2024 December 6 - جمعه 16 آذر 1403
اهميت و ضرورت امامت از نظر اهل سنت
کد مطلب: ٥٣٧٦ تاریخ انتشار: ١٥ مرداد ١٣٩١ تعداد بازدید: 8249
حبل المتین » عمومی
اهميت و ضرورت امامت از نظر اهل سنت

جایگاه و اهمیت امام و نصب و حکم مخالفت با او نزد اهل سنت
حبل المتين 91/05/15


لينک دانلود

بسم الله الرحمن الرحيم

تاریخ : 15 / 05 / 91

مجري:

امشب شب 17 ماه رمضان و شب جنگ بدر و آن اتفاق عجيبي كه براي اميرالمؤمنين عليه السلام با ملائكه حضرت جبرائيل و اسرافيل كه با هزاران ملك آمدند و به حضرت سلام دادند است.

نظر علماي اهل سنت نسبت به اهميت امامت چيست؟

استاد قزويني:

ما در جلسات گذشته در رابطه با بحث مربوط به واژه ها صحبت كرديم و واژه امام و خليفه را توضيح داديم و گفتيم اين ها چه معنايي دارد.

يكي از بحث هاي اساسي كه مطرح است و غالبا در اين شبكه هاي نفاق و نواصب مطرح نمي شود و اين قضايا را به گوش عزيزان اهل سنت نمي رسانند و فقط هجمه هاي به شيعه به گوش مردم مي رسانند و اهانت و جسارت به شيعه در رابطه با اين كه شيعه ها امامت را از اصول دين مي دانند و منكر امامت را كافر مي دانند و امامت از واجبات است و اين مطالب را به مردم بيان مي كنند.

من تقاضا دارم هم عزيزان شيعه بحث هاي ما را پيگيري كنند و اين نكات را ياداشت كنند و در بحث يا گفتگو و مناظره با وهابي ها نكاتي را كه من امشب عرض مي كنم نكاتي كليدي است.

بعد هم يك سري نتيجه گيري هايي براي اين كه بحث علمي خيلي خشك نباشد و بعضي از نكاتي ديگري را بيان مي كنيم گرچه بعضي هايش شايد تكراري باشد و در آينده هم باز اين مطالب را خواهيم گفت؛ چون بعضي از مباحث است كه به قدري بايد گفته شود كه براي بينندگان عزيز ملكه شود؛ همان طور كه در قرآن شما مي بينيد در چندين جا قضيه حضرت آدم و حضرت هواء و درگيري آن ها با شيطان را خدا مطرح مي كند و قضيه موسي و فرعون را چندين جا مطرح مي كند؛ چون اين ها بحث هاي كليدي است براي اين كه مردم از اين ها عبرت بگيرند.

اهميت امامت نزد فريقين:

جناب آقاي ماوردي كه از علماي بزرگ اهل سنت است و از اعيان قرن پنجم هجري و متوفاي 450 است و معاصر مرحوم سيد مرتضي و شيخ طوسي و شيخ مفيد است.

ايشان مي گويد:

فَلَيْسَ دِينٌ زَالَ سُلْطَانُهُ إلَّا بُدِّلَتْ أَحْكَامُهُ ، وَطُمِسَتْ أَعْلَامُهُ.

أدب الدنيا والدين، ج 1، ص 164

اساس يك دين مربوط به آن حاكمي است كه در جامعه حكومت مي كند و اگر چنانچه آن حاكم ديني از بين برود احكام آن دين تغيير پيدا مي كند و نشانه هاي آن دين از بين مي رود.

تا آنجا كه مي گويد:

وَجَبَ إقَامَةُ إمَامٍ يَكُونُ سُلْطَانَ الْوَقْتِ وَزَعِيمَ الْأُمَّةِ لِيَكُونَ الدِّينُ مَحْرُوسًا بِسُلْطَانِهِ.

أدب الدنيا والدين، ج 1، ص 164

لازم است كه به پا داشتن يك امامي و حاكمي و خليفه كه سلطان وقت و رهبر امت است اين حاكم اسلامي با آن حكومتش دين را از خطرات حفظ مي كند و سلطنت و حكومت او هم بايد جاري بر سنن دين و احكام ديني باشد.

خود ابن تيميه حراني مي گويد:

يجب أن يعرف أن ولاية أمر الناس من أعظم واجبات الدين بل لا قيام للدين إلا بها.

السياسة الشرعية، ج 1، ص 136

لازم است كه همه بدانند ولايت امر مردم يكي از بزرگ ترين واجبات ديني است؛ بلكه به پا داشتن دين مردم حتي دنياي مردم وابسته به آن امام است و آن حاكم اسلامي است.

اين آقايان كه به ما اعتراض مي كنند كه شما امامت را از واجبات يا از اصول مي دانيد، اين حرف ابن تيميه است كه امام و پيغمبر و همه چيز وهابي ها است.

شما كه لا لايي بلدي، چرا خودت خوابت نمي برد.

ما از وهابي ها سؤال مي كنيم اگر واقعاً دين بدون امام برپا نمي شود چرا پيغمبر اكرم اين را مهمل گذاشت رفت و به آن اهميت نداد و كسي را معرفي نكرد؟

پيغمبر اكرم اين قدر بي توجه بوده است؟

بعد مي گويد:

فإن بني آدم لا تتم مصلحتهم إلا بالاجتماع لحاجة بعضهم إلي بعض.

السياسة الشرعية، ج 1، ص 136

آن بحثي كه ما هم در بحث كلامي داريم در فلسفه وجود امام و فلسفه ضرورت امام بر اين كه اگر جامعه اسلامي و انساني اگر بخواهد مصالح شان حفظ شود، بايد زندگي اجتماعي داشته باشند.

اگر بخواهد يك خانواده به بيابان برود و از جامعه ببرد، نياز به قصاب دارد و نياز به خياط دارد و نياز به پزشك دارد و نياز به نانوا دارد و خودش نمي تواند همه اين ها را برطرف كند.

براي همين ناچار است كه در جامعه زندگي كنند و هر كدام از اين نيازمندي ها را يك عده متقبل شوند.

بعد مي گويد:

ولا بد لهم عند الاجتماع من رأس.

السياسة الشرعية، ج1، ص 136

وقتي كه مردم يك زندگي اجتماعي تشكيل دادند بايد يك رئيس و امام و رهبري داشته باشند.

بعد مي گويد: پيغمبر اكرم فرمود:

إذا خرج ثلاثة في سفر فليؤمروا أحدهم .

السياسة الشرعية، ج 1، ص 136

اگر سه نفر مي خواهند به مسافرت بروند يكي از آن ها را به عنوان رئيس بايد انتخاب كنند.

پيغمبر مي فرمايد: شما سه نفري اگر خواستيد سفر برويد، يك نفر بايد رهبر باشد؛ ولي يك جامعه اسلامي احتياجي به امت ندارد.

پيغمبر اكرم همين طور امت را رها كرد و رفت و امت را به حال خود واگذاشت و به تعبير شهرستاني: براي هيچ امري از امورد ديني و دنيايي شمشيري به اندازه امامت زده نشده است.

اين همه اختلافات و اين همه درگيري ها و در همان سقيفه به سر و كله هم كوبيدند كه مفصل عرض خواهيم كرد و بعد از آن قضيه عثمان و بعد از آن قضيه جنگ جمل و صفين و غيره تمام اين ها به خاطر اين است كه پيغمبر اكرم غم امت را نخورده اند و كاري هم به امت نداشتند كه امت چه كار مي خواهد كند فقط فرمود:

فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ.

صحيح البخاري، ج 5، ص 2407

در فرداي قيامت كنار حوض همه اصحاب من را مي ريزند در آتش جهنم.

خود ابن تيميه در اينجا با كمال صراحت مي گويد: قيام دين به امام است و سلامت هر اجتماع و تضمين مصالح اجتماعي وابستگي دارد به اين كه يك نفر رئيس و امام و حاكم باشد؛ حتي سه نفر هم بخواهند بروند مسافرت بايد يك نفرشان رئيس باشد.

مجري:

نظر علماي اهل سنت را نسبت به ضرورت و وجوب امامت را بيان كنيد؟

استاد قزويني:

از همين عبارت هايي كه ما داشتيم تقريباً استشمام مي شد.

عبارتي كه بعضي از بزرگان اهل سنت دارند تكه هايش را نقل مي كنم شايد يك تلنگري باشد براي بعضي از وجدان هاي خفته كه بيدار شوند؛ گرچه الحمد لله ما داريم مي بينيم كه عزيزان اهل سنت ما در اين هشت جلسه اخير روي خط مي آيند و اگر يك مطلبي براي شان مبهم است توضيح مي دهيم، با كمال شجاعت و با صراحت تام اعلام مي كنند مسئله براي ما روشن شد و قضيه براي ما ثابت شد يا بعضي ها تشكر مي كنند كه اين منابع در اختيار اين مردم قرار مي گيرد.

عزيزان اهل سنت اين بحث هايي كه ما عرض مي كنيم از كتاب هاي شما است.

شما يكي تان بياييد روي خط بگوييد علماي ما اين ها را براي ما تا به حال بيان كرده اند يا بيان نكرده اند.اگر بيان كرده اند چطوري بيان كرده اند؟

من تقاضا دارم خوب دقت كنند.

ابن حزم اندلسي كه همه مذاهب اسلامي مثل حنفي ها و مالكي ها و شافعي ها و حنبلي ها و ابن تيميه وهابي هم ايشان را قبول دارند؛ چون ابن حزم خودش ظاهري مذهب است و جزء مذاهب اربعه اسلامي هم نيست كه متوفاي 456 هجري است كه هم عصر ماوردي و شيخ طوسي و قاضي عبدالجبار معتزلي بوده است.

ايشان مي گويد:

أن رسول الله صلي الله عليه وسلم نص علي وجوب الإمامة وأنه لا يحل بقاء ليلة دون بيعة وافترض علينا بنص قوله الطاعة للقرشي إماما واحد ألا ينازع إذا قادنا بكتاب الله عز وجل.

الفصل في المل، ج4، ص 84

پيغمبر اكرم فرمود: امامت واجب است و جايز نيست كه يك شب انسان بدون امام بماند و حتما بايد قرشي امام باشد و يك نفر هم باشد (دو نفر نمي شود كه امام باشد)

پيغمبر فرمود: امامت از واجبات است؛ ولي من كاري ندارم به من چه، خودتان برويد امام معين كنيد.

اگر واقعاً امامت واجب است و نصب اين امام واجب است، چطور نبي مكرم اين امام را نصب نكرد و كسي را براي بعد از خودش معرفي نكرد؟

اي مردم نماز واجب است.

چطوري نماز بخوانيم؟

هر طوري كه خودتان خواستيد.

اگر بناست مردم نصب كنند، بيايد بفرماييد كه شرايط امام فلان چيزها است و افرادي كه بايد نصب كنند همه مردم هستند يا اصحاب حل عقد هستند يا اكثريت مردم هستند و اين كساني كه مي خواهند رأي بدهند، زن ها حق رأي دارند يا زن ها حق رأي ندارند.

الان در اكثر كشورهاي اسلامي زن ها حق رأي دارند؛ ولي در عربستان سعودي حضور زن ها در انتخابات بدعت است و حرام است و شرك است و كفر است.

همه هم مي گويند: ما تابع پيغمبر هستيم و تابع سلف صالح هستيم و هيچ كدام نمي گويند ما تابع يهود و نصاري هستيم، هم عربستان سعودي مي گويد: ما تابع پيغمبر و صحابه هستيم و هم اردن و پاكستان و كشورهاي حاشيه خليج فارس مي گويند: ما تابع پيغمبر و صحابه وسلف صالح هستيم.

اين چه تابعي است كه كاملاً در برابر هم قرار مي گيرد كه يكي مي گويد: حضور زن ها در انتخابات بدعت و حرام و شرك و كفر است و ديگري مي گويد: واجب است؛ چون او انسان است و در سرنوشت خود بايد دخالت داشته باشد.

پيغمبر فرمود: نصب امام واجب است.

به عهده چه كسي؟

آيا يك آيه از قرآن كه بفرمايد: اي مردم شما انتخاب كنيد و يا يك روايت كه بفرمايد: اي مردم بعد از من شما مكلف هستيد كه امامي را معين كنيد؛ يعني يك واجبي از واجبات الهي را بايد شما انجام دهيد.

اگر واقعا واجب است حد و حدود و شرايط و مقدمات آن امام نبايد معين شود؟

حكومت آن امام چه شرايطي بايد داشته باشد؟

و همچنين مي گويد:

لاَ يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ يَبِيتَ لَيْلَتَيْنِ ليس في عُنُقِهِ لإمام بَيْعَةٌ.

المحلي، ج 9، ص 359

براي يك مسلمان جايز نيست كه دو شب بخوابد؛ ولي بيعت امامي در گردن او نباشد.

اگر آقايان نگويند كه ضمه بر ميم ثقيل است و بايد ميم محلي را مفتوح خواند كه محله پشت ديوارهاي سقيفه بني ساعده را بگيرند كه مراد از محل، محل سقيفه بني ساعده است.

تفتازاني هم مي گويد:

نصب الإمام بعد انقراض زمن النبوة واجب علينا سمعا.

شرح المقاصد في علم الكلام، ج2، ص 273

نصب امام بر خلائق و مردم واجب است و ما روايت در اين زمينه داريم.

اي كاش اين آقايان يك روايت ضعيفي مي آوردند كه پيغمبر بفرماييد:

ايها الناس وجب عليكم بعدي نصب امام و حاكم و نصب خليفة.

كه حداقل يك روايت ضعيف و مرسلي يا به اصطلاح شيعه مرفوعي به ما نشان بدهند.

و همچنين ابن حجر عسقلاني كه شخصيت برجسته اهل سنت است مي گويد:

وأجمعوا علي انه يجب نصب خليفة وعلي ان وجوبه بالشرع لا بالعقل.

فتح الباري، ج13، ص 208

اهل سنت اجماع كرده اند بر اين كه نصب كردن خليفه واجب است و وجوب آن وجوب شرعي است و وجوب عقلي نيست.

ما مي گوييم (همان طوري كه از ماوردي آورديم) بشر فطرتاً و ذاتاً اجتماعي است و در هر اجتماعي نياز به قانون است و اين قانون نياز به قانونگذار و مجري قانون دارد؛ پس واجب است نصب امام و حاكم براي اجراي قانون و عدالت و جلوگيري از ظلم و فساد.

جناب عسقلاني مي گويد: اين طور نيست؛ بلكه به شرع است و پيغمبر اكرم فرموده است: نصب خليفه واجب است.

اين هم دسته گلي كه جناب ابن حجر عسقلاني به آب داده اند.

آقاي عضد الدين ايجي كه در حقيقت از شيران بيشه علم كلام است و از او به فرسان علم كلام تعبير مي كنند.

دقت كنيد كه اين آقا چه زيبا شعر سروده است؛ ولي افسوس كه اين شعر قافيه ندارد.

ايشان مي گويد:

نصب الإمام عندنا واجب علينا سمعا.

المواقف للإيجي، ج 3، ص 574

در نزد ما معتزله نصب امام واجب شرعي و سمعي است.

بعد مي گويد:

إنه تواتر إجماع المسلمين في الصدر الأول بعد وفاة النبي صلي الله عليه وسلم علي امتناع خلو الوقت عن إمام حتي قال أبو بكر رضي الله عنه في خطبته ألا إن محمدا قد مات ولا بد لهذا الدين ممن يقوم به فبادر الكل إلي قبوله وتركوا له أهم الأشياء وهو دفن رسول الله صلي الله عليه وسلم.

المواقف للإيجي، ج3، ص 575

مسلمان ها در صدر اول بعد از وفات پيغمبر اجماع كردند كه ممتنع است يك وقتي از زمان مسلمين خالي از امام باشد تا اين كه ابوبكر گفت: پيغمبر مرد و تمام شد رفت و اين دين نياز دارد كه كسي اين دين را بچرخاند و نگذارد دين منحرف شود، تمام مسلمان ها اين را از ابوبكر قبول كردند و به خاطر اين مهم ترين چيز را مسلمان ها ترك كردند و آن دفن رسول الله بود (دفن پيامبر را كنار گذاشتند و به سقيفه رفتند و آنجا خليفه بازي در آوردند و سعد بن عباده هم كه خواست اعتراض كند جناب عمر گفت: او منافق است و بيني شخص ديگري را هم خورد كردند و سر و صدايي ايجاد كردند)

اين اجماع كجا بود و چطور بزرگان شما از اين اجماع ندارند؟

ما همين جا از آقاي ايجي سؤال مي كنيم كه شما كه مي گوييد:

فبادر الكل إلي قبوله وتركوا له أهم الأشياء وهو دفن رسول الله صلي الله عليه وسلم.

اين جلمه خليفه اول جناب ابوبكر را همه قبول كردند، اين بني هاشم كه در رأس او عباس و در رأس او پسرش ابن عباس و ديگر بني هاشم و خود اميرالمؤمنين آيا قبول كردند يا اين ها مشغول دفن پيغمبر بودند و خبر از سقيفه بني ساعده نداشتند؟

همين حرفي كه آقاي ابن حزم اندلسي مي زند كه مي گويد:

وَلَعْنَةُ اللَّهِ علي كل إجْمَاعٍ يَخْرُجُ عنه عَلِيُّ بن أبي طَالِبٍ وَمَنْ بِحَضْرَتِهِ من الصَّحَابَةِ.

المحلي، ج 9، ص 345

لعنت خدا بر آن اجماعي كه علي و يارانش در آن نباشند.

آيا اين علي در داخل اين اجماع بود؟

آقاي ايجي! آيا صحيح بخاري را خوانده اي يا نه؟

مگر در صحيح بخاري و صحيح مسلم نيست كه اميرالمؤمنين تا 6 ماه با ابوبكر بيعت نكرد؟ اين است معناي «فبادر الكل إلي قبوله»؟ اين صحيح بخاري است و بارها ما اين را گفته ايم و من گمانم براي بيننده هاي ما ملكه شده است.

شش ماه بعد از رحلت پيغمبر اميرالمؤمنين با ابوبكر بيعت نكرد و بعد از آن هم كه خواست بيعت كند در همين روايت مي گويد:

وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ

صحيح البخاري، ج 4، ص 1549

آقاي ابوبكر تو در رابطه با امر خلافت استبداد در حق ما كردي و فرمود:

فَأَرْسَلَ إلي أبي بَكْرٍ أَنْ ائْتِنَا ولا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ.

صحيح البخاري، ج4، ص 1549

به منزل من بيا؛ ولي عمر را نياور، براي اين كه علي دوست نداشت مجلس عمر را و چشم ديدن عمر و حال همنشيني با عمر را نداشت.

اين كه در كتاب هاي شيعه نيست كه شما بگوييد اين ها را از خودشان در آورده اند.

از يكي از اعاظم سؤال مي كنند كه علي 6 ماه بيعت نكرده است؟

جواب مي دهد كه: هيچ كدام از بني هاشم در آن مدت 6 ماه بيعت نكردند.

آيا براي مسلمان ها بحث خلافت بالاتر از دفن پيغمبر بوده است؟

خودشان مي گويند:

وتركوا له أهم الأشياء وهو دفن رسول الله صلي الله عليه وسلم.

المواقف للإيجي، ج3، ص 575

مهم ترين چيز كه دفن پيغمبر بوده است رها كردند و سراغ بحث تعيين خلافت رفتند.

بعد مي گويد:

ولم يزل الناس بعدهم علي ذلك في كل عصر إلي زماننا هذا من نصب إمام.

المواقف للإيجي ج 3، ص580

تا اين زمان هم و در هر عصري جامعه اجماع دارند كه يك امامي را انتخاب كنند.

اگر واقعا اجماع دارند در قضيه جناب خليفه دوم اين اجماع چه شد و چرا براي نظر مردم هيچ ارزشي قائل نشدند؟

در قضيه عثمان اين شوراي 6 نفره منتخب مردم بود يا منتخب جناب عمر بوده است؟

بعد از اميرالمؤمنين، معاويه از كجا آمد؟ مهاجرين يا انصار بيعت كردند؟

كدام اجماعي اين يزيد را (كه با مادر و خواهرش زنا مي كرده و ميمون باز و شراب خوار كه قاتل هفتصد تا از صحابه و مباح كردن ناموس مسلمان ها در مدينه به لشكريانش بوده است)، تعيين كرده است. من گمان نمي كنم هيچ جنايتي در تاريخ بشريت اين طور باشد.

آيا ديده شده است كه وحشي ترين ارتش دنيا مثل هيتلر و صهيونيست، يك شهري را تصرف كنند و تمام زن هاي مردم اين شهر را به سربازان شان حلال كنند؟

اين ها از ارتش هيتلر بي وجدان تر و پست تر بودند كه بيايد تمام نواميس مسلمان ها را براي سپاهش حلال كند؟

آقاي نعثل كه خدا حفظش كند كه خوب به شيعه خدمت مي كند با اين فحاشي كردن هايش، ايشان مي گويد: يزيد و معاويه رضي الله عنهما.

خيلي سريع دو تا را به هم مي چسباند و يك رضي الله پشت سرش مي گويد.

خود مجري هم مي بيند كه كار از كار گذشته است.

كتابي در عربستان سعودي نوشته اند و چند سايت هم زده اند به نام اميرالمؤمنين يزيد بن معاويه. مؤمنيني كه شما وهابي ها باشيد اميرتان هم بايد يزيد باشد و غير از يزيد كسي شايستگي اين اميري را ندارد، اين را ما هم قبول داريم.

اين ها در طول اين چند سال اخير مخصوصاً در قضيه سوريه نشان دادند كه اميرشان يزيد بن معاويه است. اگر براي بعضي ها روايت بود، امروز درايت شد و از روايت بالا رفت.

اين جناياتي كه اين ها مي كنند، مخصوصا القاعده كه لباس ارتش سوريه به تن مي كنند و مردم را مي كشند و فيلم مي گيرند و به عنوان جنايت ارتش سوريه در ماهواره ها مي برند.

امروز كه من مي آمدم اخبار نشان مي داد كه نزديك 100 نفر از نيروهاي القاعده را گرفتند كه لباس ارتش سوريه به تن شان بوده است كه مردم را بكشند و خانه ها را آتش بزنند و گردن ارتش سوريه بيندازند.

ما بارها گفتيم: شبكه ما سياسي نيست و كاري هم نداريم كه آيا بشار اسد خوب است يا بد است، يا شيعه است يا علوي است و به ما ارتباطي ندارد؛ ولي اگر شما دلتان براي مردم سوريه مي سوزد اجازه دهيد مردم سوريه سرنوشت خودشان را معين كنند نه اين كه وهابي ها از عربستان سعودي و اردن و پاكستان و افغانستان در كنار كفر و دوش به دوش صهيونيست و آمريكا مردم سوريه را اين چنين جنايت مي آفرينند.

زمستان مي گذرد و روسياهي اش براي زغال مي ماند.

شكر خداي عالم در اين قضيه سوريه مشت وهابي ها باز شد و رسوا شدند و يك باتلاقي با دست خودشان درست كردند كه تاكنون در تاريخ وهابيت، وهابيت ضربه اي مثل سوريه متحمل نشده است.

رسوايي كه در سوريه و افتضاحي كه در سوريه براي وهابيت پيش آمد در تاريخ وهابي ها بي سابقه بوده است و تلفاتي كه داده اند نزديك 10 هزار از برجسته ترين و ورزيده ترين نيروهاي وهابي و طالبان و القاعده در آنجا به هلاكت رسيده اند.

الان هم در اكثر جاها در محاصره هستند و توان بيرون رفتن از حلب را ندارند.

ما از خداي عالم مي خواهيم به آبروي محمد وآل محمد براي همه مسلمان ها در سراسر دنيا به ويژه در عربستان سعودي كه واقعاً مسلمان ها در فشار هستند مخصوصا منطقه احصا و قطيف و در بحرين در فشار هستند و در پاكستان و در افغانستان و در عراق و در تركيه و در هر جايي كه براي مسلمان ها گرفتاري است به آبروي محمد وآل محمد گرفتاري شان را برطرف كن و فرج نزديكي براي همه اين ها فراهم كن و آن هايي كه به نام اسلام بر سر مسلمين گلوله مي بارانند و جنايت مي كنند و مسلمان ها را مي كشند به آبروي باطن علي اين ها را رسوا و نابود كن.

قطعاً دعا ها به اجابت مي رسد، تقاضا مي كنم قبل از افطارتان براي فرج حضرت ولي عصر دعا كنيد و براي رفع گرفتاري مسلمان ها چه شيعه و چه سني فرقي نمي كند دعا كنيد.

براي مسلمان هاي ميانمار كه يك شيعه در آن ها نيست مراجع ما بيانيه دادند.

الان مردم سوريه در هر شهري كه وجود نحس اين تروريست ها از آنجا از بين مي رود مردم شيعه و سني مي ريزند در خيابان ها و اظهار شادماني مي كنند.

اين ها توده مردم هستند و اين ها بايد سرنوشت خودشان را معين كنند نه اين شبكه هاي نفاق و نه افراد مزدور و خود فروخته اي مثل عرعور و ديگراني كه مي آيند عربده مي كشند و فتنه ايجاد مي كنند.

نمي دانم اين ها خدا را قبول دارند؟ قيامت را قبول دارند؟

من كه گمان نمي كنم اين ها عقيده اي به خدا و قيامت داشته باشند.

اين آتشي كه آقايان در سوريه درست كرده اند قبل از اين كه سوريه را بسوزاند فردا ريش آقاي ملك عبدالله و آل خليفه و ديگران را خواهد سوزاند و اين راهي كه شما باز كرديد براي مبارزه با يك حاكم. جوان هاي عربستان سعودي و بحرين و قطر و كويت و اردن هم بيدار شدند كه يك عمري بر سر اين مردم كلاه مي گذاشتيد و مي گفتيد: حاكم اسلامي خليفه پيغمبر و خليفه و نماينده خدا است و قلم از او برداشته شده است و كسي حق خروج در برابر حاكم اسلامي را ندارد؛ چون خروج در برابر حاكم اسلامي عين خروج در برابر پيغمبر است.

الحمدلله در سوريه اين سد شكسته شد و اين جوان ها بيدار شدند.

والله خود شماها از اين قضيه بيش از دولت سوريه ضرر مي كنيد و ما خدا را هم شاكريم كه قضيه سوريه باتلاقي شده است و هزارن وهابي در اين باتلاق گرفتار شده اند و به درك واصل شده اند و سرمايه گذاري كه سال ها عربستان سعودي كرده بود در اين قضيه سوريه به باد رفت و آبرويشان رفت.

يقيناً اين قضايا براي روشن شدن افكار مردم از الطاف خفيه الهي بوده است.

نكته جالب اين است كه اين همه تلفاتي كه وهابيت داده است در مبارزه با شيعه نبوده است و در مبارزه با علوي ها بوده است. ما هم كه علوي ها را قبول نداريم.

امروز در يكي از رسانه هاي وهابي ديدم پيامي دادند كه اي مردم به شيعيان سوريه رحم نكنيد و به اين ها امان ندهيد، نه تنها به شيعيان سوريه؛ بلكه به شيعيان هيچ كشوري امان ندهيد و هر كجا اين ها را ديديد نابودشان كنيد. اين هم زير نويس يكي از شبكه هاي معروف شان بوده است.

بيننده آقاي احمدي از شهركرد:

من بار اولم است كه با شبكه شما تماس مي گيرم؛ البته قبلاً خيلي تلاش كردم كه تماس بگيرم؛ ولي متأسفانه موفق نمي شدم.

مجري:

چند وقت است كه بيننده شبكه هستيد؟

بيننده:

من از زماني كه شبكه جهاني ولايت تأسيس شده است بيننده اين شبكه هستم.

من ليسانس فقه و مباني حقوق اسلامي دارم؛ البته چند سالي است كه فارغ التحصيل شدم؛ ولي مشكلات اجازه نداد كه ادامه تحصيل دهم؛ ولي الان با ديدن شبكه شما و حرف هاي جناب دكتر قزويني خيلي علاقه مند شدم كه ادامه دهم.

سؤالي از برادران اهل سنت دارم و بدون تعصب مي گويم كه آيا دفن پيغمبر مهم بود يا اين كه عده اي بروند جانشين تعيين كنند؟

مجري:

قضاوت آن با برادران اهل سنت است، ما اين سؤال را از برادران اهل سنت و علماي ايشان داريم. وقتي پيغمبر مي فرمايد: سه نفر مسافرت مي روند يكي بايد رئيس باشد، آيا مي شود كه امت خود را رها بگذارد و برود و بفرمايد: هر كاري مي خواهيد انجام دهيد؟

اين سؤالاتي است كه ما مطرح كرديم و مي خواهيم علماي اهل سنت جواب بدهند.

بيننده:

همان طوري كه آقاي دكتر قزويني گفتند اين ها خودشان را تابع پيغمبر مي دانند به خصوص اين سردمداران عربستان. اگر واقعا تابع پيغمبر مي دانند و مي گويند: پيغمبر بعد از وفاتش جانشين تعيين نكرده است، پس چرا اين پادشاه عربستان كه خودش را ولي امر مسلمين مي داند براي خودش جانشين انتخاب مي كند؟ چرا در شوراي شش نفره كه به اميرالمؤمنين پيشنهاد شد و گفتند سه شرط را بايد بپذيري:

1- عمل به كتاب خدا؛

2- عمل سنت پيغمبر؛

3- عمل به سيره شيخين.

چرا حضرت علي آن دو شرط را پذيرفت؛ ولي شرط سوم را نپذيرفت؟

اگر آن ها خيلي جايگاه بالايي داشتند و خيلي خدمت به مردم كردند چرا حضرت علي عمل به سيره شيخين را نپذيرفت؟

مجري:

ان شاء الله اين مباحث و مباحث ديگري را در شب هاي آينده به صورت مفصل بيان خواهيم كرد.

بيننده:

لطفا يك سري مباحث پزشكي در شبكه مطرح شود و يك سري برنامه ها به صورت مستند از شخصيت هاي بزرگوار شيعه پخش شود. من از شبكه شما خيلي درس گرفتم و يك جوري معتاد اين شبكه شده ام. من چند وقت ديگر امتحان وكالت دارم؛ ولي هر شب بايد اين شبكه را ببينم. حاج آقا من براي ادامه تحصيل چون 33 سالم است مي توانم از طريق حوزه علميه ادامه تحصيل بدهم؟

استاد قزويني:

اشكالي ندارد.

در حوزه علميه قم دو بخش جديد تأسيس شده است كه يكي براي آن هايي كه بعد از گرفتن ديپلم مي آيند و يكي براي آن هايي كه ليسانس يا فوق ليسانس گرفته مي آيند.

مدرسه مخصوصي در قم تأسيس شده است كه اين ها فقط مخصوص كساني است كه بعد از گرفتن كارشناسي يا كارشناسي ارشد وارد حوزه مي شوند؛ ولي من يك جمله اي را هم به حضرت عالي و هم به دوستان ديگري كه در موقعيت حضرت عالي هستند و اين برنامه ها را مي بينند و عشق به حوزه در وجودشان تبلور مي كند عرض مي كنم:

من نمي گويم سمندر باش يا پروانه باش گر به فكر سوختن افتاده اي مردانه باش

آمدن در حوزه هنر نيست.

الان ما در حوزه نزديك به 70 هزار طلبه داريم و نزديك به 4 هزار استاد داريم؛ ولي اگر كسي بخواهد بيايد اينجا واقعاً تمام هم و غمش بايد كار علمي باشد و جز كار علمي كار ديگري نداشته باشد.

ما يك دوستي داشتيم در حجره، هر 4 روز يك بار روزنامه مي گرفت و تمام اين روزنامه را تا آن خط آخر مي خواند. بهش مي گفتيم: اين ها فايده اي ندارد.

مي گفت: برايش پول دادم و بايد تا آخرش بخوانم.

يك كسي بخواهد هم روزنامه بخواند و سريال نگاه كند و به اخبار مختلف داخلي و خارجي توجه كند، اين به درد طلبگي امروز نمي خورد.

طلبه امروز بايد «العالم بزمانه» باشد و سرمايه متناسب با زمان هم بايد فراهم كند.

بنده خودم (عذر مي خواهم) وقتي دستشويي هم كه مي روم يك ورق يا روزنامه يا بعضا لپ تاپ را مي برم و كليپ هايي كه مال شبكه ها تهيه مي كنند آنجا در ضمن اين كه دارم وضو مي گيرم و رفع حاجتي مي كنم اين كليپ ها را آنجا گوش مي دهم براي اين كه از اين وقت مرده استفاده كنم؛ چون همان 10 دقيقه را استفاده بايد كرد و همين وقت هاي مرده خدا حفظ كند.

حضرت آيت الله خزعلي را كه مي گفت: من الفيه ابن مالك را در دستشويي حفظ كردم. انسان بايد از تمام وقتش استفاده كند.

طلبه كه بخواهد امروز مهماني دهد و فردا مهماني برود و يك شب، شب نشيني بگيرد و يك شب، شب نشيني برود، طلبه نمي شود، طلبگي با اين طور قضايا نمي سازد.

هر كسي در اين وادي افتاد:

يا نام سكندري تو بردار يا نام سكندري نگه دار

يك نكته كه بزرگان و اساتيد همواره به ما توصيه كرده اند من امشب توصيه مي كنم به همه عزيزان طلبه: نظم نظم نظم؛ همان طوري كه اميرالمؤمنين مي فرمايد:

الله الله في نظم امركم

نهج البلاغه، نامه 47

طلبه كه در زندگي نظم نداشته باشد موفق نمي شود، البته در تمام رشته ها همين است. ما يك استادي داشتيم مي گفت: فلاني! صبح كه بلند مي شويد يك كاغذي برداريد و در آن بنويسيد كه مثلا از ساعت 6 تا 8 فلان برنامه و از 8 تا 9 فلان برنامه تا موقعي كه مي خواهيد به رختخواب برويد، برنامه تان را بنويسيد.

بعد يك جمله جالبي مي گفت: كه اگر مي خواهيد ول گردي هم كنيد بنويسيد ساعت 6 تا 7 ولگردي؛ ولي ساعت هفت شد برنامه بعدي تان را سر ثانيه انجام بدهيد و نظم ثانيه اي داشته باشيد.

اين نكته كه درباره قضيه دفن پيامبر گفتيد، اين سؤالي است كه كارشناسان بايد جواب دهند كه نبي مكرم اوائل صبح دوشنبه از دنيا رفته است (اين كه 28 صفر بود يا روز ديگر ما كاري نداريم) شب چهارشنبه پيغمبر دفن شدند؛ يعني نزديك به سه روز پيغمبر جنازه اش زمين بود.

در رابطه با قضيه سيره شيخين اين كه امير المؤمنين چرا قبول نكرد گفتند مدركش را نشان دهيد، اگر دوستان مراجعه كنند:

در كتاب مسند احمد حنبل جلد 1 صفحه 75

تاريخ طبري جلد 2 صفحه 586

ابن حجر عسقلاني در فتح الباري جلد13 صفحه 197

آقاي ابن كثير دمشقي سلفي در البدايه و النهايه جلد 7 صفحه 165 مفصل نقل كرده است و از عبدالرحمن العوف كه عاثم بن ابي وائل مي گويد: گفتم:

كَيْفَ بَايَعْتُمْ عُثْمَانَ وَتَرَكْتُمْ عَلِيًّا رضي الله عنه قال ما ذنبي قد بَدَأْتُ بعلي فقلت أُبَايِعُكَ علي كِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّةِ رَسُولِهِ وَسِيرَةِ أبي بَكْرٍ وَعُمَرَ رضي الله عنهما.

مسند أحمد بن حنبل، ج1، ص 75

چگونه شما با عثمان بيعت كرديد و علي بن ابي طالب را با آن موقعيت رها كرديد؟ گفت: گناه من چيست اول من آغاز كردم به علي بن ابي طالب و گفتم: من بيعت مي كنم به شرط اين كه به كتاب خدا و سنت پيغمبر و سيره ابوبكر و عمر عمل كني.

اين را من به علي بن ابي طالب گفتم و علي قبول نكرد و وقتي به عثمان گفتم، عثمان قبول كرد. اين هم مداركي كه حضرت عالي خواسته بوديد.

بيننده محمد آقا از اصفهان

من امروز به عنوان درد دل و به خاطر فشارهايي كه بر ما وارد شده است، خدمت حضرت عالي پناه آوردم. انساني كه تا حدي مذهبي است مهم ترين چيز برايش مذهب است و ما مسلمان ها طبق فرمايش نبي مكرم:

حب الوطن من الايمان.

أمل الآمل - الحر العاملي، ج1، ص11

بعد از مذهب مان بزرگ ترين و مقدس ترين چيز براي ما، وطن ما است.

متأسفانه در شبكه كلمه دو چيز مقدس و گرانبهاي ما را كه همه انسان ها جان هايشان و هرچه را كه دارند برايش فدا مي كنند، ناجوان مردانه مورد حمله قرار گرفته است.

شبكه كلمه و شبكه وصال خيلي راحت اصل را بر اين گذاشته اند كه شيعه كافر است حتي بننده هايشان مثل ابوبكر چند روز قبل به آقاي خدمتي زنگ زدند و گفت: آقاي خدمتي اين شيعيان كافر در ايران ما را اذيت مي كنند و هدايت نمي شوند.

آقاي خدمتي هم تشكر كرد.

پشت سرش مثلا آقاي زارعي زنگ مي زند و مي گويد: فلاني دلقك، آقاي خدمتي مي گويد: آقا توهين نكنيد. ما بر اساس عرق مذهبي و وطني زنگ مي زنيم كه دفاع كنيم از مذهب و وطن خود و اين حق طبيعي هر انساني است.

ما 15 روز تلاش مي كنيم در هر برنامه 40 بار تماس مي گيريم، زنگ مي خورد ولي جواب نمي دهند و اگر هم جواب دهند، پشت خط نگه مي دارد و بعد از 15 روز كه مي توانيم تماس بگيريم، نصف بيشتر اين 3 دقيقه را مجري به زور مي آيد وسط صحبت ما و از اين 3 دقيقه يك دقيقه ما نهايت بتوانيم حرف بزنيم و دقيق سر 3 دقيقه تماس را قطع مي كنند.

به من شيعه، كافر و زنا كار و بدعت گذار مي گويند.

مي گويند: به عائشه تهمت زنا مي زنيد.

يك بار من زنگ زدم بگويم: تهمت زنا به هر كسي مخصوصاً به امهات المؤمنين طبق فتواي همه مراجع حرام است، تا كه شروع كردم آقاي هاشمي سر من داد زد كه شما تهمت زنا مي زنيد و قطع مي كند.

مشتري هاي هميشه گي اين ها كه از دوستان شان هستند مثل: فرهاد و بهزاد و محمد از قم و فرشته خانم، اگر روزي دو برنامه داشته باشند در هر دو برنامه زنگ مي زنند مثلاً من يك بار به آقاي خدمتي زنگ زدم و قبل از من آقا فرهاد زنگ زد بعد از من دوباره آقا فرهاد دوباره زنگ زد؛ يعني در يك برنامه دو بار زنگ زد و گفت: من مجددا مزاحم شدم تا جواب اين مأمور اطلاعاتي محمد از اصفهان را بدهم.

وقتي كه ما شكايت مي كنيم به آقاي هاشمي و مي گوييم: چرا 15 روز يك بار نوبت ما مي شود؛ ولي اين ها روزي دو بار حتي در يك برنامه دو بار تماس مي گيرند؟

به شدت با ما پرخاش مي كنند كه ما هيچ تبعيضي قائل نمي شويم و اين به خاطر اين است كه اين ها بيشتر زحمت مي كشند تا بتوانند تماس بگيرند.

وقتي من مذهب و دينم مورد حمله قرار گرفته است به نمايندگي تمام شيعياني كه مثل من هستند و واقعاً مي خواهند جواب اين ها را بدهند و فرصتي براي اين كار ندارند، از شما مي خواهيم يك فرصتي در اختيار شيعيان بگذاريد كه ما عوام شيعه كه در سطح شما نيستيم و در مقابل حضرت عالي شاگرد هستيم، ما بياييم جواب اين وهابيون را بدهيم.

دو سه تا از بچه ها با سرمايه خودشان در روم پالتاك، يك رومي را تأسيس كردند به عنوان نداي شيعه كه بتوانند يك گوشه اي از كارهاي اين ها را خنثي كنند.

آقا فرهاد و ابوبكر و آقاي هاشمي و آقاي كياني! اگر بار علمي داريد (آنجا كه به ما فرصت نمي دهيد كه صحبت كنيم) شما بياييد با ما عوام (كه حداقل با يك سال تماس ثابت كرديم كه از علماء نيستيم) در پالتاك صحبت كنيد و جواب ما را بدهيد.

وهابيت علاوه بر مذهب وطن ما را هم مورد هجمه قرار داده است.

وقتي مي خواهد به طرق مختلف برادران اهل سنت را تحريك كند و به دروغ مي گويد: شيعيان منظورشان از ناصبي سني ها است و شيعيان به ام المؤمنين تهمت زنا مي زنند و تمام مساجد را خراب كردند.

يك مسجد فيض را در مشهد خراب كردند نمي گويد ده مسجد اهل سنت در مشهد وجود دارد آن هم به خاطر اين كه جنب حرم امام رضا اين ها به تمام شيعيان و زوار كارت و بروشور ضد امام رضا مي دادند.

اگر همين جور شيعيان بروند در سنندج و يك مسجد بسازند و بر ضد اهل سنت بروشور بدهند و تحريك كنند و به سني ها بگويند بياييد با ما مناظره كنيد، همان جا دولت مي رود آن مسجد شيعه را خراب مي كند؛ چون وحدت را از بين مي برد.

من چند روز قبل در يكي از برنامه ها به آقاي خدمتي زنگ زدم و گفتم: آقاي خدمتي شما كه مي گوييد: وهابي ها و سني ها يكي هستند، چند تا از علماي اهل سنت از جلمه مولوي لاشاري تشريف آوردند و تفاوت هاي اهل سنت با وهابيت را گفتند.

از جمله تفاوت ها يكي اين بود كه: وهابي ها غير از خودشان را كافر مي دانند و بقعه و آرامگاه را شرك مي دانند در حالي كه ما اهل سنت بقعه و آرامگاه و توسل را شرك نمي دانيم.

آقاي خدمتي گفت: اين كه آقاي لاشاري گفته است فقط وهابي ها بقعه و توسل را شرك مي دانند اشتباه كرده است، تمام اهل سنت بقعه و توسل را شرك مي دانند و اين كه گفتند وهابيت غير از خودش را كافر مي داند اشتباه كرده است، وهابيت سعه صدر دارد و غير خودش را كافر نمي داند؛ البته جناب آقاي لاشاري حتي اگر من هم تو شبكه ولايت بروم كافر هستم.

ما وقتي با يك قشري طرف هستيم كه هرگونه نظر مخالف خودش را كافر مي داند و مبنايش را بر اساس دروغ گذاشته است كه مي گويند: ما در لندن هستيم و از اينجا برنامه اجرا مي كنيم و 20 دقيقه بعد در شبكه نور كه در امارات است برنامه اجرا مي كنند.

وقتي اين ها ساده ترين چيزشان بر اساس دروغ باشد ما چه جور حرف هاي اين ها را باور كنيم.

استاد قزويني:

مشخصات روم نداي شيعه را مي توانيد بفرماييد كه زير نويس كنند؟

اين اولين روم شيعيان است كه تعدادي از اين عزيزاني كه بيننده شبكه جهاني ولايت هستند از شهرهاي مختلف (من نمي دانم دوستان خارج از كشور به اين عزيزان پيوسته اند يا نه) اين روم را تأسيس كردند و شب ميلاد امام مجتبي اين روم افتتاح شد.

اگر يك مقداري درباره اين روم كه در پالتاك هست يك توضيحي بدهيد كه اگر نياز است دوستان زير نويس كنند. ظاهرا از ساعت 11 شب به بعد اين برنامه آغاز مي شود و دو ساعت هم اين برنامه ادامه دارد.

مجري:

ارتباط ما با آقا محمد قطع شده است.

استاد قزويني:

اين آقايان وهابي كه جرأت نمي كنند بيايند در شبكه كه مناظره كنيم و خودشان هم گفته بودند كه اگر قزويني در روم ما بيايد كه صداي اهل سنت است ما حاضر هستيم عبدالله حيدري را بياوريم.

ما آنجا نمي آييم؛ ولي اگر در همين روم نداي شيعه اگر آقاي حيدري يا هر كدام را بياوريد هم بنده حضور دارم و هم آقاي ابوالقاسمي و هم آقاي يزداني و آقاي عباسي هم هستند.

آنجا ما در خدمت اين آقايان هستيم كه بيايند بحث كنند و اگر هم رسوايي به بار آمد بيننده زيادي ندارد فقط 300 نفر متوجه مي شوند كه چه خبر شده است.

ما قول مي دهيم رسوايي هايتان را در شبكه اعلام نكنيم.

بيننده محمد علي از مريوان (اهل سنت)

آيا حضرت علي رضي الله عنه با ابابكر و عمر رضي الله عنهما بيعت كردند يا نه؟

استاد قزويني:

از ديدگاه شيعه يا از ديدگاه اهل سنت؟

بيننده:

كلاً.

استاد قزويني:

نه، اين ها با هم فرق مي كند.

مجري:

از ديدگاه اهل سنت را استاد فرمودند؛ ولي از ديدگاه شيعه كاملاً متفاوت است.

استاد قزويني:

از ديدگاه شيعه حتي يك ساعت هم بيعت نكردند.

بيننده:

مگر شما نهج البلاغه را قبول نداريد؟

استاد قزويني:

بله، قبول داريم.

بيننده:

مگر در نهج البلاغه نمي فرمايد: آن هايي كه با ابوبكر و عمر بيعت كردند با من بيعت كردند.

استاد قزويني:

اين چه ربطي به بيعت اميرالمؤمنين دارد؟

شما يك روايت از نهج البلاغه بياريد كه اميرالمؤمنين بفرمايد: من با ابوبكر بيعت كردم.

بيننده:

مگر بعد از شش ماه بيعت نكرد؟

مجري:

اين از كتب اهل سنت است.

استاد قزويني:

من كه عرض كردم كه شما اگر از كتب شيعه بياوريد ما در خدمت هستيم.

از اهل سنت عرض كردم كه در صحيح بخاري مي گويد: بعد از شش ماه بيعت كرد؛ ولي در ميان شيعه ها مرحوم سيد مرتضي با كمال صراحت مي گويد:

لم يبايع ساعة قط.

الفصول المختارة - الشيخ المفيد، ص 56

اميرالمؤمنين يك ساعت هم با اين ها بيعت نكرده است.

اين رأي شيعه است.

بيننده:

آن كه در نهج البلاغه است مگر نمي فرمايد: آن هايي كه با ابوبكر و عمر بيعت كردند با من هم بيعت كردند.

استاد قزويني:

مي فرمايد: آن هايي كه با ابو بكر بيعت كردند با من بيعت كردند.

نمي فرمايد: من با ابوبكر بيعت كردم.

بيننده:

شما چرا با آقايان مناظره نمي گذاريد؟ شما مي گوييد: آن ها به ايران بيايند، آن ها نمي توانند به ايران بيايند؛ ولي شما راحت مي تواني بروي آنجا.

استاد قزويني:

ما نگفتيم آن ها بيايند اينجا.

شما خطبه 6 نهج البلاغه را مطرح مي كنيد. در اين خطبه، همان طوري كه حضرت عالي مي گوييد: اولاً: اتمام حجتي است بر معاويه و نامه اي است كه براي معاويه مي نويسد و مي فرمايد: معاويه تو چه طور ابوبكر و عمر را قبول كردي؛ ولي بيعت من را قبول نمي كني؟ همان كساني كه با ابو بكر و عمر بيعت كردند، با من هم بيعت كردند. چرا از زير بار بيعت من فرار كردي؟

حضرت براي معاويه اتمام حجت مي كند، در آنجا كه نمي فرمايد: من با ابابكر و عمر بيعت كردم. شما الحمد لله اهل فضل و خوش ذوق و با معرفت هستيد، مي فرمايد: آن هايي كه با ابو بكر و عمر بيعت كردند با من هم بيعت كردند.

بيننده:

شما مي گوييد: غير از چهار صحابه، همه كافر شدند.

استاد قزويني:

اين چيزي است كه خود آقايان اهل سنت هم دارند.

بيننده:

ما كتاب صحيح بخاري و مسلم داريم؛ ولي شما از كتاب هاي ديگر مي خوانيد.

ما اگر بخواهيم از كتاب هاي شيعه بياوريم، در همه كتاب هاي شيعه چيزهايي مي توانيم بياوريم. من كه اهل سنت هستم اگر اين كار را انجام بدهم فردا اطلاعات مي ريزد دم در خانه ام.

استاد قزويني:

اين مگر صحيح بخاري نيست كه مي گويد : بعد از پيغمبر تمام صحابه غير از عده اندكي، وارد آتش جهنم مي شوند؟

بيننده:

اسم هاي اين عده اندكي را آورده است؟

استاد قزويني:

اين عبارتي است كه در صحيح بخاري است كه پيغمبر اكرم مي فرمايد: در كنار حوض صحابه را مي آورند و نمي گذارند كه آب بخورند. مي گويند: كجا برمي گردانيد؟

قال إلي النَّارِ والله.

به خدا سوگند اين صحابه را به طرف آتش جهنم مي بريم و همين طور دسته هاي بعدي.

بعد پيغمبر مي فرمايد:

ما شَأْنُهُمْ .

چه گناهي كرده اند كه به آتش جهنم مي بريد؟

جواب مي دهند:

إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ علي أَدْبَارِهِمْ القهقري

بعد از تو اين ها همه مرتد شدند.

بعد پيغمبر مي فرمايد:

فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ

صحيح البخاري، ج 5، ص 2407

جز تعداد اندكي از اين ها از آتش جهنم نجات پيدا نمي كنند.

عزيز دل من، اين روايت صحيح بخاري است.

بيننده:

اين كه شما مي گوييد؛ يعني پيغمبر در تبليغ خودش موفق نبوده است.

استاد قزويني:

اين كتاب شما است و به ما ارتباطي ندارد و شما بايد جواب بدهيد.

بيننده:

شما مي گوييد به غير از چهار نفر همه مرتد شدند.

استاد قزويني:

اگر ما چهار تا را داريم در روايات شما اين چهار تا را هم نداريد، اين روايت جناب عائشه است كه مي گويد:

ارتدت العرب قاطبة.

البداية والنهاية، ج 6، ص 304

اين مال ما كه نيست، شما حداقل به كتاب هاي خودتان مراجعه كنيد.

بيننده:

به كتاب هاي خودمان مراجعه كرديم، اين اندكي كه گفته است، مشخص نكرده است كه چه كساني بوده است.

استاد قزويني:

هَمَلِ النَّعَمِ

اين يعني چه؟

بيننده:

نمي دانم شما بايد ترجمه كنيد.

استاد قزويني:

هَمَلِ النَّعَمِ

يعني تعداد اندك.

بيننده:

يعني تعداد اندكي مرتد شدند.

استاد قزويني:

مي گويد:

فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ

صحيح البخاري، ج 5، ص 2407

از آتش جهنم جز اندكي خلاصي پيدا نمي كنند.

بيننده:

شما توي اين كتاب هاي ما يك حديث را جداگانه مي خوانيد، تمام حديث را بخوانيد.

استاد قزويني:

تمام حديث همين است.

بيننده:

نه، منظور اين است كه پيامبر يك خبرهايي مي دهد كه بايد همه خبرها را بخوانيم تا اين خبر مفهوم دهد، شما يكي را مي خوانيد و بقيه را كنار مي گذاريد.

استاد قزويني:

شما اسم كتاب البدايه و النهايه كه مال ابن كثير دمشقي است شنيده ايد؟

بيننده:

اصلا ما قبول نداريم.

استاد قزويني:

ابن كثير را قبول نداريد؟

بيننده:

ابن كثير حديث هاي موضوعي زياد دارد.

استاد قزويني:

اصلا اين طور نيست، ابن كثير دمشقي مورد تأييد تمام علماي اهل سنت است، شما يك نفر به ما نشان بده كه بگويد: من ابن كثير را قبول ندارم.

بيننده:

هيچ كسي غير از پيامبر معصوم نيست و اشتباه مي كند.

استاد قزويني:

برادر عزيز اين روايت صحيح است كه آقاي ابن كثير نقل كرده است.

بيننده:

از صحيح بخاري براي من بياور.

استاد قزويني:

من كه از صحيح بخاري براي شما آوردم. آن را هم شما قبول نداري؟

بيننده:

حديث قبلي و بعدي اش را هم بخوان تا مفهوم كامل را بدهد.

استاد قزويني:

چشم، حديث قبلي و بعدي اش را هم مي خوانم.اجازه بدهيد عبارت ابن كثير را هم بخوانم. از عائشه همسر پيغمبر نقل مي كند و مي گويد:

لما قبض رسول الله ارتدت العرب قاطبة وأشربت النفاق.

البداية والنهاية، ج 6، ص 304

بعد از اين كه پيغمبر از دنيا رفت، عرب همگي مرتد شدند و پرچم نفاق در ميان مردم برخواسته شد.

آقاي ابن حجر عسقلاني كه گمان نمي كنم بگوييد قبولش ندارم.

بيننده:

نه قبول ندارم، من صحيح مسلم و بخاري را قبول دارم.

استاد قزويني:

پس با شما نمي توان صحبت كرد.

بيننده:

از صحيح مسلم و بخاري همه روايت ها را بخوان.

استاد قزويني:

حديث از ابراهيم بن منذر است تا آنجايي كه از ابو هريره نقل مي كند كه پيغمبر فرمود: من در كنار حوض كوثر هستم تا افرادي مي آيند بين من و بين حوض و مي خواهند آب بخورند:

فقال هَلُمَّ فقلت أَيْنَ قال إلي النَّارِ والله قلت وما شَأْنُهُمْ قال إِنَّهُمْ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ علي أَدْبَارِهِمْ القهقري.

مي گويند: بيا اين طرف؛ پس گفتم: اين ها را كجا مي بريد؟ گفت به طرف آتش. گفتم مگر چه گناهي كردند؟ اين ها بعد از تو مرتد شدند و به زمان جاهليت برگشتند، چند دسته همين طور آمدند تا اين كه مي گويد:

فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ.

صحيح البخاري، ج 5، ص 2407

جز تعداد اندكي از صحابه از آتش جهنم نجات پيدا نمي كنند.

شما جواب اين را به من بدهيد.

بيننده:

اين كه معين نكرده است تمام صحابه را كي گفته است تمام صحابه مرتد شدند.

مي گويد: عده اي از صحابه مرتد شدند.

استاد قزويني:

كجا مي گويد عده اي؟

مجري:

ارتدوا جمع است.

استاد قزويني:

ارتدوا معنايش چيست؟

بيننده

جمع از سه نفر را مي گيرد تا آخر را، نمي گويد كه تمام صحابه را.چرا نمي گويد كلهم.

استاد قزويني:

در ادامه مي گويد: كه جز تعداد اندكي كسي نجات پيدا نمي كند.

مجري:

استثناء از كل مي شود.

استاد قزويني:

شما بنا نيست كه خداي ناكرده اين ذهن مباركتان را قفل بزنيد.

بيننده:

نه قفل نزده ام.

استاد قزويني:

اين كه پيغمبر مي فرمايد:

فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ

بيننده:

آن عده اي از آنان كه رفتند به خاطر اين است كه نشان دهد عده اي از صحابه بعد از پيامبر مرتد مي شوند، اين را نشان مي دهد و نمي گويد:

كلهم ارتدوا

همه مرتد شدند.

استاد قزويني:

آخر اين را بخوان و معنا كن.

بيننده:

منافق داخل صحابه نبوده است؟

استاد قزويني:

چه ربطي به منافق دارد، شما كه مي گوييد: تمام صحابه عادل هستند.

بيننده:

نه ما نمي گوييم تمام صحابه عادل هستند، مي گوييم در ميان صحابه منافق هم بوده است.

استاد قزويني:

خواهش مي كنم مغز مباركتان را آزاد بگذاريد و قفل نزن برادر عزيزم.

بيننده:

حاج آقا قفل نزده ام.

استاد قزويني:

عزيزم در ذهنت را قفل زده اي.

پيغمبر مي فرمايد:

فلا أُرَاهُ يَخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ

صحيح البخاري، ج 5، ص 2407

از اين صحابه جز تعداد اندك، از آتش جهنم خلاصي پيدا نمي كنند.

خانم عائشه مي گويد:

ارتدت العرب قاطبة.

البداية والنهاية، ج 6، ص 304

اين را من نياورده ام كه بگوييد: اين قضيه مال ما نيست و مال شيعه است.

در كتاب غريب الحديث خطابي مي گويد:

قالت لما قبض رسول الله ارتدت العرب قاطبة.

غريب الحديث للخطابي، ج 2، ص 584

تاريخ مدينه ابن عساكر مي گويد: عائشه مي گفت: بعد از پيغمبر تمام عرب مرتد شدند.

تاريخ مدينة دمشق، ج30، ص 314

در كتاب النهاية في غريب الاثر كه مال ابن اثير است مي گويد:

ارتدت العرب قاطبة.

النهاية في غريب الأثر، ج 4، ص 79

ابن منظور در لسان العرب مي گويد: عائشه گفته است:

ارتدت العرب قاطبة.

لسان العرب، ج1، ص 681

در كتاب البداية والنهاية ابن كثير دمشقي مي گويد:

ارتدت العرب قاطبة.

البداية والنهاية، ج6، ص 304

در كتاب البحر المحيط كه مال آقاي زركشي كه از علماي بزرگ اهل سنت است مي گويد:

ارْتَدَّتْ الْعَرَبُ قَاطِبَةً.

البحر المحيط في أصول الفقه، ج2، ص 238

آقاي زبيدي در كتاب تاج العروس خود با صراحت از قول عائشه نقل مي كند:

وفي حديث عائشةَ، رضِيَ اللَّهُ عنها : (لَمَّا قُبِضَ سَيّدُنا رسولُ اللَّهِ ، صلي الله عليه وسلم ارْتَدَّتِ العَرَبُ قاطِبَةً) ، أَي : جميعُهُمْ .

تاج العروس، ج 4، ص 60

من حديث بخاري مي آورم مي گويي: اول و آخر حديث را بخوان.

اول تا آخر حديث را هم آورده ايم مي گويد: حديث قبل و بعد را براي من بخوان.

ما كه در اينجا بنا نداريم ختم بخاري داشته باشيم.

مي گويم : از ابن كثير، مي گويي: ابن كثير را قبول ندارم.

ما با آن دسته از اهل سنت بحث مي كنيم كه سني باشند.

كسي كه سني نيست لطف كنند و تماس نگيرند.

ما تا به حال سني نديده ايم كه بگويد: ابن حجر را قبول ندارم.

مي گويد: از صحيح بخاري و مسلم بياور.

از صحيح بخاري مي آوريم مي گويد: اينجا نگفته است كه همه.

اين كه گفته باشد همه را ما از ده كتاب اهل سنت براي شما آورده ايم.

من به عنوان يك برادر كوچك شما را نصيحت مي كنم، شايد اين نصيحت من تلخ باشد براي شما، قرآن مي فرمايد:

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ.

سوره زمر آيه 17 و 18

برادر عزيز اين ذهنت را باز بگذار قفل را از اين مغز و وجدان عزيز و مباركتان باز كن و بنداز دور كه برود ته دريا كه دسترسي به آن نداشته باشي.

ما نمي گوييم بيا شيعه شو و حرف شيعه را بپذير؛ ولي حداقل اين كتاب هاي خودتان را خيلي با روح باز و با فكر باز مطالعه كن.

آن برادر عزيزمان كه محمد آقا بود از اصفهان مي گويد: اين آقايان يك سري به عنوان طلسم شكن مي آورند. افرادي كه خودشان مي گويند: ما دلقك و خر بوديم و ماهيت خودشان را نشان مي دهند، در آنجا فحاشي مي كنند. بگذاريد فحاشي كنند.

قسم به جان اميرالمؤمنين اين فحاشي ها بهترين خدمت به شيعه است.

همين فحاشي ها هزاران سني و وهابي را از خواب بيدار مي كند و مي گويند: اگر آن ها اهل منطق بودند چرا فحش مي دهند؟

الان ما در ماه رمضان يك برنامه رهيافتگان داريم كه هر روز نيم ساعت قبل از غروب يكي از شخصيت هاي اهل سنت كه اين ها بعد از تحقيق و بررسي آمده اند شيعه شدند كه هر روز هم از يك كشور مي آوريم و از كشور ايران هم نياورده ايم.

ببينيد حرف اين آقايان چيست و چرا شيعه شدند.

از مصر بوده است و از تانزانيا بوده است و امروز غروب از ساحل عاج بوده است و از كشورهاي مختلف آمده اند كار و تحقيق و بررسي كرده اند و بعد از تحقيق و بررسي براي شان ثابت شده است كه مذهب شيعه حق است و پذيرفته اند.

اگر يك نفر تحقيق كند و بگويد: من تحقيق كرده ام و مذهب سني را حق ديدم و مذهب سني را پذيرفتم، ما مي گوييم: اهلاً و سهلاً؛ ولي به شرط اين كه با منطق و با دليل و با برهان باشد.

نه مثل اين عزيزي كه آمده است به ذهن مباركش قفل زده است و كليد آن را زير خاك ها دفن كند و روي آن بتن ريزي كند. فرداي قيامت خداي عالم عقل را به عنوان يك پيغمبر باطني براي ما قرار داده است كه ما از اين عقل خودمان استفاده كنيم.

با اين بياناتي كه در اين شبكه ها مطرح مي شود حجت براي همه تمام است.

اگر قبلا مستضعفي بوده است الان معنايي براي مستضعف وجود ندارد.

بيننده آقاي اثني عشري از اهواز

تشكر مي كنم به خاطر اين كه در اين روم ديشب تشريف آورديد.

بنده در اتاق ديگري هستم و اصلاً اين شبكه را نداشتم و نمي دانم كه چه گذشت.

تشكر مي كنم كه براي افتتاحيه اين پالتاك كه روم شيعه است تشريف آورديد و با كلام زيباي شما افتتاح شد. و مي خواستم بگويم كه اين پالتاك هيچ ارتباطي به شبكه ولايت ندارد؛ ولي تمام علماء شيعه و تمام شيعيان از اين پالتاك پشتيباني مي كنند.

اگر نقطه نظراتي در اين رابطه داريد بفرماييد.

اين وهابي ها كه از مناظره فرار كردند اگر مرد هستند در روم بيايند و نقطه نظرات خود را بيان كنند. اين افرادي مثل حيدري يا آن آقايي كه خودش را از قزوين معرفي مي كند از پس مانده هاي جنگ مرصاد هستند.

وقتي با چشمم ديدم كه كسي روي مين خوابيده است و ما از رويش گذشتيم، اين چيزها براي ما با وهابيت مهم نيست و اين ها نفس هاي آخرشان است و چون غرق مي شوند به هر چيزي چنگ مي زنند كه فرجي براي شان شود كه ان شاء الله فرجي براي شان رخ نمي دهد.

به حق محمد و آل محمد اين هايي كه با دين محمدي و با دين اسلام در افتادند رسوا مي شوند. بعضي از اين هايي كه تماس مي گيرند دردشان درد اسلام نيست.

اين ها يك افرادي مثل صدام را مي خواهند كه آنان را در گوني بيندازند و ببرند در دريا بندازند. به حق فاطمه زهرا سلام الله عليها ان شاء الله حق هر كجا كه هست پيروز شود.

استاد قزويني:

ما واقعا خوشحال هستيم كه دوستان دست به دست هم دادند و روم نداي شيعه منتظران حضرت مهدي عج الله تعالي فرجه الشريف را ايجاد كردند.

عزيزان ما از داخل و خارج ان شاء الله بيايند كمك كنند بلكه ان شاء الله يك رومي باشد كه گنجايش حضور پنجاه هزار نفر داشته باشد و در حقيقت يك شبكه نشر فرهنگ اهل بيت عليهم السلام باشد.

البته اين دوستان اگر انتظار داشته باشند كه بنده هر وقت و بي وقت بروم، من عذر مي خواهم؛ چون اينقدر فرصت ندارم.

اگر هفته اي 10 دقيقه يا 15 دقيقه در خدمتان باشيم وقت داريم؛ ولي برادر عزيزمان جناب آقاي يزداني و جناب آقاي ابوالقاسمي و جناب آقاي عباسي و جناب آقاي روستايي يك مقداري فارغ البال تر هستند و ان شاء الله در اين روم حضور پيدا مي كنند.

اگر چنانچه اين آقايان بروند نعثل خودمان را قانع كنند بياورند آنجا هر شب هم كه باشد ما در خدمت شان هستيم؛ حتي اگر لازم باشد ما صداي روم را هم از شبكه پخش مي كنيم كه همه بشنوند و ببينند كه در آنجا چه مي گذرد.

مجري:

شما كه اين طور مي گوييد، نمي آيند در آنجا.

استاد قزويني:

اگر بگويند ما راضي نيستيم ما پخش نمي كنيم.

ديشب دوستان از من خواستند كه 5 دقيقه براي شان در اين روم صحبت كنم كه من هم صحبت كردم و نمي دانم كامپيوتر من مشكل داشت يا اين روم مقداري مشكل داشت كه صداي من يك مقداري قطع و وصل مي شد.

اميدوارم اين دوستان ما اين مشكلات صدا را هم بر طرف كنند.

اين پالتاك وسيله است براي نشر فرهنگ اهل بيت عليهم السلام و هم مي تواند به صورت صوتي باشد و هم مي تواند به صورت تصويري باشد و هم به صورت متني باشد.

من خودم خيلي زياد روحيه پالتاكي ندارم؛ ولي دوستان بعضي وقت ها اصرار مي كنند و ما را در رو در واسي قرار مي دهند، ما در خدمت شان هستيم؛ ولي جناب آقاي ابوالقاسمي و ديگران در اين قضيه حوصله بيشتري دارند.

ما تشكر مي كنيم از همه عزيزان و از همه بينندگان به ويژه برادران عزيز اهل سنت ما كه مي آيند روي خط همين اندازه كه حقيقت روشن مي شود.

اين از الطاف خفيه الهي است كه مردم بايد قضاوت كنند.

مجري:

گاهي علماي شان را به شيعه نسبت مي دهند و گاهي هم اين علماء را قبول ندارند.

استاد قزويني:

ما مي ترسيم در آخر بگويند كه صحيح بخاري و مسلم را قبول نداريم.

من از همه عزيزان شيعه در هر كجاي دنيا كه صداي من را مي شنوند تقاضا مي كنم كه خودشان را به سلاح علمي مجهز كنند و مسلح كنند.

ما ان شاء الله در ماه رمضان يا بعد از ماه رمضان يك سري از شبهاتي كه اين ها مطرح مي كنند كه حدود ده هزار شبهه كه جمع كرديم و اين ها را با بعضي از بزرگان مثل حضرت آيت الله سبحاني بررسي كرديم ديديم كه 50 تا بيشتر نيست كه 25 تاي آن در اولويت اول و 25 تاي آن در اولويت دوم است و همه اين ها را باز مچاله كرديم و ديديم كه 14 تا شبهه دارند.

اگر اين 14 شبهه را دوستان رويش كار علمي كنند (البته اين 14 شبهه غير از آن شبهاتي است كه در حوزه امامت و ولايت دارند) و دوستان دعا كنند تا ما بتوانيم تا قبل از مهر پاسخ اين 14 شبهه را هم پاسخ اجمالي و هم پاسخ تفصيلي به صورت يك بسته سي دي آماده شود و در روي سايت ولي عصر و سايت ولايت قرار داده شود و براي دوستان در داخل و خارج از كشور اگر خواستند ارسال شود.

اين 14 شبهه از شبهات اساسي اين ها است و حدود 30 شبهه دم دستي ديگري دارند و هر كجا كه مي روند غير از اين 14 شبهه حرف ديگري ندارند.

اين ها را اگر دوستان به صورت علمي وارد شوند و پاسخش را داشته باشند و آدرس هايش را هم مثل حمد و سوره حفظ كنند مخصوصا آن هايي كه جوان هستند و استعداد خوبي دارند من توصيه مي كنم روزي يك ساعت يا دو ساعت از وقت شان را بياورند بفروشند به آقا اميرالمؤمنين سلام الله عليه و آقا اميرالمؤمنين سلام الله عليه خريدار خوبي است و پول خوبي مي دهد و خدمت خوبي مي كند و هم در دنيا و هم شب اول قبر و هم در قيامت و هم در بهشت خريداري بهتر از اميرالمؤمنين پيدا نمي كنيد.

اگر قبول نداريد امتحان كنيد.

پيغمبر در روز غدير فرمود:

اللهم انصر من نصره.

الانتصار - الشريف المرتضي، ص 479

هر كس علي را ياري كند، خداي عالم هم او را ياري خواهد كرد.


پايان.



Share
1 | رضایی رافضی | Germany - Falkenstein | ١٨:١٥ - ٢٠ تير ١٤٠٣ |
البته هفدهم رمضان روز مبارک پیوند حضرت عایشه با چاه معاویه هم هست
   
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب
پربحث ترین ها
پربازدیدترین ها