2024 April 20 - شنبه 01 ارديبهشت 1403
ارزش و جايگاه انتظار، واسطه فيض بودن اهل بيت عليهم السلام در روايات
کد مطلب: ٥٣٠٩ تاریخ انتشار: ٠٢ تير ١٣٩٢ تعداد بازدید: 6915
حبل المتین » عمومی
ارزش و جايگاه انتظار، واسطه فيض بودن اهل بيت عليهم السلام در روايات

معنی و مفهوم انتظار منجی و منتظر حقیقی، واسطه فیض بودن نزد اهل سنت، ابدال
حبل المتين 92/04/02

بسم الله الرحمن الرحيم

تاريخ: 92/04/02

مجري:

السلام عليك يا ابا صالح المهدي

عرض شاد باش و تبريك داريم به مناسبت ميلاد منجي عالم بشريت حضرت حجة بن الحسن العسكري روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء.

استاد قزويني:

ميلاد عصاره عالم وجود بقية الله الاعظم ارواحنا فداه را خدمت شما تبريك عرض مي كنم.

امشب كه شب نيمه شعبان است، در حقيقت شب قدر به حساب مي آيد و احياي آن توصيه شده است و احيا و بيداري و عبادت و قرآن خواندن و مشغول راز و نياز بودن و بحث هاي علمي در امشب، معادل هزار ماه بلكه بيشتر از هزار ماه است.

امشب عزيزان با مولاي خودشان تاج سر و نور چشم شان عصاره عالم هستي و آن نازنين وجودي كه بيمنه رزق الوري و بوجوده ثبتت الارض والسماء، ان شاء الله راز و نياز كنند و با سخنان زيبا و عاشقانه با آن عزيز كه قطعا صداي شما را مي شنود (به كوري دو چشم وهابيت) به عشق و عاشقي بپردازند.

من از قول همه عزيزان مي خواهم عرض كنم: مهدي جان،

همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويي چه ضرر تو را كه من هم برسم به آرزويي

ما در روايت داريم كه خود حضرت ولي عصر ارواحنا فداه فرمودند:

ولو أن أشياعنا وفقهم الله لطاعته علي اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم لما تأخر عنهم اليمن بلقائنا... فما يحبسنا عنهم الا ما يتصل بنا مما نكرهه ولا نؤثره منهم

تهذيب الأحكام، الشيخ الطوسي، ج 1، ص مقدمة الكتاب 40

اگر تمام شيعيان ما در وفاي به عهد الهي يك دم و هم دم بودند، قطعا تشرف لقاء ما از آن ها تاخير نمي افتاد و آنچه كه مانع ديدن آن ها نسبت به ما است و مانع تشرف آن ها است، گناهان و معاصي است كه از آن ها سر مي زند.

آنچه كه فاصله ميان ما و دوستان ما و شيعيان ما شده است، بعضي از كار هايي است كه از شيعيان سر مي زند و ما آن ها را دوست نداريم و زيبنده دوستان ما نيست.

به قول شاعر كه مي گويد:

گفتم شبي به مهدي از تو نگاه خواهم گفتا كه من هم از تو ترك گناه بخواهم

گفتم كه روي ماهت از ما چرا نهان است؟ گفتا تو خود حجابي ور نه رخم عيان است

گفتم كه از كه پرسم جانا نشان كويت؟ گفتا نشان چه پرسي آن كوي بي نشان است

گفتم فراق تا كي ؟گفتا كه تا تو هستي گفتم سخن همين است گفتا سخن همان است

گفتا حجاب وصلت باشد هواي نفست گر نفس خود شكستي دستت رسد به دستم

ان شاء الله اميدواريم خدا به آبروي مادرش زهراي مرضيه چشمان گناه كار ما را هر چه زودتر به زيارت لقاء آن ماه عالم تاب و نور عالم هستي منور بگرداند.

مجري:

حاج آقا با توجه به اين كه امشب شب نيمه شعبان است و شب ميلاد حضرت امام زمان عليه السلام است، مقداري در رابطه با ارزش جايگاه انتظار از ديدگاه روايات اهل بيت عليهم السلام براي ما صحبت كنيد.

استاد قزويني:

با توجه به اين كه ايام، ايام ميلاد آقا ولي عصر ارواحنا فداه و شب نيمه شعبان است، امشب با توجه به سؤالاتي كه جناب حاج آقاي محسني آماده كردند، ما يك مقداري از آن بحث هاي چالشي بيرون مي آييم و يك مقداري حال و هواي عشق و عاشقي دوست و محبوب خودمان آقاي ولي عصر ارواحنا فداه و اين جايگاه انتظار كه هزار و اندي سال است چشمان شيعيان به راه است كه جايگاه انتظار چيست و منتظران چه كساني هستند، صحبت مي كنيم.

يك مقداري با توجه به روايات شيعه و اهل بيت عليهم السلام در اين زمينه سخن بگوييم.

البته بعضي از روايات در منابع اهل سنت هم آمده است.

اين روايتي است كه همه بينندگان عزيز شنيده اند و حفظ اند كه نبي مكرم فرمود:

أفضل العبادة انتظار الفرج

كمال الدين وتمام النعمة، الشيخ الصدوق، ص 287 و سنن الترمذي، ج 5، ص 565

بالاترين و با فضيلت ترين عبادت ها، انتظار فرج حضرت مهدي ارواحنا فداه است.

روايت خيلي زيبايي از امام سجاد سلام الله عليه است كه اين روايات در منابع شيعه است و در منابع اهل سنت نيست.

امام سجاد به يكي از اصحاب شان به نام ابو خالد كابلي كه از ثقات اصحاب امام سجاد سلام الله عليه است كه مي فرمايد:

يا أبا خالد إن أهل زمان غيبته القائلين بإمامته والمنتظرين لظهوره أفضل من أهل كل زمان... أولئك المخلصون حقا وشيعتنا صدقا

كمال الدين وتمام النعمة، الشيخ الصدوق، ص 320 و بحار الانوار، العلامة المجلسي، ج 52، ص 122

اي ابو خالد كابلي، آن هايي كه در دوران زمان غيبت حضرت مهدي زندگي مي كنند و قائل به امامت او و منتظر ظهور او هستند، بهترين و با فضيلت ترين انسان هاي روي زمين هستند.

اين ها حقيقتا انسان هاي مخلصي هستند و اين ها واقعا شيعيان ما هستند.

بعد مي فرماييد:

انتظار الفرج من أعظم الفرج

كمال الدين وتمام النعمة، الشيخ الصدوق، ص 320 و بحار الانوار، العلامة المجلسي، ج 52، ص 122

منتظر فرج آن بزرگوار بودن، يكي از بزرگ ترين فرج براي شيعيان ما است.

در روايتي كه مرحوم برقي در محاسن شان در صفحه 173 حديث 148 آورده اند، در آنجا مي گويد:

من مات منكم وهو منتظر لهذا الامر كمن هو مع القائم في فسطاطه (قال:) ثم مكث هنيئة ثم قال: لا بل كمن قارع معه بسيفه، ثم قال: لا والله إلا كمن استشهد مع رسول الله صلي الله عليه وآله

المحاسن، أحمد بن محمد بن خالد البرقي، ج 1، ص 174

هر كس از شما شيعيان از دنيا برود در حالي كه منتظر فرج ما است، مانند كسي است كه در خيمه حضرت مهدي حضور پيدا كرده است.

بعد حضرت ساكت شدند، و بعد فرمودند: آن كسي كه منتظر ظهور مهدي است و مرگ او را درك كند، مانند كسي است كه در ركاب نبي مكرم بوده است.

مرحوم برقي متوفاي 274 است و زمان امام هادي و امام عسكري را درك كرده است.

مرحوم شيخ صدوق هم كه متوفاي 381 است، ايشان در كتاب كمال الدين از اميرالمؤمنين سلام الله عليه نقل مي كند كه فرمودند:

المنتظر لأمرنا كالمتشحط بدمه في سبيل الله

كمال الدين وتمام النعمة، الشيخ الصدوق، ص 645

آن هايي كه منتظر امر و منتظر قيام فرزند ما و منتظر قيام حجت بن الحسن هستند، جايگاه شان مانند كساني است كه به خون خود در راه خدا غوطه ور هستند.

امام صادق سلام الله عليه فرمود:

من مات منكم علي أمرنا هذا كان كمن استشهد مع رسول الله صلي الله عليه وآله

المحاسن، أحمد بن محمد بن خالد البرقي، ج 1، ص 172 و 173

آن كساني كه با انتظار فرج ما از دنيا بروند، مانند كساني هستند كه در ركاب نبي مكرم صلي الله عليه وآله وسلم به شهادت رسيده اند.

ما در روايت داريم كه هر كس چهل روز دائم دعاي عهد را بخواند كه در مفاتيح اگر اشتباه نكنم بعد از دعاي ندبه آمده است، اگر كسي چهل روز متصل بعد از نماز صبح اين دعا را با حضور بخواند، اگر از دنيا هم برود خداي عالم به هنگام ظهور ولي عصر ارواحنا فداه او را زنده مي كند كه به كوري چشم وهابي ها در ركاب حضرت مي جنگد و دوران ظهور حضرت ولي عصر را درك مي كند.

مجري:

منتظران حقيقي چه كساني هستند؟ معنا و مفهوم حقيقت انتظار چيست؟

استاد قزويني:

در اين رابطه سخن خيلي زياد است؛ ولي من به صورت خيلي خلاصه عرض كنم.

منتظران حقيقي كساني هستند كه انتظار را خود سازي خويش در مقابل هواها و خواهش هاي نفساني مي دانند؛ چون منتظر كسي هستند كه او جز به افراد ساخته شده و افراد دور از هوا و هوس نگاهي ندارد.

بعضي ها كه مي گويند: اگر زمين پر از ظلم و جور شود حضرت مي آيد؛ پس كمك كنيم كه ظلم و جور زياد شود، به قول يكي از مراجع عظام تقليد گفت: فرض كه اين آقايان آمدند به ظلم و جور كمك كردند و حضرت آمد، حضرت اول كسي را كه مي كشد، همين شخص خواهد بود.

اين آقا به قول خودش و به توهمات خودش مي خواهد براي ظهور حضرت ولي عصر كمك كند؛ ولي با آمدن حضرت ولي عصر، آن كساني كه به ظلم و جور و ستم دامن مي زنند، اين ها گرفتار شمشير انتقام آن حضرت مي شوند.

نكته آغازين اين قضيه اين است كه انتظار يعني خودسازي و مبارزه با هواي نفس و خواهش هاي نفساني يا به عبارت ديگر انتظار يعني محيا شدن و آماده شدن جهت مبارزه با جباران و خون خواران در زير پرچم بزرگ پرچم دار عدالت و عدالت گستر.

در حقيقت منتظران واقعي كساني هستند كه خود را در برابر عدل تسليم محض مي دانند و فرياد جاودانه نبي مكرم را عليه مشركان، چپاول گران، جنايت كاران، منافقان و غارت گران خود را آماده مي كنند.

ما در روايت داريم آن كساني در ركاب حضرت و جزء ياران ويژه آن بزرگوار هستند كه از نظر كمالات به يك جايي رسيده اند يا طي الارض و يا طي الهوا دارند؛ يعني همان مقام و مرتبه اي كه عاصف بن برخيا رسيده است كه در يك چشم بر هم زدن تمام تاج و تخت بلقيس را در محضر حضرت سليمان حاضر مي كند.

آن شب ظهور حضرت، اين سيصد و سيزده نفر از اطراف و اكناف عالم با طي الارض و يا با طي الهوا به اذن الله به حضرت در كنار بيت الله الحرام مي پيوندند.

كسي كه منتظر است، بايد تلاش كند در اين قضيه مسابقه بگذارد و خود را به جايي برساند كه بتواند جزئي از ياران واقعي و مخلص آن بزرگوار باشد و اين هم نيست جز مبارزه با نفس.

من يك جمله اي از امام راحل رضوان الله تعالي عليه دارم كه خيلي جمله قشنگي است.

وقتي كه با دوستان نكات اخلاقي مطرح مي شود، عرض مي كنم: ايشان مي گويد: بعضي از عرفا آن هايي كه در مسائل سير و سلوك هستند، بعضي ها مي گويند: رسيدن به الله هزار منزل دارد و از يقظه و تا آن مرتبه فناء في الله كه خواجه عبدالله انصاري اين منازل سائرينش بر محور هزار منزل است و بعضي ها صد ميدان كه كتاب هايي هم در اين زمينه نوشته اند و بعضي ها مي گويند: بايد هشت منزل را پيمود و ايشان مي گويد: نه هزار منزل و نه صد منزل و نه هشت منزل، يك منزل بين عبد و خالق فاصله نيست.

منزل يك قدم، قدم اول بگذار روي هواي نفس، قدم دوم در كوي جانان

وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَي النَّفْسَ عَنِ الْهَوَي فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَي

سوره نازعات آيه 40 و 41

كساني كه در سير و سلوك هستند و كساني كه واقعا دوست دارند كه دست شان به دامن آقا ولي عصر ارواحنا فداه برسد و افتخار بوسيدن خاك زير پاي آن بزرگوار نصيب شان شود (حالا من كاري ندارم ختومان و دعا ها، توسلات و غيره) آنچه كه مي تواند انسان را (نمي گويم با يك قطار سريع و سير و با يك هواپيما) با سرعت نور يا بالاتر از سرعت نور به كوي جانان برساند، اين است كه انسان گناه نكند.

از مكروهات هم دست بردارد.

اين كه به مستحبات مي خواهد عمل كند يا نكند، آن به قول معروف پياز داغ قضيه است و زر و زيور قضيه است؛ ولي آنچه كه دوستان ما را مي تواند به كوي جانان برساند و ما را عبد الهي قرار دهد، مخالفت با هواي نفس است و دوري كردن شيطان و وسوسه هاي شيطاني و گناه چه صغيره و چه كبيره از زندگي ما است.

اين در رابطه با منتظران حقيقي است.

اما اينكه تفسير انتظار چيست، در اين زمينه علماء و بزرگان كتاب و مقالات زياد نوشته اند؛ ولي من عقيده ام بر خلاف خيلي ها اين است كه ما اگر رواياتي كه در حق آقا ولي عصر و آن حكومت جهاني آن حضرت و آن حكومت ايده آل آن حضرت بي نظير و بي بديل آن حضرت نگاه كنيم، تفسير انتظار براي ما روشن مي شود.

در حقيقت انتظار يعني چشم به راه بنيان گذار حكومت جهاني اسلامي كه براي اولين بار پرچم پر افتخار اسلام را در سراسر عالم و در شرق و غرب به اهتزاز در مي آورد كه در روايت شيعه وسني داريم:

ويفتح الله له شرق الأرض وغربها، ويقتل الناس حتي لا يبقي إلا دين محمد صلي الله عليه وآله

الغيبة، الشيخ الطوسي، ص 474 و بحار الانوار، العلامة المجلسي، ج 52، ص 291 و ينابيع الموده قندوزي حنفي، ص 493

خداي عالم به دست آن حضرت شرق و غرب عالم را فتح مي كند و در كره زمين جز دين محمد صلي الله عليه وآله هيچ ديني باقي نمي ماند.

به عبارت ديگر انتظار يعني منتظر شدن آن دوراني كه كفر جهاني و شرك بين المللي خاتمه يافته و اختلاف بين اديان و مذاهب براي هميشه بر چيده خواهد شد كه در روايت داريم:

ليرفع عن الملل والأديان الاختلاف

بحار الانوار، العلامة المجلسي، ج 53، ص 4

حضرت با آمدنش تمام اختلافات ديني را از بين مي برد؛ چون با آمدن اسلام ديني باقي نمي ماند تا اختلاف ميان اديان باشد.

همچنين در روايتي كه از الزام الناصب و بشارت الاسلام صفحه 297 است، مي گويد:

ويرفع المذاهب عن الأرض فلا يبقي إلا الدين الخالص

إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب، الشيخ علي اليزدي الحائري، ج 2، ص 91

با آمدن آقا مهدي حجة بن الحسن تمام مذاهب؛ جز مذهب برخواسطه از متن قرآن و منطبق با سنت نبي مكرم و اهل بيت، ديگر در كره ي زمين هيچ مذهبي باقي نمي ماند.

به عبارت ديگر، انتظار در حقيقت يعني چشم به راه مصلح كل، مؤسس حكومت عدل الهي و انقلابي بزرگ تاريخ بشريت كه با نهضت بي نظيرش بساط ستم و بي داد را در جهان برچيده و حكومت عدل و داد را جايگزين آن مي كند و سراسر عالم را از عدل و داد پر مي كند همان گونه اي كه از ظلم و جور مملو گشته است.

در نتيجه تمام تشنگان عدالت با جان و دل؛ اگر چه با سينه خيز رفتن از روي برف ها، به سوي او شتافته بروند جاي خود دارد؛ همان طوري كه در روايت شيعه آمده است.

مرحوم علامه مجلسي در بحار مي نويسد:

فيملاها قسطا وعدلا كما ملؤوها جورا فمن أدرك ذلكم منكم فليأتهم ولو حبوا علي الثلج

بحار الانوار، العلامة المجلسي، ج 51، ص 87

آن مهدي خواهد آمد و جهان را از عدل و داد پر مي كند؛ همان گونه اي كه از ظلم و جور مملو گشته است و هر كس اين زمان را درك كند و نداي ظهورش را بشنود، به سوي او بشتابد ولو بر روي برف راه برود.

رفتن روي برف خيلي سخت و مشكل است؛ ولي اگر به اين شكل هم باشد باز جا دارد.

انتظار يعني چشم به راه آن خورشيد فروزان امامت كه با درخشيدن آن دوران ظلمت غم افزاي ظلم بيداد پايان پذيرفته و كاخ ستم وستمگري ويران گشته و ايام دادخواهي مظلومان و بيچارگان فرا رسيده و از ستم ديدگان آن چنان رفع ستم خواهد شد كه اگر حق ستم ديده اي در زير دندان ستم پيشه باشد به دست آن عدالت گستر بازستانده خواهد شد و به صاحب حق مسترد خواهد شد.

يبلغ من رد المهدي المظالم حتي لو كان تحت ضرس انسان شئ انتزعه حتي يرده

التشريف بالمنن في التعريف بالفتن (الملاحم والفتن)، السيد ابن طاووس، ص 143

آقا ولي عصر آن چنان در دفاع از حق مظلومان اصرار دارد كه اگر حق مظلومي زير دندان ظالمي باشد، او را از زير دندان ظالم درآورده است و به مظلوم باز مي گرداند.

اگر بنا باشد كه ما انتظار را معنا كنيم، انتظار يعني اين.

ان شاء الله باشد كه آن زمان فرا رسد كه با آمدن آن حضرت، مشكلات مالي و اقتصادي مردم و اين ظلم و جوري كه امروز از طرف مناديان حق پيشه و حقوق بشر انجام مي گيرد، اين ها همه از بين برود.

ما در روايت داريم:

يولد قوم لا يعرفون إلا العدل ولا يعملون إلا به

التشريف بالمنن في التعريف بالفتن (الملاحم والفتن)، السيد ابن طاووس، ص 315 و بحار الانوار، ج 51، ص 68

حكومت حضرت آن چنان عدالت را درون جامعه وارد مي كند كه نسل هاي آينده مفهوم و واژه ظلم را نمي شناسند.

به قدري از نظر امكانات مالي مردم به مرحله هاي بالايي مي رسند كه:

ويطلب الرجل منهم من يصله ماله، ويأخذ زكاته فلا يجد أحدا يقبل منه ذلك

تاج المواليد (المجموعة)، الشيخ الطبرسي، ص 75 و 76 و بحار الانوار، ج 52، ص 337

افرادي دنبال كسي مي گردند كه به او صدقه دهند و زكات مالشان را پرداخت كنند؛ ولي فقيري پيدا نمي كنند.

ما انتظار را به اين معنا يعني انتظار آن حكومتي كه فقر، تنگدستي و اختلاف طبقاتي از ميان جامعه و از سراسر كره زمين برچيده شود.

در ميان جامعه ي اسلامي و انسان ها فقير و نيازمندي پيدا نشود.

ما انتظار را به اين معنا مي گيريم.

انتظار يعني منتظر حكومتي كه اين چنين ويژگي دارد.

مجري:

آيا بايد كسي بين ما و خالق ما باشد كه فيض را به ما منتقل كند يا نه؟

در كتب اهل سنت آيا بحثي از وساطت فيض شده است يا نه؟

استاد قزويني:

در رابطه با اينكه انبياء عليهم السلام و ائمه گرامي واسطه فيض هستند، از نظر شيعه هيچ جاي شك و شبه اي نيست؛ بلكه از مذاهب شيعه است، روايات صحيح داريم و بزرگان ما در اين زمينه مفصل دارند كه ما در برنامه هاي گذشته هم در اين زمينه صحبت داشتيم، كه ائمه عليهم السلام:

بكم فتح الله وبكم يختم

در متن زيارت جامعه كبيره است يا در زيارت اول آقا امام حسين سلام الله عليه است:

وبكم ينزل الله الغيث وبكم تسيخ الأرض التي تحمل أبدانكم وتستقر جبالها عن مراسيها إرادة الرب في مقادير أموره تهبط إليكم وتصدر من بيوتكم

الكافي، الشيخ الكليني، ج 4، ص 577

اين مطالبي است كه در روايات صحيح ما داريم.

بعضي از بزرگان اهل سنت هم نسبت به نبي مكرم هم اين تعبير را داردند كه خود آلوسي سلفي كه متوفاي 1270 است كه اين عبارت را ما در بحث توسل آورده ايم در ذيل آيه شريفه 57 سوره اسرا ايشان به صراحت مي گويد: عيسي، عزير و ديگر ملائكه اي كه مردم مي پرستند اين ها در حقيقت:

وسيلتهم إلي الله تعالي نبينا صلي الله عليه وسلم

روح المعاني، ج 15، ص 126

واسطه تمام ملائكه و تمام انبياء با خدا ي عالم پيغمبر ما است.

بعد مي گويد:

بل هو عليه الصلاة والسلام وسيلة سائر الموجودات والواسطة بينهم وبين الله تعالي في إفاضته سبحانه الوجود

روح المعاني، ج 15، ص 126

نبي مكرم واسطه تمام موجودات است.

خداي عالم كه بخواهد وجود را بر خلائق افاضه كند، عالم بخواهد لباس هستي بپوشد، واسطه ي خدا و هستي، نبي مكرم صلي الله عليه وآله و سلم است.

بعد ايشان براي دفع اين شبه كه پيغمبر اكرم، آخرين پيغمبري است كه به دنيا آمده است، چه طور مي تواند واسطه انبياء باشد، مي گويد:

وكان نبينا آدم بين الماء والطين

روح المعاني، ج 15، ص 126

رسول اكرم پيغمبر بود و حضرت آدم هنوز آفريده نشده بود و در ميان آب و گل غوطه ور بود.

وقد تلقي الانبياء منه من وراء حجاب الأرحام والأصلاب

روح المعاني، ج 15، ص 126

نمي دانم كه اين آقايان وهابي ، اگرچه اين حرف ها براي اين حضرات مثل يس خواندن است و فايده اي ندارد و اگرچه آلوسي مي گويد.

آلوسي كيست؟

وقتي به اين آقايان مي گوييم: مسلم، مي گويند: مسلم اشتباه كرده است.

مي گويند: فلان صحابه كه معصوم نبوده، فقط گويا معصوم فقط همين سه، چهار نفري هستند كه در اين شبكه هاي وهابي هستند.

مي گويد:

وقد تلقي الانبياء منه من وراء حجاب الأرحام والأصلاب

روح المعاني، ج 15، ص 126

تمام انبياء فيض را از خداي عالم به واسطه نبي مكرم گرفته اند، در حالي كه اين ها در صلب آباء و در رحم مادرانشان بوده اند.

اين كه قضيه وساطت فيض در ميان اهل سنت هم است يا نه، من چندتا روايت مختصر مي خوانم كه نبي مكرم صلي الله عليه وآله و سلم مي فرمايند:

وأهل بيتي أمان لأمتي فإذا ذهب أهل بيتي أتاهم ما يوعدون

المستدرك علي الصحيحين، ج 2، ص 486

آن چيزي كه مايه امنيت امت من است، اهل بيت من است كه اگر اهل بيت من از ميان امت بروند، بلاي الهي مردم را فرا خواهد گرفت.

حاكم مي گويد:

صحيح الإسناد

المستدرك علي الصحيحين، ج 2، ص 486

جناب آقاي مناوي كه از علماي بزرگ اهل سنت است و وهابي ها برايش تره خورد مي كنند و متوفاي 1013 است، ايشان كتابي به نام فيض القدير دارد كه شرح جامع الصغير سيوطي است كه مي گويد:

لأنه سبحانه وتعالي لما خلق الدنيا لأجل المصطفي جعل دوامها بدولته ثم بدوام أهل بيته

فيض القدير، ج 6، ص 297

خداي عالم هستي و دنيا را به خاطر پيغمبر آفريد.

لولاك لمل خلقت الافلاك

علت غائي خلقت دنيا، وجود نبي مكرم صلي الله عليه وآله و سلم است.

دوام دنيا به وجود نبي مكرم و اهل بيت عصمت و طهارت است.

در اين زمينه ما روايات زياد داريم.

من خيلي خلاصه مي كنم كه به صحبت بينندگان عزيز برسيم.

جناب آقاي آلوسي سلفي در رابطه با اين كه انسان كامل چيست، يك تعبير زيبايي دارد كه در كتاب روح المعاني جلد 1 صفحه 220 مي گويد: آن انسان كاملي كه در كره ي زمين است و به بركت او فيوضات از خدا به مردم مي رسد، اگر يك چشم بر هم زدن آن انسان كامل برداشته شود، زمين تمام ساكنانش را در خود مي بلعد و دنيا به پايان مي رسد و ديگر دنيايي نيست تا مردمي در دنيا باشد.

اين قضايايي است كه مفصل براي شما آورده اند.

اگر دوستان در كتب اهل سنت كلمه الابدال را جستجو كنند، مي بينند در آنجا بزرگان اهل سنت مفصل مي گويند: در كره ي زمين تعدادي ابدال هستند كه اين ابدال يعني بديل اولياء و بديل انبياء كه ارتباطي به انبياء هم ندارد.

بعد از نبي مكرم يك سري افرادي هستند به نام ابدال كه خداي عالم به بركت اين ابدال به مردم روزي مي دهد و به مردم عنايت مي كند و از مردم بلا و مشكلات و مصيبت را بر مي دارد.

اين همان وساطت فيضي است كه ما در اهل بيت عليهم السلام قائل هستيم.

جالب اين است كه جناب سيوطي تعبيرش اين است كه:

بأن خبر الأبدال صحيح وإن شئت قلت متواتر

فيض القدير، ج 3، ص 170

روايات ابدال كه در كره زمين تعدادي از ابدال هستند كه خدا به بركت اين ها به مردم عنايت مي كند و روزي مي دهد و مشكلات شان را برطرف مي كند، اين روايات صحيح است و بلكه متواتر است.

اين را جناب مناوي در فيض القدير از قول جناب آقاي سيوطي نقل مي كند.

جناب آقاي سخاوي در كتاب المقاصد الحسنة جلد 1 صفحه 45 مي گويد: امام ما شافعي و همچنين جناب بخاري معتقد بودند كه در كره زمين افرادي به عنوان ابدال هستند.

مهم تر از همه، براي دوستان عزيز يك نكته بگويم كه شايد كم شنيده اند.

آقاي ابن تيميه حراني امام و پيغمبر و خداي وهابي ها يا هر چه كه مي خواهند بگويند، ايشان در مجموع فتاوي مي گويد:

في صفة الابدال بهم ترزقون وبهم تنصرون

مجموع الفتاوي، ج 23، ص 102

تعدادي ابدال در كره ي زمين هستند كه به بكت اين ابدال مردم روزي مي خورند و از خداي عالم نصرت مي گيرند.

ايشان به صراحت مي گويد:

وأما أهل العلم فكانوا يقولون هم الأبدال لأنهم أبدال الانبياء وقائمون مقامهم

مجموع الفتاوي، ج 4، ص 97

اين ها ابدال و قائم مقام انبياء هستند و به بركت اين ها مردم روزي مي خوردند و نصرت مي گيرند.

جالب اينجا است كه آقاي بن باز كه از بزرگان وهابي و مفتي اعظم سابق است، كتابي به نام مسائل الامام بن باز دارد كه ايشان هم در اينجا به صراحت مي گويد:

وسئل عن ابن تيميه و ابن قيم امن الابدال هم

مسائل بن باز، ج 1، ص 49

از بن باز سؤال كردند كه ابن تيميه و ابن قيم جوزي هم جزء ابدال بوده اند؟

يعني به بركت ابن تيميه مردم روزي مي خوردند؟

الجواب هم من خيرة الابدال

مسائل بن باز، ج 1، ص 49

از بهترين ابدال بودند.

اميدوارم كه ان شاء الله آقايان وهابي ها محبت كنند و جواب اين را آماده كنند.

اين آقاياني كه اين همه به عقائد شيعه ايراد مي گيرند.

حالا كار به جايي رسيده كه اين آقا نسبت به امام صادق و نسبت به حضرت مهدي ارواحنا فداه دچار شك و ترديد هستند؛ ولي آقاي ابن تيميه اي كه به قول آقاي ابن حجر عسقلاني مردم او را منافق و زنديق مي دانستند، از بهترين ابدال شده است.

به بركت ابن تيميه مردم روزي مي خورند.

من مي خواستم يك مقداري در رابطه با جمكران صبحت كنم.

نمي دانم دوستان اين برنامه اي كه ساعت پنج و نيم، شش بود ديده اند كه دوستان ما پخش مي كردند كه قضيه جناب آقاي سعيد چنداني كه سني حنفي بود را نشان مي داد.

تمام دكتر ها ايشان را جواب كردند كه ايشان يك سرطان بد خيمي داشتند.

ايشان به جمكران اين مسجد مقدس مي آيد با اينكه يك سني حنفي است.

متوسل مي شود و شفا مي گيرد و دوستان ما مصاحبه خودش و مادر و پدر را پخش كردند.

اخوي بزرگوارشان نزديك به دو ساعت امشب برنامه زنده داشتند.

پزشكاني كه آمده بودند، تأييد كردند و تمام پرونده سابق و بعد از شفا ايشان را آورده بودند.

اميدوارم كه اين ها تلنگري بر اين كله پوك وهابي ها باشد.

يك مقداري از عناد و لجبازي و در برابر حق مقاومت كردن، دست بردارند.

يكي از آقايان مي گويد: افتخار من اين است كه سي سال در مدينه هستم و يك دفعه به زيارت پيغمبر نرفتم.

آن بابا مي گويد: من چند سالي كه در اينجا هستم، نديدم كه پيغمبر كسي را شفا داده باشد.

جناب آقاي حيدري بزرگوار، اگر شفا هم بدهد:

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآَنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا

سوره اسراء آيه 82

آقاي حيدري، شما مؤمن نيستيد و قسمت دوم آيه براي شما است.

اين هم نمونه اش بوده است كه ما امروز نشان داديم.

من خودم از تقريبا سال چهل و هفت يا چهل و هشت كه وارد قم شدم و تلاشم هم اين بوده است كه روز هاي جمعه يا آن جمعه هايي كه بتوانم كه مسافرت نباشم يا كار زيادي نداشته باشم، مشرف شوم به مسجد مقدس جمكران و درميان آن عشاقان حضرت ولي عصر، صدايم را مخلوط صداي آن ها كنم.

عنايت ويژه اي كه آقا امام زمان به زائرينش مي كنند، ما هم در جوار زائرين شان يك چيزي گيرمان بيايد.

غالب يا بلكه همه آنچه را كه من در زندگي ام دارم، نشاني از مسجد جمكران است.

يكي از اين دوستان مان جناب آقاي حاج فتحعلي از قزوين، حدود بيست و هفت سال يا بيست و هشت سال، هر شب چهارشنبه از قزوين به اينجا مي آمدند و نيمه شب مي رسيدند و دعا و زيارت و نماز و توسل مي كردند و نماز صبح را مي خواندند و برمي گشتند.

اگر كسي در اينجا چيزي نديده باشد، بيست و هشت سال به اينجا نمي آيد.

ما بعضي از دوستان را داريم كه يك شبي من خدمت شان بودم كه از رفسنجان بودند، گفت: من سال 17 است كه هر شب چهار شنبه از رفسنجان با هشت ساعت، نه ساعت راه، به اينجا مي آيم.

بعضي از دوستان را ما ديديم كه مي گفت: ما چندين سال است كه از كرمانشاه مرتب شب هاي چهارشنبه مي آيم و خيلي چيز ها ديده ام.

دوستان، بزرگواران، شيعيان و عزيزان اهل سنت اين را شما داشته باشيد تا اگر كسي چيزي نبيند، به يك كاري را ادامه نمي دهد.

قطعا آن هايي كه آنجا رفته اند، عنايات و بزرگواري ها و كرامت ها و معجزه هايي از حضرت ديده اند.

مشكلاتي كه دست بشر از حل آن عاجز بود، به دست تواناي حضرت ولي عصر ارواحنا فداه گشوده شده است.

بيماري هاي صعب و العلاج و بيماران دكتر جواب كرده در آنجا حاجت گرفته اند.

ان شاء الله ما در برنامه هاي بعدي مان، باز عزيزاني را كه از شيعه يا سني در آنجا شفا گرفته اند، به صورت مستند برنامه شان را پخش خواهيم كرد.

ما به دوستان در استديو و دفتر مشهد گفته ايم كه تعدادي از پرونده هاي شفا يافتگان كه بتوانند از آن ها مستندي تهيه كنند و با پزشكان شان در مورد قبل از شفا و بعد از شفا مصاحبه كنند و پرونده آن ها را بتوانند به تصوير بكشند، اين ها را تهيه كنند تا در اختيار مردم قرار داده شود.

من از بعضي از دوستان كه در جمكران بودند، سؤال كردم كه به صورت متوسط در شب هاي چهارشنبه چه قدر جمعيت مي آيد؟

مي گفتند: بعضي از مناسبت ها بالاي پانصد هزار نفر جمعيت مي آيد.

مي گفت: ما كم تر از دويست و پنجاه، سيصد نفر هزار نفر نداريم.

شما به ما بگوييد: در كره ي زمين، در كدام يك از زيارتگاه ها يا حتي در مساجد بزرگ، حتي مسجد النبي غير از ايام حج اين چنين است كه در يك شب سيصد هزار نفر از گوشه كنار اين كشور يا خارج از اين كشور آنجا بيايند.

من دوست داشتم امشب آمار تقريبي و تخميني عزيزاني كه در جمكران شركت كرده اند كه چه قدر بوده است را مي داشتم تا براي شما بيان كنم.

اگر دوستان اتاق فرمان با جمكران تماس بگيرند و سؤال كنند.

حدس ما بر اين است كه امشب بالاي دو و نيم، سه ميليون نفر در مسجد مقدس جمكران براي اظهار ارادت و عشق به ساحت مقدس حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه آمده اند.

دوستان به من پيام دادند كه با واحد فرهنگي جمكران با برادر عزيزمان جناب آقاي حجة الاسلام مرتضي وافي تماس گرفتند و اعلام كردند كه آمار زائرين مسجد مقدس جمكران هم اكنون سه و نيم ميليون نفر است و در طول سال آمار زائرين مسجد مقدس جمكران پانزده ميليون نفر است.

اين هم باز به كوري چشم وهابي ها.

بيننده آقاي نامور از اردبيل:

من زياد مزاحم نخواهم شد. من مي خواهم بهترين شب سال را تبريك بگويم.

اين شب را به تمامي دنيا تبريك مي گويم.

بيننده آقاي حميدي از كردستان از اهل سنت:

در فقه شما قائل به تحريف قرآن باشد، حكمش چيست؟

نظر شما در رابطه با كسي كه قائل به تحريف قرآن باشد؟

استاد قزويني:

مراد شما از تحريف قرآن چيست؟

بيننده:

آيات قرآن را تحريف شده بداند.

استاد قزويني:

ما كسي را نداريم كه آيات قرآن را تحريف شده بداند.

اگر كسي واقعا معتقد باشد، قرآني كه الان دست بشر است، غير از آن قرآني است كه بر نبي مكرم نازل شده است، اين در حقيقت انكار قرآن است.

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ

سوره حجر آيه 9

مگر اين كه براي بعضي ها امر مشتبه شده باشد.

ما يك سري رواياتي داريم كه هم در كتب شيعه و هم در كتب اهل سنت وجود دارد كه به ظاهر اين روايات قرآن تحريف شده است.

ظاهر روايات اين است.

بيننده:

شما اعلام مي كنيد كه هر كسي كه بگويد قرآن تحريف شده است كافر است؟

استاد قزويني:

اگر به اين باشد، اولين كسي كه قائل به تحريف قرآن است خليفه دوم است.

شما حاضر هستيد كه اين را بگوييد؟

بيننده:

ما اهل سنت مي گوييم: هر كسي كه بگويد قرآن تحريف شده است در نظر ما كافر است.

شما مي توانيد اين حرف را بزنيد؟

استادقزويني:

بله.

ما هم معتقد هستيم كه اگر كسي معتقد به تحريف قرآن باشد با علم به اين كه خداي عالم در قرآن فرموده است:

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ

سوره حجر آيه 9

قطعا كافر است.

بيننده:

در كتاب شما بحار الانوار، ج 52 آمده است.

استاد قزويني:

اين ها را صد بار جواب داده ايم.

بيننده:

شما روايت از بحار الانوار مي خوانيد؛ ولي به اين ها كه مي رسيد، اين ها را مردود اعلام مي كنيد و اين ها را حساب نمي كنيد.

استاد قزويني:

شما جواب مي خواهيد؟

بيننده:

بله، مي خواهم جواب بشنوم.

استاد قزويني:

صحيح بخاري را قبول داريد؟

بيننده:

قبول دارم.

استاد قزويني:

در صحيح بخاري از قول خليفه دوم مي گويد:

فَكَانَ مِمَّا أَنْزَلَ الله آيَةُ الرَّجْمِ فَقَرَأْنَاهَا وَعَقَلْنَاهَا وَوَعَيْنَاهَا رَجَمَ رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم وَرَجَمْنَا بَعْدَهُ فَأَخْشَي إن طَالَ بِالنَّاسِ زَمَانٌ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ والله ما نَجِدُ آيَةَ الرَّجْمِ في كِتَابِ اللَّهِ فَيَضِلُّوا بِتَرْكِ فَرِيضَةٍ أَنْزَلَهَا الله

صحيح البخاري، ج 6، ص 2504

اين آيه رجم از قرآن حذف شده است و در قرآن فعلي نيست.

بيننده:

مي شود راوي هاي آن را از اول حديث بخوانيد.

استاد قزويني:

ايشان مي گويد:

فَكَانَ مِمَّا أَنْزَلَ الله آيَةُ الرَّجْمِ فَقَرَأْنَاهَا وَعَقَلْنَاهَا وَوَعَيْنَاهَا رَجَمَ رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم وَرَجَمْنَا بَعْدَهُ فَأَخْشَي إن طَالَ بِالنَّاسِ زَمَانٌ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ والله ما نَجِدُ آيَةَ الرَّجْمِ في كِتَابِ اللَّهِ فَيَضِلُّوا بِتَرْكِ فَرِيضَةٍ أَنْزَلَهَا الله

صحيح البخاري، ج 6، ص 2504

يكي از چيز هايي كه خداي عالم نازل كرده است آيه رجم است.

شما ديگه زحمت نكشيد كه بخاري را باز كنيد.

فَكَانَ مِمَّا أَنْزَلَ الله آيَةُ الرَّجْمِ فَقَرَأْنَاهَا وَعَقَلْنَاهَا وَوَعَيْنَاهَا رَجَمَ رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم وَرَجَمْنَا بَعْدَهُ فَأَخْشَي إن طَالَ بِالنَّاسِ زَمَانٌ أَنْ يَقُولَ قَائِلٌ والله ما نَجِدُ آيَةَ الرَّجْمِ في كِتَابِ اللَّهِ فَيَضِلُّوا بِتَرْكِ فَرِيضَةٍ أَنْزَلَهَا الله

صحيح البخاري، ج 6، ص 2504

به خدا سوگند ما آيه رجم را در قرآن نمي يابيم.

اين را حضرت عالي هر جوابي دهيد، حرف شما روي چشم ما است.

بيننده:

مي شود اين راوي هايش را براي من بگوييد؟

استاد قزويني:

برادر بزرگوار در صحيح بخاري است.

بيننده:

بخاري خودش كه آنجا نبوده است.

مجري:

پس شما نگوييد كه كتاب بخاري صحيح است.

بيننده:

صحيح است چه طور صحيح نيست؟

استاد قزويني:

آقاي حميدي، من اول سؤال كردم شما صحيح بخاري را قبول داريد يا نه؟

مجري:

شما گفتيد بله.

بيننده:

ببينيد حاج آقا صحيح بخاري كه همه حديث ها را نگذاشته است.

اين حديث و بعضي از حديث ها را نفي كرده است و گفته است كه اين حديث ها مردود هستند.

مجري:

اين يك بحث جديد شد.

بيننده:

در اين حديث يك راوي هم نياورده است كه بگويد از چه كسي روايت كرده است؟

استاد قزويني:

عزيز من اين سند حديث است:

حدثنا عبد الْعَزِيزِ بن عبد اللَّهِ حدثني إِبْرَاهِيمُ بن سَعْدٍ عن صَالِحٍ عن بن شِهَابٍ عن عُبَيْدِ اللَّهِ بن عبد اللَّهِ بن عُتْبَةَ بن مَسْعُودٍ عن بن عَبَّاسٍ

صحيح البخاري، ج 6، ص 2503

اين هم سند روايت است.

اگر حضرت عالي اشكالي داريد در رابطه با هر كدام از اين راوي ها كه راوي ها كذاب اند و يا ملعون اند، شما بگوييد، ما از محضر شما استفاده كنيم.

بيننده:

من تحقيق مي كنم و حتما مزاحم شما مي شوم.

من يك سؤال ديگه هم دارم حاج آقا.

مجري:

اقاي اميني من هم يك سؤال از شما دارم.

بيننده:

اجازه است كه بپرسم؟

مجري:

من مي خواستم يك سؤال از شما بپرسم.

بيننده:

بپرسيد.

مجري:

امشب شب ميلاد امام زمان است.

مي خواستم نظر مبارك شما را نسبت به امام زمان از شما بپرسم.

بيننده:

امام زمان ما قرآن است كه هميشه در نزد ما است.

استاد قزويني:

دست شما درد نكند.

حالا كه شما مي خواهيد تحقيق كنيد، من يك حديث ديگري هم آورده ام، آقايي كنيد و اين را هم ببينيد.

روايت از عائشه ام المؤمنين است كه مي گويد:

عن عَائِشَةَ أنها قالت كان فِيمَا أُنْزِلَ من الْقُرْآنِ عَشْرُ رَضَعَاتٍ مَعْلُومَاتٍ يُحَرِّمْنَ ثُمَّ نُسِخْنَ بِخَمْسٍ مَعْلُومَاتٍ فَتُوُفِّيَ رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم وَهُنَّ فِيمَا يُقْرَأُ من الْقُرْآنِ

صحيح مسلم، ج 2، ص 1075

آنچه كه در قرآن نازل شده بود كه اگر بچه 10 مرتبه از يك خانمي شير بخورد محرم مي شود.

اين نسخ شد و اگر كسي به بچه 5 مرتبه شير دهد، محرم مي شود.

پيغمبر كه از دنيا رفت، اين آيه در قرآن بوده است؛ ولي بعدش از قرآن حذف شده است.

جناب آقاي حميدي، شما كه مي خواهيد تحقيق كنيد، اين را هم شما بزرگواري كنيد و تحقيق كنيد.

ما از شما ممنون مي شويم.

اين قضيه حل شد يا نه؟

بيننده:

من تحقيق مي كنم.

نمي دانم شايد شما راست مي گوييد و شايد هم تدليس مي كنيد.

استاد قزويني:

ما همه اين ها را جواب داديم.

ما معتقد هستيم هم در كتب اهل سنت و هم در كتب شيعه آمده است.

در كتاب هاي اهل سنت، در صحيح مسلم و در صحيح بخاري كه الان عرض كردم خدمت جناب عالي آمده است.

در كتاب هاي شيعه هم روايات آمده است.

اگر بنا باشد كه ما روايات را ملاك قرار دهيم، آن روايت از جناب خليفه دوم و اين روايت هم از جناب عائشه است.

شما هر جوابي از اين دو روايت كه در صحيح بخاري و مسلم داريد، هر جوابي كه داديد، ما همان جواب را از روايات بحار الانوار مي دهيم.

آن وقت كه شما گفتيد: امام زمان ما قرآن است، خود قرآن گفته است كه من امام زمان شما هستم يا نه از خودتان مي گوييد؟

بيننده:

بله گفته است.

استاد قزويني:

كجاي قرآن گفته است مي توانيد بيان كنيد؟

بيننده:

حاج آقا يك سوالي از شما دارم.

استاد قزويني:

نه، اجازه دهيد. آسياب به نوبت.

ما در خدمت شما هستيم و از دور پيشاني شما را هم مي بوسيم و از ادب حضرت عالي هم تشكر مي كنيم.

شما گفتيد: امام زمان ما قرآن است.

پيغمبر اكرم فرمود:

من مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً

مسند أحمد بن حنبل، ج 4، ص 96

هر كس بدون امام بميرد، مرگش مرگ جاهلي است، كه در صحيح بخاري، حديث 4686، آمده است، يعني پيغمبر فرمود:

هر كس بدون قرآن بميرد، مرگش مرگ جاهليت است، مراد شما اين است؟

بيننده:

يك سوال از شما دارم. شما نگذاشتيد كه من حرفم را بزنم.

استاد قزويني:

آقاي حميدي جواب نداديد.

بيننده:

اجازه است؟

خدا خودش در سوره نساء مي فرمايد: هيچ حجتي بعد از پيامبران نيست.

استاد قزويني:

شما مي توانيد آيه بخوانيد؟

بيننده:

سوره نساء آيه 165

استاد قزويني:

مي شود يك تيكه اي از آيه را بخوانيد؟

بيننده:

در مانيتور شما پيدا نمي شود؟

استاد قزويني:

الان من آن آيه را براي شما مي آورم.

رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا

بيننده:

اين را معني كنيد.

استاد قزويني:

مي فرمايد: خداي عالم پيامبراني را فرستاده است كه بشارت دهنده و ترساننده هستند براي اين كه بعد از آنكه پيامبران آمدند، حجت براي مردم تمام شود.

يعني بدون اين كه خداي عالم حجت را تمام كند، كسي را عذاب نمي كند.

بيننده:

طبق اين آيه قرآن حجت براي ما تمام شده است و حجتي نيست.

استاد قزويني:

حجت تمام شد و ديگه حجتي نيست؟

بيننده:

وقتي كه خدا خودش مي فرمايد: پيامبران را براي شما فرستادم تا حجتي نباشد.

استاد قزويني:

خداي عالم در اينجا مي فرمايد:

وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّي نَبْعَثَ رَسُولًا

سوره اسراء آيه 15

اين آيه، آن آيه اي را كه آنجا بود را توضيح مي دهد.

مي فرمايد: ما با فرستادن پيامبران براي مردم اتمام حجت مي كنيم.

اين ارتباطي به اين كه آيا بعد از پيامبران ائمه اي هم هستند يا نيستند ندارد.

بيننده:

چرا خدا اين را ذكر نكرد. اين آيه به اين صراحت مي گويد: پيامبران.

چرا كنار آن ننوشته است كه چند نفري را هم براي حجت مي فرستيم و يك امام هايي را هم براي امامت مي فرستيم؟

استاد قزويني:

وقتي كه خود خداي عالم در قرآن نسبت به بني اسرائيل بعد از حضرت موسي دارد:

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا

سوره انبياء آيه 73

از اين واضح تر بفرمايد؟

اگر واقعا حضرت موسي كافي بود، اين عبارتي كه ائمة يهدون بامرنا براي چه آمده است؟

بيننده:

يعني پيامبر صلي الله وسلم براي ما كافي نبود؟

استاد قزويني:

حضرت محمد صلي الله عليه وآله در عصر خودشان كافي بود.

بعد از حضرت محمد صلي الله عليه وآله چه كساني بايد اين دين را حفظ كنند؟

چه كساني بايد مسائل مستحدثه را جواب دهند؟

چه كساني بايد مشكلات و معضلات قرآن را تفسير كنند؟

بيننده:

خدا قرآن را فرستاده و مي گويد: قرآن را ساده براي شما فرستادم كه همه بتوانند آن را درك كنند.

قرآن براي ما كافي نيست؟

استاد قزويني:

اگر قرآن كافي است، آيه 44 سوره نحل را چه طور معنا مي كنيد؟

بيننده:

شما بيان كنيد.

استاد قزويني:

وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ

مي فرمايد: پيغمبر قرآن را براي تو فرستاديم تا براي مردم تبيين كني.

نمي فرمايد: تتلو عليهم.

براي مردم قرائت كند. براي مردم تبيين كند و تفسير كند.

بيننده:

سنت پيامبر براي همين كارها است.

استاد قزويني:

پيغمبر اكرم هم فرمود:

إني تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم به لن تضلوا كتاب الله وعترتي

المعجم الصغير (الروض الداني)، ج 1، ص 232 و التبصرة، ج 1، ص 369 و المبسوط للسرخسي، ج 16، ص 69 و أصول السرخسي، ج 1، ص 314 و تفسير غرائب القرآن ورغائب الفرقان، ج 2، ص 221 و كشف الأسرار، ج 3، ص 356

من بعد از خودم كتاب و اهل بيتم را در ميان شما گذاشتم، اگر به اين ها عمل كرديد، گمراه نمي شويد و اگر عمل نكرديد گمراه مي شويد.

بيننده:

من مي خواهم از اهل بيت اطاعت كنم.

هر چند همه اهل بيت را قبول داريم، به جزء نفر دوازدهم.

الان من اهل بيت را مي خواهم. اهل بيت را به من نشان دهيد، من مي خواهم مطيع شان باشم.

من امام زمان را مي خواهم به من نشان دهيد، من مي خواهم مطيعش شوم.

استاد قزويني:

چشم، شما هر وقت تشريف برديد حضرت خضر را كه قطعي است زنده اند را به ما تحويل داديد، ما هم امام زمان را به شما تحويل مي دهيم.

بيننده:

خدا نگفته است كه حضرت خضر مي آيد و اتمام حجت مي كند.

استاد قزويني:

شما چه گلي به سر آن يازده ائمه اي كه بودند زديد، تا امام را ببينيد چه گلي به سرشان مي زنيد؟

آن يازده نفر از اميرالمؤمنين تا امام عسكري بودند يا نبودند؟

بيننده:

بودند.

استاد قزويني:

آقايان اجداد بزرگوار شما چه گلي به سر اين ها زدند؟

مگر آقاي بخاري شما معاصر امام هادي و امام عسكري نبود؟

چرا يك روايت از اين ها نقل نكرده است؟

اين سؤال من را جواب دهيد. جناب آقاي بخاري هم معاصر امام هادي است و هم معاصر امام عسكري است.

ما خودمان احاديث امام هادي را در چهار جلد نوشته ايم و چاپ كرده ايم و احاديث امام عسكري را در شش جلد، يعني ده جلد احاديث اين دو امام را ما چاپ كرديم.

يكي از توفيقاتي كه خدا به ما داده است، اين بوده است. هر كدام از اين ها هزار روايت دارند.

چرا جناب آقاي بخاري يك روايت از امام هادي و از امام عسكري در صحيحش نياورده است؟

چه گلي به سر آن ها زد، تا حضرت عالي امام زمان را ببينيد چه گلي به سرش بزنيد؟

بيننده:

مي خواهم از ايشان اطاعت كنم.

استاد قزويني:

از اميرالمؤمنين تا امام حسن عسكري بودند.

پيغمبر اكرم فرمود: من در ميان شما كتاب و سنت را به امانت گذاشتم.

اگر به اين 2 عمل كرديد، گمراه نمي شويد.

شما به من بگوييد: در اين صحيح بخاري از آقا امام حسن و امام حسين كه جزء صحابه بودند، چند روايت داريد؟

بيننده:

روايت داريم و حتما هم به شما نشان مي دهم.

استاد قزويني:

اگر شما روايت را آوردي من به شما جايزه مي دهم. هر جايزه اي كه معين كردي من مي دهم.

آقاي ابن حجر عسقلاني زحمت كشيده است و تحقيق كرده است و در مقدمه شرح صحيح بخاري در كتاب فتح الباري در صفحه 470 مي گويد: از امام حسن و امام حسين، روايتي در صحيح بخاري وجود ندارد.

از حضرت زهرا هم فقط يك روايت وجود دارد.

اين كه حضرت زهرا جزء اهل بيت است را شما قبول داريد.

در صحيح بخاري از امام باقر و امام صادق و امام رضا و امام عسكري روايت دارد؟

اين ها اهل بيت بوده اند.

خود بخاري كه الان به عنوان يك كتاب صحيح مطرح است، چند روايت از ايشان روايت داريد؟

بيننده:

شما خودتان از حضرت فاطمه يك روايت داريد؟

استاد قزويني:

حدود 30 موسوعه حضرت زهرا را آوردم و نشان دادم. اگر خواستيد من دوباره اينجا مي آورم و نمايش مي دهم. 30 جلد از حضرت زهرا سلام الله عليها كه هم از زندگي ايشان و هم احاديث در آن است را نشان داديم.

مجري:

وقت زيادي نداريم. لطف كنيد و يك جمع بندي داشته باشيد.

استاد قزويني:

اين آقايان روي يك سري از مباحث يك مطالبي را مطرح مي كنند كه ما نمي دانيم اين ها دنبال چه چيزي هستند.

جناب آقاي حميدي و حميدي هاي عزيز، يك مقداري دقت كنيد و يك مقداري فكرتان را به كار بيندازيد و يك تلنگري به ذهن مبارك تان بزنيد. حديث ثقلين را يك مقداري بيشتر مرور كنيد و ببينيد كه پيغمبر اكرم وقتي مي فرمايد:

إني تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم به لن تضلوا كتاب الله وعترتي

پيغمبر چه مي خواهد بگويد؟

اگر كسي در رابطه با حديث ثقلين، كوچك ترين دقتي كند (نمي گوييم: تحقيق چند ساله) و كتاب سنن ترمذي را باز كند پيغمبر مي فرمايد:

إني قد تركت فيكم ما إن أخذتم به لن تضلوا كتاب الله وعترتي أهل بيتي أنهما لن يتفرقا حتي يردا علي الحوض

سنن الترمذي، ج 5، ص 662 و فضائل الصحابة لابن حنبل، ج 2، ص 779 و سنن النسائي الكبري، ج 5، ص 45

من در ميان شما 2 چيز مي گذارم و مي روم كه كتاب خدا و عترت است كه اين ها هرگز از هم جدا نمي شوند.

پيغمبر فرموده است: كتاب و عترت از يكديگر جدا نمي شود.

الان كتاب است، عترت آن كجا است؟

شما يا بايد دنبال عترت بگرديد و او را پيدا كنيد و از او هدايت بگيريد يا بگوييد: پيغمبر اكرم دروغ گفته است و روايات نادرست است.

بزرگان شما مثل آقاي ابن كثير دمشقي سلفي در تفسيرشان اين روايت را آورده است و مي گويد:

قال شيخنا أبو عبد الله الذهبي وهذا حديث صحيح

البداية والنهاية، ج 5، ص 209

استاد ما ذهبي گفته است كه اين روايت صحيح است.

اين كتاب الله وسنتي كه بعدا درست كردند كه نه سند دارد و نه در صحاح سته است، آقاي مالك در موطأ به صورت مكتوم آورده است و هيچ سندي هم براي او ذكر نكرده است، اين را شما كنار بگذاريد.

فرض كنيم كه كتاب الله وسنتي هم صحيح باشد؛ ولي كتاب الله وعترتي وأهل بيتي هم صحيح است يا نه؟

آقاي الباني شما كه از او به بخاري دوران و امام الحديث تعبير مي كنيد، ايشان هم با آن همه عنادي كه دارد و غالب رواياتي كه در فضيلت اهل بيت است، قلم قرمز مي كشد، در كتاب صحيح جامع الصغيرشان در جلد 2 صفحه 217 مي گويد: اين حديث ثقلين، روايتش صحيح است.

اين حديث ثقلين براي ما كافي است.

ما بحث امامتش را هم كنار مي گذاريم.

به عنوان يك مرجع علمي كه پيغمبر مي فرمايد:

ما إن أخذتم به لن تضلوا

سنن الترمذي، ج 5، ص 662 و فضائل الصحابة لابن حنبل، ج 2، ص 779 و سنن النسائي الكبري، ج 5، ص 45

اگر از اين ها دين تان را بگيريد، هرگز گمراه نمي شويد.

شما در صحيح بخاري و مسلم و ديگر صحاح تان، از اين اهل بيت عصمت و طهارت، چند روايت داريد؟

اميرالمؤمنين كه از اول طفوليت تا آخرين لحظه با نبي مكرم بوده است، بخاري از او فقط 29 روايت نقل مي كند؛ ولي آقاي ابوهريره كه 18 ماه بيشتر با پيغمبر نبوده است، بيش از 500 روايت نقل كرده است.

أ من الانصاف؟

به قول آقاي محمود ابو ريه، اگر علي بن ابي طالب هر روز از پيغمبر يك روايت شنيده بود، ما بايد 12 هزار روايت از پيغمبر مي داشتيم.

من از همه عزيزان اهل سنت تقاضا مي كنم و از دور پيشاني شان را مي بوسم كه اين لجاجت ها را كنار بگذارند و اين مقاومت در برابر حق را كنار بگذارند.

بعضي از افراد در تاريخ در برابر پيغمبر مقاومت مي كردند و سخنان پيغمبر را قبول نمي كردند، يك لحظه خودشان را به جاي آن ها بگذارند.

ان شاء الله اميدوار هستيم كه امثال آقاي حميد بزرگوار يك مقداري دقت و تحقيق كنند.

در رابطه با حديث ثقلين و مطالبي كه بزرگان شما در رابطه با حديث ثقلين مطرح كردند كه هم به عنوان مرجعيت علمي و بعد از مرجعيت علمي، به عنوان مرجعيت سياسي ائمه عليهم السلام دقت كنند.

ما از همه عزيزان بيننده تشكر مي كنيم.

از عزيزاني كه نتوانستيم صداي گرم شان را بشنويم، عذر خواهي مي كنيم.

امشب را براي همه بينندگان تبريك عرض مي كنيم.

ان شاء الله عزيزان اعمالي كه امشب در مفاتيح الجنان آمده است را دقت كنند؛ مخصوصا دعاي كوچكي است كه بعد از نماز شب و قبل از نماز صبح خوانده مي شود را از آن غفلت نكنند.

عبادات امشب بالاتر از هزار ماه آمده است.

پايان.



Share
1 | محمد منوچهري | Iran - Tehran | ١٤:١٦ - ٢٣ اسفند ١٣٩٢ |
صفحه ۶۲ و حديث ۴۳ کتاب معجم الکبير طبراني
( توجه : براي ديدن تصاوير در اندازه واقعي روي آنها کليک نماييد )
هجوم-ابوبکر.jpg هجوم-ابوبکر-2.jpg
ترجمه حديث :
عبد الرحمن بن عوف به هنگام بيمارى ابوبكر به ديدارش رفت و پس از سلام و احوال‌پرسى، با او گفت و گوى كوتاهى داشت. ابوبكر به او چنين گفت:
من در دوران زندگى بر سه چيزى كه انجام داده‌ام تأسف مى‌خورم ، دوست داشتم كه مرتكب نشده بودم ، يكي از آن‌ها هجوم به خانه فاطمه زهرا بود ، دوست داشتم خانه فاطمه را هتك حرمت نمى‌كردم؛
منابع بيشتر :
۱ ـ الامامة و السياسة ، جلد ۱ ، صفحه ۲۱ ، ناشر : دار الکتب العلمية - بيروت لبنان
۲ ـ تاريخ طبري ، جلد ۲ ، صفحه ۳۵۳ ، ناشر : دار الکتب العلمية - بيروت لبنان
۳ ـ العقد الفريد ، جلد ۴ ، صفحه ۲۵۴ ، ناشر : دار أحياء التراث العربي - بيروت لبنان
۴ ـ سمط النجوم العوالي في أنباء الاوائل و التوالي ، جلد ۲ ، صفحه ۴۶۵ ، ناشر : دار الکتب العلمية - بيروت لبنان
2 | بنيامين سلامي | Iran - Tehran | ٠٨:٥٠ - ٢٤ فروردين ١٣٩٣ |
سلام خدا قوت
اينکه با حديث ثقلين بخواهيم اثبات کنيم که اهلبيت بايد باشند و بخواهيم وجود حضرت مهدي رو ثابت کنيم ميشود به آن اين اشکال را کرد که منظور پيامبر اين بوده که:تا زماني که اهلبيت هستند و وجود دارند از قرآن جدا نخواهند شد.به عبارت ديگر اينکه:قرآن و اهلبيت هرگز خلاف هم چيزي نميگويند و اهلبيت کار و حرفشان هرگز از قرآن جدا نخواهند شد.جواب اين شبهه چيه؟
باتشکر

پاسخ:
با سلام

دوست گرامي

در مقاله جداگانه اي به اين بحث پرداخته شده است


موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

3 | احمدي | Iran - Tehran | ٢٤:٠٩ - ٢٥ خرداد ١٣٩٣ |
با عرض سلام و خسته نباشيد.
دانشجوي ارشد هستم موضوع پايان نامه ي من درباره ي معرفت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشّريف است. چند وقتي است شروع به کار کرده ام. مي خواستم نظر شما را بدانم که چه موضوعاتي مهم تر است که به آنها بپردازم. خيلي روي اين کار وقت مي گذارم ولي حس مي کنم مطالبم خيلي جالب نيست. شبانه روز مشغولم ولي نمي دانم به چه مباحثي بايد بپردازم. خواهش مي کنم مرا راهنمايي بفرماييد. موفق باشيد در بندگي خداوند متعال و خدمت به آستان مقدس مهدوي.

پاسخ:
باسلام

دوست گرامي؛ شما در اين زمينه مي توانيد بر موضوعات ذيل تحقيقات خود را متمرکز نماييد.

1. مقام و جايگاه امام به عنوان واسطه الهي در قرآن

2. ...در روايات

3. ضرورت معرفت به امام عصر عج

4. اثرات معرفت به امام عصر عج

5. ضرورت حضور امام در جامعه و چرايي آن

6. اهميت معرفت (با استفاده از رواياتي که مي گويد هدف از خلقت، معرفت خداست و همچنين رواياتي که مرگ بدون معرفت را مرگ جاهلي دانسته)

7. چيستي معرفت (با استفاده از کلام بزرگان)

8. وظايف ما در برابر امام(اطاعت،تعبد و تسليم،شناخت،احترام و تعظيم،و...)

و...

در اين مورد به کتاب کافي باب حجت و دعاي جامعه کبيره و شروح آن بخصوص شرح آيت الله جوادي آملي بنام «ادب فناي مقربان» و کتب ديگر مراجعه نماييد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

(1)
4 | uuu | Iran - Tehran | ٠٣:١٨ - ١٥ بهمن ١٣٩٤ |
سلام بر شما
اينكه شيعه بگوید امامان واسطه فیض هستند
یا بقولی " بیمنه رزق الوری و بوجوده تثبت الارض والسماء"
خب این دقیقا همان سخن مشرکان در قرآن هست:
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (61)
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (87)
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كاشِفاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرادَني‏ بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ (38)


پاسخ:
باسلام
دوست گرامي
مشرکان آنچه را مي پرستيدند و يا براي آنها قدرت قائل بودند، معتقد نيز بودند که آنها خدا نيز هستند اما ما چنين اعتقادي نداريم ما معتقد هستيم در اين موارد اصل قدرت بالاستقلال در نزد باری تعالی می باشد ولی همین خداوند متعال اراده کرده اند که به برخی از مخلوقات خود ( مانند ائمه علیهم السلام ) قدرت هایی بدهد این قدرتها به خود اهل بیت علیهم السلام منسوب می گردد ولی اصل قدرت آن توسط خداوند متعال اعطا شده است
نمونه قرآني آن نيز وجود دارد
درباره حضرت عیسی علیه السلام آمده است:
انی اخلق لکم من الطین کهیئه الطیر فانفخ فیه فیکون طیرا باذن الله .... و احیی الموتی باذن الله ( آل عمران 49 )
من از گل برای شما چیزی به شکل پرنده می سازم و آنگاه در آن می دمم پس به اذن خدا پرنده ای می شود ..... و مردگان را زنده می گردانم به اذن الله .
حضرت عیسی، زنده کردن پرنده و زنده نمودن مردگان را به خود نسبت می دهند ولی صراحت دارند که این امر به اذن الله می باشد ....
لذا اگر کسي بگويدحضرت عیسی علیه السلام مرده زنده می کرد ، حرف اشتباهي نزده است زیرا این سخن نص صریح حضرت عیسی علیه السلام می باشد ...... ولی اگر کسی معتقد باشد که این زنده نمودن مردگان توسط حضرت عیسی علیه السلام همانا بالاستقلال بوده است ( یعنی دست خداوند در این امر را محدود ببیند ) این سخن وی غلط است !
در خصوص ائمه علیهم السلام نیز دقیقا همین مطلب جاري است اگر آنها قدرتي دارند به اذن خدا مي باشد چون نسبت دادن انجام یک امری که خداوند بالاستقلال در مورد آن اراده می کند و مخلوق (که همان وسیله انجام عمل است ) بدون استقلال و به اذن الله آن را انجام می دهد ، امری صحیح است
پس ائمه مي تواند به اراده و اذن خدا سبب حفظ زمين بشوند و سبب رزق باشند
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات


1 |محمدزمانی|Iran - Shiraz |١٠:٥٣ - ١٨ بهمن ١٣٩٤ |
0
 
0
مثل اینکه اطلاع ندارید خلیفه دوم حتی رویش موهای سرش را به برکت وجود حسنین (ع) میداند . تحیق کنید پرس و جو کنید جواب دهید.
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها