2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
تکفير مسلمانان توسط وهابيت
کد مطلب: ٧٠٧٢ تاریخ انتشار: ٢٥ خرداد ١٣٩٣ - ١١:٥٨ تعداد بازدید: 3101
حبل المتین » عمومی
تکفير مسلمانان توسط وهابيت

تکفیر مسلمین توسط وهابیت، کتب ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب سر منشا تکفیر و تفرقه
حبل المتين 93/03/25

بسم الله الرحمن الرحيم

تاريخ : 93/03/25

مجري :

طبق معمول هفته هاي گذشته در خدمت کارشناس عزيز و ارجمند ، حضرت آيت الله حسيني قزويني هستيم .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

از خداوند متعال مي خواهم که به آبروي محمد و آل محمد حوائج همه گراميان را برآورده به خير کند و دعا ها را به اجابت برساند و مسلمين را از شر اين تکفيري ها و اين فتنه گرهايي که مثل غده سرطاني جهان اسلام و بلکه جهان بشريت را گرفتار خودشان کرده اند ، خداوند نجات دهد .

ما معتقديم يکي از علل گسترش فرهنگ تکفيري در بلاد اسلامي ، کوتاهي رسانه ها است در معرفي ماهيت پليد اين ها به ويژه ماهيت پليد و ضد قرآني وهابيت و هم چنين ابن تيميه و محمد بن عبد الوهاب که نماد تکفير مسلمان ها هستند و فتنه اي که اين دو نفر در جهان اسلام ايجاد کرده اند ، شايد در تاريخ بشريت سابقه نداشته باشد .

ان شاء الله خداي عالم به ما توفيق دهد که بتوانيم در اين زمينه قدم هايي را برداريم .

عزيزان شيعه و عزيزان اهل سنت ما آگاه باشند و در صف واحد مقابل تکفيري ها بايستند و شعارشان ، شعار قرآن و سنت نبي مکرم (صلي الله عليه و آله) و اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) باشد . ان شاء الله

مجري :

اگر خاطر شما گراميان باشد ، سلسله مباحثي که در برنامه حبل المتين تقديم حضور شما مي شد ، مباحث عقلي امامت بود که به صورت مفصل بيان شد . اما همان گونه که مستحضر هستيد ، اتفاقاتي که در حال حاضر جهان اسلام گرفتار آن است و اين حرکات زشت و زننده تکفيري است .

ما از حضرت استاد خواهش کرديم که اگر اجازه دهند در مورد اين اتفاقاتي که در کشور اسلامي عراق ، توسط وهابي هاي تکفيري رخ داده ، مطرح کنيم و خطري را که جهان اسلام را تهديد مي کند را همان گونه که حضرت استاد فرمودند ، در رسانه ها بيان شود .

همان گونه که شما فرموديد و در خبرگزاري ها بيان شد ، داعش بعد از اين که در سوريه نتوانستند کاري انجام دهند ، به عراق آمده اند و شمال عراق را تحت تصرف خود در آورده اند . جنايت هايي که اين

گروه تکفيري انجام مي دهند از جمله اين که در خيابان مردم را به رگبار مي بندند يا اين که علماي اهل سنت را تکه تکه و مصله مي کنند .

سؤال بنده از شما اين است که منشأ اين تکفير کجاست ؟ اين که شيعه و سني را تکفير مي کنند .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

همان طور که شما اشاره کرديد ، امروز جهان اسلام را بلاي خانمان سوزي در بر گرفته است و اگر بخواهيم وارد اين بحث شويم ، چند جلسه را بايد در رابطه با انگيزه اين تکفير که از کجا شروع شد و چرا امروز يک جوان مسلمان اهل نماز و عبادت و قرآن خوان با گفتن الله اکبر مسلمان ها را به رگبار مي بندد ، بچه شير خواره را به شهادت مي رساند . شيعه و سني هم براي او فرقي نمي کند .

در همين قضيه شمال عراق که شما اشاره فرموديد ، حدود دوازده نفر از ائمه جماعتي که حاضر نشدند به اين گروه داعش همکاري کنند ، آن ها را تکه تکه و مثله کردند .

علماي اهل سنت عراق واقعا انسانهاي فهيم و دانايي هستند که در کنار مراجع بزرگوار نجف که اعلام جهاد کرده اند و حتي شخصيت هاي برجسته شيعه مثل حضرت آيت الله سيد مرتضي قزويني که يکي از ائمه جماعت حرم مطهر امام حسين (عليه السلام) ، عمار حكيم و ديگر آقايان در کنار ديگر رزمندگان لباس رزم پوشيده و اسلحه به دست گرفته و به جنگ با اين وحشي ها رفته اند .

ان شاء الله اين تکفيري ها و اين وهابي ها چنان ضرب شصتي از شيعه و سني مي خورند که تا به حال چنين ضرب شصتي نخورده باشند و موصل را قبرستاني براي اين وحشي هاي تروريست قرار خواهند داد .

ما بارها گفته ايم که دشمنان اسلام چه امريکا و چه اروپا ، مسلمان ها را به جان هم انداخته است . از هر طرفي که کشته شود ، يک نفر از مسلمان ها از روي کره زمين کم مي شود و الان خود دولت هاي غربي به دنبال اين هستند تکفيري هاي که از اروپا به منطقه خاور ميانه آمده اند ، همين جا کشته شوند تا بر نگردند ؛ چون اگر برگردند ، وبال گردن خودشان خواهند شد .

اين واقعا مايه تأسف است ، بايد به آن ها بگوييم که خاک بر سرتان که به جايي رسيده ايد که دولت هاي شما آرزوي مرگتان را مي کنند تا به کشورتان بر نگرديد . چون با برگشت آن ها به کشورشان همان وحشي گري هايي را که در مورد مسلمان هاي شيعه و سني انجام مي دادند ، درباره مردم کشورهاي خود انجام مي دهند ؛ همان گونه که عده اي از آن ها برگشتند و چنين کارهايي را کردند .

ان شاء الله اين دولت هاي عربستان سعودي ، قطر و ترکيه که از حاميان سرسخت اين تکفيري ها هستند ، از باب من حفر بئرا لاخيه اوقعه الله فيه : هر کس چاهي براي برادر ديني اش بکند ، خودش در ته چاه قرار مي گيرد .

ان شاء الله در آينده شاهد اين خواهيم بود که اين سه دولتي که در منطقه داعش را تجهيز مي کنند ، چطور گرفتار خواهند شد . هيچ مسئله اي نيست ، اين ها اين کار را کرده اند و از طرف ديگر عده اي از مسئولين ، همان هايي که اجداد شان در حق اميرالمؤمنين (عليه السلام) ، در حق امام حسين (عليه السلام ) و همان هايي که در حق عثمان خيانت کردند و راه را براي آمدن تکفيري ها هموار کردند و الان آبروي و حيثيت آن ها رفته و به کشورهاي ديگر پناهنده شدند و طوري رسوا شده اند که حتي در بين سني هاي عراق هم جايي ندارند .

بنده در اين جا از علماي اهل سنت ايران تقاضا مي کنم که در اين زمينه عقب نمانند و همانند مراجع اعظام تقليد که اين قائله را محکوم کردند و اعلام نمودند که اين ها همه دست شياطين و دشمنان اسلام را هم در آن است ، بزرگان اهل سنت هم در اين زمينه اقدام نمايند .

يا بعضي از آقاياني که در سخنراني هاي خود ، سخنان دو پهلو مي زنند . ما از اين عزيزان خواهش مي کنيم که صريح سخن بگويند ، اين که مي گويند بايد با آن‌ ها نشست و گفتمان داشته باشيم ، به چه معنا است ؟

کسي که عقل و شعور ندارد و اسلحه به دست مي گيرد ، شيعه و سني مي کشد ؛ حتي عالم اهل سنت را مثله مي کنند ، اين ها اهل منطق هستند . خودمان را فريب مي دهيم يا ديگران را ؟

گفتند که حقوق اين ها بايد احيا شود ، کساني که از 80 کشور دنيا به سوريه آمده اند و افتخار مي کند که من 50 مسلمان را ذبخ کرده ام . اين ها چه حقي دارند که مردم و دولت ها با آن ها گفتگو کنند .

ما از اين عزيزان خواهشمنديم که صريح و روشن سخن بگويند و قطعا در آينده از اين دو پهلو سخن گفتن ، در بين دوستان و آشنايان ، ضرر مي کنند . مثل علماي بزرگوار اهل سنت عراق حتي سخنگوي دار الا فتاي الازهر مصر که به صراحت بيانيه اي رسمي در محکوميت تکفيري ها صادر کرده اند .

سر منشأ تکفير کجاست ؟

اما در رابطه با اين که اين تکفيري از کجاست ؟ عمده اين تکفيري ها به ابن تيميه و محمد بن عبد الوهاب بر مي گردد و اين کشت و کشتار ها همه به تبعيت از ابن تيميه حراني و محمد بن عبد الوهاب است . ما کليپ هايي از آن ها را پخش کرديم که رهبرانشان مي گفتند چون ابن تيميه اين ها را کافر و از يهود و نصاري بدتر مي دانند ، ما بايد اين ها را ذبح کنيم .

به تعبير يکي از مراجع بزرگوار که در مورد ابن تيميه مي فرمودند : امروز ابن تيميه تبديل به يک بت شده ، بايد علماي بزرگوار اين بت را بشکنند .

براي شکستن اين بت ، اولا بايد ماهيت ابن تيميه را براي مردم معرفي کنند . ما با کسي پدر کشتگي نداريم . اگر کتاب هاي اين شخص را نگاه کنيم ، مي بينيم که چه نظرات و فتاواي ضد قرآن و ضد سنت و ضد نظريه علما اهل سنت در کتاب هاي او پيدا مي شود . از طرف ديگر علماي بزرگوار اهل سنت عليه ايشان چه سخناني گفته اند که اين شخص : منافق ، گمراه ، گمراه کننده ، امام و پيروان شيطان است و هر کجا گمراهي ، ضلالت و دربه دري به چشم مي خورد ، از آثار و کتاب هاي اين شخص سرچشمه گرفته است . اين مسائل بايد براي مردم روشن شود .

ان شاء الله در ماه مبارک رمضان ، به اين مباحث خواهيم پرداخت تا همه مردم حتي بچه هاي کوچک شيعه و سني ، از ماهيت پليد آن ها به صورت کامل آگاه شوند که آن ها چگونه با آن افکار انحرافي خود اين رخنه را در ميان امت اسلامي ايجاد کرده اند . بعضي ها در ابتدا تصور مي کنند که اين ها نسبت به شيعه جسارت دارند ، بله درست است نسبت به شيعه چه محمد بن عبد الوهاب باشد چه ابن تيميه باشد ، اين ها مطالب زيادي دارند .

بنده به بعضي از مباحث ايشان اشاره مي کنم تا ببينيم که در مورد اهل سنت چه نظري دارند .

در کتاب مجموعه فتاواي ابن تيميه ، با تحقيق عامر جزار و انور الباز ، چاپ دار الوفاء ، جلد 35 ، صفحه 87 ، در مورد شيعه مي گويد :

... وقد يكون من الرافضة من له نسب صحيح مسلما في الباطن ...

در ميان رافضه کسي نيست که نسب صحيح داشته باشد .

ابن تيميه ، تقي الدين بن احمد ، فتاوي ابن تيميه ، ج 35 ، با تحقيق عامر جزار و انوار الباز ، چاپ دار الوفاء

ما از اين آقاياني که اين شخص را « شيخ الاسلام » مي خوانند ، سؤال داريم که اين سخن با موازين قرآني و سنت سازگاري دارد يا نه ؟ به اين سؤال ما پاسخ دهند که قضيه چيست ؟ شما که بزرگان شيعه را مسلمان نمي دانيد ، ابن تيميه را که مسلمان مي دانيد . در اين صورت ، سخن اين شخص با موازين اسلام سازگاري دارد يا نه ؟ اين مطلب را از کجا آورده که شيعه نسب صحيح ندارد .

همچنين محمد بن عبد الوهاب در کتاب رساله في الرد علي الرافضه ، با تحقيق ناصر بن سعد الرشيد ، چاپ مرکز بحث علمي و احياء تراث الاسلامي مکه مکرمه ، صفحه 42 :

فهؤلاء الإمامية خارجون عن السنة بل عن الملة واقعون في الزنا وما أكثر ما فتحوا على أنفسهم أبواب الزنا في القبل والدبر فما أحقهم بأن يكونوا أولاد الزنا ...

اماميه از سنت و بلکه از ملت اسلام خارج هستند ، اهل زنا مي باشند . اين ها درهاي زنا را بر خود باز کرده اند و شايسته است که اين ها را اولاد زنا بدانيم .

محمد بن عبد الوهاب ، رساله في الرد علي الرافضه ، ج 1 ، ص 42

ما از اين آقاياني که به عنوان مستبصر يا طلسم شکن به اين شبکه ها رفته و سخن مي گويند ، آيا حرف محمد بن عبد الوهاب و ابن تيميه را قبول داريد که در زمان شيعه بودن درهاي زنا را قبلا و دبرا به روي خود باز کرده بوديد يا نه ؟ آيا شما که شيعه بوديد ، زنا زاده بوديد يا نه ؟

اگر به اين پرسش ما پاسخ دهيد ، از شما ممنونيم . همين آقاي مؤيدي را که علم کرده اند و الان از کارشناسان آن ها شده ، به قدري در ايران و اردن و جاهاي ديگر ، فساد اخلاقي دارد که قابل گفتن نيست . ما شب جمعه انتظار يک برنامه زنده از ايشان را داشتيم که نشد و يک برنامه توليدي از ايشان پخش شد و به اندازه اي مجري وهابي اين شخص را پيچاند که اگر شيعه ميليارد ها دلار پول خرج مي کرد نمي توانست مثل اين مجري ، ايشان را مفتضح کند .

بنده معتقدم که اين برنامه را با همان اجراي مجري وهابي و پاسخ هاي مضحک اين شخص ، شبکه هاي شيعي مرتب پخش کنند . ايشان ادعا مي کند که حاضر نيست که با بنده مناظره کند ، در مقابل ايشان حتي به قول خودشان يک کاسب شيعه هم مي تواند پاسخگو باشد . اما اگر بيايند ، من هم حاضر هستم در يکي از استديو هاي ترکيه يا عراق ، در خصوص ادله اي که مي گويد به وهابيت گرايش پيدا کردم ، گفتگو و مناظره داشته باشم . ما ايشان را سني نمي دانيم ؛ چون اگر سني بود بايد ابتدا دانشگاه الازهر ايشان را قبول مي کرد ؛ در صورتي که الازهر ايشان را طرد کرده و اين شخص هم عليه الازهر سخنان زيادي گفته است . پس اين شخص سني نيست و وهابي شده است .

براي ما توضيح دهند در مقايسه وهابيت با دين اسلام و مذهب شيعه ، چه ادله اي دارد ؟ براي ما و ديگران روشنگري کند که اگر درست است ، ما هم مستبصر شويم . اگر به داشتن شاگرد باشه که بنده هم شاگردان زيادي دارم که هر کدام در جايگاه خاصي هستند . ايشان مي گويند که شاگردان زيادي دارند ، در اين صورت يکي دو نفر از شاگردان خود را به ما نشان دهد . آيا شاگردي دارد که معتقد نباشد اين شخص منحرف است ؟ يکي از اين شاگردها بيايد و از ايشان دفاع کند و بگويد که من اين استاد از لحاظ اخلاقي قبول دارم ، از لحاظ علمي کاري با او نداريم .

ما که با شاگردان ايشان تماس گرفتيم ، آن ها معتقد بودند که اين شخص هم از لحاظ اعتقادي و هم از لحاظ اخلاقي ، منحرف هستند . ما مسائل زيادي مربوط به ايشان داريم که در زمان خودش آن را پخش خواهيم کرد .

علي اي حال اين شخصي که مي گويد : من شيعه بودم ، الان که رفته دين محمد بن عبد الوهاب را پذيرفته اين سخن محمد بن عبد الوهاب را هم قبول دارد که گفته :

فتحوا علي انفسهم ابواب الزنا في القبل والدبر

يا نه ؟ البته يکي از اساتيد نجف مي گفتند ايشان زماني که در اردن در هتل بودند مسائلي داشتند که بنده شرمم مي شود که آن ها را بيان کنم . مي گفتند که بنده حاضرم علنا اين مسائل را در شبکه ولايت مطرح کنم .

ما کاري به اين مسائل نداريم ، اين آقايان طلسم شکن که فعلا رفتند و موحد شدند ، فقط به ما بگويند ، که اين سخن را قبول دارند يا نه ؟

آقاي بن باز هم در کتاب مسائل الامام بن باز مي گويد :

قال شيخنا : الرافضة الغلاة في علي (عليه السلام ) ومن يسبون الصحابة كفار : كرافضة ايران وقطيف.

شيعياني که در حق علي غلو مي‌کنند و به صحابه فحش مي‌دهند؛ همانند شيعيان ايران و قطيف ،کافر هستند .

بن باز ، مسائل الامام بن باز ، چاپ دار الحزم

در آينده در اين خصوص مفصل توضيحاتي را بيان خواهيم کرد . نکته ديگري که از دوستان مي خواهم که در اين باره توجه زيادي داشته باشند . اين که شيعه و سني را کافر مي دانند و قتل هر مسلماني را واجب مي دانند ؛ به خاطر عدم فهم صحيح اين ها از قرآن است ، يک آيه را مي گيرند و ده ها آيه را رها مي کنند . مثلا ابن تيميه مي گويد :

قال ابن تيمية : من يأتي الي قبر نبي او صالح ويسأله حاجته ويستنجده ... فهذا شرك صريح يجب أن يستتاب صاحبه فإن تاب وإلا قتل

اين مسلمان ها که در کنار قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي روند و از ايشان طلب حاجت مي کنند و آن حضرت را شفيع قرار مي دهند ، واسطه خود قرار داده اند و اين « يأتي الي قبر نبي ...» يعني همه مسلمان ها و همه علماي اسلام غير از وهابي ها ) بايد توبه داده شوند و اگر توبه نکرد ، بايد کشته شوند .

ابن تيميه حراني ، تقي الدين احمد ، زياره القبور ، ج1 ، ص 18

مثل زيارت نامه اي که شافعي ها در المجموع امام نووي ، حنفي در المبسوط ، آقاي سرخسي ، حنبلي ها در المغني ابن قدامه ، مالکي ها در المدونه الکبري ، نوشته اند و در همه اين ها آيه 64 سوره نساء را بيان کردند و پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله

عزيزان دقت کنيد ، اين بحث فقط شيعه نيست . ما ان شاء الله کتب تمامي علماي بزرگ اهل سنت را که در کنار قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به ايشان توسل کرده اند را مي آوريم که ببينيد اين قضيه فقط به شيعه اختصاص ندارد .

وهابي ها مي گويند : پيامبر (صلي الله عليه و آله) از دنيا رفت و ما ديگر نمي توانيم به ايشان متوسل شويم .

قال محمد بن عبد الوهاب : أن قصدهم الملائكة والأنبياء والأولياء يريدون شفاعتهم والتقرب إلى الله تعالى بهم هو الذي أحل دماءهم وأموالهم .

محمد بن عبد الوهاب مي گويد : کساني که ملائکه ، انبياء و اولياء را شفيع قرار مي دهند ،( ملائکه که مرده و زنده ندارد ؛ البته اگر اين وهابي ها بگويند که ملائکه دو قسمت هستند ، ملائکه مسلمان که مردند و ملائکه غير مسلمان) هم مالش و هم جانش حلال است .

محمد بن عبد الوهاب ، کشف الشبهات ، ج 1 ، 157

محمد بن عبد الوهاب ، مجموع مؤلفات ، ج 6 ، ص 115

اين چه فتوايي است که علماي وهابي در مورد مسلمين داده اند ؟ به ما پاسخ دهند . ان شاء الله ما بحث توسل در قرآن را که من ذا الذي يشفع عنده الا بإذنه و غيره را که خداوند به صراحت توسل به ملائکه را مطرح مي کند ، را بيان خواهيم کرد .

محمد بن عبد الوهاب تعبير ديگري هم دارد :

قال محمد بن عبد الوهاب : من ظن ان بين الله وبين خلقه وسائط ترفع اليهم الحوائج لقد ظن بالله ظن السوء .

هر کس تصور کند بين خود و خدا واسطه اي است ، تصور اشتباهي دارد . ( در صورتي که توسل به عمل صالح هم دارند ؛ ولي اين شخص مي گويد هر توسلي شرک است )

محمد بن عبد الوهاب ، مجموعه مؤلفات ، ج 5 ، ص 258

در جاي ديگر يک دروغ ديگر مي گويد :

اجماع المذاهب كلهم علي ان من جعل بينه وبين الله وسائط يدعوهم . انه كافر مرتد حلال المال والدم .

تمام مذاهب اجماع دارند که هر کسي که بين خود و خدا واسطه قرار دهد ، همه اين ها مرتد هستند و مال و جانشان هم حلال است .

محمد بن عبد الوهاب ، مجموعه مؤلفات ، ج 6

فرقي هم نمي کند که اين واسطه زنده باشد يا مرده . فرزندان حضرت يعقوب (عليه السلام) مي گويند : يا ابا نا استغفر لنا ، قرآن در آيه 64 سوره نساء مي گويد : واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما .

از اين روشن تر و واضح تر نمي شود . اصلا ما به اين ها کاري نداريم ، شما بفرماييد کسي که عمل صالح خود را بين خود و خدا واسطه قرار دهد ، آيا اين مرتد و کافر است و مال و جانش حلال مي باشد ؟ بحث زنده و مرده هم ندارد .

عزيزان به اين چهار آيه توجه کنيد که قرآن به چه زباني با اين افراد حرف نفهم بفهماند :

يا ايها الذين أمنوا اتقوا الله وابتغوا اليه الوسيلة وجاهدوا في سبيله لعلكم تفلحون . مائده / 35

اي کساني که ايمان آورده ايد ، واسطه قرار دهيد ( اين جا هم که بيان نکرده واسطه چه باشد و مطلق بيان کرده است ) ....

اگر شما مي خواهيد واسطه را مقيد کنيد ، دليل بياوريد . شما خودتان مي گويد که با قرآن با ما صحبت کنيد . يک جا به ما نشان دهيد که در قرآن آمده باشد که« الوسيله عمل الصالح » . آيه بعد مي فرمايد :

اولئك الذين يدعون يبتغون الي ربهم الوسيلة ايهم اقرب ويرجون رحمته ويخافون عذابه ربك كان محذورا . اسراء / 57

کساني که انبياء و ملائکه را واسطه قرار مي دهند ، خودشان هم بين خود و خداوند ، واسطه دارند .

آلوسي در تفسير خود مي گويد : منظور از « اولئک الذين يدعون يبتغون ... » ، عزير پيامبر (عليه السلام) ،حضرت مسيح (عليه السلام) و ملائکه هستند .

اين هايي که شما به عنوان خدا مي پرستيد ، اگر خدا بودند که بين خود و خدا که واسطه نياز نداشتند . اين که بين خود و خدا واسطه قرار مي داهند و به دنبال اين هستند که کدام يک از اين واسطه ها بيشتر به خداوند نزديک است ، دليل بر اين است که اين ها خدا نيستند ؛ بلکه بنده خدا هستند و به خداوند هم به واسطه مقربانش متوسل مي شوند .

در آيه 97 سوره يوسف مي فرمايد :

قالوا يا ابانا استغفر لنا ذنوبنا إنا كنا خاطئين . قال سوف استغفر لكم ربي إنه هو الغفور الرحيم .

شما مي گوييد : وسيله ، عمل صالح است در اين جا چطور حضرت يعقوب (عليه السلام) واسطه شد. آيا حضرت يعقوب (عليه السلام) عمل صالح فرزندانش بود ؟

ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما . نساء /64

يا اين که ، کساني که به خودشان ظلم کردند ، نزد رسول خدا (صلي الله عليه و آله) برويد و استغفار کنند و رسول خدا (صلي الله عليه و آله) هم طلب استغفار کنند ...

در اين جا پيامبر (صلي الله عليه و آله ) عمل صالح است ؟ يا اين که استغفار رسول خدا (صلي الله عليه و آله) عمل صالح است ؟ حداقل يک حرفي بزنيد که مرغ پخته هم به شما نخندد .

يا اين که بخاري از عمر بن خطاب نقل مي کند :

روي البخاري عن أَنَسِ أَنَّ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ رضي الله عنه كان إذا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بن عبد الْمُطَّلِبِ فقال اللهم إِنَّا كنا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا قال فَيُسْقَوْنَ .

زماني که قحطي مي آمد به عباس بن عبد المطلب متوسل مي شديم که مي گفت : خدايا ما صحابه همواره در زمان رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به ايشان متوسل مي شديم و باران مي آمد . خدايا ما مي خواهيم امروز به عموي رسول خدا (صلي الله عليه و آله) متوسل شويم .

اين قضيه در سال هفده هجرت اتفاق افتاده يعني تا اين سال به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) متوسل مي شدند . آيا به نظر شما خليفه دوم « ادعوني استجب لکم » را نخوانده بود ؟ نمي دانست قرآن گفته وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ، چرا نگفت : يا الله ؟ شمايي که مي گوييد : فقط بگو يا الله ، چرا در اين جا خليفه دوم نگفت يا الله ؟ بلکه متوسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و عموي آن حضرت شد و در اين جا هم ندارد که « نتوسل بدعاء نبينا » ، اگر بود که عرب به صورت فصيح بيان مي کرد : اللهم انا کنا نتوسل بدعاء عمّ نبينا .

اين چه مسخره بازي است که شما راه انداخته ايد ، از کتاب مي آوريم ، مي گوييد اين عمل صالح است . آيه اي از قرآن مي آوريم مي گوييد مربوط به زمان حيات رسول خدا (صلي الله عليه و آله) است . يا در اين روايت که در اسد الغابه نقل شده که :

واستسقى عُمَرَ بن الخطاب بالعباس رضي الله عنهما عام الرَّمَادة لما اشتد القحط . فسقاهُمُ الله تعالى به ، وأخصبت الأرض . فقال عمر : هذا والله الوسيلة إلى الله ،

... اين عباس عموي رسول خدا (صلي الله عليه و آله ) وسيله ما در درگاه خداوند بود .

هذا در اين جمله به چه معناست ؟ اشاره به خود عباس است يا اشاره به دعاي عباس است ؟

يا اين که اين شخصي که در شرق کشور است و بنده فيلم ايشان را مي ديدم مي گفت :« اصلا آيه اي در قرآن در رابطه با توسل وجود ندارد و به هيچ وجه در سنت ، توسل نداريم و همه بايد بگوييم يا الله صحابه اصلا به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) متوسل نشده اند . »

اگر اين گونه است ؛ پس اين چهار آيه اي را که ما خوانديم چه بود ؟ عبارت عمر بن خطاب که گفت : اللهم انا کنا نتوسل اليک ... به چه معناست ؟

يک حرفي بزنيد که بعد ها اگر مخاطبينتان از شما سؤال کردند ، بتوانيد پاسخگوي آن ها باشيد .

آقاي بيهقي در کتاب دلائل النبوه که ابن تيميه آن را از بهترين کتاب ها مي داند ، مي گويد :

عن أبي صالح عن مالك قال أصاب الناس قحط في زمان عمر بن الخطاب فجاء رجل إلى قبر النبي فقال يا رسول الله هلک الناس ، استسق الله لأمتك فأتى الرجل عمر فأخبره فبكى عمر ثم قال يا رب ما آلو إلا ما عجزت عنه .

مردم در زمان عمر دچار قحطي شدند ، شخصي آمد و به قبر رسول خدا ﴿صلي الله عليه و آله ﴾ متوسل شد و گفت : يا رسول الله ! براي مردم طلب باران کن . اين صحابي نزد عمر آمد و گفت : من چنين کاري کردم . عمر گريه کرد و گفت : خدايا من آن چه در توان داشتم ، انجام دادم .

بيهقي ، دلائل النبوه ، ج 7 ، ص 47

( اگر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) صداي کسي را نمي شنود و کاري از او ساخته نيست ؛ پس اين صحابه براي چه آمده ؟ که ابن حجر مي گويد اين صحابي بلال بن حارث بوده . آيا اين صحابه بهتر مي فهمد يا شما ؟ اين ها بهتر شرع را مي فهمند يا ابن تيميه ؟

در اين جا عمر نگفت که چرا سراغ قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) رفتي و به آن متوسل شدي ؟ پيامبر نه صداي کسي را مي شنود و نه حاجت کسي را مي دهد .

البته مفصل اين روايت اين است که آن صحابي نزد عمر آمد و گفت من چنين کاري کردم ، رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را در خواب ديدم که گفت به عمر بگو نسبت به مردم دست و دلبازي کن .

قال ابن حجر : وروي ابن ابي شيبة بإسناد صحيح من رواية ابي صالح السمان عن مالك الداري وكان خازم عمر .

ابن حجر مي گويد : سند روايت صحيح است .....

عسقلاني ، ابن حجر ، فتح الباري ،

قال ابن کثير بعد نقل الحديث : هذا اسناد صحيح .

ابن کثير هم مي گويد : اسناد روايت صحيح است .

دمشقي ، ابن کثير ، البدايه و النهايه ، ج 7 ،ص 105

در کتاب موسوعه فقهيه کويتيه که تمام فقه اهل سنت در آن است مي گويد :

اختلف العلماء في مشروعية التوسل بالنبي (صلي الله عليه وآله ) بعد وفاته كقول القائل : اللهم اني اسئلك بنبيك او بحق نبيك علي اقوال . ذهب جمهور العلماء (المالكية ، الشافعية ، ومتأخر والحنفية وهو مذهب عند الحنابلة) الي جواز هذا النوع من التوسل سواء في حياة النبي او بعد وفاته .

علما اختلاف کردند که بعد از رحلت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) به ايشان توسل کنيم يا نه . جمهور علما از مالکي ها و شافعي ها و حنفي ها و حنبلي ها و متأخرين فتوا به جواز توسل از اين نوع داده اند ؛ فرقي نمي کند که در زمان حيات باشد يا بعد از حيات .

موسوعيه فقهيه کويتيه ، ج 14 ، ص 154

جناب سبکي از علماي بزرگ اهل سنت ، که سيوطي در باره ايشان گفته : شيخ الاسلام ، امام العصر . ابن کثير مي گويد : الامام العلامه ...

ايشان در اين رابطه مي گويد :

اعلم انه يجوز ويحسن التوسل والاستغاثه والتشفع بالنبي (صلي الله عليه وآله ) الي ربه سبحانه وتعالي . وجواز ذلك وحسنه من الامور المعلومة لكل ذي دين المعروفة من فعل الانبياء والمرسلين وسير السلف الصالحين والعلماء والعوام من المسلمين ولم ينكر احد ذلك من اهل الاديان . ولاسمع به في زمن من الازمان حتي جاء ابن تيمية فتكلم في ذلك بكلام يلبس فيه علي الضعفاء الغمار وابتدع ما لم يسبق اليه في سائر الاعصار .

توسل به رسول خدا (صلي الله عليه و آله) و استغاثه و طلب شفاعت از ايشان از امور قطعي است براي کسي است که دين دارد . توسل کار انبياء و پيامبران ، علما وعوام مردم و سلف صالح بوده است و کسي که دين دارد آن را انکار نکرده و کسي تا به حال نشنيده که توسل را رد کرده باشد تا اين که ابن تيميه آمد و با حرف هاي ابليس گونه اش ، انسان هاي ضعيف العقل را فريب داد و تعدادي از بدعت هايي را که قبلا وجود نداشت ، ايجاد کرد .

يعني کسي که توسل را قبول ندارد ، به فرموده اين شخص ، دين ندارد . ببينيد عزيزان من ! اين صحابي رسول خدا (صلي الله عليه و آله) که مي گويد : يا رسول الله !

اگر هم بحث دوري را فاکتور بگيريم ، کسي که نزديک رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بيايد و بگويد : يا رسول الله ! در کنار قبر اميرالمؤمنين (عليه السلام) ، يا علي ! بگويد ، در کنار قبر امام رضا (عليه السلام) بگويد : يا امام رضا ! اشکالي دارد ؟

اين فتاواي علماي شماست ، به نظر شما اين آقايان درست فهميده اند يا ابن تيميه و امثالهم . ان شاء الله در آينده برنامه هاي مفصلي را در اين رابطه خواهيم داشت تا همه مردم بيدار شوند ، مخصوصا جوان ها که فريب بعضي ها را مي خوردند که ما در قرآن آيه اي در زمينه توسل نداريم يا اين که در سنت چنين چيزي نيست و صحابه هم اين کار را انجام نداده اند .

يا اين که از اين علمايي که مي گويند : توسل مشروع نيست و توسل بدعت است ، سؤال کنند . ما که هر چه به اين ها گفتم ، گوش نکردند . همين آقاياني که مي گويند بايد با تکفيري ها گفتمان داشته باشيم . ما يک اختلاف اساسي با آن ها داريم و آن ها هم هر کجا مي روند عليه ما سخني مي گويند . ما مي گوييم توسل در قرآن وجود دارد ، شما مي گوييد در قرآن نيست . شما مي گوييد در سنت توسل نيست ما مي گوييم هست . شما مي گوييد توسل مايه شرک است ، ما مي گوييم عين توحيد است .

اگر راست مي گوييد و اهل گفتگو هستيد ، بياييد و در اين جا با هم گفتگو کنيم . شما که نمي آييد با ما که در داخل کشور هستيم و اصرار به گفتگو داريم قبول نمي کنيد . چطور توقع داريد که دولت عراق با اين تکفيري هايي که دست به اسلحه شده و به بزرگ و کوچک ، رحم نمي کنند ، با اين ها گفتمان داشته باشند !!!

اما ما به همه اين عزيزان احترام مي گذاريم و تقاضا مي کنيم که يا خودشان بيايند در هر جايي که خودشان انتخاب کنند . با هم گفتگو کنيم و اين گفتگو هم به گوش مردم برسد . يا اگر خودشان نمي توانند ، نماينده اي رسمي بفرستند ؛ ولي به صورت مکتوب که فلان شخص نماينده و وکيل تام الاختيار من است و حرف او ، حرف من است . براي ما مشکلي ندارد ، ما حاضريم که با نمايندگان تام الاختيار شما هم حاضريم گفتگو کنيم . يک جلسه ده جلسه باهم گفتگو مي کنيم تا اين مسئله حل شود . شايد ما اشتباه مي کنيم ، بياييد و اين مسئله را براي ما روشن کنيد .

يکي از اساسي ترين مباحث تکفير در جهان معاصر ، توسل است . ما سخنان ابن تيميه ، محمد بن عبد الوهاب را زديم . بن باز ، آل شيخ و همين زرقاوي در اين زمينه سخنان زيادي دارند ؛ يعني هر جا که شيعه کشته مي شود و اخيرا هم اهل سنت را مي کشند ، همين بحث توسل است .

آقاياني که در داخل کشور حوزه علميه سلفي داريد و با محوريت سلفيت تدريس مي کنيد ، تشريف بياوريد تا در اين زمينه با هم بحث کنيم و ما را روشن کنيد . زماني که خود رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد : وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ، ما که ديگر خاک پاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) هم نمي شويم .

اگر احساس مي کنيد که ما گمراه هستيم ، بياييد براي ما روشنگري کنيد . به جاي اين که براي چند صد نفر سخنراني کنيد ، بيايد و با ما گفتگو کنيد . شايد با اين کار شما صدها شيعه در گوشه کنار دنيا ، هدايت شوند . شما حضرات تبليغي ها که دم از تبليغ مي زنيد ، بياييد و براي ما تبليغ کنيد .

اين تريبون در اختيار شما باشد . بچه هاي ما هم که با شما تماس مي گيرند ، قطع و هزاران فحش و ناسزا نثارشان مي کنيد . شما تشريف بياوريد و هر شرطي هم که داشته باشيد ، ما قبول مي کنيم با موضوع اين که توسل مشروع است يا خير ؟ اين که من نشسته ام و مي گويم يا علي ، اين مشروع است يا نه ؟

اما اگر با اين شرائط باز هم نيامديد ، اين خودش دليل شکست شما است .

مجري :

بنده يک جمع بندي از مباحثي که حضرت استاد بيان کردند ، عرض کنم . اگر دقت کرده باشيد همه سخنان استاد ، سرشار از تعقل و تفکر با مبناي قرآن و سنت بود . شمايي که مخالف اين عقيده هستيد ، مي توانيد اين گونه باشيد ؟ داعش را مي بينيد که تا به حال بويي از عقل نبرده اند و کارهاي خود را با توحش مي کنند و واقعا حيف است که وحوش را به اين ها نسبت بدهيم ، کساني که بچه و کوچک و بزرگ برايشان اهميتي ندارد و بدون هيچ دليلي مردم بي گناه را به رگبار مي ببندند .

خواهش مي کنيم که عزيزان ما توجه داشته باشند ، مخصوصا کساني که داخل کشور هستند و به اين افراد شايد علاقه اي هم داشته باشند ، که اين ها واقعا عقل دارند ؟

اميدوارم همه بينندگان عزيز و ارجمند از اين مباحث استفاده لازم را برده باشند . از علماي اهل سنت هم تقاضا داريم که به اين مباحث توجه کنند و اين تريبون هم در اختيار آن هست تا مباحث خود را بيان کنند . ما هميشه شما را به تعقل و تفکر دعوت مي کنيم و اميداواريم که فرهنگ علوي را ببينيد که چگونه است و از صدر اسلام تا الان که علما را ديديد و کتاب ها و مکاتب را مشاهده کرديد ، فقط و فقط در چهار چوب قرآن ، عترت ، سنت و تعقل و تفکر است .

ان شاء الله که به يک نقطه مشترک برسيم .

تماس بينندگان

بيننده : وحيد از کرمانشاه ـ شيعه

مي خواستم سؤال کنم که آيا مراجع عظام بر عليه داعش دستور جهاد داده اند يا خير ؟

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

بله ، آيت الله العظمي سيستاني ، آيت الله محمد سعيد حکيم ، آيت الله مدرسي ، آيت الله بشير فتواي جهاد داده اند ؛ اما مراجع ايران در خصوص حکم جهاد سخني نگفته اند . ولي محکوم کرده و دفاع را براي مسلمان ها واجب مي دانند .

بيننده : احسان از کرمان ـ شيعه

بنده يک پيام براي وهابي هاي تکفيري داشتم اين که کور خوانده اند اگر يک خراش بر يکي از حرم هاي مطهر امامان ما بيفتد .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

الحمدلله ملت عراق براي آن ها کفايت مي کند و نيازي نيست که از ايران يا از کشورهاي ديگر ، شيعيان بروند ، لازم نيست . مردم عراق با توجه به فتواي مراجع عظام ، عراق را قبرستان وهابي ها قرار مي دهند . حتي يکي از عزيزان مي گفت شايد همين ها مقدمه اي براي ظهور باشد . البته ما در اين رابطه نظري نمي دهيم .

بيننده : طاها از بندر عباس ـ اهل سنت

بنده چند روز پيش از سفر حج برگشتم که از استاد قزويني مي خواستم حلاليت بطلبم . من با سني هاي شافعي شهر مدينه ملاقات داشتم که در انزواي کامل بودند و چيز ها و حالاتي را در قبرستان بقيع ديدم که شرمم مي شود بگويم من اهل سنت هستم . البته اين ها سني نيستند ، کساني را که من ديدم و کراهتي را که خداوند تبارک و تعالي در صورت اين ها قرار داده ، از دور معلوم است که چه کار هايي مي کنند . من به همه مردم مي گويم که قدر همه علما را چه شيعه و چه سني را بدانيم ، از چهره و صورت اين ها معلوم است که چه پاکي دارند .

به والله من از هر کدام از مردم مدينه چه سني و چه شيعه از اين وهابي ها بسيار شاکي بودند . جا داشت که من با اين شبکه تماس بگيرم و به دوستان گول خورده خود در ايران بگويم که والله اشتباه مي کنند . بنده چون در مورد فرقه هاي اسلام تحقيق مي کنم ، به زبان عربي تسلط دارم . در طواف کعبه بودم که شخصي آمد و با هم مقداري گفتگو کردم . به من گفت بيا تا من تو را به دين واقعي اسلام هدايت کنم . چرا پارچه خانه خدا را مي گيري ، خدا را عبادت کن . گفتم : من در ايران هم مي توانم خدا را عبادت کنم ؛ چون خداوند اين خانه را مقدس دانسته ، به اين جا آمده ام . گفت : نه اين سخن تو درست نيست .

در قبرستان بقيع روي قبر مطهر امام حسن (عليه السلام) موادي ريخته اند که کبوتر ها روي قبر ننشينند . بنده فکر مي کردم اين ها همه از دروغ هاي شيعه است ؛ اما زماني که خودم رفتم و با چشم خود ديدم ، بسيار ناراحت شدم . ما به هيچ عنوان خصومتي با اهل بيت (عليهم السلام ) نداريم . ما هم به صحابه و هم به اهل بيت (عليهم السلام) احترام مي گذاريم .

مجري :

ما اهل سنت ايران را نماينده اهل سنت مي دانيم و واقعا همين گونه است و اهل سنت ما هم نسبت به اهل بيت (عليهم السلام) محبت دارند و هم نسبت به شيعه مانند برادر هستند . درست است که با هم نقاط اختلافي داريم ؛ اما در کنار هم زندگي مي کنيم . فقط بايد وهابيت اين غده سرطاني را که جامعه اسلامي را در بر گرفته ، کاملا بشناسيم .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

تصويري در سايت هاي اينترنتي است که چند سرباز که هر کدام برگه اي به دست گرفته و روي آن نوشته اند : انا سني ، انا شيعي ، انا مسيحي ، انا کردي همه در کنار هم مسلح و مجهز در برابر تکفيري هاي داعش مي جنگند . يعني اين ها باعث شده اند که نه تنها شيعه و سني ؛ بلکه مسيحي هم آمده اند و در کنار مسلمان ها در مقابل تکفيري ها مي جنگند .

يک تصوير ديگر هم از يک افسر عزيز شيعه با يک افسر سني که دست بسته در کنار هم نماز مي خوانند . بچه هاي ما که به کربلا رفته بودند ، تعريف مي کردند در روز ميلاد قمر بني هاشم (عليه السلام) چتر باز هايي که در بين الحرمين روي زمين آمدند ، هم شيعه بودند و هم سني که بعد از پايين آمدن شروع به نماز خواندن کردند . سني ، دست بسته و شيعه ، دست باز نماز خوانده و سجده شکر به جا مي آورند .

دوستان بنده در حال آماده کردن کليپي هستند که در آن شيعه و سني از مردم عوام و از علما در کنار هم و در يک صف ، لباس رزم به تن و اسلحه به دست در برابر داعش آمده دفاع از کشورشان هستند .

مجري :

ان شاء الله يک عنايت الهي باشد که با جمع شدن همه مردم در کنار هم اين غائله هم با از بين رفتن داعش ، ختم به خير شود .

بيننده : آقاي سرلک از لرستان ـ شيعه

بنده از برنامه هاي شما و استاد قزويني بسيار تشکر مي کنم که باعث شده اند که ما چه شيعه و چه سني ، بتوانيم بهتر و بيشتر راه درست و صراط مستقيم را بشناسيم و در آن راه قدم برداريم و دگرگوني بزرگي را در بنده ايجاد کرده ايد .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

ما اين کار را نکرده ايم ؛ بلکه اين مکتب اهل بيت (عليهم السلام) است که باعث اين دگر گوني شده است . همان طور که در زيارت جامعه داريم که کلامکم نور : کلام اهل بيت (عليهم السلام) نور است. اگر ما هم سخني مي گوييم ، کلام اهل بيت (عليهم السلام) است كه باعث نورانيت شده ، اگر آن عزيز شيعه مي گويد من با اين برنامه ها به شيعه بودن خود افتخار مي کنم و از شيعه شناسنامه اي تبديل به يک شيعه استدلالي شده ام ، اين از برکت کلام اهل بيت (عليهم السلام) است .

بيننده : هادي از زاهدان ـ شيعه

از برنامه هاي شما بسيار تشکر مي کنم ؛ اما اين وهابي ها که عقل ندارند که حرف منطقي را بفهمند . ما از اين وهابي ها لطمه هاي زيادي ديده ايم ، اين ها خون جوانان زيادي از ما را ريخته اند . هر چه هم که شما با اين ها گفتگو کنيد ، اين ها باز هم راه کج خود را مي روند و تبليغاتي را مي کنند و انتظار دارند تا ما هم از راه راست خارج شويم ؛ ولي کور خوانده اند . راه ما راه خدايي است و ما در اين راه ثابت قدم هستيم .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

من از عزيزان اهل سنت خواهشي دارم که تفاوت تفکر اهل سنت و تفکر سلفي و وهابي را براي مردم بگويند تا جوانان ، دانشجويان و دانش آموزان اهل سنت روشن شود و امر براي آن ها مشتبه نشود . ما با عزيزان اهل سنت مشکلي نداريم ، مشکل ما با سلفي گري و وهابيت است . کساني که هميشه دم از مشرک بودن مي زنند و مي گويند توسل ، زيارت قبور ، تبرک و... شرک است . مادامي که اين ها در جامعه حضور دارند ، شيعه و سني نمي توانند زندگي راحتي داشته باشند .

مگر قضيه حوزه علميه شاه جمال نبود که مولوي سهرابي و چند نفر ديگر اعتراف کردند که اين مواد منفجره را وهابي ها در اختيار ما قرار داده بودند تا در همايشي که شيعه و سني در آن شرکت داشتند ، منفجر کنيم که هم علماي شيعه و هم علماي سني را بکشيم . به سني ها بگوييم ، اين کار شيعه ها بوده و به شيعه ها بگوييم ، اين کار سني ها بود.

بنده از صدا وسيماي زاهدان خواهش مي کنم که نوار اعترافات مولوي سهرابي و عبد القدوس را پخش کنيد . ما با اين تفکر سلفي گري مشکل داريم که هم سني را و هم شيعه را کافر مي دانند و ما بايد کاري کنيم که آن ها خلع سلاح شوند .

ما از برادران اهل سنتي که تفکر سلفي دارند ، تقاضا داريم که بيايند تا با هم گفتگو کنيم ، اگر نمي توانند به اين جا بيايند ، در هر شهر ديگري که مي توانند ، معين کنند ما به آن جا مي رويم ؛ ولي مشروط به اين که تمام گفتگو ضبط شود و به اطلاع مردم رسانده شود تا بدانند اين هايي که تفکر سلفي گري دارند ، خائن به شيعه و سني هستند و خيانتي که اين ها به سني مي کنند ، بيشتر از خيانتي است که به شيعه مي کنند .

چند روز قبل يکي از عزيزان اهل سنت از کردستان مي گفت : کاري کنيد که ما شافعي بمانيم ، اين ها ما را به طرف سلفي گري مي برند . ما با اهل سنت مشکلي نداريم ، مشکل ما همين تفکر سلفي گري است . بنده در سفري که به نجف داشتم حدود 45 دقيقه در خدمت حضرت آيت الله العظمي سيستاني (حفظه الله ) بودم که ايشان سخن خود را باز هم تکرار کردند و فرمودند : اين تفکر ماست که برادران اهل سنت نگوييد ؛ بلکه عزيزان اهل سنت بگوييد .

جناب آقاي عمار حکيم در سخنراني که داشتند ، رسما اعلام کردند : ما در عراق شيعه و سني نداريم ، سني ها عزيزان ما هستند نه برادران ما .

شعار ما اين است ، ما بايد در کنار هم و با همکاري هم ، اين هايي را که به نام اسلام ، سر اهل سنت کلاه مي گذارند و آن ها را فريب مي دهند ، روشن کنيم . اين دروسي که در حوزه هاي آن ها تدريس مي شود و مملو از کفريات است و فرق ديگر را تکفير مي کنند ، بايد واضح و روشن شود .

از آن ها تقاضا داريم که به اين جا بيايند ، اگر نتوانستند ما سؤالاتي را مطرح مي کنيم و با احترام و تجليل ، با بردن نامشان از آن ها خواهش مي کنيم که به سؤالات ما پاسخ دهند يا در سايت خود يا بر روي نوار که آن را پخش کنيم .

در هر صورت به حول و قوه الهي کاري مي کنيم که سلفيت در ايران از بين برود .

بيننده : رضا از آستارا ـ شيعه

بنده يک سؤال از شما داشتم مبني بر اين که آيا معاويه جزء صحابه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) هست يا خير ؟ اگر از صحابه محسوب مي شود ، در قرآن سوره توبه ، از تعدادي از صحابه تعريف و تمجيد مي کند ، آيا معاويه هم شامل آن ها مي شود ؟

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

ان شاء ما در خصوص معرفي معاويه ويژه برنامه اي خواهيم داشت و هم چنين نظر علما و بزرگان اهل سنت را در باره معاويه نقل خواهيم کرد . شما اگر به نامه ۱۶ نهج البلاغه مراجعه کنيد ، بسيار واضح معاويه را معرفي مي کند . حضرت امير ﴿عليه السلام ) قسم شديد و غليظ هم مي خورند كه:

فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَكِنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْكُفْرَ فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً عَلَيْهِ أَظْهَرُوه‏

قسم به خدايي که دانه را شکافت و بشر را آفريد ، اين هايي که در فتح مکه بودند از معاويه ، ابوسفيان و ديگران که دم از اسلام زدند ، مسلمان نشدند و خودشان را به مسلماني زدند و کفر خود را مخفي کردند و الان در جنگ صفين که يار و انصاري پيدا کرده اند ، کفر واقعي خود را اظهار نمودند .

نهج البلاغه ، نامه ۱۶

همين تعبير را جناب عمار صحابي رسول خدا ﴿صلي الله عليه و آله﴾ و يار وفادار امير المؤمنين علي بن ابيطالب ﴿عليه السلام) در جنگ صفين دارد . آقا هيثمي متوفاي ۸۰۷ هـ ، در مجمع الزوائد ، جلد ۱ ، صفحه ۱۱۳ همين تعبير را دارد . اين مطلب بسيار روشن و واضح است که هر کس تابع امير المؤمنين ﴿عليه السلام) و تابع عمار ياسر است ، اين نظر را در مورد معاويه مي پذيرد .

بيننده : رحمان از مشهد مقدس ـ اهل سنت

استاد قزويني ! وهابي ها توسل به زنده را قبول دارند ولي در مورد توسل به مرده ها مي گويند اگر در هر جاي دنيا اين ها را صدا کنيم و آن ها بشنوند ، در اين صورت آن ها را در مقام خدايي قرار داديم .

حضرت آيت الله قزويني :

وهابي ها در کجا گفتند که توسل به زنده جايز است ؟ شما مي توانيد آدرس آن را بدهيد . بنده نظر محمد بن عبد الوهاب را خواندم : من جعل بينه وبين الله وسائط کافر مرتد حلال المال والدم ، هر کسي بين خود و خدا واسطه قائل شود ، کافر و مرتد است و مال و خونش هم حلال است .

در اين جا نه گفت زنده و نه گفت مرده . مي گويد هر کس به ملائکه توسل کند ، کافر است و خونش هم حلال است . ملائکه مرده هستند يا مرده ؟

بيننده :

وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنْتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ وَقَالَ شُرَكَاؤُهُمْ مَا كُنْتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ.

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

بسيار خوب ! بسيار زيبا آيه قرآن را خوانديد . در اين جا که بحث زنده و مرده ندارند . بنده خودم زماني که با آقاي آل شيخ ، مفتي اعظم عربستان سعودي بحث مي کردم ، چند آيه از قرآن را خواند . بنده هم چند آيه از قرآن در رابطه با جواز توسل خواندم . ابتدا که ايشان مي گفتند مطلق توسل شرک است ، بنده آيه 97 سوره يوسف و 64 سوره نساء را خواندم ، ايشان مقداري عقب نشيني کردند و گفتند که توسل به زنده اشکال ندارد ؛ ولي توسل به مرده حرام است .

خود آقاي محمد بن عبد الوهاب مي گويد : توسل به زنده هم شرک آور است . اين ها فقط يک مورد از توسل را قبول دارند ، آن هم توسل به دعاي زنده است .

دقت کنيد ! توسل به ذات زنده را شرک مي دانند ؛ ولي توسل به دعاي زنده را جايز مي دانند . ان شاء الله در ماه رمضان در خصوص توسل مفصلا بحث خواهيم کرد .

شما جلد سوم کتاب ما را در اصول مذهب شيعه اثني عشر مال غفاري در قسمت دوم ببينيد ، ما کل عقائد وهابي ها را در رابطه با توسل بيان کرده ايم . توسل جايز و غير جايز ، توسل مشروع و غير مشروع را به صورت مفصل مطرح کرديم . اين ها فقط توسل به دعاي زنده و توسل به عمل صالح را جايز مي دانند .

بيننده :

آيه قرآن مي گويد :

وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ

تا تو در ميان امت باشي تا استغفار کنند ، خداوند عذابشان نمي کند .

يک حديث نقل مي کنند که امام فرموده : بعد از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) يک در بسته شده ؛ اما در استغفار باز است .

در اين جا امام مي توانست بگويد ، نزد قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) برويد و توسل کنيد . شما مرده ها را در مقام خدايي قرار مي دهيد و مي گوييد ياعلي ، يا حسين . در اين صورت ديگر کسي سراغ خداوند نمي رود .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

شما کدام شيعه را سراغ داريد که ائمه معصومين (عليهم السلام)‌را در مقام خدايي قرار دهند ؟

بيننده :

همه افرادي که مي گويند يا علي ، يا حسين يعني اين ها را مانند خدا مي بيند و مي شنود و ديگر لازم نيست خدا را صدا کند .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

اين ها همه تهمت هايي است که به شيعه مي زنيد . شما اگر از يک شيعه که امير المؤمنين (عليه السلام) يا امام حسين (عليه السلام ) را صدا مي کند ، بپرسي که آيا شما امام حسين (عليه السلام) را مقام خدايي داده اي ؟ پاسخ مي دهد که اين چه سخني است که مي گوييد . امام حسين (عليه السلام) و امير المؤمنين (عليه السلام) بنده خدا هستند ؛ ولي خداوند عالم به آن ها اين قدرت را داده که باذن الله صداي ما را بشنود .

اين ها همه افترا و تهمت هايي است که به شيعه نسبت مي دهيد و نمي توانيد در روز قيامت پاسخگو باشيد . علماي شيعه که هيچ ؛ حتي اگر به يک عوام شيعه چنين حرفي را بزنيد ، با شما برخورد بدي مي کند .

بيننده :

يعني شما خداوند را هم قبول داريد ؟

حضرت آيت الله قزويني :

ما خداي الاغ سوار شما را که کاه مي خورد ، قبول نداريم .

بيننده :

من خودم از يکي از علماي شما شنيدم که مي گفت : پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمودند : کتاب الله و عترتي .... عترت را سني ها کنار گذاشتند و قرآن را شيعه ها .

الان هم شما اصرار داريد که در مقابل سخن قرآن ، سخن خود را به کرسي بنشانيد . به نظر شما اين درست است ؟

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

شما يک نمونه از مطالبي که ما بيان کرديم ، بياوريد که بر خلاف قرآن باشد ؟

بيننده :

الان محبت اهل بيت (عليهم السلام) و صحابه ، وسيله است در درگاه خداوند . نه اين که بگوييد يا حسين ، يا علي ، خدا نمي تواند شما حاجت ما را بده يا اين که شما به جاي خدا هستيد ؛ پس حاجت ما را بده .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

اين روايتي را که بنده امشب خواندم گوش کرديد يا نه ؟ آقاي سبکي شيعه است يا سني ؟ يا اين که شما سخن علماي خود را نمي پذيرد و به جاي آن سخن امام الشيطان ، ابن تيميه را مي پذيريد ؟

من چند نفر از علماي شما را نام بردم که در رابطه با توسل سخن گفته بودند .

بيننده :

بنده همه صحبت هاي شما را شنيدم و کاري هم به سبکي يا نووي يا ابن تيميه ندارم ، من فقط سخن قرآن را مي پذيرم . شما چه اصراري داريد که اين سخن باطل خود را ثابت کنيد . سخني که با عقل انسان سازگار باشد را مي پذيرد . الان خيلي از شيعه ها هم سخن شبکه وهابي را که مي گويد فقط يا الله بگويد را قبول کرده اند .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

شيطان همين کار را کرد . خداوند به شيطان گفت که در مقابل آدم سجده کن . گفت : خدايا در برابر تو سجده مي کنم ؛ اما در مقابل آدم سجده نمي کنم و فقط يا الله مي گويم .

مجري :

به نظر شما چرا رسول خدا (صلي الله عليه و آله) اجر رسالت خود را مودت اهل بيت (عليهم السلام) قرار داد ؟ اين جا مودت و محبت اهل بيت (عليهم السلام) چه فايده اي دارد ؟

بيننده :

اين چه ربطي به بحث توسل دارد .

مودت و محبت اهل بيت (عليهم السلام) بهترين وسيله است که ما مثل آن ها شويم نه اين که خداوند را کنار بگذاريم .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

شما براي اين روايت بلال بن حارث که به قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) متوسل شد و ابن حجر و ابن کثير هم روايت را صحيح مي دانند ، چه پاسخي داريد ؟

بيننده :

صحابه و حتي خود عمر هم اگر چنين کاري کردند ، اشتباه کردند .

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

پس در اين صورت شما سلفي هستيد ، نه صحابه را و نه عمر را قبول داريد و براي خود يک مذهب جديد درست کرده ايد . معلوم شد که اگر عمر هم روايت کند ، برخلاف عقل خودش باشد ، قبول نمي کند . صحابه ، عمر ، بلال بن حارث هيچ کدام نفهميده اند و فقط اين آقايان فهميده اند که اسلام چيست ؟ صحابه ، علما هيچ کدام قرآن نخوانده بودند .

عزيزم خودتان را فريب ندهيد . آياتي که من امشب خواندم را ببينيد :

يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله وابتغوا اليه الوسيله ....

اولئک الذين يدعون يبتغون الي ربهم الوسيله ...

يا ابانا استغفر لنا ....

تمام علماي اهل سنت مي گويند : يکي از آداب رسول خدا (صلي الله عليه و آله) خواندن اين آيه از قرآن است و اين که از آن حضرت در خواست شفاعت کنيم .

چرا خودتان را فريب مي دهيد ، اين دنيا ارزش ندارد . والله در همان ابتداي ورود شما به عالم برزخ ، يقين پيدا مي کنيد که اين فکر شما اشتباه است . عبد الله بن عمر که فرسنگ ها دور تر از رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بود ؛ به ايشان متوسل شد و گفت يا محمد . در جنگ رده که عموم صحابه در آن جا بودند ، شعارشان يا محمدا بود .

اين ها اصلا اسلام و قرآن را نفهميدند و فقط شما چند نفري که تفکر سلفي داريد ، اسلام را فهميده ايد ؟

مجري :

ما قرآن تنها را قبول نداريم . ما قرآن همراه با عترت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را قبول داريم . شما اگر توانستيد از قرآن خود دو رکعت نماز را اثبات کرديد ، ما قرآن شما را مي پذيريم .

آقاي قرائتي داستاني را نقل مي کردند که يکي از همين سلفي ها به من گفت اين همه يا علي و يا محمد مي کنيد ، اين خودکار من که افتاد زمين را بگو يا علي يا محمد اين را به من بده . من گفتم چرا شما اين کار را مي کنيد ، من خودکارم را مي اندازم و مي گويم يا الله اين را به من بده . خدا اين را به من مي دهد ؟

ما واقعا براي بعضي ها متأسفيم که تفکرات جمودي دارند و نمي توانند فکر کنند .

از شما استاد گرامي و بينندگان عزيز تشکر مي کنيم که تا اين ساعت از برنامه ما را همراهي کرديد.

حضرت آيت الله حسيني قزويني :

خدايا به حق محمد وآل محمد فرج مولاي ما حضرت بقيه الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) را نزديک بفرما .

ما را از ياران ويژه آن حضرت قرار بده .

شر اين داعش تکفيري را از همه مردم دفع کن



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها