2024 May 4 - شنبه 15 ارديبهشت 1403
ناگفته هاي مهمي از وهابيت در مقاله نويسنده اماراتي
کد مطلب: ٢٨٦٥ تاریخ انتشار: ٠٧ آذر ١٣٨٩ تعداد بازدید: 2208
اخبار » عمومي
ناگفته هاي مهمي از وهابيت در مقاله نويسنده اماراتي

ساده ترين امور تفريحي را حرام اعلام كرده اند، تئاتر حرام است، سينما حرام است، فرهنگ حرام است، هنر حرام است، ادبيات حرام است، شعر حرام است، كتاب هاي غير ديني حرام است، آهنگ هاي تلفن همراه حرام است، اينترنت بر زن بدون محرم حرام است ...

به گزارش شيعه آنلاين، دكتر "سالم حميد" يك نويسنده اماراتي است. وي اخيرا طي مقاله اي كه به طور همزمان در تعداد زيادي از سايت هاي خبري، مجلات و مطبوعات جهان عرب منتشر شد، به نقد انديشه ضاله وهابيت پرداخته و آن را انديشه اي زشت و نفرت انگيز معرفي كرده است. متن كامل اين مقاله به شرح ذيل است:

تفكر سعودي وهابي از زشت ترين و نفرت انگيزترين انديشه ها و تفكرات در جهان است و دين اسلام از اين دين سعودي نوين، به نام وهابي مبراست. از سال 1803 ميلادي، ما در دولت امارات متحده عربي از امكانات فراوان سعودي در صادرات افكار عجيبشان رنج مي بريم، من در اينجا نمي خواهم از اوايل نفوذ فكري سعودي در دولت امارات، يعني از آغاز قرن نوزدهم بگويم، زيرا داستانش طولاني است؛ همانطور كه همه مي دانند سعودي حدود چهار هزار كيلومتر از سرزمين هاي امارات را اشغال كرده است، يعني به اندازه حدود كلّ مساحت امارت دبي (مساحت دبي 3885 كيلومتر مربع است) و روزانه حدود 650 هزار بشكه يا بيشتر از نفت سرزمين اشغالي ما را مي دزدد.

به موضوعي مي پردازم كه بعد از سال 1978 اتفاق افتاد، از زماني كه نيروهاي اتحاد جماهير شوروي سابق براي حمايت از انقلاب كمونيستي بر ضدّ گروه هاي اسلامي معروف به "مجاهدان افغاني" وارد كابل شدند و بعد از آن، دولت هاي عربي و در رأسشان سعودي تحت فشار ايالات متحده آمريكا، وارد عمل شده و به جوانان عرب بخصوص سعودي اجازه سفر دادند تا بر ضدّ كمونيسم در جنگ شركت كنند. هنگامي كه "برهان الدّين رباني" رئيس جمهور سابق افغانستان در سال 2003 ميلادي از امارات ديدار كرد، در يك كنفرانس مطبوعاتي من شخصاً از او پرسيدم كه افغانستان در حال حاضر، تا چه حدّ به افراد موسوم به افغاني عرب نياز دارد؟ او گفت: «ما بيشتر ترجيح مي داديم كه قيمت پاسپورتي كه جنگجوي عربي مي پردازد، را بدست مي آورديم بجاي حضور شخصي اش» و نيز افزود: «ما به هيچ وجه هيچ كمبود انساني در جنگجويان افغاني نداريم، نياز ما حمايت مادّي و اسلحه است».

كشور سعودي بعدها رسماً جوانان سعودي و ديگر كشورهاي حوزه خليج ]فارس[ را به اسم "جهاد" تشويق مي كرد و كيلو كيلو و چه بسا تن تن فتوا صادر مي كرد و آنان را تحت عنوان جهاد با كفار شوروي به افغانستان مي فرستاد، يعني سعودي فقط عروسكي بود كه آمريكا هر طور دلش مي خواست آن را حركت مي داد. حكومت سعودي براي به خدمت گرفتن احساسات ديني از طريق وسايل مختلف رسانه اي و صدور نشريات و نوارهاي ديني اصرار داشت. اين كشور عربي در حال بسيج ديني بي حدّ و مرزي به سر مي برد كه در آن مغزهاي جوانان و كودكان شستشو داده شد، سپس حكومت هاي كشورهاي حوزه خليج ]فارس[ با تأسف تمام پشت سر سعودي كشيده شدند و درب هاي خود را به روي هر جواني كه داوطلب مي شد به افغانستان برود، باز كردند، در حالي كه اين براي خود افغان ها چيز جالب و دلخواهي بود! آنها از مجاهدين عرب مي پرسيدند كه "اگر آنها واقعاً مي خواهند جهاد كنند، چرا براي آزادي فلسطين نمي روند بجاي آنكه هزاران كيلومتر را طي كنند تا به كشوري بروند كه هيچ ارتباطي با آن ندارند، جز تشابه در دين؟!" اما متأسفانه جوانان عربي مغزهايشان شستشو داده شده بود و به سبب هيجان ديني كه سعودي به روش بسيار زيركانه اي بر اساس اوامر اربابان آمريكايي شان در آنها تزريق كرده بود، گول خورده بودند. تا آنكه در اوايل دهه 80 قرن گذشته ميلادي، تعداد داوطلبان عرب يا كساني كه موسوم بودند به "مجاهدين عرب" بودند، به بيش از 40 هزار داوطلب بالغ شد، در حالي كه وجود اينها اصلاً هيچ كمكي به مقاومت افغانستان نمي كرد.

سعودي نمي توانست درك كند كسي كه مي خواهد با آتش بازي كند، بايد قبل از آن ياد داشته باشد كه چگونه با آتش كار كند، و الا آتش قبل از هر چيز دامن خودش را مي گيرد! و اين چيزي است كه واقعاً اتفاق افتاد، رهبر "احمق هاي عرب" - از مجاهدان واقعي عرب پوزش مي طلبم- آن بي خرد كثيف "عبد الله عزام" دشمن پنهان همه دولت هاي عرب است، او كسي است كه نقشه طولاني مدّت خبيثانه اي براي بازگرداندن نصف اين مجاهدان به كشورهاي اصلي شان طراحي كرد، تا بروند و علم جهاد بر ضدّ ملت ها و حكومت هاي كافرشان را بلند كنند؛ و اين چيزي بود كه در واقع اتفاق افتاد، چرا كه بعد از خروج نيروهاي شوروي از افغانستان، جنگ داخلي افغانستان شروع شد. در همين حال، اغلب افغان هاي عرب به كشورهايشان بازگشتند تا سموم جهاد بر ضدّ اهل و مردم خود را در آنجا بپاشند. در اين زمان بود كه سعودي فهميد چه اشتباه بزرگي مرتكب شده و باعث به وجود آمدن گروهي گمراه از انسان ها شده است، كساني كه همّ و غمّ اول و آخرشان اشاعه هرج و مرج و قتل و كشتار و تخريب به اسم دين بود!

سعودي از دين به عنوان وسيله اي براي تحقق اهداف سياسي خود استفاده كرده بود، اما اين نقشه آمريكايي بدرستي سنجيده نشده بود، افغان هاي عرب كه باز گشتند، فقط مصيبتي بودند كه بر سر تمام دول عرب آوار شدند، فقط به سبب عربستان سعودي ... در سال 1990 رئيس جمهور احمق عراق كه "صدام حسين" خوانده مي شد، با اشغال كويت باعث تخريب و ويراني قديم ترين تمدّن در روز زمين يعني عراق شد. اشغال عراق و تبعات آن از جمله آمدن لشكريان و گروه ها و لاشخورهاي آمريكايي و ديگري سعودي، به مثابه فرصت بزرگي براي سگ هاري به اسم "اسامه بن لادن" شد كه به سرعت سازماني سرّي به نام القاعده براي جنگ با نيروهاي اجنبي كافر در سعودي تشكيل داد، او از سعودي تبعيد شد و مدتي در سودان زندگي كرد.. از آنجا هم رانده شد تا بار ديگر به باغ وحش حيوانات افغاستان برگردد، تا از يك سو، عمليات هاي تروريستي اش را اجرا كند و از سوي ديگر اعراب و مسلمانان تا به امروز از بدرفتاري و تحقير در كشورهاي جهان به سبب اعمال خشونتبار او به اسم اسلام و مسلمين در رنج عذاب باشند.

بعد از جنگ خليج فارس در سال 1991 و مصيبت بزرگي كه آن خوك عراقي "صدام" به وجود آورد، سعودي جريان تازه اي را براي ما به مرحله اجرا درآورد كه نام "بيداري ديني" ناميده مي شد (1991- 2001) و در خلال آن سعودي 16 ميليارد دلار براي ترويج انديشه ديني متعصّب وهّابي خرج كرد؛ يعني سعودي از آزمون افغانستان در بسط سموم غربي كه هيچ ربطي به دين اسلامي ندارد، هيچ درس عبرت نگرفت. تا آنكه مصيبت عظماي حمله به نيويورك در سال 2001 پيش آمد. شخصاً اعتقاد دارم كه باز هم عرصه آزمون هاي ديگري براي او پيش خواهد آمد كه بيشتر ازقبل ترويج افكار متعصبانه خود را در داخل و خارج كشورها را ادامه بدهد. قرآن كريم مي فرمايد: «الله يَستهزئ بِهم وَ يَمدّهم في طغيانِهم يَعمَهون».

جريان ديني متعصب در عصر بيداري ديني به اسم «سروريه» ناميده مي شود، ولي من به روشني نمي دانم اين دو كلمه چه ارتباطي با هم دارند! بدبختي و شقاوت به معني صحيح كلمه! سعودي وهابي با موفقيت تمام توانست در قلب هاي كودكان و جوانان و زنان نفوذ كند، در حالي كه ما در امارات نمي دانستيم لباس زشت سعودي، چيزي جز بيداري! از نوع سعودي نيست. نفوذ در فهم و شعور جوامع كشورهاي حوزه خليج ]فارس[ نفوذي شديد و قوي بود، و اين به سبب ميلياردها دلاري بود كه سعودي براي ترويج مفاهيم و خزعبلات و خرافات متعصبانه خود در خطبه هاي ديني و نشريه هاي افراط گرايانه و نوارهاي ديني سمعي و بصري و مجلات و راديوها به خورد مردم مي داد، و اين بر خلاف شبكه هاي تلويزيوني مشكوك و 24 ساعته اي بود كه مستمرا در تحت سايه حمايت سعودي دست و دل باز رشد مي كردند، اگر دلار سعودي نبود، آيا ما مردم خليج نشين دچار اين عقب ماندگي ديني سخيف و شرم آور زشت به اسم دين بوديم؟! بالطبع نه، براي اينكه به سعودي ظلم نكرده باشيم، بايد بگوييم كه همچنين اين پول هاي كلان و هنگفت از طرف تجّار بزرگ سعودي طرفدار جريان متعصّب ديني بود، اما حكومت سعودي، از حمايت مادّي سخاوتمند آنان از علماي ديني راست و چپ براي حمايت از مسير عقب ماندگي را عيب مي گيرد.

اين جريان متعصّب به ايجاد جايگزين هايي براي اغلب نيازهاي مردم مبادرت كرده تا بدانجا كه براي شادي هاي عروسي آوازهايي موسوم به «آوازهاي مخصوص مجالس شادي» وضع نموده، مردم همين طور براي ساده ترين امور زندگي روزانه و معيشتي خود بايد به دين از ناحيه شرعي مراجعه كنند، با ترويج نفرت و عدم تسامح با اديان ديگر يا حتي مذاهب اسلامي ديگر مانند متصوفه و شيعه، جامعه سعودي غرق در اصول گرايي است، و اين اصول را به جوامع خليجي ديگر مثل امارات و قطر و كويت و عمان هم صادر مي كند؛ حتي ريش مردان طولاني شده و شلوارهايشان تا زانو كوتاه شده و زنان از سر تا قدم سياه شده اند!

ساده ترين امور تفريحي را حرام اعلام كرده اند، تئاتر حرام است، سينما حرام است، فرهنگ حرام است، هنر حرام است، ادبيات حرام است، شعر حرام است، كتاب هاي غير ديني حرام است، آهنگ هاي تلفن همراه حرام است، اينترنت بر زن بدون محرم حرام است، دست دادن حرام است، دست زدن حرام است، صوت زدن حرام است، قهوه حرام است، زيرا اينها در صدر اسلام معروف نبوده است! و هر آنچه كه تفريحي باشد، حرام است، (خدا زندگي تان را حرام كند اي بردگان دينار و درهم ...) و تا دلت بخواهد كيلو كيلو و تن تن فتواهاي تكفيري در پيش پا افتاده ترين امور صادر مي كنند، هر كسي بخواهد خودش را آرام كند، بايد به دعاهاي ديني گوش دهد؛ چرا كه خلاف آن حرام است، همه چيز حرام است...

و العياذ بالله! حتي با وجود حملات يازده سپتامبر 2001 و تبعات ننگين اين حادثه براي مسلمانان، ولي سعودي همچنان به ترويج انديشه سلفي تندرو خود ادامه مي دهد و فقط وقتي راحت مي شود، كه هدفش تحقق يابد و آن تقبيح بشريّت از نظر ظاهري و فكري است، تا آنگونه مسلماني باشي كه بايد لباست را كوتاه كني تا زانوانت و عنان ريشت را از دست بدهي تا همچنان رشد كند و پرپشت شود، امّا زنان هم بايد ...

چند سال پيش به دبيرستان دخترانه اي رفتم در شهر مكه براي آتش نشاني، گله نيروهاي هيئت امر به معروف و نهي از منكر هم آمدند و مدرسه را محاصره كردند، و بخاطر اينكه دختران دچار ترس و وحشت شده بودند، بعضي از آنها يادشان رفت حجاب رسمي شان بپوشند، اين گله هاي وحشي و بي عاطفه و بي مروّت هيئت امر به معروف، دختران بي گناه را منع كردند كه بدون آن حجاب ويژه سعودي از مدرسه خارج شوند، يعني دختر بايد بميرد به سبب اينكه حجابش را فراموش كرده، آيا اين مفهوم دين است در نگاه سعودي؟! اگر اين مفهوم دين شماست، پس چرا خودتان آن را رعايت نمي كنيد، بجاي آنكه پول هايتان را براي ويران كردن كشورهاي همسايه خرج كنيد؟ من فكر مي كنم فرزندان خودتان به اين پول ها بيشتر احتياج دارند تا حجاب داشته باشند و كمتر فساد مالي نمايند!



Share
1 | عبدالله | | ٢٢:١١ - ٠٧ آذر ١٣٨٩ |
وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَـذَا حَلاَلٌ وَهَـذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ (النحل116)
2 | momen abdullah | | ٢٤:٣٥ - ٠٧ آذر ١٣٨٩ |
«يكاد البرق يخطف ابصارهم كلما اضاء لهم مشوا فيه واذا اظلم عليهم قاموا ولو شاء الله لذهب بسمعهم وابصارهم ان الله علي كل شيء قدير»

يا علي
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها