2024 April 27 - شنبه 08 ارديبهشت 1403
عدم ناسخیت آیة السیف از دید برخی علمای اهل سنت
کد مطلب: ١٥٦٧٠ تاریخ انتشار: ١٠ دي ١٤٠٢ - ١٦:٤٨ تعداد بازدید: 886
خارج فقه الحکومه » فقه
عدم ناسخیت آیة السیف از دید برخی علمای اهل سنت

(جلسه بیست و یکم – 14 08 1402)

 
 
 درس خارج فقه آیت الله حسینی قزوینی (دام عزه) – سال بیستم

 (جلسه بیست و یکم – 14 08 1402)

موضوع:  عدم ناسخیت آیة السیف از دید برخی علمای اهل سنت

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم‏ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه. وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

...

ولایت فقیه برگرفته از ولایت ائمه است. ولایت ائمه  علیهم السلام برگرفته از ولایت پیامبر و ولایت پیامبر نیز برگرفته از خدا است.

(إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا)

سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها که ايمان آورده ‌اند.

سوره مائده (5): آیه 55

البته راه تشخیص اینکه چه کسی ولی فقیه یا مرجع جامع الشرایط است در اول رساله ها آقایان می نویسند برای تشخیص مجتهد اعلم یا باید خود فرد تشخیص بدهد یا دو نفر نظر مثبت بدهند و دو نفر دیگر مخالفت نکنند یا شیوع بین اهل خبره، نه توده مردم.

اما اصل ولایت فقیه یک ولایت برگرفته از خدا است. ان شاء الله به این قضیه می رسیم سال قبل فرمایشات مرحوم امام را در این جا بیان کردیم که ولایت فقیه اصلاً‌ ارتباطی به انتخاب مردم ندارد

شرط آن نیز این است که در خبرگان رهبری حتماً باید مجتهد باشد یعنی آن شرایطی که اول رساله های عملیه نوشته اند در آن جا کاملاً محرز باشد.

آغاز بحث...

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ.

درباره بحث این جلسه، سه تا سوال ابتدا طرح کردیم کسانی که گفتند:

«نسخت سبعين آية في القرآن»

تفسير السمرقندي المسمى بحر العلوم؛ اسم المؤلف: نصر بن محمد بن أحمد أبو الليث السمرقندي الوفاة: 367، دار النشر: دار الفكر - بيروت، تحقيق: د.محمود مطرجي، ج 2، ص 39

یا:

«نسخت من القرآن مائة آية وأربعا وعشرون آية»

1)     مراد از آیه سیف کدام آیه است و یک نفر از علمای اهل سنت که این را نقل کردند نام ببرید؟

2)     ابن جوزی و سخاوی پاسخ تندی به این اقوال دادند مضمون عبارت یکی از آن ها را بیان کنید؟

دیروز عبارتی را از مرحوم آقای خویی خواندیم سوالات آقای خویی را هم در آوردم بحث که تکمیل شد سوالات را شماره بندی می کنیم و در گروه قرار می دهیم. بحث ما در آیة السیف، آیه 5 سوره توبه بود

(فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ)

مشرکان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد؛ و آنها را اسير سازيد؛ و محاصره کنيد؛ و در هر کمينگاه، بر سر راه آنها بنشينيد!

سوره توبه (9): آیه 5

تعبیر سمرقندی این بود که: «نسخت سبعين آية في القرآن»، عزیزان توضیحات آیت الله خویی و رشید رضا را پیش مطالعه کنند.

 همچنین فتاوا دار المصر که پنجاه - شصت جلد است و در حقیقت سخن الأزهر است نکات خیلی خوبی دارد هفت - هشت صفحه بحث کرده است.

«قال رسول الله صلى الله عليه وسلم بعثت بين يدي الساعة بالسيف حتى يعبد الله وحده لا شريك به شيء وجعل رزقي تحت ظل رمحي وجعل الذلة والصغار على من خالف أمري ومن تشبه بقوم فهو منهم»

الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الله بن محمد بن أبي شيبة الكوفي الوفاة: 235، دار النشر: مكتبة الرشد - الرياض - 1409، الطبعة: الأولى، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ج 4، ص 212

عبارت های زیادی در این رابطه دارند این را در کتاب های فقهی و در بعضی از صحاح شان آورده اند. البته من در صحیح بخاری و صحیح مسلم ندیدم اما در کتاب های دیگرشان مفصل آورده اند «بعثت بين يدي الساعة بالسيف»، این را بزرگان اهل سنت مخصوصاً آنهایی که اهل تجدید نظر و روشن فکر هستند نتوانستند معنا و توجیه بکنند!

یکی از بزرگان معاصر می گفت: اگر مستشرقین بیایند به اسلام حمله بکنند می گویند اسلام، دینی بود که با شمشیر غلبه پیدا کرد نه با تدبیر. این روایت ها بهترین وسیله برای هجمه این ها به اسلام می شوند.

آدرس مطلب محمد رشید رضا را هم خدمت دوستان عرض کنم تا دوستان پیش مطالعه هم داشته باشند. تفسیر المنار، جلد 2، صفحه 172. دار الإفتا المصریه، جلد 7، صفحه 359

البته ده_دوازده صفحه است ایشان بحث می کند حدود بیست و یک اصل از اصول اسلام را مطرح می کند جالب است هجدهمین اصل این است:

«اﻟﺨﻼﻓﺔ ﻭاﻹﻣﺎﺭﺓ ﻭاﻟﻮﻻﻳﺔ ﻭﺭﺋﺎﺳﺔ اﻟجمهوﺭﻳﺔ ﻭﻏﻴﺮﻫﺎ ﻣﻦ اﻷﺳﻤﺎء ﻣﺠﺮﺩ اﺻﻄﻼﺣﺎﺕ ليست من رسم الدين ولا من حكمه»

یعنی اصل خلافت و ولایت ربطی به دین و احکام دینی ندارد این ها چیزهایی است که بعد از رسول اکرم مطرح کردند.

البته همان حرفی است که علی عبد الرزاق می گوید خلفاء هیچ دلیلی از قرآن و سنت برای مشروعیت خلافت شان ندارند. اما در رابطه با قضیه «آیة السیف نسخت سبعين آية في القرآن»...

ابو اللیث سمرقندی متوفای 383 که از مفسرین مشهور اهل سنت است. ایشان می گوید:

«(فإذا انسلخ الأشهر الحرم) يقول إذا مضى الأشهر التي جعلتها أجلهم (فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم) في الحل والحرم»

سپس می گوید:

«ويقال إن هذه الآية (فاقتلوا المشركين حيث وجدتموهم) نسخت سبعين آية في القرآن من الصلح والعهد والكف»

مثل:

«مثل قوله (قل لست عليكم بوكيل) [ الأنعام : 66 ] وقوله (لست عليهم بمصيطر) [ الغاشية: 22 ] وقوله ) فأعرض عنهم ( [ النساء : 63 ]»

تفسير السمرقندي المسمى بحر العلوم؛ اسم المؤلف: نصر بن محمد بن أحمد أبو الليث السمرقندي الوفاة: 367، دار النشر: دار الفكر - بيروت، تحقيق: د.محمود مطرجي، ج 2، ص 39

امثال این ها را نسخ می کند.

 سیوطی از ابن عربی نقل می کند. (ابن عربی دو تا شخص است، یکی ابن عربی ناصبی مولف العواصم من القواصم هست که متوفای 543 است و دیگری ابن عربی عارف که متوفای 638 است. دقت بشود با هم مخلوط نشوند). ابن عربی ناصبی آدم خیلی پست و رذلی است و نسبت به شیعه و اهل بیت علیهم السلام از هیچ جسارتی خودداری نکرده است.

امروز صبح کلیپی را دیدم یکی از وهابی های عربستان سعودی در یکی از رسانه ها شروع می کند نسبت به اهل بیت علیهم السلام جسارت های خیلی وقیحی می کند و می گوید امیر المؤمنین علیه السلام «مطرودٌ من الحکم، الامام الحسن، الامام حسین، الامام الصادق (سلام الله علیهم) مطرودین من الحکم » هستند. یعنی این ها بهره ای از اسلام ندارند! این طور وقیحانه اولین بار بود این مطلب را شنیدم، با این که در عربستان با خیلی از این ها مرتبط بودیم. این کلیپ را گوش کردم خیلی ناراحت شدم. یعنی این قدر آدم وقیح و بی حیاء به این شکل نسبت به امیر المؤمنین (سلام الله علیه)، امام حسن و امام حسین وقیحانه جسارت کند، این کلیپ هم در فضای مجازی منتشر بشود کانال تلویزیونی اینترنتی هم نقل می کند هیچ نقدی نمی کند خیلی درد آور است.

پرسش:

شهرت ابن عربی ناصبی به چه خاطر است؟

پاسخ:

شهرت او بخاطر کتابی است که گفتیم و آیت الله العظمی صافی گلپایگانی نیز به او جواب داده است.

در هر صورت...

 ایشان از ابن عربی نقل می کند. اگر دوستان غیر از ابن عربی هم پیدا کردند لطف کنند ممنون می شویم.

سیوطی از ابن عربی نقل می کند می گوید:

«وقال ابن العربي كل ما في القرآن من الصفح عن الكفار والتولي والإعراض والكف عنهم فهو منسوخ بآية السيف وهي (فإذا انسلخ الأشهر الحرم فاقتلوا المشركين) الآية نسخت مائة وأربعا وعشرين آية ثم نسخ آخرها أولها»

الإتقان في علوم القرآن؛ اسم المؤلف: جلال الدين عبد الرحمن السيوطي الوفاة: 19/5/911هـ، دار النشر: دار الفكر - لبنان - 1416هـ- 1996م، الطبعة: الأولى، تحقيق: سعيد المندوب، ج3، ص64

همه آیاتی که نسبت به کفار است «فهو منسوخٌ بآیة السیف» آیة السیف همان (فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيثُ وَجَدْتُمُوهُمْ) است. می گوید:  «آیة السیف نسخت مائة وأربعا وعشرين آية» آیة السیف یک صد و بیست و چهار آیه را در قرآن نسخ کرده است.

 خدا آقای خویی را بیامرزد فقط یک آیه را دیده بود این همه مفصل جواب دادند اگر این را دیده بودند که 124 آیه را نسخ کرده است باید دویست، سیصد صفحه مطلب می آوردند.

 124 آیه را مشخص نکردند حتی سمرقندی می گوید سبعین آیه را نسخ کرده است بیشتر از سه آیه مطرح نمی کند. شاید بشود برای سمرقندی توجیه کرد 64 آیه ای که علی عبد الرزاق مطرح می کند ملاک باشد که این 64 آیه، آیاتی است که می شود با این ها، آیات قتال را نسخ کرده باشد.

 

در هر صورت...

 ایشان می گوید ما 124 آیه داریم که آیه 5 سوره توبه این ها را نسخ کرده است. فرمایش آقای خویی (رضوان الله تعالی علیه) این بود که برای نسخ آیه ای توسط آیه دیگر نیاز به روایات متواتر یا مستفیض داریم.  با خبر واحد یا با ادعا نمی شود. این آقایان ادعای خالی کردند استحسان است استحسان ارزش علمی ندارد.

کتاب الإتقان سیوطی نیز خوب است یعنی در میان کتاب هایی که سیوطی نوشته است کتاب الإتقان، نسبت به دیگر کتاب هایش تقریباً اتقانش بیشتر است. نمی خواهیم بگوییم همه حرف هایش صحیح است اما خیلی از مسائلش با عقیده شیعه همخوانی دارد.

مخصوصاً در رابطه با تحریف قرآن عبارت های خوبی دارد همان حرف هایی که بزرگان ما می گویند. در رابطه با این که آیا جمع قرآن زمان پیامبر صورت گرفت یا زمان ابوبکر و عثمان صورت گرفت؟ و سور قرآن به این شکلی بوده است؟

 علمای شیعه مخصوصاً آقای خویی در «البیان» که کتاب خیلی خوبی است و توصیه می کنم دوستان همیشه مطالعه بکنند خوب وارد شده اند.

ایشان بنا بود کل قرآن را تفسیر کنند اما بعد از این که دیدند المیزان نوشته شده است به همان یک جلد مقدمه اکتفاء کردند. در این جا خیلی مفصل بحث کرده اند. در میان علمای شیعه ایشان در رابطه با جمع قرآن زمان رسول اکرم روایات متعدد از شیعه و سنی می آورد و ادله عقلی اقامه می کند و خلاف ضرورت می داند و خلاف: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي‏»

«وإني تارك فيكم الثقلين كتاب الله حبل ممدود بين السماء والأرض وعترتي أهل بيتي وإن اللطيف الخبير أخبرني أنهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض فانظروا بم تخلفوني فيهما»

مسند أبي يعلى؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن المثنى أبو يعلى الموصلي التميمي الوفاة: 307، دار النشر: دار المأمون للتراث - دمشق - 1404 - 1984، الطبعة: الأولى، تحقيق: حسين سليم أسد، ج2، ص297، ح 1021 و 1027

اگر قرآن جمع نشده است «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي‏» به چه معنا است؟

البته معمولاً این طور مقالات را خیلی زیاد وقت نمی گذارم ولی آقایان چند بار زنگ زدند اصرار کردند یک مقاله ای است که به معاونت پژوهش رفت می خواستند ما نظر بدهیم، وقتی آن را مطالعه کردم خیلی ناراحت شدم. مطالب نادرستی داشت از جمله این عبارت:  گرچه به گفته بعضی از قرآن پژوهان ترتیب بندی سوره ها و آیات به شکل کنونی در زمان پیامبر اکرم محل تردید است.

 نمی دانم چرا این طور القاء شبهه می کنند؟ می خواهند خودی نشان بدهند؟! یا یک مطلبی که خلاف عقیده مسلم شیعه است و خلاف اجماع علمای شیعه در طول تاریخ است برای خوشایند سنی ها بیان می شود؟!

این طور تعابیر وقتی می آید این تعابیر واقعاً تعابیر نادرستی است نباید القاء شبهه کنیم یا اگر شبهه می کنیم جواب بدهیم. هر کس می خواهد باشد بله آقای معرفت این طوری کرد خدا روح شان را شاد کند ایشان از این شذوذات دارد.

حتی زمان حیات ایشان از شورای عالی مدیریت هم من و هم آقای طبسی درخواست کردیم ایشان برای مناظره بیاید که ایشان در تفسیر اثری، جلد 1 لغزش دارد یعنی از اول تا آخر دنبال این است که عقاید اهل سنت را تثبیت کند.

چند بار از ایشان خواستیم حتی یک دفعه حاج آقای سبحانی به من گفت ایشان پیش من آمده بود، گفتم آقای معرفت مگر سنی شدی در این کتاب تفسیر اثری از عکرمة ی ناصبی تعریف کردی! دیگر ناصبی بودن عکرمه «أوضح من الشمس» است. عکرمه تنها کسی است  که می گوید حاضر هستم مباهله کنم آیه تطهیر فقط مال زنان پیغمبر است! شامل پیغمبر، امیر المؤمنین، حضرت زهرا و حسنین نمی شود. ایشان گفت در چاپ بعدی تصمیم دارم این ها را اصلاح کنم. چاپ بعدی هم متأسفانه عمرشان وفا نکرد .

خدمت جناب مؤمن بودم کتاب تفسیر أثری را خدمت ایشان بردم. عبارتی را ایشان از معانی الأخبار شیخ صدوق نقل می کند.

«أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمُ اقْتَدَيْتُمُ اهْتَدَيْتُم»

عيون أخبار الرضا (عليه السلام)؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج2، ص87

این را تثبیت کرد پیامبر فرمود اصحاب من مثل ستاره ها هستند به هر کدام اقتداء کنید هدایت می یابید. -روایات زیادی از اهل سنت داریم ما هم ثابت کردیم همه این روایات جعلی است-.

 ایشان روایتی را از معانی الأخبار از رسول اکرم نقل می کند می گوید:

«أَصْحَابِي فِيكُمْ كَمَثَلِ النُّجُومِ بِأَيِّهَا أُخِذَ اهْتُدِيَ وَ بِأَيِّ أَقَاوِيلِ أَصْحَابِي‏ أَخَذْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ وَ اخْتِلَافُ أَصْحَابِي لَكُمْ رَحْمَةٌ»

این جا دیگر تمام می کند این کتاب ایشان و کتاب تفسیر أثری را هم خدمت حاج آقای مؤمن بردم گفتم حاج آقا خودتان مطالعه بفرمایید. ایشان مطالعه کردند و خیلی ناراحت شدند. بعد از این روایت می گوید:

«فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ أَصْحَابُكَ قَالَ أَهْلُ بَيْتِي.»

معاني الأخبار؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص157

در کتاب آقای معرفت این ذیل روایت حذف شده است و این دور از انصاف است.

روایت در معانی الأخبار، صفحه 156. تفسیر اثری، چاپ 1، صفحه 103

بحث در رابطه با عبارت ابن عربی صاحب کتاب العواصم من القواصم بود.

آقای هبة الله بن سلامة بن نصر المقري متوفای 410 است در کتاب ناسخ و منسوخ هم عبارتی را دارد. کلمه مُقری معمولاً برای کسانی که در قرائت قرآن متخصص هستند المقری در کنار القابی مثل الإمام، الفقیه، الأستاذ هست. ایشان هم می آورد

«إن الذين فرقوا دينهم وكانوا شيعا لست منهم في شيء إنما أمرهم إلى الله»

می گوید:

«نسخ آية السيف»

آیه پانزدهم را «نسخ آية السيف»

«وقد اختلف الناس في قوله تعالى (فذرهم وما يفترون)»

(فَذَرْهُمْ وَمَا يفْتَرُونَ)

بنابراين، آنها و تهمت هايشان را به حال خود وا گذار!

سوره انعام (6): آیه 112

«قالت طائفة هي على طريق التهديد وقال آخرون نسخت بآية السيف وآية السيف نسخت في القرآن مائة آية وأربعا وعشرين آية»

الناسخ والمنسوخ؛ اسم المؤلف: هبة الله بن سلامة بن نصر المقري الوفاة: 410، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت - 1404، الطبعة: الأولى، تحقيق: زهير الشاويش , محمد كنعان، ج 1، ص 89

(فَذَرْهُمْ وَمَا يفْتَرُونَ) را آیه سیف نسخ کرده است و در قرآن 124 آیه است که با آیه 5 سوره توبه نسخ شده است.

اما کلام ابن جوزی، ابن جوزی متوفای 597 است تقریباً با این ها یک قرن بیشتر فاصله ندارد می گوید: «وقد ذكر بعض من لا فهم له» این تعبیر، تعبیر مودبانه ای نیست.

«وقد ذكر بعض من لا فهم له من ناقلي التفسير أن هذه الآية وهي آية السيف نسخت من القرآن مائة وأربعا وعشرين آية ثم صار آخرها ناسخا لأولها وهو قوله (فإن تابوا وأقاموا الصلاة وآتوا الزكاة فخلوا سبيلهم)»

نواسخ القرآن؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن علي بن محمد بن الجوزي أبو الفرج الوفاة: 597، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1405، الطبعة: الأولى، ج1، ص173

این را بعداً توضیح می دهم.

 سخاوی متوفای 643 است ایشان مطالب زیادی دارد ایشان این عبارت را مطرح می کند می گوید:

«ولا يقول مثل هذا ذو علم»

کسی که علم داشته باشد چنین حرفی نمی گوید «هذه الایة نسخت من القرآن مائة وأربعا وعشرين» را می آورد می گوید

«ولا يقول مثل هذا ذو علم إنما هو خبط جاهل في كتاب الله»

کار نا درستی از یک جاهل در رابطه با قرآن است.

جمال القراء وكمال الإقراء؛ المؤلف: علي بن محمد بن عبد الصمد الهمداني المصري الشافعي، أبو الحسن، علم الدين السخاوي (ت ٦٤٣ هـ)، دراسة وتحقيق: عبد الحق عبد الدايم سيف القاضي، أصل التحقيق: رسالة دكتوراة بإشراف د محمد سالم المحيسن، الناشر: مؤسسة الكتب الثقافية – بيروت 1419 هـ 1999م، ج1، ص45

همچنین بعضی از افراد از معاصرین مانند احمد ابن عمر حازمی ایشان عبارتی را از ابوبکر ابن عربی نقل می کند ظاهراً این عبارت را فقط ابن عربی گفته است. اگر کس دیگری گفته بود ایشان حتماً مطرح می کرد، این ها آدم های مسلطی هستند. ایشان در شرح منظومه تفسیر، جلد 14، صفحه 18 می گوید این آیه، 124 آیه از قرآن را نسخ کرده است.

 بعد می گوید:

«لکن هذا یحتاج الی تتبع ثم نسخ آخرها اولها»

آخر و اول آیه را هم نسخ کرده است.

والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته

 



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها