2024 April 27 - شنبه 08 ارديبهشت 1403
پاسخ به شبهه عدم علم امام هادی علیه السلام به امام پس از خود (1)
کد مطلب: ١٥٥٤١ تاریخ انتشار: ٠١ تير ١٤٠٢ - ١٨:١١ تعداد بازدید: 1292
خارج فقه الحکومه » فقه
پاسخ به شبهه عدم علم امام هادی علیه السلام به امام پس از خود (1)

(جلسه نود و ششم - 07 03 1402)

 درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال نوزدهم

 (جلسه نود و ششم - 07 03 1402)

موضوع: پاسخ به شبهه عدم علم امام هادی علیه السلام به امام پس از خود (1)

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم‏ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعین وَهُوَ خَیرُ نَاصِرٍ وَ مُعِینْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِیَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِیَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ یَوم لِقَاءَ اللّه‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه. وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

بحثی که ما شروع کردیم تقریبا نوزدهمین سال بحث است. ما دنبال تدریس خارج فقه نیستیم. از روز اول هم که آمدیم و با تأکید حضرت آیت الله العظمی سبحانی این بحث را شروع کردیم عنوان بحث ما «فقه مقارن» بود یعنی مقایسه بین فقه شیعه و فقه اهل سنت و فقه وهابیت است. غالبا گرایش ما پاسخ به شبهات بوده است یعنی شبهاتی که این ها در حوزه فقهی به ما دارند مثلا می گویند وضوی شیعه و نماز شیعه باطل است. یا می گویند خمس شیعه، سند ندارد، زکات شیعه باطل است عمدتا بحث ما این بوده است. از پارسال که فقه سیاسی را شروع کردیم. گفتیم قبل از این که به شبهات ولی فقیه برسیم باید به شبهات ولی امر پرداخته بشود.

هدف اصلی ما این است که بتوانیم هر سال چند نفر بعنوان نیروی انسانی در این جلسات ان شاء الله تربیت بکنیم تا در موسسه و در جاهای دیگر از این ها استفاده بکنیم.

الان در قسمت رجال سه – چهار تا از رفقای بحث مان دارند پژوهش رجال ما را انجام می دهند. در قسمت دانشنامه ولایت عمدتا از همین رفقای بحث ما هستند.

شکر خدای عالم هر سال چند نفر از دوستان که واقعا زمینه رشد دارند زمینه را برای شان فراهم می کنیم و در خدمت شان هستیم.

یکی از دوستانمان که قبلا این جا بود الان در شبکه به عنوان کارشناس هفته ای یک جلسه بحث دارد. من می توانم بگویم صدا و سیمای ما چنین نیرویی ندارد. این را قاطعانه دارم عرض می کنم. وهابی ها نیز چنین نیرویی ندارند. از همین رفقای خودمان همین جا بوده است. آقای بهرامی زاد مدتی در بحث ما بوده است الان در ایتا یک کانالی به اسم دانشگاه امامت دارد کلیپ هایش را در آن جا می گذارد. کلیپ هایش را شما می توانید ببینید.

برنامه ای که ما در شبکه داریم نیم ساعت – چهل و پنج دقیقه صحبت می شود بعد تلفن ها روشن می شود و خبر هم نداریم چه کسی تماس می گیرد. شیعه و سنی و وهابی تماس می گیرند. وقتی چنین است کارشناس باید به قدری مسلط باشد که هرکس زنگ زد بتواند پاسخ بدهد.

الان شما در هیچ یک از شبکه های شیعی و صدا و سیما چنین برنامه ای ندارید که بعد از نیم ساعت تلفن روشن بشود و هرکس تلفن کرد کارشناس بتواند جواب بدهد.

ما یک روز جلسه ای با یکی از ارگان ها داشتیم می گفتند شاگردان تان را می بینیم آن یک ساعت آخر که تلفن ها وصل می شود یکی از ایران، یکی از پاکستان یکی از کانادا و یکی از فلان جا کارشناسان شما نه تنها جواب می دهند بلکه صفحه کتاب را هم می آورند نشان می دهند! این ها را خودتان هماهنگی می کنید که این ها زنگ بزنند؟!

 گفتم این ها که زنگ می زنند اکثرشان سنی و وهابی هستند می آیند به ما توهین هم می کنند. گفت چطور این طور حضور ذهن دارید گفتم یک کسی که یک عمری گدایی کرده باشد، بلد است چگونه گدایی کند! وقتی تلفن روشن می شود دیگر هیچ خبر نداریم چه کسی روی خط می آید.

لذا ما امروز به یک سری از عزیزان روحانی که بتوانند به سوالات و شبهات مردم جواب بدهند نیاز داریم. همان روایت امام صادق (سلام الله علیه):

«فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِکَ مِنْ شِیعَتِنَا کَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْکَ وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ»

الإحتجاج علی أهل اللجاج؛ نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، ناشر: نشر مرتضی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر،ج1، ص17، فصل فی ذکر طرف مما أمر الله فی کتابه من الحجاج و الجدال بالتی هی أحسن و فضل أهله‏

کسی که در حوزه پاسخ به شبهات کار می کند از یک میلیون مجاهد در میدان جنگ افضل است نه این که برابر است؛ افضل است.

ما در رابطه با فقاهت این عبارت را نداریم، در رابطه با اصول نداریم در مورد تفسیر هم نداریم حتی در توحید هم نداریم که مثلا کسی در توحید کار کند بیش از یک میلیون رزمنده ثواب دارد.

چون وقتی شبهه آمد همه چیز زیر سوال می رود، توحید زیر سوال می رود، نبوت زیر سوال می رود، فقه زیر سوال می رود. لذا من از عزیزان تقاضا دارم دقت بیشتری در پاسخ گویی به شبهات داشته باشند.

هر هفته سوالات و شبهات زیادی روی سایت ولی عصر می آید؛ بعضی از سوالات تکراری است که بارها جواب دادیم حواله می دهیم به فلان آدرس پاسخ داده شده است. بعضی از سوالات و شبهات کاملا جدید است.

بعضی از افراد شاید ده برابر شبکه کلمه و توحید در یوتیوب مخاطب دارند؛ یعنی مخاطبین شان از شبکه های وهابی خیلی بیشتر است. مثلا این کلیپ پیاده شده : عنوان کلیپ تاریخ 11 / 11/ 1401 شان "ناعدالتی امام علی در خصوص قصاص قاتلان عثمان علل وقوع جنگ جمل" است.

هر روز حداقل سی – چهل تا شبهه ی جدید مطرح می کنند، شبهه ای که تا به حال وهابی ها مطرح نکردند و هیچ کس هم در برابرشان نیست. یعنی در یوتیوب هیچ کس وجود ندارد.

بعض از جوان های غیر طلبه دارند کار می کنند و کارشان فحاشی است به خلفا فحش می دهند. کار به جای اینکه درست بشود خراب هم می شود.

ما چندین بار این ها را نصیحت کردیم، توضیح دادیم با فحش دادن و توهین کردن کار درست نمی شود تلاش کنید

(وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا)

به مردم نیک بگویید.

سوره بقره (2): آیه83

(ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ)

با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه‏ای] که نیکوتر است مجادله نمای

سوره نحل (16): آیه 125

گفتیم اگر فحش بدهید اثر منفی می گذارد. آن ها فحش می دهند شما هم فحش بدهید فرق شما با آن ها چیست؟ و این که دارید فحش می دهید بچه شیعه ها هم از دست شما ناراحت می شوند.

همچنین در رابطه با بحث حجاب شبهه مطرح کردند. ازدواج رسول اکرم، بحث برده داری در اسلام یعنی الان آتیئست ها با بهائی ها کاملا یکی شدند و دارند عمدتا علیه شیعه کار می کنند. اخیرا وهابی ها نیز به این ها پیوستند.

چند روز قبل شبکه کلمه یک مصاحبه ای داشت با همین کسی که در آلمان تحصن کرده بود و مولوی عبدالحمید هم از او حمایت کرد تحصنش را شکست از دروایشی است که خیلی منحرف است. ایشان در شبکه کلمه به عنوان یک شبکه سنی و وهابی آمده می گوید تمام حدود، دیات و این ها ساخته آخوندها است! ما نه حدود و نه دیات و نه قصاص داریم تمام این ها را آخوندها ساخته اند! شبکه کلمه هم این ها را پخش کرد و هیچ جوابی هم به آن نداد. یک آدم منحرف غیر معتقد به اسلام و قرآن را به عنوان کارشناس آورده بودند.

در هر صورت ...

ما گفتیم اگر سال آینده دوستانی می خواهند در این کلاس ثبت نام بشوند، کسانی باشند که آماده کار در میدان پاسخ به شبهات باشند. ما شبهات جدید را خدمت شان بدهیم کار بکنند و ما هم در حد توانمان از نظر هزینه و کمک پژوهشی به طور مستمر حاضر هستیم مبلغی تقدیم کنیم. یعنی اگر در طول سال پنج تا نیرو در میدان پاسخ به شبهات بیایند بهتر است از پنج هزار نفری که سیاهی لشکر باشند.

امسال گذشت، باز خوب بود سوالاتی که دادیم دوستان پاسخ دادند برای من خیلی امیدوار کننده بود. مخصوصا بعضی از عزیزان که خیلی عالی پاسخ داده بودند.

من دیشب یکی از پاسخ ها را مقداری مطالعه کردم دیدم خوب کار کردند. پایان این هفته آخرین جلسه درس سال تحصیلی است، ان شاء الله دیدارمان به شرط حیات در اول مهر باشد.

تقاضای من از عزیزان این است که روی پاسخ به شبهات بیشتر تمرکز کنند.

یک نهضت خوبی با آمدن حاج آقای اعرافی شروع شده است. یک تحولات خوبی شد. سال گذشته ما شش – هفت دوره برای اساتید شهرستان ها داشتیم یعنی هر استانی صد تا دویست تا استاد معرفی می کردند ما مصاحبه می کردیم آن ها که امادگی داشتند و با نرم افزارها آشنا بودند لب تاب هم داشتند دعوت می کردیم یک هفته در ساختمان یاوران حضرت مهدی علیه السلام ساکن بشوند و در دوره شرکت کنند.

در یک هفته به اندازه شش ماه با این ها کار می کردیم؛ یعنی صبح ساعت هفت می آمدند تا ساعت هفت – هشت شب بودند. روش پاسخ به شبهات را به این ها آموزش می دادیم هم ما راضی بودیم و هم آن ها راضی بودند.

حاج آقای ملکی می گفت من زاهدان بودم با این که آن جا مسائل یک مقداری با دیگر استان ها فرق می کند. می گفت دوستانی که از این دوره بر گشته بودند به قدری خوشحال و راضی بودند که حدّ نداشت.

بعد از این هم ما با این ها در ارتباط هستیم. سوال می دهیم و پاسخ می دهند، و ما هم برای این ها گواهی دوره صادر کردیم هم ما امضا کردیم و هم معاونت آموزش حوزه های علمیه امضا کردند. این مدرک هم رتبه ای علمی برای او دارد و هم مزیتی در حقوق تدریس دارد. این کار، کار خیلی مبارکی است.

امسال هم آقایان سراغ ما آمدند هنوز ما جواب ندادیم.

بحث ما این است دوستانی که در قم هستند خیلی درگیر نیستند. کسانی که در شهرستان هستند درگیر شبهات هستند مطالبی که ما می گوییم احساس می کنند همان پاسخ به مشکلات جامعه شان است.

من در آفریقا و ماداگاسکار بودم با هفتاد تا از فارغ التحصیلان المصطفی که از کل شهرها آمده بودند صحبت داشتیم. این ها می گفتند ما ده – دوازه سال در قم بودیم مطالبی که به ما یاد دادند الان نمی توانیم استفاده کنیم. در این جا یک سری سوالات و شبهاتی مطرح می شود که در قم به ما یاد ندادند.

من سه هفته در آن جا بودم و تنها هم رفتم در سه هفته این آقایان می گفتند این سه هفته چندین برابر دوازده سال ما استفاده کردیم. این ها بعضی هایشان موسسه دارند دانشگاه تأسیس کرده اند و دبیرستان تأسیس کرده اند، رسانه راه انداخته اند در آن جا رسانه راه انداختن خیلی راحت است؛ یعنی هر کدام برای خودشان یک شخص مهمی هستند ولی دست شان خالی است.

پرسش:

یک حدیث نبوی است «الناسمعادن» بررسی کردیم خیلی جاها هم ارائه دادیم کسی توجه نکرد عرض کردم وقتی انسان ها، معدن معرفی می شوند برای این که از این معدن استفاده بشود 5 تا کار باید انجام شود کشف کنیم، استخراج بکنیم، ذوب کنیم، آماده سازی و مونتاژ کنیم الان در حوزه وقتی وارد می شویم هیچ کس به ما توجهی نمی کند من دارم تدریس می کنم به درد تدریس می خورم یا به درد چه می خورم.

بعد بیاید برای ما کلاس بگذارد یک مؤلف یا یک مدرس با هم یک گروه بشوند سمت یک استانی بروند. من در برخی شهرهای مشترک شیعه و سنّی غرب کشور بودم. در دبیرستان ها شبهات خیلی بد و خطرناکی علیه شیعه مطرح می کنند.

پاسخ:

بله. مسئله این است که در حوزه باید دو کار انجام بشود یکی نسبت به طلاب نخبه برنامه ریزی اساسی بشود که الان ما چه نیاز داریم؟ هر کسی این جا می آید همه دنبال این هستند که زراره تربیت کنند الان چقدر مراکز داریم فقط در فقه دارند کار می کنند چندین مؤسسه داریم منحصراً در فقه کار می کنند.

افرادی هم که دوره شان تمام می شود رها می کنند می روند الان یک مؤسسه ای که در قم باشد بصورت تخصصی روی شبهات کار کند نداریم مثلاً‌ مهدویت، کلام و ... فرض بفرمایید در یک رشته 20 واحد دارند یکی دو تا ازآن رشته ها، پاسخ به شبهات است. و این خیلی کم است

ما زمانی که در شبکه ولایت بودیم از خیلی از این مراکز خواستیم که از وجود دانش پژوهان آن ها استفاده کنیم 10 نفر از نخبه های تخصصی به اتاق ما آمدند چهار پنج تا سوال کردم دیدم هیچ کدام نتوانستند جواب بدهند. گفتم ما نیرویی می خواهیم وقتی مخاطب آمد سوال کرد اگر شبهه هم تا به حال به ذهنش نخورده است ملکه پاسخ به شبهه در ذهنش باشد.

الان مشکل اساسی ما در حوزه این است امیدواریم که ان شاء الله در آینده بشود این ها را انجام داد.

آغاز بحث...

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. یکی از شبهاتی که مطرح کردند در مورد علم امام هادی علیه السلام به امام بعد از خودشان است. می گویند امام هادی علیه السلام نمی دانست امام بعد از او، امام حسن عسکری (سلام الله علیه) یا سید محمد ابو جعفر است؟

 روایات متعددی هم در این زمینه داریم. بیش از قضیه اسماعیل است در کافی شریف، جلد 1، صفحه 200، چاپ بیروت ابو هاشم جعفری می گوید خدمت امام هادی علیه السلام بودم

‌«بَعْدَ مَا مَضَى ابْنُهُ أَبُو جَعْفَرٍ»

بعد از این که ابو جعفر (همان سید محمد) از دنیا رفت در دلم فکر می کردم که ابو جعفر سید محمد که فرزند بزرگ او بود از دنیا رفت امام بعد از او چه کسی خواهد شد؟

«فَأَقْبَلَ عَلَیَّ أَبُو الْحَسَنِ قَبْلَ أَنْ أَنْطِقَ»

قبل از این که حرف بزنم امام هادی علیه السلام فرمود:

«یَا أَبَا هَاشِمٍ بَدَا لِلَّهِ فِی أَبِی مُحَمَّدٍ بَعْدَ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام)»

اول بنا بود ابو جعفر سید محمد امام بشود بدا حاصل شد و بنا شد که امام عسکری علیه السلام ، امام بشود.

«کَمَا بَدَا لَهُ فِی مُوسَى بَعْدَ مُضِیِّ إِسْمَاعِیلَ»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص327

کسی که این شبهات را می سازد زنجیر وار این ها را به همدیگر مرتبط می کند.

 علامه مجلسی در مرآة العقول به این روایت می رسد می گوید: روایت مجهول است. روایت بعدی در کافی، صفحه 201 آن هم به همین شکل است

«عَنْ شَاهَوَیْهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْجَلَّابِ قَالَ»

 شاهویه ابن عبد الله جلاب گفت:

«کَتَبَ إِلَیَّ أَبُو الْحَسَنِ فِی کِتَابٍ أَرَدْتَ أَنْ تَسْأَلَ عَنِ الْخَلَفِ بَعْدَ أَبِی جَعْفَرٍ وَ قَلِقْتَ لِذَلِکَ فَلَا تَغْتَمَّ»

می خواستیم ببینیم بعد از این که سید محمد از دنیا رفت جانشین چه کسی است و دلهره داشتیم. امام هادی (علیه السلام) فرمودند: غم نخور

«فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یُضِلُّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى یُبَیِّنَ لَهُمْ ما یَتَّقُونَ وَ صَاحِبُکَ بَعْدِی أَبُو مُحَمَّدٍ ابْنِی»

ابو محمد، امام عسکری علیه السلام بعد از من، صاحب و امام شما است.

«وَ عِنْدَهُ مَا تَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ یُقَدِّمُ مَا یَشَاءُ اللَّهُ وَ یُؤَخِّرُ مَا یَشَاءُ اللَّهُ- ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص328

این را مرحوم علامه مجلسی (رضوان الله تعالی علیه) در مرآة العقول می آورد می گوید روایت مجهول است.

 روایت دیگری در غیبت شیخ طوسی (رضوان الله تعالی علیه) است روایت مفصل است می گوید:

«کُنْتُ رُوِّیتُ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیِّ (علیه السلام) فِی أَبِی جَعْفَرٍ ابْنِهِ رِوَایَاتٍ تَدُلُّ عَلَیْهِ فَلَمَّا مَضَى أَبُو جَعْفَرٍ قَلِقْتُ لِذَلِکَ وَ بَقِیتُ مُتَحَیِّراً لَا أَتَقَدَّمُ وَ لَا أَتَأَخَّرُ»

نسبت به امام عسکری علیه السلام و سید محمد داشتیم فکر می کردیم چه کار باید بکنیم؟ سرگردان مانده بودیم و می ترسیدیم به امام هادی علیه السلام نامه بنویسیم به حضرت نامه نوشتم تقاضای دعا کردم جواب آمد و در انتهای نامه مرقوم فرمودند که:

«أَرَدْتَ أَنْ تَسْأَلَ عَنِ الْخَلَفِ بَعْدَ مُضِیِّ أَبِی جَعْفَرٍ»

یعنی طوری تبلیغ شده بود عمدتاً‌ تصورشان این بود که امام بعد از امام هادی علیه السلام ، سید محمد است.

«وَ قَلِقْتَ لِذَلِکَ فَلَا تَغْتَمَّ»

ناراحت و غمگین مباش

 «فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِلُّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى یُبَیِّنَ لَهُمْ ما یَتَّقُونَ صَاحِبُکُمْ بَعْدِی أَبُو مُحَمَّدٍ ابْنِی»

الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار المعارف الإسلامیة، محقق/ مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص201

پرسش:

شاید زیدیه، سید محمد را به عنوان امام معرفی کردند.

پاسخ:

زیدیه دنبال این بودند دوازده امام را زیر سوال ببرند «الأئمة بعدی إثنی عشر» را یک جا خراب کنند. بگویند این که امیر المؤمنین و رسول اکرم اسامی ائمه را تا حضرت مهدی (ارواحنا فداه) آورده این واقعیت ندارد. اگر واقعیت دارد چرا امام صادق علیه السلام نمی دانست امام بعد از خودش چه کسی است؟

چند خلیفه بنی العباس اسم فرزندان شان را مهدی گذاشتند و تبلیغ کردند مهدی موعود این است.

 این ها همه شان روایات را شنیده بودند همه در جریان کار بودند همه اینها دنبال این بودند که اذهان شیعه را مشوش کنند که حضرت مهدی دوازدهمین امام است واقعیت ندارد.

یک دفعه واقفیه درست می کند، فطحیه درست می کند و یک مرتبه اسماعیلیه درست می کند. هر کدام دنبال یک فرقه سازی هستند تا

 «الائمة اثنی عشر اولهم علی ابن طالب و آخرهم المهدی»

 

را زیر سوال ببرند طوری هم تبلیغ کردند می بینید این روات مشخص است با خود ائمه ارتباط دارند. البته این را هم در نظر داشته باشید بعد از شهادت امام جواد (سلام الله علیه)، امام هادی و امام عسکری علیهما السلام هم زندانی بودند هم زندانی نظامی بودند در داخل ارتش این ها را زندانی کرده بودند رفت و آمدها با این دو بزرگوار سخت بود.

اکثراً نامه ها و ... توسط خادمینی که حکومت برای این ها معین کرده بودند به دست شان می رسید این ها را جذب خودشان می کردند. نامه ها، توسط همین خادمین همین کسی که برای امام هادی علیه السلام مواد غذایی و وسایل تهیه می کرد توسط اینها به شیعه ها می رسید.

 شیعه ها هم این ها را می شناختند توسط این ها نامه به امام می دادند. ولذا می بینیم این طور افراد در عصر امام هادی (سلام الله علیه) خیلی بیشتر هستند تا عصر امام کاظم (سلام الله علیه).

روایت دیگر از علی ابن جعفر است

«کُنْتُ حَاضِراً أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) لَمَّا تُوُفِّیَ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ فَقَالَ لِلْحَسَنِ یَا بُنَیَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ شُکْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِیکَ أَمْراً.»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص326

به امام عسکری علیه السلام فرمود خدا را شکر کن که در رابطه با تو یک نعمتی به تو عنایت کرد «أَحْدَثَ فِیکَ أَمْراً.»؛

 در مورد روایت مجلسی می گوید:

 «الحدیث الرابع مجهول‏»

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، حقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، ج3، ص388

یک روایت درست و حسابی نتوانستیم پیدا کنیم. دوباره کافی به همان آدرس قبلی از عبد الله مروان انباری

«کُنْتُ حَاضِراً عِنْدَ مُضِیِّ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (علیه السلام)»

بعد از این که سید محمد از دنیا رفت.

«فَجَاءَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) فَوُضِعَ لَهُ کُرْسِیٌّ فَجَلَسَ عَلَیْهِ وَ حَوْلَهُ أَهْلُ بَیْتِهِ وَ أَبُو مُحَمَّدٍ قَائِمٌ فِی نَاحِیَةٍ»

امام عسکری علیه السلام هم در یک گوشه ای ایستاده بود.

«فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ أَمْرِ أَبِی جَعْفَرٍ»

غسل و کفن و دفن سید محمد تمام شد.

 «الْتَفَتَ إِلَى أَبِی مُحَمَّدٍ (علیه السلام) فَقَالَ یَا بُنَیَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى شُکْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِیکَ أَمْراً.»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص326

برای خدای عالم یک شکر جدیدی انجام بده برای این که در حق تو یک امر جدیدی انجام شد. البته این را بزرگان اینگونه توضیح می دهند که امامت بعد از امام هادی علیه السلام برای مردم روشن نبود با مرگ سید محمد برای مردم روشن شود که امام تو هستی؛ چون برای مردم روشن شد خدا را شاکر باش.

همچنین در کافی جلد اول صفحه 200

«یَا بُنَیَّ أَحْدِثْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شُکْراً فَقَدْ أَحْدَثَ فِیکَ أَمْراً فَبَکَى الْفَتَى وَ حَمِدَ اللَّهَ وَ اسْتَرْجَعَ»

امام عسکری گریه کرد و خدا را شکر کرد و آیه انا الله را تلاوت و فرمود

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ* وَ أَنَا أَسْأَلُ اللَّهَ تَمَامَ نِعَمِهِ لَنَا فِیکَ وَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ فَسَأَلْنَا عَنْهُ فَقِیلَ هَذَا الْحَسَنُ ابْنُهُ»

گفتیم این چه کسی است؟ گفتند این امام حسن عسکری فرزند امام هادی است.

«وَ قَدَّرْنَا لَهُ فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْجَحَ»

حدود بیست سال و یا بیست سال و اندی بود.

 «فَیَوْمَئِذٍ عَرَفْنَاهُ وَ عَلِمْنَا أَنَّهُ قَدْ أَشَارَ إِلَیْهِ بِالْإِمَامَةِ وَ أَقَامَهُ مَقَامَهُ.»

می گفت آن روز ما شناختیم و نسبت به امامت امام عسکری عقیده پیدا کردیم و قائم مقام امام هادی دانستیم.

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص327

پرسش:

...مگر نمی دانستند پسر امام است؟

پاسخ:

«الامامة فی الولد الاکبر»

همه چیز را پوشانده بود چون سید محمد بزرگ تر از امام عسکری علیه السلام بود. شاید بعضی ها ندیده بودند رفت و آمدها کم بود این طور نبود که امام آزاد باشد و فرزندان امام با مردم در ارتباط باشند. روایت در مرآة العقول می گوید روایت ضعیف است.

روایت دیگر در کافی است:

«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ جَعَلَ فِیکَ خَلَفاً مِنْهُ فَاحْمَدِ اللَّهَ.»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص327

مجلسی می گوید:

 «الحدیث التاسع مجهول‏»

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، حقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ناشر: دار الکتب الإسلامیة، ج3، ص390

روایت از امام هادی (سلام الله علیه) است خیلی جالب است از علی ابن مهزیار که به امام هادی علیه السلام گفتم:

 «إِنْ کَانَ کَوْنٌ»

اگر اتفاقی برای شما بیافتد

«أَعُوذُ بِاللَّهِ»

به خدا پناه می بریم.

 «فَإِلَى مَنْ»

سراغ چه کسی برویم؟

«قَالَ عَهْدِی إِلَى الْأَکْبَرِ مِنْ وَلَدَیَّ.»

ولیعهد یا قائم مقام من فرزند بزرگ بعد از من است.

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص326

 «الأکبر من ولدی» زمان سید محمد بود سید محمد از دنیا رفت «أکبر ولدی» امام حسن عسکری (سلام الله علیه) می شود. حتی در قضیه عبد الله افطح همین شبهه برای شیعیان بود در رابطه با اسماعیل همین شبهه بود در رابطه با امام عسکری علیه السلام نیز همین شبهه است.

پرسش:

به خاطر این که ائمه نمی توانستند مستقیم بگویند یک طوری می گفتند که این شبهات هم ایجاد می شد.

پاسخ:

در هر صورت...

یک سری روایاتی ساخته شده است می خواهم با جرأت بگویم در رابطه با انحرافات اعتقادی بعضی از روایات از قول ثقات ساخته شده و منتشر شده است. به طوری که وقتی به یک راوی می رسیم می بینیم تمام این ها ثقه هستند و از اصحاب ائمه بودند دیگر شبهه ای نمی کنند.

 ما اگر روایاتی که بر خلاف عقاید مسلم شیعه است را خوب بررسی بکنیم می بینیم کاملاً بوی جعل و وضع در درون روایت به مشام می رسد.

این ها هم تلاش می کردند حدیثی می سازند از شخصیت های برجسته مقبول در نزد مردم درست می کردند.

 مثلاً‌ یک کسی الان می خواهد یک مطلبی فرض بفرمایید از شیخ انصاری نقل کند نمی آید بگوید فلان بقال این را گفت فلان نجار این را گفت فلان معمار این را گفت بلکه می گوید آیت الله پایانی از اساتید یا آقای فلانی این طوری گفت. آقای بروجردی از استادش نقل کرد آقای بروجردی از آخوند نقل کرد آقای آخوند هم از شیخ انصاری؛ وقتی این ها را می شنویم شبهه ای برای ما پیش نمی آید. ولی توجه نداریم این آقایی که دارد برای ما نقل می کند یا خودش فریب خورده است و این را جعل کرده است یا از جعل کننده ها این را گرفته است این مشکل است.

این را به عنوان یک قاعده کلی در نظر داشته باشید در حد یک فرضیه به عنوان فرض محال هم محال نیست به عنوان فرض محال هم داشته باشید غالب احادیثی که مخالف عقاید قطعی شیعه است یا احادیثی که مطابق با فقه اهل سنت یا عقاید اهل سنت در رابطه با تجسیم است. این ها عمدتاً توسط جعالین ساخته و در میان مردم منتشر شده است.

 یک دفعه دیگر هم عرض کردم روایتی که ابو ربیع شامی نقل کرد با این که مرسل است

«إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً مِنَ الْأَکْرَادِ وَ إِنَّهُمْ لَا یَزَالُونَ یَجِیئُونَ بِالْبَیْعِ فَنُخَالِطُهُمْ وَ نُبَایِعُهُمْ فَقَالَ یَا أَبَا الرَّبِیعِ لَا تُخَالِطُوهُمْ فَإِنَّ الْأَکْرَادَ حَیٌّ مِنْ أَحْیَاءِ الْجِنِّ کَشَفَ اللَّهُ عَنْهُمُ الْغِطَاءَ فَلَا تُخَالِطُوهُمْ.»

 الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج5، ص158، بَابُ مَنْ تُکْرَهُ مُعَامَلَتُهُ وَ مُخَالَطَتُه‏، ح2

 «لَا تُنَاکِحُوا الزِّنْجَ وَ الْخَزَرَ فَإِنَّ لَهُمْ أَرْحَاماً تَدُلُّ عَلَى غَیْرِ الْوَفَاءِ قَالَ وَ الْهِنْدُ وَ السِّنْدُ وَ الْقَنْدُ لَیْسَ فِیهِمْ نَجِیبٌ یَعْنِی الْقُنْدُهَارَ.»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج5، ص353، بَابُ مَنْ کُرِهَ مُنَاکَحَتُهُ مِنَ الْأَکْرَادِ وَ السُّودَانِ وَ غَیْرِهِم ‏، ح3

با شمالی ها ازدواج نکنید

«وَ لَا تُسَاکِنُوا الْخُوزَ- وَ لَا تُزَوِّجُوا إِلَیْهِمْ فَإِنَّ لَهُمْ عِرْقاً یَدْعُوهُمْ إِلَى غَیْرِ الْوَفَاءِ»

تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة؛ شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج15، ص132

در خوزستان زندگی نکنید مردمش چنین و چنان هستند. همه این قواعد را مرحوم مامقانی در جلد 3 تنقیح المقال در مقدمه اش دارد می گوید در تمام این روایات محمد نامی است این آقا از حکومت پول می گرفت روایت جعل می کرد از قول امام صادق (سلام الله علیه) در میان مردم منتشر می کرد مثلاً‌ بر علیه شمالی ها یک چیزی درست می کرد علیه اصفهانی ها یک چیزی درست می کرد علیه خوزستانی ها تا این که این ها را به امام صادق بدبین کند.

آن روایتی که در عیون اخبار الرضا نقل کرده است از امام رضا (سلام الله علیه) سوال می کنند یابن رسول الله آیا ما می توانیم از اهل سنت، روایت قبول کنیم؟ حضرت فرمود خیر بعد می فرماید: دشمنان ما روایاتی جعل کردند یک سری در فضائل ما به قدری غلو کردند وقتی دشمنان ما این مطالب را می شنوند در حق ما غلو می کنند در حق ما ادعای الوهیت می کنند.

یک عده هم در مذمت دشمنان ما یک سری مطالبی درست کردند و وقتی دشمنان ما این ها را می شنوند شروع می کنند به ما ناسزا گفتن امام هشتم (سلام الله علیه) به صراحت می فرماید.

روایت خیلی خوبی است ان شاء الله این روایت را داشته باشید. بحار، جلد 2، صفحه 58 این روایت می تواند خیلی مسائل را برای ما روشن کند. عیون اخبار الرضا، جلد 1، صفحه 272

«یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُود إِنَّ مُخَالِفِینَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِی فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَى ثَلَاثَةِ أَقْسَامٍ أَحَدُهَا الْغُلُوُّ وَ ثَانِیهَا التَّقْصِیرُ فِی أَمْرِنَا وَ ثَالِثُهَا التَّصْرِیحُ بِمَثَالِبِ أَعْدَائِنَا»

این هم جالب است

«إِنَّ عِنْدَنَا أَخْبَاراً فِی فَضَائِلِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ فَضْلِکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ هِیَ مِنْ رِوَایَةِ مُخَالِفِیکُمْ»

یک سری از اهل سنت، روایاتی در فضائل شما نقل کردند در کتاب های اصحاب شما

 «وَ لَا نَعْرِفُ مِثْلَهَا عِنْدَکُمْ أَ فَنَدِینُ بِهَا فَقَالَ یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُودٍ لَقَدْ أَخْبَرَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (علیه السلام) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) قَالَ مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ»

امام خیلی تند جواب دادند.

«فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنْ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیسَ»

عیون أخبار الرضا (علیه السلام)؛ نویسنده: ابن بابویه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج1، ص304.(28 باب فیما جاء عن الإمام علی بن موسى ع من الأخبار المتفرقة)

این کاملاً‌ نشان می دهد آقایانی که در تاریخ و ... به مطالب کتب اهل سنت می چسبند مخصوصاً‌ مطالبی که در کتب شیعه نیست مصداق بارز: «وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنْ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیسَ». هستند.

البته این را در نظر داشته باشید که از زمان کلینی قبل و بعد از کلینی مخصوصاً در عصر شیخ طوسی (رضوان الله تعالی علیه) یک اجماع کلی از علماء برای پالایش روایت ها بود. زحماتی کشیدند. سید مرتضی، شیخ مفید، شیخ طوسی قبل از آن ها مرحوم کلینی، قبل از کلینی مرحوم صفار این ها تلاش های زیادی کردند تا این که این روایات مهذب به دست ما برسد مهذبش در حد توان خودشان یعنی تشخیص خودشان بوده است.

ما نمی گوییم تشخیص شان درست است یا درست نیست کلینی در اول کتابش می گوید از من خواسته بودند روایات صحیح را بیاورم من در این کتابم آن چه که در نزد من صحیح است آوردم.

شیخ صدوق می گوید من در کتاب من لا یحضر روایتی آوردم که فتوا می دهم «حجةٌ بینی وبین ربی» نشان می دهد که این ها در حد توان خودشان کار می کردند. شاید روایاتی که شیخ صدوق می گوید صحیح است در نزد ما صحیح نباشد چون ایشان قرائنی داشته از قرائن صحت روایت را استفاده کرده الان آن قرائن دست ما نیست.

 بعضی مطالب سینه به سینه به شیخ صدوق رسیده به ما نرسیده است شما مقدمه این دو کتاب را ملاحظه بفرمایید مرحوم ابن قولویه می گوید من تمام روایاتی که در این کتاب آمده همه را ثقةً عن ثقةٍ آوردم.

علی ابن ابراهیم در اول تفسیرش می گوید «ثقةً عن ثقةٍ» در گذر زمان، ممکن است در این کتاب ها و استنساخ آن ها مطالبی بالا، پایین شده باشد؛ ولی در قرن 3 و 4 و بخشی از قرن 5 بزرگان ما تلاش فراوانی کردند؛ چون غیبت صغری الحق والإنصاف غیبت صغرا نباید بگوییم مصیبت عظمیٰ برای شیعه باید بگوییم.

این را یک مقدار خدمت تان توضیح بدهم در این 70 سال فرقه هایی که در شیعه درست شد آدم وحشت می کند یعنی دشمن تمام تلاشش را به کار برده هر روز یک فرقه بسازد آن هم در درون شیعه.

هفتاد و یکی دو سال دوران غیبت تاریک ترین، مُظلم ترین دوران تاریخ شیعه است. شیعیان دست شان از امام قطع شده از آن طرف هم کسانی که واقعاً‌ بتوانند احکام را از این ها بگیرند نیست و این نواب هم به قدری در تقیه هستند که به هر کس هم جرأت نمی کنند مطلبی عنوان کنند. یک عده معدودی می توانند با معصوم تماس بگیرند؛ ولی بعد از این که دهه آخر یا دو دهه آخر غیبت می رسد علماء به میدان می آیند وقتی علماء به میدان می آیند ورق برمی گردد.

پرسش:

علماء هر زمان یک سلیقه ای داشتند.

پاسخ:

ما هر چه داریم از این علماء داریم.

«والسلام علیکم ورحمة‌ الله و برکاته»

 

 

 

 

 



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها