2024 May 2 - پنج شنبه 13 ارديبهشت 1403
هم نوايي شيرخوارگان حسيني با لالايي رباب براي علي اصغر(ع)
کد مطلب: ١٥٥٥ تاریخ انتشار: ٠٤ آذر ١٣٩١ تعداد بازدید: 3920
اخبار » عمومي
هم نوايي شيرخوارگان حسيني با لالايي رباب براي علي اصغر(ع)

امروز مادران با چهره هاي حزن آلود همراه با قطرات اشك، بر شيرخوارگان خود رداي سبز علوي پوشاندند و به ياد علي اصغر(ع) با نواي لالايي حضرت رباب همصدا شدند.

خبرگزاري فارس: هم نوايي شيرخوارگان حسيني با لالايي رباب براي علي اصغر(ع)
گزارش تصويري مرتبط

-------------------------------

به گزارش خبرنگار «تكيه خبر» خبرگزاري فارس، مصلي امام خميني(ره) تهران امروز شاهد حضور شيرخوارگان سبزپوشي بود كه به عشق طفل شيرخوار دشت نينوا، لباس سربازي حضرت را بر تن كرده بودند.

مادراني با چهره هاي حزن آلود همراه با قطرات اشك رداي سبز بر تن شيرخواره خود مي كردند، بي اختيار فرياد «يا حسين» سر مي دادند.

جمعيت در شبستان مصلي به حدي زياد بود كه بسياري از طريق نمايشگرهاي مستقر در فضاي بيروني به تماشاي مراسم مي پرداختند.

شيرخواره ها كه از حضور همسن و سال هاي خود به وجد آمده بودند، با لبخندهاي كودكانه شان پرچم هايي را كه در دست داشتند، به هم نشان مي دادند و به نوعي در همان حال و هوا به ابراز احساسات مي پرداختند و با اينكه نمي توانستند صحبت كنند، اما با پخش شدن نواي لالايي علي اصغر(ع) بر سر و سينه خود مي زدند.

اين همه جمعيت براي اين آمده بود كه با مصيبت جانكاه رباب(س) همدردي كنند، هر چند كه از آن واقعه سال ها مي گذرد، اما مادران با حضور خويش مي خواستند دردي از دردهاي رباب را تسكين بخشند.

امروز روز مادراني بود كه يا به تازگي مادر شده بودند يا اينكه براي چندمين بار طفل شيرخواره خود را آورده بودند. امروز روز مادراني بود كه پرواز طفل كوچكشان را نظاره كردند. آمده بودند تا بگويند ما نيز در غم مادر علي اصغر(ع) شريك هستيم.

فضاي روحاني مراسم شيرخوارگان حسيني، تداعي گر لحظه ظهور است، لحظه اي كه مهدي فاطمه(س) اين همه سرباز براي برپايي حكومت عدل جهاني مهيا خواهد كرد.

هنگامي كه مداحان اهل بيت «حسن خلج و علي انساني» ذكر مصيبت مي خواندند، با مشاهده برخي شيرخوارگان كه به سينه مادر پناه برده بودند، ناخودآگاه ياد صحنه اي مي افتادي كه علي اصغر(ع) از تشنگي بي تاب بود و بانو رباب شيري نداشت كه به فرزند دلبندش بدهد و اين گونه با علي اصغرش نجوا مي كرد:

بخواب آروم علي جان كه مادرت بيداره / رفته عمو ابالفضل، واسه تو آب بياره

الهي كه تا زنده ام، به داغ تو ننشينم/ نشه يه وقت رو نيزه، سر تو رو ببينم

شرمنده ام علي جان اگر كه شير ندارم / ناخون نزن به سينم، ايشالله آب ميارم

با اين حال سخت ترين صحنه امروز زماني بود كه گهواره نمادين سبز علي اصغر(ع) بر روي دستان مادران تشيع مي شد و توان و رمق آدمي را تحليل مي رفت، بي اختيار نقش بر زمين مي شدي و اين گونه مي گفتي: واي از دل رباب! واي از لحظه اي كه گلوي علي اصغر از گوش تا گوش بريده شد، آن هم بر روي دستان پدر، واي از گهواره خالي علي اصغر(ع)، واي از دل مادري كه جگرگوشه كوچكش در مقابل رويش پرپر شد.

از گريه هاي اصغر، دلم داره مي گيره / يه قطره آب بياريد، بچه ام داره مي ميره

سه شعبه رو آوردن، به جاي قطره آب / آتيش زدن دوباره، به جون و قلب ارباب

به ياد تو تا زنده ام، اشكاي غم مي ريزم / گهواره خاليتو، تكون مي دم عزيزم

داغ يه سالگيت موند، روي دل شكستم / شش ماه بيشتر نداشتي، به ماتمت نشستم

شايد در آن شرايط تنها مرحم دل رباب(س) ياد خدا بود، شايد او مي دانست با شهادت شيرخواره اش بقاي اسلام امضا مي شود و تنها شايد همين مسئله او را سرپا نگه داشت، آري مادران با طفل هاي سبزپوش خود آمده بودند تا فرزند شيرخواره خود را نذر قيام مهدي كنند و در روز رستاخيز سربلند در برابر مادر علي اصغر(ع) باشند.



Share
1 | سيد | Iran - Tehran | ٢٠:٥٩ - ١٥ آذر ١٣٩١ |
سلام ممنون ميشم سري به وبلاک مابزنيد وشيرخوارگان ماروهم رسانه اي بکنيد تاحضور6000هزارنفري شيرخوارگان مارو به گوش تمام ايرانيان برسونيم http://shirkhare.blogfa.com
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها