2024 March 19 - سه شنبه 29 اسفند 1402
خالد بن وليد از ديدگاه عمر بن خطاب
کد مطلب: ٦٣٨٧ تاریخ انتشار: ٢٨ دي ١٣٩٦ - ٠١:٠٠ تعداد بازدید: 65674
مقالات » پیامبر اکرم (ص)
خالد بن وليد از ديدگاه عمر بن خطاب

مواضع عمر بن خطاب درقبال اعمال نادرست خالد و رد دفاع كوركورانه از خالد

خالد بن وليد يكي از اصحاب پيامبر است كه در سال شش يا هفت هجري بعد از صلح حديبيه مسلمان شد وي قبل از مسلمان شد فرماندهي از فرماندهان لشگر كفر در بدر احزاب و خندق بود و كسي بود كه در جنگ احد با حمله به مسلمانان از شكاف كوه بزرگترين ضربه در احد را به اسلام وارد آورد و بعد از اين اقدام خالد بود كه حمزه سيدالشهداء عموي پيامبر به شهادت رسيد ، اما عده اي سعي در توجيه اعمال او و دفاع از او را دارند و با دادن القابي مانند سيف الاسلام سعي در تغيير نظر مسلمانان نسبت به خالد دارند . امام آنچه مهم است نظر خود صحابه خصوصا شخص عمر درباره خالد بن وليد است كه اگر اهل سنت اصرار بر دفاع از خالد داشته باشند در واقع نظرات خليفه دوم را رد كرده اند و به مخالفت با وي پرداخته اند اينك براي روشن شدن افكار مسلمانان برخي از برخوردها و واكنشهاي عمر بن الخطاب نسبت به خالد را ذكر مي كنيم تا مشخص شود نظر وي نسبت به سيف الاسلام خالد بن وليد چه بوده است.

عزل خالد نخستين اقدام حكومت عمر

زماني كه عمر به خلافت رسيد اولين كاري كه انجام داد عزل خالد بن وليد از امارت شام بود.

ولما ولي سيدنا عمر رضي الله تعالي عنه الخلافة أول شيء بدأ به عزل خالدا.

سيره حلبيه ج 3 ص 213- البداية و النهاية ابن كثير ج 7 ص 23 - به اين مضمون تاريخ الاسلام ذهبي ج 3 ص 123- الوافي بالوفيان صفدي ج 16 ص 329-

زماني كه آقاي ما عمر به خلافت رسيد اولين كاري كه انجام داد عزل خالد بود.

دستورعمر به برداشتن عمامه از سر خالد و برگرداندن نصف مال او به بيت المال

زماني كه عمر خالد را عزل كرد و ابوعبيده جراح را به جاي او گمارد دستور داد اگر از كارش توبه نكرد عمامه را از سر او بردار:

وكتب عمر إلي أبي عبيدة إن أكذب خالد نفسه فهو أمير علي ما كان عليه، وإن لم يكذب نفسه فهو معزول، فانزع عمامته عن رأسه وقاسمه ماله نصفين. فلما قال أبو عبيدة ذلك لخالد قال له خالد أمهلني حتي أستشير أختي، فذهب إلي أخته فاطمة - وكانت تحت الحارث بن هشام - فاستشارها في ذلك، فقالت له: إن عمر لا يحبك أبدا، وإنه سيعزلك وإن كذبت نفسك. فقال لها: صدقت والله. فقاسمه أبو عبيدة حتي أخذ [إحدي] نعليه وترك له الأخري.

البداية و النهاية ابن كثير ج 7 ص 23- سيره حلبيه ج 3 ص 213

عمر نامه اي به ابوعبيده نوشت كه اگر خالد اشتباهش را پذيرفت پس او بر امارت خود باقي است و اگر نپذيرفت پس او عزل مي شود پس عمامه او را از سرش بردار و مال او را دو نصف كن. پس زماني كه ابوعبيده اين مطلب را به خالد گفت خالد گفت مهلت بده تا با خواهرم مشورت كنم - خواهرش زن حارث بن هشام بود- پس با او مشورت كرد پس خواهرش به او گفت عمر تو را اصلا دوست ندارد و حتما تو را عزل خواهد كرد حتي اگر اشتباهت را بپذيري خالد به او گفت به خدا قسم راست گفتي. (واشتباهش را نپذيرفت) پس ابوعبيده مال او را تقسيم كرد حيت يك لنگه كفشش را برداشت و ديگري را گذاشت.

عمر و خيانت خالد به بيت المال

وبلغه أن خالدا أعطي الأشعث بن قيس عشرة آلاف وقد قصده ابتغاء إحسانه فأرسل لأبي عبيدة أن يصعد المنبر ويوقف خالدا بين يديه وينزع عمامته وقلنسوته ويقيده بعمامته لأن العشرة آلاف إن كان دفعها من ماله فهو سرف وإن كان من مال المسلمين فهي خيانة.

السيرة الحلبيه ج 3 ص 213.

به او خبر رسيد كه خالد به اشعث بن قيس ده هزار دينار هديه داده است و اين كار را از روي دوستي به او داده است پس به ابوعبيده نامه نوشت كه بر منبر مي روي و خالد را مقابلت قرار مي دهي و عمامه و كلاه خود او را بر مي داري و او را با عمامه اش مي بندي چرا كه اگر اين ده هزار دينار را از مال خودش داده كه اسراف است و اگر از مال مسلمانان است كه خيانت است.

شكستن پاي عمر و كينه او

علماي اهل سنت نقل كرده اند كه عمر و خالد كه پسرخاله نيز بودند با هم كشتي گرفتند و خالد ساق پاي عمر را شكست و همين مسئله موجب عداوت و كينه عمر شد:

أخبرنا أبو الحسن بن قبيس أنا أبو الحسن بن أبي الحديد أنا جدي أبو بكر أنا أبو محمد بن زبر نا محمد بن سليمان بن داود المنقري البصري نا أبو عثمان المازني نا الأصمعي عن سلمة بن بلال عن مجالد بن سعيد عن الشعبي قال اصطرع عمر بن الخطاب وخالد بن الوليد وهما غلامان وكان خالدا ابن خال عمر فكسر خالد ساق عمر فعولجت وجبرت وكان ذلك سبب العداوة بينهما.

تاريخ مدينه دمشق ج 16 ص 267- البتداية و النهاية ابن كثير ج 7 ص 131- سيره حلبيه ج 3 ص 231.

مجالد بن سعيد از شعبي نقل مي كند كه گفت : عمر و خالد بن وليد در كودكي با يكديگر كشتي مي گرفتند و خالد پسر خاله عمر بود پس خالد ساق پاي عمر را شكست پس معالجه كردند و خوب شد و اين مسئله موجب دشمني بين آن دو شد.

لقب دادن عدو الله به خالد سيف الله

وقدم خالد علي أبي بكر فقال له عمر يا عدو الله قتلت امرأ مسلما ثم نزوت علي امرأته لأرجمنك

اسد الغابة ج 4 ص 296- تاريخ الاسلام ذهبي ج 3 ص 36.

خالد (پس از بازگشت از تقل مالك بن نويره) نزد ابوبكر آمد پس عمر به او گفت اي دشمن خدا مردي از مسلمانان را كشتي و با همسرش همبستر شدي تو را سنگسار خواهم كرد.

همچنين طبري در تاريخش مي نويسد:

وأقبل خالد بن الوليد قافلا حتي دخل المسجد وعليه قباء له عليه صدأ الحديد معتجرا بعمامة له قد غرز في عمامته أسهما فلما أن دخل المسجد قام إليه عمر فانتزع الأسهم من رأسه فحطمها ثم قال أرئاء قتلت امرءا مسلما ثم نزوت علي امرأته والله لأرجمنك بأحجارك.

تاريخ طبري ج 2 ص 504 - الكامل في التاريخ ابن اثير ج 2 ص 359- امتاع الاسماع ج 14 ص 240

خالد بن وليد بدون توجه به مسجد آمد و روي دوش او قبايي بود كه جاي شمشير در آن بود و عمامه اي پوشيده بود كه در آن تيرهايي قرار داده بود پس زماني كه داخل مسجد شد عمر بلند شد و تيرها را از عمامه او در آورد و شكست سپس به او گفت آيا ريا مي كني مرد مسلماني را كشتي و با همسرش همبستر شدي به خدا قسم تو را با سنگي كه خود درست كردي سنگسار خواهم كرد.

تعبير عمر از شمشير سيف الله به شمشير ظلم

وقال عمر لأبي بكر إن في سيف خالد رهقا فإن لم يكن هذا حقا حق عليه أن تقيده.

تاريخ طبري ج 2 ص 503 - الاصابة ابن حجر ج 5 ص 561- تاريخ الاسلام ج 3 ص 37

عمر به ابوبكر گفت به درستي كه در شمشير خالد ظلم وجود دارد ؛ پس اگر اين (عزل او ) حق نيست اين حق است كه او را محدود گرداني.

ابن عساكر اين چنين نقل مي كند:

قال عمر ان في سيف الله خالد رهقا.

تاريخ مدينه دمشق ج 16 ص 285.

عمر گفت : در خالد سيف الله ظلم وجود دارد.

نقل طبري شمشير خالد را ظالم مي دانست اما نقل ابن عساكر خود خالد را ظالم مي داند.

اعتراض عمر به پوشيدن حرير

أخبرنا أبو الحسن بن قبيس أنا أبو الحسن بن أبي الحديد أنا جدي أبو بكر أنا أبو محمد بن زبر نا العباس بن محمد نا الأصمعي عن ابن عون عن محمد أن خالد بن الوليد دخل علي عمر وعلي خالد قميص حرير فقال له عمر ما هذا يا خالد قال وما بأسه يا أمير المؤمنين أليس قد لبسه ابن عوف قال وأنت مثل ابن عوف ولك مثل ما لابن عوف ثم امر من حضره فمزقوه.

فتح الباري ابن حجر ج 6 ص 74- تاريخ مدينه دمشق ج 16 ص 269- سير اعلام النبلاء ذهبي ج 1 ص 380- تحفة الاحوذي مباركفوري ج 5 ص 316.

خالد بن وليد نزد عمر آمد در حاليكه پيراهن حرير پوشيده بود عمر به او گفت : خلد اين چه لباسي است كه پوشيدی؟ خالد گفت: چه اشكالي دارد اي امير المومنين آيا ابن عوف لباس حرير نمي پوشد عمر گفت: آيا تو مثل ابن عوف هستي و فضايل تو مثل ابن عوف است سپس به كساني كه حاضر بودند دستور داد كه لباس او را پاره كنند.

عمر و رياي خالد

أخبرنا أبو بكر محمد بن عبد الباقي أنا الحسن بن علي أنا محمد بن العباس أنا أحمد بن معروف نا الحسين بن الفهم نا محمد بن سعد أنا مسلم بن إبراهيم نا جويرية بن أسماء عن نافع قال لما قدم خالد بن الوليد من الشام قدم وفي عمامته أسهم ملطخة بالدم قد جعلها في عمامته فاستقبله عمر لما دخل المسجد فنزعها من عمامته فقال أتدخل مسجد النبي ( صلي الله عليه وسلم ) ومعك أسهم فيها دم وقد جاهدت وقاتلت وقد جاهد المسلمون قبلك وقاتلوا.

تاريخ مدينه دمشق ج 16 ص 269- سير اعلام النبلاء ج 1 ص 380.

زماني كه خالد از شام برگشت در عمامه خود تيرهايي گذاشته بود كه خون آلود بود پس زماني كه عمر در مسجد بود نزد او آمد پس آنها را از عمامه او برداشت پس گفت آيا وارد مسجد پيغمبر مي شوي در حاليكه همراهت تيرهاي خون آلود است و تو جهادت كردي و جنگيدي در حاليكه مسلمانان قبل از تو نيز جهاد كردند و جنگيدند.

همراهي عمر با عبدالرحمن در مخالفت با خالد

بعدما صنع ببني جذيمة ما صنع عاب عبد الرحمن بن عوف علي خالد ما صنع قال يا خالد أخذت بأمر الجاهلية قتلتهم بعمك الفاكه قاتلك الله قال وأعانه عمر بن الخطاب علي خالد.

تاريخ مدينه دمشق ابن عساكر ج 16 ص 234- سير اعلام النبلاء ج 1 ص 370.

بعد از آن كارهايي كه (خالد) در بني جذيمه آن كارها را كرد عبدالرحمن بن عوف بر او اشكال گرفت و گفت اي خالد تو به شيوه جاهليت برخورد كردي و آن را به انتقام عمويت كشتي خدا تو را بكشد و عمربن الخطاب او را در دعواي با خالد ياري كرد.

همچنين ابن عساكر مي نويسد:

قال عمر لخالد ويحك يا خالد أخذت بني جذيمة بالذي كان من أمر الجاهلية أو ليس الإسلام قد محا ما كان في الجاهلية.

تاريخ مدينه دمشق ابن عساكر ج 16 ص 234

عمر به خالد گفت : واي بر تو با بني جذيمه به شيوه جاهليت برخورد كردي آيا اسلام رسوم جاهلي را نابود نكرد.

عمر و درخواست عزل خالد از ابوبكر

أن أبا بكر بعث خالد بن الوليد إلي بني سليم حين ارتدوا عن الإسلام فقتل وحرق بالنار فكلم عمر أبا بكر فقال بعثت رجلا يعذب بعذاب الله انزعه.

تاريخ مدينه دمشق ج 16 ص 240.

ابوبكر خالد را به سمت قبيله بني سليم زماني كه از اسلام مرتد شده بودند اعزام كرد پس خالد آنها را كشت و با آتش سوزاند پس عمر به ابوبكر گفت: كسي را فرستادي كه به عذاب الهي عقاب مي كند او را عزل كن.

يعني تنها كاري كه خالد انجام مي دهد اين است كه افراد را مي كشد و مي سوزاند.

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)



Share
41 | طاهر قرشي | | ١٢:٠٠ - ١٤ ارديبهشت ١٣٨٩ |
از تمام كسانيكه مي نويسند يك تقاضا دارم
اينكه اسم سيدنا حضرت علي (رض) را كه مي نويسيم بايد در اولش كلمه ( حضرت يا امير المومنين ) و در آخر يكي از اين پسوند ها همراهش باشد (كرم الله وجهه و يا رضي الله عنه و يا عليه السلام ) اينكه علي و علي بنويسيم به نظر بنده اشكال داره . حالا حضرت علي كرم الله وجهه كه از نظر ما تائيد است پس احترام اين را خوب قائل شويد بعد مي پردازيم به ( خالد و فلان وفلان ) اگر در مورد آنها نيز باهم قانع شديم آنها را نيز به اين پسوند ها احترام خواهيم داد .
تشكر
42 | مالك اشتر | | ١٢:٠٠ - ١٤ ارديبهشت ١٣٨٩ |
بسم الله البر اي مومنين که از اهل بدعت خبري نداريد.!!! و با آنها خلط و رفت و آمد نداشته ايد و اينان را نميشناسيد.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! آيا ميدانيد که در همين ايران اسلامي ما قبيله اي از اينان( اهل بدعت) هستند که اگر جواني در طايفه ايشان ازدواج کند. شب زفافش را اول بايد با شيخ و پير قبيله بگذرادن و بکارتش ز دست او از بين برود و شب بعد به دست داماد جوان برسد.؟ آيا ميدانيد که وقتي که ميميرند و ميخواهند داخل قبرشان بگذارند در گوششان آخودنشان ميخواند (( حق با علي بود))؟ آيا ميدانيد وقتي به سفر حج مشرف ميشوند حج النساء را به جا نمي اورند؟؟؟ آيا ميدانيد که صدق الله العلي العظيم را که اصلا به امير المومنين شاه مردان ربطي ندارد را از روي عناد با نام علي بدعت ميشمرند؟ آيا ميدانيد که نمازي ميخوانند همه ساله که جماعتش حرام است؟ آيا ميدانيد در همين ايام فاطميه که به وايت خودشان است در شهر هايشان در همين ايران عروسي ها ميگيرند و شما ها بي خبريد و اين سوال پديد ميآيد که حتما نميدانند. اما مگر ميشود روايتي را که خودشان قبول دارند را ندانند؟ نه برادران. حد اقل در خانه ي شرکشان يک تلوزيون دارند که بفهمند. و آخوندشان هم ميگويد اما از براي سوزش دل ما و امام زمان (عج) عمدا چنين ميکنند و مسئولين هم ساکتند. آيا ميدانيد در ايام شهادت امير المومنين( خليفه ي سومشان) در مساجدشان تخمه ميشکنند و هلهله ميکنند و از براي وحدت ما بايد کوتاه بياييم. حالا نتيجه اين کار ها اين شده که سايت حرامي سني نيوز زده: هفتهي وحدت يا دهه ي فاطميه؟! خدا لعنتتان کند..... الله جل جلاله لعنتتان کند معاندين که از يهود هم بد تر هستيد. يا زهرا(سلام الله عليها).لعن الله قاتليک.
43 | طاهر قريشي | | ١٢:٠٠ - ١٤ ارديبهشت ١٣٨٩ |
سلام و خسته نباشيد
بعد ميخواهم ياد آوري كنم كه اين مسائل فقط و فقط براي اين مطرح مي شوند كه جلوي موجي از هدايت شده گان را بگيرد . اكثر شيعيان اكنون حقيقت ها را دريافته اند و راجع به اسلام همه چيز را دانسته اند.. لذا اين مردم اكنون مي خواهند مسائل افراد را پيش بياورد و نقد و برسي نا برابر و غير منصفانه كند تا بتواند ذهن مردم قريب الهدايت را فارغ نگذارند به مسائل اصلي و اساسي فكر كنند. و فقط بشكل اطفال مي خواهند حقيقت را با افراد مقايسه كنند. كــــــــــــــــــــــه يك اشتباه بزرگ است. يك مسلمان اگر هزار نوع گناه بكند فقط اينكه اسمش مسلمان است اسلام متهم نمي شوند فقط اشخاص نالايق اسلام را متهم مي كنند . آنها فكر مي كنند هر كاري را كه مسلمان انجام داد همان اسلام است يا همان مذهب است همه اينطور است . اين قضاوت غير عادلانه است حتي در مورد اشخاص عادي امروزي چه برسد به اشخاصي كه به كارنامه هاي مبارزه با كفر و فسادشان صفحات از تاريخ بشري را مملو ساخته است.
خوب وقت زياد ندارم متاسفانه زياد مصروفم.
مسئله بعدي اين بود

آقاي مجيد علي ! حتي نتوانسته بودي يك جواب معقول ارائيه كني ؟؟؟؟؟ همه حرف هايت حاكي از بيخبري ات بود . اين مسائل اينقدر كه تو فكر كردي ساده نيست كه بتواني با اين تجربه ناكافي و با آن احساسات بيرون از حد تان و از پايه عملي ضعيف كه داري جواب دهي . يك بار ديگر متن خود را بخوان و بخود خنده كن خوب كه خنده كردي بعد به بي خبري خود گــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــريه كن . برو بچه جان از كلانهايت بپرس . شايد بتواند چرنديات بهتري برايت ياد دهند. البته مطمئنم كه جواب قناعت كه ندارد آنها نيز مثل تو مجبور به چرنديات گفتن و اسمهاي محترمين مثل ائمه و حضرت علي رض را در وسط چرنديات خود بياورد تا مردم ساده لوح باورشان بيايد .

جالب انيجا كه احساسات داري اما امكانات نداري به تواني آنها را بطربق خوب شان نشر و پخش كني . آخر لامر اگر اين نقات را خواندي فكرت باشه حرف هاي زشت از دهانت بيرون نكي كه او وجدانت بعد روانت بعد شخصيتت را ضربه مي زند .

خداوند ج همه را هدايت كند . و به راهي مستقيم روان كند .

در آخر يك حرف ديگه را نيز بشنو

حكيم عمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر خيام نيشابوري مي فرمايد
××× قومي متفكرند در مذهب و دين ×××× قومــــــــــــــي بگمان فتاده در چاه يقين
××× ترسم كه روزي بانگ آيـــــــــــد ×××× كه هاي بيخبران راه نه اينست و نه اين

فكرت باشه گفته ( بگمان فتاده در چاه يقين ) حالا با خودت فكر كن مي تواني صد در صد با دلايل قاطع كسي را رد كني ؟ حالا هر كس كه باشد ( يك مسيحي يك يهودي يك بودائي يك زرتشتي و يايك كسي ديگر



خوب خيلي بيكارم كردي امروز قرار بود خيلي كار كنم اما بيكارم كردي . خداوند هدايت كند همراي ما
هدايت هدايت هدايت هدايت هدايت هدايت هدايت به راه مستقيم الهي
دور از هر نوع مفاسد اخلاقي و اجتماعي
هدايت
44 | مالك اشتر | | ١٢:٠٠ - ١٤ ارديبهشت ١٣٨٩ |
مومنين !!! اينکه گفتم خليفه ي سومشان از براي مزاح بود . شايد برايتان جالب باشد اين قضيه را بدانيد. روزي رو به يکي از اين اهل بدعت که خود را آموزگار ميدانست کردم و گفتم خلفا را نام ببر.؟ گفت: ابي بکر صديق. عثمان ابن عفان. علي. عمر فاروق. گفتم. عجيبا غريبا.!!! مرد نامومن .!! شما که خودتونم نميدونين امير المومنين خليفه ي چندمه. پس ادعاتون در مورد اينکه شما داناييد و ما جاهل و پيرو عبد الله ابن سباء موهم چيه؟ ميدونيد در جواب به من چي گفت؟ گفت. فرقي نداره که . همشون خليفه بودند. براي ما هر که خليفه باشد . خب خليفه است ديگر . ترتيبش که مهم نيست. ببينيد مومنين. اينان حتي زحمت مطالعه ي کتب خودشان را هم به خود نميدهند. چه برسد به کتبي مانند صحيحين. بعد افرادي همچ.ن مهران. و امثالهم هر چه که ادله ميآوريد باز ميگويند که ماست سياه است. يا امير المومنين.
45 | احمد فريد نيا زي | | ١٢:٠٠ - ٢٥ ارديبهشت ١٣٨٩ |
بلي برادر عزيز لطفا نمو ده در مقا بل خانواده پيغمبر خدا تو عين گستاخي نکن
46 | مريم | | ١٢:٥٥ - ٢٠ خرداد ١٣٨٩ |
سلام. من شيعه هستم . امشب به طور اتفاقي با اين وبلاگ اشنا شدم وجدا متاسف شدم براي دينم... براي همه ي کساني که ساليان دوري پيش از اين سعي کردن اسلام واقعي رو به من وشما برسونن... ما چه کرديم؟ چرا به جاي محکوم کردن گذشتگان ويا کل کل کردن باهم به خودمون نميايم؟آيا ما به غير از نشستن وکل کل باهمديگه درمورد اينکه حدود 1400 سال پيش فلان فرمانده اسلام فلان غلط و کرد هيچ وظيفه ي ديگه اي نداريم؟ برادران وخواهران عزيز اولا به ياد بياريد که ما قبل از هرچيز انسانيم...همه ي ما ميدونيم که خداوند بزرگ از خلقت ما هدف بزرگتري داشته... بگرديد به دنبال اون هدف وبدونيد که در شان يک انسان نيست به سخره گرفتن هر اعتقادي وبدونيد که هر انساني ذاتي خداگونه داره اما بيشترشون اين ذات رو با گناه ويا بهتر بگم با چرکين کردن دلشون آلوده ميکنم... ازتون ميخوام بگرديدبه دنبال اصالت ذاتتون تادير نشده پيداش کنيد وقت تنگه!!!
47 | momen abdullah | | ١٤:٠٣ - ٢٠ خرداد ١٣٨٩ |
مريم خانم به درک که تو شيعه ابوسفيان هستي. به درک که براي دينت متاسف هستي. تو به قبر خطاب ؟؟؟ خنديدي که به کل کل کردن پرداختي. تو اي عمري!!! خيلي خاکبرسر و ذليل و خوار هستي که براي دينت متاسف هستي. کاش دستم مي‌رسيد يک چوبي هم خودم بر سرت مي‌زدم و يا مزبله و خاکروبه‌اي را روي سرت خالي مي‌کردم. آنقدر براي دين عمري‌ات متاسف باش که از غصه دق کني و به درک واصل شوي. آن قدر متاسف باش که مرغان هوا هم برايت گريه کنند. گرچه کلاغ و گنجشک و کفتر کارهاي مهمتري دارند که براي تو گريه کنند. ************* قرآن کريم خطاب به شما آيه اي‌ دارد بسيار نوراني و روشنگر: «من كان يظن ان لن ينصره الله في الدنيا و الآخره فليمدد بسبب الي السماء ثم ليقطع فلينظر هل يذهبن كيده ما يغيظ» «هر كه مى‏پندارد كه خدا [پيامبرش] را در دنيا و آخرت هرگز يارى نخواهد كرد [بگو] تا طنابى به سوى سقف كشد [و خود را حلق‏آويز كند] سپس [آن را] ببرد آنگاه بنگرد كه آيا نيرنگش چيزى را كه مايه خشم او شده از ميان خواهد برد» ********** پيشنهاد ما هم به شما اين است که به جاي آنکه اکسيژن پرارزش و گرانبها را بيش از اين براي «تاسف» خود حرام کني، هرچه سريعتر يک طناب به سقف آويزان کن و خود را حلق آويز کن. ****************** يکي از نيرنگهاي روباه صفتانه اهل عمر اين است: وقتي که اسناد و مدارک و دلايل متقن تاريخي دهان آنها را براي دفاع از اصنامشان مي‌بندد، ناگهان شروع مي‌کنند و مي‌گويند: حالا آنها که بد بودند!!! ما هم بد هستيم!!! ما که از آنها بهتر نيستيم!!!! ما که هستيم که از آنها انتقاد کنيم؟؟؟ سرکار خانم مريم اين تواضع و خشوع شما کجا است وقتي که حکم ارتداد صحابه‌ مخالف ابوبکر را صادر مي‌کنيد؟ اين توجه به عيوب خود و سرپوشي از عيوب ديگران کجا است وقتي که نعوذبالله حکم کفر حضرت ابوطالب (عليه السلام) را صادر مي‌کنيد؟ اين خودانتقادي شما کجا است وقتي که بي‌شرمانه شروع به هتاکي به حضرت ابولولو مجاهد في سبيل الله (رحمة الله عليه) مي‌کنيد و او را نعوذبالله تکفيير مي‌کنيد؟؟ *********** سرکار خانم مريم خالد و اربابان و پيرواتش خيلي غلط بيجا کردند و به قبر خطاب خنديدند که آن جنايات زشت را مرتکب شدند. اگر تو هويت و اصالت و شخصيت نداري مشکل خودت است. >>>>>>>>> ما شيعيان حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) در برابر سگي چون خالد و اربابانش سجده نمي‌کنيم <<<<<<< چرا که قران کريم به ما آموخته است که «اشداء علي الكفار» باشيم و بر کفاري چون خالد و پيروان او سخت گيري کنيم. يا علي
48 | كميل | | ٢٤:٣٢ - ٢٠ خرداد ١٣٨٩ |
ببخشيدا ولي بنظر من شيعه اي كه براي دينش متاسف باشه و معتقد باشه به اينكه هر خليفه اي هر ظلمي كه به ائمه ما كرده به ما ربطي نداره شيعه نيست.
49 | مجيد م علي | | ٠١:٣٩ - ٢١ خرداد ١٣٨٩ |
با سلام
برادر عزيز خانم مر ي م .
چكار كنيم تعليمات قرانييه ديگه ميگي بهش عمل نكنيم .
اجداد نامباركت گفتند بحديث عمل تكنيد "" حسبنا كتاب الله "" حالا شما نوادگان اونها ميگويد "" كافنا من كتاب الله )
اعوذ بالله منكم و من الشيطان الرجيم .

يا علي
50 | مجيد م علي | | ٠٤:٣٣ - ٢٢ خرداد ١٣٨٩ |
با سلام
جناب كميل چرا شيعه نيست , هان .
اخوي شيعه است ازنوع يزيدي , از نوع شجره الملعوني , از نوع وهابي درغگو .

يا علي
51 | momen abdullah | | ٢١:٠٦ - ٢٦ خرداد ١٣٨٩ |
سرکار خانم مريم
شما شيعه هستيد؟ لطفا بنويسيد:
خدايا!! رحمت و سعادت ابدي خود را شامل حضرت بابا شجاع الدين ابولولو(رحمة الله عليه) بفرما!!
خدايا!! هر ثانيه‌اي که مي‌گذرد عذابي بر خليفه دوم بياور که در تمام ثانيه‌هاي قبلي نظيري و شدتي نداشته است!

در غير اين صورت لطفا از تبعيت از سيره منافقين و منافقات دوري بفرماييد و رک و راست مذهب خود را اعلان کنيد تا بتوانيم يک تعامل منطقي و عقلاني داشته باشيم.

يا علي
52 | مجيد م علي | | ٠٢:٤٨ - ٢٨ خرداد ١٣٨٩ |
با سلام
خانم مريم شما فرموديد كه اتفاقاً به اين سايت امديد ""سلام. من شيعه هستم . امشب به طور اتفاقي با اين وبلاگ اشنا شدم وجدا متاسف شدم براي دينم... """
در اين سايت بسياري وارد ميشوند كه ادعاي شيعه بودن ميكنند اما در اصل انها نتنها شيعه نيستند بلكه سني هم نيستند . انها از فرقه نو تاسيس وهابيت ميباشند . پس موقعي كه بدون مقدمه اين ادعا را مي كنيد , اجازه بدهيد كه ما هم شك بكنيم .
اما اينكه فرموديد """ امشب به طور اتفاقي .... يعني اينكه يك تحقيق سطحي كرده ايد پس نبايد بسرعت به نتيجه برسيد و بگويد كه .... وجدا متاسف شدم براي دينم... """ تازه بر فرض اينكه اينجا خطائي ببينيد ايا براي دينتان تاسف بخوريد ؟؟؟
===================================================================================
براي همه ي کساني که ساليان دوري پيش از اين سعي کردن اسلام واقعي رو به من وشما برسونن... ما چه کرديم؟ منظور شما از اين افراد كيست نام چند نفر را ببريد تا بفهميم منظورتان چيست . ايا قصدتان ابوبكر عمر عثمان معاويه و....... است يا قصدتان علي عليه السلام و الصلوات , جعفر ابن ابي طالب يا حمزه ابن عبد المطلب و سلمان , ابوذر و مقداد ....
====================================================================================
اينكه فرموديد :
چرا به جاي محکوم کردن گذشتگان ويا کل کل کردن باهم به خودمون نميايم؟...
يك مراجعه كوچك اما كمي عمقي به قران مجيد شما متوجه ميشود كه اعمال بعضي از گذشتگان هم تحسين شده و ديگر گذشتگان اعمالشان مورد مواخذه قرار گرفته . ايا شما اينرا قبول داريد يا نه ؟؟؟
===================================================================================
شما فرموديد : .....برادران وخواهران عزيز اولا به ياد بياريد که ما قبل از هرچيز انسانيم...همه ي ...........
ان شاء الله شما با مراجعه مكرر به همين يك سايت متوجه خواهيد شد كه هدف اكثريت مراجعه كننده ها به اين سايت همين يك هدف است كه شما هم اظهار كرديد .
====================================================================================
اما از محسنات اين سايت اينه كه اگر واقعا شما حرفي براي دفاع از خودتان داريد حتما منعكس ميكنند و مطمئن باشيد اگر هر حرف حقي بزنيد با استقبال حق طلبان اين سايت مواجه ميشويد . پس .....

يا علي
53 | حسن | | ١٤:٥٨ - ٠٥ تير ١٣٨٩ |
خالدبن وليد ملعون از گروه كفتار هايي بود که به خانه حضرت زهراء يورش آورند . لعنت خدا بر آن خبيثان
54 | 123 | | ١٦:٤٥ - ٢٧ تير ١٣٨٩ |
شما به حضرت عمر توهين ميكنيد ولي اگر او بود مي دانست چه درسي بدهد
55 | مجيد م علي | | ١٥:٥٢ - ٢٨ تير ١٣٨٩ |
با سلام
جناب 123 اين ما نيستيم كه به عمر توهين ميكنيم اين ابوبكر بود كه به او توهين كرد , اين خالد بود كه به او توهين كرد , ما فقط حقيقت مقامي اين منكر نبوت حضرت رسول صلي الله عليه و اله و سلم و غاضب مقام حضرت علي عليه السلام , قاتل اصلي حضرت فاطمه الزهرا عليها السلام و مسبب قتل اباذر , عمار , ........... ............ ...................... و قاتل شهداي مسجد جامع زاهدان را ميگوئيم .
متوجه شدي چه بار سنگيني از گناه بردوش حصرت عمرتان ميباشد .
از خدا بخواه كه با او محشور نشوي .

يا علي
56 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | | ١٦:٤٤ - ٢٨ تير ١٣٨٩ |
جناب 123 تو و خليفه هات و خالد سگ کي باشيد؟؟؟ جهت اطلاع بدان که خالد زنا کار و شرابخوار از طرف عمر و ابوبکر ؟؟؟؟ ماموريت گرفته بود حضرت امير المومنين علي بن ابيطالب عليه السلام را به شهادت برسونه . وقتي به مسجد امد و نتوانست ماموريت را عملي کند حضرت علي ع از نيت او آگاه بودند و گردن خالد را گردن فشار داد تا جائيکه خالد داشت قالب تهي ميکرد. بعد حضرت جمله اي به خالد گفت که از گفتن آن جمله به شما فعلا صرف نظر ميکنم زيرا اميدوارم روزي بطور حضوري شما را ملاقات کنم و شخصا آن جمله با جزئيات و مخلفاتش به شما بگويم. ايميل من : hoseini142005@yahoo.com هر چند که تا بحال از شما اهل بدعت شجاعت و جوانمردي حتي در حد يک ايميل زدن هم نديدم يا حق
57 | سرباز العمر | | ١١:٤٠ - ٢٧ مرداد ١٣٨٩ |
سلام به شما برادران اگر ميخواهين حرف خدا را راجع به ابوبكر و عمر و خالد وساير صحابه )رض( بدانيد مراجعه كنيد به سوره ي انفال ايه 74 مراجعه كنيد.حسبنا الله و نعمالوكيل نعمالمولي و نعم النصير
58 | momen abdullah | | ١٤:٤٩ - ٢٧ مرداد ١٣٨٩ |
جناب سرباز العمر دشمني و عداوت شما با حق و حقيقت چنان است که حتي حاضري با دروغ بستن به خداوند عظيم و اعلي روزه‌ات باطل شود تا بلکه از صنمت عمر دفاع کني: «والذين آمنوا وهاجروا وجاهدوا في سبيل الله والذين آووا ونصروا اوليك هم المومنون حقا لهم مغفره ورزق كريم» عبدالعمر!!! عبدالعمر!!! چرا به خداوند سبحان دروغ مي‌بندي؟؟ کجاي اين آيه نوراني در مورد اصنامت عمر ؟؟؟ و ابوبکر ؟؟؟ است؟؟ از خالقت شرم و حيا نمي‌کني؟؟؟ آيا چشمانت از ديدن کلمه «آمنوا» عاجز است؟ و يا کلام خداوند در نظرت مسخره و مضحکه است؟؟ چگونه عمر ؟؟؟ را در زمره «مومنين» مي‌داني در صورتيکه او خود اعتراف به شک در نبوت کرده است؟؟؟ راستي اگر مبنايت اين آيه نوراني است پس چگونه است قسمت دوم آن را زير پا له مي‌کني؟؟ «الذين آووا ونصروا» آيا سعد بن عباده را جزو «الذين آووا ونصروا» مي‌داني يا نه؟؟ براستي فرق سعد بن عباده با عمر ؟؟؟ چيست که يکي را مشمول آيه مي‌داني و ديگر را مشمول نمي‌داني؟؟؟ اگر سعد بن عباده را نيز مشمول مي‌داني پس چگونه قاتل او خالد زاني و ابوبکر ؟؟؟ را نيز مشمول آن آيه مي‌داني؟؟ «فبهت الذي كفر والله لا يهدي القوم الظالمين» يا علي
59 | مجيد م علي | | ١٩:١١ - ٢٧ مرداد ١٣٨٩ |
با سلام . ======۩۩==========۩۩==== بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ======۩۩==========۩۩==== ======۩۩ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ۩۩===== الأنفال ﴿۷۴﴾ =========۩۩==========۩۩==== و كسانى كه ايمان آورده و هجرت كرده و در راه خدا به جهاد پرداخته و كسانى كه [مهاجران را] پناه داده و يارى كرده‏اند آنان همان مؤمنان واقعى‏اند براى آنان بخشايش و روزى شايسته‏اى خواهد بود ======۩۩==========۩۩======= ---------------------------------------------------------------------- جناب سرباز العمر , خواهشمندم وقتي كه ايات قراني را ميخوانيد در ان دقت كنيد , كه خداي نا كرده بر داشت اشتباهي نشود . من خودم را خاك پاي انكساني ميدانم كه منظور قران كريم ميباشد . اما ايا ابوبكر و عمر و خالد منظور اين ايه كريمه ميباشد , لا والله . چرا , شرايط : 1 ) ايمان 2 ) هجرت 3 ) مجاهدت مجاهدت ابوبكر : ========= لم يرم ابوبكر بسهم قط و لاسلّ سيفاً و لا اراق دماً.(شرح نهج البلاغه 13: 293 ) ابوبكر در جنگها و جهاد هيچ نقشى نداشته، حتى يك بار دست به شمشير نبرده است و يك تير به طرف دشمن نيانداخته و قطره اى از خون كفار را به زمين نريخته است ============================================ ايمان عمر و صلح حديبيه ================ صلح حدييبه آن صلحى است كه در سال ششم هجرت بين پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و مشركين قريش به امضاء رسيد. اما مخالفت عمر «عمر نزد رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم رفت و گفت: يا رسول اللّه آيا ما بر حق و آنان بر باطل نيستند؟ حضرت فرمود: آرى. گفت: آيا كشته‏هاى ما در بهشت و كشته‏هاى آنها در جهنم نيستند؟ فرمود: آرى. گفت: پس چرا تن به پستى دهيم (و با آنان بدين نحو صلح كنيم در حاليكه مى‏توانيم بجنگيم). فرمود: من رسول خدا هستم و خدا مرا ضايع نمى‏كند. عمر با خشم از نزد آن حضرت بيرون رفت و در حالى كه نمى‏توانست صبر كند نزد ابوبكر رفت و همان كلمات را به او گفت و از ابوبكر نيز همان جواب را شنيد. زهرى مى‏گويد عمر گفت: من به خاطر آن كارهائى انجام دادم (!) » الف - صحيح بخارى، ج 3،، ص 256؛ و ج 4، ص 125، كتاب الجهاد، باب بعد از باب اثم من عاهد ثمّ غدر؛ وج 6، ص 170، آخرين حديث از تفسير سوره فتح. ب - صحيح مسلم، ج 3، ص 1411، كتاب الجهاد والسير، باب 34، ح 94. ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- اما خالد بن وليد ابن عمر مي‏گويد: پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله خالد بن وليد را به سوي بني جذيمه فرستاد. آنها نمي‏توانستند بگويند «اسلمنا» گفتند: «صبانا» خالد شروع به كشتار و اسير گرفتن كرد و به هر يك از ما اسيري را سپرد و گفت كه اسير خود را بكشيد. من گفتم به خدا قسم من اسير خود را نمي‏كشم و ياران من نيز هيچكدام نبايد اسير خود را بكشند. موضوع را با پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله در ميان گذاشتيم حضرت دوبار گفت: خدايا! من از آنچه كه خالد انجام داد به سوي تو بيزاري مي‏جويم. «... عن ابن عمر: بعث النبي صلي‏الله‏عليه‏و‏سلم خالد بن وليد إلي بني جذيمة فلم يحسنوا أن يقولوا اسلمنا فقالوا صبانا صبانا. فجعل خالد يقتل ويأسر، ودفع إلي كلّ رجل منّا اسيره فامر كلّ رجل منّا ان يقتل اسيره، فقلت: واللّه لا اقتل اسيري ولا يقتل رجل من اصحابي اسيره. فذكرنا ذلك للنبي صلي‏الله‏عليه‏و‏سلم فقال: اللّهمّ انّي ابرء اليك ممّا صنع خالد بن وليد. مرّتين». الف ـ صحيح بخاري، ج 4، ص 122، فضل الجهاد والسير، باب إذا قالوا: صبأنا ولم يحسنوا اسلمنا، وج 5، ص 203، مغازي، باب بعث النبي صلي‏الله‏عليه‏و‏سلم خالد بن وليد إلي بني جذيمة (بعد از باب غزوه طائف)، و ج 8، ص 92، كتاب الدعوات، باب رفع الايدي في الدعاء، وج 9، ص 91، كتاب الاحكام، باب إذا قضي الحاكم بجور او خلاف اهل العلم فهو ردّ. ب ـ سنن نسائي، ج 8، ص 250، كتاب آداب القضاء، باب 17، ح 5415. ======================================= بازهم ميگويم هركدام از اصحاب شرايط بالا را داشتند و بر همين ايمان تا اخر عمر شريفشان بودنند من خاك پايشانم . ولي انكساني كه بر خلاف اسلام رفتار كردنند .... ======۩۩==========۩۩==== بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ======۩۩==========۩۩==== ======۩۩=========۩۩===«و ما محمّد الّا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضرّالله شيئاً و سيجزى الله الشاكرين======۩۩=========۩۩=== ؛(سوره آل عمران، آيه 144.) ۩۩=======۩۩= محمّد(صلي الله عليه و آله) تنها فرستاده خداست. پيش از او هم فرستادگانى بودند كه از دنيا رفتند اگر او بميرد يا كشته شود بايد شما سير قهقرايى كنيد و به آئين بت پرستى برگرديد؟ آنها كه به عقب برگردند و به دوران كفر و بت پرستى باز گردند تنها به خود زيان مى رسانند نه به خدا زيرا با اين عمل تنها سعادت خود را از بين برده و گرفتار شقاوت مى شوند و خدا كوشش شاكران را پاداش مى دهد.» =۩۩=======۩۩ ================ يا علي
60 | سيد جاويد | | ١٦:٠٠ - ٢٩ شهریور ١٣٨٩ |
با عرض سلام براي کساني‌که از تعصب بدور هستند و تنها خدا؛ قرآن و پيامبر بزرگوار اسلام را به يگانگي مي‌پرستند و عقيده به آن دارند و توحيد را راه خود قرار داده‌اند و لعنت بر قبر‌پرستان و امام‌پرستان و مزخرف‌گويان که نه تنها خود را مرتد مي‌کنند، بلکه در عذاب خداوند براي هميشه باقي مي‌مانند. من از شيعه و وهابيون فقط مي‌خواهم بپرسم آيا اسلام را فقط و فقط مال پدر امامان مي‌دانيد؟ و يا اين‌که خداوند در قرآن مي‌گويد: هر آن کس که مرا به يگانگي شناخت و مرا به يگانگي پرستش کرد، او را من از عذاب جهنم نجات مي‌دهم و او را به سوي خود مي‌خوانم. حالا آقايون شيعه بفرماييد بگوييد در کدام کتاب شما حضرت علي عمر را لعنت کرده و چرا شما آتش‌پرستان ديروز و شيعيان امروز آن‌قدر بر صحابه و بر ازواج پيامبر و عمر مي‌تازيد؟ و چرا از امام‌تان پيروي نمي‌کنيد؟ آيا از خدا شرم نمي‌کنيد؟ اگر اختلاف بين عمر و علي بوده و شما آتش‌پرستان ديروز که با شمشير عمر و خالد مسلمان شديد، چرا امروز از مسلمان شدن‌تان پيشمان هستيد؟ و پهلوانان ايران که در مقابل سپاه خالد، هم‌چون مگسي هم نبودند و پا به فرار گذاشتند و آتش‌پرستي و الحاد، مذهب‌شان بود و در حالت در شرک مرتد شدند، چرا به آنان افتخار مي‌کنيد؟ آيا علي از پهلوانان آتش‌پرست ايران ديروز در کدام کتاب و در کجاي نهج البلاغه تعريف کرده و کار عمر و خالد را خراب و بد ستوده ...؟ پس بدانيد که اين شما هستيد که نفاق و آتش کينه و بغض و تعصب نابخرادانه‌تان را گسترانيده‌ايد برويد مجددا به اسلام رو بياوريد. چون اسلام مال نه پدر ابوبکر نه عمر نه عثمان نه علي و نه امامان بوده، بلکه اسلام از آن هر آن کس که کلمه مي‌گويد و خدا را به يگانگي مي‌شناسد و به قرآن و معاني قرآن پي مي‌برد آز آن اوست ان خداي که بر پيامبر خود گوش‌زد مي‌کند که در فلان‌جا بر فلان نابينا اخم کردي که نبايد اخم مي‌کردي پس بدانيد اي شيعيان که او مي‌تواند علي و عمر را نيز به گناهان‌شان نبخشد که اگر خداي نخواسته آنان نيز مرتکب گناه يا خطاي شده باشند اما اسلام تنها به آنان نيامده و کساني ديگري هم که مانند حسين يا علي شهيد شده‌اند نزد خداوند از درجات و مرتبه‌ها برخوردار هستند. تنها خون حسين بخاطر خداوند ريخته نشده، بلکه کساني هم‌چون حضرت حمزه سيد الشهدا نيز به شهادت رسيده و واي بر شما که حتي نامي از آنان نمي‌بريد پس که شما اسلام را خوب مطالعه کنيد اگر ندانستيد و نفهميديد و يا پي به معاني قران نبرديد از ديگر مسلمانان جهان جويا شويد و دست از توهين و دست از مزخرف‌گويي برداريد شما زرتشتي‌ها يا بهتر بگويم آتش‌پرست ديروزي و ايراني‌هاي را ورآنزمان نه علي مي‌شناخت و نه شما علي را ديده‌ايد پس چرا لاف به گزاف سرداده‌ايد و خود را از قوم اين و آن مي‌دانيد برويد سنت پيامبر را بجا کنيد هر انچه که پيامبر انجام داده بهتر از آنست که علي حسين يا عمر انجام داده و وهابيون مرتد هم که نه پيامبر را قبول دارند و از علايم و کارهاي مزخرف‌شان هويداست که کفر و نشانه‌هاي از شرک بوضوع ديده مي‌شود. نمي‌توان انان را حتي مسلمان ناميد و انان را از جمله مذاهب اسلامي هم کسي به شمار نخواهد اورد تا قيام قيامت باشد.

پاسخ:

با سلام
دوست گرامي
1- بهتر است به جاي قلم‌فرسايي احساسي ، كمي در كتب معتبر شيعه و سني مطالعه كنيد :
صحيح مسلم : اميرمومنان ابوبكر و عمر را دروغگو ،‌بدكار حيله‌گر و خيانتكار مي‌داند !
نهج البلاغه : خطبه شقشقيه ، براي شما كفايت مي‌كند !
2- نوشته‌ايد «شما آتش‌پرستان ديروز که با شمشير عمر و خالد مسلمان شديد، چرا امروز از مسلمان شدن‌تان پيشمان هستيد؟»
به عكس ، ما پشيمانيم كه چرا توسط شمشير مسلمان شده‌ايم ،‌اكنون كه حقيقت اسلام را دانستيم ، متاسفيم كه چرا عده‌اي با قصد كشورگشايي ، و به اسم اسلام ، به ايران حمله كردند ، تا اين تصور در ميان مردم ايجاد شود كه اسلام نمي‌تواند با فرهنگ پيشرفت كند ! ما آرزوي اسلام علوي را داريم ! و متاسفيم كه چرا اسلامي غير علوي با شمشير بر ما حاكم شد !
3- نوشته‌ايد « ان خداي که بر پيامبر خود گوش‌زد مي‌کند که در فلان‌جا بر فلان نابينا اخم کردي که نبايد اخم مي‌کردي»
به عكس نظر شما ، سوره عبس ، در مورد عثمان بن عفان نازل شده است ! (البته اگر از اين خطاب خدا به او ناراحت نمي‌شويد ؛ چون اهل سنت ، قبول مي‌كنند كه خدا رسولش را مورد عتاب قرار دهد ، اما عثمان را خير !)

4- در مورد حقيقت امر خالد بن وليد ، بهتر است به آدرس ذيل مراجعه كنيد :

http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=95
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات

61 | ياسر | | ١٦:٥٦ - ٠٣ آذر ١٣٨٩ |
خيلي خوشم اومد از لحن جواب دادنت مخصوصا به مريم خانوم منو ياد شعبون بي مخ انداختي هر که با ما نيست از ما نيست
در ضمن به مرجعات مراجعه کن مطمعن شو چون برا من بيدا نشدند در ضمن ميگي به خالد گفتند بايد سنگسار شي تو که خليفه رو اينجا قبول داري چرا خالد سنگسار نشد
62 | سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) | | ٠٢:٥٦ - ٠٦ آذر ١٣٨٩ |
با سلام
جناب مريم
خيلي دلتان براي اين آدمکشهاي يهودي (اهل بدعت) مسوزد؟
چرا سعي نميکنيد به تبعيت از مادرتان عايشه با با شير دادن به آنان محرم شويد؟!
63 | مونا | | ٢٠:٢٩ - ٠١ اسفند ١٣٨٩ |
من براي شما متاسفم كه ادب برخورد با يك غير خودي ودگر انديش را نداريد.براي همين دين ومذهب خرافاتي تونه كه مردم رو به مسيحيت و شيطان برستي اوردن.متاسفم.اين لعن ونفرين ها همشون مسل بتگ ميخوره تو سرتون وخورده.متاسفم.
64 | منصور گرگاني دوجي | | ٢٤:٥٤ - ١٣ اسفند ١٣٨٩ |
سلام عليکم عزيزان خداوند ما را براي سرکفت کردن واحساساتي برخورد کردن براي يک ديگر نيافريده بلکه براي اطاعت خودش ما راخلق واين امکانات معشيت را داده است پس عزيزاني که در مورد بزرگان احساساتي مي شوند و تند رفته وزود قضاوت مي کنند بدانند که در زمان آن بزرگواران نه ما بوديم ونه شما پس بهترين راه از خوبيهاي همه بزرگان بگوييم واز شبهاتي که شايد راست وشايد دروغ است بپرهيزيم اين سخني است از رسول الله پشت سر رفتگانتان به خوبي ياد کنيم همان چنان که از پشت سر از دست رفته هايمان به خوبي ياد مي کنيم به ياد داشته باشيم که عمر اندک وعزيز وگرانيها با حمله به ديگران هدر ندهيم تا از اين عمر کوتاه دست خالي برويم
65 | صلا ح الدين. ع | | ٠٥:١٠ - ٢٤ ارديبهشت ١٣٩٠ |
سلام بر تمامي انسان هاي آزاده
دوستان من به صراحت اعلام مي نمايم كه شيعه هستم . اما از الله .رسول خدا(ص) .و امام هاي خودم درس دينداري واز همه مهم تر انسان بودن را آموختم.
شماها درس اصلي قرآن را از ياد برده ايد گرامي ترين شنا در نزد خدا كسي است كه تقوا داشته باشد. امام ورهبرم علي (ع) درس شجاعت و دينداري به ما آموخته . هيچ گاه ناسزا ياد مانداده .برادران وخواهران مسلمان علي براي اتحاد مسلمين سكوت اختيار كرد. گروهي هستند كه اولين حركتشون جدايي و تفرقه بين ما مسلمان هاست و بعد نابودي شيعه وسني است كه هدف اصلي دشمنان اسلام است. (((هدف اصلي دين شناخت خداست همه انسان هستند واحترام كردن نشانه اصالت وشخصيت است )))
66 | دوستدار صحابه | | ٢٤:٢١ - ٣٠ خرداد ١٣٩٠ |
درود بر شما مونا خانم و مريم خانم واقعا تحت تاثير قرار گرفتم خدا تهمت زنندگان و دروغ پردازان را به راه راست هدايت کند(چه شيعه چه سني)
67 | دوستدار اهل بيت نبوت | | ٠٩:٣٠ - ٢٣ تير ١٣٩٠ |
به نام خدا
سلام و صلوات بر محمد و ال طاهرش و لعنت بر تمام کساني که به نحوي به ايشان ظلم کردند و حقشان را غصب کردند و خونشان را به ناحق ريختند . لعنت خدا بر تمام کساني که به خاطر دنيا پرستي و مال دنيا چشمان خود را بروي حق و حقيقت بسته اند و حتي سعي نمي کنند به دنبال حق و حقيقت بروند در صورتي که خداوند در قرآن به صراحت آورده که در زمين گردش کنيم و از حال گذشتگان باخبر شويم و عبرت بگيريم . شما که با تعصبات جاهلانه و کورکورانه خود حتي حاضر به شنيدن سخن حق نيستيد پس بي خودي به کسي توهين نکنيد . مشکل شما اهل تسنن اين است که به شما ياد داده اند که در مورد گذشته هيچ گونه تحقيقي نکنيد و آيا کسي که انسانها را از رسيدن به حق و حقيقت باز مي دارد مي تواند انسان مومن و رهبري صالح باشد . خير چنين نيست . خداوند به تک تک انسانها عقل و شعور داده تا به تنهايي هم بتواند به دنبال حق و حقيقت برود . نه اينکه عقل خود را به دست يک آدم نادان که با تعصبات بيجاي خود حتي حاضر نيست به سوال کنندگان جواب درستي دهد . پس بگذاريد داستاني را که توسط تمام نويسندگان اهل سنت هم آنرا در کتاب خود آورده اند برايتان بگويم . روزي مردي به نزد عمر مي رود و از او مي خواهد که کلمه کلاله را تعريف نمايد . عمر که نمي دانسته کلاله چيست با عصبانيت تمام مرد بيچاره را کتک مي زند طوري که از بدنش خون جاري مي شود . آيا به نظر شما کسي که از احکام شرعي سر در نمي آورد آيا صلاحيت حاکم بودن و رهبري يک جامعه اسلامي را دارد . به شما مونا خانم و مريم خانم و دوستدار صحابه پيشنهاد مي کنم بيشتر در اين مورد مهم تفکر و تحقيق کنيد شايد که خداوند متعال و به حق امامان معصوم صلوات الله عليه شما را هم به راه درست که همان راه علي ابن ابيطالب و فرزندان پاکش هم هست هدايت کند . و به شما پيشنهاد مي کنم کتابهايي را بخوانيد که نويسندگان آنها از اهل سنت بودند و بعد به خاطر تفکر بيشتر و تحقيق بسيار متوجه شدند که شيعيان اثني عشري به جز حق چيز ديگري نمي گويند . خداوند به همه ما در دنيا و آخرت جزاي خير دهد . ان شاء الله
68 | سيد جاويد " سادات " | | ١١:٥٠ - ٢٤ مرداد ١٣٩٠ |
جواب مالك اشتر :
اگر چنين چيزهاي را كه تو ميگويي راست باشد بدان كه ما همه اهل سنت مي پزيريم كه سني را حرامي بگويي ولي چون اين همه تهمت وبهتان را از طريقه و روش جعفري بيان كردي شكي درآن نيست تو شايد نام قبيله ي را نام گرفتي كه درايران هيچكس نام ونشان آنرا نميداند ويا هم انطور كه تو بيان داشتي اساسا آنها مسلمان نباشند واگر هم باشند شكي نيست كه مربوط به راه وروش مذهب جعفري ويا شيعه باشد . اين سند شده نميتواند اما من برايت سند بسيار زنده و واقعي را ميدهم كه درافغانستان گروهي بنام شيعه اسماعليه ونيز فرقه ي ديگري بنام چراغ كش كه رسم براين دارند تا تازه عروس را اول نزد رئيس اين فرقه ببرند وپرده بكارت اورا پاره كند بعدا تحويل شاه داماد ميدهند اگر قبول نداري ميتواني با مراجع معلوماتي ويا سايت هاي انترنيتي يا ديگرمكاتباتي با ساير اقوام افغاني بداخل افغانستان برقرار كني تا ازاين موضوع برايت خاطرجمعي بدهند وبرايت ثابت شود ودرمورد فرقه چراغ كش ها رسم براين است كه شيعه هاي كه مربوط به هزاره يا بربري هاي افغاني كه همه شيعه مذهب هستند درشب چراغي را روشن ميكنند كه سال يكبار يا دوبار اين عمل زشت وناپسند را انجام ميدهند واين رسم اينگونه است كه خواهر ومادر وزنان شان را دعوت ميكنند ومجموعي ازيك قبيله يا قوم زن ومرد درآنشب محلفي برپاه ميكنند بعدا يكي ازمهمانان ميرود وچراغ روشن را خاموش ميكنند وبعداز خاموش شدن چراغ هركسي كه توانست يكي را به آغوش ميكشد وتا صبح كار نا روا را انجام ميدهند وهنوز سپيدي صبح ناشده محل را ترك ميكنند وبار بار اتفاق افتاده كه خواهر يا مادرش را درآنشب گيرانداخته وتا صبح عمل زنا را با وي انجام داده اين شيعه مذهبان بنام چراغ كشان دره صوف وغالي معروفند وبهترميبود كه اول اقاي اشتر رويت را پاك ميكردي باز به ديگر مذاهب تهمت و افترا مي بستي
69 | رحيم " ستانكزي " | | ١١:٥٥ - ٢٤ مرداد ١٣٩٠ |
جواب مالك اشتر :
اگر چنين چيزهاي را كه تو ميگويي راست باشد بدان كه ما همه اهل سنت مي پزيريم كه سني را حرامي بگويي ولي چون اين همه تهمت وبهتان را از طريقه و روش جعفري بيان كردي شكي درآن نيست تو شايد نام قبيله ي را نام گرفتي كه درايران هيچكس نام ونشان آنرا نميداند ويا هم انطور كه تو بيان داشتي اساسا آنها مسلمان نباشند واگر هم باشند شكي نيست كه مربوط به راه وروش مذهب جعفري ويا شيعه باشد . اين سند شده نميتواند اما من برايت سند بسيار زنده و واقعي را ميدهم كه درافغانستان گروهي بنام شيعه اسماعليه ونيز فرقه ي ديگري بنام چراغ كش كه رسم براين دارند تا تازه عروس را اول نزد رئيس اين فرقه ببرند وپرده بكارت اورا پاره كند بعدا تحويل شاه داماد ميدهند اگر قبول نداري ميتواني با مراجع معلوماتي ويا سايت هاي انترنيتي يا ديگرمكاتباتي با ساير اقوام افغاني بداخل افغانستان برقرار كني تا ازاين موضوع برايت خاطرجمعي بدهند تا برايت ثابت شود . ودرمورد فرقه چراغ كش ها رسم براين است كه شيعه هاي كه مربوط به هزاره يا بربري هاي افغاني كه همه شيعه مذهب هستند در هنگام شب چراغي را روشن ميكنند كه سال يكبار يا دوبار ابشكل محفل خوشي اين عمل زشت وناپسند را انجام ميدهند ورسم براين است كه خواهر ومادر وزنان شان را دعوت ميكنند ومجموعي ازيك قبيله يا قوم زن ومرد درآنشب محلفي برپاه ميكنند بعدا يكي ازمهمانان ميرود وچراغ روشن را خاموش ميكنند وبعداز خاموش شدن چراغ هركسي كه توانست يكي را به آغوش ميكشد وتا صبح كار نا روا را انجام ميدهند وهنوز سپيدي صبح ناشده محل را ترك ميكنند وبار بار اتفاق افتاده كه خواهر يا مادرش را درآنشب گيرانداخته وتا صبح عمل زنا را با وي انجام داده اين شيعه مذهبان بنام چراغ كشان دره صوف وغالي معروفند وبهترميبود كه اول اقاي اشتر رويت را پاك ميكردي باز به ديگر مذاهب تهمت و افترا مي بستي
70 | شاه ولايت | | ١٥:١٨ - ٢٤ مرداد ١٣٩٠ |
جنابان سيد جاويد " سادات " و رحيم " ستانكزي "البته شما يك روحيد اندر يك بدن!!!!!!!

طبق نظر جنابعالي پس سنيهايي كه طواف نسا رو انجام نميدن و نمازشونو نميخونن هم چنين سني هايي كه با آب مضاف وضو ميگيرند و سنيهايي
كه معتقدند اگر در نماز وضو باطل شد طوري نيست!!!!!و سنيهايي كه معتقدند رو نجاست گربه اگر خشك باشد هم ميشود سجده كرد و سنيهايي كه معتقدند با پوست دباغي شده سگ ميتوان نماز خوند و همچنين سنيهايي كه فارسي آيه رو ميخونند جزو فرقه پان عمر بن خطابيسم هستند ديگه؟؟؟؟

71 | مجيد م علي | | ٠١:٢٨ - ٢٥ مرداد ١٣٩٠ |
با سلام
نمي دانم كه شما را چه بنامم " سيد جاويد " سادات " يا رحيم " ستانكزي " اين مهم نيست مهم اين اراجيفي هست كه گفتي .
از اينكه اين گروه كار شنيعي ميكنند شكي نيست اينكه اين گروه خود را به اسلم و شيعه وصل ميكنند شك كنيد اينها از همان جماعت فتنه جو تربيت شده كفار و يهوديان حجاز هستند كه از همان در همان عهد رسول الله خود را به اسلام عزيز وصل كردند و در چتر حمايت كفار و يهود قرار گرفتند .
بعدها اين گروه خود را بصورتهاي مختلف نشان دادند كه ميتوان انها را ستون پنجم اسلام نام نهاد هر اسمي كه داشته باشند خواه شيعه يا سني .باري اينكه اين گروه يك نفس و چند رنگ را بشناسي چند مثل ميزنم .
1 ) در هنگام جنگ احد همه مي دانند كه عمر ( بحساب ) مسلمان و خالد ( مسلماً ) كافر بود حال سوال چرا اين كافر در وقتي كه 100% مي تواند عمر ( كه بظاهر ) مسلمان بود نكشت ؟؟؟ كمي فكر كن .
2 ) ابوبكر كه ( بظاهر مسلمان ) و سمت خليفه مسلمانان را داشت چرا خالد را بخاطر اين عمل شنيع ماخذه نكرد. يا حداقل اين جاني را از كارش بركنار نكرد ؟؟؟ كمي فكر كن .
3 ) عمر چرا خالد را كشت بخاطر چي ؟؟؟ بخاطر اينكه خالد به او گفته بود ابن شمله ( يك مسئله شخصي ) چرا او را بخاطر ان عمل شنيع محاكمه نكرد ؟؟؟؟ مگر چند سال از ان عمل گشته بود ( صد رحمت به كفار اين زمان كه قاتلين و تجاوز كار ها را بعد از دهها سال گذشت از عملشان باز محاكمه ميكنند ) چرا؟؟؟؟؟ كمي فكر كن .

و هزار صد مطلب ديگر كه اين گروهها خود را به اشرف مخلوقات حضرت محمد صلي الله عليه و اله ربط ميدهند ( يعني اهل سنت ) و چندين گروه هم از همين ستون پنجم ممكن است خود را به امير المومنين حضرت علي عليه السلام مربوط كنند .
مهم اين است كه كدامين انها به سنت حسنه حضرت محمد صلي الله علي و اله و سلم كه همان شيعه امير المومنين علي عليه السلام عمل ميكنند .
نه انان كه به سنتي غير از انچه تجويز شده عمل ميكنند چه خود را سني بنامند يا شيعه يهودي در اوردي .
حالا اين حديث را مهمانت ميكنم اما بعد از خواندن كمي فكر كن شايد بفهمي انحراف مسلمانان از كجا شروع شد ؟؟؟ البته كمي برو عقب تر انگاه كه ايتي در مورد منافقين انهم در مكه و قبل از هجرت نازل شد . قبل از حديث خواهش ميكنم كمي فكر كن :
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

"أز ابن شهاب درباره شير دادن به بزرگ سؤال كردند .. پس آو گفت : عروه پسر زبير به من خبر داد كه أبو حذيفه پسر عتبه كه أز اصحاب رسول خدا بود ودر جنگ بدر هم حضور داشت ... تا آنجا كه ميگويد ... پس ام المؤمنين عايشه إين كار را با كساني كه دوست داشت بر او وارد شوند انجام ميداد , پس به خواهرش ام كلثوم دختر أبوبكر ودختران برادرش دستور ميداد كه به كساني كه دوست داشت بر او وارد شوند شير بدهند .. ولي ساير زنان پيامبر (ص) با اين امر مخالفت كردند واجازه ندادند كسي با اين كار بر آنها وارد شود .."

الموطأ 2 : 605 المالك تحقيق محمد فؤاد عبد الباقي

===========================================================================

لبيك يا علي


72 | فرشاد. | | ٢٠:٠٣ - ٢٦ مرداد ١٣٩٠ |
با سلام خدمت دوستان عزيز منم مي خواستم راجع به خالد بيشتر بدونم چند صفحه باز شد كه اتفاقا يكي از صفحه ها همين جا بود چند تا از نظر ها رو خوندم كلي طول كشيد خودمو راضي كردم منم نظر بم اخه خيلي تند منويسيد و تو هين ميكنيد به هم. نيت كردم به اين اميد كه من مورد هجوم قرار نگيرم وحدت شيعه سني فراموش نشه اقاي حسين اويل جواب ها ي منطقي اراميداد الانم منطقي ولي همراه با توهين مطلب مينوسه ممنونم
73 | اسلام | | ٢٢:٠٣ - ١٦ شهریور ١٣٩٠ |
اگه واقعه اسلام ناب محمدي ملاه شماست اين نظر رو بذار تا جواب ديگران رو بشنوم

چند سوال
1.آيا حضرت علي حضرت حسن حضرت حسين و... در منابع شيعه جايي به پيامبر يا بزرگ ديگري توسل کردند که شما ميکنيد؟ بالاخره الگوي شيعيان و حتي اهل سنت هستند
2.آيا پيامبري که نتواند همسراني پاک از بين مردم انتخاب کند رو مي توان پيامبر خواند که شما مي گوييد حضرت عايشه و حضزت حفصه دو زن پيامبر مورد دار بودند و لعن فرستادن به آنها 70 ثواب دارد. در ضمن قرآن آره قرآن گفته زنان پيامبر مادران مسلمانان هستند
3.به گفته شيعه و سني ابوبکر همراه با پيامبر حجرت کرد و جز اولين مهاجرين بود و حضرات عمر /عثمان /علي و... جز کساني بودند که کمي بعد هجرت کردند و جز اولين مهاجرين بودند ....... خوب حالا با آيه100 سوره توبه چه مي کنيد که ميگه: ( پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار و کساني که به نيکي از آنها پيروي کردنند. خداوند از آنها راضي است و آنها نيز از خدا خشنودند و باغهايي از بهشت براي آنها فراهم ساخته که نهر ها از زير درختانش جاري است. جاودانه در آن مي مانند و اين است رستگاري عظيم!!!!!!!!!!)
4.اندکي مطالعه تو قرآن به آدم مي فهمونه که توسل نه تنها گناه بلکه شرکه مثل (سوره حمد آيه4)(سوره احقاف آيه 5)(سوره اعراف آِيه 194)
(سوره يونس آيه18) بياييد به جاي فحش دادن به ياران پيامبر و ثواب دانستن آن قرآن و معاني واضح اون رو حفظ کنيم
5. حرف واسه گفتن زياده ولي چه بهتر اگه علاقه داريد بي تعصب از بزرگان اهل سنت هم در کنار بزرگان شيعه بشنويد

خدا همه رو هدايت کنه(از طرف شيعه اي که سني شد)
اجرتون با خدا نه با خلق خدا
74 | دوست دار اهل بيت | | ١٣:١٠ - ١٩ شهریور ١٣٩٠ |
سلام به شما دوستان. عزيزان من يك انتقاد بكنم از رفتار و منش شما/
من نظرات را تا حدودي دنبال كردم تا جايي كه نظر از خانم مريم رسيدم كه اين بنده خدا چيزي نگفت جز انچه مي پندارد درست است. گفت شيعه است/ گفت كارهاي مهمتري است از اين بحث ها كه 1400 سال ژيش فلان خيلفه يا صحابي چه كار كرده و ما اينجا بشينيم دشمنان اسلام رو رها كنيم و تف و لعنت بفرستيم برايشان!( جدا از اينكه اين حرف چقدر درست است و چقدر با رفتار و منش شيعه واقعي سازگار است و به من نيز ورود نميكنم از خواندم ادامه بحث ها نظرات خشكم زد!!!)

عزيزان داوستان اي كساني كه افتخار ميكنيد به مولاي متقيان ! آيا رفتار و منش رسوا الله و امامان معصوم اين چنين بود؟؟؟ آخه اين چه رفتاري است كه شما داريد؟؟؟ فوحش دادن كه جزئي از استدلال و منطق نيست؟؟؟ آيا كسي به واسطه اينكه سخني از روي دلسوزي بيان كرده حتي اگر اشتباه باشد از طرف شيعه علي بايد اينگونه برخورد بشه؟؟؟؟ كجاي اين حركات و رفتار در شريعت اسلام و شيعه جاي ميگيره؟؟؟
مگر نخوانده ايد كه حضزت علي با خوارج كه گروهي بسيار لجود بودند چگونه برخورد كرد؟؟ در نهج البلاغه است كه خطاب به ايبشان ميفرمايند كه شما را از مسجد بيرون نميكنيم. از سهم بيت المال شما قطع نميكنيم و مادامي كه دست به شمشير نبرده ايد با شما كاري نداريم

آيا به گمان شما شيعه واقعي بودن به اين است كه هر كس كه به اسلام اعتقاد داشت اما شيعه دوازده امامي نبود گير آورديم بهش بلافاصاله دشنام ركيك بدهيم و هر آنچه براي انان مقدس است را لجن مال كنيم و او را حرام زاده بناميم؟؟؟؟ لابد هر چه فحش ها ركيك تر باشد ديانت ما استوار تر خواهد بود و نزد پيامبر عزيز تر ميشويم!!!!!

نميدانم شماها چطور است كه اينگونه فكر ميكنيم اما به خدا قسم كار شماها جفا است در حق شيعه. در مظلوميت شيعه بايد گريست . شما داريد ضربه ميزنيد نه طرفداري. به نظر شما اگر سني اين فحاشي ها را بخواند نظرش چه ميشود؟؟ اگر هدف شما تبليغ دين و شريعت راستين خداست از در ديگر وارد شويد. چگونه ممكن است كسي كه شيعه نيست با اين الفاظ به شيعه علاقه مند شود؟؟؟؟

دكتر شريعتي ميفرمايند اگر ميخواهي كسي را بكوبي بجاي اينكه ازش انتقاد كني بد ازش دفاع كن. شماها دقيقا داريد همين كار را ميكنيد

ميتوانيد به بنده حقير در درگاه خدا هم به ماننده آن خانم دشنام دهيد من را شيعه يزيدي و وهابي و.... بخوانيد. اشكال ندارد. اما من از سر تكليف اين حرف ها را زدم باشد تا شايد مورد توجه قرار گيرد.

خداوند همه ي مارا به راه راست هدايت كند

يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي

من الله توفيق
75 | شاه ولايت | | ٢٢:٤٣ - ١٩ شهریور ١٣٩٠ |
جناب اسلام

اولا حضرت علي(ع) يك درجه از پيغمبر پائين تر بود و تمام مسئوليت پيامبر را جز دريافت وحي دارا بود،چنين شخصي احتياجي به توسل ندارد چون خون و گوشت و روح ايشان و پيامبر از يک نور بود

دوما الگوي سنّيان فقط دو بت است بنامهاي ابوبکر و عمر.مگر اربابت عمر نگفت حَسبُنا کِتابَ اللّه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟سنّي جماعت فقط با عمر مانوس است

سوما ابوبکر رو پيامبر به اين خاطر همراه خود برد که جناب ابوبکر جونت دهانش لق بود و چون پيامبر بيم اين را داشت که وقتي ابوبکر کفار را ببيند دهن لقي کرده و به کفار بنالد و کفار را از خروج پيامبر از مکه آگاه سازد،او را همراه خود برد

چهارما آيه ايّاکَ نَعبُدُ وَ ايّاکَ نَستَعين را مثال زدي.تو که معني استعانت رو با توسل تميز نميدي قالُوا سَلاما

خامسا خاک تو سر شيعه اي که تعريف سنّي کنه بزرگتر از تو اشعري بود که قلب مطمئنش رو در بازار مکّاري رياست به يک کرسي معامله کرد افتخار کن به عمري شدنت شب اول قبر عمر به دادت ميرسه

ولاية علي بن ابيطالب حصني فمن دخل حصني امن من عذابي
76 | ع تهراني | | ١٩:٣٠ - ٢٩ آبان ١٣٩٠ |
با سلام به همه بچه شيعه ها ميخواستم گوشزد کنم به اين بچه سني ها مسلمان گفتن غلطه چون از فرمايشات حضرت رسول اکرم (ص) هست قال رسول الله(ص) علي خير البشر فمن ابا فقد کفر علي (ع) بهترين افراد بشر است منکر آن کافر است به فرمايش پيامبر اکرم(ص) سني کافر است يا علي التماس دعا

پاسخ:

با سلام

دوست گرامي

ابا به معني آن است كه بداند و قبول نكند ؛ موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

77 | اردوان | | ١٢:١٩ - ٠٣ دي ١٣٩٠ |
متاسفم براي شما شيعيان رافضي و حرامزاده، اگه علي و حسين اينايي هستن که شما مي گيد ?????
78 | مجيد م علي | | ١٦:٠٦ - ٠٣ دي ١٣٩٠ |
با سلام

جناب اردوان براي خوت چي متاسف نيستي ؟؟؟ سيف الاسلامتون كه اينه كه عمر ميگه واي بحالتون ...

لبيك يا علي
79 | عليرضا ن | | ٠٩:١٠ - ٠٤ دي ١٣٩٠ |
با سلام
جناب اردوان يک لطفي کن و دليل رافضي بودن و حرام زاده بودن را ذکر کنيد؟ آيا دليل اين رافضي بودن اين است که چون شيعيان خلافت ابوبکر و عمر و عثمان را قبول ندارند، مي باشد؟
مگر مکتب شما نمي گويد که مسئله امامت يک مسئله فقهي فرعي است، پس شما نبايد صاحب راي مخالف در يک مسئله فقهي را رافضي يا متهم به بدعت کنيد، بلکه بايد مجتهدين شيعه و منکران خلافت سه خليفه اول را نهايت به خطا در اجتهاد وصف کنيد و به يک اجر يا پاداش معتقد باشيد، نه اينکه از رافضي بودن صحبت کنيد.
جناب اردوان دليل فحاشي شما ، شايد اين باشد که شما هم مثل پيامبر مکتبتان با خود شرط کرده ايد که : (خداوندا ، من از تو پيماني مي ستانم که هرگز خلاف آن نخواهي کرد، از آنجا که من يک بشر هستم ، پس، هر مومني را که آزردم ، دشنامش دادم ، لعنتش کردم، تازيانه اش زدم، آن را براي او صلاة و زکاة و پاکي و قربتي قرار ده که در روز قيامت به تو نزديکش گرداند.)، پس بايد با اين فحاشي شما ما در روز قيامت به پروردگارمان نزديک تر شويم.
80 | اردوان | | ١٢:٤٠ - ٠٧ دي ١٣٩٠ |
به به! آقاي عليرضا ن. چيه خيلي بهت برخورد؟ اين همه فحاشي هم کيشان خودت رو تو سايت نمي بيني اين يکي رو ديدي؟! من تو قسمت هاي قبلي هم گفتم هيچ آدمي و حتي جمع چند نفر(شورا) نمي تواند معصوم باشد و ميگم انتخاب ابوبکر به عنوان خليفه اول لزوما و 100 درصد نمي تواند صحيح باشد اما دليلي بر اشتباه بودن آن هم نمي بينم. اما به هر حال هر 4 خليفه راشدين آدم هاي بزرگي بودند و آنها را محترم مي دانم. در هر صورت خلافت ابوبکر و عمر از هر نظر بهتر از عثمان و علي بوده است. ببينيد تو دوران اين دو نفر اخير چه مشکلاتي تو جامعه به وجود آمد؟ اونا چون مسئول بودند از هر کس ديگري بيشتر مقصر بودن. حالا فقط بشين و توجيه کن! اما در مورد شما و امثال شما ؛ اگه پيروان مکتبي به اسم تشيع و علي و حسين آدمهايي مثل شماها باشند که به جز فحاشي کاري ازشون برنمياد آره هزار برابر از رافضي بودن و حرامزاده بوذن بدتر هستيد. اگه آدم منصفي هستي که نيستي به مطالب سايت نگاه کن ببين چقدر هم کيشانت به مذهب ما و حضرات ابوبکر و عمر توهين مي کنند. من بحث منطقي را قبول دارم و مي پذيرم اما جواب توهين را مي دهم چون توهين هاي شماها از تحمل يک آدم خارجه. از بين افرادي که تو سايت مطلب مي نوشتند شخص تو را آدم منصفي مي ديدم ولي با اين جوابت فهميدم که تو هم مثل بقيه هستي و فقط ژست منصفانه داري ولي عملا هيچي نيستي. اگه شيعه علوي هستي نه صفوي و رافضي به ديگران بگو توهين نکنند تا بتونيم با هم بحث کنيم. يا شايد توهين به ابوبکر و عمر رو مي پسندي ولي علي نه. به قول نيچه متفاوت بودن قدرت مي خواد که فکر مي کنم تو هم از اون آدمهاي ضعيفي که تو عقده 1400 سال پيش موندي. بري تو کوچه بازي کني بهتره!! جانم فداي عمر(ع)
  بعدی [1] [2] [3]   قبلی
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب