بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه هفتاد و چهارم 96/12/20
آشنایی با فرَق کلامی اهل سنت (40)- آشنایی با مبانی کلامی وهابیت
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله.
یکی از عزیزان میگفت وقتی ما بحث صحابه را پیش میکشیم به ما میگویند هرچه بوده صحابه بوده، گذشته و رفته ما نباید بیاییم نسبت به گذشتگان بحثی داشته باشیم!
اولا جوابشان این است که اعتراض اینها به قرآن است، قرآن دهها آیه در مذمت صحابه دارد:
(إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَينُوا)
سوره حجرات (49): آیه6
(وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا)
سوره جمعه (62): أيه11
تقریبا این آیه آبرو و حیثیتی برای صحابه نگذاشته است
(فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ)
سوره توبه (9): آیه 77
اين مربوط به صحابه است ما شاید در قرآن بیش از 30 آیه در مذمت صحابه داریم، اگر بنا است ما گذشته صحابه را نادیده بگیریم همه این آیات را باید از قرآن حذف کنیم.
پرسش:
ببخشید استاد! آیهی:
(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ)
سوره فتح (48): آیه29
ما میتوانیم در مورد آقا امیرالمؤمنین علیه السلام تطبیق کنیم چطوری جواب آنها را بدهیم که میگویند در مورد صحابه است.
پاسخ:
ما قبلا بحثش را داشتیم این آیاتی که است:
(لَقَدْ رَضِي اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ)
سوره فتح (48): آیه18
(وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ)
سوره توبه (9): آیه 100
(وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ)
سوره فتح (48): آیه29
اين سه تا آیه را اینها عمدتا برای فضائل صحابه آوردهاند، در اینجا اولا معیت، معیت جسمانی نیست.
(وَالَّذِينَ مَعَهُ)
اگر معیت جسمانی باشد ابوجهل هم معیت جسمانی داشت، ابولهب هم داشت، عبدالله بن اُبی هم داشت؛ پس معیت، معیت معنوی و روحانی است، بعد صفاتی که در آنجا ذکر میکند:
(تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ...)
سوره فتح (48): آیه29
اینها در تعداد اندکی از صحابه وجود داشت همه صحابه این صفات را نداشتند، معلوم میشود که این آیه در رابطه با کل صحابه نیست.
ثانیا درگیریهایی که صحابه با همدیگر داشتند جنگهایی که باهمدیگر داشتند
(أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَينَهُمْ)
سوره فتح (48): آیه29
اينها شدند:
(أَشِدَّاءُ بَينَهُمْ رُحَمَاءُ عَلَى الْكُفَّارِ)!!
با منافقین و... کنار آمدند.
(أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ)
نشدند بلکه:
(أَشِدَّاءُ عَلَى الصحابه)
شدند! در جنگ جمل که 30 هزار کشته دادند، در جنگ صفین که 110 هزار کشته دادند و جنگ نهروانی که 4 هزار کشته دادند، آیا اینها مصداق:
(رُحَمَاءُ بَينَهُمْ)
بوده است؟
در جنگ احد 300 نفر با عبدالله اُبی از وسط راه برگشتند آیا اینها:
(رُحَمَاءُ بَينَهُمْ)
بودند؟
در هر صورت... چه کار باید کرد؟
اگر این قسمت یعنی موضوع صحابه را خوب از آب در بیاوریم شاید نود درصد از اختلافات اساسی ما با اهلسنت حل میشود.
اینها برای صحابه یک هالهای از نور کشیدهاند و به خودشان اجازهی نقد صحابه را نمیدهند، اگر آیه قرآن است توجیه میکنند! روایت است توجیه میکنند! شما ببینید حدیث حوض مربوط به صحابه است
«فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ»
الجامع الصحيح المختصر ، ج 5، ص 2407، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا
حدیث قرطاس در صحیح بخاری مربوط به صحابه است اینها وقتی به پیامبر صلی الله علیه واله وسلم میگویند:
«إن الرجل ليهجر حسبنا كتاب الله»
«قال عُمَرُ إِنَّ النبي صلى الله عليه وسلم غَلَبَهُ الْوَجَعُ وَعِنْدَنَا كِتَابُ اللَّهِ حَسْبُنَا فَاخْتَلَفُوا وَكَثُرَ اللَّغَطُ»
الجامع الصحيح المختصر، ج 1، ص ،54 اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا.
این درباره صحابه است، ما اینها را چه کار کنیم!
در هر صورت... بحث بعدی اقای بن جبرین این بود که ادعا کرده بود: شیعه ها به روایات صحابه عمل نمیکنند؛ چون معتقد هستند که صحابه کافر هستند این را ما جواب دادیم، ما معتقد به کفر صحابه نیستیم.
ما معتقدیم صحابه هم مثل دیگران عادل و فاسقی دارند، به عدولشان احترام میگذاریم و به روایاتشان هم عمل میکنیم کسانی را که ثابت شد اینها فاسق هستند طبق آیه قرآن:
(إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَينُوا)
سوره حجرات (49): آیه6
(فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ)
سوره توبه (9): آیه 77
ما به روایات اینها و امثال اینها عمل نمیکنیم. نسبت به کسانی که مجهول هستند ما نمیدانیم عادل هستند و یا عادل نیستند ثقه هستند یا نیستند نسبت به آنها هم متوقف هستیم، این عقیده ثابت شیعه نسبت به صحابه است.
اما اینکه شما میگویید چرا به سنت صحابه و روایات صحیح ما که در صحیحین آمده عمل نمیکنید؟
ببینید اینجا دو تا اشکال است:
یک: شما صحابه را کافر میدانید، جواب این را دادیم.
دو: چرا شما به روایات صحابه عمل نمیکنید؟
حالا شما که میگویید کافر نیستند اینها مسلمان هستند، صحابه هم هستند، پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم را هم درک کردند، چرا به روایاتشان عمل نمیکنید؟
در اینجا ما چند تا جواب حلی و نقضی داریم. -دوستان این قسمت از بحث را خوب با دقت گوش کنند شاید این هم از آن بحثهای زیر بنایی است که در خیلی از مباحث اختلافی شیعه و سنی به دردمان میخورد و از بحثهای اساسی ما است- اینکه بعد از رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم همین صحابه آمدند سنت پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم را آتش زدند -میگویند حرمت امام زاده را متولی باید نگه دارد- اگر واقعا صحابه برای سنت پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم ارزش قائل بودند و واقعا میخواستند این سنت پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم از کانال اینها به ما برسد آتش زدن سنت و منع تدوین سنت را چرا انجام دادند؟!
اینها را به ما جواب بدهید، شما ملاحظه بفرمایید البته قبلا هم اینها را گفتیم فقط اشاره میکنم
آقای ذهبی در تذکرة الحفاظ از قول عائشه میگوید:
«جمع أبي الحديث عن رسول الله صلى الله عليه وسلم وكانت خمسمائة حديث»
...پانصد تا حدیث بود جمع کرد.
تذكرة الحفاظ ، ج 1، ص 5، اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد الذهبي الوفاة: 748 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت ، الطبعة : الأولى
«فبات ليلته يتقلب كثيرا»
شب تا صبح این طرف و آن طرف میغلتید و غمناک بود وقتي كه صبح شد گفت:
«أي بنية هلمي الأحاديث التي عندك فجئته بها فدعا بنار فحرقها»
آتشی را گرفت تمام این پانصد تا روایت را آتش زد!
این قضیه چیست؟ شما میگویید به روایات صحابه عمل نمیکنید! صحابهای که برای سنت پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم نه تنها ارزش قائل نیستند بلکه بنای عداوت و دشمنی دارند. -دارند اینها را آتش میزنند- بعد عائشه میگوید من گفتم اینها چه بود و چرا اینها را اینطوری آتش زدی؟ ابوبکر میگوید: من بعضی از صحابه را امین میدانستم و مورد وثوقم بودند روایت را از آنها گرفتم، میترسم اینها به دروغ این روایتها را نقل کرده باشند!
«فيكون فيها أحاديث عن رجل قد ائتمنته ووثقت ولم يكن كما حدثني»
وقتی خود آقای ابوبکر احادیث را مستقیم هم از پیامبر صلی الله علیه واله و سلم نشنیده از صحابه دیگر گرفته میگوید من به اینها اعتماد ندارم وقتی که خلیفه اول اعتماد ندارد ما چطوری اعتماد کنیم؟! این یک مورد.
مورد دیگر در تقیید العلم خطیب بغدادی از خلیفه دوم نقل میکند:
«أن عمر بن الخطاب بلغه أنه قد ظهر في أيدي الناس كتب»
تقييد العلم - أحمد بن علي بن ثابت الخطيب البغدادي - ص 52
کتابهایی احادیث پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم را نوشته بودند
«فاستنكرها و كرهها»
اینها را انکار میکرد میگفت این احادیثی را که در این کتابها جمع کردید قابل قبول نیست.
بعد ایشان گفت:
«فلا يبقين أحد عنده كتاب، إلا أتاني به»
هرکس کتابی دارد که احادیث پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم را نوشته نزد من بیاورد.
همه آوردند اول تصور کردند که جناب خلیفه میخواهد دائرة المعارف بنویسد!
« فظنوا أنه يريد أن ينظر فيها ، ويقومها »
اینها را موضوع بندی و تبویب کند! ولی وقتی که:
«فأتوه بكتبهم فأحرقها بالنار»
همه را آتش زد!
آقا شما میفرمایید چرا به سنت پیغمبر عمل نمیکنید؟ مگر شما نمیگویید؟
«أصحابي كالنجوم بأيهم اقتديتم اهتديتم»
منتخب الكلام في تفسير الأحلام ، ج 1، ص 619، اسم المؤلف: ابن سيرين الوفاة: 110 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت
آن خلیفه اول، این هم از خلیفه دوم!
بعد میگوید:
« أمنية كأمنية أهل الكتاب »
تقييد العلم - أحمد بن علي بن ثابت الخطيب البغدادي - ص 52
من از این میترسم که صحابه پیغمبر صلی الله علیه وآله و مسلمانها، همانند اهل کتاب با این احادیث مردم را به انحراف بکشانند و گمراه کنند!
آقا هم صحابه را زیر سوال میبرد و هم سنت پیغمبر را میگوید مایه گمراهی مردم میشود!
ذهبی هم در سیر اعلام النبلاء میگوید در زمان عمر احادیث زیاد شده بود گفت همه را بیاورید وقتی تمام احادیث را آوردند
«أمر بتحريقها ثم قال مثناة كمثناة أهل الكتاب»
سير أعلام النبلاء ، ج 5، ص 59، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748 ، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413 ، الطبعة : التاسعة ، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي
اما قسمت دوم منع نقل احادیث است. هر چه از احادیثی که در خارج نوشته شده بود گیرشان آمد آتش زدند ولی با آن مطالبی که در سینهها بود چه کار میکردند؟! کتابها را آتش زدید احادیث را آتش زدید دل و حافظه مردم را چه کار میکنید؟!
آقای ذهبی در کتاب تذکرة الحفاظ از ابن ابی ملیکه که او را مُجمع علی وثاقته میگویند آورده است:
«أن الصديق جمع الناس بعد وفاة نبيهم فقال إنكم تحدثون عن رسول الله صلى الله عليه وسلم أحاديث تختلفون فيها»
تذكرة الحفاظ - الذهبي - ج 1 ص 3
شما احادیث را نقل میکنید که با هم اختلاف دارید، صحابهای که در احادیث با همدیگر اختلاف دارند خودشان احادیث همدیگر را قبول ندارند آن وقت ما بیاییم این احادیثی را که خود صحابه در آن اختلاف دارند قبول کنیم؟
آن وقت میگویید شیعه احادیث صحابه را قبول ندارند چون کافر میدانند، اینها که کافر نمیداستند!
اینها میگویند:
«تختلفون فيها والناس بعدكم أشد اختلافا»
بعداً مردم بیشتر اختلاف میکردند
« فلا تحدثوا عن رسول الله شيئا»
اصلاً شما یک روایت از پیغمبر نقل نکنید.
بفرمایید! ما اینها را چه کار کنیم؟
هر کس از شما سوال کرد:
« فمن سألكم فقولوا بيننا وبينكم كتاب الله فاستحلوا حلاله وحرموا حرامه»
هر کس از شما روایت و مسئلهای سوال کرد به حدیث کاری نداشته باشید بگویید:
« بيننا وبينكم كتاب الله »
ما فقط به قرآن مراجعه میکنیم
«حسبنا کتاب الله»
جالب است در روایت دیگر میگوید:
«ولم يقل حسبنا كتاب الله كما تقوله الخوارج»
تذكرة الحفاظ ، ج 1، ص 3، اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد الذهبي الوفاة: 748 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت ، الطبعة : الأولى
آقا! چه فرقی است؟!
«فقولوا بيننا وبينكم كتاب الله »
يا:
«حسبنا كتاب الله»
ما که نفهمیدیم فرقش چیست؟ ما میخواهیم به کتاب الله مراجعه بکنیم میخواهیم نماز صبح بخوانیم در کجای قرآن آمده نماز صبح واجب است؟ در کجای قرآن آمده نماز صبح، دو رکعت است؟ در کجای قرآن آمده نماز، تکبیر و حمد و سوره و رکوع و سجده دارد؟ ما چه کار کنیم؟! ما میخواهیم نماز دو رکعتی بخوانیم در قرآن نیامده نمیتوانیم از قرآن استفاده کنیم حتی من گفتم نسبت به وجوب نماز هم شما نمیتوانید استناد به قرآن بکنید. اگر سنت را کنار بگذارید، نه تنها نسبت به رکعاتش، نسبت به وجوب نماز هم دلیل ندارید.
(وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ)
سوره بقره (2): آیه43
چه کسی گفته صلاة به معنای نماز است؟ صلاة به معنای دعا است.
(إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يصَلُّونَ عَلَى النَّبِي)
سوره احزاب (33): آیه 56
یصلونَ آنجا به معنای نماز است؟!
(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيهِ)
سوره احزاب (33): آیه 56
یعنی بر پیغمبر نماز بخوانید؟!
(خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيهِمْ)
سوره توبه (9): آیه 103
صَلِّ به معنای نماز است؟!
پرسش:
میگویند قرینه است دیگر.
پاسخ:
چه قرینهای است؟ شما سنت را کنار بگذارید و از سنت حرف نزنید
(وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ، وَصَلِّ عَلَيهِمْ؛ صَلُّوا عَلَيهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا)
اتفاقاً آن دو تا قرینه است برای اینکه اقیموا الصلاة یعنی شما دعا را برگزار کنید.
پرسش:
استاد! عمل چند ساله پیامبر صلی الله علیه واله وسلم بوده است.
پاسخ:
عزیز جان! بنا شد ما سنت را کنار بگذاریم! شما میگویید خود کتاب، قرآن چه کار کرده؟ قرآن وجوب نماز را دارد یا ندارد؟ در هر صورت وقتی که به این شکل باشد روایت زیادی وجود دارد.
امثال این، همه اینها نشان میدهد که سنت پیغمبر صلی الله علیه وآله توسط خود صحابه نقلش ممنوع شده و اینها را آتش زدند!
ما از شما سوال میکنیم احکام زیادی در این کتابها و احادیثی که خلیفه اول و دوم آتش زدند ما از کجا بدانیم در آن کتابها و احادیث چه چیزی وجود داشته؟ شاید یکی از روایاتی که در آنجا وجود داشته پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم رسماً گفته یا علی تو خلیفه من، امام بعد از من هستی و بعد از تو چه کسانی هستند. شاید مذمت ابوبکر و مذمت عمر در آن بوده است شاید اینها وجود داشته اینها حذف کردند، ما که نمیدانیم در آنجا چه بوده است؟
و بخشی از سنت پیغمبر صلی الله علیه وآله محو شد و رفت! ما به چه عمل کنیم؟ این نکته دوم.
نکته سوم که در اینجا مطرح است تغییر سنت در عصر صحابه است، به ما جواب بدهید.
در صحیح بخاری، ام دردا میگوید شوهرم در حالی آمد که غضبناک بود
«فقلت ما أَغْضَبَكَ»
گفتم چرا غضبناک هستی؟
الجامع الصحيح المختصر، ج 1، ص 232، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا
گفت قسم به خدا:
«ما أَعْرِفُ من أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه وسلم شيئا إلا أَنَّهُمْ يُصَلُّونَ جميعا»
از سنت پیغمبر چیزی نمانده جز اینکه، اینها دسته جمعی نماز میخوانند!
آتش زده شد، جلوی احادیث هم گرفته شد نتیجهاش به علاوهی هم مساوی با محو و تغییر سنت پیغمبر است.
این در صحیح بخاری است ابو دردا متوفای 33 است یعنی زمان حضرت امیر علیه السلام از دنیا رفته.
عمران ابن حسین میگوید با علی علیه السلام در بصره نماز خواندیم نماز علی علیه السلام یادآور نماز پیغمبر بود.
یعنی قبل از امیر المؤمنین علیه السلام تمام شاخصههای نماز از بین رفته و تغییر کرده بود.
عبدالله ابن بُسر متوفای 88 است میگوید:
«سبحان الله لو نشروا من القبور ما عرفوكم الا أن يجدوكم قياما تصلون»
معجم الصحابة، ج 2، ص 80 اسم المؤلف: عبد الباقي بن قانع أبو الحسين الوفاة: 351 ، دار النشر : مكتبة الغرباء الأثرية - المدينة المنورة - 1418 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : صلاح بن سالم المصراتي
اگر صحابه از قبر بلند بشوند میبینند که چیزی از سنت پیغمبر صلی الله علیه وآله در میان شما نیست جز اینکه همگی شما فقط برای نماز میایستید.
فقط قیامتان است نه اصل نماز.
انس متوفای 93 است راوی شهاب الدین زهری است میگوید بر انس وارد شدم دیدم دارد گریه میکند گفتم چرا گریه میکنی؟
گفت:
«لَا أَعْرِفُ شيئا مِمَّا أَدْرَكْتُ إلا هذه الصَّلَاةَ وَهَذِهِ الصَّلَاةُ قد ضُيِّعَتْ»
از سنت پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم، غیر از این نماز نمانده بود این را هم ضایع کردند.
الجامع الصحيح المختصر ، ج 1، ص 198، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا
وهب ابن کیسان ام شافعی میگوید:
«كُلُّ سُنَنِ رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم قد غُيِّرَتْ حتى الصَّلَاةِ»
همهی سنت پیغمبر صلی الله علیه وآله حتی نماز هم تغییر یافت.
الأم ، ج 1، ص 235، اسم المؤلف: محمد بن إدريس الشافعي أبو عبد الله الوفاة: 204 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت - 1393 ، الطبعة : الثانية
آن وقت شما میگویید چرا به سنت پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم، روایات صحیحین و روایات صحابه عمل نمیکنید؟!
ایشان از تابعین صحابه است میگوید همه سنت پیغمبر دچار تغییر شده و از بین رفته است.
حسن بصری میگوید اگر اصحاب پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم بیایند غیر از اینکه شما به طرف قبله میایستید هیچ یک از کارهای شما را اصلاً نمیشناسند!
یعنی اینقدر به هم ریخته است! یا معاویة ابن قره میگوید اگر اصحاب پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم بیایند غیر از اذانی که از زمان پیغمبر و صدر اسلام دارید میگویید دیگر چیزی نمانده است.
اینها مطالبی است که در کتابها و صحاح شما وجود دارد ما به چه چیزی بیاییم عمل کنیم؟
پرسش:
«الام» معتبر هم هست؟
پاسخ:
بله الام را شافعی نوشته و معتبر است اساسیترین کتاب شافعیها است .
پرسش:
کتاب فقهی است؟
پاسخ:
بله کتاب فقهی است.
سه مورد: آتش زدند، مانع نشر و تدوین شدند نتیجتاً سنت پیغمبر صلی الله علیه وآله تغییر پیدا کرد و از بین رفت.
پرسش:
با این وضعیت نقش حضرت علی علیه السلام چه میشود؟
پاسخ:
امیر المؤمنین علیه السلام چه کار کنند؟ اصلاً برای امیر المؤمنین اینها، اعتباری قائل نبودند، از امیر المؤمنین میگویند 536 روایت داریم 50 تا از این روایات صحیح است!
امیر المؤمنین را کنار گذاشتند. امیر المؤمنین به وظیفهاش عمل کرد شیعه از امیر المؤمنین 40 هزار روایت دارد. در وسائل از 36 هزار روایت شاید بیش از 15- 16 هزار روایتش مستقیم از امیر المؤمنین است.
شما عمل نکردید ما عمل کردیم. شما میخواستید سنت پیغمبر را از انس بگیرید انس میگوید:
«لَا أَعْرِفُ شيئا مِمَّا أَدْرَكْتُ إلا هذه الصَّلَاةَ وَهَذِهِ الصَّلَاةُ قد ضُيِّعَتْ»
میخواهید از عایشه بگیرید ابو هریره میگوید عایشه فقط دنبال آرایش و غیره برای پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم بود.
شما میخواهید از ابوبکر و عمر بگیرید میگویند:
«يَشْغَلُهُمْ الصَّفْقُ بِالْأَسْوَاقِ»
الجامع الصحيح المختصر ، ج 1، ص 55، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا
ما مشغول گاو خریدن و شتر خریدن و تجارت بودیم!
ما شیعه سنت پیغمبر را قبول داریم و اخذ و عمل میکنیم ولی نه از طریق صحابه، از طریق اهلبیت علیهم السلام که پیغمبر صلی الله علیه وآله تثبیت کرده است.
«إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله وعترتي كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي»
الطبقات الكبرى، ج 2، ص 194، اسم المؤلف: محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري الزهري الوفاة: 230 ، دار النشر : دار صادر - بيروت - -
سنی واقعی شیعه است کسانی که به سنت پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم واقعاً عمل میکنند ما هستیم نه شما! بفرمایید این سابقه کاری شما در صحاحتان و مساندیتان است! شما آوردید.
در اینجا سه چهار بحث اساسی دیگر هم وجود دارد که ما باید خوب از عهده آن برآییم قبلاً هم کم و بیش به اینها اشاره داشتیم ولی در مورد این بخشی که من دارم کم اشاره شده است. البته به صورت دستهبندی و به تدریج باید جلو برویم وقتی نگذاشتند که حدیث نوشته بشود بعد 120 سال بعد از رحلت پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم شروع به حدیث نویسی کردند. هر کسی را مادرش در خانه راه نمیداد حدیث نقل میکرد! به طوری که بخاری میگوید من صحیحم را از میان 600 هزار روایت انتخاب کردم! کل احادیث صحیح بخاری با حذف مکرراتش 4 هزار حدیث است یعنی 596 هزار روایت را کنار زده فقط 4 هزار روایت را انتخاب کرده است.
مسلم بعد از بخاری آمده میگوید من صحیح مسلم را که چهار هزار روایت دارد از میان 300 هزار روایت انتخاب کردم این هم که مملو از مطالب نادرست است.
حضرت ابراهیم را آنطور متهم میکنند که همسرش را نستجیر بالله! نستجیر بالله! در اختیار ظالم گذاشت پیغمبر اکرم نستجیر بالله! نستجیر الله! چند بار تصمیم داشت خودکشی بکند!
حضرت موسی رفت غسل کند سنگ شلوار را کند لخت و عریان به دنبال شلوارش میدوید هی میگفت! ثوبی حجر! ثوبی حجر! بنی اسرائیل او را لخت و عریان دیدند چون میخواست بنی اسرائیل چشمشان درد نکند.
پرسش:
آن روایاتی را که نقل کرده اند، اینطوری است! بقیه را که نیاورده و حذف کرده آنها چه بوده؟!
پاسخ:
بله!
نسبت به عایشه حرفهایی در صحیح بخاری و مسلم است که آدم خجالت میکشد آنها را مطرح بکند عایشه میگوید اگر کسی دخول کند انزال منی نشود آیا غسل دارد یا نه؟ بله پیغمبر پیر شده بود ... وقتی با ما نزدیکی میکرد انزال نمیشد ولی ما میرفتیم غسل میکردیم !
چقدر وقیح و زشت است مطالب خصوصی به این شکل آن هم از نبی مکرم صلی الله علیه وآله!
پرسش:
آن هم اسوه اخلاق
پاسخ:
مسائل جنسی که اینها در صحاحشان از عایشه نقل کردند واقعاً آدم شرم میکند . ما در جلسهای که خانمها باشند جرأت نمیکنیم این حرفها را بزنیم به خاطر که این حرفها خیلی وقیح است.
آقای بخاری از میان 600 هزار حدیث، 4 هزار تا انتخاب کرده و این از آب در آمده آن وقت به ما میگویید چرا شما به این روایات بخاری عمل نمیکنید؟!
اینها یک مسائلی است که اولاً ما باید مستند داشته باشیم و اینها را مرتب در فضای مجازی پخش کنیم، چرا شیعه به احادیث اهلسنت عمل نمیکند؟ آیا از روی عداوت با اهلسنت است؟ نه. بخاطر دشمنی با صحابه است؟ نه ؛ بلکه اگر عمل نمیکند بخاطر این است که پرونده سنت در کتب اهلسنت طوری است که ما اعتمادی به روایات کتب اهلسنت نداریم.
به این دلائل: یک، دو، سه، چهار، پنج، شش... نزدیک به ده مورد ما جمع کردیم که کتب آقایان اهلسنت قابل اعتماد نیست ما نمیتوانیم اعتماد کنیم برایما اطمینان عقلایی نمیآید که اینها صدَرت عن المعصوم
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته