؟ البته اين روش و سنت پيروان 1, 2, 3 است كه هر جا هوا پس بود، در مسابقه در رفتن از ميدان جنگ با همديگر مسابقه مي‌گذاشتند و آنجائي كه حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم قرار داد صلح را قبول مي‌كرد، خودشونو جلو مي‌انداختند و مي‌گفتند چرا نمي‌جنگيم. شما هم دقيقاً مثل اونها هستي. اما اونا مي‌دونستند براي كي كار مي‌كنند؛ تو و امثال تو ابداً. خداوند شما را هدايت كنند يا حداقل كمي بهتون رحم كنه كه ساكت يك گوشه بنشيني و حرفي نزني. يا علي
208 | عمر الاحوازي_احواز_عربستان ايران | United States - New York | ١٢:٤٣ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
اگر مرديد کامنت مرا بگذاريد! از نظر ما اهل سنت و جماعت، رافضيان شيعه از کفار هم بدترند و ازدواج با آنان جايز نيست. دختر يا پسر سني که با آنان ازدواج کند، از ما نيست. اي برادران! به جاي دوستي و وصلت با کفار، بياييد به فکر مردم خويش باشيم. بياييد طومار ننگين اين کشور صفوي را در هم پيچيم. زنده باد اهل سنت ايران و جهان نابود باد فرقه رافضيه در جهان
209 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٥:١٤ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
سلام جناب عمر الاحوازي_احواز_عربستان ايران أريد أن يثير اهتمامك لمعرفة الخليفة الثاني وبالتالي ، فمن المنطقي أن تعطيني أجوبة! من الأفضل أن يتحدث قبل نظرتم الى السرد لكن هذا السرد ::: اين روايت به چند نوع بيان شده است که ما به بعضي از آنها اشاره مي‌شود: نکته: اکثر علماي اهل سنت داستان اين روايت را چنين بيان کرده‌اند: (( روزي عمر بن خطاب به بالاي منبر رفت و گفت: چرا مهريه‌ها چنين بالاست و سپس براي مهريه مقدار معيني بيان کرد که از پشت پرده زني از قريش گفت: چگونه چنين مي‌کني؟ در حال کني بر خلاف آيات قرآن است حرفت و سپس خليفه ثاني گفت: ((((کل الناس أفقه من عمر)))) و دوباره به بالاي منبر رفت و از اشتباهش روي برگرداند)) اول ::: (((( کل الناس أفقه من عمر )))) المجموع - محيى الدين النووي - ج 16 - ص 327- دارالفکر المبسوط - السرخسي - ج 10 - ص 152 – 153- دارالمعرفه فقه السنة - الشيخ سيد سابق - ج 2 - ص 158- دار الكتاب العربي شرح نهج البلاغة - ابن أبي الحديد - ج 1 - ص 182- دار إحياء الكتب العربية تخريج الأحاديث والآثار - الزيلعي - ج 3 - ص 10- دار ابن خزيمة كنز العمال - المتقي الهندي - ج 16 - ص 538- موسسه الرساله كشف الخفاء - العجلوني - ج 1 - ص 269- دارالکتب العلميه تفسير النسفي - النسفي - ج 3 - ص 206 تفسير الرازي - الرازي - ج 10 - ص 13 تفسير ابن كثير - ابن كثير - ج 1 - ص 478- دارالمعرفه الدر المنثور - جلال الدين السيوطي - ج 2 - ص 133- دارالمعرفه تفسير أبي السعود - أبي السعود - ج 6 - ص 276- دارحياء التراث العربي فتح القدير - الشوكاني - ج 1 - ص 443- عالم الکتب تفسير الآلوسي - الآلوسي - ج 4 - ص 244 دوم ::: کل احد أفقه من عمر السنن الكبرى - البيهقي - ج 7 - ص 233 فقال عمر رضي الله عنه كل أحد أفقه من عمر (( عمر گفت: تک تک مردم از عمر فقيه‌تر هستند)) تخريج الأحاديث والآثار - الزيلعي - ج 1 - ص 297 كنز العمال - المتقي الهندي - ج 16 - ص 537 فيض القدير شرح الجامع الصغير - المناوي - ج 2 - ص 8 إرواء الغليل - محمد ناصر الألباني - ج 6 - ص 348 فقه القرآن - القطب الراوندي - ج 2 - ص 103 العثمانية - الجاحظ - ص 230 منابع: السنن الكبرى|البيهقي 7-458-مصادر حديث سنى - فقه - دار الفكر إرواء الغليل|محمد ناصر الألباني|6|معاصر|مصادر حديث سنى - عام|إشراف : زهير الشاويش|الثانية|1405 - 1985 م||المكتب الإسلامي - بيروت - لبنان|| فقه القرآن|القطب الراوندي|2|573|مصادر تفسير شيعه|السيد أحمد الحسيني|الثانية|1405||مكتبة آية الله العظمى النجفي المرعشي||بإهتمام : السيد محمود المرعشي العثمانية|الجاحظ||255|مصادر تاريخ|تحقيق وشرح : عبد السلام محمد هارون|||دار الكتاب العربي - مصر|مكتبة الجاحظ|| سوم ::: کل احد اعلم من عمر تخريج الأحاديث والآثار - الزيلعي - ج 1 - ص 295 فقال عمر (((كل أحد أعلم من عمر))) ((( عمر گفت: تمام مردم عالم تر هستند از عمر))) الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل - الزمخشري - ج 1 - شرح ص 514 تفسير النسفي - النسفي - ج 1 - ص 213 چهارم ::: (((کل الناس افقه منک يا عمر))) كشف الخفاء - العجلوني - ج 1 - ص 388 فقال (((كل الناس أفقه منك يا عمر))) تمهيد الأوائل وتلخيص الدلائل - الباقلاني - ص 501 المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز - ابن عطية الأندلسي - ج 2 - ص 29 تفسير القرطبي - القرطبي - ج 5 - ص 99 تفسير القرطبي - القرطبي - ج 15 - ص 179 شراب‌خواري خليفه دوم عمر بن صهاک ::: يکي از خصايص خليفه عمر در جاهليت، شراب‌خواري و مي‌گساري بود و به اقرار خود شراب‌خوارترين مردم بوده و بعد از اسلامش هم اين عمل را کرارا انجام مي‌داد. حتي بعد از نزول آيه در تحريم، وي شراب بسيار تندي مي‌خورد و اين عمل را ترک نمي‌کرد. از قضا روزي شراب بسيار تندي خورد و مست شد و استخوان فک شتري را گرفته و بر سر عبد الرحمن بن عوف زد و سر او را شکست. پس بر کشته‌هاي روز بدر از کفار نوحه‌سرايي کرد. منابع : ربيع الابرار زمخشري .ج4ص51و المستطرف ج2 ص260 و جامع البيان طبري ج2ص203 روايتي ديگر در مورد شراب‌خواري عمر بن صهاک ::: در راه مدينه اعرابي به خيال اين که در کوزه خليفه آب است آن را بر داشت و از آن نوشيد، غافل از اين‌که کوزه جناب خليفه شراب بوده، نه آب. اعرابي پس از خوردن شراب مست شد و حضرت خليفه دستور داد تا وي را 80 تازيانه بزنند. اعرابي پس از حد خوردن به عمر گفت: اي عمر! من شرابي خوردم که تو مي‌خوردي. عمر مقداري آب در شراب ريخت و خورد و گفت: من تو را به دليل شراب خوردن حد نزدم. بلکه به دليل مست شدن زدم. اگر مي‌ترسيد شراب شما را مست و لا يعقل کند، تندي شراب را با مخلوط کردن آب از بين ببريد. منابع : احکام القرآن ج2ص565 و جامع مسائيد ابي حنيفه ج2ص192 متقي هندي در کتاب کنزالعمال ج3ص110 جناب عمر الاحوازي_احواز_عربستان ايران ان شاء الله که عربي مي‌داني؟! پس به اين روايت دقت کن ::: (((لقد کان عمر يبالغ في تفتيش قبله. حتي کان يسال حذيفه انه هل يعرف به من آثار النفاق شيئا))) عمر حساسيت بسياري در باب نفاق قلبي‌اش داشت به حدي که دائما از حذيفه سوال مي‌کرد. (((آيا آثار نفاق در وجود من محسوس است يا خير ؟؟))) کتاب احياء العلوم.ج 4ص88 امام غزالي کتاب المدارج و المعارج و فلک انجاه ص64 حلبي در سيره خود مي‌نگارد< که مغيره با 300 تا 1000 زن زنا کرد که 80 نفر آنها شوهردار بودند. با اين وصف، عمر اين چنين مراعات حال او مي‌کند و اين نماينده بايد کارهاي کليدي مسلمانان را بر عهده بگيرد، در حال‌ که امثال حضرت علي بن ابي طالب بايد خانه‌نشين باشد. عمر بن صهاک حتي معني کلمات قرآن را نمي‌دانست! انس ابن مالک گويد : که عمر بالاي منبر اين آيات را قرائت کرد: سوره عبس آيه 28 تا 32 فانبتنا فيها حبا ---- و عنبا و قبا ---- وزيتونا و نخلا ---- و حدائق غلبا ---- وفا کهه و ابا ---- متاعالکمو لا نعامکم پس رويانديم در زمين دانه و انگور نوعي خرما و زيتون و درخت خرما و باغ‌هاي پر ميوه و چراگاه را متاعي براي شما و حيوانات شما. عمر گفت: تمامي کلمات را شناختم ولي (اب) را ندانستم. سپس عصايي در دستش بود انداخت و گفت: به خدا قسم اين کار دشواري است، پس چه عيبي دارد بر تو اگر ندانستي کمله‌ي (اب) چيست؟ پيروي کنيد از قرآن و هدايت آن زيرا براي هدايت شما مهيا شده است و آنچه نشناختيد آن را به پرودگارش وا گذاريد!!!!! جناب عمر الاحوازي_احواز_عربستان ايران كتب ورد ذكرها في كتب صحيحة لذلك لا عذر لتبقى وتريد إعطاء الجواب هل تعرف عمر بن صهاک خليفة حياتك؟! إذا كنت تعرف له خليفة لماذا لا تتبع له؟! با اين حساب عمر اعتراف مي‌کند که همه مردم از او فقيه‌ترند. ما هم جزء همين مردم هستيم، لطف کنيد طبق فرمايش عمر که ما را از خود فقيه‌تر دانسته است، براي اينکه ثابت کنيد يک عمري واقعي هستيد از او پيروي کنيد و نظر بنده را بشنويد و آويزه گوش قرار داده و بدان عمل کنيد. همان‌طور که مي‌بينيد اين مطالب را از کتب صحيح خودتان بيرون کشيديدم! و اما نظر ما ::: با بررسي آيات قرآن کريم و روايت صحيح از کتب اهل سنت، همان‌طور که در صحيح بخاري و مسلم هم آمده نظر ما همان نظر حضرت امير المومنين علي بن ابيطالب عليه اسلام است که در مورد خلفا فرمود: (فرايتماه کاذبا، آثما، غادرا، خائنا) و همان‌طور که عمر تمام مردم را از خود فقيه‌تر دانسته است، ما تشخيص داديم که عمر ذره‌اي اعتقاد به خدا و اسلام نداشته و کافر مطلق بوده و سعي کرد با غصب و تهديد و تخريب و خيانت و ايجاد بدعت، آئين يهود را در اسلام بگنجاند. متن کامل روايت ::: فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنْ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ ((((فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا))))) وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُ لَصَادِقٌ بَارٌّ رَاشِدٌ تَابِعٌ لِلْحَقِّ ثُمَّ تُوُفِّيَ أَبُو بَكْرٍ وَأَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَوَلِيُّ أَبِي بَكْرٍ فَرَأَيْتُمَانِي كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنِّي لَصَادِقٌ ترجمه : پس شما دو نفر (علي و عباس عموي پيامبر) آمده‌ايد تا ميراث پسر برادرت رسول خدا ص و (تو اي علي) ميراث زنت فاطمه س از پدرش را طلب کنيد، پس ابوبکر از پيامبر ص نقل کرده که پيامبر ص فرمود: ما نورث ما ترکناه صدقة =ما انبياء از خودمان ارث باقي نمي‌گذاريم جز صدقه پس شما دو نفر علي و عباس نظرتان اين است که: ابوبکر و عمر ((کاذبا، آثما، غادرا، خائنا=دروغگو، گناهکار، پيمان‌شکن و خائن)) بودند و خدا مي‌داند که او راست گفت و تابع حق بود، پس چون ابوبکر فوت کرد من ولي رسول الله ص و ولي ابوبکر هستم، اما نظر شما در مورد من اينست که من (کاذبا، آثما، غادرا، خائنا) هستم، ولي خدا مي‌داند که من راست مي‌گويم. صحيح مسلم، کتاب الجهاد، باب حکم الفي شما اگر يک عمري واقعي باشيد، بايد ما را بر عمر فقيه‌تر بدانيد و از ما پيروي کنيد. يا حق
210 | عمرالاحوازي | United States - New York | ١٩:١١ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
اي رافضي‌ها! ما نگفتيم عمر معصوم است، ما پيرو محمد (ص) ايم، نه عمر. ما متکي به قرآن و سنت نبي و نه کس ديگر و نيز متکي به اجماع و قياس هستيم. ما مثل شما کفار مرده‌پرست و شخص‌پرست نيستيم و هر کسي را نقد پذير مي‌دانيم. ما به خرافاتي مثل امام غايب يا انسان معصوم عقيده ندارم. اينها جعليات يهود و نصاري و مجوس لعنهم الله است.
211 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٩:٥٢ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
جناب عمر الاحوازي! پس چرا خودتان نقد پذير نيستيد؟!!! اگر عمر بن صهاک از نظر و منظر علماي اهل سنت قابل نقد بوده تا حدي که مطالب و جنايات ذکر شده از علماي خودتان از او سر زده، آيا بهتر نيست ادعاي خود را عملي کرده و نقد ما را بپذيريد؟!!!! راستي بهتر است ارتباط خلفاي راشدين را با يهود، آن‌هم در سطح بالا، تا حدي که يهودي‌ها به عنوان منابع حديث اهل سنت به شما مي‌رفتند دقت کنيد تا بر شما عيان شود که جعليات يهود و نصاري را چه کساني وارد اسلام کرده‌اند. به عنوان مثال 8740 حديث از ابو هريره يهودي در صحاح شما موجود است. در ضمن اگر اسلام صرف اين‌که هيچ‌کس معصوم نيست، مجوز خليفه شدن و انواع و اقسام و خيانت‌ها و جنايت‌ها و . . . را به خلفا داده باشد، خب پس طبق عقيده شما به ما هم مي‌دهد، مثلا الان من مي‌خواهم خليفه تو باشم و تو را وادار به پرداخت ماليات اجباري کرده و اگر از پرداخت آن امتناع کني، گردن بزنم!! آيا حاضريد؟؟؟! اگر بگوئيد نه، معلوم مي‌شود که عقيده شما مانند تمام مباني ديگرتان کشکي و باد هواست. پس اگر دلايل علمي و محکم و مدارک مستدل و قابل استناد نداريد، وقت ما و ديگر دوستان را نگيريد. زيرا قوت ما ارزش دارد و شما اگر بيکاري، برو در اماکن تمريني هم‌کيشانت، به شدت نيازمند حضور حضرت‌عالي در آنجا هستند. زيرا بعد از ريگي، کارشان عقيم مانده و هيچ‌کس نمي‌تواند مانند ريگي به آنها روحيه فيزيکي بدهد. شما برويد و سعي کنيد، شايد بتوانيد جاي ريگي را بگيريد. البته قانون وحدت و مودت که بين علماي شما، يعني بعضي از مولوي‌هاي حنفي شما وجود دارد هم خود به تنهائي براي شما مفيد خواهد بود. زيرا شما خودتان فرموديد انسان انتقاد پذيري هستيد. يا حق
212 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ١٩:٥٣ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الم ﴿۱﴾ ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿۲﴾ اين است كتابى كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدى نيست [و] مايه هدايت تقوا پيشگان است الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿۳﴾ آنان كه به غيب ايمان مى‏‌آورند و نماز را بر پا مى‏دارند و از آنچه به ايشان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- يا الاحوازي! اول: به اين مي‌بالم كه رافضي هستم كه ان شاء الله باشم. در ثاني: تقصير اون به حساب علماي بي‌علم شما بدعت‌گزار است كه بدون درك و فهم و شعور به فكر اينكه رافضي حرف توهين آميزه اونو به ما نسبت مي‌دهند. آخه يكي نيست به اينها بگه بابا كلمه رافضي در قران براي منكران فرعون مصر آمده، همان‌طور كه اين كلمه براي ما رافضيان اون 1 , 2 و 3 شماهاست. اما مشكل اين نيست كه اين دومي معصوم نبوده. تمامي صحابه حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم غير از اهل البيت معصوم نبودند. مشكل اون دومي (اولي و سومي هم همين‌طور) اينه كه بدعت‌گزار بودند، دروغ‌گو بودند، خائن بودند، گنه‌كار بودند و هزار صد عيب ديگه كه به احترام اهل سنتي كه به اين سايت مراجعه مي‌كنند، نمي‌نويسم. شماها اصلاً متكي به قرآن نيستيد؛ ابداً. به دنبال سنت انتخاب شده يا ساخته شده به دست ابو هريره و كعب الاحبار هستيد. اتفاقاً اين شما هستيد كه مرده‌پرست هستيد. گفتم شما قرآن نمي‌دانيد؛ اگر مي‌دانستيد مي‌فهميدي كه شهدا زنده‌اند و در درگاه خدا رزق دريافت مي‌كنند. گفتم قرآن بلد نيستي. والله! برو ببين كي شاگرد كعب الاحبار يهود بوده؟ برو ببين چه كسي حضرت محمد مكرراً از حضور در مجالس يهود نهي كرد؟ برو ببين اون كدام منافق بود كه يهوديان را به مساجد مسلمانان مي‌آورد تا قصص يهودي را به آنها بگويد؟ اگر اسم‌شو خواستي، برو توي آينه، قيافه كريهه خودتو ببين، هم اسم خودته. خوشا به حالم كه رافضي هستم، اميدوارم كه الله سبحان تعالي اين را از من قبول بكنه. يا علي
213 | عمرالاحوازي | United States - New York | ٢٠:٠٤ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
اللهم العن الشيعة و المجوس و النصاري و اليهود اللهم اهدم ديار العجم و الروافض انهم اقذر الناس و اااخذل الناس و الارذل الناس اللهم اهدم ديارهم، اللهم اهدم بيوتهم، اللهم اهدم مدنهم
214 | مهرداد-(عمر الاحوازي بخواند.) | Iran - Tehran | ٢٠:١٥ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
السلام علي المومنين و المومنات و المسلمين و المسلمات اي عمر! اي‌كاش عرضه داشتي تا اثبات مي‌كردي هذيان گويي‌هايت را ... . عجيب است كه درد خود را به ديگران مي‌چسبانيد. از بديهيات أظهر من الشمس است كه مذهب اهل خلاف ساخته‌ي يهود و نصاري است. البته حق داري دردت را به ديگران بچسباني. وقتي حقيقت‌جو نباشي و بعد از عمري بفهمي كه به جهت كتمان ولايت ا... و پرستش ولايت طاغوت ذره‌اي از آن عبادت‌ها در آن دنيايت موثر نخواهد بود، بايد هم اين‌گونه خشمگين شده باشي اي نادان! شما متكي به قرآنيد؟ كدام قرآن؟ قرآن بدون رسول؟! اين كدام قرآني است كه رسول خدا فرمود عترت را از آن جدا نكنيد اما شما كرديد؟! كدام قرآن؟! قرآني كه حتي همان قرائتش را هم مديون تشيع بوده و از تشيع گرفته‌ايد؟! براستي كدام قرآن؟ قرآني كه خدايش خداي جسم و مشبه يهود و نصاراي است؟! قرآني كه رسولش رسول ميخانه‌هاست؟! قرآني كه أولي الأمرش تروريست‌ها هستند؟! قرآن اسلام يا قرآن يهود و نصاراي؟! شما قرآن نداريد عنوان قرآن را داريد. مي‌گويي مطيع سنتيد ... سنت رسول ا... صلوات ا...عليه و آله و سلم سوار شدن بر كشتي اهل بيت بود، نه سوار شدن بر كشتي طاغوت! شما مطيع كدام سنتيد؟! سنتي كه دو قرن بعد از رسول خدا نوشته و جمع آوري مي‌شود؟! سنتي كه بدست يك يهودي نوشته شده است؟! اين كدام سنت است كه در آن ازدواج دختر با پدر جواز دارد؟! شما اگر پيرو عمر نيستيد، چرا دينش را جايگزين دين رسول خدا صلوات ا...عليه و آله و سلم كرده‌ايد؟! مي‌گويي عمر معصوم نبود ... براستي عمر اصلا انسان بود كه معصوم هم باشد؟! عمري كه ترور كننده‌ي رسول خدا صلوات ا...عليه و آله و سلم و جانشينش امير المومنين و قاتل دخترش فاطمه‌ي زهرا صلوات ا...و سلامه عليهما بوده است، انسان است؟! اين از بدبختي شماست كه از چنين شخصي اطاعت مي‌كنيد .... و هر كس را كه ايرادي از چنين شخصي بگيرد كافر مي‌خوانيد و واجب القتل!!! برگرديد به دين رسول ا...صلوات ا...عليه و آله و سلم و طاغوت‌پرستي را رها كنيد و خداپرست شويد! ما مرده‌پرست نيستيم، اما شما نه تنها مرده‌پرستيد، بلكه اصلا خداپرست نيستيد! شما با عدم پذيرش ولايت ا...تعالي، ولايت طاغوت را پرستيده‌ايد و ضد خدا شده‌ايد. شما 1400 سال است كه ولايت طاغوت را مي‌پرستيد! مرده و زنده‌اش را مي‌پرستيد! آري اين مي‌شود پرستش! نه توسلي كه حتي طاغوت‌تان عمر ... هم توسل مي‌كرد!! آنچه را كه تو خرافات مي‌داني، ذات اسلام است. چه كنيم كه بويي از اسلام محمدي نبرده‌ايد و اسلام‌تان يهودي و نصاري است ... گفتي اعتقاد به انسان معصوم خرافات است، اگر اعتقاد به "انسان معصوم" خرافات است، بت شما ابوبكر نيز اول خرافي عالم بوده است كه رسول خدا صلوات ا...عليه و آله و سلم را معصوم مي‌داند!!! مي‌خندييييييم! در مورد حضرت مهدي روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه و عجل ا...تعالي فرجه الشريف نيز چقدر ابلهي كه نه تنها از عالم خبر نداري، بلكه از دين خود نيز خبر نداري كه ميليون‌ها سني به جهت وجود احاديث مهدويت در كتاب‌هاي‌تان!!! هدايت يافته و شيعه شده‌اند! تو چقدر بدبختي....كه در عصر ارتباطات از همه چيز بي‌خبري!!! الحمد لله الذي جعل اعدائنا من الحمقاء الحمد لله الذي جعل اعدائنا من الحمقاء الحمد لله الذي جعل اعدائنا من الحمقاء الحمد لله الذي جعل اعدائنا من الحمقاء الحمد لله الذي جعل اعدائنا من الحمقاء
215 | عمرالاحوازي | United States - New York | ٢٠:١٩ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
اي هم‌دستان مغول در انهدام بغداد! اي هم‌دستان صليبيون در مصر و شام! اي هم‌دستان فرنگ در جنگ عليه عثماني! ننگ‌تان باد.
216 | مهرداد(عمرالاحوازي بخواند) | Iran - Tehran | ٢٠:٤٥ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
معلوم بود جوابي نداري....نه به من نه به دوستان...برو بمير در مرگ جاهليت.
قال رسول ا...(صلوات ا...عليه و آله و سلم): من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليله!!
217 | نظري | Iran - Tehran | ٢٠:٤٦ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
به اين عمر الاحوازي منافق ... مي‌گن ... عمري و ..... پررو !!! بدبخت هر چقدر بيشتر زبان‌تو بچرخوني و دهن کثيف‌تو باز کني، بوي گند جهالت و مرام کثيف عمري نامرد و منافقت بيشتر مردم رو آزار مي‌ده. پس هم براي خودت و هم ديگران بهتره که ... از اين سايت ببري اون ... که نفاق و خيانت و رذالت و جهالت خريدار داره و مثل تويي اونجا مستجاب الدعوه! است و ملايي و سخنوري مي‌کنه! اينجا وجود امثال تو ... منافق خائن، همه رو ياد صدام حرامي و ملوک کافر عرب و ملا عمر و يزيد سگباز و معاويه ولد زنا و ...... مياندازه.
218 | عبد الجبار العمري | Iran - Tehran | ٢١:٣٩ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
اي ؟؟؟ ملعون احوازي. اگر مردي و ادعاي اسلام داري دو خط در باره ي نسب مولايت عمر ابن خطاب (ل) را براي ما مستند بيان كن. يا براي ما بگو آيا به فتواي مادرت ام الفتنه عائشه عمل كرده اي و (رضاع كبير) را براي مادرت و خواهرانت و همسرت انجام داده اي و آنان را با رفقايت محرم كرده اي؟ اگر كرده اي پس با من و ديگران هم محرم كن تا ما هم فيض ببريم. اگر از اين كار متنفري . پس چگونه پيرو زني ؟؟؟؟ ميروي كه فتواي رضاع كبير را داده و به حكم تمامي مراجعتان كسي نميتواند اين حكم را منع كند زيرا حكم دختر ابي بكر ابن ابي قحافه عائشه است. يا محرم كن زنت و مادرت و خواهرانت را با همه ي ما تا بفهميم چقدر در عقيده ات ثابت قدمي. يا برو گومشو اي ؟؟؟. حالا بگو ببينم تا حالا چند بار خواهرانت را براي ازدواج موقت ميسار به حكم مفتيان اعظمت در عربستان به عقد ديگران در آورده اي.؟! آيا حاضري زنت ؟؟؟؟ را به دهان ما بدهد تا به حكم مادرت عائشه به فتواي زضاع كبير با ما محرم شود؟ سند زنديق بودنت. اي خاخام هاي مذهب اهل بدعت.. (( !!! _____________ خاخامات المذهب اهل البدعت. الزناديق __________________________ !!! )) آل شيخ لعنت الله عليه ______________________ بن باز عليهم اللعنه ______________________ ابن تيميه لعنت الله عليه ______________________ عثمان الخميس عليهم اللعنه ______________________ محمد ابن عبد الوهاب لعنت الله عليه ______________________ مولوي گرگيج لعنت الله عليه ______________________ مولوي عبد الحميد عليهم اللعنه ______________________ مولوي عبد القدوس لعنت الله عليه ______________________ مولوي کلهر عليهم اللعنه ______________________ مولوي ظهرابي لعنت الله عليه ______________________ صيد اقيل حاشمي لعنت الله عليه ______________________ مولوي دکطر حيدري عليهم اللعنه ______________________ عبد الصهاک ريگي لعنت الله عليه ______________________ مولوي ملا زاده ي لندني لعنت الله عليه ( ولد ا؟؟؟) هولاء کل من زواج الميسار ........................ هولاء کل من زواج الميسار......................... ****************************************** هولاء کل من رضاع کبير.............................!!! هولاء کل من رضاع کبير.............................!!! شما ها زنادقه هستيد اي كثيفان. اي بد مذهبان. اي نواصب لعين.!!!!!!!
219 | عبد الجبار العمري | Iran - Tehran | ٢١:٤٤ - ٢٥ شهریور ١٣٨٩ |
اللهم العن اهل البدعت و الزنادقه السعودي و النصاري و اليهود

اللهم اهدم ديار العرب الوهابيه و الزنادق اهل ابدعت

و هولا’ كل ولد الزنا’

انهم اقذر الناس و اااخذل الناس و الارذل الناس

اللهم اهدم ديارهم بالقرآن، اللهم اهدم بيوتهم بالقرآن، اللهم اهدم مدنهم بالقرآن . اللهم اهدم نفوسهم بالقرآن.


لعن الله قوم الظالمين و المنافقين من العرب و العجم .
220 | momen abdullah | | ١٢:١٦ - ٢٦ شهریور ١٣٨٩ |
عزيزان تشيع
سلام عليکم
شک نکنيد که طي چند ماه آينده اين سگهاي روتشيلد و ساسون يهودي و لندني در خوزستان دست به قتل و کشتار خواهند زد.
تجزيه طلبان پان عربيست بعد از بيعت با امام زمان شيطاني خود ملک عبدالشيطان حال به «پان عمريسم» روي آورده اند.
اگر عزيزان تشيع دستان نجس اين خبائث را در خوزستان با ساطور قطع نکنند ما در آينده نزديک شاهد پاراچنار ديگري در آنجا خواهيم بود.
سايت عمري-نيوز و ديگر سايتهاي جيره خوار ملک عبدالشيطان يهودي چندي است که از تجزيه ايران سخن مي‌گويند و دست به کار حمايت از عمري هاي خوزستان شده اند.
بلاشک يهودي لندن سعي در گشودن جبهه اي ديگر خواهد بود.
***********
به نظر بنده تنها راه موثر مقابله اين خبائث يهوديان لندن اقدام مقابله به مثل شيعيان در لوکزامبورگ سنگاپور و جمهوري دومنيکن و جزاير برمودا است (اينها مکانهايي هستند که بانک HSBC و ديگر بانکهاي ساسوني و روتشيلدي براي خود دفاتر امن ساخته اند چرا که از ماليات در امان هستند).
ضمنا فراموش نکنيد که بزرگترين قلاع روتشيلد و ساسونها بعد از انگليس در سوئيس است.

يا علي
221 | مجيد م علي | | ١٢:٢٨ - ٢٦ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ. (آل‏عمران/31) بگو: «اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوست‌تان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد، و خداوند آمرزنده مهربان است. ================================================================================== تَعْصِي الْإِلَهَ وَ أَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ هَذَا مُحَالٌ فِي الْفِعَالِ بَدِيعُ‏ عصيان الهى با تظاهر حب خدا امر محال و كار بديع است. لَوْ كَانَ حُبُّكَ صَادِقاً لَأَطَعْتَهُ إِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ يُحِبُّ مُطِيع‏ اگر دوستى تو از راستى بود او را فرمان مى‌بردى؛ زيرا عاشق امر و گفتار محبوبش را اطاعت مى‌كند. ================================================================================= يا الاحوازي اين آيه و شعر را برايت تو نياوردم، بلكه باري دوستان و برادرانم خصوصاً آنهائي كه بمثل من 100 % رافض اون 1 , 2 و 3 هستند تا صد در صد مطمئن باشند كه منظور از اين آيه كريمه اون 1 , 2 و 3 مي‌باشد و بعد طرفداران‌شان تا اين روز و اين شعر هم از امام جعفر صادق صلوات الله عليه مهر تائيدي بر طرفداران 1 , 2 و 3 . -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- يا الاحوازي! مي‌بينم خيلي داغ كردي، معلوم شد نه تنها تو بلكه اون ارازل و اوباش كه تو اونها را به عنوان عالم مي‌پرستي، به اسم مسلمان كه بالفطره يهودي هستند تا به حال نمي‌دانستند كه چه افتخاريه كه رافضي باشي‌, مي‌بنم كه از اين افتخار من به رافضي بودن دقيقاً به مثل اون مراوان ابن الحكم افسار گسيخته به پارس كردن افتاده‌اي. تو حتي بلد نيستي لعن كني. اگر بلد بودي جملات خودت را درست‌تر مي‌نوشتي. شكايت خودت را پيش كسي مي‌بري كه اصلا نه از تو خوشش ميايد و نه اون 1, 2, 3 و معاويه ملعون و ,,,,,,,,, + صدام حرام‌زاده نوكر يهود و آمريكا. مي‌خواهي لعن كني بايد اين‌طوري باشه: و لعنة الله علي كل إجماع يخرج عنه علي بن أبي طالب و من بحضرته من الصحابة. لعنت خدا بر آن اجماعي باد كه خالي از حضرت علي (عليه السلام) و ياران او باشد. المحلي إبن حزم، ج9، ص345 يعني خيالت راحت بكنم, تو بابات و مادرت همه فاميلت, تا اون اولي را با همين يك كلمه ..... ================================================================================== باور نمي‌كني خوب بخوان رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود‌: اى علي! اگر بنده‌اى به مدت عمر حضرت نوح خدا را عبادت كند و همانند كوه احد طلا داشته باشد و او را در راه خدا انفاق كند و آن قدر عمرش طولانى شود كه در اين مدت هزار حج پياده انجام دهد سپس بين صفا و مروه مظلوم كشته شود، اما تو را دوست نداشته باشد و ولايت تو را نداشته باشد؛ بوى بهشت را استشمام نمى‌كند. زين الدين علي بن يوسف بن جبر، ؛ نهج الإيمان، ص450 ، ============================================================================== يا علي
222 | عمرالاحوازي | United States - New York | ١٣:٥١ - ٢٦ شهریور ١٣٨٩ |
اگه مردي وبي ناموس نيستي حذف نکن
باز هم ميگويم شما پس مانده هاي شاه اسماعيل لعنه الله وآخوندهاي وارداتي او ازلبنان هستيد که جز لواط وشراب وشکار چيزي نميدانست
اگر عمر در حمله به ايران به زنان شما تجاوز کرد شاه ملعون ومرشد کفار به مردان وپسران شما بيشتر تجاوز کرد او حتي در تبريز واصفهان روسپي خانه هاي مردانه داير کرد وسرانجام اين سيف الحق شهنشاه محمود افغان غفره الله بود که شما را ازدست صفويه پليد نجات داد
شما نطفه نصاري هستيد که يهود در بطن مجوس کاشت شما از سال 1500 ميلادي تاکنون به کمک پرتغال واسپانيا وانگليس وفرنگ وامروزه آمريکا عليه جهان اسلام ودولت عثماني ميجنگيد ومانع از نفوذ اسلام به اروپا شديد خواجه نصير مفسد طوسي هلاگو را تشويق به نابودي بغداد وکشتار اهل سنت نمودوفاطميان مصر با صليبيون عليه اسلام همکاري کرده تا اينکه صلاح الدين ايوبي به حکومت ننگينشان پايان داد در طول حمله مغول وجنگهاي صليبي گروههاي شيعه وارامنه وگرجيها وعلي الله هادررکاب مغولان وصليبيون عليه اسلام جنگيدند
کسي گول عربده هاي ضد امريکايي واسراييلي شما را نميخوردمگر نه اينکه پس از 1400 سال آمريکا حکومت عراق را به شما بخشيدوهيچ مسلماني گول آمريکا وانگليس بي شرف را که تظاهر به دشمني با ايران دارن نميخورد.دشمن آمريکا صدام وطالبان وعربستان سعودي وترکيه ومصر وپاکستان هستند نه شماروافض
بدون شک شما شرک را از مسيحيت وبزدلي وتقيه را از يهود وخرافات را از مجوس به ارث برده ايد
شما به چه مينازيد به اينکه در جنگ باعرب از تاکتيک زنان لخت عجم بهره برديد تا سربازان عرب خجالت کشيده وعقب نشيني کنند.شما رافضيان مصداق فرمايش ابوبکر هستيد که اگر از شما شاهد بخواهند ميگوييد دمم شما دوست داريد زنان ودخترانتان جلو چشمتان زنا دهند شما دختر انتان را به بهانه حج به مکه ومدينه ميفرستيد تا وهابيون را تيغ بزنند!!البته پول خوبي هم گيرشون مياد!! هتل ها وفاحشه خانه هاي ممالک اسلامي وجهان جولانگاه دختران شيعه شده است
223 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | Japan - Chiyoda | ١٥:٥٦ - ٢٧ شهریور ١٣٨٩ |
عمر الاحوازي! معلوم است که در اماکن تمريني براي روحيه‌بخشي فيزيکي به هم‌کيشانت زحمات زيادي را متحمل شده و لطمات روحي شديدي ديده‌اي!!!! نياز به اين‌همه اراجيف براي معرفي خود و عقيده و مبناي عقيدتي‌ات نبود. شما يهودي‌زادگان را همه‌جا به نام پيروان مذهب توحش مي‌شناسند. پس بيهوده زحمت معرفي مجدد خود را متحمل نشويد؛ زيرا بيش از پيش نياز به استراحت براي ترميم منبع روحيه‌تان داريد. به هر حال بايد به خود استراحتي هم بدهيد. اين دليل نمي‌شود که چون خلفاي شما به قول سيوطي، مرضي را با خود يدک مي‌کشيدند، شما هم همان مرض را يدک بکشيد!!! مطالب شما به اندازه کافي گوياست و خوانندگان خودشان قضاوت خواهند کرد. همان‌طور که اکنون با اين‌که به قول خودت 1400 سال گذشته است بر اعمال و رفتار گفتار خلفاي شما از طرف جهانيان بررسي و قضاوت مي‌شود. لذا خونسردي خود را حفظ کرده و کمي به خود استراحت دهيد تا بهتر از گذشته بتوانيد هم‌کيشان‌تان را در اماکن تمريني ياري فيزيکي دهيد. ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: تراوشات روده‌اي ابوبکر هم به درد خودتان مي‌خورد و طبيعي است که او به دختر پيامبر ص چنين چيزي بگويد! فکر مي‌کني چرا ابوبکر به قول خودت که اعتراف کرده‌اي به دختر بزگوار پيامبر ص چنين جسارتي کرد و وقتي آن ملعون از فاطمه س شاهد خواست و بي‌بي فرمود چه کسي راست‌گوتر از علي ع است؟ ابوبکر بلا فاصله جواب داد ((شاهد روباه دم اوست)) ؟؟؟؟!!!!! براي اين‌که از دشمن اسلام و رسول خدا ص چه انتظاري جز اين مي‌توان داشت؟! :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: در ضمن بهتر است نگاهي به کشورهاي عربي و غير عربي سني مذهب بياندازي و ببيني فاحشه‌خانه‌هاي آن کشورها در مالزي و امارات و کويت و عربستان و . . . . . مملو از دختران سني‌مذهب عرب و غير عرب است. در ايران هم که فعاليت وهابيت را به وسيله زنان و دختران وهابي که به هر وسيله‌اي متوسل مي‌شوند براي جذب جوانان شاهد هستيم. :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: راستي چرا تا به حال کسي از شما نتوانسته اصل و نسب خليفه دوم‌تان را به ما معرفي کند؟؟!!!!!! :::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: يا حق
224 | شاه عباس صفوي كبير (رضي الله عنه) | | ٢٠:١١ - ٢٧ شهریور ١٣٨٩ |
بسم رب الحيدر صحبتي با عمر الحماري ( نگارنده کامنت شماره 204 ) 1- شما يا بسيار نادان و بي‌سواد يا بي‌اصل و نصب و بي‌ناموس و بي‌رگ و ريشه‌اي مي‌پرسي چرا: اولا: ما در ايران شهري به نام احواز نداريم. بلکه اون اهواز بوده و مرکز استان خوزستان است. پس اگر منظور شما همون اهوازه که نتيجه مي‌گيريم بسيار نادان و بي‌سواد هستي واگر منظورت احوازه که تو هيچ جاي ايران هم‌چنين شهري وجود نداره. پس شما اصل و نسب و ناموس و هويتي نداشته و بي‌رگ و ريشه‌اي البته در معجم البلدان اشاره شده است که شهري به نام احواز در حوالي بغداد وجود دارد (به نقل از لغت نامه دهخدا) البته مطمئنا منظور تو اين شهر نيست در اين‌صورت نيز شما رگ و ريشه‌اي غير ايراني داشته و يک بيگانه منافق به شمار مي‌روي البته پي بردن به اين نتايج از همان ابتدا و با توجه به طرز صحبت شما کاملا واضح بود دوستان عزيز براي کسب اطلاعات بيشتر به وبلاگ زير مراجعه کنند: http://abadanblog.persianblog.ir/post/96 ضمن اينکه شما اگر در سايت ويکي پديا کلمه احواز رو سرچ کنيد هيچ نتيجه‌اي نخواهد داشت و اين کلمه‌اي است که تجزيه طلبان به خيال خام خود برروي شهر اهواز گذاشته تا آن را يک شهر عربي جلوه دهند زهي خيال باطل ضمنا تو مي‌تواني کلمه اهواز رابراي خودتان به صورت "عحواظ "نيز نوشته و تلفظ کنيد ولي چه فايده ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 2-آيا مي‌داني اين فرقه ضاله‌اي را که به عنوان مذهب اختيار کرده‌اي در اصل به چه کسي برمي‌گردد و يا بهتر بگويم امام و مقتداي شما در اين فرقه ضاله پس از شيطان کيست؟ بله او کسي نيست جز مستر همفر انگليسي که کسي ساده‌تر و نادان‌تر از محمد بن عبد الوهاب را براي اجراي نقشه‌هاي شوم استعمار پير و تفرقه ميان مسلمانان نيافت. بنابراين بهتر است به جاي گذاشتن نام مبارک خداوند برروي فرقه ضاله تان آن را فرقه ضاله همفري بناميد ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ 3-ما مردم جنوب افتخارمان اين است که امتحان خود را در طول ساليان متمادي در راه حفظ کيان وطن به خوبي پس داده‌ايم مي‌پرسي چطوري : اولا : مردم شجاع بندر عباس به رهبري شاه عباس کبير (رضي الله عنه و زيد عزه الله ) درسي به پرتغالي‌ها دادند که در تاريخ ماندني شد ثانيا : مردم دلاور پرور بوشهر به رهبري شهيد رييس‌علي دلواري (رضي الله عنه و زيد عزه الله) و با دست خالي طوري جلوي پرتغالي‌ها ايستادگي کردند که ديگر فکر تجاوز به ذهن‌شان خطور نکند ثالثا : و بالاخره مردم شهيد پرور خوزستان به همراه ديگر هم‌وطنان خود در زمان هشت سال دفاع مقدس و در زماني که بهترين فرصت براي ايجاد تفرقه و تجزيه خوزستان بوده و صدام ملعون نيز به همراه تمامي کشورهاي پست عربي و با حمايت دولت‌هاي غربي که تجزيه خوزستان را شعار خود کرده بودند چنان درسي به آنها دادند که ديگر ناداني مثل تو فکر تجزيه را به ذهن خود نيز خطور ندهند. از سرنوشت صدام کافر و عبدالشيطان (لعنهم الله) عبرت نگرفتي که اين‌چنين ياوه‌سرايي مي‌کني. فاعتبرو يا اولي الابصار 4- تازماني که نوادگان و رهروان شاه اسماعيل و شاه عباس صفوي کبير و اين خادان جليل القدر بلند پايه (رضي الله عنهم و زيد عزهم الله ) در اين مملکت حضور دارند دست هيچ منافق وهابي همفري به خاک مملکت نخواهد رسيد و در آستين قطع خواهد شد. ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 5- اگر شاه اسماعيل و شاه عباس صفوي و اين خادان جليل القدر بلند پايه (رضي الله عنهم و زيد عزهم الله ) بر عليه عثماني‌هاي پليد قيام کردند بخاطر جلوگيري از افکار پست اين عثماني‌هاي ملعون بود که همانند شما وهابي همفري همه شيعيان را کافر مي‌دانستند و قصد تجزيه و حمله به ايران را داشتند . خداوند پادشاهان اين سلسله جليل القدر را در بهشت برين قرار دهد که هدف آنها فقط حفظ امنيت در برابر وحشيان عثماني و يکپارچگي ايران بزرگ بود. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 6- اگر در حوادث روزهاي اول جنگ هشت ساله را بدقت مطالعه کني مي‌بيني که وحشيانه‌ترين کارها را که کسي در قبال کافر و مشرک هم انجام نمي‌دهد آن صداميان ملعون انجام داده و حتي به زنان ايراني در جلوي شوهران‌شان تجاوز کرده و سينه زنان شهيد خرمشهري را بريده و با خود به عراق مي‌بردند و خيلي از کارهاي ديگر که کيبورد از بيان آنها شرم دارد و خداوند چه خوب آن ملعون و ملعونيان را به مفتضح‌ترين وجه به سزاي اعمال‌شان رساند. ------------------------------------------------------------------------------------------------------ 7 - به دور و برت نگاه کن تا ببيني که دشمن واقعي آمريکا و اسراييل کيست. آيا نه ايراني است که يکه و تنها جلوي استکبار ايستاده و نه گروهي کوچک به نام حزب الله که جلوي اسراييل تا بن دندان مقاومت مي‌کند. آيا اين دو ملت مسلمانان شيعه نيستند و يا شايد دشمنان آنها ملت‌هاي پست عربي هستند که پادشاهشان با رييس جمهور آمريکا ميخوارگي کرده و دست در کمر هم رقص شمشير انجام داده و سپس سوخت جنگنده‌هاي اسراييلي را براي بمباران کودکان و مردم مظلوم لبنان تامين مي‌کنند و پس از آن قراردادهاي نظامي شصت ميليون داري با آمريکا امضا کرده تا هم امنيت اسراييل تامين شده و هم مشکل بيکاري آمريکاييها حل شود. يه کم عقل نداشته‌ات را به کار بنداز تا دوست و دشمن را بشناسي. اسم مصر را هم نيار که همون سردار شهيد خالد اسلامبولي ( رضي الله عنه ) آنها را به خوبي شناخت و به زندگي ننگين انور سادات پايان داد . الان اگر ما چندتا از اين شهيد داشتيم دست هر چي خاين به مسلمانان بود قطع مي‌شد. بابا اينها که ديگه از واضحاته. واقعا چقدر مي‌توان يک مغز را شستشو داد. ------------------------------------------------------------------------------ 8 - اگر قوه شعور داري که البته نداري يه کم فکر کن ببين چه کسي چهره‌اي خشن و قاتل را از دين در اذهان مردم دنيا بوجود آورده و وحدت مسلمانان را به هم زده تا جايي که به خود جرات داده وکتاب آسماني ما را به آتش مي‌کشند. آيا غير از اين طالبان و وهابي هاي همفري هستند و مهمتر اينکه همين کشورهاي پست عربي که تو سنگ آنها را به سينه مي‌زني اجازه تظاهرات را درقبال اين حرکت زشت به مردم خود نداده وحتي از ترس خود جرات محکوم کردن اين عمل را هم ندارند . ضمنا کشتار شيعيان مظلوم پاکستان در راهپيمايي روز قدس هم يادت نره آيا خدمت به آمريکا و اسراييل نيست اين کار چه کساني بود. ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------- اما يک سخن با برادران واقعي اهل سنت : ما حساب اهل سنتي را که فقط به دنبال کشف حقايق و مناظره علمي منصفانه بوده و هنوز افکار وهابي همفري در ذهن آنها رسوخ نکرده را از اين وهابي هاي شيطان صفت جدا مي‌دانيم چون اين وهابي هاي همفري شيعه و سني براشون فرقي نداره -------------------------------------------------------------------------------------------------------------- نکته مهم : الله محمد علي فاطمه حسن حسين سجاد باقر کاظم رضا تقي نقي حسن العسکري مهدي الحي الموعود (صلوات الله عليهم اجمعين ) ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- نکته مهمتر : اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ خدايا لعنت کن نخستين ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرين کسى که او را در اين زور و ستم پيروى کرد اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً خدايا لعنت کن بر گروهى که پيكار کردند با حسين عليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------- و اما اهم نکات : الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب والسلام علي من اتبع الهدي صدق الله اعلي العظيم
225 | مجيد م علي | United Arab Emirates - Dubai | ٢٠:٥٧ - ٢٧ شهریور ١٣٨٩ |
با سلام
برادر عزيز " 224 نام و نام خانوادگي: شاه عباس صفوي کبير (رضي الله عنه) "
فقط ميتوانم بگويم دست شما درد نكنه جوابت عالي بود .
اما احتمال اينكه همين الاحوازي معلوم الحال دوباره سركله اش پيدا بشه شكي نيست , اخه داغ كرده , يك جايش بد جوري سوخته , حق هم داره ,
خودتون گفتيد , هشت سال دفاع مقدس سربازان حيدر كرار در مقابل اون سگ افلقي و اصحاب شيطان بزرگ با همكاري صهيونيستها و كومونيستها ,,, مسئله كوچكي نيست .

يا علي
226 | شاه عباس صفوي كبير (رضي الله عنه) | | ٢٢:٤٩ - ٢٧ شهریور ١٣٨٩ |
بسم رب الحيدر
در نظر قبلي بنده خطاب به عمر الحماري اشتباه تايپي راخ داده است که بدينوسيله اصلاح ميکنم
مبلغ قرارداد نظامي عربستان با آمريکا 60 ميليارد دلار صحيح است که اشتباها 60 ميليون دلار تايپ شده.
بدينوسيله از همه پوزش ميطلبم
الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب عليه السلام
صدق الله العلي العظيم
227 | Shianews | | ١٥:٠٥ - ٢٨ شهریور ١٣٨٩ |
هيفا وهبي هنرمند معروف لبنان به تشيع مشرف گرديد.
228 | حسن | United States - New York | ١٨:٤٣ - ٢٨ شهریور ١٣٨٩ |
هيفا خانم از اولش هم شيعه بود، اما با سني ها بود اما الآن فقط مي‌خواد با شيعه‌ها .باشه !
229 | سميرا | | ١٠:٥٥ - ٢٩ شهریور ١٣٨٩ |
متاسفم واسه نظرات‌تون اول كه به دكتر شريعتي توهين كرديد كه من فكر مي‌كنم جز اون كسي حضرت علي رو نشناخت دوم به سني‌ها! اون ريگي كه شما گفتيد وهابيه و وهابيا ضد ما هستند، ولي اكثريت سني‌هاي ايران شافعي هستند مخصوصا كردها و به اهل بيت مثل ما احترام مي‌ذارن. اون‌جوريم كه شما مي‌گيد عمر و امام علي رو در يك سطح قرار نمي‌دن! من خودم به شخصه يه پسر سني رو دوست دارم، ولي ازدواج نمي‌كنم باهاش، اونم نه به خاطر مذهبش به خاطر يك سري مسائل ديگه. حتي خانواده‌هامون هم با هم مشكل ندارن. به نظر من كردها بيشتر به شيعه نزديكن تا سني و اوني كه شما گفتيد تنهايي بريد مشهد، قابل توجه‌تون باشه كه اين خانواده‌اي كه من مي‌گم هر سال مي‌رن زيارت و شب قدر رو هم شافعي‌ها دارند. ولي من در باره‌ي بقيه‌ي سني‌ها اطلاعات ندارم و اينم مي‌دونم كه سني‌ها در بيشتر موارد از خيلي از شيعه‌ها كه ادعاي مذهب مي‌كنن تو اعمال‌شون بهترن و حداقل به چيزي كه اعتقاد دارن عمل مي‌كنن. و اما راجع به عقب موندگي كه گفتيد در سني‌ها بيشتره، اين به خاطر اينه كه در رسمو رسومات عرب‌ها و كردها كه اكثرا سني هستند، ازدواج دختر عمو و پسر عمو رواج داره و ربطي به مذهب‌شون نداره.
230 | momen abdullah | | ٢٤:١٨ - ٢٩ شهریور ١٣٨٩ |
جناب سميرا خانم! آيا تاکنون نام درنده‌ترين موجودي که بر کره زمين پا گذاشته است را دانسته‌ايد؟ خونخوارترين و سفاک‌ترين موجودي که بر زمين آمده است درنده‌اي است به نام «مائو تسه تونگ». جانوري که در طول حيات ننگين خود بيش از 70 ميليون نفوس بشر را فداي معبود يهودي خود مارکس کرد. جانوري که حتي استالين لعين و نجس نيز در کشتار به پاي او نمي‌رسد. حال بنگر عقيده صنمت عمر شريعتي مارکسيست را: «چين به لائوتزو محتاج نيست، او يک مائو يافته است و مي‌بينيم که به چه قدرتي و عظمتي رسيده است» ( جلد 33 از مجموع آثار عمر شريعتي، بخش اول، ص 387). ********** «اون ريگي كه شما گفتيد وهابيه» آيا اکرادي که شما به آنها علاقه داريد به علماي حجاز محتله احترام مي‌گذارند يا نه؟ چگونه ممکن است کسي که به فرقه منحوس وهابيت احترام بگذارد از آنها نباشد؟ آيا آنها نظريات و فتوي و کتب وهابيت را مرجع خود قرار نمي‌دهند؟ ********* «به اهل بيت مثل ما احترام مي‌ذارن» شما را نمي‌دانم. ولي ما خليفه الله در سال 63 هجري را حضرت امام سجاد (عليه السلام) مي‌دانيم. آنها چه کسي را خليفة الله مي‌دانند؟ ************* «اون‌جوريم كه شما مي‌گيد عمر و امام علي رو در يك سطح قرار نمي‌دن!» آري. آنها عمر را افضل از حضرت امير المومنين علي ابن ابي طالب (عليه السلام) مي‌دانند. ************* «من خودم به شخصه يه پسر سني رو دوست دارم» آيا هيچ دوستي در دنيا يک‌طرفه است؟ اگر يک‌طرفه است پس بسيار احمقانه است که کسي را دوست بداريد که شما را دوست نمي‌دارد. پس او هم شما را دوست دارد!! ديگر او چه کسي را دوست دارد؟ خالد را هم دوست دارد؟ عمر را هم دوست دارد؟ عايشه را هم دوست دارد؟ براستي چه نقطه مشترکي بين شما و خالد و عمر و عايشه موجود است که او همه شما را دوست دارد؟ ************* «سني‌ها در بيشتر موارد از خيلي از شيعه‌ها كه ادعاي مذهب مي‌كنن تو اعمال‌شون بهترن» هندوان هم ممکن است در مذهب خود مصرتر باشند. بودايي کوه‌هاي تبت هم در مذهب خود بسيار راسخ است. يهودي هم در مذهب خود بسيار کوشا است. ولي آيا عبادت اينها ذره‌اي ارزش دارد؟؟ عبادتي که براي اصنام خيالي و شرکيات باشد چه ارزشي دارد؟ اين است عقيده خانواده اي که با خانواده شما «مشکلي» ندارد: http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=7#s14 «باب إثبات رؤية المؤمنين في الآخرة ربهم سبحانه وتعالى» چگونه خالق ابعاد روئيت شود از پيروان امام ضال و مضلين شافعي مشرک پرسيد. ************* و اما اينکه گفته‌ايد که شب قدر دارند. مي‌شود بفرماييد بر طبق نظر اين شافعي‌ها «روح» در شب قدر بر چه کسي نازل مي‌شود؟ يا علي
231 | مهرداد -سميرا خانم بخواند. | Iran - Tehran | ٢٤:٢٠ - ٢٩ شهریور ١٣٨٩ |
السلام عليكم گفتيد: "متاسفم واسه نظرات‌تون اول كه به دكتر شريعتي توهين كرديد كه من فكر مي‌كنم جز اون كسي حضرت علي رو نشناخت" منم متاسفم كه نظام غير اسلامي ملتي چون شما پرورش داده!! شريعتي که فقط لايق لعن است. ضمنا هر چه که در سب و لعن اين مردك اسلام ستيز ستون پنجم و ضال مضل گفته شود حقيقت است. گفتيد: "دوم به سني‌ها!" توهيني نشده هر چه که گفتيم حقيقت است. گفتيد: "اون ريگي كه شما گفتيد وهابيه و وهابيا ضد ما هستند،" اينها همش حرف سني‌هاي وابسته به نظام جمهوري غير اسلاميست...گيريم حتي اگر وهابيت وجود هم داشته باشد دين جدايي ندارند بلکه عمري مخلص هستند. در حقيقت هر چه عمري‌تر وحشي‌تر! گفتيد: "اكثريت سني‌هاي ايران شافعي هستند مخصوصا كردها و به اهل بيت مثل ما احترام مي‌ذارن." بودايي‌ها و بت پرست‌ها و مسيحي‌ها و يهودي‌ها نيز به اهل البيت عليهم السلام احترام که مي‌گذارند هيچ بلکه يک فرقه از همين بت پرست‌ها در هند هستند که روز عاشورا خودشان را به حد کشتن مي‌زنند!! چه کنيم؟ آنها نيز مومنند؟! شما خب البته حق داريد اين‌گونه باشيد کسي که صرفا چند حرف يک ادبيات‌چي را دليل بر شناخت وي از امير المومنين عليه السلام بداند معلوم است همه‌ي عالم را به صرف ظاهر مومن خواهد دانست!!! چه کسي گفته است صرف احترام کفايت مي‌کند؟! راستي عمري‌هاي‌تان احترام مي‌گذارند و دشمنان‌شان را پرستش مي‌کنند؟! گفتيد: "اون‌جوريم كه شما مي‌گيد عمر و امام علي رو در يك سطح قرار نمي‌دن!" بالا جواب داده شد. اما اصلا عمر با علي قابل قياس است که در يک سطح قرار بدهند يا ندهند؟! همين قياس بزرگ‌ترين توهين است! آيا مي‌شود بگوييم ابو جهل را با پيامبر قياس کنيم!!!!!! يا در يک سطح قرار بدهيم و ....!!! همين‌که کسي ابو جهل را ولو به اندازه‌ي يک صدم بپذيرد بزرگ‌ترين توهين را به پيامبر خدا کرده است. ضمن اين‌که مخلصان اهل خلاف عمر را بالاتر مي دانند! گفتيد: "من خودم به شخصه يه پسر سني رو دوست دارم،" عذر مي‌خوام به جهت صراحتم- چون بي‌غيرتيد! بي‌عقليد! شما فکر مي کنيد هر کسي ارزش دوست داشتن دارد؟! برادر من به جهت ارتباط فاميلي با اهل خلاف يک دختر ازبکي خيلي خوشگل اهل خلاف را که از نزديکان همسرش بود آورده بود تا با او ازدواج نمايم، مي‌گويند آنها خيلي هم مطيع همسران‌شان هستند و قانع هستند وووو.. مني که با توجه به مسائلي ممکن بود به راحتي شرايطي فراهم آورم تا تغيير مذهب نيز بدهد اما حتي حالمم از نگاه کردن به قيافه‌ي او به عنوان همسرم به هم مي‌خورد! همسر آدم بايد روحش زهرايي و علي‌وار باشد نه عمري! نطفه‌اش از همان اول بايد علوي باشد! و الا کسي که يک عمر در مذهب عمريسم بزرگ شده است به چه درد زندگي من كه كمال را در متدين بودن مي‌دانم خواهد خورد؟!- لذاست مي‌گويم..... گفتيد: "ولي ازدواج نمي‌كنم باهاش، اونم نه به خاطر مذهبش به خاطر يك سري مسائل ديگه." از همان اول معلوم بود چقدر مذهب در زندگي‌ات ورود دارد!!! گفتيد: "حتي خانواده‌هامون هم با هم مشكل ندارن." به فرض اين‌که مثلا شيعه باشي طبيعي است. دختري مثل شما معلوم است در چه خانواده‌اي بزرگ شده است. کم و کيف خانواده‌ات از سخنانت اظهر من الشمس است سرکار خانم! گفتيد: "به نظر من كردها بيشتر به شيعه نزديكن تا سني و اوني كه شما گفتيد تنهايي بريد مشهد، قابل توجه‌تون باشه كه اين خانواده‌اي كه من مي‌گم هر سال مي‌رن زيارت و شب قدر رو هم شافعي‌ها دارند." جواب‌تان را بالا دادم! بدبختي برخي اين است که در عصر ارتباطات بسته‌تر از عرب جاهلي زندگي مي‌کنند!!! خب بروند...چه کنيم؟! گفتيد: "اينم مي‌دونم كه سني‌ها در بيشتر موارد از خيلي از شيعه‌ها كه ادعاي مذهب مي‌كنن تو اعمال‌شون بهترن و حداقل به چيزي كه اعتقاد دارن عمل مي‌كنن." معلوم است چقدر شيعه‌اي و چقدر اطلاعات داري....نه سني مي‌شناسي نه هيچي...اما گيريم به فرض محال حق با توست به چه دردشان مي‌خورد؟! همه‌ي اعمال‌شان به جهت پرستش طاغوت حتي اگر صحت ظاهري داشته باشد آن دنيا از بين رفته است.اين از مسلمات فقه اسلام است.برو اگر شيعه‌اي قدر دينت را بدان اي بي‌خبر از همه‌چيز و همه‌جا! گفتيد: و اما راجع به عقب موندگي كه گفتيد در سني‌ها بيشتره، اين به خاطر اينه كه در رسمو رسومات عرب‌ها و كردها كه اكثرا سني هستند، ازدواج دختر عمو و پسر عمو رواج داره و ربطي به مذهب‌شون نداره. چه ربطي داره؟! خدايا به اين ملت كمي غيرت عطا كن!!!
232 | ملت ايران | | ٢٠:٠٢ - ٣٠ شهریور ١٣٨٩ |
ببين مهرداد! ملت ايران شرف و غيرت دارند. اين تو و هم ... تو مثل ميمون عبدالله و شاه اسماعيل ووو......هستند که بي‌غيرت و بي‌ناموس‌اند و ناموس اين ملت يعني دختران ايراني را به جهان اسلام به ويژه عرب‌ها فروختن. بر ... کثافت لعنت بر تو و هم آغلي‌هاي پليدت.
233 | momen abdullah | Malaysia - Ipoh | ٠٣:٥٦ - ٣١ شهریور ١٣٨٩ |
ملت ايران اولا)) http://www.islamport.com/b/4/buldan/%DF%CA%C8%20%C7 %E1%C8%E1%CF%C7%E4/%C7%E1%E4%D3%C8%C9 %20%C5%E1%EC%20%C7%E1%E3%E6%C7%D6%DA%20%E6%C7% E1%C8%E1%CF%C7%E4/%C7%E1%E4%D3%C8%C9%20%C5%E1%EC% 20%C7%E1%E3%E6%C7%D6%DA%20%E6%C7% E1%C8%E1%CF%C7%E4%20007.html «منهم: الفضلاء أبو أحمد زيد بن الحسن بن محمد بن الحسن بن أحمد بن ميمون بن عبد الله بن عبد الحميد بن أبي أيوب الفائشي الحميري، الإمام الفقيه اللغوي النحوي الأصولي الفرضي.» ميمون بن عبد الله نام يکي از اجداد يکي از «امامان» شما بوده است!!! ************* دوما)) نترس!!! کسي تو را به اعراب نخواهد فروخت!! مشتري تو يهوديان يافا و لندن هستند!! آنها پول خوبي بابت تو خواهند داد!!! مخصوصا اگر براي‌شان آواز هم بخواني!! يا علي
234 | مهرداد(دشمن ملت ايران بخواند) | | ٠٥:٥٦ - ٣١ شهریور ١٣٨٩ |
كامنتر 232 ملت خدا جوي ايران هم غيرت دارند هم شرف ... اما گويا درد بي‌ناموسي شما را خيلي اذيتت مي‌كند كه همين‌جور گرفته‌اي دستت و به اين و آن مي‌چسباني نه؟! والسلام.
235 | سميرا | | ١٧:٥٦ - ٠٢ مهر ١٣٨٩ |
شما از اون دسته آدما هستين كه فقط حرف خودشونو قبول دارن و مي‌خوان به كرسي بنشونن. ولي محض اطلاع به حرف‌هاي دكتر رحيمي درباره‌ي سني و شيعه گوش بديد، فكر كنم ايشونو ديگه قبول داشته باشيد.
236 | م . ي | | ١١:٣٣ - ١٢ مهر ١٣٨٩ |
سلام
من شيعه ام
تصميم داشتم با يه مرد سني ازدواج كنم
الان كه اينا رو خوندم به شك افتادم
237 | مونا | | ١١:٣٨ - ١٢ مهر ١٣٨٩ |
چرا همش دعواي سني و شيعه ميكنيد همه مسلمونيم چرا تفرقه ايجاد ميكنيد؟ مگه خود نبي نگفت تفرقه بدترين چيزه
شماها مه ادعاي مسلموني مينكنيد چط.ر ناسزا ميگيد ؟
خجالت كشيد شماها مسلمونيد ؟ محمد (ص) دهانشو با سنگ زدن و دندوناشونو خورد كردن ناسزا نگفت اونو قت شمااااااا
خجالت بكشيد واقعا كه................
238 | بيكار وب گرد | | ٠٥:٣٦ - ١٣ مهر ١٣٨٩ |
مي گم من فكر مي كردم بيكارتر از من ديگه پيدا نميشه ولي با ديدن اين تعداد كامنت كه بالاي نصفش كار دو سه نفره فهميدم وقت گذروني هايي كه دست كمي از من ندارن هم پيدا ميشن . منظورم شاه اسماعيل و شاه عباس و عمر و عثمان و ابوبكر و مومن بنده خدا و .... است . بابا دمتون گرم اين انتظارتون براي جواب دادن نظرا منو كشته . يه صد آفرين تقديم به شما ها . ولي حضرت عباسي انصافا آخه دو نفر كه مي خوان با هم ازدواج كنن و از لحاظ شرعي هم مشكلي ندارن ميشينن با هم صحبت مي كنن كه ببينن با هم مي تونن تفاهم داشته باشند يا نه يعني با اختلافاشون كنار بيان يا نه . حالا به شماها چه كه شديد كاسه داغتر از آش؟ البته اميدوارم از صحبتم ناراحت نشيد كه اثرات بيكاريه . ميدونيد كه يكي از اثرات بيكاري حرافيه .يه چيز ديگه بگم و خداحافظ .برو فكر نان كن كه خربزه آب است آب . همين .
239 | momen abdullah | Malaysia - Klang | ٢٢:٢١ - ١٣ مهر ١٣٨٩ |
سرکار خانم مونا کجاي سخنان ما بد است و ناسزا؟ ما فقط مي‌گوييم از ازدواج با کساني که دوست دار «عتل بعد ذلك زنيم» هستند جدا خودداري فرماييد. چرا که باعث شرمندگي است که محبوب کساني باشيد که محب «عتل بعد ذلك زنيم» هستند. اصولا پيروان «عتل بعد ذلك زنيم» بسيار انسانهاي خطرناکي هستند. چنانچه فجايع و کشتارهاي مريدان «عتل بعد ذلك زنيم» چون تيمور و صدام و سلاطين فاجر عثماني به خوبي اثبات کننده آن است. به اميد دوري از دوستان خطرناک جناب «عتل بعد ذلك زنيم». يا علي
240 | مريم مناوي | | ٠٨:١٧ - ١١ آبان ١٣٨٩ |
سلام من يه دختر شيعه ام 6 ماهي است که با يه پسر سني شافعي دوست شدم.هفته پيش به شهر ما اومد و با خانواده ما آشنا شد و قرار خواستگاري گذاشتيم.ميخواستم ببينم ازدواج من با اين آقا مشکلي داره؟خواهش ميکنم کمکم کنيد .خيلي بهم علاقمند شديم نميتونم به اين سادگيها ازش بگذرم.

پاسخ:

با سلام

خواهر گرامي

اگر همه شرايط ذكر شده در اين مقاله را داريد ، ازدواج براي شما جايز است . يعني اين مطلبي نيست كه ما براي شما تعيين كنيم ، خود بايد با بررسي فتاواي مراجع و وضعيت خودتان نتيجه‌گيري كنيد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

  بعدی [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها