2024 May 6 - دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
درگيري وهابيت با مردگان!
کد مطلب: ٢٩٩٧ تاریخ انتشار: ٠٦ مهر ١٣٨٩ تعداد بازدید: 2029
اخبار » عمومي
درگيري وهابيت با مردگان!

برخي به هنگام برخورد ناشايست و شيوه ي ركيك يك شيخ وهابي با شيعه، تعجب مي كنند، اما من مي گويم هنگامي كه روش برخورد دو تن از شيوخ وهابيت را ببينيم، ديگر تعجب نخواهيم كرد، چرا كه اين شيوه ي ناشايست، شيوه برخورد وهابيت است و بر افرادي كه در سايه تربيتي شيخ محمدعبدالوهاب قرارگرفته اند، چيزي جز اين توقع نمي رود.

به گزارش حوزه نيوز، يك مستبصر شيعه شناس گفت: من تعجب مي كنم كه برادران ما در حماس، عمليات اسشتهادي خود را در پادگان هاي رژيم صهيونيستي انجام مي دهند و اين وهابي به عمليات انتحاري در مقبره ي مسلمانان دست مي زند.

آري وهابيت با مردگان بيش از زندگان درگيري دارد.

در بخش اول سلسله مباحث«ردي بر افكار وهابيت» در مركز پژوهش هاي اعتقادي قم، كه چند روز قبل تقديم شد، پرده از ماهيت واقعي اين فرقه ضاله توسط دكتر عصام العماد برداشته شد.

آنچه پيش روست، دومين بخش از سخنان اين مستبصر شيعه شناس است كه در آن به افشاي تناقض گويي سران وهابيت، ارتباط اسامه بن لادن با بن باز از علماي وهابيت، سؤالات جدي پيرامون اين فرقه و ... پرداخته است.

پاسخ به يك سئوال
پرسش مهمي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه چرا بسياري از جوانان وهابي از وهابيت تعليمي به وهابيت جهادي تغيير مسلك مي دهند؟

ما شاهد هستيم كه نه تنها افراد عادي، بلكه بسياري از رهبران وهابيت جهادي، عضو جريان وهابيت تعليمي بوده و به طور ناگهاني تغيير موضع داده اند، مثلاً اسامه بن لادن شاگرد بن باز، وهابي تعليمي است و ناگهان به وهابيت جهادي مي پيوندد و هم اكنون از سران اين جريان است. جهيمان العتيبي نيز همين گونه است، شاگردان شيخ الالباني و شيخ الوادعي نيز همين گونه بوده اند، يعني تعليمي بوده و جهادي شدند. جالب اين است كه اين افراد توانستند سران وهابيت تعليمي را به خود جذب كنند و آنان را وارد فضاي جهاد با مفهوم وهابي و نه اسلامي و قرآني بنمايند.

پاسخ سوال اين است كه اين امر يك روند كاملا طبيعي است، چرا كه در تفكر وهابيت تعليمي يك مشكل بزرگ و جدي وجود دارد و آن تناقض گويي است.

سران تفكر وهابيت تعليمي، مثلا شيخ مقبل الوادعي در كتاب خود «الخروج من الفتنه» يا شيخ الجامي در كتاب هاي خود يا شيخ الالباني در كتاب هايش از طرفي وجوب اطاعت حكام را در عصر حاضر مطرح نموده و مي گويند وجوب اطاعت از آنها از واجبات ديني است و آنها كساني هستند كه خداوند به اطاعت از ايشان امر فرموده است و آنها اولو الامر هستند، اين مطلب در فتواهاي شيخ بن باز به وضوح مشاهده مي شود.

اما از سويي ديگر همين شيوخ وهابيت تعليمي در مورد نظام هاي اسلامي حاكم، مي گويند كه تمامي نظام هاي اسلامي حاكم، نظام هاي شرك و كفر است.

شيخ مقبل الوادعي در كتب خود مي نويسد: همانا قانون در اين نظام هاي اسلامي، قانون طاغوت و زندقه و كفر و شرك اكبر است و پس از آن مي نويسد: بر ما واجب است كه از حاكم نظام اطاعت كنيم.

يك سؤال جدي
چگونه ممكن است قانون يك حاكم اسلامي كفر و شرك اكبر باشد، اما اطاعت از همين حاكم واجب ديني باشد.

يك جوان وهابي در برابر اين پرسش متحير مي شود و جمع بين اين دو گفتار را ناممكن مي بيند، گفتاري كه هر دو از يك شيخ صادر شده است، اما راه حلي براي اين معادله نمي يابد.

همين مشكل را در برابر اسامه بن لادن نيز مي بينيم، اسامه بن لادن در نامه هايي به بن باز در دهه 90 ميلادي، يعني پيش از رخدادهاي 11 سپتامبر و حتي پيش از اشغال كويت توسط صدام، اين مشكل را مطرح مي كند.

شاگردي كه قرباني تنقاض گويي استاد شد!
اسامةبن لادن از بن باز راه حل تناقض در فتواها را خواستار مي شود و از وي مي پرسد كه تو، قوانين حكومت هاي اسلامي را قوانين شرك آلود و شامل كفر اكبر مي بيني و از طرفي حاكم همين قوانين را نماينده رسول خدا و اطاعت از او را اطاعت از خدا و رسول واجب مي بيني؟

اما متاسفانه بن باز به جاي پاسخگويي به جواب شاگرد خود به او گفت؛ افكار تو افكار منحرف و شرك آلود است، افكار تو افكار رافضه و اخوان المسلمين است و او را متهم به افكار انحرافي نمود!

بر همين اساس شيخ ربيع المدخلي در نوشته هاي خود از دست رفتن جوانان وهابي را مايه تاسف مي داند و شكوه مي كند كه چه بسيار جواناني را مورد آموزش داديم، اما هم اكنون در جنگ و خونريزي و مباح شمردن خون حاكمان به سر مي برند و اين به سبب كوتاهي ماست.

به نظر من تمام اين مشكل به محمد عبدالوهاب بر مي گردد، چرا كه او هيچ گونه طرح اسلامي براي حل مقوله جهاد اسلامي مورد نظر قرآن نداشت، وي حتي نتوانست هيچ گونه جنبش اسلامي ارائه دهد، جنبشي كه قابل مقايسه با جنبش هاي اخوان المسلمين يا جنبش مودودي باشد چه رسد كه آن را با جنبش هاي شيعه مقايسه كرد.

تفاوت اخوان المسلمين با وهابيت از زمين تا آسمان است
به عبارت ديگر ميان جنبش اخوان المسلمين و وهابيت جهادي، تفاوت از زمين تا آسمان است و اين دو در شيوه كار و موفقيت متفاوتند. اخوان المسلمين توانست بسياري از متفكران را به خود جذب نمايد، اما در جريان وهابي جهادي شاهد گريختن بسياري از متفكران هستيم، اگر چه در ابتدا در ضمن اين جريان بو ده اند.

مشكل ديگري كه در اين ميان وجود دارد، مشكل شيوه برخورد و الفاظ استخدامي توسط وهابيت تعليمي و جهادي است.

پايگاه هاي وهابيت، سرشار از الفاظ ركيك شرم آور
اگر سري به پايگاه هاي وهابيت جهادي و تعليمي بزنيم، با الفاظ ركيكي روبرو خواهيم شد كه نمي توان آن را ذكر كرد و هيچ انساني الفاظي به اين اندازه زشت را تصور نمي كند. و هيچ متدين به آداب و اخلاق اسلامي، بلكه به آداب و اخلاق مسيحي و يهودي در گفتار خود از آنها استفاده نمي كند و همين مساله سبب رنجش بسياري از جوانان وهابي شده است.

وهابيت دچار مشكل اخلاقي است
مرحوم شيخ سعيد حوّي در كتاب خود يعني «تربيتنا الروحيه» به اين مطلب اشاره مي كند كه وهابيت دچار مشكل اخلاقي است و از آن رنج مي برد، چرا كه آنها با صوفيه درگير شدند و به يك پادگان تبديل شدند.

جوانان وهابي سردرگم هستند
الفاظي كه ميان اين دو جريان رد و بدل مي شود را در فرهنگ هاي فحش و دشنام نمي توان ديد، بلكه برخي جوانان وهابي مي گويند: اين گونه الفاظ را در فيلم هاي جنسي شاهد نخواهيم بود، دو شيخ از دو جريان ركيك ترين الفاظ و اتهامات اخلاقي و جنسي را رد و بدل مي كند و هر دو متعلق به فرقه وهابيت هستند و به نظر من اين پديده كاملا طبيعي است، هنگامي كه ما به فرهنگ ناسزاهاي شيخ محمد عبدالوهاب آگاهي پيدا كنيم، تعجب نمي كنيم. الفاظي زشت و ركيك كه وي از آنها در برابر علماي حنبليّه نجد استفاده كرد و حتي برخي از وهابيان در قسمت هايي از كتاب هاي شيخ محمد عبدالوهاب نقطه گذاري مي كنند و نمي توانند اين الفاظ ركيك را بر كاغذ بياورند.

برخي به هنگام برخورد ناشايست و شيوه ي ركيك يك شيخ وهابي با شيعه، تعجب مي كنند، اما من مي گويم هنگامي كه روش برخورد دو تن از شيوخ وهابيت را ببينيم، ديگر تعجب نخواهيم كرد، چرا كه اين شيوه ي ناشايست، شيوه برخورد وهابيت است و بر افرادي كه در سايه تربيتي شيخ محمدعبدالوهاب قرارگرفته اند، چيزي جز اين توقع نمي رود.

پاسخ به چند سئوال
* آيا افكار وهابيت جهادي از فقه حنبلي نشات گرفته است؟

جواب: حقيقت اين است كه هيچ گونه ارتباطي ميان افكار محمد بن عبدالوهاب و افكار امام احمد بن حنبل وجود ندارد، چرا كه اين دو در افكار اختلاف دارند، امام احمدبن حنبل به اموات متوسل مي شد، همچنين اين دو طرز تفكر در كيفيت جهاد نيز اختلاف دارند و كيفيت جهاد وهابيت جهادي، حتي در نزد ابن تيميه وجود ندارد چه برسد به امام احمدبن حنبل و بايد گفت؛ اين شيوه جهاد از ابتكارات محمد عبدالوهاب است.

*آيا شما معتقديد كه وهابيت تعليمي مروج وهابيت سلفي نيستند؟

جواب: حقيقت اين است چنانكه بسياري از متفكران اسلامي شيعه و سني بر اين باورند. وهابيت ارتباط به سلفيت ندارد، سلفيت پيش از قرن ها وجود داشته. در حالي كه وهابيت بعد از دوران محمد عبدالوهاب شكل گرفته است بر همين اساس شاهد هستيم كه بسياري از سلفي ها مانند الشوقاني و محمد بن اسماعيل الامير از حركات وحشيانه وهابيت بيزاري جسته اند.

* جايگاه زن در تفكر وهابيت جهادي چگونه است؟

جواب: بين وهابيت جهادي و تعليمي اختلاف ديدگاه در اين خصوص وجود ندارد و هر دو رويكرد غير مثبتي نسبت به آموزش زنان، رانندگي زنان و ... دارند.

* تعداد قربانيان از اهل سنت كه به واسطه انتشار افكار وهابيت جهادي از بين رفتند، چقدر است؟

در تاريخ وهابيت مي خوانيم كه آنها در قرن 18 و 19 ميلادي از حجاج بيت الله الحرام به عنوان مبلغ استفاده مي كردند، اين افراد از تفكر وهابيت تاثير مي پذيرفتند و پس از آن شمشير برداشته و به ديار خود باز مي گشتند و شروع به كشتار مي كردند، البته اين افراد فقط اجرا كننده افكار وهابيت بوده و عالم ديني نبوده اند، در كتاب تاريخ غزوات وهابيت، ادعا مي كنند ما 1000 غزوه انجام داديم.

البته تمام اين جنگ ها و به تعبير آنان غزوات، در قلب عالم اسلام انجام مي شده و اكثر آنها در مقبره ها و مشاهد صورت مي پذيرفته است!

مرحوم شيخ محمد غزالي در جريان انفجار انتحاري يكي از وهابيان در قبرستاني بزرگ در مراكش مي گويد: من تعجب مي كنم كه برادران ما در حماس، عمليات اسشتهادي خود را در پادگان هاي رژيم صهيونيستي انجام مي دهند و اين وهابي به عمليات انتحاري در مقبره ي مسلمانان دست مي زند.

آري وهابيت با مردگان بيش از زندگان درگيري دارد.

* درباره ي نقش وهابيت جهادي در برابر ديكتاتوري عربستان سعودي توضيح دهيد

مشكل بزرگ اين است كه شيخ محمد عبدالوهاب هنگامي كه شرك را به صورت ناصحيح تفسير كرد و در پي آن توحيد را نيز نادرست تفسير كرد، روش نادرستي را پي ريزي كرد، روشي كه منجر به تكفير مسلمانان و توسعه مفهوم شرك شد، همچنين منجر به تفسير نادرستي از جهاد شد، تفسيري كه خون مسلمانان را مباح مي شمرد و تنها متوجه حاكمان ظالم و طاغوت نيست، بلكه وهابيت بيشترين قتل عام خود را در ميان مسلمانان شيعه و سني انجام داده اند.

*آيا وهابيت در گروه اخوان المسلمين نفوذ كرده است يا خير؟

شيخ ربيع المدخلي در اشاره به سوال فوق در كتاب هاي خود مي گويد؛ ما دچار اشتباه بزرگي شديم، ما در جريانات سياسي مصر و اختلاف جمال عبدالناصر و شاه فيصل خواستيم كه اخوان المسلمين را به خود جذب كنيم، پس ايشان را به عربستان دعوت كرديم و در نتيجه شيخ غزالي و ديگر علماي اخوان به اين منطقه هجرت كردند، اما علم علماي اخوان المسلمين بيش از علم ما بود و در نتيجه تاثير آنها بر ما بيش از تاثير ما بر آنان بود.
آري برخي از اخوان المسلمين از تفكر وهابيت متأثر گشتند، اما حقيقت آن است كه شيخ ربيع المدخلي شكايت مي كند كه بسياري از رهبران وهابي از ميان ما رفتند و به اخوان المسلمين پيوستند.


Share
1 | علي رضا | Iran - Rasht | ١٧:٢٥ - ٠٦ مهر ١٣٨٩ |
مرده پرست, عبارت بي معني و گنگ و فريبنده اي كه وهابيان بر شيعه گذاشتند
چطور است ما هم مقابله به مثل كنيم
بنده عبارت "قبر ترس" را براي وهابيون پيشنهاد مي دهم. شما چه پيشنهادي داريد؟
2 | مرد مردستان | Iran - Tehran | ٢١:٢٩ - ٠٧ مهر ١٣٨٩ |
وهابيت تعليمي : فحش و ناسزا دادن هيچ اشکالي ندارد چون حضرت عمر به پيامبر فرمود : ان الرجل ليهجر
وهابيت جهادي نيز به ذريه رسول الله حضرت آيت الله سيستاني ...... مي گويد
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها