2024 May 20 - دوشنبه 31 ارديبهشت 1403
بيانات آيـت الله وحيد خراساني در آستانه ماه محرم
کد مطلب: ١٥٧٥ تاریخ انتشار: ١٩ آبان ١٣٩١ تعداد بازدید: 1971
اخبار » عمومي
بيانات آيـت الله وحيد خراساني در آستانه ماه محرم

قال علي بن أبي طالب: من كان من شيعتنا عالما بشريعتنا - خوب دقت كنيد جمله به جمله. شرح اين روايت مفصل است ولي ما اكتفا مي كنيم به خود نص- من كان من شيعتنا - نه هر كسي، اما با اين صفت- عالما بشريعتنا فأخرج ضعفاء شيعتنا من ظلمة جهلهم إلي نور العلم الذي حبوناه به جاء يوم القيامة...

همزمان با فرا رسيدن ماه محرم الحرام، آيت الله وحيد خراساني ضمن تسليت فرا رسيدن ماه حزن و اندوه اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) و شيعيان و محبين خاندان رسالت بياناتي را ايراد نمودند كه متن كامل آن به شرح زير است :
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين وصلي الله علي سيدنا محمد وآله الطاهرين سيما بقية الله في الأرضين واللعن علي أعدائهم إلي يوم الدين

مهمترين مطلب درك عاشوراست واين قضيهء بي سابقه و بي لاحقه در تاريخ بشريت نه درك شده و نه هم بيان شده، منتها عمده اين است كه اين ايام بهار است اما بهار قلوب. نسيم فيض او، اثرش اين است كه در اين چند روز به حكم: إن للحسين محبة مكنونة، آن حب خواه ناخواه شكفته مي شود و از اين موقعيت حداكثر استفاده بايد بشود.

بالاترين مصيبت براي هر كسي مصيبت حسرت است. آن حسرت اين است كه مي توانستم از اين زندگي بهرهء بيشتر ببرم و نبردم. كساني از اين حسرت در امانند كه زندگي شان انعكاس اين آيه باشد - چون هر چه هست در قرآن است منتها كو فهمش و دركش؟! - دو جمله خدا فرموده:

لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ. هر چه هست در اين دو جمله است. كساني حسرت ندارند كه زندگي شان بر طبق اين دو جمله بوده: اول تفقه در دين و دوم انذار قوم.

يك عده خيال مي كنند به اين درسها سرتاسر سال مشغول باشند، بس است و اين خود وسوسه شيطان است. لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ. هر فردي از شما در اين ايام اگر اين فرصت را از دست بدهيد، به حسرتي مبتلا خواهيد شد كه قابل بيان نيست! و آن حسرت چيست؟ بهتر از همه متن كلام امام است؛ چون هر چه از اين بيت خارج نشود، باطل است. حكمت و معرفت، همه در اين جمله هاست. آن روايت اين است، متن روايت با اشاره اي كه براي اهلش در اين كلمات است، كافي است.

امام يازدهم از اميرالمؤمنين نقل مي كند، قال علي بن أبي طالب: من كان من شيعتنا عالما بشريعتنا - خوب دقت كنيد جمله به جمله. شرح اين روايت مفصل است ولي ما اكتفا مي كنيم به خود نص- من كان من شيعتنا - نه هر كسي، اما با اين صفت- عالما بشريعتنا فأخرج ضعفاء شيعتنا من ظلمة جهلهم إلي نور العلم الذي حبوناه به جاء يوم القيامة... ، از اثر بايد مؤثر را شناخت. راه علم دو راه است: إنّ و لمّ. إنّ از معلول به علت رسيدن است. اين معلول ناشي از چه علتي است؟ جاء يوم القيامة، آن كسي كه عالم به شريعت ما باشد، ضعفاي شيعه ما را به نور علمي كه ما به او افاضه كرديم، از ظلمت جهل به نور علم هدايت كند، روز قيامت مي آيد... - اين بيان كسي است كه كلامش فوق كلام مخلوق است و دون كلام خالق- وعلي رأسه تاج من نور يضيئ لأهل جميع العرصات. اين چه مقامي است؟ چه منصبي است؟ اولين و آخرين همه جمع هستند - عرصات اين است- جن و انس . تاجي كه بر سر اين فرد است جميع اهل عرصات را منور مي كند. وعليه حلّة ، خلعتي كه خدا به او پوشانده، ارزشش چقدر است؟ لا يقوم لأقل سلك منها الدنيا بحذافيرها، كمترين رشتهء آن حله كه بر قامت اين عالم است كه ضعفاي شيعه را از حيرت جهالت در آورده، ارزش حله چقدر است؟ تمام دنيا . دنيا سعه اش زمين نيست. لَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا ، تمام اين منظومه ها جزء دنياست. تمام اين دنيا از آسمان بالا تا ارض سفلي ارزش يك رشته آن حله را ندارد.
ثم ينادي مناد: يا عباد الله! هذا عالم من تلامذة بعض علماء آل محمد. اين هم معرفي .
عمده فهم اين چند جمله است:

ألا فمن أخرجه في الدنيا من حيرة جهله فليتشبث بنوره ليخرجه من [حيرة] ظلمة هذه العرصات إلي نزه الجنان فيخرج - چه كار مي شود؟- كل من كان علمه في الدنيا خيرا- هر كسي ر ا كه يك خيري به او تعليم كرده، آن روز يتشبث بنوره. دوم :- أو فتح عن قلبه من الجهل قفلا- غوغاست اين بيانات. چه كرده؟ از قلبي قفل جهل را باز كرده در حكمي از احكام خدا، در عقيده اي از عقائد حقه- أو أوضح له عن شبهة - كار سوم اين است:- أوضح لهم عن شبهة. يك شبهه ايضاح كرده، آن روحي را كه در تاريكي آن شبهه فرو رفته، از آن ظلمت شبهه بيرون آورده.

امروز روزي است كه شياطين جن و انس القا مي كنند شبهات را، آن هم در نفوس ضعيفه. خواه ناخواه مزاجي كه قوي نيست، در مقابل كمترين مايه مرضي خواه ناخواه منقلب مي شود. بعد كه آن مرض جا باز كرد، نهايت دشواري است آن صحت. وظيفه همهء شما بعد از تفقه در دين اين است كه در اين ايام برويد ايتام آل محمد را در اين زمان سراسر ظلمات نجات دهيد. بعد هم اجر شما اين است.
آنچه لازم است، سه مطلب است: يكي تحكيم عقائد. به هر جا رفتيد بايد كاري كنيد كه آن امت، آن جمعيت، بعد از رفتن شما به عقائد حقه قلوبشان محكم شود. دوم: تهذيب اخلاق. روايات اهل بيت را از مواعظ بحار بر مردم بخوانيد. نفوس امت را به آن كلمات تهذيب كنيد. سوم: احكام خدا را تعليم كنيد. بعد مجالس شما مشحون مي شود به آنچه پيغمبر فرمود : إنما العلوم ثلاثة : آية محكمة، سنة قائمة، فريضة عادلة. اگر كوتاهي كنيد، راحت را انتخاب كنيد، فردا آن حسرت را خواهيد برد كه مي توانستم همچو تاجي بر سرم بگذارم و همچو خلعتي از خدا بگيرم، افسوس كه نكردم؛ وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ ، ديگر برگشتني نيست.

يكي از اساتيد ما كه از اخيار علما و ابرار بود، او نقل كرد براي ما كه جنازه اي ر ابرداشتند. كسي كه چشم برزخي داشت، ديد روح آن ميت روي آن جنازه مي رود، اين دو شعر را مي خواند:

سالها جام جم به دست تو بود چون تو نشناختي كسي چه كند

برده بودي و نقشت آمده بود چون تو كژ باختي كسي چه كند

اجتمعت عليهم سكرة الموت وحسرة الفوت . افسوس كه گذشت عمر و نفهميديم چه بكنيم! چه جور از اين زندگي حد اكثر استفاده را بكنيم؟!

تقويت كنيد قلوب را. بفهمانيد به اين امت كه عاشورا غوغاي عالم خلقت است. اين اباطيلي كه به وسيله عوام از خواص و خواص از عوام در بين مردم منتشر شده، به برهان علم و فقه ازاله كنيد تا مردم بفهمند عاشورا يعني چه.

كه بود و چه كرد؟ مَلِك خاصيتش اين است كه مجذوب ملأ اعلي است. اين خاصيت ملك است. من ملائكة أسكنتهم سماواتك ورفعتهم عن أرضك. شيخ الطائفه رئيس الفرقه شيخ طوسي هزار سال قبل در كتابش نوشته، زيارتي كه براي اصحاب سيد الشهداء عقل هر حكيمي را مبهوت مي كند. يك جمله اش اين است، مضمونش را ما مي گوييم: ملائكه عرش پايبند مقبره اصحاب سيدالشهدا شدند آنچنان كه الي يوم التلاق فراغ از مشهد اصحاب حسين را تحمل نمي كنند. اگر اصحابش اين است، آن جواني كه اشبه الناس خَلقا وخُلقا ومنطقا به رسول الله بود، او كجاست؟
اين روايت صحيح السند است، يعني مثل شيخ انصاري- نه هر كسي كه دم از فقه بزند- مثل شيخ در مسائل مبنيه بر احتياط، به سند اين حديث، دست از اصالة الاحتياط بر مي دارد. روايت سندش اين است:
ابي- علي بن ابراهيم از ابراهيم بن هاشم- ابراهيم ابن هاشم از ابن محبوب. ابن محبوب از علاء بن رزين، علاء بن رزين از محمد بن مسلم. سند غوغاست براي فقيه ، مشتمل بر دو نفر از اصحاب اجماع و در نهايت صحت، آن وقت متن اين است:
عن ابي جعفر عليه السلام، قال: كان علي بن الحسين يقول أيّما [مؤمن]- هر مؤمني - دمعت عيناه لقتل الحسين دمعة حتي تسيل علي خده... يك اشك يك اشك بر او ، چه كسي؟! چه كسي؟! يك قطره اشك اگر جاري بشود و بر گونه اي سرازير بشود، بوأه الله ، خود خدا، نه جبرئيل، نه ميكائيل، خدا او را منزل مي دهد، كجا؟ في الجنة غرفا يسكنها أحقابا يك قطره اشك بر شهادت او از چشم يك مؤمن اگر جاري شود، اجرش اين است. اين چه مقامي است؟
علامه مجلسي، آن فحل الفحول، اين قضيه را نقل مي كند[بحار جلد44ص294]، مي گويد از بعضي از بزرگان: ما مجاور مشهد امام هشتم بوديم . روز عاشورا جمعي از ما جمع شدند. يك نفر شروع كرد به مقتل خواندن. رسيد به اين روايت- خوب گوش دهيد. اين لاطائلات را از ميان عوام برداريد - رسيد به اين روايت كه روايت سندش صحيح است . اين روايت را خواند در آن مقتل كه اگر چشمي بر سيد الشهداء به قدر بال مگسي تر بشود، تمام گناهانش آمرزيده مي شود ولو كانت مثل زبد البحر. يكي از حضار كه ادعاي علم مي كرد - تعبير مجلسي اين است: ولي جاهل مركب بود- كه نمونه اش امروز بسيار است. اين سر بر آورد، انكار كرد اين حديث را، گفت: اين روايت با عقل جمع نمي شود. اهل مجلس كه از علما بودند، با او مذاكره كردند، قانع نشد. بعد مجلس به هم خورد. بعد كه مجلس به هم خورد، همان منكر - اين نقل مجلسي است- شب رفت در خانه اش، خوابش برد، بعد كه خواب رفت، ديد محشر به پاست، همان غوغايي كه در آيات و در روايات است. عطش عطشا شديدا . در نهايت عطش گرفتار شد، بعد نگاه كرد ديد حوضي است كه نه اولش پيداست و نه آخرش. متوجه شد كه اين حوض، حوض كوثر است. از عطش پناه برد به حوض، ديد سه نفر ايستاده اند: هر سه سياه پوش، دو تا مرد، يك زن. پرسيد اينها كيانند؟ به او گفتند: آن يكي پيغمبر خاتم است ، آن سياه پوش دوم اميرالمؤمنين است، آن زن سياه پوش فاطمه زهراست. پرسيد: چرا سياه پوش اند؟ اين جور حجت تمام مي شود. پرسيد : چرا اينها سياه پوشند؟ گفتند: مگر خبر نداري عاشوراي حسين است. آمد خودش را رساند، درخواست كرد از بي بي عالم كه يك جرعه از اين آب به من بده. حضرت زهرا به او نگاهي كرد، فرمود: تو هماني كه منكر اجر گريه كنندگان بر مصيبت مهجه قلب مني؟ مجلسي فرمود: اين مرد از خواب سراسيمه بيدار شد، دوان دوان آمد، آن جمع را پيدا كرد، گفت استغفار كنيد، خدا مرا بيامرزد.
يا اباعبدالله تو چه كردي؟ چه كردي؟ امام هشتم بيانش اين است: إن يوم الحسين أقرح جفوننا. يك وقت كسي گريه مي كند اما چشم، سرخ مي شود ولي چشم امام هشتم مجروح است. چرا ؟ چون گفتني نيست؛ نمي شود بيان كرد مصيبت را.
انا لله وانا اليه راجعون.


Share
1 | سيد جواد ذاكر | Iran - Tehran | ١٢:٢٦ - ٢١ آبان ١٣٩١ |
خدا آيت الله سيستاني آيت الله وحيد آيت الله شيرازي آيت الله روحاني را از شر بدخواهانشان حفظ كند و به عمر آنان اضافه نمايد اللهم عجل لوليك المظلوم الفرج
2 | حامد انصاري | Iran - Tehran | ٢٢:٥٧ - ٢٣ آبان ١٣٩١ |
اللهم اجعل من زوارالحسين
3 | صادق راستگو | Iran - Tehran | ٢٤:٠٦ - ٢٤ آبان ١٣٩١ |
آسيد جواد شما چرا ؟
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها